جمع بندی اختلاف در روز عرفه و نگاه رحمت خدا در این روز

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اختلاف در روز عرفه و نگاه رحمت خدا در این روز
سلام علیکم در روایت داریم که خداوند متعال قبل از اینکه به مهمانهای خودش در صحرای عرفات نگاه کند به زائران قبر امام حسین علیه السلام نگاه رحمت می کند. می خواستم بدونم در این سالها که عرفه در عراق یک روز بعد از عرفه در عربستانه این روایت چگونه قابل توجیه است؟ (البته بحث زمانی نبودن خدا به کنار. اما بالاخره یک طرف قضیه انسانهایی هستند که زمانی اند. اگر میخواهید بگویید منظور تقدم رتبی است لطفا آن را اثبات کنید) با تشکر
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد صدیق 
در روایت داریم که خداوند متعال قبل از اینکه به مهمانهای خودش در صحرای عرفات نگاه کند به زائران قبر امام حسین علیه السلام نگاه رحمت می کند. می خواستم بدونم در این سالها که عرفه در عراق یک روز بعد از عرفه در عربستانه این روایت چگونه قابل توجیه است؟ (البته بحث زمانی نبودن خدا به کنار. اما بالاخره یک طرف قضیه انسانهایی هستند که زمانی اند. اگر میخواهید بگویید منظور تقدم رتبی است لطفا آن را اثبات کنید)
باسلام و عرض ادب بر اساس مضمون یک سری روایات است که بیان میکند خداوند متعال در شب و روز پر برکت عرفه پیش از آن‌که به حجاج صحرای عرفات نگاه کند به زوار سیدالشهدا (ع) نظر می‌کند و نظر رحمت خود را پیش از همه، مشمول آنان می‌گرداند. این مسئله نشان دهنده اهمیت زیارت امام حسین علیه السلام بخصوص در روز عرفه است.  مشکلی که در اینجا به چشم میخورد و در سوال نیز مطرح شد، بدین صورت است که م1.در این روایات، مقایسه میان دو مکان(کربلا و صحرای عرفات) در یک زمان(روز عرفه) صورت گرفته است. م2. لازمه این مقایسه آن است که اجتماع در هر دو مکان در یک روز(عرفه) امکان داشته باشد. یعنی روز عرفه در هر دو مکان، یکسان باشند. م3.در حالیکه  این روز، نسبت به مناطق جغرافیایی ای که کربلا و مکه در آنجا قرار گرفته است، متفاوت است. به عبارت دیگر، عرفه در کربلا با عرفه در مکه از نظر زمانی با هم تفاوت دارد.  بنابراین محتوای این روایات قابل فهم نیست.  
حل این مشکل و ابهام نیازمند توجه به چند نکته است. نکته نخست. وجه اهمیت برخی زمانها و مکانها  در وهله نخست لازم است بدین نکته توجه کنیم که خداوند چه به عنوان خالق و چه به عنوان شارع، حقیقتا یا قانونا یک سری آثار و لوازم برای برخی زمانها، مکانها و حتی حالتها ایجاد کرده است.  این آثار گاهی اوقات آثار واقعی و تکوینی است که همراه با خود آن مکان و زمان ایجاد شده است یا میشود. مانند مکه و مسجد الحرام و حرم ائمه(علیهم السلام) که یک سری اثار و لوازم تکوینی و واقعی دارند. چه کسی از آنها اگاه باشد و چه نباشد. گاهی اوقات آثار اعتباری است که خداوند به عنوان شارع برای کسانی که توجه بدان دارند و آگاه از آن آثار هستند آنها را ایجاد میکند. مانند برآوردن دعا در روز عرفه یا زیر قبه و بارگاه امام حسین(علیه السلام) به همین وزان، خداوند است که برخی مکانها را بر برخی دیگر شرافت میبخشد. 
