جمع بندی فواید ولایت فقیه

تب‌های اولیه

45 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فواید ولایت فقیه

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

بنده در چند تایپک از ولایت فقیه انتقاد کردم که چون این مقام توسط شخص معصوم مدیریت نمیشود احتمال خطا است و این خطا میتواند به نام اسلام تمام شود در نتیجه مردم از اسلام گریزان شوند .

مساله ی بعدی این بود که چون جامعه شرایط و کشش لازم برای پیاده کردن کامل اسلام را ندارد و از آنجا که احکام اسلامی به هم مرتبط هستند و روی هم تاثیر میگذراند با گرفتن بخشی از دین و رها کردن بخشی از آن به خاطر شرایط ، مشکلات جدی برای حکومت اسلامی به وجود می آید و در نتیجه موجب عدم رضایت مردم از حکومت اسلامی تحت رهبری ولایت فقیه میشود که در آخر به بدنامی اسلام منجر خواهد شد .

اما کارشناس محترم جناب مسلم فرمودند :

مسلم;996587 نوشت:
بعضی چنان در توقع از این انقلاب افراطی هستند که توقع دارند که با حاکمیت فقها اسلام 100درصد اجرا شود! چیزی که در زمان پیامبر(ص) و امیرالمومین(ع) هم اتفاق نیفتاد، و از آن طرف برخی تفریط کرده و می گویند اصلا نباید تشکیل حکومت داد! هر دو افراط و تفریط است!

آب دریا را گر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید

قطعا این انقلاب با تمام کاستی هایی که دارد بودنش بهتر از نبودنش است، دو شاهد بسیار روشن بر این مسئله دلالت می کند:

اول: آیا دینداران واقعی و مظلومین در سراسر دنیا از نبودن این حکومت ولو با این کاستی ها خوشحال میشوند یا ناراحت؟ دشمنان چطور؟ دشمنانی چون آمریکا و اسرائیل و عربستان چطور؟ این حق را روشن خواهد کرد.
دوم: هر چقدر هم که این انقلاب به خاطر کاستی هایش در ضعف ایمان مردم نقش داشته باشد باز تأثیرات مثبتش در تقویت ایمان بیشتر است، امروز به لطفتبلیغات بین الملل این انقلاب بیش از 50 میلیون نفر در سایر کشورها شیعه شده اند! ما فقط در نیجریه به برکت این انقلاب 15 میلیون شیعه داریم.

نباید یک طرفه نگاه کرد و فقط کاستی ها را دید؛ این نوع نگرش درست همان نگرشی است که دشمنان با تمام تبلیغات رسانه ای شان آمده اند که به خورد ملت ایران بدهند.

بنده میخواهم آن منافع و تاثیرات مثبت را بدانم .

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مسلم

[TD][/TD]

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

به من بیاموز;996638 نوشت:
چون این مقام توسط شخص معصوم مدیریت نمیشود احتمال خطا است و این خطا میتواند به نام اسلام تمام شود در نتیجه مردم از اسلام گریزان شوند

در این خصوص باید به دو نکته توجه بفرمایید:

نکته اول: این انتقاد اگر وارد باشد به حکومت معصومین هم وارد است، قدرت تخریبی دشمن کم نیست، وقتی توانستند علی(ع) را بی نماز جلوه داده و تا سال ها او را بر منابر لعن کنند و مردم هم پیروی کنند یعنی بالاخره ورود به عالم سیاست بهای سنگینی دارد و دشمن به این سادگی ها پا پس نخواهد گذاشت، هم تخریب می کند، هم تحریم می کند، هم مانع تراشی می کند، و... سپس این ناکامی ها را نه به مسئولین ناکارامد، بلکه به مسئولین دلسوز و کارآمد نسبت می دهد، همانطور که معاویه نه تنها کشته شدن عثمان، بلکه حتی کشته شدن عمار را هم به گردن امام علی(ع) می انداخت!

اما ائمه(ع) به این خاطر از آن رو بر نگرداندند، نگفتند ممکن است مردم این کاستی ها را به پای ما و اسلام نوشته و از اسلام رویگردان شوند؛ چون اصلا این راه منطقی نیست که عرصه را رها کرده و به دشمن بسپاریم برای اینکه مردم اشتباها کاستی ها را به پای اسلام ننویسند! باید به مردم بصیرت داد، نه اینکه حکومت را تعطیل کرد.

نکته دوم: عقل حکم می کند وقتی نمی توان برای حکومت دست به دامن معصوم شد تا درصد خطا به صفر برسد، باید دست به دامن نزدیک ترین فرد به معصوم شد که اگرچه خطا به صفر نمیرسد اما به حداقل برسد؛ ان یک اصل عقلی است که مو لای درز آن نمیرود؛ هرگز عقل نمیگوید اگر دستت به 100 نمیرسد دیگر مهم نیست و برو سراغ هر عددی که خواستی! بلکه می گوید برو سراغ 99، اگر نبود 98، اگر نبود 97، و...
عقل می گوید اگر دستت به پزشک متخصص نمیرسید برو پزشک عمومی، اگر نبود دانشجوی پزشکی...! اگرچه درصد خطا به صفر نمیرسد اما نسبت به سایر گزینه ها درصد خطا به حداقل میرسد.

به من بیاموز;996638 نوشت:
بنده میخواهم آن منافع و تاثیرات مثبت را بدانم .

بنده سعی می کنم در قالب چند محور به این کارآمدی ولی فقیه اشاره کنم:

اول: محوریت اتحاد
یکی از مهمترین آثار ولی فقیه ایجاد و حدت و اتحاد بین مردم است؛ دل های انسان ها هر چقدر هم که بیدار باشند نیازمند نخ تسبیحی هستند که آنها را گرد هم آورد؛ معضلی که بیداری ملت های عرب منطقه با آن روبروست همین فقدان یک رهبری الهی است که بتواند دل ها را به دور خودش جمع کند.
به همین خاطر اصل این انقلاب ما هم بدون وجود ولی فقیه امکان نداشت، اگرچه همه از حکومت دیکتاتوری پهلوی ناراضی بودند اما آن کسی که توانست این دل های ناراضی را به هم گره زده و به موجی علیه نظام سلطه تبدیل کند امام خمینی(ره) بود.

دوم: تبیین و حفظ سیاست های کلان انقلاب

آفت تمام انقلاب های گذشته در جهان این بوده است که بعد از مدتی سرد شده و تغییر مسیر داده اند، چون انقلاب معمولا با حرارت شکل می گیرد و اگر پشتوانه منطقی و رهبری صحیح نداشته باشد بعد از مدتی دوباره با جریان غالب و مسیر آب همراه میشود...
امروز می بینید که علنا بسیاری از مسئولین ما در عمل سکولار بوده یا دغدغه های لیبرالیسمی دارند، اگر رهبری نبود قطعا انقلاب ما هم امروز با توجیهات مختلفی چون نمی توان با جامعه جهانی در افتاد، یا بالاخره هرچه باشد آمریکا ابر قدرت دنیاست، و مانند آن دست از استکبار ستیزی خود بر میداشتند!
یعنی انقلاب ما از یک نظام پادشاهی سکولار کم کم تبدیل میشد به یک نظام جمهوری سکولار

سوم: مدیریت بحران ها
هر حکومتی بالاخره ممکن است با بحران هایی روبرو شود که تصمیم ها در آن سرنوشت ساز هستند، خصوصا آنکه دشمنان داخلی و خارجی زیادی هم داشته باشند که به دنبال بحران آفرینی هستند؛ ملت ما در طول انقلاب با بحران هایی روبرو شده است که ولی فقیه به بهترین شکل آن را مدیریت کرده است.
بحران هایی چون فتنه 88 ، ماجرای حج 66 ، و حتی ماجرای منا در همین دو سال پیش که مسئولین دولتی می گویند موضع مقتدرانه رهبری در جمع نیروهای مسلح ورق را کاملا برگرداند و عربستان را وادار به همکاری کرد.

اصلا خود مدیریت و کنترل دولت های مختلفی که برخی اهل تفریط بوده اند و برخی اهل افراط خیلی کار دشواری است که ولی فقیه به خوبی از پس آن بر آمده است و اجازه نداده این سلایق مختلف به اصل حرکت انقلاب آسیب وارد سازد.

چهارم: فرماندهی قوای مسلح
قطعا امنیت امروزمان نعمتی است که روی آن نمیشود قیمت گذاشت، و این ناشی از مدیریت درست از سوی رهبری است.
زمان پیدایش داعش و حتی زمانی که به چهل کیلومتری خاک ایران رسیده بودند بسیاری در داخل می گفتند به ما ارتباطی ندارد و این در حالی بود که خود دشمنان اعتراف کرده بودند داعش را برای ایران به وجود آوردند!
اگر با تدبیر رهبری ورود به جنگ با داعش فراتر از مرزها نبود قطعا ما امروز وضعیت دیگری داشتیم. تدابیر رهبری موجب شد ما نه تنها ایران، بلکه امنیت را به عراق و سوریه هم برگرداندیم.

همچنین پشرفت های حوزه نظامی خصوصا در عرصه پهباد و موشکی یکی دیگر از پیشرفت ها در عرصه ای است که مستقیما زیر نظر ولی فقیه اداره میشود.
من متاسفم که می بینم برخی امنیت یران را با اروپا مقایسه می کنند! در حالی که دقت ندارند کشور ما در اروپا نیست، در وسط جهنم و آتش ناشی از تعصبات قومی و تروریسم است که اینگونه امن است، این است که اهمیت اقتدار را دو چندان میسازد.

پنجم: ممانعت از دیکتاتوری مسئولین

قدرت باید هرمی بوده و به یک نقطه ختم شود، اگر این نوک هرم ولی فقیه نباشد خود به خود منجر به دیکتاتوری خواهد شد. چرا که اوصافی که برای رهبری در قانون ضرورت دارد مانند تفقه در دین، عدالت هرگز در مسولین شرط نیست.

شما می بینید که امام و رهبری گامی برای امیال خود برنداشته اند، اما برخی از این آقایان مسئول را ببینید که چه حق هایی که برای خود از سفره انقلاب مدعی نبوده اند! اگر رهبری نبود و مثلا نوک این هرم قدرت شخص دیگری بود چه ترمزی داشت؟ همانطور که خود امام خمینی(ره) می فرمایند:
«ولايت فقيه، ولايت بر امور است كه نگذارد اين امور از مجارى خودش بيرون برود...جلو ديكتاتورى را ما مى‏خواهيم بگيريم، نمى‏خواهيم ديكتاتورى باشد، مى‏خواهيم ضد ديكتاتورى باشد. ولايت فقيه، ضد ديكتاتورى است؛ نه ديكتاتورى»

شما در بین روسای جمهور ما برخی اشخاص را می بینید که اگر هر کدام از آنها مدیریت ولی فقیه را بالای سر خود نداشتند تبدیل به دیکتاتوریهایی میشدند که کسی نمی توانست آنها را کنترل کند، حالا در بالاترین سطح آن بنی صدر و در سطوح پایین تر هم اشخاص دیگر.

ششم: نقش رهبری در کاهش فساد و پی گیری امور
ما بالاخره به قوه قضاییه و مقننه و مجریه نیازمندیم، اما براستی اگر رهبری نبود آیا فساد اینها کمتر میشد یا بیشتر؟!
دغدغه هایی که گاهی در فضای عمومی بیان میشود چون حقوق های نجومی، سند 2030، فسادها و اختلاس ها، مدیریت جهادی و... که به گفته رهبری ده برابر آن را در جلسات خصوصی با لحن متغیر و گاهی تند آنها را پی گیری می کند.
من خودم در جلسه ای حضور داشتم که یکی از معاونین علمی یکی از وزرا صحبت می کرد و میگفت رهبری وقتی یک مطلب را خواستار میشوند فراموش نکرده و در هر جلسه مرتب و به شدت آن را پی گیر میشود و هی از مسئولین مربوطه میپرسد برای فلان کار چه کردید.

