؟؟علت ترس آقایون از دادن پیشنهاد ازدواج؟؟

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اگر روحیه توکل در آدم باشه هیچ مشکلی نیست اگه آقا به خدا توکل کنه با ثبات قدم جلو می ره ونمی ترسه واز مشکلات سر راه هراسی نداره
خانم هم همین طور اگه خانم توکل به خدا کنه می تونه بهتر تصمیم بگیره و نگران جهیزیه و حرف این و اون نباشه

karimi28, seyedziya, محمد, تسنیم, رزسفید, زمزم, صدرا
دوستانی که مشاهده کردین میشه لطفا نظر بدین؟:Gol:

رز جان چرا مچ گیری میکنی؟
خوب بذار علمای محترم فکر کنند بعد

سلام.
1. یکی از دلایل که البته در خانمها شدید تر هست، نگرانی از جواب احتمالیست!
2. یک دلیل دیگه که برای یکی از دوستانم پیش آمده بود و مدتها درگیر بود، ندونستن از نحوه ی مناسب پیشنهاد (1. لحن و کلمات بیان. 2. توسط خودش مناسبتر هست یا خونوادش).
3. آیا واقعا اون کسی که در ظاهر میبنن با واقعیت چقدر تفاوت داره (البته همه راه حل داره!)
4. با اصل ازدواج و خودشون مسئله دارن! و لزوما به طرف مقابل برنمیگرده! این نگرانی و ابهام ممکنه بین دل و آینده در مقابل دیدن حوادث و زندگیهای ناموفق اطراف باشه

اگه چیزه دیگه ای به ذهنم رسید میگم!

یا علی

من فکر کردم:khandeh!:
1.نداشتن موقعیت ازدواج:Graphic (10):
2.میترسن مامانشون طرف رو نپسنده و حالا بیا درستش کن:Graphic (11)::Graphic (1):
3.میترسن طرف معیارهاش فضایی باشه:mal:
4.میگن شاید بهترش گیرمون اومد:dohkhtar:
5.واسطه درست و حسابی پیدا نمیکنن
:gholdor:

سلام
خودتون واسه خودتون میدوزید میکنین تن اقایون محترم بعد میکید چرا تنگه
ای بابا!!!
کی گفته اقایون خجالت میکشن اتفاقا خیلی هم راحت میگن
خانم ببخشید اجازه میدید
اگه پدر مادر خواهرم اینا شما رو پسندیدند بیایم خواستگاری؟ شماره و ادرس اگه ممکنه؟ البته اجازه هم ندید اشکالی نداره چون مهم اینه که بنده شما رو پسندیدم:Nishkhand:
بهمین سادگی این کاری داشت؟ تازه دلشم بخواد

مهربانی;23410 نوشت:
سلام
خودتون واسه خودتون میدوزید میکنین تن اقایون محترم بعد میکید چرا تنگه
ای بابا!!!
کی گفته اقایون خجالت میکشن اتفاقا خیلی هم راحت میگن
خانم ببخشید اجازه میدید
اگه پدر مادر خواهرم اینا شما رو پسندیدند بیایم خواستگاری؟ شماره و ادرس اگه ممکنه؟ البته اجازه هم ندید اشکالی نداره چون مهم اینه که بنده شما رو پسندیدم:nishkhand:
بهمین سادگی این کاری داشت؟ تازه دلشم بخواد

یعنی شما همین طوری از خانمتون خواستگاری کردید؟
عمه و خاله رو یادتون رفت

سلام بر همه کمیل خونهای امشب
از اینم سادهتر
داداششو کشید کنار گفتم شنیدم همشیره ی دم بخت داریدامروز داریم میایم خواستگاریش تقریبا 4 ساعت دیگه
الانم خیلی شاکر و راضیم از انتخابم
وسلام

مهربانی;23413 نوشت:
سلام بر همه کمیل خونهای امشب
از اینم سادهتر
داداششو کشید کنار گفتم شنیدم همشیره ی دم بخت داریدامروز داریم میایم خواستگاریش تقریبا 4 ساعت دیگه
الانم خیلی شاکر و راضیم از انتخابم
وسلام

