¸.¤·✿°طلوع مهربانی °✿·¤.¸ویژه نامه میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع)

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال



فلک بی تاب عشقی آتشین است
منور آسمانها و زمین است

چراغ روشن ماه شب افروز
به حیرت از دو نور مه جبین است

مبارک بر همه میلاد صادق (ع)
که با میلاد پیغمبر قرین است

و صادق (ع) وارث علم پیمبر
از او بنیاد دانشگاه دین است

منزه طینت و خوی محمد (ص)
فروغ دین و قرآن مبین است

چراغ آسمان آفرینش
و بر دلهای ما نور یقین است

کلامش پرتو لطف الهی
زلال ترجمان یا و سین است

ملائک عاشق دیدار احمد
و نور دیدگان مسلمین است

و او در آفرینش قطب عالم
رسول صادق و پاک و امین است

فلک خم گشته در اکرام و تعظیم
که او تاج رسالت را نگین است

جهان خرم از این فرخنده میلاد
شمیم گلشن و خلد برین است

بیفکن پنجه در حبل الهی
که بی شک مصطفی حبل المتین است

نوشته بر رواق عرش با نور
میان انبیا والاترین است

زمین پرتو فشان از نور توحید
تمام آسمان محو زمین است


جهت مشاهده سایز اصلی بر روی تصویر کلیک نمایید:



بسم الله الرحمن الرحیم

با محمّد برتر از آنی كه اندر وصف آیی
تالی قرانیِ و هموزن آن ثِقل ثقیلی
میلاد نبی اكرم گرامی باد

[="Tahoma"]

فروزان از دو مشرق در سحرگاهان دو ماه آمد
دو خورشيد جهان افروز ، در دو صبحگاه آمد
محمد (ص) اي چراغ روشني بخش جهان آرا
بر افروز و بر افروزان بنور خويش دل ها را
ششم مولا ششم رهبر ، ششم هادي ششم سرور
ششم فرمانده داور ، ششم فرزند پيغمبر(ص)
تو ما را دانش آموزي ، تو مهر عالم افروزي
تو برق اهرمن سوزي ، تو در هر عصر پيروزي

ولادت پيامبر رحمت(ص)و امام جعفر صادق(ع)تبريک و تهنيت باد

پیمبـری و همـه زیـر سایـه ی پر تو
دوبـاره جلـوه نمـوده جمـال انور تو

تو آمدی و جهان شد پر از گل و ریحان
تمـام عـالـم امکـان شـده معطر تو

به وسعت همه ی آسمـان کـرم داری
چه مصرع غلطی!! آسمان، نشانگر تو ؟؟

جهان برای تو و مرتضـاست یـا احمد
جهان، علی و تو، هرسه، برای دختـر تو

تـو احمـدی و نگـیـن پیمبرانی تو


به جـان فاطمه آرام قلب و جانی تو

کلام تو شده درسی به مکتـب پسرت
تو آسمـانی و صـادق درون تو قمرت

ز عطر و بـوی خوش تو دلم بهـا گیرد
شوم چو گوهر نابی فقط به یک نظرت

تو شمع جـان منی ای امیـد قلب همه
زمین نه دور خودش،گردد آن بدور سرت

ندیده عاشقت هستم چنان اُویس قرن
تمـام خلقـت گیتـی گـدا و دربدرت

بیا و رحمت خود را نما تو شامل حال
که با نگات بخوانم محـول الاحـوال

چه گویم از تو که سر تا به پا کرم داری
همیشه دست نـوازش تو بر سرم داری

جـدا نبـود ولایـت از آن نبـوت تو
خـزانـه دار رسالت چو جعفرم داری

مزار صادق تو خاکی است و بی زائـر
چه عاشقانـه نگـر زائـر و حرم داری

خبر بده تو به محسن از آن گل پنهان
که جـد من خبر از قبـر مادرم داری؟

بـه خـانـواده ات آقـا ارادتی دارم
محمـد آمـده بـرلب عبـادتی دارم


سید محسن حبیب الله پور


ولادت باسعادت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی:doa(1): و رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق:doa(6): مبارک




[h=1]بهار نیکان! فدای صداقتتان[/h]
[h=2]بهار نیکان(1)! ماه ربیع الأوّل به خود می بالد که گوهری درخشان چون شما در هفدهمین روزش به عالم هدیه شد.(2)[/h]

