جمع بندی آیا جسم ائمه (ع) داخل قبر است؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا جسم ائمه (ع) داخل قبر است؟

سلام علیکم

در برخی روایات آمده که جسم امام یا نبی بیشتر از سه روز در قبر باقی نمی ماند؟!

تفسیر این روایات چیست و آیا این احادیث معنایی غیر از ظاهر آنها دارند؟

لطفا با رویکرد اعتقادی به این سوال پاسخ دهید.

متشکرم.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مسلم

[TD][/TD]

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

کوهساران;997105 نوشت:
در برخی روایات آمده که جسم امام یا نبی بیشتر از سه روز در قبر باقی نمی ماند؟!
تفسیر این روایات چیست و آیا این احادیث معنایی غیر از ظاهر آنها دارند؟
لطفا با رویکرد اعتقادی به این سوال پاسخ دهید.

بنده در این رابطه فقط یک روایت یافتم که سلسه سند آن ذکر نشده است، شیخ مفید روایت می کند:
«قد جاء في الحديث
أن الأنبياء ص خاصة و الأئمة ع من بعدهم ينقلون بأجسادهم و أرواحهم من الأرض إلى السماء فيتنعمون في أجسادهم التي كانوا فيها عند مقامهم في الدنيا»؛ پيامبران و امامان بعد از آنان، اجساد و ارواح (مطهرّشان) از زمين به سوي آسمان منتقل شده، سپس در همان اجسادي كه در دنيا داشتند، متنعّم مي گردند.(شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص91)

در هر صورت با یک روایت و دو روایت آن هم با سند غیر معتبر نمیتوان نتیجه گیری قطعی داشت، خصوصا در موضوعات اعتقادی که اعتبار بیشتری برای اثبات لازم است.
و باز خصوصا اینکه ما روایات متعددی داریم برای زیارت قبور ائمه(علیهم السلام) و همچنین رفتن به حرم ایشان که با فقدان بدن ایشان آن زمین موضوعیت نخواهد داشت.

درست است در کربلا ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) در همین زمین شهید شده و خون مطهرش بر همین خاک ریخته و در همان خاک دفن شده و خود زمین هم به لحاظ آثار و عبرت هایی که دارد موضوعی پیدا کرده است؛ اما برای سایر ائمه(علیهم السلام) فقط وجود بدن ایشان است که به آن مکان موضوعیت داده است و اگر بدن ایشان بعد از سه روز رفته باشد دیگر توجه به آن نقطه مخصوص، زیارت خواندن به آن سمت و سو، و همچنین حضور در کنار آن قبر موضوعیت خودش را از دست خواهد داد.

بنابراین اگر بخواهیم این روایات را بپذیریم چاره ای از توچجیه آنها نیست، با توجه به اینکه قبر در روایات به معنای برزخ نیز به کار می رود بعید نیست که روایات ناظر به عالم برزخ و بدن مثالی ایشان باشند، بالارفتن، در حقیقت بالا رفتن ارواحشان به آن حقیقت اصلی آنهاست، نه انتقال و جابجایی جسم آنها.

مسلم;997308 نوشت:


بنده در این رابطه فقط یک روایت یافتم که سلسه سند آن ذکر نشده است، شیخ مفید روایت می کند:
.(شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص91)

سلام علیکم

روایات رفع بدنهای ائمه(ع) بنابر قول علامه مجلسی مستفیض می باشند، که این مقدار برای امر اعتقادی به این شکل کفایت می کند.

صاحب کتاب کامل الزیارات یک باب را به نقل این روایات اختصاص داده است.

برخی اخبار را شیخ صدوق و شیخ طوسی در کتب اربعه ذکر کرده اند.

نقل حضرتعالی نیز از کتاب تصحیح الاعتقاد است که کتابی در تبیین اعتقادات شیعه است اتفاقا و بدیهی است که روایات این کتاب مورد قبول شیخ مفید بوده است.

بر این اساس اعتقاد علمای قرن 5 بر اساس ظاهر این روایات بوده از جمله شیخ مفید.

مرحوم ارباب در کتاب اربعین الحسنیه برخی از این روایات را ذکر نموده و بررسی نموده اند و توجیه فیض کاشانی را آورده اند.