نکته دوم. تفاوت دیدگاه‌ها در مورد وحدت افق نکته مهم دیگری که نه تنها در این مسئله بلکه در مسائل متعددی راهگشاست این است که در مورد افق مناطق مختلف، دیدگاه های متعددی وجود دارد. این مسئله ناشی از یک بحث فقهی است بدین صورت که  آیا زمان رویت خورشید و ماه در طلوع خورشید و ماه و یا غروب خورشید و ماه، برای همه ساکنین کره زمین یکی است یا فقط اختصاص دارد به کسانی که در مناطق و بلاد نزدیک به هم هستند، و در نتیجه؛ افق برای مناطق نزدیک به هم واحد است.  اگر افق برای همه مکانها واحد شد، در بحث افطار و عید فطر و ایام دیگری که در تقویم قمری مهم است، باید گفت که اگر کسی در روی کره زمین ماه را دید، فردا را همه باید عید فطر بدانند و اگر کسی گفت که مکانهای نزدیک، افق واحدی دارند و طلوع و غروب خورشید و ماه برای کسانی که در مسیر خطر نصف النهار هستند؛ واحد است، در اینصورت اگر در جایی ماه دیده شد، دلیل نمی شود که در جاهای دیگری هم که ماه را ندیده اند، فردا را روزه نگیرند و عید فطر بر پا کنند، چون افقها فرق دارد. بعضى از بزرگان پیشین و معاصر آن را شرط ندانسته و رؤیت هلال را در یک نقطه از جهان کافى براى مناطق دیگر دانسته اند. مشروط بر این که لااقل در جزئى از شب با هم مشترک باشند.(1) اما مشهور علما معتقدند که تقارب بلاد یا وحدت افق در این مسئله شرط است. بر این اساس، اگر قائل به دیدگاه نخست بشویم، از انجا که عربستان و عراق وحدت افق به معنای مورد نظر دارند(یعنی حداقل در بخشی از شب مشترک هستند) روز عرفه برای هر دو مکان یکسان است.    
نکته سوم. امکان دست یابی به واقع گاهی اوقات ما به واقع دست می یابیم و گاهی دست نمی یابیم. مثلاماه رمضان و احکام خاص آن به محض دیدن هلال ماه رمضان شروع میشود.  این رویت گاهی واقعی بوده و واقعا نیز ماه در آسمان وجود داشته و قابل رویت بوده است. گاهی نیز واقعی نبوده است و به اشتباه ماه تصور شده است(البته روش رویت درست طی شده ولی شخص در مرحله ای اشتباه کرده است) حال در این مواقع، کسی که به واقع رسیده است که مجزی است و به اثار مورد نظر میرسد. اما کسی که به واقع نرسیده است، اگر بر اساس دستورات شرع عمل کرده باشد(خودش اجتهاد کرده باشد یا اینکه از کسی که تقلید از او معتبر و صحیح است تقلید کرده باشد) آن آثار تا حدی که امکان دارد به او نیز میرسد.
نکته چهارم. نحوه تبعیت احکام از مصالح و مفاسد و آثار  یک مسئله مهم دیگری که محل اختلاف بین علمای شیعه شده آن است که احکامی که از ناحیه خداوند تشریع شده است و بر اساس مبنای شیعه، جعل آنها به واسطه مصلحت و مفسده است، این مفسده و مصلحت در خود امر نهفته است یا در متعلق آن. به عبارت دیگر، مثلا وقتی خداوند دستور میدهد نماز بخوانید، این امر به نماز خواندن به خودی خود مصلحت دارد یا اینکه متعلق این امر(یعنی نماز خواندن) مصلحت دارد. بر این اساس، بر اساس دیدگاه نخست، لازم نیست که در خود متعلق امر حتما مصلحتی وجود داشته باشد تا امر خداوند بدان حکیمانه باشد. بلکه گاهی اوقات خداوند به چیزی و کاری دستور میدهد که انجام شود یا از انجامش نهی میشود در حالیکه خود ان عمل قبل از امر و نهی خداوند هیچ مصلحت یا مفسدی نداشته است چنانکه در اوامر و نواهی امتحانی اینچنین است.(2)