فدای صداقتتان! از همان کودکی شرط خود را برای بازی با بچّه ها صداقت آنان گذاشتید(3)؛ خوش به حال هم بازی هایتان آقا.
شیخ الأئمه! فدای عمر بهاری ائمه علیهم السلام که شما با 65 سال شیخشان و پُر عمر ترینشان بودید.
غربت در خاندان شما موروثی است عزیز فاطمه! اصلاً هر که خوبتر است بیشتر ظلم می بیند و کمتر محبت می چشد. یادتان هست؟!"سدیر صیرفی" خواست آگاهتان کند که شما 200 هزار نفر بلکه به اندازه ی نیمی از جهان یار دارید پس چرا قیام نمی کنید و شما گله ی بزغاله ای در"ینبع" را نشانش دادید و فرمودید:" اگر شمار یاران و پیروان، به تعداد این بزغاله ها رسیده بود؛ در خانه نمی نشستیم."(4) عجیب است 4 هزار شاگرد(5) فقط علمشان را از فردی بگیرند و دل به او نسپارند.
یادگار شکافنده ی علم(6)! چه خوب است آدم این قدر باقیات صالحات بگذارد؛ می خواهید بشمرم شمار آنان را که جیره خوار علم شمایند و خود نمی دانند و شاید هیچگاه نفهمند؟ بله شاید هیچگاه علمای علم شیمی به تاریخ این علم نگاهی نکنند و ندانند که "جابر بن حیّان" پدر علم شیمی شاگرد شما بود؛ همو که بیش از 200 کتاب تألیف کرد.
مایه ی افتخار شیعه! "حسن بن علی" در مسجد کوفه 900 استاد حدیث دیده بود که همگی از شما نقل حدیث می کردند. خوش به حال "حمران" که در علم قرائت، شاگرد شما بود، و خوش به حال "ابان"(7) که در لغت و ادبیات عرب خود به برکت شما سفره دار شد. عجب سعادتی داشت "زراره" که در فقه به برکت شما تبحّر یافت؛ و چه پیشانی بلندی داشت "مؤمن طاق" که در کلام، پشت بسیاری از متکلّمین را به زمین کوبید.
یادتان هست ابوحنیفه نمک شما را خورد و نمکدان شکست؟! مگر خودش نبود که گفت: "اگر آن دو سال (شاگردی نزد امام صادق علیه السلام) نبود نعمان (ابوحنیفه) هلاک می شد." پس چه طور فقهی مقابل فقه شما علَم کرد؟!
فدای خلوت زیبایتان با حضرت مهدی علیه السلام؛ امام زمان ما، یادتان هست؟! آن روز را که دلتان تنگ او شد و یاد شک و تردید و خروج عدهّ ای از دین در زمان غیبت افتادید، با او درد دل کردید و ناله سر دادید که "آقایم از غیبت تو خواب به چشمانم نمی آید، خاطرم پریشان و دلم ناآرام است..."(8) فدای گریه هایتان چه خوب به ما، مدّعیان انتظار، یاد دادید که بدون مهدی علیه السلام باید بی تاب بود و بی خواب.
پسر ابرهیم خلیل! ارث شما از ابراهیم پاک، نسوختن در آتش بود؛ به یاد دارید؟! درِ خانه تان را آتش زدند و شما همان طور که با صلابت در آتش قدم بر می داشتید خود را معرّفی می کردید:"من پسر اسماعیل هستم، پسر ابراهیم خلیل."(9)
گرامی داشته ی خدای عزّوجلّ! آیا دستمان می گیری که شیعه ی پسرتان مهدی باشیم و دلبسته ی ولایتش؟! آقایمان برایمان بخواه که چون "هارون مکّی" او را باور کنیم و دل آرام داریم که اماممان بر ما بد نمی خواهد، آن گاه مطمئن به دستور اماممان در تنور بنشینیم و نسوزیم و باعث سرور دلتان شویم. به یاد دارید جمله ی خداوند بزرگ را که فرمود: "...البته مسرور می کنم او (جعفر بن محمد) را در پیروانش، انصارش و دوستدارانش."(10)
پی نوشت:
1- "ربیع الأبرار" نام کتاب "زمخشری" است.
2- امام صادق علیه السّلام 17/ ربیع الأول سال 83 ه. ق در"أبواء" دیده به جهان گشود.
3- گاهی امام صادق علیه السّلام به علت صداقت نداشتن همبازی های خود، بازی را ترک می کرد و با خواهش دوستان به بازی بر می گشت.؛ نظام خانواده در اسلام، محمدرضا سالاری فر، انتشارات سنابل، زمستان 83، ص 150.
4- سیمای پیشوایان در آینه ی تاریخ، مهدی پیشوایی، انتشارات دارالعلم، قم، چاپ چهارم، 1380، ص 110و 111.
5- همان، به نقل از الإرشاد، شیخ مفید، قم، مکتبه بصیرتی، ص 271.
6- پدر امام صادق، باقر العلوم علیهما السّلام به معنی شکافنده ی علم است.
7- ابان بن تغلب شاگرد امام صادق علیه السلام.
8- بحار الانوار، نشر اسلامیه، تهران، ج51، باب 13، ص 219.
9- منصور، خلیفه ی عباسی به حسن بن زید که از طرف او والی مکه و مدینه بود پیغام داد که خانه ی جعفر بن محمد را بسوزان. او به خانه ی امام آتش افکند و به در خانه و راهرو سرایت کرد. امام صادق علیه السّلام بیرون آمده و در میان آتش گام بر می داشت و می فرمود:" منم پسر "أعراق الثّری" (ریشه های در زمین -لقب حضرت اسماعیل-) منم پسر ابراهیم خلیل الله (که آتش نمرود بر او سرد شد): اصول کافی، ترجمه ی مصطفوی، ج 2، ص 379.
10- حدیث لوح هدیه ی خدای تعالی به فاطمه زهرا سلام الله علیها است: الإحتجاج علی اهل اللجاج، احمد بن علی طبرسی ، 1403ه.ق، مشهد، چاپ اول، ج 1، ص 68.

[h=1]نقشه راه پیامبر(ص) و خانواده های ما[/h]
[h=2]با ازدواج زن و مرد نخستین و کوچکترین کانون رشد و آرامش بشری یعنی خانواده پدید می آید. این نهال پر صفا و صمیمیت با تولد اولین فرزند شاخ و برگ می گیرد و به بار می نشیند. حفظ، رشد و تعالی این نهاد مسئولیتی سنگین به دنبال دارد؛ که استفاده از نقشه ی راهی کامل و جامع را ضروری می رساند.[/h]

"و از جمله آیات خداوند این است كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید و در میان شما مودت و مهربانى قرار داد. به راستى كه در این قدرت نمایى آیات و علائمى است براى مردمی كه تفكر مى كنند."(1)
"او كسى است كه شما را از یك تن آفرید، و همسرش را از او پدید آورد تا در كنارش آرامش یابد..."(2)

خدمت به خانواده کفاره ی گناهان بزرگ، موجب فرونشاندن خشم الهی... و موجب افزایش حسنات و درجات است. ای علی!
آیین رحمانی اسلام همان نقشه راهی است که فرد مسلمان با استفاده صحیح از آن مسیر دنیوی و اخروی خویش را به سلامت و امنیت کامل طی می کند.
لذا با مراجعه به کلمات نورانی رسول مهر و رحمت در رابطه با نهاد خانواده نقشه راه این قسمت از مسیر زندگی خود را جستجو و واکاوی می کنیم.
[h=2]برای خانواده بهترین باشید[/h] رسول الله (صلی الله علیه و آله) در بیانی می فرماید: "بهترین شما کسانی هستند که برای خانواده¬ی خود بهترین باشند..."(3)
همچنین ایشان در رابطه با هزینه کردن برای خانواده می فرماید: "هر معروفی (کار نیک و پسندیده) صدقه به شمار می آید و هر آنچه را که مؤمن برای خود و خانواده و همسرش هزینه کند... برایش صدقه نوشته می شود."(4)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حق تقدم و اولویت داشتن خانواده نسبت به دیگران را یک اصل می داند و می فرماید: "هرگاه خدا به یکی از شما خیری عطا کرد، ابتدا خود و خانواده اش را از آن بهره مند سازد."(5) و نیز می فرماید: " از خانواده آغاز کنید و هر کسی که نزدیکتر است مقدم بدارید."(6)
[h=2]خدمت به خانواده و کفاره گناهان بزرگ[/h] ایشان در سفارشی به امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام ) پاداش نیکی و خدمت به خانواده را یادآور می شود و می فرماید: "خدمت به خانواده کفاره ی گناهان بزرگ، موجب فرونشاندن خشم الهی... و موجب افزایش حسنات و درجات است. ای علی! به خانواده خدمت نمی کند، مگر صدیق یا شهید یا مردی که خدا برایش خیر دنیا و آخرت را خواسته است."(7)
رسول اعظم اسلام (صلی الله علیه و آله) افزایش برکت زندگی را سلام کردن به خانواده ذکر می کند و می فرماید: "هنگام ورود به خانه، سلام کن، خدا برکتت را افزون می کند."(8)
آیین رحمانی اسلام همان نقشه راهی است که فرد مسلمان با استفاده صحیح از آن مسیر دنیوی و اخروی خویش را به سلامت و امنیت کامل طی می کند
[h=2]فرزندانتان از شما نترسند[/h] همچنین آن حضرت در مذمت سختگیری بر خانواده می فرماید: "بدترین مردم، مرد سختگیر بر خانواده است"(9) شخصی از ایشان پرسید: "ای رسول خدا! منظور شما از سختگیری بر خانواده چیست؟" پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: "مرد هرگاه وارد خانه شد همسرش بترسد و فرزندش بهراسد و فرار کند و هرگاه از خانه بیرون رفت همسرش بخندد."(10)
[h=2]بداخلاقی با خانواده و عذاب قبر[/h] آن حضرت کیفربداخلاقی با خانواده را عذاب قبر دانست و در رابطه با یکی از بهترین و نیکوترین یارانش سعد بن معاذ که از دنیا رفته بود در پاسخ به پرسش یاران که پرسیدند: "ای رسول خدا! با سعد کاری کردی که با هیچ کس دیگر نکرده ای؛ جنازه اش را بدون ردا و کفش تشییع کردی؟" فرمود: "فرشتگان بدون کفش و ردا در تشییع او حاضر شدند و من به آنان تأسی جستم." یاران گفتند: "یک بار سمت راست تابوت و بار دیگر سمت چپ را گرفتی!" حضرت فرمود: "دستم در دست جبرئیل بود و هر جا را که او می گرفت می گرفتم." گفتند: "به غسل او فرمان دادی و خودت بر جنازه اش نماز گزاردی و خودت به خاکش سپردی؛ آنگاه در کمال ناباوری ما فرمودی هم اکنون عذاب قبری بر سعد اصابت کرد!" پیامبر رحمت فرمود: "آری چون رفتار او (سعد) با خانواده اش تند بود."
باری موارد بالا شمه ای از بیانات رسول خدا و اهل بیت (علیهم السلام) در رابطه با نهاد خانواده بود که در این مقال می گنجید. به یاری خدا با عمل به آنان در حفظ، رشد و تعالی خانواده خود کوشا و موفق باشیم.(11)
پی نوشت:
1 سوره روم، آیه 21
2 سوره اعراف، آیه 189
3 الفقیه، جلد3، صفحه 555
4 امالی صدوق، صفحه 577
5 الجامع الصغیر، جلد1، صفحه 73
6 کافی، جلد 4، صفحه 67
7 جامع الاخبار، صفحه 103
8 بحار الانوار، جلد 66، صفحه 396
9 الجامع الصغیر، جلد2، صفحه 77
10 مجمع الزوائد، جلد 8، صفحه 25
11 کلیه ی احادیث از کتاب گران سنگ مفاتیح الحیاة نوشته آیت الله جوادی آملی انتخاب و گزینش شده بود.

