جمع بندی بهترین ترجمه قرآن

تب‌های اولیه

37 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بهترین ترجمه قرآن

سلام
من دنبال یه ترجمه خوب از قرآن هستم که قواعد نگارشی رو درست و دقیق رعایت کرده باشن. الان من چند جلد ترجمه از افراد معروف تو خونه دارم ولی بعضی قسمت هاشون ایراد دارن از نظر معنای دقیق .
حالا این اشتباهات یا سهوی یا عمدی من کاری ندارم
فقط دنبال ترجمه ای دقیق هستم .
نمیخوام ترجمه ای باشه که با کلمات طوری بازی کنن که واسه من لذت بخش باشه.
میخوام دقیق واژه ها ترجمه شده باشند
حتی بعضی از ترجمه ها قواعد فعل و فاعل رو رعایت نکردن

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد میقات

[TD][/TD]

[="Tahoma"]

hadisahami;1018296 نوشت:
من دنبال یه ترجمه خوب از قرآن هستم

با سلام و درود

ترجمه های مختلف و متنوعی از قرآن کریم داریم که هر کدام با توجه به روش مترجم، میزان دقت، نوع ترجمه (تحت اللفظی، آزاد، تفسیری)، میزان تسلط مترجم بر لغت و زبان قرآن، میزان تسلط او بر مفاهیم و تفسیر آیات، و...؛ امتیاز و مزایا و نیز ایرادات و نواقصی نسبت به سایر ترجمه ها دارند.

از طرفی هر کدام از ترجمه ها با توجه به گرایش علمی مترجم، می تواند در بُعد خاصی ارائه شده باشد، مانند ترجمه ادبی، عرفانی، و...؛ از اینرو مقایسه آن ها باید با هم گروه های خودشان انجام شود، نه با سایر گروه های ترجمه ها.

لذا نمی توان یک ترجمه را با یک معیار و از یک نگاه، بطور مشخص و قطعی به عنوان بهترین ترجمه قرآن معرفی کرد.

بله، می توان از چندین ترجمه، به عنوان ترجمه های مطرح نام برد؛ که در ادامه اشاره می شود.

ترجمه قرآن، مکارم شیرازی

این ترجمه، در اصل ترجمه‏ اى است كه در تفسير نمونه آمده و محصول پانزده سال كار گروهى روى تفسير قرآن مجيد است. تحقيق و بررسى اين اثر را هيئت علمى دارالقرآن انجام داده ‏اند و ويراستارى آن بر عهده جواد محدثى بوده است.

این ترجمه از نوع ترجمه محتوا به محتوا و ترجمه به زبان روزمره توده مردم است.(نرم افزار جامع التفاسیر نور)

با توجه به جایگاه مفسر قرآن و نیز فقیه بودن مترجم، این ترجمه اهمیت خودش را دارد.

ترجمه قرآن، فولادوند

ترجمه محمدمهدى فولادوند، ترجمه ای است به زبان فارسى كه مترجم براى آن مدت زيادى (حدود سى سال) تلاش نموده تا بتواند ترجمه قرآن را به پايان برساند و از آن جا كه اين كار مدت زيادى طول كشيده (به لحاظ اينكه ترجمه دقيق و با كمترين اشكال باشد) توانسته است ترجمه‏ اى را به جامعه اسلامى تقديم نمايد كه قابل فهم، سليس و روان و از نظر جمله ‏بندى كم نقص باشد.(همان)

این ترجمه از نظر ادبی، اهمیت و جایگاه مطرحی دارد.

بدون اغراق اين ترجمه يکی از دقيق ترين و شيواترين ترجمه های معاصر است.(اهتمام ایرانیان به قرآن، ص 185)

[="Tahoma"]ترجمه قرآن، آیتی

این ترجمه از جمله ترجمه‏ هاى معاصر از قرآن كريم به قلم آقاى عبدالمحمد آيتى است.

در ميان ترجمه ‏هاى موجود از قرآن كريم، ترجمه آقاى عبدالمحمد آيتى، از امتيازات خاصى برخوردار است و اثرى است كه ارزش ادبى فراوانى داشته و از جمله آثار ماندنى و جاويدان بشمار مى ‏رود.

سلامت و استحكام جمله‏ بندى و پرهيز از سره ‏نويسى فارسى و عربى گرايى افراطى و دورى از هرگونه حشو و زوائد، از ويژگى‏ هاى اين ترجمه ارزشمند است.

اين ترجمه، در مقايسه با ترجمه‏ هاى پيشين و گاه معاصر، مزاياى بسيارى دارد، غالبا معادل ‏هاى بسيار زيبايى براى كلمات موجود در قرآن، انتخاب كرده است.(نرم افزار جامع التفاسیر نور)

ترجمه قرآن، مشکینی

قرآن كريم ترجمه آيت الله على مشكينى، ترجمه ای است به زبان فارسى كه توسط حسين استاد ولى ويرايش شده است.

با توجه به تسلط مترجم به مباحث بلاغت، ادبيات عرب و لغت، ترجمه ‏اى را كه از قرآن ارائه نموده است قابل تقدير مى ‏باشد. از طرف ديگر رعايت نمودن اصول و قواعد ترجمه و هماهنگى ‏هايى كه در بين جملات وجود دارد باعث شده است كه ترجمه از اعتبار و ارزش قابل توجهى برخوردار باشد به گونه ‏اى كه مورد توجه مردم مخصوصا افراد تحصيل كرده قرار گيرد.(همان)

در اين ترجمه نكات تفسيرى فراوانى در متن ترجمه نهفته است كه به كتاب تفسيرى بيشتر شباهت دارد تا ترجمه ساده و روان.

[="Tahoma"]ترجمه قرآن، حسین انصاریان

این ترجمه به قلم شيخ حسين انصاريان انجام و منتشر شده است. زبان و ادبيات اين ترجمه، روان و رسا و متناسب با نسل امروز است.

توضيحات مترجم محترم در اثر حاضر اندک است و در داخل كروشه مشخص شده است‏.

به نظر مى رسد مترجم محترم در رسيدن به هدفش (ارائه ترجمه روان و روشن و هماهنگ با معانى قرآن كريم) تا حدودى موفق شده است‏.(همان)

ترجمه قرآن، دکتر مجتبوی

این ترجمه از دقیق ‌ترین و صحیح ‌ترین ترجمه‌های معاصر است. مترجم تأکید بسیاری بر رعایت دقت و همگامی ترجمه با متن داشته ‌است.

روش مترجم مطابقت دقیق ترجمه با متن آیات بوده که اضافات و توضیحات تفسیری را برای درک و فهم معانی آیات همراه ترجمه آورده‌ است.

مترجم در مؤخره اعلام می ‌کند که در این برگردان تا آن‌ جا که میسر بوده از کلمات فارسی استفاده کرده، ولی اعتقادی به نوشتن فارسی سره نداشته ‌است.

یکی از خصوصیات ممتاز این ترجمه آن است که مترجم سعی کرده از کلمات عربی کمتر استفاده کند و برای آن ‌ها معادل ‌های فارسی در نظر بگیرد و دیگر این‌که در برگرداندن واژه ‌های قرآنی و ترکیب آیات دقت زیادی به کار گرفته‌ است.(اهتمام ایرانیان به قرآن، ص 128)

و...

با سلام

باید به عرض برسانم که قران کریم قابل ترجمه نیست چون قران کلام خداست و ترجمه کلام انسان لذا برای درک مفاهیم قران برای فارسی زبانان بهتر است به کلیه ترجمه ها مراجعه و با تفکر در متون شاید به برخی از مفاهیم پی برد بنده برای اینکار نرم افزار جامع التفاسیر نور را برای کسانی که علاقه مند به درک مفاهیم قرانی میباشند توصیه میکنم چون بیش از پنجاه ترجمه فارسی دارد بهتر است انرا خریداری و استفاده نمایید .

