حداقل مادیات برای ازدواج چیه؟

تب‌های اولیه

196 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حداقل مادیات برای ازدواج چیه؟

سلام.
پیرو چند تاپیکی که در روزهای اخیر ایجاد شده بود و در مورد امکاناتی که دخترها و خانواده هاشون انتظار دارن پسر برای ازدواج داشته باشه، خواستم از کارشناس محترم بپرسم که :
حداقل میزان امکاناتی که یه پسر جوان باید داشته باشه که بتونه باهاش به خواستگاری و ازدواج اقدام کنه چی ها هست؟ خونه؟ کار؟ دارایی و پس انداز؟
چقدر؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام و عرض ادب خدمت شما
شكي نيست كه اسلام درباره ازدواج ما را تشويق به ازدواج آسان و مهريه سبك كرده است. از مؤمنان نيز خواسته تا با همياري هم سبب شوند اين توصيه ها محقق شود. الگوهاي ديني خود عملا اين دستورات دين را اجرا كردند. حضرت زهرا (سلام عليه عليها) با اين كه پدرشان حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم از خانواده مال دار بودند ازدواج شان آسان بود.
در كتابمطلع عشق(گزيده‌اي از رهنمودهاي حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي به زوج‌هاي جوان)،انتشارات انقلاب اسلامي ، توصيه هايي را از زبان مقام معظم رهبري مي خوانيم. اين توصيه ها واقعا شنيدني است. چرا كه از زبان شخص اول مملكت است كه جايگاه اجتماعي، سياسي، مديريتي، ديني بالايي دارد با اين حال به اعتراف بزرگاني چون آيت اللهجوادي آملي و آيت الله مصباح يزدي و استاد قرائتي، دكتر حداد عادل و.... كه زندگي شخصي ايشان را از نزديك ديده اند زندگي شان بسيار ساده است و تجملات در زندگي ايشان راه ندارد. و فرزندان ايشان نيز همين سبك را براي زندگي برگزيده اند.

روایت حداد عادل از ازدواج دخترش با مجتبی خامنه ای
آقای حدادعادل تعریف می کردند؛ «سال 77، خانمی به خانه ما زنگ زده بود و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند اگر امکان دارد ما بیاییم دخترخانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند.
بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند؛ من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود؛ «ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم.» آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود .

بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند، لطمه یی به دختر ما نخورد. طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند؛ «خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است .»
یک سال از این قضیه گذشت. مجدداً خانواده آقا تماس گرفتند و گفتند ما می خواهیم برای خواستگاری بیاییم. خانم بنده پرسیده بودند چطور تصمیم تان عوض شده؟ آقا گفته بودند؛ «خانم ما به استخاره خیلی اعتقاد دارد و دفعه اول چون خوب نیامده بود، منصرف شدند.» و خانم آقا هم گفته بودند؛ «چون دخترتان دختر محجبه، فرهیخته و خوبی است، دوباره استخاره کردم که خوب آمد و اگر اجازه بدهید، بیاییم .»
آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند .
بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند؛ «آقای دکتر، داریم خویش و قوم می شویم.» گفتم؛ «چطور؟» گفتند؛ «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت وگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟» گفتم؛ «آقا، اختیار ما دست شماست .»
آقا فرمودند؛ «نه، شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم تان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه یی اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند .»
من هم به دخترم گفتم و ایشان هم قبول کرد. آقا در زمان قبل از رئیس جمهوری شان، در جنوب تهران خانه یی داشتند که آن را اجاره داده اند و خرج زندگی شان را از آن درمی آورند؛ ایشان حقوق رهبری نمی گیرند و از وجوهات هم استفاده نمی کنند .
هنگام صحبت در مورد مراسم عقد و مهریه و ... آقا فرمودند؛«در مورد مهریه، اختیار با دختر شماست. ولی من برای مردم خطبه عقد می خوانم، سنت من این بوده که بیشتر از 14 سکه عقد نخوانم و تا حالا هم نخوانده ام، اگر بخواهید، می توانید بیشتر از 14 سکه مهریه معین کنید، ولی شخص دیگری خطبه عقد را بخواند. از نظر من اشکالی ندارد. چون تا حالا بیش از 14 سکه برای مردم عقد نخوانده ام، برای عروسم هم نمی خوانم .»
من گفتم؛ «آقا، این طور که نمی شود. من با مادرش صحبت می کنم، فکر نمی کنم مخالفتی داشته باشد.» در مورد مراسم عقد هم گفتند؛ «می توانید در تالار بگیرید، ولی من نمی توانم شرکت کنم.» گفتم؛« آقا هر طور شما صلاح بدانید.»
فرمودند؛ «می خواهید این دو تا اتاق اندرونی و یک اتاق بیرونی را با هم حساب کنید. هر چند نفر جا می شوند، نصف می کنیم؛ نصف از خانواده ما و نصف از خانواده شما را دعوت می کنیم.» ما حساب کردیم و دیدیم بیشتر از 150 ، 200 نفر جا نمی شوند. ما حتی اقوام درجه اول مان را هم نمی توانستیم دعوت کنیم، اما قبول کردیم .
آقا غیر از فامیل، آقای خاتمی، آقای هاشمی و آقای ناطق و روسای سه قوه و دکتر حبیبی را دعوت فرمودند. یک نوع غذا هم درست کردیم. قبل از اینها صحبت خرید بازار شد. پسر آقا گفت؛ «من نه انگشتر می خواهم و نه ساعت و نه چیز دیگری.» آقا گفتند؛ «خوب نیست.» من هم گفتم؛ «حداقل یک حلقه بگیرند.» اما آقا فرمودند؛ «من یک انگشتر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده، اگر دخترتان قبول می کند، من آن را به ایشان هدیه می دهم و ایشان هم به عنوان حلقه، به مجتبی هدیه دهد.» قبول کردیم و انگشتر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم. کمی بزرگ بود. به یک انگشترسازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش 600 تومان شد. خلاصه خرج حلقه داماد 600 تومان شد .
به آقا گفتیم در همه این مسائل احتیاط کردیم، دیگر لباس عروس را به ما بسپارید و آقا هم فرمودند؛ «آن را طبق متعارف حساب کنید.» در همان ایام، ما خودمان برای پسرمان عروسی می گرفتیم و یک لباس عروس برای عروس مان سفارش داده بودیم بدوزند .
خلاصه قبل از اینکه عروس مان استفاده کند، همان شب دخترمان استفاده کرد. بعد آقا گفتند؛ «من یک فرش ماشینی می دهم، شما هم یک فرش بدهید.» و به این ترتیب مراسم برگزار شد. برای عروسی هم دو پیکان از اقوام ما و دو پیکان هم از اقوام آقا آمده بودند. مراسم در خانه ما تا ساعت یک طول کشید. خانواده آقا آمده بودند که عروس را ببرند، البته آقا ظاهراً کاری داشتند و نیامده بودند. اما وقتی عروس را به خانه آوردیم، دیدیم آقا هنوز بیدار نشسته اند و منتظرند عروس را بیاورند .
فرمودند؛ «من اخلاقاً وظیفه خود می دانم برای اولین بار که عروس مان قدم به خانه ما می گذارد، من هم بدرقه اش کنم و به اصطلاح خوشامد بگویم .»
ما خیلی تعجب کرده بودیم و فکر نمی کردیم آقا تا آن ساعت شب بیدار باشند، حتی آقا آن شب هم غذا نخورده بودند. چون خانواده آقا سرشان شلوغ بود، به آقا غذا نداده بودند. آقا گفتند؛ «دکتر، امشب شام هم نداشتیم، من به یکی از پاسدارها گفتم شما چیزی خوردنی دارید؟ آنها گفتند که غیر از کمی نان چیز دیگری نداریم. گفتم؛ همان را بیاورید، می خوریم .»
بعد هم که عروس وارد شد، آقا چند دقیقه یی برایشان در مورد تفاهم در زندگی و شرایط و اهمیت زندگی زناشویی صحبت کردند و تا پای در خانه، عروس را بدرقه کردند و خوشامد گفتند. رعایت آداب حتی تا چنین جایگاهی چقدر ارزش دارد. اینها از برکت انقلاب اسلامی و خون شهداست. ایشان دستور دادند حتی از ریزترین وسایل دفتر استفاده نشود، چون مال بیت المال است. حتی اگر مشکل وسیله نقلیه هم پیش آمد، اجازه ندارند از وسایل دفتر استفاده کنند .
*خبرگزاري زنان ايران

