جمع بندی از کجا می توان تشخیص داد که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از کجا می توان تشخیص داد که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟

سلام علیکم

سوالی که مطرح میشود این است که:
از کجا باید بفهمیم که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟
مثلا در مورد اول ما روایت تنها میفرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاشَانِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ وَ أَنَا بِالْمَدِينَةِ أَسْأَلُهُ عَنِ الْيَوْمِ الَّذِي يُشَكُّ فِيهِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَلْ يُصَامُ أَمْ لَا فَكَتَبَ الْيَقِينُ لَا يَدْخُلُ فِيهِ الشَّكُّ صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ.
(الاستبصار فيما اختلف من الأخبار؛ ج‌2، ص: 64)

شما از کجا ادعا می کنید که رؤیت مسلح موضوع برای صیام نیست یا هست؟ یا تشخیص آن استنباطی است؟
اصلا مرجع از کجا استنباط می کند؟ آیا روایتی مبنی بر نفی یا اثبات تلسکوپ وجود دارد؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مستنبط

مهدی عباس زاده;989206 نوشت:
از کجا باید بفهمیم که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟

شما از کجا ادعا می کنید که رؤیت مسلح موضوع برای صیام نیست یا هست؟ یا تشخیص آن استنباطی است؟
اصلا مرجع از کجا استنباط می کند؟ آیا روایتی مبنی بر نفی یا اثبات تلسکوپ وجود دارد؟


جواب اجمالی

سوال در واقع از دو پرسش مستقل تشکیل شده است -هر چند با هم ارتباط دارند-:

سوال اول: ملاک تشخیص موضوعات استنباطی از غیر استنباطی چیست؟
سوال دوم: مبانی فقهی و مستندات شرعی استهلال -مخصوصا رویت با چشم مسلح- و نسبت آن با متن روایات، چیست؟ نسبت آن با موضوعات استنباطی یا غیر استنباطی چیست؟

پاسخ اجمالی سوال اول: معمولا تشخیص حکم وظیفه مرجع تقلید، و تشخیص موضوع این حکم، وظیفه مقلد می باشد.
مجتهد و مرجع، حکم موضوعات مختلف را استنباط می کند و با بیان آن از سوی مرجع، تشخیص موضوع، بر عهده خود مکلف خواهد بود.

موضوعات غیر استنباطی، بر خلاف موضوعات اجتهادی، موضوعاتی است که عرف یا متخصص آن را تشخیص می دهد و برای تعریف، تعیین حدود یا شروط، نیاز به اجتهاد و مراجعه به منابع دینی و مستندات شرعی نیست.
گروهی از موضوعات هستند که تشخیص آن نیاز به استنباط از ادله شرعی و فرآیند اجتهاد دارد و فقیه باید آن را بررسی کند و نظر دهد.

پاسخ اجمالی سوال دوم: استهلال جزو موضوعات می باشد و تشخیص آن بر عهده مکلف است هر چند او می تواند در اثبات رویت ماه، به قول افراد عادل و کارشناس اعتماد کند.
اما نحوه استهلال و اعتبار یا عدم اعتبار دیدن با چشم مسلح، جزو موضوعات اجتهادی است و فقیه باید درباره آن نظر دهد که آیا رویت در روایات، به معنای رویت عرفی و با چشم معمولی است یا رویت با چشم مسلح هم می تواند جزو مصادیق مورد نظر روایت باشد.

مهدی عباس زاده;989206 نوشت:
از کجا باید بفهمیم که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟


الف) جواب تفصیلی سوال اول

1. مقدمه

اوامر و دستورات فقهی، از دو بخش موضوع و حکم تشکیل شده است.

مثلا در عبارت «الکل صنعتی پاک است»، الکل صنعتی موضوع و طهارت، حکم آن است.
استخراج حکم موضوعات عملی و فقهی، نیاز به استنباط مجتهد و مرجع تقلید دارد.

پس از بیان حکم شارع، توسط مجتهد، مکلف در مواجهه با موضوع و تشخیص آن، به حکم عمل می کند.
گاهی برخی موضوعات، خود نیاز به استنباط دارند که مجتهد باید آن را تشخیص دهد.


مهدی عباس زاده;989206 نوشت:
از کجا باید بفهمیم که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟


[h=2]2. انواع موضوعات
[/h]از آنچه گفته شد، مشخص می شود، موضوعات خود بر دو دسته اند:
موضوعات استنباطی و موضوعات غیر استنباطی.
[h=3]2- الف) موضوعات غیر استنباطی: [/h]موضوعاتی که عرف یا کارشناس آن را می شناسد، تعریف کرده یا تشخیص می دهد. در این موضوعات تعریف و تشخیص عرف یا متخصص، ملاک بیان حکم خواهد بود.
موضوعات عرفی: عرف بسیاری از موضوعات را تشخیص می دهد چون یا آن را تعریف یا ایجاد کرده (معامله، اجاره، قرض، یا بسیاری از موضوعات دیگر که بشر در زندگی خود در طول تاریخ ایجاد کرده و آن را به سهولت می شناسد) یا از قبیل موضوعات طبیعی و خارجی است که با آن سر و کار دارد (مانند آب و بول و تمایز بین آنها، الکل، آب انگور و خمر و فرق آن دو، و ... ).

موضوعات تخصصی:
برخی موضوعات تخصصی، از دایره فهم تشخیص عرفی خارج است و نیاز دارد تا کارشناس فن تشخیص دهد (موضوعات تخصصی مانند تشخیص پولک دار بودن یا نبودن برخی ماهی ها و ...).
این موضوعات نیازی به استنباط و تعریف بر اساس ادله شرعی ندارد و مجتهد تنها حکم آن را بیان می کند. اما تشخیص موضوع با خود مکلف است.
مثلا مجتهد حکم می کند که بول نجس و مذی پاک است، اما این مکلف است که در خروج مایع، باید تشخیص دهد بول است که در این صورت باید خود را تطهیر کند یا مذی است که نیاز به تطهیر نخواهد داشت.

.

مهدی عباس زاده;989206 نوشت:
از کجا باید بفهمیم که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟


2-ب) موضوعات استنباطی

موضوعاتی که برای تعریف، تعیین محدوده و شرایط و تشخیص آنها محتاج استنباط از منابع شرعی و دینی است.

