جمع بندی علماءشیعه چگونه به عثمان بن سعید اعتماد پیدا کردند؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علماءشیعه چگونه به عثمان بن سعید اعتماد پیدا کردند؟

فرقه های بعد از امام حسن عسگری {علیه السلام}چگونه به عثمان بن سعید اعتماد می کردند؟
بزرگان شیعه چگونه به عثمان بن سعید نائب اول امام زمان{علیه السلام} اعتماد پیدا کردند؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سید محسن

ابوعمرو عثمان بن سعید عمری
در مورد سوال شما که فرقه های پس از امام حسن عسکری (علیه السلام) و شیعیان، پس از شهادت آن حضرت چگونه به عثمان بن سعید اعتماد کردند؟ باید عرض کنم این سوال شما نیاز به شخصیت شناسی از عثمان بن سعید دارد که به آن میپردازم.
در کتب رجالی از این شخصیت بزرگ شیعه به نیکی یاد شده است و رجال شناسان او را توثیق نمودند شیخ طوسی در کتاب الغیبه مینویسد: امام هادی و امام حسن عسکری او را توثیق نمودند.[1] او شخصیتی است که بین دانشمندان رجال و حدیث هیچ اختلافی در وثاقت ایشان وجود ندارد
وى از ياران، اصحاب و شاگردان مورد وثوق امام دهم و امام يازدهم (عليهما السلام ) بوده، و مردى جليل القدر و مورد اطمينان، كه از يازده سالگى در محضر امام هادى (عليه السلام) به خدمتگزارى و كسب فقه و حديث و تعاليم اسلامى اشتغال داشته است
کتب رجالی ابن داود، شیخ طوسی، سید بحرالعلوم، مامقانی، علامه تستری و مرحوم خویی او را از اصحاب سه امام معرفی کردند که وکالت امامان را بر عهده داشته است.[2] وى در ميان شيعيان به امانت و عدالت و وثاقت معروف بود و كسى در عظمت و بزرگوارى او ترديد نداشت. پس از شهادت امام حسن عسكرى (عليه السلام ) از سوى حضرت مهدى (عليه السلام) به نيابت خاص منصوب گشت و واسطه ميان امام - عليه السلام - و شيعيان گرديد
امام هادی عثمان بن سعید را فردی امین و مورد وثوق خود معرفی مینماید.
در روایتی شیخ طوسی در الغیبه به سند خود از احمد بن اسحاق قمی مینویسد«دخلت على ابى‏ الحسن على بن محمد صلوات الله عليه فى يوم من الايام فقلت:يا سيدى انا أغيب و أشهد و لا يتهيأ لى الوصل اليك اذا شهدت فى كل وقت، فقول من نقبل؟ و امر من‏ نمتثل؟ فقال لى صلوات الله عليه: هذا ابوعمرو الثقة الامين ما قاله لكم فعنى يقوله، ما اداه اليكم فعنى يؤديه.» روزى به خدمت امام هادى (عليه السلام) رسيدم و عرض كردم: سرورم! من گاهى سعادت درك حضورتان را دارم و گاهى از اين فيض بى نصيب مى‏مانم، و در اينجا هميشه اين فيض برايم ميسر نمى‏گردد؛ سخن چه كسى را بپذيرم، و از كى پيروى كنم؟ فرمود: اين ابوعمرو (عثمان بن سعيد) مردى موثق و امين است؛ آنچه وى به شما مى‏گويد، از طرف من مى‏گويد، و هر چه به شما مى‏رساند، از جانب من مى‏رساند.»اين روايت نشان مى‏دهد كه امام هادى (عليه السلام) اطمينان فوق العاده‏اى به‏ عثمان بن سعيد داشته است؛ و در ضمن، نوع فعاليت او را هم مشخص مى‏كند كه نقل اقوال و فرمايشهاى امام (عليه السلام) به سوى مردم بوده است.

[1] . شیخ طوسی، الغیبه، ص 353

[2] . رجال ابن داود، 133، رجال طوسی، ص 420 ، سید بحرالعلوم، فوائد الرجالیه، ج 4 ص 127

