جمع بندی عدالت خدا و خلقت زنان

تب‌های اولیه

56 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

avatbz;991154 نوشت:
با سلام

قیومیت مرد در قبال زن دلیل نمیشود که پا فراتر گذاشته و حد قانون خارج شود همین شرع این قانون را برای او انتخاب کرده
در آیه 129 همین سوره نساء خداوند بر قراری عدالت کامل میان زنان را خارج از توان مردان دانسته و دو مصداق بی عدالتی را هم ذکر نموده است:

وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۱۲۹﴾

و شما هرگز نمى توانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند [بر عدالت] حريص باشيد پس به يك طرف يكسره تمايل نورزيد تا آن [زن ديگر] را سرگشته [=بلا تكليف] رها كنيد و اگر سازش نماييد و پرهيزگارى كنيد يقينا خدا آمرزنده مهربان است

مکارم: و هرگز نميتوانيد (از نظر محبت قلبي) در ميان زنان، عدالت كنيد، هر چند كوشش نمائيد، ولي به كلي تمايل خود را متوجه يكطرف نسازيد كه ديگري را به صورت بلا تكليف در آوريد، و اگر راه اصلاح و پرهيزگاري پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است.
ولی متاسفانه آقایان قسمت اول را پر رنگ و بولد میکنند و الیافی قضیه را چون به نفع نیست سریع رد می‌شوند و تفسیر بسیار جزعی مینمایند

اصولا دستورات اسلام كه در قالب دستورات فقهي بيان مي شود، غالبا تبيين چارچوب قانوني و از منظر خشك ضرورت هاي اجتماعي است كه به اصطلاح كف دستورات و ضوابط اسلامي محسوب مي شود. هيچ گاه بيان نشده كه ما بر اساس اين ضوابط و دستورات زندگي كنيم و تنها اين امور كلي و حداقلي را معيار قرار دهيم،اگر اين گونه باشد، زن هم موظف نيست كم ترين كاري در منزل انجام دهد حتي در برابر شير دادن به فرزند خود هم مي تواند از شوهرش مزد دريافت كند. اگر بنا باشد زندگي بر اين مبنا به پيش برود، آیا چيزي از كانون گرم خانواده مورد نظر اسلام باقي مي ماند؟؟؟؟؟

با سلام و عرض ادب

خواهر گرامی

اگر آیه رو درست بخونید نگفته چون نمی تونید کامل رعایت کنید پس نگیرید

ادامه ایه به این اشاره کرده که عدالت رو در حد توان داشته باشید و به زنان ظلم نکنید

خواهر گرامی

اگر بنا باشه قوانین رو هر طور دوست داریم تفسیر کنیم

خداوند اجازه قیومت چند همسر را با رعایت عدالت نسبی به مرد داده است

خوب مرد ها هم می توانند بگویند من فلان مقدار که قانون تعیین کرده نفقه می دهم

دلیل ندارد تمام حقوقم را برای خانواده خرج کنم!

باقی را فقط برای خودم خرج می کنم !!!!

به نظر شما چنین حرفی درست است ؟؟؟؟

مرد زندگی و وقتش را می فروشد تا خانواده آسایش داشته باشند.

همین مرد می تونست به جای ازدواج از راه دیگه نیازش رو تامین کنه بدون مهریه سنگین و نفقه از طریق حلال .

اما حاضر شده خرج یه زندگی رو بده و تمام مشکلات خانواده رو بدوش بکشه

حالا اگر بخواد این خانواده رو گسترش بده سریع بهش انگ هوس بازی می چسبونن !

خوب اگر بحث هوس بازی بود که مرد از همون اول ازدواج نمی کرد ، هر روز یه نفر رو متعه می کرد!!!!

با هزینه بسیار کمتر از ازدواج دائم

شروحیل;991167 نوشت:
با سلام و عرض ادب

خواهر گرامی

اگر آیه رو درست بخونید نگفته چون نمی تونید کامل رعایت کنید پس نگیرید

ادامه ایه به این اشاره کرده که عدالت رو در حد توان داشته باشید و به زنان ظلم نکنید

خواهر گرامی

اگر بنا باشه قوانین رو هر طور دوست داریم تفسیر کنیم

خداوند اجازه قیومت چند همسر را با رعایت عدالت نسبی به مرد داده است

خوب مرد ها هم می توانند بگویند من فلان مقدار که قانون تعیین کرده نفقه می دهم

دلیل ندارد تمام حقوقم را برای خانواده خرج کنم!