[h=1]سوال تأمّل برانگیز تاریخ از دوستداران پیامبری محبوب[/h]
[h=2]با استناد به تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دوره قبل از اسلام و همچنین در میان مسلمانان چهره ای محبوب بوده است، اما در زمان خود ایشان و اندکی پس از آن حضرت، حوادثی از طرف مسلمانان روی داده است که حرمت پیامبر اکرم و محبوبیت ایشان حفظ نشده است! در این عصر پر هیاهو عملکرد ما نسبت به پیامبر اکرم چیست؟[/h]

واضح است که تنها کسانی مسلمان می شدند که پیامبریِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را قبول می کردند. وقتی احوالات اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله را مطالعه می کنیم نیز به میزان دلدادگی آنها نسبت به آن حضرت پی می بریم اما در عین حال در زمان خود ایشان و اندکی پس از آن حضرت، حوادثی روی داده است که با این محبوبیت همخوانی ندارد. در اینجا می خواهیم به شخصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله از حیث محبوبیت توجه بیشتری کنیم.
[h=2]همیشه در قلبها[/h] رسول خدا صلی الله علیه و آله تا قبل از آنکه نبوت خود را علنی اعلام کند، همان "محمد امین" بود. مردی که مردم شهر نه تنها از او هیچ بدی ندیده بودند، بلکه او را در امانتداری و صداقت، فردی ممتاز از دیگران به حساب می آوردند. بنابراین آن حضرت حتی قبل از پیامبری نیز فردی محبوب بودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان همه کسانی هم که مسلمان می شدند جایگاه ویژه ای داشت زیرا فقط کسانی مسلمان می شدند که به نبوت ایشان ایمان می آوردند. بنابراین آن حضرت در نظر مسلمانان پاکترین و راست کردارترین و محبوبترین فرد بود.
[h=2]محبوبیتی روشنتر از خورشید[/h] آنچه از احوال مردم در دوران رسول خدا صلی الله علیه و آله گفته شده است نشاندهنده محبوبیت ایشان است. باقیمانده آب و غذای پیامبر صلی الله علیه و آله برای مردم مهم بود و آن را برای تبرک بر می داشتند.(١) قطرات آبی را که در هنگام وضو از دست آن حضرت می ریخت نیز مورد عنایت مردم بود و خواستار آن بودند.(٢) داستان آن مرد که چوبدستی پیامبر صلی الله علیه و آله به بدنش برخورد کرد و به بهانه قصاص می خواست از بدن آن حضرت بوسه ای به تبرک بگیرد(٣) نیز نمونه دیگری بر محبوبیت آن حضرت است.
چه شد که این همه ارادت و محبت در مواقع بحرانی رنگ می باخت؟ چه شد که پرمغزترین شعارها یعنی "اشهد انّ محمّداً رسول الله" و "من یطع الرسول فقد اطاع الله" در میدان سخن برافراشته و در سختی گاه های میدان عمل از یاد می رفت؟
اما محبوبیت پیامبر صلی الله علیه و آله روشنتر از آن است که در لابلای کتب مختلف به دنبال آن باشیم. قرآن بهترین شاهد بر آن است که دوستی و شفقت و نرمخویی و خوش خلقی عظیم پیامبر صلی الله علیه و آله را می ستاید. بدون شک چنین شخصی محبوب مردم خواهد بود. تواضع در مقابل مردم و نیز گرفتن مشورت از مردم نیز باعث محبوبیب هر زمامداری می شود که این دو نیز جزو خلقیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود.
[h=2]رفتارهای سوال برانگیز مردم با پیامبر محبوب خود[/h] با این حال، رفتار مردم با پیامبر صلی الله علیه و آله روی دیگری نیز دارد که بازگویی آن باعث تلخکامی می شود. با اینکه مسلمانان سختی های فراوانی را برای باقی ماندن در دین انجام دادند و متحمل شکنجه ها و آوارگی ها و مشکلات اقتصادی شدند و سرانجام مجبور به مهاجرت به مکه شدند، در طول سالیان بعد رفتارهای سوال برانگیزانه ای نیز از خود نشان دادند. برخی از آنان تا پای جان در راه محبت و اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله قدم بر می داشتند اما اشتباهات و کجروی ها و انحرافات برخی از آنان نیز قابل چشم پوشی نیست.
قرآن به ما خبر می دهد که مومنین همگی در مقام عمل، از رسول خدا صلی الله علیه و آله اطاعت نمی کردند و اعتراضها و مخالفتها و کشمکشهایی نه فقط از جانب منافقان بلکه حتی از میان مومنان برای آن حضرت پیش می آمد. (4)
وقایع محکم تاریخی نیز نشانگر آن است که در آخرین روزهای عمر پیامبر صلی الله علیه و آله از دستور آن حضرت سرپیچی کردند و با دستور ایشان مبنی بر پیوستن به سپاه اسامه (فرزند زید) مخالفت کردند.(5)
در روزهای آخر عمر که پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر بیماری بودند، رسول خدا صلی الله علیه و آله قلم و دواتی خواستند که برایشان چیزی بنویسند که هرگز بعد آن حضرت به گمراهی نیفتند، اما عده ای از همین صحابه با شلوغکاری و جار و جنجال مانع از این کار شدند و حتی با زبان خود به ایشان جسارت کردند.(6)
ماجرای دردناک فدک، بدرفتاری با امام علی و حضرت فاطمه علیهماالسلام دو نمونه دیگر از کارهای زشتی است که عده ای از همان مسلمانان انجام دادند و سایرین با سکوت و اعتراض نکردن خود در آن سهیم هستند. سالها بعد نیز نوه پیامبر صلی الله علیه و آله، حسین علیه السلام و خاندانش با قساوت کشته و زنان و کودکانشان اسیر گردیدند. این در حالی است که خود پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به خاندان خود بسیار سفارش کرده بود و آیات فراوانی در شأن آنان نازل شده بود.
[h=2]گریه کردند اما اعتراض نه[/h] نکته قابل توجه اینجاست که عموم مسلمانان با سکوت خود و اعتراض نکردن نسبت به گروه هایی که
با اینکه مسلمانان سختی های فراوانی را برای باقی ماندن در دین انجام دادند و متحمل شکنجه ها و آوارگی ها و مشکلات اقتصادی شدند و سرانجام مجبور به مهاجرت به مکه شدند، در طول سالیان بعد رفتارهای سوال برانگیزانه ای نیز از خود نشان دادند. برخی از آنان تا پای جان در راه محبت و اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله قدم بر می داشتند اما اشتباهات و کجروی ها و انحرافات برخی از آنان نیز قابل چشم پوشی نیست.
چنین می کردند در حقیقت در آن کارها شریک بودند. حتی ممکن بود قلباً هم از آزارهایی که وارد می شود ناراحت باشند اما کمتر کسی پیش می آمد که در مواقع حساس اقدام عملی و یا لااقل زبانی انجام دهد. مثلا در جریان اعتراض فاطمه زهراء علیهاالسلام و خطبه فدک، برخی از مسلمانان در مسجد گریه می کردند.(7) آنها مسلمان بودند و منزلت فاطمه زهراء علیهاالسلام و حقانیت او و شوهرش را خوب می شناختند اما به گریه بسنده کردند.
[h=2]از دیگران عیب نگیریم، درس بگیریم[/h] برای ما سزاوار نیست که به دنبال عیب از مسلمانان بگردیم. آنچه برای ما راهگشاست تفکر در این باره است که چه شد برخی از همان کسانی که آب وضوی پیامبر صلی الله علیه و آله را می ربودند در مقام عمل و در شرایط سخت او را رها کردند. چه شد که این همه ارادت و محبت در مواقع بحرانی رنگ می باخت؟ چه شد که پرمغزترین شعارها یعنی "اشهد انّ محمّداً رسول الله" و "مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ" (8) در میدان سخن برافراشته و در سختی گاه های میدان عمل از یاد می رفت؟
عاقلانه آن است که بجای تخطئه آنان، در طرز فکر و رفتار خودمان بیندیشیم. افتخارات خود را بررسی کنیم. نکند به ظاهر پیامبر صلی الله علیه و آله و نگه داشتن تمثالهای فرضی خاندانش و بردن نام آنان دل خوش کرده ایم. نکند به موقع عمل واپس نهیم. آیا این موضوع برای اینکه ما را هر روز دغدغه مند کند، موضوع کم اهمیتی است؟

