آيا با تلقين ميشه يك نفر رو كشت؟! ◆خاطراتي شگفت از تلقين به نفس!◆

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا با تلقين ميشه يك نفر رو كشت؟! ◆خاطراتي شگفت از تلقين به نفس!◆


head
|تاثير شگفت «تلقين به نفس» بر انسان |


بخشي از سخنراني : مرحوم فلسفي (ره)

موضوع: داستاني از تاثير شگفت تلقين به نفس
(آيا ميشه با تلقين به نفس يك نفر رو كشت؟!)

مدت زمان : 5 دقيقه
حجم : 1.24 مگابايت

فايل پيوست سخنراني:


با سلام و احترام

احتمالاً در مور تاثيرات شگفت «تلقين به نفس» (مثبت يا منفي) تا حالا شنيدين و ديدين!

اگر شما هم در اين زمينه تجربه اي دارين يا خاطره اي جالب و جذاب شنيدين حتماً در اين تاپيك بنويسيد. :ok: :Gol:

با خوندن مطالب اين تاپيك سعي كنيد از اين به بعد مثبت تر بيانديشيد.

با ما همراه باشيد...



مي گفت
مادر بزرگ مامانم 8 سال زمين گير بود، نميتونست راه بره و آرتروز شديدي داشت.

دختر خاله ام بهش اسمارتيز داد و گفت: مادر بزرگ اينو بخوري يه هفته ديگه ميتوني راه بري...

بعد يه هفته راه افتاد!! :Moteajeb!:


مي گفت حاج آقا به خدا ميخوام ترك كنم
:Lat: ولي نمي تونم، خيلي بدجور وابسته ي مواد شدم و... :please:

حاج آقا گفت: يك دارويي ميشناسم كه خيلي براي اعتياد موثره، معجزه مي كنه! بدون اراده ي از مواد و ترياك و ... زده ميشي و ديگه دنبالش نميري! تهيه دارو هم خيلي سخته و... برات جور كنم مصرف مي كني؟

- آره به خدا هر چي شما بگين انجام ميدم.

------

حاج آقا دارويي رو درست كردند و به اين آقاي معتاد دادند و گفتند روزي يه دونه از اين قرص ها بخور، ببين چجور تاثير داره!! و...
و چند دوره ي كوتاه ديگه اين دارو تكرار شد، و اين آقاي معتاد هر دفعه سرزنده تر و بهتر از قبل مي اومد خدمت حاج آقاي داستان مون.

بالاخره اين آقا بعد از مدت كوتاهي كه داروهاي حاج آقا رو مصرف كرده بود اومد و گفت: حاج آقا داروهايي رو كه دادين مصرف كردم در يك كلام: معجزه بود! :yes: نيمدونم چي بود ولي ديگه اصلا تمايلي به مواد ندارم و نميرم طرفش! و تا حدودي متنفر شدم.فقط اگه ميشه يك دوره ي ديگه هم برام درست كنيد كه كاملا مطمئن بشم تاثير مواد كاملا از وجودم پاك شده!

حاج آقاي داستان ما كه ديگه حوصله ي دارو درست كردن رو نداشت :vamonde: گفت: عزيزم اون داروها ميدوني چي بود! سوخته هاي كنار نانها بود كه به صورت خمير درآورده بودم و به صورت قرص درآورده بودمبهت ميدادم! :Moteajeb!: حالا برو خودت درست كن :khaneh: ديگه هم نرو دنبال مواد و...

نكته: البته حاج آقا كار خيلي اشتباهي كردند كه اين راز رو فاش كردند، چون احتمال داره طرف دلسرد بشه و... (فوت و فن كارتون رو براي خودتون نگه دارين :ok:)

به نام خدا
با عرض سلام و تشکر از حضرتعالی
کپی ای از پست اول به سخنرانیهای استاد بیان مرحوم حجة الاسلام والمسلمین فلسفی (ره)منتقل گردید.
مجموعه سخنرانی حجة الاسلام والمسلمین مرحوم فلسفی(ره)

سلام

میگن یه روز ابو علی سینا (با بزرگی دیگر، دقیقا یادم نیست) میره یه شخصی رو که حکمش اعدام بوده رو از حکومت میگره تا یک آزمایشی رو روش انجام بده که سرانجام آزمایش هم مرگ بوده.