در مجله امامت پژوهی ج18- زمستان 94- مقاله ای از اقای علی نصیری با عنوان: حیات برزخی اهل بیت(ع) در جسم عنصری یا بدن برزخی آمده که نتیجه گیری ایشان بر اساس گرایش حدیثی ایشان پذیرش این روایات است که در واقع بیان شیخ مفید است.

لذا این روایات به شکل مستفیض وارد شده و نیاز به بررسی محتوایی بیشتری دارند.

در پناه حق باشید.

گلشن;997343 نوشت:
روایات رفع بدنهای ائمه(ع) بنابر قول علامه مجلسی مستفیض می باشند
صاحب کتاب کامل الزیارات یک باب را به نقل این روایات اختصاص داده است.
برخی اخبار را شیخ صدوق و شیخ طوسی در کتب اربعه ذکر کرده اند.

اگر آدرس دقیق تری ارائه می کردید که تعبیر دقیق روایات دیده شود بهتر میشد ابراز نظر کرد.

ولی به هر حال همانطور که عرض کردم بر فرض پذیرش این روایات چاره ای جز این معنا وجود ندارد:

گلشن;997343 نوشت:
مقاله ای از اقای علی نصیری با عنوان: حیات برزخی اهل بیت(ع) در جسم عنصری یا بدن برزخی آمده

مسلم;997308 نوشت:

بنابراین اگر بخواهیم این روایات را بپذیریم چاره ای از توچجیه آنها نیست، با توجه به اینکه قبر در روایات به معنای برزخ نیز به کار می رود بعید نیست که روایات ناظر به عالم برزخ و بدن مثالی ایشان باشند، بالارفتن، در حقیقت بالا رفتن ارواحشان به آن حقیقت اصلی آنهاست، نه انتقال و جابجایی جسم آنها.

سلام استاد

آیا از نظر اعتقادی امکان نداره ائمه با همون جسمشون به برزخ منتقل شده باشند با توجه به اینکه در روایات آمده که جسم امام مثل روح آنها از علیین است. و حالا توجه خاص هم به قبر شریف داشته باشند.

ایا همه علمای شیعه در تفسیر این روایات یه نظر واحد داشتن یا متفاوت بوده.

توضیح بدید متشکر می شم.

کوهساران;997411 نوشت:
سلام استاد

آیا از نظر اعتقادی امکان نداره ائمه با همون جسمشون به برزخ منتقل شده باشند با توجه به اینکه در روایات آمده که جسم امام مثل روح آنها از علیین است. و حالا توجه خاص هم به قبر شریف داشته باشند.

ایا همه علمای شیعه در تفسیر این روایات یه نظر واحد داشتن یا متفاوت بوده.

توضیح بدید متشکر می شم.


سلام
خیر جسم ائمه داخل قبر سالم هست یکی از خلفای عباسی میخواهد ببیند که جسد امامان شیعه واقعا ساالم هست یا نه دستور نبش قبر میدهد که وزیرش پیشنهاد میدهد برای اینکه باعث شورش شیعیان نشود قبر شیخ کلینی که از مقربان هست بشکافد اگر جسد سالم باشد حتما به مراتب اولی جسم امام سالم خواهد بود دستور نبش قبر میدهد و جسد شیخ را سالم می بینند و خلیفه دست از نبش قبر امامان معصوم می کشد.

کوهساران;997411 نوشت:
آیا از نظر اعتقادی امکان نداره ائمه با همون جسمشون به برزخ منتقل شده باشند با توجه به اینکه در روایات آمده که جسم امام مثل روح آنها از علیین است. و حالا توجه خاص هم به قبر شریف داشته باشند.
ایا همه علمای شیعه در تفسیر این روایات یه نظر واحد داشتن یا متفاوت بوده

با سلام و احترام
خیر جسم که به عالم برزخ نمیرود، تجرد عالم برزخ، تجردی مثالی است، یعنی مادی نیست، اما شکل و اندازه و آثار ماده را دارد، بنابراین اصلا نشدنی است که ماده به آن راه یابد، البته هر انسانی همان طور که بدنی در مرتبه ماده دارد، بدن مثالی هم در مرتبه برزخی دارد.

