جبهه چیست؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جبهه چیست؟

جبهه یعنی گریه اما بی صدا جبهه یعنی ناله های دلربا
جبهه یعنی معبر و میدان مین تکه های پیکری روی زمین
جبهه یعنی عطر و بوی لالاه ها در شب و تنهایی و ذکر و دعا
جبهه یعنی جسم و جان وقف خدا از زن و فرزند و از دنیا جدا
جبهه یعنی تو جدا از خود شدی خود شکستی و ز خود بی خود شدی
جبهه یعنی عاشقی بهر ولا دست و سر از پیکرو از تن جدا
جبهه یعنی عاشقی آموختن قلب معبر بی صدا و سوختن
جبهه یعنی دوستانی با وفا در شی حمله شدن از هم جدا
جبهه یعنی هق هق و ناباوری نعش دوستی را به دوش خود بری
جبهه یعنی تشنگی یعنی "عطش" فکه و گرما و بیماری و غش
جبهه یعنی قمقمه ها پر ز آب تشنه، اما آب را کردن حرام
جبهه یعنی بی خدایی شد حرام بهر حق خنجر برون رفت از نیام
جبهه یعنی نیایش با وضو با خدا بی واسطه در گفت و گو
جبهه یعنی آنکه عشق بازی کنی بهر مرگت رقص و تنازی کنی
جبهه یعنی "ما رَمَیتَ"دم زدن در میان خون بال و پر زدن
جبهه یعنی پر زدن سوی بهشت پر زدن تا بی کران سرنوشت
جبهه یعنی سر نوشتت رت نوشت شد خریدارت خدای سرنوشت
جبهه یعنی ذکر لبها زهراست اسم اعظم خدا یا زهراست
جبهه یعنی اسم او تسکین شد تکیه گاه هر دل غمگین شد
جبهه یعنی نام زهرا میبری همچو او تو از علی فرمان بَری
جبهه یعنی پشت در زهرا شدن با علی عصر خود همراه شدن
جبهه یعنی غربت مولا علی گشته اکنون در بسیجی منجلی
جبهه یعنی یک بسیجی جان بداد پیکری غرقِ به خون در شط فِتاد
جبهه یعنی آن طرفها یک جوان پر کشید از خاک تا بی کران
جبهه یعنی پیرمردی دل غمین بر لبش لبیک، تنش بر روی مین
جبهه یعنی کودک چند ساله در خانه خود گشته اکنون بی پدر
جبهه یعنی طفل چندین ماهه و... گاز خردل سینه های پاره و...
جبهه یعنی رسم سودا و جنون آیه انا الیه راجعون

برچسب: 

ممنونم دوستان

جبهه یعنی نخل های سوخته
جبهه یعنی دیده بر در دوخته

جبهه یعنی آتش خمپاره ها
جبهه یعنی زخمی و آواره ها

جبهه یعنی بوی باروت و فشنگ
جبهه یعنی نوجوانی مرد جنگ!

جبهه یعنی ایستادن با هدف
در دفاع از کشور و دین و شرف

جبهه یعنی رنگ پوتین رنگ خون
جبهه یعنی لاله های واژگون

لحظه ی عرفانی راز و نیاز
جبهه یعنی ساده بودن در نماز

"جبهه یعنی عشق بازی با خدا"
جبهه یعنی سجده های بی ریا

یعنی آزادی ز قید و بندها
جبهه یعنی حسرت فرزندها

جبهه یعنی بوی تلخ انتظار
جبهه یعنی مادران بی قرار

جبهه یعنی سر جدا ، پیکر جدا
جبهه یعنی گریه ی مادر جدا

جبهه یعنی حفظ نام و آبرو
جبهه یعنی خلط خونین در گلو

جبهه یعنی جلوه ای از رازها
جبهه یعنی عزّت جانبازها

افتخار و عزّت هم میهنان
جبهه یعنی خار چشم دشمنان

جبهه یعنی دستها ، پا ها، بدن
جبهه یعنی عشق ، خاکستر، وطن

جبهه یعنی قلبهای بی قرار
جبهه یعنی زخمهای بی شمار

جبهه یعنی بانگ آژیر خطر
جبهه یعنی کودکان بی پدر

جبهه یعنی بر وطن دلدادگی
جبهه یعنی مردی و آزادگی

جبهه یعنی یک دفاع بی نظیر
جبهه یعنی ذکر "الله نصیر"

جبهه یعنی موزه ای از درد ها
با عیار مرد از نامرد ها

جبهه یعنی زنده بودن تا ابد
جبهه یعنی "قل هو الله احد"