جمع بندی بهم ریختن زندگی در این بازه زمانی

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بهم ریختن زندگی در این بازه زمانی

سلام
من دو قلوی یکساله دارم.بارداری سختی داشتم و همینطور زایمان سخت.اغراق نکردم اگر بگم در مجموع این دوسال روزی نبوده که من احساس راحتی کنم.چند موضوع باعث شده که من خیلی خیلی عصبی و پرخاشگر بشم
محل کار همسرم شرق تهرانه و همه اهل خانواده ساکن غرب.و ما مجبور هستیم شرق باشیم تا همسرم مسیر طولانی رو هر روز طی نکنه
از وقتی باردار شدم خانواده ها گفتن ما خیلی دوریم و برای همین تو کل بارداری هیچ کس نیومد یه لیوان آب بده دستم الا اینکه خودم میرفتم منزل کسی
پدر مادرم خیلی پیر و مریض شدن و واقعا هیچ کمکی از اونا برای من انتظار نمیره. مادر شوهر هم ندارم. میمونه خواهرام و خواهر شوهرام. درسته هیچ کس وظیفه نداره بهم کمک کنه اما آیا مگه خواهر نیستن؟تو این یکسال که زایمان کردم فقط یکبار یه خواهرم اومد دو ساعت موند و رفت. آیا من فقط به همین دو ساعت کمک نیاز داشتم این مدت؟
بخدا عصبی شدم. موندم تک و تنها. صبح تا شب تو این خونه با این دو تا بچه. وقتی هم که مریض میشن دیگه واقعا به اوج عصبیت میرسم. بخدا شوهرم هم خسته و عصبی شده. صبح تا شب سرکاره وقتی هم که میاد باید غذا بده، بشورتشون،ظرف ها رو اکثرا میشوره، شبا هم بچه ها اگر بپرن اون بیدار میشه. بخدا دلم براش میسوزه.خیلی ضعیف شده. همیشه تشنه خوابه.اما چیکار کنم؟ منم بخدا خسته میشم. روحیه ام خسته اس.الان دو ساله نه مسافرتی نه خواب راحتی
نگران شوهرم هستم.تا چند وقت پیش فقط من عصبی و کم صبر بودم الان اونم عصبی شده بچه ها گریه میکنن سرشون داد میزنه. دلم برای بچه هام میسوزه نه حال بازی کردن داریم نه حوصله گریه هاشون.
همش الکی سر چیزای بیخود به هم میپریم و دعوا میکنیم. دیگه بینمون سردی افتاده. دیگه حالی برای هم نداریم.
امشب سر یه چیزه واقعا بیخود یه دعوایی کردیم که تا حالا نکرده بودیم. و خیلی ناراحت شدیم گریه کردیم
من دلم خیلی شکسته علت این مشکلات رو اطرافیانم هم میدونم که هیچ کمکی به ما نمیکنن. بچه هام یکبار شدید مریض شدن دو بار بستری شدن هیچ کس به ما سر نزد نگفت شما دو قلو داری کمک کنیم بهتون
تمام این عصبانیت هام و بی حوصله گی هام پشتش علت هست که تو ضمیر ناخودآگاه ام اثر گذاشته و اینجوری چند وقت یکبار بیرون میریزه
تو بارداری از فرط تنهایی و درد و خستگی گریه میکردم که چرا کسی نیست بیاد یه لقمه بهم بده
همه سختی ها رو انداختم رو دوش خودم و شوهرم و حالا دارم نتیجه اشو میبینم که حتی من تو خواب هم نمیدیدم که بخوام به همسرم این حرفا رو بزنم یا یه روزی اینجور رفتار کنم اما متاسفانه این اتفاق ها افتاده و واقعا نگرانم که بدتر از این نشه.
ازتون کمک میخوام که به داد من و شوهرم برسید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