پی نوشت:
1) سیره ابن هشام، ج 2، ص 144 / فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج 1، ص 281 282
2) صحیح بخاری، ج1، ص31، کتاب الوضوء، باب التماس الوضوء اذا کانت الصلاة.
3) مناقب آل ابى طالب، ج ی١ ی، ص ١64
4) انفال: 6
5) الملل و النحل، ج1، ص23 / شرح نهج البلاغة ابن الحدید، ج6، ص52 / به نقل ار کتاب "سقیفه" ابوبکر جوهری که مسندا از عبدالله بن عبد الرحمن روایت می کند و غیر این ها از کتاب های معتبر اهل سنت.
6) صحیح بخاری ج1 ص194 . حدیث دیگر: عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ - رضى الله عنهما - قَالَ لَمَّا حُضِرَ رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله علیه و آله و سلم ٓ و َفِى الْبَیْتِ رِجَالٌ فیهم عمر بن الخطاب، قَالَ النَّبِىُّ - صلى الله علیه و اله و سلم - « هَلُمَّ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَابًا لاَ تَضِلُّوا بَعْدَهُ » . فَقَالَ عمر إِنَّ النبی - صلى الله علیه و اله و سلم - قَدْ غَلَبَ علیهُ الْوَجَعُ وَ عِنْدَكُمُ الْقُرْآنُ ، حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ . فَاخْتَلَفَ أَهْلُ الْبَیْتِ فَاخْتَصَمُوا ، مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ قَرِّبُوا یَكْتُبُ لَكُمْ النبی صلی الله علیه و اله و سلم كِتَابًا لاَ تَضِلُّوا بَعْدَهُ . وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ما قال عمر، فَلَمَّا أَكْثَرُوا اللَّغْوَ وَ الاِخْتِلاَفَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله علیه و اله و سلم- «قُومُوا». قال عبید الله فكان ابن عباس یقول إن الرزیة كل الرزیة ما حال بین رسول الله صلى الله علیه و اله و سلم و بین أن یكتب لهم ذلك الكتاب من اختلافهم و لغطهم بخاری (مصحح: البغا) ج5 ص2146 / الطبقات الكبرى، ج 2، ص187 / تاریخ الطبری، بیروت، موسسه الاعلمی، ج2، ص437 / الارشاد، ج1، ص184 / اعلام الوری، ص136
7) ر ک: خطبه فدکیه / خطبه فدک، آیت الله مجتبی تهرانی، فصل 1، بخش 1
Dirol نساء 4- آیه 80

[h=1]از فلق تا شفق[/h] رئیس مذهب شیعه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بنا به نقل مشهور در روز ولادت نبی گرامی اسلام(ص) یعنی 17 ربیع الاول در شهر مدینه به دنیا آمد. عموم مورخان سال ولادت ایشان را سال 83 هجری ذكر كرده‌اند. (1)

در كتاب «موسوعة الامام الصادق» آمده است:
«شهید اول در"دروس"، روز ولادت حضرت را 17 ربیع الاول سال 83 هجری ذكر كرده است و همین قول مشهور نزد شیعه است. و این روزی است كه رسول خدا در این روز به دنیا آمد. و این مطلب نزد ائمه اهل البیت ثابت می‌باشد. و البته اهل خانه بهتر از دیگران از وضع خانه خبر دارند». سپس علامه قزوینی می‌نویسد:
«هم زمانی ولادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام می‌تواند به این نكته اشاره داشته باشد كه همان گونه كه رسول خدا دین اسلام را برای هدایت انسان‌ها آورد...، امام صادق نیز با توفیقی كه به واسطه شرایط زمانی برای ایشان حاصل شد، موفق شد آموزه‌های اسلامی را احیا كند و در جهان اسلام منتشر سازد». (2)
پدر بزرگوار امام جعفر صادق، حضرت امام محمد باقر علیه السلام و مادر گرامی آن حضرت «فاطمه» كه به «ام فروه» مشهور است می‌باشد. امام همواره از مادر خویش به نیكی یاد می‌كرد و پارسائی، ایمان و نیكوكاری وی را می‌ستود. شیخ عباس قمی در کتاب شریف منتهی الامال می‌نویسد:

«ایشان در حق مادرش فرمود : "كانت امّی ممّنْ آمَنَتْ و اتَّقَتْ و احْسَنَتْ" .

