روز هشتم شوال اقامه عزا کنیم و این روز را اهمیت بدهیم

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
روز هشتم شوال اقامه عزا کنیم و این روز را اهمیت بدهیم

آیت الله العظمی وحید خراسانی

روز هشتم شوال اقامه عزا کنیم و این روز را اهمیت بدهیم

حضرت آیت الله وحید خراسانی با اشاره به سالگرد تخریب بارگاه ائمه بقیع علیهم السلام تصریح کردند: روز هشتم شوال که روز خرابی قبور ائمه بقیع است، اقامه عزا کنیم و این روز را اهمیت بدهیم.

به گزارش خبرگزاری حوزه،معظم له در دیدار جمعی از خادمین و هیئات فاطمیه (س) از استان قزوین پس از بیان عظمت روز قیامت و کیفیت ورود حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به صحرای محشر گفتند: شب شهادت او خواب را بر خودتان حرام کردید، روز شهادت او به سر و سینه زدید ، آیا ممکن است روز قیامت شما را فراموش کند؟ اجرتان آن وقت است.

ایشان در ادامه فضایل ائمه بقیع را برشمرده،و اظهار داشتند: روز هشتم شوال که روز خرابی قبور ائمه بقیع است، اقامه عزا کنیم و این روز را اهمیت بدهیم.

حضرت آیت الله وحید خراسانی در پایان ،با اشاره به پیشامد صادقیه گفتند: کسانی که روز شهادت حضرت صادق (علیه السلام) پای پرچم عزای او به سر و سینه می زنند ، اینها برای خود خاتم النبیین عزاداری می کنند. این است که این فرصت ها از دست ما رفته. ان شاء الله این سعادت را حفظ کنید، آن وقت مصیبت کبری داهیه دهیا این است : همچو کسی قبرش ویران است. هشتم شوال می آید کنار آن قبر زائری نیست.

متن کامل سخنان این مرجع تقلید بدین شرح است.

بسم الله الرّحمن الرّحيم

بعضی از افراد توفیقاتی نصیب شان می شود که خودشان عظمت آن موفقیت را درک نمی کنند. این سعادتی که نصیب شما شده که اسمتان در دفتر صدیقه کبری ثبت بشود، قابل بیان و درک نیست. بعضی مطالب را هم می شود درک کرد و هم می شود بیان کرد؛ بعضی از مطالب است که قابل درک است اما بیان قاصر است؛ بعضی از مطالب نه قابل درک و نه قابل وصف است. قضیه حضرت زهرا(س) این است. حالا چه شده که شما به این توفیق رسیدید... یا در اثر لقمه ای است که پدرتان خورده و آن نطفه منعقد شده یا در اثر شیر مادرتان هست یا یک عملی انجام دادید که مزدش را خدا این قرار داده است.

صدیقه کبری فاطمه زهرا‌(س) کسی است که فصل الخطاب روز قیامت ، ورود او به محشر است و اینجاست که کمیت عقل لنگ است.

اولاً: روز قیامت چه روزی است؟ روزی است که در قرآن 28 اسم برای آن روز است، یک اسمش روز قیامت است: "يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ"، اینجاست که عقل مبهوت است همه اولین و آخرین قیام می کنند برای رب العالمین. یک عمر خوانده اید: "إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ"، آن روز، روز رجوع به خداست. "وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ"، آن روزی است که میزان های قسط وضع می شود: " وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ".

عظمت قیامت به اندازه ای است که یک سوره در قرآن راجع به زلزله قیامت است: " إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ، وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا". آن روز همچو روزی است: " يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ، يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ" . این نص قرآن است، خدا به پیغمبر خاتم خطاب می کند: ای مردمان بپرهیزید خدا را إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ. خدایی که تمام این کهشکانها ، آسمانها و زمین را می فرماید: " مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ " ، چیزی نیست ، ارزشی ندارد، اما به آن روز که می رسد: إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ، زلزله قیامت شیء ای است با عظمت. اگر خدای عظیم چیزی را عظیم بشمارد، باید درک کرد چه خبر است ؟ به قدری که قابل بیان است بعد توضیح داده است : علاقه مادر به فرزندش چقدر است؟ جانش را سپر می کند اما نص قرآن این است که آن روز هر مرضعه ای غافل می شود عما أرضعت، مادر فرزند را فراموش می کند . بعد خدا می فرماید: "وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا" .

روزی که همه این کوهها ، می شود مثل هوای منبث ، هوای منبث چیست ؟ شعاع آفتاب که می افتد بعد که نگاه کنی می بینید یک ذراتی در آن شعاع می گردد ، به تاریکی دیده نمی شوند، به آن روشنی دیده می شود. آن زلزله قیامت کوهها را مثل آن ذره های هوای منبث می کند، حالا بر سر من و تو چه می آید؟ این است که آن روز خدا به پیغمبر می فرماید: تو می بینی مردم مست اند، ولی مست نیستند، از شدت عذاب این چنین اند. همچو روزی شدت به جایی می رسد که همه می گویند: وانفسا ، همچو وقتی ، همچو هنگامه ای که این متن قران است آن هم حدیث صحیح است...، حدیث صحیح یعنی حدیثی که فقها بر طبق سند آن حدیث فتوا صادر می کنند ، در حکم الله نظر می دهند، حدیث صحیح این است: وقتی همه بیچاره می شوند ، اولین و آخرین همه درمانده می شوند آن وقت ملائکه می آیند با الویه تسبیح، تکبیر ، تحمید . این تسبیح حضرت زهرا را بعد از نماز ترک نکنید ، این تسبیحات اکسیر احمر است، این هدیه خداست به فاطمه زهرا . بعد می آیند با پرچم های سبحان الله ، الحمدلله و لا الله الا الله و الله اکبر . چه جور وارد محشر می شود؟ منادی ندا می کند: یا اهل المحشر! ای اهل محشر! نکسوا رؤسکم ، همه سرتان را پایین کنید ، چشم ها را ببندید ، چه خبر است؟ تجئ فاطمة بنت محمد. بر ناقه ای سوار است که شرح ناقه اش داستان مفصلی دارد، در محملی می نشیند ظاهرها رحمة الله ، باطنها عفوالله ، ظاهر آن محمل رحمت پروردگار است ، باطن آن محمل عفو خداست . آن رحمت بی نهایت در ظاهر آن محمل است. همه اهل محشر سر به زیر، همه چشمها پوشیده ، بعد می آید کنار عرش خدا ، وقتی رسید... خاتمه محشر اینجاست ، حلال مشکل آن روز این کلمه است . بعد که رسید کنار عرش ، گفتنی نیست دیگر ، آنچه می شود گفت این است که دست می کند از زیر پرده ای که بر سرش است، یک پیراهن غرقه به خون در می آورد روی سرش می گذارد، بعد که این کار را کرد جبرئیل می آید می گوید: خدا به تو سلام می رساند ، می گوید: هر چی می خواهی بخواه. دیگر حد ندارد. اولین کلمه ای که می گوید: یا رب! شیعتی .

حالا شما در آن منطقه ، شب شهادت او خواب را بر خودتان حرام کردید، روز شهادت او به سر و سینه زدید ، آیا ممکن است آن روز شما را فراموش کند؟ اجرتان آن وقت است. قدر این نعمت را بدانید .

قزوین مرکز علمای عظام بوده ، اکابری در قزوین پیدا شدند ، در فقه، در اصول ، در معقول و منقول علاوه بر آن فقهای عظام ، مثل صاحب ضوابط ، امثال این افراد ، این یادگار آنهاست که شما اینجور پروردیده شده اید، این نتیجه زحمات فقهای سلف قزوین است، علاوه مرکز اوتاد بوده است، رجالی در فنون و در علوم غریبه، در معنویات بر طبق کتاب و سنت ، نه بر طبق اباطیلی که امروز پیدا شده است. اینها تربیت شده اند اصحاب کرامات ، رجال قزوین این افراد بودند ، ان شاء الله شما هم آن میراث سلف را حفظ می کنید. هر سال فاطمیه باید دو برابر باشد ، هیئتی باقی نماند مگر این که روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیرون بیاید. خبر دارید آن هئیت ها چه می کند ؟ هر هئیتی که بیرون می آید یک مرهمی است بر قلب امام زمان. اوست که نگاه می کند آن بدن را با پهلوی شکسته ، در آن قبر می بیند. خواه ، ناخواه اجر شما حساب ندارد.

شما قدر خودتان را باید بدانید، مخصوصا در این پیشآمد شهادت رئیس مذهب . اول کلمه ای که مادرت به تو یاد داد: مذهب از کی داری ؟ از امام جعفر صادق . مذهب یعنی چه؟ مذهب یعنی راه . مذهب از امام جعفر صادق است، یعنی راهی که باید بشر بر آن راه برود تا به رضای خدا برسد منحصر است به آیین جعفر بن محمد .

کی شناخته که امام ششم کیست؟ 124هزار پیغمبر آمدند، نبوت همه انبیاء به رسالت خاتم تمام شد ، خاتم النبیین ختم کرد رسالت را ولی باز نتیجه بعثت تمام انبیا تمام نشد الا به ولایت امیر المؤمنین، "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي" ، همان نبوت، همان امامت باز تمام نشد مگر وقتی که جعفر بن محمد بر کرسی تدریس نشست ، چهار هزار نفر را تربیت کرد. عصاره دین و آیین را به بشریت، بیان امام ششم آموخت . این است که روز شهادت حضرت صادق باید تمام این مملکت که افتخارش این است که پیرو مذهب جعفری است، باید آن روز عاشورای دوم بشود. دهی ان شاء الله در قزوین باقی نماند مگر شهادت آن حضرت هیأت بیرون بیاید.

اسم تان را در این دفترها ثبت کنید، بعد نتیجه اش کی می شود؟ وقتی که نه پدر به درد می خورد و نه مادر و نه برادر ، نه زن و نه فرزند . کی است ؟ وقتی عزرائیل می آید دم جان دادن ، آن وقت می فهمی . چرا؟ چون خود امام ششم فرمود: رحم الله من أحیی أمرنا ، رحمت خدا بر آن کسی که امر ما را احیا کند ، خب این جوان روز شهادت مادر او به سر و سینه زده ، آن هیئت عزاداری را بیرون آورده ، این احیای امر او هست، یا نه ؟ آن دعا نصیب این است. روز شهادت امام ششم به سر و سینه زدی، در گوشه قزوین، دم جان دادن ، شب اول قبر ، خود امام ششم ، به بالینت حاضر خواهد شد . مقام این است.

