جمع بندی علاقمند شدن به کسی قبل از کنکور

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علاقمند شدن به کسی قبل از کنکور

شما

سلام من پسری ۱۸ساله هستم و عاشق دختر،دختر عمه بابام شدم درحالی که تا الان خاستگار داشته که خوشبختانه ردش کردن. من۱۸سالم و اون دختر خانوم ۱۶ساله و در اقوام ۳نفر هستن که از من بزرگ ترن و مجرد میخواستم راهنمایی کنید تا بتونم علاقم رو ثابت کنم به خانوادش و بتونم حفظش کنم. ممنون

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امیـن

عرفاجسمانی;959690 نوشت:
سلام من پسری ۱۸ساله هستم و عاشق دختر،دختر عمه بابام شدم درحالی که تا الان خاستگار داشته که خوشبختانه ردش کردن. من۱۸سالم و اون دختر خانوم ۱۶ساله و در اقوام ۳نفر هستن که از من بزرگ ترن و مجرد میخواستم راهنمایی کنید تا بتونم علاقم رو ثابت کنم به خانوادش و بتونم حفظش کنم. ممنون

با سلام.ای کاش اطلاعات بیشتری ازویژگی های خودتان و دختر خانوم می دادید.

قبل از اینکه شما به فکر ازدواج قطعی با ایشان باشید، ابتدا بایستی بررسی کنید که آیا ایشان مناسب شما هستند یاخیر؟ بر فرض که ایشان مناسب باشند،شما قصد دارید در چه سنی ازدواج کنید؟
معمولا آقا پسرها در سن 24 سالگی به بعد ازدواج می کنند و این زمان زیادی برای انتظار کشیدن است.شما هنوز آینده درسی و شغلیتان معلوم نیست.حتی سربازی شما هم مانده است.در چنین شرایطی آیا مصلحت است که به فکر ازدواج باشید؟ به تجربه ثابت شده که بسیاری از همسنهای شما که در این سن یعنی قبل از کنکور و دبیرستان،موردی را برای ازدواج در نظر گرفته اند،عملا موفق به ازدواج نشده اند.چرا؟
چون بعد از ورود به دانشگاه و آشنایی با موردهای جدید و عوض شدن دیدگاه ها و پخته شدن بیشتر،ملاکها ی ازدواج تغییر کرده و موردی را که قبلا در نظر گرفته اند،در حاشیه قرار گرفته است، و یا موانعی به وجود آمده که خارج از کنترل آنها بوده.
با توجه به این نکته،توصیه می شود فعلا مشغول تحصیل باشید و ذهنتان را درگیر ازدواج نکنید.
همین نکات عینا در مورد ایشان صادق است. ایشان هم ممکن است بعد از ورود به دانشگاه، ملاکهایش تغییر کند.

لذا بهتر است که فعلا به خانواده دختر چیزی نگویید،چون در اینصورت مجبور هستید که به ایشان تعهد بدهید و چنانچه بعدا ملاکتان تغییر کند دیگر راه برگشتی برایتان نمی ماند.
توصیه این است که زمانی که قصد ازدواج داشتید، یعنی شرایط ازدواج و تشکیل زندگی فراهم بود،آنگاه به فکر انتخاب گزینه ازدواج باشید.بنده کسانی را می شناسم که از سن 15 سالگی به فکر ازدواج بوده اند و گزینه های متعددی را درذهنشان داشته اند و الان که نزدیک به 40سالشان شده ، تازه موفق به ازدواج شده اند،آنهم با موردی که هیچگاه قبلا در نظر نداشته اند.

با این اوصاف، چنانچه همچنان اصرار به ازدواج با ایشان دارید،بهتر است ابتدا با یک مشاور،در این زمینه مشورت کنید واگر ایشان تشخیص دادند که مناسب هم هستید، موضوع را با مادرتان درمیان بگذارید.چنانچه خانواده شما با این ازدواج موافق باشند،مادرتان می تواند به صورت غیر رسمی،موضوع را با مادر دختر در میان بگذارد.چنانچه آنها هم موافق بودند، این موضوع باید به صورت محرمانه بین خانواده شما و آنها باقی بماند تا زمانیکه شرایط ازدواج شما فراهم شود.در فرهنگ ما اصطلاحا به این کار ،نشان کردن می گویند.بعد از اینکه شرایط فراهم شد، باز هم این دفعه دونفری با هم برای مشاوره ازدواج اقدام کنید چون شرایط شما فرق کرده و ببینید آیا همچنان مناسب هم هستید؟در صورت تأیید مشاور، برای ازدواج اقدام فرمایید.