حداقل ماديات
چيزي كه من خودم شاهد هستم طلبه هايي هستند كه با 300-400 هزار تومان هم زندگي را شروع كرده اند. ايشان به دليل شرايط تحصيلي قادر به داشتن كار و شغل نيستند. ولي طبيعتا افراد ديگر كه زمينه كار برايشان هرچند نيمه وقت يا پاره وقت هست وضعيت بهتري خواهند داشت
شايد نتوان به راحتي نسخه اي پيچيد كه براي همه كارايي داشته باشد.
طبيعتا فردي كه با شناخت مسيري را انتخاب كرده است حاضر است با سختي هاي اين راه بسازد و سازگاري و تحمل خود را بالا ببرد. طبيعي است اغلب همسران طلاب نيز چون به اين مسير اعتقاد دارند توان سازگاري بالاتري نسبت به ديگران دارند.
در كل در اين كه با چه حداقل مادياتي مي توان زندگي را شروع كرد عوامل مختلفي مؤثر است:
1- نگرش عروس و داماد به ازدواج
2- قدرت سازگاري آنها با شرايط(ويژگي شخصيتي)
3- تجارب سختي گذشته
4- دوستان و آشنايان و اطرافيان
5- عمق باورهاي ديني و التزام افراد به زندگي ديني - اخلاقي.
6- مشوقان و حاميان عاطفي و اقتصادي
7- ثبات هيجاني خود عروس و داماد و دمدمي و دهان بين نبودن.
8- همفكري و همراهي عروس و داماد با هم و خانواده ها و...
9-شهر و منطقه اي كه زندگي مي كنند.
10- رسومات و فرهنگ افراد.
11- مقايسه گر بودن يا هدف گرا و متكي به خود بودن عروس و داماد
12- روحيه قناعت و مقتصد بودن و اجتناب از چشم و هم چشمي، اسراف

ولي در يك جمع بندي به نظرم مي توان با 700 -800 تومان يك زندگي را شروع كرد به شرطي كه توقعات عروس و داماد خيلي بالا نباشد. قدرت سازگاري داشته باشند.
در يكي از برنامه هاي تلويزيوني با پزشكي مصاحبه كردند كه زندگي مشتركش را در منزل پدري خود شروع كرده بود يك اتاق مخصوص، ولي آشپزخانه و توالت حمام مشترك.
طبيعتا چنين فردي مي تواند پس انداز كند و لازم نيست هزينه هنگفتي اجازه و رهن قرار دهد.
حالا ممكن است كسي بگويد زندگي عروس و مادرشوهرها غالبا پر تنش است. ولي مي توان منزل اجاره كوچك در نظر گرفت آن هم در نقاط شهري كه ارزان تر است.
آيا دقت كرده ايد اين طرف شهر و آن طرف شهر گاهي يك كيلو ميوه با همان مرغوبيت تفاوت زيادي دارد.
به عنوان نمونه:
از يك ميوه مثال مي زنم
مي خواستم به عيادت يكي از فاميل بروم نزديك منزل ايشان قيمت ها ميوه ها بي داد مي كرد:
يك طرف شهر يك كيلوگلابي را 7500 - 8000 مي فروختند و مردم خيلي راحت مي خريدند ولي طرف ديگر شهر همان گلابي را 4000 - 3500 مي فروختند و مردم دادشان بالا بود كه چه خبر است گرانفروشي بي داد مي كند.

يا
جايي كه خودم الان زندگي مي كنم با شهر كمي فاصله دارد. همان جا پزشكي جواني در مجتمع ما زندگي مي كند كه همكاران او اصلا آن مجتمع را قبول ندارند و كسر شأن خود مي دانند( بتي كه ما براي خود مي تارشيم). ولي ايشان اين مدت كه آنجا زندگي كرده است توانسته است پول پس انداز كند ماشينش را ال نود كند در حالي كه همكاران او در بهترين نقطه شهر منزل اجاره كرده اند و پول زيادي براي اجاره مي دهند.

آسان‌گیری

مطلع عشق(گزيده‌اي از رهنمودهاي حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي به زوج‌هاي جوان)،

سلام.
از صبح تلاش میکردم وارد سایت بشم اما سایت برای من بالا نمیومد تا اینکه الان تونستم بیام. ممنونم از استاد حامی. چقدر داستان ازدواج پسر آیت الله خامنه ای جالب بود. .. وقتی خوندمش حسرت خوردم و منم دلم خواست!

خیلی جالبه برام که با این همه بحث و جدلی که در تاپیک " دختران و عدم ازدواج با پسر بی پول" صورت گرفت، این تاپیک که یه جورایی ادامه اونه بجز استاد حامی و خودم کس دیگری نظر نداده! :Gig::bastan:

mehrant;611508 نوشت:
خیلی جالبه برام که با این همه بحث و جدلی که در تاپیک " دختران و عدم ازدواج با پسر بی پول" صورت گرفت، این تاپیک که یه جورایی ادامه اونه بجز استاد حامی و خودم کس دیگری نظر نداده! :Gig::bastan:

ﺑﻨﻆﺮ ﻣﻦ اﻳﻦ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺗﺪﻩ ﺩﺧﺘﺮ ﺩاﺭﻩ و اﻳﻨﻜﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺎﺩﻳﺎﺕ ﻭاﺳﺸﻮﻥ ﻣﻬﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﺜﻼ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﺎ ﺑﺎ اﻳﻨﻜﻪ اﻻﻥ ﻭﺿﻊ ﻣﺎﺩﻳﻤﻮﻥ ﺧﻮﺏ ﻫﺴﺖ ﺧﺪاﺭﻭﺷﻜﺮ ﻭﻟﻲ ﺯﻳﺎﺩ ﺭﻭ ﻭﺿﻊ ﻣﺎﻟﻲ ﺗﺎﻛﻴﺪ ﻧﻤﻴﻜﻨﻢ و اﻭﻝ اﻳﻤﺎﻥ و اﺧﻼﻕ ﻃﺮﻑ و ﺧﺎﻧﻮاﺩﺵ ﻭاﺳﻤﻮﻥ ﻣﻬﻤﻪ ﻣﺜﻼ اﺯ ﻧﻆﺮ ﻣﺎ اﻭﻧﺤﺪﻱ ﻣﻬﻤﻪ ﻣﺎﺩﻳﺎﺕ ﻛﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﺘﻮﻧﻪ اﮔﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻻاﻗﻞ ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺭﻫﻦ و اﺟﺎﺭ ﻛﻨﻪ ﻳﺎ اﮔﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻳﺎ اﮔﻪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﻛﻢ ﻛﻢ ﺩﺭﺣﺪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﻮﻟﺸﻮ ﺟﻤﻊ ﻛﻨﻪ و ﺑﺨﺮﻩ ﻧﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺑﮕﻴﻢ ﺣﺘﻤﺎ ﻫﻤﻮﻥ اﻭﻝ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﻢ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺜﻞ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ اﺯ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻫﺎ ﻣﻴﮕﻦ ﻣﻦ ﺑﺸﺨﺼﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ ﺯﻥ و ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺘﻮﻧﻦ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻄ ﻣﺎﻟﻲ ﻛﻨﺎﺭ ﺑﻴﺎﻥ و ﻛﻢ ﻛﻢ ﺑﺎﻫﻢ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻛﻨﻦ اﺯ اﻳﻦ ﻧﻆﺮ