هفتم: نفوذ و اقتدار بین المللی
ما چه باور کنیم و چه باور نکنیم اقتدار بین المللی ایران که در سایه ولی فقیه حاصل شده قابل انکار نیست، وقتی هنری کیسینجر تحلیل گر ارشد آمریکایی می گوید ایران دارد امپراتوری خود را تأسیس می کند؛ وقتی رقیب اوباما در انتخابات می گوید ایران جزء ابرقدرت های جدید جهان در حال طلوع است، اینها دروغ می گویند؟ بالاخره پس حقائقی وجود دارد.
خب بله دشمنی که دنبال تحقیر ایران و ایرانی است این سخنان را برای ایرانیان پخش نمی کند، رسانه های خارجی و فریب خوردگان داخلی فقط آنچه مردم ایران را تحقیر کند و اعتماد به نفسشان را سلب کند و مشکلاتشان را بزرگنمایی کند در شبکه های مجازی گسترده میسازند.

امروز ایران نه تنها اقتدار نظامی در منطقه دارد بلکه چیزی فراتر از آن، دل ها را به خود جذب کرده است و این فقط وابسته به ولایت فقیه است، میلیون ها مقلد مقام معظم رهبری در منطقه که برای او جان میدهند از شرق ایران چون پاکستان و افغانستان تا غرب ایران چون لبنان و سوریه و عراق، و حتی تا نیجریه در آفریقا پیوند قلبی با ولی فقیه بسته اند.
طبق آمار رئیس مرکز علمی جامعة المصطفی تا کنون به خاطر این مرکز بیش از 50 میلیون نفر در جهان شیعه شده اند.

نکته پایانی:
آنچه گفتیم بخشی از کارآمدی ولی فقیه بود که در این چند ساعت فرصتی که داشتم عرض شد، اما نکته ای که اهمیت بسیاری دارد این است که رهبران الهی چه معصوم و چه غیر معصوم قدرتشان در گرو مقبولیت مردمی است؛ اگر حتی رهبری چون علی(ع) که تمام عالم به فدای او باد هم باشد اما مقبولیت مردمی نداشته باشد خانه نشین خواهد شد، یا مجبور خواهد شد جنگ بُرده را با حَکَمیت عوض کرده و به ابوموسی اشعری به عنوان حَکَم رضایت دهد.
اینکه امام خمینی(ره) می فرمود مردم ما از مردم صدر اسلام و زمان پیامبر(ص) بالاتر هستند برای همین است، این مردم در انقلاب و سپس جنگ تحمیلی چنان پشت ولایت فقیه ایستادند که امام(ره) توانست این حکومت را برپا سازد، امروز هم نمود و بروز توانایی ولی فقیه در پشتیبانی مردم از اوست. این مردم هستند که میتوانند ولی فقیه را تقویت کرده و از آثار آن بهره مند گردند و می توانند پشت او را خالی کنند و از آثار آن محروم شوند.

یا حق

به نظر بنده همه اینها زمانی ارزش داشت که وضعیت کاملا مطلوب بود ، وضعیت هم شاید برای شما مطلوب است بنابر این هرگز نمیتوانید درد ما را درک کنید .

وقتی صحبت از امنیت میشود ، وقتی صحبت از اتحاد میشود ، آن کسی که پروشه سوار میشود ، آن کسی که حاکم است وضعیت برایش مطلوب است ، و حفظ وضعیت مطلوب از ملزمات است .

اما آن کسی که خون دل میخورد ، آن کسی که زیر دست است وضعیت برایش مطلوب نیست ، بنابر این امنیت در چنین جایی برایش همچون حفاظت از ظلم است .

اتحاد در چنین جایی به معنای صلح و آشتی میان همه نیست ، بلکه صلح و آشتی به نفع ثروتمندان است .

سایر موارد را با همین اصل بررسی کنید .

به من بیاموز;996960 نوشت:
وضعیت هم شاید برای شما مطلوب است بنابر این هرگز نمیتوانید درد ما را درک کنید

من وضعیت شما را درک می کنم، من خودم در متن جامعه هستم، پدر وبرادرانم کار آزاد دارند، خودم هم در بین مردم بوده و با این مشکلات روبرو هستم، همین الان در تبلیغ ماه محرم به سر میبرم؛ فشار اقتصادی را کاملا حس می کنم.
اینجا فضای مجازی است و همانطور که من از وضعیت شما بی خبرم، شما هم از وضعیت بنده بی خبر هستید، و فقط خداوند است که آگاه بوده و می تواند بین وضعیت من و شما قضاوت کند، اما باور کنید عموما طلبه ها فرسنگ ها زیر خط فقر هستند، و در پایین ترین سطح زندگی می کنند.

به من بیاموز;996960 نوشت:
وقتی صحبت از امنیت میشود ، وقتی صحبت از اتحاد میشود ، آن کسی که پروشه سوار میشود ، آن کسی که حاکم است وضعیت برایش مطلوب است ، و حفظ وضعیت مطلوب از ملزمات است. اما آن کسی که خون دل میخورد ، آن کسی که زیر دست است وضعیت برایش مطلوب نیست ، بنابر این امنیت در چنین جایی برایش همچون حفاظت از ظلم است

ببینید برادر عزیزم بحث ما بر سر این نیست که آیا با وجود ولی فقیه تمام مشکلات رفع میشود یا خیر؟ بحث بر سر این است که با ولی فقیه مشکلات ما کمتر میشود یا بیشتر؟ وضعیت ما بهتر میشود یا بدتر؟!
قطعا و یقینا روشن است که وضعیت من و شما در هر مرتبه ای که باشد با نبود ولی فقیه بهتر نمیشود!
رهبری مانند ترمزی در برابر انحرافات و زیاده خواهی های مسئولین است، آن وقت شما می خواهید برای رفع این انحرافات و زیاده خواهی ها آن ترمز را بردارید! کسی به خاطر رفع نقاط ضعفش، نقاط قوتش را از بین نمی برد!

خدا میداند که برخی از این آقایان اگر ولی فقیه بالای سرشان نباشد که تشر بزند، اگر رهبری نباشد که بگوید پشت پرده دارند چه میکنند، اگر رهبری نباشد که مرتب پیگیری حقوق های نجومی را یادآوری کرده و آن را تا حصول نتیجه زنده نگه دارد، اگر ولی فقیه نباشد که بگوید دارند چه اسناد غربی را اجرا می کند، اگر رهبری نباشد که آنها را از مذاکره بر سر تسلیحاتشان باز دارد و...، خدا می داند چه بلایی بر سر مردم می آورند.

مسلم;996977 نوشت:
اینجا فضای مجازی است و همانطور که من از وضعیت شما بی خبرم، شما هم از وضعیت بنده بی خبر هستید، و فقط خداوند است که آگاه بوده و می تواند بین وضعیت من و شما قضاوت کند

درسته حرفی ندارم ، بنده فقط گفتم این احتمال وجود دارد . کلمه شاید را برای همین گذاشتم .

مسلم;996977 نوشت:
خدا میداند که برخی از این آقایان اگر ولی فقیه بالای سرشان نباشد که تشر بزند، اگر رهبری نباشد که بگوید پشت پرده دارند چه میکنند، اگر رهبری نباشد که مرتب پیگیری حقوق های نجومی را یادآوری کرده و آن را تا حصول نتیجه زنده نگه دارد، اگر ولی فقیه نباشد که بگوید دارند چه اسناد غربی را اجرا می کند، اگر رهبری نباشد که آنها را از مذاکره بر سر تسلیحاتشان باز دارد و...، خدا می داند چه بلایی بر سر مردم می آورند.

حقوق و مزایای چند صد میلیونی در حالی به مدیران پرداخت شده که به استناد به ماده ۷۶ قانون خدمات کشوری هیچ‌کس در دولت نباید بیش از ۷ برابر حداقل حقوق یک کارمند عادی (یعنی حداکثر ۵۲ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال) حقوق بگیرد.

اگر واقعا رهبری این مساله را در ابتدا منتشر کردند و به آن اعتراض کردند حرفی نیست ، ولی اگر چهار نفر دیگر این مساله را افشا کردند و آخرش وقتی رسانه ای شد رهبری به آن اعتراض کرد اینجا حرفی هست ( بنده بی اطلاع هستم )

در ضمن ، کارمند معمولی نمیدانم کیست ، بنده چند کارمند میشناسم که در حال بازنشستگی است و حدود 2 میلیون حقوق دارد ، شاید در شهر ما اینطور است به هر حال بنده نشنیدم کارمند دولت معمولی 8 میلیون در آمد داشته باشد که بخواهند ۵۲ میلیون به رئیسش بدهند .

حالا این خودش بحثی دارد و شاید در تهران حقوق ها بالاست و در تبریز کم است .

بنده یه کار کارگری پیدا کرده بودم که 500 تا 700 هزار تومان در آمد داشت برای حدود 12 ساعت کار سرپایی که البته به خاطر دور بودن کارخانه و نداشتن سرویس و خدمات اضافی نرفتم .

مسلم;996977 نوشت:

بحث بر سر این است که با ولی فقیه مشکلات ما کمتر میشود یا بیشتر؟

سلام و عرض ادب

به نظر بنده با جایگاه کنونی ولی فقیه مشکلات بیشتر می شود !

به این دلیل که مردم برای احترام به ولی فقیه ، و حفظ نظام اسلامی ، در برابر ظلم مسئولین فاسد ، سکوت می کنند !!!

وافراد بی دین و سکولار در چنین جامعه ای به راحتی می توانند با اسم دین ، حتی بدون تخصص ، به مراتب بالای حکومت برسند .

نمونه اش شخصی که بدون تخصص با کمک حکومت از مجلس شروع کرد
و مدرکش را 20 سال بعد از دکتر شدنش در رسانه ها گرفت
و کسی هم صدایش درنیامد!

به من بیاموز;996992 نوشت:
اگر واقعا رهبری این مساله را در ابتدا منتشر کردند و به آن اعتراض کردند حرفی نیست ، ولی اگر چهار نفر دیگر این مساله را افشا کردند و آخرش وقتی رسانه ای شد رهبری به آن اعتراض کرد اینجا حرفی هست ( بنده بی اطلاع هستم )

به من بیاموز;996960 نوشت:
هرگز نمیتوانید درد ما را درک کنید .

با سلام

همه مشکلات و بلایا به حاکم کشور اسلامی مربوط نمیشود!

در زمان حکومت پیامبر و امام علی هم مشکلات و جنگها، محاصره اقتصادی و... بوده!

در مورد تذکر رهبری هم که در مورد اخبار فسادها گفتند، اون تذکر برای این بود که اخبار به سمتی رفته بود که انگار کل نظام فاسد است و در جاهایی اغراق میکردند یا هی میخواستند قضیه را بزرگ کنند و...

یا مثلا مخالفان نظام علت اصلی مشکلات اقتصادی و تحریمها را حمایت نظام از جبهه مقاومت و افزایش توان نظامی میدانند!

خب مخالفان حکومت بفرمایند علت افزایش بی سابقه زلزله ها، سیلها و مرگهای ناگهانی، خشکسالی و کم آبی و نباریدن باران،آتش سوزیها و .... چیست؟؟؟!!!

یعنی زلزله و سیل و مرگهای ناگهانی در اثر حوادث و.... هم کار نظام و ولی فقیه هست؟!!!