موفق باشید.

عرفاجسمانی;959690 نوشت:
شما

سلام من پسری ۱۸ساله هستم و عاشق دختر


سلام برادر جان،
یا باید خودتو مطابق شرایط کنی یا شرایط رو مطابق خودت

عرفاجسمانی;959690 نوشت:
بتونم حفظش کنم.

اول به این جملت بپردازم،
من متوجه نمیشم حفظش کنی یعنی چی!؟یا میخوادت یا نه!اگر تو رو میخواد میمونه اگر نه هم بذار بره! الان نره بعد ازدواج میره!
بقول چگورا هر چه از دست میرود بگذار برود چیزی که به التماس آلوده باشد نمیخواهم, هر چه باشد حتی زندگی
ببین برادرم،حاشیه نرم یا قید کنکور رو باید بزنی یا قید دختره رو،البته مواردی هستن و بودن که هردوتارو باهم داشتن که استثنا بودن
نیاز جنسی و میل به مورد محبت قرار گرفتن رو کنار بذار یا درستو کنار بذار
تا زمانی که خودت نمیتونی به خودت تکیه کنی دنبال تکیه گاه شدن برای دیگری نباش،ویران میشی
باید هنگام ازدواج این پرسش را از خود کرد: ((آیا واقعا باور داری که تا سنّ پیری از سخن گفتن با این زن لذت می‌بری؟)) تمامیِ مسائل دیگر در ازدواج موقت و گذرا است. از کتاب بشری بس بسیار بشری،نیچه

[SPOILER]ی داستان طنزی میذارم از دکتر زندی
دیروز داشتم کتاب «شرح مقدمه ی قیصری بر فصوص الحکم» ابن_عربی از مرحوم سید جلال آشتیانی را می‌خواندم. نمی‌دانم سیدجلال را چقدر می‌شناسید. هانری_کُربَن، فیلسوف بزرگ فرانسوی، در مقدمه ای که بر آن کتاب نوشته است در توصیف آشتیانیِ جوان می‌گوید: «..آقای آشتیانی به نظر من یک ملاصدرایی است که در عصرِ ما زندگی می‌کند..» [صص 14-15].

الغرض، با دیدن این مطلب یادِ یک خاطره افتادم. اوایل جوانی اوضاع و احوال خوشی نداشتم. بی پولی و فشارِ فیزیولوژیکی برای ازدواج بدجور آزارم می‌داد. آنقدَر که حاضر شدم بروم پادویِ یک پارچه فروش در بازار سنتی شهرمان بشوم. در همان حین، یکی از دوستان که از شاگردان مرحوم سیدجلال_آشتیانی بود، آشوبِ من را دید گفت بیا یک خاطره برایت بگویم.

گفت یک روز که من هم مثل تو به خاطر نیازهای تأمین‌نشده‌ و آرزوهای برآورده‌نشده، آشوب‌زده و به‌هم ریخته بودم، دیدم استاد آشتیانی کنار حوضِ فلان مدرسه نشسته است. با کلی شوق و رفتم کنارشان و گفتم آقا یک ذکری به ما یاد بدهید که در مشکلات به ما کمک کند، یا حداقل اگر مشکلی را حل نمی‌کند خودم را آرام کند.
ایشان با رویِ گشاده گفتند: تسبیح همراهت هست؟
گفتم: بله.

حسابی گوش‌هایم تیز شده بود ببینم چه می‌گویند تا بتوانم با چندتا ذکر همه‌ی مشکلات عالم را حل کنم. تسبیحم را درآوردم و نشانشان دادم.