[="Tahoma"]

شاکی;1018423 نوشت:
باید به عرض برسانم که قران کریم قابل ترجمه نیست چون قران کلام خداست

با سلام و درود

قابل ترجمه است؛ بله می توان گفت، با ترجمه نمی توان همه مراد الهی را به مخاطب منتقل کرد.

در خصوص ترجمه قرآن، مطالعه تاپیک ذیل هم خالی از فایده نیست:

نقش ترجمه در فهم معارف قرآن چیست؟

میقات;1018443 نوشت:
قابل ترجمه است؛ بله می توان گفت، با ترجمه نمی توان همه مراد الهی را به مخاطب منتقل کرد.

باسلام

ایا میشود به استناد ترجمه عملی را به قران نسبت داد؟

[="Tahoma"]

شاکی;1018489 نوشت:
باسلام

ایا میشود به استناد ترجمه عملی را به قران نسبت داد؟

با سلام و درود

آن که معصوم است و خطایی در آن راه ندارد، خود قرآن کریم و کلام الهی است؛ بنابر این، معیار، خود قرآن است.

نکته:

تا به چیزی اطمینان نداشته باشیم نمی توانیم آن را به خداوند و کلام الهی نسبت دهیم؛ از اینرو:

یا باید بر اساس ادله، مستندات، قرائن و شواهد و... به اطمینان برسیم تا بتوانیم چیزی را به قرآن نسبت دهیم.

یا بر اساس همان ادله و... ـ ولو به اطمنیان نرسیده ایم ـ چیزی را به صورت احتمال و شاید، مطرح کنیم.

و یا (اگر نه اطمینان داریم و نه احتمال می دهیم) می توانیم آن را منتسب به گوینده اش بکنیم و بگوییم در فلان ترجمه یا فلان تفسیر، چنین گفته شده است.

لذا:
اگر موردی را می بینیم اشتباه و نادرست است، ولو در ترجمه یا تفسیری آمده است، نمی توانیم به قرآن نسبت بدهیم.

با سلام و تبریک سال نو
من یک قرآن با ترجمه شخصی به اسم کاظم پورجوادی دارم که خیلی از این ترجمه راضی هستم چون تقریباً معادل همان کلمات عربی را ترجمه کرده و اضافه گویی ندارد. اما بعضی جاها هم به نظرم اشتباه هایی دارد اما نسبت به ترجمه های دیگری که تا الان خوانده ام بهتر بوده.
یک پیشنهادی که دارم این هست که وقتی یک آیه یا یک صفحه را خواندید همان موقع سعی کنید از روی کلمات عربی معنا و مفهوم آن آیات را بفهمید بعد معنای فارسی را بخوانید بعد دوباره یک نگاه به متن اصلی عربی بیندازید. اینطوری بعد از یک مدت می بینید که معنای خیلی از آیات را بدون خواندن ترجمه هم درک می کنید.
موفق باشید

سپیده دم;1018593 نوشت:
من یک قرآن با ترجمه شخصی به اسم کاظم پورجوادی دارم که خیلی از این ترجمه راضی هستم

با سلام و درود

ترجمه قرآن، کاظم پورجوادی

مترجم كه خود از علاقه ‏مندان به موضوعات قرآنى است و به زبان فارسى و ادبيات آن آشنايى دارد براى ترجمه قرآن، ابتدا به فراگيرى زبان عربى نموده و براى اين كار به چند كشور عربى نيز مسافرت كرده تا از لهجه ‏هاى مختلف نيز آگاهى پيدا نمايد و پس از آن طى چند سال قرآن را به زبان فارسى ترجمه نموده است.

با توجه به آشنايى نسبى ايشان به زبان عربى، توانسته است ترجمه نسبتا دقيقى را از قرآن به مردم مسلمان ايران (و كليه فارسى زبانان) عرضه نمايد به گونه ‏اى كه براى اكثر مردم قابل فهم و درک مى ‏باشد.

اين ترجمه از لحاظ سلاست و روانى يكى از روان ‏ترين و خوش ‏خوان‏ ترين ترجمه‏ ها در عصر حاضر به شمار مى ‏رود و مترجم توانسته است با استفاده از كلماتى سليس و روان، ترجمه‏ ايى ارائه نمايد كه براى عموم مردم قابل فهم بوده باشد.(نرم افزار جامع تفاسیر نور)

مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ (54)

به نظر شما کدام ترجمه مفهوم این ایه را درست تر میرساند ؟

آدینه وند : و [يهود و دشمنان مسيح براى نابودى او و آيينش‏] نقشه كشيدند و خداوند [بر حفظ او و آيينش‏] چاره جويى كرد و خداوند بهترين چاره جويان است.

آیتی : آنان مكر كردند، و خدا هم مكر كرد، و خدا بهترين مكركنندگان است. (54)

54ارفع : يهود نيرنگ نمودند و خدا نيرنگ آنها را تلافى كرد و خدا از همه نيرنگ‏بازان ماهرتر است.

الهی قمشه ای : يهود با خدا مكر كردند و خدا هم در مقابل با آنها مكر كرد، و خدا از همه بهتر تواند مكر كرد. (54)

انصاریان : و [كافران از بنى‏اسرائيل درباره عيسى و آيينش‏] نيرنگ زدند، و خدا هم جزاى نيرنگشان را داد؛ و خدا بهترين جزا دهنده نيرنگ‏زنندگان است. (54)

بروجردی : يهود مكر و خدعه نمودند با خدا و خدا هم با آنها مكر كرد و خدا بهتر از هر كس ميتواند مكر نمايد (54)

پاینده: كافران نيرنگ كردند و خدا نيرنگ [شان را تلافى‏] كرد و خدا از همه نيرنگيان ماهر تر است (54)

پور جوادی : كافران نيرنگ كردند و خدا نيرنگ [شان را تلافى‏] كرد و خدا از همه نيرنگيان ماهر تر است (54)

ترجمان فرقان : و (دشمنان) مكر كردند، و خدا (هم در پاسخشان) مكر كرد، و خدا بهترين مكر كنندگان است (كه مكرش عادلانه و فاصلانه است)، 54

ترجمه جوامع الجامع : (يهود و دشمنان مسيح) مكر نمودند و خدا هم (بر حفظ او و آيينش) چاره جويى كرد و خداوند بهترين چاره جويان است. (54)

حجه التفاسیر : و (يهودان و بعض از حواريون در باره عيسى) بدسگاليدند (كه خواستند او را بدار بكشند) و خدا (در عوض با آنان) بدسگاليد و خدا از همه بدسگالان قوى‏تر است.

رضائی : و [دشمنان نقشه كشيدند و] فريبكارى كردند، و خدا ترفند كرد؛ و خدا، بهترين ترفندكنندگان است. (54)

سراج : (كافران در باره كشتن عيسى) حيله كردند و حيله (ايشان را تلافى) كرد خدا و خدا بهترين مكافات دهنده است حيله گران (54)

54طاهری- [يهوديان‏] دسيسه كردند، خدا هم [با] دسيسه [آنان مقابله‏] كرد، و خدا از همه دسيسه‏گران قويتر است.

کاویان پور : يهوديان (براى قتل عيسى عليه السّلام) مكر و حيله بكار بردند، خدا آنها را بسزاى مكرشان رساند و خدا بهتر مكر تواند كرد. (54)

گرمارودی : 54 و (بنى اسرائيل) نيرنگ ورزيدند و خداوند تدبير كرد و خداوند بهترين تدبير كنندگان است.

مکارم : و (يهود و دشمنان مسيح، براى نابودى او و آيينش،) نقشه كشيدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آيينش،) چاره‏جويى كرد؛ و خداوند، بهترين چاره‏جويان است. (54)

[="Tahoma"]

شاکی;1018891 نوشت:
مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ (54)

به نظر شما کدام ترجمه مفهوم این ایه را درست تر میرساند ؟

با سلام و درود

در این زمینه صاحب نظران باید نظر بدهند.