این قضیه را اساطین اهل حدیث نقل کردند، از مفضل بن عمر ، گفت: من با حضرت در مکه قدم می زدیم، رسیدیم به یک زنی ، آن زن با دخترهایش زار زار گریه می کردند، در مقابل آنها یک گاو مرده ای بود ، امام ششم به آن جا رسید، رو کرد به آن زن که چرا گریه می کنی؟ گفت تمام معیشت من و این دخترهای یتیم از شیر پستان این گاو بود، آن هم مرد ، من و بچه هایم چه بکنم؟ این کلمه را که شنید فرمود: آیا می خواهی گاو مرده را برایت زنده کنم؟ زن سر بلند کرد گفت : با این دردی که من دارم ، آیا مرا مسخره می کنی ؟ این است امام ششم: یک لب جنباند، بعد قدمش را به گاو زد ، تا قدم رسید به گاو ، یک دفعه گاو مرده به سر پا ایستاد . مهم این است که قدم او این کار را می کند ؛ کاری که نفس عیسی بن مریم کرد، قدم جعفر بن محمد می کند. یک مرتبه زن شیون زد، ایها الناس! بیایید که عیسی بن مریم پیدا شده . مفضل گفت : امام فوری خودش را در میان جمعیت گم کرد که مردم نفهمند چه خبر است . این است مقام امامت او . رأس و رئیس مذهب این است.

شیخ مفید از شیخ صدوق ، شیخ صدوق از علی بن بابویه ، پدرش روایت می کند. سند حدیث می رسد به سدیر صیرفی . سدیر گفت: شب خواب دیدم: وارد شدم در محضر رسول خدا، دیدم یک طبقی مقابل حضرت است، پرده را از آن طبق برداشت ، خرمایی دیدم که هرگز ندیده بودم، یک دانه تناول کرد ، گفتم: یا رسول الله! یک دانه هم به من بده . یک دانه به من داد ، تا رسید به هشت دانه ، به دانه نهم که رسید، گفتم: یا رسول الله! زدنی ، بیشتر عنایت کن ، فرمود: همین اندازه تو را بس است، از خواب پریشان بیدار شدم که این چه خوابی بود ، گفتم بروم ، تعبیر خواب را از امام ششم بپرسم . روز حرکت کردم ...، آن هم شیخ الطائفه ، شیخ مفید از امام المحدثین ، شیخ صدوق ، قضیه را نقل می کند...، گفت: رفتم حضور حضرت که تعبیر خوابم را سؤال کنم ، تا وارد شدم دیدم یک طبق مقابل اوست همچنان که دیشب دیده بودم ، بهتم زد. پرده را از روی طبق برداشت، دیدم خرما همان خرماست ، یک دانه برداشت تناول کرد، گفتم: یابن رسول الله! به من هم عطا کن ، یک دانه داد ، رسید به دانه هشتم، دانه هشتم را هم داد ، بعد گفتم یابن رسول الله زدنی ، تا گفتم زدنی ، فرمود: ای سدیر! اگر رسول خدا دیشب زیاد می کرد ، من هم زیاد می کردم . این است امام ششم . معنی این کلمه این است که او خود پیغمبر است، آمده تعبیر خواب را ببیند می بیند آنچه در خواب است، همان در بیداری است. خدا می خواهد به ما بفهماند: او جان پیغمبر است، کسانی که روز شهادت حضرت صادق ، پای پرچم عزای او به سر و سینه می زنند ، اینها برای خود خاتم النبیین عزاداری می کنند، این است که این فرصت ها از دست ما رفته. ان شاء الله این سعادت را حفظ کنید، آن وقت مصیبت کبری داهیه دهیا این است : همچو کسی قبرش ویران است. هشتم شوال می آید کنار آن قبر زائری نیست.

چهار پیکر آنجا آرمیده است: امام حسن بن علی ، کیست ؟ روز هشتم شوال همچو روزی است، یکنفر که آنجا خوابیده با آن قبر ویران، کسی است که.... 124 هزار پیغمبر فقط حاجتشان این است که خدا به آنها اجازه بدهد ، بیایند به زیارت حسین بن علی ، آن حسین بن علی که تمام انبیا آرزویشان زیارت اوست ، هر شب جمعه زائر قبر حسن بن علی است. همچو قبری خراب و ویران است.

قبر دیگر ، قبر زین العابدین ، سید الساجدین... ، روز قیامت که می شود منادی ندا می کند: أین زین العابدین ؟ همه اولین و آخرین نگرانند که این کیست که... تمام نتیجه خلقت عبادت خداست؛ " وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" . باز تمام بندگان خدا زینتشان اوست ، یک وقت می بینند علی بن الحسین وارد شد.

دیگری که در آنجا در آن قبر خراب دفن است کیست ؟ باقر علوم الاولین وآلاخرین ، کسی که پیغمبر خاتم به جابر بن عبدالله فرمود : ای جابر! تو زنده می مانی تا وقتی پسرم محمد بن علی را ببینی ، وقتی دیدی سلام مرا به او برسان . او هم در یک قبر خراب است.

قبر چهارم ، قبر رئیس مذهب ماست . ان شاء الله در قزوین، و شهرهای اطراف قزوین ، روز هشتم شوال که روز خرابی قبور ائمه بقیع است، اقامه عزا کنید و این روز را اهمیت بدهید . ان شاء الله باید مسلمین به پا خیزند . این وهابیتی که ساخته و پرداخته مسیحیت است، اینها را ساختند که آثار اسلام را محو کنند . هر امتی سعی می کند، آثار خودش را حفظ کند، ولی اینها را روی کار آوردند، تمام آثار را محو کردند- آثار غزوه احد ، بدر ، حنین، ائمه بقیع ، قبر حمزه سید الشهداء- برخلاف تمام قوانین دولی ، منتها چون زائیده غرب اند، مولود مسیحیت اند. آن جامعه ملل ، که دم می زند از حقوق بین الملل این قدر درک ندارد که این آثار متعلق به مسلمان روی زمین است، یک عده به چه منطقی این آثار را محو کنند . ان شاء الله شما هم به پا خیزید آن روز را احیا کنید، که بقیه شهرها هم از شما تبعیت کنند و ان شاء الله این ندا در دنیا بپیچد ، و این حق ضایع شده احقاق بشود . خدا به حرمت اهل البیت به همه شما توفیق بدهد که در مراسم عزای ائمه دین ، سنگ تمام اخلاص را بکار بگذارید و سعادت دنیا و آخرتتان را تأمین کنید.

اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه وعلي آبائه، في هذه الساعة وفي کل ساعة وليا وحافظا وقائدا وناصرا ودليلا وعينا حتي تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فيها طويلا.

برچسب: 

سلام دوستان معذرت میخوام سند این حدیث رو میدونید:

مدیر فرهنگی;381027 نوشت:
شیخ مفید از شیخ صدوق ، شیخ صدوق از علی بن بابویه ، پدرش روایت می کند. سند حدیث می رسد به سدیر صیرفی . سدیر گفت: شب خواب دیدم: وارد شدم در محضر رسول خدا، دیدم یک طبقی مقابل حضرت است، پرده را از آن طبق برداشت ، خرمایی دیدم که هرگز ندیده بودم، یک دانه تناول کرد ، گفتم: یا رسول الله! یک دانه هم به من بده . یک دانه به من داد ، تا رسید به هشت دانه ، به دانه نهم که رسید، گفتم: یا رسول الله! زدنی ، بیشتر عنایت کن ، فرمود: همین اندازه تو را بس است، از خواب پریشان بیدار شدم که این چه خوابی بود ، گفتم بروم ، تعبیر خواب را از امام ششم بپرسم . روز حرکت کردم ...، آن هم شیخ الطائفه ، شیخ مفید از امام المحدثین ، شیخ صدوق ، قضیه را نقل می کند...، گفت: رفتم حضور حضرت که تعبیر خوابم را سؤال کنم ، تا وارد شدم دیدم یک طبق مقابل اوست همچنان که دیشب دیده بودم ، بهتم زد. پرده را از روی طبق برداشت، دیدم خرما همان خرماست ، یک دانه برداشت تناول کرد، گفتم: یابن رسول الله! به من هم عطا کن ، یک دانه داد ، رسید به دانه هشتم، دانه هشتم را هم داد ، بعد گفتم یابن رسول الله زدنی ، تا گفتم زدنی ، فرمود: ای سدیر! اگر رسول خدا دیشب زیاد می کرد ، من هم زیاد می کردم .

من توی امالی مفیدص335 پیدا کردم ولی از حنان بن سدیر هست نه از سدیر،
خودش هم ظاهرا مرسله هست چون احمد بن عبدالله برقی از پدرش نقل کرده و او هم گفته: «حدّثَنی مَن سمعَ حنانَ بنَ سَدیرٍ»!
:Gig:

با سلام
در مدینة المعاجز
حنان از قول پدرش سدیر نقل می کند:
[=Nassim]السابع والاربعون ومائة علمه - عليه السلام - بالرؤيا 1797 / 227 - الشيخ في أماليه: قال: أخبرنا محمد بن محمد - يعني المفيد - قال: أخبرني أبو جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه - رحمه الله - قال: حدثني أبي قال: حدثنا محمد بن أبي القاسم، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه قال: حدثني من سمع[=Nassim] حنان بن سدير[=Nassim] يقول: [=Nassim]سمعت أبي سدير الصيرفي يقول:[=Nassim]

[=Nassim]نام کتاب : مدينة المعاجز نویسنده : السيد هاشم البحراني

[=Nassim] جلد : 5 [=Nassim]صفحه : 467

[=Nassim]
بیشتر

بسم الله الرحمن الرحیم
امروز مصادف است با 8 شوال سالروز تخریب بقاع متبرکه ائمه در بقیع توسط وهابیون ملعون به سال 1344قمری
:Sham:من بمیرم برای این همه مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت:Sham:
آقا جان بیا و انتقام این همه هتک حرمت به ساحت مقدس ائمه اطهار را از این وهابیون معلون بگیر
یا ابا صالح المهدی ادرکنی:Gol:

مدیر فرهنگی;381572 نوشت:
در مدینة المعاجز حنان از قول پدرش سدیر نقل می کند...

