آيا به نظر شما حجاب بايد اجباري باشد؟

تب‌های اولیه

1001 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

باید بعرضتان برسانم در دو کلان شهر عربستان نه تنها حجاب اجبار است بلکه زنان باید برقه بپوشند و بدون مرد از منزل خارج نشوند. و این دلیل شما ربطی به گسترش بدحجابی اصلاوابدا ندارد.

عاشورایی;294307 نوشت:
شما تادیروز میگفتی شرق آسیا بودم شد غرب؟؟؟ بهرحال من شنیدم شهر مکه و مدینه اینگونه است.

من گفتم غرب آسیا مانند عراق و اردن ......
در اطراف مکه مکرمه هم زنان بی حجاب رو میشه دید.در مراسم پایانی حج زنان سعودی در داخل مسجد الحرام برای تحلیق (قیچی کردن مو) روسری خود را کامل برمیدارند طوری که گه گاه باعث واکنش تند زائران ایرانی میشود

حلاج;294323 نوشت:
من گفتم غرب آسیا مانند عراق و اردن ......
خداکند شما راست بگویید...
بهرحال اصل مطلب اینست که اجباری کردن حجاب هیچ ربطی به گسترش بدحجابی نداره مانند اون مثال معروف که چون الله نماز را اجبار کرده کسی نماز نمیخونه از لجبازی؟ بنظرم نظریست احمقانه. کسی که بالغ شده و دارای شعور است لجباز نیست و راه خود را پیش میگیرد(چه بدحجاب شود چه محجبه)...

حلاج;294279 نوشت:
نقل قول:
زن نمازخوان قران نخوانده یعنی چی؟
من گفتم زن بدحجاب قرآن نخوانده . یعنی با دین دشمنی داره . حدود آیه حجاب رو اسراف کرده .
نقل قول:

کی گفته مردم ایران نمازخوانند؟ بنده در حج هم بسیاری از ایرانیان رو دیدم که نماز بجا نمیآوردند.خیلی از نمازخوان ها هم از خیلی معاصی دوری نمیکردند
کسی که نمازش ترک شه کافر است . حج بره چی کارکنه از ظاهر فریبی مسلمون گول بزنه؟////// مگه در قرآن آیه وضو و نماز رو نخونده؟//////

نقل قول:
بنده روز ورود امام راحل به ایران رو بیاد میارم که تهران سراسر سیاه پوش بود.بیش از 1،5 میلیون زن در تهران 4 میلیونی با چادر سیاه به استقبال ایشون آمدند،این تنها به دلیل پیامی بود که امام در پاریس داده بودند و گفته بودند زنان در انتخاب پوشش آزادند.
مگه فرمایش امام خمینی(ع) رو نخوندی : از حجاب زن فقط قرص صورت و دستان فقط میتواند ظاهر کند . یعنی حجاب چادری/////
نقل قول:
حالا در این شهر 16 میلیونی اگر 100 هزار زن چادری یک جا جم شدند من خودم باتوم بدست سراغ بی چادر ها میرم
اسراف است .

همه این مطالب در پست های قبلی موجوده مگه پست های قبلی رو نخوندی پست اسرافی زدی ؟ /////////////////

mohammad+ali;294356 نوشت:
مگه فرمایش امام خمینی(ع) رو نخوندی : از حجاب زن فقط قرص صورت و دستان فقط میتواند ظاهر کند . یعنی حجاب چادری/////

این متن مصاحبه امام با اوریانا فالاچی است
فالاچی :در مورد چادر، آیا صحیح است كه این زنها خود را در زیر چادر مخفی كنند؟ این زن ها انقلاب كردند، كشته دادند، زندان رفتند. حالا دیگر دنیا عوض شده، حالا این صحیح است كه مثلا اینها خودشان را مخفی كنند؟
امام:

- اولاً اين كه اين يك اختيارى است براى آنها، خودشان اختيار كردند. شما چه حقى داريد كه اختيار را از دستشان بگيريد؟ ما اعلام ميكنيم به زنها كه هر كس چادر ميخواهد يا هر كس پوشش اسلامي، بيايد بيرون. از ۳۵ ميليون جمعيت ما ۳۳ ميليونش بيرون ميآيد. شما چه حقى داريد كه جلو اينها را بگيريد؟ اين چه ديكتاتورى است كه شما نسبت به زنها داريد؟ و ثانياً اين كه ما يك پوششى خاص را نميگوييم. براى حدود زنهايى كه به سن و سال شما رسيده‌اند هيچ چيزى نيست.

اوریانا فالاچی حجاب از سر خود بر داشت و امام خمینی عکس العملی نشان ندادند

[=Times New Roman]امام خمینی (ره) چادر را حجاب برتر می دانستند و در خاطره یکی از همراهان امام راحل در« نوفل لوشاتو » می خوانیم :
[=Times New Roman]« در مورد حجاب هم وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه می‌رفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه‌پایه تیربار را روی دوش می‌گرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم. »


سلام

کلی سوال وجود دارد...
داشتن حجاب چه بدیی دارد؟ بی حجابی چقدر می تواند بد باشد؟
آیا حجاب از قدیم بوده و بی حجابی در طول زمان ، بیشتر شده یا نه؟
پیروان سه دین یهود ، مسیحیت و اسلام ، از پیدایش تا اکنون چه لباس های را (پوششی را ) برای زنان خود انتخاب کرده اند؟ وچرا در قرآن به مسئله حجاب اشاره شده ؟
آیا حجاب داشتن مانع پیشرفت زن است؟ آیابی حجابی زمینه ی بیشتری برای حضور زن را در جامعه فراهم می کند؟
اصلا کدام کشورها ، حجاب را رعایت می کنند؟ کدام کشور ها برای پوشش زن حد و مرز مشخصی قائلند؟در چه مکان هایی از کشور هایی غیر از ایران ، مسئله پوشش مهم درنظر گرفته می شود ؟ و چرا؟
خانم ها در باره ی مرد ها و مرد ها درباره ی خانم ها ، چه فکری می کنند و تا چه اندازه حجاب در این فکر ها و تصمیم گیری های بعد از آن موثر است؟
روابط بین زن و مرد وقتی حجاب باشد و وقتی نباشد چه فرقی می کند؟(منظورم مسائلی مثل خرید روزانه ، کارها ، ازدواج و روابط خانوادگی است)
مرد ها چطور همسر خود را انتخاب می کنند؟داشتن حجابی مثل چادر و همچنین بی حجابی ، چه اثری روی تصمیم مرد می گذارد؟
حجاب چگونه است؟بین محرم و نا محرم چه تفاوتی است که حجاب بین این دو گروه متفاوت است؟
اندازه حجاب چقدر است ؟ چرا بعضی خانم ها از پوشش چادر استفاده می کنند و بعضی نه؟چه چیزی برای یک دختر جوان مهم است که مسئله ی داشتن حجاب برایش اهمیت پیدا می کند؟
امروزه ، چه طرح هایی که برای حجاب چادر در نظر گرفته شده است؟آیا این طرح ها تغییر می کنند؟
خوب.من خودم خیلی نمی توانم به این سوالات و چندین و چند سوال دیگر جواب بدهم اما ین سخنرانی را از آقای رائفی پور می گذارم و فکر می کنم می تواند جالب و عجیب باشد
-(منبع دو لینک زیر :سایت مصاف پرتال.کام)
www.masafportal.com)-hejab.mp3" title="http://files.masafportal.com/sfp_files/audio/1342171218-416-(www.masafportal.com)-hejab.mp3">دانلود قسمت اول
www.masafportal.com)-hijab02.mp3" title="http://files.masafportal.com/sfp_files/audio/1342781707-416-(www.masafportal.com)-hijab02.mp3">دانلود قسمت دوم

عاشورایی;294203 نوشت:

جامعه ی پست مدرن : ایرلند، فرانسه، سوییس، دانمارک، هلند، اتریش، فنلاند، لوکزامبورگ، موناکو، بلژیک

حاجی 20 نمره ی ما رو بده بریم، تعاریف منفعت طلبانه از پست مدرنیسم هم ارائه نداره، ما فلسفه هنر تدریس می کردیم وقتی شما در حوزه علمیه درس فقه می خوندی. - شرم - مجبورم جلوی هرگونه تعاریف منفعت طلبانه رو قبل تر از وعظ ادعا بگیرم. پسامدرنیسم اصلتا یک واژه ی غربی است و از دل خاکروب ها و خرابات جنگ جهانی دوم سر بر می آره، نچسبونیش به اسلام و ایران و شرق یک وقت d:
آنچه از تلفیق سنن و مدرنیسم در سر حد تعالی منتزع می شود، می شود پست مدرنیسم. همین.
آمریکا مدرنه، جامعه ی ایرانی نه مدرنه نه سنت زده، تو در بهترین حالت یک فرد سنت کرده ای و اروپای بالغ می شود پسا مدرن. مشکلی داری با من طرح نکن به قول دوستی با آقامون طرح کن d: با تجربه گرایی و به طبع زیر شاخه های آن : پراگماتیسم و پوزیتیویسم.

bahar-k;294196 نوشت:
باید اجباری باشه، به این علت که می بایست فرق جامعه ی سنت کرده ی بدوی با جوامع مدرن و پسامدرن یک جور روشن شه. بهترین راهش همین سر و وضع و تیپ ملت ما در این طویله ی آریایی است، که بی هیچ زور و وسواس نشان می دهد گم بودن و انحراف فرهنگی و فاصله ی انسان عوام سنت کرده را با انسان عام جامعه ی پست مدرن.