ماجرا اینطور بوده که ابوعلی، این آقا رو شب میبنده به دوتا درخت (از مچ دست) و چشماش رو هم میبنده، بعد یک کاسه رو میزاره روی زمین، به طوری که در راستای مچ دستش باشه و یک کوزه ترک خورده رو در راستای همون کاسه قرار میده، به طوری که قطرهای آب توی کاسه بیفتند و بعد یک وسیله ای رو روی شاهرگ طرف میکشه، به طوری که دستش رو نبره، ولی بنده خدا که چشماش بسته بوده، با شنیدن صدای قطرها و کشیده شدن یک جسم رو دستش، فکر میکنه که شاهرگش زده شده و سرانجام تا صبح نشده رو به قبله میشه.



می گويند شخصی سر کلاس رياضی خوابش برد.

وقتی که زنگ را زدند بيدار شد وباعجله دو مسأله راکه روی تخته سياه نوشته بود ياداشت کرد و بخيال اينکه استاد آنها را بعنوان تکليف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز وآن شب برای حل آنها فکر کرد. هيچيک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت .

سرانجام يکی را حل کرد وبه کلاس آورد.

استاد بکلی مبهوت شد، زيرا آنها را بعنوان دونمونه از مسائل غير قابل حل رياضی داده بود.

اگر اين دانشجو اين موضوع را می دانست احتمالاً آنرا حل نمی کرد، ولی چون به خود تلقين نکرده بود که مسأله غير قابل حل است ، بلکه برعکس فکر می کرد بايد حتماً آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای حل مسأله يافت.


چند نمونه فراموش نشدني باعث تغيير نگرش پزشكان و روانشناسان شد.

يك زنداني كه قصد فرار داشت بطور مخفيانه خود را در يكي از اتاقكهاي قطار جا داده بود و بعد از حركت فهميده بود كه در يخچال قطار قرار دارد.

زنداني مطمئن بود كه در طي چندين ساعتي كه در يخچال قرار دارد منجمد خواهد شد و دقيقاً اينطور هم شد.

اما بعد از رسيدن به مقصد مشاهده كردند كه زنداني يخ زده در حالي كه يخچال قطار خاموش بوده است و اين نشان ميدهد كه شخص زنداني به خود تلقين كرده كه منجمد خواهد شد و اين تلقين براي او حكم يك تصوير ذهني مطابق با افكار او داشته و همين باعث شده كه سلولهاي بدن وي واقعاً سرما را حس كرده و كم كم منجمد شود.

به نام خدا
سلام دوستان
موضوع تاپیکتون خیلی جالبه باتشکر از سرکار آذربانو

یه روز یکی از معلم هام یه داستانی تعریف میکرد میگفت چند تا از محققان خارجی که قصد داشتند روی همین مسئله تحقیق کنند به طور اختیاری به مردم میگن ما برای انجام آزمایشهامون به داوطلب نیاز داریم پول خوبی هم به داوطلبان میدیم مردم زیادی شرکت میکنن از بین این مردم چند تاشون انتخاب میشن و برای انجام آزمایش به محل مخصوص فرستاده میشن بهشون میگن ما قراره روی پای شما آب جوش بریزیم ازمایش این بوده !!!! اینها قبول میکنن و آب میریزن رو پاشون بعد چند لحظه پاهاشون میسوزه و تاول میزنه :!!!: :!!!:
محققان حیرون میمونن آخه آب سرد ریخته بودن روی پای اون چند نفر :khobam:

سلام
البته تلقين اثر دارد ولي چند چيز اين جا مهم است

  1. فرد تلقين شونده
  2. زمان تلقين
  3. مكان تلقين
  4. فرد تلقين كننده
  5. ابزار تلقين
  6. نگرش فرد تلقين شونده به تلقين كننده
  7. و....
اگر تلقين بدون شرطي اثر مي‌كرد برخي از داروهايي كه تاريخ مصرف‌شان گذشته است هميشه اثر مي‌كرد.