آهان بلی خیلی ممنون، در منابع دیگه مثل بحار و امالی طوسی هم همینطوره،
به احتمال قوی این عبارت «سمعت أبی» در امالی مفید سقط شده است.


در كنار اين، تلخى ديگرى كه وجود دارد، اين است كه در ميان مجموعه‌ى مسلمانان و امت اسلامى كسانى پيدا شوند كه با افكار پليد و متحجر و عقب‌مانده و خرافى خود، تجليل از بزرگان و برجستگان و چهره‌هاى نورانى صدر اسلام را شرك بدانند، كفر بدانند؛ واقعاً اين مصيبتى است.
اينها همان كسانى هستند كه گذشتگانشان قبور ائمه (عليهم‌السّلام) را در بقيع ويران كردند. آن روز كه در دنياى اسلام، از شبه‌قاره‌ى هند گرفته تا آفريقا، عليه اينها قيام كردند،
اگر اينها جرأت ميكردند، قبر مطهر پيغمبر را هم ويران ميكردند، با خاك يكسان ميكردند.
ببينيد چه فكر باطلى، چه روحيه‌ى پليدى، چه انسانهاى بدانديشى، احترام به بزرگان را اينجورى بخواهند نقض كنند و هتك كنند و اين را جزو وظائف دينى بشمرند!
در آن وقتى كه اينها
بقيع را ويران كردند، اين را بدانيد؛ سرتاسر دنياى اسلام عليه اينها اعتراض كرد.
عرض كردم؛ از شرق جغرافياى اسلام - از هند - تا غرب جغرافياى اسلام، عليه اينها بسيج شدند.

اينها به عنوان اينكه اين كارها پرستش است، اين اقدامهاى خبيث را ميكنند!
منبع

دو صوتی زیبا + دانلود

از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علَم نزنید
گریه های بلند ممنوع است
روضه که هیچ، سینه هم نزنید

کربلا رفته ها کنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید

دانلود
http://www.askdin.com/thread7675-2.html#post262992
+
من کبوتر بقیع ام با تو خیلی فرق دارم


http://www.askdin.com/thread5721.html
پست 8 و 10


بقيع

نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند

کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند

زائری آمد کنار قبر آقایش نشست

با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند

خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است

خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند

تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی...

ازهمین ها را برای کربلا برداشتند

خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود

ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند

آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد

تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند

یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو

دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!

***
خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد

بوی گریه های دختر بهرمادر می دهد

***
آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود

گنبد و گلدسته های باصفایی می شود

این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن

هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود

پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند

واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود

نقشه این صحن را باید که از زهرا گرفت

نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود

گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن

پرچم سجاد،دارد دل هوایی می شود!

حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع

ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود

می رسد روزی که بادستان پرمهر شما

از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود

آخرش من مطمئنم این گره وا می شود

این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود

***
هرچه خواندم در بقیع ازسینه عقده وانشد

هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد

راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم...

تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد

سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی

هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد

"کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست"

بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد

ازهمان شب که علی تابوت رابرشانه برد

زائر زهرا شدن جزنیمه شبهانشد

بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان

هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد

زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها

مادرم افتادپشت در و دیگر پانشد

سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت

هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغانشد

هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید

هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد


[="Navy"]

مرقد مطهّر حضرت خديجه کبری سلام الله عليها و فرزندش قاسم، قبل از تخريب :

;

[/]

[="Navy"]


[/]

بنویسید " حَرَم " کور شود چشم حسود

بنویسید " حرم " کور شود چشم حسود
بنویسید سر آرند ملائک به سجود
بنویسید که زیباست بدون گنبد
بنویسید که زیباست شبیه مشهد

سالیانی ست که با داغ بقیع میسوزیم
فانی شعله ی عشقیم، جهان افروزیم

مژده بر دیده که زائر شدنی خواهد بود
مجلس هروله دایر شدنی خواهد بود

عاقبت چشم عدو نیز خزان خواهد دید
عوض آنچه به ما رفت گران خواهد دید

بنویسید " بقیع " گریه به راه اندازید
رخنه در سینه نمایید وَ آه اندازید

قلمی دست بگیرید که تشریح کنید
غزلی ساخته آن را پُرِ تلمیح کنید

ب " یعنی که بسوزیم بر این غربت عشق"
قاف " یعنی قسمی هست که بر تربت عشق"

خوردم و غصه ی ایام گریبان گیرم شد
و انگار همین بود همه قسمت عشق

ی " یعنی یخ ما آب نشد تا امروز"
پشت ابر است یگانه رخ آن طلعت عشق

عین " عطریست که در بین فضا پیچیده"
وه چه مستی دهد این تربت خوش نکهت عشق

بنویسید که ما چشم به ره دوخته ایم
جزو ذریّه ی کاشانه ی در سوخته ایم


تمام آرزوی ما همینه --- یه روز حرم بسازیم تو مدینه

**8 شوال سالروز تخريب بقيع به ساحت قدس ولي الله تسليت ***


[/HR]

بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا اليه راجعون

السلام عليك يا مولاي يا صاحب الزمان اعظم الله لك الاجر يا سيدي و عجل الله فرجك
بحق امك الزهراء سلام الله عليها



الحمد الله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و آله الطيبين الطاهرين المعصومين المكرمين الهداه المهديين لا سيما بقيه الله في الارضين و حجة الله علي العالمين طاووس اهل الجنه و مهدي هذه الامه بقيه الله خير لكم ان كنتم مومنين و لعنه الله الدائمه الابديه علي اعدائهم و مخالفيهم و معانديهم و منكري فضائلهم و عصمتهم و غاصبي حقوقهم و مدعي مناصبهم من الجن و الانس من الاولين و الاخرين ابدالابدين و دهر الداهرين.

هشتم شوال هشتاد وسومین سالگرد فاجعه اسفناك و واقعه هولناك تخريب مشاهد مشرفه چهار امام معصوم ،جنة البقيع، بدست سفاك ترين فرقه ضاله ملعونه ، يعني وهابيت كثيف، بر حضرت غريب الغربا امام زمانصلوات الله عليه تسليت باد.

هر رخداد تاريخي واقعيتي دارد و حقيقتي ، واقعيت همان است كه در تاريخ ثبت شده و حقيقت عبارت است از فلسفه بوجود آمدن آن واقعيت . ما ابتدا آنچه را واقع شد ذكر مي كنيم و سپس حقيقت آن را متذكر مي شويم.

محمد بن عبد الوهاب مؤسس فرقه وهابيت در سال 1143ه.ق افكار سراسر انحراف خوش را اظهار كرد-------
محمدبن عبد الوهاب کیست ؟

(شيخ محمد بن عبد الوهاب نجدي لعنه الله عليه از كودكي فقه حنبلي رانزد پدرش كه از علما حنبلي بود آموخت. وي از آغاز جواني بسياري از اعمال مذهبي مردم نجد را زشت مي شمرد در سفري كه به زيارت خانه خدا رفت در مدينه توسل مردم را به پيامبر در نزد قبر آن حضرت انكار كرد . پس از مرگ پدر به اظهار عقايد خود و انكار قسمتي از اعمال مذهبي مردم پرداخت و طرفداني پيدا كرد . حاكمان شهر هاي مختلفي كه وي بدانها وارد مي شد و سعي مي كرد تا با فريب آنها به قدرت دست پيدا كند ، از او اعراض كردند و از شهر بيرونش راندند تا اينكه محمد بن سعودلعنه الله عليه (جد آل سعود ) ، امير يكي از شهر هاي نجد از او استقبال نمود و با حمله به مسلمانان شهر هاي ديگر نجد به جرم مخالفت با عقائد وي و غارت اموال آنان ، ثروت هنگفت و عجيبي بدست آورد شیخ با مسلماناني كه از عقائد كذايي وي پيروي نمي كردند . معامله كافر حربي مي كرد و براي جان و ناموس آنان ارزشي قايل نبود . )

