[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]ن[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]میدونم این چندمین جمعه بود
حساب زمانو ندارم بیا
[=microsoft sans serif]ر چند که ما بديم و پيمان شکنيم [=microsoft sans serif]
اي خوب بيا دوباره آقايي ک[=microsoft sans serif]ن
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]ک شب كه عشقت باز از دل در گذر شد [=microsoft sans serif]نام تـــو را بــــردم پـــیاپى تا ســحر شد [=microsoft sans serif]
تا صـــبحدم آن شب به یادت گریه كردم [=microsoft sans serif]هر قطــــره اشكم در پى تو در سفر ش[=microsoft sans serif]د
[=microsoft sans serif][=georgia][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]م[=microsoft sans serif]ن دلشكسته هر دم به اميد درنشستم
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] [=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]ن[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]سیم با صفاى نام تو یار
طراوت بخش این خشكیده لب هاس
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]ت
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]
د
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]ور از بهار روي تو بيبرگ ماندهام
بي برگ و بار مانده به دنيا چه ميکن
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]د[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]؟
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]
ت[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]و وعده ی خدایی و جاری است یاد تو
در خواهش مکرر هر ربنا هنو[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]ز[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]
ترسم بمیرم از غم هجران تو یابن الحسن (عج)
در آرزوی دیدن دوران تو یابن الحسن (عج)
روزی اگر چشمان من افتد بر روی ماه تو
این نیمه جان را می کنم قربان تو یابن الحسن (عج)
رفت رفت رفت پس کی بیرون خواهد رفت ؟
تو را قسم که بیا انتقام خوبان گیر ز کودکی به جوانی شدم کنون هم پیر
ر
ه دوروسفرسخت ومرا فرصت كوتاهبی توشـــه مــرا روز مــبادا نــگذار
یکلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ر
[=microsoft sans serif]وز ظهور اگر بدنم زير خاك بوديك فاتــحه بيا سر قبــرم نــثار ك[=microsoft sans serif]ن
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]ن[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]میدونم این چندمین جمعه بود
حساب زمانو ندارم بیا
هوای جهان سرد و طوفانیه
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]هتو میدونی این قصه طولانی
ه
[=microsoft sans serif]ر چند که ما بديم و پيمان شکنيم[=microsoft sans serif]
اي خوب بيا دوباره آقايي ک[=microsoft sans serif]ن [=microsoft sans serif]
زمین به سجده درآید زمان به خاک افتد
شب ظهور تو ای آخرین ستاره عدل
به پای بوس تو هفت آسمان به خاک افتد
د
[=microsoft sans serif]یــگر بــتاب از افـــق مــکه مــاه مــناین جاده های شب زده راغرق نور ک
[=microsoft sans serif]ن[=microsoft sans serif]
ن
[=microsoft sans serif]ازنينا! نفَسى اسبِ تجلّى زين كنكه زمين، گوش به زنگ ست و زمان، چشم به راه
آفتابا! دمى از ابر برون آ، كه بُوَد
[=microsoft sans serif]ه[=microsoft sans serif]بى تو منظومه امكان، نگران، چشم به را
صنما منتظر چهره ماهت هستم
دلم از شوق تو لبریز صفا شد امشب
به دل شب به تمنای نگاهت هستم
م
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]همان نگاهم شو، دریک شب رویاییبگشای به روی من، یک پنجره زیبایی
[=microsoft sans serif]فانوس نگاهم را آویخته ام بر در
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]ی[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]"[=microsoft sans serif]من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آی
ی
[=microsoft sans serif]ک شب كه عشقت باز از دل در گذر شد[=microsoft sans serif]نام تـــو را بــــردم پـــیاپى تا ســحر شد
[=microsoft sans serif]
تا صـــبحدم آن شب به یادت گریه كردم
[=microsoft sans serif]هر قطــــره اشكم در پى تو در سفر ش[=microsoft sans serif]د
د
[=microsoft sans serif]ر وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع[=microsoft sans serif]
روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چوشمع
اینکه تو با ما همرهی باور نکردیم
آقایی آن یار را دیدیم صدبار
اما مرام خویش را بهتر نکردیم
من کجا ودست گل چیدن کجا ای باغبان
ناله بلبل مرا این جا بزور آورده است
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
ه
[=microsoft sans serif]مه شب به کویت آیم به بهانه ی گداییکه مگر شبی ز رحمت به رخم دری گشای
[=microsoft sans serif]ی
[=microsoft sans serif]باعث شده تا صبح به یادش بنشینیم
ده قرن ز عمر پسر فاطمه(س) بگذشت
یک شب نشد از داغ فراغش بنشینیم!
