نسخ قرآن و ديدگاه شيعه

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
نسخ قرآن و ديدگاه شيعه

بدون ترديد قرآن داراى آيات ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، عام و خاص و مجمل و مبين است. و چون حكم برخى از احكام با اختلاف زمان و مكان دگرگون مى شود از اين رو خداوند بزرگ اجراى برخى از احكام را در محدوده زمانى خاصى لازم نموده است در اين خصوص خداوند بزرگ مى فرمايد: (ما نَنْسَخْ مِنْ آيَه اَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْر مِنْها أَوْ مِثْلِها...);[1] هر چه از آيات قرآن را نسخ كنيم يا حكم آن را رها سازيم بهتر از آن يا مانند آن بياوريم.

نسخ در قرآن به معناى رفع احكام مندرج در آيات است نه رفع عين آيه اى كه نازل شده، چنان كه حكم عده زنانى كه همسرانشان فوت كرده از يك سال به چهار ماه و ده روز تغيير يافته است. بنگريد:

(وَ الَّذينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَروُنَ أَزْواجاً وّصِيّةً لأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إخْراج...).[2]

كسانى كه از شما فوت مى كنند و همسرانى باقى مى گذارند وصيت كنند كه آنها را تا يك سال نفقه دهند و از خانه شوهر بيرون نكنند.

طبق اين آيه عده وفات يك سال بوده سپس به آيه زير نسخ شده است:

(وَ الَّذينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُر وَ عَشْراً...).[3]

مردانى كه فوت مى كنند و زنانشان زنده اند آن زنان بايد از شوهر كردن تا مدت چهار ماه و ده روز خوددارى كنند.

نسخ برخى از آيات از ديدگاه شيعه و اهل سنت ثابت شده است اما برخى مثل ابى مسلم اصفهانى به طور كلى نسخ در شريعت اسلام را نفى كرده و آياتى را كه در مورد آنها ادعاى نسخ شده تأويل نموده اند.[4]

با فرض قبول نسخ در قرآن پرسش ديگرى مطرح مى شود و آن اين كه آيا قرآن به سنت نيز نسخ مى شود، يا نه؟ آنچه مورد اتفاق است اين كه ثبوت قرآن متواتر است و احكام آن نيز جز به تواتر ثابت نمى شود بنابراين نسخ خبر واحد ثابت نمى شود اما نسخ برخى احكام قرآن به سنّت متواتر مورد اختلاف است.

ديدگاه شيعه

شكى نيست كه قرآن، به خود قرآن نسخ مى شود مانند آيه اى كه ذكر شد، اما هيچ آيه اى به سنت نسخ نمى گردد بلكه بر عكس سنت به قرآن نسخ مى شود، البته سنت به خودش نيز نسخ مى شود. دليل غيرممكن بودن نسخ قرآن به سنّت اين آيه شريف است: (ما نَنْسَخُ مِنْ آيَة أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْر مِنْها أَوْ مِثْلِها);[5]به حكم اين آيه، هيچ نسخى مثل قرآن و بهتر از قرآن نخواهد بود.

اين ديدگاه را جماعتى از اصحاب حديث نيز پذيرفته اند اما بسيارى از متكلمان با آن مخالفت كرده اند. از فقهاى سنى مذهبى كه با اين ديدگاه موافق اند مى توان از امام شافعى و احمد حنبل نام برد. محمدبن ادريس شافعى در اين خصوص مى گويد: «نسخ قرآن جز به قرآن حاصل نمى شود; چنان كه آيه (ما ننسخ...) اين مسأله را ثابت مى كند اما بيشتر فقهاى اهل سنت نسخ قرآن را با سنت متواتر يا مستفيض صحيح مى دانند و حتى ابن حزم گفته است كه نسخ به وسيله خبر واحد نيز محقق مى شود».[6]

احمد بن حنبل مى گويد: «السنة يفسر القرآن و لا ينسخ القرآن الا القرآن»; سنت بيانگر و مفسر قرآن است و قرآن جز به قرآن نسخ نمى شود.

ابن خزيمه در مورد آيات ناسخ و منسوخ گفته است كه ابوحنيفه نسخ قرآن را با سنّت جايز دانسته است. همچنين اين مسأله به مالك نسبت داده شده است.[7]

پی نوشته ها

ـ سوره بقره، آيه 106.

ـ همان، آيه 240.

ـ همان، آيه 234.

ـ اصول فقه، ابوزهره، ص 195

ـ سوره بقره، آيه 106.

ـ اصول الفقه، ابوزهره، ص 195 ـ 196، بحث نسخ.

ـ الاعتبار، حازمى، ص 27 و اوائل المقالات، ص 141.