جمع بندی پرداختن صرف به اهل بیت (ع) و به حاشیه بردن حضرت حق تعالی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پرداختن صرف به اهل بیت (ع) و به حاشیه بردن حضرت حق تعالی

با عرض سلام و احترام،

دوستی دارم که بنظر اصل را فراموش کرده و بیشتر به واسطه های حق تعالی (یعنی اهل بیت ع) می پردازد. در کلام عارفی شنیدم که باید توازنی ایجاد شود بین حب و پرداختن به "خداوند" و "ائمه (ع)" و نباید سر شدت حب به ائمه (ع)، خداوند به حاشیه برده شود.

خواستم از اساتید بپرسم که اولا موافق این توازن هستید؟ دوما برای هدایت این دوستمون چه مطلبی یا احادیثی ارائه بدم و یا حتی چه مقاله یا سخنرانی بهش پیشنهاد بدم؟

خیلی ممنونم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد هادی


در روایتی از رسول مکرم (صلی‌الله علیه و آله) آمده است:« مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه‏ » هر کس خودش را بشناسد، خدا را شناخته است(1) خداشناسنی بدون خود شناسی ممکن نیست؛ خودشناسی زمانی صورت می‌گیرد که انسان اسمای حسنای الهی را بشناسد و شناختن اسمای حسنای الهی هم از طریق محبت و عشق ورزیدن صورت می‌گیرد و عشق‌ورزی به ائمه عین عشق ورزی به خداست. هر چه عشق‌ورزی به ائمه بیشتر باشد عشق به خدا هم بیشتر خواهد شد؛ این چنین نیست که عشق به ائمه از عشق نسبت به خدا بکاهد! نه تنها عشق به خدا کاسته نمی‌شود بلکه انسان هر چه به ائمه نزدیک‌تر باشد و هر چه ارتباطش با ائمه تگاتنگ باشد به همان نسبت به خدا نزدیک خواهد شد چون خداوند کانال ورود به توحید را ائمه قرار داده است و احدی نمی‌تواند بدون ارتباط با ائمه و عشق‌ورزی نسبت به ائمه، به توحید بار یابد.
بنابراین باید به این نکته توجه داشته باشیم که عشق‌ورزی به ائمه در حاشیه قرار دادن خدا نیست بلکه عین اطاعت از امر خداست چون خود خدا فرمود « وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » (الأعراف: 180) و نام‌هاى نيكو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آن‌ها بخوانيد و كسانى را كه در مورد نام‌هاى او به كژى مى‌گرايند رها كنيد. زودا كه به [سزاى‌] آنچه انجام مى‌دادند كيفر خواهند يافت.(2)
چون خود خدا امر نموده که اهل‌بیت رسول‌خدا (صلی‌الله علیه و آله) را گرامی بداریم و آن‌ها را ولّی خود بدانیم و نسبت به آن‌ها مودّت داشته باشیم و از آن‌ها اطاعت مطلق کنیم. پس ارادت به خدا و اطاعت از خدا به این است که ما به امر او درباره‌ی اهل‌بیت(علیهم‌السلام) گردن نهیم.
نکته‌ی نهایی اینکه توزان در این‌جا جایگاهی ندارد چون توزان در جایی است که ما محبت به ائمه را در عرض محبت به وجود باری‌تعالی تصور کنیم و بگوییم ائمه در یک طرف و خداوند هم در طرف دیگر، حالا در محبت به این دو توزان داشته باشیم! در صورتی که این تصور کاملا مخالف با عقاید اسلام ناب است؛ ما بر این عقیده‌ایم که محبت به وجود مقدس حضرات معصومین (علیهم‌السلام) در طول محبت به وجود نازنین خداست نه در عرض آن؛ لذا محبت و عشق‌ورزی نسبت به ائمه به هر شدتی که باشد عین عشق ورزی به خداست. در این جا دوگانگی و دوئیت وجود ندارد تا بحث توزان پیش بیاید.
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: « اجْعَلُوا أَهْلَ بَيْتِي مِنْكُمْ مَكَانَ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ مَكَانَ الْعَيْنَيْنِ مِنَ الرَّأْسِ فَإِنَّ الْجَسَدَ لَا يَهْتَدِي إِلَّا بِالرَّأْسِ وَ لَا يَهْتَدِي الرَّأْسُ إِلَّا بِالْعَيْنَيْن » اهل‌بیت مرا نسبت به خودتان همچون سر قرار دهید نسبت به بدن! و همچون دو چشم قرار دهید نسبت به سر! پس همانا جسد راه نمی‌یابد مگر با سر و سر هدایت نمی‌شود مگر با دو چشم » (3)
پس در فراق اهل‌بیت(علیهم‌السلام) باید چنان گریست که گویی چشممان را از حدقه درآورده‌اند. باید چنان ضجّه زد که گویی می‌خواهند ما را در شبی طوفانی از کشتی امن داخل دریا اندازند. این‌ها هیچ منافاتی با توحید ندارد بلکه عین توحید است و انسان از طریق اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است که به توحید بار می‌یابد.