سلام
ماشالله
خدا قوت
چه صمیمی
ولی همه که مثل شما نیستند که.یعنی همون بهتر که نباشند
یعنی که چه؟
2،3روز برید سرتون رو بندازید پایین و برید در خونشون التماس

از شوخی گذشته فکر میکنم شاید سر 2راهی موندن توی خیلی از چیزها باعث این اتفاقه

maryam;23414 نوشت:
فکر میکنم شاید سر 2راهی موندن توی خیلی از چیزها باعث این اتفاقه

دو راهی چی؟

سلام
اهان از اون لحاظ اره ما یه دو سالی طول کشید تا ....
:Nishkhand:

در اینکه ازدواج یکی از سنت های رایج انسانها برای ادامه زندگیه شکی نیست. ولی گاهی اوقات مشکلاتی در ابتدای امر به وجود میاد.با توجه به تعاملات موجود بین زنان و مردان در جوامع امروزی، گاهی پیش میاد که آقا وخانمی نسبت به هم شناخت پیدا میکنن ولی آقا از دادن پیشنهاد ازدواج هراس داره. این شناخت ممکنه در محیط کاری، تحصیلی، خانوادگی ویا هر محیطی که باعث آشنایی نسبی افراد نسبت به هم میشه به وجود بیاد؛ و به تبع اون حقوق دیگه ای از جمله حقوق همکاری، هم درسی و... نیز شکل میگیره. شاید یکی از عوامل مهمی که باعث تردید فرد در این ضمینه میشه احساس زیرپا گذاشتن حقوق مذکور با دادن پیشنهاد ازدواجه؛ و یا جواب منفی احتمالی آیندۀ کاری یا تحصیلی هر دو فرد رو تحت الشعاع قرار بده.ولی آیا واقعا اینها دلایل قانع کننده ای برای عدم اقدام مناسب برای ازدواجه؟ آیا این درسته که یک طرف و با هر دو طرف با احساسی نهفته نسبت به هم زندگی کنن ولی دنبال راه شرعی و قانونی برای حل این موضوع نباشن؟ آیا این حس درونی تبعات مخرب بعدی رو در پیش نداره؟
شخصا شاهد مواردی بودم که با وجود آشنایی کافی و عدم پیشنهاد به موقع، خانم با شخص دیگری ازدواج کرده وحتی از روی ادب کاری یا خانوادگی کارت دعوت هم برای آقا فرستاده. به نظر شما آیا نمیشد کمی زودتر ضمینه به وجود اومدن این ضربه روحی رو ازبین برد؟نتیجه این میشد که یا مرد جواب مثبت میگرفت وازدواج میکردن ویا جواب منفی بود و هر دو فر آگاهانه جلوی این احساس رو میگرفتند و اون رو به حال بلاتکلیف رها نمیکردند!!

سلام
از اونجایی که عضو صمیمی جواب سلام ندادن و همچنین فقط خوانمها با این مورد مشکل دارن بنده این محل رو ترک میکنم ولی قبلش بگم همه اقایون همچین همچینا نیستن و خیلی ها هم گفتن و کار خرابتر شده و اینجاست که نیاز به اموزش در دستگاههای اموزشی کشور احساس میشه که البته خیلی دیره ولی هروقت از اب بگیریش تازس..
.

جناب مهربانی چرا میرید
برید آقایون رو بیارید

ما خانمها از دلایلی که به خودمون گفتن میگیم و شماها از اونچه که واقعا توی دلتونه(البته بعضی ها بوده)
من که گفتم همون دلایلی که بود(مشکلات مالی،مشکلات خانوادگی،عدم شناخت کافی از طرف)

من فکر می کنم عمده ترین اشکالش عدم شناخت طرف مقابل باشد.
وگرنه اگر شناخت حاصل شد به راحتی می تونه از دختر خانوم خواستگاری کنه...

رزسفید;23494 نوشت:
شاید یکی از عوامل مهمی که باعث تردید فرد در این ضمینه میشه احساس زیرپا گذاشتن حقوق مذکور با دادن پیشنهاد ازدواجه؛ و یا جواب منفی احتمالی آیندۀ کاری یا تحصیلی هر دو فرد رو تحت الشعاع قرار بده.

