جمع بندی سیره معصومین (ع) و علمای متقدم در برخورد با جنگ های خارج از تشیع

تب‌های اولیه

84 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سیره معصومین (ع) و علمای متقدم در برخورد با جنگ های خارج از تشیع

به نام خدا

امروزه در جامعه مسئله حمایت از جماعت عمریه و تحریک زیدیه در فلسطین و یمن مسئله داغ و پر بحثی است.

آیا امامان و علما متقدم در طول تاریخ تشیع اقدام به حمایت از یگ گروه یا کشور غیر شیعه امامی کردند؟

یا علی

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد مقداد

[TD][/TD]

قدیما;998672 نوشت:
به نام خدا

امروزه در جامعه مسئله حمایت از جماعت عمریه و تحریک زیدیه در فلسطین و یمن مسئله داغ و پر بحثی است.

آیا امامان و علما متقدم در طول تاریخ تشیع اقدام به حمایت از یگ گروه یا کشور غیر شیعه امامی کردند؟

یا علی

با سلام.
در مورد سیره ائمه(علیهم السلام) در این مورد خاص باید دقت داشته باشیم که ائمه(علیهم السلام) عملا نقشی در حکومت و اعمال قدرت در مسائل حکومتی نداشتند.از میان ائمه(علیهم السلام) فقط امام علی(علیه السلام) برای مدتی حدود پنج سال حکومت کردند که این مدت هم عملا صرف سه جنگ داخلی ای شد که توسط ناکثین و قاسطین و مارقین بر علیه حکومت مشروع و قانونی آن حضرت شکل گرفته بود.بقیه ائمه(علیهم السلام) هم هیچ قدرت و نیرو و نقشی در اعمال حکومت نداشتند.پس نباید در عمل شاهد حضور آن بزرگواران در نبردهایی که بین حکومت اسلامی با دشمنان غیر مسلمان اتفاق می افتاد،باشیم.
منتهی دلایل فراوانی از فرمایشات معصومین(صلوات الله علیهم) داریم مبنی بر اینکه هرگاه مسلمانان یا حکومت اسلامی مورد تعرض بیگانگان قرار گرفت،بر همه مسلمانان واجب و لازم است که از مسلمانان مورد تهاجم و حکومت اسلامی دفاع و حمایت کنند.در سیره علمای شیعه هم که قطعا و یقیناً برگرفته از تعالیم متعالی معصومین(علیهم السلام) است نمونه هایی داریم که هنگام تهاجم حکومتهای غیر مسلمان به حکومتهای اسلامی غیر شیعه،آن بزرگواران فتوای جهاد در دفاع از حکومت اسلامی غیر شیعه داده اند.
در ادامه ابتدا به چند نمونه از توصیه های معصومین(علیهم السلام) و سپس سیره عملی علمای شیعه اشاره خواهیم کرد:

روایات مربوط به لزوم حمایت از مسلمانان مورد تهاجم و ظلم قرار گرفته:
- در حدیثی از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لَلْمُسْلِمینْ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»(1)؛ (هر کس صداى مظلومى را بشنود که از مسلمانان کمک مى طلبد، و به کمک او نشتابد مسلمان نیست).
این روایت نیز عام است و شامل غیر مسلمانان نیز مى شود. بنابراین، طبق روایت فوق هر کس نداى مظلومیّت مظلومى را بشنود، و استغاثه اش به گوش او برسد، و توانایى یارى رساندن به او را داشته باشد، و به یاریش نشتابد مسلمان نیست.بنابراین وقتی طبق عمومیت این روایت دفاع از مظلوم غیر مسلمان ،بر مسلمانان لازم است،قطعا و یقیناً به طریق اولی دفاع از مسلمانی که مظلوم واقع شده و مورد تهاجم بیگانگان قرار گرفته بر ما لازم و واجب خواهد بود و این موضوع محدود به منطقه جغرافیایی خاصی هم نمی شود.

این موضوع در مورد مسلمانان آنقدر مهم می باشد که در کتاب شریف کافی بابی داریم تحت عنوان « الاهتمام بأمور المسلمين و النصيحة لهم و نفعهم».

- امام على(علیه السلام) خطاب به دو فرزند بزرگوارش امام حسن و حسین(علیهما السلام) فرمود: «کُونا لِظّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»(2)؛ دشمن ظالم و یار و کمک کار مظلوم باشید.
در این روایت نیز سخنى از مسلمانان نیست، بنابراین، دفاع از مظلوم وظیفه هر مسلمانى است؛ هر چند مظلوم، غیر مسلمان باشد.حال اگر مظلوم مسلمان باشد که بطریق اولی بر همه مسلمانان بخصوص شیعیان که پیرو واقعی معصومین(علیهم السلام) هستیم لازم و واجب است از آن مسلمانی که مورد ظلم قرار گرفته است دفاع کنیم.

- نمونه دیگر دعای امام سجاد(علیه السلام) برای مرزبانان است(دعای 27 صحیفه سجادیه).با اینکه آنها نیروهای دستگاه ظالم اموی بودند و امویان دشمنان جنایتکار و ظالمی برای اهل بیت و شیعان بودند.ولی چون آنها در حال دفاع از جامعه و حکومت اسلامی در مقابل حملات احتمالی غیر مسلمانان بودند،امام سجاد(علیه السلام) برای آنها مستقلا دعا می کنند.

بنابراین بر اساس روایات که فقط به چند نمونه اشاره کردیم،حمایت از کسانی که مظلوم واقع شده و از طرف قدتهای ظالم و زورگو مورد تهاجم قرار گرفته اند،بر همه مسلمانان لازم و واجب است و این دفاع و حمایت هم محدود به زمان و محدوده جغرافیایی خاصی نمی باشد.

اما سیره عملی علمای شیعه:
مهمترین و بارزترین نمونه عینی و واقعی حمایت و دفاع تمام قد علمای بزرگ شیعه از یک دولت و حکومت مسلمان غیر شیعی در مقابل هجوم بیگانگان،فتوای جهاد علمای شیعه در دفاع از حکومت عثمانی در مقابل حمله انگلیس در جریان جنگ جهانی اول می باشد.با اینکه دولت عثمانی معمولا با شیعیان برخورد متعصبانه داشت.
از باب نمونه متن فتوای علمای شیعی مقیم کاظمین را بیان می کنیم:
بسم‌الله الرحمن الرحيم
اي مردم مسلمان! امروز دولت اسلامي عثماني تنها دولت مدافع از حوزه مسلمين است. او در ابتدا خود را بي‌طرف اعلام كرده، تمامي نيروهاي خود را براي حفظ مرزهاي مسلمين و جلوگيري از تجاوز دول درگير در هنگام ضرورت آماده ساخت. به درستي كه روس و انگليس و فرانسه جنگ را بدون هيچ‌گونه سابقه و علتي بر او اعلان كردند و روس‌ها با ناوگان دريايي به مرزهاي زميني او تعرض كردند كه به ياري خداوند به وسيله نيروهاي موجود دفع گرديد و در دريا و زمين بر آنها فائق آمد. در سايه خداوند، در آينده نيز بر آنها غلبه خواهد كرد. نتيجه اين جنگ گرايش مسلمين به سوي ذلت يا شرف و يا به سوي مرگ يا حيات است. بدون شك جنگ طولاني خواهد بود و ميدان‌هاي نبرد به تدريج توسعه مي‌يابد... در اين زمان دولت به قدرت زياد نيازمند است تا به وسيله آن بتواند دشمن خدا و دين را بترساند و مرزهاي مسلمين را حفظ نمايد. پس امروز واجب شرعي و ديني بر هر فرد مسلمان به خصوص كساني كه در آن حدود ساكن هستند و يا در مجاورت آنها قرار دارند، كه دست مساعدت و همكاري را به سوي آن دراز بكنند.

نکته مهمتر و قابل توجه این است که حتی برخی از فقها فرزندان خودشان را هم به جهاد فرستادند.
در سامراء «آيت‌الله محمدتقي شيرازي» يكي از علماي برجسته عالم تشيع، فتاوي متعددي بر ضد انگليس صادر كرد. او همچنين فرزند خود شيخ‌محمدرضا را به نيابت از خود به كاظمين فرستاد تا به صف مجاهدان بپيوندد.
فرزندان برخی از علما هم در جنگ بر علیه انگلیس در دفاع از حکومت سنی مذهب عثمانی به شهادت رسیدند.سيدمحمد طباطبايي فرزند ارشد آيت‌الله سيدكاظم طباطبايي كه به عنوان يك مجاهد، همپاي علما و كاروان‌هاي داوطلب در جاي جاي جبهه‌هاي نبرد حضور فعال داشت، با تكيه بر فتواي پدر نقش بسزايي در تهييج و تحريك عشاير داشت و با توزيع اعلاميه‌ها و حكم جهاد در جبهه‌ها بر حضور پدر در آنجا تأكيد مي‌كرد. او در نهايت در راه دفاع از مصالح اسلام و مسلمين به شهادت رسيد.

برای مطالعه در مورد دفاع علمای شیعه از حکومتهای اسلامی در مقابل بیگانگان مطالعه کتب زیر را توصیه می کنیم:

- رجبي، محمدحسن، رسايل و فتاوي جهادي .

- سلمان الجبوري، كامل، السيدمحمدكاظم‌اليزدي سيرته و اضواء علي مرجعيته.

پی نوشتها:
1. الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏1407 قمری، چاپ: چهارم، ج ‏2، ص 164.
2. نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين‏، محقق / مصحح: صبحي صالح، هجرت‏، قم‏، ‏1414 قمری، چاپ: اول، ص 421، (نامه 47).

مقداد;998797 نوشت:
در مورد سیره ائمه(علیهم السلام) در این مورد خاص باید دقت داشته باشیم که ائمه(علیهم السلام) عملا نقشی در حکومت و اعمال قدرت در مسائل حکومتی نداشتند.از میان ائمه(علیهم السلام) فقط امام علی(علیه السلام) برای مدتی حدود پنج سال حکومت کردند که این مدت هم عملا صرف سه جنگ داخلی ای شد که توسط ناکثین و قاسطین و مارقین بر علیه حکومت مشروع و قانونی آن حضرت شکل گرفته بود

سلام و عرض ادب

برای دادن فرمان جهاد حتما فرد نباید حاکم باشد

مقداد;998797 نوشت:
روایات مربوط به لزوم حمایت از مسلمانان مورد تهاجم و ظلم قرار گرفته:
- در حدیثی از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لَلْمُسْلِمینْ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»(1)؛ (هر کس صداى مظلومى را بشنود که از مسلمانان کمک مى طلبد، و به کمک او نشتابد مسلمان نیست).
این روایت نیز عام است و شامل غیر مسلمانان نیز مى شود. بنابراین، طبق روایت فوق هر کس نداى مظلومیّت مظلومى را بشنود، و استغاثه اش به گوش او برسد، و توانایى یارى رساندن به او را داشته باشد، و به یاریش نشتابد مسلمان نیست.بنابراین وقتی طبق عمومیت این روایت دفاع از مظلوم غیر مسلمان ،بر مسلمانان لازم است،قطعا و یقیناً به طریق اولی دفاع از مسلمانی که مظلوم واقع شده و مورد تهاجم بیگانگان قرار گرفته بر ما لازم و واجب خواهد بود و این موضوع محدود به منطقه جغرافیایی خاصی هم نمی شود.