پی‌نوشت‌ها:
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، هشتم، بيروت، الوفا، 1403 ق، ج‏2، ص: 33
2. امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: « نَحنُ وَاللهِ الأسماءُ الحُسنی الَّتی لا یَقبَلُ اللهُ مِنَ العِبادِ عَمَلاً الاّ بِمَعرفَتِنا» بخدا ما هستیم نام‌های نیک او که از بندگان هیچ عملی پذیرفته نمی‌شود جز به شناخت ما ( اصول کافی/ ج1/ ص 143)
3. علامه مجلسی، بحار الانوار، هشتم، بيروت، الوفا، 1403 ق،ج‏23 ،ص121

[="Tahoma"][="Navy"]

MeHraNZO313;970511 نوشت:
ا عرض سلام و احترام،

دوستی دارم که بنظر اصل را فراموش کرده و بیشتر به واسطه های حق تعالی (یعنی اهل بیت ع) می پردازد. در کلام عارفی شنیدم که باید توازنی ایجاد شود بین حب و پرداختن به "خداوند" و "ائمه (ع)" و نباید سر شدت حب به ائمه (ع)، خداوند به حاشیه برده شود.

خواستم از اساتید بپرسم که اولا موافق این توازن هستید؟ دوما برای هدایت این دوستمون چه مطلبی یا احادیثی ارائه بدم و یا حتی چه مقاله یا سخنرانی بهش پیشنهاد بدم؟

خیلی ممنونم.


سلام
اگر این محبت باعث شده او به وظایفش عمل کند و ارتقاء عملی و معرفتی یابد هیچ جای رد و انتقاد به ایشان نیست چه اینکه از همین مسیر به آنچه که باید برسد می رسد اما اگر این مساله باعث خطایی یا انحرافی یا توقف و رکود شده باید اورا متوجه ساخت و بیدار کرد.
یا علیم[/]

پرسش:
عارفی فرمود که باید توازنی ایجاد شود بین حب و پرداختن به "خداوند" و "ائمه (علیهم السلام)" و نباید سر شدت حب به ائمه (علیهم السلام)، خداوند به حاشیه برده شود.
آیا موافق این توازن هستید؟
لطفا اگر در این زمینه مقاله یا سخنرانی هست معرفی فرمایید.