شاید ترجمه هایی که به ریشه و معنای لغوی «مکر» یعنی تدبیر و چاره اندیشی و...، اشاره کرده اند، ترجمه بهتری باشند و برای مخاطب، ابهام کمتری ایجاد کنند نسبت به ترجمه هایی که معنی فریب و نیرنگ را به کار برده اند.

اگر مکر صفت مذمومیه ، چراخدا خودش را بهترین مکار می نامه؟

میقات;1018893 نوشت:
در این زمینه صاحب نظران باید نظر بدهند.

با سلام

البته کسی که ترجمه را میخواند لزوماً صاحب نظر نیست و میتواند مفهوم اشتباه کسب کند .

مکر از نظر لغوی معنی خدعه ، فریب ، فریفتن و حیله میدهد عامه نیز روباه را مکار مینامند لذا مکر از ضعف است اما همانطور که در ریاضیات منفی در منفی مثبت میشود خدعه بر خدعه خیر میشود و لذا کلمه خیر در جلوی مکر امده یعنی خداوند مکر میکند ولی بر مکر و در این مکر خیر هست نه شر .

شاکی;1018908 نوشت:

مکر از نظر لغوی معنی خدعه ، فریب ، فریفتن و حیله میدهد عامه نیز روباه را مکار مینامند لذا مکر از ضعف است اما همانطور که در ریاضیات منفی در منفی مثبت میشود خدعه بر خدعه خیر میشود و لذا کلمه خیر در جلوی مکر امده یعنی خداوند مکر میکند ولی بر مکر و در این مکر خیر هست نه شر .

با سلام و درود

بنده در همان لینکی که داده ام، اشاره کرده ام، لذا دیگر تکرار نکردم:

نقل قول:

البته مکر به معنای خدعه و حیله گری که بار منفی دارد، غلبه استعمال پیدا کرده است، نه این که معنای لغوی چنین باشد.

اگر هم بپذیریم که حیله و چاره اندیشی بار منفی دارد، خداوند این را در مقابل کسانی که خودشان اقدام به مکر کرده اند به کار برده است، لذا دیگر منفی نیست

و با آن معنای مکر که اکنون در زبانها است (نقشه های شیطانی و زیان آور)، تفاوت اساسی دارد.

با توجه به موارد و مصادیق مکر الهی، این مطلب بیشتر روشن می شود:


بسم الله الرحمن الرحیم
ترجمه استاد ابوالفضل بهرام پور هم خیلی دقیق و خوب است .

hadisahami;1018296 نوشت:
سلام
من دنبال یه ترجمه خوب از قرآن هستم که قواعد نگارشی رو درست و دقیق رعایت کرده باشن. الان من چند جلد ترجمه از افراد معروف تو خونه دارم ولی بعضی قسمت هاشون ایراد دارن از نظر معنای دقیق .
حالا این اشتباهات یا سهوی یا عمدی من کاری ندارم
فقط دنبال ترجمه ای دقیق هستم .
نمیخوام ترجمه ای باشه که با کلمات طوری بازی کنن که واسه من لذت بخش باشه.
میخوام دقیق واژه ها ترجمه شده باشند
حتی بعضی از ترجمه ها قواعد فعل و فاعل رو رعایت نکردن

سلام،
از بین ترجمه‌هایی که تابحال دیده‌ام فکر کنم ترجمه‌ی معزی و بعد ترجمه‌ی مجتبوی به خواسته‌ی شما نزدیک‌تر باشند ...
در وب‌سایت تنزیل می‌توانید هر دو ترجمه را در کنار ترجمه‌های دیگری به فارسی و خیلی زبان‌های دیگر بیابید و مقایسه کنید ...

ممنون از همه دوستانی که منو در این زمینه راهنمایی کردن . ببیند دوستان . بزارید کمی واضح تر بگم
برای مثال آیه 7 سوره آل عمران میفرمایند:

هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

اونجایی بولد کردم رو ببینید. یعلم فعل مفرد هست نه جمع یعنی کسی نمیداند تاویل اونارو غیر از خدا.
ولی برید به قرآن های خونه تون مراجعه کنید خیلی ازشون اومدن میگن : تاویل اون آیات رو نمیدانند جز خدا و راسخون . نمی دانند فعل جمع هست !!!
در صورتی که راسخون در جمله بعدی و فعل جمع خودش اومده که یقولون هست .
ولی در ترجمه ها اومدن خدا و راسخون رو به هم چسبوندن و با فعل جمع در صورتی که یعلم فعل جمع نیست !!!!
بعد اگه خدا و راسخون رو به هم متصل کردین . توی جمله بعدی بدون ترجمه فاعل فقط نوشتن ، می گویند. جمله باید فعل و فاعلش معلوم باشه.
خب کیا میگویند? جز راسخون مگه کسی در این جمله هست?
حالا شما واسه اثبات حرفم برسد قرآن های خونه تونو ببینید ،خیلیاشون اشتباه در ساختار جمله دارن .
بحث اول من به خاطر این بود که گفتم رعایت ساختارهای عربی نشده . و اینها مشکل ساز هستن
حالا شما تصور کنید خدا اومده گفته تاویل و تفسیر آیات متشابه رو فقط خدا میدونه بعد ما اومدیم میگیم راسخون در علم هم میدونن?! خدا گفته فقط من .

شاکی;1018423 نوشت:
با سلام

باید به عرض برسانم که قران کریم قابل ترجمه نیست چون قران کلام خداست و ترجمه کلام انسان لذا برای درک مفاهیم قران برای فارسی زبانان بهتر است به کلیه ترجمه ها مراجعه و با تفکر در متون شاید به برخی از مفاهیم پی برد بنده برای اینکار نرم افزار جامع التفاسیر نور را برای کسانی که علاقه مند به درک مفاهیم قرانی میباشند توصیه میکنم چون بیش از پنجاه ترجمه فارسی دارد بهتر است انرا خریداری و استفاده نمایید .

ممنونم دوست عزیزم
خدا که نیومده مارو گیج کنه
آیات محکم که واضح هستن
آیات متشابه که خودشون فرمودن خودم فقط تاویلشو میدونم. پس بیخودی دنبال تفسیرها نباشیم
بعدش من دنبال این نیستم ببینم توی فکر خدا چی میگذره. من ترجمه های اشتباهی هست که در یکی از همین پست ها یه قسمتشو گفتم

میقات;1018496 نوشت:
[="Tahoma"]

اگر موردی را می بینیم اشتباه و نادرست است، ولو در ترجمه یا تفسیری آمده است، نمی توانیم به قرآن نسبت بدهیم.


خود قرآن هیچ مشکلی نداره
مشکل در ترجمه و تفاسیر هستن

باء;1019085 نوشت:
از بین ترجمه‌هایی که تابحال دیده‌ام فکر کنم ترجمه‌ی معزی...

با سلام و درود

ترجمه قرآن توسط محمد کاظم معزی، جزء گروه ترجمه های تحت اللفظی و ترجمه کلمه به کلمه است.

این نوع ترجمه در عین نیازمندی به دقت بیشتر، رعایت امانت داری و تسلط بر دو زبان برای یافتن کلمات معادل، و...؛ نمی تواند از سلاست و روانی کافی برخوردار باشد.

البته مترجم محترم تلاششان را کرده اند که ترجمه ای سلیس و روان ارائه دهند، ولی ویژگی این ترجمه (تحت اللفظی) چنین است که دست مترجم را در ارائه عبارات سلیس و روان، می بندد و محدود می کند؛ به همین خاطر غالب ترجمه های امروزی، ترجمه آزاد یا ترجمه محتوایی را انتخاب کرده اند تا در بیان عبارات سلیس و روان، دستشان بازتر باشد.

