ای آرزوی بندگی ات مانده بر دلم ... (نجواهای شبانه)

تب‌های اولیه

2317 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ببین که عبدی ، غریب و تنها
به حال زار و ، به اوج غم ها
نموده از جان ، تو را تمنا
تو را بخواند ، به آه و آوا
الا که هستی ، خدای دل ها
الهی العفو - الهی العفو

نشسته ام با ، دل شکسته
به اشک چشم و ، به قلب خسته
این روسیاه که ، دل به تو بسته
به درگه تو ، ببین نشسته
بخوانمت من ، به اشک و نجوا
الهی العفو - الهی العفو

به حق آهِ ، دل پیمبر
به جان طاها ، قسم به حیدر
به سوز و اشکِ ، یتیم مضطر
تو را قسم به ، شهید بی سر
به جان زینب ، به حق زهرا
الهی العفو - الهی العفو

اسیر رویا ، پر از خیالم
ز غفلت خود ، چرا ننالم
پر از گناه و ، شکسته بالم
ببین حزین و ، گرفته حالم
بده وصالم ، به حق طاها
الهی العفو - الهی العفو

ببین گدایم ، ببین فقیرم
به ناکجایم ، ببین اسیرم
تویی ندایم ، تویی ضمیرم
خطاب عفوِ ، تو را بگیرم
اگر بمیرم ، کنم تمنا
الهی العفو - الهی العفو

همه خطا و ، همه گناهم
ببین چه پست و ، چه روسیاهم
بَدم ولی من ، تو را بخواهم
چه می شود گر ، کنی نگاهم
تویی پناهم ، به حق مولا
الهی العفو - الهی العفو

عشق و قرارم ، فقط علی است
شفیع و یارم ، فقط علی است
چاره ی کارم ، فقط علی است
دارو ندارم ، فقط علی است
به گوشه چشمی ، کند چه غوغا
الهی العفو - الهی العفو

#محمد_مبشری

سپاس خدای را که پرده اش دریده نگردد،و درِ رحمتش بسته نشود،و پرسنده اش رد نگردد، و آرزو مندش نومید نشود....

#دعای_افتتاح

سپاس خدای را که اجابتم می کند، آنگاه که صدایش می زنم. و هر زشتی را بر من می پوشاند و من از او نافرمانی می کنم و.....

ای خدای من چه بسیار سختیهای که گره گشودی، و اندوهها که برطرف کردی، و لغزشها که آمرزیدی، و رحمت که گستردی، و زنجیر بلا که باز کردی....

#دعای_افتتاح

.

خدای من خداییست
که اگر سرش فریاد کشیدم ،
به جای آنکه با مشت به دهانم بزند
با انگشتان مهربانش نوازشم
می کند و می گوید :
میدانم جز من کسی نداری . . .

خدا تنها کسیه که اگه

هزار بار هم ازش معذرت خواهی
کرده باشی

بار هزار و یکم هم مثل

بار اول تحویلت میگیره!

خدا مرحم تمام دردهاست

هر چه عمق خراش های وجودت بیشتر باشد

خدا برای پر ڪردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

خدایا دردهایم دلنشین می شود

وقتی درمانم " تویی "

وقتے تو از جنس بےنهایتے
پس من چگونہ محدود شوم در خود و دنیای خود

من با تو معنا مےیابم و تو امید مےبخشے
بہ ناامیدی های این روزهایم؛

و من چنان در این دریای بےڪران رحمتت غرق مےشوم ڪه تمام ناممڪن‌ها برایم ممڪن مےشوند
وتمام قفل ها ڪلید...
وتمام آشوبها آرامش....

اگرروزی دراین دنیاشڪستے...
اگر بر نارفیقان دل، تو بستے

اگر؏ـاشق شدی ؏ـشقت تورا راند
اگر پایت بہ‌گرداب فنا ماند

اگر غمگین شدی‌غم باتو پیوسـت
بدان در اوج نابودی،

" #خدا" هست!

شاید روزی بشود که دنیایی اصلاح شود و تغییر کند
و آن روز برای من نرسد که تغئیر کنم
پس در شقاوتی بمانم آنگاه که سعادت بسرعت میگذرد و میگریزد
آن روز ماننو جنون زده ای فراموش شده ام و فراموش کرده ام
آن روز غیر از تو کسی برایم باقی نمانده
حتی اگر این را بدانم یا ندانم
آن روز را با یا بدون دعوتم و با یا بدون دعایم اجابتم کن
یا رفیق من لا رفیق له


غــــــم دل با که بگویم که مرا یارى نیست

جز تــــو اى روحِ روان، هیچ مددکارى نیست


غم عشق تو به جان است و نگویم به کسى

که در این بــــادیه غمزده، غمخوارى نیست


راز دل را نتوانـــــــــــم به کسـى بگشایم

که در این دیــــــر مغان رازنگهدارى نیست


ساقى، از ساغـــر لبـــــریز ز مـــى دم بـربند

که در این میکـــده میزده، هشیارى نیست


درد من، عشق تــــــو و بستر من؛ بستر مرگ

جز تواَم هیچ طبیببــــــى و پــــــرستارى نیست


لطف کن، لطف و گـــــذر کن به سر بـــالینم

که به بیمــــــارى من جان تو، بیمارى نیست


قلـــــم ســـــرخ کشم بر ورق دفتر خویش

هان که در عشق من و حُسن تو، گفتارى نیست....

امام خمینی(ره)