در هيپنوتيزم برخي افراد دير تر به خواب مصنوعي مي‌روند و برخي زودتر. باور نداشتن، مقاومت فرد و....مي تواند فرايند تلقين را كم يا بي اثر كند

ولیعصر;180751 نوشت:
سلام میگن یه روز ابو علی سینا (با بزرگی دیگر، دقیقا یادم نیست) میره یه شخصی رو که حکمش اعدام بوده رو از حکومت میگره تا یک آزمایشی رو روش انجام بده که سرانجام آزمایش هم مرگ بوده. ماجرا اینطور بوده که ابوعلی، این آقا رو شب میبنده به دوتا درخت (از مچ دست) و چشماش رو هم میبنده، بعد یک کاسه رو میزاره روی زمین، به طوری که در راستای مچ دستش باشه و یک کوزه ترک خورده رو در راستای همون کاسه قرار میده، به طوری که قطرهای آب توی کاسه بیفتند و بعد یک وسیله ای رو روی شاهرگ طرف میکشه، به طوری که دستش رو نبره، ولی بنده خدا که چشماش بسته بوده، با شنیدن صدای قطرها و کشیده شدن یک جسم رو دستش، فکر میکنه که شاهرگش زده شده و سرانجام تا صبح نشده رو به قبله میشه.

ممنون از نوشته‌ي شما
اگر چه محتوا از نظر علمي قابل انكار نيست ولي اين گونه نقل قول ها كه از افراد سرشناس سخن به ميان مي‌آيد، بهتر است از منابع معتبر نقل شود

دستگاه عصبي شما تجربه خيالي را از تجربه واقعي تميز نمي دهد.
در هر دو مورد با توجه به اطلاعاتي كه از ناحيه مغز در اختيار او قرار مي گيرد واكنش نشان مي دهد.

اين يكي از قوانين اوليه و اصولي ذهن است. در واقع اينطوري ساخته شده ايم. وقتي اين قانون را در افراد هيپنوتيزم شده مشاهده مي كنيم شك مي كنيم كه حتما نيرويي مرموز يا فوق طبيعي در كار است.

در واقع آنچه را كه مي بينيم فرايند طبيعي عمل مغز و دستگاه عصبي انسان است و نه چيز ديگر.

در پديده هيپنوتيزم اگر بيمار بدرستي گفته هاي شخص هيپنوتيزم كننده معتقد باشد كارهاي حيرت آور انجام مي دهد و بيمار رفتاري متفاوت از خود نشان ميدهد زيرا طرز فكر و باورش تغيير كرده است.

هيپنوتيزم يا خواب مصنوعي هميشه به نظر اسرار آميز بوده است زيرا هميشه فهم اينكه چگونه باور كردن مي تواند منجر به رفتار غير عادي انسان شود دشوار بوده است.

با خواب مصنوعي چنان برخورد شده كه انگار نيرو يا قدرت ناشناخته اي در كار است. اما حقيقت اين است كه وقتي شخصي را متقاعد مي كنيد كه قدرت شنوايي اش را از دست داده رفتار ناشنوايان را پيدا ميكند. وقتي او را متقاعد مي كنيد كه نسبت به درد حساسيت ندارد، مي تواند بدون بيهوشي تحت عمل جراحي قرار گيرد و در اين ميان نيروي مرموزي هم در كار نيست.


ازتون میخوام که لحظه به لحظه مواظب گفته ها، فکرها و حرفای دلتون باشین.

مواظب باشین که به خودتون چی می گین هیچ وقت نگین که چرا زندگی من اینجوری چون همش دست خودتون و این شمایین که زندگی خودتون رو به ویرونه و کلبه ای خرابه تبدیل می کنین یا به قصری باشکوه و شاهکاری بی نظیر

:Sham:

من خودم به عينه چندين بار به دوستام يه چيزايي تلقين كردم و اين موضوع رو عينا مشاهده كردم و به تلقين يقين واقعي دارم...
خوب سلاحيه؟؟؟؟

حامی;182003 نوشت:
سلام البته تلقين اثر دارد ولي چند چيز اين جا مهم است فرد تلقين شونده زمان تلقين مكان تلقين فرد تلقين كننده ابزار تلقين نگرش فرد تلقين شونده به تلقين كننده و.... اگر تلقين بدون شرطي اثر مي‌كرد برخي از داروهايي كه تاريخ مصرف‌شان گذشته است هميشه اثر مي‌كرد.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با مطالبی که استاد حامی بیان نمودند بسیار موافقم .
یکی از عوامل بسیار مؤثر در تلقین ؛ روحیات و نوع برداشت تلقین شونده است .

