آزادی در اسلام و حکومت اسلامی

تب‌های اولیه

174 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شیـ«علی»ـعه;308307 نوشت:
اگر یک نفر با ایجاد صحنه ای در خیابان مزاحم نفر دوم با عقیده ای متفاوت شود! آن وقت تکلیف چیست؟ نکند مزاحمت از دیدگاه شما فقط در مشت و لگد خلاصه میشود؟؟؟؟؟ مگر اینجا جنگل است و مگر ما حیوان هستیم که شما همچین انتظاری از ما دارید؟
این نفر دوم عقل که دارد سر و گردنش هم که میچرخد! دوست نداشت سرش را بچرخاند تا نبیند! قرار نیست که همه چیز در جامعه وقف مراد انسان باشد و فقط صحنه های دلخواه خود را ببیند. اگر اینجور حساب کنیم که در هیچ جامعه ای نمیتوان زندگی کرد. مزاحمت زمانی است که عملا جلوی آزادی شما گرفته شود یا امری خلاف اصول اولیه انسانی مشاهده شود. قبلا هم عرض کردم اگر اینطور باشد من هم میتوانم ادعا کنم شکل مسجد و صدای اذان و قران و دیدن حجاب دختران مزاحم من است و مرا افسرده و ناراحت میکند و از نظر من پوشش برادران بسیجی و چادر سیاه زنان چهره جامعه را زشت میکند! آیا نباید باشد؟! حتما خیر . اینجا نظر من نوعی مهم نیست. نظر اکثریت مردم هم مهم نیست همانطور که نظر اقلیت هم مطرح نیست در واقع نظر هیچکس مهم نیست. مهم آزادی اولیه انسان است و این نظر یک شخص یا گروه نیست امری است محتوم برای بشر.

atila133f;308298 نوشت:
از شما یک پرسش صریح و مشخص پرسیدم پاسخی نداید. آن را تکرار میکنم . چرا در دنیای امروز حکومت های عرفی با هر شکل و قالبی از جمله ژاپن سوئیس فرانسه و سوئد و دانمارک و انگلستان و آلمان و امریکا را ایدئولوژیک نمینامند؟؟؟ آیا این همه متخصصین علم سیاست عاجزند از درک اینکه جدایی دین از حکومت خودش به خودی خود امری ایدئولوژیک است !!! اشکال اساسی شما اینه که یک دین و عقیده مذهبی را با یک سری مکاتب فکری که در حقیقت راهکارهایی برای شیوه حکومت هستند. مقایسه میکنید. دین صرفا دین است و مکاتب فکری هم مکاتب فکری هستند و ماهیتشان با عقیده دینی فرق دارد. هیچ عقل سلیمی سکولاریسم را با اسلام یا مسیحیت مقایسه نمیکند! جدایی دین از حکومت در مقام اجرا عقیده مذهبی نیست صرفا یک شیوه حکومت را مطرح میکند. ارزشهای عقیدتی خاصی را ترویج نمیکند و بر اساس آن تزاحمی در جامعه ایجاد نمیکند.
شما که باز هم طفره رفتید!!!
من مدام برای شما دلایل عقلانی میاورم تعریفی واضح از ایدئولوژی ارائه دادم خود شما هم تایید کردی که این تعریف با سکولارسیم مطابقت دارد!!
فلانی این را میگوید دیگری ان را جواب من نشد!!با منطق پاسخ تناقض ایجاد شده را بدهید
هم من و هم شما عقل و شعور داریم!شما با عقل و منطق به این تناقض پاسخ بده و لطف کن طفره نرو!!!
تناقض مطرح شده و بدون پاسخ مانده:ب

hoorshid;308283 نوشت:
بسیار خب.میشه لطف کنید این تناقض رو برای من حل کنید؟
شما گفتی:
مبنای تشکیل هر حکومتی یک ایده و تفکر پشتش هست.
پس قبول دارید که ما وقتی میگوییم در حکومت ما دین دخالت نکند داریم یک ایده میدیم!یک تفکر رو ارائه میکنیم!اما میگین:
نمیتوان خود یک حکومت سکولار و عرفی را در مقام اجرا و عمل ایدئولوژیک نامید !!!! عمل ما ناشی از همین تفکر ماست!ناشی از همین ایده ی ماست!پس به این ایده نسبت پیدا مکنه!پس پسوند این نسبیت رو هم میگیرد.شما میگویید من یک ایده دارم اما عملی رو که بر اساس این ایده انجام میدم رو نمیتوان به این ایده نسبت داد!!!!!!!
خب اگر این تناقض درست باشه من اون رو در مورد همه ی ایدئولوژی های دیگه هم میتونم تامیم بدم!و الا دارم ممیزی رفتار میکنم!
پس نتیجتا باید بتونم بگم که درسته اسلام یک ایده است اما عمل ناشی از اون رو نمیتوان به این ایده نسبت داد.و در نتیجه حکومت اسلامی هم یک حکومت ایدئولوژک نیست!!!!البته که این هم تناقض است!
ببینید دلیلی که اورید این بود:برای اینکه بر بی طرفی نسبت به ادیان و عقاید موجود در جامعه تاکید دارد این دلیل در صورتی میتونه درست باشه که بین این ایدئولوژی و دیگر ایدئولوژی ها هیچ گونه تزاحمی وجود نداشته باشد!اما وجود دارد!در واقع اینجا بی طرفی اصلا معنایی ندارد!!!!چون عدم اجازه به هر ایده ای برای به اجرا در امدنش ،( چه در اداره جامعه و چه هر مورد دیگه) به معنی ضدیت با اون ایدئولوژی است!و این بی طرفی رو از بین میبره!سکولاریسم در صورتی بی طرف است که هیچ نظری در مورد دین نداشته باشد در حالی که در حوزه ی عمل به دین میگوید که تو حق اجرای قوانین اجتماعیت را نداری!شاید صراحتا نگوید که دین غلط است اما وقتی اجرای قوانین این دین رو غلط میداند عملا و به طور کاملا واضح میگوید که این دین غلط است!چون اجرای قوانین ان غلط است!این چه طور بی طرفیی است؟!؟!
اصلا همه ی حرف من با شما همین است!من میگم همه ی اینها حکومت ها ایدئولوژیکند!من کاری به این و ان و حرفهای سانسور شده ی متفکران مخالف جکومت ها ی مطرح در جهان ندارم!
شما از عقل خودت استفاده کن و در مقابل این پرسش عقلانی که اصلا هم پیچیده نیست پاسخ بده!پاسخ صریح و واضح نه سفسطه!!!
من یک تعریف از ایدئولوژی ارائه دادم شما پذیرفتی که با سکولاریسم مطابقت دارد!بعد گیر دادی به همین یک جمله :به معنی اخص کلمه ایدئولوژی نیست!!!!
شما مشکلت فقط با سازمانیافتگی دین است؟!
من برات مقاله ای رو هم گذاشتم تو چند پست قبل تا ساشمان یافتگی سکولاریسم هم برات روشن بشه!شما ایدئولوژی ها رو برای خودت دو قسمت کردی!سازمان یافته و سازمان نیافته!!!!!بعد میگی فلان ایدئولوژی چون سازمان یافته تر است حق حاکمیت نداره!!؟!؟!این شد دلیل؟!
خب مکاتب فکری بشر راه زیادی تا تکامل دارند و رشدشان کند است این دلیل نمیشه که انها حق حاکمیت داشته باشن و یک ایدئولوژی که سازمانیافته تر است حق حاکمیت نداشته باشد!اگر عدم باور همه ی مردم به یک ایدئولوژی اون رو از حاکمیت میندازه این دیگه فرقی نمیکنه اون ایدئولوژی به قول شما سازمان یافته باشه یا نه!!!

[="Olive"]

atila133f;308302 نوشت:
هر ناظر بی طرفی این جملات شما را بخواند قیاسی به وضوح مع الفارق و پوچی آن را به راحتی درک میکند.شما سوسیالیسم و کاپیتالیسم را با عقاید دینی مقایسه میکند.کسی که دو ترم علوم سیاسی خوانده باشد بر این مقایسه شما میتواند مدتها بخندد! در حکومت دموکراتیک رای اکثریت اعمال میشود ولی در نه در باره حقوق اولیه بشر. دزدی جرم است چون به آزادی دیگران تجاوز شده نه منکر که در اینجا واژه ای است که از دین خاصی عاریت گرفته شده است. آیا این دو مکتب فکری آزادیهای اولیه هر انسان را هدف گرفته اند؟! هر گاه چنین بود حکومت باید جلویش را بگیرد.

میخواستم به همین جا برسیم!
همه ی اینها رو مطرح کردم تا این جملات رو بگویید!خب:
حقوق بشر را چه کسی تعریف میکند؟!تجاوز به زادی دیگران با چه معیاری تعیین میشود؟!چرا انچه اسلام به عنوان تجاوز به حقوق دیگران میشمرد و به همین دلیل ان را منع کرده نادرست است اما انچه ایدئولوژی ها ی دیگر مطرح کرده اند درست؟!
در مورد لغت منکر و لغت جرم هم باز سفسطه میکنید!اینها لغت های متفاوتند که به یک مفهوم مشترک اعمال میشوند فقط بحث ما بر سر مصادیق ان است نه خود مفهوم!دزدی به همان معنا که جرم است به همان معنا منکر هم هست!
atila133f;308317 نوشت:
اینجا که بحث اعتقاد داشتن یا نداشتن مطرح نیست. دزدی جرم است چون آزادی دیگران و حق مالکیتشان بر اموال خود را نقض کرده است . در باره نقض آزادیها در فرانسه و اسرائیل یا امریکا و هر نقطه دیگر دنیا باید گفت: نقض آزادی در هر جا فی نفسه محکوم است در همان کشورها هم گروه های حقوق بشری اعتراض میکنند. سکولاریسم با هیچ دینی در اصلش مخالف نیست مگر اینکه دستورات دینی لازمه اش نقض آزادی دیگران باشد. مثلا اصول اولیه اش بر ترور شکنجه و سلب آزادیهای افراد باشد. حال آیا باید گفت چون پیروان این ایدئولوژی به آن معتقدند باید این اعمال را در جامعه انجام دهند؟! چرا شما توجه نمیکنید که بخشی از دستورات سیاسی و اجتماعی اسلام در هیچ جامعه انسانی(که بخواهد حقوق بشر را رعایت کند) قابل پیاده شدن نیست چون نفس این دستورات خلاف حقوق بشر و نقض آزادیهای اولیه انسان است مثل حدود و قصاص و ....
چرا قصاص از نظر شما نقض ازادی های دیگران است؟اگر چند متفکر لایک مینشستند و به این نتیجه میرسیدند که جان در برابر جان ان وقت این نقض ازادی ها ی دیگران نبود؟!؟!
ایا این نقض ازادی نیست که در یک کشور برای قاتل 88 انسان فقط23 سال حبس تعیین بشه؟!؟!
اینها حماقت است!
در مورد حدود هم به شما توصیه میکنم به جای اینکه مرعوب و مجذوب حباب ها تو خالیی بشین که اطرافتون میبینید کمی فکر کنید!
فکر کنید به اینکه اصلا فلسفه ی تعیین مجازات ها ی قضایی چیست؟!ایا غیر از این است که این مجازاتها باید بازدارنده باشند؟!اتفاقا نظامی عادلانه تر است که در عین حال که مجازات ها ی تعیین شده متناسب با جرم هستند بازدارندگی لازم رو هم داشته باشند!
از طرفی شما هیچ معیاری ندارید تا ثابت کنید قوانین قضایی که اسلام تعیین کرده ناحق است و نادرست اما قوانین پر عیب و نقص دیگر کشورها ی سکولار که خودتان هم ایرادها ی مطرح شده رو پذیرفتید درست است و به حق![/]

[="Black"]

atila133f;308400 نوشت:
راست گفته اند حرف راست را میخواهی از بچه بشنو! چون حب و بغضی ندارد و آنچه را میداند به صراحت و سادگی بیان میکند. شاید من از این منظر کودک باشم! هر کس متن این عبارت را بخواند همین نتیجه گیری را میکند

البته کودکان در هر موضوعی قدرت ندارند درست قضاوت کنند احتمالا شما هم شامل این قسمت از قضیه شدید! و الا به جای اینکه به همه بگید کودکید جواب منطقی میدادید! بنده عرض کردم بدون تبلیغ هم میشود فهمید شخصی چه دینی دارد! این تبلیغ است که ممنوع است نه بیان کردن دین!

atila133f;308400 نوشت:
چطور در یک جامعه آزاد( که اکثریتش مثلا مسیحی هستند) یک مسلمان برای دین خود آزادنه تبلیغ میکند و تلویزیون ایران با ذوق و شوق آن را پخش میکند که در فلان نقطه امریکا یا اروپا یک مسیحی مسلمان شد ولی نوبت به مسلمانان که رسید تافته جدا بافته میشوند!