نکته: از مزایای ترجمه تحت اللفظی، این است که توضیحات اضافی مترجم، خیلی کمتر است نسبت به ترجمه محتوایی و ترجمه آزاد.

hadisahami;1019087 نوشت:
برای مثال آیه 7 سوره آل عمران میفرمایند:

هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

اونجایی بولد کردم رو ببینید. یعلم فعل مفرد هست نه جمع یعنی کسی نمیداند تاویل اونارو غیر از خدا.
ولی برید به قرآن های خونه تون مراجعه کنید خیلی ازشون اومدن میگن : تاویل اون آیات رو نمیدانند جز خدا و راسخون . نمی دانند فعل جمع هست !!!
در صورتی که راسخون در جمله بعدی و فعل جمع خودش اومده که یقولون هست .
ولی در ترجمه ها اومدن خدا و راسخون رو به هم چسبوندن و با فعل جمع در صورتی که یعلم فعل جمع نیست !!!!
بعد اگه خدا و راسخون رو به هم متصل کردین . توی جمله بعدی بدون ترجمه فاعل فقط نوشتن ، می گویند. جمله باید فعل و فاعلش معلوم باشه.
خب کیا میگویند? جز راسخون مگه کسی در این جمله هست?
حالا شما واسه اثبات حرفم برسد قرآن های خونه تونو ببینید ،خیلیاشون اشتباه در ساختار جمله دارن .
بحث اول من به خاطر این بود که گفتم رعایت ساختارهای عربی نشده . و اینها مشکل ساز هستن
حالا شما تصور کنید خدا اومده گفته تاویل و تفسیر آیات متشابه رو فقط خدا میدونه بعد ما اومدیم میگیم راسخون در علم هم میدونن?! خدا گفته فقط من .

«وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ‏ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»(آل عمران: 3/ 7)

با سلام و درود

این اشکال ترجمه ها نیست، زیرا این جا یک گفتگو و اختلاف علمی مطرح است، و آن این که:

1. آیا «واو» در «وَ الرَّاسِخُونَ‏ فِي الْعِلْمِ»، واو عاطفه است تا معنا شود: و نمی داند تاویل آیات را مگر خداوند و راسخان در علم.

2. یا این که «واو» استینافیه است یعنی «وَ الرَّاسِخُونَ‏ فِي الْعِلْمِ» جمله مستقل و جدای از قبلش است، تا معنا شود: و نمی داند تاویل آیات را مگر خداوند. اما راسخان در علم می گویند....

در این جا اختلاف بسیار است و هر کدام از طرفین، برای خود ادله متعددی دارند. به عنوان مثال، در این زمینه می توانید به «تفسیر المیزان» و نیز «تفسیر نمونه» مراجعه نمایید. علامه طباطبایی(ره) معتقد به قول دوم (واو استینافیه) است(ترجمه تفسير الميزان، ج ‏3، ص 42) و تفسیر نمونه، معتقد به قول اول (واو عاطفه) است(تفسير نمونه، ج‏2، ص 440)؛ هر کدام نیز ادله خود را آورده و به ادله طرف مقابل، جواب داده اند.

بنابر این، این تفاوت ترجمه، به تفاوت موضع و مبنا در این آیه بر می گردد، نه اشتباه سهوی و بی توجهی.

نکته:
ایراد ادبی که فرموده اید (آمدن فعل مفرد برای بیش از یک فاعل)، قابل پاسخدهی است و کسانی که قول به عاطفه بودن واو را پذیرفته اند، این ایراد را وارد نمی دانند زیرا برای این مورد، شواهدی می آورند که در ادبیات عرب، می توان فعل مفرد برای چند فاعل به کار برد.

hadisahami;1019088 نوشت:
ممنونم دوست عزیزم
خدا که نیومده مارو گیج کنه
آیات محکم که واضح هستن
آیات متشابه که خودشون فرمودن خودم فقط تاویلشو میدونم. پس بیخودی دنبال تفسیرها نباشیم
بعدش من دنبال این نیستم ببینم توی فکر خدا چی میگذره. من ترجمه های اشتباهی هست که در یکی از همین پست ها یه قسمتشو گفتم

باسلام

اینکه ما یکجابگوئیم خدا نیامده تا مارا گیج کند و یک جا بگوئیم معنی ایات متشابه را فقط خدا میداند تناقض است یعنی اگر معنی ایات متشابه خاص خداست چه لزومی داشته تا برای ما گفته شود تا ما گیج شویم یعنی ایات متشابه هم قابل درک هست منتهی برای درک ان باید به خدا متوسل شد و این ممکن نیست مگر به وسیله معصوم که در ارتباط با خداست یا خود قران که معصوم است اما توسل به ترجمه راه را سخت میکند چون مترجمین معصوم نیستند و برداشت خود را مطرح میکنند حتی دانستن زبان عربی هم کفایت نمیکند چون اگر کفایت میکرد در ترجمه ها اینهمه اختلاف نبود یک نمونه اش هم همین واو قبل از راسخون است که دو مفسر بزرگ در ان اختلاف دارند یا معنی مکر در ایه ای که قبلاً اوردم یعنی وقتی میگویم قران قابل ترجمه نیست یعنی هیچ ترجمه ای قابل اعتماد نیست و برای درک ایات باید در قران کریم واحادیث معتبر تحقیق نمود و البته با مقایسه در ترجمه ها مختلف میتوان تا اندازه ای به این مهم دست یافت .

hadisahami;1019087 نوشت:
ممنون از همه دوستانی که منو در این زمینه راهنمایی کردن . ببیند دوستان . بزارید کمی واضح تر بگم
برای مثال آیه 7 سوره آل عمران میفرمایند:

هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

اونجایی بولد کردم رو ببینید. یعلم فعل مفرد هست نه جمع یعنی کسی نمیداند تاویل اونارو غیر از خدا.
ولی برید به قرآن های خونه تون مراجعه کنید خیلی ازشون اومدن میگن : تاویل اون آیات رو نمیدانند جز خدا و راسخون . نمی دانند فعل جمع هست !!!
در صورتی که راسخون در جمله بعدی و فعل جمع خودش اومده که یقولون هست .
ولی در ترجمه ها اومدن خدا و راسخون رو به هم چسبوندن و با فعل جمع در صورتی که یعلم فعل جمع نیست !!!!
بعد اگه خدا و راسخون رو به هم متصل کردین . توی جمله بعدی بدون ترجمه فاعل فقط نوشتن ، می گویند. جمله باید فعل و فاعلش معلوم باشه.
خب کیا میگویند? جز راسخون مگه کسی در این جمله هست?
حالا شما واسه اثبات حرفم برسد قرآن های خونه تونو ببینید ،خیلیاشون اشتباه در ساختار جمله دارن .
بحث اول من به خاطر این بود که گفتم رعایت ساختارهای عربی نشده . و اینها مشکل ساز هستن
حالا شما تصور کنید خدا اومده گفته تاویل و تفسیر آیات متشابه رو فقط خدا میدونه بعد ما اومدیم میگیم راسخون در علم هم میدونن?! خدا گفته فقط من .