---------و چون عده زيادي از مسلمين از عقائد او بيزار بودند و او را منحرف مي دانستند، در هيچ كجا امنيت جائي نداشت تا اخر الامر به نجد رفت و پيمان دوستي با حاكم آن سامان محمد بن سعود لعنه الله عليهما بست و پنجاه سال طول كشيد تا توانست عده و عده اي بهم زند و افرادي را گرد خودش جمع نمايد . نخستين حمله مسلحانه آنان به منظور غارت و بدست آوردن ثروت، حمله به مدينه منوره بود كه با اولين مانور جسورانه خود و ربودن ذخائر و گنجينه هاي حرم رسول خدا صلي الله عليه و اله و حرم ائمه بقيع عليهم السلام صاحب مال و قدرت شدند . هنگامي كه وهابي ها بر شهر مدينه مسلط شدند تمام اشياء نفيس و جواهرات روضه پيغمبر را ربودند آنها چهار قنديل جواهراتي كه با الماس و ياقوت گرانقيمت مزين بود جمع كرده و با خود بردند و از جمله چهار عددشمعدان زمردين و حدود صد قبضه شمشيربا دسته هاي زمردين كه غلافهاي طلائي آن با ياقوت سرخ تزيين شده بود را غارت كردند . در اين حمله هر چند ضريح ائمه بقيع عليهم السلام را كندند و خساراتي به قبور آل الله وارد كردند، اما قدرت بر ويراني كامل حرم مطهر ائمه بقيع پيدا نكردند . بعد از آن تصميم گرفتند كه ذخائر و نفائس نجف را غارت كنند و آثار آن را از بين ببرند با سپاه جراري به سوي نجف آمدند اما موفق به ورود در نجف نشدند و به نجد و پايگاه خود برگشتند . بعد از دو بار حمله به نجف كه با شكست روبرو گرديدند به كربلا حمله كردند تا آثار آنجا را محو نمايند. آنها در سال 1216 ه.ق در هجدهم ذيحجه يعني روز عيد غدير خم كه معمولا مردم كربلا براي زيارت مخصوصه اميرالمومنين علیه السلام به نجف مشرف شده بودند به شهر مظلوم كربلا هجوم آوردند . بيست هزار نفر وحشي خون آشام به شهر ريخته شش ساعت تمام كربلا را قتل عام نمودند هر كس را در مقابل خويش ديدند با شمشير قطعه قطعه كردند، بخانه ها ريختند و هر چه توانستند، كشتند. نه به بچه رحم كردند نه به زن و نه بحال پيران و ناتوانان رقت نمودند . خانه ها را ويران كردند و اموال مردم را به غارت بردند سپس روبه صحن و سراي حضرت سيد مظلومان آوردند و هر كس را كه در حرم پناهنده شده بود ، كشتند فقط پنجاه نفر را در كنار ضريح مطهر به شهادت رساندند كه در حرم جوي خون جاري شد . لا اله الا الله زبانم لال باد ضريح حضرت سيد الشهداء عليه السلام را شكسته و سوزاندند و در حرم قهوه درست كردند . آنچه فرش و پرده و طلا و نقره و آئينه و چراغ بود بردند و قنديل هاي طلا كه معلق بطاق بود پايين آوردند و خزانه هايي كه مملو از جواهرات قيمتي بود و سلاطين به يادگار گذارده بودند و بيست شمشير طلاي جواهرنشان و دو هزار شمشيسر نقره و چهار صد طاقه شال كشميري همه را بار شتران نموده و بردند . اجمالا آنچه مقدورشان بود و توانستند ربودند حتي آجرهاي طلا را از طاق ايوان كندند و دزديدند . صاحب تارخ كربلاي معلي مي نگارد كه در اين حادثه بيست هزار نفر از اهالي كربلا ------
---شهيد شدند . وهابيون لعنهم الله در هشتم محرم1218 به مكه معظمه حمله كردند و آنچه قبه و بارگاه در قبرستان حظرت ابوطالب عليه السلام بود و همچنين مولد پيغمبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم و ديگر اماكن مقدسه اين شهر را خراب كردند . در سال 1219 نيز مجددا به مكه حمله ور شدند . تا اينكه در سال 1221 براي دومين بار به مدينه منوره يورش بردند و آنچه گنجينه و جواهر الماس نشان و شمشيرهاي مرصع و اشياء نفيسه در حرم و خزانه رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم دوباره تقديم شده بود ،ربوده و بقاع مقدسه اين شهر را جز قبه حرم پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم همه را ويران ساختند . ونيز در همين سال (1221) سحرگاه شب نهم صفر براي سومين بار نجف اشرف را محاصره و حتي روي ديوارهاي شهر بالا رفتند ولي به اعجاز حضرت اسد الله الغالب عليه الصلاه و السلام پس از تلفات بسيار ، شكست خورده و گريختند . سپس در سال (1222)ه.ق با بيست هزار سپاهي مجهز ، چهارمين حمله را نيز به نجف آغاز و بعد از آن براي دومين بار به كربلاي معلي حمله ور شدند و 150 نفر از كساني كه در خارج شهر عازم زيارت سيد الشهداء عليه السلام بودند را شهيد كردند و راه زيارت را قطع نمودند و بالاخره با مقاومت دليرانه مردم نجف و كربلا عقب نشيني كردند . در سال(1343) ه.ق به مكه حمله كردند و بر آن مستولي شدند و آنچه قبه و بارگاه در اين شهر مقدس نيز قبلا تخريب و سپس مرمت شده بود براي بار دوم و يران نمود ند . تا اينكه با لاخره در 8 شوال (1344) ه. ق به مدينه منوره آمد ند و نخست قبه هاي شهداي احد را كه در بيرون مدينه است، ويران كردند و چون داخل مدينه شدند به فكر افتادند كه براي تخريب مشاهد مشرفه بقيع و آثار خاندان رسالت مستمسكي بدست آوردند و با گرفتن فتوي از علماء مدينه راه را بر تخريب آن هموار نمايند و افكار عمومي مردم حجاز را كه هرگز با اين اعمال موافق نبودند براي اين كار آماده سازند از اين جهت قاضي القضات نجد سليمان بن بليهد را روانه مدينه كردند كه وي مسائل مورد نظر آنان را از علماء آنجا استفتاء كند. از اين جهت او سؤال ها را آنچنان طرح كرد كه پاسخ آنها مطابق نظريه وهابيان در خود سؤال ها گنجانيده شده بود واز اين طريق به مفتيان اعلام كرد كه بايد پاسخ سؤال ها را مطابق جوابهايي كه در سؤالها آمده است تهيه كنند و در غير اين صورت محكوم به شرك گرديده و اگر توبه نكنند به قتل خواهند رسيد.سؤال ها و جواب ها در جريده « ام القري» مكه شماره (17) در ماه شوال سال (1344)ه.ق منتشر شد و تاريخ جواب علماء مدينه را (25)ماه رمضان همان سال معين كردند. پس از اخذ فتوي از پانزده عالم مدينه(عليهم اللعنه) و پخش آن در حجاز، تخريب بي امان حرم ائمه بقيع و قبور مطهره چهار امام معصوم عليهم السلام و ديگر آثار خاندان رسالت در هشتم شوال همان سال آغاز شد و تمام آثار اهل بيت عليهم السلام از ميان رفت و اثاثيه گرانبهاي حرم ائمه بقيع حتي شبكه هاي ضريح مقدس غارت شد. بلي تنها آثاري كه معترض آن نشدند حرم و بارگاه حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم بود،آنهم نه بخاطر حرمت پيامبر اكرم بلكه محمد بن عبد الوهاب لعنه الله عليه با كمال جسارت مي گفت : چوب دستي من بهتر از پيغمبر از دنيا رفته است.( العياذ بالله) بلكه چون قبر عمر بن الخطاب و ابي بكر ( لعنه الله عليهما ) را در نزد پيغمبر مي دانستند حرم پيغمبر را خراب نكردند كه مبادا به اين دو بت قريش جسارتي شود ، الا لعنه الله علي القوم الظالمين.
اين اجمال جنايات واقع شده توسط وهابيت ملعونه بود اما حقيقت آن، دو كلمه بيشتر نيست و آن عبارت است از اينكه هر چند آستين ، آستين محمدبن عبد الوهاب بود اما دست ، دست عمر بن الخطاب لعنه الله عليهما بود .
به فرمايش امام صادق عليه السلام در تفسير آيه« و الليل اذا يسر »كه فرمودند :« هي دوله حبتر فهي تسوي الي قيام القائم عليه السلام» . مراد از شب ( در آيه) دولت حبتر( عمر لعنه الله عليه ) است كه تا قيام قائم صلوات الله عليه ادامه مي يابد . همان دستي كه خانه حضرت زهراء( سلام الله عليها ) را آتش زد همان دست، قبه مطهر ائمه بقيع را خراب كرد . همان دستي كه به بي بي عالمين جسارت كرد و آن حضرت را شهيده نمود همان دست، قبور ائمه مظلوم بقيع را خراب كرد . همان دستي كه درخت اراك كه سايباني بود براي حضرت زهراء سلام الله عليها كه روزها با امام حسن مجتبي وامام حسين عليهما السلام در زير آن مي نشستند و بر مظلومي مولاگريه مي كردند قطع كرد ، همان دست بيت الاحزان بي بي سلام الله عليها را كه در گوشه بقيع بود ويران نمود.همان دستي كه به بدن مطهر امام مجتبي سلام الله عليه اولين تير را زد و بني اميه را امر كرد كه بدن مطهر پاره تن پيغمبر را تير باران كنند همان دست كثيف ديوارهاي حرم مطهر را بر سر قبور آل الله آوار كرد . و با لاخره همان شريح قاضي كه فتوا به قتل سيد مظلومان داد همان، فتوا به تخريب بقيع صادر كرد و همان حرامزادگاني كه در كربلا با امام حسين (عليه السلام ) و اهل بيت آن جنايات عظمي را مرتكب شدند وبه خيام حرم ريختند و غارت كردند، اينك نيز به كربلا ريختند و با اسب به حرم آمدند و كردند آنچه كردند!!!
بار الها آنجا كه مي شنوم چندين دست خبيث،1155 سال پس از به آتش كشيدن خيمه هاي كودكان حضرت حسين بن علي صلوات الله عليه دوباره ضريح مقدس او را به آتش مي كشند و آنرا به غارت مي برند...، چه بگويم؟آيا جا ندارد مضطر شوم،فرياد بكشم و از تمامي عالم منفور شوم؟
مهدي جان! تو ملجا مضطرين،پناه بي پناهان و تنها كسي هستي كه حرف دل حسيني ها را مي فهمي.
آري از آن زمان كه دست مشكل گشا را بستند دگر حلال مشكلات خلايق كيست و راستي كه پس از تبديل دين و تحريف كتاب به دست آن دو لعين ازل و ابد چه ها كه بر سر دين نيامد.(اللهم العن الذين بدلا دينك و حرفا كتابك)
ياران !خودماني بگويم ،اگر« كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» :
از خود بپرسيم كه كدام حسين در عاشوراي زمان به مسلخ مي رود؟مسلخ كجاست؟شمر كيست و چرا؟
آري،قتلگه حسين زمان، حضرت حجه بن الحسن صلوات الله عليه ،امروز همان تاخير فرج است. (لعلهم يتفكرون) و مگر نيست كه فرمود:«اگر شيعيان در وفاي به عهدي كه به گردنشان است كوتاهي نمي كردند ،امر فرج به تاخير نمي افتاد »و مگرنيست كه اعمال زشت ما باعث دوري از آقايمان مي شود؟
بايد اعتراف كنيم كه قلوبمان را با گناه وعصيان ويران كرده ايم . مگر نفرمود: قلب المؤمن عرش الرحمن و مگر كربلا عرش خدا نيست ؟ آيا مهجوريت صاحب را در قلوب خود نمي بينيم ؟ وآيا همين مهجوريت در قلوب با عث غربت صاحب ما در جامعه نشده است ؟
بياييد با لعن و برائت از دو خبيث ازل و ابد ، اولي ودومي لعنه الله عليهما زنگار گناه را از قلوبمان بزداييم و آن را براي استقرار تخت سلطنت عشق حضرت بقيه الله اعظم آماده كنيم . كه حضرت سلطان علي بن موسي الرضا صلوات الله عليه فرمودند :
خداوندا من در دنيا وآخرت با لعن و برائت از آن دو نفر ( ابوبكر وعمر لعنه الله عليهما ) به تو تقرب مي جويم .(مستدرك الوسائل ج 5 ص 140 )
خدا يا به صبح روي حجه بن الحسن قسمت مي دهيم به شب حبتري پايان پخش .
خدا يا به مظلومي ائمه بقيع (عليهم السلام ) قسمت مي دهيم به مظلوميت حجه بن الحسن (صلوات الله عليه )خاتمه مرحمت بفرما .
خدا يا به اشك چشمان مبارك بي بي دو عالم حضرت زهراء براي مظلوميت مولا تو را قسم مي دهيم كه با فرج حجه بن الحسن، به خون مباركي كه هر شب و روز از چشمان آقاي ما مي آيد خاتمه مرحمت بفرما .
خدا يا به قدرت ، غيرت و هيبت امير المو منين تو را قسم مي دهيم دست انتقام حجه بن الحسن را باز بفرما
مصادر: منتخب صحيفه مهديه سلام الله عليه ، متنخب التواريخ ملا محمد هاشم خراساني ،آيين وهابيت ،كشف الارتياب ، راهنماي حرمين شريفين، اين است آيين وهابيت ،تاريخچه كربلا ،اخبار مدينه
اللهم عجل لوليك الفرج