سلام میشه بیشتر توضیح بدید
در باره این جملتون ممنون میشم؟
من ازین بحث خوشم میاد تا هرجا بتونم ادامه میدم
فقط اول از همه بگید کی مرز بین سنت و مدرن و پست مدرن رو مشخص میکنه و تعریف!!!!

متوجه نشدم آمار تجاوز و ایالت نوادا چه ارتباطی به مبحث مدرنیسم یا پست مدرنیسم داشت عزیز ؟ خیلی هم ارتباطش مهم نیست.

- دوست دوم : پسامدرنیسم و مدرنیسم هر دو مفاهیم جامعه شناسی و تاریخ شناسی اند. مرز بین مدرنیسم و پسامدرنیسم را با انگاره های جامعه شناسانه که از هر کلون و اجتماعی دریافت می شود می توان مشخص کرد. در مفهوم جامعه شناختی که فعلا موضوع مورد بحث ماست سوشیال تولرانس، یا همان تحمل اجتماعی کلون معیار سنجش است از برای کلاسه کردن و دسته دسته کردن این اجتماعات و قرار دادن ایشان در کلاس مناسب : سنت کردگی، مدرنیسم یا پسامدرنیسم.
دل و دماغ مباحثه ندارم. بنا بر این به یک مثال ساده و کوتاه بسنده می کنم. شاید وقتی، جایی دیگر توضیحاتی مفصل تر ارائه دادم: اجتماعی هر چند کوچک یا بزرگ که به عقاید صرفا متجدد میدان می دهد و در آن گذار مطلق از سنت مشاهده می شود مثال بارزی است از یک جامعه ی مدرن. این نوسیون شامل کلیت نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غیره می شود. ( مثال : ایالات متحده آمریکا ) - اجتماعی متکثر که تحمل اجتماعی در آن بالاست و در آن افراد از هر کجا باشند به در آیند که خوش آمدند در مفهوم جامعه شناختی، اجتماعی پست مدرن به حساب می آید.- این نظام بر خورد اندیویدوئل ها ( افراد در مقام اصالت فرد ) را شامل می شود. برای مثال جامعه ی هلند، یک جامعه ی به کمال نسبی، جامعه ای متکثر است. آنگونه که در پایتخت که همان آمستردام باشد از برقع پوش گرفته تا مسیحی و کافر و بی دین در توازن و تعاملی نسبی در کنار هم روزگار می گذرانند. ( نکته: مثال نقض را سیاست دولتمردان یا برخورد استثنا نیاورید. سیاست دولتمردان کشور هلند تنها قطعه ی کوچکی از پازل نسبیت است. قانونا و حقوقا و در مقام فرد ورود و زندگانی شما در اجتماع هلند همان قدر تکریم و بزرگ داشته می شود که حقوق یک کاتولیک، یا اتیست. )
همین.

با اینکه خیلی وقت ست که به این نتیجه رسیدم با جماعت مذهبی می توانم دوستی کنم اما باید هم در رابطه م باهاشان مرز محکمی قائل شوم – که تابوزده اند- و هم اراده بکنم در مقابل وسوسه برای قانع کردن شان .که تلاش برای قانع کردن آن کسی که با تعصب حرف می زند نه با منطق و حتی نه با حس و عاطفه بلاهت محض ست.
و با همه اینها من بارها باز مرتکب این خبط می شوم و با ایشان بحث می کنم و هر بار بدتر از پیش به خودم لعنت می فرستم که چرا اینقدر با یک مذهبی فقه زده و بی سواد -درباره دین ش- بحث کردم. اگرچه با آن جماعت معتقد به اسلام رحمانی می توان بحث کرد که درباره دین شان باسواد ترند اما آنها هم بالاخره تابوزده اند که اصلا اساس اسلام تابو های اساسی ست. و وقتی می بینند یقین های امثال من همان عمل در زنده گی مان ست شاکی می شوند.چون تابوهاشان را به ... کشیدیم . این آخرین متن اس ام اس یی ست که در بحث با یک پسر مذهبی سنت کرده بهش فرستادم و بعد به خودم لعنت فرستادم که دیگر کاری به جماعت سنت کرده نداشته باشم :

» فقط یه حرف ته دلم مونده.اونشب خواستم بهت بگم نذاشتی. می گم و دیگه م حرفی ندارم : گفتی مذهبی و لامذهبی می کنی من باب روشنفکری دخترونه. اون زمان که روشنفکری برای ما مد بود و الکل خوری و چت بازی و ادا و اطوار بعدش و خر کتابخونی و نیچه و سارتر کردن 20 سال م بود حالا بعد 4 5 سال هر زری که می زنم از باب عملی ست که پشتش انجام میدم. گور بابای حرافی بی عمل.بعد هم من دقیقا لامذهب شدم که بی قید باشم دقیقا من با بی قیدی زنده م. والسلام. «

باری این بحث ها این جدل ها با اینکه برای من شعار نیست و عمل زنده گی نیم بند م بر اساس ش استوار ست با این همه باز بنظرم بیهوده ست. که چه نیازی ست جماعتی را قانع کنیم؟.

خدایا ! مرا ببخش که تمام تلاشم را می کنم به این دین و مقدسات پیروان ش احترام بگذارم اما ببین که چطور دارند مرا شکنجه می دهند. خدایا ! بهم توان بده که این دل آنقدر بزرگ شود که زیر فشار این تحمیل عقاید علیه عقیده یی چماق نشوم . خدایا ! آنقدر بهم توان بده که زیر سنگینی دوراهی صداقت و مرگ و ریا و فاکیدن ملت و عرعر کردن و نون رفاه خوردن به دومی نروم.

اینم جواب شما دوست اول

خیلی دارم اذیت می شوم.

همین.

Bahar-K;294472 نوشت:
متوجه نشدم آمار تجاوز و ایالت نوادا چه ارتباطی به مبحث مدرنیسم یا پست مدرنیسم داشت عزیز ؟ خیلی هم ارتباطش مهم نیست.

- دوست دوم : پسامدرنیسم و مدرنیسم هر دو مفاهیم جامعه شناسی و تاریخ شناسی اند. مرز بین مدرنیسم و پسامدرنیسم را با انگاره های جامعه شناسانه که از هر کلون و اجتماعی دریافت می شود می توان مشخص کرد. در مفهوم جامعه شناختی که فعلا موضوع مورد بحث ماست سوشیال تولرانس، یا همان تحمل اجتماعی کلون معیار سنجش است از برای کلاسه کردن و دسته دسته کردن این اجتماعات و قرار دادن ایشان در کلاس مناسب : سنت کردگی، مدرنیسم یا پسامدرنیسم.
دل و دماغ مباحثه ندارم. بنا بر این به یک مثال ساده و کوتاه بسنده می کنم. شاید وقتی، جایی دیگر توضیحاتی مفصل تر ارائه دادم: اجتماعی هر چند کوچک یا بزرگ که به عقاید صرفا متجدد میدان می دهد و در آن گذار مطلق از سنت مشاهده می شود مثال بارزی است از یک جامعه ی مدرن. این نوسیون شامل کلیت نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غیره می شود. ( مثال : ایالات متحده آمریکا ) - اجتماعی متکثر که تحمل اجتماعی در آن بالاست و در آن افراد از هر کجا باشند به در آیند که خوش آمدند در مفهوم جامعه شناختی، اجتماعی پست مدرن به حساب می آید.- این نظام بر خورد اندیویدوئل ها ( افراد در مقام اصالت فرد ) را شامل می شود. برای مثال جامعه ی هلند، یک جامعه ی به کمال نسبی، جامعه ای متکثر است. آنگونه که در پایتخت که همان آمستردام باشد از برقع پوش گرفته تا مسیحی و کافر و بی دین در توازن و تعاملی نسبی در کنار هم روزگار می گذرانند. ( نکته: مثال نقض را سیاست دولتمردان یا برخورد استثنا نیاورید. سیاست دولتمردان کشور هلند تنها قطعه ی کوچکی از پازل نسبیت است. قانونا و حقوقا و در مقام فرد ورود و زندگانی شما در اجتماع هلند همان قدر تکریم و بزرگ داشته می شود که حقوق یک کاتولیک، یا اتیست. )
همین.


Bahar-K;294472 نوشت:

دوست من من نه یه طلبه ام نه یه ادم خشک مذهبی که عقایدی خاص تو ذهنم باشه و یا یه حرفایی رو همش بخام دیکته کنم..
ازتونم جملات کپی شده یا تخصصی نمیخام
شما یه نظر خاص داری میخام برام توضیح بدی از نظر خودت مدرن بودن پست مدرن بودن مفهومش چیه؟/
وقتی یکی ازم میپرسه رشتت دانشگاهیتو تعریف کن من میتونم یه جمله کتابی رو به کسی بگم که هیچ شنانختی بهش نداره »

تعریف رسمی انجمن مهندسی شیمی آمریکا (AIChE)

کاربرد اصول علوم فیزیکی همراه با مبانی اقتصادی و روابط انسانی در زمینه هایی که مستقیما به فرایندها و دستگاه هایی که در آنها ماده به منظور تغییری در حالت یا مقدار انرژی و یا ترکیبش تحت عمل قرار گرفته باشد.