تمجید امام حسن عسکری(علیه السلام) از عثمان بن سعید عمری
احمد بن اسحاق مى‏گويد: «بعد از رحلت امام هادى ( عليه السلام) روزى به خدمت امام حسن عسكرى( عليه السلام) شرفياب شدم و همان سؤالى را كه از امام هادى( عليه السلام ) كرده بودم، از آن حضرت نيز كردم؛ آن حضرت هم فرمود: «هذا ابو عمرو الثقه الأمين ثقة الماضى و ثقتى فى المحيا و الممات، فما قاله لكم فعنى‏ يقوله، و ما ادى اليكم فعنى يؤديه: اين ابوعمرو (عثمان بن سعيد) مردى موثق و امين است، هم مورد وثوق امام گذشته بود و هم در نزد من در زمان حيات و ممات موثق مى‏باشد؛ آنچه به شما بگويد از طرف من مى‏گويد و آنچه به شما برساند از طرف من مى‏رساند.»[1]
حتی در روایت دیگری ابوالعباس احمد بن على بن نوح سيرافى، به سند خود، از محمد بن اسماعيل و على بن عبد الله حسنيان روايت نموده كه گفتند: «در سامرا خدمت حضرت امام حسن عسكرى( عليه السلام ) رسيديم، ديديم گروهى از شيعيان و دوستان حضرت نيز حضور دارند. در آن وقت «بدر»، خادم حضرت آمد و عرض كرد: آقا! جمعى با حالت افسرده و غبار آلود، به در خانه آمده‏اند. آن حضرت فرمود: اينان عده‏اى از شيعيان ما در «يمن» هستند... تا آنجا كه حضرت به خادم فرمود: برو عثمان بن سعيد را نزد من بياور: چيزى نگذشت كه عثمان بن سعيد آمد. حضرت به وى فرمود: «يا عثمان! فانك الوكيل و الثقة المأمون على مال الله: اى عثمان! تو وكيل من و بر ضبط اموال خدا موثق و امين هستى، برو و اموالى را كه اين چند نفر يمنى آورده‏اند، تحويل بگير. راوى مى‏گويد: ما حضار عرض كرديم: آقا! به خدا قسم ما عثمان بن سعيد را از شيعيان برگزيده مى‏دانيم و امروز با اين فرمايش، مقام او را در خدمتگزارى حضرتت آشكارتر فرمودى و به خوبى مى‏دانيم كه او وكيل شما و در ضبط اموال خدا مورد وثوق شما است. فرمود: «نعم و اشهدوا على ان عثمان بن سعيد العمرى وكيلى و ان ابنه محمدا وكيل ابنى مهديكم: آرى گواه باشيد كه عثمان بن سعيد عمرى وكيل من است و فرزندش محمد بن عثمان، وكيل فرزند من مهدى شماست.» از اين حديث استفاده مى‏شود كه حضرت وكالت و نمايندگى عثمان بن سعيد را استحكام خاص مى‏بخشد و مجددا به وكالت ايشان تصريح مى‏كند، يك بار خطاب به خودش، كه تو وكيل من هستى، و بار ديگر خطابش را عوض مى‏كند و متوجه اطرافيان مینماید.[2]
عثمان بن سعید توسط امام حسن عسکری(علیه اسلام) به عنوان نایب حضرت مهدی(علیه السلام) معرفی میشود.
مرحوم صدوق مى‏گويد: «جعفر بن محمد بن مالك فزارى بزاز، از جماعتى از شيعه، من جمله على بن بلال و احمد بن هلال و محمد بن معاوية بن حكيم و حسن بن ايوب بن نوح در خبر طولانى مشهور نقل كرده كه همه آنها گفتند: «به خدمت حضرت امام حسن عسكرى( عليه السلام) رفتيم، تا در خصوص امام بعد از وى، از حضرت سؤال كنيم، چهل نفر ديگر غير از ما نيز در مجلس حضرت بودند. در اين وقت عثمان بن سعيد عمرى برخاست و عرض كرد: يابن رسول الله! مى‏خواهيم مطلبى را از حضرتت سؤال كنيم كه خود داناتر مى‏باشيد. حضرت فرمود: اى عثمان بنشين! سپس حضرت با حالتى خشمگين برخاست كه بيرون رود، سپس فرمود: هيچ كس بيرون نيايد. كسى از ما هم بيرون نرفت. بعد از لحظه‏اى حضرت، عثمان بن سعيد را صدا زد و او برخاست و ايستاد. حضرت فرمود: بگويم براى چه نزد من آمده‏ايد؟ حضار گفتند: بفرماييد يابن رسول الله! فرمود: آمده‏ايد از من بپرسيد امام بعد از من كيست؟ عرض كردند: آرى يابن رسول الله! در اين وقت جوانى را كه مانند پاره ماه بود و از هر كس به پدرش امام حسن عسكرى(عليه السلام) بيشتر شباهت داشت در برابر خويش ديديم. حضرت فرمود: بعد از من اين امام شما و جانشين من مى‏باشد، از وى پيروى كنيد و پراكنده نگرديد كه در امر دين خود، به هلاكت مى‏رسيد. بدانيد كه بعد از امروز ديگر او را نخواهيد ديد تا عمر او كامل شود. پس هر چه عثمان بن سعيد از جانب او به شما خبر مى‏دهد، بپذيرد؛ فهو خليفة امامكم و الامر اليه: او نماينده امام شماست و نيابت به وى تفويض مى‏گردد.3]