موارد زیر می تواند جزو موضوعات استنباطی باشد که به اجتهاد و استخراج از ادله و نظر فقیه نیاز دارد:
1. تعریف موضوعات شرعی (نماز، روزه، خمس و ...)،
2. تشخیص موضوعات پیچیده (تشخیص و تمایز بین بیع و قرض از ربا در خیلی از موارد)
3. بیان حدود

یا شرایط شرعی یک موضوع (مانند تفکیک آب جاری از دیگر آبها و تعریف آب کر و قلیل، تفات جهاد با امر به معروف و نهی از منکر)
4. موضوعات اختلافی
5. برخی دیگر موارد و موضوعات
که مشابه و از سنخ موارد بالا هستند.

در این موارد، مکلف هم موضوع و هم حکم آن را از مجتهد می گیرد.

مهدی عباس زاده;989206 نوشت:
صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ.
شما از کجا ادعا می کنید که رؤیت مسلح موضوع برای صیام نیست یا هست؟ یا تشخیص آن استنباطی است؟
اصلا مرجع از کجا استنباط می کند؟ آیا روایتی مبنی بر نفی یا اثبات تلسکوپ وجود دارد؟

ب) جواب تفصیلی سوال دوم

1. تفکیک چند بخش مساله رویت

در اینجا چند امر متفاوت وجود دارد:
1- اصل رویت و دیدن ماه
2- حکم مترتب بر رویت ماه
3- نحوه رویت ماه
4- اخبار دیگران به رویت ماه.

هر کدام از موارد بالا، از سنخ خاصی است و حکم خاص خود را دارد.
جواب سوال، در تفکیک هر کدام از این موارد از دیگری است:

1- اصل رویت ماه:جزو موضوعات عرفی و طبیعی است. بنا بر این، استنباط در آن راه ندارد.
مکلف یا ماه را رویت کرده یا ندیده است و شارع در فعل طبیعی او که تحقق یافته، تصرفی ندارد. حداکثر این است که بگوید استهلال (تلاش برای رویت ماه) مستحب است.

2- حکم مترتب بر رویت ماه:شارع حکم کرده است اگر هلال ماه مبارک رمضان دیده شد، باید روزه بگیری (صم للرویه). این در حیطه مکلف نیست. بلکه یا باید تقلید کند یا خود مجتهد باشد.

3- نحوه رویت:هر چند چگونگی رویت، مانند اصل رویت، جزو موضوعات است، اما اینکه دیدن ماه از کدام راه، معتبر است و باعث ترتب حکم می شود، نیاز به اجتهاد دارد. زیرا نمی دانیم شارع تنها رویت معمولی و بدون ابزار را از ما خواسته است یا رویت با چشم مسلح هم معتبر است.
بعبارتی، مجتهد باید بررسی کرده و نظر دهد آیا دیدن با تلسکوپ، مصداق رویت در امر شارع (صم للرویة) هست یا نه. زیرا چشم مسلح از اموری است که بعد از دوره معصومین -علیهم السلام- پیش آمده و حکم آن در روایات بیان نشده است.

4- اثبات ماه با اخبار دیگران:ایا خبر دیگران مصداق رویت است؟ اگر مصداق رویت نیست، آیا خبر دادن دیگران می تواند جایگزین رویت خود مکلف بشود؟ اخبار دیگران چه شرایطی دارد و سوالاتی از این قبیل، به استنباط مجتهد برمی گردد.

مهدی عباس زاده;989206 نوشت:
شما از کجا ادعا می کنید که رؤیت مسلح موضوع برای صیام نیست یا هست؟ یا تشخیص آن استنباطی است؟
اصلا مرجع از کجا استنباط می کند؟ آیا روایتی مبنی بر نفی یا اثبات تلسکوپ وجود دارد؟


2.تصرف شارع در موضوعات


برای بررسی مساله بالا، باید به چند نکته توجه کرد:
1- ثبوت اول ماه، تشخیص موضوع است نه تعیین حکم. بنا بر این، جزو امور تقلیدی نیست. رجوع مردم به مراجع برای اثبات اول ماه، باید بخاطر اطمینان و اخبار از رویت باشد نه تقلید و تعبد.

2- موضوع تلسکوپ و احکام مترتب بر رویت با آن، مانند بسیاری دیگر از موضوعات، جزو امور جدید و مستحدثه است و روایت خاصی برای آن نداریم. در این گونه موارد، مجتهد بررسی می کند تا بداند موضوع جدید، مصداق کدام عنوین و موضوعی است که در روایات آمده است.

3-
هر چند دیدن ماه با تلسکوپ، در لغت و عرف، مصداق دیدن و رویت است، اما شارع می تواند برای حکم کردن، در موضوعات تصرف کند و آن را تضییق کند (تنها بعضی مصادیق را در محدوده حکم خود داخل کند و برخی از مصادیق عرفی را از تحت حکم، خارج کند) یا توسعه دهد (یعنی برخی از چیزها را که عرف مصداق نمی داند، در حکم آن داخل کند و اصطلاحا مصادیق را توسعه دهد.)

بنابراین بخاطر اینکه شارع در حکم کردن، حق توسعه، تضییق و تعیین محدوده را برای موضوعات مختلف -از جمله موضوعات غیر استنباطی-، داراست، مجتهد باید بررسی کند آیا دیدن ماه با چشم مسلح، برای شارع معتبر است یا نه.

اگر مجتهد به این نتیجه برسد که اصل دیدن برای شارع (خدای متعال و معصومین –علیهم السلام-) مهم است و روایت یا قرینه خاصی هم نداریم که دیدن در نظر شارع را منحصر به دیدن خاصی کند، بنابر این وقتی شارع می گوید: با دیدن ماه روزه بگیر، هر نوع دیدنی منظور اوست.

اینکه در قدیم، تنها با چشم غیر مسلح استهلال می کرده اند، دلیل نمی شود تا نظر شارع را در همان مصادیق قدیمی محدود بدانیم و بگوییم به این خاطر شارع، دیدن با تلسکوپ را معتبر نمی داند.