در مورد این نظری ندارین؟

نیایش سبز;23651 نوشت:
من فکر می کنم عمده ترین اشکالش عدم شناخت طرف مقابل باشد.
وگرنه اگر شناخت حاصل شد به راحتی می تونه از دختر خانوم خواستگاری کنه...

سلام
حتی اگر مشکل مالی هم داشته باشه؟
با دست خالی که نمیشه رفت در خونه مردم
البته لازم به ذکر است که من به هیچ عنوان با دختر خانمهای محترمی که همه چیز رو دست بالا میگیرند موافق نیستم
منظورم توان مالی برای شروع یک زندگی معمولیه

maryam;23656 نوشت:
سلام
حتی اگر مشکل مالی هم داشته باشه؟
با دست خالی که نمیشه رفت در خونه مردم
البته لازم به ذکر است که من به هیچ عنوان با دختر خانمهای محترمی که همه چیز رو دست بالا میگیرند موافق نیستم
منظورم توان مالی برای شروع یک زندگی معمولیه

سلام ، خب عمده ترینش ، عدم شناخت کافی هست ، چه بسیار کسانی که بعد از شناخت با دست خالی هم رفتن خواستگاری

نیایش سبز;23700 نوشت:
سلام ، خب عمده ترینش ، عدم شناخت کافی هست ، چه بسیار کسانی که بعد از شناخت با دست خالی هم رفتن خواستگاری
سلام
و متاسفانه دست از پا درازتر هم برگشتن

مهربانی;23702 نوشت:
سلام
و متاسفانه دست از پا درازتر هم برگشتن

ولی همیشه اینطور نبوده

مهربانی;23702 نوشت:

نقل
نوشته اصلی توسط : نیایش سبز

سلام ، خب عمده ترینش ، عدم شناخت کافی هست ، چه بسیار کسانی که بعد از شناخت با دست خالی هم رفتن خواستگاری

سلام
و متاسفانه دست از پا درازتر هم برگشتن


سلام.
خوشبختانه یا متاسفانه من یکی اصلا به مسائل مالی معتقد نیستم(خصوصا در مورد انسانهای فرهیخته و مومن)مگر غیر از اینه که روزی دست خداست.
چه بسا مواردی پیش میاد که مشکل مالی هم مطرح نباشه ولی یک شک بی دلیل جلوی کار رو میگیره.

رزسفید;23717 نوشت:
سلام.
خوشبختانه یا متاسفانه من یکی اصلا به مسائل مالی معتقد نیستم(خصوصا در مورد انسانهای فرهیخته و مومن)مگر غیر از اینه که روزی دست خداست.
چه بسا مواردی پیش میاد که مشکل مالی هم مطرح نباشه ولی یک شک بی دلیل جلوی کار رو میگیره.

سلام
رز جان کسی منکر مسایل اخلاقی توی ازدواج نیست.در مقابل کلاس گذاشتن خانواده آقایون رو هم در نظر بگیرید(چون بحث درباره آقایونه روی این مورد انگشت گذاشتم)
اینکه فکر میکنن باید زیباترین دختر شهر عروسشون بشه در حالی که به والله گاهی پسراشون پشیزی ارزش شخصیتی نداره
ولی در مقابل خانواده هایی رو داریم که آقازاده هاشون رو اصولی بار آوردن و ادب خواستگاری رو هم بهشون یاد دادند.با کمال متانت حرف دلشون رو میزنند در حالی که قبلا با خانواده هاشون مچ شدند.
آخه رز جان اگر ما بخواهیم مسله عدم دادن پیشنهاد آقایون رو بررسی کنیم باید بعدش حتما معضلات و ادب خواستگاری رو هم بررسی کنیم