ممکن است کسانی هم مبانی فلسفی را قبول نداشته باشند و معتقد باشند که همین بدن عنصری انبیاء و ائمه(ع) منتقل میشود، اما در این صورت چاره ای نیست که بگوییم آن مکانی که این بدن ها به آن منتقل میشود هم باید مادی عنصری باشد؛ و در این صورت اصلا انتقال از دنیایی به دنیای دیگر نیست، انتقال از مکانی به مکان دیگر است.

مسلم;997308 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

بنده در این رابطه فقط یک روایت یافتم که سلسه سند آن ذکر نشده است، شیخ مفید روایت می کند:
«قد جاء في الحديث
أن الأنبياء ص خاصة و الأئمة ع من بعدهم ينقلون بأجسادهم و أرواحهم من الأرض إلى السماء فيتنعمون في أجسادهم التي كانوا فيها عند مقامهم في الدنيا»؛ پيامبران و امامان بعد از آنان، اجساد و ارواح (مطهرّشان) از زمين به سوي آسمان منتقل شده، سپس در همان اجسادي كه در دنيا داشتند، متنعّم مي گردند.(شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص91)

در هر صورت با یک روایت و دو روایت آن هم با سند غیر معتبر نمیتوان نتیجه گیری قطعی داشت، خصوصا در موضوعات اعتقادی که اعتبار بیشتری برای اثبات لازم است.
و باز خصوصا اینکه ما روایات متعددی داریم برای زیارت قبور ائمه(علیهم السلام) و همچنین رفتن به حرم ایشان که با فقدان بدن ایشان آن زمین موضوعیت نخواهد داشت.

درست است در کربلا ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) در همین زمین شهید شده و خون مطهرش بر همین خاک ریخته و در همان خاک دفن شده و خود زمین هم به لحاظ آثار و عبرت هایی که دارد موضوعی پیدا کرده است؛ اما برای سایر ائمه(علیهم السلام) فقط وجود بدن ایشان است که به آن مکان موضوعیت داده است و اگر بدن ایشان بعد از سه روز رفته باشد دیگر توجه به آن نقطه مخصوص، زیارت خواندن به آن سمت و سو، و همچنین حضور در کنار آن قبر موضوعیت خودش را از دست خواهد داد.

بنابراین اگر بخواهیم این روایات را بپذیریم چاره ای از توچجیه آنها نیست، با توجه به اینکه قبر در روایات به معنای برزخ نیز به کار می رود بعید نیست که روایات ناظر به عالم برزخ و بدن مثالی ایشان باشند، بالارفتن، در حقیقت بالا رفتن ارواحشان به آن حقیقت اصلی آنهاست، نه انتقال و جابجایی جسم آنها.

سلام و عرض ادب

این همه اما و اگر و صغری و کبری لازم نیست

علم پیشرفت کرده و با یک اسکن می توان بودن یا نبودن اجساد درون قبور را اثبات کرد!

چرا هر وقت حرف از علوم تجربی و دینی می شود ، علم تجربی را ناتوان در اثبات مسائل دینی می دانید

اما اکنون که امکان استفاده از علوم تجربی برای اثبات گزاره های دینی هست ، از آن استفاده نمی کنید؟

با سلام و احترام

شروحیل;997613 نوشت:
چرا هر وقت حرف از علوم تجربی و دینی می شود ، علم تجربی را ناتوان در اثبات مسائل دینی می دانید
اما اکنون که امکان استفاده از علوم تجربی برای اثبات گزاره های دینی هست ، از آن سر باز می زنید؟
شاید می ترسید این همه صرف هزینه های نا به جای کلان ، برای قبوری که خالی است ( با وجود این همه فقیر و نیازمند)
مردم را از قبر پرستی و متولیان را از درآمد های کلان این قبور دور کند؟؟؟

خب این اسکن کردن هم اگر امکان داشته باشد یک راه است.

مسلم;997615 نوشت:
با سلام و احترام

جناب شروحیل شما سلامتان را با عرض ادب آغاز می کنید اما در ادامه کلا انگار مسیرتان عوض میشود!!
سر باز زدن و ترسیدن و ... که بنده نسبت میدهید چه مبنایی دارد؟ دنبال بحث علمی هستید یا هوچی گری؟ میشه از بنده نقل قول بگیرید که کجا از استفاده از علوم تجربی سر باز زدم؟ ترس را در کجای کلام بنده دیدید؟ خب این اسکن کردن هم اگر امکان داشته باشد یک راه است.

