جمع بندی سکوت قرآن کریم درباره ادیان شرقی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سکوت قرآن کریم درباره ادیان شرقی
سلام چرا در قرآن از یهود و مسیحیت که قبل خود است کلی حرف زده و شرک و کفر آنان را رد می کند وشده مباهله راه می اندزد و کلی آیات دارد و از کافران بی زار است اما دین هندو با 6000 سال قدمت و بودا با 2500 سال قدمت حرفی از آن در قرآن نیست...یک میلیارد و نیم جمعیت پیروان بودا و هندوئیسم روی هم است...آیا حجم این همه کفر و جمعیت آن و عدم حتی صحبت در مورد آن در قرآن با علم پروردگاری که بر عالمین تسلط دارد در تضاد نیست؟ یهود روی هم 5 میلیون نفرن اما هندو یک میلیارد نفر
با نام و یاد دوست           کارشناس بحث: استاد مسلم
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام
چرا در قرآن از یهود و مسیحیت که قبل خود است کلی حرف زده و شرک و کفر آنان را رد می کند وشده مباهله راه می اندزد و کلی آیات دارد و از کافران بی زار است اما دین هندو با 6000 سال قدمت و بودا با 2500 سال قدمت حرفی از آن در قرآن نیست...یک میلیارد و نیم جمعیت پیروان بودا و هندوئیسم روی هم است...آیا حجم این همه کفر و جمعیت آن و عدم حتی صحبت در مورد آن در قرآن با علم پروردگاری که بر عالمین تسلط دارد در تضاد نیست؟ یهود روی هم 5 میلیون نفرن اما هندو یک میلیارد نفر
ببینید پیش فرض سوال شما ایناست که هر چقدر که یک دین جمعیت بیشتری دارد باید بیشتر به آن بپردازیم در حالی که این اصلی که می فرمایید در جایی درست است که ما بخواهیم کتاب تاریخ ادیان بنویسیم. اما قرآن کریم کتاب تاریخ ادیان نیست، اصلا جمعیت ادیان در نگاه قرآن مهم نیست، چون نگاهش فرق می کند. نگاه قرآن به آن موضوعاتی است که نقش پررنگ تری در سرنوشت مسلمانان دارد. به همین خاطر از آنجا که نقش یهود در سرنوشت مسلمانان پررنگ تر است از یهود بیشتر از مسیحیت نام برده شده است در حالی که اصلا جمعیت یهود و مسیحیت قابل مقایسه با هم نیست.  ادیانی چون بودیسم و هندوئیسم دو بُعد دارند، یکی بُعد معرفی و تاریخ آنها که هیچ ثمره ای برای مسلمانان ندارد و بنابراین نام بردن از آنها در قرآن لغو و بیهوده است. و دوم بُعد اعتقادی آنها که انکار خدا و معاد اخروی است که به صورت جدی در قرآن به آن پرداخته شده است. یعنی آن بُعدی که لازم بوده است را خداوند برای مردم بیان فرموده اما معرفی این ادیان و تاریخ آنها یک بحث علمی است که مسلمانان نیازی به آن ندارند و دردی از آنها دوا نمی کند، و باید در کتاب تاریخ ادیان بیان شود. شما وقتی باور بنیادین(مبدأ و معاد) یک دین مثل بودیسم و هندوئیسم را ابطال کردید دیگر لازم نیست از جزئیات آن دین بحث کنید، تمام آن دین فرو می ریزد، اما یهود و مسیحیت همین خدا را قبول دارند، اصل نبوت را قبول دارند، در بطن جامعه اسلامی زندگی می کنند و به خاطر اشتراک در اعتقادات، و زندگی در یک جغرافیای مشترک دائما موضوعات مشترکی بین ایشان و مسلمانان مطرح می شود. همین جریان مباهله را قرآن رقم نزد، در جامعه اتفاق افتاد و بعد قرآن به آن اشاره نمود. با این حال در بسیاری از آیات که یک قاعده کلی قرار است مطرح شود اصلا نامی از «یا ایها الذین آمنوا» یا «یا اهل الکتاب» نیست، بلکه می فرماید: «یا ایها الناس» یعنی «ای مردم» و در این آیات همه مردم را با هر دین و اعتقادی دارند خطاب قرار داده است.