پاسخ:
در روایتی از رسول مکرم (صلی‌الله علیه و آله) آمده است:« مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه‏ » هر کس خودش را بشناسد، خدا را شناخته است(1) خداشناسنی بدون خود شناسی ممکن نیست؛ خودشناسی زمانی صورت می‌گیرد که انسان اسمای حسنای الهی را بشناسد و شناختن اسمای حسنای الهی هم از طریق محبت و عشق ورزیدن صورت می‌گیرد و عشق‌ورزی به ائمه عین عشق ورزی به خداست. هر چه عشق‌ورزی به ائمه بیشتر باشد عشق به خدا هم بیشتر خواهد شد؛ این چنین نیست که عشق به ائمه از عشق نسبت به خدا بکاهد! نه تنها عشق به خدا کاسته نمی‌شود بلکه انسان هر چه به ائمه نزدیک‌تر باشد و هر چه ارتباطش با ائمه تگاتنگ باشد به همان نسبت به خدا نزدیک خواهد شد چون خداوند کانال ورود به توحید را ائمه قرار داده است و احدی نمی‌تواند بدون ارتباط با ائمه و عشق‌ورزی نسبت به ائمه، به توحید بار یابد.
بنابراین باید به این نکته توجه داشته باشیم که عشق‌ورزی به ائمه در حاشیه قرار دادن خدا نیست بلکه عین اطاعت از امر خداست چون خود خدا فرمود « وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » (الأعراف: 180) و نام‌هاى نيكو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آن‌ها بخوانيد و كسانى را كه در مورد نام‌هاى او به كژى مى‌گرايند رها كنيد. زودا كه به [سزاى‌] آنچه انجام مى‌دادند كيفر خواهند يافت.(2)
چون خود خدا امر نموده که اهل‌بیت رسول‌خدا (صلی‌الله علیه و آله) را گرامی بداریم و آن‌ها را ولّی خود بدانیم و نسبت به آن‌ها مودّت داشته باشیم و از آن‌ها اطاعت مطلق کنیم. پس ارادت به خدا و اطاعت از خدا به این است که ما به امر او درباره‌ی اهل‌بیت(علیهم‌السلام) گردن نهیم.
نکته‌ی نهایی اینکه توزان در این‌جا جایگاهی ندارد چون توزان در جایی است که ما محبت به ائمه را در عرض محبت به وجود باری‌تعالی تصور کنیم و بگوییم ائمه در یک طرف و خداوند هم در طرف دیگر، حالا در محبت به این دو توزان داشته باشیم! در صورتی که این تصور کاملا مخالف با عقاید اسلام ناب است؛ ما بر این عقیده‌ایم که محبت به وجود مقدس حضرات معصومین (علیهم‌السلام) در طول محبت به وجود نازنین خداست نه در عرض آن؛ لذا محبت و عشق‌ورزی نسبت به ائمه به هر شدتی که باشد عین عشق ورزی به خداست. در این جا دوگانگی و دوئیت وجود ندارد تا بحث توزان پیش بیاید.
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: « اجْعَلُوا أَهْلَ بَيْتِي مِنْكُمْ مَكَانَ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ مَكَانَ الْعَيْنَيْنِ مِنَ الرَّأْسِ فَإِنَّ الْجَسَدَ لَا يَهْتَدِي إِلَّا بِالرَّأْسِ وَ لَا يَهْتَدِي الرَّأْسُ إِلَّا بِالْعَيْنَيْن » اهل‌بیت مرا نسبت به خودتان همچون سر قرار دهید نسبت به بدن! و همچون دو چشم قرار دهید نسبت به سر! پس همانا جسد راه نمی‌یابد مگر با سر و سر هدایت نمی‌شود مگر با دو چشم » (3)
پس در فراق اهل‌بیت(علیهم‌السلام) باید چنان گریست که گویی چشممان را از حدقه درآورده‌اند. باید چنان ضجّه زد که گویی می‌خواهند ما را در شبی طوفانی از کشتی امن داخل دریا اندازند. این‌ها هیچ منافاتی با توحید ندارد بلکه عین توحید است و انسان از طریق اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است که به توحید بار می‌یابد.

پی‌نوشت‌ها:
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، هشتم، بيروت، الوفا، 1403 ق، ج‏2، ص: 33
2. امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: « نَحنُ وَاللهِ الأسماءُ الحُسنی الَّتی لا یَقبَلُ اللهُ مِنَ العِبادِ عَمَلاً الاّ بِمَعرفَتِنا» بخدا ما هستیم نام‌های نیک او که از بندگان هیچ عملی پذیرفته نمی‌شود جز به شناخت ما ( اصول کافی/ ج1/ ص 143)
3. علامه مجلسی، بحار الانوار، هشتم، بيروت، الوفا، 1403 ق،ج‏23 ،ص121

موضوع قفل شده است