mehrant;611508 نوشت:
خیلی جالبه برام که با این همه بحث و جدلی که در تاپیک " دختران و عدم ازدواج با پسر بی پول" صورت گرفت، این تاپیک که یه جورایی ادامه اونه بجز استاد حامی و خودم کس دیگری نظر نداده! :Gig::bastan:

برادر mehrant

دیگه با آقایونی که عقیدشون اینه که اجاره یه خونه معمولی هم.... جزئه موارد اضافی و چشم و همچشمی و تجملات.... حساب میشه دیگه واقعن چی میشه گفت؟؟؟؟؟

Fool

Fool

من توی اون تاپیک هم گفتم

یه سویئت 40 متری ... یچی در حد یه آشپزخونه و یه اتاق .... برای دو نفر کافیه + یه حقوق معمولی که کفاف اجاره خونه و خورد خوراکشونو بده ( خرجای اضافی رو اکثرا میشه چشم پوشی کرد تا حدی ولی این دو تا رو نمیشه به هر حال )

قبل ازدواج و رفتن سر خونه زندگی هم هر کسی باید نگاه به جیب همسرش بکنه

من خودم فامیلی دارم که متاسفانه اهل بزن و بکوب هستن توی عروسی ... که من به شخصه نمیپسندم ... شوهرم اگه پولدار باشه و بتونه هزینه کنه هم من عروسی و تالار باشکوه و اینا نمیخوام...من فقط یه عقد محضری + یه شام توی یه سفره خونه یا رستوران رو برای فقط بزرگای فامیل ترجیج میدم ... به نظرم خیلیم شیک و باکلاسه

اینم بتعریفم شاید ایده شد واسه بعضا استفاده کردن :

من دختر خالم ... با یکی از همکلاسیاش ازدواج کرد

پسره بنده خدا دانشجو و خب مثه خیلیا از نظر مالی متوسط یا شایدم متوسط رو به پایین بود

خونه ی عشقشونم ... خوابگاه دانشجوبی متاهلی بود :ok:

با این حال عروسی گرفتن که توی ذهن همه موند و هنوزم همه تعریف میکنن

دختر خالم آرایشگاه رفت ولی نگفت که عروسه ... فقط به آرایشگره گفت میخوام خیلی خوب شمو ... عروسی قوم شوهره ... میخوام چششون دربیاد اینا:Khandidan!:

تاج و تور رو ما توی خونه براش وصل کردیم ... انقدرم خوشگل و عالی شد که حد نداشت

برای عروسیشونم ... یه کافی شاپ رو گرفتن ... صحبت کردن و یه هزینه ای دادن به صاحب کافی شاپ و برای ساعت 7 تا 10 اونجا رو اجاره کردن که خیلیم مناسب شد براشون از نظر قیمت

شام عروسیش رو هم خودمون تو خونه درست کردیم ... البته که پلو خورش و کباب نبود چون هم بردنش هم سرو کردنش توی کافی شاپ سخت بود

یه عالمه غذاهای فانتزی و شیک درست کردیم + یه عالمه دسر و مخلفات

واقعن میز شام عروسیشم خاص و تک شد .... با اینکه توش نه کبابی بود ... نه خورش فسنجونی ... نه باقالی پلویی :khandeh!:

واقعن یکی از قشنگ ترین و شیک ترین عروسیایی بود که من رفتم تا حالا

اینا رو تعریف کردم که بگم میشه ... هم میشه کم هزینه کرد هم میشه قشنگ و خاص و شیک بود

فقط سلیقه و ذوق میخواد

Miss Chadoriii;611539 نوشت:
اینا رو تعریف کردم که بگم میشه ... هم میشه کم هزینه کرد هم میشه قشنگ و خاص و شیک بود

ببخشید میشه بگید چقدر هزینه کرده بودن؟

[=arial black]سلام
تجارب زندگی نشون داده که توقعات بالا وتوجه زیاد به مادیات ثمره خوبی نداشته ,توزندگی اگر زن ومرد همدیگرو درک کنن وکمی هم قانع باشن میتونن با کمترین امکانات بهترین زندگی براخودشون بسازن,اساس زندگی مشترک آرامشه, درسته مادیات هم تو اون دخیله ولی نه بصورت مطلق چون هستن افرادی که از نظر مالی هرگز کمبودی ندارن ولی هیچ آرامشی توزندگیشون نیست ودرمقابل افرادی هستن که از بیرون وقتی به زندگیشون نگاه میکنی میبینی دارن با کمترین امکانات درکنار هم با آرامش کامل زندگی میکنن متاسفانه درحال حاظر سختگیریهای که در بدو ازدواج جهت برگزاری مراسم عروسی یا تشکیل زندگی مشترک صورت میگیره بیشتر براساس چشم وهم چشمی که دختر خاله من فلانه چرا من اینطور باشم وهزارتا مسئله دیگه چقدرخوبه یک مقداردیدمونو نسبت به زندگی عوض کنیم./.

حسن آقا;611558 نوشت:
ببخشید میشه بگید چقدر هزینه کرده بودن؟

دقیقشو نمیدونم

فقط یادمه میگفت همسرش 5 میلیون وام گرفته و این کل پولشه برای عروسی ... حالا اینکه چیزی روش گذاشتن یا باقی موند رو دیگه نمیدونم

ولی چون من و دخترای فامیل مسئول خرید و پخت و پز شام عروسیش بودیم اینو دقیق میدونم:khandeh!:

یه سال پیش دقیق 600 تومن خرید کردیم

میزمونم حسابی پر و پیمون بود

پیراشکی گوشت هم سرخ کردنی هم تو فری ... کشک بادمجون ... جوجه چینی ... چیکن استراگانف ... سالاد ماکارانی ... سالاد الویه... پیتزا قیفی ...سمبوسه ...