بر اساس این نکات پاسخی که میتوان بدین پرسش داد این است که اگر در مورد مسئله افق، در عالم واقع و از نظر خداوند، نظر علمایی که قائل به وحدت افق تمام مناطق جهان(که حداقل در بخشی از شب با هم اشتراک دارند) درست باشد، مشخص است که عرفه برای هر دو منطقه جغرافیایی مکه و عراق یکسان است و بدین جهت، مشکل اختلاف مکان نسبت به روز واحد مرتفع میشود. اما اگر نظر کسانی صحیح باشد که تنها مناطق نزدیک به هم را از نظر افقی واحد میدانند، پاسخ این سوال این میشود که گرچه عرفه برای این دو گروه(در عرفات و در کربلا) یکسان نیست ولی  اولا: عرفه هر کدام مختص خودش است و ثواب دعا و مناجات عرفه هر یک جداگانه است. ثانیا: ثواب مقایسه ای عرفه بین ساکنان در صحرای عرفه و کربلا برای کسانی که در هر دو روز(یعنی روزی که طبق افق عراق، عرفه است و روزی که طبق افق عربستان، عرفه است) در منطقه خود هستند درست خواهد بود. یعنی مثلا اگر روز بیستم مرداد در کربلا عرفه قرار داده شده و بیست و یکم در عربستان، ثواب کسانی که در کربلا هر دو روز را به اعمال و مناجات میپردازند نسبت به کسانی که در صحرای عرفات این دو روز را به مناجات میپردازند بیشتر است.(البته مشخص است که حاجیان حج تمتع امروز در عرفات نیستند و در مشعر هستند ولی این نظر در مورد افرادی که حاجی نیستند و نیز زائران کربلا قابل اجراست.) ثالثا: اما در مورد کسانی که چنین تطبیق و مقایسه ای برایشان امکان ندارد(یعنی زائر کربلایی که تنها امروز را مناجات کرده یا حاجی حج تمتع که فقط فردا را در عرفات قرار دارد) این مقایسه صحیح نیست و شامل آنها نمیشود.   
بنابراین مقایسه میان ثواب و ارزش زیارت امام حسین(علیه السلام) و وقوف در صحرای عرفات در صورتی درست است که یا این  زمان در هر دو مکان یکسان باشد، و این فرض در صورت متصور است که نظریه اتحاد افق برای تمام مناطق صحیح باشد یا شخصی در هر دو زمان در مکان مورد نظر باشد. در غیر این دو صورت، اینگونه روایات صرفا در صدد بیان ارزش کربلا و زیارت امام حسین(علیه السلام) حتی در مقایسه با حاجیان در صحرای عرفات است ولو وقوف در این دو مکان، با هم اتحاد زمانی نداشته باشد.   موفق باشید.   پی نوشتها: 1. خویی، ابوالقاسم، المستند فى شرح العروة الوثقى للبروجردى، قم،  موسسه احیاء آثارالامام الخوئی، ج 12، ص 118. 2. خراسانی، ملاکاظم، کفایه الاصول، قم، نشر اسلامی، 1430، چاپ ششم، ص124
جمع بندی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرسش: در روایت داریم که خداوند متعال قبل از اینکه به مهمانهای خودش در صحرای عرفات نگاه کند به زائران قبر امام حسین(علیه السلام) نگاه رحمت می کند. می خواستم بدونم در این سالها که عرفه در عراق یک روز بعد از عرفه در عربستان هست، این روایت چگونه قابل توجیه است؟ (البته بحث زمانی نبودن خدا به کنار. اما بالاخره یک طرف قضیه انسانهایی هستند که زمانی اند. اگر میخواهید بگویید منظور تقدم رتبی است لطفا آن را اثبات کنید)   پاسخ: بر اساس مضمون یک سری روایات است که بیان میکند خداوند متعال در شب و روز پر برکت عرفه پیش از آن‌که به حجاج صحرای عرفات نگاه کند به زوار سیدالشهدا (علیه السلام) نظر می‌کند و نظر رحمت خود را پیش از همه، مشمول آنان می‌گرداند. این مسئله نشان دهنده اهمیت زیارت امام (حسین علیه السلام) بخصوص در روز عرفه است. مشکلی که در اینجا به چشم میخورد و در سوال نیز مطرح شد، بدین صورت است که م1.در این روایات، مقایسه میان دو مکان(کربلا و صحرای عرفات) در یک زمان(روز عرفه) صورت گرفته است. م2. لازمه این مقایسه آن است که اجتماع در هر دو مکان در یک روز(عرفه) امکان داشته باشد. یعنی روز عرفه در هر دو مکان، یکسان باشند. م3. این روز، نسبت به مناطق جغرافیایی ای که کربلا و مکه در آنجا قرار گرفته است، متفاوت است. به عبارت دیگر، عرفه در کربلا با عرفه در مکه از نظر زمانی با هم تفاوت دارد.  