مهدی عباس زاده;989206 نوشت:
شما از کجا ادعا می کنید که رؤیت مسلح موضوع برای صیام نیست یا هست؟ یا تشخیص آن استنباطی است؟
اصلا مرجع از کجا استنباط می کند؟ آیا روایتی مبنی بر نفی یا اثبات تلسکوپ وجود دارد؟


3. نتیجه: ضرورت تفکیک دو موضوع

نتیجه اینکه ما با دو موضوع مواجهیم و باید از هم تفکیک شوند:

موضوع اول:دیدن هلال ماه است که از موضوعات غیر استنباطی است. رویت هلال، حکم شرعی نیست تا نیاز به تقلید داشته باشد بلکه «تشخیص موضوع» بوده و باید برای مکلف ثابت شود.

موضوع دوم:طریقه رویت هلال ماه است که جزو موضوعات استنباطی می باشد و نیاز به اظهار نظر مرجع تقلید دارد تا بگوید دیدن ماه از چه راهی حجت است و شارع آن را قبول دارد: آیا شارع رویت با کمک ابزار را هم می پذیرد و حکم روزه گرفتن را بر آن بار می کند یا تنها چشم عادی را ملاک می داند.

مهدی عباس زاده;989206 نوشت:
شما از کجا ادعا می کنید که رؤیت مسلح موضوع برای صیام نیست یا هست؟ یا تشخیص آن استنباطی است؟
اصلا مرجع از کجا استنباط می کند؟ آیا روایتی مبنی بر نفی یا اثبات تلسکوپ وجود دارد؟


4. تذکر مهم: لزوم دقت در اطلاعیه ستاد استهلال

برخی مراجع، مانند مقام معظم رهبری چشم مسلح را معتبر می دانند و برخی مانند ایت الله سیستانی دیدن با چشم مسلح را نمی پذیرند.
بنا بر این مقلدین گروه دوم باید در اطلاعیه ستاد استهلال –که محل و نحوه رویت و حتی تعداد رویت کنندگان را اعلام می کند- دقت کنند. اگر اعلام شد که ماه «فقط» با چشم مسلح دیده شده است آنها نمی توانند فردا را اول ماه مبارک یا عید حساب کنند.

سلام

واضح است که ظاهر روایت دلالت بر چشم غیر مسلح میکند.
اما اگر چشم معمولی ملاک باشد، آیا ممکن است به علت اینکه چشم ما ماه را ندید ، تعداد روزهای ماه 31 روز شود؟!
مثلا روز 29 نمی بینیم
روز 30 نمبینیم
روز 31 نمیبینیم
اگر ملاک فقط و فقط چشم معمولی باشد پس امکان دارد ماه قمری 31 روزه شود.
در حالی که چنین چیزی را هیچ کس قبول ندارد

لذا میگویند این ملاک در صورتی درست است که ماه 31 روزه نشود
پس در واقع ما دو ملاک داریم :
1
آخر ماه را چشمتان مشخص کند
2
به شرطی که 31 روزه نشود

از همین نکته دوم و شاید قرائن دیگر، میگویند
مقصود شارع تعیین ماه واقعی بوده است
و چشم معمولی ( غیر مسلح ) تنها یک ابزار است.
پس به هر شکلی متوجه شویم آخر ماه چه روزی است درست خواهد بود...
برخی هم گویند خیر
تعیین آخر ماه توسط چشم برای روزهای مشکوک بوده
و الا خود امام و همه می دانستند ماه 31 روزه نمیشود...
با علم به این موضوع، فرمودند تعیین آخر ماه با چشم معمولی است و ظواهر ادله همین است.

خباء;989497 نوشت:
واضح است که ظاهر روایت دلالت بر چشم غیر مسلح میکند.

به چه جهتی می فرمایید که واضح است روایت بر چشم غیر مسلح دلالت می کند؟

خباء;989497 نوشت:
اما اگر چشم معمولی ملاک باشد، آیا ممکن است به علت اینکه چشم ما ماه را ندید ، تعداد روزهای ماه 31 روز شود؟!
مثلا روز 29 نمی بینیم. روز 30 نمبینیم. روز 31 نمیبینیم. اگر ملاک فقط و فقط چشم معمولی باشد پس امکان دارد ماه قمری 31 روزه شود. در حالی که چنین چیزی را هیچ کس قبول ندارد

لذا میگویند این ملاک در صورتی درست است که ماه 31 روزه نشود. پس در واقع ما دو ملاک داریم :
1. آخر ماه را چشمتان مشخص کند. 2. به شرطی که 31 روزه نشود

از همین نکته دوم و شاید قرائن دیگر، میگویند مقصود شارع تعیین ماه واقعی بوده است و چشم معمولی ( غیر مسلح ) تنها یک ابزار است. پس به هر شکلی متوجه شویم آخر ماه چه روزی است درست خواهد بود...
برخی هم گویند خیر، تعیین آخر ماه توسط چشم برای روزهای مشکوک بوده، و الا خود امام و همه می دانستند ماه 31 روزه نمیشود... با علم به این موضوع، فرمودند تعیین آخر ماه با چشم معمولی است و ظواهر ادله همین است.


بحثی که مطرح کردید، بحث مستقل دیگری است.
موضوع سوال این بود که : «بحث استهلال، تشخیص موضوع است تا بر عهده مکلف باشد؟ یا جزو موضوعات اجتهادی است تا بر عهده مرجع باشد؟، گذشته از آن، فقها به چه نحو از روایاتی مانند «صم للرویه و افطر للرویه» که در آن اسمی از تجهیزات برده نشده، استنباط می کنند که چشم مسلح اعتبار دارد یا نه؟»

آنچه شما مطرح کردید، بحث از ملاکهای تشخیص ماه جدید و مانند آن است.

مستنبط;989500 نوشت:
به چه جهتی می فرمایید که واضح است روایت بر چشم غیر مسلح دلالت می کند؟

اصولا در مسائل فقهی دقتهای عقلی و ریزه کاری ها مطرح نیست
و تشخیص مکلف معیار است.
مثال میزنم
فرض کنید ظهر شرعی وقتی است که سایه در کوتاهترین اندازه خود قرار گیرد.
این اندازه گیری میتواند با میکروسکوب هم انجام گیرد
اما ملاک ظهر وقتی است که انسان بتواند ان را تشخیص دهد.
دقت اندازه گیری بر اساس دقت ابزار انسان گذاشته میشود.
مثلا میگویند در وضو باید همه جای دست شسته شود
ممکن است با میکروسکوب به اندازه یک سلول خشک باقی مانده باشد اما اینها ملاک نیست
آن مقدار خشک بودن ملاک است که توسط انسان تشخیص داده شود.
درباره باد معده،خون ، غسل و خیلی چیزهای دیگر....
در مسئله هلال ماه همین مسئله جاری است
ماه باید به اندازه ای باشد که توسط چشم انسان رویت شود.