این موضوع در مورد مسلمانان آنقدر مهم می باشد که در کتاب شریف کافی بابی داریم تحت عنوان « الاهتمام بأمور المسلمين و النصيحة لهم و نفعهم».

- امام على(علیه السلام) خطاب به دو فرزند بزرگوارش امام حسن و حسین(علیهما السلام) فرمود: «کُونا لِظّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»(2)؛ دشمن ظالم و یار و کمک کار مظلوم باشید.
در این روایت نیز سخنى از مسلمانان نیست، بنابراین، دفاع از مظلوم وظیفه هر مسلمانى است؛ هر چند مظلوم، غیر مسلمان باشد.حال اگر مظلوم مسلمان باشد که بطریق اولی بر همه مسلمانان بخصوص شیعیان که پیرو واقعی معصومین(علیهم السلام) هستیم لازم و واجب است از آن مسلمانی که مورد ظلم قرار گرفته است دفاع کنیم.

- نمونه دیگر دعای امام سجاد(علیه السلام) برای مرزبانان است(دعای 27 صحیفه سجادیه).با اینکه آنها نیروهای دستگاه ظالم اموی بودند و امویان دشمنان جنایتکار و ظالمی برای اهل بیت و شیعان بودند.ولی چون آنها در حال دفاع از جامعه و حکومت اسلامی در مقابل حملات احتمالی غیر مسلمانان بودند،امام سجاد(علیه السلام) برای آنها مستقلا دعا می کنند.

بنابراین بر اساس روایات که فقط به چند نمونه اشاره کردیم،حمایت از کسانی که مظلوم واقع شده و از طرف قدتهای ظالم و زورگو مورد تهاجم قرار گرفته اند،بر همه مسلمانان لازم و واجب است و این دفاع و حمایت هم محدود به زمان و محدوده جغرافیایی خاصی نمی باشد.

خب،ما روایاتی داریم که مظلوم را حمایت کنیم،ولی مظلوم چه کسی است؟ هر کس که در جنگ ضعیفتر بود و از ما کمک خواست مظلوم است و ما باید به کمک او برویم؟

ایا در زمان امامان مظلوم نبود که خود امامان به این احادیثی که شما آوردید عمل کنند؟

أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ : مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلاَّ خَذَلَهُ اَللَّهُ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ وَ إِنْ نَصَرَهُ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ صِيَامِ شَهْرٍ وَ اِعْتِكَافِهِ فِي اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرَامِ .
‏مشکاة الأنوار في غرر الأخبار , ج 1 , ص 104
امام صادق عليه السّلام فرمود:هر مؤمنى كه برادر مؤمنش را خوار سازد در حالى كه قادر بر يارى اوست خداوند او را در دنيا و آخرت خوار كند،و اگر او را يارى كند ثوابش از يك ماه روزه گرفتن و اعتكاف در مسجد الحرام بيشتر است.

التارکونَ وِلايَةَ عليٍّ(ع)، اَلمُنکِرونَ لِفَضلِه، اَلمُظاهِرونُ اَعداءَهُ، خارجونَ عَن الاسلامِ مَن ماتَ مِنهُم علي ذلِکَ.
آن کساني که ولايت علي(ع) را نپذيرفتند و فضل و برتري او را مُنکر شدند و با دشمنانش هم داستان گرديدند چنانچه بر همين حال بميرند بر دين اسلام نمرده‌اند. (بحار، ج ٢٧، ص ٢٣٨)

يا علي إنَّ وِلايَتکَ لا تُقَبلُ اِلّا بِالبَراءَةِ مِن اَعدائِکَ وَ اَعداءِ الأَئِمَة مِن وُلدِکَ.
يا علي تولأي تو جز با تبرّي از دشمنان تو و دشمنان امامان و فرزندان تو قبول نمي‌شود. (بحار، ج ٢٧، ص ١٩٩)

الـمُنکِرُ لإخِرِنا وكاَلمُنکِرِ لِأَوّلِنا.
کسي که آخرين ما را قبول نداشته باشد مانند کسي است که اولين ما را هم قبول نداشته است. (بحار، ج ٢٧، ص ٦١)

مگر همین امامان نبودند که زیدیه را بعد از قیام زید از قیام دوباره نهی کردند،در حالی که زیدی ها مورد ظلم بنی امیه بودند یا معتزلی ها را به دلیل اعلم نبودند از قیام نهی کردند با اینکه انها هم مورد ظلم بودند.

مقداد;998797 نوشت:
اما سیره عملی علمای شیعه:
مهمترین و بارزترین نمونه عینی و واقعی حمایت و دفاع تمام قد علمای بزرگ شیعه از یک دولت و حکومت مسلمان غیر شیعی در مقابل هجوم بیگانگان،فتوای جهاد علمای شیعه در دفاع از حکومت عثمانی در مقابل حمله انگلیس در جریان جنگ جهانی اول می باشد.با اینکه دولت عثمانی معمولا با شیعیان برخورد متعصبانه داشت.
از باب نمونه متن فتوای علمای شیعی مقیم کاظمین را بیان می کنیم:
بسم‌الله الرحمن الرحيم
اي مردم مسلمان! امروز دولت اسلامي عثماني تنها دولت مدافع از حوزه مسلمين است. او در ابتدا خود را بي‌طرف اعلام كرده، تمامي نيروهاي خود را براي حفظ مرزهاي مسلمين و جلوگيري از تجاوز دول درگير در هنگام ضرورت آماده ساخت. به درستي كه روس و انگليس و فرانسه جنگ را بدون هيچ‌گونه سابقه و علتي بر او اعلان كردند و روس‌ها با ناوگان دريايي به مرزهاي زميني او تعرض كردند كه به ياري خداوند به وسيله نيروهاي موجود دفع گرديد و در دريا و زمين بر آنها فائق آمد. در سايه خداوند، در آينده نيز بر آنها غلبه خواهد كرد. نتيجه اين جنگ گرايش مسلمين به سوي ذلت يا شرف و يا به سوي مرگ يا حيات است. بدون شك جنگ طولاني خواهد بود و ميدان‌هاي نبرد به تدريج توسعه مي‌يابد... در اين زمان دولت به قدرت زياد نيازمند است تا به وسيله آن بتواند دشمن خدا و دين را بترساند و مرزهاي مسلمين را حفظ نمايد. پس امروز واجب شرعي و ديني بر هر فرد مسلمان به خصوص كساني كه در آن حدود ساكن هستند و يا در مجاورت آنها قرار دارند، كه دست مساعدت و همكاري را به سوي آن دراز بكنند.

نکته مهمتر و قابل توجه این است که حتی برخی از فقها فرزندان خودشان را هم به جهاد فرستادند.
در سامراء «آيت‌الله محمدتقي شيرازي» يكي از علماي برجسته عالم تشيع، فتاوي متعددي بر ضد انگليس صادر كرد. او همچنين فرزند خود شيخ‌محمدرضا را به نيابت از خود به كاظمين فرستاد تا به صف مجاهدان بپيوندد.
فرزندان برخی از علما هم در جنگ بر علیه انگلیس در دفاع از حکومت سنی مذهب عثمانی به شهادت رسیدند.سيدمحمد طباطبايي فرزند ارشد آيت‌الله سيدكاظم طباطبايي كه به عنوان يك مجاهد، همپاي علما و كاروان‌هاي داوطلب در جاي جاي جبهه‌هاي نبرد حضور فعال داشت، با تكيه بر فتواي پدر نقش بسزايي در تهييج و تحريك عشاير داشت و با توزيع اعلاميه‌ها و حكم جهاد در جبهه‌ها بر حضور پدر در آنجا تأكيد مي‌كرد. او در نهايت در راه دفاع از مصالح اسلام و مسلمين به شهادت رسيد.

خب مسئله این است که این بزرگواران بر چه اساسی عثمانی که دشمن درجه یک شیعیان بود را مظلوم می دانستند.جالب اینجاست که خواجه طوسی برای از بین بردن همین عمریه با مغول های کافر همکاری کرد.

آیا علما متقدم شیعه اندازه این بزرگواران از اسلام اطلاع نداشتند که حکم جهاد نمی دانند؟ ایا در طول 196 سال جنگ های صلیبی، شیعیان امامی دخالتی کردند؟

همین عثمانی ها زمانی که انگلیس هرات را از ایران جدا کرد چه کردند؟

همین فلسطینی ها زمانی که روسیه حرم امام رضا(ع) را به توپ بست چه کار کردند؟

همین فلسطینی ها نبودند که از صدام حمایت کردند؟

مقداد;998797 نوشت:
برای مطالعه در مورد دفاع علمای شیعه از حکومتهای اسلامی در مقابل بیگانگان مطالعه کتب زیر را توصیه می کنیم:

بسیار تشکر@};-

موفق و سلامت باشید

قدیما;998819 نوشت:
سلام و عرض ادب

برای دادن فرمان جهاد حتما فرد نباید حاکم باشد

علیکم السلام.
بله.بنده هم عرض نکردم که حتما باید حاکم باشد.فقط خواستم اشاره ای به شرایط معصومین(علیهم السلام) کرده باشم.
اما برای صدور فرمان جهاد باید شرایط دوره هر یک ا زائمه(علیهم السلام) را بررسی کرد و دید آیا اولا جنگی با بیگانگان صورت گرفته است که در اثر آن اصل اسلام د رخطر بوده باشد یا نه؟
آنچه اصل و اساس برای کمک به دولتها و حکومتهای غیر شیعی توسط ائمه(علیهم السلام) و علمای شیعه بوده است،حفظ اصل اسلام از خطر نابودی بوده است.
نمونه این را می توان در سیره عملی امام علی(علیه السلام) در زمان خلافت خلفای غاصب دید.

قدیما;998819 نوشت:
خب،ما روایاتی داریم که مظلوم را حمایت کنیم،ولی مظلوم چه کسی است؟ هر کس که در جنگ ضعیفتر بود و از ما کمک خواست مظلوم است و ما باید به کمک او برویم؟

ایا در زمان امامان مظلوم نبود که خود امامان به این احادیثی که شما آوردید عمل کنند؟

اولاً اینکه طبق روایات باید به مظلوم کمک کرد،بخاطر فراوانی روایات قابل انکار نیست و همانگونه هم که عرض شد این روایات عام بوده و شامل مظلوم غیر مسلمان هم می شود و کمک به مظلوم مسلمان به طریق اولی لازم و ضروری است.

ثانیاً در سیره ائمه(علیهم السلام) فراوان کمک و یاری به مظلوم وجود دارد که بیان همه آن موارد در این مجال نمی گنجد.ضمن آنکه شما ظاهرا کمک به مظلوم را فقط منحصر کردید در کمک به مظلومان دیگر کشورها.حال آنکه مراد از مظلوم در روایات عام می باشد و همانگونه که عرض کرده بودم اختصاص به محدوده جغرافیایی خاصی ندارد.