همزمانی زلزله، سیل و مشکلات اقتصادی و... در سایر کشورها حتی آمریکا و اروپا و روسیه و فرانسه و..... هم فقط دلیلش مسئولان آن سیستم و حکومتند؟

آنطور که در احادیث معصومین نازنین آمده وقتی مشکلات گسترده و عمومی است، بیشتر تقصیر خود مردم است تا حاکم!

حتی در این زمان دعای اولیای الهی که مستجاب الدعوه هم هستند مستجاب نمیشود!

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : هر گاه خداوند بر امّتی خشم گیرد و عذاب نابود کننده بر آنان نازل نکند، این بلایا در آن امت ظاهر میشود :
گرانی قیمتها ، کوتاه شدن عمرها(مرگهای ناگهانی)، کسادی و سود نکردن بازرگانان و کاهش اموال و ثروتها، کم آبی و نباریدن باران ، تسلط اشرار (دشمنان) بر آن امّت ، بی برکتی و عدم مرغوبیت در میوه ها

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : پنج چیز است كه اگر با آنها برخورد كردید از آنها به خدا پناه برید:

هرگز در مردمى زنا پیدا نشود كه آن را آشكارا كنند جز اینكه در ایشان طاعون و دردهائی كه در گذشتگان آنها سابقه نداشته(انواع سرطان، و...) پدیدار گردد،

و از پیمانه و ترازو كم نگذارند ( یا وظیفه شان را کامل انجام ندهند) جز اینكه به قحطى و سختى مخارج زندگى(رکود و تورم) و ستم سلطان (مسئولان و مدیران کشور) گرفتار شوند،

و از دادن زكات منع نكنند جز اینكه آمدن باران آسمان بر آنها ممنوع گردد و اگر بخاطر چهار پایان نبود هیچ باران بر آنها نبارد،

و پیمان خدا و رسولش را (در عدم بندگی شیاطین) نشكنند جز اینكه خداوند دشمنانشان را بر ایشان چیره كند و برخى اموالشان را بگیرد (تحریمهای آمریکا و غارت اموال ایران)

و به غیر آنچه خداى عزوجل نازل كرده (قرآن) حكم نكنند جز اینكه خداوند كشمكش و ستیزه میان آنها قرار دهد (جنگها، دعوای جناحهای سیاسی در کشورهای اسلامی و....)

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : هرگاه پس از من زنا پدیدار شود، مرگ ناگهانى فراوان شود،
و هرگاه از پیمانه و ترازو کم شود،
خداوند آنان را به قحطى و کمى (خواربار و سایر وسایل زندگى) گرفتار مى‌‏کند،
و هرگاه از دادن زکات دریغ کنند، زمین برکات خود را از زراعت و میوه‏‌ها و معادن از آنها دریغ مى‌‏کند،
و هرگاه در احکام به ناحق حکم کنند، در ستم و دشمنى با هم گرفتار مى‏‌شوند و چون پیمان‏‌ با خدا را بشکنند خداوند دشمنانشان را بر آنان مسلّط کند، و چون قطع رحم کنند خداوند اموال (و ثروتها) را در دست اشرار قرار دهد،

و چون امر به معروف و نهى از منکر نکنند و پیروى از نیکان اهل بیت من(بنظر بنده منظور ولی فقیه و اولیای خداست) ننمایند، خداوند اشرار آنان را بر ایشان مسلّط گرداند، پس نیکان آنها دعا کنند و مستجاب نشود.

امام صادق علیه السلام: هیچ مالی در خشکی و دریا تلف نمی شود، مگر به خاطر عدم پرداخت زکات(و خمس)!!! (مثل انواع آتش سوزیهای اخیر و نابودی کالاها)

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : مالی که زکات آن پرداخت نشده، ملعون و مورد نفرین است. ای مردم! زکات اموالتان را بپردازید؛ زیرا کسی که زکات نپردازد، نماز او مورد قبول نخواهد بود و کسی که نمازش مورد قبول نباشد، دین ندارد و کسی که دین ندارد، حج و جهادی برایش نیست [و از او قبول نمی شود.]

اگر از احادیثی که در مورد آخرالزمان و قبل ظهور هست اطلاع داشتید متوجه میشدید که یه خبری قراره بشه!

علت اینکه قبل ظهور امام زمان انواع بلایا نازل میشه دلایلی دارد : یکیش اینکه مرتدان و ظالمان و شیاطین جن و انس نابود شوند و... دلیل دیگر اینست که همه مردم جهان دست از سرکشی در برابر خداوند بردارند و توبه کنند و راه صلاح پیش گیرند و بعد ظهور از فرستاده خداوند اطاعت کنند! و....

این حوادث فعلی که اتفاق میفتد شبیه علائم و اتفاقات قبل ظهور امام زمان هست نه دقیقا خود آن علائم!!! لذا خود حضرت ظهور نخواهند کردند و جهان کنونی (غیر از شیعیان) هم پذیرای ایشان نیست! اما انشاءالله به فضل الهی اتفاقات دیگری خواهد افتاد و......


ای دل غمدیده حالت بِه شود، دل بد مکن*****وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مُراد ما نرفت ************دائما یکسان نباشد حالِ دوران، غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سرِّ غیب*****باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور

حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار*********تا بُوَد وردت دعا و درس قرآن غم مخور


شروحیل;997002 نوشت:
به این دلیل که مردم برای احترام به ولی فقیه ، و حفظ نظام اسلامی ، در برابر ظلم مسئولین فاسد ، سکوت می کنند !!!

خب مردم اشتباه می کنند...!

مسلم;997104 نوشت:
خب مردم اشتباه می کنند...!

سلام و عرض ادب

مردم که همیشه اشتباه می کنند !

مساله اینجاست که فقها چرا چنین اشتباهی کردند؟

شروحیل;997338 نوشت:
مردم که همیشه اشتباه می کنند !
مساله اینجاست که فقها چرا چنین اشتباهی کردند؟

من اگرچه با اینکه مراجع در این خصوص اشتباه کرده اند موافق نیستم، اما به هر حال از آنجا که این مسئله به تاپیک مربوط نمیشود وارد آن نمیشوم، این موضوع در تاپیک دیگری همزمان دارد دنبال میشود.

شروحیل;997338 نوشت:
مساله اینجاست که فقها چرا چنین اشتباهی کردند؟

البته این احتمال هم هست که مراجع اشتباه نمیکنند بلکه تقیه میکنند و منتظر قیام قائم هستند ، شاید دلیلش هم اینه که شرایط رو بهتر از ما شناختن .

به من بیاموز;997621 نوشت:
البته این احتمال هم هست که مراجع اشتباه نمیکنند بلکه تقیه میکنند و منتظر قیام قائم هستند ، شاید دلیلش هم اینه که شرایط رو بهتر از ما شناختن .

سلام و عرض ادب

فقها در حال تقیه و منتظر ویران کننده حکومت های زر و زیور!

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63621&p=996811&viewfull=1#post996811

به نام خدا
سلام
یکی از فوایدش اینه که هنوز یه عده مسئول خائن نتونستن کشور رو کاملا تسلیم غرب کنن.

سلام

عضو شدنتون در سایت مبارک باشد گل

HAQIQAT;997822 نوشت:
نتونستن کشور رو کاملا تسلیم غرب کنن

به جاش تسلیم شرق کردند

HAQIQAT;997822 نوشت:
یه عده مسئول خائن

لقبی که به مسئولین دادید کاملاً برازندشون است

موفق و سلامت باشید

به من بیاموز;996638 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

بنده در چند تایپک از ولایت فقیه انتقاد کردم که چون این مقام توسط شخص معصوم مدیریت نمیشود احتمال خطا است و این خطا میتواند به نام اسلام تمام شود در نتیجه مردم از اسلام گریزان شوند .

مساله ی بعدی این بود که چون جامعه شرایط و کشش لازم برای پیاده کردن کامل اسلام را ندارد و از آنجا که احکام اسلامی به هم مرتبط هستند و روی هم تاثیر میگذراند با گرفتن بخشی از دین و رها کردن بخشی از آن به خاطر شرایط ، مشکلات جدی برای حکومت اسلامی به وجود می آید و در نتیجه موجب عدم رضایت مردم از حکومت اسلامی تحت رهبری ولایت فقیه میشود که در آخر به بدنامی اسلام منجر خواهد شد .

اما کارشناس محترم جناب مسلم فرمودند :

بنده میخواهم آن منافع و تاثیرات مثبت را بدانم .

سلام

ما فرض را بر این میگذاریم که ولی فقیه همان چیزی باشد که قانون تعیین کرده و اختیار داده است.

چنین ولی فقیهی یک سری وظایف قانونی دارد که تقریبا کمتر کسی میتواند ایراد قانونی بگیرد که ولی فقیه وظایف قانونی اش را انجام نداده است.
و یک سری اختیارات قانونی که بخشی مختص ایشان و بخشی عمومی است و شامل هر شهروندی میشود مثل امر به معروف و نهی از منکر.

منافعی که از وظایف قانونی ولی فقیه ناشی میشود خیلی اندک است اگرچه لازم است.
مثلا تعیین فقهای شورای نگهبان
تعیین رئیس صدا و سیما
تعیین رئیس قوه قضا
تعیین اعضای تشخیص مصلحت

میتوان گفت این منافع اندک و کم اهمیتی هستند.
البته در قوانینی که وظایف رهبری را تعیین میکند میتوان خدشه وارد کرد که کاری به آن نداریم.

یک سری منافع مربوط به اختیارات قانونی ایشان هست که یک بخش آن مدیریتی است و یک بخش عمومی است. ( عمومی = در واقع وظایف قانونی و شرعی است )

این نوع اختیارات منافع زیادی دارد ولی همگی بستگی به مدیریت و تشخیص درست رهبری دارد.
مثلا اگر تشخیص مصلحت بگوید خلق پول ضرورت اقتصادی دارد و رهبری هم زیرش را امضا بزند، تمام عواقب چنین تصمیمی متوجه ولی فقیه خواهد بود.
یعنی اختیاری که میتوانست منافع زیادی را به ارمغان بیاورد میتواند منجر به مفاسد بزرگی شود.

در مورد اختیارات عمومی، رهبری میتواند به عنوان یک فرد عادی یا صاحب نفوذ، مردم را به سمت درستی هدایت کند از حیث بیانی و عملی.
لکن ما شاهد هستیم ایشان به قدرت بیان خویش اکتفا میکنند و در کنارش از دولت و غیره حمایت میکنند.
مدیریت محافظه کارانه...
به هر حال من نمیخواهم مثال و مصداق بیاورم. شما هم زیاد وارد این مسائل نشوید ولی حرف حسابم این است که اگر من نوعی وظیفه عملی برای اصلاح قوانین دارم، رهبری هم چنین وظیفه ای دارند.
وظیفه من شهروند فقط این نیست که بگویم این چه قوانینی است که داریم؟! من وظیفه دارم اقدامات عملی بردارم ولی ما شاهد چنین عملکردی از رهبری نیستیم.

خلاصه اینکه منافع ولی فقیه در قانون با توجه به اختیارات قانونی بسیار زیاد است ولی بشرطها و شروطها
و شرطش استفاده درست از این اختیارات است که متاسفانه شاهد چنین چیزی نبودیم.

واقعا بیشترین امیدم از حیث شخصیتی ( که بگویم سالم و متقی است ) رهبری هستند ولی از حیث مدیریتی امیدی ندارم و لذا این منافع به دست نمی اید بلکه منجر به مفاسد بزرگ میگردد.