مستنبط;989501 نوشت:
فقها به چه نحو از روایاتی مانند «صم للرویه و افطر للرویه» که در آن اسمی از تجهیزات برده نشده، استنباط می کنند که چشم مسلح اعتبار دارد یا نه؟»

در پست مربوطه سعی کردم همین سوال را پاسخ بدهم
اگر از نظر شما ناتوان بودم ، وسعم همین بوده.

خباء;989510 نوشت:
اصولا در مسائل فقهی دقتهای عقلی و ریزه کاری ها مطرح نیست و تشخیص مکلف معیار است.
مثال: اندازه گیری کوتاه ترین سایه در ظهر شرعی با میکروسکوپ
تشخیص خشکی عضو وضو با میکروسکوب به اندازه یک سلول
تشخیص خون و ...
در مسئله هلال ماه همین مسئله جاری است
ماه باید به اندازه ای باشد که توسط چشم انسان رویت شود.

استفاده از ابزار در تشخیص موضوع: تسهیل یا تصعیب

در بحثی که مطرح کردید، دو موضوع مهم وجود دارد و معمولا خلط می شود. باید در تفکیک آن از یکدیگر تلاش نمود:
موضوع اول، ذیل این پست و موضوع دوم ذیل پست بعدی شما مطرح می شود.

1. تفاوت تسهیل در تشخیص موضوع با وسواس سخت گیری در تشخیص موضوع
اگر لباس خونی شد و پس از ازاله عین نجس و شستشوی شرعی، باز هم رنگ آن باقی بود، چه باید کرد؟
در اینجا هر چند جرم ملموس و اصلی خون برطرف شده است، اما بدون نیاز به هیچ ابزاری، مسلم است که ذرات ریز خون وجود دارد زیرا اثر آن یعنی رنگ، همچنان باقی است. در حالیکه فقها فتوا می دهند که این لباس تطهیر شده و می توان با آن نماز خواند، چون عرفا، عین نجاست ازاله شده است و ذرات ریز، عرفا جرم محسوب نشده و ذرات رنگ، قابل تسامح عرفی است.

در مسائل عملی و در تشخیص موضوع، بنای شارع بر وسواس و سخت گیری نیست.
تشخیص موضوعاتی مانند خون، تری اعضای وضو، کوتاهترین سایه و ... مبتلا به و روزانه هستند و استفاده از ابزار در آنها، گذشته از اینکه حتی در این سالها و با این همه پیشرفت و فراوانی ابزار، برای اکثریت مردم، مقدور نیست، به وسواس و سخت گیری در موضوع منجر می شود. گذشته از غیر عرفی بودن، تشخیص موضوع با ابزار باعث مختل شدن نظام زندگی می شود.

اما اگر استفاده از ابزار، وسواس ها و شک ها را برطرف کند، امور را تسهیل کند و نه تنها باعث اختلال نظام زندگی نشده بلکه بسیاری از اختلافات تخصصی یا تحیر اجتماعی و سردرگمی های مردمی را برطرف کند، مساله متفاوت خواهد بود.
از این رو، رویت ماه با چشم مسلح با رویت دقیق سایه یا ذره خون با میکروسکوپ، قابل مقایسه نیست.

مستنبط;989583 نوشت:
استفاده از ابزار در تشخیص موضوع: تسهیل یا تصعیب

در بحثی که مطرح کردید، دو موضوع مهم وجود دارد و معمولا خلط می شود. باید در تفکیک آن از یکدیگر تلاش نمود:
موضوع اول، ذیل این پست و موضوع دوم ذیل پست بعدی شما مطرح می شود.

1. تفاوت تسهیل در تشخیص موضوع با وسواس سخت گیری در تشخیص موضوع


اگر لباس خونی شد و پس از ازاله عین نجس و شستشوی شرعی، باز هم رنگ آن باقی بود، چه باید کرد؟
در اینجا هر چند جرم ملموس و اصلی خون برطرف شده است، اما بدون نیاز به هیچ ابزاری، مسلم است که ذرات ریز خون وجود دارد زیرا اثر آن یعنی رنگ، همچنان باقی است. در حالیکه فقها فتوا می دهند که این لباس تطهیر شده و می توان با آن نماز خواند، چون عرفا، عین نجاست ازاله شده است و ذرات ریز، عرفا جرم محسوب نشده و ذرات رنگ، قابل تسامح عرفی است.

در مسائل عملی و در تشخیص موضوع، بنای شارع بر وسواس و سخت گیری نیست.
تشخیص موضوعاتی مانند خون، تری اعضای وضو، کوتاهترین سایه و ... مبتلا به و روزانه هستند و استفاده از ابزار در آنها، گذشته از اینکه حتی در این سالها و با این همه پیشرفت و فراوانی ابزار، برای اکثریت مردم، مقدور نیست،
به وسواس و سخت گیری در موضوع منجر می شود. گذشته از غیر عرفی بودن، تشخیص موضوع با ابزار باعث مختل شدن نظام زندگی می شود.

اما اگر استفاده از ابزار، وسواس ها و شک ها را برطرف کند، امور را تسهیل کند و نه تنها باعث اختلال نظام زندگی نشده بلکه بسیاری از اختلافات تخصصی یا تحیر اجتماعی و سردرگمی های مردمی را برطرف کند، مساله متفاوت خواهد بود.
از این رو، رویت ماه با چشم مسلح با رویت دقیق سایه یا ذره خون با میکروسکوپ، قابل مقایسه نیست.

مقصودم این بود که حتی در جایی که تشخیص موضوع با ابزار تسهیل شود ، باز هم ملاک اندازه گیری ادراک انسان است.
مثال میزنم
الان ظهر شرعی و فجر صادق را میتوان با ابزار تشخیص داد. حتی یادم هست در این زمینه استفتا هم کرده بودند. و الان برای مردم سخت تر این است که برای تشخیص اوقات شرعی به صورت سنتی تشخیص دهند...
فرض کنید موذن هر روز بنشیند داخل حیاط مسجد و شاخص بگذارد که چه وقت ظهر شرعی شود تا اذان بگوید
یا موذن صبح ماه رمضان بالای مسجد کشیک بکشد تا کی فجر صادق شود و اذان بگوید...