(مادرم از كسانی بود كه ایمان آورد و پرهیزكاری و احسان و نیكوكاری پیشه كرد و خداوند نیكوكاران را دوست دارد).

عصر آن حضرت، عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آنروز که تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد.

نام اصلى امام صادق علیه السلام «جعفر» است، واژه جعفر معانى متعدد دارد، یكى از آن معانى، نام نهرى است در بهشت، از این رو امام باقر نام او را جعفر نهاد چرا كه و جود پربركت او همچو آب زلال نهر بهشت، حیاتبخش و پر ثمر است. روزى امام علیه السلام به «ضریس كنانى» فرمود: «چرا پدرت نام تو را ضریس نهاده؟(با اینكه ضریس به معنى گرسنه، یا چاه سنگچین و یا مهره هاى پشت است) او گفت: «پدرم مرا چنین نامید چنانكه پدرت تو را جعفر نامیده»،امام فرمود: پدرت از روى نادانى نامت را ضریس نامید، زیرا ضریس نام یكى از پسران ابلیس است، ولى پدر من از روى آگاهى نام مرا جعفر نامید، زیرا جعفر نام نهرى از نهرهاى بهشت است... »
به این ترتیب، حضرت توصیه فرمود كه براى نام فرزندان، نام نیك و معنى دار انتخاب كنید.

امام جعفر صادق علیه السلام كنیه‏ هاى متعددى داشته اند، از قبیل: ابوعبدالله ، ابواسماعیل و ابوموسى، كه مشهورتر همان نخستین آنهاست و از جمله مهم‌ترین القاب ایشان می‌توان به صابر، فاضل، طاهر و صادق اشاره كرد.

«صادق» مشهورترین لقب آن حضرت است، كه توسط رسول خدا (ص) به ایشان نسبت داده شده است.

ابو خالد كابلى مى گوید: به امام سجاد علیه السلام عرض كردم: امام بعد از شما كیست؟ فرمود : پسرم محمد است كه علم را مى شكافد، و بعد از او جعفر است كه نامش در آسمان، «صادق» میباشد.عرض كردم: چرا تنها نام او صادق(راستگو) است با اینكه همه شما صادق هستید؟ فرمود: پدرم از پدرش نقل كرد كه رسول خدا فرمود: «وقتی فرزندم جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام به دنیا آمد، او را «صادق» بنامید، چرا كه در اولاد او فردی همنام اوست كه ادعای امامت خواهد كرد در حالی كه حقی در این رابطه ندارد و كذّاب نامیده می‌شود». ( اشاره به جعفر كذاب فرزند امام هادی (علیه‌السّلام) كه ادعای نیابت امام حسن عسكری علیه السلام را داشت) (3)

در زمان ولادت امام صادق علیه السلام امویان بر قلمرو اسلامی حاكمیت داشتند. حضرت با پنج تن از خلفای اموی معاصر بودند که عبارتند از:

هشام بن عبدالملك (105-125 ه.ق)؛ ولید بن یزید بن عبدالملك (125-126)؛ یزید بن ولید بن عبدالملك(126)؛ ابراهیم بن ولید بن عبدالملك (70روز از سال 126)؛ مروان بن محمد مشهور به مروان حمار(126-132)؛ که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند این امام معصوم را فراهم کردند، و پس از اینان نیز دو تن از خلفای عباسی یعنی عبداللّه بن محمد مشهور به سفاح (132-137) و ابو جعفر مشهور به منصور دوانیقی (137-158) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفته اند، چنانکه امام علیه السلام در 10سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .
نباید تصور کرد که امام به کلی خود را از امور سیاسی جامعه عصر خود دور نگه داشت، بلکه علیرغم تمامی فشارهای هیأت حاکمه همواره از وقتهای مناسب برای ترویج حقانیت اهل بیت رسول خدا و بطلان حکومت وقت بهره می برد تا بدان جا که این فعالیت های امام باعث شد تا آنان چاره ای ندید جز اینکه رهبر شیعه را از میان بردارند

دوران امام جعفر صادق علیه السلام در میان دیگر دورانهای ائمه اطهار، دورانی منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی امیه و قدرت گرفتن بنی عباس بود. این دو سلسله مدتها در حال مبارزه با یکدیگر بودند که این مبارزه در سال 129 هجری وارد مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید.این کشمکش ها و مشکلات سبب شد که بنی امیه و بنی عباس توجه کمتری به امامان و فعالیت هایشان داشته باشند، از این رو این دوران، دوران آرامش نسبی امام صادق و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می رفت. در واقع عصر آن حضرت، عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آنروز که تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد. امام صادق با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و ... تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند. اما نباید تصور کرد که امام به کلی خود را از امور سیاسی جامعه عصر خود دور نگه داشت، بلکه علیرغم تمامی فشارهای هیأت حاکمه همواره از وقتهای مناسب برای ترویج حقانیت اهل بیت رسول خدا و بطلان حکومت وقت بهره می برد تا بدان جا که این فعالیت های امام باعث شد تا آنان چاره ای ندید جز اینکه رهبر شیعه را از میان بردارند.
امام صادق علیه السلام در سال 114 هجری به امامت رسید و تا سال 148 هجری كه مصادف با حكومت منصور عباسی بود، امر پیشوایی شیعیان را بر عهده داشت. سپس در همین زمان به دستور خلیفه عباسی در بیست و پنج شوال سال 148 هجری قمری با انگورى زهرآگین مسموم و به شهادت رسید.

پی نوشتها:
1. محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، قم، آل البییت (علیه‌السّلام)، 1413، ج 2، ص 304 و كلینی، محمد بن یعقوب؛ الكافی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1338، ج1، ص 472.
2. قزوینی، محمدكاظم؛ موسوعة الامام الصادق (ع)، قم، بصیرتی، 1414، ج1، ص 160.
3. قمی، شیخ عباس؛ منتهی الامال، بی‌جا، مطبوعاتی حسینی، ص 710.

[h=1]پیامبر رحمت، پیام آور وحدت[/h]
[h=2]اطّلاع از شرایط نابسامان آن عصر، بیانگر عظمت خدمات رسول خداست که چگونه چنان محیط منحطّی را در مدّت 23 سال به یک جامعه اسلامی که جامعه ای یکپارچه و قدرتمند است، تبدیل کرد.[/h]