بنابراین محتوای این روایات قابل فهم نیست. حل این مشکل و ابهام نیازمند توجه به چند نکته است.   نکته نخست. وجه اهمیت برخی زمانها و مکانها:  در وهله نخست لازم است بدین نکته توجه کنیم که خداوند چه به عنوان خالق و چه به عنوان شارع، حقیقتا یا قانونا یک سری آثار و لوازم برای برخی زمانها، مکانها و حتی حالتها ایجاد کرده است. این آثار گاهی اوقات آثار واقعی و تکوینی است که همراه با خود آن مکان و زمان ایجاد شده است یا میشود. مانند مکه و مسجد الحرام و حرم ائمه(علیهم السلام) که یک سری آثار و لوازم تکوینی و واقعی دارند؛ چه کسی از آنها آگاه باشد و چه نباشد. گاهی اوقات آثار اعتباری است که خداوند به عنوان شارع برای کسانی که توجه بدان دارند و آگاه از آن آثار هستند آنها را ایجاد میکند. مانند برآوردن دعا در روز عرفه یا زیر قبه و بارگاه امام حسین(علیه السلام). به همین وزان، خداوند است که برخی مکانها را بر برخی دیگر شرافت میبخشد.    نکته دوم. تفاوت دیدگاه‌ها در مورد وحدت افق: نکته مهم دیگری که نه تنها در این مسئله بلکه در مسائل متعددی راهگشاست این است که در مورد افق مناطق مختلف، دیدگاه های متعددی وجود دارد. این مسئله ناشی از یک بحث فقهی است بدین صورت که  آیا زمان رویت خورشید و ماه در طلوع خورشید و ماه و یا غروب خورشید و ماه، برای همه ساکنین کره زمین یکی است یا فقط اختصاص دارد به کسانی که در مناطق و بلاد نزدیک به هم هستند، و در نتیجه؛ افق برای مناطق نزدیک به هم واحد است. اگر افق برای همه مکانها واحد شد، در بحث افطار و عید فطر و ایام دیگری که در تقویم قمری مهم است، باید گفت که اگر کسی در روی کره زمین ماه را دید، فردا را همه باید عید فطر بدانند و اگر کسی گفت که مکانهای نزدیک، افق واحدی دارند و طلوع و غروب خورشید و ماه برای کسانی که در مسیر خط نصف النهار هستند؛ واحد است، در اینصورت اگر در جایی ماه دیده شد، دلیل نمی شود که در جاهای دیگری هم که ماه را ندیده اند، فردا را روزه نگیرند و عید فطر بر پا کنند، چون افقها فرق دارد. بعضى از بزرگان پیشین و معاصر، وحدت افق را شرط ندانسته و رؤیت هلال را در یک نقطه از جهان کافى براى مناطق دیگر دانسته اند. مشروط بر این که لااقل در بخشی از شب با هم مشترک باشند(1)؛ یعنی حداقل زمانی کوتاه در هر دو منطقه، شب باشد. اما مشهور علما معتقدند که تقارب بلاد یا وحدت افق در این مسئله شرط است. بر این اساس، اگر قائل به دیدگاه نخست بشویم، از انجا که عربستان و عراق وحدت افق به معنای مورد نظر دارند(یعنی حداقل در بخشی از شب مشترک هستند) روز عرفه برای هر دو مکان یکسان است.   نکته سوم. امکان دست یابی به واقع: گاهی اوقات ما به واقع دست می یابیم و گاهی دست نمی یابیم. مثلاماه رمضان و احکام خاص آن به محض دیدن هلال ماه رمضان شروع میشود. این رویت گاهی واقعی بوده و واقعا نیز ماه در آسمان وجود داشته و قابل رویت بوده است. گاهی نیز واقعی نبوده است و به اشتباه ماه تصور شده است(البته روش رویت درست طی شده ولی شخص در مرحله ای اشتباه کرده است). حال در این مواقع، کسی که به واقع رسیده است که مُجزی است و نه تنها عملش صحیح است، بلکه ثواب مورد نظر نیز به او داده میشود. اما کسی که به واقع نرسیده است، اگر بر اساس دستورات شرع عمل کرده باشد(خودش اجتهاد کرده باشد یا اینکه از کسی که تقلید از او معتبر و صحیح است تقلید کرده باشد) آن آثار تا حدی که امکان دارد به او نیز میرسد.   