دسرا هم ... زله و پاناکوتا و کاسترد و تارت میوه ... کرم کارامل

منو رو گفتم که بدونین حسابی پر و پیمون و کامل بود با اینکه توش کباب و فسنجون اینا نبود :ok:

البته پوستمون کنده شد برای آماده کردن اینا
از ساعت 2 نصف شب تا 10 صبح فقط پیراشکی پیچیدیم و سرخ کردیم:khandeh!:

البته لباس عروسش رو هم مادرشوهرش دوخت + اینکه صاحب کافی شاپی که اجاره کردن از دوستاشون بود
فیلم عروسیشون هم دوستاشون گرفتن
فقط رفتن آتلیه

کلا همه هزینه هاشون رو تا جایی که میشد مدیریت کردن دیگه

خوب اینایی که گفتید مربوط به هزینه های زندگی بود.
من پیش نیازها رو منظورم بود.
اینکه یه پسر باید چه امکانات و مادیاتی داشته باشه که جرات بکنه بره خواستگاری؟

وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۳۲﴾ نور

سلام.دیدم جناب حامی با خاطره شروع کردن بنده هم بذارین یه خاطره تعریف کنم ک البته از قول مامانمه : واسه برادر اولم ک میخواستن برن خواستگاری بعد از جنگ بود و داداشمم از اون کله داغا ک تا از جنگ برگشته بود و ب زور سن اش ب 20 میرسید گیر داده بود ک چون ب گناه نیفتم میخوام داماد بشم مامان منم ک من واقعا و واقعا و واقعا تویه این زمینه ب روشن فکری شون اعتقاد راسخ دارم گفتن باشه بریم واست خانوم پیدا کنیم.از چن نفر واسطه پرسیدن و یه خانوم خوب (ک الان زن داداش بنده تشریف دارن ) رو پیدا کردن و قرار گذاشتن مامان بنده ک ب صداقت تویه فامیل مشهورن راست حسینی تا رفتن خواستگاری گفتن این پسر ما تازه از جنگ اومده و خودشه و همین لباسایه تن اش گرچه میتونه روزی شو دربیاره اگه لایق میدونین دومادتون بشه و این حرفا ...
مامان عروس هم ک از نظر اعتقادات انصافا هنوز هم کارشون درسته گفتن پول و مادیات رو خدا میرسونه مهم صداقت بود ک شما داشتین ... و اینگونه بود ک برادر ما ب شدت ساده رفت سر خونه زندگی البت اینم بگم ک اون موقع زن داداش بنده لیسانس داشتن و خودشون معلم بودن و هیچ ملاکی جز تقوا نداشتنااااا فک نکنین ماه و خورشید ندیده بودن و همینجوری بله گفتن ...
والبته واسه جواب اونایی ک الان تویه دل شون شبهه میندازن ک خب اون موقع جنگ همه بچه مثبت بودن و این حرفام باید بگم ک برادر کوچیکم ک یه چن سال پیش هم ازدواج کردن دقیقا با همین خاطره گویی در مجلس خواستگاری و همین گونه ازدواج کردن الانم یه دختر ماه ب نام زینب خانوم دارن ک من یکی ک عاشقشم ...
حالا دیدین چ جوری هم میشه راحت ازدواج کرد و هم بچه دار شد و ب حرف آقام گوش کرد ... اینه ... امیدوارم جووونا یاد بگیرن ....

Miss Chadoriii;611532 نوشت:
برادر mehrantدیگه با آقایونی که عقیدشون اینه که اجاره یه خونه معمولی هم.... جزئه موارد اضافی و چشم و همچشمی و تجملات.... حساب میشه دیگه واقعن چی میشه گفت؟؟؟؟؟:|:|من توی اون تاپیک هم گفتمیه سویئت 40 متری ... یچی در حد یه آشپزخونه و یه اتاق .... برای دو نفر کافیه + یه حقوق معمولی که کفاف اجاره خونه و خورد خوراکشونو بده ( خرجای اضافی رو اکثرا میشه چشم پوشی کرد تا حدی ولی این دو تا رو نمیشه به هر حال )قبل ازدواج و رفتن سر خونه زندگی هم هر کسی باید نگاه به جیب همسرش بکنهمن خودم فامیلی دارم که متاسفانه اهل بزن و بکوب هستن توی عروسی ... که من به شخصه نمیپسندم ... شوهرم اگه پولدار باشه و بتونه هزینه کنه هم من عروسی و تالار باشکوه و اینا نمیخوام...من فقط یه عقد محضری + یه شام توی یه سفره خونه یا رستوران رو برای فقط بزرگای فامیل ترجیج میدم ... به نظرم خیلیم شیک و باکلاسه
خیلی توقعت بالاست.واسه همینه سن ازدواج رفته بالا.توقعتو پایین تر بیار

Miss Chadoriii;611539 نوشت:
اینم بتعریفم شاید ایده شد واسه بعضا استفاده کردن :

من دختر خالم ... با یکی از همکلاسیاش ازدواج کرد

پسره بنده خدا دانشجو و خب مثه خیلیا از نظر مالی متوسط یا شایدم متوسط رو به پایین بود

خونه ی عشقشونم ... خوابگاه دانشجوبی متاهلی بود :ok:

با این حال عروسی گرفتن که توی ذهن همه موند و هنوزم همه تعریف میکنن

دختر خالم آرایشگاه رفت ولی نگفت که عروسه ... فقط به آرایشگره گفت میخوام خیلی خوب شمو ... عروسی قوم شوهره ... میخوام چششون دربیاد اینا:Khandidan!:

تاج و تور رو ما توی خونه براش وصل کردیم ... انقدرم خوشگل و عالی شد که حد نداشت

برای عروسیشونم ... یه کافی شاپ رو گرفتن ... صحبت کردن و یه هزینه ای دادن به صاحب کافی شاپ و برای ساعت 7 تا 10 اونجا رو اجاره کردن که خیلیم مناسب شد براشون از نظر قیمت

شام عروسیش رو هم خودمون تو خونه درست کردیم ... البته که پلو خورش و کباب نبود چون هم بردنش هم سرو کردنش توی کافی شاپ سخت بود

یه عالمه غذاهای فانتزی و شیک درست کردیم + یه عالمه دسر و مخلفات

واقعن میز شام عروسیشم خاص و تک شد .... با اینکه توش نه کبابی بود ... نه خورش فسنجونی ... نه باقالی پلویی :khandeh!:

واقعن یکی از قشنگ ترین و شیک ترین عروسیایی بود که من رفتم تا حالا

اینا رو تعریف کردم که بگم میشه ... هم میشه کم هزینه کرد هم میشه قشنگ و خاص و شیک بود

فقط سلیقه و ذوق میخواد

تا حالا از خوندن هيچ پستي انقد لذت نبرده بودم چه قدر جالب و رومانتيك بودن من همچين عروسي به عروسي هاي تكراري و تجملاتي الان ترجيح ميدم حتي مدل غذاهاش رو
ولي بميرم برات چه كشيدي تو خخخخخ حتما پاناكوتا كار خودت بوده چي ميشد من رو هم دعوت ميكر ديد

mohsen1990;611613 نوشت:
خیلی توقعت بالاست.واسه همینه سن ازدواج رفته بالا.توقعتو پایین تر بیار

Fool

دوباره صبح شد انتقاد و نصیحت و کنایه... شروع شد

برادر گرامی از نظر من این سطح توقع معقول و منطقیه

مطمئنن کسیو انتخاب خواهم کرد که بتونه اندازه اجاره یه سوئیت 40 متری و یه شام معمولی برای 50 نفر بزرگای فامیل فقط هزینه کنه

زندگی و نظر و سلیقه و اعتقاد منه

اصراریم ندارم کسی قبول کنه یا الگو بگیره یا هر چی .... من نظرم اینه

: )

mohsen1990;611613 نوشت:
خیلی توقعت بالاست.واسه همینه سن ازدواج رفته بالا.توقعتو پایین تر بیار

يعني انقدر أرزش دخترها اومده پايين كه به همچين توقعي ميگيد بالا ؟؟؟؟!!!!! خواهشا ديگه شور مساله رو درنياريد

mehrant;611590 نوشت:
اینکه یه پسر باید چه امکانات و مادیاتی داشته باشه که جرات بکنه بره خواستگاری؟