به نام خدا
سلام

قدیما;997823 نوشت:
عضو شدنتون در سایت مبارک باشد

ممنون
قدیما;997823 نوشت:
به جاش تسلیم شرق کردند

تسلیم نشدیم، الان برای نابودی غرب و ایستادن جلوی آمریکا به روسیه نیاز داریم، کار غرب و آمریکا که تموم شد به خدمت روسیه هم میرسیم.

HAQIQAT;997955 نوشت:
تسلیم نشدیم، الان برای نابودی غرب و ایستادن جلوی آمریکا به روسیه نیاز داریم، کار غرب و آمریکا که تموم شد به خدمت روسیه هم میرسیم.

سلام

روس ها و چینی ها کودک نیستند که گول همچین بازی هایی را بخورند.مختار برای از بین بردن بنی امیه با آل زبیر و اباضی ها متحد شد، ولی خود آل زبیر مختار را از بین برد.

جدا از اینکه جمهوری اسلامی در اداره همین ایران مانده،حالا غرب و شرق را می خواهد چگونه اداره کند!؟.من شیعه دوازده امامی که تا همین چند وقت پیش از طرفداران سر سخت انقلاب بودم از این وضع ناراضی شدم و الان از مخالفانم و به قول آقای خامنه ای از ریزش های انقلاب محسوب می شوم،شما کشورهای پر از انسان های بی دین و مسیحی و یهودی را چگونه می خواهید اداره کنید!؟

دوست عزیز ابتدا حساب همین مسئولین خائنی که فرمودید را برسید مسئله غرب و شرق بماند بعد از حل این موضوع،جمهوری اسلامی در طول این 40 سال ثابت کرده توان حل این مسائل را با هم ندارد.

موفق و شاد باشید

به نام خدا
سلام

قدیما;997972 نوشت:
سلام

روس ها و چینی ها کودک نیستند که گول همچین بازی هایی را بخورند.مختار برای از بین بردن بنی امیه با آل زبیر و اباضی ها متحد شد، ولی خود آل زبیر مختار را از بین برد.

جدا از اینکه جمهوری اسلامی در اداره همین ایران مانده،حالا غرب و شرق را می خواهد چگونه اداره کند!؟.من شیعه دوازده امامی که تا همین چند وقت پیش از طرفداران سر سخت انقلاب بودم از این وضع ناراضی شدم و الان از مخالفانم و به قول آقای خامنه ای از ریزش های انقلاب محسوب می شوم،شما کشورهای پر از انسان های بی دین و مسیحی و یهودی را چگونه می خواهید اداره کنید!؟

دوست عزیز ابتدا حساب همین مسئولین خائنی که فرمودید را برسید مسئله غرب و شرق بماند بعد از حل این موضوع،جمهوری اسلامی در طول این 40 سال ثابت کرده توان حل این مسائل را با هم ندارد.

موفق و شاد باشید


خیالتون راحت ایران مختار نیست و روسیه هم ال زبیر نیست که بتونه قد علم کنه، اینکه ایران چند سالی بخاطر یه مشت مسئول دزد و وطن فروش به مشکل خورد مقطعی است، با گذر از این مقطع هم ایران درست میشه هم غرب و آمریکا شاخشون شکسته میشه و هم اسرائیل از بین میره و هم روسیه و چین رو سرجاشون میشونیم، بالاخره وقتی داری با یه دشمن میجنگی باید یه نفر رو کنارت بیاری که راحت تر کارو انجام بدی و وقتی که کار تموم شد با متحد خودت رقابت کنی یا حتی اگه نیاز شد بجنگی، خاصیت سیاست همینه.
درضمن اینجوری هم که میگید نیست رشد ایران باتوجه به تمام تحریمها که از اول انقلاب وجود داشت خیلی خوب و در بعضی زمینه ها بی نظیر بود، آلمان یه شبه آلمان نشد از زمان رنسانس شروع شد، برید ببینید چند صد سال طول کشید، ده سال دیگه کشوری یارای مقابله با ایران رو نداره، تضمینی عرض میکنم.

قدیما;997972 نوشت:
سلام

تا همین چند وقت پیش از طرفداران سر سخت انقلاب بودم از این وضع ناراضی شدم و الان از مخالفانم

موفق و شاد باشید

فکر کردی امتحانات غیبت خصوصا سالهای قبل ظهور آسونه؟!!!

قلبهایی از شدت غصه آب شدند و میشوند اما دست از این انقلاب برنداشتند و برنمیدارند!

یحبّونه;998034 نوشت:
فکر کردی امتحانات غیبت خصوصا سالهای قبل ظهور آسونه؟!!!

سلام علیکم

یک زمانی در اتوبوس با یک پیرمرد ضد انقلاب بحث می کردم، آن پیرمرد به من گفت شاید خودت هم روزی به حرف های من برسی،من هم تو دلم گفتم خدا نکند یک روز من مثل تو شوم، ولی الان هستم. تفکر انسان ها در طول عمرشان عوض می شود.

منی که تا همین چند سال پیش عاشق کتاب های در محضر لاهوتیان و عطش و شخصیت سید علی قاضی بودم و از سید ابوالحسن اصفهانی مرجع عام آن زمان نارحت بودم که چرا این عارف کامل را خانه نشین کرد و اجازه نمی داد از خانه بیرون بیاید. و مخالفین عرفان را خشک مغز و بی سواد می دانستم، حالا به فاصله چند سال عاشق سید ابوالحسن اصفهانی هستم و مخالف عرفان و سید علی قاضی و متکلمین در نظرم نه تنها خشک مغز بلکه علامه و باهوش هستند.

یک زمان اگر می گفتند یک شخصی مسیحی است برای من قابل قبول تر بود تا می گفتند یک شخصی ضد انقلاب یا اصلاح طلب است و تکه کلامم به مخالفین انقلاب بی بصیرت و غرب گرا بود ولی الان آن تفکرات را ندارم.

انقلابیون به جای اینکه این ریزش های انقلاب را متهم به مردود شدن در امتحان زمان غیبت یا مثل خودم بی بصیرتی کنند،بهتر است علت این ریزش ها را پیگیری کنند و مشکلات را حل کنند تا افراد کمتری از انقلابی بودن دست بکشند.

موفق و سربلند باشید

یکی از دوستان عزیز در پست خصوصی درباره اینکه چرا من مخالف آقای قاضی شدم و در این پست حرف ایشان را زدم پرسیدن،لازم دانستم اینجا هم توضیح دادم تا رفع شبهه شود.

جواب من به این دوست عزیز و گرامی این بود:

دوست عزیز اجداد من صوفیان و دراویش هندی بودند و عکس با کشکول هم دارند و هنوز هم فامیلیم درویش قدیما است و من هم همان راه را رفتم، ولی زمانی که من به بطلان عرفان و تصوف پی بردم راه من و سید علی قاضی جدا شد.البته ایشان را هنوز به عنوان یک محب اهل بیت(ع) دوست دارم.

سید ابوالحسن اصفهانی که مرجع عام زمان خود بودند و داستان نیابت سید ابوالحسن از طرف امام زمان(ع) داستان مشهوری هم هست، ایشان سید علی قاضی را به دلیل ترویج تفکرات صوفیان در خانه حبس کردند و اجازه نماز جماعت نمی دادند و مسقطی شاگرد اقای قاضی را از نجف اخراج کردند و شهریه طلاب طرفدار او را قطع کردند و مرتبطان با سید ابوالحسن برق مسجدی که او درس می داد را قطع کردند تا او نتواند تفکرات صوفیان را ترویج کند،البته ایشان تا پایان عمر تفکرات صوفیان را ترویج دادید ولی اگر کسی از غیر صوفیان و عرفا وارد مجلس ایشان می شد تقیه می کردند و موضوع بحث را عوض می کردند و دیگر در ان جلسه درباره تفکر صوفیان سخن نمی گفت.

ذکر من درآوردی یا طیهار و یا طیهور سید علی قاضی هنوز هم در کلاس های عرفان و تصوف توصیه می شود و جملات "مرد باید فقیه و صوفی باشد" و "ابن عربی از کاملین است" و "ابن عربی فتوحات مکیه را بر پشت بام مکه گذاشت و باد و باران یک کلمه از آن را از بین نبرد" از جملات معرف ایشان است.

خباء;997824 نوشت:
یک سری منافع مربوط به اختیارات قانونی ایشان هست که یک بخش آن مدیریتی است و یک بخش عمومی است. ( عمومی = در واقع وظایف قانونی و شرعی است )

این نوع اختیارات منافع زیادی دارد ولی همگی بستگی به مدیریت و تشخیص درست رهبری دارد.
مثلا اگر تشخیص مصلحت بگوید خلق پول ضرورت اقتصادی دارد و رهبری هم زیرش را امضا بزند، تمام عواقب چنین تصمیمی متوجه ولی فقیه خواهد بود.
یعنی اختیاری که میتوانست منافع زیادی را به ارمغان بیاورد میتواند منجر به مفاسد بزرگی شود.

در مورد اختیارات عمومی، رهبری میتواند به عنوان یک فرد عادی یا صاحب نفوذ، مردم را به سمت درستی هدایت کند از حیث بیانی و عملی.
لکن ما شاهد هستیم ایشان به قدرت بیان خویش اکتفا میکنند و در کنارش از دولت و غیره حمایت میکنند.
مدیریت محافظه کارانه...
به هر حال من نمیخواهم مثال و مصداق بیاورم. شما هم زیاد وارد این مسائل نشوید ولی حرف حسابم این است که اگر من نوعی وظیفه عملی برای اصلاح قوانین دارم، رهبری هم چنین وظیفه ای دارند.
وظیفه من شهروند فقط این نیست که بگویم این چه قوانینی است که داریم؟! من وظیفه دارم اقدامات عملی بردارم ولی ما شاهد چنین عملکردی از رهبری نیستیم.

خلاصه اینکه منافع ولی فقیه در قانون با توجه به اختیارات قانونی بسیار زیاد است ولی بشرطها و شروطها
و شرطش استفاده درست از این اختیارات است که متاسفانه شاهد چنین چیزی نبودیم.

من خیلی متوجه منظورتان نشدم؛ اما در هر صورت حمایت از دولت با انتقاد قابل جمع است...
رهبری وظیفه دارد از منتخب ردم حمایت کند، اما این بدین معنا نیست که به دولت انتقادی ندارد؛ سخنان ایشان پر است از انتقادات ریزو درشت؛ چه در محافل خصوصی و چه در محافل عمومی

علاوه بر اینکه عمده مشکل جامعه ما در قوانین نیست تا رهبری آنها را تغییر دهد، عمده مشکل در ناتوانایی های مدیریتی و اجراست؛ خب وقتی مثلا من به عنوان وزیر یا استاندار و ... ترجیح می دهم مسئولینی از حزب و جناح موافقم را بر ای پست های ریز و درشت انتخاب کنم ولو آنکه ضعیف تر باشند طبیعتا این نقص مدیریتی در عرصه های مختلف بروز می کند، رهبری که نمی تواند در انتخاب تک تک این مسئولین دخالت کند! مردم می گویند پس فلسفه انتخاب ما چه میشود!

خباء;997824 نوشت:
بیشترین امیدم از حیث شخصیتی ( که بگویم سالم و متقی است ) رهبری هستند

خوشحالم که چنین نظری دارید

قدیما;998039 نوشت:
تفکر انسان ها در طول عمرشان عوض می شود.

بله این امکان دارد، در اینکه انسان در طول عمرش دارای تفکرات متفاوت و گاهی متضاد میشود تردیدی نیست، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که تفکرات انسان از باطل به صحیح تبدیل شود، بلکه تاریخ پر است از تفکرات صحیحی که تفکرات باطل به جای آنها نشسته است.