ثالثا کمک به مظلوم بستگی به شرایط مکانی و زمانی دارد.آنچه مهم است این است که ما بعنوان یک مسلمان موظفیم در حد توانمان از مظلوم حمایت کنیم.آنچه قطعی و مسلم است این است که کمک و یاری به مظلوم وظیفه هر مسلمانی است.حال آن مظلوم در هر نقطه ای که باشد.مسلمان باشد یا نباشد.

قدیما;998819 نوشت:
مگر همین امامان نبودند که زیدیه را بعد از قیام زید از قیام دوباره نهی کردند،در حالی که زیدی ها مورد ظلم بنی امیه بودند یا معتزلی ها را به دلیل اعلم نبودند از قیام نهی کردند با اینکه انها هم مورد ظلم بودند.

چرا به زیدیه مثال می زنید که از قیام نهی شدند،خود ائمه(علیهم السلام) و اهل بیت تحت ظلم و ستم بنی امیه و بنی عباس نبودند،ولی قیام نکردند؟؟!! قیام و مبارزه با ظلم نیازمند وجود شرایط و امکاناتی است که اگر فراهم نباشد و قیام صورت بگیرد،نتیجه عکس می دهد.

لذا ائمه(علیهم السلام) در میدان مبارزه با ظلم ظالمان بخاطر عدم وجود شرایط لازم برای قیام مسلحانه،با روشهای دیگر به مبارزه می پرداختند.علاوه بر این قیامهایی هم که توسط دیگران صورت می گرفت با توجه به شرایط موجود گاهی اوقات تایید و حمایت می کردند و گاهی هم نهی می کردند از قیام مسلحانه.

قدیما;998819 نوشت:
خب مسئله این است که این بزرگواران بر چه اساسی عثمانی که دشمن درجه یک شیعیان بود را مظلوم می دانستند.جالب اینجاست که خواجه طوسی برای از بین بردن همین عمریه با مغول های کافر همکاری کرد.

همانگونه که در پستهای قبلی اشاره شد و در متن فتوای علمای شیعه از جمله متن فتوایی که بعنوان نمونه آورده ایم،اشاره شده است،بحث روی مظلومیت عثمانی ها نیست،بحث اصلی و اساسی حفظ اسلام و جان و مال و ناموس مسلمانان است.در آن زمان همه کشورهای کفر بر علیه تنها حکومت مستقر اسلامی بسیج شده بودند و نابودی دولت عثمانی یعنی نابودی اسلام.علمای شیعه بر اساس وظیفه مهم و غیر قابل خدشه در مورد لزوم دفاع از اسلام،فتوای جهاد داده اند.

اما در مورد مطلبی که با قاطعیت در مورد شیخ طوسی فرموده اید باید عرض کنیم در باب مشی سیاسی و نقش دانشور بزرگ ایران، خواجه نصیرالدین طوسی در پاره ای حوادث و مواقف تاریخی در جهان اسلام، خاصه در دوره مغول، سخنان متفاوت و متضادی گفته شده است. تغایر این آراء، فضای داوری درباره او و رفتار سیاسی اش را تاریك كرده است. گروهی وی را متهم به ترجیح منافع سیاسی بر مصالح دینی وآیینی كرده اند و گروهی دیگر ساحت او را از این امور بری دانسته و معتقدند اساساً قدرت او در حدی نبوده كه منشأ چنین آثار سیاسی و اجتماعی دامنه داری شود. گروهی هم می گویند به فرض اثبات چنین انتساب هایی به خواجه، عمل وی نه تنها خلاف مصالح مسلمین نبوده، كه موافق مصلحت نیز بوده است.

نکته جالب توجه این است که تقریباً همه کسانی که منصفانه و محققانه به بررسی علت سقوط بغداد و سرنگوی حکومت عباسی بدست مغولان پرداخته اند،اتهام وارد شده به شیعیان بخصوص خواجه نصیرالدین طوسی را بی پایه و اساس دانسته و آن را ساخته افرادی می داند که دهها سال بعد از انقراض عباسیان،بخاطر حقد و کینه و دشمنی ای که با شیعیان داشته اند،ساخته و پرداخته اند.

برای مطالعه مفصل به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
https://www.cgie.org.ir/fa/news/128503

قدیما;998819 نوشت:
آیا علما متقدم شیعه اندازه این بزرگواران از اسلام اطلاع نداشتند که حکم جهاد نمی دانند؟ ایا در طول 196 سال جنگ های صلیبی، شیعیان امامی دخالتی کردند؟

علمای شیعه در طول تاریخ با تأسی از تعالیم نورانی و حیات بخش اسلام ناب محمدی که همان مکتب بر حق تشیع می باشد ،برای دفاع از اصل و اساس اسلام و دفاع از اسلام از هیچ کوششی دریغ نکرده و نخواهند کرد.
منتهی شما باید قبل از اینگونه اظهار نظر کردن در مورد تفاوت اقدامات و فعالیت های علمای شیعه در طول تاریخ،به این نکته مهم و دقیق توجه داشته باشید که انجام وظیفه و راهکارهای عمل به وظیفه در هر زمان و مکانی با توجه به شرایط متفاوت است.
امروزه هم دفاع نظام مقدس جمهوری اسلامی از مظلومین جهان بخصوص مظلومین مسلمان با توجه به شرایط جغرافیایی و سیاسی هر منطقه متفاوت است و قطعا و یقیناً نمی توان و نمی شود برای همه مناطق و همه زمانها به یک روش عمل کرد.هیچ انسان عاقل و اهل منطق و درک و شعوری این را نمی پذیرد که بدون توجه به شرایط و امکانات موجود باید همه جا یکجور رفتار کرد.
در زمان خود ائمه معصومین(علیهم السلام) هم با اینکه همه در هدف و وظیفه یکی بودند،اما بر اساس شرایط موجود،شیوه انجام وظیفه و دنبال کردن هدف متفاوت بود.امام حسین(علیه السلام) صلح می کند و امام حسین(علیه السلام) دست به قیام می زند.اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان و شرایط امام حسن(علیه السلام) بود حتما و قطعاً صلح می کردند و اگر امام حسن(علیه السلام) در زمان و شرایط امام حسین(علیه السلام) بود قطعا و یقیناً قیام می کردند.

پس اینکه ما انتظار داشته باشیم ائمه(علیهم السلام) و علمای بزرگ شیعه در همه دورانها و حوادث یکنوع عملکرد و اقدام داشته باشند،قطعاً انتظاری باطل و بدور از منطق و عقل است.

اینکه شیعیان در طول جنگهای صلیبی ،کاری کرده اند یا خیر،باید شرایط جغرافیایی و زمانی آن جنگ و امکان حضور شیعیان یا حتی لزوم حضور شیعیان را بررسی کرد.بررسی ها نشان از حضور دولت شیعی فاطمیان مصر در جنگهای صلیبی دارد که در این راه با صلیبیان وارد جنگ هم شده اند.بعنوان نمونه هر چند وزیر دولت فاطمی، افضل بن بدر جمالی، نیروی دریایی قدرتمندی برای مقابله با صلیبی ها فرستاد و این نیرو مقاومتی سرسخت و مورد ستایش تاریخ نگاران صلیبیاز خود نشان داد، اما بالدوین با کمک سپاه دریایی ژنوا و پیزا و هم چنین نیروهای مسیحی ساکن منطقه، از جمله مارونی ها، توانست به هدف خود دست یافته و با کشتن فرمانده نیروی دریایی مصریان و قتل عام سایر افراد، بیروت را در سال 503ه/1111م. اشغال کند.(1)

جهت مطالعه بیشتر،مقاله زیر را مطالعه بفرمایید:
نقش شیعیان فاطمی در جنگ های صلیبی

پی نوشت:
1. ویلیام صوری، تاریخ الحروب الصلیبیة، ترجمه سهیل زکار (دمشق، دارالفکر، 1994م) ج 1، ص 540.

قدیما;998819 نوشت:
همین عثمانی ها زمانی که انگلیس هرات را از ایران جدا کرد چه کردند؟

همین فلسطینی ها زمانی که روسیه حرم امام رضا(ع) را به توپ بست چه کار کردند؟

همین فلسطینی ها نبودند که از صدام حمایت کردند؟

بحث ما الان روی این نیست که چرا حکومتهای اهل سنت،به وظایفشان بعنوان یک مسلمان عمل نکردند و حتی گاهی خیانت هم کردند.بحث ما روی این است که وظیفه ما بعنوان شیعیان که قطعاً و یقیناً اسلام ناب محمدی است،چیست و در طول تاریخ ائمه (علیهم السلام) و علمای شیعه چگونه رفتار کرده اند.

مقداد;998898 نوشت:
آیا اولا جنگی با بیگانگان صورت گرفته است که در اثر آن اصل اسلام د رخطر بوده باشد یا نه؟

دوست عزیز در طول تاریخ 3 خلیفه اول و بنی امیه و بنی عباس پر از جنگ بوده چه داخلی چه با مسیحیان متعصبی که آرزوی براندازی اسلام را داشتند.

حضرت علی(ع) در سخت ترین شرایط جنگ ابوبکر با مسیلمه کذاب هم هیچ فرمانی صادر نکرد.

مقداد;998901 نوشت:
اولاً اینکه طبق روایات باید به مظلوم کمک کرد،بخاطر فراوانی روایات قابل انکار نیست و همانگونه هم که عرض شد این روایات عام بوده و شامل مظلوم غیر مسلمان هم می شود و کمک به مظلوم مسلمان به طریق اولی لازم و ضروری است.

دوست عزیز اختلاف ما در این است که مظلوم فاسق را باید یاری کرد یا مظلوم مومن را.

أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ : مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلاَّ خَذَلَهُ اَللَّهُ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ وَ إِنْ نَصَرَهُ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ صِيَامِ شَهْرٍ وَ اِعْتِكَافِهِ فِي اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرَامِ .
‏مشکاة الأنوار في غرر الأخبار , ج 1 , ص 104
امام صادق عليه السّلام فرمود:هر مؤمنى كه برادر مؤمنش را خوار سازد در حالى كه قادر بر يارى اوست خداوند او را در دنيا و آخرت خوار كند،و اگر او را يارى كند ثوابش از يك ماه روزه گرفتن و اعتكاف در مسجد الحرام بيشتر است.

التارکونَ وِلايَةَ عليٍّ(ع)، اَلمُنکِرونَ لِفَضلِه، اَلمُظاهِرونُ اَعداءَهُ، خارجونَ عَن الاسلامِ مَن ماتَ مِنهُم علي ذلِکَ.
آن کساني که ولايت علي(ع) را نپذيرفتند و فضل و برتري او را مُنکر شدند و با دشمنانش هم داستان گرديدند چنانچه بر همين حال بميرند بر دين اسلام نمرده‌اند. (بحار، ج ٢٧، ص ٢٣٨)

شما یک حدیث یا ایه بیاورید که دستور به یاری فاسقین داده باشد.