یا میتونم چیزیو بگم که درکش کردم و خودم لمسش میکنم یه جمله خیلی ساده

مهندسی شیمی ترکیبی هست از رشته های مهندسی مکانیک و رشته شیمی که میاد موادی که در در ازمایشگاه یه شیمیدان تولید میکنه در ابعاد صنعتی و کارخونه تولید میکنه .

میخام دیدگاه خودتونو رو این موضوع بگید..

hamed-dj;294492 نوشت:
دوست من من نه یه طلبه ام نه یه ادم خشک مذهبی که عقایدی خاص تو ذهنم باشه و یا یه حرفایی رو همش بخام دیکته کنم..
ازتونم جملات کپی شده یا تخصصی نمیخام
شما یه نظر خاص داری میخام برام توضیح بدی از نظر خودت مدرن بودن پست مدرن بودن مفهومش چیه؟/
وقتی یکی ازم میپرسه رشتت دانشگاهیتو تعریف کن من میتونم یه جمله کتابی رو به کسی بگم که هیچ شنانختی بهش نداره »

تعریف رسمی انجمن مهندسی شیمی آمریکا (aiche)

کاربرد اصول علوم فیزیکی همراه با مبانی اقتصادی و روابط انسانی در زمینه هایی که مستقیما به فرایندها و دستگاه هایی که در آنها ماده به منظور تغییری در حالت یا مقدار انرژی و یا ترکیبش تحت عمل قرار گرفته باشد.

یا میتونم چیزیو بگم که درکش کردم و خودم لمسش میکنم یه جمله خیلی ساده

مهندسی شیمی ترکیبی هست از رشته های مهندسی مکانیک و رشته شیمی که میاد موادی که در در ازمایشگاه یه شیمیدان تولید میکنه در ابعاد صنعتی و کارخونه تولید میکنه .

میخام دیدگاه خودتونو رو این موضوع بگید..


اتفاقا نظر تالیفی تجربی خودم بود - نه متن کپی شده / اگر متوجه نشدی این ادبیات شخصی است ...

HAMED-DJ;294540 نوشت:
که این بحثهایی بود که مرتبط میشه با اصل حجاب اینکه چرا واجب باید باشه یا اختیاری که تازه استارتش بود

خیلی بحث ها با اصل حجاب مرتبطه. اینکه چه دینی داری. یا اصلا دین داری یا بی دینی. اینکه حکومت باید دینی باشه یا سکولار. اینکه اصلا فلسفه دین چیه. اینکه خدا اصلا وجود داره. اینکه احکام دین برای همیشه است یا برای همون موقع و بسیاری از بحثها که برای آن تاپیک های مختلفی وجود دارد اگر هم نیست می توانید موضوع بسازید.
و من الله توفیق:Gol:

شریعت عقلانی;294589 نوشت:
البته یه نگاهی بندازی می بینی پست های شما بیشتر از اینایی بود که در بالا اوردی

متوجه این جملتون نشدم
کدوم جمله من عین این جملات بالا بود ممنون میشم دقیق توضیح بدید

شریعت عقلانی;294590 نوشت:
بله ولی افراد زیادی اینجا می یان که هرکدام عقاید خاصی داشته باشن. ممکن یکی اصلا به خدا اعتقاد نداشته باشه و تجیه کاملا عقلانی برای اجباری بودن پوشش داشته باشه. یعنی دلایلش برون دینی باشه. لذا اگر قرار باشه اعتقادات همه افرادی که پست می زنن مشخص بشه مثلا ممکنه لازم بشه راجع به اصل وجود خدا بحث کرد. بحث های شما راجع به جوامع مدرن و پست مدرن می تونه در یک تاپیک دیگه دنبال بشه بعد نتیجه آن در مورد حجاب خصوصا در اینجا گذاشته بشه.
بحث در هر تاپیکی پیشفرضهای خاص خودشو داره. به عنوان مثال تاپیک مطلا کردن حرم امامان این پیش فرض رو می طلبه که ما اصل ضریح سازی رو قبول داشته باشیم بعد بیایم اونجا نظر بدیم. نمی شه که من اونجا راجع به اصل امامت و اصل ضریح ساختن و..... که ممکنه یک جورایی با موضوع تاپیک ربط داشته باشه به بحث با کاربران بپردازم و وقت دیگران و کارشناسان سایت رو بگیرم.
خلاصه آنکه :
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.

بله همینطوره و برای همین منم خاستم عقاید این دوست رو که این صحبت هارو کرد بدونم و یه توضیخ مرتبط با این تاپیک بدم بعد ازون.. و این تاپیک بحث روی اصل حجاب هست که ایا باید باشه یا نباشه که این خود به خود طیف غرب اسلام و ادیان رو در بر میگره و همینطور طیف های مختلف جامعه ایران رو.......
بهتون گقتم خیلی از جوونای ما سمت بی حجابی میرن چون فکر میکنن مد اینه مدرن بودن و خیلی چیزا تو ایناست این باور غلط از کجا اومده؟!
به نظرتون این مرتبط به ما این تاپیک نمیشه !؟

ولی بازم متشکر این پاسختون خیلی منطقی تر از جمله ای بود که بار اول گفتید
احتمالا برای تصویر غلطی بود که از عجولانه سخن گفتن ایجاد شد. انتظاری که از جوونایی که اهل مذهب و دین هست خیلی بالاتره چه از نظر طرز برخورد چه در کلام و سخن گفتن.سعی کنیم الگو باشیم نه جوری بشه که بعضی رفتارامون رو عده ای بی دین نشانه ای به کل بچه مذهبی ها بکنند.

اینجا جای بیان احساسات شخصی و ابراز بیوگرافی و دفترچه خاطرات نیست. جای چت کردن خصوصی هم نیست.

شریعت عقلانی;294596 نوشت:
خیلی بحث ها با اصل حجاب مرتبطه. اینکه چه دینی داری. یا اصلا دین داری یا بی دینی. اینکه حکومت باید دینی باشه یا سکولار. اینکه اصلا فلسفه دین چیه. اینکه خدا اصلا وجود داره. اینکه احکام دین برای همیشه است یا برای همون موقع و بسیاری از بحثها که برای آن تاپیک های مختلفی وجود دارد اگر هم نیست می توانید موضوع بسازید.
و من الله توفیق:Gol:

شریعت عقلانی;294596 نوشت:

وقتی این موارد ذکر شده و بی جواب مونده یا باید ارجاع داده میشد به تاپیک بهتر یا همینجا پاسخ
تا کاربری وارد تاپیک میشه یه شبهه بیشتر براش اضافه نشه بلکه یه سوال ذهنش حل شه
هدف اینی تالار گفتگو هم همینه راهنمایی..
منم دیدم این موارد مونده خاستم ادامه پیدا کنه..
و اینکه فکر میکنم این بهترین چیزه که نظرات مخالف مطرح شه همین تاپیک که موضوعش حجابه و هرچی شبه و ذهنیت هست اینجا گفته بشه و پاسخ
وگرنه میخایم همه بچه مسلمون شیعه های معتقد بیان تاپیک به به چه چه کنیم از حجاب و بگیم خوبه
ما که قبول داریممم و برامون مهمه هدف بررسی این موارده
خیلی خوب بود شما هم به جای اینکه بگید فقط این موارد بی ربطه یا چت و حرف دل خصوصی صحبت
یا صحبت های اون کاربر گرامی رو به یه تاپیک مربوطه میبردید یا اینکه تا حدی توضیح
هرکدوم از ما اینجاییم یه قدمی حتی کوچیک برای دین برداریم هرکی در حد توانش
نه با یه طرز صحبت یه عده رو ازین تالار حتی دور کنید..
به نظرم قدرت این تالار مذهبی به افراد مخالفی هست که هستند چون اینا هستن ذهنیت خیلی از افراد رو مطرح میکنن و با درست پاسخ دادن خیلی از شبهات میشه حل کرد

امیدورارم توضیح کاملی داده باشم

یاعلی برادر:Gol:

سلام به نظرم حجاب قبل از این که اجباری بشه باید در موردش فرهنگ سازی کرد.
باید خانم ها مزایای حجاب رو بدونن اونوقت خودشون عاشق حجاب میشن.
به قول حاج آقا پناهیان کسی که با حجابه به دلیل مهربونیشه.چون نمیخواد با به نمایش گذاشتن زیبایی هایش باعث تحریک و انحراف عده ای و ه همچنین از هم پاشیدن زندگی ها شود.
این رو باید به خانومی که بد حجابه گفت:آیا حاضری همسرت به خانومی که حجابش در حد خودت است نگاه کند و... مسلما به همچین چیزی راضی نمیشود.پس خودش باید انصاف به خرج دهد و به فکر دیگران هم باشد.

بسم رب الشهدا و الصدیقین ...

وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿ سوره ی نور آیه ی 31

و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسريهاي خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان يا بردگانشان (كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلي به زن ندارند يا كودكاني كه از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پايهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداي خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگي به سوي خدا بازگرديد اي مؤ منان تا رستگار شويد. (۳۱) (سوره ی نور آیه ی 31)

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (سوره ی احزاب آیه ی 59)

ای پیامبر به زنان و دخترانت و زنان مومن بگو : پوشش های خود را به خود نزدیک سازند. این کار از این جهت بهتر است که (به عفاف) شناخته شود تا مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند آمرزنده و مهربان است(سوره ی احزاب آیه ی 59)

به نظر من در ادارات دولتی حجاب کامل اسلامی باید قانون باشه چرا که برای بقیه الگو بشه
به عنوان مثال فکر کنید تفاوت دو معلمی که یکی با چادر و بی آرایش و دیگری با آرایش و مانتوی تنگ
خوب کدوم اگوی بهتری ست در یک جامعه اسلامی ؟
پاورقی : اکثرا جلباب را گونه ای چادر ترجمه میکنند
با تشکر my colony

[SPOILER][/SPOILER]

mahdi_mighat;295359 نوشت:
[spoiler][/spoiler]

سلام دوست عزیز
میشه منظورتون رو از تصویر اول بدونیم؟
به نظرتون ایجاد مزاحمت برای کسیکه ناچاره دیر وقت به خونه برگرده عادیه؟ مثلا چون حجابش درست نیست؟
فکر نمیکنید برای ایجاد مصونیت و امنیت بهتر باشه فرهنگ مردم ارتقا پیداکنه تا به حقوق همشهریشون احترام بگذارند و اصلا به خودشون اجازه مزاحمت ندهند؟. چرا فکر میکنیم فقط یه طرف رو باید محدود کرد ؟
من با اینکه حجاب نسبتا کاملی دارم ولی بازهم برام مزاحمت پیش میاد.:Ghamgin:من این فرهنگ اشتباهو مقصر میدونم نه نحوه پوششم رو.

mahdi_mighat;295365 نوشت:
[SPOILER][/SPOILER]

mahdi_mighat;295365 نوشت:

تصویر کاملا واضح وجالبی برای این موضوع بود:Kaf::moj:

سلام عليكم
چه اجباری وچه غیر اجباری
اگر نفس آدمی نخواهد به هر صورتی میتواند مانع شود
واین امر رو رعایت نکند.

مکاتی;295374 نوشت:
تصویر کاملا واضح وجالبی برای این موضوع بود

البته تصویر جالبی بود. ولی این تصویر نهایتا لزوم حجاب را برای فرد نشان می دهد نه اجباری کردنش را از طرف حکومت.

چرا در تمام دنیا فقط در ایران حجاب اجباریست ؟

رضا;16258 نوشت:
با توجه به : نظر اسلام بر عدم اختلاط زن و مرد در يک مکان ......

پس چرا در حج تمتع و عمره زنان و مردان در همه مواقع با هم طواف میکنند و محرم و نامحرم دور کعبه مختلط اند و بدنها با هم تماس دارند ؟

ببخشید من یک دفعه پریدم وسط بحث(معذرت)

parse1;296526 نوشت:
چرا در تمام دنیا فقط در ایران حجاب اجباریست ؟

دوست گرامی
اصلا این که حجاب امر دینی و .. را بگذاریم کنار خوب...:Kaf:
-______________________________________________________________-
هر کشوری یک سری قوانین خاص خود را دارد که باید اجرا شود
هر کجای دنیا برای خود قوانینی دارد
هیچ کجای دنیا نمی توانید آزادی مطلق پیدا کنید(مگر در جنگل)
(مثلا در فرانسه از تقریبا 150 سال پیش تا چند سال قبل قانونی بوده که زن ها حق ندارند که شلوار بپوشند:Moteajeb!:)
بنابراین وقتی شما در جامعه ای زندگی می کنید باید تابع قوانین آن باشید
این مثل این است که بفرمایید
چرا ایستادن پیشت چراغ قرمز چرا اجباری است باید اختیاری باشد !!
:Nishkhand:

[="green"]

قدری تامل...:

[="purple"]* کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی ظاهر خود را به نمایش نمی گذارد.[/]

[="blue"]* حجاب محدوديت است؛ اما نه براي زن، بلكه براي مرد![/]

[="darkred"]* آنان که جسم خود را ارزشمندتر از آن می دانند که هر چشمی از آن بهره ببرد، بر مسند والای فضیلت نشسته اند...[/]

[/]

parse1;296526 نوشت:
چرا در تمام دنیا فقط در ایران حجاب اجباریست ؟

باسلام وتشکر از شما .
در تفكر اسلامي حجاب به عنوان يك واجب ديني بواسطه اوامر و دستوات خداوند كه در كتاب و سنت براي ما بيان مي شود حكم وجوب پيدا مي كند ؛ مانند آن كه خداوند در آيه 31 سوره نور، مي فرمايد :
" به بانوان با ایمان بگو چشم های خود را فرو پوشند . دامن هاي خود را حفظ نگاه دارند . زینت های خود را جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند، مگر برای شوهران شان، پدران شان، پدر شوهران شان، پسران همسران شان، برادران شان، پسر برادران شان، زنان هم کیش شان، کنیزان شان، مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی بی اطلاع اند (غیرممیز). و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت های پنهان شان آشکار شود. همگی به سوی خداوند باز گردید، ای مؤمنان! باشد که رستگار شوید"
همچنين در آيه 59 سوره احزاب مي فرمايد:
"ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حریت شناخته شوند . مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگیرند . خداوند، آمرزنده و مهربان است"
بواسطه همين آيات و روايات مختلفي كه در اين خصوص وجود دارد فقها حكم به وجوب حجاب داده اند ، اما مي توان اين مساله را بررسي كرد كه چرا و به چه هدفي خداوند اين تكليف را براي ما قرار داده است ؛ در نتيجه دريافت حقيقت و فلسفه حجاب يكي از نكات مهم و قابل توجه است .
در خصوص لزوم و فلسفه حجاب سخن بسیار است. اما قبل از هر چيز بايد به اين حقيقت توجه داشته باشيد كه از برخی متون استفاده می‌شود «اصل حجاب» زنان میان اقوام و ملل مختلف مطرح بوده و سابقه طولانی دارد، گرچه نحوه بهره‏گیری از حجاب، حدود و احکام آن بر حسب سنت و آداب جوامع متفاوت بوده است.(1)
در واقع حجاب نه دستوري خاص در شريعت اسلام، بلكه دستور عمومي براي همه شرايع قبلي نيز بوده است و در ادیان یهود و مسیحیت صراحتا به مسئله حجاب اشاره شده است.
حجاب در شریعت موسی(ع):
«ویل دورانت» راجع به قوم یهود و قانون تلمود می‌نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می‌پرداخت، مثلاً بی آن که چیزی بر سر داشت، به میان مردم می‌رفت و یا در شارع عام نخ می‌ریسید یا با هر سخنی از مردان درد دل می‌کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلّم می‌کرد، همسایگانش می‌توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».(2)
از کتاب مقدس نیز بر می‌آید که در عهد سلیمان(ع) زنان علاوه بر پوشش بدن، «بُرقَعْ» (روبند) به صورت می‌انداختند.(3) همین سنت در زمان ابراهیم(ع) رایج بود و در متون تاريخي نقل شده نامزد اسحق «رِفْقه» ابتدا که اسحق را دید، برقع به صورت انداخت.(4)
حجاب در شریعت عیسی(ع):
آن چه از حجاب در شریعت موسی(ع) بیان شد، در شریعت حضرت عیسی(ع) نیز وجود دارد، چون عیسی گفت: «فکر نکنید که من آمده‏ام تا تورات و نوشته‏های پیامبران را منسوخ نمایم، بلکه آمده‏ام تا آن‏ها را به تحقق برسانم».(5)
زن‏ها در قرن‏های اولیه مسیحیت تنها با چادر می‌توانستند در مراسم عبادی شرکت کنند، زیرا گیسوان شان فریبنده به شمار می‌رفت و می‌گفتند حتی فرشتگان ممکن است در موقع اجرای نماز از دیدن آن‏ها حواس شان پرت شود!(6) «پاولوس» فرمان داد زنان باید حجاب داشته و سر خود را بپوشاند.(7)
با آمدن اسلام، حکم حجاب که در ادیان دیگر نیز بوده، مورد تائید و تاکید قرار گرفته است. البته مساله آيات حجاب به همراه فرهنگ عمومي جامعه عرب و اصولا همه جوامع آنروز در زمان كوتاهي اصل ضرورت حجاب را به اصلي بديهي و روشن تبديل نمود كه در روايات ما هم به خاطر بداهت آن توجه چنداني بدان نشد و حتي اين مساله مورد سوال چنداني قرار نگرفت ؛ به همين دليل روايات باب حجاب بيشتر در مورد جزييات و حدود خاص مساله حجاب ايت نه اصل مساله حجاب .
در واقع در جامعه اسلامی زمان پیامبر و امامان اصل حجاب محل سوال نبود، بلکه سوال ها از استثناها است ،یعنی سوال از این است که به موی چه زنانی می توان نگاه کرد ؟ چه زنانی و در کجا لازم نیست موی خود را بپوشانند؟ به بعضی روایات توجه کنید:
راوی می دانسته که نگاه کردن به موی زنان جایز نیست ،ولی چون ازدواج با خواهر زن مانند ازدواج با دیگر محارم ممنوع است،گمان کرده که پس باید نگاه به موی خواهر زن ( البته بدون قصد لذت) مانند نگاه کردن به موی مادر و خواهر و...، جایز باشد . از این رو از امام پرسیده:
ایا جایز است مرد به موی خواهر همسرش نگاه کند؟
امام فرمود:نه ،مگر این که خواهر همسرش از زنان بازنشسته(یعنی زنان که پا به سن گذاشته و دیگر خواهش جنس مخالف ندارند)باشد.
راوی با تعجب می پرسد:خواهر زن و زن غریبه یکسان هستند؟ امام فرمود:آری.(8)
در روایت دیگر به صراحت آمده: « لازم نیست زن از پسر بچه هفت ساله(که هنوز به سن تمیز نرسیده) موی خود را بپوشاند » .(9)
اما برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی:‏
بر اساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه به هر یک از آن‏ها در حدّ نیاز طبیعی، سبب شکوفایی همه استعدادهای انسان شده و او را به سوی کمال سوق داده است.
پوشش مناسب برای زن و مرد عامل مهمی در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
2- توجه به ساختار فیزیولوژی انسان‏:
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه‏ای مستقیم با تفاوت‏های جسمی و روحی زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمی در مورد فیزیولوژی و نیز روان‏شناسی زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک‏های چشمی شهوت‏انگیز حساس‌ترند و چون تأثیر حس بینایی زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعی قادر به دیدن است، از سوی دیگر ترشّح هورمون‏ها در مرد صورتی یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتی گسترده تحت تأثیر محرّک‏های شهوانی قرار می‏گیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس‌ترند و به محرّک‏های حسی پاسخ می‏دهند. حس لامسه بروز زیادی ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.
از این گذشته چون هورمون‏های جنسی زن به صورت دوره‏ای ترشح می‏شوند و به طور متفاوت عمل می‏کنند، تأثیر محرّک‏های شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
استاد مطهری زمینه وجوب پوشش زنان می‌فرماید : «اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خود آرایی از حس شکارچی‏گری او ناشی می‏شود.
در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏های بدن نما و آرایش‏های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می‏خواهد دلبری کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگی، از انحراف‏های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است».(10)
به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه و تحریک پذیری جنس مردانه، یکی از علت‏های این حکم است.
البته این بدان معنا نیست که مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی می‌توانند درون جامعه ظاهر شوند، بلکه برای آنان نیز محدودیت در نظر گرفته شده، اما همان گونه که بیان شد مقدار آن در حد پوشش زنان نیست.
با توجه به مطالب فوق می‏توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربی که حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم می‏آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم می‏ریزد.
اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و برای تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بی بند و باری در پوشش به معنای عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسی است که آثار شوم آن بر کسی پوشیده نیست.
3- آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینی‏:
1- بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجان‏ها و التهاب جنسی که سبب کاهش عطش سیری ناپذیری شهوت است.
2- تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین.
با رواج بی حجابی و جلوه گری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادی‏های خود تلقّی می‏کنند و افراد متأهل هر روز در مقایسه‏ای خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار می‏گیرند. این مقایسه‏ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی و پیوند خانواده را می‏سوزاند.
3- استواری اجتماعی و استیفای نیروی کار و فعالیت‏
دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند، از تمرکز و کارآیی آن‏ها کاسته می‏شود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروی فکری و کاری است.
4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانی او
حیا، عفاف و حجاب زن می‏تواند در نقش عاطفی او و تأثیرگذاری بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکی از وسائل مرموز برای حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مرد است.
حجاب موجب می‌شود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبائی جسمی نگریسته نشوند و این مسئله موجب احیاء حیثیت و حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعداد‌های دیگر در وجود زنان می‌شود.
اسلام حجاب را برای محدودیت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضی به حبس، رکود و سرکوبی استعدادهای زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را داده، امّا از سوء استفاده شهوانی و تجاری و استفاده ابزاری از زنان را منع کرده است.
در واقع حجاب موجب محدودیت، مردان هرزه می‏باشد که در صدد کام جویی‏های آزاد و بی حد و حصر هستند و مصونیت و حفظ شخصیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.
در عین حال در اسلام برای مردان نیز پوشش در حد معقول قرار داده و مردان نیز آزادی بی حد و حصر در پوشش ندارند. از طرف دیگر آن ها را بر حفظ نگاه از نامحرم و کنترل شهوت در نگاه تکلیف کرده است که کنترل نگاه برای مردان در نسبت با زنان سخت تر است.