مسلم;998283 نوشت:
من خیلی متوجه منظورتان نشدم؛ اما در هر صورت حمایت از دولت با انتقاد قابل جمع است...
رهبری وظیفه دارد از منتخب ردم حمایت کند، اما این بدین معنا نیست که به دولت انتقادی ندارد؛ سخنان ایشان پر است از انتقادات ریزو درشت؛ چه در محافل خصوصی و چه در محافل عمومی

علاوه بر اینکه عمده مشکل جامعه ما در قوانین نیست تا رهبری آنها را تغییر دهد، عمده مشکل در ناتوانایی های مدیریتی و اجراست؛ خب وقتی مثلا من به عنوان وزیر یا استاندار و ... ترجیح می دهم مسئولینی از حزب و جناح موافقم را بر ای پست های ریز و درشت انتخاب کنم ولو آنکه ضعیف تر باشند طبیعتا این نقص مدیریتی در عرصه های مختلف بروز می کند، رهبری که نمی تواند در انتخاب تک تک این مسئولین دخالت کند! مردم می گویند پس فلسفه انتخاب ما چه میشود!


خوشحالم که چنین نظری دارید

اینطور بهتون بگم
مدیریت درست رهبری میتونست جلوی مفاسد بزرگ رو بگیره.
عمده مشکل ما هم قوانین هست و هم مدیریت.
واقعا ورود کردن به مصادیق زیاد جالب نیست خصوصا رهبری.
هنوز ظرفیت قانونی و فرهنگی چنین انتقاداتی رو نداریم. تعصبات هم رویش.
شما اگه واقعا میخواهید صداقت خود را نشان دهید بیایید یک سایت بزنید از طرف رهبری که بیایند انتقاداتشان را به مدیریت رهبری بنویسند و حمایت قانونی کنید.
اگر بگویید قانونی نیست یا مصلحت نیست پس دیگر دم از انتقاد و آزادی بیان نزنید... بهتر است این تاپیک ها را جمع کنید

مسلم;998284 نوشت:
بله این امکان دارد، در اینکه انسان در طول عمرش دارای تفکرات متفاوت و گاهی متضاد میشود تردیدی نیست، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که تفکرات انسان از باطل به صحیح تبدیل شود، بلکه تاریخ پر است از تفکرات صحیحی که تفکرات باطل به جای آنها نشسته است.

سلام علیکم و عرض ادب

دوست عزیز منظور من از تغییر تفکر، تغییر تفکری مثل بلعم باعورا یا حر ریاحی نبود.

اگر روزی همین آرمان های انقلاب به درستی اجرا شود من باز از هر انقلابی انقلابی ترم،من نه دشمن دائمی دارم نه دوست دائمی. رهبری می فرمایند میزان حال فعلی افراد است، کاملاً حرف درستی است،همانطور که میزان حال فعلی نظام است و نظام برای من شامل همه مسئولین از رهبری و اصولگرا گرفته تا اصلاح طلب و مستقل است.

عملکرد و رفتار مسئولین و افراد تفکرات مردم را نسبت به آنها شکل می دهد.وقتی مسئولی که می گویند 1200 میلیارد پول دارد به جای اینکه به مشکل یک نانوا مریض که پول درمان ندارد رسیدگی کند می گوید برو خودت بمال،من چه چیز این را تایید کنم، یک مورد 2 مورد هم نیست که بگوییم خب این مشکلات کم است و قابل گذشت.وقتی مسئولی چندین هکتار زمین در ورامین دارد و وقتی می گویی از کجا آوردی،میگیرنت می اندازنت زندان و رئیس جمهور آن در خانه چند میلیاردی زندگی می کند در حالی که مردم عادی در خانه های 50 متری مسکن مهر زندگی می کنند،وضع رفاه مردم هم که مشخصه. چرا من باید انقلاب را با این وضع تایید کنم!؟

مثلاً شما ارزش قائل می شوید و وقت می گذارید پست های من را جواب می دهید ولی استاد کافی حذف می کند شاید ایشان برای خودش دلیل داشته باشد ولی باز هم عملکردها و به طبع ان دیدگاه من متفاوت است،پس با اینکه من هر دو شما را دوست دارم ولی به خاطر عملکرد شما احترام بیشتری برای این سایت و مسئولینش قائل هستم.عملکرد شما و مسئولین شخصیت شما را در نزد من شکل می دهد.

موفق و سلامت باشید

خباء;998294 نوشت:
اینطور بهتون بگم
مدیریت درست رهبری میتونست جلوی مفاسد بزرگ رو بگیره.
عمده مشکل ما هم قوانین هست و هم مدیریت.
واقعا ورود کردن به مصادیق زیاد جالب نیست خصوصا رهبری.
هنوز ظرفیت قانونی و فرهنگی چنین انتقاداتی رو نداریم. تعصبات هم رویش.
شما اگه واقعا میخواهید صداقت خود را نشان دهید بیایید یک سایت بزنید از طرف رهبری که بیایند انتقاداتشان را به مدیریت رهبری بنویسند و حمایت قانونی کنید.

من متوجه منظورتون نمیشوم، شفاف تر صحبت کنید، خیلی کلی صحبت می کنید
شفاف و جزئی بگویید رهبری باید چکار بکند.

قدیما;998295 نوشت:
اگر روزی همین آرمان های انقلاب به درستی اجرا شود من باز از هر انقلابی انقلابی ترم،من نه دشمن دائمی دارم نه دوست دائمی. رهبری می فرمایند میزان حال فعلی افراد است، کاملاً حرف درستی است،همانطور که میزان حال فعلی نظام است و نظام برای من شامل همه مسئولین از رهبری و اصولگرا گرفته تا اصلاح طلب و مستقل است.

ببینید یک وقت ما می خواهیم نسبت به شخص ابراز نظر کنیم، و یک وقت ناظر به یک انقلاب
در مورد اشخاص خب راحت می توان آنها را قضاوت کرد و آنها را انقلابی دانست یا غیر انقلابی! اما نظامی که اصل و اساسش حق بوده و مسئولینش مرکب از حق و باطل هستند را نمی توان به خاطر برخی مسئولینش کنار گذاشت و نسبت به آن بی تفاوت بود! ساختار جمهوری به گونه ای است که مسئولینش می آیند و می روند، اینها نه نظام هستند و نه انقلاب! اینها مانند آب در رودخانه هستند نه اصل رودخانه

من هم که اینجا از نظام و انقلاب دفاع می کنم به برخی از این آقایان مسئول بسیار تندتر از شما منتقدم، اما این موجب نمیشود اصل نظام و انقلاب را که خون هزاران جوان و پیر و زن و کودک به پای آن ریخته شده را رها کرده و به آن پشت کنم.

بنابراین همانطور که شما هم فرموده اید عملکرد مسئولین باید نوع تفکر ما را به خودشان شکل دهد، نه به نظامی که قنون اساسی اش مبتنی بر اسلام است:

قدیما;998295 نوشت:
عملکرد و رفتار مسئولین و افراد تفکرات مردم را نسبت به آنها شکل می دهد.

قدیما;998295 نوشت:
وقتی مسئولی که می گویند 1200 میلیارد پول دارد به جای اینکه به مشکل یک نانوا مریض که پول درمان ندارد رسیدگی کند می گوید برو خودت بمال،من چه چیز این را تایید کنم

این مسئول در حقیقت هویت خودش را افشا می کند، هرگز نماینده اسلام و انقلاب و نظام نیست! منتخب یک عده از مردم است و به قول خود ایشان مردم هم رأی داده اند و باید تحمل کنند! اما ما باید قدرت تفکیک داشته باشیم.

قدیما;998295 نوشت:
عملکرد و رفتار مسئولین و افراد تفکرات مردم را نسبت به آنها شکل می دهد.

نقش مردم هم نباید فراموش بشه

بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم نجف آباد سال 94:
برادران عزیز، خواهران عزیز، فرزندان عزیز من، جوانان! هرچه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کرده‌اید. انتخاب خوب شما به خود شما برمیگردد؛ اگر انتخاب با غفلت انجام بدهید که انتخاب بدی از آب دربیاید و از کار دربیاید، بدی‌اش به شما برمیگردد؛ خاصیّت کار این است. با اختیار و با اراده دارید یک اقدامی را انجام میدهید، سعی کنید کار را درست انجام بدهید.

مسلم;998376 نوشت:
من متوجه منظورتون نمیشوم، شفاف تر صحبت کنید، خیلی کلی صحبت می کنید
شفاف و جزئی بگویید رهبری باید چکار بکند.

چرا خود را به نشنیدن میزنید
یعنی شما این جمله را نمیفهمید :
اگر مدیریت درست رهبری بود جلوی مفاسد بزرگ گرفته میشد

باور کنید یک کلاس پنجمی این حرف را میفهمد.

یعنی شما این جمله را نمیفهمید :
مشکلات عمده ما هم در قوانین است و هم در مدیریت

یعنی شما این جمله را نمیفهمید :
انتقاد و آزادی بیان درباره رهبری و مدیران نیاز به پشتوانه قانونی و دوری از تعصب و صداقت دارد و شما نه پشتوانه قانونی دارید و نه صداقت.

اگر واقعا اینها را متوجه نمیشوید استعفا بدهید.
هر چیزی نشانه ای دارد و ما نشانه ی صداقت برای انتقاد در جزئیات نمی بینیم.

مسلم;998378 نوشت:
ساختار جمهوری به گونه ای است که مسئولینش می آیند و می روند

سلام

بعضی از مسئولین هم می آیند و اصلا نمی روند،فقط پست آنها عوض می شود

مسلم;998378 نوشت:
اصل نظام

دوست عزیز اصل نظام آن طور که من فهمیدم در سخن انقلابیون یعنی رهبری و قانون اساسی،ولی در نظر من اصل نظام مثل یک انسان است

قانون اساسی=روح

رهبری=مغز

رئیس جمهور=قلب

قوه قضاییه=چشم و دست

مجلس=پاها

امثال کرباسچی=مایع مثانه که باید دفع شود.


مثلاً قلب یک نفر درست کار نکند،هر چقدر هم مغز و روح خوب کار کنند،باز هم آن شخص زمین گیر می شود.

مسلم;998378 نوشت:
من هم که اینجا از نظام و انقلاب دفاع می کنم به برخی از این آقایان مسئول بسیار تندتر از شما منتقدم

دوست گرامی این انتقاد ها و اعتراض ها چه دردی را دوا کرده؟

الان من برم جلو شورای نگهبان بگویم چرا روحانی را تایید صلاحیت کردید.

مثل همیشه می گویند "مصلحت" بوده

زیاد هم حرف بزنی می گیرنت.

در هر صورت از اینکه بر خلاف مسئولین پاسخ گو بودید و بر خلاف یک استاد دیگر حذف نکردید،بسیار بسیار تشکر.@};-

دوستون دارم.فعلاً تا پستی دیگر در پناه حق.یا علی

مدیر اجرایی_فرهنگی;998383 نوشت:
با اختیار و با اراده دارید یک اقدامی را انجام میدهید

سلام

موضوع این است که اراده شورای نگهبان قبل از اراده ما است و این شورا کاندیدا هایی را تایید صلاحیت می کند که فرق آنها با هم در حد فرق نیمرو با املت و اشکنه است.منوی انتخابی مردم محدود است.

موفق و سلامت باشید

قدیما;998399 نوشت:
دوست عزیز اصل نظام آن طور که من فهمیدم در سخن انقلابیون یعنی رهبری و قانون اساسی،ولی در نظر من اصل نظام مثل یک انسان است
قانون اساسی=روح
رهبری=مغز
رئیس جمهور=قلب
قوه قضاییه=چشم و دست
مجلس=پاها
مثلاً قلب یک نفر درست کار نکند،هر چقدر هم مغز و روح خوب کار کنند،باز هم آن شخص زمین گیر می شود.