مگر می شود بیش از 1000 سال از معصوم گرفته تا علما دیگر کسی از این احادیث اینگونه برداشت را نداشته باشد بعد چند روحانی فوق متاخر این نکات را فهمیده باشند!

مقداد;998901 نوشت:
ثالثا کمک به مظلوم بستگی به شرایط مکانی و زمانی دارد

خب یکجا بیاورید که معصومین یا علما متقدم، شیعیان را در سختی قرار بدهند تا عمریه را یاری کرده باشند

مقداد;998903 نوشت:
چرا به زیدیه مثال می زنید که از قیام نهی شدند،خود ائمه(علیهم السلام) و اهل بیت تحت ظلم و ستم بنی امیه و بنی عباس نبودند،ولی قیام نکردند؟؟!! قیام و مبارزه با ظلم نیازمند وجود شرایط و امکاناتی است که اگر فراهم نباشد و قیام صورت بگیرد،نتیجه عکس می دهد.

لذا ائمه(علیهم السلام) در میدان مبارزه با ظلم ظالمان بخاطر عدم وجود شرایط لازم برای قیام مسلحانه،با روشهای دیگر به مبارزه می پرداختند.علاوه بر این قیامهایی هم که توسط دیگران صورت می گرفت با توجه به شرایط موجود گاهی اوقات تایید و حمایت می کردند و گاهی هم نهی می کردند از قیام مسلحانه.

قیام نکردند چون اگر می کردند به دلیل کمبود امکانات شیعیان در سختی قرار می گرفتند و جان و مالشان در خطر می افتاد.و جدا از اینکه در علل الشرایع با سند معتبر آمده به خاطر اینکه در زمان غیبت مردم ظلم می کنند خدا نخواست حکومت به ائمه برسد تا این ظلم ها زیر نظر انها اتفاق بیافتد

مقداد;998911 نوشت:

انجام وظیفه و راهکارهای عمل به وظیفه در هر زمان و مکانی با توجه به شرایط متفاوت است.
امروزه هم دفاع نظام مقدس جمهوری اسلامی از مظلومین جهان بخصوص مظلومین مسلمان با توجه به شرایط جغرافیایی و سیاسی هر منطقه متفاوت است و قطعا و یقیناً نمی توان و نمی شود برای همه مناطق و همه زمانها به یک روش عمل کرد.هیچ انسان عاقل و اهل منطق و درک و شعوری این را نمی پذیرد که بدون توجه به شرایط و امکانات موجود باید همه جا یکجور رفتار کرد.

سلام و عرض ادب

به طور مثال می توان به دو برادری که به کشتار شبه نظامیان و غیر نظامیان برای ماندن در قدرت ، همچون پدر و عموی خود می پردازند ، کمک کرد !

اما باید شعار نه شرقی و نه غربی را فراموش کرد
و در برابر به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل توسط روسیه ، قبل از آمریکا سکوت کرد!!!!

یا باید جنایات آیغور و تخریب مساجد توسط کمونیست های چینی را نادیده گرفت!

چگونه است که باید با اهل کتاب جنگید ، اما در برابر کمونیست ها و کفار سکوت کرد و حتی به ان ها دست برادری داد !!!!؟؟؟

مقداد;998911 نوشت:
هیچ انسان عاقل و اهل منطق و درک و شعوری این را نمی پذیرد که بدون توجه به شرایط و امکانات موجود باید همه جا یکجور رفتار کرد.

دوست گرامی کدام آدم عاقل و اهل منطقی می پذیرد که شما پول شیعیان اهل بیت را بدهید به طرفداران معاویه.

نقل قول:
پس اینکه ما انتظار داشته باشیم ائمه(علیهم السلام) و علمای بزرگ شیعه در همه دورانها و حوادث یکنوع عملکرد و اقدام داشته باشند،قطعاً انتظاری باطل و بدور از منطق و عقل است.

یعنی در 1000 سال این اتفاق پیش نیامده و فقط برای این نظام پیش امده و چندتا روحانی که همین چند سال پیش در دفاع از عثمانی مردند.

مقداد;998911 نوشت:
بررسی ها نشان از حضور دولت شیعی فاطمیان مصر در جنگهای صلیبی دارد که در این راه با صلیبیان وارد جنگ هم شده اند

خب به خاطر حماقت علما اسماعیلی است که این مذهب الان تقریبا منقرض شده و طرفدارای زیادی ندارد.

وقتی از نواصب حمایت می کردند باید فکر این جایش را هم می کردند.

مقداد;998912 نوشت:
بحث ما الان روی این نیست که چرا حکومتهای اهل سنت،به وظایفشان بعنوان یک مسلمان عمل نکردند و حتی گاهی خیانت هم کردند.بحث ما روی این است که وظیفه ما بعنوان شیعیان که قطعاً و یقیناً اسلام ناب محمدی است،چیست و در طول تاریخ ائمه (علیهم السلام) و علمای شیعه چگونه رفتار کرده اند.

دوست عزیز بحث ما این است که ما داریم پول شیعیان را می دهیم به حماسی که طرفدار معاویه است و از صدام و آل سعود در جنگ یمن حمایت می کند و این فسق آشکار است.

شما یک آیه یا روایت بیاورید که دستور یاری فاسقین داده باشد

موفق و سلامت باشید

مقداد;998906 نوشت:
و نابودی دولت عثمانی یعنی نابودی اسلام

خب.عثمانی منقرض شد ولی اسلام باقی ماند.

نقل قول:
در آن زمان همه کشورهای کفر بر علیه تنها حکومت مستقر اسلامی بسیج شده بودند

چه کسی گفته عثمانی تنها حکومت مستقر اسلامی زمان خود بوده!؟

مقداد;998906 نوشت:
اما در مورد مطلبی که با قاطعیت در مورد شیخ طوسی فرموده اید باید عرض کنیم در باب مشی سیاسی و نقش دانشور بزرگ ایران، خواجه نصیرالدین طوسی در پاره ای حوادث و مواقف تاریخی در جهان اسلام، خاصه در دوره مغول، سخنان متفاوت و متضادی گفته شده است. تغایر این آراء، فضای داوری درباره او و رفتار سیاسی اش را تاریك كرده است. گروهی وی را متهم به ترجیح منافع سیاسی بر مصالح دینی وآیینی كرده اند و گروهی دیگر ساحت او را از این امور بری دانسته و معتقدند اساساً قدرت او در حدی نبوده كه منشأ چنین آثار سیاسی و اجتماعی دامنه داری شود. گروهی هم می گویند به فرض اثبات چنین انتساب هایی به خواجه، عمل وی نه تنها خلاف مصالح مسلمین نبوده، كه موافق مصلحت نیز بوده است.

نکته جالب توجه این است که تقریباً همه کسانی که منصفانه و محققانه به بررسی علت سقوط بغداد و سرنگوی حکومت عباسی بدست مغولان پرداخته اند،اتهام وارد شده به شیعیان بخصوص خواجه نصیرالدین طوسی را بی پایه و اساس دانسته و آن را ساخته افرادی می داند که دهها سال بعد از انقراض عباسیان،بخاطر حقد و کینه و دشمنی ای که با شیعیان داشته اند،ساخته و پرداخته اند.

دوست عزیز همراهی خواجه با مغولان قول مشهور است و در تاریخ همان زمان هم آمده.نمی شود که یک مسئله تاریخی را چون خوشمان نمی آید رد کنیم.

جامع التواریخ، رشید الدین فضل‌الله، ج ۲، ص ۶۹۵

نقل قول:
نکته جالب توجه این است که تقریباً همه کسانی که منصفانه و محققانه به بررسی علت سقوط بغداد و سرنگوی حکومت عباسی بدست مغولان پرداخته اند،اتهام وارد شده به شیعیان بخصوص خواجه نصیرالدین طوسی را بی پایه و اساس دانسته و آن را ساخته افرادی می داند که دهها سال بعد از انقراض عباسیان،بخاطر حقد و کینه و دشمنی ای که با شیعیان داشته اند،ساخته و پرداخته اند.

برای مطالعه مفصل به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
https://www.cgie.org.ir/fa/news/128503

در همین ادرسی که دادید هم امده:

خواجه نصیر الدین طوسی که در الموت بود و پس از فتح آن، در سپاه هولاکو قرار گرفت و به وی نزدیک گردید.

جدا از اینکه حتی اگر فرض بگیریم با مغول ها همراهی نکرده،حداقل دست در جیب شیعیان نکرده و پول به بنی عباس نداده.

قدیما;998918 نوشت:
دوست عزیز در طول تاریخ 3 خلیفه اول و بنی امیه و بنی عباس پر از جنگ بوده چه داخلی چه با مسیحیان متعصبی که آرزوی براندازی اسلام را داشتند.

حضرت علی(ع) در سخت ترین شرایط جنگ ابوبکر با مسیلمه کذاب هم هیچ فرمانی صادر نکرد.

عرض سلام و ادب.
اولاً شما ظاهراً درست متوجه عرض بنده نشده اید.بنده عرض کردم باید بررسی کرد که آیا در زمان حضور ائمه(علیهم السلام) جنگی که اصل اسلام در معرض خطر قرار گرفته باشد،رخ داده است یا خیر؟؟ کسی نگفته که در زمان امویان و عباسیان هیچ جنگی صورت نگرفته است،اگر کمی با دقت مطالب بنده را مطاعه می فرمودید حتما متوجه عرض بنده می شدید که آیا در این جنگها اصل و اساس اسلام تهدید شد و ائمه(علیهم السلام) سکوکت کردند؟؟!!
بنده تأکید کردم حمایت و فتوای جهاد چه از طرف ائمه(علیهم السلام) چه علمای شیعه مربوط به جایی است که اصل و اساس دین خدا در معرض تهدید و نابودی باشد. درست مانند برخورد خداوند با لشکر ابرهه که قصد تخریب کعبه را داشتند و سکوت خداوند در جریان تخریب کعبه در زمان یزید بن معاویه.

ثانیاً چنین جنگی که اصل و اساس دین اسلام در معرض خطر قرار گرفته باشد در زمان خلیفه اول و دوم رخ داده است که امام علی(علیه السلام) هم به خلیفه ای که غاصب حق مسلم و الهی آن حضرت بودند مشاوره دادند هم اصحاب و یاران آن حضرت در میدان جنگ حضور داشتند.هر چند ما معتقدیم حضور یاران خاص آن حضرت برای جلوگیری از اعمال رفتارهای خلاف دین توسط فرماندهان اعزامی از طرف خلفا و با انگیزه تبلیغ و ترویج و معرفی اسلام واقعی به مردم مناطق تصرف شده بوده است.تا جایی که شخصیتی همچون سلمان فارسی،استاندار مدائن از طرف خلیفه دوم می شود.
امام علی(علیه السلام) هم هر جا دین خدا در خطر بود و لازم بود،از راهنمایی و مشورت دادن به خلفا دریغ نمی کردند.هر جا هم اگر سکوت کردند و حمایت یا راهنمایی نکرده اند،یقیناً لزومی نداشته است.

