جمع بندی اجماع در استنباط فقهی، چرا و چگونه؟
تبهای اولیه
با عرض سلام و احترام
می دانیم که پایه اصول استنباط فقهی، ادلة قطعی و معصوم کتاب و سنت است و البته سنت هم باید بر محور کتاب باشد. عقل و اجماع فقط به عنوان كاشف از شرع است و نه دليل مستقل در مقابل قرآن.
قول مشهور فقها در تعریف اجماع چیست؟
اجماع در چه شرایطی و دقیقا به چه صورتی برای استنباط احکام استفاده می شود. آیا ممکن است بدون وجود آیه یا روایتی مشخص درباره یک موضوع و صرفا از طریق اجماع، فقیه به سنت معصومین پی ببرد و نهایتا حکم صادر کند؟
لطفا با مثالی روشن و کاربردی استفاده از اجماع را در استنباط فقهی نشان دهید.
دلایل مبتنی بر قرآن و احادیث معتبر برای حجیت اجماع به عنوان یک روش در استنباط احکام چیست؟
آیا اجماع مورد قبول تمامی فقهای گذشته و حال شیعه بوده است؟ تفاوت های کلی در استفاده از این روش بین فقهایی که از اجماع برای استنباط احکام استفاده کرده اند، چیست؟
لطفا پاسخ هایتان را حتی الامکان متناسب سطح عمومی از اطلاعات دینی بفرمایید.
با تشکر
قول مشهور فقها در تعریف اجماع چیست؟تعریف اجماع: علما در تعریف اجماع اختلافی ندارند. علامه حلی در تهذيب فرموده: الاجماع هو اتفاق اهل الحل و العقد من امّة محمد (ص). اجماع اتفاق اهل حل و عقد در امت رسول الله است. صاحب المبادى فرموده: اجماع فى اصطلاح فقهاء اهل البيت (ع) هو اتفاق امة محمد (ص) على وجه يشمل قول المعصوم (ع). اجماع در اصطلاح فقهای مکتب اهل بیت، اتفاق در امت رسول الله است به نحوی که شامل قول معصوم علیه السلام باشد. صاحب المعالم فرموده: الاجماع فى الاصطلاح اتفاق خاص و هو اتفاق من يعتبر قوله من الامة. اجماع در اصطلاح اتفاق خاصی است، اتفاقی که بین افرادی صورت گیرد که قولشان در امت معتبر است.(1) پی نوشت: 1. محمدى، على، شرح رسائل - قم، چاپ: هفتم، 1387 ش. ج 1 ص 305.
دلایل مبتنی بر قرآن و احادیث معتبر برای حجیت اجماع به عنوان یک روش در استنباط احکام چیست؟استدلال به آیات گروهی از اهل سنت به آیاتی از قرآن کریم استدلال کردهاند که مهمترین و قویترین آنها از جهت دلالت بر مدّعا، این آیه است: و من یشاقق الرسول من بعد ما تبین له الهدی و یتبع غیر سبیل المؤمنین نُوَلّه ما تولّی و نُصلِه جهنم و سائت مصیراً. و هرکس پس از روشن شدن راه هدایت ، با پیامبر مخالفت و دشمنی ورزد و غیر راه مؤمنان را پیروی کند، او را به آنچه دوست دارد، وامینهیم و جهنم را به او میچشانیم که بد جایگاهی است. مفسران و اصولیان شیعه و سنی اشکالات متعددی بر استدلال به این آیه و مانند آن وارد کرده اند. برخی از بزرگان اهل سنت اعتراف داشتهاند که این آیه و بقیه آیات، هیچ گونه دلالتی بر حجیت اجماع ندارد؛ به گونهای که عصمت امت را اثبات و آن را جایگزین امام معصوم کند. غزالی در المستصفی تصریح میکند این آیه که از جهت دلالت و ظهور قوی تر از بقیه آیات شمرده شده است به عقیده ما همانند دیگر آیات، هیچ گونه صراحتی بر مدعا ندارد؛ بلکه بر خلاف آن ظهور دارد و یا دست کم آیه دچار اجمال است برای مدعی قابل استناد نیست. پی نوشت: 1. سوره نساء/ 115.