به نظرم پسر باید از مادیات جربزه ی کار داشته باشه این از اون پسری که هیچی نشده سی میلیون پول داره بهتره
این جربزه تعریف داره؛ یعنی اگه فرصت کار براش فراهم شده و شرایطش رو داشته به بهترین شکل انجام داده
و اگه فرصتش نبوده لا اقل تلاش کرده اون موقعیت کاری رو حفظ کنه و شرایط رو مهیا کنه که بتونه دست به کار بشه

چون کسی که جربزه کاری نداره حتی اگه سی میلیون از آسمون هم براش بیفته اون رو به باد میده اما اونی که جنم کاری داره دست به خاک میزنه طلا میشه
یعنی می خوام بگم با دست خالی ولی دل و همت عالی میشه زندگی رو شروع کرد

زندگی سفر عشقه جگر شیر میخواد اگه تو زندگیت از خودت جگر و جنم مردونه دیدی برو خواستگاری البته همراه خدا باش به خودت و جگرت به تنهایی تکیه نکن
«جگر شیر نداری سفر عشق مرو»

،‌افرادی خدمت پیامبر می‌رسیدند و از فقر شکایت می‌کردند،حضرت به آنان که مجرد بودند می‌فرمود:
ازدواج کنید !
. فروع کافی، ج 5، ص 330؛ وسایل الشیعه، ج 14، ص 3 و 7 و 24 ـ 26.

mohsen1990;611613 نوشت:
خیلی توقعت بالاست.واسه همینه سن ازدواج رفته بالا.توقعتو پایین تر بیار

دقیقا منظورتون رو نمی فهمم
اما ظاهر پیام شما اینه که برای اینکه توقع خانوما بیاد پایین مردا باید بخورن و بخوابن و اصلا کرایه خونه و سایر هزینه های زندگیشون رو هم بی خیال...
اما یه تذکر به مخاطب شما بدم که این هزینه ها واسه ی بعد جشن عروسیه نه دوران عقد
دوران عقد که خونه و ... نمی خواد اما پسر باید این قدر عرزه(ارزه،ارضه،یا...) داشته باشه که خرجای و لو اندک دوران عقد رو از جیب خودش بده
نه اینکه مثلا اگه یه بستنی با خانومش می خواد بخوره دستش رو پیش مامانش دراز کنه

mehrant;611590 نوشت:
خوب اینایی که گفتید مربوط به هزینه های زندگی بود.
من پیش نیازها رو منظورم بود.
اینکه یه پسر باید چه امکانات و مادیاتی داشته باشه که جرات بکنه بره خواستگاری؟

مهران جان میتونی از همین شروع کنی به جمع زدن:

برای گرفتن یه عروسی ساده تو کافی شاپ که غذاشم خودمون بپذیم = 5 ملیون تومن :Nishkhand:

به علاوهء....

با قسمت های بعدی که صحبت خواهد شد جمع بزن به مقدار مورد نظر میرسی

راستی میگم چرا این قسمت از زندگی ، مشترک نیست؟ :Gig:

Miss Chadoriii;611618 نوشت:
:|

دوباره صبح شد انتقاد و نصیحت و کنایه... شروع شد

برادر گرامی از نظر من این سطح توقع معقول و منطقیه

مطمئنن کسیو انتخاب خواهم کرد که بتونه اندازه اجاره یه سوئیت 40 متری و یه شام معمولی برای 50 نفر بزرگای فامیل فقط هزینه کنه

زندگی و نظر و سلیقه و اعتقاد منه

اصراریم ندارم کسی قبول کنه یا الگو بگیره یا هر چی .... من نظرم اینه

: )

سلام خواهر خوبم. یه سؤال (البته میتونید جواب ندید)
اگر مردی توی زندگیتون باشه که دوستش داشته باشید و آدم خوبی هم باشه ، بعد بفهمید این حداقل ها رو نداره ، چکار میکنید؟
میگید: خب ولش کن.... بذار ببینم بعدی چطوره....

درست میگم؟ یا کار دیگه ای انجام میدید؟

Reza-D;611659 نوشت:
مهران جان میتونی از همین شروع کنی به جمع زدن:

برای گرفتن یه عروسی ساده تو کافی شاپ که غذاشم خودمون بپذیم = 5 ملیون تومن :Nishkhand:

به علاوهء....

با قسمت های بعدی که صحبت خواهد شد جمع بزن به مقدار مورد نظر میرسی

راستی میگم چرا این قسمت از زندگی ، مشترک نیست؟ :Gig:

كي ميگه مشترك نيست خرج جهيزيه رو كي ميده پس ؟!

Reza-D;611664 نوشت:
سلام خواهر خوبم. یه سؤال (البته میتونید جواب ندید)
اگر مردی توی زندگیتون باشه که دوستش داشته باشید و آدم خوبی هم باشه ، بعد بفهمید این حداقل ها رو نداره ، چکار میکنید؟
میگید: خب ولش کن.... بذار ببینم بعدی چطوره....

درست میگم؟ یا کار دیگه ای انجام میدید؟

نمیدونم

ولی یه مقداری از هزینه ها رو میتونم بهش قرض بدم ... بدون اینکه کسی بفمهمه ... پس اندازه خودمه خب

بقیش رو هم واقعن انتظار دارم ازش یا وام بگیره یا از کسی قرض کنه

بعدش میتونیم کادوهای عروسیو که گرفتیم ... چه طلا چه سکه چه پول ... باهاش قرضا رو بدیم

هر چیزی توی این دنیا چاره داره الا مرگ : )

Nla;611665 نوشت:
كي ميگه مشترك نيست خرج جهيزيه رو كي ميده پس ؟!

سلام خواهر گرامی (اسمتون رو عوض کردید منم قبلی رو نمیگم)
امیدوارم خوب و سلامت باشید

اول اینکه تهیهء جهیزیه رو شاید بشه گفت بخاطر فشاری که به مرد وارد میشه ، کم کم متوجه خانوادهء دختر (و خود دختر) کردن. قبلاً فقط در برخی جاهای خاص جهیزیه با دختر بود و اصل مطلب این بود که همه چیز با مرد بود. حتی حضرت فاطمه(س) جیزیه شون با پول زره امام علی(ع) تهیه شد

یعنی در حقیقت حتی تهیه جهیزیه هم با زن نیست و یه جورایی سر شما خانمها کلاه رفته! :Khandidan!:

دوم ، همین الان هم خیلی جاها هستن که جهیزیه با دختر نیست(البته نسبت به قبل خیلی کمتر شده)
بخصوص بین افراد سنتی تر و شهرهای کوچکتر. البته ایران پهناوره و از این شهر تا اون شهر صد نمونه آداب و رسومِ متفاوت وجود داره و نمیشه نسخهء کلی پیچید

خودم که همین جوری شدم. تمام خرج و مخارج از خرید خونه تا عروس(که البته ساده بود) با خودم بود ، خرید جهیزیه هم با خودم بود :Gig:
پوستم کنده شد خلاصه :khaneh:

[="Times New Roman"][="Black"]

Miss Chadoriii;611672 نوشت:

هر چیزی توی این دنیا چاره داره الا مرگ : )

بخاطر همین شما و دوستانوتون در تاپیک دختران و عدم ازدواج با پسر بی پول ، پسرای ندار رو گرفتین به رگبار..:Gig:[/]

Reza-D;611674 نوشت:
سلام خواهر گرامی (اسمتون رو عوض کردید منم قبلی رو نمیگم)
امیدوارم خوب و سلامت باشید

اول اینکه تهیهء جهیزیه رو شاید بشه گفت بخاطر فشاری که به مرد وارد میشه ، کم کم متوجه خانوادهء دختر (و خود دختر) کردن. قبلاً فقط در برخی جاهای خاص جهیزیه با دختر بود و اصل مطلب این بود که همه چیز با مرد بود. حتی حضرت فاطمه(س) جیزیه شون با پول زره امام علی(ع) تهیه شد

