راهکار دستیابی به طی الارض

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راهکار دستیابی به طی الارض

با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد عزیز

می خواستم بپرسم راهی و ریاضتی برای بدست آوردن طی الارض وجود دارد؟

آیا میتوانید به من معرفی کنید؟

و اینکه همچنین برای بدست آوردن چشم برزخی ؟

باتشکر

یا علی

با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد کافی
  پرسش: می خواستم بپرسم راهی و ریاضتی برای بدست آوردن طی الارض و همچنین چشم برزخی وجود دارد؟  پاسخ: طی الارض، و چشم برزخی موهبت و کرامتی است که خداوند متعال به بعضی از اولیایش می دهد، افرادی که مصمم به انجام واجبات و ترک محرمات بوده اند، همیشه در مسیر جلب رضایت الهی حرکت کرده اند، و با این اعمال و رفتار، خداوند چنین مقامات و کراماتی را عائدشان کرده است. البته اگر ولیّ خدا، هدفش از بندگی، رسیدن به این مقامات باشد، این خودش هوس است، چون او خدا را عبادت می کند تا رضایت خدا را بدست آورد و خدا را شایسته عبادت دیده، نه این که به این مقامات برسد، هر چند خداوند متعال هم در عوض و پاداش مجاهدت ها و ریاضت هایشان، چنین مقاماتی را به آنها می دهد. اما این که چقدر بدهد و به چه کسی بدهد یا ندهد، این دست خداست. به تعبیر جناب حافظ: «تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن/که خواجه خود صفت بنده پروری داند» به عبارتی دیگر، با توجه به ماهیت طی الارض، می توان گفت طی الارض یک قدرت می باشد که حتی چه بسا مرتاضان هندی هم این قدرت را داشته باشند، چنانچه يکی از اقطاب سلسله دراویش به «آية الله انصاري همداني» گفته بود که مي خواهم طي الارض را به شما بياموزم؛ ايشان فرموده بود: «ما بهترش را داريم؛ ما توحيد داريم که ما را از دیگر چیزها بی نیاز کرده است. برنامه دین و انجام عبادات، برای آدم کردن و رسیدن به مقام توحید است، نه برای به دست آوردن این امور» (1) به تعبیر سعدی: «خلاف طریقت بود کاولیا/تمنا کنند از خدا جز خدا گر از دوست چشمت به احسان اوست/تو در بند خویشی نه در بند دوست» بر همین اساس، صرف داشتن این قدرت، ارزش تلقی نمی گردد. به طور کلی برای رسیدن به کمال، انسان باید از دستورات الهی پیروی کند و بر وسوسه های شیطانی و هوای نفس غلبه کند و تقوای الهی را رعایت نماید، این کمال حقیقی در بندگی و معرفت الله حاصل می شود و البته در این بین ممکن است که از این امور خارق العاده مانند طی الارض هم به فرد اعطاء شود. در واقع، کمال نفس، در سایه شریعت و عبودیت نسبت به حق تعالی به دست می آید و داشتن طی الارض صرفا یک قدرت نفسانی است، لذا طی الارض کمکی برای رساندن به کمال نفس نمی کند، در نتیجه می بینیم چه بسا افرادی از راه ریاضت های غیر شرعیه نفسشان قوی شده، و کارهای خارق العاده انجام می دهند ولی از جهت روحی و معنوی به کمال نرسیده اند. لذا حق‌تعالی در سوره «الشمس» بعد از یازده بار قسمی که یاد می‌کند، و قرار است مطلب بسیار مهمی ذکر شود، می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها (2) به ترديد كسى كه نفس را [از آلودگى پاك كرد و] رشد داد، رستگار شد» یا در بیان دیگر می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّی (3) حقّا فلاح و رستگارى يافت آن كسى‌كه تزكيه نفس كرد.» و نمی‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ اقواها» و یا «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَقَوَّی» در واقع رستگاری در گرو تزکیه نفس و طهارت نفس است، نه تقویت نفس. بنابراین، آن‌چه مهم جلوه می‌کند، و باید دنبال آن باشیم؛ تزکیه و طهارت نفس است، که آن‌هم در گرو تعبد و تقید به دستورات شریعت و احکام دین به دست ‌می‌آید و به فرموده علامه طباطبایی (ره): «بزرگترین ریاضت دینداری است. لذا کاری‌ که مرتاضان هندی انجام می‌دهند و بعضی قوایشان را نابود می‌کنند، این هنر نیست! هنر آن است‌که شهوت و غضب و سایر قوا باشند اما تحت کنترل دستورات دین و عقل قرار بگیرند.»(4) حال ممکن است در این میان دستورالعمل هایی هم وجود داشته باشد، ولی «گر انگشت سلیمانی نباشد/چه خاصیت دهد نقش نگینی» پی نوشت: 1.صنعت پور امیری، حسین، حکمتی و حکایتی،نشر اجا،1388،ص151. 2.شمس/9. 3.الاعلی/11. 4.محیطی، علی، صراط سلوک، انتشارات قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص131.      