با سلام
بنظرم ترجمه اقای عبدالعلی بازرگان هم مناسبه.ایشون با اینکه خودشون شیعه هستن اما با دید بی طرفانه به آیات نگاه کرده و بوسیله ی خود آیات قرآن،مفهوم و ترجمه آن را بیان کردن.همچنین آیات قرآن رو از نظر علمی با شیوه جدیدی مورد بررسی قرار دادن که در نوع خودش قابل تامل است.
اگر مایل بودید در اینترنت عبارت "قرآن حکیم عبدالعلی بازرگان" رو جستجو کنید یا از طریق فروشگاه گوگل پلی "قرآن حکیم" رو جستجو کنید و برنامه رو نصب کنید.برنامه بسیار مفیدی است که علاوه بر ترجمه آیات،تفسیر هر آیه به صورت صوتی قرار گرفته که البته برای پخش آن برای بار اول نیاز اتصال به اینترنت می باشد.
یک نمونه از ترجمه ایشون،آیه 7 آل عمران:[جملات داخل کروشه برای توضیح بیشتر بیان شده و جزو آیه نیست و اعداد داخل ترجمه هم پاورقی می باشد].
[SPOILER]
ال عمران:7
هموست آنكه اين كتاب را [در سطح درك و فهم انسان] بر تو نازل كرد [كه] بخشي [اعظم] از آن، آياتي محكم [ثابت و پايدار و نامتغير، همچون اصول كلي اخلاقيات و تاريخ انبياء و اُمت‌ها] است كه آنها اُمّ [=اصل و اساس و مرجع] كتابند، و [بخش] ديگر متشابهات 12 [متغير و متناسب با درك و فهم بشري كه به زبان تشبيه و تمثيل آمده است]. و اما كساني كه در دلشان انحرافي [=تمايلي از حق به باطل] 13 است، متشابهات آن را براي فتنه‌جويي 14 و تأويل‌گرايي 15 دنبال مي‌كنند، حال آنكه تأويل آن [متشابهات] را [كسي] جز خدا نمي‌داند و راسخان در علم 16 [=دانشمندان عميق‌نگر] گويند: ما [با وجود عدم شناخت تأويل متشابهات] بدان ايمان آورده‌ايم [و بر اين باوريم كه اين كتاب] تماماً از جانب پروردگارمان است. و جز خردمندان [با وجدان خدايي، به اين حقيقت] آگاهي نمي‌يابند.17
______________
12 - محكمات، آيات استوار و پايداري هستند كه فهم آن آسان و ثابت است؛ همچون آيات‌الاحكام يا تاريخ انبياء و اُمت‌هاي گذشته. اين آيات اصل و اساس و به اصطلاح «مادر» [اُمّ الكتاب] محسوب مي‌شوند كه موارد متشابه را بايد به آن ارجاع داد. اما متشابهات به آياتي دربارة عوالم قيامت و بهشت و جهنم، ملائكه، روح، وحي [عوالم غيب- ماوراء الطبيعه] و آياتي در آسمان‌ها و زمين گفته مي‌شود كه فهم علمي آن هنوز براي انسان‌ها مقدور نشده است. «انسان‌واره» تلقي كردن خدا و نسبت دادن: سمع، بصر، يد، غضب، رضايت، استواي بر عرش، قيام و... به او نيز به زبان تشبيه است، كه در ظرف محدود انديشه‌هاي بشري و استعدادهاي او در قالب كلمات روزمره آمده است. نكتة ديگر آن كه معناي متشابهات براي انسانها پوشيده نيست، بلكه تأويل آنها، يعني مصاديق حقيقي آنها را فقط خدا مي‌داند.

13 - «زَيْغ» به انحراف از حق و ميل به باطل گفته مي‌شود. در دعاي راسخون در علم [آية 8 (3:8) ] از زيغ قلب پس از هدايت ياد كرده و آن را آفتي براي هدايت شمرده است.

14 - منظور از فتنه‌جويي، تلاش براي ايجاد اختلاف و ضربه زدن به باورهاي ديني توده‌هاي ناآگاه مردم با تمسخر و ايجاد شك و ترديد در ايمان آنان است كه همه روز شاهد تبليغات تعرضي فتنه‌جويان در رسانه‌هاي جمعي هستيم.

15 - «تَأْوِيلِ» از ريشة «اَوْل»، برگشت دادن و رجوع به حقيقت مطلبي است که هنوز وقوع خارجي پيدا نکرده است. خوابي که يوسف در کودکي از سجده خورشيد و ماه و يازده ستاره ديد، تحقق عيني و حقيقت آن در دوران صدارتش در مصر براي ديگران روشن شد. تأويل با تفسير و تشريح و تفصيل تفاوت دارد، تأويل برگرداندن معناي متشابه ظاهري به معناي محكم است.
از 17 موردي كه مشتقات تأويل در قرآن آمده است، 8 مورد آن در سورة يوسف در تأويل خواب يوسف و خواب‌هاي دو يار زنداني او و پادشاه مصر مي‌باشد كه تماماً از اتفاقي در آينده خبر مي‌دهد. بقية موارد دربارة: تحقّق قيامت [اعراف 53 (7:53) ]، تحقّق علمي حقايق قرآني [يوسف 39 (12:39) ]، حكمت اعمالي كه خضر انجام داد [كهف 78 (18:78) و 82 (18:82) ]، سرانجامِ نيكوي ارجاع داوري در اختلافات به خدا و رسول [نساء 59 (4:59) ]، سرانجامِ نيكوي خريد و فروش منصفانه [اسراء 35 (17:35) ]، و بالاخره تأويل متشابهات قرآني [آل‌عمران 7 (3:7) ] مي‌باشد.

16 - عنوان «الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم» تنها دو بار در قرآن آمده [آل‌عمران 7 (3:7) و نساء 162 (4:162) ]، و هر دو مورد عطف ايمان داشتن به نزول وحي و قرآن است. جداگانه ذكر كردن راسخون در علم از مؤمنون [در نساء 162 (4:162) ]، بر دانش و رسوخ علمي آنها، علاوه بر ايمانشان دلالت مي‌كند. رسوخ علمي نشان از عمق دانش و ريشه‌دار بودن آن مي‌كند كه مقابل سطحي‌نگري و محفوظات قشري است. از امام علي(ع) در وصف اين عالمان آمده است: «بدان كه راسخون در علم همان كساني هستند كه اقرارشان به ناداني كامل خود از تفسير حقايق پشت پردة غيب [دربارة صفات ذاتي خدا]، آنان را از تلاش سخت و بيهوده براي نفوذ در سدهايي كه در برابر غيب زده شده، بي‌نياز كرده است. پس خداوند اعتراف آنها را به عجزشان در آگاه شدن از آنچه دانشي فراگير بر آن ندارند ستوده و ترك تعمق در چيزي را كه خدا جستجوي كُنه آن را تكليف نكرده، رسوخ در علم ناميده است». [خطبة 91، بندهاي 10 تا 12]

17 - عنوان «اولواالالباب» را «خردمندان» يا «صاحبان تفکر و عقل و انديشه» ترجمه كرده‌اند، که البته بيانگر ابعاد گسترده اين واژه نمي‌باشد. اولواالالباب يعني صاحبان لُب. لُبِ هر چيز، مثل گردو و بادام، مغز آن است. مفسرين مغز انسان را همان عقل او شمرده‌اند و گفته‌اند اولواالالباب همان عاقلان، و به فارسي سليس‌تر، خردمندانند. اما درک و فهمي که در ادبيات و عُرف امروز از واژه «عقل» وجود دارد، مغاير با مفهوم واژه عقل در قرآن و مستقل از ايمان به آفريدگار است. حتي در مواردي، «عقلانيت» را در برابر «ايمان» مطرح مي‌سازند! در اين صورت، آيا چنين خردمنداني از آيات پند مي‌گيرند؟ برخي از لغت‌شناسان گفته‌اند لُب، نه هر عقلي، بلکه عقل خالص و پاک شده است! در اين صورت بايد پرسيد: خلوص و پاک شدن از چه چيزي؟
[/SPOILER]

hadisahami;1019087 نوشت:
ممنون از همه دوستانی که منو در این زمینه راهنمایی کردن . ببیند دوستان . بزارید کمی واضح تر بگم
برای مثال آیه 7 سوره آل عمران میفرمایند:

هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

اونجایی بولد کردم رو ببینید. یعلم فعل مفرد هست نه جمع یعنی کسی نمیداند تاویل اونارو غیر از خدا.
ولی برید به قرآن های خونه تون مراجعه کنید خیلی ازشون اومدن میگن : تاویل اون آیات رو نمیدانند جز خدا و راسخون . نمی دانند فعل جمع هست !!!
در صورتی که راسخون در جمله بعدی و فعل جمع خودش اومده که یقولون هست .
ولی در ترجمه ها اومدن خدا و راسخون رو به هم چسبوندن و با فعل جمع در صورتی که یعلم فعل جمع نیست !!!!
بعد اگه خدا و راسخون رو به هم متصل کردین . توی جمله بعدی بدون ترجمه فاعل فقط نوشتن ، می گویند. جمله باید فعل و فاعلش معلوم باشه.
خب کیا میگویند? جز راسخون مگه کسی در این جمله هست?
حالا شما واسه اثبات حرفم برسد قرآن های خونه تونو ببینید ،خیلیاشون اشتباه در ساختار جمله دارن .
بحث اول من به خاطر این بود که گفتم رعایت ساختارهای عربی نشده . و اینها مشکل ساز هستن
حالا شما تصور کنید خدا اومده گفته تاویل و تفسیر آیات متشابه رو فقط خدا میدونه بعد ما اومدیم میگیم راسخون در علم هم میدونن?! خدا گفته فقط من .


