جمع بندی دارم از عشق لبریز میشم!

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دارم از عشق لبریز میشم!

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام و عرض ادب

من مردی هستم متاهل که چند ساله ازدواج کردم و چند فرزند دارم
از روز اول ازدواج عشق و علاقه و محبت به همسرم و بالعکس محبت و علاقه ایشان به من هر روز زیادتر می شود
الان که 15 سال از ازدواج و آغاز زندگی مشترک ما می گذرد این عشق و علاقه متقابل به حد اعلای خود رسیده است
روزی و ساعتی نیست که از حال همدیگر با خبر نباشیم
و اگر مسافرتی برای یکی از ما پیش بیاید آنقدر سخت بر ما می گذرد که گویی غم جانکاهی است

نمی دانم این عشق و علاقه طرفینی حد اعلی و نهایتش کجاست؟
اما من عشق دیگری هم دارم و تمام ترسم از آن است که روزی این عشق و علاقه همانند زنجیری مرا از معبود حقیقی ام دور کند
می ترسم این عشق و علاقه زمینی ، که لبریز از آنم ، مرا از خدایم ، معبودم دور کند
و مانعی باشد برای رسیدن به عشق حقیقی ام ، آن معبود بی همتا

گاه ساعتها در خود فرو می روم که چگونه میان عشق به همسرم و عشق به معبودم جمع کنم؟
و آیا عشق به یکی ، خیانت به دیگری نیست؟
به نظر شما چه باید کرد؟
این عشق را چگونه مهار کنم؟
با تشکر ازشما

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: جناب استاد

سلام علیکم

دین مبین اسلام با عشق به معنای یک باور و احساسی عمیق و لطیف که با حس صلح‌ دوستی و انسانیت در تطابق است هیچ نگاه متفاوتی ندارد .
پس اولا باید بدانیم که منظور از عشق الهي فقط دوست داشتن خدا نيست‌، بلكه دوستي خدا و هر كس و هر چيزي است كه خدا دوست دارد; "قُل‌ْ إِن كُنتُم‌ْ تُحِبُّون‌َ اللَّه‌َ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُم‌ُ اللَّه‌ُ وَيَغْفِرْ لَكُم‌ْ ذُنُوبَكُم‌ْ وَاللَّه‌ُ غَفُورٌ رَّحِيم‌ٌ ;(آل عمران‌،31) بگو: اگر خدا را دوست داريد از من پيروي كنيد تا خدايتان شما رادوست بدارد و گناهانتان را ببخشايد كه خداوند بخشنده و مهربان است‌."
اگر عشق به بنده ی خدا در راستای عشق و عمل به قول خداوند باشد عشق مقدسی به شمار می آید مثلا اگر کسی همسرش را دوست داشت و به او عشق ورزید این شعاعی از محبت پروردگار است چون خود را بنده خداوند و ناچيز مي‌داند و با توجه به امر خدا به ازدواج ،دنبال تاهل رفته است. بنابراين با توحيد كه به معناي يگانه دانستن و يگانه پرستيدن خدا است‌، هيچ گونه منافاتي ندارد.
همانطور که آیه زیر اشاره به همین موضوع دارد:
و از نشانه‏ های خداوند اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان دوستی و رحمت قرار داد، آری در این «نعمت» برای مردمی که می ‏اندیشند قطعا نشانه‏ هایی است. سوره روم (30)، آیه 21
و بعد اينكه صرف علاقه‌مند شدن به كسي شرك نيست‌، ولي اگر اين علاقه در رتبه محبت به خدا قرار گيرد و در عمل تعيين كننده جهت حركت انسان شود، در اين صورت اين علاقه شرك خفي است‌.