خواستگاری از یه خانم برای بعضیا شده نقل و نبات

باعرض سلام خدمت تمام کاربران و کارشناسان
در جواب باید عرض کنم که اولاً در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما دادن پیشنهاد ازدواج به صورت مستقیم کاری نا پسند است و آسیب های بسیار زیادی دارد ثانیاً اینکه آقایون به صورت غیر مستقیم ترس از پیشنهاد دارند این موضوع کلیت ندارد و معمولاً افرادی که در طول رشد و تحول دوران کودکی با والدین خود راحت بوده و مشکل نداشته باشند احساس علاقه خود را نسبت به دختر خانم به مادر و خواهر خود می گویند و مسأله خواستگاری وارد مسیر مناسب و منطقی خود قرار می گیرد بدین صورت که خواهر و مادر برای تحقیق بیشتر و دیدن وضعیت ظاهری دختر خانم به خانه دختر خانم می روند و از نزدیک ایشان را می بینند و بعد از موافقت یک تحقیقی دو طرف به صورت جزیی و دقیق از همدیگر دارند در صورت مثبت بودن تحقیقات محلی دو طرف برای آشنایی با شخصیت همدیگر طی چند جلسه انتظارات ، نیازها ، و موضوعات مهم زندگی را مطرح می کنند و تصمیم نهایی را بعد از جمع بندی تحقیقات محلی و صحبت هایی که با همدیگر داشتن می گیرند.
با تشکر از همه دوستان

maryam;23723 نوشت:
خواستگاری از یه خانم برای بعضیا شده نقل و نبات

سلام.
با این جمله کاملا موافقم.که البته دلایل مختلفی میتونه داشته باشه.

رزسفید;23727 نوشت:
سلام.
با این جمله کاملا موافقم.که البته دلایل مختلفی میتونه داشته باشه.

خدا عمرت بده
دلایلش رو هم بررسی میکنیم

سلام
من دیر رسیدم عجب موضوع داغ و پر حاشیه ای بوده بعضی جاها هم کلا بحث عوض
میشده!!!اخه بحث مشکلات ازدواج و ترس از خود ازدواج یه بحث جداگانه و مفصلیه
و مربوط به این موضوع نیست !بابا اقا خجالتیه رو در یابید.....
این که اقاهه روش نشه بره پیشنهاد ازدواج بده از نظر شما یه مشکله؟
1- از نظر من عین مردونگی/حیاو عزته!به نظر من مستقیم گفتن قشنگ نیست!
میتونه بعد این که دید و پسندید به خواهر محترم یا یه دختر از نزدیکان بگه برن و به
طرف مورد نظر بگن اگه جواب مثبت بود که بعد از اون چند جلسه ای با حضور واسطه
همون اطراف حرف میزنن و.....
اگرم منفی بود که واسطه باید ته و توهه قضیه رو در بیاره که اگه نازه که....اما اگه نه
که نه!اصرار نکنه چون حتی اگه طرف قبول کنه زیاد قشنگ نیست!
2-اگر نخواهیم از نظر اخلاقی بگیم دلایلش میتونه غرور باشه/ترس از جواب/نداشتن
اعتماد به نفس/یا این که طرف رو در حد خودش نمیبینه
شاید فکر میکنه نکنه برم جلو بگم و طرف هر چی از دهنم در اومد بهم بگه
خواهرم میگه توی دانشگاه یه پسره رفت به دختره گفت خانوم ببخشید میشه چند
لحظه وقتتون رو بگیرم؟و چشمتون روز بد نبینه دختره هر چی از دهانش در اومد نثار
اقاهه بنده خدا کرد خب اون اقا اگه دفعه بعد بترسه حق داره بنده خدا!بعد فهمیدن
که بابا اقاهه قصدش خیر بوده اصلا تیپش به مزاحما نمیخورده!
و شایدم فکر میکنه اگه بگه نه چی!!!!!!!!!!؟؟وای ی ی ی خیلی سخته کلی ضایع میشه
و دیگه دلش میخواد زمین دهن باز کنه و قورررتش بده
به طور کلی اگه با واسطه باشه خیلی خوشکل تره به شرط این که اون خانوم هم اگه قند
توی دلش اب میشه نه این که ناز نکنه ها!!اما اونقدری نباشه که عزت اقاهه زیر سوال بره!
دواش اینه همسان گزینی کنه و همه شرایط رو بسنجه و اول غیر مستقیم اگه چراغ سبز
بودمستقیم وارد عمل بشه.البته با در نظر گرفتن شرایط مکانی و زمانی و فردی!!!
کاش مشکل این بود همه مردا انقد نجیب بودن که.....این رو میشه حل کرد و همونطوری که
گفتم احساس پاک و قشنگیه!!!این که ازدواجه و خیره!اما وقاحت اونایی رو که بدون هیچ شرمی
پیشنهاداته بی شرمانه میدن اونه که دواش سخته اینه که درده!اینه که زخمه!!!!و اینه که
زیاده!!!!