این تشبیه ها تا حدی ذوقی هستند و نمی توانند پایه یک بحث علمی قرار بگیرند؛ اما در مقام تحلیل اصل نظام، قانون اساسی، و ولایت فقیه امری است که ما باید به آن پایبند بمانیم؛ اما مدیریت اجرایی، و قانونگذاری کشور هر چهار سال تغییر می کند و طبیعتا این تغییر فراز و نشیب های مثبت یا منفی را به دنبال خواهد داشت.

قدیما;998399 نوشت:
الان من برم جلو شورای نگهبان بگویم چرا روحانی را تایید صلاحیت کردید.
مثل همیشه می گویند "مصلحت" بوده

هر کشوری، و هر قانون اساسی، و تمام کشورهایی که در آنها دموکراسی پابرجاست بالاخره تمام مردم را راضی نمی کنند، لذا مهم است که همه در برابر قانون تمکین کنند، هرگز امکان ندارد با تأیید صلاحیت یک نفر همه مردم راضی شوند، و یا رد صلاحیت یک نفر مورد تأیید تمام مردم باشد؛ همیشه یک عده خواهند گفت شورای نگهبان اشتباه کرد. بنابراین اگرچه ممکن است واقعا شورای نگهبان اشتباه کرده باشد، اما چاره ای نیست که مردم نسبت به قانون اساسی تمکین کنند تا هرج و مرج پیش نیاید.
همانطور که بسیاری از مردم آمریکا هم از مطرح شدن ترامپ و انتخاب او به عنوان رئیس جمهور معترض هستند، این مختص ایران نیست.

قدیما;998399 نوشت:
در هر صورت از اینکه بر خلاف مسئولین پاسخ گو بودید و بر خلاف یک استاد دیگر حذف نکردید،بسیار بسیار تشکر.
دوستون دارم.فعلاً تا پستی دیگر در پناه حق.یا علی

خواهش می کنم، نیازی به تشکر نیست، انجام وظیفه است
برای اینکه بحث از موضوع تاپیک فاصله پیدا نکند بنده هم به همین مقدار اکتفا کرده و از شما هم برای مشارکت در بحث صمیمانه تشکر می کنم
خدا پشت و پناهتان
@};-
یا حق

مسلم;998412 نوشت:

اما مدیریت اجرایی، و قانونگذاری کشور هر چهار سال تغییر می کند
و طبیعتا این تغییر فراز و نشیب های مثبت یا منفی را به دنبال خواهد داشت.

یا حق

سلام و عرض ادب

مشکل اصلی همین جاست

اجبار والزام به تحمل یک شخص برای 4 سال

و یا برکناری یک شخص متعهد بعد از 4 سال !

(البته در ایران به صورت نامحسوس 8 سال!)

به این دلیل که مشکلات کشور ، باید به پای شخصی غیر از شخص اول مملکت نوشته شود!

مبادا مردم فکر کنند که چنین نظامی از پایه اشتباه است!

وظیفه فقیه تبلیغ دین و ساخت فرهنگ جامعه است

وقتی به امور دیگر بپردازد

وظیفه اصلی خودش را فراموش خواهد کرد!

و دین را بازیچه سیاستمداران قرار خواهد داد !

با سلام و احترام

شروحیل;998560 نوشت:
مشکل اصلی همین جاست
اجبار والزام به تحمل یک شخص برای 4 سال
و یا برکناری یک شخص متعهد بعد از 4 سال !
(البته در ایران به صورت نامحسوس 8 سال!)


اگر منظورتون پست مجلس و ریاست جمهوری است خب مصلحت مهم تری اقتضاء می کند که انتخاب اینها دوره ای و به دست مردم باشد
اما به طور کلی انتخاب یک مسئول برای یک دوره 4 یا 5 ساله برای این است که توان برنامه ریزی داشته باشد، طبیعتا اینگونه نیست که وقتی مسئولی جایگزین مسئول دیگری می شود اولی بدتر است یا دومی بهتر است، خب برای یک پست ممکن است انسان های متعددی وجود داشته باشند که هر کدام ایده های جدیدی دارند، و برای ممانعت از مدیریت راکد می توان آنها را دوره ای تغییر داد، و البته در هنگام انتخاب هم باید به آنها مهلت داد.
پس تغییر دوره ای مسئولین به این معنا نیست که حما مسئول بهتر و بدتری میرود و بهتر و بدتری می آید، می تواند یک مسئول تازه نفس با تفکرات جدید و متناسب روز باشد که جایگزین مسئولی می شود که او هم در زمان خودش خوب و مناسب بوده است.

مسلم;998587 نوشت:
با سلام و احترام


اگر منظورتون پست مجلس و ریاست جمهوری است خب مصلحت مهم تری اقتضاء می کند که انتخاب اینها دوره ای و به دست مردم باشد.

سلام و عرض ادب

مثلا چه مصلحتی؟

چرا یک مدیر کارآمد و خلاق نباید بتواند زمان بیشتری صرف پیشرفت کند
و چرا یک مدیر نالایق باید اجازه داشته باشد تا مدتی طولانی به تخریب مجموعه تحت مدیریت خود ادامه دهد

تجربه حداقل به مردم ایران ثابت کرده ، این روند ، جز همان انداختن تقصیر ها به گردن قبلی ها
و شانه خالی کردن از زیر مسئولیت برای مدیران دائمی ، حاصل دیگری نداشته

اگر به رای مردم است

باید عملکرد مدیرانی همچون شخص رهبری نیز به رای مردم گذاشته شود ،
تا مردم بگویند که عملکرد ایشان در طی این 32 سال چگونه بوده است...

چرا هر جا حرف از تقصیرات و اشتباهات باشد ، تقصیرات گردن مردم است

و هر جا حرف از پیشرفت باشد ، به واسطه شخص رهبری است؟

چرا این که مردم رای می دهند به پای حمایت از نظام نوشته می شود
اما این که شخص ناشایستی انتخاب می شود تقصیر مردم است؟

مگر این انتخابات را همین نظام توسط مجموعه تحت مدیریت رهبری اجرا نکرده؟

چرا شخصی ناشایست ، اجازه نامزد شدن را داشته است؟

مگر همین شخص ناشایست ، به وسیله رهبر به این مقامات نرسیده است؟

چرا تقصیرات رهبر را به پای مردم می نویسند؟

در پناه حق تعالی

با سلام و احترام

شروحیل;998592 نوشت:
مثلا چه مصلحتی؟
چرا یک مدیر کارآمد و خلاق نباید بتواند زمان بیشتری صرف پیشرفت کند
و چرا یک مدیر نالایق باید اجازه داشته باشد تا مدتی طولانی به تخریب مجموعه تحت مدیریت خود ادامه دهد

برادر من این را شما قبول دارید، اما برخی می گویند آقای «الف» بهتر است، بعضی می گویند آقای «ب» بهتر است و...! مدیری که شما نالایق می بینید بسیاری از مردم لایق می دانند و مدیری که لایق می بینید را بسیاری از مردم نالایق می دانند! با درست و غلط بودنش کاری ندارم اما بالاخره اختلاف نظر است، خب رهبری باید چه کند؟ باید بگوید شما اشتباه می کنید و من درست می گویم؟ به نظرتان مردم این را از رهبری می پذیرند؟

الان سر مذاکرات هسته ای خب ظاهرا اکثریت موافق بودند اما رهبری آن را بی ثمر می دانستند، برای اینکه مردم هم متوجه شوند باید اجازه میدادند مردم و منتخب مردم خودشان تجربه کنند، در غیر این صورت می گفتند رهبری مانع برداشته شدن تحریم هاست! اما امروز به خاطر تجربه ای که برجام به ما داد همه حق را به رهبری دادند.
در بقیه ماجراها هم همین است، بالاخره اگر در جایی سلیقه مردم بر خلاف نظر رهبری است برای رشد آنها چاره ای نیست تا انتخاب کنند و بعد ثمره انتخابشان را ببینند ورشد کنند، وگرنه اگر رهبری بخواهد نظر خودش را دیکته کند حتی اگر حق با او باشد انقلاب و جمهوری اسلامی دوامی نخواهد آورد.

شروحیل;998592 نوشت:
اگر به رای مردم است
باید عملکرد مدیرانی همچون شخص رهبری نیز به رای مردم گذاشته شود ،
تا مردم بگویند که عملکرد ایشان در طی این 32 سال چگونه بوده است...

رهبری که اولا (جز فرماندهی نیروهای مسلح) مدیر اجرایی نیست، مدیر نظارتی است؛ ثانیا لحظه به لحظه و ثانیه به ثانیه زیر نظر غیر مستقیم مردم است؛ طبیعتا همانطور که مردم مستقیما نمی توانند روی رفتار یک پزشک به لحاظ تخصصی بودن امر نظارت کنند، رهبری هم به لحاظ تخصصی بودن مسئله هم در انتخاب، و هم در نظارت توسط متخصصینی که از سوی مردم انتخاب شده اند این امر صورت می گیرد.

مسلم;998593 نوشت:
و من درست می گویم؟ به نظرتان مردم این را از رهبری می پذیرند؟

الان سر مذاکرات هسته ای خب ظاهرا اکثریت موافق بودند اما رهبری آن را بی ثمر می دانستند، برای اینکه مردم هم متوجه شوند باید اجازه میدادند مردم و منتخب مردم خودشان تجربه کنند، در غیر این صورت می گفتند رهبری مانع برداشته شدن تحریم هاست!


سلام و عرض ادب

الان همین سخن نقل زبان هاست

رهبری مانع برداشته شدن تحریم ها شده است!

حتی بنده بسیاری از مذهبیون را نیز می بینم ، که تغییر عقیده داده اند و همین سخن را نقل می کنند!

رهبر مملکت باید مقتدر باشد

اگر شخص و گروهی بخواهند در کشور حرف خودشان را بر کرسی بنشانند

باید صلاح مملکت را دنبال کند و جلوی ایشان بایستد

حتی اگر به قیمت جانش تمام شود

وظیفه رهبر پیشبرد مملکت به سوی پیشرفت و ترقی است

ایستادن جلوی دیکتاتوری گروهی فرصت طلب است

نه تادیب مردم!!!!

مگر رهبر و سکان دار جامعه ، معلم تربیتی است؟

چرا باید به خودش اجازه دهد

برای تادیب عده ای که اصلاح ناپذیرند

مردم مومن را در تنگنا و فشار قرار دهد؟

در ضمن

اگر آمریکا ظلم می کند
روسیه ( اولین انتقال دهنده سفارت به بیت المقدس قبل از آمریکا!) و چین (اویغور) هم ظلم می کنند

اگر مصلحت سکوت است

چرا در برابر آمریکا ، مانند روسیه و چین سکوت نمی کند؟

شروحیل;998652 نوشت:
رهبر مملکت باید مقتدر باشد

شروحیل;998652 نوشت:
اگر مصلحت سکوت است
چرا در برابر آمریکا ، مانند روسیه و چین سکوت نمی کند؟

اولا قبلا هم چندین مرتبه عرض کرده ام که اقتدار هر رهبری در گرو همراهی مردم است، وگرنه علی(ع) هم که باشی باید حکمیت ابوموسی اشعری را بپذیری!
ثانیا مصلحت سکوت نیست، همه چیز در گرو اهم و مهم است؛ هر کجا رهبری تشخیص بدهد دو مسئله با یکدیگر تعارض دارند باید جانب مسئله مهمتر را بگیرد. الان روی کار آمدن مسئولی که مورد قبول مردم است اما کشور را دچار یک اشکالات مقطعی می کند طبیعتا بهتر از آن است که مردم احساس کنند در اداره کشور نقشی ندارند، این دومی خطرش برای اصل انقلاب بیشتر است.