پس اگر در موردی که به همسر یا معشوق استقلال و اصالت داده شود و در كنار و عرض خداوند قراربگیرد و معشوق همچون خداوند پرستیده شود و خواسته او بر خواسته خدا ترجيح داده شود يا رضايت همسر و معشوق را در اولويت رضايت الهي قرار دهد شرک محسوب شده و این عشق نادرستی است.
اما همانطور که اشاره شد اگرعشق ورزيدن به همسر در راستاي عشق و محبت به خداوند متعال باشد و به عبارت ديگر، در طول محبت به خداوند متعال باشد عین قول حق و اولیای الهی است.
در فرهنگ غنى اسلام، اظهار محبت یکى از لوازم دوست داشتن است، امّا در روابط بین زوجین که مظهر کامل عشق و علاقه است، این اظهار محبت، جایگاه ویژه‌اى دارد و روايت هاي زيادي در مورد عشق به همسر وارد شده كه مويد اين نكته مي باشد تا آن جا که پیامبر‌اکرم‌(ص) فرموده‌اند: «قَولُ الرَجُلِ لِلْمَرأَةِ اِنّى اُحِبک لایَذهَب مِنْ قَلْبِها اَبَداً; گفتار مرد به همسرش: همانا من تو را دوست دارم، هرگز از قلب همسرش محو نمى‌شود.»( وسائل الشیعه ، ص 23، حدیث 9).
همچنین در جایی دیگر رسول گرامی اسلام میزان محبت به همسر را مکمل میزان ایمان به خدا خوانده و تأکید می کنند:
«هر بنده ای که ایمانش به خدا بیشتر باشد به همسرش بیشتر ابراز علاقه و محبت می کند درباره قدر و قیمت دوستی مرد (شوهر) با زن (همسرش) پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: هر چه ایمان بنده افزایش یابد عشق وی به زنش بیشتر می شود.(مستدرک – ج 14- ص 157)

حال اگر عشق شما به همسرتان در مورد یا مواردی با عبودیت و انجام واجبات و ترک محرمات تناقض داشت باید برای کنترل عشق خود ،امر پرودگار را ترجیح دهید و تمام سعی خود را به کار بندید تا تخلفی در این رابطه از شما سر نزند. با این کار حد عشق مجازی شما کنترل می شود. اگر هم تا بحال این تناقض رخ نداده است خدا را شکر کنید و مراقبت برای آینده داشته باشید.
راهکار بعدی برای کنترل حد عشق مجازی
تفکر است. بدین معنا که مکرر فکر کنید که این عشق و علاقه از کجا آمده است؟ معشوق شما را چه کسی خلق کرده است؟ محبت شما و ایشان عطای چه کسی است؟
جواب این سوالات شما را به خداوند مهربان متوجه کرده و با تبلور محبت خداوند حد عشق مجازی نگهداشته خواهد شد.

واقعا خوش ب حالتون

سلام

ان شاالله همیشه عاشق و دلداده بمونید و این رابطه رو به بهترین شکل حفظ کنید .. لذت میبرم وقتی همچین آدمایی میبینم .:shadi:

خدا پشت و پناهتون:Gol:

[="Purple"]واقعا تاپیکی که زدین تامل برانگیزه...
تو جامعه ای که انقدر طلاق زیاده... اونایی م که نگرفتن یا طلاق عاطفی گرفتن یا دعوا چاشنی زندگی شونه ...
زندگی دراین حد گل و بلبل:Moteajeb!:
خوش به حالتون ...
یکم برامون از تجربیاتتون بگین، بگین چیکار کردین باوجود گذشت زمان،داشتن فرزند، بالاخره مشکلات زندگی و..... نه تنها عشقتون کم نشد بلکه انقدر زیاد شده که نگران عشق به معبود واقعی شدین...
آدم فکرشو میکنه این همه سال ... واقعا تحسین برانگیزه ....
کاش یکمی بقیه آقایون بیان از شما یاد بگیرن...
خانمها دراین حد عاشق باشن و بمونن تعجبی نداره ولی از اقایون بعیده:ok:
[/]

وای چه رمانتیک :khandeh!:

خیلی تاپیک خوبیه کلی انرژی مثبت داد

خوش به حالتون ان شاءالله که همیشه عاشق بمونین

من فکر میکنم چون همسرتونو دوس دارین و این قدر بهش علاقه و احترام میزارین خدا خیلی خوشنود میشه

بلاخره همسرتونو خدا بهتون داده .. عشق و علاقه رو هم خدا بینتون ایجاد کرده

پس هیچ مشکلی نداره ( البته به نظظظظظظظر من )

از تجربیاتتون بهمون بگین ... وقتی به مشکلی برخوردین ....اصلا چی شده که این همه عشق به وجود اومد؟