من نمی فهمم ما داریم اینجا بحث دوستانه و برادرانه می کنیم، یا با هم سر جنگ داریم؟

سلام و عرض ادب

شما را با کارشناس دیگری اشتباه گرفتم

عذر خواهی بنده را بپذیرید

تصحیح شد

شروحیل;997613 نوشت:
علم پیشرفت کرده و با یک اسکن می توان بودن یا نبودن اجساد درون قبور را اثبات کرد!

چرا هر وقت حرف از علوم تجربی و دینی می شود ، علم تجربی را ناتوان در اثبات مسائل دینی می دانید

اما اکنون که امکان استفاده از علوم تجربی برای اثبات گزاره های دینی هست ، از آن استفاده نمی کنید؟

پیشنهاد قابل تاملی است! بله براحتی این امکان وجود دارد.

شروحیل;997616 نوشت:
شما را با کارشناس دیگری اشتباه گرفتم
عذر خواهی بنده را بپذیرید
تصحیح شد

سلام و احترام
خواهش می کنم
پیام بنده هم تصحیح شد

شروحیل;997613 نوشت:
سلام و عرض ادب
این همه اما و اگر و صغری و کبری لازم نیست
علم پیشرفت کرده و با یک اسکن می توان بودن یا نبودن اجساد درون قبور را اثبات کرد!
چرا هر وقت حرف از علوم تجربی و دینی می شود ، علم تجربی را ناتوان در اثبات مسائل دینی می دانید
اما اکنون که امکان استفاده از علوم تجربی برای اثبات گزاره های دینی هست ، از آن استفاده نمی کنید؟

همیشه دلم میخاست یه تیکه از خاک نزدیک قبر سید الشهدا ع را بکنم تو لوله آزمایش هر وقت خون شد زیر میکروسکوپ یه دید بهش بزنم ببینم چیه از چی ساخته شده. واقعا چرا نکنیم !

مسلم;997372 نوشت:
اگر آدرس دقیق تری ارائه می کردید که تعبیر دقیق روایات دیده شود بهتر میشد ابراز نظر کرد.

ولی به هر حال همانطور که عرض کردم بر فرض پذیرش این روایات چاره ای جز این معنا وجود ندارد:

سلام علیکم

این سخن بنا براین فرض صحیح است؛ اما نمی توان به شکل قطع گفت تنها این نظر شیعه است. نظر علمای متقدم غیر از بیانی است که ذکر فرمودید. لذا بهتر است نظریات مختلف بیان گردد و در پایان بفرمائید این نظر مختار ما است نه اینکه این نظر را نظر همه علما بیان فرمائید.

با سلام و احترام

گلشن;998741 نوشت:
این سخن بنا براین فرض صحیح است؛ اما نمی توان به شکل قطع گفت تنها این نظر شیعه است. نظر علمای متقدم غیر از بیانی است که ذکر فرمودید. لذا بهتر است نظریات مختلف بیان گردد و در پایان بفرمائید این نظر مختار ما است نه اینکه این نظر را نظر همه علما بیان فرمائید.

اگرچه در کیفیت حیات برزخی یا اخروی ممکن است اختلافاتی باشد اما در اینکه جسم ائمه(ع) در قبر هست بعید می دانم اختلافی باشد، یعنی بعید می دانم کسی معتقد باشد که قبور ائمه(ع) از بدنهایشان خالی باشد!
شما اگر کتاب هایی که به تحلیل این روایات پرداخته اند را ببینید همه اینگونه گفته اند که منظور روایات این است که انبیاء و ائمه(ع) پس از مرگ، باز هم نوعی حیات دارند، اگرچه در نوع آن حیات اختلاف دارند.

مسلم;998836 نوشت:
با سلام و احترام

اگرچه در کیفیت حیات برزخی یا اخروی ممکن است اختلافاتی باشد اما در اینکه جسم ائمه(ع) در قبر هست بعید می دانم اختلافی باشد، یعنی بعید می دانم کسی معتقد باشد که قبور ائمه(ع) از بدنهایشان خالی باشد!
شما اگر کتاب هایی که به تحلیل این روایات پرداخته اند را ببینید همه اینگونه گفته اند که منظور روایات این است که انبیاء و ائمه(ع) پس از مرگ، باز هم نوعی حیات دارند، اگرچه در نوع آن حیات اختلاف دارند.