پيام;23782 نوشت:
سلام
من دیر رسیدم عجب موضوع داغ و پر حاشیه ای بوده

علیک سلام.ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست.
پيام;23782 نوشت:
کاش مشکل این بود همه مردا انقد نجیب بودن که.....این رو میشه حل کرد و همونطوری که
گفتم احساس پاک و قشنگیه!!!این که ازدواجه و خیره!اما وقاحت اونایی رو که بدون هیچ شرمی
پیشنهاداته بی شرمانه میدن اونه که دواش سخته اینه که درده!اینه که زخمه!!!!و اینه که
زیاده!!!!

موافقم اینم یکی از معضلاتیه که باید بر طرف بشه.
البته درسته که پیشنهاد میتونه مستقیم یا غیر مستقیم باشه ولی صدالبته غیر مستقیمش بهتره و از خیلی از مشکلات بعدی جلوگیری میکنه.

سلام
موافقم

سلام
سوال اینه تا کی ملاک ادمها مادیات باید باشه کلی از مشکلات همین دید مادی به ازدواج و بقیه مسائل مربوط به اونه

این مطلب جالبی بود:
شرط رهبرانقلاب برای خواندن خطبه عقد
کسانی که توسط رهبر انقلاب خطبه عقدشان خوانده شده است متوجه نگاه ویژه رهبر به این مسئله مهم شده اند.
به گزارش سرویس زنان جهان؛ موضوع مهریه همواره یکی از موضوعات مهم مطرح شده در جریان مراسم ازدواج بوده است. موضوعی که به نظر می رسد در صورتی که طرفین راضی باشند به شکل مناسبی قابل حل است.

کسانی که خطبه عقدشان توسط رهبر انقلاب خوانده شده است متوجه نگاه رهبر به این مسئله مهم شده اند.تا آنجا که خواندن خطبه عقد توسط رهبر انقلاب یک شرط دارد و آنهم مقدار معین مهریه 14 سکه ای است.

در همین زمینه یکی از همراهان رهبر در کتاب گوشه هایی از زندگی رهبر انقلاب این طور نقل می کنند:
یک شب که به منزل شهیدی رفته بودیم ، پس از احوالپرسی و گفتگو ، موقع خداحافظی یکی از اعضای خانه جلو رهبر انقلاب آمد و گفت: دو نفر از فرزندان شهدا که الان در جمع ما هستند ، صیغه محرمیت خوانده اند ، خیلی دوست دارند صیغه دائم آنان را شما بخوانید.
- اشکال ندارد، می گویم یک وقت مشخص کنند، بیایند دفتر.
- دوست داریم همین الان انجام شود.
- مانعی ندارد. اما به شرطی که مهریه بیش از 14 سکه نباشد.
گفتند: مهریه صد سکه بهار آزادی است.
چند لحظه سکوت بود و سکوت. ناگهان دختری که ظاهراً همان عروس خانم بود جلو آمد و گفت: من بقیه را بخشیدم. مهریه فقط 14 سکه باشد.
مراسم اجرا شد و عروس و داماد هر کدام سکه ای از دست آقا هدیه گرفتند.

:Kaf::Kaf::Kaf:

با سلام و درود به همه كاربران و دوستان گرامي

موضوع اين تاپيك به نظرم به مسائل حاشيه اي و بدون فايده كشيده شده و برخي از

دوستان حريم ها را رعايت نكرده و از مباحث كارشناسي و عقلاني خارج شده است لذا

تاپيك قفل گرديد .


موضوع قفل شده است