با نام و یاد دوست

سلام علیکم

کاربر محترم از من خواستند تا این مطالب را در تاپیک قرار دهم:

نقل قول:

سلام علیکم

جناب استاد از شما و پاسخی که دادید بسیار متشکرم
خداوند به شما جزای خیر بدهد
اما برای من چند سوال باقی مانده ، که اگر توضیح بیشتری مرقوم فرمایید بسیار سپاسگزار خواهم بود

استاد;764307 نوشت:

حال اگر عشق شما به همسرتان در مورد یا مواردی با عبودیت و انجام واجبات و ترک محرمات تناقض داشت باید برای کنترل عشق خود ،امر پرودگار را ترجیح دهید و تمام سعی خود را به کار بندید تا تخلفی در این رابطه از شما سر نزند. با این کار حد عشق مجازی شما کنترل می شود.

الحمدلله که تاکنون اینچنین مشکلی پیش نیامده است، و هیچگاه ایشان از من درخواستی که خلاف شرع و یا عقل باشد، نداشته اند.

استاد;764307 نوشت:

راهکار بعدی برای کنترل حد عشق مجازی تفکر است. بدین معنا که مکرر فکر کنید که این عشق و علاقه از کجا آمده است؟


ولی خب با تمام توضیحاتی که فرمودید و بسیاری از نگرانی های من مرتفع شد همین تفکر است که باعث ناراحتی من می شود.
تفکر به اینکه اگر روزی پیش بیاید و من بخواهم بین این دو عشق یکی را انتخاب کنم و اگر دراین انتخاب عشق زمینی را ترجیح دهم یا حتی برای لحظه ای در انتخاب معبود تردید کنم، چه پیش می اید؟
من همسرم را خیلی دوست دارم . او هم همینطور مرا دوست دارد
اما خدایم و معبودم را هم دوست دارم
می خواهم به وصالش برسم ،
من شهادت را دوست دارم اما می ترم مسولیتهایم ، محبتم به همسر و فررزندانم باعث تردید در تصمیم گیری شود
من می دانم تصمیم درست را خواهم گرفت و خدا و معبودم را انتخاب خواهم نمود اما همین که دچار تردید شوم و حتی لحظه ای در انتخاب آن معبود بی همتا تردید کنم، این را خیانت به عشق حقیقی ام می دانم.

این فکر مرا ازارمی دهد
آقای استاد این فکر مرا اذیت می کند ، این را چه کنم؟
تمام ترسم همین است اگر ممکن است در این باره کمکم کنید :Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:


ادامه در پست بعدی ....

ادامه پست قبلی:

نقل قول:

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;764325 نوشت:

یکم برامون از تجربیاتتون بگین،
بگین چیکار کردین باوجود گذشت زمان،داشتن فرزند، بالاخره مشکلات زندگی و..... نه تنها عشقتون کم نشد بلکه انقدر زیاد شده که نگران عشق به معبود واقعی شدین...
آدم فکرشو میکنه این همه سال ... واقعا تحسین برانگیزه ....

چشم اگر جناب استاد و جناب طاهر اجازه بدهند در همین تاپیک مطالبی رو می فرستم

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;764325 نوشت:

خانمها دراین حد عاشق باشن و بمونن تعجبی نداره ولی از اقایون بعیده:ok:

مگه آقایون چه شونه؟ :Ghamgin::Ghamgin:
اونا هم دل دارند ، احساس دارند :hamdel:

در پناه قرآن و عترت موفق باشید :Gol:

انشالله خوشبخت و پایدار باشین

ولله تا حالا با این جور مشکلی بر نخوردم ولی مزاح کنم درمون دردت خوردن یک لیوان اب یخ که از خواب پا بشی

با سلام

عشق به همسر و فرزند اگر در راستای اطاعت از خداوند باشد؛ عشق به خداست و منافاتی با یکدیگر ندارد. عشق به همسر و فرزند اگر در راستای پیروی از سیره پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام باشد؛ عشق به پیامبر و ائمه است. پیامبر اکرم نیز به همسرش محبت می کرد. حضرت صلی الله علیه و آله فرموده اند:«خَیرُکمْ خَیرُکمْ لِأَهْلِهِ وَ أَنَا خَیرُکمْ لِأَهْلِی؛ بهترین شما، کسی است که برای خانواده اش بهتر باشد و من بهترین هستم برای خانواده ام»(وسائل‏الشیعه، ج 20، ص 171)