سلام استاد

بعد شما ظنی است و نه تحقیقی. قدمای شیعه سخن شما را قبول نداشته و قائل به رفع جسم ائمه(ع) به عالم یرزخ بوده اند. به عنوان نمونه شیخ مفید زندگانی برزخی با جسم دنیایی را ویژه ی حجت های الهی دانسته که در عالم برزخ با جسم عنصری خود و روح خود از نعمتهای الهی بهر مند هستند.

القول في احتمال الرسل و الأنبياء و الأئمة الآلام و أحوالهم بعد الممات‏
و أقول إن رسل الله تعالى من البشر و أنبياءه و الأئمة من خلفائه محدثون مصنوعون تلحقهم الآلام و تحدث لهم اللذات و تنمي أجسامهم بالأغذية و تنقص على مرور الزمان و يحل بهم الموت و يجوز عليهم الفناء و على هذا القول إجماع أهل التوحيد و قد خالفنا فيه المنتمون إلى التفويض و طبقات الغلاة و أما أحوالهم بعد الوفاة فإنهم ينقلون من تحت التراب فيسكنون بأجسامهم و أرواحهم جنة الله تعالى فيكونون فيها أحياء يتنعمون إلى يوم الممات يستبشرون بمن يلحق بهم من صالحي أممهم و شيعتهم و يلقونه بالكرامات و ينتظرون من يرد عليهم من أمثال السابقين من ذوي الديانات ...

اوائل المقالات ص72

با سلام و احترام گلشن عزیز

گلشن;998741 نوشت:
این سخن بنا براین فرض صحیح است؛ اما نمی توان به شکل قطع گفت تنها این نظر شیعه است. نظر علمای متقدم غیر از بیانی است که ذکر فرمودید

بله ظاهرا برخی از علما معتقد به انتقال بدن ائمه(ع) از قبورشان هستند، اما ما باید نظریه مشهور معاصر را بیان کنیم، وگرنه در بسیاری از جزئیات اعتقادی ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد که بیان همه آنها میسر نیست.

حقیقتا هم این نظریه مشهور معاصر منطقی تر به نظر میرسد، وگرنه اینکه ائمه(ع) با بدن هایشان به آسمان بروند و زندگی را ادامه دهند که باز هم در همین دنیا خواهد بود! زندگی در برزخ بالاخره باید با زندگی در دنیا متفاوت باشد! تصور زندگی در برزخ به مانند زندگی در دنیا یک تصویر عامیانه از معاد است که اینگونه گمان میرود که حیات حتما باید با این جسم عنصری باشد! در حالی که منظور از حیات برزخی چیز دیگری است.

ضمن اینکه خالی بودن قبور ائمه(ع) از بدن های ایشان مسئله ای است که با ظواهر برخی روایات سازگار نیست، اینکه برای سلام دادن باید به سمت قبورشان توجه کنیم یک قرینه بر همین مطلب به شمار می رود.

و باز علاوه بر اینکه صالحین از امت هم در این مسئله به ائمه(ع) و انبیاء ملحق شده اند، همانطور که اشاره فرمودید:

گلشن;999140 نوشت:
يستبشرون بمن يلحق بهم من صالحي أممهم و شيعتهم

در حالی که در ماجراهای مختلفی در طول تاریخ که قبر اولیاء الهی شکافته شده بدنشان سالم و در قبر موجود بوده است.

به هر حال این برداشت سطحی ناشی از عدم درک درست از حیات برزخی است، اینکه گمان کنیم بدون این جسم عنصری حیات و آگاهی معنا ندارد! در حالی که ما حتی قبل از به دنیا آمدن ائمه(ع) برای ایشان علم و آگاهی و حیات معتقد هستیم، همانطور که در روایات متعددی به این مسئله اشاره شده است، پس حیات در گرو این جسم عنصری نیست.

مسلم;999416 نوشت:
با سلام و احترام گلشن عزیز

بله ظاهرا برخی از علما معتقد به انتقال بدن ائمه(ع) از قبورشان هستند، اما ما باید نظریه مشهور معاصر را بیان کنیم، وگرنه در بسیاری از جزئیات اعتقادی ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد که بیان همه آنها میسر نیست.