اولا هرکشور قانون خودش را دارد! مسیحیان هم اگر قدرت مقابله و مناظره با هر دین و آئینی را داشتند حتما همچین قانونی برای خود وضع میکردند! اما چه بگویند؟؟؟؟ بگویند حق ندارید بر علیه مسیحیت تبلیغ کنید؟؟؟؟ اگر شخصی بلند شد و گفت من بر اساس این دلایل به این نتیجه رسیدم که مسلمانان بر حقند و آنها هیچ جوابی نداشتند که بدهند آیا قانونشان بر سرشان خراب نمیشود؟؟؟؟؟ بنابراین به نقطه ی ظریفی اشاره کردید! مسلمانان و دین اسلام از این جهت تافته ی جدا بافته است که قادر است با هر دین ومسلکی مناظره کرده و پیروز شود که اگر شکست میخورد حتما اجازه ی تبلیغ میداد! اما الان از نظر عقلی ومنطقی حرف حساب میزند! میگوید هرکس میخواهد از عقیده اش تبلیغ کند ابتدا حق بودنش را اثبات کند سپس تبلیغ کند! اما تا ابد هم نمیتواند حق بودن دینی جز اسلام را اثبات کند!

atila133f;308400 نوشت:
وانگهی شما از کجا این تضمین را آوردید که یک مسلمان میتواند برود کلیسا و مسیحی شود و بیاید بیرون و اعلام کند مسیحی شدم و به راحتی در ایران زندگی کند! این یک ادعا است در عمل اینگونه نیست

اگر این اعلام کردنش جنبه ی تبلیغی نداشته باشد! میتواند آزادانه زندگی کند! تضمینی نکردم ! اما آیا شما تضمین میکنید که نمیتواند زندگی کند؟ چطور تضمین میکنید؟

atila133f;308401 نوشت:
اولا: آیا شما سخنگوی این اکثریت هستید و تضمین کرده اید این ها همه همواره ارزشهای یکسانی دارند و یک چیز میگویند؟

سخنگوی آنها نیستم اما با اطمینان از طرف آنها حرف میزنم! چون در روزهای عاشورا و شب های قدر و اربعین و ... توده های مردم را با چشم میبینم که برای عقیده شان به خیابان میریزند و با کمک عقل تشخیص میدهم که همه عقیده و ارزش های یکسانی دارند! در ضمن این امر در رای گیری هم مشخص شده بود و هرسال در این ایام تجدید قوا میشود تا دهان امثال شما بسته شود!

atila133f;308401 نوشت:
ثانیا :همین اکثریت تشکیل شده است از تک تک انسانهایی که هر لحظه باید بتوانند و میتوانند نظر و عقیده شان را تغییر دهند(حکومت مذهبی مانع این تغییر نظر و اجرای آن در جامعه است)

بله میتوانند! همین الان شما بخوای مسلمون بشی کی جلوتو میگیره؟ و همین لحظه اگر بخوای یهودی بشی چه قانونی میگه حق نداری بشی؟؟؟؟ روی چه حساب مدعی هستید حکومت مانع این تغییر نظر میشود؟؟؟ شما به دلایلی که در بالا گفتم فقط بر ضد اسلام تبلیغ نکنید بعد هر لحظه که سهل است هر صدم لحظه دینتان را تغییر دهید ببینید بازداشت میشوید یا خیر!

atila133f;308401 نوشت:
اینجا اصلا نظر اکثریت یا اقلیت و یا هر شخصی مطرح و مهم نیست مسئله مبنایی خود آزادی انسان است . شما موضوعی را تبدیل به اکثریت و اقلیت کرده اید که ماهیتش اکثریت بردار و رای پذیر نیست. موضوع حقوق بشر و آزادی اولیه انسان و حدود و ثغور آن را نمیتوان به رای مردم و اکثریت گذاشت. در اینجا اصلا واژه مردم و اکثریت (و اینکه جامعه میخواهد) بی معنی است همانطور که واژه اقلیت بی معنی است. بحث بر سر نوع انسان است نه خواست مردم و انسانها بصورت توده وار. این آزادی اولیه انسان قابل بحث و مذاکره و قابل تغییر و کم و زیاد کردن توسط مردم نیست. امری است محتوم برای هر انسان.

کسی آزادی اولیه انسان ها را به رای نگذاشته است! سلامت جامعه به رای گذاشته شده است! همانطور که گفتم شما آزادید هر جور که دوست دارید زندگی کنید به شرطی که سلامت جامعه ضرر نبیند!

atila133f;308404 نوشت:
این نفر دوم عقل که دارد سر و گردنش هم که میچرخد! دوست نداشت سرش را بچرخاند تا نبیند! قرار نیست که همه چیز در جامعه وقف مراد انسان باشد و فقط صحنه های دلخواه خود را ببیند. اگر اینجور حساب کنیم که در هیچ جامعه ای نمیتوان زندگی کرد. مزاحمت زمانی است که عملا جلوی آزادی شما گرفته شود یا امری خلاف اصول اولیه انسانی مشاهده شود. قبلا هم عرض کردم اگر اینطور باشد من هم میتوانم ادعا کنم شکل مسجد و صدای اذان و قران و دیدن حجاب دختران مزاحم من است و مرا افسرده و ناراحت میکند و از نظر من پوشش برادران بسیجی و چادر سیاه زنان چهره جامعه را زشت میکند! آیا نباید باشد؟! حتما خیر . اینجا نظر من نوعی مهم نیست. نظر اکثریت مردم هم مهم نیست همانطور که نظر اقلیت هم مطرح نیست در واقع نظر هیچکس مهم نیست. مهم آزادی اولیه انسان است و این نظر یک شخص یا گروه نیست امری است محتوم برای بشر.
خب بله! بدون قانون در هیچ جامعه ای نمیتوان زندگی کرد و شهر تبدیل به جنگل میشود!
باید قانون وضع کرد تا مشخص شود که جامعه باید مورد پسند اکثریت جامعه باشد نه مورد پسند تک تک افراد جامعه!
هر انسان بسته به عقیده ای که دارد میتواند محل زندگی خود را طوری انتخاب کند که راحت باشد! قرار نیست هرشخص با اعمال و رفتارش موجب شود که دیگری آزرده شود و بعد هم بگوید تو نگاه نکن! تو بو نکش! تو گوش نده!!!!! این میشود همان جنگل![/]

hoorshid;308434 نوشت:
شما که باز هم طفره رفتید!!! من مدام برای شما دلایل عقلانی میاورم تعریفی واضح از ایدئولوژی ارائه دادم خود شما هم تایید کردی که این تعریف با سکولارسیم مطابقت دارد!! فانی این را میگوید دیگری ان را جواب من نشد!!با منطق پاسخ تناقض ایجاد شده را بدهید هم من و هم شما عقل و شعور داریم!شما با عقل و منطق به این تناقض پاسخ بده و لطف کن طفره نرو!!! تناقض مطرح شده و بدون پاسخ مانده
من کجا طفره رفتم؟! گفتم علت همه اینها در یک عبارت خلاصه میشود ( اصالت آزادی ذاتی هر انسان) که قابل مذاکره و به رای گذاشته شدن نیست. این خیلی مضحک است که بگوییم چه فرقی میکند اسلام یک ایدئولوژی است و سکولاریسم هم یک ایدئولوژی است!!! تفاوت ساختاری و ماهوی علت مشخص تفاوت ریشه ای ادیان با راهکارهایی مثل سکولاریسم است. ادیان بر پایه تعبد شخصی بنا شده اند و برای هر شخص انتخابی اند ولی این مکاتب فکری صرفا راهکارهایی هستند برای تضمین آزادی انسان. سکولاریسم صرفا یک شیوه است برای تشکیل حکومت و مصون نگاه داشتن حکومت از عقاید شخصی و مذهبی. سکولاریسم دارای ارزشهای عقیدتی خاصی برای افراد جامعه نیست و هدف تقدس زدایی از حکومت است(امری که ذاتا تقدسی ندارد) این چه ربطی و شباهتی با یک دین متشکل با کلی عقاید متفاوت و فرقه ها و نحله های متعدد دارد که هر شخص باید در اعتقاد یا عدم اعتقاد به هر کدام آزادی کامل داشته باشد. اصلا این حرفها را برای دقایقی بگذاریم کنار! در صورت امکان به پرسش صریح من پاسخی صریحی و شفاف بدهید؟ چرا در عرف سیاسی دنیای امروز حکومت سکولار را در مقام اجرا حکومتی ایدئولوژیک نمینامند؟ آیا قاطبه اندیشمندان علوم سیاسی از درک این نکته عاجزند که حکومت عرفی هم خودش نوعی ایدئولوژی است! (مثل یک دین و یا عقاید مذهبی!!!) ولی جنابعالی آن را کشف کرده اید! کاری به نظر چند نفر خاص ندارم که ممکن همیشه تعدادی بخواهند خلاف جهت آب شنا کنند و مثلا اثبات کنند ماست سیاه است! به عرف امروز دنیا و نظر غالب صاحبنظران علوم سیاسی امروز دنیا اشاره دارم . شما همین یک پرسش مرا پاسخ بفرمایید تا بحث ادامه یابد.