باقی را فقط برای خودم خرج می کنم !!!!

به نظر شما چنین حرفی درست است ؟؟؟؟

مرد زندگی و وقتش را می فروشد تا خانواده آسایش داشته باشند.

همین مرد می تونست به جای ازدواج از راه دیگه نیازش رو تامین کنه بدون مهریه سنگین و نفقه از طریق حلال .

اما حاضر شده خرج یه زندگی رو بده و تمام مشکلات خانواده رو بدوش بکشه

حالا اگر بخواد این خانواده رو گسترش بده سریع بهش انگ هوس بازی می چسبونن !

خوب اگر بحث هوس بازی بود که مرد از همون اول ازدواج نمی کرد ، هر روز یه نفر رو متعه می کرد!!!!

با هزینه بسیار کمتر از ازدواج دائم

این سرمایه گذاری مرد دو سر برد هست و مرد این وسط بیشتر از زن سود می‌بره چون نه تنها امیال و خواسته هایش برآورد میشه صاحب یک مأمن امن هم میشه که در بطن اون فارغ از مشکلات بیرون آرام بگیره در صورتی که در ازدواج موقت زن چنین تعهدی ندارد همانطور که مرد مدارهای و صرفا جهت رفع نیاز جنسی طرفین جاری میشه و هیچ مزیت دیگری ندارد و یک زندگی حیوانی میشه نه روحانی

avatbz;991107 نوشت:
کجای دستورات دین مقدس آمده است که زن باید همیشه اطاعت کند؟ زن در نظام خانواده مطيع بي چون و چراي شوهر در همه امور نيست بلكه در برخي امور بايد مطيع شوهر باشد مثل تمكين در مسائل جنسي.

باسلام بی زحمت پست قبلی رو یه نگاه کنید

اللیل والنهار;991034 نوشت:
هر چیز دیگری در این باره اگر در مسیر اطاعت امر خداوند باشه مطمئنا هیچ احساس برتری بینی چه از طرف مرد و چه از طرف زن نخواهد بود بلکه همه آنها مطیع فرمان خدا هستند و بس

یه مثال کوچک اگر زنی یک لیوان آب بده دست شوهرش که اینجا مطیع امر همسر نیست

ولی اگر من نگاهم این باشه که مگه خودت دست و پا نداری من که کلفت تو نیستم یه لیوان آب رو هم بدم دستت یعنی اصلا ملاک من اینکه من الان دوست دارم چگونه رفتار کنم

در اصل حتی اگر زن هم آب رو نده شاید بگه وظیفه من نیست ولی وقتی دیدگاه همون موضوعی که نقل قول زدم باشه مطمئنا خودش پیش قدم میشه و منتظر دستور همسر نیست

avatbz;991107 نوشت:
خواهر عزیز به جای واژه مطیع بودن اگر از احترام متقابل استفاده بشه چطوره ؟

باتوجه به توضیحات بالا حالا شما هر واژه ای دوست دارید در نظر بگیرید

avatbz;991107 نوشت:
و اما یه سوال آیا همسر شما بخواد برای شما شریک عاطفی بیاره باز هم اطاعت میکنید و حاضرید بگید که به تبع اطاعت از همسرم قبول میکنم که همسرم ازدواج کنه؟؟؟؟؟

پاسخ این سوال هم با توجه به توضیحات بالا مشخص خواهد بود

avatbz;991220 نوشت:
این سرمایه گذاری مرد دو سر برد هست و مرد این وسط بیشتر از زن سود می‌بره چون نه تنها امیال و خواسته هایش برآورد میشه صاحب یک مأمن امن هم میشه که در بطن اون فارغ از مشکلات بیرون آرام بگیره در صورتی که در ازدواج موقت زن چنین تعهدی ندارد همانطور که مرد مدارهای و صرفا جهت رفع نیاز جنسی طرفین جاری میشه و هیچ مزیت دیگری ندارد و یک زندگی حیوانی میشه نه روحانی

سلام و عرض ادب

خواهر گرامی

عرض بنده این است که اگر با توجه به گفته شما هدف مرد هوس بازی باشد نیازی به همان ازدواج اول هم نیست !

از همان ابتدا می توان سراغ متعه رفت

وقتی مرد برای بار دوم هم اقدام به تعدد زوجین می کند ، نه متعه ، یا هر عمل دیگری ،

هدف مرد تشکیل یک خانواده و گروه پایدار است که باید هزینه های ان را به عهده بگیرد .