[1] . شیخ طوسی، الغیبه، ص 354

[2] . همان 355، بحار الانوار، ج 51 ص 345

[3] . الغیبه، ص 357

عثمان بن سعید کسی بود که به دستور امام حسن عسکری(علیه السلام) برای ولادت امام زمان(علیه السلام) چند گوسفند را عقیقه کرد.[1]
عثمان بن سعید رییس وکلای امام حسن عسکری(علیه السلام) بود.[2]
امام حسن عسكرى (ع) خانواده خود را به دست عثمان بن سعيد مى‏سپارد.
شيخ بزرگوار، عبيد الله بن عبد الله اسد آبادى، در كتاب «مقنع» مى‏گويد: «امام‏ حسن عسكرى( عليه السلام) به فرزند خويش كه جانشين صالح اوست، تصريح كرد و ابو محمد عثمان بن سعيد عمرى را نماينده خود قرار داد كه در زمان حياتش واسطه بين او و شيعيان باشد. وقتى كه مرگ او نزديك گشت، به عثمان بن سعيد دستور داد شيعيان را جمع كند، وقتى كه شيعيان جمع شدند به آنها خبر داد كه فرزندش امام زمان( عليه السلام) جانشين اوست و نماينده امام زمان( عليه السلام) نيز ابومحمد عثمان بن سعيد بين شيعيان مى‏باشد. هر كس نياز و حاجتى داشته باشد به او مراجعه بكند، همان طورى كه در زمان حيات من به او مراجعه مى‏شد؛ و خانواده خود را به او سپرد. زمانى كه عثمان بن سعيد عهده دار خانواده امام حسن عسكرى( عليه السلام) شد كه مادر امام زمان( عليه السلام) نيز در ميان آنها بود و آنان را به بغداد انتقال داد. شيعيان تمام بلدان اسلامى، حوائجشان را پيش او مى‏بردند و نامه هايى از طريق وى به امام زمان( عليه السلام) مى‏نوشتند و جوابهاى نامه، به وسيله عثمان بن سعيد به دست شيعيان مى‏رسيد. وقتى وفات او نزديك شد، شيوخ و بزرگان شيعه را جمع كرد و گفت كه او رفتنى است و امام زمان( عليه السلام) دستور داده، پسر او محمد بن عثمان عمرى، جانشين او شود و مردم به او رجوع كنند.»[3]
مراسم غسل و کفن و دفن امام حسن عسکری(ع) برعهده عثمان بن سعید بود.[4]
نص صریح امام زمان(عج) برای وکالت عثمان بن سعید
عثمان بن سعيد از سال 260ه.ق. به نص صريح امام حسن عسكرى (در مجلسى كه چهل تن از شيعيان جهت كسب اطلاع درباره امام بعد از حضرت، به حضورش رسيده بودند)، به نيابت از طرف امام غايب معرفى گرديد. و همچنين امام مهدى( عليه السلام) به وكالت و نيابت عثمان بن سعيد در مقابل جميعت و هيئت اهالى قم اشاره كرد و آنها را به عثمان بن سعيد ارجاع داد.[5]
توقیع امام زمان در تمجید عثمان بن سعید
در قسمتى از توقيع چنين آمده است كه: «از شهر خارج نشو، تا عثمان بن سعيد عمرى - رضى الله عنه - را ملاقات كنى. و سلام ما را به او برسان، همانا او پاكدامن، امين و عفيف است و از همه كس به ما نزديكتر مى‏باشد. «فكل ما يحمل الينا من شى‏ء من النواحى فاليه المسير آخر امره،ليوصل ذلك الينا. هر مقدار اموال از نواحى مختلف بيايد، سرانجام به دست او (عثمان بن سعيد) مى‏رسد تا به ما برساند.»[6]
اقدامات عثمان بن سعید بر علیه ادعای امامت جعفر کذاب
نقش عمومی وکالت عثمان بن سعید در بغداد
نامه و توقیع تسلیت از جانب حضرت مهدی( علیه السلام) در مرگ عثمان بن سعید[7]
تماتم مطالبی که درباره عثمان بن سعید بیان شد نشان از جایگاه و شخصیت رفیع و بلند وی در نزد امامان و شیعیان دارد و پر واضح است که شیعیان پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) با استناد به موارد یاد شده به عثمان بن سعید اعتماد کرده و او را مورد وثوق بدانند.


[1] . شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2 باب 42،حدیث، 6ص 430

[2] . تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص 149

[3] . سفینة البحار، ج 6 ص 145

[4] . الغیبه، ص 356

[5] . صدوق، کمال الدین، ج 2 ص 476 حدیث 26

[6] .صدوق، کمال الدین، ج2 ص 510، حدیث 42

[7] . الغیبه، ص 361 حدیث 323

کالوبه;537507 نوشت:
فرقه های بعد از اما حسن عسکری چگونه به عثمان بن سعید اعتماد می کردند؟ بزرگان شیعه چگونه به عثمان بن سعید نائب اول امام زمان اعتماد پیدا کردند؟

همينجوري و احساسي بوده

به نظرم هيچ منطقي مشهودي موجود نبوده در صورتيكه امام ميتونست يه دست خط به ايشون بده و بعد از اينكه نزديكان ايشون اونو رويت كردن ، براي حفظ جونش ، اونو بسوزونه

moaqfe;542051 نوشت:
همينجوري و احساسي بوده

به نظرم هيچ منطقي مشهودي موجود نبوده در صورتيكه امام ميتونست يه دست خط به ايشون بده و بعد از اينكه نزديكان ايشون اونو رويت كردن ، براي حفظ جونش ، اونو بسوزونه

با سلام
دوست گرامی دقت داشته باشید
وعمرو عثمان‌بن‌سعيد عمري سمان اسدي
از اصحاب بلند پایه امام هادی، عسکری و مهدی علیهم السلام و نخستین سفیر امام مهدی(عج) در عصر غیبت صغرا است.
غیبت صغرا در فاصله سال های 260 تا 329 ه. بود و وی این مسئولیت را به مدت هفت سال بر عهده داشت. لقب او «سمّان» و «زیّات» است، زیرا برای استتار در فعالیت های سیاسی و مذهبی، روغن فروشی می کرد.
وی از قبیله بنی اسد بود.
به همین دلیل، او را «اسدی» نیز می نامند. لقب «عمروی» نیز یا منسوب به جدّ مادری اوست و یا به روایتی دیگر، چون کنیه او «ابوعمرو» بود، حضرت عسکری علیه السلام فرمود: جمع بین عثمان و ابوعمرو، تناسب ندارد. به همین دلیل، کنیه او را «برید» و وی را «عمروی» نامید.