الان ابزار آلات همه چیز رارتسهیل کرده است...
لکن ملاک اندازه گیری باید تشخیص انسان باشد
پس حرف بنده منافاتی با تسهیل و استفاده از ابزار نداشت...

لذا اگر قرار است با دستگاه فجر صادق را در ماه رمضان تشخیص دهند باید معیار اندازه گیری بر اساس قدرت دید انسان باشد.

در همه ی ابزار آلات باید معیار بر اساس قدرت ادراک انسان باشد...
مثلا اگر در هلال ماه رمضان، ماه آن قدر کوچک باشد که با چشم عادی دیده نشود، هنوز ماه رمضان نشده اگر چه بتوان ماه را با ابزار الاتی با دقت بیشتر از چشم انسان مشاهده کرد...

خباء;989512 نوشت:
در پست مربوطه سعی کردم همین سوال را پاسخ بدهم
اگر از نظر شما ناتوان بودم ، وسعم همین بوده.

خباء;989585 نوشت:
لکن ملاک اندازه گیری باید تشخیص انسان باشد


موضوع دوم: ظهور عرفی کلمات روایت، گام اول فهم مقصود شارع

گام اول در فهم کلام قرآن، روایات و هر متکلم دیگری، بررسی کلمات و معنای آنهاست.
هر کلمه ای در معنایی ظهور دارد و به طور عرفی دارای مصادیقی است. محدود کردن این مصادیق، حتما باید دلیلی داشته باشد.

تعبیر روایت این است: «صم للرویة»؛ با رویت، روزه بگیر. رویة (دیدن) هم بر دیدن با چشم مسلح صدق می کند و هم بر دیدن با چشم غیر مسلح.
کسی که با تلسکوپ استهلال می کند، در عرف و زبان، به آن چیزی غیر از دیدن نمی توان اطلاق کرد.
عرف به کسی که هلال اول ماه جدید را دیده، می گوید که او هلال را دیده است.

آیا می توانیم بخاطر آنکه در گذشته، دیدن با ابزاری مثل تلسکوپ، امکان نداشته یا عمومی نبوده است، بگوییم «رویة» و دیدن، بر مشاهده از طریق آن صدق نمی کند؟
جوب این است: خیر!
انحصار معنی کلمه به مصادیق قدیمی، دلیل موجهی نیست و آن قدر قدرت ندارد تا مانع صدق «رویة» بر «دیدن با چشم مسلح» بشود.

از طرفی در ادله شرعی و آیات و روایات هم دلیل خاصی مبنی بر انحصار معنی در مصادیق خاصی نداریم. مثلا روایتی نداریم که تصریح کرده باشد که رویت حتما باید با چشم بدون ابزار و در حالت معمولی باشد.
همچنین روایتی نداریم که بگوید مصادیق کلمات و ادله نقلی، از جمله بحث «رویة» و دیدنی که مد نظر شارع است، صرفا منحصر به مصادیقی است که در عصر معصومین -علیهم السلام- رایج بوده است.

خباء;989585 نوشت:
لکن ملاک اندازه گیری باید تشخیص انسان باشد
لذا اگر قرار است با دستگاه فجر صادق را در ماه رمضان تشخیص دهند باید معیار اندازه گیری بر اساس قدرت دید انسان باشد.

در همه ی ابزار آلات باید معیار بر اساس قدرت ادراک انسان باشد...
مثلا اگر در هلال ماه رمضان، ماه آن قدر کوچک باشد که با چشم عادی دیده نشود، هنوز ماه رمضان نشده اگر چه بتوان ماه را با ابزار الاتی با دقت بیشتر از چشم انسان مشاهده کرد...



وقتی در عالم تکوین و واقعیت خارجی، سیاره ماه یک با به دور زمین چرخید، ماه جدید شروع شده است. علامت اینکه ماه جدید شروع شده است، این است که هلال بسیار باریک آن در یک بازه کوتاه در زمین قابل مشاهده خواهد بود و البته ممکن است خیلی ها به دلایلی مختلفی این هلال را «رویت» نکنند، اما عدم رویت انسان، در اینکه ماه یک دور چرخیده است، تاثیری ندارد.

اگر هم مکلف

با کمک چند شیشه (لنز دوربین یا تلسکوپ) بتواند دقیق تر نگاه کند و هلال ماه را ببیند، در عرف و در لغت، «رویت» صدق کرده است.
حالا سوال این است که آنچه برای شارع مهم است، اصل حلول ماه جدید است و دیدن ما طریقیت دارد یا آنکه دیدن موضوعیت دارد؟

اگر «رویت»، طریقیت داشته باشد، به این معنی است که دیدن فقط طریق و راه تشخیص واقعیت خارجی است و اگر با ابزار یا محاسبات قطعی هم اول ماه ثابت شود، احکام مترتب بر آن به دنبال خواهد آمد (مثل وجوب روزه با حلول ماه مبارک رمضان).
اما اگر «رویت» موضوعیت داشته باشد، به این معنی است که شارع صرفا حلول خارجی ماه جدید برایش مهم نیست، بلکه دیده شدن توسط مکلف هم در «رویت مد نظر شارع» و حکمی که قرار است بر آن مترتب شود، تاثیر دارد.

محدود کردن معنی عرفی «رویت» نیاز به دلیل دارد
همین طور اینکه «رویت» موضوعیت دارد یا طریقیت، باید توسط فقیه بررسی شود

خباء;989585 نوشت:
الان ظهر شرعی و فجر صادق را میتوان با ابزار تشخیص داد. حتی یادم هست در این زمینه استفتا هم کرده بودند. و الان برای مردم سخت تر این است که برای تشخیص اوقات شرعی به صورت سنتی تشخیص دهند...
فرض کنید موذن هر روز بنشیند داخل حیاط مسجد و شاخص بگذارد که چه وقت ظهر شرعی شود تا اذان بگوید
یا موذن صبح ماه رمضان بالای مسجد کشیک بکشد تا کی فجر صادق شود و اذان بگوید...