11 – 69 – 110 – 121 – 128 – 133 – 315
يا رب محمد عجل فرج محمد صلي الله عليه وآله و سلم
يا رب محمد احفظ غيبة محمد صلي الله عليه وآله و سلم
يا رب محمد انتقم لابنة محمد صلي الله عليه وآله و سلم



اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتيهما


شادي روح ملكوتي شير ايران حضرت ابو لؤ لؤ صلوات

برای حفظ امانت عرض می شود این مقاله به جز یکی دو تصرف جزئی در لفظ بواسطه بنده اصل مقاله از یکی از دوستان از سادات بنی الزهراء سلام الله علیها است وفقهه الله

ج: ***8 شوال سالروز تخريب بقيع به ساحت قدس ولي الله تسليت ***


[/HR] جنایت های وهابیان

--------------------------------------------------------------------------------

برخي از جنايات فرقه ضاله وهابيت در گذشته وحال:

جنايات وهابيان در كربلا و نجف و ساير بلاد عراق
در سالروز عيد غدير در هيجدهم ذيحجه سال 1216 هجري قمري امير سعود بن عبد العزيز وهابي با سپاهي متشكل از بيست هزار مرد جنگي به شهر كربلا حمله ور شد.
كربلا در اين ايام در نهايت شهرت و عظمت بود و زائرين ايراني و ترك و عرب بدان روي مي‌آوردند.
«سعود» پس از محاصره شهر سرانجام وارد آن گرديد و كشتار سختي از مدافعين و ساكنين و زنان و كودكان آن نمود و برخي عدد كشته شدگان را يكصد و پنجاه هزار تن!
نوشته اند و مي‌گويند جوي خون در كوچه‌هاي كربلا به راه افتاد و جالي اين كه اسم اين كار را «جهاد في سبيل الله» و مبارزه بار نشر توحيد مي‌گذارند!

• پس وهابي‌ها حرم مطهر حسين بن علي عليه السلام فرزند حضرت زهرا دختر پيامبر را ويران نموده و ضريح مبارك آن حضرت را از جاي خود كندند و … حبيب بن مظاهر را سوزاندند و تمام ذخائر و نفائس حرم حسيني را چپاول كرده و اسبانشان را در صحن حرم مطهر بستند و در حرم شريف قهوه دم كردند و آن چنان در حرم مطهر،فساد و ويراني بار آوردند كه فاجعه كربلا و حادثه روز حره و كردارهاي بني اميه و متوكل عباسي تكرار شد.
كربلا پس از اين حادثه به وضعي درآمد كه شعرا براي آن مرثيه مي‌گفتند.وهابيها در مدت متجاوز از دوازده سال،گاه و ناگاه به شهر كربلا و اطراف و همين طور به شهر نجف حمله مي‌كردند و غارت و كشتار مي‌نمودند.

وقايع كربلا را بسياري از مورخان شرق و غرب و حتي مورخان سعودي نوشته اند.مي توانيد به كتابهاي تاريخ المملكه العربيه السعوديه،عنوان المجد في تاريخ نجد،تاريخ العربيه السعوديه نوشته دانشمند مشرق«ناسي ليف»و مفتاح الكرامه سيد جواد عاملي و كتب ديگري مراجع فرماييد.

- در نهم ماه صفر در سال 1221 شبانگاه قبل از صبح،وهابيان به نجف حمله كردند و اهالي نجف را غافلگير نمودند حتي برخي از وهابيان از ديوار سور نجف بالا آمدند و نزديك بود شهر نجف را متصرف شوند و حرم شريف اميرالمؤمنين علي عليه السلام را تخريب نمايند كه از اميرالمؤمنين علي عليه السلام كرامات آشكار شد و معجزات روشن ظاهر گشت و از سپاهيان وهابي بسياري كشته شدند و نااميد برگشتد.

در جمادي الثاني سال 1222 وهابيان به بيست هزار جنگجو ـ بلكه بيشتر ـ شبانه به نجف حمله كردند ولي با مقاومت مردم روبرو شدند و به شهر حله حمله كردند و سپس به كربلا حمله نمودند و اين شهر را در روز روشن محاصره كردند.اهالي كربلا پشت دروازه شهر مقاومت كردند كشته‌ها دادند و از دشمن نيز بكشتند و سرانجام وهابيان بازگشتند و در عراق فساد و تباهي راه انداختند.

• در شعبان و رمضان 1225 وهابيان غزه،كه توانايي حمله به شهرهاي نجف و كربلا را نداشتند،اطراف نجف اشرف و كربلا را احاطه كرده و راه‌ها را بستند و در امتداد دو فرسنگ يا بيشتر از كوفه تا كربلا زائرين را محاصره كرده بودند و زائرين امام حسين و اميرالمومنين علي عليه السلام را كه از زيارت نميه شعبان به وطن‌هاي خود باز مي‌گشتند اموالشان را غارت نموده و به قتل مي‌رساندند.

• در سالهاي 1345 و 1346 نيز بارها وهابيان به نواحي مختلف عراق حمله برده و قتل و غارت مي‌كردندو گوسفندان و احشامشان را مي‌گرفت و خودشان را هم كشتار مي‌كردند.سرانجام كار به جايي كشيد كه عراقي‌ها به دولت انگليس شكايت كرده و گفتند يا شما جلوي وهابيها را بگيريد و يا ما خود شخصا از خويشتن دفاع كنيم كه در پايان هواپيماي لشكر عراق وهابيان را عقب راند.

• در روز عاشوراي 1425 هجري قمري وهابيان با نام گروه القاعده با انفجارهاي متعدد در كربلاي معلي ما بين صفوف عزاداران حسيني فاجعه كربلا را تكرار نمودند كه باعث به شهادت رسيدن تعداد زيادي از عزاداران اعم از مرد و زن و بچه شد.

• در روز 25 رجب 1426 هجري قمري مصادف با شهادت امام موسي كاظم عليه السلام وهابيان با نام گروه القاعده با پخش غداهاي مسمون و ايجاد ترس و رعب و انفجارات متعدد در كاظمين ما بين صفوف عزاداران امام موسي كاظم جنايت ديگري را مرتكب شدند كه باعث به شهادت رسيدن حدود 1500 نفر اعم ا ز مرد و زن و بچه شد.

• پس از اشغال عراق توسط امريكا و متحدانش،وهابيان از اين فرصت ايجاد شده توسط اربابانشان استفاده كردند و براي اقامه اعتقادات شومشان و ضربه زدن به اسلام و ايجاد تفرقه بين مسليمن بارها و بارها مردم مظلوم عراق اعم از شيعه و سني ما عرب و كرد،زن و مرد،بزرگ و كوچك،پير و جوان را هدف اقدامات تروريستي خود قرار داده اند و آنها را به خاك و خون كشيده اند به حدي كه قلم از ذكر آنها ناتوان و شرمسار است.

جنايات وهابيت در طائف
در ذيعقده سال 1217 هجري قمري پس از جنگهاي متعددي كه بين اهالي طائف و سپاه وهابيان جنايتكار رخ داد سرانجام اهالي طائف تسليم شده و درخواست عفو و امان نمودند ولي وهابيان خيانتكار پس از ورود به قلعه طائف با هر كسي كه مصادف مي‌شدند به قتل مي‌رساندند و زمين قلعه را با خون مردان،زنان و كودكان رنگين كردند.وهابيان حتي به كودكاني كه در گهواره آرميده بودند و اطفال شيرخواري كه در آغوش مادرانشان بودند رحم نكردند و همه را سر بريدند و به خاك و خون كشيدند و گروهي ا زمردم را كه از شهر خارج شده و فرار كرده بودند دنبال كردند و كشتند.پيكر چاك چاك آن بينوايان را طعمه جانوران نموده،آنچه مال و ثروت يافتند به يغما بردند و مجددا سه روز بعد وهابيها براي افرادي كه در داخل خانه‌ها مخفي شده بودند امان نامه فرستادند و اين بار نيز وهابيها خيانت كرده و اين افراد بيجاره را كه اكثريت آنها را زنان و كودكان تشكيل مي‌دادند لخت كرده و به مدت 12 روز بدون آب و نان بر فراز تپه اي محاصره نمودند،گاهي با چوب و چماق آنها را مي‌زدند و گاهي سنگ جاف به سوي آنها پرتاب مي‌كردند و سرانجام پس از 12 روز سلحشوران دلاور اهل طائف كه تا آخرين نفس سنگر خود را ترك نكرده بودند، و ديگر اندوخته غذايي و رزمي نداشتند به وعده‌هاي مزدورانه وهابيهاي بي ايمان اعتماد كرده و با دست خالي از سنگرهاي خود بيرون آمدند و هابيها اينها را نيز بر فراز تپه قرار دادند و همگي را از دم شمشير گذراندند و مدت 16 روز پيكرهايشان بر فراز تپه طعمه درندگان و پرندگان بود.