قدیما;998919 نوشت:
شما یک حدیث یا ایه بیاورید که دستور به یاری فاسقین داده باشد.

این بحث را لطف کنید بصورت سوالی مستقل مطرح کنید تا کارشناسان حدیث و احیاناً مسائل اعتقادی پاسخگویی کنند.چون روایات فراوانی داریم که بصورت مطلق کمک به مظلوم را لازم و ضروری بیان کرده است.چه مظلوم مسلمان باشد چه غیر مسلمان.چه فاسق باشد چه غیر فاسق.

لذا باید کارشناسان حدیث روایات را مورد بررسی قرار دهند و پاسخ کارشناسی را ارائه دهند.

قدیما;998919 نوشت:
خب یکجا بیاورید که معصومین یا علما متقدم، شیعیان را در سختی قرار بدهند تا عمریه را یاری کرده باشند

از نظر تاریخی نمونه های متعددی ذکر کردیم که هرگاه اصل و اساس دین اسلام از طرف بیگانگان در خطر افتاده باشد،ائمه معصومین(علیهم السلام) و علمای شیعه،با توجه به شرایط موجود فتوا به جهاد و مبارزه با بیگانگان غیر مسلمان و دفاع از حکومت اسلامی غیر شیعی کرده اند.
حال اگر شما نمونه مستند تاریخی سراغ دارید که در اثر جنگ و توطئه دشمنان اسلام،اصل و اساس دین اسلام در خطر بود و معصومین(علیهم السلام) و علمای شیعه با وجود شرایط وارد میدان نشدند،ارائه بفرمایید تا ما استفاده کنیم.

شروحیل;998921 نوشت:
چگونه است که باید با اهل کتاب جنگید ، اما در برابر کمونیست ها و کفار سکوت کرد و حتی به ان ها دست برادری داد !!!!؟؟؟

تا به اینجای بحث یادم نمی آید جایی گفته باشم ما باید با اهل کتاب بجنگیم. شما ظاهراً بخاطر غلبه احساسات از موضوع اصلی مد نظر خودتان هم منحرف شده اید،موضوع اصلی بحث مورد نظر شما این بود که : آیا امامان و علما متقدم در طول تاریخ تشیع اقدام به حمایت از یگ گروه یا کشور غیر شیعه امامی کردند؟

بنده هم بر اساس مستندات تاریخی نمونه هایی را ذکر کردیم که وقتی بیگانگان به حکومت اسلامی غیر شیعی و مسلمانان حمله کردند،علمای شیعه با تاسی از تعالیم نورانی دین مبین اسلامی به شیعیان فتوای جهاد با بیگانگان داده و از شیعیان خواسته اند که در مقابل حمله و هجوم بیگانگان غیر مسلمان از حکومت اسلامی غیر شیعی حمایت کنند و نمونه بارز آن هم فتوای جهاد و حتی حضور فرزندان علمای بزرگ شیعی در جنگ بر علیه مهاجمان غیر مسلمان به دولت عثمانی و سرزمین مسلمانان بود.در سیره معصومین(علیهم السلام) هم مشورت دادن امام علی(علیه السلام) به عمر بن خطاب نمونه ای از لزوم دفاع از اسلام در جایی است که مورد هجوم دشمنان قرار گرفته است.
اصلا بحث روی این نبوده و نیست که ما با اهل کتاب بجنگیم.بحث روی این است که در صورت هجوم اهل کتاب به کشوری اسلامی و مسلمانان ،ما چه وظیفه ای داریم.عرض کردیم وظیفه هر مسلمانی است که از مظلوم دفاع کند و بطریق اولی دفاع و حمایت از مسلمانان مورد هجوم واجب خواهد بود.

قدیما;998928 نوشت:
دوست عزیز همراهی خواجه با مغولان قول مشهور است و در تاریخ همان زمان هم آمده.نمی شود که یک مسئله تاریخی را چون خوشمان نمی آید رد کنیم.

جامع التواریخ، رشید الدین فضل‌الله، ج ۲، ص ۶۹۵

جناب قدیمای بزرگوار!
در تاریخ موارد کم نداریم که برخی چیزها مشهور هستند ولی بررسی دقیق منابع تاریخی دروغ بودن آن را ثابت می کند.ما هیچگاه بخاطر خوش آمد خودمان چیزی را رد یا اثبات نکرده ایم.شما یک منبع آورده ای که شیخ طوسی را عامل مغول معرفی م یکند،در حالی که در همان مقاله منابع متعددی آمده که دخالت شیخ طوسی را رد می کند. اگر اهل بحث و گفتگوی علمی باشید حتما تصدیق می فرمایید که در اینگونه مسائل اختلافی نباید بصورت قطعی اظهار نظر کرد.

قدیما;998923 نوشت:
دوست گرامی کدام آدم عاقل و اهل منطقی می پذیرد که شما پول شیعیان اهل بیت را بدهید به طرفداران معاویه.

این سوال باید بصورت مستقل مطرح شود تا کارشناسان مربوطه برای شما ثابت کنند که بر اساس کدام عقل و منطق باید به مسلمانان غیر شیعه تحت ظلم دشمنان جنایتکار غیر مسلمان کمک کرد.

مقداد;998977 نوشت:
چون روایات فراوانی داریم که بصورت مطلق کمک به مظلوم را لازم و ضروری بیان کرده است

دوست عزیز من در پست 14 حدیث را آوردم که برادر مومن در صورتی که قادر به یاری کردنش باشیم منظور است نه فاسقین.همانطور که وقتی آمریکا به صدام حمله کرد ما صدام را یاری نکردیم.

قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۲۶﴾مائده

[خدا به موسى] فرمود [ورود به] آن [سرزمين] چهل سال بر ايشان حرام شد [كه] در بيابان سرگردان خواهند بود پس تو بر گروه نافرمانان اندوه مخور (۲۶)

قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۲۵﴾مائده

[موسى] گفت پروردگارا من جز اختيار شخص خود و برادرم را ندارم پس ميان ما و ميان اين قوم نافرمان جدايى بينداز (۲۵)

مقداد;998978 نوشت:
از نظر تاریخی نمونه های متعددی ذکر کردیم که هرگاه اصل و اساس دین اسلام از طرف بیگانگان در خطر افتاده باشد،ائمه معصومین(علیهم السلام) و علمای شیعه،با توجه به شرایط موجود فتوا به جهاد و مبارزه با بیگانگان غیر مسلمان و دفاع از حکومت اسلامی غیر شیعی کرده اند.

دوست گرامی منظور من از علما متقدم، تقدم فقهی یعنی علما قبل از علامه حلی بود،این مثال های شما شامل علما معاصر است.

مقداد;998978 نوشت:
حال اگر شما نمونه مستند تاریخی سراغ دارید که در اثر جنگ و توطئه دشمنان اسلام،اصل و اساس دین اسلام در خطر بود و معصومین(علیهم السلام) و علمای شیعه با وجود شرایط وارد میدان نشدند،ارائه بفرمایید تا ما استفاده کنیم.

برادر عزیز، اسلام هیچ وقت از بین نمی رود چون اگر فقط دو نفر باشند یک نفر حجت خدا است.اگر منظور شما از اصل و اساس اسلام قصد طرف مقابل برای از بین بردن اسلام و کشتن مسلمانان و ممنوع کردن اسلام است من مثال مسیلمه کذاب را زدم که قصد نابودی اسلام را داشت ولی حضرت علی دخالت خاصی نکردند.و مثال عثمانی شما جدا از اینکه به جز عثمانی حکومت های مسلمان دیگری هم بودند دیدیم که در نهایت عثمانی از بین رفت و اسلام باقی ماند و حتی از بین رفتن عثمانی به نفع اسلام حقیقی یعنی تشیع شد.

مقداد;998969 نوشت:
امام علی(علیه السلام) هم به خلیفه ای که غاصب حق مسلم و الهی آن حضرت بودند مشاوره دادند هم اصحاب و یاران آن حضرت در میدان جنگ حضور داشتند.هر چند ما معتقدیم حضور یاران خاص آن حضرت برای جلوگیری از اعمال رفتارهای خلاف دین توسط فرماندهان اعزامی از طرف خلفا و با انگیزه تبلیغ و ترویج و معرفی اسلام واقعی به مردم مناطق تصرف شده بوده است.تا جایی که شخصیتی همچون سلمان فارسی،استاندار مدائن از طرف خلیفه دوم می شود.

پس سیره اهل بیت فقط نصیحت کردن به صورت معدود و محدود و فرستادن یاران به صورت بسیار معدود و محدود برای ترویج اسلامی حقیقی بوده و من هم اضافه کنم حضور این یاران باعث کمتر کشته شدن مردم در جنگ ها بوده.بنابراین اهل بیت(ع) هیچ وقت خودشان و یارانشان برای جنگیدن بین دو گروه گمراه در این جنگ ها شرکت نکردند و کمک مالی نکردند.

قدیما;998987 نوشت:
دوست عزیز من در پست 14 حدیث را آوردم که برادر مومن در صورتی که قادر به یاری کردنش باشیم منظور است نه فاسقین.همانطور که وقتی آمریکا به صدام حمله کرد ما صدام را یاری نکردیم.

قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۲۶﴾مائده

[خدا به موسى] فرمود [ورود به] آن [سرزمين] چهل سال بر ايشان حرام شد [كه] در بيابان سرگردان خواهند بود پس تو بر گروه نافرمانان اندوه مخور (۲۶)

قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۲۵﴾مائده

[موسى] گفت پروردگارا من جز اختيار شخص خود و برادرم را ندارم پس ميان ما و ميان اين قوم نافرمان جدايى بينداز (۲۵)

عرض سلام و ادب.
بنده منکر این حدیث نشدم،عرض کردم چون در این رابطه غیر از این حدیث شما،احادیث دیگری داریم که بصورت عام فرموده اند باید به مظلوم کمک کرد،باید این موضوع بصورت تاپیکی مستقل مطرح شود تا دوستان کارشناس حدیث احادیث را بررسی و پاسخ کارشناسی را ارائه دهند.

قدیما;998988 نوشت:
دوست گرامی منظور من از علما متقدم، تقدم فقهی یعنی علما قبل از علامه حلی بود،این مثال های شما شامل علما معاصر است.

ما در سیره علما فرقی بین علمای متقدم و متأخر قائل نیستیم.چون همه علما بر اساس مبانی و تعالین دین مبین اسلام انجام وظیفه می کنند.ضمن آنکه خدمت شما عرض کردیم حضور علما در مسائل جنگ بین بیگانگان و مسلمانان بستگی به شرایط زمان و مکانی و امکان یا عدم امکان و ... دارد.اگر در زمان علمای متقدم بیگانگان به مسلمانان حمله کردند و اسلام در خطر بود و علمای بزرگ شیعه کاری نکرده اند،بفرمایید تا استفاده کنیم.