atila133f;308305 نوشت:
میگویند شخص خوابیده را میشود بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده باشد هرگز! یک بار همین جملاتتان را بخوانید تناقض درونش موج میزند. واضح است اجرای قوانین هر دینی تا جایی مجازه که آزادی دیگران را از بین نبرد. قوانین هر دین قوانینی برای همه نیستند و اینکه دینی قوانین و دستوراتی خارج از چارچوب شخص و برای دیگران و همه افراد جامعه دارد این مشکل آن دین است نه مشکل همه جامعه. حکومت عرفی میگوید توی دیندار دین خودت را داشته باش ولی اگر قرار است بر اساس دینت دیگران را به چالش بطلبی این دیگر دینداری نیست دخالت در کار سایرین است.
شما اصلا متوجه صحبت من نشدی
من فقط اون بحث ها رو مطرح کردم که بگم سکولاریسم بر خلاف ادعا نسبت به دین بی طرف نیست بلکه جلو ان ایستاده!(راستی یک نکته ی مشترک بینمان پیدا شد!!!این من هم در خیلی از بحث ها استفاده میکنم!شخص خوابیده را میشود بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده باشد هرگز!)
atila133f;308308 نوشت:
بله . به صراحت میگم آزادی امری محتوم و اجباری برای انسانهاست است اگر کسی خواست میتواند از آن استفاده نکند اما حق ندارد(نوع انسان ولو اکثریت مطلق) سایر انسانها را از آزادیها و حقوق اولیه بشر محروم کند . همه جامعه که یکی نیستند . اصلا در باره حقوق بشر کلماتی نظیر همه. ما. جامعه. مردم . امت و امثال اینها مفهومی ندارد. آنچه اصل است نوع انسان است نه بخشی از انسانهای توده وار. در حقیقت در اینجا کلمه مردم به عنوان ضمیر مجهولی به کار برده میشود تا بشود با یک قدرت پوپولیستی آزادیهای اساسی نوع انسان را از بین برد.
شما هر هر ایدئولوژیی بنویسی و اون رو اجرا کنی داری مواردی رو به عنوان حقوق انسانها مطرح میکنی و برخلاف اون عمل کردن رو از بین بردن ازادی میدونی!و این هیچ استثنایی ندارد!شما در برابر پرسش من که گفتم اگر در شرایطی ازادی دو گروه در تضاد با هم بود کدام رو باید انتخاب کرد فقط گفتی اصل عدم تزاحم!!!خیلی خب اما این سوال رو جواب ندادی که:
atila133f;308399 نوشت:
دوست عزیز براحتی مغلطه میکنید! من کی و کجا گفتم اجرا شدن ایدئولوژی های دیگر ایرادی ندارد و فقط اسلام نباید در ابعاد اجتماعی اجرا شود؟!. آیا مثلا کاپیتالیسم یک دین است؟! آیا دارای بایدها و نباید اجتماعی است که وارد حریم آزادیهای انسان شود. اینکه در کشور وضع مالیات به چگونه باشد آیا امری عقیدتی و مقدس محسوب میشود که نتوان آن را تغییر داد؟! یا یک قانون داخلی بر حسب شرایط اقتصادی است که متواند مورد اعتراض قرار گیرد و هر وقت هم قابل تغییر است. طبیعی است که هر کدام از این مکاتب فکری هم اگر جایی حریم آزادیهای انسان را مخدوش کند جلوی آن نقض آزادی توسط خود حکومت باید گرفته شود. اصلا بحث بر سر درست و غلط بودن عقاید یک مسلمان نیست. آنجایی که آزادیهای اولیه انسان محدود شود باید جلویش گرفته شود میخواهد توسط یک مسلمان باشد یا شیطان پرست! یا کافر مطلق! مهم نیست من اسلام را درست بدانم یا نه. در اینجا اصلا نظر من نوعی مهم نیست آزادی مهم است و این را نباید کسی مخدوش کند. سایر ایدئولوژیها هم اگر آزادی انسان را محدود کنند باید جلویشان گرفته شود.
شما میگی اصلا بحث بر سر درست و غلط بودن اسلام نیست اما میگی اجرای قوانین اسلام غلط است!پس اتفاقا بحث همین است!شما میگی تلاش طرفداران ایدئولوژی ها دیگر(مثل کپیتالسم سوسیلیسم سکولاریسم و...)نقض ازادی کسانی که به انها اتقاد ندارند نیست اما به محض اینکه مسلمانان برای این تلاش کنند میشود نقض ازادی!!من پرسیدم چرا؟گفتی چون ارزشهایی که اسلام انها رو قبول دارد و یا اونچه رو که منکر میدونه ممکنه مورد قبول همه نباشه!خب در مورد همه ی ایدئولوژی ها همین طور است بذار جور دیگه توضیح بدم:
در هر ایدئولوژیی یک سری خط قرمزها ی غیر قابل تغییر وجود دارد مثلا در سکولاریسم خط قرمز میشود عدم دخالت دین در حکومت!این خط قرمز ها رو شما از اون ایدئولوژی بگیری به کل اون رو تغییر دادی!حالا این خطوط قرمز به قول شما در ایدئولوژیی که در دسته بندی ها دین محسوب میشود امور مقدس خوانده میشوند!دو لفظ با یک معنی!
به خصوص که اسلام هم مثل سایر ایدئولوژیها هم قوانین ثابت(خطوط قرمز ) دارد و هم متغیر!این طور نیست که هیچ چیز رو نشه تغییر داد!بعضی قوانین در اسلام متناسب با شرایط باید تغییر کنند!
ولی دلیل این تغییرات در دیگر ایدئولوژی ها اشتباه در تشخیص قانون درست است!همین!اما به هر حال بایدها و نبایدها لازمه های هر یدئولوژی است!شما اسم دین گذاشتی روی اسلام و میگی فلان ایدئولوژی (مثلا همین کپیتالیسم) دین نیست پس اجرای اون اسیبی به ازادی های افراد نمیزنه؟!؟چه ربطی دارد؟!برای کسی که اصلا به مقوله ای به اسم دین اعتقاد ندارد چنین استدلالی امکان ندارد!اسلام هم برای این فرد میشود یک تفکر مثل باقی تفکرها!نمیشود روی یک تفکر برچسب دین زد بعد گفت حالا چون این شد دین پس حق حکومت ندارد!!!خب چرا؟! من باز هم میگم: چرا به اجرا در امدن عقاید یک فرد با هر ایدئولوژی دیگری مثل مواردی که قبلا گفتم با وجود اینکه مورد قبول همه ی افراد جامعه (از جمله مسلمانان و البته دیگر اقشار)نیست از نظر جناب عالی بر هم زدن ازادی دیگران به حساب نمیاد ولی اجرایی کردن اونچه که از نظر یک مسلمان درست است برهم زدن اصل عدم تزاحم است؟!؟چون شما اسلام رو غلط میدونی و باقی ایدئولوژی ها رو درست؟!؟صریح تر بپرسم معیار شما برای تشخیص اینکه چه چیزی اصل عدم تزاحم رو به هم میزند و چه چیزی نه چیه؟!
atila133f;308313 نوشت:
یا چرا جلوی دستورات اسلام سیاسی گرفته میشود؟ واضح است چون این دستورات آزادی دیگران را از بین میبرد. هزار بار دیگر از من بپرسید تعریف آزادی همان است که گفتم آزادی هر انسان تا جایی آزادی دیگران را عملا از بین نبرد
میشه مثال بزنی مصداقی تا من بفهمم منظور شما چیه از این ازادی ها یی که میگی اسلام ازت گرفته و البته به قول خودتون بر هم زننده ی اصل عدم تزاحم هم نیست؟!

atila133f;308461 نوشت:
من کجا طفره رفتم؟! گفتم علت همه اینها در یک عبارت خلاصه میشود ( اصالت آزادی ذاتی هر انسان) که قابل مذاکره و به رای گذاشته شدن نیست. این خیلی مضحک است که بگوییم چه فرقی میکند اسلام یک ایدئولوژی است و سکولاریسم هم یک ایدئولوژی است!!! تفاوت ساختاری و ماهوی علت مشخص تفاوت ریشه ای ادیان با راهکارهایی مثل سکولاریسم است. ادیان بر پایه تعبد شخصی بنا شده اند و برای هر شخص انتخابی اند ولی این مکاتب فکری صرفا راهکارهایی هستند برای تضمین آزادی انسان. سکولاریسم صرفا یک شیوه است برای تشکیل حکومت و مصون نگاه داشتن حکومت از عقاید شخصی و مذهبی. سکولاریسم دارای ارزشهای عقیدتی خاصی برای افراد جامعه نیست و هدف تقدس زدایی از حکومت است(امری که ذاتا تقدسی ندارد) این چه ربطی و شباهتی با یک دین متشکل با کلی عقاید متفاوت و فرقه ها و نحله های متعدد دارد که هر شخص باید در اعتقاد یا عدم اعتقاد به هر کدام آزادی کامل داشته باشد. اصلا این حرفها را برای دقایقی بگذاریم کنار! در صورت امکان به پرسش صریح من پاسخی صریحی و شفاف بدهید؟ چرا در عرف سیاسی دنیای امروز حکومت سکولار را در مقام اجرا حکومتی ایدئولوژیک نمینامند؟ آیا قاطبه اندیشمندان علوم سیاسی از درک این نکته عاجزند که حکومت عرفی هم خودش نوعی ایدئولوژی است! (مثل یک دین و یا عقاید مذهبی!!!) ولی جنابعالی آن را کشف کرده اید! کاری به نظر چند نفر خاص ندارم که ممکن همیشه تعدادی بخواهند خلاف جهت آب شنا کنند و مثلا اثبات کنند ماست سیاه است! به عرف امروز دنیا و نظر غالب صاحبنظران علوم سیاسی امروز دنیا اشاره دارم . شما همین یک پرسش مرا پاسخ بفرمایید تا بحث ادامه یابد.
اینها همه تفاوت در معیار است همین
در حوزه ی شخصی کسی با عقاید شما کار نداره همه ی بحث بر سر احکام اجتماعیست
من فقط میخوام بگم همان طو ر که طرفداران سکولاریسم حق دارند برای به اجرا در امدنش تلاش کنند طرفداران اسلام هم این حق رو دارند
من نگفتم فرق سکواریسم با اسلام چیه
گفتم از لحاظ ماهیتی و اینکه هردو ایدئولوژی محسوب میشوند فرقی نیست.

hoorshid;308434 نوشت:
با منطق پاسخ تناقض ایجاد شده را بدهید
همه ادیان و ایدئولوژیهای گوناگون بر پایه محدودیتهای عقیدتی بنا شده اند و محدودیت زا هستند ولی حکومت عرفی آزادی در شکل مطلوبش آزادی حداکثری نوع انسان را تضمین میکند وچون آزادی انسان اصالت دارد و مقدم بر هر چیز است(تا جایی که آزادی دیگران را از بین نبرد) لاجرم راهکار جدایی کامل دین و هر نوع ایدئولوژی(با مختصات واقعی یک ایدئولوژی مثل مذهب ) از حکومت اصالت دارد.

hoorshid;308434 نوشت:
خب مکاتب فکری بشر راه زیادی تا تکامل دارند و رشدشان کند است این دلیل نمیشه که انها حق حاکمیت داشته باشن و یک ایدئولوژی که سازمانیافته تر است حق حاکمیت نداشته باشد!اگر عدم باور همه ی مردم به یک ایدئولوژی اون رو از حاکمیت میندازه این دیگه فرقی نمیکنه اون ایدئولوژی به قول شما سازمان یافته باشه یا نه!!!
دوست عزیز چرا توجه نمکنید که سکولاریسم صرفا یک فرمول و راهکار و چاره اندیشی و امری عقلانی است برای ساختن حکومتی حداقلی که کمترین دخالت را در زندگی انسانها داشته باشد و علت وجودی برتریش در حکومت داری اصالت و برتری بدون چون و چرای آزادی نوع انسان است. یعنی هر حکومت غیر سکولاری فرق نمیکند مذهبی یا غیر مذهبی نمیتواند حقوق بشر را رعایت کند چون به هر حال به سمتی و گروهی از مردم گرایش دارد. ولی حکومت سکولار عملا بی طرف است و به آزادی انسان اصالت میدهد. متوجه هستم شما میخواهیدبگویید چون این اصالت دادن به آزادی و بی طرفی حکومت هم خودش یک عقیده است پس لاجرم چنین طرز فکری هم خودش یک ایدئولوژی متشکل است هم عرض و مثل ادیان!!! ( یعنی انگاری یک دین است! که ماهیتا چنین نیست) و حکومت برآمده از این تفکر هم حکومتی است ایدئولوژیک مثل یک حکومت مذهبی!!! پس این فکر و قاعده جدایی دین از حکومت (چون ایدئولوژی است!) مثل سایر ادیان نباید حکومت کند!!! اگر اینطور باشد که با هیچ فکری هیچ حکومتی نمیتوانیم تشکیل دهیم! چون هر حکومتی با هر شکل و محتوایی بالاخره یک فکر و منطق و استدلال پشتش هست. اشتباه شما اینجاست که این فکر و منطق و استدلال را (که علت العلل آن اصالت آزادی انسان است) با ادیان مقایسه میکنید. واضح است که سفسطه و مغلطه آشکاری است. شما به هر دری میزنید تا امری به وضوح محدود کننده آزادی ( ادیان و مذاهب) را با فکر خود آزادی و حکومت ناشی از آن برابر جلوه دهید (چیزی که عملا محال است) و مرتب میگویید این هم یک ایدئولوژی است چه فرقی میکند! در حالیکه فرق میکند و تفاوتش هم اساسی و بنیادی و ماهوی است. ما که نمیخواهیم خودمان را گول بزنیم. حکومت عرفی برای همین ساخته و پرداخته شده تا جلوی نفوذ ایدئولوژی ها و عقاید مذهبی گوناگون را در حکومت و قانون کشور بگیرد و حکومت و قوانین برایند نظرات و نیازهای مردم باشد بدون برتری دادن به دین و عقیده مذهبی خاصی. نه اینکه بگوییم خود همین عدم دخالت و بی طرفی حکومت هم یک ایدئولوژی است (یعنی یک دین است مثل سایر ادیان! ) این عدم دخالت فقط یک راهکار است(یک دین و آئین نیست) برای تضمین آزادی هر انسان و علت وجودیش اصالت و برتری آزادی کامل هر انسان است.