سلام برادر،
این آیه خودش از متشابهات قرآن هست! از کجا می‌فهمیم متشابه است؟ چون جمع زیادی سر همین نکته که شما فرموده‌اید گمراه شده‌اند وقتی جایگاه اهل بیت علیهم‌السلام را انکار کردند ... از کجا می‌فهمیم معنای درستش چه هست، از آیات دیگر قرآن و از روی احادیث و از روی مباحث عقلی، هر سه جداگانه این مطلب را نشان می‌دهند ... اتفاقا بر همین اساس من هم معتقد هستم تمام قرآن‌هایی که ما در خانه داریم اشتباه کرده‌اند که علامت وقف بعد از الله گذاشته‌اند ... «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا» که در آن علامت وقف مجاز با ترجیح به وقف را قرار داده‌اند و بر همان اساس که گفتم اشتباه است و مطابق نگاه اهل جماعت یا جماعتی از اهل جماعت است ...

باء;1019106 نوشت:

سلام برادر،
این آیه خودش از متشابهات قرآن هست! از کجا می‌فهمیم متشابه است؟ چون جمع زیادی سر همین نکته که شما فرموده‌اید گمراه شده‌اند وقتی جایگاه اهل بیت علیهم‌السلام را انکار کردند ... از کجا می‌فهمیم معنای درستش چه هست، از آیات دیگر قرآن و از روی احادیث و از روی مباحث عقلی، هر سه جداگانه این مطلب را نشان می‌دهند ... اتفاقا بر همین اساس من هم معتقد هستم تمام قرآن‌هایی که ما در خانه داریم اشتباه کرده‌اند که علامت وقف بعد از الله گذاشته‌اند ... «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا» که در آن علامت وقف مجاز با ترجیح به وقف را قرار داده‌اند و بر همان اساس که گفتم اشتباه است و مطابق نگاه اهل جماعت یا جماعتی از اهل جماعت است ...

آیه وقتی متشابه هست نباید اینقدر خودمونو درگیر تفاسیر مختلف کنیم که گیج بشیم
همونطوری که خدا فرموده باید بپذیریم

شاکی;1019104 نوشت:
باسلام

اینکه ما یکجابگوئیم خدا نیامده تا مارا گیج کند و یک جا بگوئیم معنی ایات متشابه را فقط خدا میداند تناقض است یعنی اگر معنی ایات متشابه خاص خداست چه لزومی داشته تا برای ما گفته شود تا ما گیج شویم یعنی ایات متشابه هم قابل درک هست منتهی برای درک ان باید به خدا متوسل شد و این ممکن نیست مگر به وسیله معصوم که در ارتباط با خداست یا خود قران که معصوم است اما توسل به ترجمه راه را سخت میکند چون مترجمین معصوم نیستند و برداشت خود را مطرح میکنند حتی دانستن زبان عربی هم کفایت نمیکند چون اگر کفایت میکرد در ترجمه ها اینهمه اختلاف نبود یک نمونه اش هم همین واو قبل از راسخون است که دو مفسر بزرگ در ان اختلاف دارند یا معنی مکر در ایه ای که قبلاً اوردم یعنی وقتی میگویم قران قابل ترجمه نیست یعنی هیچ ترجمه ای قابل اعتماد نیست و برای درک ایات باید در قران کریم واحادیث معتبر تحقیق نمود و البته با مقایسه در ترجمه ها مختلف میتوان تا اندازه ای به این مهم دست یافت .

چه تناقضی ? آیه هایی که اینهمه روش بحث میشه میکنن . متشابه هستن
خب بحث نکن وقتی معلوم نیست منظورش چیه?
اگه امام معصوم تفسیرشو میدونه. خب حرف معصوم که دوتا نیست. پس چرا اینهمه اختلاف نظر هست رو حرف معصوم?

میقات;1019097 نوشت:

«وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ‏ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»(آل عمران: 3/ 7)

با سلام و درود

این اشکال ترجمه ها نیست، زیرا این جا یک گفتگو و اختلاف علمی مطرح است، و آن این که:

1. آیا «واو» در «وَ الرَّاسِخُونَ‏ فِي الْعِلْمِ»، واو عاطفه است تا معنا شود: و نمی داند تاویل آیات را مگر خداوند و راسخان در علم.

2. یا این که «واو» استینافیه است یعنی «وَ الرَّاسِخُونَ‏ فِي الْعِلْمِ» جمله مستقل و جدای از قبلش است، تا معنا شود: و نمی داند تاویل آیات را مگر خداوند. اما راسخان در علم می گویند....

در این جا اختلاف بسیار است و هر کدام از طرفین، برای خود ادله متعددی دارند. به عنوان مثال، در این زمینه می توانید به «تفسیر المیزان» و نیز «تفسیر نمونه» مراجعه نمایید. علامه طباطبایی(ره) معتقد به قول دوم (واو استینافیه) است(ترجمه تفسير الميزان، ج ‏3، ص 42) و تفسیر نمونه، معتقد به قول اول (واو عاطفه) است(تفسير نمونه، ج‏2، ص 440)؛ هر کدام نیز ادله خود را آورده و به ادله طرف مقابل، جواب داده اند.

بنابر این، این تفاوت ترجمه، به تفاوت موضع و مبنا در این آیه بر می گردد، نه اشتباه سهوی و بی توجهی.

نکته:
ایراد ادبی که فرموده اید (آمدن فعل مفرد برای بیش از یک فاعل)، قابل پاسخدهی است و کسانی که قول به عاطفه بودن واو را پذیرفته اند، این ایراد را وارد نمی دانند زیرا برای این مورد، شواهدی می آورند که در ادبیات عرب، می توان فعل مفرد برای چند فاعل به کار برد.

شما خودتون میفرمایید اختلاااااف نظر دارن سر این .
خب به حرف کی گوش بدیم?
بالاخره تاویلشو خدا میدونه( که خودشم واضح گفته)
یا به قول مترجمین، خدا و راسخون میدونن
????????????
من حس میکنم در این آیه اومدن راسخون رو کنار خدا گذاشتن که اگه بعدا تاویل و تفسیر کردن آیات رو ، بگن : ببین ما درست میگیم چون خدا خودش گفته تفسیرشو ما میدونیم
ببین دوست عزیز
هزاران جور میشه روی این آیات مانور داد
ولی کی راست میگه رو خدا میدونه
پس منم تصمیم گرفتم در این آیات به حرف هیشکی گوش ندم و همونطور که خدا خودش گفته رفتار کنم . نه بنده خدا !

hadisahami;1019111 نوشت:
چه تناقضی ? آیه هایی که اینهمه روش بحث میشه میکنن . متشابه هستن
خب بحث نکن وقتی معلوم نیست منظورش چیه?
اگه امام معصوم تفسیرشو میدونه. خب حرف معصوم که دوتا نیست. پس چرا اینهمه اختلاف نظر هست رو حرف معصوم?

باسلام

تناقض در این هست که چیزی که تاویلش خاص خداست چه لزومی داشته در قران بیاد تا ما گیج بشیم

معصوم هم همه قران را تفسیر نکرده تا ما گیج نشیم یا اگر کرده دست ما نرسیده

بحث کردن هم عدم قبولی متن نیست برای درک مفهوم است راسخون هم لزوماً فقط معصوم نیست

لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ یؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِیمِینَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِیهِمْ أَجْرًا عَظِیمًا
لیکن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زکات‏دهندگان و ایمان‏آورندگان به خدا و روز بازپسین که به زودی به آنان پاداشی بزرگ خواهیم داد

«النساء/162»

در این ایه میفرماید که راسخون از اهل کتاب که لزوماً معصوم نیستند ولی کتاب را درک میکنند پس برای درک کتاب باید در ان رسوخ کرد یعنی باید تحقیق کرد بحث کرد تلاش کرد نه اینکه یک متن یا ترجمه ای را رو خوانی کنیم و تمام .