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;764325 نوشت:
واقعا تاپیکی که زدین تامل برانگیزه...
تو جامعه ای که انقدر طلاق زیاده... اونایی م که نگرفتن یا طلاق عاطفی گرفتن یا دعوا چاشنی زندگی شونه ...
زندگی دراین حد گل و بلبل:Moteajeb!:
خوش به حالتون ...
یکم برامون از تجربیاتتون بگین، بگین چیکار کردین باوجود گذشت زمان،داشتن فرزند، بالاخره مشکلات زندگی و..... نه تنها عشقتون کم نشد بلکه انقدر زیاد شده که نگران عشق به معبود واقعی شدین...
آدم فکرشو میکنه این همه سال ... واقعا تحسین برانگیزه ....
کاش یکمی بقیه آقایون بیان از شما یاد بگیرن...
خانمها دراین حد عاشق باشن و بمونن تعجبی نداره ولی از اقایون بعیده:ok:

من جوابشو میدونم . می خوایید بهتون بگم؟
کسانی که خدا رو دوست دارند نمی تونن بد باشن. خوبی هم انسان رو زیباتر جلوه میده. خوبی دیدن باعث وابستگی و دلبستگی میشه. و بالعکس موذی بازی و لجبازی و ... زیباترین افراد رو هم منفور و زشت میکنه. البته ربطی به ملاک های ازدواج نداره ها . این برای شعله ورتر شدن روز به روز عشقه . یک عارف بزرگی می فرمود: هیچ شمشیری برنده تر از عشق نیست. به جز محبت کسی عاشق نمی شود.

[="Purple"]

طاهر;765469 نوشت:
چشم اگر جناب استاد و جناب طاهر اجازه بدهند در همین تاپیک مطالبی رو می فرستم

سلام ... لطف میکنین... تجربیاتتون حتما به درد بقیه میخوره مخصوصا نسل جوان... جدای از اون هم واسم جالبه بدونم چطوری باوجود پستی بلندی های زندگی باز نه تنها وفدار موندین بلکه توی عشقتون هم ثابت قدم موندین...
اخه بقیه م شاید زندگی خوبی داشته باشن ولی مطمئنم زندگیی عاشقانه اونم بعد این همه سال رو کمتر تجربه کردن!
اگه میشه نحوه اشنایی تونم بگین... میخوام بدونم عشقتون قبل ازدواج به وجود اومده یابعدش؟توی اینجا همه کارشناسا میگن عشق قبل ازدواج محکوم به شکسته ... ولی توی دنیای واقعی خیلیا معتقدن ازدواج باید از روی شناخت باشه که توی ازدواج سنتی نمیشه به این سطح از شناخت رسید!

طاهر;765469 نوشت:
مگه آقایون چه شونه؟
اونا هم دل دارند ، احساس دارند

هیچی شون نیست... دلم دارن.... عاشقم میشن.... ولی میدونین مشکل کجاست؟؟؟فراموشکارن ... فراموش کار!!!!!!!!!!
عاشق شدن کاری نداره ... عاشق موندن مهمه...
وبه نظرمیاد اینکار واسه اقایون خیلی سخته ![/]

بنام خدا
واقعیت عشق ناشناخته است . فقط میدانیم که از خدا است .
چقدر خوبه که استارتر مستقیم وارد بحث بشه تا بشود سوال های مختلف کرد . چنین موردی کمتر دیده میشود . سوال زیاد است . مشخصات خودتون و همسرتون ؟ عباداتون ؟ به چیز دیگر هم عشق دارین ؟ و .......
ببخشید با این شرائط اگر شما یا همسرتون نباشید اون یکی چی میشه ؟

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;765555 نوشت:

هیچی شون نیست... دلم دارن.... عاشقم میشن.... ولی میدونین مشکل کجاست؟؟؟فراموشکارن ... فراموش کار!!!!!!!!!!
عاشق شدن کاری نداره ... عاشق موندن مهمه...
وبه نظرمیاد اینکار واسه اقایون خیلی سخته !

