جمع بندی دل ناخوش از زندگی

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دل ناخوش از زندگی

سلام.من حدود 3 سال پیش ازدواج کردم و ناخواسته در دوران عقد باردار شدم.به دلیل فوت 2نفر در فامیل مجبور شدم تا3ماهگی جنین عروسی نگیرم که اون عروسی هم با دلخوری و نیامدن فامیل و خراب شدن جشنم و کماکان قهر بودن فامیل همراه بود.حالا دیگه حرف و حدیث مردم و...بماند.الان یک دختر فوق العاده زیبا و دوست داشتنی دارم و یک همسر بی نهایت عالی از هر نظر اما دلم خوش نیست.هرجا عروس می بینم حسرت می خورم.هنوز به اون روزها فکر می کنم.با خودم میگم من که به خاطر اطاعت از خدا بچه ام رو نگه داشتم چرا این همه بدشانسی اتفاق افتاد؟این مسئله حتی باعث شده گاهی از همسرم متنفر بشم درحالی که میدونم بی نظیره.احساس می کنم اینانم ضعیف شده.از خدا دلخورم و از اینکه باعث رنجش مادرم شدم و باعث شدم آبروشون بره و از طرف فامیل طرد بشن از خودم بدم میاد.لطفا کمکم کنید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

فاطمه زارعی;985568 نوشت:
سلام.من حدود 3 سال پیش ازدواج کردم و ناخواسته در دوران عقد باردار شدم.به دلیل فوت 2نفر در فامیل مجبور شدم تا3ماهگی جنین عروسی نگیرم که اون عروسی هم با دلخوری و نیامدن فامیل و خراب شدن جشنم و کماکان قهر بودن فامیل همراه بود.حالا دیگه حرف و حدیث مردم و...بماند.الان یک دختر فوق العاده زیبا و دوست داشتنی دارم و یک همسر بی نهایت عالی از هر نظر اما دلم خوش نیست.هرجا عروس می بینم حسرت می خورم.هنوز به اون روزها فکر می کنم.با خودم میگم من که به خاطر اطاعت از خدا بچه ام رو نگه داشتم چرا این همه بدشانسی اتفاق افتاد؟این مسئله حتی باعث شده گاهی از همسرم متنفر بشم درحالی که میدونم بی نظیره.احساس می کنم اینانم ضعیف شده.از خدا دلخورم و از اینکه باعث رنجش مادرم شدم و باعث شدم آبروشون بره و از طرف فامیل طرد بشن از خودم بدم میاد.لطفا کمکم کنید

[="DarkSlateBlue"]

فاطمه زارعی;985568 نوشت:
سلام.من حدود 3 سال پیش ازدواج کردم و ناخواسته در دوران عقد باردار شدم.به دلیل فوت 2نفر در فامیل مجبور شدم تا3ماهگی جنین عروسی نگیرم که اون عروسی هم با دلخوری و نیامدن فامیل و خراب شدن جشنم و کماکان قهر بودن فامیل همراه بود.حالا دیگه حرف و حدیث مردم و...بماند.الان یک دختر فوق العاده زیبا و دوست داشتنی دارم و یک همسر بی نهایت عالی از هر نظر اما دلم خوش نیست.هرجا عروس می بینم حسرت می خورم.هنوز به اون روزها فکر می کنم.با خودم میگم من که به خاطر اطاعت از خدا بچه ام رو نگه داشتم چرا این همه بدشانسی اتفاق افتاد؟این مسئله حتی باعث شده گاهی از همسرم متنفر بشم درحالی که میدونم بی نظیره.احساس می کنم اینانم ضعیف شده.از خدا دلخورم و از اینکه باعث رنجش مادرم شدم و باعث شدم آبروشون بره و از طرف فامیل طرد بشن از خودم بدم میاد.لطفا کمکم کنید

سلام.

عروسیتون برای چی فامیل نیومدن؟
چون عزادار بودن؟
شما که میگید به خاطر اون مرده ها صبر کردید[/]

فاطمه زارعی;985568 نوشت:
سلام.من حدود 3 سال پیش ازدواج کردم و ناخواسته در دوران عقد باردار شدم.به دلیل فوت 2نفر در فامیل مجبور شدم تا3ماهگی جنین عروسی نگیرم که اون عروسی هم با دلخوری و نیامدن فامیل و خراب شدن جشنم و کماکان قهر بودن فامیل همراه بود.حالا دیگه حرف و حدیث مردم و...بماند.الان یک دختر فوق العاده زیبا و دوست داشتنی دارم و یک همسر بی نهایت عالی از هر نظر اما دلم خوش نیست.هرجا عروس می بینم حسرت می خورم.هنوز به اون روزها فکر می کنم.با خودم میگم من که به خاطر اطاعت از خدا بچه ام رو نگه داشتم چرا این همه بدشانسی اتفاق افتاد؟این مسئله حتی باعث شده گاهی از همسرم متنفر بشم درحالی که میدونم بی نظیره.احساس می کنم اینانم ضعیف شده.از خدا دلخورم و از اینکه باعث رنجش مادرم شدم و باعث شدم آبروشون بره و از طرف فامیل طرد بشن از خودم بدم میاد.لطفا کمکم کنید������

با سلام و عرض ادب

خواهر گرامی

از داشته هاتون استفاده کنید و شکر گذار باشید

بسیاری از انسانها حسرت زندگی شما رو می خورن

انسان باید از گذشته عبرت بگیره و در حال حاضر زندگی کنه و به آینده امید داشته باشه

شما در مرحله حسرت گذشته گیر کردید ...