حقیقتا هم این نظریه مشهور معاصر منطقی تر به نظر میرسد، وگرنه اینکه ائمه(ع) با بدن هایشان به آسمان بروند و زندگی را ادامه دهند که باز هم در همین دنیا خواهد بود! زندگی در برزخ بالاخره باید با زندگی در دنیا متفاوت باشد! تصور زندگی در برزخ به مانند زندگی در دنیا یک تصویر عامیانه از معاد است که اینگونه گمان میرود که حیات حتما باید با این جسم عنصری باشد! در حالی که منظور از حیات برزخی چیز دیگری است.

ضمن اینکه خالی بودن قبور ائمه(ع) از بدن های ایشان مسئله ای است که با ظواهر برخی روایات سازگار نیست، اینکه برای سلام دادن باید به سمت قبورشان توجه کنیم یک قرینه بر همین مطلب به شمار می رود.

و باز علاوه بر اینکه صالحین از امت هم در این مسئله به ائمه(ع) و انبیاء ملحق شده اند، همانطور که اشاره فرمودید:

در حالی که در ماجراهای مختلفی در طول تاریخ که قبر اولیاء الهی شکافته شده بدنشان سالم و در قبر موجود بوده است.

به هر حال این برداشت سطحی ناشی از عدم درک درست از حیات برزخی است، اینکه گمان کنیم بدون این جسم عنصری حیات و آگاهی معنا ندارد! در حالی که ما حتی قبل از به دنیا آمدن ائمه(ع) برای ایشان علم و آگاهی و حیات معتقد هستیم، همانطور که در روایات متعددی به این مسئله اشاره شده است، پس حیات در گرو این جسم عنصری نیست.

سلام علیکم

بنده هم معتقد هستم قول علمای معاصر نزدیکتر به واقع است نه عین واقع؛ اما خواهشم از حضرتعالی آن است که:

قول قدمای شیعه را در پاسخ مد نظر داشته باشید؛
این افراد را قلیل خطاب نفرمائید؛
نظر آنها رو هم سطحی مپندارید؛ آن هم افرادی مثل شیخ مفید.

که چنین امری به معنای فراموش نمودن میراث علمی شیعه است. اگر تحقیقی در این موضوع بفرمائید و همان مقاله ادرس داده شده(حیات برزخی اهل بیت(ع) در جسم عنصری یا بدن برزخی؛ دو فصلنامه علمی پژوهشی امامت پژوهی، شماره 18، پائیز و زمستان94) روملاحظه کنید لااقل اقوال مختلف و توجیهات علمایی همچون فیض کاشانی رو مشاهده می کنید که البته سخن فیض با توجه به سبقه ی اخباری و فلسفی ایشان قابل توجه است و همین حدیث رو ایت الله ارباب در اربعین الحسینیه آورده و بحث کرده اند.

با سلام و احترام

گلشن;999555 نوشت:
بنده هم معتقد هستم قول علمای معاصر نزدیکتر به واقع است نه عین واقع؛ اما خواهشم از حضرتعالی آن است که:
قول قدمای شیعه را در پاسخ مد نظر داشته باشید؛
این افراد را قلیل خطاب نفرمائید؛
نظر آنها رو هم سطحی مپندارید؛ آن هم افرادی مثل شیخ مفید.

ممنونم از تذکر شما، قطعا چنین است؛ ما نسبت به بزرگان شیعه که کلام اسلامی امروز میراث آن بزرگان است بی تفاوت و سطحی نگر نیستیم.
قطعا در مسئله ای که اختلاف نظر قابل توجهی وجود داشته باشد و هنوز نظریه قدما به صورت جدی مطرح باشد به آن اشاره میکنیم.
در هر صورت ما ارادتمند بزرگانی چون شیخ مفید بوده و هستیم و خواهیم بود...