خانواده ای را از نزدیک می شناسم که اصرار زیادی در تلقین منفی به اطرافیان خود دارند ومادر این خانواده که رهبری این اقدام را دارد با نوع تربیتی که به فرزندان خود القا نموده در خرد کردن شخصیت اطرافبان وتحقیر مخاطبان به هر شکل کوتاهی نمی کنند .

در این خانواده با وجود 5 پسر 11 عروس آمده اند و دوام نیاورده اند و....
فعلا" فقط دو عروس باقی مانده ومقاومت کرده که مرتبا" آماج حملات انهدام شخصیتی ازطرف این گروه منسجم قرار دارند .
یکی ازاین عروسها برای اینکه با این موضوع مقابله کند به درجات شخصیتی متعادل وموقعیت اجتماعی مناسب رسیده ومثل یک سپر در مقابل این تیرهای زهر آگین تلقینات منفی شخصیتی مقاومت کرده وحتی گهگاهی به خصوص با بی اعتنایی ، ویا اثبات حقیقت وجودی اش وتوانمندی هایش باعث از پا در آمدن تلقین کنندگان شده !!! البته ناگفته نماند که این بنده ی خدا هم از آثار جسمی این صدمات در امان نمانده و دچار بیماریهایی عصبی از قبیل دیابت نوع دو وفشار خون عصبی و.... گردیده ودیگری کارش به بیمارستان روانی و مقابله به مثل کردن و .... کشیده و مرتبا" باعث تایید وتشویق تلقین کنندگان خود میشود .

ای کاش استاد بزرگوار جناب حامی ویا کارشناس محترم ؛ امیدوار گرامی کمی هم در مورد این که چطور میتوان در مقابل تلقینات منفی مقاومت کرد یا چه عکس العملی مناسب این نوع رفتار است ، توضیحاتی را مرقوم میفرمودند .

حق یارتان :Gol:

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با توجه به گذشت زمان نسبتا" طولانی از طرح این سؤال بنده هنوز مشتاق دریافت پاسخ در این مورد میباشم .

حق یارتان :Gol:

سلام بر همگی
راستش حقیقت اینه درباره اثرات تلقین کمی مبالغه می شه.
این هم به دلیل اینه که هرکسی از ننه اش قهر می کنه تو کشورما اسم خودش را روان شناس می گذاره و مردم هم متأسفانه اغلب به اونا بها می دن نه به متخصص.
هیپنوتیزم یک حقیقت است اما با افسانه مخلوط شده
انرژی درمانی واقعیت دارد ولی تا چقدربرد دارد؟
دورجنبانی اشیا با تمرکز و نگاه واقعیت علمی دارد می گویند یکی از دانشمندان ایرانی در حمامی جلو چشم بقیه جام آب را از زمین بلند کرد.
خدا به یک نفر حافظه ویژه و ذاتی داده حالا اون بیاد در و دکان باز کنه و ....خودش را روان شناس بنامد و ظرف مدت کوتاهی چندین جلد کتاب 40 -50 صفحه ای در باره موصوعات خود شناسی و...بنویسد واقعا این شد روان شناس؟
روان شناسی هم تا حدودی مانند طلبگی است مردم فکر نمی کنند که این نیاز به تحصیل جدی و مطالعه داره فکر نمی کنند باید حرفهایی که می زنن علمی باشه. برخی دوماه حوزه آمده اند و از حوزه رفته اند بیرون الان حرف می زنن خودشان را تا حد مراجع بالا می برند.
در کشور ما اگر فردی حافظه خوبی داشت ما او را همه کار می دانیم حافظه خوب داشتن به معنی فهم تحلیل گر داشتن هم نیست هر چند که در حد خود یک امتیاز است.
نباید گرفتار خطای هاله ای بشویم یعنی فکر کنیم چون حافظه اش خیلی عجیب است آینده را هم می داند یا می توان از کف دستم یا حالت چهره ام شخصیتم را دقیقاً بشناسد و می توان اختلالات روانی مانند وسواس یا افسردگی را درمان کند.
که متأسفانه خود این افراد گاهی از روی جهل و زمانی به خاطر سود اندیشی از مرز خود خارج می شوند.

