جمع بندی شبهه ای در آیه 24 سوره نساء - آیا قرآن تحریف شده است؟
تبهای اولیه
با نام و یاد دوست
سلام
پاسخ سوال فوق در تاپیک های زیر توسط کارشناس محترم ارائه شده است:
http://www.askdin.com/thread3018.html
http://www.askdin.com/thread18293.html
http://www.askdin.com/thread30233-2.html
و نیز این موضوع در اسک قرآن:
http://www.askquran.ir/thread11405.html
خواهشمندم تاپیک های فوق را به دقت مطالعه نمایید
اگر سوالی داشتید با پیام خصوصی اطلاع دهید.
در همین جا از کاربران محترم درخواست دارم قبل از ایجاد موضوع و طرح سوال ، حتما از گزینه جستجوی سایت استفاده کنند
تا اگر بحث مشابهی قبلا در سایت وجود داشت مطالعه کنند
و در صورتی که به پاسخ سوال خود نرسیدند نسبت به ایجاد موضوع جدید اقدام نمایند.
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید
آیه 24 سوره ی مبارکه نساء:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمً
ترجمه:
[=simplified arabic][=simplified arabic][=arial]و زنان شوهردار
حتی اگه زن راضی باشه هم به نظر من این کار درست نیست؟ لطفا توضییح مختصری در این باره بیاورید
سلام..
من اون تایپی هایی که دادین رو خوندم ولی باز به یک طرف قضیه هیچ اشاره نشده است و کل بحث ها ناقص می باشند!
توی تایپیک های مشابه فقط از مرد اسیر کننده و زن اسیر شده شوهر دار صحبت شده و متاسفانه حتی نامی از شوهر زن اسیر شده هیچ نامی نبرده شده است (که برای سایت بزرگ شما کمی افت دارد!)
بنده سوالم رو با یه مثال آغاز میکنم
فرض کنیم مثلا الان 1400 سال قبل در زمان یزدگرد سوم هست و من هم یک سرباز ایرانی هستم که دینم مسیحی یا زرتشتی هست و یک زن دارم و چند تا بچه!!
من رفتم به جنگ دشمنانم که به وطنم ایران بدون هیچ گونه دلیل منطقی و با اسم اسلام به کشورم حمله کرده اند.... من در اینجا از اسلام فقط چیزی رو که دیدم رو میفهمم (یعنی فقط قتل و غارت و کشتار و ناامنی آفریدن در ملل دیگر و به گفته خدایشان یک خدای خشن!!! و از اسلام واقعی هیچگونه آگاهی ندارم)
من تو این جنگ اسیر شدم یا فرار کردم (یکی از این دو مورد)
و همچنین زن من (که هم من اونو دوست دارم و هم اون منو دوست داره) نیز در جنگ اسیر شده است!
و الان است که یک عرب نیمه وحشی و نیمه انسان!! با اسم اسلام و اون حکم قرآن میخواد با زنم ازدواج کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اینجا فرض کنیم زن من خودش می خواد که با اون عرب ازدواج کنه یا اینکه اون عربه مجبورش میکنه که باهاش ازدواج کنه (دو حالت که بیشتر نیست)
سوال اول : این وسط پس من چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سوال دوم : آیا من حق ندارم مخالفت در این مورد مخالفت کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سوال سوم : در همون آیه قرآن به شوهر لقب کافر داده اند!!!!!!!!!! در حالی که من مسیحی یا زرتشتی و یکتا پرست هستم چرا قرآن به من لقب کافر داده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و به یک وحشی عرب که فقط اسمش مسلمان هست لقب مسلمان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جهنم و ضرر فرض کنیم اصلا اون مرد عرب آدم خیلی خوبی هست و مسلمان واقعی این وسط من چرا شدم کافر؟؟؟؟؟
سوال چهارم : بالفرش که اصلا من کافر و بی دین یا بت پرست باشم.. قرآن چگونه از من انتظار دارد که من مسلمان بشوم در حالی که من از اسلام در اون زمان فقط قتل و تجاوز و کشتار و غارت و یک خدای خشن رو میدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا قرآن در حق من ظلم کرده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟
سوال پنجم : به فرض که من یک مسیحی و زرتشتی نباشم و یک بی دین و کافر و بت پرست باشم و برخلاف سوال قبلی ام از حقیقت اسلام هم آگاه باشم چرا جدایی از زنم باید صورت بگیره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (اگه اسلام واقعی اینه پس من همین جا اعلام میکنم که باید تغییر دین بدم!!!!!! اگه هم که اسلام واقعی این نیست پس تحریف شده)
سوال ششم : جهنم و ضرر فرض کنیم این مساله که زن آدم مسلمون بشه و شوهرش مسلمون نشه طلاق خود به خود جاری میشه.. اینو قبول کنیم... من که مثلا تو این فرضیه مسیحی یا زرشتی مگه من کافر حساب میشم که در صورت مسلمان شدن زنم ، طلاق خود به خود جاری میشه؟
کجای اسلام گفته مسیحی ها ، یهودی ها و زرتشتی ها کافر محسوب میشن؟و اگه زنشون مسلمون بشه طلاق خود به خود جاری میشه؟!
سوال 7 : اگه زنم که اسیر شده مسلمون نشه باز هم اسیر کننده میتونه با زن غیر مسلمون من ازدواج کنه؟؟؟؟؟
خواهش میکنم به همه 7 سوال من جواب بدین!
با توجه به اینکه کاربر محترم اظهار داشتند که با مطالعه تاپیکهای مورد اشاره به پاسخ سوالات شان نرسیدند سوال به کارشناس مربوطه ارجاع داده می شود:
کارشناس بحث: استاد هدی
آیه 24 سوره ی مبارکه نساء:وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمً
بیشتر توجه بنده روی این قسمته: إِلاَّ مَا مَلَكَتْ (مگر آنها را كه مالك شده ايد) که تفسیر شده: از راه اسارت، یعنی اگر شوهر هم داشته باشند بر شوهر خود حرام شده و به عقد تصرف کننده در می آیند. کسی میتونه با استفاده از منابع موثق این قسمت آیه را تفسیر کنه؟
در اين زمينه و در تفسير اين آيه در ميان مفسران اختلاف نظر وجود دارد ، مرحوم علامه طباطبايي علاوه بر تفسير اين آيه كريمه ، به نقد تفسير ساير مفسران از اين آيه پرداخته اند . نظر شما را به تفسير مرحوم علامه طباطبايي از اين آيه جلب مي كنم :
"(الا ما ملكت ايمانكم ) در اين مقام خواهد بود كه حكم منعى كه در محصنات بود از كنيزان محصنه بردارد، يعنى بفرمايد زنانى كه ازدواج كرده اند، و يا بگو شوهر دارند، ازدواج با آنها حرام است به استثناى كنيزان كه در عين اينكه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به اين معنا كه صاحب كنيز كه او را شوهر داده مى تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد، و آنگاه خودش با او همخوابگى نموده، دوباره به شوهرش تحويل دهد، كه سنت هم بر اين معنا وارد شده است."(1 )
(1)- الميزان ، ذيل آيه 24 سوره مباركه نساء
سوال اول : این وسط پس من چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سوال دوم : آیا من حق ندارم مخالفت در این مورد مخالفت کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سوال سوم : در همون آیه قرآن به شوهر لقب کافر داده اند!!!!!!!!!! در حالی که من مسیحی یا زرتشتی و یکتا پرست هستم چرا قرآن به من لقب کافر داده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و به یک وحشی عرب که فقط اسمش مسلمان هست لقب مسلمان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جهنم و ضرر فرض کنیم اصلا اون مرد عرب آدم خیلی خوبی هست و مسلمان واقعی این وسط من چرا شدم کافر؟؟؟؟؟ سوال چهارم : بالفرش که اصلا من کافر و بی دین یا بت پرست باشم.. قرآن چگونه از من انتظار دارد که من مسلمان بشوم در حالی که من از اسلام در اون زمان فقط قتل و تجاوز و کشتار و غارت و یک خدای خشن رو میدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا قرآن در حق من ظلم کرده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟ سوال پنجم : به فرض که من یک مسیحی و زرتشتی نباشم و یک بی دین و کافر و بت پرست باشم و برخلاف سوال قبلی ام از حقیقت اسلام هم آگاه باشم چرا جدایی از زنم باید صورت بگیره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (اگه اسلام واقعی اینه پس من همین جا اعلام میکنم که باید تغییر دین بدم!!!!!! اگه هم که اسلام واقعی این نیست پس تحریف شده) سوال ششم : جهنم و ضرر فرض کنیم این مساله که زن آدم مسلمون بشه و شوهرش مسلمون نشه طلاق خود به خود جاری میشه.. اینو قبول کنیم... من که مثلا تو این فرضیه مسیحی یا زرشتی مگه من کافر حساب میشم که در صورت مسلمان شدن زنم ، طلاق خود به خود جاری میشه؟ سوال 7 : اگه زنم که اسیر شده مسلمون نشه باز هم اسیر کننده میتونه با زن غیر مسلمون من ازدواج کنه؟؟؟؟؟ خواهش میکنم به همه 7 سوال من جواب بدین!فرض کنیم مثلا الان 1400 سال قبل در زمان یزدگرد سوم هست و من هم یک سرباز ایرانی هستم که دینم مسیحی یا زرتشتی هست و یک زن دارم و چند تا بچه!!
من رفتم به جنگ دشمنانم که به وطنم ایران بدون هیچ گونه دلیل منطقی و با اسم اسلام به کشورم حمله کرده اند.... من در اینجا از اسلام فقط چیزی رو که دیدم رو میفهمم (یعنی فقط قتل و غارت و کشتار و ناامنی آفریدن در ملل دیگر و به گفته خدایشان یک خدای خشن!!! و از اسلام واقعی هیچگونه آگاهی ندارم)
من تو این جنگ اسیر شدم یا فرار کردم (یکی از این دو مورد)
و همچنین زن من (که هم من اونو دوست دارم و هم اون منو دوست داره) نیز در جنگ اسیر شده است!