الان ابزار آلات همه چیز رارتسهیل کرده است...
لکن ملاک اندازه گیری باید تشخیص انسان باشد


خب وقتی شما برای تشخیص ظهر شرعی، استفاده از ابزار را جایز می دانید، چرا برای تشخیص اول ماه جایز ندانید؟
اگر قدرت ملاک است باید در هر دو جا ملاک باشد.
ابزار همان طور که تشخیص ظهر شرعی را راحت کرده است، تشخیص اول ماه را هم راحت کرده است.

مستنبط;989604 نوشت:
همین طور اینکه «رویت» موضوعیت دارد یا طریقیت، باید توسط فقیه بررسی شود

با عرض سلام و احترام
از فقها چه کسانی چنین نظری دارد که رویت طریقیت دارد؟

با تشکر

مستنبط;989605 نوشت:
خب وقتی شما برای تشخیص ظهر شرعی، استفاده از ابزار را جایز می دانید، چرا برای تشخیص اول ماه جایز ندانید؟
اگر قدرت ملاک است باید در هر دو جا ملاک باشد.
ابزار همان طور که تشخیص ظهر شرعی را راحت کرده است، تشخیص اول ماه را هم راحت کرده است.

بزرگوار متوجه منظورم نشدید

من میگویم آن ابزاری که قرار است ظهر شرعی را تشخیص دهد، دقت اندازه گیری دارد
این دقت اندازه گیری میتواند از یک میکرون و کمتر از آن شروع شود ...
عرضم این است برای آن ابزار ، دقت اندازه گیری را متناسب با دید انسان تنظیم میکنند...
در قضیه هلال ماه نیز به همین شکل است
دستگاه ماه را تشخیص میدهد اما دقتش متناسب با دید انسان است
در مورد فجر صادق نیز همین طور است
و کلا همه ابزار ها با دقت اندازه گیری ای تعریف میشوند که در محدوده تشخیص انسان باشد

مثلا میگویند در سفر شرعی حد ترخص در جایی است که صدای اذان شهر را نشنوید، دیگر معنا ندارد من بروم با ابزاری که دقت شنوایی فراتر از گوش انسان دارد، صدای اذان شهر را بشنوم و بر اساس شنیدن توسط ابزار، حد ترخص را تعریف کنم....

مستنبط;989604 نوشت:


وقتی در عالم تکوین و واقعیت خارجی، سیاره ماه یک با به دور زمین چرخید، ماه جدید شروع شده است. علامت اینکه ماه جدید شروع شده است، این است که هلال بسیار باریک آن در یک بازه کوتاه در زمین قابل مشاهده خواهد بود و البته ممکن است خیلی ها به دلایلی مختلفی این هلال را «رویت» نکنند، اما عدم رویت انسان، در اینکه ماه یک دور چرخیده است، تاثیری ندارد.

زاویه ماه از خط افق دارای درجاتی است
مثلا ماه میتواند در سطح افق و زاویه صفر درجه باشد که حتی با تلسکوپ هم دیده نشود.
مثلا ماه میتواند یک درجه بالاتر از خط افق باشد
میتواند 2 درجه بالاتر از خط افق باشد
میتواند 3 درجه و به همین ترتیب...

وقتی معیار انسان باشد دستگاه مورد نظر بر اساس دید انسان تنظیم میشود....
مثلا فرض کنید وقتی زاویه ماه از سطح افق یک درجه باشد، ماه برای ناظر انسانی قابل رویت نباشد
اما اگر زاویه ماه از سطح افق دو درجه باشد، برای ناظر انسانی قابل رویت باشد.
دستگاه بر اساس دید انسان تنظیم میشود.
پس ابتدای ماه وقتی است که زاویه ماه از سطح افق 2 درجه باشد
حالا هلال ماه بعدی چه زمانی شروع میشود؟
وقتی هلال ماه بعد به دو درجه رسید ، ماه جدید شروع میشود...
خلاصه اینکه معیار شروع هر ماه ، بر اساس علم نجوم و ریاضیات نیست...
ممکن است علم نجوم ابتدای ماه را بر اساس زاویه صفر درجه تعیین کند که با دستگاه و تلسکوپ هم قابل تشخیص نباشد..

『طلوع』;989608 نوشت:
با عرض سلام و احترام
از فقها چه کسانی چنین نظری دارد که رویت طریقیت دارد؟
با تشکر

سلام علیکم
با عرض احترام و ادب،
سوال در کلیت مساله بود که لازم بود اشاره شود در اینجا هم طریقیت مطرح است و هم موضوعیت.
بحث اینکه چه کسانی قائل به طریقیت شده اند، مساله جداگانه ایست و خارج از مقام است.

خباء;989609 نوشت:
من میگویم آن ابزاری که قرار است ظهر شرعی را تشخیص دهد، دقت اندازه گیری دارد
این دقت اندازه گیری میتواند از یک میکرون و کمتر از آن شروع شود ...
عرضم این است برای آن ابزار ، دقت اندازه گیری را متناسب با دید انسان تنظیم میکنند...
در قضیه هلال ماه نیز به همین شکل است
دستگاه ماه را تشخیص میدهد اما دقتش متناسب با دید انسان است
در مورد فجر صادق نیز همین طور است
و کلا همه ابزار ها با دقت اندازه گیری ای تعریف میشوند که در محدوده تشخیص انسان باشد

مثلا میگویند در سفر شرعی حد ترخص در جایی است که صدای اذان شهر را نشنوید، دیگر معنا ندارد من بروم با ابزاری که دقت شنوایی فراتر از گوش انسان دارد، صدای اذان شهر را بشنوم و بر اساس شنیدن توسط ابزار، حد ترخص را تعریف کنم....


عرض ما هم همین بود.
مساله، انسان است.
اما مساله این است که همین تشخیص، گاهی کار را سخت می کند گاهی تسهیل، کدام یک مد نظر شارع است؟ یکی؟ هر دو؟ بستگی به موقعیت دارد؟ یا ... .
و الا در اصل مساله که با شما موافقم. همه برای انسان و در محدوده نیاز و فعل انسانی است.

خباء;989613 نوشت:
مثلا ماه میتواند در سطح افق و زاویه صفر درجه باشد که حتی با تلسکوپ هم دیده نشود.
مثلا ماه میتواند یک درجه بالاتر از خط افق باشد
میتواند 2 درجه بالاتر از خط افق باشد
میتواند 3 درجه و به همین ترتیب...