حقیقت تلقین
تلقین با استمرار و کار درراستای تلقین و نگرش مثبت به تدریج اثر می گذارد.
ذکر گفتن روزانه، تلاوت قرآن روزانه این ها تلقین است دقیقا مثل بچه ای که دوسال تمام با او سخن می گوییم می شنود تا به تدریج زبان باز کند.

ناهماهنگی میان ذهن هشیار و ناهشیار
در تلقین اگر ناهماهنگی باشد بین ذهن هشیار و ناهشیار اثر ندارد. به همین دلیل است که افراد ناشی و روان شناسان بازاری به عنوان تکنولوژی فکرو.....حرف های می زنن که علمی نیست. مثل به یک فردی که هوش ریاضی ندارد می گویند به خود تلقین کن که آری من هم می توانم دکتر حسابی شود
من هم می توانم کائنات را با خواسته ام به سمت اهداف جهت دهم
من انسان دیگری شده ام و...

چه باید کرد؟
اگر بخواهیم تلقین اثر کند باید بین ذهن هشیار و ناهشیارمان همخوانی ایجاد کنیم و به تدریج تلقین کنیم. مثلا کسی که به زبان انگلیسی علاقه ندارد باید ضمن تلاش خود فواید یادگیری را تلقین کند و نه صرفا بگوید آری من استاد آکسفورد هستم وخودم را بر کرسی تدریس می بینم.
گام بعدی تلقین اثرات مثبت کارش است که بله من امروز بهتر از دیروز هستم و ان شاالله با اراده این را ادامه خواهم داد
خدا به من اراده و توانایی داده و من از ان برای رسیدن به موفیقتم بهره می گیریم.

یکی از مهم ترین گام ها گام تلقین موفقیت های قبلی است که بله من همان انسانی هستم که شنا و دوچرخه سواری و...بلد نبودم و با پشتکار شنا و دوچرخه سواری و....را یاد گرفتم.

تلقین تجارب مثبت زندگی
تلقین امتیازاتی که دیگران به من داده اند مثل زیاد به من گفته اند تو مدیر خوبی هستی یا ..

چه کنیم تلقین اثر نکند؟
عمده تأثیر پذیری تلقین از سمت ضمیرناهشیار است و تکرار خودگویی ها. و یا تبدیل گفته ها دیگران به منو لوگ(خودگویی) و تکرار ذهنی (ارادی و غیرارادی).
درباره هیپنوتیزم دانشمندان این زمینه می گویند اگر فردی نخواهد نمی توان او را هیپنوتیزم کرد. برای هیپنوتیزم کرد فرد لازم است او را همراه خود کنیم.
اگر ما به سخنان دیگران اهمیت ندهیم
اگر خودمان با ذکر، افکار مثبت و سازنده و خلاق برای ذهن مان برنامه داشته باشیم
اگر مخالف تلقین ها را در خودمان مرور کنیم.
اگر سخنان تلقین کنند را جدی نگیریم و اهمیت ندهیم و حتی بخندیم به مسخره بودنش
و اگر ذهنمان را از آن تلقین ها منصرف کنیم.
و صدقه بدهیم و دعا کنیم که عکس آن اتفاق افتد تلقن اثر نمی کند.
نکته :
مرحوم آیت الله کاشانی نویسند کتاب مصابیح الجنان در قسمت آداب سفر می نویسند: در روایاتی ما نهی شده ایم که برخی از روزها سفر برویم و سفر در آن روز نامیمون بیان شده اند اما به طور کلی داریم که هنگام رفتن به سفر دعا بخوانید و صدقه بدهید آن آثار برداشته می شود ایشان می نویسند به این قسمت روایات که بیان شده است که سفر در ان روز نامیمون و نحس است توجه نکند و ذهنش را منصرف کنه و به ذهنش بیاورد که صدقه دفع بلا می کند.