تفصیل ماجرا دیگر مجال خودش را می طلبد، من فقط قاعده را عرض کردم
یا حق

مسلم;998694 نوشت:
اولا قبلا هم چندین مرتبه عرض کرده ام که اقتدار هر رهبری در گرو همراهی مردم است،

سلام و عرض ادب

مگر خود رهبر عرض نکردند که این مردم از آن مردم بهتر هستند !

مگر هر روز در رسانه ها ایشان را ولی امر مسلمین جهان معرفی نمی کنند !

و پیروان حقیقی و مخلص ایشان را بیش از چند ده میلیون نفر معرفی نمی کنند؟؟؟

این چه رهبری است که چند ده میلیون نفر نیروری نظامی و شبه نظامی دارد ،
اما جرات حرف زدن و ایستادن جلوی ظلم داخلی ( خارجی پیش کش ) را ندارد؟

اگر بحث قیاس است

امیر مومنان چند هزار نفر نیرو داشت

از لحاظ رسانه ای هم دستش بسته بود و تمام رسانه ها دست معاویه بود

اما جلوی معاویه ایستاد!

تمام زمان امیر کمتر از 4 سال بود و با وجود تمام مشکلات از جنگ فرار نکرد

این چه رهبری است که با چند ده میلیون نفر نیرو و قدرت مطلق تمام رسانه های داخلی و 40 سال زمان ،
قدرت حل مشکلات داخلی را ندارد؟؟؟ و چشم به رای گمراهان و خوارج بسته است؟

شروحیل;998708 نوشت:
مگر خود رهبر عرض نکردند که این مردم از آن مردم بهتر هستند !
مگر هر روز در رسانه ها ایشان را ولی امر مسلمین جهان معرفی نمی کنند !
و پیروان حقیقی و مخلص ایشان را بیش از چند ده میلیون نفر معرفی نمی کنند؟؟؟

بله انصافا مردم، مردم خوبی هستند، اما گاهی بحران ها مانع درک درست می شود، مگر خود شما نفرمودید:

شروحیل;998652 نوشت:
الان همین سخن نقل زبان هاست
رهبری مانع برداشته شدن تحریم ها شده است!
حتی بنده بسیاری از مذهبیون را نیز می بینم، که تغییر عقیده داده اند و همین سخن را نقل می کنند!

مسلم;998728 نوشت:
بله انصافا مردم، مردم خوبی هستند، اما گاهی بحران ها مانع درک درست می شود، مگر خود شما نفرمودید:

سلام و عرض ادب

مردم خوب از کسی تبعیت می کنند که در سختی ها پشتوانه ایشان باشد

نه این که سکوت کند تا گمراهان هر روز بیشتر بر مردم بتازند
تا شاید بعد از 200 سال سر عقل بیایند
و تربیت شوند
و بفهمند کارشان اشتباه بوده !!!!

آن هم شاید !!

نفر قبلی که تا دم مرگ حرف از پشیمانی نزد و به کارهای خود ادامه داد !!!

از کجا معلوم که این یکی آدم شود؟

کدام قانون می گوید بگزار به مردم خوب ظلم شود

تا خواص بد تربیت شوند؟

آیا این مصداق توجیه وسیله با هدف نیست؟

شروحیل;998708 نوشت:
سلام و عرض ادب

مگر خود رهبر عرض نکردند که این مردم از آن مردم بهتر هستند !

مگر هر روز در رسانه ها ایشان را ولی امر مسلمین جهان معرفی نمی کنند !

و پیروان حقیقی و مخلص ایشان را بیش از چند ده میلیون نفر معرفی نمی کنند؟؟؟

این چه رهبری است که چند ده میلیون نفر نیروری نظامی و شبه نظامی دارد ،
اما جرات حرف زدن و ایستادن جلوی ظلم داخلی ( خارجی پیش کش ) را ندارد؟

اگر بحث قیاس است

امیر مومنان چند هزار نفر نیرو داشت

از لحاظ رسانه ای هم دستش بسته بود و تمام رسانه ها دست معاویه بود

اما جلوی معاویه ایستاد!

تمام زمان امیر کمتر از 4 سال بود و با وجود تمام مشکلات از جنگ فرار نکرد

این چه رهبری است که با چند ده میلیون نفر نیرو و قدرت مطلق تمام رسانه های داخلی و 40 سال زمان ،
قدرت حل مشکلات داخلی را ندارد؟؟؟ و چشم به رای گمراهان و خوارج بسته است؟

سلام شروحیل
برایت بخشهایی از صحبتهای رهبر رو میذارم
حالا ما هر چه قدر بگیم ما به مدیریت انتقاد داریم اینها میتونن هزار تا توجیه بیارن :
سیاستهای کلّی، فرایند بسیار قوی و مستحکمی است. این سیاستها اوّل در کمیسیونهای دولت تنظیم میشود و بعد به دولت میآید. دولت آنها را بررسی و تصویب میکند و به رهبری پیشنهاد میکند. رهبری هم آن را به مجمع تشخیص مصلحت میدهد. این سیاستها در کمیسیونهای مجمع تشخیص مصلحت با حضور کارشناسان متعدّد از بخشهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، دانشگاهی، علمی که از خود مجمع و بیرون آن هستند، بررسی و تکمیل میشود؛ بعد مجدّداً به رهبری میدهند. رهبری هم آن سیاستها را با آن مبانی و اصول ارزشی نظام جمهوری اسلامی تطبیق میدهد، تصویب میکند و آن سیاستها به دولت برمیگردد و به مجلس ابلاغ میشود. نقش رهبری در تنظیم سیاستها این است که مراقب باشد تا برنامه‌ریزیهایی که در چهارچوب این سیاستها میخواهد انجام بگیرد، نظام را به بیراهه و گمراهه نکشاند؛ منافع طبقات محروم و حقوق مردم پامال نشود؛ خواسته‌ها و منافع قدرتهای افزون‌طلب و سلطه‌طلب و مداخله‌گر تأمین نشود. این مراقبت جزو وظایف رهبری است و اگر در این زمینه‌ها قصوری یا تقصیری پیش آید، متوجّهِ رهبری است. بعد که این سیاستها ابلاغ شد، آن وقت مجلس موظّف است برطبق این سیاستها قانون بگذراند و دولت هم موظّف است سیاستهای اجرایی خودش را تنظیم و بر طبق آنها عمل کند. مجموعه‌ی این ساز و کار مفصّل دستگاههای اجرایی و قضایی و تقنینی در این چهارچوب به‌کار میافتند و کار میکنند که هر کدام مسؤولانی دارند و مسؤولیتهایی، که باید کار را انجام دهند.

رهبری در مسؤولیتهای این دستگاه‌ها دخالت نمیکند، مگر خیلی بندرت و در مواردی که احساس کند تخلّف آشکاری صورت میگیرد.https://www.borna.news/بخش-سیاسی-اقتصادی-3/612867-تنظیم-سیاست-های-کلی-نظام-مهم-ترین-وظیفه-رهبری-بشنوید

اصل يكصد و دهم: « وظايف واختيارات رهبر: 1 ـ تعيين سياستهاى كلى نظام جمهورى اسلامى ايران پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام. 2 ـ نظارت بر حسن اجراى سياستهاى كلى نظام.

شما ذیل همین دو تا اصل قانون اساسی کلی میتونی انتقاد کنی.
من پیشنهاد میکنم اونهایی که نقد به رهبری دارن یه کم فضای بحث رو گسترده تر کنن و فقط به بحث های روزمره که در فضای مجازی گفته میشه نپردازن.

فواید ولایت فقیه دقیقا تابع همین وظایف است.
اگر درست عمل شود فواید بسیار دارد
و اگر نشود خیر

پرسش:
یکی از انتقاداتی که در مورد ولایت فقیه میشود این است که چون این مسئولیت توسط شخص معصوم مدیریت نمیشود احتمال خطا وجود دارد و این خطا میتواند به نام اسلام تمام شود، در نتیجه مردم از اسلام گریزان شوند، پاسخ چیست؟
همچنین گاهی در خصوص حقانیت نظریه ولایت فقیه به آثار و کارآمدی آن استناد میشود، مگر ولایت فقیه چه آثار مثبت و فوائدی دارد؟


پاسخ:

در مورد بخش ابتدایی سوالتان باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول
: این انتقاد اگر وارد باشد به حکومت معصومین هم وارد است، قدرت تخریبی دشمن کم نیست، وقتی توانستند علی(علیه السلام) را که خدای نماز بود، بی نماز جلوه داده و تا سال ها او را بر منابر لعن کنند و مردم هم پیروی کنند یعنی بالاخره ورود به عالم سیاست بهای سنگینی دارد و دشمن به این سادگی ها پا پس نخواهد کشید، هم تخریب می کند، هم تحریم می کند، هم مانع تراشی می کند، و... سپس این ناکامی ها را نه به مسئولین ناکارامد، بلکه به مسئولین دلسوز و کارآمد نسبت می دهد، همانطور که معاویه نه تنها کشته شدن عثمان، بلکه حتی کشته شدن عمار را هم به گردن امام علی(علیه السلام) انداخت!

اما ائمه(علیهم السلام) به این خاطر از آن رو بر نگرداندند، نگفتند ممکن است مردم این کاستی ها را به پای ما و اسلام نوشته و از اسلام رویگردان شوند؛ چون اصلا این راه منطقی نیست که عرصه را رها کرده و به دشمن بسپاریم برای اینکه مردم اشتباها کاستی ها را به پای اسلام ننویسند! باید به مردم بصیرت داد که چنین خطایی نکنند، نه اینکه حکومت را تعطیل کرد.

نکته دوم: عقل حکم می کند وقتی نمی توان برای حکومت دست به دامن معصوم شد تا درصد خطا به صفر برسد، باید دست به دامن نزدیک ترین فرد به معصوم شد که اگرچه خطا به صفر نمیرسد اما به حداقل برسد؛ این یک اصل عقلی است که مو لای درز آن نمیرود؛ هرگز عقل نمیگوید اگر دستت به 100 نمیرسد دیگر مهم نیست و برو سراغ هر عددی که خواستی! بلکه می گوید برو سراغ 99، اگر نبود 98، اگر نبود 97، و...
عقل می گوید اگر دستت به پزشک متخصص نمیرسید برو پزشک عمومی، اگر نبود دانشجوی پزشکی...! اگرچه درصد خطا به صفر نمیرسد اما نسبت به سایر گزینه ها درصد خطا به حداقل میرسد.

نکته سوم: خود حکومت ولی فقیه چون تحت سیطره کارآمدترین شخص است، ولو آنکه کاستی هایی را به لحاظ مشکلات و موانع بر سر راه داشته باشد که موجب بدبینی مردم به اسلام شود، اما بالاخره از سوی حاکم فعالیت های دینی هم انجام خواهد شد که مردم را به دین جذب خواهد کرد و قطعا رویش ها بیشتر از ریزش ها خواهد بود. بر فرض که بپذیریم امروزه به خاطر کاستی ها عده قلیلی از اسلام زده شده اند، امروز به لطف تبلیغات بین الملل این انقلاب بیش از 50 میلیون نفر در سایر کشورها شیعه شده اند! ما فقط در نیجریه به برکت این انقلاب 15 میلیون شیعه داریم؛ در درون این انقلاب از برکت حکومت اسلامی جوانان انقلابی فوق العاده ای داریم که چون حججی ها حاضرند فرسنگ ها فراتر از مرز برای آرمان هایشان جان بدهند. نباید یک طرفه نگاه کرد و فقط کاستی ها را دید؛ این نوع نگرش درست همان نگرشی است که دشمنان با تمام تبلیغات رسانه ای شان آمده اند که به خورد ملت ایران بدهند.

