آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان و قرآن

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان و قرآن

آفرينش انسان از ديدگاه دانشمندان و قرآن


د
رباره آفرينش انسان و مواد اوليّه آن نظريات گوناگوني وجود دارد كه دو نظريه از ديرباز بوده است. عدّه‏اي معتقد به تبدّل انواع جانداران از جمله انسان هستند. مانند "چارلز داروين" طبيعي دان انگليسي كه درباره آفرينش انسان معتقد است انسان يكي از انواع موجودات زنده است و با ميمون از يك منشأ بوده و اين دو داراي اجداد مشترك بودند و انسان تكامل يافته و به صورت كنوني درآمده است1.خداوند متعال در آيه 59 سوره آل عمران با تشبيه خلقت حضرت عيسي عليه‏السلام در خارق‏العاده بودن و استقلال آفرينش به آدم عليه‏السلام مي‏فرمايد:"إِنَّ مَثَلَ عِيسي عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَم خَلَقَهُ مِنْ تُراب." همانا مَثَل آفرينش عيسي در خارق‏العاده بودن به امر خدا مانندآفرينش آدم بوده كه خدا او را از خاك آفريد پس بدان خاك گفت بشري به حدّكمال باش، هماندم چنان شد.
:Gol:

"كرسي موريسُن" در انتقاد از نظريه داروين مي‏نويسد: "كشفيّات داروين فقط قدم بزرگي در راه پيشرفت افكار فلسفي بوده است. اما امروز كسي مانند "هِگل" نمي‏تواند بگويد كه با آب و مواد شيميائي و زمان مي‏توان آدم آفريد"2. هگل مي‏گويد: "هوا و آب و مواد شيميایي و زمان به من بدهيد و من با آنها انسان خلق كنم"3. با پيشرفت روزافزون علم و دانش، بي‏پايه بودن اين نظريه روشن‏تر مي شود. ما مي‏بينيم در عصر حاضر حتي كساني كه دست به شبيه‏سازي مي‏زنند، با پيوند سلّول زنده از يك گياه يا حيوان به يك موجود ديگر مانند خود موجود سلول گرفته شده، جاندار ديگري به وجود مي‏آورند، همانند پيوند گل و گياه است4. نه اين كه با يك مشت خاك و هوا و آب بتوان موجود زنده‏اي را خلق كرد. چرا كه دميدن روح و جان خلاّقي قادر و حكيم مي‏خواهد كه او تنها خداوند حكيم است كه هستي‏بخش تمام جهان هستي است. و او است كه به خاك تيره و خاموش، روح و جان مي‏بخشد چنانكه مي‏فرمايد: "...وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي..." و از روح خود در آن دميدم.. و بعضي ديگر معتقدند كه آفرينش انسان مستقل از ساير جانداران مي‏باشد كه اين عقيده نشأت گرفته از ظواهر ديني و كتب آسماني مي‏باشد. مخصوصا قرآن مجيد هم تأييد مي‏كند. از جمله آيه 20 سوره روم و 59 سوره آل عمران.
"كرسي موريسُن" مي‏نويسد: "حقيقت امر اين است كه مؤلف اين كتاب هم اطلاع صحيحي در اين خصوص ندارد اما معتقد است كه حيات، نشانه‏اي از قدرت بي‏چون و چراي الهي است و به هيچ وجه جنبه مادي ندارد"5. "هو الخالِقُ الباري‏ءُ المُصَوِّرُ.."6. او خداوندي است خالق، آفريننده‏اي بي‏سابقه و صورتگري بي‏نظير.... باز در همان كتاب در جواب "هگل" كه انسان را موجودي كاملاً مادي و تصادفي فرض مي‏كند، مي‏نويسد: هگل فراموش كرده است كه براي اين كار نطفه و جرثومه حيات نيز لازم است. ايشان پس از آن كه ذرّات نامریي را جمع كردند و براي خلقت انسان آنها را با نظم و ترتيب پهلوي هم چيدند، تازه بايد به قالب آن جان بدهند. به فرض آن كه به انجام همه اين امور خارق‏العاده توفيق يافت از بين ميليون ها احتمال فقط به يك احتمال ممكن است جانوري به وجود آيد كه چشم روزگار غريب‏تر از آن چيزي نديده باشد. خوشمزه‏تر آن كه پس از كاميابي در اين امر، تازه خود "هگل" نخواهد گفت اين موجود عجيب بر حسب اتفاق و تصادف به وجود آمده، بلكه مي‏گويد:«هوش و نبوغ من آن را خلق كرده است».
"راستي خداوند براي ايجاد شگفتي‏هاي خلقت، اسباب و وسایل اسرارآميزي به كار مي‏برد كه فهم آن از قوّه تعقّل ما خارج است".