وی با اینکه نقش مهمی در تاریخ شیعه داشته، اما از تاریخ ولادت، وفات و خانواده اش اطلاع دقیقی در دست نیست و حتی نجاشی و کشّی نام او را در رجال خود ذکر نکرده اند، هرچند کشی در ترجمه ابراهیم بن عبده نیشابوری، مدح بلیغی از وی به عمل آورده است. برخی وفات او را سال 265 هجری نوشته اند.
بعضی نیز گفته اند: وفات او پس از رحلت امام عسکری علیه السلام (م 260 ق) و پیش از سال 267 ه. بوده؛ زیرا احمد بن هلال کرخی عبرتایی، که پس از او ادعای نیابت کرد، در سال 267 ه. فوت کرده است. پس قطعا وی پیش از این تاریخ درگذشته است.

شیخ طوسی بدون اشاره به زمان درگذشت او، می نویسد: «پس از درگذشت او، فرزندش محمّد او را غسل داد و در قسمت غرب "مدینة السلام" در محلّه معروفی به نام "الدرب" در بغداد دفن نمود و ما آشکارا از هنگام ورود به بغداد در سال 408 ه. تا سال بعد از 430 ه. او را زیارت می کردیم.»
فرزند او، ابوجعفر محمّد بن عثمان عمروی، از راویان جلیل القدر شیعه است و پس از او، تاهنگام وفاتش در سال 305ه. به عنوان دومین سفیر حضرت صاحب الامر(عج) عهده دار این مسئولیت بود.
وی از نوجوانی و در سن یازده سالگی نزد امام هادی علیه السلام مشغول خدمت گزاری شد و با او پیمان محکمی داشت. پس از آن، بیشترین خدمت را به امام عسکری علیه السلام نمود. امام هادی و عسکری علیهماالسلام ضمن تصریح به وثاقت و امانت وی، پرسش های مردم و حتی اهل علم را به وی ارجاع می دادند و این موضوع نشان می دهد که او از شأن و منزلت رفیعی نزد آن دو بزرگوار برخوردار بود. امام عسکری علیه السلام نیابت او را به چهل تن از بزرگان و علما از جمله حسین بن ایّوب، علی بن بلال، عبداللّه بن جعفر حمیری و احمد بن هلال کرخی ابلاغ فرمود. از این رو، هیچ کس در زمان نیابت او، با وی مخالف نکرد.

شیخ طوسی می نویسد: توقیعات صاحب الامر(عج) توسط او و فرزندش محمّد به شیعیان و خواص پدرش می رسید. این توقیعات شامل اوامر و نواهی امام و پاسخ به مسائل شیعیان بود.
توقیعات عینا دست خط امام عسکری علیه السلام بودند و کسی در این مورد تردیدی نداشت. وی به دلیل اینکه با امام عسکری و صاحب الامر علیهماالسلام ارتباط داشت، بیشتر روایاتش به طور مستقیم از آنان نقل شده و گاهی نیز از طریق ابوشعیب محاملی، محمّد بن سلیمان، عبدالکریم همدانی و عبدالحمید بن علی کوفی روایاتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است. همچنین بسیاری از راویان شیعه همچون علی بن ابراهیم، محمّد بن عیسی، عبدالله بن جعفر حمیری و احمد بن مفضّل خزاعی از او نقل حدیث کرده اند. از او هیچ اثر تألیفی در منابع دیده نشده است.

moaqfe;542051 نوشت:
همينجوري و احساسي بوده

به نظرم هيچ منطقي مشهودي موجود نبوده در صورتيكه امام ميتونست يه دست خط به ايشون بده و بعد از اينكه نزديكان ايشون اونو رويت كردن ، براي حفظ جونش ، اونو بسوزونه


با سلام
شما باید شرائط زمان و مکان ان زمان را هم در نظر داشته باشید

رضا;542795 نوشت:
با سلام
دوست گرامی دقت داشته باشید
وعمرو عثمان‌بن‌سعيد عمري سمان اسدي
از اصحاب بلند پایه امام هادی، عسکری و مهدی علیهم السلام و نخستین سفیر امام مهدی(عج) در عصر غیبت صغرا است.
غیبت صغرا در فاصله سال های 260 تا 329 ه. بود و وی این مسئولیت را به مدت هفت سال بر عهده داشت. لقب او «سمّان» و «زیّات» است، زیرا برای استتار در فعالیت های سیاسی و مذهبی، روغن فروشی می کرد.
وی از قبیله بنی اسد بود.
به همین دلیل، او را «اسدی» نیز می نامند. لقب «عمروی» نیز یا منسوب به جدّ مادری اوست و یا به روایتی دیگر، چون کنیه او «ابوعمرو» بود، حضرت عسکری علیه السلام فرمود: جمع بین عثمان و ابوعمرو، تناسب ندارد. به همین دلیل، کنیه او را «برید» و وی را «عمروی» نامید.