در مورد نفی خواطر جستجو کنید که اگه حاصل بشه نه تنها از گناهان خلاص میشید بلکه چشم برزخی و پرواز روح و طی الارض و... هم گیرتون میاد،تو اسلام هم هستش و علما تمریناتی براش دادن   البته  تمرین برای رسیدن به قدرت درست نیست.این حکایت بخون: يكی از شاگردان شيخ رجبعلی كه نزديك به سی سال با ايشان بوده نقل می‌كرد كه: شيخ به من می‌فرمود: « روح شخصی از علمای اهل معنا - ‌كه ساكن يكی از شهرهای بزرگ ايران بود - را در برزح ديدم كه تأسف می‌خورد و مرتب بر زانوی خود می‌زد و می‌گفت: وای بر من، آمدم، و عملی خالص برای خدا ندارم! از او پرسيدم كه چرا چنين ميكند؟ پاسخ داد: در ايام حيات، روزی با يكی از اهل معنا كه كاسب بود برخورد كردم، او مرا به برخی از خصوصيات باطنی خود متذكر ساخت، پس از جدا شدن از او تصميم به رياضت گرفتم، تا مانند آن شخص ديده برزخی پيدا كنم و به مكاشفات و مشاهدات غيبی دست يابم. مدت سی سال رياضت كشيدم تا موفق شدم، در اين هنگام مرگم فرا رسيد، اكنون به من می‌گويند: تا آن هنگام كه آن شخص اهل معنا تو را متذكر ساخت گرفتار هوای نفس بودی، و پس از آن تقريباً سی سال از عمر خود را صرف رسيدن به مكاشفات و رؤيت حالات برزخی كردی، اينك بگو: عملی كه خالص برای ما انجام داده‌ای كدام است؟!. »
alimohamadi2020 said in در مورد نفی خواطر جستجو کنید
در مورد نفی خواطر جستجو کنید که اگه حاصل بشه نه تنها از گناهان خلاص میشید بلکه چشم برزخی و پرواز روح و طی الارض و... هم گیرتون میاد،تو اسلام هم هستش و علما تمریناتی براش دادن
باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید این که مساله خواطر و نفی خواطر از موضوعات مهم عرفان اسلامی است شکی نیست، خواطر که با واژه هایی مانند واردات، القائات، کشف، الهام و... مرتبط می باشد، از ابتدا در کتب عرفان عملی موجود بوده و معمولا در اثنای بحث ها به آن پرداخته شده است، گاهی فصلی به آن اختصاص داده شده؛ حتی به طور مستقل رساله ای هم در این موضوع نگاشته شده است؛ مانند تقسیم الخواطر نوشته بقلی شیرازی. خواطر  آن بخش از واردات القاء شده بر قلب است که به صورت های خطاب ظاهر شده و از جهت های مختلف، از دوگانه تا ده گانه تقسیم شده و مهم ترین دسته بندی که مورد قبول اکثر عرفا قرار دارد، تقسیم به انواع چهارگانه رحمانی، ملکی، نفسانی و شیطانی می باشد.(1) اما این که نفی خواطر منجر به چشم برزخی و طی الارض ... می شود، چنین دستاوردی بیان نشده است. موفق باشید. پی نوشت: 1.برای اطلاع بیشتر ر. ک باقر زاده، علی، حسن زاده، داود، ماهیت و انواع خواطر و معیار بازشناسی آنها از یکدیگر، معرفت، سال بیست و نهم، شماره اول، فروردین 1399، صص37-27  
کافی said in در مورد نفی خواطر جستجو کنید
alimohamadi2020 said in در مورد نفی خواطر جستجو کنید
در مورد نفی خواطر جستجو کنید که اگه حاصل بشه نه تنها از گناهان خلاص میشید بلکه چشم برزخی و پرواز روح و طی الارض و... هم گیرتون میاد،تو اسلام هم هستش و علما تمریناتی براش دادن
باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید این که مساله خواطر و نفی خواطر از موضوعات مهم عرفان اسلامی است شکی نیست، خواطر که با واژه هایی مانند واردات، القائات، کشف، الهام و... مرتبط می باشد، از ابتدا در کتب عرفان عملی موجود بوده و معمولا در اثنای بحث ها به آن پرداخته شده است، گاهی فصلی به آن اختصاص داده شده؛ حتی به طور مستقل رساله ای هم در این موضوع نگاشته شده است؛ مانند تقسیم الخواطر نوشته بقلی شیرازی. خواطر  آن بخش از واردات القاء شده بر قلب است که به صورت های خطاب ظاهر شده و از جهت های مختلف، از دوگانه تا ده گانه تقسیم شده و مهم ترین دسته بندی که مورد قبول اکثر عرفا قرار دارد، تقسیم به انواع چهارگانه رحمانی، ملکی، نفسانی و شیطانی می باشد.(1) اما این که نفی خواطر منجر به چشم برزخی و طی الارض ... می شود، چنین دستاوردی بیان نشده است. موفق باشید. پی نوشت: 1.برای اطلاع بیشتر ر. ک باقر زاده، علی، حسن زاده، داود، ماهیت و انواع خواطر و معیار بازشناسی آنها از یکدیگر، معرفت، سال بیست و نهم، شماره اول، فروردین 1399، صص37-27  
سلام چرا  نفی خواطر منجر به چشم سوم و اینجور چیزا میشه  برای مثال کتاب ملاقات در صاریا بخش هاییش توضیح داده و  رساله لب اللباب علامه طهرانی اگه تمرینای اینترنت باز کردن چشم سوم و پرواز روح و.... هم بخونید شبیه همین تمرینای نفی خواطر که علما میدادن البته درسته که نفی خواطر یه راه میون بره ولی درصورتی سریع جواب میده که تو راه خودسازی و رسیدن به خدا باشه،یعنی نفی خواطر کنه به خاطر ترک گناه و توجه بیشتر به خدا نه قدرت بخاطر همین چیزی که اون یوگی ها و گورو ها و امثالهم که زندگیشون پای این کارا میزارن  تو پنجاه شصت سال به دست میارن، یه جوان تو راه توحید رسیدن به خدا صدها برابر اون قدرتارو به دست میاره تازه این قدرتا امتحانشه و نباید سرگرمش بشه. زندگی نامه علمارو بخونید میبینید که شاگردشون که خیلی جوان هم هست طی الارض داره ولی اون مرتاضا و یوگی ها و... شاید بعد پنجاه شصت سال هم بهش نرسن  
موضوع قفل شده است