یعنی در حقیقت حتی تهیه جهیزیه هم با زن نیست و یه جورایی سر شما خانمها کلاه رفته! :Khandidan!:

دوم ، همین الان هم خیلی جاها هستن که جهیزیه با دختر نیست(البته نسبت به قبل خیلی کمتر شده)
بخصوص بین افراد سنتی تر و شهرهای کوچکتر. البته ایران پهناوره و از این شهر تا اون شهر صد نمونه آداب و رسومِ متفاوت وجود داره و نمیشه نسخهء کلی پیچید

خودم که همین جوری شدم. تمام خرج و مخارج از خرید خونه تا عروس(که البته ساده بود) با خودم بود ، خرید جهیزیه هم با خودم بود :Gig:
پوستم کنده شد خلاصه :khaneh:

خب تو مراسم هم همينطوره مثلا ما رسم داريم كامل مراسم عقد و شامش با دختره جهيزيه با دختره پسر فقط تلويزيون مياره تو مراسم عروسي هم خرج ميوه شيريني رو دختر ميده خرج شام نصف نصف ولي خرج تالار با پسره و خرج ارايشگاه و اينها پس از اين طرف هم نميشه نسخه پيچيد :Gol:

Im_Masoud.Freeman;611677 نوشت:
[=Times New Roman]

بخاطر همین شما و دوستانوتون در تاپیک دختران و عدم ازدواج با پسر بی پول ، پسرای ندار رو گرفتین به رگبار..:Gig:

پسرای ندار رو نه

پسرای بی عرضه رو که میگن ما ننداریم کار نیس دخترا باید کلا با شرایط زیر خط فقر راضی به هر خفتی بشن رو بله

من به اين نتيجة رسيدم كه اگه دخترها بگن حاضريم تو چادر مسافرتي زندگي كنيم هم پسر ها ميگن چه قدر پر توقعي بر أساس تورم قيمت چادر فلان شده و بريم زير پل تو سرما با عشق زندگي كنيم و ...:Khandidan!:

Im_Masoud.Freeman;611677 نوشت:
بخاطر همین شما و دوستانوتون در تاپیک دختران و عدم ازدواج با پسر بی پول ، پسرای ندار رو گرفتین به رگبار.. :Gig:

Miss Chadoriii;611672 نوشت:
نمیدونم
ولی یه مقداری از هزینه ها رو میتونم بهش قرض بدم ... بدون اینکه کسی بفمهمه ... پس اندازه خودمه خب
بقیش رو هم واقعن انتظار دارم ازش یا وام بگیره یا از کسی قرض کنه
بعدش میتونیم کادوهای عروسیو که گرفتیم ... چه طلا چه سکه چه پول ... باهاش قرضا رو بدیم
هر چیزی توی این دنیا چاره داره الا مرگ : )

منم دنبال همین بودم مسعودِ عزیز
چیزی که برای خانمها مهمه اینه که بدونن برای پسر مهم هستن و حاضره برای زندگی تلاش کنه
اگر از این مطمئن بشن ، برای شروع حاضرن از صفر شروع کنن. دقیقاً صفرِ صفرِ صفر

فقط مشکل اینجاست که خانمها زبونشون یکم تیزه و این رو بد بیان میکنن :Nishkhand:

Nla;611678 نوشت:
خب تو مراسم هم همينطوره مثلا ما رسم داريم كامل مراسم عقد و شامش با دختره جهيزيه با دختره پسر فقط تلويزيون مياره تو مراسم عروسي هم خرج ميوه شيريني رو دختر ميده خرج شام نصف نصف ولي خرج تالار با پسره و خرج ارايشگاه و اينها پس از اين طرف هم نميشه نسخه پيچيد

منم منظورم از نسخه پیچیدن دو طرف بودا :khandeh!:

خوش به حال دامادای شما :Ghamgin:

Reza-D;611683 نوشت:
منم منظورم از نسخه پیچیدن دو طرف بودا :khandeh!:

خوش به حال دامادای شما :Ghamgin:

همسر بنده كه خيلي شيك جشن عروسي هم نميخواد بگيره تو خوابم فكرش رو نميكرد!

Nla;611685 نوشت:
همسر بنده كه خيلي شيك جشن عروسي هم نميخواد بگيره تو خوابم فكرش رو نميكرد!

البته از انصاف نگذریم ، خرج عقدِ ما رو هم خانوادهء همسرم دادن
خانوادش خیلی خوبن. هوای منو بیشتر دارن تا دختر خودشون رو :khaneh:
بخصوص مادر خانمم که هر وقت خانمم میره خونشون ، دو کیسه پر میکنه روغن حیوانی و عسل و گردو و سبزی و از این چیزا ، به خانمم میگه اینا رو ببر برا پسرم :Nishkhand:

Reza-D;611682 نوشت:
منم دنبال همین بودم مسعودِ عزیز
چیزی که برای خانمها مهمه اینه که بدونن برای پسر مهم هستن و حاضره برای زندگی تلاش کنه
اگر از این مطمئن بشن ، برای شروع حاضرن از صفر شروع کنن. دقیقاً صفرِ صفرِ صفر

فقط مشکل اینجاست که خانمها زبونشون یکم تیزه و این رو بد بیان میکنن :Nishkhand:

والا پسرای اون تاپیک که به قول نهال چادر مسافرتی رو هم توقع بالا میدونن

اینا همون برن صیغه کنن یکیو بهتره

Fool

Miss Chadoriii;611687 نوشت:
والا پسرای اون تاپیک که به قول نهال چادر مسافرتی رو هم توقع بالا میدونن

اینا همون برن صیغه کنن یکیو بهتره

:|

همونطور که مردها باید خواسته های خانم ها رو بدونن. خانمها هم باید خواسته های مردها رو بشناسن

متاسفانه ، متاسفانه ، متاسفانه ، خانمها خیال میکنن مردها فقط و فقط نیاز جنسی دارن و لاغیر

از بچگی میگن که زن عاطفیه و مرد خشن!!! (دروغه)
میگن مرد که گریه نمیکنه!!! (دروغه)
میگن به پسر محبت کنی لوس بار میاد!!! (دروغه)

توضیح اینها مفصله که فعلاً کاری بهش ندارم

خانمهای عزیز لطفاً دقت بفرمایید:

شما از پسر میخواین که حداقل های زندگی رو تهیه کنه. چرا؟
چون علاوه بر اینکه لازمهء طندگیِ مشترکه ، میخواین این رو بفهمید که چقدر شما رو دوست داره و حاضره برای شما و زندگیش تلاش کنه
اگر این مورد به شما ثابت بشه ، حاضرید از صفر باهاش شروع کنید

پسرها هم از شما میخوان که بدون هیچ چیز اونها رو بپذیرید. چرا؟
چون میخوان بفهمن خودشون رو میخواید یا اون حداقل ها رو. میخوان بفهمن شمایی که دارید به ایشون میگید دوستت دارم(زبانی یا عملی) ، اگر کس دیگری همین حداقل ها رو داشته باشه ، شما به راحتی اون یکی رو انتخاب خواهید کرد؟ دقیقاً همون سؤالی که از خواهرمون "miss chadoriii" پرسیدم

نکته:
این درمورد آدم های نرماله. وگرنه هستند مردها یا زن هایی که هدفشون چیزای دیگه ست

سلام....