حامی;300884 نوشت:
چه کنیم تلقین اثر نکند؟ عمده تأثیر پذیری تلقین از سمت ضمیرناهشیار است و تکرار خودگویی ها. و یا تبدیل گفته ها دیگران به منو لوگ(خودگویی) و تکرار ذهنی (ارادی و غیرارادی). درباره هیپنوتیزم دانشمندان این زمینه می گویند اگر فردی نخواهد نمی توان او را هیپنوتیزم کرد. برای هیپنوتیزم کرد فرد لازم است او را همراه خود کنیم. اگر ما به سخنان دیگران اهمیت ندهیم اگر خودمان با ذکر، افکار مثبت و سازنده و خلاق برای ذهن مان برنامه داشته باشیم اگر مخالف تلقین ها را در خودمان مرور کنیم. اگر سخنان تلقین کنند را جدی نگیریم و اهمیت ندهیم و حتی بخندیم به مسخره بودنش و اگر ذهنمان را از آن تلقین ها منصرف کنیم. و صدقه بدهیم و دعا کنیم که عکس آن اتفاق افتد تلقن اثر نمی کند.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

باتشکر از جناب استاد بزرگوار حامی :Gol:

وامابعد.....

بنده همیشه درنوشته های شما دنبال پیام هستم .پیام این مطلبتان را هم دریافتم اما موضوع جالبی را که مطرح نمودید یک شمول وعمومیت کلی دارد که نباید از نظر دور بماند وآن هم ادراک عموم از حقیقی یا واقعی ویا تصنعی بودن علم فرد میباشد .صد البته که ادراک اشخاص از یافته هایشان نسبی است واین نسبت در برخورد عملی با ضمیر ناخود آگاه اطرافیان در کفه ی ترازوی عقول به شکلی عینی ظهور میکند .

یکی از آفات مخرب هر دانشی این است که( من برتر ) بر سایر دانسته ها غلبه کند واین نیز اکثرا" با تلقین بوجود میاید همانطور که شما استاد گرامی فرمودید آمادگی ذهنی فرد هم در این تلقین مؤثر است .

امیدوارم که شاگر د خوبی بوده باشم ومطالب شما بزرگوار را خوب دریافت کرده باشم :Gol:بنده قصدم تلقین نیست و واقعیت را میگویم به حضور شما در این سایت همواره افتخار میکردم .

اما بعد ...
این به سخنان دیگران اهمیت ندادن چه حد ومرزی را میتواند در بر بگیرد؟

آیا فردی که بر اثر شیوع حالا مثلا"(مثبت) اطلاعاتی در مورد خودش در جامعه
دچار خود بزرگ بینی تلقینی شده تا چه مرزی نباید به سخن دیگران اهمیت ندهد ؟ آیا خود این اهمیت ندادن دنباله ی تجهیز ایشان به حقارت رفتاری و ذهنی نمیشود ؟
منظورم این است که آیا این تلقین یک مؤثِر لازم دارد ویک مؤثَر ؟ وتأثیر کدامیک بر نتیجه بیشتر است ؟

البته خوب میدانیم که رفتارهای عملی وذهنی افراد در عرض یکدیگر قرار دارند ومرتبا" تداخل دارند . این تلقینها در این گونه موارد چطور قابل کنترل خواهند بود ؟

باتشکرمجدد از شما استاد بزرگوار

حق یارتان :Gol:

سلام
همه ما در طول شبانه روز مسایلی را به خودمان تلقین می کنیم و اثرات آن را در زندگی می بینیم.
واقعا نماز خواندن خودش بزرگترین تلقین است. اینکه خداوند متعال از ما خواسته روزی 5 وعده نماز بخوانیم برای همین است که تمامی مسائل را در طول نماز به خودمان تلقین کنیم. از توحید تا معاد و ... ولی شاید برایمان محسوس نباشد.

آذر بانو;171316 نوشت:
پیش فرض آيا با تلقين ميشه يك نفر رو كشت؟! ◆خاطراتي شگفت از تلقين به نفس!◆

وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ
ودر نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و دشمنی دستيار هم نشويد

چرا قتل؟ چرا نمیخواهید با تلقین در صورت امکان جان کسی را نجات دهید یا دل کسی را شاد کنید؟