پس از اين قتل عام‌ها، وهابي‌ها در جستجوي خانه به خانه آنچه از مال و منال يافتند غارت و سرقت نمودند و به دنبال به دست آوري اموال تمام خانه‌هاي شهر و حتي توالت‌ها را كندند و كتابهاي خطي نفيس و ديگر از قبيل قرآن كريم، كتب تفسير، حديث و ديگر علوم قرآني و اسلامي همگي در زير پاي چكمه‌پوشان وهابي لگدمال شد، جلدهاي چرمي گرانقيمت كه توسط هنرمندان اسلامي براي مصاحف شريفه تهيه شده بود، در طول قرون و اعصار همانند مردمك ديدگانشان از آنها محافظت مي‌كردند تبديل به كفش و چاروق گرديد.

وهابيها چون از قتل عام مردم طائف و تقسيم غنايم جنگي فارغ شدند،براساس عقايد پوچ و باطلشان تمامي گنبد و بارگاهها و قبور متبركه و مراقد مطهره و مساجد و مدارس ديني را ويران نموده و با خاك يكسان نمودند و حتي قبر شريف بسياري از صحابه و علما را نبش نموده و بي حرمتي نمودند.
مجددا وهابيان در سال 1343 هجري قمري طائف را محاصره كردند و به زور وارد طائف شدند و مردم را اعم از مرد و زن و اطفال از دم تيغ گذراندند و رقم كشته شدگان كه در ميان آنها علما و صلحا كم نبودند نزديك دو هزار نفر بود.آنها اموال مردم را غارت كردند و چنان كارهاي زشت مرتكب شدند كه از شنيدن آنها مو بر بدن انسان راست و دل هر انساني كباب مي‌شود.چنانكه شافعي‌ها و برخي پرده داران و خدمتگزاران كعبه مكرمه كه براي ييلاق به طائف آمده بودند ديده مي‌شدند.طبق متون به دست آمده وهابيان آن چنان جناياتي مرتكب شدند كه زبان از بيان و قلم از جريان شرم دارد.

جنايات وهابيون در سوريه
در سال 1225 هجري قمري وهابيان به شام(سوريه فعلي)يورش بردند و دارائي همه مردم را تاراج كردند و غلات را سوزاندند و مردمان بي گناه را كشتند و زنان را اسير كردند و كودكان را به قتل رساندند و خانه‌ها را ويران ساختند و فساد و آشوب به راه انداختند.

جنايات وهابيان در اردن
در سال 1343 جمعي از وابيها ناگهان به اردن حمله بردند و به مردم بي اطلاع و بي خبر«ام العمد» و همسايه آن هجوم آوردند و مردان و زنان بي گناه را كشتند و غارت كردند ولي طولي نكشيد كه با رانده شدن برخي و اسارت برخي ديگر عقب نشستند پس اسيران وهابي به فرمان انگليس آزاد شدند و به پناهگاههايشان رسانده شدند.
مجددا در سال 1346 وهابيان با سپاهي متشكل از سي هزار نفر به اردن حمله كرده و قتل و غارت و خونريزي به راه انداختند.

جنايات وهابيان در يمن
در سال 1341 وهابيان با حجاج يمني كه خلع سلاح بودند و هيچ گونه وسيله دفاعي با خود نداشتند رو برو شدند.آنان ابتدا با حجاج همراه شدند و به ايشان امان دادند ولي بعدا نيرنگ به كار بردند و وقتي كه به دامنه كوه رسيدند وهابيان در قسمت بالا و پهناي كوه قرار گرفتند و حجاج يمني در پايين كوه قرار گرفتند سپس وهابيان دهانه توپ‌ها را به سوي حجاج يمني گرفته و همه را به گلوله بستند و تمامي حجاج يمني را كه هزار نفر بودند كشتند به جز دو مرد كه فرار كردند و جريان كشتار وحشيانه حجاج يمني را به دست وهابيان به اطلاع مردم رساندند.

جنايت وهابيان در حج و تعطيلي حج
در سال 1219 به سبب فتنه و آشوبهايي كه وهابيان در مسير حجاج و عرفات ايجاد كرده بودند و محاصره مكه توسط وهابيان حتي يك تن از حجاج نتوانستند به زيارت كعبه بيايند.
در سال 1220 هجرق قمري كه وهابيها بر مكه تسلط پيدا كرده بودند عراقي‌ها از حج و زيارت خانه خدا ممنوع شدد.
در سال 1221 نماينده وهابي‌ها نزد سرپرست حجاج شامي آمده و گفت:به شرط عدم همراه داشتن محمل اجازه ورود به مكه و انجام حج را خواهيد داشت و در نتيجه حاجيان شامي از همان محل به شام برگشتند و آن سال حج را برگزار نكردند.

در سال 1221 محمل مصري‌ها به دست سعود حاكم وهابي‌ها آتش زده شد و پس از پايان برنامه حج كسي از طرف سعود ندا در داد كه سال ديگر كسي كه ريش بتراشد نبايد به حج بيايد و ضمنا اين آيه قرآن را خواند «يا أيها الذين آمنوا انما المشركون نجس فلا يقربوا السمجد الحرام بعد عامهم هذا» ترجمه: اي مؤمنان بدانيد كه مشركان پليدند پس از اين سال ديگر به مسجد الحرام نزديك نشوند.و از همين سال كاروان حج شامي‌ها و مصري‌ها و به طور كلي غير از وهابيان به اتهام شرك از اقامه حج و زيارت خانه خدا ممنوع شدند.
بنابراين كاروان حجاج عراقي از سال 1220 و كاروان حجاج شامي از سال 1221 و كاروان مصر از سال 1222 قطع گرديد.بدين ترتيب برنامه حج از عراق چهار سال،از شام سه سال و از مصر دو سال قطع شد تا اينكه در سال 1224 هجري قمري نخستين دولت سعودي و وهابي سرنگون شد و مدينه منوره و مكه معظمه از آلودگيهاي وهابيان پاك شد و حج آزاد گشت.

به واسطه حمايت‌هاي انگليس مجددا با تشكيل دومين دولت سعودي و تسلط مجدد وهابي‌ها بر مدينه منوره و مكه معظمه در سال 1924.م محدوديت‌هايي براي حجاج ايجاد شد.
در سال 1341 وهابيان با حجاج يمني كه خلع سلاح بودند روبرو شدند و به آنان امان دادند ولي بعدا خيانت كرده و وقتي كه به كوه رسيدند از كوه بالا رفته و دهانه توپ‌ها را به سوي حجاج يمني گرفته و تمامي حجاج را كه هزار نفر بودند كشتند.
در سال 1343 هجري قمري به دليل جنگ ميان وهابيان و اهالي مكه و جده در اين سال نير برنامه حج كاملا تعطيل گشت.

6 ذي الحجه ـ در سال 1344وهابيان به دليل حرام دانستن برخي اعمال حجاج مصري در مني، مصريان را به سنگ بسته و عده اي از حجاج مصري را كشتند.
در سال 1407 وهابيان به حجاج ايراني و سوريه اي و لبناني،در ايام حج و در مكه ـ حرم امن الهي ـ به جرم سر دادن فرياد برائت از مشركين و كفار حمله كردند و كشتار فجيعي از حاجيان در حال احرام و در حرم امن الهي كردند و مكهاين حرم امن الهي را بر شور اربابان انگليسي و امريكايي خود ناامن نمودند و ايرانيان را عزادار و قلب مسلمانان آزاده جهان را جريحه دار نمودند و ايرانيان را به مدت 3 سال از به جا آوردن اعمال حج محروم نمودند.

وهابيان را در تعطيلي حج و كشتار حجاج نبايد سرزنش كرد چرا كه آنان فقط به قولي كه محمد بن عبد الوهاب به … و انگليسي‌ها در مانع شدن مردم از حج داده است عمل مي‌كنند!!!

__________________
یاعلی «انت الصراط المستقیم»
--------
حضرت رسول اكرم در حديثي مي فر مايند:
همانا كه علي حجت خداست ايمان به او ايمان به خداست و كفر به او كفر به خدا وشك در او شك به خدا و انكار او انكار خداست.
(امالي صدوق ص197-جامع الا خبار ص13)
--------
قال امیرالمومنین علی :
در طریق و راه حق از کمی افراد پیرو حق وحشت نکنید.

class: tborder width: 100% align: center

[TD="class: alt1"]جنايات وهابيان در افغانستان
در اواخر سال 1372 شمسي شخص وهابي به نام طالبان در افغانستان وارد صحنه نبرد گرديد و با گوويج از سوي كشور پاكستان و عربستان سعودي و آمريكاي ام الفساد تقويت شد ودر شهريور 1375 شمسي كابل پايتخت افغانستان را تصرف كرد و سپس به كشتار مسلمانان مجاهد و مجاهدان شيعي مذهب روي آورد. و صدها هزار مسلمان را به خاك و خون كشيد و باعث عقب ماندگي افغانستان شد.جهت اطلاع خوانندگان چند نمونه از كشتار بيرحمانه و جنايات ضد اسلامي و انساني طالبان ذكر مي‌گردد.

در جهاد سال 1377 شمسي اجلاسيهاي در پيشاور تشكيل دادند و 160 نفر از مفتي‌هاي درباري مزدور اهل سنت و وهابي جمع شده و به رايزني پرداخته و سرانجام فتوائي را صادر كردند كه همه مردان شيعه و پسر بچه‌هاي شيعه بالاي هفت سال به قتل برسند و زنان و دختران و پسران كمتر از هفت سال شيعه به عنوان برده و كنيز به اسارت درآيند، پس از صدور فتواي ملاهاي مزدور و از خدا بي خبر كشتار و قتل و غارت شيعيان توسط حكومت طالبان آغاز گرديد.