سلام...اتفاقا برخلاف گفته شما تعداد گرویدگان ادیان مختلف در قرآن مورد تاکیید است طوری که خدا می فرماید خواست خداست که اسلام را بر هرآنچه دین است قالب کند که متاسفانه این وعده هنوزم رخ نداده است دین قبلی که آورده مسیحیت هم از لحاظ تعداد هم از لحاظ پیشرفت و رفاه جلو ترند...اما در کل یه جواب هم خودم رسیدم...اینکه در هندو و بودیسم کسی ادعای نبوت نکرده اما بهر حال خدا های مختلف دارند...اما موضوع اصلی اهمیت ندادن به آنهاست و همه را بت می داند...چه بسا وقتی موسی را به سوی فرعون فرستاد مصری ها ده ها بت و خدای مصری را پرستش می کردند و در قرآن حرفی از آن نیست..بله جواب شما درست مطلب کلی است و از یهود و مسیحیت برای این حرف زده که ادامه راه آنهاست و کمالش را بپذیرند...از وقتی دنبال تمام ادیان دنیا رفتم برای پی بردن به حقیقت و نزدیک تر شدن به خدا...مغزم دیگه راه نمیده به جایی...خیلی پیچیدس آدم متحیر میشه از حکمت خدا
بودایی ها و هندو ها گروهی از بت پرستان هستند و آیات مربوط به بت پرستان بر آنان هم صادق است
اتفاقا برخلاف گفته شما تعداد گرویدگان ادیان مختلف در قرآن مورد تاکیید است طوری که خدا می فرماید خواست خداست که اسلام را بر هرآنچه دین است قالب کند که متاسفانه این وعده هنوزم رخ نداده است دین قبلی که آورده مسیحیت هم از لحاظ تعداد هم از لحاظ پیشرفت و رفاه جلو ترند
ببینید اینکه خداوند وعده داده است اسلام را بر تمامی ادیان برتری دهد، چه ارتباطی با بحث ما دارد؟ من عرض می کنم اسلام در بیان مسائل به اهمیت موضوع و کارآمد بودن آنها نگاه می کند نه تعداد نفرات. در مورد اینکه اسلام تمام جهان را خواهد گرفت خب چون این مسئله یک مسئله هم است، در مورد آینده اسلام دارد ابراز نظر می کند. این چه ارتباطی دارد به اینکه از هندوئیسم به خاطر اینکه تعداد نفراتشان بالاست سخن بگوید! خب این فایده ای به حال مخاطبین ندارد.
از وقتی دنبال تمام ادیان دنیا رفتم برای پی بردن به حقیقت و نزدیک تر شدن به خدا...مغزم دیگه راه نمیده به جایی...خیلی پیچیدس آدم متحیر میشه از حکمت خدا
چرا سر در گم شده اید؟ اگر سردرگمی شما بابت این سنخ سوالات است که اینها اصلا شبهه ای خلاف دین تلقی نمیشوند و حتی اگر پاسخ آنها را ندانید هم اشکالی به دین وارد نمی شود. اگرچه پاسخ آنها روشن است. اگر هم سردرگمی شما بابت کشف حقانیت اسلام بر این ادیان است که مطلب خیلی ساده تر و روشن تر است.   
جمع بندی پرسش: سلام چرا در قرآن از یهود و مسیحیت کلی حرف زده و شرک و کفر آنان را رد می کند و جریان مباهله راه می اندازد، اما از دین هندو با 6000 سال قدمت و بودا با 2500 سال قدمت که روی هم یک و نیم میلیارد نفر پیرو دارند حرفی نمی زند؟ آیا این حجم کفر و عدم حتی صحبت در مورد آن در قرآن با علم پروردگاری که بر عالم تسلط دارد در تضاد نیست؟ پاسخ: ببینید پیش فرض سوال شما این است که هر چقدر که یک دین جمعیت بیشتری دارد باید بیشتر به آن بپردازیم در حالی که این اصلی که می فرمایید در جایی درست است که ما بخواهیم کتاب تاریخ ادیان بنویسیم. اما قرآن کریم کتاب تاریخ ادیان نیست، اصلا جمعیت ادیان در نگاه قرآن مهم نیست، چون نوع نگاهش فرق می کند. قرآن کتاب هدایت است و طبیعتا نگاهش و اولویتش آن موضوعاتی است که نقش پررنگ تری در سرنوشت و سعادت مسلمانان دارد. به همین خاطر از آنجا که نقش یهود در سرنوشت مسلمانان پررنگ تر است از یهود بیشتر از مسیحیت نام برده شده است در حالی که اصلا جمعیت یهود و مسیحیت قابل مقایسه با هم نیست.  ادیانی چون بودیسم و هندوئیسم دو بُعد دارند، یکی بُعد معرفی و تاریخ آنهاست که هیچ ثمره ای برای مسلمانان ندارد و بنابراین نام بردن از آنها در قرآن لغو و بیهوده است. و دوم بُعد اعتقادی آنها که انکار خدا و معاد اخروی است که به صورت جدی در قرآن به آن پرداخته شده است. یعنی آن بُعدی که لازم بوده است را خداوند برای مردم بیان فرموده اما معرفی این ادیان و تاریخ آنها یک بحث علمی است که مسلمانان نیازی به آن ندارند و دردی از آنها دوا نمی کند، و باید در کتاب تاریخ ادیان بیان شود. شما وقتی باور بنیادین(مبدأ و معاد) یک دین مثل بودیسم و هندوئیسم را ابطال کردید دیگر لازم نیست از جزئیات آن دین بحث کنید، تمام آن دین فرو می ریزد، اما یهود و مسیحیت همین خدا را قبول دارند، اصل نبوت را قبول دارند، در بطن جامعه اسلامی زندگی می کنند و به خاطر اشتراک در اعتقادات، و زندگی در یک جغرافیای مشترک دائما موضوعات مشترکی بین ایشان و مسلمانان مطرح می شود. همین جریان مباهله را قرآن رقم نزد، در جامعه اتفاق افتاد و بعد قرآن به آن اشاره نمود. با این حال در بسیاری از آیات که یک قاعده کلی قرار است مطرح شود اصلا نامی از «یا ایها الذین آمنوا» یا «یا اهل الکتاب» نیست، بلکه می فرماید: «یا ایها الناس» یعنی «ای مردم» و در این آیات همه مردم را با هر دین و اعتقادی دارند خطاب قرار داده است.  
موضوع قفل شده است