قدیما;998988 نوشت:
برادر عزیز، اسلام هیچ وقت از بین نمی رود چون اگر فقط دو نفر باشند یک نفر حجت خدا است.اگر منظور شما از اصل و اساس اسلام قصد طرف مقابل برای از بین بردن اسلام و کشتن مسلمانان و ممنوع کردن اسلام است من مثال مسیلمه کذاب را زدم که قصد نابودی اسلام را داشت ولی حضرت علی دخالت خاصی نکردند.و مثال عثمانی شما جدا از اینکه به جز عثمانی حکومت های مسلمان دیگری هم بودند دیدیم که در نهایت عثمانی از بین رفت و اسلام باقی ماند و حتی از بین رفتن عثمانی به نفع اسلام حقیقی یعنی تشیع شد.

قدیمای بزرگوار!
شما بخاطر اصرار برای به کرسی نشاندن ادعایتان ظاهرا هیچ توجهی به عرایض بنده ندارید.همان امام علی(علیه السلام) که شما اصرار دارید در جریان مسیلمه کذاب کاری نکردند،در جریان جنگ مسلمانان با ساسانیان که دولت ساسانی لشکری بی نظیر آماده کرده بود برای جنگ با مسلمانان به عمری که قطعاً غاصب خلافت و حق مسلم آن حضرت بود،مشورت دادند و با آن مشورت از شکست مسلمانان جلوگیری کردند.
پس هر جا لازم بوده و شرایط وجود داشته است،ائمه(علیهم السلام) و به تبع آن بزرگواران علمای دین انجام وظیفه کرده اند و اگر جایی وارد میدان نشده اند یا لزومی نداشته یا شرایطش وجود نداشته است.

فکر نکنم عرض بنده خیلی پیچیده و گنگ باشد.

شروحیل;999024 نوشت:
سلام و عرض ادب

بنده عرض کردم چرا

مخالفت در برابر به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت توسط اهل کتاب واجب است

اما در برابر به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت توسط کمونیست ها باید سکوت کرد

چرا باید با کمونیست هایی که فقط به فکر جیبشان هستند و امروز با اسرائیل قرار داد می بندند
فردا با سوریه
دست برادری بدهیم برای کشتار مسلمانانی که مورد ظلم حکومت خود واقع شده اند
و برای احقاق حقشان قیام کرده اند؟

عرض سلام و ادب

این سوال در حیطه تخصص تاریخ نیست،لطف کنید این سوال را بصورت مستقل مطرح کنید تا دوستان کارشناس مربوطه پاسخ لازم را ارائه دهند.

مقداد;999030 نوشت:

عرض سلام و ادب

این سوال در حیطه تخصص تاریخ نیست،لطف کنید این سوال را بصورت مستقل مطرح کنید تا دوستان کارشناس مربوطه پاسخ لازم را ارائه دهند.

سلام و عرض ادب

در تاریخ

زمانی که یک حکومت ظالم و سکولار

با یک حکومت غیر دینی و کمونیست متحد می شد

و به مسلمانان تحت سیطره حکومت ظلم می کرد

علما چه حکمی می دادند؟

کمک به حکومت ظالم و کمونیست ها؟

مقداد;999028 نوشت:
ما در سیره علما فرقی بین علمای متقدم و متأخر قائل نیستیم.چون همه علما بر اساس مبانی و تعالین دین مبین اسلام انجام وظیفه می کنند

دوست عزیز به نظر شما سیره شیخ طوسی و مفید با سیره زندگی ابن عربی و مولوی و ملاصدرا یکی بوده!؟ یا سیره زندگی شیخ محمود حلبی با آقای خمینی!؟

مقداد;999028 نوشت:
اگر در زمان علمای متقدم بیگانگان به مسلمانان حمله کردند و اسلام در خطر بود و علمای بزرگ شیعه کاری نکرده اند،بفرمایید تا استفاده کنیم.

برای بار چندم، اصل و اساس اسلام یعنی ثقلین همیشه حفظ می شود ولی شرایطی که باعث تسلط حکومت های غیر اسلامی بر مسلمانان و کشتن و اسیر شدن مسلمانان باشد زیاد اتفاق افتاده،مثل جنگ های صلیبی و علما شیعه امامی بر خلاف اسماعیلیان دخالت نکردند.

مقداد;999029 نوشت:
همان امام علی(علیه السلام) که شما اصرار دارید در جریان مسیلمه کذاب کاری نکردند،در جریان جنگ مسلمانان با ساسانیان که دولت ساسانی لشکری بی نظیر آماده کرده بود برای جنگ با مسلمانان به عمری که قطعاً غاصب خلافت و حق مسلم آن حضرت بود،مشورت دادند و با آن مشورت از شکست مسلمانان جلوگیری کردند.

برادر عزیز چند بار بگویم سیره امامان نصیحت کردن یا به قول شما مشورت بوده،خب سلمنا ما هم مشورت بدهیم،آیا جایی هست امامان دست در بیت المال و خمس و زکات شیعیان کرده باشند و پول آن را به معاویه و یزید داده باشند تا با رومیان بجنگند یا سلاح داده باشند!؟

جدا از اینکه من هم می توانستم همان کاری که شما با خبر مشهور همراهی خواجه با مغولان کردید سر همین خبر مشهور مشورت حضرت علی(ع) با عمر بیاورم و آن را رد کنم من از روحانیونی شنیدم که این خبر را رد کردند و می توانستم بگویم در این مسائل اختلافی بهتر است نظر قطعی ندهیم و کل استدلال شما بر این خبر را رد کنم ولی بر خلاف شما من اخبار مشهور را رد نمی کنم.

مقداد;999029 نوشت:
پس هر جا لازم بوده و شرایط وجود داشته است،ائمه(علیهم السلام) و به تبع آن بزرگواران علمای دین انجام وظیفه کرده اند و اگر جایی وارد میدان نشده اند یا لزومی نداشته یا شرایطش وجود نداشته است.

دوست عزیز این روش علمی نیست.

به چه دلیل ائمه وارد جنگ ها نمی شدند!؟

مثلا حضرت علی در زمان مسیلمه کذاب شمشیر نداشتند،پا درد داشتن،قلم و کاغذ نبود به شیعیان بنویسند در این جنگ شرکت کنند.

امام کاظم چرا در زمان جنگ هارون الرشید با رومیان دخالت نکردند.ایشان هم کاغذ و قلم نداشتند.

جواب من مشخص است وقتی اهل کتاب به عمریه حمله می کنند،سیره معصومین و علما متقدم نشستن در خانه و دخالت نکردن بوده با اینکه همه شرایط مثل سلاح و سلامتی بدنی و پول موجود بوده.

شروحیل;999032 نوشت:
زمانی که یک حکومت ظالم و سکولار

با یک حکومت غیر دینی و کمونیست متحد می شد

و به مسلمانان تحت سیطره حکومت ظلم می کرد

علما چه حکمی می دادند؟

کمک به حکومت ظالم و کمونیست ها؟

سلام

در این موارد آقایان دخالت نمی کنند،اگر چین به مسلمانان ظلم کند،به آن مسلمانان نه پول می دهند نه سلاح و نه حتی رابطشون را با چین قطع می کنند،آخرش هم اگر دخالت کنند در حد یک بیانیه آبکی خواستار خویشتن داری هر دو طرف می شوند.

ولی حماسی که به قول وزیر بهداشت دست به مالش هستند،پول من و شما و این شیعیان را می گیرند و می دهند تا بخورند و چاق و چله شوند و بهتر از صدام و آل سعود دفاع کنند.

حزب الله لبنان 3 ساله با یک هزارم این پول هایی به حماس می دهند جنوب لبنان را آزاد کرد. ولی 60 ساله این عمریه هیچ گو...ی نمی خورند،فقط هر چند سال یکبار 4 تار فشفشه و خمپاره و کاتیوشا پرت می کنند آن را هم بیشترش را پدافند اسرائیل می زند،بعد هم آمریکا ما را تحریم می کند و من و شما باید اجناس را ده برابر قیمت بخریم.

موفق و سلامت باشید@};-

قدیما;999064 نوشت:
برادر عزیز چند بار بگویم سیره امامان نصیحت کردن یا به قول شما مشورت بوده،خب سلمنا ما هم مشورت بدهیم،آیا جایی هست امامان دست در بیت المال و خمس و زکات شیعیان کرده باشند و پول آن را به معاویه و یزید داده باشند تا با رومیان بجنگند یا سلاح داده باشند!؟

جناب قدیما!
شما همچنان بر اساس احساسات ضد عمری خودتان و بدون توجه به عرایض بنده،بر حرف خودتان اصرار می ورزید.قطعاً و یقیناً اگر جایی لازم بود و شرایطش موجود بود ائمه(علیهم السلام) برای دفاع از اصل و اساس اسلام اقدام می کردند. در زمان معاویه و یزید تمام بیت المال و سرمایه سرزمین پهناور اسلامی در اختیار معاویه و دستگاه حاکم بوده است و ائمه(علیهم السلام) کاملا در تنگنا بوده اند.
اینکه شما دنبال این می گردید که نمونه ای پیدا کنید یک امام معصوم دست در بیت المال و خمس و زکات کرده باشد برای کمک به دستگاه حکومت جهت مبارزه با بیگانگان،هم نشان دهنده نهایت بی خبری شما از شرایط زمان ائمه(علیهم السلام) می باشد هم بیانگر این مطلب که شما همچنان بر اساس احساسات و یافته های ذهنی خودتان اصرار بر اثبات ادعای خودتان دارید نه بر اساس واقعیت های تاریخی .

ائمه(علیهم السلام) در دوران حیلتشان در بدترین شرایط زندگی می کردند و دستگاه حاکم به شدت از حضور آن حضرات و ایفای نقش آنها در مسائل اجتماعی ممانعت می کرد.دستگاه حکومت چه بنی امیه و چه بنی عباس شدیترین نظارت و کنترل را نسبت به ائمه(علیهم السلام) و رفت و آمدهای شیعیان با بزرگواران انجام می دادند و بارها به بهانه رسیدن اخباری مبنی بر رسیدن اموال قابل توجه به دست آن حضرات،دستور به بررسی و تفتیش محل سکونت آن بزرگواران می نمودند که بیان نمونه های این نوع برخورد در این مجال نمی گنجد.

پس اصلاً نباید انتظار حضور یا کمک مالی ائمه(علیهم السلام) به دستگاه حکومت را داشته باشیم.چرا که :
اولاً بیت المال و تمام سرمایه های سرزمین های اسلامی در اختیار خلیفه بوده است.
ثانیاً بخاطر شدت عمل خلفا بر علیه ائمه(علیهم السلام) و شیعیان،تعداد شیعیان در اقلیت بوده است.
ثالثاً خود دستگاه خلافت به شدت از حضور ائمه(علیهم السلام) و شیعیان در مسائل حکومتی و اجتماعی ممانعت می کردند.
رابعاً شما بخاطر غلبه احساسات خیلی از موضوع بحث فاصله گرفته اید،موضوع بحث ما این بود که آیا در صورت تهاجم بیگانگان به مسلمانان غیر شیعه،ائمه(علیهم السلام) یا علمای شیعه در دفاع از آنها کاری کردند یا نه، که ما نمونه هایی از این موضوع را عرض کردیم و گفتیم هر جا لازم بوده و شرایطش مهیا بوده و امکان دفاع از مسلمانان غیر شیعه بوده،قطعاً از مسلمانان مورد تهاجم دفاع کرده اند.