در روز شنبه 17/5/1377 شمسي زنان و مردان و كودكان شهر مزار شريف از روي بامها به رگبار بسته شدند و اهالي شهر را قتل عام كردند و پس از آن به بيمارستانها رفته و بيمارهاي شيعه مذهب را روي تخت خواب بيمارستان به شهادت رساندند و در روز دوشنبه 19/5/1377 شمسي اجساد هزاران شيعه روي زمين انباشته شده و طعمه درندگان شده بود.
در شهر ميمنه هم طالبان به محله شيعيان رفته و تعداد زيادي از زنان و مردان و كودكان آنان را در تكيه خان جمع كرده و بر سر آنها نفت ريخته و طعمه حريق نمودند.

ملا منان نيازي در سخنراني خود رسما اعلام كرد كه هر كس يكي از اهالي هزاره يا يك شيعه را در خانه خود پنهان كند ما آن خانه را با اهلش به آتش مي‌كشم.سپس گفت:اميرالمؤمنين ما(يعني ملا عمر)براي مردم مزار شريف عفو عمومي داده اما اين عفو شامل شيعه‌ها و هزاره اي‌ها نمي‌شود.

در سنگچارك و بلخاب و باميان و يروان و كاپيسا و … شكم بانوان حامله شيعه را پاره مي‌كردند و جنين آنان را بيرون آورده و سرش را مي‌بريدند.زبان مردان و پستان زنان شيعه را نيز مي‌بردند و چشمهاي آنان را از حدقه بيرون مي‌آوردند.(اين مطالب در ابتداي عنوان «جنايات افغانستان» بيايد:

در روز جمعه عاشوراي سال 1267 هجري قمري شيعيان قندهار در حسينيه‌ها جمع و سرگرم عزاداري براي عترت طاهره و ذراري پاك پيغمبر و سبط رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بودند كه ناگهان وهابيان جنايتكار و سني‌هاي متعصب با انواع اسلحه به حسينه‌ها وارد شدند و جمع كثيري از شيعيان بي دفاع حتي اطفان آنان را به فجيع ترين وضعي به قتل رسانيدند و اموالشان را به تاراج بردند و سالها شيعيان آزادي عمل نداشتند و حتي در روزهاي عاشورا دو،سه نفري در سردابهاي خانه ماجراي ريحانه رسول الله و مقتولين و مظلومين كربلا عزاداري مي‌نمودند (نقل از شبهاي پيشاور ـ چشمديدها تأليف عبد القيوم فدوي ـ عزاداري سنتي شيعيان).

جنايات وهابيان در پاكستان

در سال 1979 ميلادي با تأسيس سپاه صحابه – اين ارتش نظامي و تروريستي- در كشور پاكستان تا به امروز هزاران نفر از شيعيان مظلوم و بي گناه پاكستان اعم از مزد و زن و پير و جوان به جرم داشتن مذهب حقه تشيع و دفاع و حمايت از ولايت اهل بيت رسالت عليهم السلام به دست «سپاه صحابه» و «لشكر جنگ لي»كه از عمال وهابيت مي‌باشند در نقاط مختلف پاكستان ترور شده و به شهادت رسيده‌اند.

مزدوران كوردل وهابي سپاه صحابه،هر روز تني جند از شيعيان شيفته و عاشقان دلسوخته حسيني را به شهادت مي‌رسانند و غالبا مغزهاي متفكر را نشانه مي‌روند.تعداد جوانان و فرهيختگان شيعه،كه با ترور ناجوانمردانه سپاه صحابه،شربت شهادت نوشيده و به پيشواي محبوب خود حضرت اباعبدالله الحسين پيوسته اند از شعار بيرون است.

بر اساس گزارش «هرالد» گروه وهابي سپاه صحابه در شهر «هري پور»يك حسينيه،شش خانه و دو مغازه شيعيان را به آتش كشيدند،در شهر «مالو والي»به حسينيه شهر حمله كرده و گروهي را مجروح و شهيد نمودند،و در «كوهات»نيز با نارنجك به حسينيه شهر حمله كردند و شعيان را به شهادت رساندند و در«حيدر آباد» به دسته عزاداران حمله ور شده،24 نفر را مجروح و شهيد نمودند و در 4 جمادي الاول 1424 هجري قمري به مسجد جامع كويته حمله نموده و بيش از پنجاه نفر از نمازگزاران را به جرم ارادت به خاندان عصمت و طهارت به خاك و خون كشيدند.و در ميان شهدا تعداد بسياري زن و بچه به چشم مي‌خورد.(نقل از كتاب عزاداري سنتي شيعيان).

جنايات وهابيان در مكه

در هشتم ماه محرم سال 1218 وهابيان سرانجام با تهديدات و ادعات فراوان وارد مكه معظم شدند و تمامي مسلمانان و اهالي مكه را كافر خواندند مادامي كه به فرقه ضاله وهابيت نپيوندند و عصر همان روز سعود حاكم وهابي‌ها گفت:فردا اين قبه و بارگاه‌ها و اين بت‌هايي را كه درست كرده ايد بدست خود ويران كنيد تا براي شما جز خدا معبودي نماند. صبح فردا وهابيان متحجر و خرافي به همراه مردم مكه كه از ترس وهابيان را همراهي مي‌كردند،بيل و كلنگ به دست راه افتادند و گنبدهاي زيادي را كه در گورستان مقلي بود با خاك يكسان كردند آن گاه گنبد زادگاه حضرت رسول و فاطمه زهرا و گنبد و بارگاه حضرت خديجه ام المؤمنين و عبد المطلب و حضرت ابوطالب را خراب كردند.در تاريخ حيرتي آمده:«وهابيان گنبد روي زمزم و نيز گنبدهايي را كه در اطراف كعبه قرار داشت ويران كردند.»

وهابيان تمام مكانهايي را كه مزار صالحان در آنها قرار داشت جستجو كردند و آنها را خراب نمودند.آنان موقع خراب كردن سرود مي‌خواندند و طبل مي‌زدند و آواز مي‌خواندند و در دشنام به صاحبان قبرها ره افراط مي‌سپردند و مي‌گفتند: «ان هي الا اسماء سميتموها» يعني اين‌ها نام‌هايي است كه شما از پيش خود در آورديد. حتي گفته شده آنها روي قبر سيد محبوب بول كردند! سه روز نگذشت كه تمام آثار و اماكن تاريخي اسلام كه بيانگر فرهنگ و تمدن درخشان اسلامي بود ويران شد و از برگزاري نمازهاي متعدد در مسجد الحرام جلوگيري به عمل آمد و ذكر صلوات بر پيامبر و ذكر يا ارحم الراحمين پس از اذان جلوگيري نمودند و به علماي مكه دستور دادند كه عقايد و كتابهاي محمد بن عبدالوهاب را بر مردم تشريع نموده و كتاب «كشف الشبهات»او را تدريس نموده و مخالفت نمودند و بر مردم مكه جور و ستم فراوان روا داشتند و بر اثر همين اذيت و آزارها سرانجام مردم مكه با كمك شريف غالب (والي جده) توانستند وهابي‌ها را از مكه بيرون برانند ولي مجددا وهابيان در سال 1219 ق با چند گروه از نواحي مختلف به سوي مكه معظمه حمله ور شده،شهر مكه را به محاصره خود درآوردند. در اين محاصره كه ماه به طول انجاميد، اهالي مكه فشارهاي طاقت فرسايي را متحمل شدند به صورتي كه در اوايل محاصره، گوشت پرندگان چون كبوتر، در اواسط گوشت حيواناتي چون گربه و سگ و در اواخر گياهان و برگ درختان به عنوان رفع گرسنگي مورد استفاده قرار مي‌گرفت تا بدانجايي رسيد كه مردم از ترس اينكه مبادا وهابيان بر آنها تسلط پيدا كنند، از شدت گرسنگي مي‌مردند؛ برخي همين طور كه راه مي‌رفتند مي‌افتادند و مي‌مردند و مرده بچه‌ها كوچه‌ها را پر كرده و حتي صف اول نماز جماعت در مسجد الحرام به دشواري پر مي‌شد و سرانجام اهالي مكه ناچار به امضاي مصالحه با وهابيان در سال 1220 هجري قمري شدند و وهابيان تا سال 1224 هجري قمري بود مكه تسلط داشتند و در اين مدت اذيت‌هاي فراواني را بر مردم مكه روا داشتند.از دانشمندان اهل سنت توسط وهابيان بي دليل کشته می شدند و بسياري از اعيان و اشراف بدون هيچ اتهامي به دار آويخته شدند و هر كه در اعتقادات مذهبي ثابت قدم بود به انواع شكنجه‌ها تهديد مي‌شد و در مدت اين چهار سال حج تعطيل شد تا اينكه دولت عثماني به كمك اهالي مكه آمده و در سال 1224 هجري قمري سرزمين مقدس مكه را از لوث وهابيان جنايتكار پاك نمود.

مجددا با حمايت‌هاي سخاوتمندانه نيروهاي انگليسي وهابيان در سال 1343 وارد شهر مكه شدند و جنايات خود را از سر گرفتند و در همان سال برنامه حج تعطيل گشت و در سال 1344 وهابيان برخي از اعمال حجاج مصري را در مني حرام دانسته و آنها را به سنگ، بستند و عده اي از حجاج مصري را در مني كشتند.

6 ذي الحجه در سال 1407 وهابيان حجاج ايراني و حجاج آزاده ديگر كشورها را به جرم سر دادن فرياد برائت از مشركين در مكه به خاك و خون كشيدند و حرم امن الهي را به دستور اربابان خود(آمريكا و انگليس و اسرائيل)با خون حجاج رنگين نمودند.

جنايات وهابيان در مدينه

در سال 1220 سعود حاكم وهابي‌ها پس از تصرف مكه دو گردان وهابي به قصود مدينه به سوي دار الهجره رسول اكرم گسيل داشت و نامه اي براي اهالي مدينه فرستاد كه آنان را به اطاعت از خود ترغيب نمايد ولي اهالي مدينه بر اثر جنايات وهابيان در طائف دچار وخشت شدند و به نامه سعود بن عبد العزيز جواب ندادند و در نتيجه سپاهيان وهابي مدينه را محاصره نمودند و راههاي ورودي مواد غذايي و بشر چشمه«زرقا»را و يران نمودند و بدين ترتيب اهالي مدينه را دچار قحطي، گراني و بي آبي نمودند و پس از ماهها اهالي مدينه مجبور به تسليم و قبول شرايط وهابيان شدند ولي هرگز از ظلم و تعدي وهابيان رهايي نيافتند.