و الان است که یک عرب نیمه وحشی و نیمه انسان!! با اسم اسلام و اون حکم قرآن میخواد با زنم ازدواج کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اینجا فرض کنیم زن من خودش می خواد که با اون عرب ازدواج کنه یا اینکه اون عربه مجبورش میکنه که باهاش ازدواج کنه (دو حالت که بیشتر نیست)
کجای اسلام گفته مسیحی ها ، یهودی ها و زرتشتی ها کافر محسوب میشن؟و اگه زنشون مسلمون بشه طلاق خود به خود جاری میشه؟!
و اما در پاسخ به ساير سوالات فرضي شما بايد عرض كنيم كه فقط كافي است احكام وارده در اين خصوص را بدانيد وخانواده و بالاخص همسرتان را مديريت بفرماييد تا از به خطر افتادن خانواده و نواميستان جلوگيري نماييد . با توجه به سوالات شما پاسختان ضمن چند نكته عرض مي شود :
- اين اسير گرفتن زنان كافر در جنگ ، محدود به زنان کافری است که در جنگ شرکت کرده اند يعني خانم گرامي شما آنقدر شجاعت و جسارت داشته كه مستقيما در ميدان جنگ حاضر شود – و لابد شما هم نتوانسته ايد ايشان را مديريت بفرماييد يا ايشان آنقدر كينه و حقد نسبت به مسلمانان داشته اند و مصمم در كشتن زنان و مردان مسلمان و آدم كشي و خونريزي از مسلمانان بوده اند كه از كنترل شما خارج بوده و يا بعكس شما ايشان را تشويق و وادار به مشاركت در جبهه نبرد مستقيم فرموده ايد– لذا اين احكام اسير گيري زن در جنگ كه بعدش مي شود كنيز و ساير احكام كه براي شما سوال برانگيز است مربوط به زني است كه در جنگ و جبهه ي مستقيم شركت كرده و اسير شده است نه زني از كفار و ....كه در پشت جبهه در شهر و قبيله و خانه اش است.
- دراسلام اسارت اين زنان به منزله ي «طلاق» از همسرشان است و بعد از اتمام مدت عده اي كه به آن استبرا مي گويند، مي شود با آنان ازدواج كرد يا اينكه مانند يک كنيز با آنان رفتار نمود، به عبارت ديگر زنان شوهردارى كه در اسارت مسلمانان قرار مى گيرند، رابطه آن ها به مجرد اسارت با شوهران شان قطع مي شود و در رديف زنان بدون شوهر قرار مي گيرند.
3.حتي در صورتي كه همسر جنگجوي شما در جنگ بدست مسلمانان اسير شود ، شما مي توانيد فديه او را بدهيد و او را باز پس گيريد . زيرا يكي از احكامي كه در قرآن كريم نسبت به اسرا بيان شده مساله ي" فديه "و "من" است :
... إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء...(محمد/4)
... چون آنان را [در كشتار] از پاى درآورديد پس [اسيران را] استوار در بند كشيد سپس يا [بر آنان] منت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد]....
يعني مسلمانان مي توانند اسراي جنگي را در قبال دريافت فديه آزاد كنند و يا حتي بدون دريافت فديه ، بر آنان منت گذاشته و آزادشان نمايند .
اما اگر هيچ يك از اين اقدامات توسط شما صورت نگيرد ، همسر جنگجوي شما كه در ميدان جنگ و در حال حرب اسير شده است به عنوان اسير جنگي تلقي شده و احكام كنيز بر او بار خواهد شد زيرا مسلمانان يكي از چهارراهكار ذيل را با همسر جنگجوي شما مي توانند در پيش بگيرند :
- بدون هيچ اقدامي آنان را به محيط زندگي قبليشان بازگردانند كه با توجه به اينكه اين زن در وسط معركه جنگ دستگير شده و قصد كشتن مسلمانان را داشته ، چنين كاري تقويت جبهه دشمن است و غير معقول .
- او را بدون شوهر و سرپرست در جامعه مسلمانان رها كنند .
- رابطه او با همسر قبلي اش قطع شود و زندگي جديدي را آغاز كند .
- او را بكشند .
اما فراموش نفرماييد حكم موجود در آيه 24 سوره مباركه نساء چندان ارتباطي با سوالات و فرضيات شما نداشت ، آن آيه بنا به تفسير مرحوم استاد علامه طباطبايي حكم ديگري را در خصوص كنيزان شوهر دار بيان مي فرمايد .
[="][QUOTE[="]=هدی;596495]در اين زمينه و در تفسير اين آيه در ميان مفسران اختلاف نظر وجود دارد ، مرحوم علامه طباطبايي علاوه بر تفسير اين آيه كريمه ، به نقد تفسير ساير مفسران از اين آيه پرداخته اند . نظر شما را به تفسير مرحوم علامه طباطبايي از اين آيه جلب مي كنم :[="]
[="]"([/B[="]]الا ما ملكت ايمانكم [="]) [/B[="]]در اين مقام خواهد بود كه حكم منعى كه در محصنات بود از كنيزان محصنه بردارد، يعنى بفرمايد زنانى كه ازدواج كرده اند، و يا بگو شوهر دارند، ازدواج با آنها حرام است به استثناى كنيزان كه در عين اينكه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به اين معنا كه صاحب كنيز كه او را شوهر داده مى تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد، و آنگاه خودش با او همخوابگى نموده، دوباره به شوهرش تحويل دهد، كه سنت هم بر اين معنا وارد شده است."(1 )[="]
[="]
[="](1)- الميزان ، ذيل آيه 24 سوره مباركه نساء[/QUOTE[="]][="]
[="]
[="]آقا یعنی چی که با کنیزش هم خوابگی کنه بعد تحویل شوهرش بده؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!:Moteajeb!::Gig[="]: آیا اسلام واقعا چنین چیزی میگه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! [="]
[="][QUOTE[="]=هدی;596512][=113[="]][="]
[="]
[="]و اما در پاسخ به ساير سوالات فرضي شما بايد عرض كنيم كه فقط كافي است احكام وارده در اين خصوص را بدانيد وخانواده و بالاخص همسرتان را مديريت بفرماييد تا از به خطر افتادن خانواده و نواميستان جلوگيري نماييد . با توجه به سوالات شما پاسختان ضمن چند نكته عرض مي شود :[="]
[="][/[="]]
[="][=1[="]]
[="]
[="][/QUOTE[="]]
[="]
[="]من فکر میکردم که تو این سایت بزرگ فقط پاسخگویی به نام رضا متعصبی و یک طرفه قضاوت میکنه ولی با دیدن پاسخ های شما نظرم عوض شد!![="]
[="]یعنی چی که همسر شما آنقدر كينه و حقد نسبت به مسلمانان داشته اند و مصمم در كشتن زنان و مردان مسلمان و آدم كشي و خونريزي از مسلمانان بوده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:Narahat::Narahat[="]:
[="]
[="]توی این فرضیه و مثال من عمر بن خطاب (لعنت الله) بدون هیچ دلیل و دشمنی با ایران به ایران حمله کرده و آن ها هستند تجاوز گر هستند من و همسرم هم از اسلام فقط جنگ و قتل و غارت و خون و یک خدای خشن را می دانیم و از اسلام واقعی به دلیل رفتار غیر انسانه و حملات وحشیانه خلفای سه گانه که با نام اسلام شروع شده بی آگاهیم.... تو این فرضیه شاید اگه ما از اسلام واقعی و راستین آگاه بودیم به اختیار خودمون مسلمون میشدیم ولی در این فرضیه هیچ ایرانی از حقیقت اسلام آگاه نیست و اسلام رو به دلیل حملات وحشیانه خلفای سه گانه دین جنگ و خون میدونیم[="]
[="]من و همسرم در این فرضیه فقط از وطن خویش دفاع میکنیم باز اگه همسر من فقط به خاطر دفاع از سرزمین هزاران ساله ش اسیر بشه ،باز از نظر اسلام اسیر کننده میتوه با همسرم ازدواج کنه یا نه؟؟؟:Gig[="]:[="]
[="]
[="]سوال دومم اینجاست که به فرض محال همسر و بچه های من تو شهر و تو خونه زندگی میکنند و فقط من مرد هستم که تو جنگ شرکت مینم و ما در جنگ از اعراب مسلمان شکست میخوریم و اعراب شهر را فتح میکنند و زن و بچه های من و سایر مردم رو به اسارت می برند آیا باز هم اسلام اجازه ازواج با همسر من و سایر همسران مردان ایرانی رو میده یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!![="]
[="]سوال سوم من این است که چرا من مسیحی یا زرتشتی یا یهودی که یکتا پرست هستم باید از نظر قرآن و اسلام و از نظر شما کارشناس محترم یک کافر و بی دین قلمداد بشوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و از نظر قرآن غارت اموال و زن منی که یکتا پرست هستم ولی مسلمان نیستم چرا باید از نظر قرآن مشکلی نداشته باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا به فرض که من بی دین و کافر باشم و خدا رو نشناسم باز هم نباید اموال و زن من بعد از جنگ یا در حین جنگ غارت بشود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا این از نظر اسلام واقعی مشکل نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ قرآنی که همچین کاری رو جایز میدونه و تو سوره ها و آیات بعدی خودش میگه لا اکراه فی الدین (هیچ اجباری در دین نیست) تناقص فاحشی داره؟؟؟؟؟؟؟؟ سوال من اینه که آیا واقعا قرآن تحریف نشده؟؟؟؟؟ اگه نه پس چرا تناقضاتی توش دیده میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[="] [/]