بدون شک هیچ انسان عاقلی صرف هوس بازی و تنوع طلبی

اقدام به تعدد زوجین و پرداخت مهریه سنگین عقد دائم و تامین نفقه یک زن و فرزندان جدید تخواهد کرد !!!

چرا که با هزینه های بسیار کمتر و بدون تعهدات ازدواج ، می تواند متعه نماید یا از راه های دیگر اقدام نماید !!!

اگر با توجه به گفته شما شخص هوس باز و غیر مومن باشد ، چرا باید چنین تکالیف سختی را فقط صرف هوس بازی متحمل شود؟؟؟؟؟

پرسش:
موجوداتی که روی همین زمین هستند با موجوداتی که خداوند خلق کرد یکسان بود یا نه؟! فیلمی دیدم که خداوند موجودات زمین را خلق کرد زن را از طایفه جانوران توصیف می کرد که برای این که مرد(انسان)دچار وحشت و هراس نشود صورت انسانی به او داد. خدایی که به کسی ظلم نمی کند و عادل است این ویژگی رادارد؟ آیا زن محروم از حقوق است و فقط باید خانه دار و مراقب فرزندان باشد؟

پاسخ:
پرسش شما از سه بخش تشکیل شده است که در ادامه به هر یک از آنها مستقلا پاسخ می گوییم.

بخش اول: اینهمانی موجودات فعلی با موجودات مخلوق خداوند
مطمئن نیستم که درک درستی از پرسش شما دارم یا نه. با این حال، نکاتی را تقدیم می کنم:
در برخی روایات، از این امر سخن به میان آمده است که خداوند بشری غیر ما انسان ها نیز آفریده بود؛ مثلا امام باقر (علیه السلام) به جابر بن یزید می گوید: «گویا تو گمان می کنی که خداوند فقط این عالم را آفرید و بس و همچنین گمان می کنی که خداوند بشری غیر از شما نیافریده است؛ آری به خدا قسم! خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید و تو در آخر این عالم ها و آدم ها هستی».

همچنین مرحوم صدوق از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: «خداى عز و جل از روزى که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده اند و خداى تعالى همه آنها را از پوسته روى زمین آفرید و نسلى را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و براى هر یک، عالمى بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت»(1).

از لحن این روایات بدست می آید که آنها نیز همچون ما انسان ها بوده اند و از جهت انسانیت، همانند ما هستند، ولی این بدین معنا نیست که آنها کاملا شبیه ما هستند و مثلا هوش یا قد و قامتی همانند ما داشتند چنانچه که اینک نیز انسان ها دارای هوش و قد و قامت و شکل و رنگ و قیافه های متفاوتی هستند و از همه جهت، یکی نیستند و هیچ بعید نیست که در طول زمان در برخی از خصایص و ویژگی های آنها همچون هوش و قد و قامت آنها تغییراتی ایجاد شده باشد.

بخش دوم: چگونگی خلقت زن
اما در مورد چگونگی خلقت زن باید به این نکته مهم توجه داشت که این مطلب خارج از حوزه تجربه ما است. تنها راه آگاهی ما استناد به متون اسلامی است. در متون دینی نیز هیچ گاه به آنچه شما درباره خلقت زن در پرسش بیان کردید اشاره نشده است بلکه در متون اسلامی، زن و مرد واجد حقیقت مشترکند و وفرقی با هم ندارند.

مثلا به این آیه بنگرید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»(1)؛ و از نشانه‏هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‏كنند.

به تفسیر درست، این آیه بیانگر فرعیت و نقصان زن نسبت به مرد نیست. توضیح مطلب این که عبارت «خَلَقَ ... مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً» لزوما بدین معنا نیست که زن از مرد خلق شده است. این آیه درصدد بیان این نکته است که انسانها با همه کثرت و تمایزاتی که دارند، از حقیقت و ریشه واحدی برخوردارند. معنای آیه این است که زن و مرد از یک حقیقت هستند و فرقی با هم ندارند مگر در جنسیت. لازم به ذکر است که زوج در این آیه، به معنای زن نیست. زوج در این آیه هم شامل مردان است و هم زنان. بنابراین، این آیه به معنای آن نیست که زن از مرد آفریده شده تا مرد بوسیله آن آرامش بیابد.