وی با اینکه نقش مهمی در تاریخ شیعه داشته، اما از تاریخ ولادت، وفات و خانواده اش اطلاع دقیقی در دست نیست و حتی نجاشی و کشّی نام او را در رجال خود ذکر نکرده اند، هرچند کشی در ترجمه ابراهیم بن عبده نیشابوری، مدح بلیغی از وی به عمل آورده است. برخی وفات او را سال 265 هجری نوشته اند.
بعضی نیز گفته اند: وفات او پس از رحلت امام عسکری علیه السلام (م 260 ق) و پیش از سال 267 ه. بوده؛ زیرا احمد بن هلال کرخی عبرتایی، که پس از او ادعای نیابت کرد، در سال 267 ه. فوت کرده است. پس قطعا وی پیش از این تاریخ درگذشته است.

شیخ طوسی بدون اشاره به زمان درگذشت او، می نویسد: «پس از درگذشت او، فرزندش محمّد او را غسل داد و در قسمت غرب "مدینة السلام" در محلّه معروفی به نام "الدرب" در بغداد دفن نمود و ما آشکارا از هنگام ورود به بغداد در سال 408 ه. تا سال بعد از 430 ه. او را زیارت می کردیم.»
فرزند او، ابوجعفر محمّد بن عثمان عمروی، از راویان جلیل القدر شیعه است و پس از او، تاهنگام وفاتش در سال 305ه. به عنوان دومین سفیر حضرت صاحب الامر(عج) عهده دار این مسئولیت بود.
وی از نوجوانی و در سن یازده سالگی نزد امام هادی علیه السلام مشغول خدمت گزاری شد و با او پیمان محکمی داشت. پس از آن، بیشترین خدمت را به امام عسکری علیه السلام نمود. امام هادی و عسکری علیهماالسلام ضمن تصریح به وثاقت و امانت وی، پرسش های مردم و حتی اهل علم را به وی ارجاع می دادند و این موضوع نشان می دهد که او از شأن و منزلت رفیعی نزد آن دو بزرگوار برخوردار بود. امام عسکری علیه السلام نیابت او را به چهل تن از بزرگان و علما از جمله حسین بن ایّوب، علی بن بلال، عبداللّه بن جعفر حمیری و احمد بن هلال کرخی ابلاغ فرمود. از این رو، هیچ کس در زمان نیابت او، با وی مخالف نکرد.

شیخ طوسی می نویسد: توقیعات صاحب الامر(عج) توسط او و فرزندش محمّد به شیعیان و خواص پدرش می رسید. این توقیعات شامل اوامر و نواهی امام و پاسخ به مسائل شیعیان بود.
توقیعات عینا دست خط امام عسکری علیه السلام بودند و کسی در این مورد تردیدی نداشت. وی به دلیل اینکه با امام عسکری و صاحب الامر علیهماالسلام ارتباط داشت، بیشتر روایاتش به طور مستقیم از آنان نقل شده و گاهی نیز از طریق ابوشعیب محاملی، محمّد بن سلیمان، عبدالکریم همدانی و عبدالحمید بن علی کوفی روایاتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است. همچنین بسیاری از راویان شیعه همچون علی بن ابراهیم، محمّد بن عیسی، عبدالله بن جعفر حمیری و احمد بن مفضّل خزاعی از او نقل حدیث کرده اند. از او هیچ اثر تألیفی در منابع دیده نشده است.

ايا داشتن نيابت زمان غيبت صغري دليلي براي داشتن نيابت زمان غيبت كبري هست؟ ايا اينكه در زماني معتمد امام بودند ، دليلي بر معتمد بودن در تمام زمانهاست؟

سید محسن;542907 نوشت:
با سلام
شما باید شرائط زمان و مکان ان زمان را هم در نظر داشته باشید

مثلا" چه چيزهايي رو بايد در نظر بگيرم كه در مطلبم تغيير ايجاد بشه

moaqfe;544252 نوشت:
ايا داشتن نيابت زمان غيبت صغري دليلي براي داشتن نيابت زمان غيبت كبري هست؟ ايا اينكه در زماني معتمد امام بودند ، دليلي بر معتمد بودن در تمام زمانهاست؟