QUOTE[="]=هدی;596516]3.حتي در صورتي كه همسر جنگجوي شما در جنگ بدست مسلمانان اسير شود ، شما مي توانيد فديه او را بدهيد و او را باز پس گيريد . زيرا يكي از احكامي كه در قرآن كريم نسبت به اسرا بيان شده مساله ي" فديه "و "من" است :[="]
[="]... إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء...(محمد/4)[="]
[="]... چون آنان را [در كشتار] از پاى درآورديد پس [اسيران را] استوار در بند كشيد سپس يا [بر آنان] منت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد]....[="]
[="]يعني مسلمانان مي توانند اسراي جنگي را در قبال دريافت فديه آزاد كنند و يا حتي بدون دريافت فديه ، بر آنان منت گذاشته و آزادشان نمايند .[="]
[="]اما اگر هيچ يك از اين اقدامات توسط شما صورت نگيرد ، همسر جنگجوي شما كه در ميدان جنگ و در حال حرب اسير شده است به عنوان اسير جنگي تلقي شده و احكام كنيز بر او بار خواهد شد زيرا مسلمانان يكي از چهارراهكار ذيل را با همسر جنگجوي شما مي توانند در پيش بگيرند :[="]
[="]
[="] بدون هيچ اقدامي آنان را به محيط زندگي قبليشان بازگردانند كه با توجه به اينكه اين زن در وسط معركه جنگ دستگير شده و قصد كشتن مسلمانان را داشته ، چنين كاري تقويت جبهه دشمن است و غير معقول .[="]
[="] او را بدون شوهر و سرپرست در جامعه مسلمانان رها كنند .[="]
[="] رابطه او با همسر قبلي اش قطع شود و زندگي جديدي را آغاز كند .[="]
[="] او را بكشند .[="]
[="]
[="]بنظر مي رسد مناسب ترين و منطقي ترين انتخاب ، گزينه 3 باشد .[="]
[="]اما فراموش نفرماييد حكم موجود در آيه 24 سوره مباركه نساء چندان ارتباطي با سوالات و فرضيات شما نداشت ، آن آيه بنا به تفسير مرحوم استاد علامه طباطبايي حكم ديگري را در خصوص كنيزان شوهر دار بيان مي فرمايد .[="]
[="][/QUOTE[="]]
[="]
[="]من این جمله رو که این جدایی و اسیر شدن رو قرآن به معنای طلاق در نظر میگیره رو از خیلی جا ها که یکی ش همین سایت هست شنیدم ولی واقعا نمیتونم این رو درک کنم[="]
[="]سوال چهارم من اینه که چرا و به خاطر چه چیزی اسلام اینگونه میگوید؟؟؟؟؟؟ بابا جان من نمیخوام زنمو طلاق بدم مگه زوررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه من پول فدیه نداشته باشم بدم باید برم بمیرم؟؟؟؟ چرا منی که پول فدیه دادن ندارم باید بین همسرم طلاق برقرار بشه؟؟؟؟؟؟؟ فرض کنیم من پول فدیه دارم خیلی هم خوبشه دارم میام به عربستان تا زن اسیرمو پیدا کنم تو وسط راه چهار تا عرب میان منو هم اسیر میکنن و من نمیتونم همسرمو ببینم یا اگه من اصلا تونستم همسرمو ببینم و پول فدیه رو به اسیر کننده بدم ولی اسیر کننده قبول نکنه و همسرمو بهم پس نده اونموقع من چه خاکی تو سرم بریزم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[="]
[="]
[="]
[="]سوال پنجم من این است که اگر هر دومون یعنی هم من و هم زنم تو جنگ اسیر بشیم این بار هم اسیر کننده زنم میتونه باهاش ازدواج کنه؟؟؟؟ ینبار که من هم در کنار زنم اسیر شدم و نباید حکم طلاق جاری بشه آیا باز هم در این صورت اسیر کننده حق این رو داره که منی که کنار زنم هستم رو بخواد باهاش ازواج کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا میتونه باهاش همخوابه بشه و بعدش زنمو تحویل خودم بده؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:Ghamgin[="]:[="]
[="]
[="]
[="]
[="]نقل قول : [="]
[="]بدون هيچ اقدامي آنان را به محيط زندگي قبليشان بازگردانند كه با توجه به اينكه اين زن در وسط معركه جنگ دستگير شده و قصد كشتن مسلمانان را داشته ، چنين كاري تقويت جبهه دشمن است و غير معقول . [="]
[="]
[="]در این جنگ اعراب دشمن ما هستند نه ما دشمن اعراب ما هیچ خصومتی با اعراب نداریم و فقط از اونها میخوایم که دست از سر ما بکشن و ولمون کنن و با زور نخوان مسلمونمون کنن! ما در این فرضیه به هیچ عنوان دشمن اعراب مسلمان نیستیم ما فقط خواستار صلح هستیم و به هیچ عنوان نمیخواین سرزمین اعراب رو فتح کنیم بلکه اون ها همچین چیزی رو میخوان!!! سوال ششمم اینه که پس با این وجود چرا فرد اسیر کننده نباید زنمو بهم تحویل نده؟؟؟؟؟؟؟[="]
[="]
[="]موفق باشین.. ببخشین اگه یه کمی زیاد شد منتظرم تمام 6 تا سوالمو پاسخ بدین!
چرا جواب من رو نمیدین؟
آیا یادتون رفته؟
سلام
اگر شما در این جنگ پیروز میشدید چه میکردید ایا بنظر شما شکافتن کتف و کار کشیدن از انان در کشتیهای جنگی چون شاپور ذوالکتاف کار جالبیست ؟
اين اسير گرفتن زنان كافر در جنگ ، محدود به زنان کافری است که در جنگ شرکت کرده اند يعني خانم گرامي شما آنقدر شجاعت و جسارت داشته كه مستقيما در ميدان جنگ حاضر شود – و لابد شما هم نتوانسته ايد ايشان را مديريت بفرماييد يا ايشان آنقدر كينه و حقد نسبت به مسلمانان داشته اند و مصمم در كشتن زنان و مردان مسلمان و آدم كشي و خونريزي از مسلمانان بوده اند كه از كنترل شما خارج بوده و يا بعكس شما ايشان را تشويق و وادار به مشاركت در جبهه نبرد مستقيم فرموده ايد– لذا اين احكام اسير گيري زن در جنگ كه بعدش مي شود كنيز و ساير احكام كه براي شما سوال برانگيز است مربوط به زني است كه در جنگ و جبهه ي مستقيم شركت كرده و اسير شده است نه زني از كفار و ....كه در پشت جبهه در شهر و قبيله و خانه اش است.
سلام
از كجا شما مي فرمايي اين حكم محدود به زناني است كه در جنگ شركت داشته اند؟؟؟ در غزوه خيبر و ازدواج پيامبر با ام سلمه !!!!!
فتا جان سوال شما هیچ گونه ربطی به موضوع بحث ما نداره..
و شروع کنده خود اعراب هستند
حتی در زمان شاپور هم شروع کننده خود اعراب بودند
شانه سوراخ کردن شاپور 100 ها برابر نه بلکه هزاران برابر نه بلکه میلیون ها و نه بلکه میلیارد ها برابر بهتر از گردن زدن 70 هزار ایرانی در یک روز ، کشتن همه مردم شهر گرگان (اعم از بچه ها و زنان و کودکان و پیر ها و نظامی ها و غیر نظامی ها) ، آوراه کردن کیلیون ها انسان بیگناه و به بردگی بردن 100 ها هزار مردم بی گناه است
البته این که شاپور دوم بزرگ شانه های اعراب رو سوراخ میکرده مورد تردید است و به احتمال زیاد درست نیست.. گرچه من امیدوارم درست باشه
باز هم میگم این سوال شما هیچ گونه (تاکیید میکنم هیچگونه ربطی) به بحث ما نداشت و در زمان شاپور دوم هم شروع کننده جنگ خود نیمه وحشی ها بودند
در زمان شاپور دوم هم شروع کننده جنگ خود نیمه وحشی ها بودند
اگر این تعابیر خود برتر بینانه را نداشتید ، در بحث همسو با شما نظر میدادم. چون به نظرم تا اینجا پاسخ های کارشناسان قانع کننده نبود. متاسفانه شما هم به جای آنکه پاسخ های کارشناسان را نقد کنید ، فقط با تعصب و مقداری هم خشم دارید نظراتی پراکنده قرار میدهید و البته در مواردی مثل همین نقل قولی که از شما کردم ، همراه با توهین
فتا جان سوال شما هیچ گونه ربطی به موضوع بحث ما نداره..
و شروع کنده خود اعراب هستندحتی در زمان شاپور هم شروع کننده خود اعراب بودند
شانه سوراخ کردن شاپور 100 ها برابر نه بلکه هزاران برابر نه بلکه میلیون ها و نه بلکه میلیارد ها برابر بهتر از گردن زدن 70 هزار ایرانی در یک روز ، کشتن همه مردم شهر گرگان (اعم از بچه ها و زنان و کودکان و پیر ها و نظامی ها و غیر نظامی ها) ، آوراه کردن کیلیون ها انسان بیگناه و به بردگی بردن 100 ها هزار مردم بی گناه استالبته این که شاپور دوم بزرگ شانه های اعراب رو سوراخ میکرده مورد تردید است و به احتمال زیاد درست نیست.. گرچه من امیدوارم درست باشه
باز هم میگم این سوال شما هیچ گونه (تاکیید میکنم هیچگونه ربطی) به بحث ما نداشت و در زمان شاپور دوم هم شروع کننده جنگ خود نیمه وحشی ها بودند
البته این شما نیستید که بگوئید این مطلب با موضوع بحث ارتباطی دارد یا ندارد کارشناسان هستند و اگر این مطلب شما درست باشد تذکر لازم را میدهند
اما این مطالب فاشیستی شما مدرک میخواهد لطفاً مستندات خود را ارائه فرمایید .
اما شاپور ذوالاکتاف از نامش مشخص است و اینکه به اسارت گرفتن زنان طرف جنگ بهتر است یا سوراخ کردن کتف و گذراندن طناب از ان را باید از انسانها وارسته پرسید نه از نژاد پرستان که نژاد پرستی از دین اسلام خارج است. که قران کریم بارها اعراب نفهم را نفی نموده است .
وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِیؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِینَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَیصِیبُ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
«التوبة/90»
الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا یعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ
«التوبة/97»
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یتَّخِذُ مَا ینْفِقُ مَغْرَمًا وَیتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
«التوبة/98»
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَیتَّخِذُ مَا ینْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَیدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
«التوبة/99»
وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَینِ ثُمَّ یرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِیمٍ
«التوبة/101»
مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ یتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا یرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا یصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یطَئُونَ مَوْطِئًا یغِیظُ الْكُفَّارَ وَلَا ینَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا یضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ
«التوبة/120»
یحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ یذْهَبُوا وَإِنْ یأْتِ الْأَحْزَابُ یوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ یسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِیكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِیلًا
«الأحزاب/20»
سَیقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا یقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَیسَ فِی قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ یمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَیئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا
«الفتح/11»
قُلْ لِلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِیعُوا یؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّیتُمْ مِنْ قَبْلُ یعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِیمًا
«الفتح/16»
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَیئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
«الحجرات/14»
اما شاپور ذوالاکتاف از نامش مشخص است و اینکه به اسارت گرفتن زنان طرف جنگ بهتر است یا سوراخ کردن کتف و گذراندن طناب از ان را باید از انسانها وارسته پرسید نه از نژاد پرستان که نژاد پرستی از دین اسلام خارج است. که قران کریم بارها اعراب نفهم را نفی نموده است .
به نظر شما چطور بود بخاطر تجاوزشون به کشور بهشون جایزه بده و بگه بازم بهمون سر بزنید!!!؟؟ یا بیاد کشورو دو دستی تقدیمشون کنه!؟:|
پادشاهی که دشمنای متجاوزشو تنبیه نکنه، خودش تنبیه میشه!!
حتی در زمان شاپور هم شروع کننده خود اعراب بودند
شاپور ذوالاکتاف از نامش مشخص است
پادشاهی که دشمنای متجاوزشو تنبیه نکنه، خودش تنبیه میشه!!
بحث كاملاً از مسير خودش منحرف شده
موضوع تاپيك چه ارتباطي به پادشاهان دارد؟!!!
درمورد اين بحث بي ارتباط ، نهايتاً اين باشد كه جناب فتا درست بفرمايند. پاسخش يك جمله است:
شاهپور انسان بدي بوده و كار بسيار زشت و سخيفي انجام داده
خب؟ آيا الان موضوع تاپيك حل شد؟
[="Tahoma"][="Navy"] وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمً ترجمه: [=simplified arabic][=simplified arabic][=arial]و زنان شوهردار آیه 24 سوره ی مبارکه نساء:
حتی اگه زن راضی باشه هم به نظر من این کار درست نیست؟ لطفا توضییح مختصری در این باره بیاورید
سلام
ظاهر آیه نشون میده که مالکیت مجوز جمیع تصرفات ممکن از زن مملوک است لذا مساله جنسی استثناء نمیشود همانطور که آزادی اش نشد
در مقابل باید به تعالیمی که درصدد رفع تدریجی مملوکیت اینهاست نیز توجه داشت
یا علیم
من پاسخ های کارشناسان عزیز رو خوندم و واقعا قانع نشدم...
درسته حمله به ایران فواید زیادی برای ایرانیان در ادامه داشته اما خود حمله خیلی به ایران و ایرانی ضرر زده و اونهارو عقب رونده...
میتونیم بگیم این غارت اموال و ناموس و کشت و کشتار ربطی به خود اسلام نداره و این مجریان امر بودن که این وحشی گریهارو کردن...اما باز هم این قضیه به غارت بردن ناموس که میشه یه قسمت دیگری از حقوق زنان در اسلام باز هم جای بحث داره...امیدوارم کارشناسان عزیز یه جوابی براش بدن که ما هم یه چیزی تو بحثا دستمون باشه...
[="Navy"]سلام
ازدواج با زنان همسر دار در شرع مقدس اسلام حرام است. از این دسته فقط زنان اسیر شده، با شرایطی مثتثنا هستند.
خداوند متعال نکاح زن اسیر شده از کفار را براى مسلمانان بعد از برائت و طاهر بودن رحمش از شوهر اولش حلال فرموده است به شرط اینکه بین آن زن و شوهر کافرش اختلاف مکان باشد و اگر آن زن و شوهر هر دو با هم اسیر شوند براى غیر شوهرش حلال نخواهد بود. این حکم فقط درباره زنان کفار است و در جنگ میان دو ملتی که مسلمان باشند این حکم جاری نمی شود . اگر چه یکی از آنان ظالم و متجاوز باشد.
در باره دلایل و فلسفه حلیت روابط زناشویی با زنان اسیر می توان گفت: حلال شدن زنان اسیر بر اساس یک واقعیت حاکم بر جوامع آن روزی بوده است؛ زیرا از سویی اگر زنان اسیر آزاد می شدند، تقویت جبهه دشمن را در پی داشت و از سویی دیگر زندانی و حبس کردن آن ها هم روش درستی نبود. کار کشیدن از آن ها در معادن و مزارع، بدون این که از حق استفاده از غرایز جنسی برخوردار باشند عواقب خطرناکی از جمله رواج فحشا در بین آن ها را به دنبال داشت. از طرفی وجود جمعیتی عظیم در جامعه بدون این که عضوی از جامعه شناخته شوند، خود تبعات منفی در جامعه به همراه خواهد آورد از جمله این می توانستند منشأ نسلی ناپاک در جامعه شوند، گذشته از آن در مقابل ارزش های فکری و عقیدتی جامعه موضع گیری نمایند و...؛ به تعبیری واضح آن ها نماینده فکر و باور دشمن خواهند شد و عملا در جامعه جمعیتی به وجود خواهد آمد که هیچ تناسبی با ارزش های پذیرفته شده جامعه نخواهند داشت اما اسلام با طرح رسمیت بخشیدن به داشتن روابط زناشویی با آن ها با شرایط خاص به همه این تبعات منفی پایان داد و آن ها را از این طریق در جامعه اسلامی هضم کرد.[/]
عرض سلام خدمت دوست و برادر عزیزم جناب "ملاصدرا"
بزرگوار ، برخی از دلایل شما را پذیرفتم. مثل این:
به شرط اینکه بین آن زن و شوهر کافرش اختلاف مکان باشد و اگر آن زن و شوهر هر دو با هم اسیر شوند براى غیر شوهرش حلال نخواهد بود
ولی با احترام ، بیشتر دلایلی که ارائه فرمودید قانع کننده نیستند
چند مورد از آنها را عرض میکنم و دلیل رد خودم را نیز بیان میکنم
فرمودید:این حکم فقط درباره زنان کفار است
سپس فرمودید:
کار کشیدن از آن ها در معادن و مزارع ، بدون این که از حق استفاده از غرایز جنسی برخوردار باشند عواقب خطرناکی از جمله رواج فحشا در بین آن ها را به دنبال داشت
1 - آیا اگر زنان مسلمان یا اهل کتاب اسیر میشدند ، خطر به گناه افتادن و رواج فحشا برای آنان قابل تصور نیست؟ آیا آنها نیاز جنسی ندارند؟ با این حساب باید گفت این حکم نسبت به اهل دین ظالمانه تر است! چون میتوان گفت خداوند نیاز جنسی زنان اسیرِ کفار و راه جلوگیری از فحشای آنان را درنظر گرفته ، ولی نیاز جنسی زنان اسیرِ دیندار و راه جلوگیری از آن را خیر!
2 - نیاز جنسی در هر دو جنس زن و مرد وجود دارد و میتوان گفت حتی در مرد بیشتر (یا بهتر است بگوییم تحریک پذیر تر)
آیا اگر مردان هم از کفار اسیر میشدند ، برای جلوگیری از گناه و رواج فحشا و موارد دیگری که فرمودید ، مثل ایجاد دو دستگی ، زنان مسلمان را به ازداج آنان در میاوردند؟
3 - یکی از آموزه های اسلام ، وفاداری و نجابت است. حال تصور کنید زنی از کفار که شوهر هم دارد اسیر میشود و به او گفته میشود: با وجود اینکه شوهر داری ، میتوانی با مرد دیگری ازدواج کنی!
آیا این کار ، خود آموزش خیانت و بی وفایی به زن نیست؟ آیا مزهء آن زیر دندان زن نمیرود و بعدها هم هوس مرد دیگری غیر از آن شوهر مسلمان را کند؟
پادشاهی که دشمنای متجاوزشو تنبیه نکنه، خودش تنبیه میشه!!
سلام
خوب این تنبیه میتونه سوراخ کردن کتفهای انان باشه یا تصاحب اموال و زنانشان حال باید دید کدام معقول تر است !
بحث كاملاً از مسير خودش منحرف شدهموضوع تاپيك چه ارتباطي به پادشاهان دارد؟!!!
درمورد اين بحث بي ارتباط ، نهايتاً اين باشد كه جناب فتا درست بفرمايند. پاسخش يك جمله است:
شاهپور انسان بدي بوده و كار بسيار زشت و سخيفي انجام داده
خب؟ آيا الان موضوع تاپيك حل شد؟
سلام
اگر دقت بفرمایید سئوال بر سر چرائی است نه چگونگی و شما چرائی را رها کرده و بر سر چگونگی بحث مینمایید سائل میگوید چرا باید زنان در مالکیت غالب در جنگ در ایند نه اینکه چگونه در مالکیت غالب در میایند لذا پاسخ باید حول چرائی باشد یعنی یکی میپرسد چرا شاپور کتفهای اسرا را سوراخ کرد دیگری توجیه میکند چون انان متجاوز بودند یعنی ساسانیان کشور پهناور خود را از طریق تعارف همسایگان بدست اورده بودند .