آنگاه ایشان ادامه داد: خوب گوش بده
هر روز صبح، لباس تمیزی می‌پوشی، عطر می‌زنی، رو به قبله می‌نشینی، تسبیحت را درمی‌آوری و با حضور قلب و توجهِ بسیار، و شمرده شمرده و با خضوع و خلوص فراوان، هزار بار می‌گویی: ..._لق_دنیا

دقیقا کلید راه حل همینه،بهش فکر نکن چه درجهت فراموش کردن چه در جهت پیدا کردن راه حل برای نگهداریش و...
یا اینکه به درس فکر نکن
هر کودومم انتخاب کردی احساس پشیمانی نکن[/SPOILER]

سؤال:
من۱۸سالم و اون دختر خانوم ۱۶ساله میخواستم راهنمایی کنید تا بتونم علاقم رو ثابت کنم به خانوادش و بتونم حفظش کنم. ممنون


پاسخ:
با سلام.ای کاش اطلاعات بیشتری ازویژگی های خودتان و دختر خانوم می دادید.
قبل از اینکه شما به فکر ازدواج قطعی با ایشان باشید، ابتدا بایستی بررسی کنید که آیا ایشان مناسب شما هستند یاخیر؟ بر فرض که ایشان مناسب باشند،شما قصد دارید در چه سنی ازدواج کنید؟

معمولا آقا پسرها در سن 24 سالگی به بعد ازدواج می کنند و این زمان زیادی برای انتظار کشیدن است.شما هنوز آینده درسی و شغلیتان معلوم نیست.حتی سربازی شما هم مانده است.در چنین شرایطی آیا مصلحت است که به فکر ازدواج باشید؟ به تجربه ثابت شده که بسیاری از همسنهای شما که در این سن یعنی قبل از کنکور و دبیرستان،موردی را برای ازدواج در نظر گرفته اند،عملا موفق به ازدواج نشده اند.چرا؟
چون بعد از ورود به دانشگاه و آشنایی با موردهای جدید و عوض شدن دیدگاه ها و پخته شدن بیشتر،ملاکها ی ازدواج تغییر کرده و موردی را که قبلا در نظر گرفته اند،در حاشیه قرار گرفته است، و یا موانعی به وجود آمده که خارج از کنترل آنها بوده.
با توجه به این نکته،توصیه می شود فعلا مشغول تحصیل باشید و ذهنتان را درگیر ازدواج نکنید.

همین نکات عینا در مورد ایشان صادق است. ایشان هم ممکن است بعد از ورود به دانشگاه، ملاکهایش تغییر کند.لذا بهتر است که فعلا به خانواده دختر چیزی نگویید،چون در اینصورت مجبور هستید که به ایشان تعهد بدهید و چنانچه بعدا ملاکتان تغییر کند دیگر راه برگشتی برایتان نمی ماند.
توصیه این است که زمانی که قصد ازدواج داشتید، یعنی شرایط ازدواج و تشکیل زندگی فراهم بود،آنگاه به فکر انتخاب گزینه ازدواج باشید.بنده کسانی را می شناسم که از سن 15 سالگی به فکر ازدواج بوده اند و گزینه های متعددی را در ذهنشان داشته اند و الان که نزدیک به 40سالشان شده ، تازه موفق به ازدواج شده اند،آنهم با موردی که هیچگاه قبلا در نظر نداشته اند.

با این اوصاف، چنانچه همچنان اصرار به ازدواج با ایشان دارید،بهتر است ابتدا با یک مشاور،در این زمینه مشورت کنید واگر ایشان تشخیص دادند که مناسب هم هستید، موضوع را با مادرتان درمیان بگذارید.چنانچه خانواده شما با این ازدواج موافق باشند،مادرتان می تواند به صورت غیر رسمی،موضوع را با مادر دختر در میان بگذارد.چنانچه آنها هم موافق بودند، این موضوع باید به صورت محرمانه بین خانواده شما و آنها باقی بماند تا زمانیکه شرایط ازدواج شما فراهم شود.
در فرهنگ ما اصطلاحا به این کار ،نشان کردن می گویند.بعد از اینکه شرایط فراهم شد، باز هم این دفعه دونفری با هم برای مشاوره ازدواج اقدام کنید چون شرایط شما فرق کرده و ببینید آیا همچنان مناسب هم هستید؟در صورت تأیید مشاور، برای ازدواج اقدام فرمایید
.1

موضوع قفل شده است