جمع بندی حقوق و وظایف زن امروزی

تب‌های اولیه

69 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حقوق و وظایف زن امروزی

با سلام

یه سوال برام پیش اومده .

الان که خیلی از خانم ها دارن پا به پای مردها کار می کنن و در کنارش به خانه داری و بچه داری هم می رسن خوب این ها هیچ کدوم از لحاظ شرع وظیفه شون نیست ولی عرف جامعه این طوره و با کمال میل هم انجام می دهند پس چرا متقابلا نباید حقوق برابر با مردان داشته باشن ؟ آیا الان که عملا و عرفا وظایف عوض شده نباید حقوق هم عوض بشه ؟

کما آن که همین حقوق فعلی هم در عمل بی معنی است مثلا مهریه رو زن باید ثابت کنه مرد استطاعت داره , نفقه را باید ثابت کنه تمکین کرده , اجرت المثل هم باید ثابت کنه قصد تبرع نداشته که اثبات همش هم سخته و در کل حقوق زن را کی داده و گرفته . در عوص مردان حقوق زیادی دارن که به راحتی در دسترشون هست و علت همشون هم اینه که سرپرست خانواده هستند .
الان که زنان دوشاش و پا به پای مردان در بیرون زحمت میکشن آیا این همه تفاوت و تبعیض ظلم نیست ؟!!

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم

کیمیای دانش;979233 نوشت:
الان که خیلی از خانم ها دارن پا به پای مردها کار می کنن و در کنارش به خانه داری و بچه داری هم می رسن خوب این ها هیچ کدوم از لحاظ شرع وظیفه شون نیست ولی عرف جامعه این طوره و با کمال میل هم انجام می دهند پس چرا متقابلا نباید حقوق برابر با مردان داشته باشن ؟ آیا الان که عملا و عرفا وظایف عوض شده نباید حقوق هم عوض بشه ؟


برای پاسخ به این سوال به دو نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

زن و مرد از نظر اسلام در تبیین مقام مساوی بوده و هرگز جنسی بر جنس دیگر از نظر مقام و منزلت برتری ندارد.
وقتی از نگاه اسلام حقیقت انسان و آنچه که او را از حیوانات متمایز ساخته «روح» اوست، و این «روح» هم جنسیت بردار نیست طبیعتا اصلا برتری معنا ندارد.
برتری انسان ها فقط یک ملاک دارد، و آن برتری در سعه وجودی و کمال این روح است، همانطور که قرآن کریم می فرماید:

«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏»؛ اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست‏.(حجرات:13)

بنابراین تفاوت زن و مرد در احکام و حقوق هرگز به منظور ارزش گذاری انسان ها نیست، بلکه به خاطر مصالح اجتماعی در زندگی دنیوی است.
مثلا دیه اگر به منظور تعیین قیمت انسان ها بود طبیعتا دیه مردها هم نباید به یک مقدار مساوی باشد، چون مردها در یک تراز نیستند، اما می بینیم که مثلا دیه بنده حقیر که در برابر امیرالمومنین(ع) ذره ای به حساب نمی آیم با دیه ایشان که یک انسان کامل است یکسان تعیین شده.

نکته دوم:
ببینید علت تفاوت احکام اسلام این نیست که چون زنان در خانه کار میکنند و مردها در بیرون از خانه بنابراین حقشان با مردها متفاوت باشد؛ تا بگویید خب زنها هم امروزه وارد کارهای خارج از خانه شده اند!
لازمه ی آنچه شما می فرمایید این است که اگر در نگاه اسلام، زنان بر فرض حقوق کمتری دارند به خاطر عدم اشتغال ایشان در خارج از خانه است، و این در حقیقت یعنی: "تشویق زن به اشتغالِ خارج از خانه"! در حالی که اسلام هرگز به دنبال تشویق خانم ها برای اشتغالِ خارج از خانه نیست.

حقیقت این است که زن و مرد دو جنس از انسان با ویژگی های متفاوت هستند، و وظایف و حقوقی که در اسلام برایشان تعریف شده متناسب با این استعدادها و توانایی هاست، و اسلام اصلا تمایلی به تغییر آن ندارد؛ چرا که نمیتوان با تغییر وظایف انسان ها حقوق ایشان را تغییر داد! چون ذات زن و مرد تغییری نکرده فقط ما وظایفی را بر عهده ایشان گذارده ایم که با توان و استعداد آنها سنخیتی ندارد!