این رو درک کنید که این دنیا محل آزمایش ماست

نه فقط محل لذت و خوشگذرونی ...

به جای حسرت خوردن ، از گذشته خودتون درس بگیرید
و از زندگی خوبی که در حال حاضر دارید نهایت استفاده رو ببرید
و امیدوار باشید که با تلاش در آینده زندگی بهتری در انتظار شما خواهد بود

در پناه حق تعالی

فاطمه زارعی;985568 نوشت:
سلام.من حدود 3 سال پیش ازدواج کردم و ناخواسته در دوران عقد باردار شدم.

به دلیل فوت 2نفر در فامیل مجبور شدم تا3ماهگی جنین عروسی نگیرم که اون عروسی هم با دلخوری و نیامدن فامیل و خراب شدن جشنم و کماکان قهر بودن فامیل همراه بود.

از خدا دلخورم و از اینکه باعث رنجش مادرم شدم و باعث شدم آبروشون بره و از طرف فامیل طرد بشن از خودم بدم میاد.لطفا کمکم کنید

راهنما;985758 نوشت:
سعی کنید به مرور زمان ارتباط خود را با خانواده هایی که قطع ارتباط نموده اند و برای اینکار از واسطه های تاثیر گذار استفاده نمایید.

ادامه دارد....

با عرض سلام و ادب مجدد

  1. سعی نمایید به مرور زمان ارتباط خود را با خانواده هایی که قطع ارتباط نموده اند ایجاد نموده و برای اینکار از واسطه های تاثیر گذار استفاده نمایید.
  2. بدانید حسرت گدشته تنها زندگی شما را تلخ و سرد می کند و لذا در گذشته نمایید فکر کردن به مشکلات تنهایی در دو صورت رخ می دهد در صورتی که جهت برنامه ریزی و حل مسئله باشد و خوب می باشد و در صورتی که تنها برای غصه خوردن و ناراحتی باشد که به هیچ عنوان خوب نمی باشد.و برای جدایی از این افکار از مهارتهای کنترل فکر استفاده نمایید.
  3. افراد تاثیر گذار در خانواده هایی که قهر کرده اند را شناسایی نموده و با آنها در جهت ارتباط صحبت نمایید.
  4. سعی کنید مهارتهای ارتباط موثر ،حل اختلاف و تعارض،حل مساله ،جلب محبت دیگران و تاثیر گذاری از دیگران را یاد گرفته و بکار بندید
  5. حساسیتهای آنها را در نظر گرفته و با توجه به آنها اقدامات لازم را انجام دهید.
  6. زمانهایی چون سفرکربلا،مکه،ماه رمضان،محرم و...زمانهایی هستند که دل انسانها نرم تر می شود لذا زمان بهتری برای اقدام می باشد.
  7. دعا و توسل به اهل بیت (علیهم السلام)را همواره انجام دهید.

مهارتهای کنترل فکر:
الف: از فکر کردن ارادی به موضوع آزار دهنده (فکرهای ناراحت کننده) به شدت پرهیز نمایید.
ب . اگر خود بخود به ذهن شما آمدند سعی کنید از ذهن خود بیرون ببرید و اگر نتوانستید از راهکارهای زیر استفاده نمایید:
۱ . پر کردن اوقات روزانه
۲ . در نظر گرفتن افکار و رفتارهای جایگزین مناسب
۳ . اهمیت ندادن و بی خیال بودن
۴ . نوشتن افکار و پاره کردن کاغذ
۵ . بستن کش به دست و کشیدن آن
۶ . حواله دادن افکار به زمان خاصی در روز یا هفته (اگر زیاد به ذهن شما می آید روزانه یک ربع تا نیم ساعت و اگر کمتر زمان کمتری را روزانه یا یک روز درمیان و ...به این فکر اختصاص دهید و هر موقع این فکر به ذهن شما آمد به آن زمانی که معین کرده اید حواله دهید )
۷ . توجه به معنویت را فراموش ننمایید( نماز اول وقت توسل به اهل بیت مناجات و طلب از خداوند اذکار صلوات استغفار لاحول و لا قوه الا بالله و خواندن سورهای معوذتین )
8.تلقین مثبت
9 .ورزش کردن