شیـ«علی»ـعه;308459 نوشت:
البته کودکان در هر موضوعی قدرت ندارند درست قضاوت کنند احتمالا شما هم شامل این قسمت از قضیه شدید! و الا به جای اینکه به همه بگید کودکید جواب منطقی میدادید! بنده عرض کردم بدون تبلیغ هم میشود فهمید شخصی چه دینی دارد! این تبلیغ است که ممنوع است نه بیان کردن دین!
البته منظور من جنبه صداقت اولیه کودکان بود . وگرنه بعضی از انسان ها در بزرگسالی و تا پیری هم قدرت قضاوت صحیح پیدا نمیکنند. خب همین تبلیغ چرا ممنوع است؟ چرا در اروپا و امریکا تبلیغ اسلام و مسیحیت و بودایسم و شیطان پرستی همه آزاد است؟ چون حکومت کاری به دین و آئین تک تک افراد جامعه ندارد و پایه هایش را روی عقاید مذهبی افراد جامعه بنا نگذاشته است ولی در ایران چون این ترس وجود دارد پایه های حکومت بسته مذهبی سست شود و از این بابت تسلط و نفوذ خود را بر منابع ثروت و قدرت جامعه از دست دهند.

شیـ«علی»ـعه;308459 نوشت:
اولا هرکشور قانون خودش را دارد! مسیحیان هم اگر قدرت مقابله و مناظره با هر دین و آئینی را داشتند حتما همچین قانونی برای خود وضع میکردند! اما چه بگویند؟؟؟؟ بگویند حق ندارید بر علیه مسیحیت تبلیغ کنید؟؟؟؟ اگر شخصی بلند شد و گفت من بر اساس این دلایل به این نتیجه رسیدم که مسلمانان بر حقند و آنها هیچ جوابی نداشتند که بدهند آیا قانونشان بر سرشان خراب نمیشود؟؟؟؟؟ بنابراین به نقطه ی ظریفی اشاره کردید! مسلمانان و دین اسلام از این جهت تافته ی جدا بافته است که قادر است با هر دین ومسلکی مناظره کرده و پیروز شود که اگر شکست میخورد حتما اجازه ی تبلیغ میداد! اما الان از نظر عقلی ومنطقی حرف حساب میزند! میگوید هرکس میخواهد از عقیده اش تبلیغ کند ابتدا حق بودنش را اثبات کند سپس تبلیغ کند! اما تا ابد هم نمیتواند حق بودن دینی جز اسلام را اثبات کند!
اینکه هر کشوری قانون خود را دارد که نشد جواب! خب مشکل بر سر همین قانون تبعیض آمیز است. قانون باید بر پایه منطق استوار باشد و خلاف آزادیها و حقوق اولیه انسانها نباشد که در حکومت تبعیض آمیز دینی عملا چنین است و امری اعتقادی و شخصی(ولو اکثریت مطلق) تبدیل به امری اجباری و معیار زندگی برای همگان (حکومت و قانون) میشود. در حالی که در اینجا اکثریت و اقلیت اصلا معنی ندارد. اصلا بحث حق و باطل نیست. حکومت چه کار به حق و باطل ادیان دارد؟! هر دینی(ولو به عقیده دین دیگر باطل باشد) باید بتواند حرف خود را بزند و تبلیغ کند و این خود تک تک انسانها هستند که انتخاب میکنند کدام سخن بهتر است نه با قیم مابی حکومت. در مناظره ها همیشه اندیشمندان هر دینی ابتدا از عقل و منطق دم میزنند ولی نهایتا جوری مناظره میکنند تا اثبات کنند عقیده خودشان درست است! مثل جنابعالی که احتمالا زمین و زمان را به هم میدوزید تا نهایتا اثبات کنید شیعه علی بودن مهم است!!! و یک اهل سنت هم نهایتا حقانیت را به خلفای راشدین میدهد! این خاصیت ایدئولوژی است که تعصب بوجود می آورد. در باره اینکه در کشورهای آزاد چون مسیحیان جوابی ندارند پس تبلیغات را آزاد گذاشته اند بهتر است خوانندگان قضاوت کنند و به اطلاعات دقیق شما قبطه بخورند! وقتی حکومتی سکولار است و کاری به دین و مذهب خاصی ندارد چه ربطی به مسیحی بودن یا نبودن پیدا میکند؟! یعنی اگر کشوری اکثریتش مسلمان باشند و حکومتی سکولار داشته باشد اجازه تبلیغ سایر ادیان را نمیدهد؟! واقعا نظراتی شاذ(به قول حوزه رفته های خودتان) و شیرین ابراز میکنید که باعث خنده است. اتفاقا مسیحیان که معتقدند نجات فقط در اعتقاد به الوهیت عیسی مسیح است. پس قاعدتا باید تعصب بیشتری داشته باشند. در حالیکه اساسا این مسئله آزادی تبلیغ ادیان مختلف ربطی به دین و عقیده کسی ندارد و امری عقلانی بر پایه آزادی انتخاب انسان است.

[="Tahoma"][="Green"]بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام بزرگوار.
شما آزادی بزرگوار.چه کسی گفته آزاد نیستید؟
اینکه در جامعه اسلامی احساس میکنید آزاد نیستید حرف عقل نیست و حرف هوای نفس هست.چراکه یک انسان عاقل آزادی را در آزاد کردن جسم خود مثل حیوان نمیبیند.
و آزاد کردن اندیشه خود را در هجوم بردن به تفکرات و اندیشه دیگران لزوم نمیداند.
بلکه آزادی جسم خود را برای خود و حریم خود میداند و از تجاوز به حریم عمومی دیگران حراس و حیا دارد.
مثلاً اگر افراد زیادی در جامعه خواهان برداشتن حجاب هستند دلیل نمیشود همه جامعه حجاب خود را بردارند.بلکه عقل ایجاب میکند برای آنکه ضرری به احدی وارد نشود بهتر است که به بهترین نحو عمل شود که 1.افراد با حجاب آسیب نمیبینند.2.افراد بی حجاب هم آسیب نخواهند دید.چرا که حجاب گرفته اند و در دل و حریم خود آزادند و در خلوت خود هرچه کردند با خودشان.
اما اگر در عموم هر کاری کنند علاوه بر اینکه به حریم خود ضربه زدند به حریم دیگران که مکانیست عمومی هم ضربه میزنند.فلذا عقل ایجاب میکند که راهی انتخاب شود که به هیچکدام از دو گروه ضربه روحی و جسمی و ... وارد نشود.و در حال حاضر بهترین راه همین است که هر دو گروه را نگه داریم تا حق کسی ضایع نگردد و به کسی ظلم نشود.
برای مثال:
ما در دهکده ای زندگی میکنیم که آبی روان در آن جاریست...روان بودن آب ضرری به کسی نمی زند اما اگر یه عده به خاطر حسادت و طمع و ... بروند و رودخانه را طوری ببندند تا کسی از آن آب استفاده نکند هر دو خانوار از بین خواهد رفت.

حجاب داشتن در جامعه هم همین است.داشتنش ضرری به کسی نخواهد زد اما برداشتنش باعث میشود هردو گروه از جامعه ضرر کند.پس بهتر آن است که بگذاریم آب روان باشد و هرکس میخواهد ماهی بگیرد، بگیرد.هرکس هم نمیخواهد نگیرد و به دیگران ظلم نکند چرا که طلم از موجود حکیم و عاقل سر نمیزند.

یا علی.[/]

عــــلی;308698 نوشت:
حجاب داشتن در جامعه هم همین است.داشتنش ضرری به کسی نخواهد زد
اتفاقا ضرر میزند. هم بخش بزرگی از جامعه از آزادی حق انتخاب نوع و میزان پوشش که آزادی بدیهی و اولیه است محروم هستند و حتی نمیتوانند زیبایی ظاهرخود را به میل خود انتخاب کنند و هم چهره کلی جامعه زشت و کسل کننده و سیاه و افسرده است.

[="Tahoma"][="Green"]بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

atila133f;308717 نوشت:
اتفاقا ضرر میزند. هم بخش بزرگی از جامعه از آزادی حق انتخاب نوع و میزان پوشش که آزادی بدیهی و اولیه است محروم هستند و حتی نمیتوانند زیبایی ظاهرخود را به میل خود انتخاب کنند و همه چهره کلی جامعه زشت و کسل کننده و سیاه و افسرده است.

برای اثبات دلیل خود باید دلیل عقلی بیاورید بزرگوار...
میل و شهوت جنسی هرکس که طغیان میکند و انسان نتواند جلوی آنرا بگیرد و آنرا ازادی بداند که نمیشود دلیل عقلی.
اگر با بیان شما بخواهیم به مساله بنگریم.میتوانیم اینطور بیان کنیم:
atila133f;308717 نوشت:
هم بخش بزرگی از جامعه از آزادی حق انتخاب نوع و میزان پوشش که آزادی بدیهی و اولیه است محروم هستند

این ربطی به ضرر داشتن ندارد بزرگوار.بنده به شما گفتم که داشتن حجاب ضرری به جامعه نمیزند منظور ضرر های حفظ جان و ناموس مردم هست نه تفکر آزاد اندیشی!!
چرا که شخصی که حجاب نداشته باشد بسیار ممکن است به وی تجاوز شود و به حریم وی ضربه وارد شود.و حجاب داشتن برای خود او بهتر است.این حقیقتیست انکار نا پذیر.ومهمتر از همه زندگی ها از هم میپاشد و ممکن است فردی به خاطر نداشتن حجاب در جلوی کسی که دوست دارد فرزندش را به بهترین شکل در جامعه تربیت کند عمل زشتی انجام دهد.آنگاه چه کسی حق آن فرزند را ادا خواهد کرد؟آیا عمل زشت انان در جلوی عموم مردم درست است؟
آیا نباید طوری رفتار کرد که به همه احترام گذاشته شود؟
شخص بی حجاب مانند گرگی است که به گله میزند...خودش با خوردن یک نفر سیر میشود و بقیه را میکشد.آیا انسان در مرحله ای که میتواند انسان باشد باید مثل انسان رفتار کند یا مثل گرگ؟
atila133f;308717 نوشت:
حتی نمیتوانند زیبایی ظاهرخود را به میل خود انتخاب کنند

زیبایی ظاهر خود را میتوانند جلوی آینه هم بدست بیاورند بزرگوار.چرا برای آن باید خود را نمایاین ملت کنند؟چرا چشمان دیگران باید نظر انان را بداند؟
این تفکر آزاد اندیشیست؟پس چرا عقل قبول نمیکند که کسی که میتواند خودش را کنار همسرش زیبا ببیند باید پیش میلیون ها نفر دیگر هم زیبا ببیند؟آیا همسرش برایش کافی نیست؟براستی که انسان حریص است.
atila133f;308717 نوشت:
همه چهره کلی جامعه زشت و کسل کننده و سیاه و افسرده است.