به عبارت دیگر این تفاوت احکام و وظایف ناظر به تفاوت استعدادها و توانایی های زن و مرد است، نه سلیقه ای و قراردادی تا بتوان به راحتی آن را تغییر داد! تغییر منطقی این احکام و وظایف در گرو تغییر هویت زن و مرد است، یعنی باید خود زن و مرد را تغییر داد تا بتوان این احکام را هم تغییر داد.
اینکه ما با ترویج اشتغال زنان در خارج از خانه دنبال حقوق مساوی باشیم نه تنها زن و مرد را به حقوق مساوی نمی رساند بلکه کار را خراب تر می کند، چون این دو عضو را در غیر موضع خودشان قرار داده ایم.

چنین رویکردی آسیب ها و مفاسد متعددی خواهد داشت؛ آسیب هایی چون:

- اشغال فضای کسب و کار و بیکاری نیرویی که تأمین معیشت خانواده را بر عهده دارد.
- کاهش آمار ازدواج به خاطر پایین آمدن آمار اشتغال مردان و توانایی تشکیل خانواده
- بالارفتن آمار طلاق به خاطر ناتوانی بانوان شاغل در انجام وظائف خانه داری، همسرداری و تربیت فرزندان
- بالارفتن فاصله طبقاتی بین خانواده هایی که مردشان هم بیکار و خانواده هایی که زن و مرد شاغل هستند!
- کاهش توان فرزند آوری، طبیعتا مادران شاغل به خاطر تعارض دروان بارداری و بچه داری در دوران نوزادی با اشتغالشان از بچه دار شدن ابا خواهند داشت.
- کاهش توجه عاطفی و تربیتی به فرزندان، با توجه به نبود مادر در زمان کار، وخستگی مادر پس از کار
- کاهش سطح ارتباط عاطفی همسران با توجه به اشتغال هر دو، و کمبود وقتی که برای یکدیگر خوهند گذاشت.
- کاهش سطح کیفیت خانه داری در ابعاد گسترده خودش
- بالارفتن آمار آسیب های اجتماعی(ناشی از عدم ازدواج پسران، خانه نشین شدن دختران، عدم تمرکز بر تربیت فرزندان و...) که موجب مفاسد اجتماعی بسیاری خواهد شد.
- افزایش امار خانه سالمندان
- استفاده ابزاری از زنان و آسیب های اجتماعی

زنان متأهل به خاطر دغدغه های اشتغال، فرزندان خود را به مهدهای کودک می سپارند! بچه هایی که به جای آغوش پر مهر مادر در مهد کودک بزرگ شده و عاطفه مادری را مانند فرزندانی که مادرشان خانه دار است را تجربه نگرده، و خستگی های مادر از اشتغال را بعد از آمدن به خانه دیده اند، طبیعتا اینها هم مهر و محبت مادر و فرزندی کمتری خواهند داشت و هنگام بزرگ شدن پدر و مادر را به خانه سالمندان می گذارند!!
چه زیبا می فرمایند آیت الله جوادی آملی که: از وقتی مهدهای کودک ما افزایش یافت، خانه های سالمندان نیز افزایش یافت!!

ما مخالف اشتغال زنان نیستیم، و نمیخواهم وارد تعیین مصادیق آن بشوم، اما طبق آنچه که شما در سوال فرموده اید این واقعا ظلم به زن هست که هم خارج از خانه کار کند و هم داخل خانه به کارهای خانه رسیدگی کند...

پس خلاصه اینکه اگر امروز وظایف زن و مرد عوض شده اشتباه است، نه اینکه به دنبال یک اشتباه، اشتباه دیگری انجام شود و حقوق هم تغییر کند!

مثل اینکه جای مدیر فروش که یک بازاریاب قوی است با مدیر تولید که در عرصه تولید تخصص دارد عوض شود و بعد بگوییم چون این عوض شده پس حقوق و مزایای آنها هم عوض شود!
خب این تعویض از اساس اشتباه است، ادامه دادن آن هم اشتباهی دیگر...!

کیمیای دانش;979233 نوشت:
همین حقوق فعلی هم در عمل بی معنی است مثلا مهریه رو زن باید ثابت کنه مرد استطاعت داره , نفقه را باید ثابت کنه تمکین کرده , اجرت المثل هم باید ثابت کنه قصد تبرع نداشته که اثبات همش هم سخته و در کل حقوق زن را کی داده و گرفته . در عوص مردان حقوق زیادی دارن که به راحتی در دسترشون هست و علت همشون هم اینه که سرپرست خانواده هستند

باید عرض کنم اینطور که می فرمایید نیست:
مهریه به گردن مرد است چه استطاعت داشته باشد و چه نداشته باشد، نحوه پرداخت آن است که در گرو توان مرد است تا از این آمار بالای زندان رفتن مردان به خاطر مهریه جلوگیری شود، اینطور نیست که کسی بگوید اگر مردی توان پرداخت ندارد دیگر لازم نیست مهریه را بپردازد!
در مورد نفقه هم اتفاقا بر عکس است، مرد اگر بخواهد ندهد باید اثبات کند که زن تمیکن نکرده، وگرنه اصل بر تمکین و پرداخت نفقه است.
در مورد اجرت المثل هم همینطور، اصل بر این است که تبرعی نبوده؛ یعنی باز هم مرد است که باید اثبات کند همسرش تبرعی این کارها را انجام میداده.