سوگل;987534 نوشت:
ازتون کمک میخوام که به داد من و شوهرم برسید

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتمادتون به این انجمن سپاسگذارم و از اینکه خداوند به شما توفیق مادر شدن و فرزنددار شدن آن هم به صورت دوقلو سالم داده است به شما تبریک می گویم و البته از مسئله ایکه با آن مواجهید متاسفم توجه به نکات زیر قطعا در افزایش آرامش و حل مسائل شما بسیار موثر است.
بارداری از اموری است که سبب تغییرات روحی و جسمی فراوانی در مادر و همچنین تحولات و تغییرات زیادی در خانواده می شود و همین امر اهمیت کمک دیگران را بیش از پیش نشان می دهد و در صورتی فرزندان داخل رحم دوقلو باشند و یا مریضی و کسالتی داشته باشند کمک دیگران بسیار مهمتر و تاثیرگذارتر می باشد و سبب حل بسیاری از مسائل و تحمل بیشتر نسبت به مسائل می گردد. و لذا نسبت به مسائلی که با آن مواجهید درکتون می کنم و می دانم در چه شرایطی قرار دارید از سویی دیگر با توجه به شرایط خانواده ها و روابط فامیلی و شرایط حاکم بر جامعه ما ،لازم است انتظار کمک نسبت به گذشته بسیار کمتر باشد چرا که همین انتظار کمک سبب ناراحتی بیشتر شما می شود و روحیه را ضعیفتر می کند.
توجه به نکات و انجام راهکارهای زیر در افزایش شادابی بسیار موثر می باشد:

  1. توجه به زودگذر بودن مشکلات
  2. توجه به اینکه هر چند دوقلویی سخت می باشد ولی خود نعمتی بزرگ می باشد که خداوند به هر کسی نمی دهد.
  3. توجه به فواید دوقلو تاثیرات تربیتی درست آنها روی همدیگر
  4. شکر نعمت ها
  5. در نظر داشتن اینکه مسائل آزمایشهای الهی هستند و برای شما توشه های زیادی را به ارمغان می آورند و اندوخته بسیار عالی برای قیامت می باشد
  6. در نظر داشتن بسیار از خانواده ها حاضر بودن مشکلات بسیار بسیار بیشتری را تحمل نمایند فقط خداوند توفیق مادر و پدر بودن را به آنها عنایت نماید.
  7. قرار دادن وقتی برای خودتون(زن و شوهر)و لذت بردن از همدیگر
  8. استفاده از کمک همسایگان مناسب
  9. در صورت امکان تغییر موقتی محل سکونت ونزدیک شدن به اقوام و نزدیکان
  10. پرهیز از مقایسه خود با دیگران
  11. شناخت افکار غلط و خطاهای شناختی و برطرف نمودن آنها
  12. در نظر گرفتن برنامه های شاد با مقدمات و مدت زمان کم(در حد امکان)
  13. اصلاح سبک زندگی(خواب ،تغذیه و ورزش) البته در حد توان و شرایط(هرچقدر که ممکن بود)
  14. مشورت با افرادی که همانند شما بوده اند و استفاده از تجارب آنها و افزایش توان مدیریتی خود در امور منزل و خانه داری و فرزندداری.
  15. در صورت وجود شرایط و ظرفیت ،درخواست از نزدیکان برای کمک
  16. و...

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

سوگل;987534 نوشت:
سلام
من دو قلوی یکساله دارم.

سلام و عرض ادب

خدا رو شکر گذار باشید که همسری مسئول و متعهد و فرزندانی سالم دارید

سعی نکنید مشکلاتتون رو گردن دیگران بندازید

به نظرم بهتر هست صله رحم داشته باشید و به دیگران به چشم دوست نگاه کنید ، نه بدهکار !