خانم ترگل اول این که همه اقایون بد نیستن

دوم : اقایون فراموش کار نیستن متاسفانه خیلی از خانم ها هنوز اداب معاشرت با همسرشون نمیدونن

سوم : ببخشید این میگم شما هم جای خواهر من هستید دوستم متاهل یک روز ناراحت بود میگفت زن من وقتی از سر کار میام میاد جلوم بوی پیاز و .... میده ولی وقتی میخوایم بریم عروسی انواع قلم ارایش میکنه یا به خودش میرسه و انواع مدل لباس .... چرا نباید این خواهر به جای این که واسه عروسی این کار کنه واسه شوهرش انجام نده

چهارم: خیلی از همین خانم ها که قبلش دختر هستند : اداب معاشرت و رفتار با همسر از خونواده هاشون یاد نگرفتن بعضی هاشون هنوز توهمات مجردی تو سرشون هست یا..........

وگرنه یک زن خوب یک مرد هیچ وقت فراموشش نمیکنه مطمین باش یک مشکلی داره خانم که یک اقا فراموش کار میشه

اگه واقعا اقا فراموش کنه مطمین باشه ممکنه به خاطر فشار کاری و اعصبی که روش هست که برای زن زندگیش هست

عذر میخوام بی ادبی اگه کردم

خیلی عالیه،لذت بردیم از تجربیاتتون بگید خواهشا

طاهر;765463 نوشت:
ولی خب با تمام توضیحاتی که فرمودید و بسیاری از نگرانی های من مرتفع شد همین تفکر است که باعث ناراحتی من می شود.
تفکر به اینکه اگر روزی پیش بیاید و من بخواهم بین این دو عشق یکی را انتخاب کنم و اگر دراین انتخاب عشق زمینی را ترجیح دهم یا حتی برای لحظه ای در انتخاب معبود تردید کنم، چه پیش می اید؟
من همسرم را خیلی دوست دارم . او هم همینطور مرا دوست دارد
اما خدایم و معبودم را هم دوست دارم
می خواهم به وصالش برسم ،
من شهادت را دوست دارم اما می ترم مسولیتهایم ، محبتم به همسر و فررزندانم باعث تردید در تصمیم گیری شود
من می دانم تصمیم درست را خواهم گرفت و خدا و معبودم را انتخاب خواهم نمود اما همین که دچار تردید شوم و حتی لحظه ای در انتخاب آن معبود بی همتا تردید کنم، این را خیانت به عشق حقیقی ام می دانم.

این فکر مرا ازارمی دهد
آقای استاد این فکر مرا اذیت می کند ، این را چه کنم؟
تمام ترسم همین است اگر ممکن است در این باره کمکم کنید

سلام علیکم
آن بحث تفکر برای همین است که حد محبت شما نگهداشته شود،همچنین از توسل که اسمای حسنای الهی که همانا اهل بیت عصمت و طهارت علیهم صلوات الله هستند،غفلت نکنید.
در ضمن شهادت تنها راه سعادت نیست،چه اینکه اصل بر جهاد اکبر است که جهاد با نفس است و تعبیر اکبر را رسول الله صل الله علیه و آله در مقابل جهاد اصغر به کار بردند و این تعبیر گویای اهمیت این مسأله است. البته زمانی که لازم باشد جهاد با نفس همانا به دنبال شهادت رفتن است.
غرض اینکه گمان نشود شهادت تنها راه سعادت است و زندگی با همسر و تربیت فرزندان خوب و جهاد با نفس ارزش پایینی دارند.

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;765555 نوشت:
وبه نظرمیاد اینکار واسه اقایون خیلی سخته !

اینکه این زندگی عاشقانه مونده بخاطر رعایت یک اصل بدیهی از هر دو نفر مرد وزن است
اینکه هر دو به شناخت ودرک بالایی از هم رسیدن تا در نتیجه اصطکاک های دو جنس مخالف به حداقل رسیده وانس بین خودشون به حد اعلی رسیده
یعنی برای رسیدن به این وضعیت هر دو تمام توان وتلاش شون را کردن

با نام و یاد دوست

مطالب ارسالی کاربر به تدریج در این تاپیک ارسال می شود

نقل قول:


سلام
علیرغم اینکه من خودم در مقامی نمی بینم که بخواهم از تجاربم بگم
اما چون دوستان خوبم اصرار کردند و من هم دیدم شاید بیان این نکات باعث بشه عشق و محبت در میان جوانان این مرز و بوم شعله ورتر بشود