خداوند، محمّد صلّی الله علیه و آله را به رسالت مبعوث کرد... در حالی که شما جمعیّت عرب، بدترین آئین را داشتید... پیوسته خونِ یکدیگر را می ریختید و پیوند با خویشان را قطع می کردید (و دختران را زنده به گور می کردید و پسران خود را به قتل می رساندید) بت ها در میان شما بر پا، و گناهان سراسر وجود شما را فراگرفته بود. (1)
آنچه ملاحظه کردید بخشی از گزارش امیرالمؤمنین علیه السّلام درباره دوران عرب در عصر جاهلیّتِ قبل از اسلام بود. اطّلاع از شرایط نابسامان آن عصر، بیانگر عظمت خدمات نبیّ گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله است که چگونه چنین محیط منحطّی را در مدّت 23 سال به یک جامعه اسلامی که جامعه ای یکپارچه و قدرتمند است، تبدیل کرد. (2) در اینجا به برخی از مهمترین اقدامات رسول خدا صلّی الله علیه و آله برای ایجاد امّت قدرتمند اسلامی، اشاره می کنیم با این توضیح که مجموع این اقدامات را می توان در این دو عنوان خلاصه کرد: اخوّت درونی و معاهدات بیرونی؛ استنادات قرآنی این دو در ادامه خواهد آمد.
[h=2]اخوّت درونی[/h] حبل الهی می تواند قرآن باشد چه اینکه در برخی نقلهای حدیث ثقلین از قرآن، به حبل تعبیر شده است. خود پیامبر صلّی الله علیه و آله هم که حامل قرآن و مبیّن قرآن هستند، حبل الله هستند و بالاخره عترت پیامبر صلّی الله علیه و آله که عِدل و همتای قرآن هستند، حبل الله می باشند

1. جریان بیعت عقبه: مردم مدینه قبل از هجرت پیامبر صلّی الله علیه و آله متشکّل از قبایل یهود، اوس و خزرج بودند. یهود بین دو قبیله اوس و خزرج، فتنه انگیزی می کردند و آن دو قبیله را به جنگ وا می داشتند تا آنجا که گاه جنگهای خونین بین آنها برپا می شد. اوس و خزرج که از این وضع خود به ستوه آمده بودند، در صدد علاج این مشکل بر آمدند تا اینکه در مکّه با رسول خدا صلّی الله علیه و آله برخورد کردند و از آنجا که از طریق یهودیان از بعثت نبیّ گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله آگاه بودند، ضمن ایمان به آن حضرت، ایشان را به مدینه دعوت کردند. (3)
تعدادی از اوس و خزرج در منزل عبدالمطّلب حضور پیدا کردند و سخنان پیامبر صلّی الله علیه و آله را شنیدند. ایشان با عرض اسلام بر آنها، فرمودند: همانطور که از خود و خویشان خود حمایت می کنید، از من و خویشان من هم حمایت کنید. گفتند: در مقابل به ما چه می رسد؟ پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند: در دنیا و آخرت سروری خواهید کرد. با این پیمان، درگیری های سابقه دار اوس و خزرج به پایان رسید و راه نشر اسلام در مدینه هموار شد.
این آیه قرآن کریم به اهمّیّت اتّحاد و پرهیز از تفرّق و گروه گروه شدن جامعه اشاره کرده و سابق دشمنی آنها را یادآور می شود: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آیاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (4)
اعتصام یعنی خود را در پناه چیزی قرار دادن؛ در آیه 101 همین سوره می فرماید: هر کس به خدا پناه برد، به صراط مستقیم هدایت شده است در این آیه می فرماید به حبل (ریسمان) الهی پناه برید و پراکنده نشوید. حبل الهی می تواند قرآن باشد چه اینکه در برخی نقلهای حدیث ثقلین از قرآن، به حبل تعبیر شده است. خود پیامبر صلّی الله علیه و آله هم که حامل قرآن و مبیّن قرآن هستند، حبل الله هستند و بالاخره عترت پیامبر صلّی الله علیه و آله که عِدل و همتای قرآن هستند، حبل الله می باشند.(5) در ادامه می فرماید: به یاد آورید زمانی را که با هم دشمن بودید خدا به شما نعمت داد و بین قلوب شما ألفت ایجاد کرد و همه با هم برادر شدید.
2. ایجاد برادری میان مهاجر و انصار: این اقدام، جزء اوّلین کارهای پیامبر صلّی الله علیه و آله در مدینه بود که هر کدام از مهاجرین با نظیر خود از انصار به دست پیامبر صلّی الله علیه و آله برادر شد و خود آن حضرت هم با نفس خود یعنی علیّ بن أبی طالب علیه السلام برادر شد. (6) اوج این موضوع زمانی است که این آیه از سوره حجرات نازل می شود و همه مؤمنان را برادر قرار می دهد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (7)
[h=2]معاهدات بیرونی[/h] 1. جلب قلوب با سهمی از زکات: در قرآن از افرادی به عنوان "مُؤَلّفَةِ قلوبُهم" یاد شده است (8) و سهمی از زکات به ایشان اختصاص داده شده است. افرادی که امید است با این کار مسلمان شوند یا برای پیشبرد اهداف اسلام از ایشان استفاده شود و یا مسلمان هستند ولی در دینشان ضعف وجود دارد. (9)
مجموع آیاتی که مسئله اتّحاد و یکپارچگی امّت اسلامی و خطرات نزاع و تفرّق را بیان کرده اند، همه در مدینه نازل شده اند؛ یعنی حال که جامع اسلامی تشکیل شده است برای حفظ آن و افزایش قدرت آن باید به مسئله "اتّحاد" عنایت ویژه داشت
2. تعامل و ارتباط با غیر مسلمین: بعد از دستور قرآن بر مبارز با ائمّه کفر به این دلیل که بر هیچ عهد و پیمانی پایپند نیستند (10) نوبت به جوامعی می رسد که در عین حال که مسلمان نیستند، در صدد مبارزه و مقابله با جامعه اسلامی نیز نیستند. این مطلب در سوره ممتحنه بیان شده است: «خدا شما را از خوبی کردن و برقراری قسط و عدل نسبت به کسانی که با شما نجنگیدند و شما را از شهرتان بیرون نکردند، نهی نمی کند.» (11)
[h=2]شاه کلید قدرت جامعه اسلامی[/h] در پایان توجّه به این نکته خالی از لطف نیست که مجموعه آیاتی که مسئله اتّحاد و یکپارچگی امّت اسلامی و خطرات نزاع و تفرّق را بیان کرده اند، همه در مدینه نازل شده اند؛ یعنی حال که جامع اسلامی تشکیل شده است برای حفظ آن و افزایش قدرت آن باید به مسئله "اتّحاد" عنایت ویژه داشت.
پی نوشت:
1. مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از دانشمندان، پیام امام امیرالمؤمنین علیه السّلام، دارالکتب الاسلامیّة، چاپ پنجم، 1391ش، ج2، ص104
2. سیزده سالی که پیامبر صلّی الله علیه و آله در مکّه حضور دارند، با تمام مشکلاتی که وجود دارد، مشغول تربیّت افرادی هستند که به اسلام ملحَق شدند تا بدین وسیله مقدّمه تأسیس جامعه اسلامی فراهم شود؛ این مهمّ با هجرت مسلمین به شهر مدینه محقّق شد.
3. عسکری، سید مرتضی، نقش ائمّه در احیای دین، دانشکد اصول الدّین، چاپ اوّل، 1388ش، ج2، ص639
4. آل عمران/103
5. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفّاری، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ هشتم،1429 ق، ص90
6. یوسفی غروی، محمّد هادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ چهارم، 1428ق، ج2، ص47
7. حجرات/10
8. توبه/60
9. این اقدام در زمان حیات پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله انجام می شد ولی در زمان خلافت ابی بکر، ترک شد. برای مطالعه بیشتر به کتاب ارزشمند النّصّ و الاجتهاد مرحوم سید عبدالحسین شرف الدّین مراجعه کنید. لازم به ذکر است این کتاب توسّط مرحوم حجّة الاسلام و المسلمین علی دوانی به فارسی ترجمه و دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامع مدرّسین حوزه علمیّه قم آن را منتشر کرده است.
10. توبه/12: فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُم .
11. ممتحنه/9-8