این مطلب، مشابه است با آیه دیگری از قرآن که صراحت بیشتری در دلالت بر این معنا دارد: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً»(3)؛ اى مردم! از(مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد؛ و همسر او را(نيز) از جنس او خلق كرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانى(در روى زمين) منتشر ساخت.(4)

بنابراین، این آیه درصدد بیان این امر نیست که زن از تفاله مرد خلق شده است بلکه نهیبی به جامعه مردسالار آن زمان است که زن را فروتر از مرد می دانستند. از این رو، خداوند می فرماید زن نیز از همان حقیقتی آفریده شده است که شما آفریده شده اید و فرقی میان حقیقت مرد و زن نیست.

اما بیایید فرض کنیم که این آیه درصدد بیان این نکته است که زن از مرد آفریده شده است. در این صورت، اینک باید پرسید که آیا در این صورت، لازم است که ارزش زن را کمتر از ارزش مرد بدانیم؟ برای پاسخ به این پرسش باید به این نکته توجه کنیم که اساسا نحوه پیدایش یک موجود، ارزش آن موجود پس از پیدایش را تبیین نمی کند. به همین جهت، اگر چه آدم ع از خاک(5) و آب(6) و یا به تعبیری از گل(7) آفریده شده است اما این بدین معنا نیست که ارزش او همسان با ارزش خاک و گل و آب است. به همین جهت است که خداوند خودش را به خاطر آب و خاک و گل، مورد تحسین قرار نمی دهد، اما بعد از تصرف در آن و خلق کردن انسان، خودش را تحسین می کند(8).

بخش سوم: حقوق زن
اما درباره حقوق زن در اسلام گفتنی است که بی تردید در اسلام، زن و مرد از حقوق و تکالیف مختلفی برخوردارند؛ مثلا در مورد ازدواج، زن حق مهریه و نفقه دارد و مرد حق طلاق. یا در تکالیف مرد موظف است نیازهای زندگی زن را تامین کند و زن نیز موظف است نیازهای جنسی مرد را تامین کند. این تفاوت ها ناشی از تفاوت های طبیعی زن و مرد است. در آیات 32 تا 34 سوره مبارکه نساء خداوند به این تفاوت ها اشاره کرده است.

البته این تفاوت در حقوق و تکالیف دنیوی، به معنای تفاوت در کرامت انسانی و مقام معنوی زن و مرد نیست. از جهت کرامت انسانی و تعالی و قرب الی الله، زن و مرد هیچ تفاوتی ندارند. به تعبیر آیه 40 سوره مبارکه غافر: «مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ»؛ یعنی: «هر كس بدى كند، جز بمانند آن كيفر داده نمى‏شود؛ ولى هر كس كار شايسته‏اى انجام دهد-خواه مرد يا زن- در حالى كه مؤمن باشد آنها وارد بهشت مى‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد.»

مطلب بعدی این که یکی از مهمترین وظایف و رسالت زن، خانه داری و مراقبت از کودکان و تربیت و پرورش فکری و فرهنگی آنها است، تردیدی نیست. اما نباید این اصل دینی را به معنای محروم کردن زنان از حضور در عرصه های اجتماعی تلقی کرد؛ خصوصا در مواردی که حضور زنان لازم و ضروری است؛ مثلا پرستاری یا متخصص زنان و معلم مدارس دخترانه و یا خیاط لباس زنانه و غیره.

بگذریم از این که درباره مشروعیت حضور زنان در مناصب مهم قضایی (قضاوت) و اجرایی (وزارت) و فقهی (مرجعیت)، اختلاف نظر است تا جایی که برخی از متفکران معاصر مستند به متون دینی، تصدی این امور برای زنان را خالی از اشکال می دانند. (9) البته خالی از اشکال بودن تصدی این مسئولیت ها، به معنای مرجح بودن تصدی آنها توسط زنان نیست.

پی نوشت ها:
1. علامه مجلسی، بحارالأنوار، انتشارات موسسه الوفاء، ج 8، صص374- 375.
2. روم/ 21.
3. نساء/ 1.
4. برای مطالعه بیشتر، رک: طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، ج4، صص214-216.
5. آل عمران/ 59.
6. فرقان/ 54.
7. سجده/ 7.
8. مومنون/ 14.
9. برای مطالعه بیشتر، رک: نیکزاد، عباس، زن و مسئولیت های اجتماعی و سیاسی از نگاه اسلام، مجله رواق اندیشه، شماره 8.

موضوع قفل شده است