شاکی;1019116 نوشت:
باسلام

تناقض در این هست که چیزی که تاویلش خاص خداست چه لزومی داشته در قران بیاد تا ما گیج بشیم

معصوم هم همه قران را تفسیر نکرده تا ما گیج نشیم یا اگر کرده دست ما نرسیده

بحث کردن هم عدم قبولی متن نیست برای درک مفهوم است راسخون هم لزوماً فقط معصوم نیست

لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ یؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِیمِینَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِیهِمْ أَجْرًا عَظِیمًا
لیکن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زکات‏دهندگان و ایمان‏آورندگان به خدا و روز بازپسین که به زودی به آنان پاداشی بزرگ خواهیم داد

«النساء/162»

در این ایه میفرماید که راسخون از اهل کتاب که لزوماً معصوم نیستند ولی کتاب را درک میکنند پس برای درک کتاب باید در ان رسوخ کرد یعنی باید تحقیق کرد بحث کرد تلاش کرد نه اینکه یک متن یا ترجمه ای را رو خوانی کنیم و تمام .

والا این راسخونی که میفرمایید و من دیدم هرکی یه چی میگه
من تصمیم گرفتم خودم قواعد ساده عربی رو یاد بگیرم و خودم اونجاهایی که شک دارم رو دقیق طبق نظر خودم ترجمه کنم
اینجوری خدا هم راحت تر هدایتم میکنه تا برم دنبال بقیه ای که حرف یکی با اون یکی اختلاف داره
نه فقط در این آیه ، خیلی از آیات قرآن بخوای ببینی رااااسخون چی گفتن به جا اینکه به صراط مستقیم بیای مستقییم راهی دره شدی

شاکی;1019116 نوشت:
باسلام

تناقض در این هست که چیزی که تاویلش خاص خداست چه لزومی داشته در قران بیاد تا ما گیج بشیم

معصوم هم همه قران را تفسیر نکرده تا ما گیج نشیم یا اگر کرده دست ما نرسیده

بحث کردن هم عدم قبولی متن نیست برای درک مفهوم است راسخون هم لزوماً فقط معصوم نیست

لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ یؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِیمِینَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِیهِمْ أَجْرًا عَظِیمًا
لیکن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زکات‏دهندگان و ایمان‏آورندگان به خدا و روز بازپسین که به زودی به آنان پاداشی بزرگ خواهیم داد

«النساء/162»

در این ایه میفرماید که راسخون از اهل کتاب که لزوماً معصوم نیستند ولی کتاب را درک میکنند پس برای درک کتاب باید در ان رسوخ کرد یعنی باید تحقیق کرد بحث کرد تلاش کرد نه اینکه یک متن یا ترجمه ای را رو خوانی کنیم و تمام .

اینکه چرا آیه ای که تاویلش خاص خداست و چرا اومده ، خود خدا که گفته
اونایی که انحراف در قلبشونه میان تاویل و تفسیر میکنن.
یعنی چییییی? یعنی بابا بیخیال شو دیگههه
منحرفا میان تاویل میکنن
اینهمه آیه محکم هست. بگیر و زندگیتو بساز . چیه گیر دادیم آیات متشابه ببینیم منظورش چی بوده

hadisahami;1019119 نوشت:
اینکه چرا آیه ای که تاویلش خاص خداست و چرا اومده ، خود خدا که گفته
اونایی که انحراف در قلبشونه میان تاویل و تفسیر میکنن.
یعنی چییییی? یعنی بابا بیخیال شو دیگههه
منحرفا میان تاویل میکنن
اینهمه آیه محکم هست. بگیر و زندگیتو بساز . چیه گیر دادیم آیات متشابه ببینیم منظورش چی بوده

با سلام

یعنی هرچی به خوردمان دادند بخوریم و تمام

آیه 162 نسا میفرماید وقتی محمد (ص) اعلام رسالت کرد فقط راسخین در علم از اهل کتاب به او ایمان اوردند در حالی که بقیه اهل کتاب در حال عبادت و زندگی خودشان بودند پس وقتی هم که امام زمان ظهور کند خیلی ها ول معطلند در حالی که زندیشان را میکنند .

hadisahami;1019118 نوشت:
نه فقط در این آیه ، خیلی از آیات قرآن بخوای ببینی رااااسخون چی گفتن به جا اینکه به صراط مستقیم بیای مستقییم راهی دره شدی

فقط خدا تاویل آیاتو میدونه ِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلا اللَّهُ
(البته خدا اونو به انبیاء و امامان هم میده)
الراسخون برای جمله بعدیه وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبنا

از مدیر محترم میخوام این تاپیک رو قفل کنه
من جواب سوالمو گرفتم
از همه دوستان سپاسگزارم

[="Tahoma"]

hadisahami;1019111 نوشت:
خب بحث نکن وقتی معلوم نیست منظورش چیه?
اگه امام معصوم تفسیرشو میدونه. خب حرف معصوم که دوتا نیست. پس چرا اینهمه اختلاف نظر هست رو حرف معصوم?

hadisahami;1019115 نوشت:
شما خودتون میفرمایید اختلاااااف نظر دارن سر این .
خب به حرف کی گوش بدیم?
بالاخره تاویلشو خدا میدونه( که خودشم واضح گفته)
یا به قول مترجمین، خدا و راسخون میدونن
????????????
من حس میکنم در این آیه اومدن راسخون رو کنار خدا گذاشتن که اگه بعدا تاویل و تفسیر کردن آیات رو ، بگن : ببین ما درست میگیم چون خدا خودش گفته تفسیرشو ما میدونیم
ببین دوست عزیز
هزاران جور میشه روی این آیات مانور داد
ولی کی راست میگه رو خدا میدونه
پس منم تصمیم گرفتم در این آیات به حرف هیشکی گوش ندم و همونطور که خدا خودش گفته رفتار کنم . نه بنده خدا !

با سلام و درود

موضوع راسخون و این که آن ها چه کسانی هستند و مفسران در باره «واو» و این جمله، چه نظری دارند، خارج از موضوع تاپیک است. لذا بهتر است این موضوع در جای خودش پیگیری شود.

لازم به ذکر است، قول به عطف بودن «واو» مطابق با روایات مشهور است، لذا نظر شخصی مترجم یا مفسر نیست و او نیز بر اساس ادله موجود، به این نظر رسیده است.

از اینرو هر کدام از این اقوال، مستنداتی دارند که باید به آن ها مراجعه و پس از بررسی اقوال و نظرات، قولی را انتخاب کرد.

نکته:
مهم این است که مفسر یا مترجم، تفسیر یا ترجمه ای که انتخاب می کند، بر اساس معیارها و اسلوب صحیح برداشت از کتاب آسمانی باشد و طبق نظر خودش، هر نظری را انتخاب کرد، به صورت احتمال مطرح کند، نه به عنوان قطع به مراد الهی.

چنین بیانی از مفسر یا مترجم، قبول و مورد پذیرش مجامع علمی است.

لازم به ذکر است تفسیر و برداشت از قرآن کریم، اسلوب و روش خاص خود را دارد و با رعایت این اسلوب است که شخص می تواند احتمال بیشتری بدهد و نظرش، به واقعیت و مراد الهی نزدیکتر باشد. لذا کار هر کسی نیست؛ کما این که برای یک مفسر، شرائط متعددی ذکر شده که با داشتن چنین ملاک ها و معیارهایی، او می تواند به عنوان مفسر، به برداشت از قرآن اقدام کند.