با سلام
باید عرض کنم نیابت فقط در دوران غیبت ضغری بوده است که 69 سال طول کشید و این نیابت در دوران غیبت کبری قرار ندارد و عملا طی توقیعی که امام زمان نوشتند و خبر از مرگ قریب الوقوع علی بن محمد سمری دادند که پس از ایشان کسی نایب خاص من نیست و عصر غیبت صغری تمام و غیبت صغری آغاز میشود و در دوران غیبت کبری هم نایب خاص وجود نداشت. پس نواب اربعه فقط مربوط به دوران غیبت صغری بود و پس از مرگ آنان دوره غیبت صغری به سر امد و غیبت کبری آغاز شد.
اما این که فرمودید اگر کسی از نواب اربعه که مورد اعتماد امام بوده در همه زمانها مورد اعتماد است؟
ببینیددر مورد نواب اربعه خصوصا نایب اول و دوم از نواب امام حسن عسکری بودند و مورد تایید امامان قبل از حضرت مهدی پس در مورد آنها امامان گذشته هم اعتماد داشتند و همچنین نواب دیگر که خود حضرت حجت به آنان اعتماد داشته پس این اعتماد هم قبل از امامت حضرت حجت و هم در زمان خودایشان موضوعیت داشته است در بین علما و بزرگان تشیع و مردم نواب اربعه از جایگاه رفیعی برخوردار بودند به گونه ای که برخی از عالمان شیعه که از لحاظ علمی از برخی نواب اربعه عالم تر بودند نایب امام را به عنوان رابط امام زمان قبول داشته و از او تمکین میکردند از طرفی توقیعاتی که از ناحیه مقدسه در تایید نواب اربعه میآمد بر مقبولیت این افراد در نزد امام حکایت دارد و اگر تمردی بود اما توسط توقیع از انها بیزاری میجست در حالی که چنین امری اتفاق نیفتاد اما در مورد شلمغانی که از عالمان شیعه بود پس از تمرد توقیعی از جانب ان حضرت بر د او صادر شد. پس میتوان نتیجه گرفت که اعتماد امام به نواب اربعه تا زمان مرگشان و در طول 69 سال غیبت صغری تداوم داشته است.

با سلام
روایاتی که در تایید عثمان بن سعید آمده که در پستهای اول اشاره کردم دال بر تایید امام است دیگه لازم نیست امام دست خطی به او بدهد و بعدا دست خط سوزانده شود همان روایات تاییدی برای اثبات نیابت امام بعدی از جانب امام عسکری کفایت میکند .

پرسش:
بزرگان شیعه چگونه به عثمان بن سعید نائب اول امام زمان (علیه السلام) اعتماد پیدا کردند.؟

پاسخ:
سوال شما نیاز به شخصیت شناسی از عثمان بن سعید دارد که به آن می پردازم.
در کتب رجالی از این شخصیت بزرگ شیعه به نیکی یاد شده است و رجال شناسان او را توثیق نمودند شیخ طوسی در کتاب الغیبه مینویسد: امام هادی و امام حسن عسکری(علیهما السلام) او را توثیق نمودند.(1)
او شخصیتی است که بین دانشمندان رجال و حدیث هیچ اختلافی در وثاقت ایشان وجود ندارد.

وى از ياران، اصحاب و شاگردان مورد وثوق امام دهم و امام يازدهم (عليهما السلام) بوده، و مردى جليل القدر و مورد اطمينان، كه از يازده سالگى در محضر امام هادى (عليه السلام) به خدمت گزارى و كسب فقه و حديث و تعاليم اسلامى اشتغال داشته است.
کتب رجالی ابن داود، شیخ طوسی، سید بحرالعلوم، مامقانی، علامه تستری و مرحوم خویی او را از اصحاب سه امام معرفی کردند که وکالت امامان را بر عهده داشته است.(2) وى در ميان شيعيان به امانت، عدالت و وثاقت معروف بود و كسى در عظمت و بزرگوارى او ترديد نداشت. پس از شهادت امام حسن عسكرى (عليه السلام) از سوى حضرت مهدى (عليه السلام) به نيابت خاص منصوب گشت و واسطه ميان امام (عليه السلام) و شيعيان گرديد.
امام هادی (علیه السلام) عثمان بن سعید را فردی امین و مورد وثوق خود معرفی می نماید.

در روایتی شیخ طوسی در الغیبه به سند خود از احمد بن اسحاق قمی می نویسد: «دخلت على ابى‏ الحسن على بن محمد صلوات الله عليه فى يوم من الايام فقلت:يا سيدى انا أغيب و أشهد و لا يتهيأ لى الوصل اليك اذا شهدت فى كل وقت، فقول من نقبل؟ و امر من‏ نمتثل؟ فقال لى صلوات الله عليه: هذا ابوعمرو الثقة الامين ما قاله لكم فعنى يقوله، ما اداه اليكم فعنى يؤديه.»؛ روزى به خدمت امام هادى (عليه السلام) رسيدم و عرض كردم: سرورم! من گاهى سعادت درك حضورتان را دارم و گاهى از اين فيض بى نصيب مى‏مانم، و در اينجا هميشه اين فيض برايم ميسر نمى‏گردد؛ سخن چه كسى را بپذيرم، و از كى پيروى كنم؟ فرمود: اين ابو عمرو (عثمان بن سعيد) مردى موثق و امين است؛ آن چه وى به شما مى‏گويد، از طرف من مى‏گويد، و هر چه به شما مى‏رساند، از جانب من مى‏رساند. اين روايت نشان مى‏ دهد كه امام هادى (عليه السلام) اطمينان فوق العاده ‏اى به‏ عثمان بن سعيد داشته است؛ و در ضمن، نوع فعاليت او را هم مشخص مى‏كند كه نقل اقوال و فرمايش هاى امام (عليه السلام) به سوى مردم بوده است.