[=microsoft sans serif]م[=microsoft sans serif]ن دلشكسته هر دم به اميد درنشستم
كه مگر عيان ببينم رخ دلشگای مهد
[=microsoft sans serif]یتصرف در یک بیت در وصف مولا:
من از آن حسن روز افزون یوسف می دانم***که این هجر از در عقل بیرون آرد ما را
اللهم عجل لولیک الفرج
از طلعت زیبای تو کی پرده برافتد
گر دیدن روی تو به مرگ است میسر
با شوق دهم جان که به رویت نظر افتد
د
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]لخسته از این غمی که در ریشه ماست[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]
در آرزوی فجر بهارت ، مهدی جا[=microsoft sans serif]ن
نكند منتظر مردن مایی ،آقا؟
منتظرهات بمیرند،میایی آق
ا ؟با اشاره ای پر از ترانه غرور کن
عقل را برای درک لحظه های انتظار
عاقبت تو آشنای جرعه ای شعور کن
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
طراوت بخش این خشكیده لب هاس
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]تدام ابلیس به من در همه جا نزدیک اس ت ...
تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم
در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم
بگذار خاک پای تو را توتیا کنم
مامنتظران وعده دیداریم
خورشید زلال روز آدینه توی
یتا جهان را به عدالتکده تبدیل کند
جمع ما منتظران را سراسر نقص است
آخر از پرده برون آید و تکمیل کند
د
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]ور از بهار روي تو بيبرگ ماندهامبي برگ و بار مانده به دنيا چه ميکن
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]د[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]؟[=BTraffic]در این کلاس ، عاطــــــفه معنــــــا نمیـدهد[=BTraffic]
[=BTraffic]اینـجا کـسی بـرای تـــــو برپـــــا نمیــــــده[=BTraffic]د[=BTraffic]
صدای پای تو آید، صدای آمدنت
بهار با تو بیاید به خانه ی دل ما
قدم به خانه ما نِه، صفای آمدنت
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]
ت[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]و وعده ی خدایی و جاری است یاد تو
در خواهش مکرر هر ربنا هنو[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]ز[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]
زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
راه هزار چاره گر از چار سو ببست
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر کرده باشد
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]دامن علقمه را عطر گل یاس یکی ست
[=microsoft sans serif]قمر بنی هاشمیان در همه ی ناس یکی ست
[=microsoft sans serif]سیر کردم عدد أبجد و دیدم به حساب
[=microsoft sans serif]نام زیبای أباصالح و عباس یکی ست
نمیباشد مرا چشمان بیدار
تو می دیدی مرا و غصه خوردی
مریضم من معاصی را خریدار
ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﻧﮕﺎﻫﺶ
ﻣﯽ ﮔﺰﺍﺭﺩ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺶ
لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
ما نوکر و ارباب تویی مهدی جان
نوکر رخ ارباب نبیند سخت است
تمام جسم و وجودم فداي ديدارش
چو تشنه اي به دل چشمه سار خواهم رفت
به رسم عشق و محبت ،چو عاشقي مجنون
به راه آمدنش جان نثار خواهم رفت
اگر تمام جهان هم بريد از عشقت
به انتظار تو من بي قرار خواهم رفت
بغض گلو گرفته پنهانی شما
بر شوره زار معصیتم گریه میکنی
جانم به فدای دیده ی نورانی شما
آ
قا دلـــت گرفته و چشـــمت بهــاری استاز دیده ی تو کوثر احســاس جــاری است
آقا به یـــاد فاطمه شــــوریده می شــوی
تآری اساس عشق به زهرا مداری اسـ
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح ظهر غروب شد نیامدی
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
از هر کسی می شنوم نا مکرر است
در آرزوی دیدن دوران تو یابن الحسن (عج)
روزی اگر چشمان من افتد بر روی ماه تو
این نیمه جان را می کنم قربان تو یابن الحسن (عج)
[=BTraffic]
که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی (عج)
[TD="class: b, align: justify"]کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
[TD="class: b, align: justify"]وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
ر
[=arial][=arial]ونقی بی گل خندان به چمن باز نماند[=arial] " یارب آن نوگل خندان به چمن باز رسا[=arial]ن[=arial]"