:Gol:

1. علم ودين، ايان باربور، ص 114، ترجمه خرمشاهي. و نظريه تكامل از ديدگاه قرآن.
2. كرسي موريسُن، راز آفرينش انسان، ترجمه محمد سعيدي، مقدمه، چ 1335، ص
3. به نقل كرسي موريسُن، راز آفرينش ، ص 120.
4. دكترمنصور اشرفي، مجله مكتب اسلام، سال 37(1376)، شماره 5.(كلونينگ).
5. كرسي موريسُن، راز آفرينش، ص 67.
6. حشر: 24.

خصايص انسان از نظر علمي
1. تمام خصايص موجودات آلي را دارد چون از عناصر تشكيل يافته است(خصايص عنصري)= تن.
2. تمام خصايص موجودات زنده و آلي را دارد.
3. تمام خصايص "جانوري" را دارد (خصايص بيولوژيك)= جان. علاوه بر آن، خصايصي مخصوص به خود دارد كه در هيچ‏يك از موجودات زنده و جانوران جاندار هم ديده نشده و آن وجود "روان انساني" با خصائص انساني است= روان7 .
***
موادّ اوليّه آفرينش انسان از نظر قرآن نخستين آيه‏اي كه خداوند متعال به آن اشاره مي‏كند، و آن را نشانه‏اي از عظمت و خلاّقيت خود مي‏شمارد، آيه 20 سوره روم و اشاره به آفرينش و موادّ اوليه انسان نخستين كه مهم‏ترين نعمت و موهبت الهي به انسان است، مي‏باشد. چنانكه مي‏فرمايد:"وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ". يكي از نشانه‏هاي او اين است كه شما را از خاك آفريد و سپس شما انسان هایی شديد كه در روي زمين پراكنده شدید چرا كه ديباچه هر كتابي خلاصه و فشرده مطالبي است كه در آن كتاب نوشته شده است. و ديباچه كتاب آفرينش، انسان است كه در هر جمله و صفحه آن كتاب، علوم و فنوني نهفته است و هركدام از آن صفحات، دانش و تخصصّ مخصوص به خود را مي‏طلبد. مثلاً علم طب از نظر جسم و تن و روانشناسي از جهت روان و... انسان را مورد بررسي قرار مي‏دهند. از اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام نقل شده است كه فرمود: "أَتَزعَمُ أنَّك جِرمٌ صَغيرٌ وَ فيك انْطَويَ العالَمُ الأَكْبَر، أنتَ‏الكتابُ المُبينُ الَّذي بِأَحْرُفِه تَظْهَرُ المُضمَرُ8 " اي بشر آيا خيال مي‏كني كه به ظاهر جِسم كوچكي هستي، در صورتي كه در وجود تو جهاني پر از رمز و راز نهفته است. تو يك كتاب آشكاري هستي كه هر يك از حروف و كلمات آن كتاب آشكار كننده نهان خلقت بزرگ است.