فروزان از دو مشرق در سحرگاهان دو ماه آمد
دو خورشيد جهان افروز ، در دو صبحگاه آمد
محمد (ص) اي چراغ روشني بخش جهان آرا
بر افروز و بر افروزان بنور خويش دل ها را
ششم مولا ششم رهبر ، ششم هادي ششم سرور
ششم فرمانده داور ، ششم فرزند پيغمبر(ص)
تو ما را دانش آموزي ، تو مهر عالم افروزي
تو برق اهرمن سوزي ، تو در هر عصر پيروزي
ولادت پيامبر رحمت(ص)و امام جعفر صادق(ع)تبريک و تهنيت باد

ای احمدیان به نام احمد صلوات
هر دم به هزار ساعت از دم صلوات
از نور محمدی دلم مسرورست
پیوسته بگو تو بر محمد صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
میلادحضرت رسول اكرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) مبارك باد.

پیربزرگ طایفه بود و کریم بود
در اعتلای نهضت جدش سهیم بود

مسندنشین کرسی تدریس علم ها
شایسته صفات حکیم و علیم بود

نوح و خلیل جمله مریدان مکتبش
استاد درس حکمت و پند کلیم بود

برمردمان تب زده ی شهرشرجی اش
عطر مبارک نفسش چون نسیم بود

زحمت کشید وباغ تشیع شکوفه داد
مسئول باغبانی باغی عظیم بود

قلبش شبیه شیشه ی تنگ بلور بود
عمری به فکر نان شب هر یتیم بود

از ابتدای کودکی اش تا دم وفات
نزدیکی محله ی زهرا مقیم بود

منت نهاد و آمد و ما پیروش شدیم
امروز اگر نبود شرایط وخیم بود!!!

تازه سروده ام غزل مدحتش ولی
یادش میان قافیه ها از قدیم بود

#وحید_قاسمی

تا دشت‌ها هوای دلت را دویده‌ای
در کوه انعکاس خودت را شنیده‌ای

در آن شب سیاه نگفتی که از کدام
وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده‌ای؟

«تبـت یدا...» ابی‌لهبان شعله می‌کشند
تا پرده‌ی نمایش شب را دریده‌ای

رویت سپیده‌ایست که شب‌های مکه را...
خالت پرنده‌ایست رها در سپیده‌ای

اول خدا دو چشم تو را آفرید و بعد
با چشمکی ستاره و ماه آفریده‌ای

باران گیسوان تو بر شانه‌ات که ریخت
هر حلقه یک غزل شد و هر مو قصیده‌ای

راهب نگاه کرد و آرام یک ترنج
افتاد از شگفتی دست بریده‌ای

بالاتر از بلندی پرهای جبرئیل
تا خلوت خدا، تک و تنها پریده‌ای

دریای رحمتی و از امواج غصه‌ها
سهم تمام اهل زمین را خریده‌ای

حتی کنار این غزلت هم نشسته‌ای
خط روی واژه‌های خطایم کشیده‌ای

گفتند از قشنگیت اما خودت بگو
از ‌آن محمدی (ص) که در آیینه دیده‌ای

#قاسم_صرافان

یا رسول الله!

اسم تو نور امید و صفایِ سینه هاست
دین تو اسلامِ عشق است و به دور از کینه هاست

یا امام صادق!

ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری، به دین هدیٰ

پای تا سر، خدا نمایی تو
هم زِ سر تا بپایِ صدق و صفا

یا امام صادق!

هزار طایفه آمد، هزار مکتب رفت
و مانَد شیعه، که قالَ الامام صادق داشت

نبى خاتم من اى رسول رحمت من
همیشه عشق تو در قلبمان ستوده شده

فداى اسم محمد که در کتاب زبور
براى تک تک پیغمبران ستوده شده

تویى که اسم تو با هر زبان ستوده شده
میان عالم هفت آسمان ستوده شده

جلوتر از همه ى عرش و فرش و لوح و قلم
جلوتراز همه ى انس و جان ستوده شده

زمان حضرت آدم زمان حضرت نوح
خلاصه، عشق تو در هر زمان ستوده شده

یا رسول الله!

بی سبب نیست که در قلب همه جا داری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری...

یا امام صادق!

ای علم خدا در نفس روح فزایت
ای بوسه زده صدق به خاک کف پایت

آغوش خدا باز به هنگام دعایت
لبریز شده ظـرف زمان ها ز ثنایت

عالم همه لب‌تشنه تو، دریای علومی
استاد کلیم الله و عیسای علومی

خورشید، محمد است و صادق ماه
با مَقدَمِ خورشید، قمر همراه است

یعنی که ولادت امام صادق
در روز ولادت رسول الله است

محمد زینتِ نام جهان است
چه خوشبوتر از آن اندر جهان است

نزائیده کسی همچو محمد
که نور روی وی رنگین کمان است

امشب دوگل دمیده در مکه و مدینه؟
یا سر زده سپیده در مکه و مدینه

مرغان نغمه‌خوان باغ بهشت خواندند
امشب دو گل دمیده در مکه و مدینه

ای تشنگان رحمت از حق نسیم رحمت
بر خاکیان وزیده در مکه و مدینه

چشم ملائک حق جز شور و شادمانی
چیزی دگر ندیده در مکه و مدینه

یزدان بر آسمان علم و رسالت خود
خورشید آفریده در مکه و مدینه

یک‌سو نبی اکرم یک‌سو امام صادق
اینک ز ره رسیده در مکه و مدینه

از آن دو پیک رحمت عرش خدای رحمان
حمد خدا شنیده در مکه و مدینه

با یک مرام و ایده حق امشب آفریده
دو رهبر عقیده در مکه و مدینه

از بس دلم هوائی شد در هوای آنها
مرغ دلم پریده در مکه و مدینه

با سائلان بگوئید دست کرامت حق
خوانی بزرگ چیده در مکه و مدینه

خنده نشست بر لب تا ای «وفائی» از عرش
گفتند گل دمیده در مکه و مدینه

ای احمدیان به نام احمد صلوات

هر دم به هزار ساعت از دم صلوات

از نور محمدی دلم مسرور است

پیوسته بگو تو بر محمد صلوات

الّلهُمَّ
صلّ
علْی
محَمَّدٍ
وآلَ
محَمَّدٍ
وعَجِّل
فرَجَهُم
الّلهُمَّ
صلّ
علْی
محَمَّدٍ
وآلَ
محَمَّدٍ
وعَجِّل
فرَجَهُم
الّلهُمَّ
صلّ
علْی
محَمَّدٍ
وآلَ
محَمَّدٍ
وعَجِّل
فرَجَهُم
الّلهُمَّ
صلّ
علْی
محَمَّدٍ
وآلَ
محَمَّدٍ
وعَجِّل
فرَجَهُم

یا رسول الله!