پرسش:
در برخی روایات آمده که جسم امام یا نبی بیشتر از سه روز در قبر باقی نمی ماند و علامه مجلسی این روایات را مستفیضه دانسته است؛ تفسیر این روایات چیست و آیا قبور انبیاء و ائمه(علیهم السلام) خالی از بدن های مطهر ایشان است؟


پاسخ:

در این خصوص باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

عمده روایاتی که در این خصوص وارد شده است یا به لحاظ سندی نامعتبر هستند، یا دلالتی بر مسئله ندارند، مانند روایاتی که می فرمایند گوشت انبیاء بر زمین حرام است، که یک نمونه از آن، فرمایش امام صادق(علیه السلام) است که از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل می فرمایند:
«إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ لُحُومَنَا عَلَى الْأَرْضِ أَنْ يَطْعَمَ مِنْهَا شَيْئا»؛ به درستی که خداوند گوشت ما را بر زمین حرام کرده است که ذره ای از آن را طعام خویش سازند.(1)
قطعا اگر دلالت این روایت بر سالم ماندن بدن های مطهر انبیا و ائمه(علیهم السلام) در قبور بیشتر از عروج آنها به آسمان نباشد، کمتر نیست.

در این میان فقط یک روایت است که دلالتش روشن تر از بقیه و به لحاظ سندی نیز معتبر به شمار می رود(2) که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
«مَا مِنْ نَبِيٍّ وَ لَا وَصِيٍّ تَبْقَى فِي الْأَرْضِ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ حَتَّى يُرْفَعَ بِرُوحِهِ وَ عَظْمِهِ وَ لَحْمِهِ إِلَى السَّمَاء»؛ هیچ پیامبر و وصی­ای نیست که (بعد از موت) بیش از سه روز در زمین باقی بماند، تا آنکه روح و استخوان و گوشتش به آسمان می رود.(3)

در مقابل این روایت، روایاتی داریم که حاکی از این هستند که بدن مطهر انبیا و اوصیاء در قبورشان هستند، که در این میان روایات صحیح نیز وجود دارد، مانند روایتی که خداوند به حضرت موسی(علیه اللسام) امر کرد استخوان های یوسف(علیه السلام) را از مصر به شام انتقال دهد:
«أَوْحَى إِلَى مُوسَى أَنِ احْمِلْ عِظَامَ يُوسُفَ مِنْ مِصْرَ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا إِلَى الْأَرْضِ الْمُقَدَّسَةِ بِالشَّامِ فَسَأَلَ مُوسَى عَنْ قَبْرِ يُوسُفَ ع...‏»؛ (خداوند) وحی کرد به موسی که قبل از آن که از مصر خارج شوی استخوان های یوسف را از مصر به زمین مقدس شام انتقال بده، پس موسی(علیه السلام) از مکان قبر یوسف سوال کرد...»(4)

و نیز روایات متعدد دیگری که بر این امر گواهی می دهند:
مانند استحباب شش رکعت نماز در آخر زیارت امیرالمومنین(علیه السلام) که حکمت آن در روایات چنین آمده: «لان في قبره عظام آدم و جسد نوح و أمير المؤمنين عليهم السلام» چرا که در قبر او، استخوان های آدم، و جسد نوح و امیرالمومنین(علیه السلام) وجود دارد.(5)

یا ماجرای دعای بزرگ مسیحیان در زمان امام عسکری(علیه السلام) که با در دست داشتن قطعه ای از استخوان پیامبری، مستجاب شد و باران بارید، و امام عسکری(علیه السلام) از این امر پرده برداشت (6)
یا ماجرای ابراهیم دیزج که قبر امام حسین(علیه السلام) را به امر متوکل گشود و بدن شریف آن حضرت را تر و تازه و درون بوریائی یافت(7)

علامه مجلسی هم در برخی مواضع به خاطر وجود همین روایات از پذیرش روایات دسته اول امتناع ورزیده و برداشت ظاهری را محل اشکال می داند، و در مقام جمع فرموده
احتمال دارد بدن انبیا، بعد از مدتی به قبورشان باز می گردد:
«و فيه إشكال من جهة منافاته لكثير من الأخبار الدالة على بقاء أبدانهم في الأرض كأخبار نقل عظام آدم، و نوح، و يوسف عليهم السلام، و بعض الآثار الواردة بأنهم نبشوا قبر الحسين عليه السلام فوجدوه في قبره عليه السلام و غيرها، فمنهم من حمل أخبار الرفع على أنهم يرفعون بعد الثلاثة ثم يرجعون إلى قبورهم.»(8)