پی‌نوشت‌ها:
1. مجله پیام زن، ش 19، ص 69 - 71؛ ش 20، ص 80 - 83.
2. ویل دورانت، تاریخ و تمدن، ج 4، عصر ایمان ؛انتشارات علمي و فرهنگي ، تهران ، 1378 ش.
3. کتاب مقدّس، عهد قدیم، سفر نشید الاناشید، باب 5.ترجمه ولیم گلن، دار السلطنه لندن، 1856میلادی .
4. همان، سفر تکوین، باب 24.
5. عهد جدید، انجیل متی، باب 20.
6. تاریخ تمدن، ج 9، ص 242، به نقل از مجله پیام زن، ش 20، ص 80 - 83.
7. جلال الدین آشتیانی، تحقیق در دین مسیح، ص 286. نشر نگارش تهران ، 1379 ش .
8. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة ج 20 ص 199، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمرى .
9.همان،ص229.
10. مطهری،مرتضی، مجموعه آثار ج19 ص 436- 437. انتشارات صدرا ، تهران ، 1374 ش .

[="Indigo"]

DRiVeR;298166 نوشت:
هر کشوری یک سری قوانین خاص خود را دارد که باید اجرا شود
هر کجای دنیا برای خود قوانینی دارد
هیچ کجای دنیا نمی توانید آزادی مطلق پیدا کنید(مگر در جنگل)
(مثلا در فرانسه از تقریبا 150 سال پیش تا چند سال قبل قانونی بوده که زن ها حق ندارند که شلوار بپوشند)
بنابراین وقتی شما در جامعه ای زندگی می کنید باید تابع قوانین آن باشید
این مثل این است که بفرمایید
چرا ایستادن پیشت چراغ قرمز چرا اجباری است باید اختیاری باشد !!
این که جواب نشد!
هر قانونی باید دیل منطقیی داشته باشه...
بله حجاب اجباری اینجا قانونه ولی چرا باید این قانون وجود داشته باشه...چرا نباید عوض بشه؟؟
این سوال اصلی است....

هر چیزی قاون بود که درست نیست!
قبل انقلاب هم در قوانین ایران بود که اراده ی شاه قانون است!!!اگر شما میخواستی بگی چون این قانون وجود دارد باید رعایتش کرد که هیچ وقت نباید انقلاب میشد و از اصل غلط بود...[/]

[="Indigo"]

صادق;522071 نوشت:
در تفكر اسلامي حجاب به عنوان يك واجب ديني بواسطه اوامر و دستوات خداوند كه در كتاب و سنت براي ما بيان مي شود حكم وجوب پيدا مي كند ؛ مانند آن كه خداوند در آيه 31 سوره نور، مي فرمايد :
" به بانوان با ایمان بگو چشم های خود را فرو پوشند . دامن هاي خود را حفظ نگاه دارند . زینت های خود را جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند، مگر برای شوهران شان، پدران شان، پدر شوهران شان، پسران همسران شان، برادران شان، پسر برادران شان، زنان هم کیش شان، کنیزان شان، مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی بی اطلاع اند (غیرممیز). و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت های پنهان شان آشکار شود. همگی به سوی خداوند باز گردید، ای مؤمنان! باشد که رستگار شوید"
همچنين در آيه 59 سوره احزاب مي فرمايد:
"ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حریت شناخته شوند . مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگیرند . خداوند، آمرزنده و مهربان است"
بواسطه همين آيات و روايات مختلفي كه در اين خصوص وجود دارد فقها حكم به وجوب حجاب داده اند ، اما مي توان اين مساله را بررسي كرد كه چرا و به چه هدفي خداوند اين تكليف را براي ما قرار داده است ؛ در نتيجه دريافت حقيقت و فلسفه حجاب يكي از نكات مهم و قابل توجه است .

اسلام خیلی احکام دیگه رو هم واجب کرده ولی نگفته بقیه رو زور کنید انجامش بدن!!
مگه زمان امام علی و پیامبر این قانون اجباری وجود داشته
شاید یکی اصلا اسلامو قبول نداشته باشه برای چی باید مجبورش کرد؟مگه پیامبر زنهای غیر مسلمان رو مجبور میکرد به حجاب؟؟
یا اصلا زنان مسلمن رو؟؟

اصلا در اسلام حکمی نداریم برای حد زن بی حجاب ولی تو قوانین ما هست!!![/]

DRiVeR;298166 نوشت:
ببخشید من یک دفعه پریدم وسط بحث(معذرت)

دوست گرامی
اصلا این که حجاب امر دینی و .. را بگذاریم کنار خوب...:Kaf:
-______________________________________________________________-
هر کشوری یک سری قوانین خاص خود را دارد که باید اجرا شود
هر کجای دنیا برای خود قوانینی دارد
هیچ کجای دنیا نمی توانید آزادی مطلق پیدا کنید(مگر در جنگل)
(مثلا در فرانسه از تقریبا 150 سال پیش تا چند سال قبل قانونی بوده که زن ها حق ندارند که شلوار بپوشند:Moteajeb!:)
بنابراین وقتی شما در جامعه ای زندگی می کنید باید تابع قوانین آن باشید
این مثل این است که بفرمایید
چرا ایستادن پیشت چراغ قرمز چرا اجباری است باید اختیاری باشد !!
:Nishkhand:

دوست عزیز

گفته میشه همه در انتخاب یک اعتقادات آزاد هستن ولی قانون یه کشوری بر اساس یه اندیشه و اعتقاد اجباری وضع میشه و دستور داده میشه باید به قانون احترام گذاشته بشه مسئله حجاب هم به همین صورت هست.