لذا با کسب اجازه از کارشناسان محترم و جناب حامی و آقای طاهر نکات و مطالبی رو بیان می کنم
امید است که مفید باشد
:Gol::Gol::Gol:

مطالب ارسالی کاربر محترم:

نقل قول:

اصل اول: احترام

اگر می خواهید باهم صمیمی باشید به همدیگر احترام بگذارید
من یادم نمیاد که من یا همسرم به شخصیت ، رفتار ، طرز تفکر ، احساسات و حتی خانواده های یکدیگر بی احترامی کرده باشیم
احترام صمیمیت می آورد:ok:

طاهر;767669 نوشت:
احترام صمیمیت می آورد

شما داری درباره عشق صحبت میکنی نه صمیمیت .

[="Purple"]

طاهر;767669 نوشت:
خانواده های یکدیگر بی احترامی کرده باشیم

احسنت ... این به نظر من خیــــــــــلی مهمه .... هیچکدوم از طرفین تحمل بی احترامی به خانواده شونو ندارن و درست هم نیست وقتی بحثی بین دونفره پای خانواده ها وسط کشیده بشه!!! اصلا خیلی از این بحث ها هست که سر خانواده های طرفینه ... فامیل تو اینجوریه مال تو اونجوریه.... داداشت فلان کارو کرد مامانت فلان حرفو زد...
اگه سعی کنیم خانواده طرفو خانواده دوم خودمون بدونیم و همون احترامی که واسه خانواده مون قائلیم واسه اونام احترام قائل باشیم دیگه دراین مورد اختلافی پیش نمیاد ...

بپاخیزیم;767988 نوشت:
شما داری درباره عشق صحبت میکنی نه صمیمیت .

اتفاقا به نظرمن خیلی ربط داره ... اول باید احترام و صمیمیت و روحیه فداکاری و از خودگذشتگی به وجود بیاد بعد عشق واقعی خودشو نشون بده ...[/]

دادا دست راستت رو سر ماااااااا خوش بحالت دادا خوش بحالت


با نام و یاد دوست

سلام علیکم

سال روز ولادت پیامبراکرم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و سلاله پاک ایشان امام جعفرصادق (علیه السلام) تبریک و تهنیت باد

ادامه مطالب ارسالی کاربر محترم:

نقل قول:

شاید فکر کنید که ما توی زندگی مون هیچ مشکلی نداشیم، اما این تصور درستی نیست :ok:
ما هم مثل بقیه زن و شوهر ها مواقعی بوده که دچار اختلاف سلیقه شدیم :ok:
به نظرتون اینجور مواقع چه باید کرد؟ :Gig:
هر کسی حرف خودشو بزنه بدون توجه به طرف مقابل؟ :Ghamgin:
یا اینکه سریع خونه رو ترک کنیم و به خانواده هامون اطلاع بدیم؟:Moteajeb!:

بهترین راهی که ما در این مدت تجربه کردیم این بوده که در مواقعی که دچار اختلاف یا مشکلی در زندگی مون میشیم
بدون اینکه به کسی اطلاع بدیم و یا خانواده ها و یا دوستامون رو باخبر کنیم
سعی می کنیم خودمون مشکل رو حل کنیم
بله ، خودمون :ok:
اما نه در همون لحظه و در همون جا ، بلکه این کار رو میذاریم برای یک زمان دیگر مثلا چند ساعت بعد یا روز بعد
ولی نمی گذاریم اینها توی دل مون بمونه و یا تبدیل به کینه بشه :offlow:

پس اگر مشکلی توی زندگی تون به وجود آمد (به علتش کاری نداریم) سعی نکنید از موضع تحکم و حق به جانب صحبت کنید
یکمی خودتون رو به جای طرف مقابل تون بذارید
به این فکر کنید شاید یک درصد حق با همسر تون بوده
اونوقت طرز برخورد و نگاه تون به مشکل عوض میشه Lol

اگر بدونید بعد از یه اختلاف یا یه ناراحتی بر سر یک مساله کوچک، چقدر کنار هم بودن می چسبه :khandeh!:
مثل من و همسر مهربونم سعی می کنید گاهی دعوای ساختگی باهم داشته باشید :Cheshmak:

زندگی هاتون پر از صفا و صمیمیت و سادگی باشه :Gol:

مطالب ارسالی کاربر محترم:


نقل قول:

اصل دوم: کمک به یکدیگر

هر خانواده ای که میخواهد موفق باشه باید تقسیم کار کنند و هر یک وظیفه ای بر عهده بگیرند
تا هر کسی بداند چه وظیفه ای بر عهده اوست
اما این به این معنا نیست که به همدیگر کمک نکنیم
گاهی بهتره در انجام وظایف مون به هم کمک کنیم و از اون چار چوبی که باهم به تفاهم رسیدیم خارج بشیم

چند نمونه:
شستن لباس ها بر عهده همسرم هستش
اما معمولا هفته ای یکبار من لباسها رو خودم می شورم و پهن میکنم

حالا نگید که خسته نباشی
چقدر زحمت می کشی!
لباسها رو که تو نمی شوری ، ماشین می شوره،

انصافا چند نفرتون همین کار رو انجام میدین؟ :Ghamgin:

نمونه ای دیگر: ما یه بچه کوچک داریم که همسرم باید لباسهاشو عوض کنه و بهش غذا بده
ولی گاهی من خودم بهش غذا میدم و لباسهاشو عوض می کنم

پس در کارهای خونه به همسرتون کمک کنید، نگید این وظیفه من نیست :Gol::Gol::Gol:


در پناه قرآن و عترت موفق باشید :Gol:

چقد تابلوئه که این تاپیک ماله کیه :khandeh!:

مخصوص صاجب تاپیک :

وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِ‌هِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ‌ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

Miss Chadoriii;768309 نوشت:
چقد تابلوئه که این تاپیک ماله کیه

ما که نمی دونیم کیه...

ولی هر کی هست، روزه سکوت بعضیا رو شکوند.:khandeh!:[/]

من این تاپیک رو به علاقمندیام اضافه کردم. چه کار قشنگی که مردای موفق معلم بقیه بشن.
این کار اشباهیه که وقتی زندگی خوبی داری(بزنیم به تخته) به بقیه هم از تجربیات و خاطراتت نگی. من که حالا حالاها نیستم ولی به لیست علاقمندیام اضافه کردم بعدن مطالعه کنم.
ممنونم :Gol:

بسم رب الشهدا والصدیقین
اولا تبریک میگم خدمتتون اما اینو یادتون باشه
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها :Gol:
نگرانی من در مورد انتخابتونه مسلما اگه میخواین انتخابی عظیم چون شهادت داشته باشین این وابستگی ها کار رو براتون سخت میکنه در واقع در یک برزخ عظیم قرار خواهید گرفت .
اما وقتی عشق خدایی باشه بهترین تصمیم هم گرفته میشه .
من معتقدم عشق رو اخلاقیات میسازه وقتی تو دلت کینه نباشه حسد نباشه مهربانی باشه عشق هم مییاد وسلام میده بخصوص اگر طرفین این اخلاقیات رو داشته باشن
زندگیتون هر رو ز وهر روز پر از عشق باد
:Gol:

پرسش:
در عین آن که معشوقیم حق تعالی است اما در عین حال، عشقی لبریز به همسر و فرزندان خود دارم، چگونه میان این دو عشق جمع کنم؟ ایا عشق به یکی خیانت به دیگری نیست؟


پاسخ:
دین مبین اسلام با عشق به معنای یک باور و احساسی عمیق و لطیف که با حس صلح‌ دوستی و انسانیت در تطابق است هیچ نگاه متفاوتی ندارد .
پس اولا باید بدانیم که منظور از عشق الهي فقط دوست داشتن خدا نيست‌، بلكه دوستي خدا و هر كس و هر چيزي است كه خدا دوست دارد; "قُل‌ْ إِن كُنتُم‌ْ تُحِبُّون‌َ اللَّه‌َ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُم‌ُ اللَّه‌ُ وَيَغْفِرْ لَكُم‌ْ ذُنُوبَكُم‌ْ وَاللَّه‌ُ غَفُورٌ رَّحِيم‌ٌ ;(آل عمران‌،31) بگو: اگر خدا را دوست داريد از من پيروي كنيد تا خدايتان شما رادوست بدارد و گناهانتان را ببخشايد كه خداوند بخشنده و مهربان است‌."