ترجمه: و در (پذیرش روایات مذکور) اشکال است از جهت اینکه با روایات بسیاری که بر بقاء بدن های انبیا و اوصیاء در قبر حکایت دارند منافات دارد، مانند اخبار انتقال استخوان های آدم، نوح و یوسف علیهم السلام، و بعض آثار وارد شده به اینکه برخی قبر امام حسین(علیه السلام) را نبش کرده و آن حضرت را در قبر یافته اند، و روایاتی مانند آن. پس برخی از علما اخبار رفع انبیا و اوصیا پس از سه روز را بر این حمل کرده اند که بعد از مدتی دوباره به قبورشان باز می گردند.
همچنین در ‏ملاذ الاخیار هم به این مسئله اشاره نموده و نظر مشابه همین را فرموده اند.(9)

پس به لحاظ بررسی سندی و دلالتی روایت هرگز نمی توان با قاطعیت گفت که قبور ائمه(علیهم السلام) خالی از بدن های مطهر ایشان است، بلکه حتی اگر چنین چیزی بوده برای جمع بین روایات باید گفت این امر موقتی است.

نکته دوم:

به لحاظ تحلیل عقلی منظور از آسمان که بدن های انبیا قرار است بعد از مرگ به آنجا منتقل شوند چیست؟ اگر منظور آسمان دنیاست که این یعنی بازگشت ایشان به دنیا! که اگر با بدن خودشان باشد میشود همان رجعت، و اگر با بدن جدیدی باشد می شود تناسخ! و اگر منظور از آسمان را معنایی عمیق تر و همان عالم ملائکه بدانیم که به آنها اهل آسمان گفته میشود روشن است که این بدن عنصری را نمی توان به عالم مجردات و برزخ برد! پس یقینا معنا عمیق تر از این حرفهاست.

با این اوصاف اگر می گویند ائمه(علیهم السلام) با بدنهایشان در عالم برزخ حیات دارند، قطعا این بدن هم از سنخ همان عالَم برزخ است، یعنی بدن برزخی است، و اینکه می فرمایند با همان بدن احتمال دارد منظورشان این است که به لحاظ صورت همان بدن است، همان طور که در روایات به این مسئله اشاره شده است:
«فَإِذَا قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ صَيَّرَ تِلْكَ الرُّوحَ إِلَى الْجَنَّةِ فِي صُورَةٍ كَصُورَتِهِ فَيَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُون‏»؛ پس هنگامی که خدا روح مومن را قبض نمود آن را در صورتی مانند صورت دنیایی اش به بهشت در می آورد پس از نعمت های آن می خورد و می آشامد.(10)

نکته سوم:

نکته دیگر اینکه خود توجه به قبور ایشان، و تأکید بر پیمودن مسیر تا حضور در کناره مقبره آن بزرگواران خود موید دیگری است که این بدن های مطهر در قبور هستند، وگرنه آن زمین که موضوعیت ندارد!
این که مثلا یک امام را برده اند در نقطه خاص دفن کرده اند و بعد از سه روز آن نقطه رفته است دیگر آن نقطه چه ارجحیتی دارد؟ حتی اگر می گفتند خانه ای که در آن ساکن بودند را زیارت کنید ارجح بود چرا که سال ها مأمن و مسکن آنها بوده است.

بنابراین اگر قرار بود این قبرها فقط برای چند روز میهمان این بدن ها باشند، این همه تأکید بر حضور در کنار آن قبور، و حتی خوادن زیارت به سمت آنها، و تبرک جستن به آن موضوعیتی نمی داشت.

پی نوشت ها:
1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج27، ص299.
2. نصیری، علی؛ اسماعیلی، محمد کاظم، حيات برزخی اهل بيت (علیهم السلام) در جسم عنصری يا بدن برزخی؟، دوفصلنامه امامت پژوهی، سال پنجم، ش18، پاییز و زمستان 94.
3. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج4، ص567.
4. الکافی، ج8، ص155.
5. صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1413ق، ج2، ص594
6. قطب الدين راوندى‏، الخرائج و الجرائح، مؤسسة الإمام المهدى‏(عج)، قم، چاپ اول، 1409ق، ج1، ص442
7. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق، ص326
8. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ دوم، 1404ق، ج18، ص285
9. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، ملاذالاخیار في فهم تهذيب الأخبار، كتابخانه آيه الله مرعشي نجفي‏، قم، چاپ اول، 1406ق، ج9، ص288
10. الامالی طوسی، ص419.

موضوع قفل شده است