در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

پرسش:
من حدود 3 سال پیش ازدواج کردم و ناخواسته در دوران عقد باردار شدم.به دلیل فوت 2نفر در فامیل مجبور شدم تا3ماهگی جنین عروسی نگیرم که اون عروسی هم با دلخوری و نیامدن فامیل و خراب شدن جشنم و کماکان قهر بودن فامیل همراه بود.حالا دیگه حرف و حدیث مردم و...بماند.الان یک دختر فوق العاده زیبا و دوست داشتنی دارم و یک همسر بی نهایت عالی از هر نظر اما دلم خوش نیست.هرجا عروس می بینم حسرت می خورم.هنوز به اون روزها فکر می کنم.با خودم میگم من که به خاطر اطاعت از خدا بچه ام رو نگه داشتم چرا این همه بدشانسی اتفاق افتاد؟این مسئله حتی باعث شده گاهی از همسرم متنفر بشم درحالی که میدونم بی نظیره.احساس می کنم ایمانم ضعیف شده.از خدا دلخورم و از اینکه باعث رنجش مادرم شدم و باعث شدم آبروشون بره و از طرف فامیل طرد بشن از خودم بدم میاد.لطفا کمکم کنید
پاسخ:
از حسن اعتمادتون به انجمن خودتون سپاسگذارم و از مسئله ایکه با آن مواجهید متاسفم توجه به نکات زیر می تواند در آرامش شما و حل مساله موثر باشد.
طبیعتا در مسئله ایکه براتون رخ داده هم خودتون و هم همسرتون و هم فرهنگ نامناسب جامعه مقصر می باشد و لذا دیگه کار از کار گذشته است و دیگر ناراحتی شما فایده ای که ندارد بلکه تاثیر بسیار منفی در زندگی شما و روابطتان با دیگران می گذارد.
و لذا اولین کاری که لازم است انجام دهید مدیریت و کنترل فکر می باشد و سپس:

  1. سعی نمایید به مرور زمان ارتباط خود را با خانواده هایی که قطع ارتباط نموده اند ایجاد نموده و برای اینکار از واسطه های تاثیر گذار استفاده نمایید.
  2. بدانید حسرت گذشته تنها زندگی شما را تلخ و سرد می کند و لذا در گذشته نمایید فکر کردن به مشکلات تنهایی در دو صورت رخ می دهد در صورتی که جهت برنامه ریزی و حل مسئله باشد و خوب می باشد و در صورتی که تنها برای غصه خوردن و ناراحتی باشد که به هیچ عنوان خوب نمی باشد.و برای جدایی از این افکار از مهارتهای کنترل فکر استفاده نمایید.
  3. افراد تاثیر گذار در خانواده هایی که قهر کرده اند را شناسایی نموده و با آنها در جهت ارتباط صحبت نمایید.
  4. سعی کنید مهارتهای ارتباط موثر ،حل اختلاف و تعارض،حل مساله ،جلب محبت دیگران و تاثیر گذاری از دیگران را یاد گرفته و بکار بندید
  5. حساسیتهای آنها را در نظر گرفته و با توجه به آنها اقدامات لازم را انجام دهید.
  6. زمانهایی چون سفرکربلا،مکه،ماه رمضان،محرم و...زمانهایی هستند که دل انسانها نرم تر می شود لذا زمان بهتری برای اقدام می باشد.
  7. دعا و توسل به اهل بیت (علیهم السلام)را همواره انجام دهید.

مهارتهای کنترل فکر:
الف: از فکر کردن ارادی به موضوع آزار دهنده (فکرهای ناراحت کننده) به شدت پرهیز نمایید.
ب . اگر خود بخود به ذهن شما آمدند سعی کنید از ذهن خود بیرون ببرید و اگر نتوانستید از راهکارهای زیر استفاده نمایید:
۱ . پر کردن اوقات روزانه
۲ . در نظر گرفتن افکار و رفتارهای جایگزین مناسب
۳ . اهمیت ندادن و بی خیال بودن
۴ . نوشتن افکار و پاره کردن کاغذ
۵ . بستن کش به دست و کشیدن آن
۶ . حواله دادن افکار به زمان خاصی در روز یا هفته (اگر زیاد به ذهن شما می آید روزانه یک ربع تا نیم ساعت و اگر کمتر زمان کمتری را روزانه یا یک روز درمیان و ...به این فکر اختصاص دهید و هر موقع این فکر به ذهن شما آمد به آن زمانی که معین کرده اید حواله دهید )
۷ . توجه به معنویت را فراموش ننمایید( نماز اول وقت توسل به اهل بیت مناجات و طلب از خداوند اذکار صلوات استغفار لاحول و لا قوه الا بالله و خواندن سورهای معوذتین )
8.تلقین مثبت
9 .ورزش کردن


در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

موضوع قفل شده است