مطلب بعدی اینکه چرا این افرادی که شما میفرمایید وسط جنگل یا کویر نمیروند تا خود را آزاد و رها کنند و در آنجا بدن های خود را رها کنند اگر راست میگویند؟
پس هدف شومشان مردم جامعه است و میخواهند مردم جامعه هم مثل آنان فکر کنند و مثل آنان لباس بپوشند و مثل آنان رفتار کنند.

یا علی.[/]

عــــلی;308777 نوشت:
این ربطی به ضرر داشتن ندارد بزرگوار.بنده به شما گفتم که داشتن حجاب ضرری به جامعه نمیزند منظور ضرر های حفظ جان و ناموس مردم هست نه تفکر آزاد اندیشی!!
الان بقیه کشورهای دنیا( جز چند کشور گرفتار مثل ایران و عربستان در شهرهای خاص) حجاب اجباری ندارند. آیا زنان و دختران از این بابت جانشان در خطر است؟! در باره حق ذاتی انتخاب پوشش برای هر انسان آزادی حرف اول و آخر را میزند نه نظر اکثریت یا بخشی از جامعه.

عــــلی;308777 نوشت:
شخص بی حجاب مانند گرگی است که به گله میزند...خودش با خوردن یک نفر سیر میشود و بقیه را میکشد.آیا انسان در مرحله ای که میتواند انسان باشد باید مثل انسان رفتار کند یا مثل گرگ؟
شما برای خودتان قصه درست میکنید و کاراکترها را میسازید و نتیجه دلخواه هم میگیرید! میلیاردها دختر و زن بی حجاب در دنیا مانند گرگ هستند!!! انسان انسان است و گرگ هم گرگ . هر کدام در طبیعت مختصات خاص خود را دارند.

عــــلی;308777 نوشت:
زیبایی ظاهر خود را میتوانند جلوی آینه هم بدست بیاورند بزرگوار.چرا برای آن باید خود را نمایاین ملت کنند؟چرا چشمان دیگران باید نظر انان را بداند؟ این تفکر آزاد اندیشیست؟پس چرا عقل قبول نمیکند که کسی که میتواند خودش را کنار همسرش زیبا ببیند باید پیش میلیون ها نفر دیگر هم زیبا ببیند؟آیا همسرش برایش کافی نیست؟براستی که انسان حریص است.
این خاصیت طبیعی انسان است که دوست دارد زیبایی اش را همه ببینند. آیینه فقط مقدمه است برای چک کردن آرایش دلخواه هر شخص. چه اشکال دارد جامعه زیبا باشد. شما به جوامع بسته بعضی شهر ها که اکثر زنان حجاب آنچنانی دارند نگاه کنید چقدر سیاه و افسرده و زشت و کسل کننده است. در اسلام شما هم وعده عیش و عشرت در بهشت داده شده است. پس عیش و عشرت و خوشی ارزش است و پسندیده . حجاب که پدیده ای از بن و اساس موهوم است و ریشه در فقر فرهنگی بشر دارد که هیچ! بلکه باید عشرتکده ها را هم گسترش داد چه اشکال دارد تا جایی که میتوانیم زمین را به بهشت موعود نزدیک کنیم؟ زیبایی ها را برای همگان جلوه گر نموده به جای صرفا خانه همه جوامع را زیبا کنیم. زیبایی فقط مختص دختر و زن نیست مردان و پسران حتی افراد دو جنسی همه در همین طبیعیت زاییده شده اند. فرق انسان با حیوان در غرایز جنسی اینست که با درک و عقل و شعور پیشرفته خود میتواند تنوع و تکثر در رفتارهای جنسی ایجاد کند و از این طریق زیبایی های رفتارهای جنسی را نامحدود سازد. قرار نیست اگر عده ای مریضند و بی ظرفیت جامعه از زیبایی ها تهی باشد. آنها خود را درمان کنند. شما میخواهید صورت مسئله را پاک کنید؟ مثل اینست که بگوییم نباید سوار اتومبیلی زیبا شویم چون شاید کسی عقده دارد و این اتومبیل را خط بکشد و یا به ما حمله کند!

با سلام
دیگه داریم از مبحث آزادی انسانی دور میشویم و به حرج و مرج جنسی میرسیم!!! حجاب یک مثال عینی و دم دست برای بود و نبود آزادی بود . خود من به شخصه فکر میکردم که اینطور نیست که هر جا حرف از لزوم آزادی شد افراد مدافع آنرا بتوان به راحتی به حمایت ازبی حجابی و بیبندوباری متهم کرد .ولی..........
بگذریم!!

آنچه که مورد مباحثه است ابعاد خیلی وسیعتری دارد.همین الآن من و همکارانم به عنوان شهروندان جامعه آیا میتوانیم مثلا اعتراض کنیم، بدون نگرانی از دست دادن شغل وموقعیت اجتماعی ؟آیا میشود مثل کشورهای دیگر براحتی اعتصاب های کاری و گروهی داشته باشیم؟ بدون اینکه به افراد ضد اسلام و ضد ولایت متهم شویم ؟
در حکومت دینی ،همیشه مصلحت اندیشی سیاسی , برخی آزادیها را بنا به مصالح اجتماعی خود محدود مینماید که البته در ظاهر برای بقای حکومت درست به نظر میرسد اما گاهی به برخی اعتراضات ساده نسبت به کاستی ها در حقوق اولیه انسانی نیز بر چسب مبارزه با مصالح واعتقادات زده شده و با این ذهنیت , افراد معترض وادار به سکوت میشوند که در حقیقت نوعی سوئ استفاده از باورهای دینی است.
البته در کشورهای دیگر هم نمیتوان آزادی حقیقی را جستجو کرد. آیا در همین جوامع سکولار که تبلیغ دینی و در کنار آن توهین به ادیان آزاد است، آیا توهین به شالوده های فکری یهود و صهیونیسم هم آزاد است؟ یا سخت ترین عواقب و زندانها رابدنبال دارد؟...به عنوان یک نمونه ساده خود من وقتی داشتم با یک فرد انگلیسی زبان در مورد جریان کشتار کودکان "قانا" چت میکردم سرویس yahooبطور کل متن های مرا در جا حذف کرد و طرف مقابلم حسابی گیج شد و وحشت کرد و مکاتبه ما تا مدتی بطور کل قطع شد. و من ماندم که چرا در دنیای اطلاعات یک شهروند انگلیسی نباید از طریق چت اطلاعات و عکسی در مورد یک حادثه تاریخی دریافت کند؟ مخصوصا از طرف یک ایرانی...

اصلا اگر یک گذری بر تعریف فلسفی آزادی داشته باشیم ، آنچه که به عنوان آزادی ذکر شد زیاد ربطی به آزادی حقیقی و انسانی ندارد. در بین فلاسفه غربی شاید کسانی که برای اولین بار تعریفی مسئولانه از آزادی ارائه دادند لایب نیتس و اسپینوزا بودند. آنها آزادی را به سرچشمه نهایی احساسات و اعمال انسان ارجاع دادند. در تعریف ارائه شده, وقتی انسان تحت تاثیرعواطف انفعالی همچون خشم , هوس ,حسادت و ترس.. عملی را انجام دهد در زنجیر اسارت درونی بوده و از آزادی به مفهوم حقیقی آن بدور است و نقطه مقابل این امیال, عواطف فعال است که در نتیجه اندیشه و درک انسان از شرایطش در هستی و حقیقت رویدادهای پیرامون حاصل میشود وانسان آزاد کسی است که اعمالش بیشتر تحت تاثیرعواطف فعال, یا به تعبیری, جهان بینی آگاهانه او قرار دارد تا عواطف انفعالی و امیال درونی .در اصل عمل آزادانه یعنی عملی که تحت تاثیر نفسانیات انسان نباشد.

تارک دنیا;308834 نوشت:
آیا میشود مثل کشورهای دیگر براحتی اعتصاب های کاری و گروهی داشته باشیم؟ بدون اینکه به افراد ضد اسلام و ضد ولایت متهم شویم ؟

[="times new roman"]
سلام عليكم

اول سپاس از شما

و دوم :
توضيح اينكه مقوله آزادي اي كه اينجا ذكر ميشود آن آزادي اي نيست كه جناب آتيلا همواره سعي دارند آنرا وصف ميكنند و لذا اين گفتگويي كه با تارك دنياي گرامي دارم واضح است موضوع و تاتيل آن با مطالبي كه قبلا با عنوان آزادي مطرح شده فرق ميكند و نتيجتا تصديقات شامل حال آزادي اي نميشود كه جناب آتيلا سعي در توصيف آن داشتند.

جناب تارك دنياي گرامي فرض كنيم

بدني سالم داريم و در شهري زندگي ميكنيم كه 10 نوع ويروس كشنده در آن شهر شايع شده.
و فرض كنيم اين ويروسها از راههائي همچون :
1- مجراهاي پوستي
2- مجراي تنفسي
3- // گوارشي
4- (همين قدر بس است)

قابل انتشار و سرايت هستند . و من و شما در اين شهريم.

شما ميخواهيد آب بخوريد بنده ميگويم آب را بجوشان و بخور
من ميخواهم غذا بخورم شما ميگوئيد غذا را تا 80 درجه بمدت يك ساعت بپز يا دوباره گرم كن بخور
شما ميخواهي با دوستتان صحبت كنيد من ميگويم با او دست نده و روبوسي نكن
الي الاخ
طبيعي است
در اين شرايط نميتوان آزادي عمل رو با شرايط عادي مقايسه كرد.

ما در اين كشور با شرايطي روبرو هستيم مشابه آنچه كه در مثال توضيح داده شد.

مسائلي همچون آزادي بيان و حق اعتراض حقوق بشر - امنيت شغلي حقوق شهروندي و...
كاملا حق هستند ولي

دشمني داريم كه هرگونه بي نظمي اي را كه بخواهد در اين جامعه توسط عواملش اجرا كند يكي از اين سربرگها را بر روي آن ميزند و با اسمي موجه عملي پست را مرتكب ميشود.

نتيجتا اگر كسي يا گروهي در جامعه ما حقي را مطالبه كنند ممكن است آنها را عامل دشمن ببينند.
مگر اينكه از طريق قانوني اقدام و رفع شبهه كند

پس در حقيقت آن كسي كه بر مردم جامعه ما دارد محدوديت اعمال ميكند دولت و نظام نيست بلكه اشخاصي هستند كه از مجراهاي قانوني و موجه - ويروس وارد جامعه ما كرده و ميكنند.

موفق و مويد باشيد[/]

[="Black"]

atila133f;308668 نوشت:
البته منظور من جنبه صداقت اولیه کودکان بود . وگرنه بعضی از انسان ها در بزرگسالی و تا پیری هم قدرت قضاوت صحیح پیدا نمیکنند.

بالاخره پیره مردی یا کودک!

atila133f;308668 نوشت:
خب همین تبلیغ چرا ممنوع است؟ چرا در اروپا و امریکا تبلیغ اسلام و مسیحیت و بودایسم و شیطان پرستی همه آزاد است؟ چون حکومت کاری به دین و آئین تک تک افراد جامعه ندارد و پایه هایش را روی عقاید مذهبی افراد جامعه بنا نگذاشته است

تبلیغ اگر به حق باشد ممنوع نیست! شما اثبات کن چیزی که تبلیغ میکنی صحیح ترین است اگر توانستی اثبات کنی کسی جلوی تبلیغت را نمیگیرد! موضوع تبلیغ نیست پیرمرد! موضوع این است که توان اثبات حق بودنش را ندارید! همه عقل دارند ! همه عاقلان میدانند چیزی که مفید است باید تبلیغ شود نه چیزی که باعث گمراهی است! پس اول مفید و موثر بودنش برای مردم را اثبات کن ! بعد که اثبات کردی اگر باز هم تبلیغ ممنوع بود! بپرس تبلیغ چرا ممنوع است! حالا من یک سوال دارم: چرا عقیده ای که قدرت ندارد از خودش دفاع کند باید تبلیغ شود؟ آن شخص تبلیغ کننده بر چه مبنا و دلیلی باید چیزی را تبلیغ کند که نمیتواند اثباتش کند؟ این با عقل جور در نمیاید! اگر میخواهی بدانی چرا تبلیغ ممنوع است ابتدا این مساله را روشن کن!

atila133f;308676 نوشت:
اینکه هر کشوری قانون خود را دارد که نشد جواب!