ــ تمجید امام حسن عسکری (علیه السلام) از عثمان بن سعید عمری.
احمد بن اسحاق مى‏گويد: بعد از رحلت امام هادى (عليه السلام) روزى به خدمت امام حسن عسكرى (عليه السلام) شرفياب شدم و همان سؤالى را كه از امام هادى (عليه السلام) كرده بودم، از آن حضرت نيز كردم؛ آن حضرت هم فرمود: «هذا ابو عمرو الثقه الأمين ثقة الماضى و ثقتى فى المحيا و الممات، فما قاله لكم فعنى‏ يقوله، و ما ادى اليكم فعنى يؤديه»؛ اين ابوعمرو (عثمان بن سعيد) مردى موثق و امين است، هم مورد وثوق امام گذشته بود و هم در نزد من در زمان حيات و ممات موثق مى‏باشد؛ آن چه به شما بگويد از طرف من مى‏گويد و آن چه به شما برساند از طرف من مى‏رساند.(3)
حتی در روایت دیگری ابوالعباس احمد بن على بن نوح سيرافى، به سند خود، از محمد بن اسماعيل و على بن عبد الله حسنيان روايت نموده كه گفتند: در سامرا خدمت حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) رسيديم، ديديم گروهى از شيعيان و دوستان حضرت نيز حضور دارند. در آن وقت «بدر»، خادم حضرت آمد و عرض كرد: آقا! جمعى با حالت افسرده و غبار آلود، به در خانه آمده ‏اند. آن حضرت فرمود: اينان عده ‏اى از شيعيان ما در «يمن» هستند... تا آنجا كه حضرت به خادم فرمود: برو عثمان بن سعيد را نزد من بياور: چيزى نگذشت كه عثمان بن سعيد آمد. حضرت به وى فرمود: «يا عثمان! فانك الوكيل و الثقة المأمون على مال الله»؛ اى عثمان! تو وكيل و امين من بر ضبط اموال خدا هستى، برو و اموالى را كه اين چند نفر يمنى آورده ‏اند، تحويل بگير. راوى مى‏گويد: ما حضار عرض كرديم: آقا! به خدا قسم ما عثمان بن سعيد را از شيعيان برگزيده می ‏دانيم و امروز با اين فرمايش، مقام او را در خدمت گزارى حضرتت آشكارتر فرمودى و به خوبى مى‏دانيم كه او وكيل شما و در ضبط اموال خدا مورد وثوق شما است. فرمود: «نعم و اشهدوا على ان عثمان بن سعيد العمرى وكيلى و ان ابنه محمدا وكيل ابنى مهديكم»؛ آرى گواه باشيد كه عثمان بن سعيد عمرى وكيل من است و فرزندش محمد بن عثمان، وكيل فرزند من مهدى شماست. از اين حديث استفاده مى‏شود كه حضرت وكالت و نمايندگى عثمان بن سعيد را استحكام خاص مى‏ بخشد و مجددا به وكالت ايشان تصريح مى‏كند، يك بار خطاب به خودش، كه تو وكيل من هستى، و بار ديگر خطابش را عوض مى‏كند و متوجه اطرافيان می نماید.(4) و (2)
عثمان بن سعید توسط امام حسن عسکری (علیه اسلام) به عنوان نایب حضرت مهدی (علیه السلام) معرفی می شود.

مرحوم صدوق مى‏گويد: جعفر بن محمد بن مالك فزارى بزاز، از جماعتى از شيعه، من جمله على بن بلال و احمد بن هلال و محمد بن معاوية بن حكيم و حسن بن ايوب بن نوح در خبر طولانى مشهور نقل كرده كه همه آن ها گفتند: به خدمت حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) رفتيم، تا در خصوص امام بعد از وى، از حضرت سؤال كنيم، چهل نفر ديگر غير از ما نيز در مجلس حضرت بودند. در اين وقت عثمان بن سعيد عمرى برخاست و عرض كرد: يابن رسول الله! مى‏ خواهيم مطلبى را از حضرتت سؤال كنيم كه خود داناتر مى‏ باشيد. حضرت فرمود: اى عثمان بنشين! سپس حضرت با حالتى خشمگين برخاست كه بيرون رود، سپس فرمود: هيچ كس بيرون نيايد. كسى از ما هم بيرون نرفت. بعد از لحظه ‏اى حضرت، عثمان بن سعيد را صدا زد و او برخاست و ايستاد. حضرت فرمود: بگويم براى چه نزد من آمده ‏ايد؟ حضار گفتند: بفرماييد يابن رسول الله! فرمود: آمده ‏ايد از من بپرسيد امام بعد از من كيست؟ عرض كردند: آرى يابن رسول الله! در اين وقت جوانى را كه مانند پاره ماه بود و از هر كس به پدرش امام حسن عسكرى (عليه السلام) بيشتر شباهت داشت در برابر خويش ديديم. حضرت فرمود: بعد از من اين امام شما و جانشين من مى ‏باشد، از وى پيروى كنيد و پراكنده نگرديد كه در امر دين خود، به هلاكت مى ‏رسيد. بدانيد كه بعد از امروز ديگر او را نخواهيد ديد تا عمر او كامل شود. پس هر چه عثمان بن سعيد از جانب او به شما خبر مى ‏دهد، بپذيرد؛ «فهو خليفة امامكم و الامر اليه»؛ او نماينده امام شماست و نيابت به وى تفويض مى‏ گردد.(5)
عثمان بن سعید کسی بود که به دستور امام حسن عسکری (علیه السلام) برای ولادت امام زمان (علیه السلام) چند گوسفند را عقیقه کرد.(6)
عثمان بن سعید رییس وکلای امام حسن عسکری (علیه السلام) بود.(7)