به نظر من همونطور که یک خانم ازاد هست انتخاب کنه که حجاب داشته باشه و حدود حجابش رو به اختیار و اراده خودش مشخص کنه بقیه افراد هم چنین حق انسانی دارن که نداشتن حجاب رو انتخاب کنن.

تو تمام جوامعی که حجاب اجباری نیست باز هم برای پوشش محدوده مشخص شده و هرجایی قانونی داره مثلا یه خانم با لباسی که میره استخر نمیاد دانشگاه چون قانون دانشگاه چنین اجازه ای رو بهش نمیده..

mona690;522077 نوشت:

اسلام خیلی احکام دیگه رو هم واجب کرده ولی نگفته بقیه رو زور کنید انجامش بدن!!
مگه زمان امام علی و پیامبر این قانون اجباری وجود داشته
شاید یکی اصلا اسلامو قبول نداشته باشه برای چی باید مجبورش کرد؟مگه پیامبر زنهای غیر مسلمان رو مجبور میکرد به حجاب؟؟
یا اصلا زنان مسلمن رو؟؟

اصلا در اسلام حکمی نداریم برای حد زن بی حجاب ولی تو قوانین ما هست!!!


باسلام وتشکر از شما :Gol::Gol:
در خصوص مساله حجاب پیش از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که چنان که از برخی متون دینی و تاریخی استفاده می‌شود «اصل حجاب» زنان میان اقوام و ملل مختلف مطرح بوده و سابقه طولانی دارد، گرچه نحوه بهره‏گیری از حجاب، حدود و احکام آن بر حسب سنت و آداب جوامع متفاوت بوده است.(1)
در واقع حجاب نه دستوري خاص در شريعت اسلام بلكه دستور عمومي براي همه شرايع قبلي نيز بوده است و در ادیان یهود و مسیحیت صراحتا به مسئله حجاب اشاره شده است.
حجاب در شریعت موسی(ع):
«ویل دورانت» راجع به قوم یهود و قانون تلمود می‌نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می‌پرداخت، مثلاً بی آن که چیزی بر سر داشت، به میان مردم می‌رفت و یا در شارع عام نخ می‌ریسید یا با هر سخنی از مردان درد دل می‌کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلّم می‌کرد، همسایگانش می‌توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».(2)
از کتاب مقدس نیز بر می‌آید که در عهد سلیمان(ع) زنان علاوه بر پوشش بدن، «بُرقَعْ» (روبند) به صورت می‌انداختند.(3) همین سنت در زمان ابراهیم(ع) رایج بود و در متون تاريخي نقل شده نامزد اسحق «رِفْقه» ابتدا که اسحق را دید، برقع به صورت انداخت.(4)
حجاب در شریعت عیسی(ع):
آن چه از حجاب در شریعت موسی(ع) بیان شد، در شریعت حضرت عیسی(ع) نیز وجود دارد، چون عیسی گفت: «فکر نکنید که من آمده‏ام تا تورات و نوشته‏های پیامبران را منسوخ نمایم، بلکه آمده‏ام تا آن‏ها را به تحقق برسانم».(5)
زن‏ها در قرن‏های اولیه مسیحیت تنها با چادر می‌توانستند در مراسم عبادی شرکت کنند، زیرا گیسوان شان فریبنده به شمار می‌رفت و می‌گفتند حتی فرشتگان ممکن است در موقع اجرای نماز از دیدن آن‏ها حواس شان پرت شود!(6) «پاولوس» فرمان داد زنان باید حجاب داشته و سر خود را بپوشاند.(7)
اما با آمدن اسلام، حکم حجاب که در ادیان دیگر نیز بوده، مورد تائید و تاکید قرار گرفته و جزئیات و حدود آن روشن تر و کامل تر بیان شده است؛ البته تاکید بیشتر اسلام در برخی مسائل منحصر در حجاب نیست و در اکثر تکالیف دینی احکام و دستورات روشن تر و ضابطه مند تر بیان شده است؛ دلیل این امر علل مختلفی از جمله تکامل توده افراد جامعه و نیازمندی آنان به احکام و شریعتی کامل تر و دقیق تر است.
در واقع همان دلیلی که می طلبد خداوند دین و شریعتی جدید و پیامبری تازه را برای جامعه بشری بفرستد یعنی تکامل و رشد فکری و عقلی و فرهنگی جامعه بشری، اقتضا دارد که دستورات دینی و آموزه های دین و شریعت جدید نیز از کمال و دقت و ظرافت بیشتری برخوردار باشد و به همین جهت در دین اسلام آموزه های دینی اعم از تعالیم اعتقادی و فکری، تعالیم اخلاقی و احکام و دستورات عملی، از وسعت و کمال و غنای بیشتری نسبه به همه ادیان قبل برخوردار است.
البته در این تکامل همواره سخت تر شدن شریعت در مقام عمل مد نظر نبوده و در مواردی بسیاری از تکالیف سخت و دشوار ملت های قبل از مسلمانان برداشته شده و البته در مواردی این تغییر به شکل دقیق تر شدن تکالیف دینی و عملی بوده که حجاب می تواند یکی از این موضوعات باشد؛ برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان در دین اسلام می توانید به کتاب «حجاب» شهید مطهری نشر صدرا؛ «زن در آیینه جمال و جلال» آیت الله جوادی آملی، نشر اسراء و "حجاب و نقش ان در سلامت روان " نشر موسسه امام خمینی مراجعه کنید.
اما در هر حال در کنار اهمیت و جایگاه مساله حجاب از منظر اسلام نمی توان گفت که معیار بهشتی و جهنمی شدن حجاب داشتن یا نداشتن است؛ به طور کلی حجاب یک تکلیف دینی است که هر مسلمانی موظف به رعایت آن است و ترک آن یک گناه و معصیت مسلم است که می تواند عقوبت خاص دنیوی و اخروی را به دنبال داشته باشد، اما این امر لزوما به معنای جهنمی شدن یا خلود در جهنم نیست، بلکه ممکن است کسی که در این زمینه کوتاهی دارد ولی نسبت به اصل حجاب و دین و دستورات دیین انکاری ندارد، بواسطه این کوتاهی و اشتباه در رفتار عذاب شده ولی مشمول عفو الهی قرار بگیرد و اهل بهشت گردد.
البته این سخن به این معنا نیست که تحمل عذاب جهنم امری راحت تلقی گردد، بلکه در روایات سخت ترین عذاب ها در خصوص زنانی که حجاب خود را به عنوان یک تکلیف دینی رعایت نکرده اند بیان شده و حتی لحظه ای تحمل چنین عذابی برای انسان مقدور نیست؛ اما در عین حال این گناه همانند سایر گناهانی است که اکثر افراد با آن درگیر هستند و در صورت عدم توبه و جبران این اشتباهات تاوان سخت آن را در سختی های مرگ یا فشار قبر یا عذاب برزخ و قیامت خواهند دید، هرچند بر فرض ایمان احیانا در نهایت مشمول عفو الهی قرار می گیرند.
به علاوه هر انسان با حجابی هم لزوما اهل بهشت نخواهد بود زیرا کم نیستند افرادی که در مساله حجاب رعایت حدود الهی را می کنند اما در سایر تکالیف دینی مانند حفظ زبان و نگاه و... یا در انجام سایر واجبات کوتاهی دارند و در نتیجه چه بسا وضعیت ایشان نیز همانند گروه اول باشد.
اما در مورد پیروان سایر ادیان به طور کلی باید گفت:
به طور کلی بر اساس آموزه هاي ديني سرنوشت و سعادت هر كس در گرو ايمان و عمل صالح و باور و پذيرش دين حق در زمان خود او است. (8) یعنی وظيفه هر كس در هر زمان تحقيق و يافتن دين حق و باور عمل بر طبق آموزه هاي آن دين است. برهمين اساس ملاک بهشتی و جهنمی بودن افراد پيروي از دين حق و حقیقت جوئی و حق طلبی انسان ها و تسلیم بودن در مقابل آن، و یا در مقابل نتيجه انکار آن حقیقت است.
اما در مورد غیر مسلمانانی كه اكنون در سراسر عالم زندگي مي كنند، بايد به اين نكته توجه كرد كه افرادي كه حقانيت دين اسلام بر آن ها آشكار و واضح گشت، ولي از روي تعصب و يا عناد و يا هواي نفس و يا عوامل ديگر از حق پيروي نكردند، آن ها قطعا در قيامت در عذاب خواهند بود و حتي اگر اعمال صالحي هم در دنيا انجام داده باشند و نیکوکار باشند، چون بر اساس ايمان حقيقي و باورديني درست نبوده و در راستاي اهداف دنيائي و جلب نظر مردم و یا فريب بوده، آن ها را به سعادت نمی رساند هرچند ممکن است به نوعی براي آن ها مفيد باشد.
در نتیجه حجاب داشتن یا نداشتن این گروه تفاوت چندانی در نتیجه نخواهد داشت، زیرا این افراد در اصل ایمان خود راه نادرستی را در پیش گرفتند و در نتیجه حجاب داشتن یا نداشتن آنان معیار بهشتی یا جهنمی بودنشان نخواهد بود.
اما كساني كه در كشف حقيقت كوتاهي نكردند، ولي دين حق را نيافتند و يا اصلا در محيطي بودند كه امكان دسترسي به دين حق نداشتند و يا خوب به آن ها معرفي نشده، به آنان منكِر و مخالف اطلاق نمي شود كه مستحق جهنم باشند. شهید مطهرى (ره) در این باره مى‏گوید:
«اگر کسى در روایات دقت کند، مى‏یابد که ائمه (ع) تکیه‏شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مى‏آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مى‏بایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مى‏برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمى‏روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مى‏دانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مى‏رود».
وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل مى‏کند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد». (9)
این گروه در فرهنگ دين به عنوان مستضعفان فکری و فرهنگي شناخته می شوند. اگر واقعاً و حقیقتاً به دنبال حقیقت و دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند، ولی بر اساس باورهای فطری و عقلی و یا دینی که داشتند،مؤمن بودند و انسان های درستکار بودند،مورد عفو الهی اند.
در قرآن هم خداوند می فرماید: ما از هر کس بیش از اندازه وسع و توانش تکلیف نمی خواهیم(10)، پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتي بودن يا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پایه عدل خداوندى به نسبت توانشان و ميزان مطابقت اعمال و كردار آنها با امور وجدانی و فطری و عقلانی بشری و علم و باورهاي ديني آن ها صورت می گیرد.
این افراد اگر بر اساس آموزه های دینی یا فرهنگی شان و حتی بر اساس وجدانیات انسانی رعایت حجاب را هرچند در محدوده ای کم تر از اسلام رعایت کنند و همچنین به سایر آموزه های دینی و عقلانی که درک می کنند پایبند باشد مشمول رحمت الهی خواهند بود، اما اگر در همین موارد و دستورات برخلاف آموزه های دینی و عقلانی خود عمل کنند بواسطه همین خطا گنهاکار محسوب می شوند و تاوان آن را خواهند دید هرچند در مورد اصل ایمانشان مورد توبیخ نباشند و در نهایت جایگاه اخروی آنان در نتیجه اعمال ایشان و بواسطه محاسبه الهی رقم می خورد.