به نظرم حداقل پول و سرمایه برای ازدواج 60 میلیونه

mehrant;611590 نوشت:
خوب اینایی که گفتید مربوط به هزینه های زندگی بود.
من پیش نیازها رو منظورم بود.
اینکه یه پسر باید چه امکانات و مادیاتی داشته باشه که جرات بکنه بره خواستگاری؟

اگر صرفاً تعیین مقدار هزینه مد نظر شماست ، این نظر منه:

مخارج عقد و عروسی ساده = 5 ملیون

حداقل اجارهء یک خانه در اهواز بطور معمول (جاهای دیگه رو نمیدونم) = 20 ملیون + حدود 200 هزار تومن کرایه ماهانه

خرید برخی لوازم زندگی (بستگی به رسم دو خانواده داره) = 5 ملیون

یعنی شما برای شروع (در اهواز) 30 ملیون نیاز دارید :Nishkhand:

اما درآمد ماهیانه

200 هزار برای کرایه خونه

100 هزار برای آب و برق و گاز

300 هزار برای اقساط وام ازدواج

اگر اون 20 ملیون پول رهن خونه رو وام گرفته باشی ، با اطلاعاتی که از وام های بانکی سراغ دارم ، اگر با دو تا سند دو تا وام با حداقل قسط بگیری ، اقساط شما تقریباً میشه ماهی 500 هزار

جمع همهء اینها میشه = 1،100،000 تومن

به عبارتی حقوق شما باید ماهی 1.5 ملیون باشه (حداقل)

به عبارتی همون دوست دختر خیلی خیلی به صرفه تره!!!
تعداد ببیشتر! هزینهء کمتر! تنوع محصول! Fool
تازه خرجت هم میکنن :Graphic (12):
(شما نشنیده بگیر بدآموزی داره :Esteghfar:)

ولی همونطور که گفتم این فقط یه تعریف خشک از مقدار هزینه هاست. در عمل حتی میشه با صفر شروع کرد و دید که خدا چطور کمک میکنه. ولی خب سختی داره و باید هم مرد و هم زن تحمل کنن و با توکل به خدا و کمک همدیگه زندگی رو جلو ببرن

Reza-D;611699 نوشت:
خانمها خیال میکنن مردها فقط و فقط نیاز جنسی دارن

من قبلا اینطوری فکر نمیکردم ولی تاپیکای دیگه توی این انجمن باعث شد یه شکی در این مورد بکنم!و فکر میکنم در بیشتر مردا شاید فقط و فقط نیاز جنسی دارن:Gig:
وگرنه انقدر تبلیغات متعه و این چیزا با هیچ عقل سلیمی جور در نمیاد:Gig:

*یا زهرا*;611736 نوشت:
من قبلا اینطوری فکر نمیکردم ولی تاپیکای دیگه توی این انجمن باعث شد یه شکی در این مورد بکنم!و فکر میکنم در بیشتر مردا شاید فقط و فقط نیاز جنسی دارن
وگرنه انقدر تبلیغات متعه و این چیزا با هیچ عقل سلیمی جور در نمیاد
سلام. این حرف شما نوعی مصادره به مطلوبه خواهر گرامی

1 - من نگفتم آقایون کلاً نیاز جنسی ندارن ، عرض کردم تنها نیازشون این نیست

2 - بحث درمورد یکی از حقوق دلیل بر این نیست که هیچ چیز بجز همون حق در نظر آقایون مهم نیست. آیا اینکه خانمها درمورد مهریه یا نفقه سوالاتی میپرسن و میخوان از حقشون اطلاع پیدا کنن ، معناش اینه که تنها موضوع مهم برای شما خانمها پوله؟!

3 -

دفاع از حق با تبلیغ دو چیز کاملاً متفاوت هستن. استفاده از واژه ها گاهی خیلی معنا داره

4 - به فرض که تبلیغ متعه شده باشه. ایرادش چیه؟ مگر حضرت علی(ع) نفرمودند اگر متعه حرام نمیشد ، وضعی بوجود می آوردم که کسی زنا نکنه مگر آدمی که خودش ناپاک باشه؟! انشاالله نمیخواید بگید چون امام علی(ع) تبلیغ متعه کرده پس شهوت پرسته؟!

5 - سوء استفاده از یک حکم با اصل حکم متفاوته. اگر مردهایی از حکم متعه سوء استفاده میکننه ، دلیل بر حرمت متعه نیست. همونطور که برای مثال ، سوء استفادهء برخی خانمها از مهریه ، دلیل بر حرمت مهریه نیست

Miss Chadoriii;611532 نوشت:
برادر mehrant

دیگه با آقایونی که عقیدشون اینه که اجاره یه خونه معمولی هم.... جزئه موارد اضافی و چشم و همچشمی و تجملات.... حساب میشه دیگه واقعن چی میشه گفت؟؟؟؟؟

Fool

Fool

من توی اون تاپیک هم گفتم

یه سویئت 40 متری ... یچی در حد یه آشپزخونه و یه اتاق .... برای دو نفر کافیه + یه حقوق معمولی که کفاف اجاره خونه و خورد خوراکشونو بده ( خرجای اضافی رو اکثرا میشه چشم پوشی کرد تا حدی ولی این دو تا رو نمیشه به هر حال )

قبل ازدواج و رفتن سر خونه زندگی هم هر کسی باید نگاه به جیب همسرش بکنه

من خودم فامیلی دارم که متاسفانه اهل بزن و بکوب هستن توی عروسی ... که من به شخصه نمیپسندم ... شوهرم اگه پولدار باشه و بتونه هزینه کنه هم من عروسی و تالار باشکوه و اینا نمیخوام...من فقط یه عقد محضری + یه شام توی یه سفره خونه یا رستوران رو برای فقط بزرگای فامیل ترجیج میدم ... به نظرم خیلیم شیک و باکلاسه

سلام مجدد به شما و همه دوستان. من تازه از بیمارستان برگشتم{ تازه امروز کارمون زود تموم شد و تونستم این موقع خونه باشم! }:khab:
میشه از تون خواهش کنم این علامت Fool رو کمتر استفاده کنید؟ خیلی زیاد میزاریدش!:Narahat:
پس با این حسای، یکی مثل من که خونه رو پدر و مادرم ساختن برای من، و ماهانه هن بیمارستان 380 تومن بهمون حقوق میده هنوز حداقل لازم رو ندارم چون واسه خرج روزانه کافی نیست این مقدار حقوق . .

seyedmoshfeq;611592 نوشت:
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۳۲﴾ نور

متاسفانه اگه این آیه قرآن رو بگیم کسی گوش نمیده برادر عزیز...تو همین تاپیک های مشابه این آیه گفته شده بود اما دوستان کلی نمونه مثال زدن که با درآمد کم ازدواج کردن و زندگی ناموفقی داشتن

Reza-D;611740 نوشت:
دفاع از حق با تبلیغ دو چیز کاملاً متفاوته

نه این چیزی که توی انجمن راه افتاده دفاع از حق نیست!تبلیغه، اگه فقط دفاع از حق بود لازم نبود که بیان به ما هم بگن که میخوایم بریم متعه کنیم!بلکه از حق خودش در مقابل خانومشون اگه مخالف بود دفاع میکردن!
Reza-D;611740 نوشت:
به فرض که تبلیغ متعه شده باشه. ایرادش چیه؟

من نگفتم ایراد داره (هرچند ایرادش زیاده و ایراد اصلیش دین گریزی خیلی از جوون ها از اسلامه که متاسفانه مردا اونو نمیبینن)ولی خب این قضیه یکم با حرف قبلیه شما منافات داره که گفتید:
Reza-D;611699 نوشت:
شما از پسر میخواین که حداقل های زندگی رو تهیه کنه. چرا؟
چون علاوه بر اینکه لازمهء طندگیِ مشترکه ، میخواین این رو بفهمید که چقدر شما رو دوست داره و حاضره برای شما و زندگیش تلاش کنه
اگر این مورد به شما ثابت بشه ، حاضرید از صفر باهاش شروع کنید


خب این فردی که ازدواج کرده و متعه میکنه هنوز متوجه همین چیزی که شما فرمودی نشده!