با تعداد بیشتری از اقوام و آشناها و همسایه هاتون رابطه صمیمانه برقرار کنید

تا به مرور زمان با رفت و آمد به شما در نگه داری کودکان کمک کنن

در مورد اوضاع مالیتون چیزی نگفتید

اگر امکان گرفتن پرستار دارید

می تونه کمی از سنگینی بار این زحمت شما کم کنه

اصلاح برنامه غذایی هم برای رفع بد خلقی می تونه مفید باشه

مصرف مرغ ، غذاهای فست فود ، نوشابه ، سوسیس ، کالباس و ... رو کاهش بدید

از لبنیات ، خرما ، سبزیجات و ... بیشتر استفاده کنید

از گوشت گوسفندی حداقل هفته ای یکبار استفاده کنید

[="Teal"]چه بهم ریختگی شیرینی happy[/]

[="Teal"]امام صادق علیه السلام :
اَرْوَحُ الرَّوْحِ اَلْیَأسُ مِنَ النّاسِ؛
بهترین راحتی و آسودگی، بی توقعی از مردم است.

کافی ، ج ۸، ص ۲۴۳، ح ۳۳۷
برگرفته از کتاب ۲۵۹۱ حدیث از امام صادق علیه السلام[/]

سلام خواهر خوبم
من کمی از شرایط شما رو دارم درکتون میکنم
توی شهر غریب دور از خانواده زندگی میکنم که اینجا فقط یه دوست دارم که اون هم مشکلات خودش رو داره و نمیتونه خیلی به من سر بزنه
یه بچه 7 ماهه و یه بچه دوساله دارم
بچه اولم خیلی شیطونه و اذیت میکنه و شوهرم کلا کمی عصبی هست و زود عصبانی میشه واسه همین کارای خونه و بچه ها روی دوش خودم هست گاهی خیلی خسته و عصبی میشم
ولی همیشه سعی میکنم اروم باشم حتی در اوج عصبانیت سکوت میکنم و با سکوت کار بچه ها رو انجام میدم که مبادا باهاشون بد حرف بزنم و روی روحیه ی اونها هم تاثیر بد بذارم
شما هم سعی کنید با یاد خدا اروم باشید با بچه ها با لحن اروم حرف بزنید براشون شعر بخونید یا گاهی اهنگین براشون قران بخونید و به روشون لبخند بزنید با محبت و عشق کاراشون رو انجام بدین برای روحیه ی خودتون هم بهتر هست موقع خواب کردنشون براشون قران بخونین یا با موبایل قران با لحن ترتیل بذارین تا خودتون هم گوش بدین و اروم بشین
دم کرده ی بابونه ارامش بخش هست با کمی نبات دم گنید و با قاشق به بچه ها بدین ان شاالله اروم تر میخوابن
اگه بچه ها رو شیر میدین شبها سعی کنید غذای تیز و تند نخورید بچه ها ارومتر میخوابن
من شبها گاهی که شوهرم خسته هست بهش میگم توی اتاق جدا بخوابه و کنار من و بچه ها نباشه که هی بیدارش نکنن
میدونین مادر قلب خونه هست اگه سرحال و تپنده و شاداب نباشه همه ی اهل خونه گرفته و عصبی میشن سعی کنید شاداب باشین میدونم بچه ها خسته کننده هستن اما ادم میتونه با یاد خدا اروم تر باشه خوبه به خودمون بگیم من بنده ی خدا هستم وظیفه ی من بندگی هست و با عشق به خدا و وظیفه مون تلاش میکنیم تا اوصاع خونه رو بهتر کنیم محیط خونه شادتر و اروم تر باشه
برای کارهای خونه برنامه ریزی کنید که مثلا فلان روز از هفته رو جارو کنیم یا فلان روز رو لباس بشوریم اینجوری نظم بیشتری ایجاد میشه
حتی خواب بچه ها رو میشه جوری تنظیم کرد که شبها زودتر بخوابن تا وقتی برای شوهر بمونه
میدونم شاید به نظرتون اینکارها انجامش ممکن نباشه یا سخت باشه و با شرایط شما جور در نیاد اما میشه سعی و تلاش کنید که اوضاع خونه بهتر و شادتر بشه ان شاالله با یاری الله

سوگل;987534 نوشت:
ازتون کمک میخوام که به داد من و شوهرم برسید

سلام
دوستان نعمت های شما را یادآوری کردند، نعمت مادر شدن، فرزندآوری، دوتا فرزند همزمان، داشتن همسری که برای خانواده می جنگد و شاغل است، دسترسی شما به اینترنت و سایت معتبر و سالم، گرفتن مشاوره در این شرایط سخت و...