ــ امام حسن عسكرى (ع) خانواده خود را به دست عثمان بن سعيد مى‏ سپارد.
شيخ بزرگوار، عبيد الله بن عبد الله اسد آبادى، در كتاب «مقنع» مى ‏گويد: امام‏ حسن عسكرى (عليه السلام) به فرزند خويش كه جانشين صالح اوست، تصريح كرد و ابو محمد عثمان بن سعيد عمرى را نماينده خود قرار داد كه در زمان حياتش واسطه بين او و شيعيان باشد. وقتى كه مرگ او نزديك گشت، به عثمان بن سعيد دستور داد شيعيان را جمع كند، وقتى كه شيعيان جمع شدند به آن ها خبر داد كه فرزندش امام زمان (عليه السلام) جانشين اوست و نماينده امام زمان (عليه السلام) نيز ابو محمد عثمان بن سعيد بين شيعيان مى‏ باشد. هر كس نياز و حاجتى داشته باشد به او مراجعه كند، همان طورى كه در زمان حيات من به او مراجعه مى ‏شد؛ و خانواده خود را به او سپرد. زمانى كه عثمان بن سعيد عهده دار خانواده امام حسن عسكرى (عليه السلام) شد كه مادر امام زمان (عليه السلام) نيز در ميان آن ها بود و آنان را به بغداد انتقال داد. شيعيان تمام بلدان اسلامى، حوائجشان را پيش او مى‏ بردند و نامه هايى از طريق وى به امام زمان (عليه السلام) مى ‏نوشتند و جواب هاى نامه، به وسيله عثمان بن سعيد به دست شيعيان مى ‏رسيد. وقتى وفات او نزديك شد، شيوخ و بزرگان شيعه را جمع كرد و گفت كه او رفتنى است و امام زمان (عليه السلام) دستور داده، پسر او محمد بن عثمان عمرى، جانشين او شود و مردم به او رجوع كنند.(8)
مراسم غسل و کفن و دفن امام حسن عسکری (علیه السلام) بر عهده عثمان بن سعید بود.(9)

ــ نص صریح امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) برای وکالت عثمان بن سعید
عثمان بن سعيد از سال 260 ه.ق. به نص صريح امام حسن عسكرى (در مجلسى كه چهل تن از شيعيان جهت كسب اطلاع درباره امام بعد از حضرت، به حضورش رسيده بودند)، به نيابت از طرف امام غايب معرفى گرديد. و همچنين امام مهدى (عليه السلام) به وكالت و نيابت عثمان بن سعيد در مقابل جميعت و هيئت اهالى قم اشاره كرد و آن ها را به عثمان بن سعيد ارجاع داد.(10)

ــ توقیع امام زمان (علیه السلام) در تمجید عثمان بن سعید
در قسمتى از توقيع چنين آمده است كه: از شهر خارج نشو، تا عثمان بن سعيد عمرى (رضى الله عنه) را ملاقات كنى. و سلام ما را به او برسان، همانا او پاك دامن، امين و عفيف است و از همه كس به ما نزديك تر مى‏باشد. «فكل ما يحمل الينا من شى‏ء من النواحى فاليه المسير آخر امره، ليوصل ذلك الينا.»؛ هر مقدار اموال از نواحى مختلف بيايد، سرانجام به دست او (عثمان بن سعيد) مى‏رسد تا به ما برساند.(11)

ــ اقدامات عثمان بن سعید بر علیه ادعای امامت جعفر کذاب.
ــ نقش عمومی وکالت عثمان بن سعید در بغداد.
ــ نامه و توقیع تسلیت از جانب حضرت مهدی( علیه السلام) در مرگ عثمان بن سعید.(12)
تمام مطالبی که درباره عثمان بن سعید بیان شد نشان از جایگاه و شخصیت رفیع و بلند وی در نزد امامان و شیعیان دارد و پر واضح است که شیعیان پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) با استناد به موارد یاد شده به عثمان بن سعید اعتماد کرده و او را مورد وثوق بدانند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) شیخ طوسی، الغیبه، ص 353، دارالمعارف الاسلامیه، قم 1411.
(2) رجال ابن داود، 133، دانشگاه تهران، 1383ق، رجال طوسی، ص 420 ،حیدریه نجف، 1381ق، سید بحرالعلوم، فوائد الرجالیه، ج 4 ص 127 مکتبة الصادق تهران 1363.
(3) الغیبه طوسی، ص 354.
(4) همان 355، بحار الانوار، ج 51 ص 345؛ موسسه الوفاء بیروت، 1404ق.
(5) الغیبه طوسی، ص 357.
(6) شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2 باب 42،حدیث، 6ص 430، انتشارات اسلامیه تهران ، 1395ق.
(7) تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص 149، امیرکبیر تهران 1385.
(8) شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 6 ص 145، اسوه قم.
(9) الغیبه ص 356.
(10) صدوق، کمال الدین، ج 2 ص 476 حدیث 26.
(11) صدوق، کمال الدین، ج2 ص 510، حدیث 42.
(12) الغیبه، ص 361 حدیث 323.

کلیدواژه: امام حسن عسکری، عثمان بن سعید، اعتماد، غیبت، نواب اربعه.امام زمان

موضوع قفل شده است