نکته چهارم. نحوه تبعیت احکام از مصالح و مفاسد و آثار  یک مسئله مهم اختلافی میان علمای شیعه آن است که جعل احکام الهی، تابع مصلحت و مفسده‌ای است. این مفسده و مصلحت در خود امر نهفته است یا در متعلق آن. به عبارت دیگر، مثلا وقتی خداوند دستور میدهد نماز بخوانید، این امر به نماز خواندن، یا به خودی خود مصلحت دارد یا اینکه متعلق این امر(یعنی نماز خواندن) مصلحت دارد. بر این اساس، بر اساس دیدگاه نخست، لازم نیست که در خود متعلق امر حتما مصلحتی وجود داشته باشد تا امر خداوند بدان حکیمانه باشد. بلکه گاهی اوقات خداوند به چیزی و کاری دستور میدهد که انجام شود یا از انجامش نهی میشود در حالیکه خود آن عمل قبل از امر و نهی خداوند هیچ مصلحت یا مفسدی نداشته است چنانکه در اوامر و نواهی امتحانی اینچنین است.(2) بر اساس این نکات پاسخی که میتوان بدین پرسش داد این است که: اگر در مورد مسئله افق، در عالم واقع و از نظر خداوند، نظر علمایی که قائل به وحدت افق تمام مناطق جهان(که حداقل در بخشی از شب با هم اشتراک دارند) درست باشد، مشخص است که عرفه برای هر دو منطقه جغرافیایی مکه و عراق یکسان است و بدین جهت، مشکل اختلاف مکان نسبت به روز واحد مرتفع میشود. اما اگر نظر کسانی صحیح باشد که تنها مناطق نزدیک به هم را از نظر افقی واحد میدانند، پاسخ این سوال این میشود که گرچه عرفه برای این دو گروه(در عرفات و در کربلا) یکسان نیست ولی  عرفه هر کدام مختص خودش است و ثواب دعا و مناجات عرفه هر یک جداگانه است. بعلاوه، ثواب مقایسه ای عرفه بین ساکنان در صحرای عرفه و کربلا برای کسانی که در هر دو روز(یعنی روزی که طبق افق عراق، عرفه است و روزی که طبق افق عربستان، عرفه است) در منطقه خود هستند درست خواهد بود. یعنی مثلا اگر روز بیستم مرداد در کربلا عرفه قرار داده شده و بیست و یکم در عربستان، ثواب کسانی که در کربلا هر دو روز را به اعمال و مناجات میپردازند نسبت به کسانی که در صحرای عرفات این دو روز را به مناجات میپردازند بیشتر است.(البته مشخص است که حاجیان حج تمتع امروز در عرفات نیستند و در مشعر هستند ولی این نظر در مورد افرادی که حاجی نیستند و نیز زائران کربلا قابل اجراست.) ثالثا: اما در مورد کسانی که چنین تطبیق و مقایسه ای برایشان امکان ندارد(یعنی زائر کربلایی که تنها امروز را مناجات کرده یا حاجی حج تمتع که فقط فردا را در عرفات قرار دارد) این مقایسه صحیح نیست و شامل آنها نمیشود. در مورد این افراد، چنین مقایسه‌ای بدان معناست که خداوند متعال زمانی که بخواهد پاداش به این افراد بدهد یا دعای ایشان را مستجاب کند، ابتدا نظر به کسی دارد که در کربلا حضور دارد، خواه عرفه در کربلا زودتر از عرفه در عرفات باشد و خواه  دیرتر. بنابراین مقایسه میان ثواب و ارزش زیارت امام حسین(علیه السلام) و وقوف در صحرای عرفات در صورتی دقیق است که  این  زمان در هر دو مکان یکسان باشد، و این فرض در صورت متصور است که نظریه اتحاد افق برای تمام مناطق صحیح باشد یا شخصی در هر دو زمان در مکان مورد نظر باشد. در غیر این دو صورت، اینگونه روایات در صدد بیان ارزش کربلا و زیارت امام حسین(علیه السلام) حتی در مقایسه با حاجیان در صحرای عرفات است ولو وقوف در این دو مکان، با هم اتحاد زمانی نداشته باشد.   پی نوشتها: 1. خویی، ابوالقاسم، المستند فى شرح العروة الوثقى للبروجردى، قم،  موسسه احیاء آثارالامام الخوئی، ج 12، ص 118. 2. خراسانی، ملاکاظم، کفایه الاصول، قم، نشر اسلامی، 1430، چاپ ششم، ص124
موضوع قفل شده است