آبا پیامبران می توانند در آن دنیا برای ما دعا کنند؟ دلیل قرآنی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آبا پیامبران می توانند در آن دنیا برای ما دعا کنند؟ دلیل قرآنی

آیا پیامبر وقتی به آن دینا رفت می تواند برای ما دعا کند؟ دلیل قرآنی دارد؟

برچسب: 

سلام

به این تایپیک سری بزنید

http://www.askdin.com/showthread.php?t=13786&p=146625

سید مهران;146631 نوشت:
آیا پیامبر وقتی به آن دینا رفت می تواند برای ما دعا کند؟ دلیل قرآنی دارد؟

با سلام و عرض ادب
در آیات کریمۀ قرآن آیات متعددی در رابطه با شهادت شاهدان وجود دارد. آنچه از آیات قابل استفاده است این است که این شهادت مطلق است و مقید به زمان و مکان خاصی نیست. و شاهد نیز شاهد نمی تواند باشد مگر در صورتی که ناظر بر اعمال بوده باشد.
از طرفی دیگر حقیقت ادراکات انسان ربطی به جسم او ندارد بلکه مربوط به روح انسان است و تعبیر قرآن از مرگ نیز به توفی:«اخذ تام و تمام حقیقت یک شیء» است لذا با مرگ چیزی از حقیقت انسان کم نشده لذا او می بیند و می شنود و در این میان اولیای دین در بالاترین درجه قرار دارند.
لذا هیچ فرقی بین حیات و ممات اولیای دین نیست و این دیدگاه قریب به اتفاق مسلمانان است.

آیات شهادت در قرآن کریم:
1- «وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ [1].و در راه خدا جهاد كنيد، و حقّ جهادش را ادا نماييد! او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار ندارد از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد خداوند شما را در كتابهاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و به خدا تمسّك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست! چه مولاى خوب، و چه ياور شايسته‏ای».

2- «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدا؛[2]همان‏گونه (كه قبله شما، يك قبله ميانه است) شما را نيز، امت ميانه‏اى قرار داديم (در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط) تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است».

3- «فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى‏ هؤُلاءِ شَهِيداً ؛ يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَ لا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثا؛[3]حال آنها چگونه است آن روزى كه از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى‏آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟».

4- «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُون؛[4] (به خاطر بياوريد) روزى را كه از هر امّتى گواهى بر آنان برمى‏انگيزيم».

5- «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلى‏ هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِينَ[5]؛ (به ياد آوريد) روزى را كه از هر امتى، گواهى از خودشان بر آنها برمى‏انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار مى‏دهيم! و ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز، و مايه هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است».

6- «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيرا؛[6]اى پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت‏دهنده و انذاركننده».

7- «إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً ، لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً؛[7]به يقين ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده فرستاديم،تا (شما مردم) به خدا و رسولش ايمان بياوريد و از او دفاع كنيد و او را بزرگ داريد، و خدا را صبح و شام تسبيح گوييد».

8- «إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى‏ فِرْعَوْنَ رَسُولاً؛[8]ما پيامبرى به سوى شما فرستاديم كه گواه بر شماست، همان گونه كه به سوى فرعون رسولى فرستاديم».

9- «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً، ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ عَلِيما؛[9] و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنها تمام كرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان، و آنها رفيقهاى خوبى هستند».

10- «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيم؛[10]كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردند، آنها صدّيقين و شهدا نزد پروردگارشانند براى آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ايمان) شان و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، آنها دوزخيانند».

11- «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِي‏ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُون؛[11]و زمين (در آن روز) به نور پروردگارش روشن مى‏شود، و نامه‏هاى اعمال را پيش مى‏نهند و پيامبران و گواهان را حاضر مى‏سازند، و ميان آنها بحق داورى مى‏شود و به آنان ستم نخواهد شد».

12- «وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدا؛[12]و هيچيك از اهل كتاب نيست مگر اينكه به او قبل از مرگش ايمان مى‏آورد و روز قيامت گواه بر آنها خواهد بود».

13- «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون؛[13]بگو: «عمل كنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بينند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى‏شويد و شما را به آنچه عمل مى‏كرديد، خبر مى‏دهد!».

[1] .الحج/78.

[2] .القره/143.

[3] .النساء/42.