با این حال باز مواردی داریم که بخاطر مصالح مهم اسلامی و حفظ عزت و اقتدار اسلام و مسلمین آن بزرگواران در صورت عدم ممانعت دستگاه خلافت،از کمک و همراهی دریغ نمی کردند.که نمونه بارز آن مشورت امام علی(علیه السلام) به خلیفه دوم و حضور برخی یاران خاص آن حضرت در جنگ با دولت ساسانی می باشد.

قدیما;999065 نوشت:
دوست عزیز این روش علمی نیست.به چه دلیل ائمه وارد نمی شدند!؟

مثلا حضرت علی در زمان مسیلمه کذاب شمشیر نداشتند،پا درد داشتن،قلم و کاغذ نبود به شیعیان بنویسند در این جنگ شرکت کنند.

امام کاظم چرا در زمان جنگ هارون الرشید با رومیان دخالت نکردند.ایشان هم کاغذ و قلم نداشتند.

جواب من مشخص است وقتی اهل کتاب به عمریه حمله می کنند،سیره معصومین و علما متقدم نشستن در خانه و دخالت نکردن بوده با اینکه همه شرایط مثل سلاح و سلامتی بدنی و پول موجود بوده.

جواب این سوالات شما را در پست قبلی عرض کردم.متاسفانه شما بدون اینکه هیچ اطلاعی از زمان زندگانی ائمه(علیهم السلام) و چگونگی اوضاع و شرایط آن بزرگواران و جو اختناق و کنترل شدیدی که دستگاه حکومت اموی و عباسی برای آن بزرگواران ایجاد کرده بودند،دنبال حضور و ایفای نقش آنها در مسائل حکومتی و نظامی و اجتماعی هستید.

ضمن آنکه شما نمیدانم چرا نمی خواهید متوجه این نکته مهم شوید که برای حضور و کمک و دادن فتوا در دفاع از حکومت وقت،باید شرایط زمانی و مکانی فراهم باشد و علاوه بر آن حضور یا دادن فتوا و حکم جهاد لزومی داشته باشد.

قدیما;999064 نوشت:
جدا از اینکه من هم می توانستم همان کاری که شما با خبر مشهور همراهی خواجه با مغولان کردید سر همین خبر مشهور مشورت حضرت علی(ع) با عمر بیاورم و آن را رد کنم ولی بر خلاف شما من اخبار مشهور را رد نمی کنم.

جناب قدیما!
در مورد خبر همراهی جناب شیخ طوسی با مغولان برای سقوط عباسیان،شما با استناد به یک گزارش با قاطعیت حکم به اثبات این همراهی کرده اید.ولی بنده عرض کردم این موضوع اختلافی است و با وجود قرائن و شواهد و مستندات متعدد مبنی بر عدم همراهی شیخ طوسی،حکم قطعی کردن قطعاً علمی و منطقی نیست.
اما موضوع مشورت دادن امام علی(علیه السلام) به عمر بن خطاب،موضوع اختلافی نیست که شما بخواهید آن را رد یا اثبات کنید.

شروحیل;999032 نوشت:
سلام و عرض ادب

در تاریخ

زمانی که یک حکومت ظالم و سکولار

با یک حکومت غیر دینی و کمونیست متحد می شد

و به مسلمانان تحت سیطره حکومت ظلم می کرد

علما چه حکمی می دادند؟

کمک به حکومت ظالم و کمونیست ها؟

با سلام.
پستهای قبلی را مطالعه بفرمایید،پاسخ سوالتان را خواهید یافت.

مقداد;999082 نوشت:
اولاً بیت المال و تمام سرمایه های سرزمین های اسلامی در اختیار خلیفه بوده است.

بیت المال در زمان حکومت خود حضرت علی و امام حسن در دست خودشان بوده و همان زمان بنی امیه با رومیان اختلاف داشتند و جنگ می کردند.

جدا از اینکه امامان می توانستند از مال شخصی خود بدهند یا به شیعیانشان بنویسند کمک مالی کنید یا سلاح بدهند.

مقداد;999082 نوشت:
ثانیاً بخاطر شدت عمل خلفا بر علیه ائمه(علیهم السلام) و شیعیان،تعداد شیعیان در اقلیت بوده است.

همین الان هم در اقلیت هستیم و کلاً در اقلیت بودیم.

مثلا امام کاظم می نوشتند که شیعیان یک لشکر برای مبارزه با رومیان درست کنید یا پول بدهید، هارون الرشید ناراحت می شد و اجازه نمی داد، نه احتمالا بسیار از این کار استقبال هم می کرد.

مقداد;999082 نوشت:
رابعاً شما بخاطر غلبه احساسات خیلی از موضوع بحث فاصله گرفته اید،موضوع بحث ما این بود که آیا در صورت تهاجم بیگانگان به مسلمانان غیر شیعه،ائمه(علیهم السلام) یا علمای شیعه در دفاع از آنها کاری کردند یا نه، که ما نمونه هایی از این موضوع را عرض کردیم و گفتیم هر جا لازم بوده و شرایطش مهیا بوده و امکان دفاع از مسلمانان غیر شیعه بوده،قطعاً از مسلمانان مورد تهاجم دفاع کرده اند.

شما مشورت دادن را اثبات کردید(با اینکه می شود در همین هم تشکیک کرد) ولی کمک مالی یا تسلیحات را نه.

مقداد;999084 نوشت:
در مورد خبر همراهی جناب شیخ طوسی با مغولان برای سقوط عباسیان،شما با استناد به یک گزارش با قاطعیت حکم به اثبات این همراهی کرده اید.ولی بنده عرض کردم این موضوع اختلافی است و با وجود قرائن و شواهد و مستندات متعدد مبنی بر عدم همراهی شیخ طوسی،حکم قطعی کردن قطعاً علمی و منطقی نیست.
اما موضوع مشورت دادن امام علی(علیه السلام) به عمر بن خطاب،موضوع اختلافی نیست که شما بخواهید آن را رد یا اثبات کنید.

من هم از روحانیون زیادی شنیدم که می گویند این خبر سند ندارد و احتمالا سید رضی از کتب اهل سنت نقل کرده و خبر واحد هم هست.در حالی که رشید الدین فضل‌الله در همان زمان خواجه زندگی می کرده و میگه همکاری می کرده و علما شیعه هم پذیرفتن بعد یک نفر به نام سعد بن حذیفه الغامدی استاد تاریخ دانشگاه ملک سعود در ریاض در سال 2004 میلادی گفته نه همکاری نکرده، چونکه هلاکو خان احتیاج به او نداشته. آخه این شد دلیل!!!

امام خمینی:
و اما قضیه خواجه نصیر و امثال خواجه نصیر شما می دانید این را که خواجه نصیر که در این دستگاه وارد می شد نمی رفت وزارت بکند، می رفت آنها را آدم بکند نمی رفت برای اینکه در تحت نفوذ آنها باشد می خواست آنها را مهار کند تا آن اندازه ای که بتواند کارهایی که خواجه نصیر برای مذهب کرد آن کارهاست که خواجه نصیر را خواجه نصیر کرد.

کشف الاسرار امام ص 150

بسم الله الرحمن الرحیم
در این باره از علمای متقدم شیعه خیلی خیلی متقدم اگر حقیر بخواهم مثال بزنم . جناب کمیل بن زیاد و جناب سعید بن جبیر هستند که از عبدالرحمن نوه اشعث بن قیس رهبر منافقین لعنت الله علیه در جنگش با حجاج بن یوسف و قیامی که علیه او کرده بود حمایت کردند . از دیگر مثالهایی که می شود زد مرحوم شیخ ابی صلاح حلبی از علما و فقهای بزرگ شیعه است که ایشان در ضمن فتاوایشان فرموده اند که اگر کفار یا افراد محارب به سرزمینهای اسلامی حمله کنند بر تمام مسلمانان واجب است که اگر نیاز به کمک بود به آنها کمک کنند و ایشان در ادامه فتاوایشان اضافه می کنند که غیر از جهاد ابتدایی که حتما باید به رهبری عادل باشد در جهاد دفاعی با کفار یا افراد محارب دیگر فرقی نمی کند که رهبری آن با عادل یا ظالم باشد. یعنی از نظر ایشان اگر یک حاکم ظالم هم در برابر کفار و افراد محارب بایستد ما باید از او حمایت کنیم.

مقداد;999083 نوشت:
ضمن آنکه شما نمیدانم چرا نمی خواهید متوجه این نکته مهم شوید که برای حضور و کمک و دادن فتوا در دفاع از حکومت وقت،باید شرایط زمانی و مکانی فراهم باشد و علاوه بر آن حضور یا دادن فتوا و حکم جهاد لزومی داشته باشد.

الله الله

دوست عزیز چه شرایطی مهیا نبوده،لطفا نام ببرید.

مثلا محمد بن حنفیه به دلیل پا درد در جنگ ها شرکت نمی کرد.

نام آن شرایط را بیاورید

مقداد;999082 نوشت:
حضور برخی یاران خاص آن حضرت در جنگ با دولت ساسانی می باشد.

این افراد به تعداد انگشتان یک دست نمی رسیدند و برای تبلیغ تشیع و اسلام حقیقی و جلوگیری از کشته شدن مردم بی گناه می رفتند.

ما هم می توانیم به حماس مثل حضرت علی مشورت بدهیم دست از حمایت از آل سعود بردارد و هم افرادی را برای تبلیغ بفرستیم(البته حماسی ها سنی های متعصبی هستند که یا مبلغین را می کشند یا اخراج می کنند)

ولی هیچ امامی کمک مالی،تسلیحاتی و لشکری نکردند.اگر کردند آدرس بدهید

آسانسور;999090 نوشت:
جناب کمیل بن زیاد و جناب سعید بن جبیر هستند که از عبدالرحمن نوه اشعث بن قیس رهبر منافقین لعنت الله علیه در جنگش با حجاج بن یوسف و قیامی که علیه او کرده بود حمایت کردند

آسانسور;999090 نوشت:
مرحوم شیخ ابی صلاح حلبی از علما و فقهای بزرگ شیعه است که ایشان در ضمن فتاوایشان فرموده اند که اگر کفار یا افراد محارب به سرزمینهای اسلامی حمله کنند بر تمام مسلمانان واجب است که اگر نیاز به کمک بود به آنها کمک کنند و ایشان در ادامه فتاوایشان اضافه می کنند که غیر از جهاد ابتدایی که حتما باید به رهبری عادل باشد در جهاد دفاعی با کفار یا افراد محارب دیگر فرقی نمی کند که رهبری آن با عادل یا ظالم باشد. یعنی از نظر ایشان اگر یک حاکم ظالم هم در برابر کفار و افراد محارب بایستد ما باید از او حمایت کنیم.