سلام
اگر دقت بفرمایید سئوال بر سر چرائی است نه چگونگی و شما چرائی را رها کرده و بر سر چگونگی بحث مینمایید سائل میگوید چرا باید زنان در مالکیت غالب در جنگ در ایند نه اینکه چگونه در مالکیت غالب در میایند لذا پاسخ باید حول چرائی باشد یعنی یکی میپرسد چرا شاپور کتفهای اسرا را سوراخ کرد دیگری توجیه میکند چون انان متجاوز بودند یعنی ساسانیان کشور پهناور خود را از طریق تعارف همسایگان بدست اورده بودند
سلام برادر
خیلی در اصل بحث تفاوتی نمیکند چون به هر حال وقتی چرایی را بخواهیم توضیح بدهیم نیاز خواهد بود تا چگونگی هم توضیح داده شود تا بتوان تفسیر درستی از چرایی ارائه داد
ضمن اینکه حتی با فرض قراردادن اینکه فقط باید دنبال چرایی باشیم ، باز هم بحث این چرایی ، ارتباطی با شاهان دیگر ندارد. چون با درنظر گرفتن چرایی موضوع ، مسئله به این شکل خواهد شد:
چرا اسلام حکمی دارد که.........
می بینید که باز هم خطاب به اسلام است و سایر بحث ها حاشیه هستند. البته قبول دارم که شروع کنندهء تاپیک خودشان مقصر هستند چون بجای پرسش درمورد اصل موضوع ، مصداق مطرح کردند. آن هم همراه با تعصب و چاشنی خشم که بنده هم چند پست قبل همین اشاره را به خود ایشان داشتم. لذا طبیعی بود که دیگرانی مثل شما هم مصداقی پاسخ ایشان را بدهید
در هر حال به نظرم اگر بحث به اصل خودش برگردد (از جانب دو طرف) بهتر میشود گفتگو کرد
جناب علی 74
آیا نعوذ بالله خداوند فرموده اند که با زنان اسیر زنا کنید یا فرموده اند که با آنها ازدواج کنید. یکی از شرایط ازدواج با زنان این است که چهار ماه و ده روز صبر کنند تا مشخص شود که آیا آنها از شوهر قبلی خود دارای فرزند هستند یا نه. خداوند فرموده اند که اسیران را یا آزاد کنید و یا در قبال فدیه آنها را آزاد کتید و در این مدت زمان حداقل چهار ماهه شوهر خانم اسیر فرصت دارد تا نسبت به آزادی وی اقدام کند و ضمنا آیه در این خصوص ساکت است که آیا مشخص است که شوهر این خانم اسیر زنده است یا مرده و یا مشخص نیست. گفته می شود که مادران چهار نفر از امامان شیعه کنیز بوده اند. شما بلایایی را که سربها بر سر زنان مسلمان بوسنی آوردند را حتما شنیده اید. آیا اگر می شنیدید که سربها پس از اسارت زنان مسلمان ولو شوهردار با آنها ازدواج کرده اند چه احساسی می داشتید؟
آیا نعوذ بالله خداوند فرموده اند که با زنان اسیر زنا کنید یا فرموده اند که با آنها ازدواج کنید. یکی از شرایط ازدواج با زنان این است که چهار ماه و ده روز صبر کنند تا مشخص شود که آیا آنها از شوهر قبلی خود دارای فرزند هستند یا نه. خداوند فرموده اند که اسیران را یا آزاد کنید و یا در قبال فدیه آنها را آزاد کتید و در این مدت زمان حداقل چهار ماهه شوهر خانم اسیر فرصت دارد تا نسبت به آزادی وی اقدام کند و ضمنا آیه در این خصوص ساکت است که آیا مشخص است که شوهر این خانم اسیر زنده است یا مرده و یا مشخص نیست. گفته می شود که مادران چهار نفر از امامان شیعه کنیز بوده اند. شما بلایایی را که سربها بر سر زنان مسلمان بوسنی آوردند را حتما شنیده اید. آیا اگر می شنیدید که سربها پس از اسارت زنان مسلمان ولو شوهردار با آنها ازدواج کرده اند چه احساسی می داشتید؟
سلام
البته مخاطب شما گویا جناب "علی74" بود (نمیدانم چرا کسی پاسخ سوال های مرا نمیدهد :Gig:)
اگر مشکلی ندارید بنده پاسخی خدمت شما عرض کنم
سلامخوب این تنبیه میتونه سوراخ کردن کتفهای انان باشه یا تصاحب اموال و زنانشان حال باید دید کدام معقول تر است !
اگه تجاوز کرده باشن بله!! ولی نه اینکه خودشون حمله کنن و بعد بخاطر دفاع از ناموس و وطنشون تنبیه شون کنن!!! این با هیچ منطقی سازگار نیست!!
با سلام و عرض ادب
تشكر مي كنم از مشاركت كاربران بزرگوار
بنده چند بار به تاپيك سر زدم و سوالات كاربران بزرگوار را ملاحظه نمودم نمي دانم مشكل از سيستم من است يا از اينترنت كه دائما ديس كانكت مي شوم و حتي براي رفرش يك صفحه بايد چند دقيقه وقت بگذارم . بهر حال ساير تاپيكهاي بنده هم به دليل مشكل موجود بي پاسخ مانده اند .لذا از شما بزرگواران درخواست ميكنم كمي تامل بفرماييد مشكل من حل بشود تا بتوانم درخدمتتان باشم ، ارسال پستهاي پشت سر هم و غالبا خارج از موضوع تاپيك ، كمكي به بحث ما نمي كند و صرفا تاپيك را سنگين مي كند .لذا از ارسال پست خودداري بفرماييد تا من بتوانم به تمامي سوالات پاسخ دهم . البته نمي دانم همين نوشته و پست من ارسال خواهد شد يا خير .
از همكاري شما تشكر مي كنم
اگه تجاوز کرده باشن بله!! ولی نه اینکه خودشون حمله کنن و بعد بخاطر دفاع از ناموس و وطنشون تنبیه شون کنن!!! این با هیچ منطقی سازگار نیست!!
سلام
در تاپیک دیگر این را توضیح دادم یعنی شما میفرمایید ساسانیان کشور پهنارشان را از طریق تعارف همسایگان بدست اورده بودند که اعراب به این قلمرو تجاوز کردند ؟
سلامدر تاپیک دیگر این را توضیح دادم یعنی شما میفرمایید ساسانیان کشور پهنارشان را از طریق تعارف همسایگان بدست اورده بودند که اعراب به این قلمرو تجاوز کردند ؟
سلام
چرا بحثو میپیچونید!!؟ و تازه کدوم یکی از اونا گفتن ما بخاطر دین کشورگشایی میکنیم!!؟؟
الان بحث اینه، کشور 1 به کشور 2 حمله کرده! کدوم یکی لایق مجازاته!!؟ و اینم میدونیم که برنده ی جنگ میتونه طرف مقابلو مجازات کنه نه طرف شکست خورده!
و شروع کنده خود اعراب هستند
سلام علیکم
بنده تازه وارد بحث شدم
در مورد بحث قرآنی بنده نظری نمی دهم اما در مورد مسائل تاریخی اگر چه دوستان ما در تاپیکهای مختلف زیاد صحبت کرده اند ، می توانید به آن تاپیکها مراجعه نمائید
تاپیکهای زیادی در مورد فتح ایران است و شبهاتی زیادی مطرح شده که پاسخ داده شده است
در این تاپیک تا آنجا که بنده نگاه کردم ، کمی در مورد فتوحات بزرگ نمائی شده که در ادامه بحث خدمتتان عرض می کنم اما جمله ای را که جناب علی 47 گفته اند اول بحث است
شما می فرمائید مسلمانان جنگ را شروع کردند اگر چه همین گفته شما نیز از طرف مسلمانان قابل دفاع است ولی چه کسی گفته که شروع کننده جنگ مسلمانان بودند؟
در زمان ابابکر عده ای مسلمانان مرتد شدند، مخصوصا در یمن
به مدینه حمله کردند و نزدیک بود مدینه سقوط کند
در طول 25سال خلفا تنها جایی که حضرت علی علیه السلام شمشیر به دست گرفته و از ساحت مقدس مدینه دفاع کردند همین جنگ بود
به هر حال مرتدین شکست خوردند و به عراق عقب نشینی کردند. اما حضرت علی علیه السلام در تعقیب آنان دخالت نداشت فقط در جلوگیری از سقوط مدینه حضور داشتند
مرتدین در حین عقب نشینی به مرزبانان ساسانی پناه آودند مسلمانان نیز در تعقیب آنان بودند، ساسانیان به مرتدین پناه دادند و به دفاع از آنان پرداختندو خود بخود بین مسلمانان جنگ واقع شد
حالا چه کسی شروع کننده جنگ است ؟
مسلمانان یا ساسانیان؟ دقت بفرمائید!!!
« کار مرتدّان بالا گرفت تا بدانجا که برخی از ایشان به مدینه – پایتخت مسلمانان – یورش و هجوم بردند و نزدیک بود آنجا را (مدینه) به تصرف درآورند.»(1)
حتی دکتر زرینکوب که کتاب قرن سکوتش ترجیع بند دوستان مخالف اسلام شده در کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام می گوید:
« سبب آمدن خالد بن ولید به عراق چنانکه از تامّل در قــرائـن برمیـاید تنبیه اعـراب عراق و هم پــیمانان اهل ردّه بــوده است لکن ناچار منتهی به تصادم با لشکریان ایران شده و جنگها و فتح های اسلام از آن میان پدید آمده است.(2)
1.تاریخ تمدن اسلامی چاپ قاهره ج1ص68
2.دکتر زرینکوب در کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام ،ص295
ما منتظر سوالات شما هستیم ولی با این مقدمه
اولا: هر چه فرمودید باید مستند باشد
وثانیا : تا یک بحث تمام نشده دنبال بحث بعدی نرویم
سلامی دوباره..