طبق گفته هایتان مشکل شما فقط این است که دست تنهایید و نمی توانید مانند قبل از فرزنددار شدن به اوضاع خانه بپردازید در یک گفت و گوی صمیمی این موارد را با همسرتان در میان بگذارید و علت هرازگاهی به هم ریختگی منزل، آماده نبودن بموقع غذا و لباس و... را رسیدگی بیشتر به فرزندانتان بگویید .

و در نظر داشته باشید که بچه هایتان فقط یکبار در عمرشان یک ساله، دوساله، سه ساله و... خواهند شد آنها حق دارند در مراحل مختلف رشد طبق مقتضیات همان سن رفتار کنند و از دنیا و پیرامونشان سر در بیاورند و شما بعنوان والد و مراقب اصلی خود را موظف بدانید که آنهارا در رسیدن به کمال همراهی خواهید کرد.

ارتباطتان با بستگان قبل از ازدواج و بعد از آن چگونه بود؟
آیا فقط بُعد مسافت فاصله انداخته است یا...؟
آیا درخواست مستقیم از خواهر خود و همسرتان برای کمک داشته اید؟

پرسش:
من دو قلوی یکساله دارم.بارداری سختی داشتم و همینطور زایمان سخت.اغراق نکردم اگر بگم در مجموع این دوسال روزی نبوده که من احساس راحتی کنم.چند موضوع باعث شده که من خیلی خیلی عصبی و پرخاشگر بشم. محل کار همسرم شرق تهرانه و همه اهل خانواده ساکن غرب.و ما مجبور هستیم شرق باشیم تا همسرم مسیر طولانی رو هر روز طی نکنه . از وقتی باردار شدم خانواده ها گفتن ما خیلی دوریم و برای همین تو کل بارداری هیچ کس نیومد یه لیوان آب بده دستم الا اینکه خودم میرفتم منزل کسی.
بخدا عصبی شدم. موندم تک و تنها. صبح تا شب تو این خونه با این دو تا بچه. وقتی هم که مریض میشن دیگه واقعا به اوج عصبیت میرسم. بخدا شوهرم هم خسته و عصبی شده. صبح تا شب سرکاره وقتی هم که میاد باید غذا بده، بشورتشون،ظرف ها رو اکثرا میشوره، شبا هم بچه ها اگر بپرن اون بیدار میشه. بخدا دلم براش میسوزه.خیلی ضعیف شده. همیشه تشنه خوابه.اما چیکار کنم؟ منم بخدا خسته میشم. روحیه ام خسته اس.الان دو ساله نه مسافرتی نه خواب راحتی
همش الکی سر چیزای بیخود به هم میپریم و دعوا میکنیم. دیگه بینمون سردی افتاده. دیگه حالی برای هم نداریم.
امشب سر یه چیزه واقعا بیخود یه دعوایی کردیم که تا حالا نکرده بودیم. و خیلی ناراحت شدیم گریه کردیم
تمام این عصبانیت هام و بی حوصله گی هام پشتش علت هست که تو ضمیر ناخودآگاه ام اثر گذاشته و اینجوری چند وقت یکبار بیرون میریزه
تو بارداری از فرط تنهایی و درد و خستگی گریه میکردم که چرا کسی نیست بیاد یه لقمه بهم بده
همه سختی ها رو انداختم رو دوش خودم و شوهرم و حالا دارم نتیجه اشو میبینم که حتی من تو خواب هم نمیدیدم که بخوام به همسرم این حرفا رو بزنم یا یه روزی اینجور رفتار کنم اما متاسفانه این اتفاق ها افتاده و واقعا نگرانم که بدتر از این نشه. ازتون کمک میخوام که به داد من و شوهرم برسید.