چرا نشد جواب؟؟؟ مگر قوانین هر کشور را مردمش وضع نمیکنند؟ خب وقتی میگم هر کشور قانون خودش را دارد یعنی هر کشور مردمی دارد که قانون هایی که به آن معتقدند را وضع میکنند! مردم فلان کشور معتقدند دین از سیاست جداست پس قوانینی این چنینی وضع میکنند! مردم این کشور معتقدند دین از سیاست جدا نیست پس قوانینی این چنینی تصویب میکنند! این جواب است! پاسخ شما بی جوابی است!

atila133f;308676 نوشت:
قانون باید بر پایه منطق استوار باشد و خلاف آزادیها و حقوق اولیه انسانها نباشد

همه ی قوانین اسلامی برپایه منطق استوار است و ابدا خلاف حقوق اولیه انسانها نیست! تبلیغ از دینی که قدرت اثباتش را ندارند حق اولیه هر انسانی است؟؟؟ عجب ! عجب حقوق عجیبی داشته ایم و از آن بی خبریم!

atila133f;308676 نوشت:
در حالی که در اینجا اکثریت و اقلیت اصلا معنی ندارد

چرا معنا ندارد؟ حتما مثل هزار دفعه ی گذشته میخوای بنویسی: چون فکر و عقیده هر لحظه قابل تغییر است و تک تک انسانها خودشان باید دینشان را تعیین کنند! خب من هم مثل هزار دفعه ی قبلی پاسخ میدهم این اکثریت و اقلیت برای سلامت جامعه قانون وضع کرده اند نه برای ذهن تک تک افراد جامعه! هرکس هرطور که دوست داشت فکر کند و لباس بپوشد! اما وقتی در جمع حاضر شد باید قوانینی را رعایت کند که اجتماع میپسندد! خود شما اگر از لباس فرم مدرسه ات متنفر باشی آیا وقتی وارد مدرسه ات میشوی نباید قانون مدرسه را رعایت کنی؟ یا چمیدونم همون لباس فرم خانه سالمندان...

atila133f;308676 نوشت:
حکومت چه کار به حق و باطل ادیان دارد؟!

حکومت ما از 1400سال پیش تا کنون به حق و باطل کار داشته و خواهد داشت! چرا نباید کار داشته باشد؟ وظایف حکومت را شما تعیین میکنید؟

atila133f;308676 نوشت:
هر دینی(ولو به عقیده دین دیگر باطل باشد) باید بتواند حرف خود را بزند و تبلیغ کند و این خود تک تک انسانها هستند که انتخاب میکنند کدام سخن بهتر است نه با قیم مابی حکومت.

حکومت برای کسی دین تعیین نمیکند!
تک تک انسان ها موظفند زمانی که با سواد شدند راجب دین مادرزادیشان و ادیان دیگر تحقیق کنند و راه درست را انتخاب کنند هیچ کس هم جلوی تحقیقشان را نگرفته! حتی میدان برای مناظره هم فراخ است و هیچ جرمی ندارد! تحقیق جرم نیست! تبلیغ جرم است! تحقیق به کسی صدمه نمیزند! اما تبلیغ از دینی که هنوز حقانیتش ثابت نشده به قشر کم سن و سال و کم سواد جامعه آسیب میزند!

atila133f;308676 نوشت:
در مناظره ها همیشه اندیشمندان هر دینی ابتدا از عقل و منطق دم میزنند ولی نهایتا جوری مناظره میکنند تا اثبات کنند عقیده خودشان درست است!

عجب! به نظرم همون کودک متناسب تر بود... نکند میخواهید جوری مناظره کنند تا اثبات کنند عقیده ی خودشان باطل است؟؟؟؟ خب هرکس باید جوری مناظره کند تا اثبات کند دین عقیده اش درست است دیگر! آمده مناظره کند نیامده است تحقیقات!
کسی که به مناظره میاید یعنی مطمئن است دینش درست است پس باید جوری مناظره کند تا ثابت کند دینش درست است! این بی جوابی و بسته شدن دهان ها است که مشخص میکند چه کسی پیروز و مغلوب است!

atila133f;308676 نوشت:
مثل جنابعالی که احتمالا زمین و زمان را به هم میدوزید تا نهایتا اثبات کنید شیعه علی بودن مهم است!!!

مهم که هست! اما مثال های شما هم جالب است! هنوز چیزی اتفاق نیافتاده آن را تبدیل به مثال میکنید! این هم نمونه زندش!

atila133f;308676 نوشت:
در باره اینکه در کشورهای آزاد چون مسیحیان جوابی ندارند پس تبلیغات را آزاد گذاشته اند بهتر است خوانندگان قضاوت کنند و به اطلاعات دقیق شما قبطه بخورند! وقتی حکومتی سکولار است و کاری به دین و مذهب خاصی ندارد چه ربطی به مسیحی بودن یا نبودن پیدا میکند؟!

"وقتی حکومتی سکولار است و کاری به دین و مذهب خاصی ندارد چه ربطی به مسیحی بودن یا نبودن دارد" این عین جمله ی شماست حالا سوالتان:

atila133f;308400 نوشت:
چطور در یک جامعه آزاد( که اکثریتش مثلا مسیحی هستند) یک مسلمان برای دین خود آزادنه تبلیغ میکند

و جواب من: وقتی یک حکومت سکولار است و کاری به دین و مذهب ندارد چه ربطی دارد به مسیحی بودن یا نبودن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حال متوجه شدید کی شیرین میزند؟؟؟؟ اگر متوجه نشدید بیشتر توضیح دهم!!!![/]

[="Black"]

atila133f;308812 نوشت:
الان بقیه کشورهای دنیا( جز چند کشور گرفتار مثل ایران و عربستان در شهرهای خاص) حجاب اجباری ندارند. آیا زنان و دختران از این بابت جانشان در خطر است؟!



"دون پیرو کورسی"، کشیش دهکده سان تِرِنسو ایتالیا مي‌گويد: دلیل افزایش خشونت علیه زنان "دامن‌های کوتاه و لباس‌های نامناسب آن‌ها است" و فقط همين عبارت كافي است تا سازمان‌های دفاع از حقوق زنان در ايتاليا و غرب عليه او اعلام جرم كنند و بگويند او آزادي زنان را محدود كرده و به آنها توهين كرده است، فشارهاي وارده به حدي بوده است كه كشيش ايتاليايي اعلام مي‌كند از سمت خود استعفا مي‌دهد!!![۱]


دون پیرو کورسی

به راستي اظهارات اين كشيش ايتاليايي ساكن تمدن غرب چه ميزان از واقعيت فرهنگی غرب را بيان مي‌كند؟ آيا اظهارت او تا اين حد خلاف واقع است كه سازمان دفاع از حقوق زنان عليه او اعلام جرم كند؟ چرا با وجود دلایل منطقی و علمی مبنی بر تجاوزهای جنسی علیه زنان به دلیل رفتارهای پرخطر و تحریک آمیز، هیچ صدایی برای رفع این مشکل از غرب شنیده نمی شود؟ آیا استدلال آزادی زن در جامعه غربی می تواند پاسخ مناسبی بری حل این معضل غربی باشد؟

از سوی دیگر، در دنیای مدرن جهاني وضعیت زنان بدین گونه است:

تجارت غیر قانونی جنسی سراسر سیاره را در برگرفته است، هر سال صدها هزار زن ربوده شده و مورد تعدی و اجبار قرار گرفته، به منظور بردگی جنسی مورد خرید و فروش قرار می‌گیرند.

در هندوستان ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار روسپی کودک وجود دارد، در تایلند ۸۰۰ هزار کودک و نوجوان مجبور به روسپی گری شده‌اند.

هر روز در ایالات متحده آمریکا ۴ زن توسط شوهران یا دوستشان به قتل می‌رسند.

هرسال در ایالات متحده آمریکا حداقل ۲ تا ۴ میلیون زن کتک می‌خورند.

هرسال تقریباً ۱۳۲۰۰۰ زن گزارش می کنند که قربانی تجاوز یا اقدام به تجاوز بوده اند. برآورد شده است که تعداد زنانی که مورد تجاوز قرار می گیرند، و آن را گزارش نمی کنند، بسیار بیشتر و ۲ تا ۶ برابر موارد گزارش شده است.[۲]



اعتراض مردم ایتالیا به افزایش خشونت علیه زنان در این کشور

آنچه در این گزارش بررسی می شود، انواع خشونت ها علیه زنان، آمار خشونت علیه زنان در غرب و آمریکا و همچنین بررسی دلایل خشونت های انجام گرفته علیه انان است.

بنابر اعلام مؤسسات پژوهشي در غرب خشونت عليه زنان در اشكال مختلفي صورت مي‌گيرد كه عبارتند از:

۱- خشونت هاي داخلي یا خانگی: منظور از خشونت هاي داخلي بالاگرفتن مشاجره ميان زن و مرد است و اصولا در اينگونه مشاجرات كه سسب خشونت عليه زنان مي شود، در نوعي از زندگي دو نفره اتفاق مي افتد كه زن و مرد نسبت به يكديگر هيچ تعهدي ندارند و تنها براي برطرف كردن غرايز در كنار يكديگر قرار گرفته‌اند و خود انواع مختلفي دارد، با توجه به آمار، بيش از ۵ ميليون زن در سال، مورد خشونت خانوادگي قرار مي‌گيرند، با توجه به امار منتشر شده توسط سازمان های ذی ربط، خشونت داخلی در کشور ایتالیا بیش از کشورهای دیگر است.[۳]

۲- خشونت یا سو استفاده عاشقانه: یکی دیگر از خشونت های معمول به خصوص در غرب، خشونت عاشقانه است، به نحوی که فرد در اوج علاقه به شخص مقابل چه از نظر عاطفی و چه از نظر جنسی، به عمد سبب آزار و اذیت، دوست و یا همسر خود می شود، در این مورد فرد به دلیل اینکه بتواند طرف مقابل را کنترل کند مرتکب این خشونت می شود و اغلب میان زوج هایی اتفاق می افتد که با یکدیگر ازدواج نکرده اند.[۴]

۳- خشونت یا سواستفاده روحی: این نوع از خشونت نیز با توجه به اسم قرار گرفته روی آن شامل آزارهای روحی و روانی است که فرد با اعمال و اقدامات خود انجام می دهد، به عنوان مثال عصبی کردن فرد مقابل، بی محلی و بی اعتنایی، رفتارهای تهییج کننده، تحقیر، اهانت های زبانی و ... نمونه ای از اشکال خشونت های روانی است.[۵]

۴- قاچاق انسان: این نوع از خشونت مدلی مدرن از برده داری کلاسیک است که کودکان و به خصوص زنان برای مسائل جنسی، تجارتی تحت انواع خشونت ها قرار می گیرند.[۶]
۵- تجاوز و سواستفاده جنسی: از دیگر انواع خشونت علیه زنان است که در همه ملت ها و اقشار از هر سطحی وجود دارد اما با توجه به فرهنگ هر ملتی کم و زیاد می شود.
۶- خشونت علیه زنان مهاجر و پناهنده
۷- خشونت علیه زنان کارگر
۸- خشونت علیه زنان معلول[۸]

و ...