اول اینکه ببخشید یکم دیر اومدم
دوم اینکه نمیدونم چطور این تایپیک بحثش به سراغ مباحث تاریخی باز شد.. فکر کنم این بحث رو برای اولین کسی که سخن از شاپور دوم آورده بود شروع شد....
طرف من و کسی که باید به سوال هام جواب بده کارشناس محترم مسایل قرآنی جناب هدی هستند نه کس دیگری... اگر این اکانتشون مشکل پیدا کرده و درست نمیشه لطفا جواب سوال های من رو با یک اکانت فرعی بدین...
آقا عماد من هیچ علاقه ای با بحث با شما ندارم مخصوصا شمایی که هر غیر مسلمانی را به راحتی آب خوردن کافر و مرتدد صدا میزنین!!!!
اصلا آقا عماد حق با شما پس عرب ها چرا به خاطر اون کسایی که دولت ساسانی بهشون پناه داده بود و به اعراب تسلیم نمیکردند حمله کردند؟؟؟؟ آیا این کار ابوبکر (لعنته الله) همون کار حمله چنگیز خان مغول نیست که به بهانه این که چند نفر که مغول ها در ایران کشته بودند رو که شاه ایران مجبور به تسلیم مجرمان به مغول ها نشد و چنگز خان اونو بهونه کرد و اومد به ایران و رود خون درست کرد نیست؟؟؟؟؟؟؟
اگر با این استدال پر از تعصب شما جلو بریم پس این ایرانیان بودند که شروع کننده حمله به مغول بودند!!!!!!!!!!!
جدا از این حرف ها با این حرف شما اصلا موافق نیستم و عرب ها هم در مقابل ایران و هم در مقابل مصر و سوریه و هم در مقابل لیبی و شمال آفریقا و حتی اسپانیا شروع کننده خودشون بودند..دلیل اصلی حمله اعراب به ایران این بوده.. لینک زیر رو مشاهده بفرمایین... منبع معتبر از تاریخ نویسان آن زمان ها رو هم داره....
راستی من کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام دکتر زرین کوب صفحه 295 و حتی 294 و 296 رو هم خوندم و چنین چیزی نیافتم...
راستی پاسخگوی گرامی شما شیعه هستین؟؟؟ اگه آره بهتون پیشنهاد میکنم به سنی تغییر مذهب بدین و بعدا از اعراب و خلفای سه گانه و جنایت های وحشیانه ایشان که امروزه داعش نمونه بسیار کوچک آن است دفاع نمایین (جنایات داعش در مقابل جنایات خلفای سه گانه ماندد قطره ای آب در اقیانوس است!)
راستی در زمان حمله اعراب به ایران یک نفری بود که اسمشو الان یادم رفته (شاید مغیره بن شعبه) = تو ویکی پدیا خونده بودم ولی الان گشتم نبود ، این فرد در مرز های غربی ایران به وحشی گری و غارت و چپاول و تجاوز به زنان به همراه چند عرب دیگر مشغول بود و چون که دولت ایران تضعیف شده بود و نزاعات داخلی داشتند نمیتونست به این نمیشه وحشی ها درس عبرت بده و جلوشون رو بگیره خلاصه این فرد که احتمالا مغیره بن شعبه بود اسلام میاورد!!!!!!!!!! (دلیل این همه علامت تعجب را شما بهتر از من میدانید) و به اطلاع ابوبکر می رساند که اوضاع داخلی ایران آشفته است و ابوبکر را قانع میسازد که به ایران حمله کند و بخشی از آن را فتح کند و غناعم به دست آورد (در آن زمان حتی فکر این را هم که بتوانند کل ایران را بگشایند را نداشتند)
به نقل از ویکی پدیای دلایل حمله اعراب به ایران این ها هستند :
- هورانی و روتون دورنمای کسب ثروت و زمین را یک انگیزه و اعتقادات مذهبی را نوع دیگری از انگیزه ذکر میکنند.[۴]
- عبدالحسین زرینکوب با بیان گرسنگی و فقر اعراب، روایتی نقل میکند که در آن محمد قول «گنج خسروان و قیصران» را به اعراب داده بود.[۵]
- توماس نوبل معتقد است که از آنجایی که یورش و غارت در میان اعراب مرسوم بود، پس از اینکه اسلام خشونت را میان مسلمانان ممنوع کرده بود، اعراب به روزنه جدیدی برای بروز این خشونت سنتی نیاز داشتند و این دلیل نظامی گری آنها میباشد.[۳۹]
- زرینکوب معتقد است که ارسال اعراب به سرزمینهای خارج از عربستان باعث محدود شدن نزاعهای داخلی در درون جامعه اعراب میشد.[۷]
- برخی مورخین ظهور و گسترش اسلام را اجزای یک فرایند دیده که خود ناشی از تغییرات آب و هوایی و افول منابع آب در عربستان میباشد. دیدگاهی که ویلیام مونتگمری وات معتقد است شواهد کافی برای آن وجود ندارد.[۴۰][۴۱]
- به گفته دوکر و سپیلوگل فرضیه دیگر این است که طبقه حاکم مکه میخواستند که شبکه تجاری خود را گسترش بدهند.[۴۱]
- به گفته پیتر ویلیام آوری هدف اولیه مسلمانان برقراری امنیت در مسیرهای تجاری و ارتباطی در عربستان بود. در حین انجام این کار، جنگ بر سر منابع آب، چراگاهها و شترها به جنگی بینالمللی گسترش پیدا کرد. ویلیام آوری همچنین ماهیت حمله به ایران را پانعربیسم میداند.[۸]
راستی در آن زمان که اعراب [نا] نامسلمان با نام اسلام به ایران حمله کردند وضع ایران از هر نظری که دلتون بخواد آشفته بود :
1-جنگ ایران و روم هر دو طرف را خسته کرده بود و مهم ترین چیزی که ایرانیان را خسته و ناراحت کرده بود صلح بی دلیل شیرویه (قباد دوم) با امپراطوری روم و تسلیم خاک های ایران از جمله سوریه ، فلسطین ، مصر ، آناتولی و ... به روم بدون هیچ جنگی و کشتن خسرو پرویز و 12 پسر خسرو پرویز به دست شیرویه بود
2- بعد از اتمام جنگ های ایران و روم و صلح شیرویه با هراکلیوس و تسلیم شدن خاک هایی بزرگ از ایران به روم به وسیله روم باعث شد تا در ایران مناطق ادعای استقلال و خود مختاری کنن
3- پارتیان همزمان با حمله اعراب به ایران میخواستند دولت جدید پارتی را جایگزین ساسانیان کنند
4- بعد از صلح ایران و روم ، مناطق غربی ایران دچار طاعون شد که نصف جمعیت ایران غربی از بین رفت که یکی از آن ها خود شاه یعنی شیرویه (قباد دوم) بود و این طاعون حتی در زمان یزدگرد سوم هم ادامه داشت
5-سو استفاده موبدان زرتشتی از اوضاع بد داخلی به نفع خود و اذیت کردن فقیران از راه مالیات های زیادی که باید میپرداختند
این ها رو گفتم که با هم با یه نتیجه ای برسیم : اینکه اعراب به ظاهر مسلمان (= اعراب در باطن کافر) چقدر وحشی ، ناجوان مرد و سنگ دل بودند و با دیدن این اوضاع بد ایران به جای ابراز همدردی از فرصت سو استفاده کردند و به ایران حمله کردند و رود خون درست کردند
آقا عماد ببین داری از چه کسایی دفاع میکنی که همین الان داعش نمونه بسیار کوچک آن است!! شما یک ایرانی نیستید شما یک خیانت کار به وطن هستین و از نظر من جرم خیانت به وطن باید مرگ و اعدام طرف باشه.... جکومت اگه دست من بود مطمعنا خیانت کار هایی مثل شما رو به اشدد مجازات یعنی اعدام محکوم میکردم..... با اینکه خودم از اعدام های زیاد در ایران ناراضی هستم و سعی در کم کردن اعدام ها میکردم ولی 100 خیانت کار ها رو بدون کوچک ترین بخششی اعدام میکردم زیرا که یک خیانت کوچک میتواند به خطر افتادن جان یک ملت بشود...
راستی آقا عماد یک بار دیگه هم میگم که من خواستار بحث با شما نیستم (مخصوصا شمایی که هر غیر مسلمانی را کافر خطاب میکنی!) و منتظر جواب های قرآنی خودم مربوط به آیه 24 سوره نسا از طرف پاسخگو هدی هستم...
آپدیت : آقا یادم اومد اون شخصی که در مرز های غربی ایران جنایت میکرد و اموال و غارت میکرد و بعدش هم اسلام آورد و ابوبکر رو از اوضاع داخلی بد ایران آشنا کرد و ابوبکر رو راضی کرد تا به ایران حمله کنه چه کسی بود...
تو پست قبلی اشتباه کرده بودم و از مغیره بن شعبه حرف زده بودم ولی درستش جناب مثنی بن حارث شیبانی بود..