وقتی معیار انسان باشد دستگاه مورد نظر بر اساس دید انسان تنظیم میشود....
مثلا فرض کنید وقتی زاویه ماه از سطح افق یک درجه باشد، ماه برای ناظر انسانی قابل رویت نباشد
اما اگر زاویه ماه از سطح افق دو درجه باشد، برای ناظر انسانی قابل رویت باشد.
دستگاه بر اساس دید انسان تنظیم میشود.
پس ابتدای ماه وقتی است که زاویه ماه از سطح افق 2 درجه باشد
حالا هلال ماه بعدی چه زمانی شروع میشود؟
وقتی هلال ماه بعد به دو درجه رسید ، ماه جدید شروع میشود...
خلاصه اینکه معیار شروع هر ماه ، بر اساس علم نجوم و ریاضیات نیست...
ممکن است علم نجوم ابتدای ماه را بر اساس زاویه صفر درجه تعیین کند که با دستگاه و تلسکوپ هم قابل تشخیص نباشد..


بله، بحث انسان است. لذا خیلی ها محاسبات ریاضی را حجت نمی دانند یا کافی نمی شمارند.
اما همین انسان در زاویه دو درجه -و نه صفر درجه که با ابزار هم نمی تواند ببیند- ، باید از تلسکوپ استفاده کند یا نباید استفاده کند. بحث این است.
سوال مربوط به کلیت مساله بود.
تفاصیلی که حضرتعالی می فرمایید، در جای خود بررسی می شود و از آن بحث شده است.
اما اصل سوال تاپیک، از این محدوده نبود.

مستنبط;991787 نوشت:
... .
و الا در اصل مساله که با شما موافقم. همه برای انسان و در محدوده نیاز و فعل انسانی است.

سلام استاد
اگر واقعا موافق باشید که حرفی نمی ماند
لکن فقها صحبت از چشم مسلح میکنند و همین مورد نقد بود که اصلا مطلب واضح است که نیازی به تلسکوپ به عنوان چشم مسلح نیست. شاید کلا اشتباه فهمیدم ولی نمیشود زیاد روی اینها صحبت کرد.
اگر بحثی باقی باشد باید در جایی دیگر دنبال شود.
با سپاس از نظرات شما

مستنبط;991788 نوشت:
.
اما همین انسان در زاویه دو درجه -و نه صفر درجه که با ابزار هم نمی تواند ببیند- ، باید از تلسکوپ استفاده کند یا نباید استفاده کند. بحث این است.

بله در همینجا که میگویید'' بحث این است'' ،میگوییم تلسکوپ نباید جای چشم انسان را بگیرد.

خباء;991799 نوشت:
سلام استاد
اگر واقعا موافق باشید که حرفی نمی ماند

سلام علیکم
بله، موافقم، چون بحث از تشخیص ریاضی یا تشخیص برای رباتها نیست. کما اینکه مثلا بحث از تشخیص اقمار مصنوعی یا تلسکوپهای فضایی هم نیست.
مباحث فقها از اینجا به بعد شروع می شود.

خباء;991800 نوشت:
بله در همینجا که میگویید'' بحث این است'' ،میگوییم تلسکوپ نباید جای چشم انسان را بگیرد.

بله، این هم یکی از نظرات است.
عرض بنده هم همین بود که فتوای عده ای از بزرگان، همینی است که شما نوشتید. اما سوال تاپیک، از اصل مساله و کلیت بررسی آن بود و کاری به جوابها نداشت.
لذا از صحت و سقم و مبانی و ادله هر کدام نمی خواهیم بحث کنیم.

پرسش:
چرا مرجع تقلید فقط حکم مساله را بیان می کند اما تشخیص موضوع بر عهده مکلف است و نمی تواند در تشخیص آن، تقلید کند؟ چه موضوعاتی نیاز به تشخیص و استنباط توسط مجتهد دارد؟

پاسخ:

1. حکم و موضوع:
اوامر و دستورات فقهی، از دو بخش موضوع و حکم تشکیل شده است. مثلا در عبارت «الکل صنعتی پاک است»، «الکل صنعتی» موضوع، و «طهارت»، حکم آن است. مجتهد بر اساس منابع دینی باید حکم الکل صنعتی را استنباط کند و تشخیص دهد که پاک است یا نجس. پس از بیان حکم شرعی،مکلف باید تشخیص دهد که مایعی که با آن مواجه شده، الکل است یا چیز دیگر و اگر الکل است، آیا الکل صنعتی است یا الکل غیر صنعتی:
الکل صنعتی پاک است یا خیر: وظیفه فقیه.
این الکل، الکل صنعتی است یا خیر: وظیفه مکلف.
اما گاهی تشخیص برخی موضوعات، به سادگی ممکن نبوده و نیاز به استنباط دارند که مجتهد باید آن را تشخیص دهد. به این دسته از موضوعات، موضوعات استنباطی گویند. مثلا در اصل، رویت هلال (دیدن هلال اول ماه)، وظیفه مکلف است اما اینکه رویت با چشم مسلح هم مصداق رویت مورد نظر شرع هست یا نه، جزو موضوعاتی است که باید مجتهد، استنباط کند.

2. انواع موضوعات
از آنچه گفته شد، مشخص می شود، موضوعات خود بر دو دسته اند: موضوعات استنباطی و موضوعات غیر استنباطی.