در سال 1221 وهابيان كليه جواهرات و اشياي گرانبهاي حرم مطهر پيامبر و حرم مطهر ائمه بقيع عليهم السلام را به غارت بردند آنان سه عدد قرآن نفيس چهار صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و ياقوت گرانبها به غارت بردند و از جمله اشياي غارت شده عبارت بود از چهار عدد شمعدان زمردين،كه به جاي شمع در آنها يك قطعه الماس شب‌ها و درخشنده بود سيصد دانه مرواريد بزرگ،يك پارچه سنگ زمرد بزرگ،يك ظرف طلا و حدود صد قبضه شمشير با غلاف‌هاي مطلا به طلاي خالص و مرصع به الماس و ياقوت با دسته‌هايي از زمرد و پشم و با آهني از «موصوف»كه نام خلفا و شاهان گذشته روي آنها كنده كاري شده بود كه ابدا نمي‌شد آنها را قيمت گذاري كرد.

وهابيان پس از اين عمل قبيح مردم را از زيارت قبر پيامبر منع و جلوگيري نمودند و بسياري از گنبد و بارگاههايي را كه در شهر مدينه و بقيع بود ويران كردند و در سال 1221 زوار شامي و در سال 1222 زوار مصري از زيارت مدينه منوره و حرم پيامبر اكرم ممنوع شدند.

سرانجام وهابيان پس از چهار سال قتل و غارت جور و ستم بر اهالي مدينه با حمله عثمانيها از بين رفتند.

ولي متأسفانه مجددا در سال 1343 هجري قمري وهابيها با حمايتهاي بي دريغ و سخاوتمندانه انگليسي‌ها به مدينه منوره وارد شدند و با گرفتن فتواي زور از علماي مدينه بر جواز ويران كردن قبور و زيارتگاه‌ها در هشتم شوال 1343 هجري قمري تمامي گنبدها و بارگاه‌ها و ضريح‌هايي كه در مدينه و اطراف آن بود ويران كردند از جمله ويراني‌ها وهابي‌ها در مدينه عبارتند از خراب كردن گنبد و بارگاه حضرت عبدالله پدر رسول الله و حضرت آمنه مادر رسول الله و مزار همسران پيامبر و مزار اسماعيل بن جعفر الصادق و ديگر بزرگان و حتي گنبد مرقد مطهر نبوي را هم به توپ بستند و از همه اين موارد دردناكتر تخريب گنبد و بارگاه مضاجع مطهره ائمه بقيع عليهم السلام و اهل بيت رسول الله بود وهابيان حتي ديوارها و صندوق و ضريحي را كه روي قبرهاي شريف قرار داشت و براي آن هزار ريال مجيدي صرف شده بود.

كاملا از بين بردند و از اين زيارتگاه جز تلي از سنگ و خاك باقي نگذاشتند. و 8 شوال 1343 هجري قمري به خاطره اي تلخ و دردناك براي جهان تشيع تبديل گشت.

تخريب آثار تاريخي و باستاني اسلام

اينك جهت رعايت اختصار توجه خوانندگان ارجمند را به فهرست برخي از آثار و اماكن تاريخي اسلام كه بيانگر فرهنگ و تمدن اسلامي بود و به واسطه تحجر و كوته فكري فرقه ضاله وهابيت ويران شده جلب مي‌كنيم:
• بارگاه آمنه بنت وهب مادر پيامبر گرامي اسلام
• بارگاه ام المؤمنين حضرت خديجه كبري بنت خوليد عليها السلام.
• بارگاه و مسجد حضرت حمزه سيدالشهداء در احد
• بارگاه حضرت ابوطالب پدر گرامي اميرالمؤمنين
• بارگاه حضرت عبدالمطلب جد پيامبر گرامي اسلام و اميرالمؤمنين
• بارگاه حضرت حوا در جده
• بارگاه حضرت عبد الله پدر پيامبر در مدينه
• بيت الاحزان،خانه اي كه حضرت زهرا عليها السلام در آنجا در سوگ پدرش مي‌گريست.
• مسجد سلمان در مدينه منوره
• خانه حضرت زهرا عليها السلام در كوچه حجر در مكه مكرمه
• جايگاه نفس الزكيه در مدينه منوره
• خانه رسول الله در مدينه،خانه اي كه حضرت هنگام هجرت به مدينه در آنجا مستقر شد.
• خندقي كه مسلمانان در جنگ خندق حفر نمودند
• بارگاه پيامبر خدا،يسع عليه السلام،در روستاي اوجام در قطيف
• مسجد جوانان در احساء،دومين مسجدي كه پس از مسجد رسول الله در آن نماز جمعه برگزار شد.
• مسجد عباس بن علي در روستاي مطيرفي در احساء
• زادگاه پيامبر اسلام،خانه اي كه در آن پيامبر گرامي اسلام در شعب هواشم در مكه مكرمه متولد شد
• خانه ام المؤمنين حضرت خديجه بنت خويلد در مكه مكرمه
• مسجد الشمس در مدينه منوره محل يكي از معجزات بزرگ رسول خدا
• خانه حمزه بن عبد المطلب عموي گرامي پيامبر
• خانه ارقم، كه پيامبر و يارانش در آغاز بعثت در آن گرد مي‌آمدند
• بارگاه شهداي بدر و جايگاهي كه براي پيامبر در غروه بدر نصب نمودند
• خانه حضرت علي عليه السلام كه امام حسن و امام حسين عليهم السلام در آن متولد شدند
• ديوار اطراف شهر مدينه منوره
• خانه حضرت امام جعفر صادق در مدينه منوره
• محله بني هاشم در مدينه منوره
• مسجد تنبه الوداع
• مسجد البغله و بسياري ديگر از بقاع متبركه و اماكن مقدسه
• قبرستان المعلي در مكه مكرمه كه بارگاه و مقبره برخي از اهل بيت علهيم السلام و ياران پيامبر در آن قرار دارد.
• نشانه ورود و خروج فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين پس از تولد آن حضرت از كعبه
• بارگاه‌هاي متعدد در قبرستان بقيع
• بارگاه ملكوتي ائمه بقيع عليهم السلام

نكته قابل توجه اينكه اين ويرانگري‌هاي آثار تاريخي اسلام در حالي صورت مي‌گيرد كه رژيم سعودي و وهابيان از آثار يهوديان در مدينه منوره حافظت و نگهداري مي‌كنند؛ و با نصب تابلوهاي هشدار دهنده مردم را از نزديك شدن به آنها باز مي‌دارند.

اميد است ضمن آشنايي با افکار وعقايد وجنايتهاي اين گروه منحرف وملحد شما نيز به معرفي ان بپردازيد تا ضمن معرفي چهره آن بتوانيم گمراهان را نيز نجات دهيم ما امروز وظيفه سنگيني داريم دفاع از اسلام ناب محمدي که متاسفانه اينها مي‌خواهند چيز ديگري را از اسلام به جهان نشان دهند خشونت و... در حالي که دين اسلام دين رحمت و رئوفت است.

__________________

یاعلی «انت الصراط المستقیم»
--------
حضرت رسول اكرم در حديثي مي فر مايند:
همانا كه علي حجت خداست ايمان به او ايمان به خداست و كفر به او كفر به خدا وشك در او شك به خدا و انكار او انكار خداست.
(امالي صدوق ص197-جامع الا خبار ص13)
--------
قال امیرالمومنین علی :
در طریق و راه حق از کمی افراد پیرو حق وحشت نکنید.
http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=7992
--------------------------------------------------------------------------------
آخرين ويرايش 1052 ، Thursday 30 August 2007 در 05:14PM.
__________________

اللهم صل علی محمد وآ ل محمد وعجل فرجهم والعن من عاداهم
اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام
یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه
اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء

[/TD]

[TD="class: alt2"] [/TD]
[TD="class: alt1 align: left"] [/TD]

ج: ***8 شوال سالروز تخريب بقيع به ساحت قدس ولي الله تسليت ***


[/HR] کافر حقیقی وحقیت کفر واولئک هم الکافرون حقا چه کسانی هستند؟؟
قال الله تبارک وتعالی
ان الذین یکفرون بالله ورسله ویریدون ان یفرقوا بین الله ورسله ویقولون نومن ببعض ونکفر ببعض ویریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا 150
اولئک هم الکافرون حقا واعتدنا للکافرین عذابا مهینا 151
کسانیکه کافر می شوند( ان به ان )واراده می کنند( لحظه به لحظه)که جدائی بیندازند بین خداورسلش ومی گویند ایمان به بعض (ماانزل الله) داریم وکفر به بعض (ما انزل الله) واراده می کنند میان ایمان وکفر راه سومی انتخاب کنند 150
اینان در حقیقت کافرند کافر حق وما برای کافران عذابی خوار کننده اماده کرده ایم 151
سوره مبارکه نسائ کریمه 150و151
فعل مضارع دلالت بر استمرار داره
1425 ساله که وقتی عمر مانع کتابت حدیث شد که بخاری 7جا در صحیحش اورده وگفت غلب علیه الوجع و حسبنا کتاب الله که این حرف معارض با حدیث ثقلین است
جدائی بین رسول خدا وخدا شروع شد وسالهاست فرهنگ سازی شده وکلاسیک می کنند این جدائی رو
کتابها نوشته شده وپایان نامه های دکترا وهابیت می دهد
ضمیر فصل هم انحصار خبر در مبتدائ می کند
خدا به یهود ونصارا وبت پرست وماتریالیسم کافرحق نفرمود
به کسانی که جدائی بین خدا ورسلش می اندازند فرمود اولئک هم الکافرون حقا کافر حق وحق وحقیت کفر کافر راستینی وکافر درست وحسابی نه کافر ابکی
خداوند متعال در قران کریم بیش از 92 مورد رسولش رو به خود عطف نموده
چرا چون رسول رسول خداست فلش الهی دارد
انها که می گویند فقط خدا بارزترین مصداق ایات فوقند

http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=118100
__________________