در ضمن، مطالعه این تاپیک نیز خالی از فایده نیست:

ضوابط و قواعد ترجمه قرآن

[="Tahoma"]
پرسش:

دنبال یک ترجمه خوب از قرآن هستم که معانی و قواعد نگارشی را درست و دقیق رعایت کرده باشد.

پاسخ:
ترجمه های مختلف و متنوعی از قرآن کریم داریم که هر کدام با توجه به روش مترجم، میزان دقت، نوع ترجمه (تحت اللفظی، آزاد، تفسیری)، میزان تسلط مترجم بر لغت و زبان قرآن، میزان تسلط او بر مفاهیم و تفسیر آیات، و...؛ امتیاز و مزایا و نیز ایرادات و نواقصی نسبت به سایر ترجمه ها دارند.
از طرفی هر کدام از ترجمه ها با توجه به گرایش علمی مترجم، می تواند در بُعد خاصی ارائه شده باشد، مانند ترجمه ادبی، عرفانی، و...؛ از اینرو مقایسه آن ها باید با هم گروه های خودشان انجام شود، نه با سایر گروه های ترجمه ها.
لذا نمی توان یک ترجمه را با یک معیار و از یک نگاه، بطور مشخص و قطعی به عنوان بهترین ترجمه قرآن معرفی کرد.
بله، می توان از چندین ترجمه، به عنوان ترجمه های مطرح نام برد؛ که در ادامه اشاره می شود.

ترجمه قرآن، مکارم شیرازی
این ترجمه، در اصل ترجمه‏ اى است كه در تفسير نمونه آمده و محصول پانزده سال كار گروهى روى تفسير قرآن مجيد است. تحقيق و بررسى اين اثر را هيئت علمى دارالقرآن انجام داده ‏اند و ويراستارى آن بر عهده جواد محدثى بوده است.
این ترجمه از نوع ترجمه محتوا به محتوا و ترجمه به زبان روزمره توده مردم است.(1)
با توجه به جایگاه مفسر قرآن و نیز فقیه بودن مترجم، این ترجمه اهمیت خودش را دارد.

ترجمه قرآن، فولادوند
ترجمه محمدمهدى فولادوند، ترجمه ای است به زبان فارسى كه مترجم براى آن مدت زيادى (حدود سى سال) تلاش نموده تا بتواند ترجمه قرآن را به پايان برساند و از آن جا كه اين كار مدت زيادى طول كشيده (به لحاظ اينكه ترجمه دقيق و با كمترين اشكال باشد) توانسته است ترجمه‏ اى را به جامعه اسلامى تقديم نمايد كه قابل فهم، سليس و روان و از نظر جمله ‏بندى كم نقص باشد.(2)
این ترجمه از نظر ادبی، اهمیت و جایگاه مطرحی دارد.
بدون اغراق اين ترجمه يکی از دقيق ترين و شيواترين ترجمه های معاصر است.(3)

ترجمه قرآن، آیتی
این ترجمه از جمله ترجمه‏ هاى معاصر از قرآن كريم به قلم آقاى عبدالمحمد آيتى است.
در ميان ترجمه ‏هاى موجود از قرآن كريم، ترجمه آقاى عبدالمحمد آيتى، از امتيازات خاصى برخوردار است و اثرى است كه ارزش ادبى فراوانى داشته و از جمله آثار ماندنى و جاويدان بشمار مى ‏رود.
سلامت و استحكام جمله‏ بندى و پرهيز از سره ‏نويسى فارسى و عربى گرايى افراطى و دورى از هرگونه حشو و زوائد، از ويژگى‏ هاى اين ترجمه ارزشمند است.
اين ترجمه، در مقايسه با ترجمه ‏هاى پيشين و گاه معاصر، مزاياى بسيارى دارد، غالبا معادل ‏هاى بسيار زيبايى براى كلمات موجود در قرآن، انتخاب كرده است.(4)

ترجمه قرآن، مشکینی
قرآن كريم ترجمه آيت الله على مشكينى، ترجمه ای است به زبان فارسى كه توسط حسين استاد ولى ويرايش شده است.
با توجه به تسلط مترجم به مباحث بلاغت، ادبيات عرب و لغت، ترجمه ‏اى را كه از قرآن ارائه نموده است قابل تقدير مى ‏باشد. از طرف ديگر رعايت نمودن اصول و قواعد ترجمه و هماهنگى ‏هايى كه در بين جملات وجود دارد باعث شده است كه ترجمه از اعتبار و ارزش قابل توجهى برخوردار باشد به گونه ‏اى كه مورد توجه مردم مخصوصا افراد تحصيل كرده قرار گيرد.(5)
در اين ترجمه نكات تفسيرى فراوانى در متن ترجمه نهفته است كه به كتاب تفسيرى بيشتر شباهت دارد تا ترجمه ساده و روان.

ترجمه قرآن، حسین انصاریان
این ترجمه به قلم شيخ حسين انصاريان انجام و منتشر شده است. زبان و ادبيات اين ترجمه، روان و رسا و متناسب با نسل امروز است.
توضيحات مترجم محترم در اثر حاضر اندک است و در داخل كروشه مشخص شده است‏.
به نظر مى رسد مترجم محترم در رسيدن به هدفش (ارائه ترجمه روان و روشن و هماهنگ با معانى قرآن كريم) تا حدودى موفق شده است‏.(6)

ترجمه قرآن، دکتر مجتبوی
این ترجمه از دقیق ‌ترین و صحیح ‌ترین ترجمه‌های معاصر است. مترجم تأکید بسیاری بر رعایت دقت و همگامی ترجمه با متن داشته ‌است.
روش مترجم مطابقت دقیق ترجمه با متن آیات بوده که اضافات و توضیحات تفسیری را برای درک و فهم معانی آیات همراه ترجمه آورده‌ است.
مترجم در مؤخره اعلام می ‌کند که در این برگردان تا آن‌ جا که میسر بوده از کلمات فارسی استفاده کرده، ولی اعتقادی به نوشتن فارسی سره نداشته ‌است.
یکی از خصوصیات ممتاز این ترجمه آن است که مترجم سعی کرده از کلمات عربی کمتر استفاده کند و برای آن ‌ها معادل ‌های فارسی در نظر بگیرد و دیگر این‌که در برگرداندن واژه ‌های قرآنی و ترکیب آیات دقت زیادی به کار گرفته‌ است.(7)

و...

نکته:
اگر گفته شود آیا می توان به استناد ترجمه، عملی را به قرآن نسبت داد؟
باید گفت آن که معصوم است و خطایی در آن راه ندارد، خود قرآن کریم و کلام الهی است؛ بنابر این، معیار، خود قرآن است.
قابل توجه این که تا به چیزی اطمینان نداشته باشیم نمی توانیم آن را به خداوند و کلام الهی نسبت دهیم؛ از اینرو:
یا باید بر اساس ادله، مستندات، قرائن و شواهد و... به اطمینان برسیم تا بتوانیم چیزی را به قرآن نسبت دهیم.
یا بر اساس همان ادله و... ـ ولو به اطمنیان نرسیده ایم ـ چیزی را به صورت احتمال و شاید، مطرح کنیم.
و یا (اگر نه اطمینان داریم و نه احتمال می دهیم) می توانیم آن را منتسب به گوینده اش بکنیم و بگوییم در فلان ترجمه یا فلان تفسیر، چنین گفته شده است.
لذا اگر موردی را می بینیم اشتباه و نادرست است، ولو در ترجمه یا تفسیری آمده است، نمی توانیم به خود قرآن نسبت بدهیم.

پی نوشت ها:
1. نرم افزار جامع تفاسیر نور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور.
2. همان.
3. ایازی، اهتمام ایرانیان به قرآن، کتابشناسی توصیفی ترجمه قرآن کریم، انتشارات کتاب مبین ـ رشت، 1380ش، ص 185.
4. نرم افزار جامع تفاسیر نور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور.
5. همان.
6. همان.
7. اهتمام ایرانیان به قرآن، پیشین، ص 128.

موضوع قفل شده است