پی‌نوشت‌ها:
1. مجله پیام زن، ش 19، ص 69 - 71؛ ش 20، ص 80 - 83.
2. ویل دورانت، تاریخ و تمدن، انتشارات علمي و فرهنگي ، تهران ، 1378 ش ج 4، عصر ایمان .
3. کتاب مقدّس، عهد قدیم. ترجمه ولیم گلن، دار السلطنه لندن، 1856میلادی ، سفر نشید الاناشید، باب 5.
4. همان، سفر تکوین، باب 24.
5. عهد جدید، انجیل متی، باب 20.
6. تاریخ تمدن، ج 9، ص 242، به نقل از مجله پیام زن، ش 20، ص 80 - 83.
7. جلال الدین آشتیانی، تحقیق در دین مسیح ، نشر نگارش تهران، 1379 ش، ص 286.
8. عصر (103) آيه 3.
9. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران 1374 ش، ج 1، ص 320 به بعد.
10. بقره (2) آیه 282.

بی‌حجابی از آن‌جا که دامنة فساد را در جامعه گسترش می‌دهد تهدید بزرگی است برای امنیت روحی و روانی جامعه و پی‌آمدهای آن را هرگونه حساب کنیم به زیان جامعه است لذا حکومت اسلامی موظف است با این تهدید مبارزه نماید زیرا اسلام به عنوان پیشگیری از این تبعات بر علیه زنان، حجاب را واجب نموده است تا از این طریق فضای جامعه سالم باقی بماند، اگر نگاهی گذرا داشته باشیم به فلسفة حجاب به این واقعیت خواهیم رسید که «اسلام می‌خواهد انواع لذت های جنسی، چه بصری و لمسی و چه از نوع دیگر را به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج قانونی اختصاص دهد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را بالذت‌جوئی‌های جنسی بهم می‌آمیزد، اسلام می‌خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند و در سایه این کار، فضای جامعه را برای رشد و تعالی افراد آن سالم و آماده نگاه دارد.

با سلام
اولا وقتی در قرآن آیه حجاب بیان می شود نمی گوید که هر که دلش خواست با حجاب باشد! بلکه واجبی است برای عموم، مرد و زن هم نمی شناسد.
دوما حجاب امری شخصی نیست بلکه امری کاملا اجتماعی است و فکر می کنم این برای همه ملموس باشد و واقعا نیازی به توضیح درباره پیامدهای ناگوار و فضاحت بار آن در اجتماع نمی بینم.
سوما بر اساس قانون اساسی کشور جمهوری اسلامی ایران، حجاب برای زن و مرد در جامعه اجباری است.
حال اگر فردی مسلمان است باید به وظیفه ی دینی خود عمل کند و حتی اگر غیر مسلمان است باید به قانون اساسی کشور خود عمل کند.
قوانین دیگر کشور به طور اجباری اجرا می شود و در صورت تخطی، فرد متخلف مورد مجازات قرار می گیرد پس حجاب هم که جزء قانون است به طور اجباری باید اجرا شود. حال که قانون الهی و دینی ورای قانون اساسی کشور محترم است و با فرد خاطی باید برخورد شود.

به نظرم اجبار نتیجه عکس داره!!!!

بنام خدا
----------
صد در صد حجاب باید اجباری باشه
نمیگم باید بزور متوصل شد چون این باعث میشه کینه بوجود بیاد و بدتر بشه
باید توضیح داد که اگر بی حجابی گشترش پیدا بکنه جامعه ،جامعه معاویه و یزید میشه...یعنی دیگه کسی علاقه ای به امام حسین نداره!

اگر هم جنس این بدحجاب ها پلید هست باید موی سرشون و ماشین کرد تا بسیار محجبه شوند!

عزراییل;522105 نوشت:
صد در صد حجاب باید اجباری باشه
نمیگم باید بزور متوصل شد چون این باعث میشه کینه بوجود بیاد و بدتر بشه
باید توضیح داد که اگر بی حجابی گشترش پیدا بکنه جامعه ،جامعه معاویه و یزید میشه...یعنی دیگه کسی علاقه ای به امام حسین نداره!

اگر هم جنس این بدحجاب ها پلید هست باید موی سرشون و ماشین کرد تا بسیار محجبه شوند!


اشهد ان لا اله الا الله ... و اشهد ان محمد رسول الله.....پناه بر خدا؛ شما چقد تندی!!

*ماه من*;522108 نوشت:
اشهد ان لا اله الا الله ... و اشهد ان محمد رسول الله.....پناه بر خدا؛ شما چقد تندی!!

بنام خدا
--------
نه من تند نیستم خیلی چیزا هست که ما نمی دونیم وقتی عالمان دین چیزی رو توصیه میکنن باید حرفشون گوش کرد

عزراییل;522105 نوشت:

اگر هم جنس این بدحجاب ها پلید هست

شما پلیدی یه جنس رو چه طور تشخیص میدی و آیا صلاحیت چنین تشخیصی رو دارین ؟ پلید چه کسی هست ؟ کسی که اعتقادات شما رو نداشته باشه ؟

عزراییل;522105 نوشت:

باید توضیح داد که اگر بی حجابی گشترش پیدا بکنه جامعه ،جامعه معاویه و یزید میشه...یعنی دیگه کسی علاقه ای به امام حسین نداره!

اگر هم جنس این بدحجاب ها پلید هست باید موی سرشون و ماشین کرد تا بسیار محجبه شوند!

باز جای شکرش باقی هست که این قسمت مربوط به توضیحات میشه اگر قرار بود به زور متوسل بشین چی میشد:Nishkhand:

دوست داشتن یک اعتقاد یا علاقه به امام ها به زور امکان پذیر نیست شما نمی تونید به زور کسی رو به چیزی علاقه مند کنید.

آیا تا الان اجبار نتیجه های دلخواه رو داشته ؟

عزراییل;522111 نوشت:
بنام خدا
--------
نه من تند نیستم خیلی چیزا هست که ما نمی دونیم وقتی عالمان دین چیزی رو توصیه میکنن باید حرفشون گوش کرد

شما می توانید بگویید من نمی دانم پس از یک عالم که می داند اطاعت میکنم

ولی نمی توانید به کسی بگویید تو هم مانند من نمیدانی و باید از کسی یا چیزی که من فکر میکنم می داند یا تشخیص میدهم درست است اطاعت کنی

همانطور که کسی چنین حقی رو درباره شما نداره ..

به نظر من باید کاملا اختیاری باشه

[="Tahoma"][="YellowGreen"]حجاب اجباری حجاب نیست خفقان مطلقه[/]

دراسلام چیزی به عنوان اجبار وجود نداره . دین و قوانین رو باید شناسوند به اصول درست بعد باید اجازه داد تا

به اختیار انتخاب بشه . اگه دختربچه ای از بچگی با اصول بی بندوباری تربیت بشه خب باالطبع هیچوقت میونه

خوبی با حجاب نخواهد داشت و برعکس . پس از بچگی باید راه صحیح رو گفت تا درسن بلوغ بتونه درست تصمیم بگیره .

_Member_;522113 نوشت:
شما پلیدی یه جنس رو چه طور تشخیص میدی و آیا صلاحیت چنین تشخیصی رو دارین ؟ پلید چه کسی هست ؟ کسی که اعتقادات شما رو نداشته باشه ؟

به نام خدا
*******
طبق تجربه شخصی ام میگم
چند چیز هست که وقتی انسان انها را ترک کند دیگه بدرد نمیخورد (مثل میوه پوسیده میشه که باید از درخت کند والا بقیه محصولات را هم فاسد میکند)
یکی از انها حیا هست!
وقتی دیدین که شخصی به شدت بی حیا شده است نشان از ان دارد که روحش قبضه شده است و عقلش تصرف شده!