سلام

لطفاً اگر زحمتی نیست آدرس ها را بنویسید.با تشکر@};-

قدیما;999096 نوشت:
سلام

لطفاً اگر زحمتی نیست آدرس ها را بنویسید.با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
البته حقیر که چنین جراتی ندارم که به علمای شیعه دروغ ببندم. در مورد اول که اگر جستجوی کوچکی در مورد قیام ابن اشعث یا سرگذشت جناب کمیل یا سعید بن جبیر در اینترنت انجام بدهید می توانید پیدا بکنید اگر پیدا نکردید یا تمایلی به این کار نداشتید حقیر برایتان می گردم و آدرسهای آن را قرار می دهم.
در مورد دوم هم کتاب کافی ایشان صفحات 246 و 247
با آرزوی توفیق وسلامتی

قدیما;999106 نوشت:
سلام علیکم

به هیچ عنوان منظور من این نبود که شما به کسی دروغ بستید.باز هم اگر جسارتی شد عذر خواهی می کنم

بسم الله الرحمن الرحیم
منظور حقیر این نبود که به این بی مقدار تهمت زده باشید بلکه این بود که آنچه آورده شد قبل از اینکه بیان شود مزمزه شده بود.

قدیما;999106 نوشت:
ویکی شیعه نوشته:

در میان سپاه ابن اشعث قاریان و بزرگانی چون شعبی و سعید بن جبیر و أبوالبختری طایی و عبدالرحمن بن ابی لیلی و کمیل بن زیاد دیده می‌شدند

در پاورقی ارجاع داده به مقدسی، پیشین، ج۲، ص۹۲

http://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D...86%D8%AF%DB%8C

من در این منبع نتوانستم پیدا کنم

http://lib.eshia.ir/40018/2/92

بزرگوار این از وقایع مشهور تاریخی است و محدود به یکی دو منبع نمی شود در همانجایی که گفتید گشتید و پیدا نکردید اگر در همانجا جلد 6 صفحه 35 و نیز ج6 صفحه 38 را ببینید می توانید پیدایش کنید البته منابعی که به این موضوع اشاره کردند زیاد هستند که اگر خواستید باز به شما آدرس می دهم.

قدیما;999106 نوشت:
دوست عزیز شما متوجه منظور من نشدید مرحوم حلبی نوشته یاری مسلمین یعنی شیعه یا سنی مستضعف نه فاسق.اگر به پست های 16 و 12 مراجعه بفرمایید متوجه می شوید منظور من حمایت از فاسق است، اختلاف من با استاد صدیق این است که من می گویم حمایت از مظلوم شامل فاسق نمی شود ولی استاد مقداد می فرماید می شود. مثلاً حماس که طرفدار صدام و آل سعود است فاسق است، نه یکسری سنی و عوام مستضعف. بین سنی مستضعف و سنی غیر مستضعف و ناصبی فاسق اختلاف اساسی است.خود حضرت علی خارج از جنگ هم به این سنی های مستضعف فکری و اعتقادی کمک مالی می کردند و اگر کسی به آنها ظلم می کرد از آنها دفاع می کرد

البته حقیر که در سخن ایشان حرفی از مستضعف ندیدم کلام ایشان روی اصل تجاوز به بلاد اسلامی است حالا اصراری به آن ندارم و به خاطر روی گل شما فرض می کنیم که ایشان فقط مستضعفان را گفتند و حماس را هم بنا به گفته ی شما فاسق فرض می کنیم . حقیر که صاحبنظر نیستم اما اگر حرف ایشان را قبول کنیم که گفته اند در جهاد دفاعی به حکام جور وظلم هم باید کمک کرد. صهیونیستها به بلاد اسلامی تجاوز کرده اند و حماس به قول شما فاسق یا هر نسبت که دیگری دارد به هر حال بر مردم مستضعف خودش حاکمیت دارد و در خط مقدم جهاد با متجاوزین به ارض اسلام است پس باید طبق نظر ایشان به آنها یا مشابهشان هم کمک کرد .

قدیما;999106 نوشت:
در زمان مرحوم حلبی انواع و اقسام جنگ ها صورت گرفته ولی مرحوم حلبی در خانه نشسته بود و همین کتب را نوشته و دخالت نکرده.منظور من این نیست که به مسلمانان مستضعف روهینگیا هم کمک نکنیم.

هرکس در حد وتوان خودش کمک می کند بزرگوار. اهل قلم با قلمشان و توانگران با اموالشان و جنگاوران هم با شمشیرشان. این طوری اگر بخواهیم قضاوت کنیم امام حسین علیه السلام وقتی معاویه ملعون گردن حجر بن عدی و یارانش را زد چه کاری انجام دادند فقط در خانه شان نشستند و به معاویه نامه نگاری کردند.
پیروز و موفق باشید.

قدیما;999087 نوشت:
یت المال در زمان حکومت خود حضرت علی و امام حسن در دست خودشان بوده و همان زمان بنی امیه با رومیان اختلاف داشتند و جنگ می کردند.

جدا از اینکه امامان می توانستند از مال شخصی خود بدهند یا به شیعیانشان بنویسند کمک مالی کنید یا سلاح بدهند.

جناب قدیما!
در زمان حکومت امام علی(علیه السلام)،تقریبا تمام مدت حکومت آن حضرت به سه جنگ داخلی مهم و سرنوشت ساز سپری شد که اتفاقا یکی از طرفهای اصلی این جنگها،شخص معاویه بوده است.ضمن آنکه در آن دوران جنگ مهم و حساسی که باعث در خطر افتادن اصل و اساس اسلام شود بین امویان و رومیان گزارش نشده است.نمیدانم چرا شما نمی خواهید یا واقعا نمی توانید واقعیت های تاریخی را مد نظرتان قرار دهید.
برادر من!
در مورد اینگونه مسائل باید احساسات را کنار بگذارید و بر اساس شرایط آن دوران و اوضاع و احوال دوران مورد بحث،اظهار نظر کنید.ولی شما فقط بر اساس ذهنیت خودتان و پیشفرضهای ذهنی خودتان که روی هیچ پایه و اساس واقعی هم بنا نشده است،روی ادعای خودتان پافشاری می کنید.

قدیما;999087 نوشت:
همین الان هم در اقلیت هستیم و کلاً در اقلیت بودیم.

مثلا امام کاظم می نوشتند که شیعیان یک لشکر برای مبارزه با رومیان درست کنید یا پول بدهید، هارون الرشید ناراحت می شد و اجازه نمی داد، نه احتمالا بسیار از این کار استقبال هم می کرد.

شما اولا اثبات کنید جنگ بگونه ای بوده است که اصل و اساس اسلام در خطر بوده است؟؟!!

ثانیاً کدام شیعیان،کدام لشکر. خود امام شیعیان از طرف دستگاه حاکم در زندان بودند و شیعیان آن حضرت هم در اقلیت مطلق و تحت بدترین فشار سیاسی و اقتصادی.

مشکل اصلی این است که اطلاعات شما از اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شیعان در آن دوران در حد صفر است و به همین دلیل انتظار تشکیل لشکر و اعزام سپاه و بازکردن درهای بیت المال توسط ائمه(علیهم السلام) را دارید.

قطعا اگر کمی در مورد دوران ائمه(علیهم السلام) و فشارهایی که از طرف حکومت اموی و عباسی بر علیه ائمه و شیعیان وجود داشت،مطالعه داشتید در این ادعایتان تجدید نظر می کردید.

قدیما;999087 نوشت:
شما مشورت دادن را اثبات کردید(با اینکه می شود در همین هم تشکیک کرد) ولی کمک مالی یا تسلیحات را نه.

مشورت دادن ثابت شده است.برادر من ! وقتی امام علی(علیه السلام) از طرف حکومت و خلیفه غاصب،بخاطر نداشتن یار و یاور خانه نشین می شود و تمام منابع درآمدی آن حضرت توسط همان خلیفه غاصب غصب شده است،شما انتظار چه کمک تسلیحاتی و مالی دارید؟؟؟

ظاهراً شما همچنان روی ادعا و انتظار بی پایه و اساس و ساخته ذهنتان اصرار دارید،در حالی که هیچ اطلاعاتی از زندگانی و شرایط دوران ائمه(علیهم السلام) ندارید. توصیه می کنم بجای صرف وقت در این فضا،کمی به مطالعه پیرامون اوضاع و شرایط زمان ائمه(علیهم السلام) بپردازید و خودتان ببینید ایا واقعاً آنچه شما انتظار دارید،اصلا شدنی بود یا نه.

قدیما;999088 نوشت:
من هم از روحانیون زیادی شنیدم که می گویند این خبر سند ندارد و احتمالا سید رضی از کتب اهل سنت نقل کرده و خبر واحد هم هست.در حالی که رشید الدین فضل‌الله در همان زمان خواجه زندگی می کرده و میگه همکاری می کرده و علما شیعه هم پذیرفتن بعد یک نفر به نام سعد بن حذیفه الغامدی استاد تاریخ دانشگاه ملک سعود در ریاض در سال 2004 میلادی گفته نه همکاری نکرده، چونکه هلاکو خان احتیاج به او نداشته. آخه این شد دلیل!!!

اولاً شما لطف کنید نام دقیق و آدرس دقیق منابعی که مدعی شده اند آن مشورت دادن،سند ندارد را بفرمایید تا ما استفاده کنیم.

ثانیاً چطور شما با استناد به یک گزارش می خواهید ثابت کنید خواجه نصیر طوسی در سرنگونی خلافت عباسی نقش داشته و با مغولان همکاری کرده است،ولی مقاله ای که اتفاقاً یک غیر شیعه نوشته و با استناد به منابع متعدد عدم همکاری شیخ طوسی را ثابت کرده است،رد می کنید؟؟!! جالبتر اینکه قطعاً این استاد دانشگاه ریاض هیچ دلیل و انگیزه های برای دفاع از شیخ طوسی بعنوان یک عالم مطرح شیعه ندارد و اینکه چنین شخصی منصفانه و منطقی به بررسی تاریخ می پردازد و به نفع یک عالم شیعه مطلب می نویسد،خود بهترین دلیل بر عدم دخالت شیخ طوسی در آن ماجراست.بر خلاف رشید الدین فضل الله که کتابش را به درخواست حاکم مغولی نوشته و به او تقدیم کرده است.

قدیما;999088 نوشت:
امام خمینی:
و اما قضیه خواجه نصیر و امثال خواجه نصیر شما می دانید این را که خواجه نصیر که در این دستگاه وارد می شد نمی رفت وزارت بکند، می رفت آنها را آدم بکند نمی رفت برای اینکه در تحت نفوذ آنها باشد می خواست آنها را مهار کند تا آن اندازه ای که بتواند کارهایی که خواجه نصیر برای مذهب کرد آن کارهاست که خواجه نصیر را خواجه نصیر کرد.

کشف الاسرار امام ص 150

شما چگونه با این فرمایش حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه)،نقش داشتن شیخ طوسی در سرنگونی حکومت عباسیان را ثابت کرده اید؟؟؟!!!

موضوع قفل شده است