2- الف) موضوعات غیر استنباطی:

در فقه، بسیاری از موضوعات احکام، همان موضوعاتی است که عرف یا کارشناس آن را می شناسد و تشخیص می دهد. فقها وقتی احکام مربوط به این موضوعات را بیان می کنند، منظورشان همان چیزی است که عرف عمومی یا عرف کارشناسی تعریف می کند و با آن سرو کار دارد.
موضوعات عرفی: انسان در تاریخ زندگی خود، بسیاری از موضوعات را ایجاد کرده است. مثلا انواع روابط تجاری و اقتصادی، معاملات، قراردادها و ... مثل اجاره، قرض، بیع سلف، نسیه و ... . بنا بر این، به راحتی آنها را می شناسد. در این موارد، احکام شریعت، درباره همان چیزهایی وارد می شود که عرف هم آن را می شناسد. بنا بر این، تشخیص موضوع، در توان خود مردم هست و فقیه تنها احکام و حدود و شرایط شرعی آن را بیان می کند.
همچنین عرف موضوعات طبیعی و خارجی که با آن سر و کار دارد را به راحتی می شناسد و تعریف می کند. مثلا می داند که آب چیست، الکل چیست، آب انگور چیست و ... .
موضوعات تخصصی:
برخی موضوعات تخصصی است و کارشناس فن تشخیص می دهد. مثلا تشخیص پولک دار بودن یا نبودن برخی ماهی ها از عهده همه مردم برنمی آید اما کارشناس یا ماهیگیر با سابقه می تواند تشخیص دهد.
این موضوعات نیازی به استنباط و تعریف بر اساس ادله شرعی ندارد و مجتهد تنها حکم آن را بیان می کند. اما تشخیص موضوع با خود مکلف است.
مثلا مجتهد بر اساس منابع شریعت، حکم می کند که ماهی پولک دار حلال است، اما تشخیص ماهی بدون پولک یا تمییز موارد مشکوک، بر عهده اهل این حرفه می باشد.

2-ب) موضوعات استنباطی

شریعت موضوعات زیادی مانند نماز و روزه را تعریف و وارد زندگی کرده است. تعیین محدوده، شرایط (شرایط آب کر و آب قلیل) و تمایز بین آنها (مثلا فرق ربا با بیع، سود حلال و سود حرام) هم در منابع شرعی وارد شده است. بنا بر این، عرف نمی تواند بگوید چه چیزی نماز است یا نیست. یا فرق بین جهاد با امر به معروف و نهی از منکر چیست. تشخیص این موضوعات، نیاز به اجتهاد در منابع دارد. در این موارد، مکلف هم موضوع و هم حکم آن را از مجتهد می گیرد.

پرسش:
تشخیص هلال اول ماه، وظیفه مجتهد است یا مکلف؟ حکم رویت هلال با چشم مسلح [دیدن هلال اول ماه با دوربین یا تلسکوپ]، از روایاتی مثل «صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ» (1)، چگونه فهمیده می شود؟ آیا روایتی مبنی بر نفی یا اثبات تلسکوپ وجود دارد؟


پاسخ:


1. استهلال، وظیفه مکلف است.
«استهلال» (تلاش برای دیدن هلال ماه نو در غروب روز آخر ماه) جزو موضوعات می باشد و تشخیص آن بر عهده مکلف است هر چند او می تواند در اثبات رویت ماه، به قول افراد عادل و کارشناس اعتماد کند.
اما نحوه استهلال و اعتبار یا عدم اعتبار دیدن با چشم مسلح، جزو موضوعات اجتهادی است و فقیه باید درباره آن نظر دهد که آیا رویت (دیدن هلال) در روایات، به معنای رویت عرفی و با چشم معمولی است یا رویت با چشم مسلح هم می تواند جزو مصادیق مورد نظر روایت باشد.

2. ضرورت تفکیک دو موضوع:
با توضیح بالا مشخص شد که با دو موضوع مواجهیم و باید از هم تفکیک شوند:
موضوع اول: دیدن هلال ماه است که از موضوعات غیر استنباطی است. رویت هلال، حکم شرعی نیست تا نیاز به تقلید داشته باشد بلکه «تشخیص موضوع» بوده و باید برای مکلف ثابت شود.

موضوع دوم: طریقه رویت هلال ماه است که جزو موضوعات استنباطی می باشد و نیاز به اظهار نظر مرجع تقلید دارد تا بگوید دیدن ماه از چه راهی حجت است (شارع آن را قبول دارد)، آیا شارع «رویت» با کمک ابزار را هم می پذیرد و حکم روزه گرفتن را بر آن بار می کند یا تنها دیدن چشم عادی را ملاک می داند؟

3. ظهور عرفی کلمات روایت، گام اول فهم مقصود شارع:
گام اول در فهم کلام قرآن، روایات و هر متکلم دیگری، بررسی کلمات و معنای آنهاست. هر کلمه ای در معنایی ظهور دارد و به طور عرفی دارای مصادیقی است. محدود کردن این مصادیق، حتما باید دلیلی داشته باشد. تعبیر روایت این است: «صم للرویة»؛ با «رویت» (دیدن هلال)، روزه بگیر. عنوان «رویة» هم بر دیدن با چشم مسلح صدق می کند و هم بر دیدن با چشم غیر مسلح. کسی که با تلسکوپ استهلال می کند، در عرف و زبان، به آن چیزی غیر از دیدن نمی توان اطلاق کرد. آیا می توانیم بخاطر آنکه در گذشته، دیدن با ابزاری مثل تلسکوپ، امکان نداشته یا عمومی نبوده است، بگوییم «رویة» و دیدن، بر مشاهده از طریق آن صدق نمی کند؟ خیر! انحصار معنی کلمه به مصادیق قدیمی، دلیل موجهی نیست و آن قدر قدرت ندارد تا مانع صدق «رویة» بر «دیدن با چشم مسلح» بشود.
از طرفی در ادله شرعی و آیات و روایات هم دلیل خاصی مبنی بر انحصار معنی در مصادیق خاصی نداریم. مثلا روایتی نداریم که تصریح کرده باشد که رویت حتما باید با چشم بدون ابزار و در حالت معمولی باشد. همچنین روایتی نداریم که بگوید مصادیق کلمات و ادله نقلی، از جمله بحث «رویة» و دیدنی که مد نظر شارع است، صرفا منحصر به مصادیقی است که در عصر معصومین -علیهم السلام- رایج بوده است.

4. تذکر مهم: لزوم دقت در اطلاعیه ستاد استهلال
برخی مراجع، مانند مقام معظم رهبری چشم مسلح را معتبر می دانند و برخی مانند ایت الله سیستانی دیدن با چشم مسلح را نمی پذیرند.
بنا بر این مقلدین گروه دوم باید در اطلاعیه ستاد استهلال –که محل و نحوه رویت و حتی تعداد رویت کنندگان را اعلام می کند- دقت کنند. اگر اعلام شد که ماه «فقط» با چشم مسلح دیده شده است آنها نمی توانند فردا را اول ماه مبارک یا عید حساب کنند.

پی نوشت ها:
1. شیخ طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏4 ، ص159، - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

موضوع قفل شده است