پاسخ :
با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتمادتون به این انجمن سپاسگذارم و از اینکه خداوند به شما توفیق مادر شدن و فرزنددار شدن آن هم به صورت دوقلو سالم داده است به شما تبریک می گویم و البته از مسئله ایکه با آن مواجهید متاسفم توجه به نکات زیر قطعا در افزایش آرامش و حل مسائل شما بسیار موثر است.
بارداری از اموری است که سبب تغییرات روحی و جسمی فراوانی در مادر و همچنین تحولات و تغییرات زیادی در خانواده می شود و همین امر اهمیت کمک دیگران را بیش از پیش نشان می دهد و در صورتی فرزندان داخل رحم دوقلو باشند و یا مریضی و کسالتی داشته باشند کمک دیگران بسیار مهمتر و تاثیرگذارتر می باشد و سبب حل بسیاری از مسائل و تحمل بیشتر نسبت به مسائل می گردد. و لذا نسبت به مسائلی که با آن مواجهید درکتون می کنم و می دانم در چه شرایطی قرار دارید از سویی دیگر با توجه به شرایط خانواده ها و روابط فامیلی و شرایط حاکم بر جامعه ما ،لازم است انتظار کمک نسبت به گذشته بسیار کمتر باشد چرا که همین انتظار کمک سبب ناراحتی بیشتر شما می شود و روحیه را ضعیفتر می کند.
توجه به نکات و انجام راهکارهای زیر در افزایش شادابی بسیار موثر می باشد:

  1. توجه به زودگذر بودن مشکلات
  2. توجه به اینکه هر چند دوقلویی سخت می باشد ولی خود نعمتی بزرگ می باشد که خداوند به هر کسی نمی دهد.
  3. توجه به فواید دوقلو تاثیرات تربیتی درست آنها روی همدیگر
  4. شکر نعمت ها(همسری مسئول و متعهد و فرزندانی سالم )
  5. با تعداد بیشتری از اقوام و آشناها و همسایه هاتون رابطه صمیمانه برقرار کنید تا به مرور زمان با رفت و آمد به شما در نگه داری کودکان کمک کنن
  6. اگر امکان گرفتن پرستار داریدمی تونه کمی از سنگینی بار این زحمت شما کم کنه
  7. توجه به جایگاه خودتون به عنوان مادر و تاثیر رفتارهای شما در روان فرزندان دلبندتون
  8. در نظر داشتن اینکه مسائل آزمایشهای الهی هستند و برای شما توشه های زیادی را به ارمغان می آورند و اندوخته بسیار عالی برای قیامت می باشد
  9. در نظر داشتن بسیار از خانواده ها حاضر بودن مشکلات بسیار بسیار بیشتری را تحمل نمایند فقط خداوند توفیق مادر و پدر بودن را به آنها عنایت نماید.
  10. قرار دادن وقتی برای خودتون(زن و شوهر)و لذت بردن از همدیگر
  11. استفاده از کمک همسایگان مناسب
  12. در صورت امکان تغییر موقتی محل سکونت ونزدیک شدن به اقوام و نزدیکان
  13. پرهیز از مقایسه خود با دیگران
  14. شناخت افکار غلط و خطاهای شناختی و برطرف نمودن آنها
  15. در نظر گرفتن برنامه های شاد با مقدمات و مدت زمان کم(در حد امکان)
  16. اصلاح سبک زندگی(خواب ،تغذیه و ورزش) البته در حد توان و شرایط(هرچقدر که ممکن بود)
  17. مشورت با افرادی که همانند شما بوده اند و استفاده از تجارب آنها و افزایش توان مدیریتی خود در امور منزل و خانه داری و فرزندداری.
  18. در صورت وجود شرایط و ظرفیت ،درخواست از نزدیکان برای کمک
  19. و...

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

موضوع قفل شده است