Reza-D;611740 نوشت:
امام علی(ع) تبلیغ متعه کرده پس شهوت پرسته؟!

امام علی این تبلیغ رو انجام دادن نه به خاطر خودشون!بلکه به خاطر این که از ذات مردا اطلاع داشتن
چون اطلاع داشتن 99% مردا نیاز جنسیه!

جزیره مجنون;611594 نوشت:
سلام.دیدم جناب حامی با خاطره شروع کردن بنده هم بذارین یه خاطره تعریف کنم ک البته از قول مامانمه : واسه برادر اولم ک میخواستن برن خواستگاری بعد از جنگ بود و داداشمم از اون کله داغا ک تا از جنگ برگشته بود و ب زور سن اش ب 20 میرسید گیر داده بود ک چون ب گناه نیفتم میخوام داماد بشم مامان منم ک من واقعا و واقعا و واقعا تویه این زمینه ب روشن فکری شون اعتقاد راسخ دارم گفتن باشه بریم واست خانوم پیدا کنیم.از چن نفر واسطه پرسیدن و یه خانوم خوب (ک الان زن داداش بنده تشریف دارن ) رو پیدا کردن و قرار گذاشتن مامان بنده ک ب صداقت تویه فامیل مشهورن راست حسینی تا رفتن خواستگاری گفتن این پسر ما تازه از جنگ اومده و خودشه و همین لباسایه تن اش گرچه میتونه روزی شو دربیاره اگه لایق میدونین دومادتون بشه و این حرفا ...
مامان عروس هم ک از نظر اعتقادات انصافا هنوز هم کارشون درسته گفتن پول و مادیات رو خدا میرسونه مهم صداقت بود ک شما داشتین ... و اینگونه بود ک برادر ما ب شدت ساده رفت سر خونه زندگی البت اینم بگم ک اون موقع زن داداش بنده لیسانس داشتن و خودشون معلم بودن و هیچ ملاکی جز تقوا نداشتنااااا فک نکنین ماه و خورشید ندیده بودن و همینجوری بله گفتن ...
والبته واسه جواب اونایی ک الان تویه دل شون شبهه میندازن ک خب اون موقع جنگ همه بچه مثبت بودن و این حرفام باید بگم ک برادر کوچیکم ک یه چن سال پیش هم ازدواج کردن دقیقا با همین خاطره گویی در مجلس خواستگاری و همین گونه ازدواج کردن الانم یه دختر ماه ب نام زینب خانوم دارن ک من یکی ک عاشقشم ...
حالا دیدین چ جوری هم میشه راحت ازدواج کرد و هم بچه دار شد و ب حرف آقام گوش کرد ... اینه ... امیدوارم جووونا یاد بگیرن ....

بله خواهر گرامی اینجوری هم میشه ....اما مسئله اینجاست که این مدل خانواده ها کم پیدا میشن ....ما که خودم خواستگاری هر دختری که رفتیم و از خانواده های خیلی مذهبی هم بودن توقعاتی که داشتن خیلی بیشتر از اینها بود

*یا زهرا*;611747 نوشت:
نه این چیزی که توی انجمن راه افتاده دفاع از حق نیست!تبلیغه، اگه فقط دفاع از حق بود لازم نبود که بیان به ما هم بگن که میخوایم بریم متعه کنیم!بلکه از حق خودش در مقابل خانومشون اگه مخالف بود دفاع میکردن!

من نگفتم ایراد داره (هرچند ایرادش زیاده و ایراد اصلیش دین گریزی خیلی از جوون ها از اسلامه که متاسفانه مردا اونو نمیبینن)ولی خب این قضیه یکم با حرف قبلیه شما منافات داره که گفتید:

خب این فردی که ازدواج کرده و متعه میکنه هنوز متوجه همین چیزی که شما فرمودی نشده!

امام علی این تبلیغ رو انجام دادن نه به خاطر خودشون!بلکه به خاطر این که از ذات مردا اطلاع داشتن
چون اطلاع داشتن 99% مردا نیاز جنسیه!

خواهر گرامی تو رو خدا بحث راجع به صیغه و متعه کافیه
در تاپیک های قبلی به اندازه کافی بحث شده
درباره موضوع تاپیک که من مطرح کردم نظر بدید
با تشکر

mehrant;611753 نوشت:
خواهر گرامی تو رو خدا بحث راجع به صیغه و متعه کافیه
در تاپیک های قبلی به اندازه کافی بحث شده
درباره موضوع تاپیک که من مطرح کردم نظر بدید
با تشکر

واقعیتش خودمم از بحث در مورد این موضوع متنفرم.و عهد کردم دیگه بحث نکنم با مردا
و معذرت میخوام که این موضوع اینجا مطرح شد.
ولی خب لازم بود.. چون دید خیلیا رو نسبت به مردا عوض کرده همین بحثا.و شاید ذات واقعی مردا رو نشون داده....

حسن آقا;611621 نوشت:
به نظرم پسر باید از مادیات جربزه ی کار داشته باشه این از اون پسری که هیچی نشده سی میلیون پول داره بهتره
این جربزه تعریف داره؛ یعنی اگه فرصت کار براش فراهم شده و شرایطش رو داشته به بهترین شکل انجام داده
و اگه فرصتش نبوده لا اقل تلاش کرده اون موقعیت کاری رو حفظ کنه و شرایط رو مهیا کنه که بتونه دست به کار بشه

چون کسی که جربزه کاری نداره حتی اگه سی میلیون از آسمون هم براش بیفته اون رو به باد میده اما اونی که جنم کاری داره دست به خاک میزنه طلا میشه
یعنی می خوام بگم با دست خالی ولی دل و همت عالی میشه زندگی رو شروع کرد

زندگی سفر عشقه جگر شیر میخواد اگه تو زندگیت از خودت جگر و جنم مردونه دیدی برو خواستگاری البته همراه خدا باش به خودت و جگرت به تنهایی تکیه نکن
«جگر شیر نداری سفر عشق مرو»

در خواستگاری های قبلی که من رفتم دختر خانمها همین حرف شما رو میزدن
حالا اینکه چقدر واقعا در عمل هم به این حرف شون معتقد بودن نمیدونم. ..دیگه هیچکدوم که جواب مثبت ندادن!

*یا زهرا*;611747 نوشت:
خب این فردی که ازدواج کرده و متعه میکنه هنوز متوجه همین چیزی که شما فرمودی نشده!

خواهر گرامی من دقیقاً کجای حرفام گفتم مردی که متاهله همینطوری بلند شه بره متعه کنه؟! :moteajeb:

ببینید نمیخوام باز این بحث راه بیفته برای همین پاسخی به بقیهء فرمایش شما نمیدم. یه نکته میگم و عرضم تمام

اگر دید خانمی نسبت به متعه بده (کاری به درست و غلطش ندارم) میتونه خودش هرگز انجام نده. به همین راحتی
همچنین میتونه با مردی که متعه کرده یا قصد این کار رو داره ، ازدواج نکنه. باز هم به همین راحتی

موفق باشید

موضوع قفل شده است