جمع بندی خواستگاری دختر از پسر

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خواستگاری دختر از پسر

من دختری 22ساله و همین ترم کارشناسی رو تموم کردم و قراره به زودی کارمند بانک بشم. خانواده تحصیلکرده و نسبتا مذهبی دارم با وضعیت مالی خوب و قیافه معمولی نسبتا خوب. من تا حالا شخصیتم اجازه نداده که بخواهم با پسری دوست باشم و درعین اینکه در خانه و جمع دوستام خیلی شوخ هستم ولی همیشه جلوی یک پسر متانتم را حفظ کردم.

من از جنبه های زیادی واقعا نیاز به یک همسر دارم که با او به آرامش برسم و دوست دارم به این نیازم از راه شرعی اش پاسخ بدهم ولی من یک دخترم!!!! حق اینکه بروم سراغ کسی که می دانم همسر مناسبی می تواند برایم باشد را ندارم.
سوالم از شما این است که چرا دختر وقتی احساس نیاز به ازدواج می کند مثل پسر نمی تواند اقدام کند و کسی را که مطابق میلش هست انتخاب کند؟ چرا باید آنقدر صبر کند تا شاید یکی بیاید خواستگاریش و آن هم اگر نروند و پشت سرشان را هم نگاه نکنن! من با شرایط نسبتا خوبی که دارم خواستگاری ندارم و تکلیف من چیست؟ مگر خدا خودش نمی گوید که اگر نیازی در وجود شما قرار دادم راه ازدواج هم برای پاسخگویی به این نیاز شما قرار داده ام؟! حتما این فقط راجع به پسرها صدق می کند که می توانند بروند خواستگاری دختر مورد علاقیشان نه ما دخترها که اگر پیشنهاد از طرف ما باشد از چشم هرچه پسر و آدمه می افتیم و محکوم می شویم به خیلی چیزها.
با نگاه به اطرافیان و دوستان و هم کلاسی هام کم کم دارم به این نتیجه میرسم که دختر هرچه بیشتر خودش را زیباتر نشان بدهد یا سر و زبون دار باشد یا عشوه­ بیشتر بیاید و اهل دوست پسر باشد بیشتر طرفدار پیدا میکند! بیشتر دخترهایی مثل من که اهل هیچکدام از اینها نیستند باید همیشه تنها باشند!!! چرا ؟
من موافقم که خواستگاری از طرف دختر واقعا بعدها به ضررش تموم میشه، اما تکلیف من چیه؟
متشکرم:Gol:



با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:
من دختری 22 ساله ام و نیاز به ازدواج دارم ولی سوالم این جاست که چرا اگر ما دخترها به خواستگاری پسری برویم به هزار تهمت دچار می شویم و من که الان احتیاج به ازدواج دارم تکلیفم چیست؟

پاسخ:
اینکه دختر انتخاب شونده هست و پسر انتخاب کننده، برای دختر مزیت است. همیشه آن چیزی که ارزشمند است، خواهان دارد و برای بدست آوردنش تلاش می کنند. این برای یک دختر خیلی سنگین است که از پسری تقاضای ازدواج کند و آن پسر این تقاضا را رد کند. در حالی که خلافش یعنی خواستگاری پسر از دختر و رد کردن دختر برای پسرها طبیعی است و این را حق دختر می دانند که از بین کسانی که به خواستگاری می آیند هر کدام را که خواستند انتخاب کنند. این در همه مراحل زندگی ادامه دارد یعنی کسی که همیشه ناز می کند دختر است و کسی که همیشه ناز می خرد پسر است. حالا شما تصور کن جای این دو عوض شود! اصلا چنین چیزی نه با روح و طبیعت زن سازگار است نه مرد و اگر کسی این جور باشد این شخص از روال طبیعی خارج شده است.

اما در مورد اینکه وقتی دخترها نیاز به ازدواج پیدا می کنند باید چکار کنند، باید بگویم خیلی از مشکلات به وجود آمده ناشی از فرهنگ غلط جامعه است و همین باعث شده دختر ها به سنی برسند که نیاز به ازدواج دارند و در عین حال خواستگار ندارند. در اسلام که خواستگاری از طرف مرد هست و زن یک گوهر انتخاب شونده معرفی شده با راهکارهایی که داده این معضلات وجود ندارد. یعنی اسلام هم سن ازدواج را سن نیاز جنسی می داند نه ۳۰ سالگی و هم با نهی کردن از روابط بین زن و مرد نامحرم و نگاه نکردن به نامحرم خواسته از آفات احتمالی هم جلوگیری کند.

اگر سن ازدواج پایین باشد، دخترها هم به سنی نمی رسند که نیازهایشان برطرف نشود و با مراعات کردن احکام نگاه و روابط، پسرها تنوع طلب نمی شدند و اگر این مراعات می شد شما الان به این نتیجه نمی رسیدید که دخترهایی که بیشتر پیش پسرها اهل عشوه و ناز هستند خواهان بیشتری دارن! این همان حرفی است که می گوید بی حجابی زن و مراعات نکردن عفت و حیا اولین ضربه ای که میزند به خودشان می زند. چنانچه بی عفتی اطرافیان شما دارد به شما ضربه میزند و باعث شده شما به عنوان یک فرد مقید که اهل این روابط نیستی نیازهایت برطرف نشود و چون یک عده از پسرها هم، عقلشان به چشمشان است می روند دنبال همان دخترهای که عشوه و ناز دارند و دخترهای مذهبی بدون خواستگار می مانند! البته این طور نیست که همه آن دخترهای عشوه ای در ازدواج موفق باشند. بله در رابطه و توجه پسرها ممکن است جلوتر باشند ولی در ازدواج نه؛ چون اکثز پسرهائی که اهل ارتباط هستند برای ازدواج دنبال دختری می روند که پاک باشد.


با این حال راه حل این مشکل این نیست که شما هم مثل همان ها بشوید؛ چون حفظ عقیده خیلی بیشتر از اینها ارزش و اجر و قرب دارد. با این کار ممکن است مورد توجه پسرها قرار بگیرید ولی چیزهایی که از دست می دهید خیلی بیشتر از مواردی است که بدست می آورید. از طرفی کسی هم که در آن شرایط سراغ شما می آید قاعدتاً کسی نیست که با این افکار شما سازگار باشد.


لذا شما برای پیدا کردن کسی که از جنس فکر و عقیده شما باشد باید صبور باشید و با حضور بیشتر و آراسته تر در مجالس و محافل عمومی زنانه و مذهبی، حضور مرتب و باوقار در محل کار، حضور در کلاس های ورزشی، حضور در جاهایی که بیشتر در دید باشی و اگر امکانش هست اعلام آمادگی برای ازدواج به فرد مورد اعتمادی که در زمینه همسریابی فعال است، به حوزه انتخاب شدنتان وسعت بدهید. البته اگر فرد خاصی مورد نظرت هست که فکر می کنید مورد مناسبی است می توانید از راه غیر مستقیم این را به او برسانید؛ مثلا به یکی از افراد نزدیک و مورد اعتمادش بگوئید که شما را به عنوان یک مورد برای ازدواج معرفی کند البته طوری که متوجه نشود شما به او گفتید.

در این زمینه این تاپیک را هم مطالعه کنید: یک دختر چطور می تواند پسری را برای ازدواج جذب کند؟

موضوع قفل شده است