اما برای قسمت دوم سوالتان علاوه بر نکته ای که گذشت می توان به چندین محور به عنوان مصادیق کارآمدی ولی فقیه اشاره کرد:

اول: محوریت اتحاد
یکی از مهمترین آثار ولی فقیه ایجاد وحدت و اتحاد بین مردم است؛ دل های انسان ها هر چقدر هم که بیدار باشند نیازمند نخ تسبیحی هستند که آنها را گرد هم آورد؛ معضلی که بیداری ملت های عرب منطقه با آن روبروست همین فقدان یک رهبری الهی است که بتواند دل ها را به دور خودش جمع کند.
به همین خاطر اصل این انقلاب ما هم بدون وجود ولی فقیه امکان نداشت، اگرچه همه از حکومت دیکتاتوری پهلوی ناراضی بودند اما آن کسی که توانست این دل های ناراضی را به هم گره زده و به موجی علیه نظام سلطه تبدیل کند امام خمینی(ره) بود.

دوم: تبیین و حفظ سیاست های کلان انقلاب

آفت تمام انقلاب های گذشته در جهان این بوده است که بعد از مدتی سرد شده و تغییر مسیر داده اند، چون انقلاب معمولا با حرارت شکل می گیرد و اگر پشتوانه منطقی و رهبری صحیح نداشته باشد بعد از مدتی دوباره با جریان غالب و مسیر آب همراه میشود...
امروز می بینید که علنا بسیاری از مسئولین ما در عمل سکولار بوده یا دغدغه های لیبرالیسمی دارند، اگر رهبری نبود قطعا انقلاب ما هم امروز با توجیهات مختلفی چون نمی توان با جامعه جهانی در افتاد، یا بالاخره هرچه باشد آمریکا ابر قدرت دنیاست، و مانند آن دست از استکبار ستیزی خود بر میداشتند!
یعنی انقلاب ما از یک نظام پادشاهی سکولار کم کم تبدیل میشد به یک نظام جمهوری سکولار

سوم: مدیریت بحران ها
هر حکومتی بالاخره ممکن است با بحران هایی روبرو شود که تصمیم ها در آن سرنوشت ساز هستند، خصوصا آنکه دشمنان داخلی و خارجی زیادی هم داشته باشند که به دنبال بحران آفرینی هستند؛ ملت ما در طول انقلاب با بحران هایی روبرو شده است که ولی فقیه به بهترین شکل آن را مدیریت کرده است.
بحران هایی چون فتنه 88 ، ماجرای حج 66 ، و حتی ماجرای منا در همین دو سال پیش که مسئولین دولتی می گویند موضع مقتدرانه رهبری در جمع نیروهای مسلح ورق را کاملا برگرداند و عربستان را وادار به همکاری کرد.

اصلا خود مدیریت و کنترل دولت های مختلفی که برخی اهل تفریط بوده اند و برخی اهل افراط خیلی کار دشواری است که ولی فقیه به خوبی از پس آن بر آمده است و اجازه نداده این سلایق مختلف به اصل حرکت انقلاب آسیب وارد سازد.

چهارم: فرماندهی قوای مسلح
قطعا امنیت امروزمان نعمتی است که روی آن نمیشود قیمت گذاشت، و این ناشی از مدیریت درست از سوی رهبری است.
زمان پیدایش داعش و حتی زمانی که به چهل کیلومتری خاک ایران رسیده بودند بسیاری در داخل می گفتند به ما ارتباطی ندارد و این در حالی بود که خود دشمنان اعتراف کرده بودند داعش را برای ایران به وجود آوردند!
اگر با تدبیر رهبری ورود به جنگ با داعش فراتر از مرزها نبود قطعا ما امروز وضعیت دیگری داشتیم. تدابیر رهبری موجب شد ما نه تنها ایران، بلکه امنیت را به عراق و سوریه هم برگرداندیم.

همچنین پشرفت های حوزه نظامی خصوصا در عرصه پهباد و موشکی یکی دیگر از پیشرفت ها در عرصه ای است که مستقیما زیر نظر ولی فقیه اداره میشود.
من متاسفم که می بینم برخی امنیت ایران را با اروپا مقایسه می کنند! در حالی که دقت ندارند کشور ما در اروپا نیست، در وسط جهنم و آتش ناشی از تعصبات قومی و تروریسم است که اینگونه امن است، این است که اهمیت اقتدار را دو چندان میسازد.

پنجم: ممانعت از دیکتاتوری مسئولین
قدرت باید هرمی بوده و به یک نقطه ختم شود، اگر این نوک هرم ولی فقیه نباشد خود به خود منجر به دیکتاتوری خواهد شد. چرا که اوصافی که برای رهبری در قانون ضرورت دارد مانند تفقه در دین، عدالت هرگز در مسئولین شرط نیست.

شما می بینید که امام و رهبری گامی برای امیال خود برنداشته اند، اما برخی از این آقایان مسئول را ببینید که چه حق هایی که برای خود از سفره انقلاب مدعی نبوده اند! اگر رهبری نبود و مثلا نوک این هرم قدرت شخص دیگری بود چه ترمزی داشت؟ همانطور که خود امام خمینی(ره) می فرمایند:
«ولايت فقيه، ولايت بر امور است كه نگذارد اين امور از مجارى خودش بيرون برود...جلو ديكتاتورى را ما مى‏خواهيم بگيريم، نمى‏خواهيم ديكتاتورى باشد، مى‏خواهيم ضد ديكتاتورى باشد. ولايت فقيه، ضد ديكتاتورى است؛ نه ديكتاتورى»(1)

شما در بین روسای جمهور ما برخی اشخاص را می بینید که اگر هر کدام از آنها مدیریت ولی فقیه را بالای سر خود نداشتند تبدیل به دیکتاتوریهایی میشدند که کسی نمی توانست آنها را کنترل کند، حالا در بالاترین سطح آن بنی صدر و در سطوح پایین تر هم اشخاص دیگر.

ششم: نقش رهبری در کاهش فساد و پی گیری امور
ما بالاخره به قوه قضاییه و مقننه و مجریه نیازمندیم، اما براستی اگر رهبری نبود آیا فساد اینها کمتر میشد یا بیشتر؟!
دغدغه هایی که گاهی در فضای عمومی بیان میشود چون حقوق های نجومی، سند 2030، فسادها و اختلاس ها، مدیریت جهادی و... که به گفته رهبری ده برابر آن را در جلسات خصوصی با لحن متغیر و گاهی تند آنها را پی گیری می کند.

ببینید بحث ما بر سر این نیست که آیا با وجود ولی فقیه تمام مشکلات رفع میشود یا خیر؟ اصلا کسی مدعی نیست صرفا با حاکمیت یک شخص تمام مشکلات حل میشود، حتی اگر امیرالمومنین(ع) باشد؛ بحث بر سر این است که با ولی فقیه مشکلات ما کمتر میشود یا بیشتر؟ وضعیت ما بهتر میشود یا بدتر؟! ، قطعا و یقینا روشن است که وضعیت ما با نبود ولی فقیه بهتر نمیشود بلکه به مراتب بدتر خواهد شد.
رهبری مانند ترمزی در برابر انحرافات و زیاده خواهی های مسئولین است، کسی برای رفع انحرافات و زیاده خواهی ها آن ترمز را برنمیدارد! کسی به خاطر رفع نقاط ضعفش، نقاط قوتش را از بین نمی برد!

خدا میداند که برخی از این آقایان اگر ولی فقیه بالای سرشان نباشد که تشر بزند، اگر رهبری نباشد که بگوید پشت پرده دارند چه میکنند، اگر رهبری نباشد که مرتب پیگیری حقوق های نجومی را یادآوری کرده و آن را تا حصول نتیجه زنده نگه دارد، اگر ولی فقیه نباشد که بگوید دارند چه اسناد غربی را اجرا می کند، اگر رهبری نباشد که آنها را از مذاکره بر سر تسلیحاتشان باز دارد و...، خدا می داند چه بلایی بر سر مردم می آورند.

هفتم: نفوذ و اقتدار بین المللی
ما چه باور کنیم و چه باور نکنیم اقتدار بین المللی ایران که در سایه ولی فقیه حاصل شده قابل انکار نیست، وقتی هنری کیسینجر تحلیل گر ارشد آمریکایی می گوید ایران دارد امپراتوری خود را تأسیس می کند؛ وقتی رقیب اوباما در انتخابات می گوید ایران جزء ابرقدرت های جدید جهان در حال طلوع است، اینها دروغ می گویند؟ بالاخره پس حقائقی وجود دارد.
خب بله دشمنی که دنبال تحقیر ایران و ایرانی است این سخنان را برای ایرانیان پخش نمی کند، رسانه های خارجی و فریب خوردگان داخلی فقط آنچه مردم ایران را تحقیر کند و اعتماد به نفسشان را سلب کند و مشکلاتشان را بزرگنمایی کند در شبکه های مجازی گسترده میسازند.

امروز ایران نه تنها اقتدار نظامی در منطقه دارد بلکه چیزی فراتر از آن، دل ها را به خود جذب کرده است و این فقط وابسته به ولایت فقیه است، میلیون ها مقلد مقام معظم رهبری در منطقه که برای او جان میدهند از شرق ایران چون پاکستان و افغانستان تا غرب ایران چون لبنان و سوریه و عراق، و حتی تا نیجریه در آفریقا پیوند قلبی با ولی فقیه بسته اند.

نکته پایانی:
آنچه گفتیم بخشی از کارآمدی ولی فقیه بود که در این چند ساعت فرصتی که داشتم عرض شد، اما نکته ای که اهمیت بسیاری دارد این است که رهبران الهی چه معصوم و چه غیر معصوم قدرتشان در گرو مقبولیت مردمی است؛ اگر حتی رهبری چون علی(ع) که تمام عالم به فدای او باد هم باشد اما مقبولیت مردمی نداشته باشد خانه نشین خواهد شد، یا مجبور خواهد شد جنگ بُرده را با حَکَمیت عوض کرده و به ابوموسی اشعری به عنوان حَکَم رضایت دهد.

همه چیز در گرو قاعده اهم و مهم است؛ هر کجا رهبری تشخیص بدهد دو مسئله با یکدیگر تعارض دارند باید جانب مسئله مهمتر را بگیرد. الان روی کار آمدن مسئولی که مورد قبول مردم است اما کشور را دچار یک اشکالات مقطعی می کند طبیعتا بهتر از آن است که مردم احساس کنند در اداره کشور نقشی ندارند، این دومی خطرش برای اصل انقلاب بیشتر است.

اینکه امام خمینی(رحمة الله علیه) می فرمود مردم ما از مردم صدر اسلام و زمان پیامبر(صلی الله علیه و اله) بالاتر هستند برای همین است، این مردم در انقلاب و سپس جنگ تحمیلی چنان پشت ولایت فقیه ایستادند که امام(رحمة الله علیه) توانست این حکومت را برپا سازد، امروز هم نمود و بروز توانایی ولی فقیه در پشتیبانی مردم از اوست. این مردم هستند که میتوانند ولی فقیه را تقویت کرده و از آثار آن بهره مند گردند و می توانند پشت او را خالی کنند و از آثار آن محروم شوند.

پی نوشت ها:
1. موسوی خمینی، روح الله، صحیفه امام(ره)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، چاپ نجم، 1389ش، ج10، ص310.

موضوع قفل شده است