واقعا انسان چه مخلوق عجيبي است كه ابعاد گوناگون آن هنوز براي بشر ناشناخته است.چنانكه علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: "مَن عرفَ نَفسَهُ فَقد عرف رَبِّهُ" هركس خودش را بشناسد، خداي خود را شناخته است. انساني كه كرات مختلف و درياها و خشكي‏ها را تسخير كرده و با پيشرفت سريع علمي خود، دنيا را مانند يك دهكده كوچك قرار داده و در يك زمان خيلي كوتاه از تمام گيتي باخبر مي‏شود و اطلاعات علمي خود را در اختيار ديگران مي‏گذارد و اطلاعات ديگران را بلافاصله دريافت مي‏كند؛ چگونه از خاكي آفريده مي‏شود كه يك مادّه بي‏حركت و خاموش است؟ چه نيرویي غير از خالق توانا مي‏تواند از خاك تيره،انسان متمدن و سراسر نور و لطافت و زيبایي بيافريند و هوش و ذكاوتي به او عطا كند كه دنيا را به استخدام خود درآورد؟
مي‏دانيم كه هر سازنده و پديد آورنده‏اي ابزار و ماده اوليه مي‏خواهد اما خداوند متعال همه موجودات از جمله انسان را بدون سابقه و ابزار و ماده اوليه آفريد: "...اِبتدعَ ما خلقَ بِلا مِثالٍ و لا تعبٍ و لا نصَبٍ و كُلّ صانِعِ شَي‏ءٍ فَمِن شَي‏ءٍ صنَعَ و اللّهُ لا مِن شي‏ءٍ صنع ما خلقَ". خداهرچه آفريده، ابتكاري و بدون سابقه بوده، نقشه‏اي از پيش در ميان نبوده و رنج و تلاشي تحمل نكرده9.خداوند متعال در مورد خلقت اوليّه انسان در آيات متعددي با لفظ "تراب"10 و "طين"11 تعبير آورده و بيان فرموده است كه انسان را ابتداءً از خاك آفريده است. چنانكه در اين باره جريان حضرت عيسي عليه‏السلام را به آدم عليه‏السلام كه كاملاً مستقل، و از خاك به وجود آورده، مقايسه مي‏كند و مي‏فرمايد: "إِنَّ مَثَلَ عِيسي عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُراب...". اين آيه تصريح دارد بر اين كه حضرت آدم عليه‏السلام مستقلاً از خاك گرفته شده زيرا كه قرآن براي آدم نه پدري قايل است و نه مادري و تبدّل انسان از موجودات ديگر را نفي مي‏كند ومي‏فرمايد: "بَدأَ خَلْقَ الإِنْسانِ مِنْ طِين..12. خداوند انسان را ابتداءً از خاك آفريد. حالا خاك چه مراحلي را پشت‏سر گذاشته در آيات متعدد متذكّر مي‏شود مانند: سوره‏هاي سجده:7 - مؤمنون: 12 - حجر: 26 - الرحمان: 14 كه حاكي از مراحل خاك، گِل و لاي، گِل خشكيده(مانند سفال) و گِل چسبنده است.

:Gol:
7. ابوتراب نفيسي، انسان شاهكار خلقت، ص 18.
8. اسرار الحِكَم، ج1، ص 265 - 367.
9. اصولكافي، ج1، باب كليات‏التوحيد، ح1.
10. آيات: 59، سوره آل عمران - 37، كهف - 5 حج- 20، روم - 11 فاطر - 67 غافر.
11. آيات:2 انعام، 12 اعراف، 61 اسراء، 12 مؤمنون، 7 سجده، 11 صافّات، 71 ص.
12. آل عمران، 59.