[4] .النحل/84.

[5] .النحل/89.

[6] .الاحزاب/45.

[7] .الفتح/8و9.

[8] .المزمل/15.

[9] .النساء/69.

[10] .الحدید/19.

[11] .الزمر/69.

[12] .النساء159.

[13] .التوبة/105.

با نظر به روایات اهل سنت به روایات متعددی برخورد می کنیم که در باب حیات انبیاء علیهم السلام بعد از زندگی مادیشان و ارتباط آنها با این دنیا است.
تعدادی از این روایات را می توانید در تفاسیر اثری اهل سنت همچون درالمنثور سیوطی در ذیل برخی از آیات شهادت ملاحظه بنمائید.

1 ـ حیات انبیاء در قبورشان :
عن أنس بن مالك قال : قال رسول الله صلى الله عليه و سلم : «الأنبياء أحياء في قبورهم يصلون» [1].رواه أبو يعلى والبزار ورجال أبو يعلى ثقات.
انس بن مالک از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) نقل مي کند که فرمود: «انبيا در قبرهايشان زنده اند و نماز مي گذارند.» اين حديث راهمچنین علامه مناوي در فيض القدير[2] ، نقل کرده، والباني[3][4] نيز آن را تصحيح نموده است.

2 ـ حیات پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله».
الف:حافظ هيثمي به سند صحيح از عبداللَّه بن مسعود روايت کرده که پيامبرصلي الله عليه وآله فرمودند: «حياتي خير لکم تحدثون ويحدث لکم، ووفاتي خير لکم تعرض اعمالکم عليّ فما رأيت من خير حمدت اللَّه و ما رأيت من شرّ استغفرت اللَّه لکم»[5]؛«حيات من براي شما خیراست، حديث مي‏گوييد و حديث مي‏شنويد. و وفات من براي شما خیراست؛ زيرا اعمالتان بر من عرضه مي‏شود و هر چه از اعمال نیک ببينم خدا را بر آن شکر مي‏گويم، و آنچه از اعمال شر ببينم براي شما استغفار مي‏نمايم».

صاحب کتاب «طرح التثريب»می گوید: «سند آن خوب است.»[6].
و حافظ هيثمي در «مجمع الزوائد» مي‏گويد: «اين حديث را بزار نقل کرده و رجال آن رجال صحيح است»[7] .
و نيز مناوي در «فيض القدير» و شهاب خفاجي در «شرح الشفا» تصريح به صحت اين حديث کرده‏اند.»[8]

ب- سلام به پیامبر(صلی لله علیه وآله) و رد سلام از جانب آن حضرت.
روایاتی در این زمینه وارد شده که هر کس به پیامبر «صلی الله علیه وآله» سلام کند آن حضرت جواب سلام اورا می دهد واین امر اشراف روح آن حضرت را می رساند. سیوطی در ترجمه روایت می گوید: هیچ کس نیست که به من سلام کند مگر اینکه خداوند سلام او را به من می رساند تا اینکه جواب سلام او را بدهم.

1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَوْفٍ حَدَّثَنَا الْمُقْرِئُ حَدَّثَنَا حَيْوَةُ عَنْ أَبِى صَخْرٍ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ يَزِيدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قُسَيْطٍ عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله و سلم قَال:« مَا مِنْ أَحَدٍ يُسَلِّمُ عَلَىَّ إِلاَّ رَدَّ اللَّهُ علی رُوحِى حَتَّى أَرُدَّ عَلَيْهِ السَّلاَمَ ». قال الألباني : حسن[9] .
2-عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله سلم قَالَ :« مَا مِنْ أَحَدٍ يُسَلِّمُ عَلَىَّ إِلاَّ رَدَّ اللَّهُ إِلَىَّ رُوحِى حَتَّى أَرُدَّ عَلَيْهِ السَّلاَمَ».[10]