بس که در هر نَفَست، جاذبه ی توحیدی است
ریگ هم در کف دستت به زبان می آید

حضرت محمد (ص) از منظر قرآن:
قرآن شريف پيامبر(ص) را الگو و اسوه تمام آدميان در همه زمان ها و مکان ها مي داند و همگان را به پيروي از او فرا مي خواند. آيات متعددي درباره پيامبر اکرم(ص) در قرآن بيان شده است که گاهي به طور مستقيم و گاهي به شکل غير مستقيم، به معرفي ايشان مي پردازد.

به عنوان نمونه در آيه 159 آل عمران مي خوانيم :
" به سبب رحمت خداست که تو با آنها اين چنين خوشخوي و مهربان هستي. اگر تند خو و سخت دل مي بودي از گرد تو پراکنده مي شدند. پس بر آنها ببخشاي و برايشان آمرزش بخواه و در کارها با ايشان مشورت کن و چون قصد کاري کني بر خداي توکل کن، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد."

در اين آيه به بيان شش ويژگي پيامبراکرم(ص) پرداخته شده است:
* مهرباني و نرمش با مردم
* پرهيز از خشونت
* عفو و بخشش خطاکاران
* طلب مغفرت براي خطا کاران
* مشاوره و هم فکري با مؤمنان
* قاطعيت در انجام تصميمات و توکل بر خدا

حضرت محمد (ص) در سيماي نهج البلاغه :
با توجه به اينکه نزديک ترين انسانها به نبي گرامي اسلام (ص) و آگاه ترين انسانها به شخصيت آن پيامبر اعظم (ص)، امام علي(ع) است، بهترين راه براي شناخت پيامبر اعظم (ص) مراجعه به سخنان گهربار امام علي(ع) مي باشد زيرا نهج البلاغه اقيانوس بي کراني است از معارف الهي و قرآني.

امام علي(ع) درباره لزوم پيروي و تأسي به نبي گرامي اسلام (ص) در نهج البلاغه تأکيدات فراواني دارند و از جمله مي فرمايند:
"و حقيقتاً مقتدا قرار دادن رسول اکرم (ص) براي تو کافي است. از پيامبري که پاکيزه ترين و پاک ترين مردم است پيروي کن، زيرا راه و رسمش سرمشق و الگويي است براي هر کس تأسي جويد و انتسابي است عالي براي هر کس که بخواهد منتسب گردد، و محبوب ترين بندگان خداوند کسي است که از پيامبرش سرمشق گيرد و قدم جاي قدم او گذارد"

ولادت امام جعفر صادق(ع) :
امام جعفر صادق (ع) نيز در روز جمعه، ، هفدهم ربيع ‏الاول سال 83 قمري (به هنگام طلوع فجر و به روايتي در روز دوشنبه ) ديده به جهان گشود و عالم انساني را با انوار طيّبه خويش تابناک نمود. شيعيان و محبّان اهل بيت(ع)وي را به "صادق آل محمد(ص)" مي‏شناسند. زيرا آن حضرت، هرگز سخني جز راست و درست، چيزي نفرمود.
آن حضرت با تشکيل حوزه علميه و تعليم شاگردانش، تحول شگرفي در جهان اسلام و مذهب شيعه پديد آورد و جهانيان را با اسلام ناب محمدي (ص) و مکتب حيات بخش اهل بيت (ع) آشنا ساخت. به همين جهت، وي را پايه گذار مذهب "اماميه" دانسته و شعيان امامي اثناعشري را "شيعه جعفري" مي‏گويند.

امام جعفر صادق (ع) :
هر كه به يك زندگي ساده از خدا راضي باشد خدا هم به عمل اندك او راضي شود.
(اصول كافي ، ج 3 ، ص 207)

شعر اگر از تو نگوید، همه عصیان باشد
زنده در گور، غزلهای فراوان باشد

چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده

عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد

یا رسول الله!

بس که در هر نَفَست، جاذبه ی توحیدی است
ریگ هم در کف دستت به زبان می آید

:roz::goleroz::roz:[=arial black]میلاد با سعادت حضرت [=arial black]محمد[=arial black](ص)[=arial black] و امام [=arial black]جعفرصادق(ع)[=arial black] مبارک باد:goleroz::roz::goleroz:

امشب سخن ازجان جهان بایدگفت
توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت
در شـــــام ولادت دو قــطب عالم
تبریک به صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .


ای احمدیان به نام احمد صلوات:hamdel:

هر دم به هزار ساعت از دم صلوات:hamdel:

از نور محمدی دلم مسرور است:hamdel:

پیوسته بگو تو بر محمد صلوات :hamdel:

[="Purple"][/]


زيارت پيامبر اكرم :doa(1): كه بعد از هر نماز وارد شده


روايت شده به سند صحيح كه ابن اَبى نَصْر خدمت امام رضا عليه السلام عرض كرد كه بعد از نماز چگونه صلوات و سلام بر حضرت رسول‏ صلى الله عليه و آله بايد فرستاد؟

فرمود: بعد از هر نماز می گویی:


بسم الله الرّحمن الرّحیم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ‏

[=arial]سلام بر تو اى رسول خدا و رحمت خدا و برکاتش سلام بر تو اى محمد بن


عَبْدِاللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَاللَّهِ، اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکَ ‏یاحَبیبَ‏ اللَّهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا[=arial]

[=arial]عبدالله سلام بر تو اى برگزیده خدا سلام بر تو اى حبیب خدا سلام بر تو اى

صِفْوَةَاللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللَّهِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ، وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ مُحمَّدُ
[=arial]انتخاب شده خدا سلام بر تو اى امین (وحى) خدا گواهى دهم که تو پیامبر خدایى و گواهى دهم که تویى محمد

بْنُ ‏عَبْدِاللَّهِ،وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ، وَ جاهَدْتَ فى‏ سَبیلِ رَبِّکِ، وَ عَبَدْتَهُ حَتّى‏
[=arial]بن عبدالله و گواهى دهم که به راستى تو براى امتت خیرخواهى کردى و در راه پروردگارت جهاد کردى و او را پرستش کردى‏

اَتیکَ الْیَقینُ، فَجَزاکَ‏ اللَّهُ یا رَسُولَ‏ اللَّهِ، اَفْضَلَ‏ ما جَزى‏ نَبِیّاً عَنْ ‏اُمَّتِهِ، اَللّهُمَّ صَلِ‏ عَلى‏
[=arial]تا یقین (یعنى مرگ) به سراغت آمد پس پاداشت دهد خدا اى رسول خدا بهترین پاداشى که از طرف امتى به پیغمبرشان دهد خدایا درود فرست‏

مَحَمِّدٍ و آلِ‏ مُحَمِّدٍ،اَفْضَلَ‏ ما صَلَّیْتَ عَلى‏ اِبْراهِیمَ وَ آلِ اِبْراهیمَ،اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.
[=arial]بر محمد و آل محمد بهترین درودى که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادى که همانا تو بسیار ستوده و بزرگوارى.‏


بحار الانوار ج 83 ص 24 به نقل از قرب الأسناد

ميلاد رسول الرحمه صل الله عليه و اله و سلم و امام جعفر الصادق عليه السلام بر همگان مبارك باد

ميلاد رسول الرحمه صل الله عليه و اله و سلم و امام جعفر الصادق عليه السلام بر همگان مبارك باد