آمار خشونت علیه زنان چگونه است؟

به گفته‌ی سازمان عفو بین‌الملل خشونت در خانواده بیش از ابتلا به سرطان و تصادفات جاده‌ای، عامل مرگ یا معلولیت جسمانی زنان اروپایی در سنین ۱۶ تا ۴۴ سالگی است.

براساس آمار جهانی ۹۰ درصد از قربانیان خشونت خانگی زنان و حدود ۱۰ درصد مردان هستند

آمار خودکشی در زنان دوبرابر مردان است و زنان مجرد کمتر از مردان مجرد دست به خودکشی می‌زنند و بالعکس خودکشی در میان زنان متأهل بیش از خودکشی مردان متاهل است.

درهر ۱۸ ثانیه در سطح جهان یک زن می‌میرد.

براساس امار بهداشت جهانی در هر ۱۸ ثانیه یک زن مورد حمله یا بدرفتاری قرار می‌گیرد.

در نزدیک به ۵۰ پیمایش در تمام نقاط جهان ۱۰ تا ۵۰ درصد از زنان به نحوی از انحناء مورد بدرفتاری فیزیکی همسرانشان واقع شده‌اند و در نزدیک به یک سوم تا نیمی از موارد بدرفتاری فیزیکی با خشونت روانی همراه بوده است.[۹]

خشونت علیه زنان در قالب تجاوز جنسی، در آمریکا رتبه بالایی دارد

موسسه RAINN در گزارش‌ آماري قابل توجه خود فاش ساخت که ۴۴ درصد از قربانیانی (عمدتاً زنان) كه در آمريكا مورد تجاوز قرار مي‌گيرند، كمتر از ۱۸ سال سن داشته و ۸۰ درصد از آنان سن‌شان كمتر از ۳۰ سال است.

در اين گزارش همچنين تصريح شده كه سالانه ۲۱۳ هزار نفر در آمريكا قرباني تجاوز جنسي مي‌شوند. در سال ۲۰۰۷ اين آمار به ۲۴۸۳۰۰ تن رسيد. اين آمار ظاهراً اعم از مردان و زنان قرباني تجاوز جنسي است اما بديهي است كه تعداد زنان به مراتب بيشتر از مردان است.

بنابر همين گزارش، قريب به ۶۰ درصد از تجاوزات جنسي هرگز به پليس گزارش نمي‌شوند و از هر ۱۶ متجاوز، ۱۵ نفر حتي يك روز زندان هم به‌خاطر اين جرم تحمل نمي‌كنند؛ در واقع دولت آمریکا با ایجاد حاشیه امن برای متجاوزان، خیال آن‌ها را از تحت تعقیب قرار گرفتن و مجازات شدن در صورت ارتکاب این جرایم راحت کرده است.

RAINN در يكي ديگر از صفحات خود تصريح كرده كه طي ۱۳ سال گذشته، چهار ميليون و دويست‌ هزار نفر در آمريكا قرباني تجاوز جنسي واقع شده‌اند.[۱۰]


برای برای مشاهده در سایز اصلی روی آن کلیک بفرمایید

نيشن‌مستر: کشورهای غربی حائز بالاترین رتبه‌ها!

پايگاه اطلاع‌رساني نيشن‌مستر در يكي از صفحات خود، نمودارهايی را در خصوص تعداد قربانیان تجاوز به عنف در كشورهاي جهان تنظيم كرده که ايالات متحده آمريكا در اين رده‌بندي در جايگاه سیزدهمین واقع شده است؛ جالب اینکه تمام کشورهای غربی مدعی رعایت حقوق بشر، از جمله انگلیس، فرانسه، آلمان، کانادا و سوئد، در ۱۰ رتبه اول قرار دارند و تنها ایتالیا با رتبه یازدهم، نتوانسته در میان ۱۰ کشور برتر قرار بگیرد!
در این نمودار که ۲۰ کشور اول در این زمینه نشان داده شده، هیچ کشور اسلامی به چشم نمی‌خورد.[۱۱]

دلایل روند رو به رشد خشونت علیه زنان در غرب، چیست؟

آنچه در کنار امار رو به رشد خشونت علیه زنان مهم و اساسی به نظر می رسد، دلایل گفته شده برای خشونت علیه زنان است؛ فارغ از فرهنگ خشونت طلب غربی و هالیوودی که مسبب بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز علیه زنان و کودکان است، مسائلی دیگری وجود دارد که سرنخ فهم مشکلات زنان در غرب است. تقریبا در تمامی پزوهش های انجام شده در نقاط مختلف اعم از آمریکا، اروپا، آسیا و ... فرهنگ منحرفانه زنانه یکی از مسائلی است که مردان و بعضا زنان روی آن تکیه می کنند.

در تحقیقات انجام شده، رفتارهای محرک، زننده و جنسی زنان به علاوه نوع پوشش زنان در اجتماع و مکان­های خاص همچون کلوپ­ های شبانه، مواردی است که در فاکتورهای خشونت علیه زنان دیده می ­شود؛ آنچه در این بین قابل توجه است، اختصاص درصد ۴۰ تا ۵۰ درصدی به رفتارهای تحریک آمیز زنان به عنوان علت خشونت یا تجاوز جنسی علیه زنان معرفی شده است.

در تحقیق انجام شده توسط مؤسسه تحقیقاتی آلبرتا، ۴۰ درصد مردان پوشش زننده و تحریک آمیز زنان در اجتماع به خصوص کلوپ های شبانه­ را به عنوان دلیلی برای رفتارهای خشونت­ آمیز جنسی دانسته­ اند[۱۲]؛ از سوی دیگر، درصدی از مردان رفتارهای تحریک آمیز همچون رقص زنان در کلوپ­ های شبانه را دلیلی برای راضی بودن زنان به برقراری رابطه جنسی معرفی کرده ­اند[۱۳].

در تحقیق انجام شده توسط مؤسسه "Opinion Matters"[۱۴] انگلیس، قرارگرفتن زنان با لباس محرک در کنار مردان، تنها شدن زن با مرد در مکان­های خاص، نوشیدن مشروبات الکلی زن همراه با مرد، رقص تحریک­ آمیز زنان در کنار مردان، همه نمونه­ هایی از دلایل تحریک شدن مردان برای تجاوز و یا سواستفاده جنسی از زنان است.[۱۵]

لباس های متحرک: ۲۹ درصد

نوشیدن مشروبات الکلی: ۶۹ درصد

اقدامات جنسی از سوی زنان: ۷۳ درصد

رفتارهای تحریک آمیز از سوی زنان: ۲۱ درصد

رقص تحریک آمیز همراه با مرد در کلوپ شبانه: ۲۲ درصد

و ...

آنچه در کنار این موارد ذکر شده، زندگی سراسر تحریک آمیز در غرب نیز یکی از موارد خشونت های جنسی علیه زنان است، بنابر اظهارات یکی از مردانی که مرتکب تجاوز جنسی شده است، فیلم­ها و صحنه ­های تحریک آمیزی که روزانه در ذهن وی به جا می ماند، یکی از عواملی است که سبب می ­شود خشونت علیه زنان را مرتکب شود.
جمع بندي

آنچه گفته شد، گوشه اي از تمدن مدرن جهاني است و در اين تمدن انسان نه تنها به حق خود نرسيده است بلكه از حقوق ابتدايي خود نيز محروم است، در اين تمدن به ازاي حقوق مورد ادعاي غرب، زنان حق دارند آزاد باشند، آزاد بپوشند، آزاد رفتار كنند و ... حال آنكه همين آزادي بدون قيد و شرط، بلايي شده است به نام خشونت عليه زنان.

از سوي ديگر، بواسطه آزادي هاي داده شده در غرب به زنان، رفتارهاي زننده و تحريك آميز زنان در اشكال مختلف، خود عاملي براي آزار و اذيت انها محسوب مي شود و بنابر شواهد هيچ كس به دنبال حل معضل نيست بلكه همه به ارائه صورت مسئله يعني افزايش خشونت عليه زنان مي پردازند.

در كنار بي تفاوتي غرب به اين معضل، كساني همچون كشيش ايتاليايي كه به درستي مي گويند دليل خشونت عليه زنان لباس هاي محرك زنان است، به نقص حقوق بشر محكوم مي شوند و همان زن غربي عليه او شعار مي دهد و اين معماي فرهنگ ليبراليسم است.
[/]

[="Tahoma"][="Green"]بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

atila133f;308812 نوشت:
الان بقیه کشورهای دنیا( جز چند کشور گرفتار مثل ایران و عربستان در شهرهای خاص) حجاب اجباری ندارند. آیا زنان و دختران از این بابت جانشان در خطر است؟! در باره حق ذاتی انتخاب پوشش برای هر انسان آزادی حرف اول و آخر را میزند نه نظر اکثریت یا بخشی از جامعه.

مثلاً چه کشور هایی؟
مثال بزن تا برایت بیاورم آنچه را که نمیدانی!!!
همه چیز که جان نیست برادر من.
یه بنده خدایی گفت آقا این چه وضعشه جامعه....این جانبازان چه کاره اند؟حجاب چیست؟چرا رفته اند جنگ میخواستند نروند مگر مجبور بودند!!!
پاسخ شنید بله مجبور بودند....یه چیز در آنها بود که در تو نیست.گفتند چیست؟پاسخ شنید:غیرت.
atila133f;308816 نوشت:
شما برای خودتان قصه درست میکنید و کاراکترها را میسازید و نتیجه دلخواه هم میگیرید! میلیاردها دختر و زن بی حجاب در دنیا مانند گرگ هستند!!! انسان انسان است و گرگ هم گرگ . هر کدام در طبیعت مختصات خاص خود را دارند.

بسیار خوب اصلاً این قصه ها رو ولش کن.
من چندتا تفاوت های با حجابی و بی حجابی رو میگم شما هم با دلیل ردش کن!!
:
1.اگر حجاب داشته باشی شهوت مردان رو بر نمی انگیزی که بهت حمله کنن یا بهت تجاوز کنن یا بهت هتک حرمت کنند.اما اگر داشته باشی درصد زیادی از حیا که مربوط به بخش حجاب هست رو پوشش دادی.
2.باعث گمراه شدن چندتا جوون سالم و تحریک شدن غریزه حیوانی انسان ها نمیشن که جوون در آینده ازدواجی سالم و زندگی ای سالم داشته باشه بلکه نتیجه برعکس داره.باعث میشه که نیاز های جنسی براحتی براورده بشه و دختر ضربه خورده و یه بچه در بغلش و پسر هم بره پی کارش.از این موارد زیاده توی جامعه هایی که این غریزه کنترل نشده.اما اگر روش درست ازدواج کردن و زندگی کردن به فرزندان یاد داده بشه بسیار برای اونا بهتر نیست؟
3.بچه های کوچک 10 تا 15 ساله که چیزی از ازدواج و غریزه جنسی نمیدونن و میتونن فعلاً درسشون رو ادامه بدن و شاید حتی در آینده بتونن همسری پاک برای خودشون پیدا کنن.چرا غریزه اینها باید تحریک بشه و باعث بشه توی این سن کم به فکر ارضای غریزه جنسی خودشون بیوفتن اونم از راه حیوانی؟
4.فرق انسان با حیوان در چیه؟آیا غذا خوردن انسان با حیوان فرق نمیکنه؟آیا برطرف کردن نیاز های انسان با حیوانات فرق نمیکنه؟پس در این غریزه هم باید فرق بسزایی وجود داشته باشه.

atila133f;308822 نوشت:
این خاصیت طبیعی انسان است که دوست دارد زیبایی اش را همه ببینند. آیینه فقط مقدمه است برای چک کردن آرایش دلخواه هر شخص. چه اشکال دارد جامعه زیبا باشد. شما به جوامع بسته بعضی شهر ها که اکثر زنان حجاب آنچنانی دارند نگاه کنید چقدر سیاه و افسرده و زشت و کسل کننده است. در اسلام شما هم وعده عیش و عشرت در بهشت داده شده است. پس عیش و عشرت و خوشی ارزش است و پسندیده . حجاب که پدیده ای از بن و اساس موهوم است و ریشه در فقر فرهنگی بشر دارد که هیچ! بلکه باید عشرتکده ها را هم گسترش داد چه اشکال دارد تا جایی که میتوانیم زمین را به بهشت موعود نزدیک کنیم؟ زیبایی ها را برای همگان جلوه گر نموده به جای صرفا خانه همه جوامع را زیبا کنیم. زیبایی فقط مختص دختر و زن نیست مردان و پسران حتی افراد دو جنسی همه در همین طبیعیت زاییده شده اند. فرق انسان با حیوان در غرایز جنسی اینست که با درک و عقل و شعور پیشرفته خود میتواند تنوع و تکثر در رفتارهای جنسی ایجاد کند و از این طریق زیبایی های رفتارهای جنسی را نامحدود سازد. قرار نیست اگر عده ای مریضند و بی ظرفیت جامعه از زیبایی ها تهی باشد. آنها خود را درمان کنند. شما میخواهید صورت مسئله را پاک کنید؟ مثل اینست که بگوییم نباید سوار اتومبیلی زیبا شویم چون شاید کسی عقده دارد و این اتومبیل را خط بکشد و یا به ما حمله کند!