این هم صفحه ویکی پدیای مثنی بن حارث شیبانی با مدرک و دلایل و مستندات کافی :
پرسش
چرا قرآن کریم در آیه 24 سوره نساء زنان شوهردار را که اسیر شوند بر مسلمانان حلال کرده است؟ آیا این حکم واقعا حکم قرآن است؟ چطور از دیگران توقع دارند که مسلمان شوند در حالی که از اعرابی که به ایران حمله کردند جز قتل و خشونت و تجاوز چیزی ندیدند؟
پاسخ
برای قضاوت در خصوص یک مسئله باید نگاهی مجموعی و کلان داشت، جزئی نگری و گرفتن یک یا دو مطلب و سپس نتیجه گرفتن مانع از قضاوت درست خواهد شد. باید بدون دخالت احساسات و با نگرشی کاملا عقلانی به این نکاتی که در دو بخش خدمت شما ارائه میشود توجه بفرمایید:
بخش اول: نظام برده داری در اسلام
در یک نگاه کلان است که می توان فهمید آیا هدف اسلام از برده داری زنده نگه داشتن آن است یا مدیریت و ریشه کنی آن؟! ما در قالب چند نکته به تبیین این مسئله می پردازیم:
اول: حكم حرمت رابطه با زنان شوهردار اختصاصى به زنان مسلمان ندارد بلكه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همين حكم را دارند و ازدواج با آنها ممنوع است. تنها استثنايى كه به اين حكم خورده است در مورد زنان غير مسلمانى است كه به اسارت مسلمانان در جنگها درمىآيند، اسلام اسارت آنها را بمنزله" طلاق" از شوهران سابق تلقى كرده، و اجازه مى دهد بعد از تمام شدن عده آنها با آنان ازدواج كنند و يا همچون يك كنيز با آنان رفتار شود.(1)
دوم: اسلام گرفتن کنیز را فقط از میان اسرای جنگی جایز می داند؛ یعنی از میان کسانی که در میدان جنگ اسیر شدهاند؛ طبیعتا این حکم علاوه بر اینکه ظالمانه نیست میتواند به عنوان عنصری بازدارنده از جنگ به شمار رود.
سوم: این به بردگی گرفتن اسرا هم برای هر جنگی نیست، بلکه جنگی که با تشخیص و اجازه امام عادل باشد.(2)
چهارم: علاوه بر اینکه هر اسیری به کنیزی گرفته نمیشود، بلکه به کنیزی گرفتن اسرا هم یک راهکار ثانویه است(3) یعنی در صورتی اسرا به بردگی گرفته میشوند که راهکار بهتری وجود نداشته باشد، و به هر دلیلی آزادسازی و مبادله یا نگهداری ایشان ممکن نبوده یا به مصلحت نباشد.
پنجم: و باز تشخیص این راهکار ثانویه هم از بر عهده امام عادل است نه هر کسی که به هر وسیله ای به قدرت رسیده باشد، همانطور که امام سجاد(علیه السلام) می فرمایند:
«إِذَا أَخَذْتَ أَسِيراً فَعَجَزَ عَنِ الْمَشْيِ وَ لَيْسَ مَعَكَ مَحْمِلٌ فَأَرْسِلْهُ وَ لَا تَقْتُلْهُ فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا حُكْمُ الْإِمَامِ فِيه» هنگامى که اسیرى گرفتى و او را با خود مى آورى اگر از راه رفتن ناتوان شد و مرکبى براى حمل او ندارى او را رها کن، و به قتل مرسان، چرا که نمى دانى هنگامى که او را نزد امام آوردى چه حکمى در باره او خواهد کرد.(4)
و نیز در روایت دیگری آمده است:
«إِذَا وَضَعَتِ الْحَرْبُ أَوْزارَها وَ أُثْخِنَ أَهْلُهَا فَكُلُّ أَسِيرٍ أُخِذَ فِي تِلْكَ الْحَالِ فَكَانَ فِي أَيْدِيهِمْ فَالْإِمَامُ فِيهِ بِالْخِيَارِ إِنْ شَاءَ مَنَّ عَلَيْهِمْ فَأَرْسَلَهُمْ وَ إِنْ شَاءَ فَادَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَ إِنْ شَاءَ اسْتَعْبَدَهُمْ فَصَارُوا عَبِيد»؛ زمانی است که جنگ فرونشسته و اهلش از آن دست کشیده اند. پس هر کس در آن حال اسیر شود امام مخیر است میان اینکه بر ایشان منت نهد و آزادشان سازد یا از ایشان در مقابل آزادیشان فدیه گیرد و اگر خواست میتواند ایشان را به بردگی بگیرد.(5)
در تاریخ نیز گزارش شده است که امام علی(ع) اجازه به کنیزی گرفتن دختران یزدگرد را نداده و آنها را در انتخاب همسر آزاد گذاشت.(6)
ششم: نگاه اسلام به برده داری تجاوز و بهره کشی نیست، که اگر این باشد دیگر توصیه به مهربانی و ملاطفت معنا ندارد، و این همه توصیه به آزادسازی ایشان توجیهی نخواهد داشت!
رابطه کنیز با مالک از نظر اسلام هم در حقیقت چیزی شبیه به یک ازدواج یک طرفه است، لذا قواعد ازدواج در آن مراعات شده است، مثلا زنی که مرتکب زنا شده است در اسلام عده ندارد اما زنی که از راه ازدواج یا کنیزی رابطه جنسی داشته است باید عده نگه دارد. امام صادق(علیه السلام) ارتباط جنسی با چند دسته از کنیزان را حرام دانسته است، همانطور که این محدودیت ها در ازدواج هم وجود دارد:
«يَحْرُمُ مِنَ الْإِمَاءِ عَشْرٌ لَا يُجْمَعْ بَيْنَ الْأُمِّ وَ الْبِنْتِ وَ لَا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ وَ لَا أَمَتَكَ وَ هِيَ حَامِلٌ مِنْ غَيْرِكَ حَتَّى تَضَعَ وَ لَا أَمَتَكَ وَ لَهَا زَوْجٌ وَ لَا أَمَتَكَ وَ هِيَ عَمَّتُكَ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَ لَا أَمَتَكَ وَ هِيَ خَالَتُكَ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَ لَا أَمَتَكَ وَ لَكَ فِيهَا شَرِيكٌ.»؛ امام صادق(علیه السلام): ارتباط جنسی با ده دسته از کنیزان حرام است: بین مادر و دختر نمی توان جمع کرد، و بین دو خواهر، و کنیزی که از غیر تو آبستن شده تا زمانی که فارغ نشده است، و کنیزی که برای تو است ولی کسی دیگر شوهرش است، و کنیزی که عمه یا خاله رضاعی تو باشد.(7)
هفتم: از آنجا که هدف اسلام از سپردن این اسرا به خانواده ها تربیت آنها است طبیعتا نباید سپردن اسرا به خانواده ها تأثیر عکس داشته باشد، هم باید بر رفتار خانواده ها نظارت شود و محدودیت هایی اعمال شود، و هم حاکم عادل باید تشخیص دهد که این واگذاری اسرا آیا پیامد منفی ندارد؟ اگر حاکم عادل تشخیص داد که با توجه به تغییر عرف زمانه چنین کاری به جای جذب و تربیت و تشویق به اسلام، اثر عکس دارد خب چنین نمی کند، دقت کنید حکم به برده گرفتن اسرا یکی از گزینه های ثانوی است که اسلام پیش روی امام عادل گذارده است، نه این که اجباری در کار باشد، این امام عادل هر زمانی است که متناسب با شرایط مصلحت سنجی می کند.
نوع نگاه مردم به این حکم در گذشته با امروز متفاوت بوده است، اینکه درک احکام برده داری برای ما دشوار است را باید در تخالف و تفاوت عُرف زمان ها جستجو کنیم، مثلا بر خلاف آنچه که ما گمان می کنیم در روایات این رابطه جنسی حق کنیز دانسته شده است!! این نکته خیلی جالب است! و نشان از یک نگاه متمایز در گذشته دارد، نگاهی که کنیز به این رابطه نه به عنوان تجاوز، بلکه حق خود میداند، برای نمونه به چند روایت در این خصوص اشاره می کنیم:
پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«أَيُّمَا رَجُلٍ كَانَتْ عِنْدَهُ جَارِيَةٌ فَلَمْ يَأْتِهَا أَوْ لَمْ يُزَوِّجْهَا مَنْ يَأْتِيهَا ثُمَّ فَجَرَتْ كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُ مِثْلِهَا»؛ هر مردی که نزد او کنیزی است، پس اگر نزد او نرود یا او را شوهر ندهد سپس آن کنیز مرتکب فجور شود، مثل همان گناه بر اوست.(8)
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «مَنِ اتَّخَذَ مِنَ الْإِمَاءِ أَكْثَرَ مِمَّا يَنْكِحُ أَوْ يُنْكِحُ فَالْإِثْمُ عَلَيْهِ إِنْ بَغَيْن»؛ کسی که بیش از اندازه ای که نکاح می کند کنیز بگیرد، اگر آن کنیزها لغزشی بکنند، گناهش بر اوست. (9)
و در روایت دیگری آمده است: «مَنِ اتَّخَذَ جَارِيَةً فَلَمْ يَأْتِهَا فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ [يَوْماً] ثُمَّ أَتَتْ مُحَرَّماً كَانَ وِزْرُ ذَلِكَ عَلَيْهِ»؛ هر کسی که کنیزی میگیرد، اگر هر چهل روز یکبار نزد او نرود و آن کنیز مرتکب حرامی بشود، گناهش بر اوست.(10)
و باز در روایت دیگری نقل شده است: «مَنِ اتَّخَذَ جَارِيَةً وَ لَمْ يَأْتِهَا فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ يَوْماً كَانَ وِزْرُ ذَلِكَ عَلَيْه»؛ کسی که کنیزی بگیرد و تا چهل روز یکبار نزد او نرود، گناه کنیز بر اوست.(11)
گواه مدعا هم این است که می بینید مسئله فرار و خودکشی بردگان در صدر اسلام مطرح نبوده اما کدامیک از زنانی که به دست داعش اسیر شده اند اگر مجال بیابند فرار نکرده یا خودکشی نمی کنند؟! این تنفر نشان میدهد برده داری داعشی، نه در اصل به بردگی گرفتن، اسلامی است، و نه در برخورد پس از آن!!! به همین خاطر اسلام صدور چنین حکمی را بر عهده حاکم عادل گذارده است که هم بر شرایط اصل برده گرفتن نظارت کند، و هم بر رفتار پس از آن.