اگر عشق به بنده ی خدا در راستای عشق و عمل به قول خداوند باشد عشق مقدسی به شمار می آید مثلا اگر کسی همسرش را دوست داشت و به او عشق ورزید این شعاعی از محبت پروردگار است چون خود را بنده خداوند و ناچيز مي‌داند و با توجه به امر خدا به ازدواج ،دنبال تاهل رفته است. بنابراين با توحيد كه به معناي يگانه دانستن و يگانه پرستيدن خدا است‌، هيچ گونه منافاتي ندارد.

همانطور که آیه زیر اشاره به همین موضوع دارد:
و از نشانه‏ های خداوند اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان دوستی و رحمت قرار داد، آری در این «نعمت» برای مردمی که می ‏اندیشند قطعا نشانه‏ هایی است. سوره روم (30)، آیه 21
و بعد اينكه صرف علاقه‌مند شدن به كسي شرك نيست‌، ولي اگر اين علاقه در رتبه محبت به خدا قرار گيرد و در عمل تعيين كننده جهت حركت انسان شود، در اين صورت اين علاقه شرك خفي است‌.

پس اگر در موردی که به همسر یا معشوق استقلال و اصالت داده شود و در كنار و عرض خداوند قراربگیرد و معشوق همچون خداوند پرستیده شود و خواسته او بر خواسته خدا ترجيح داده شود يا رضايت همسر و معشوق را در اولويت رضايت الهي قرار دهد شرک محسوب شده و این عشق نادرستی است.
اما همانطور که اشاره شد اگرعشق ورزيدن به همسر در راستاي عشق و محبت به خداوند متعال باشد و به عبارت ديگر، در طول محبت به خداوند متعال باشد عین قول حق و اولیای الهی است.

در فرهنگ غنى اسلام، اظهار محبت یکى از لوازم دوست داشتن است، امّا در روابط بین زوجین که مظهر کامل عشق و علاقه است، این اظهار محبت، جایگاه ویژه‌اى دارد و روايت هاي زيادي در مورد عشق به همسر وارد شده كه مويد اين نكته مي باشد تا آن جا که پیامبر‌اکرم‌(صلی الله علیه وآله) فرموده‌اند: «قَولُ الرَجُلِ لِلْمَرأَةِ اِنّى اُحِبک لایَذهَب مِنْ قَلْبِها اَبَداً [1] گفتار مرد به همسرش: همانا من تو را دوست دارم، هرگز از قلب همسرش محو نمى‌شود.»
همچنین در جایی دیگر رسول گرامی اسلام میزان محبت به همسر را مکمل میزان ایمان به خدا خوانده و تأکید می کنند:
«هر بنده ای که ایمانش به خدا بیشتر باشد به همسرش بیشتر ابراز علاقه و محبت می کند درباره قدر و قیمت دوستی مرد (شوهر) با زن (همسرش) پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرماید: هر چه ایمان بنده افزایش یابد عشق وی به زنش بیشتر می شود.[2]

حال اگر عشق شما به همسرتان در مورد یا مواردی با عبودیت و انجام واجبات و ترک محرمات تناقض داشت باید برای کنترل عشق خود ،امر پرودگار را ترجیح دهید و تمام سعی خود را به کار بندید تا تخلفی در این رابطه از شما سر نزند. با این کار حد عشق مجازی شما کنترل می شود. اگر هم تا بحال این تناقض رخ نداده است خدا را شکر کنید و مراقبت برای آینده داشته باشید.

راهکار بعدی برای کنترل حد عشق مجازی تفکر است. بدین معنا که مکرر فکر کنید که این عشق و علاقه از کجا آمده است؟ معشوق شما را چه کسی خلق کرده است؟ محبت شما و ایشان عطای چه کسی است؟
جواب این سوالات شما را به خداوند مهربان متوجه کرده و با تبلور محبت خداوند حد عشق مجازی نگهداشته خواهد شد.
__________________________
پی نوشت:
[1].
وسائل الشیعه ، ص 23، حدیث 9.
[2].
مستدرک الوسائل، ج 14،ص 157.

موضوع قفل شده است