انشاءالله ادامه دارد

[1]. مجمع الزوائد ،هیثمی،ج8ص386؛ ایضا اخرجه :ابن عساكر (13/326)؛ وأخرجه أيضًا : الديلمى (1/119 ، رقم 403)، وابن عدى (2/327 ، ترجمة 460 الحسن بن قتيبة المدائنى) ، وقال : أرجو أنه لا بأس به . قال الحافظ فى الفتح (6/487) : أخرجه البيهقى فى كتاب حياة الأنبياء فى قبورهم وصححه . وقال المناوى (3/184) : رواه أبو يعلى عن أنس بن مالك ، وهو حديث صحيح. .
[2].(الأنبياء أحياء في قبورهم يصلون) لأنهم كالشهداء بل أفضل ، والشهداء أحياء عند ربهم.وفائدة التقييد بالعندية الإشارة إلى أن حياتهم ليست بظاهرة عندنا ، وهي كحياة الملائكة ، وكذا الأنبياء ولهذا كانت الأنبياء لا تورث ، وقوله يصلون قيل المراد به التسبيح والذكر (ع عن أنس) بن مالك ، وهو حديث صحيح.
[3]. سلسلة الاحادیث الصحیحة،البانی،ح622.
[5].مجمع الزوائد ، ج 9، ص 24؛ الخصائص الکبري، سيوطي، ج 2، ص 281.
[6] .طرح التثویب ،ج2،ص308.
[7].مجمع الزوائد،ج8ص594.چاپ دارالفکر.
[8].فيض القدير، ج3، ص 401، شرح الشفا، ج1، ص 102.
[9]. سنن أبي داود،مؤلف : أبو داود سليمان بن الأشعث السجستاني،ج2،ص169،ح2043.
[10]. : السنن الكبرى وفي ذيله الجوهر النقي ،المؤلف : أبو بكر أحمد بن الحسين بن علي البيهقي، ج5،ص245. الناشر : مجلس دائرة المعارف النظامية الكائنة في الهند ببلدة حيدر آباد. : مسند أحمد بن حنبل:ج2،ص527،ح:(10815)،عالم الكتب ،بيروت.

در این باره به طور مستقیم در قرآن آیه نازل شده است. آنجا که حضرت عیسی می فرماید: ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَني‏ بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهيداً ما دُمْتُ فيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَني‏ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيدٌ (117مائده) جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى‏] به آنان نگفتم؛ [گفته‏ام‏] كه: خدا، پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد، و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهی.
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (118مائده) اگر عذابشان كنى، آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايى تو خود، توانا و حكيمى».
این آیه نشان می دهد که حضرت عیسی پس از آنکه به آسمان رفت با خداوند در مورد امتش صحبت کرده است و برای ایشان تقاضای استغفار نموده است. چرا که می گوید اگر ایشان را ببخشی تو توانا و حکیمی. البته فراموش نکنید که دعای حضرت عیسی در حق مسیحیان حقیقی دوران پیش از پیامبر اسلام و همچنین درباره ما مسلمانان نیز صادق است چرا که در حقیقت ما پیروان راستین حضرت عیسی هستیم و قرآن ما را پیروان راستین او می داند نه مسیحیانی که امروزه او را خدا یا پسر خدا می دانند.

باعرض معذرت ازکلیه اساتیدمحترم وبا وجود کم سوادی دردین می خوام به عرض برسونم این شبهه ها همشون یک ریشه دارند واون زیرسوال بردن نیروهای فوق عادی وفوق مادی انبیا وامامان است به قصد زیر سوال بردن تشیع.حالا کار نداریم.اما من ازاین افراد یک سوال دارم.اگه تو دنیا کسی تا حالا نتونسته یک کار خاصی رو بکنه یا عرضه اش رو نداشته دلیل بر امکان نداشتنشه؟انسان کامل می تونه به یک جاهای بالا بالایی برسه.کسی که این قدرتها رو منکر می شه چون خودش نرسیده منکر مقام ومرتبه انسانه وبه کل انسانها توهین می کنه.انسان روفقط این جسم خاکی محدود می بینه.درحالیکه انسان خیلی بالاترازاین حرفهاست وخیلی قدرتها داره.راه هم بسته نیست.امتحان کنیداگه مرد میدون هستید!

سلام
ادله قرآنی عبارتند از :
1- انبیاء در این دنیا مقام طلب مغفرت داشتند مانند :
قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ (97) قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (98یوسف)
و کسی که در این دنیا مقام طلب مغفرت داشته باشد پس از مرگ هم دارد
2- عیسی بن مریم ع پس از عروج به آسمانها به امتش توجه دارد :
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (118 مائده)
و علت عدم درخواست مغفرت متهم بودن امتش به شرک است وگرنه می توانست طلب مغفرت کند
موفق باشید

موضوع قفل شده است