آيه 20 سوره روم به دو نمونه از قدرت خلاّقيت خداوند متعال اشاره مي‏كند:
1. آفرينش انسان از خاك ممكن است اشاره به خلقت اوليه انسان كه مخلوطي از آب و خاك، آن‏هم از انواع مختلف خاك هاي تيره، قرمز، سبز، سخت، نرم، خشن، ملايم و سخت باشد13 يا اشاره به نطفه و غذاي انسان است كه باز از خاك به صورت ميوه‏جات و سبزيجات به دست مي‏آيد و با آن غذاها سلّول به وجود مي‏آيد و از آن سلولها نطفه ساخته مي‏شود و از نطفه؛ انسان.
دكتر"الكسيس كارل" مي‏گويد: "عناصر تشكيل دهنده نطفه انسان ابتدا از فرآورده‏هاي خاكي مانند: آهن، مس، كلسيم و يد تهيه مي‏شود كه زمين آنها را به صورت ميوه‏ها و سبزي ها درمي‏آورد و گياهان در بدن دام ها به لبنيات و گوشت تبديل مي‏شوند و بدن انسان با استفاده از آنها نطفه و اسپرم را مي‏سازد.
2. لفظ "إذا" در آيه "فجائيّه" است و در مواردي به كار مي‏رود كه كاري يك مرتبه انجام گيرد يعني خداوند قدرت انتشار و توليد مثل به انسان عطا كرد و در مدت كوتاهي نسل بشر زياد شد. كه اگر زمينه توليد مثل و توالد و تناسل را در نهاد انسان قرار نمي‏داد، امكان نداشت نسل بشر رو به افزايش بگذارد.
موادّاوليّه آفرينش انسان از ديدگاه احاديث اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام در اين زمينه مي‏فرمايد: "خداوند مقداري خاك از قسمت هاي سخت و نرم زمين و خاك هاي مستعد، شيرين و شوره‏زار آن گرد آورد، و آب بر آن افزود تا گلي خالص14 و آماده شد و با رطوبت، آن را بهم آميخت تا به صورت موجودي چسبناك15 درآمد و از آن صورتي داراي اعضاء و جوارح، پيوستگي ها، گسستگي ها آفريد، آن را جامد كرد تا محكم شود و صاف و محكم و خشك ساخت تا وقتي معلوم و سرانجامي معين و آنگاه از روح خود در او دميد و داراي افكاري قرار داد كه به وسيله آن در موجودات تصرف کند به او جوارحي بخشيد كه به خدمتش پردازد و ابزاري عنايت كرد كه وي را به حركت درآورد، نيروي انديشه به او بخشيد كه حق را از باطل بشناسد و ذائقه، شامّه و وسيله تشخيص رنگ ها و اجناس مختلف در اختيار او قرار داد و او را معجوني از رنگ هاي گوناگون و مواد موافق و نيروهاي متضاد و اخلاط مختلف حرارت، برودت، رطوبت، يبوست، ناراحتي و شادماني ساخت16. عبداللّه بن يزيد بن سلام از پيامبر گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله در مورد آفرينش آدم و اين كه چرا "آدم" ناميده شد، پرسيد. پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمودند: "براي اين كه از خاك و گرد و غبار روي آن آفريده شده است. گفت: آيا آدم از تمامي خاكها آفريده شد، يا از يك نوع از خاك؟ فرمود: بلكه از تمامي خاكها، زيرا كه اگر از يك نوع خاك آفريده شده بود، همديگر را نمي‏شناختند، و همه با يك قيافه آفريده مي‏شدند. گفت: آيا در دنيا مَثَلي براي انسان ها هست؟ فرمود: خاك؛ چرا كه خاك انواع و اقسامي دارد: خاك سفيد، سبز، سرخ مايل به سفيدي، غبارآلود(سفيد كدر)، سرخ، صاف، سرد، شوره‏زار، خشن، نرم. لذا مردم هم مانند خاكها نرم، خشن، سفيد، زرد و سرخ به رنگ خاك ها آفريده شدند17. پس حيات و هستي، نشانه‏اي از قدرت بي‏چون و چراي الهي است و به هيچ‏وجه جنبه مادي ندارد.

:Gol:


13. الميزان، محمع البيان، تفسير نمونه ذيل آيه و نورالثقلين، ج4، ص 173.
14. «لقد خلقنا الإنسان من سلالة من طين».
15. «طينٍ لازِبٍ».
16. نهج‏البلاغه، خطبه 1، پاراگراف4.
17. نورالثقلين، ج4، ذيل آيه.

موضوع قفل شده است