ببین دوست خوبم.من برای شما حتی دلیل قرانی هم نیاوردم چون میدونم وضعیت دینی شما خیلی باید تخریب باشه.
پس اینارو برات میذارم فعلاً کنار میخوام با عقلت بسنجی و درست و نادرست رو تشخیص بدی.
شما دنیا رو خالی از انسان ها ببینید.فقط حیوانات در اون زندگی کنند.آیا بشر میتواند پیشرفتی داشته باشد؟هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.چرا؟
چون فکر حیوانات محدود هست.اونا راضی به همین چیزی هستند که دارند و برایشان مهم نیست که مثل چه چیزی باشند مهم این است که مثل خودشان باشند.
شما حتی نوع جفت گیری حیوانات رو هم ببینی هر کدوم برای خودشون روش بخصوصی دارن و هرگز از یکدیگر تقلید نمیکنن و اصلاً با هم کاملاً فرق میکنند.
یا مثلاً طاووس رو ببین که برای نشان دادن زیبایی خودش رو رسوای عالم میکنه تا بتونه یه بار جفت گیری کنه و خودش رو ارضا کنه.
چرا ما باید از ایشون تقلید کنیم؟
آیا فرقی که بین این همه حیوان بی عقل وجود داره نباید بین انسانی که عاقله وجود داشته باشه؟
انسان ها همیشه در فکر تکامل بوده اند تا زندگی ای راحت و متفاوت با دیگر موجودات داشته باشند.
آیا چهار دست و پا راه میروند؟گوشت خام میخورند و علف و سبزه میخورند؟آیا درندگی میکنند؟آیا بی خانمان هستند؟
آیابعد از جفت گیری مثل حیوانات باید همسر خود را رها کنند؟آیا باید مثل حیوانات عریان باشند؟آیا باید مثل حیوانات غریزه های جنسی خود را ارضاء کنند؟پس چرا در غذا خوردن این کار را نمیکنند؟
چون عقلشان حکم میکند که باید کمی متفاوت باشند.جنس مونث انسان ها با پوشش سیاه(چادر و پوشیه) کنترل غریزه حیوانی میکنند و همانطور که روزی سه وعده غذای خود را مرتب و تمییز و کاملاً متفاوت با تمامی موجودات میخورند.غریزه های دیگر یا جنسی خود را هم در وقتش و در جای به خصوصش و با همسر خود ارضاء میکنند تا به دیگران هم ضرری نرسانند.
اینایی که گفتم فرق انسان و حیوان بود.اگر شما فکر میکنید ما باید مثل جوامع غربی آزاد و حیوانانه(در غریزه جنسی) زندگی کنیم سخت در اشتباهید.
ما اینجا انسان ها را مجبور میکنیم تا در جمع انسان ها مانند انسان ها زندگی کنند و اگر میخواهند مثل حیوان به هم تجاوز کنند و خونخواهی کنند جایشان در جنگل است نه در کنار انسان ها.
یا علی.[/]

atila133f;308662 نوشت:
چرا توجه نمکنید که سکولاریسم صرفا یک فرمول و راهکار و چاره اندیشی و امری عقلانی است
بله!و لابد هیچ کدام از اینهایی که گفتین بیان گر و توصیف کننده ی یک ایدئولوژی نیست نه؟!؟میدانید مشکل چیه؟!مشکل اینه که شما یک تعریف از ایدئولوژی تو ذهن خودت ساختی و اون رو به اعتقادات دینی منحصر کردی!در حالی که اگر با دید منصفانه نگاه کنی و قبل از شروع به هر بحثی تعریفی از لغاتی که میخوای ازش استفاده کنی رو ارائه بدی این مشکل پیش نمیاد!(من سعی کردم این کار رو انجام بدم و شما هم پذیرفتی که سکولاریسم با تعریفی که از ایدئولوژی برات کردم مطابقت داره اما باز میگی به معنی اخص کلمه ایدئولوژی نیست!!!یعنی چی؟!بالاخره هست یا نیست؟!؟!)
atila133f;308662 نوشت:
یعنی هر حکومت غیر سکولاری فرق نمیکند مذهبی یا غیر مذهبی نمیتواند حقوق بشر را رعایت کند چون به هر حال به سمتی و گروهی از مردم گرایش دارد. ولی حکومت سکولار عملا بی طرف است و به آزادی انسان اصالت میدهد.
کلی برای شما توضیح دادم که سکولاریسم بر خلاف ادعا نسبت به ادیان (به خصوص یک دین که قوانین اجتماعی دارد) بی طرف نیست بلکه مخالف ان است!بیطرفی زمانی اتفاق می افتد که ما هیچ نظری در مورد وقوع یا عدم وقوع امری ندهیم نه انکه بگوییم فلان چیز نباید اتفاق بیافتد بعد هم بگوییم این حرف ما بی طرفیست!!!منطق , عقل و وجدان یک انسان منصف در این مورد چه میگوید؟!
atila133f;308662 نوشت:
اگر اینطور باشد که با هیچ فکری هیچ حکومتی نمیتوانیم تشکیل دهیم! چون هر حکومتی با هر شکل و محتوایی بالاخره یک فکر و منطق و استدلال پشتش هست.
خب من دقیقا میخوام با این بحث ها به همین پارادکس توجه کنید!میخوام با همین بحثها به شما نشان بدم این تفکر نمیتواند عقلا درست باشد چون خودمتناقض و پارادکسیکال است!
atila133f;308662 نوشت:
حکومت عرفی برای همین ساخته و پرداخته شده تا جلوی نفوذ ایدئولوژی ها و عقاید مذهبی گوناگون را در حکومت و قانون کشور بگیرد و حکومت و قوانین برایند نظرات و نیازهای مردم باشد بدون برتری دادن به دین و عقیده مذهبی خاصی. نه اینکه بگوییم خود همین عدم دخالت و بی طرفی حکومت هم یک ایدئولوژی است (یعنی یک دین است مثل سایر ادیان! ) این عدم دخالت فقط یک راهکار است(یک دین و آئین نیست) برای تضمین آزادی هر انسان و علت وجودیش اصالت و برتری آزادی کامل هر انسان است.
خواهش میکنم منصفانه به انچه خودتون میگید فکر کنید!کاملا درست است سکولاریسم ساخته شده تا جلوی دخالت هر گونه عقاید مذهبی (چه از نوع دینی و الهی و چه انواع ایین ها ) رو در حکومت بگیرد!اما چرا خود این عقیده مبنی بر عدم دخالت دین در حکومت یک ایدئولوژی به حساب نمیاد؟!شما همین رو به من ثابت کنید!!!
[spoiler]من برای شما دلایل عقلانیی اوردم که شما در جوابش فقط گفتی چون هیچ کس در دنیا این طور نمیگوید پس این درست نیست!!!!
من با عقل و استدلال خود شما کار دارم نه اعتقادات مشهور در جهان(به خصوص که این استدلال اصلا جدید نیست ولی به گوش هر کسی نرسیده و دلیلش هم واضح است!!!...)
من باز هم تکرارش میکنم به امید اینکه پاسخی از شما بگیرم!من تعصبی ندارم!اما هر کسی که ادعایی میکند باید بتواند از ادعای خود با عقل و منطق دفاع کند!شما پاسخ این سوال عقلانی که خیلی هم پیش پا افتادست رو با عقل و منطق بده!چرا نپذیرم!؟؟(من نمیخوام عقاید شخصیتون رو بدون ذکر دلیل باز گو کنید میخوام دلیل منطقی بیارید!)
نقل قول:
شما گفتی:مبنای تشکیل هر حکومتی یک ایده و تفکر پشتش هست.
پس قبول دارید که ما وقتی میگوییم در حکومت ما دین دخالت نکند داریم یک ایده میدیم!یک تفکر رو ارائه میکنیم!اما میگین:
نمیتوان خود یک حکومت سکولار و عرفی را در مقام اجرا و عمل ایدئولوژیک نامید !!!! عمل ما ناشی از همین تفکر ماست!ناشی از همین ایده ی ماست!پس به این ایده نسبت پیدا مکنه!پس پسوند این نسبیت رو هم میگیرد.شما میگویید من یک ایده دارم اما عملی رو که بر اساس این ایده انجام میدم رو نمیتوان به این ایده نسبت داد!!!!!!!
خب اگر این تناقض درست باشه من اون رو در مورد همه ی ایدئولوژی های دیگه هم میتونم تامیم بدم!و الا دارم ممیزی رفتار میکنم!
پس نتیجتا باید بتونم بگم که درسته اسلام یک ایده است اما عمل ناشی از اون رو نمیتوان به این ایده نسبت داد.و در نتیجه حکومت اسلامی هم یک حکومت ایدئولوژک نیست!!!!البته که این هم تناقض است!
ببینید دلیلی که اورید این بود:
برای اینکه بر بی طرفی نسبت به ادیان و عقاید موجود در جامعه تاکید دارد این دلیل در صورتی میتونه درست باشه که بین این ایدئولوژی و دیگر ایدئولوژی ها هیچ گونه تزاحمی وجود نداشته باشد!اما وجود دارد!در واقع اینجا بی طرفی اصلا معنایی ندارد!!!!چون عدم اجازه به هر ایده ای برای به اجرا در امدنش ،( چه در اداره جامعه و چه هر مورد دیگه) به معنی ضدیت با اون ایدئولوژی است!و این بی طرفی رو از بین میبره!سکولاریسم در صورتی بی طرف است که هیچ نظری در مورد دین نداشته باشد در حالی که در حوزه ی عمل به دین میگوید که تو حق اجرای قوانین اجتماعیت را نداری!شاید صراحتا نگوید که دین غلط است اما وقتی اجرای قوانین این دین رو غلط میداند عملا و به طور کاملا واضح میگوید که این دین غلط است!چون اجرای قوانین ان غلط است!این چه طور بی طرفیی است؟!؟!
[/spoiler]
راستی یک سوال من هنوز بدون پاسخ است:
چه چیزی اصل عدم تزاحم رو زمانی که امکان ایجاد ازادی برای عده ای از افراد جامعه بدون محدودیت ایجاد کردن برای دیگر افراد جامعه امکان پذیر نیست بر هم میزند؟!معیار شما برای تشخیص در چنین مواردی چیه؟!یعنی در چنین مواردی ازادی کدام گروه رو تامین کردن کار درستی است؟!