نقل قول:

باز جای شکرش باقی هست که این قسمت مربوط به توضیحات میشه اگر قرار بود به زور متوسل بشین چی میشد:Nishkhand:

دوست داشتن یک اعتقاد یا علاقه به امام ها به زور امکان پذیر نیست شما نمی تونید به زور کسی رو به چیزی علاقه مند کنید.

آیا تا الان اجبار نتیجه های دلخواه رو داشته ؟

بله قبول هیچ کس هیچ چیزی رو در مورد اعتقادات نمی تونه بزور به کسی القا کنه...ما هم نگفتیم هرچیزی رو بزور اعمال کرد اما حجاب جز اون موارد اختیاری نیست..باور کنین!

اگر بدانیم این روح هست که تعیین میکنه شخصیت انسان در جامعه چگونه باشه...می توان نتیجه گرفت که شخصی که حیای خود را نمی خواهد روحش در حال مایل شدن به خوک است!!
جامعه ای که پر از خوک باشد جایی برای زندگی نیست چون نجس هست!

سلام علیکم،
به عنوان قانون اجتماع باید اجباری باشه، چه برای زن و چه برای مرد، اثر اجتماعی داره و مسأله‌ی فردی نیست که به انتخاب افراد گذاشته بشه. اما وقتی اجباری بود و بر رعایت این قانون هم نظارت درست انجام شد آن وقت برای کسی که با اجبار پوشش را رعایت کنه داشتن پوشش صحیح عبادت به حساب نمیاد و فقط کسی که برای خدا حجابش را رعایت کند ثواب حجاب را خواهد برد. باقی فقط به صورت جبری از آثار سوء گناه بی‌حجابی و آثار تشریعی و تکوینی اون در امان مانده‌اند. با این حال وقتی یک قانون اجتماعی وضع میشه باید در کنارش کار فرهنگی هم انجام بشود، هم برای آخرت خودشون و هم اینکه اگر با اجبار فقط حجاب داشته باشند در جلوت هم که جلوی فساد گرفته بشه در خلوت فساد سر باز می‌کنه و دوباره اثرش به صورت خزنده وارد اجتماع میشه. پس لازمه که به هر دو بعد ظاهر و باطن با هم پرداخته بشه، منتها چون امر به معروف و نهی از منکر فقط برای اصلاح ظاهر وارد شده است برای اطلاح باطن دیگر کار توصیه‌ای (نه دستوری) لازم هست که میشود همان فرهنگ‌سازی.
همینطور که مخالفان بی‌حجابی هم به هر حال برای اختیاری بودن پوشش در اجتماع حد و مرزی قائل هستند که کمتر از آن را مجاز نمی‌دانند و از حکومت انتظار برخورد با پوشش‌های نامناسب از نظر خودشان را دارند (مثلاً کدام ایرانی الآن حاضر است بچه‌اش در شهری بزرگ بشه و تربیت بشه که خانم‌ها و آقایان در آن شهر بدون هیچ پوششی در بیرون از منزل آزادانه بچرخند؟ پس حدی باید باشد، در غرب هم عریانی همه جا اجازه داده نمیشه و محل‌های مخصوصی را برای نودیست‌ها فراهم کرده‌اند که همین کارشان هم حماقت دیگری است)، فرقش این است که این حد لازم و واجب را خودشان هر طور دوست داشته‌اند و با عرف جامعه‌ی خودشان تعریف کرده‌اند و ما حد را برایمان خداوند تعریف کرده است. برای آنها قانون نانوشته است و با زیادتر شدن تدریجی فساد در جوامع خودشان عرفشان دارد عقب‌نشینی می‌کند و بالتبع جامعه به سمت لختی‌تر شدن می‌رود و برای ما این حد وابسته به زمان نیست و مکتوب است و حدودش کامل مشخص شده است تا سلامت جامعه را همیشه بتوان تضمین کرد. (اگر مجریان قانون خودشان سالم باشند و کارشان را هم درست انجام دهند)
یا علی

(نگین);522201 نوشت:
خیلی از کسانی که حجاب خوبی ندارند ممکنه در موارد دیگه بهتر از بقیه باشند
خیلی از دوستانم با اینکه حجاب خوبی نداشتند ولی اهل نماز و روزه بودند و اخلاق خوبی هم داشتند
مادر منم ما رو به نماز و روزه تشویق میکرد ولی در حجاب برعکس اصلا دوست نداشت محجبه باشیم
خوب هر کسی یه نظری داره نمیشه گفت کسانی که تمایلی به حجاب ندارند بی بند و بار و بی حیا هستند
مثلا درسته بگیم زنان غیر مسلمان بی حیا هستند؟؟

به نام خدا
******
1-بنده نگفتم کسی که بی حجاب هست بی حیاست
گفتم کسی که حیای خودش را دیگه ندارد از نشانه های ان بی حجابی مفرط است!...این یکی دیگه بدر نمی خوره ... معمولا هم جونشون و عزراییل علیه السلام قبل موعد میگیره!

2-البته هستن کسانی که خوبن و عیبی کمی دارن اما بی حجابن!...اما مثل درخت میوه ای می مونه که که برگای سبز زیادی داره ولی هیچ میوه ای نمیاره!
از نظر یک باغبون این درخت فایده ای نداره که هیچ ...بلکه داره هزینه بیشتر میزار رو دست کشاورز....یا باید پیوند بخوره یا باید از ته بریدش یکی دیگه کاشت!!

عزراییل;522212 نوشت:
گفتم کسی که حیای خودش را دیگه ندارد از نشانه های ان بی حجابی مفرط است!...این یکی دیگه بدر نمی خوره ... معمولا هم جونشون و عزراییل علیه السلام قبل موعد میگیره!

دوست عزیز من زود پستمو حذف کردم چون دیدن نظرات دوستان درباره اشخاصی که تمایل به حجاب ندارند تاسف آور بود
ولی شما زود نقل قول زدی :Nishkhand:

عزراییل;522212 نوشت:
البته هستن کسانی که خوبن و عیبی کمی دارن اما بی حجابن!...اما مثل درخت میوه ای می مونه که که برگای سبز زیادی داره ولی هیچ میوه ای نمیاره!
از نظر یک باغبون این درخت فایده ای نداره که هیچ ...بلکه داره هزینه بیشتر میزار رو دست کشاورز....یا باید پیوند بخوره یا باید از ته بریدش یکی دیگه کاشت!!

البته با وجود احترامی که برای نظرتون قائلم ولی نظر من با شما فرق میکنه
شما چطور میتونی ثابت کنی کسی که حجاب خوبی ندارد مثل درخت بی ثمری است؟

سلام

حجاب اجباری است چون طبق قانون اساسی، تمام قوانین و مقررات کشور باید بر اساس موازین اسلامی باشد

_Member_;522084 نوشت:
دوست عزیز

گفته میشه همه در انتخاب یک اعتقادات آزاد هستن ولی قانون یه کشوری بر اساس یه اندیشه و اعتقاد اجباری وضع میشه و دستور داده میشه باید به قانون احترام گذاشته بشه مسئله حجاب هم به همین صورت هست.

به نظر من همونطور که یک خانم ازاد هست انتخاب کنه که حجاب داشته باشه و حدود حجابش رو به اختیار و اراده خودش مشخص کنه بقیه افراد هم چنین حق انسانی دارن که نداشتن حجاب رو انتخاب کنن.

تو تمام جوامعی که حجاب اجباری نیست باز هم برای پوشش محدوده مشخص شده و هرجایی قانونی داره مثلا یه خانم با لباسی که میره استخر نمیاد دانشگاه چون قانون دانشگاه چنین اجازه ای رو بهش نمیده..

یعنی مشکل فقط حجاب مو و سره؟
خوب این محدوده ای که می گید بر چه اساسی قراره تعیین بشه؟ اگر قرار به حق آزادی برای نوع پوشش باشه، همه می دونیم که کسانی هم وجود دارند که حق خودشون می دونند که هیچ نوع پوششی نداشته باشند. اگر قرار بر تعیین محدوده اجباری باشه، فارغ از این که فلسفه وجوب پوشش موی سر بارها بیان شده، چه فرقی می کنه که این محدوده چقدر باشه؟ در هر حال اجباره.

kobram;522231 نوشت:
یعنی مشکل فقط حجاب مو و سره؟
خوب این محدوده ای که می گید بر چه اساسی قراره تعیین بشه؟ اگر قرار به حق آزادی برای نوع پوشش باشه، همه می دونیم که کسانی هم وجود دارند که حق خودشون می دونند که هیچ نوع پوششی نداشته باشند. اگر قرار بر تعیین محدوده اجباری باشه، فارغ از این که فلسفه وجوب پوشش موی سر بارها بیان شده، چه فرقی می کنه که این محدوده چقدر باشه؟ در هر حال اجباره.

باسلام وتشکر
تو جه داشته باشید که هر اجبار مذموم نیست . چه این که هر اختیار وآزادی حق نیست مثلا در فصل زمستان انسان مجبور است خود را از سرما حفظ نماید تا سرما نخورد معقول نیست کسی برهنه در بین برف وسرما برود وبگوید من دوست دارم ویا حق من است آزاد باشم عقلا این شخص را نکوهش می کنند . حفظ حجاب برای مصونیت جان وکرامت زن است اگر کسی برهنه شود بر خلاف عقل ودلیل دیوانگی او تلقی می شود .در نتیجه این اجبار ممدوح است وخلاف آن غیر معقول
موضوع قفل شده است