هشتم: توصیه فوق العاده اسلام به آزادسازی بردگان
توصیه فراوان و بیان ثواب های عظیم برای آزادسازی بردگان، و همچنین حکم به آزادسازی بردگان به عنوان کفاره برخی اشتباهات نشان میدهد برده داری در نگاه اسلام اصالت ندارد، بلکه تربیت و آزادسازی اصالت دارد، اینکه می فرماید غلام یا کنیزی که خواستار مکاتبه شد یعنی خواستار اینکه طبق یک قرار داد خودش را از مالکش خریداری کند، درخواستش را بپذیرید(12) یا می فرماید: کنیزی اگر از مالکش بچه دار شد آن مالک حق فروش آن را ندارد و پس ازمرگ مالک آزاد می شود، یا اینکه کفاره بسیاری از خطاها را آزادسازی اجباری بردگان قرار داده است، مثل کفاره روزه و کفاره قتل و مانند آن.
علاوه بر الگو شدن خود اهل بیت(علیهم السلام) در آزاد کردن بردگان به گونه ای که مثلا در روایت آمده است امام علی(علیه السلام) با دست رنج خود 1000 برده آزاد کردند(13)
اصرار بر آزادسازی بردگان به جز اینکه نشان می دهد اسلام با بردگی آنها موافق نبوده و آزادی ایشان را در اولویت می داند چه توجیهی دارد؟
همچنین طبق روایات آنچه مانع آزادسازی یکباره بردگان بوده است عدم توانمندی ایشان از نظر مالی بوده است به همین خاطر در روایات به آزاد سازی بردگانی توصیه شده که بعد از آزادسازی توان ایستادن روی پای خود را داشته باشند:
هشام بن سالم نقل میکند: «سَأَلْتُهُ عَمَّنْ أَعْتَقَ النَّسَمَةَ فَقَالَ أَعْتِقَ مَنْ أَغْنَى نَفْسَهُ»؛ از امام صادق(علیه السلام) در مورد آزاد سازی برده سوال کردم، پس فرمود: کسی را آزاد کن که خودش غنی و بی نیاز از غیر باشد(14)
امام رضا(علیه السلام) نیز می فرمایند: «مَنْ أَعْتَقَ مَمْلُوكاً لَا حِيلَةَ لَهُ فَإِنَّ عَلَيْهِ أَنْ يَعُولَهُ حَتَّى يَسْتَغْنِيَ عَنْهُ وَ كَذَلِكَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَفْعَلُ إِذَا أَعْتَقَ الصِّغَارَ وَ مَنْ لَا حِيلَةَ لَهُ»؛ کسی که برده ای را آزاد میکند که قوه و قدرتی ندارد پس بر او (آزاد کننده) است که او را تأمین کند تا بی نیاز شود، و امیرالمومنین(علیه السلام) هنگامی که خردسالان را که قوه ای نداشتند را آزاد میکرد اینچنین میکرد.(و آنها را تأمین می کرد تا بی نیاز شوند)(15)
همچنین علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم(علیه السلام) می پرسد که بر فردی واجب شده که بنده ای را آزاد نماید و او نیز تصمیم به این کار گرفته، حال کدام روش بهتر است، مرد بزرگسالی را آزاد نماید یا جوان نورسی را؟ امام هفتم(علیه السلام) در پاسخ فرمودند: شخصی را آزاد نماید که بتواند بعد از آزادی، مستقلا سرپای خود بایستد.(16)
بنابراین آنچه مانع آزادسازی یکباره بردگان بوده عدم تمکّن مالی ایشان بوده است، چرا که روشن است آزادکردن تعداد زیادی از انسان هایی که نه کار دارند و نه حتی کوچکترین سرمایه ای چه نقش مخرّبی در جامعه خواهد داشت.
نهم: مهمترین دلیل بر کارامدی یک برنامه، فرجام و نتیجه آن است.
اینکه می بینیم اسلام جامعه ای را که برده داری در آن به گونه ای رواج داشت که حتی طلبکاران بدهکار را به بردگی می گرفتند به جایی رسانید که کاملا برده داری ریشه کن شد خودش بزرگترین دلیل بر این امر است.
بخش دوم: کیفیت ورود اعراب به ایران
در خصوص کیفیت ورود اعراب به ایران خب در منابع تاریخ اختلاف نظرهایی وجود دارد و این کشف حقیقت را دشوار می کند و ما هم نمی خواهیم به نقل این اقوال و بررسی بحث تاریخی بپردازیم، اما قرائنی وجود دارد که حقیقت را آشکار می کند که ما در قالب چند نکته به آن اشاره می کنیم:
نکته اول:
همان جمله ای که خود شما فرمودید: "اسلام چطور توقع دارد با این خشونت مردم اسلام بیاورند" کاملا درست است و بسیار راهگشاست.
این نکته واقعا درست است که کسی را خصوصا مردم ایران را نمی توان با اجبار و خشونت به چیزی دعوت کرد؛ از آن طرف می بینیم که مردم ایران اسلام را به صورت گسترده پذیرفتند پس این خودش بزرگترین قرینه است بر اینکه خشونت گسترده ای در کار نبوده است.
اسلام آوردن مردم ایران هم در بلند مدت اتفاق نیفتاده که مثلا چندصد سال از این وقایع بگذرد و مردم فراموش کنند، و صوری هم نبوده، بلکه اسلام در قلوبشان نفوذ کرده بود، به گونه ای که حدود 30 سال پس از فتح ایران، با شهادت امام حسین(ع) اولین مردمی که به خونخواهی و اعتراض از بزرگ اعراب و مسلمین قیام کردند مردم سیستان بودند، و چند سال بعد هم حتی دیار خویش را رها کرده و برای خونخواهی امام حسین(ع) به یاری مختار شتافتند، چطور میشود اینها فقط تجاوز و خشونت از اسلام دیده باشند؟!
براستی آیا این توهین به مردم ایران نیست که بگوییم مردانشان کشته شدند، زنانشان به کنیزی برده شدند اما اینها در مدت کوتاهی همه اسلام آوردند؟!
پس این قرینه نشان میدهد که خشونت گسترده ای در کار نبوده، وگرنه اسلام هرگز موفق به چنین جذب گسترده و عمیقی نمیشد.
نکته دوم:
در تاریخ میخوانیم که ایران بارها مورد حمله برخی اقوام قرار گرفت به گونه ای که از نظر نظامی شکست خورد و تسخیر شد اما هرگز فرهنگ قوم متجاوز را به خود نگرفت؛ از جانب مغول ها تسخیر شد اما نه تنها فرهنگ مغولی به خود نگرفت بلکه مغول ها مسلمان شدند! از جانب اسکندر مقدونی تسخیر شد اما هرگز فرهنگ هلنیسم به خود نگرفت!
پس چطور این بار معتقد هستیم که اعراب با تمام خشونت وارد شده و در طرف مدت کوتاهی اینچنین دیدگاه مردم ایران را تغییر دادند؟ آیا این توهین به مردم ایران نیست که بگوییم به زور آنها را کشتند و به بردگی گرفتند و این ایرانی ها با بی غیرتی مسلمان شدند؟!
نکته سوم:
حمله به ایران در زمانی اتفاق افتاد که مسیر خلافت اسلامی از مسیر درست خارج شده بود و به دست غاصبین خلافت افتاده بود، بنابراین اگر جایی هم ظلمی اتفاق افتاده باشد نه اسلام زیر سوال میرود و نه الگوهای حقیقی که از سوی خداوند برای بشر معرفی شده اند؛ بلکه یک رفتار غیر اسلامی اتفاق افتاده که خود پیشوایان حقیقی دین هم از آن ناراضی خواهند بود.
ما باید حقانیت یک دین را از رفتار متدینین تفکیک کنیم، باید حرف خود دین را ببینیم، نه رفتار مدعیان آن را. اسلام حقیقی علی(ع) بود که وقتی دختران یزدگرد را آوردند اجازه به کنیزی گرفتن آنها را نداده و ایشان را در انتخاب همسر آزاد گذاشت.(17)
پس اگر مردانی به ستم کشته شده اند، یا زنان خانه نشین به کنیزی گرفته شده اند این سوء رفتاری از جانب مدعیان مسلمانی بوده است، نه مسلمانان واقعی.
نکته چهارم:
مستشرقینی چون گوستاولوبون در کتاب تاریخ تمدن اسلام و عرب ظهور تمدن طلایی اسلام را نتیجه ادغام فرهنگ اسلام و ایران میدانند، و آن را نتیجه تعالیم و تمرکز نیروها میدانند که پیامبر اسلام(ص) آن را بنیان نهاد.
بنابراین بسیاری از شبهاتی که در این رابطه مطرح میسازند جایگاهی ندارد، برای آگاهی بیشتر در این خصوص میتوانید به دو کتاب ذیل مراجعه بفرمایید:
خدمات متقابل ایران و اسلام، نوشته استاد شهید مرتضی مطهری
ایران و اسلام، خدمات متقابل، نوشته آقای داوود الهامی
پی نوشت ها:
1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374ش، ج3، ص333
2. ر.ک: حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق، باب 12 از ابواب جهاد العدو، ج15، ص45.
3. مکارم شیرازی، ناصر، اسلام و آزادی بردگان، انتشارات نسل جوان، قم، 1371ش، ص 15؛ صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، انتشارات فرهنگ اسلامى، قم، چاپ دوم، 1365ش، ج27، ص88و89.
4. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج5، ص35.
5. همان، ج5، ص32.
6. مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، انصاريان، قم، چاپ سوم، 1384ش، ص170.
7. صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1413ق، ج3، ص451.
8. وسائل الشیعه، ج21، ص179.
9. من لایحضره الفقیه، ج3، ص451.
10. صدوق، محمد بن علی، الخصال، جامعه مدرسين، قم، چاپ اول، 1362ش، ج2، ص539.
11. همان، ج2، 539.
12. نور:33/24.
13. الکافی، ج5، ص74.
14. الکافی، ج6، ص181.
15. الکافی،ج6، ص181.
16. وسائل الشیعه، ج23، ص32.
17. اثبات الوصیه، ص170.