علاوه بر اینکه این احکام، خطوط قرمز حداقلی است که برای زن و شوهرهای ناسازگار تعیین شده، اسلام هرگز خواستار این نیست که این احکام با همین حدود در جامعه اجرا شود و زن ومرد حقوقشان را بر سر هم بکوبند! آنچه اسلام در حیطه اخلاق بیان می کند خواستار خانواده ای است که اصلا زن و مرد یک روح در دو بدن باشند، اصلا دارایی شان دوگانگی نداشته باشد که سخن از نفقه و مانند آن پیش بیاید، همانطور که ما در عموم خانواده های امروزی میبینیم که دارند زن و شوهر با هم راحت زندگی میکنند و تمام درآمدشان را با هم خرج میکنند و اصلا نفقه با این عنوان بین آنها مطرح نیست.

کیمیای دانش;979233 نوشت:
الان که خیلی از خانم ها دارن پا به پای مردها کار می کنن و در کنارش به خانه داری و بچه داری هم می رسن خوب این ها هیچ کدوم از لحاظ شرع وظیفه شون نیست ولی عرف جامعه این طوره و با کمال میل هم انجام می دهند پس چرا متقابلا نباید حقوق برابر با مردان داشته باشن ؟ آیا الان که عملا و عرفا وظایف عوض شده نباید حقوق هم عوض بشه ؟

باسلام برام این قسمت از متن جالب بود خب وقتی با عرف پیش میرن حالا چرا از شرع انتظار دارند

خیلی جالبه که وقتی کاری رو انجام میدیم توجهی به شرعی و غیر شرعی ... اینا نداریم وقتی به حق و حقوق میرسیم می خواهیم شرعی پیش بریم

یک خانم وقتی خارج از خانه شاغل هست مطمئنا از خیلی از چیزها کم میزاره

یه نمونه خیلی ساده مثلا غذا رو چون ظهر خونه نیست بپزه باید از شب یا روز قبل آماده کنه با همه ضررهایی که غذای مونده داره

شاید در ظاهر زندگی هایی که خانم ها پا به پای مرد دارند کار میکنند خوب به نظر بیاد ولی این نوع زندگی ها کیفیت نداره

نمونه های زیادی در اقوام و نزدیکان دیدم

حالا اینجا شاید مثلا کار زن باعث خریدن خونه شده که همیشه هم منتی شده رو سر مردش که من نبودم الان اینجا رو هم نداشتی و یا باید فلان دنگ خونه رو به اسم من کنی اینا

یعنی به جای اینکه کار کردن زن باعث بشه کیفیت زندگی از نظر روانی بهتر بشه بدتر شده شاید از نظر رفاهی خانواده های این چنینی مشکلی نداشته باشند ولی مطمئنا تو یه جاهایی که مادر و همسر خانواده باید حضور داشت و نبوده خلاء و اشکلات دیده میشه که کسی جز یک خانم توان پرکردن و حل و فصل کردن این مسائل رو نداره

و همچین این موضوع باعث فاصله گرفت خانم ها از وظایف اصلی و دیگه یک زن رو در محیط خانه احساس نمیکنم بلکه در هر خانه دو پدر زندگی میکنند Smile

و این موضوع مطمئنا در تربیت فرزندان تاثیر گذار خواهد بود بخصوص در تربیت دختران این خانواده که دیگر اثری از وجود دو جنس متفاوت در خانه نخواهیم بود چون فرزندان این خانواده هم مانند والدین به قولی مرد بار می آیند و در اینها رفتار و شخصیت زنانه ای دیده نمیشه Smile

و همینه که دیگه درک درستی از مرد و زن بودن در خانه وجود ندارد و این خود نیز شروع و بروز مشکلات در آینده این فرزندان و بالا رفتن آمار طلاق ها میشه

چون مطمئنا یک مرد (زن ) نمی تواند یک مرد ضعیف از نظر مالی و ... رو تحمل بکنه Smile

پس در اینجا خانمها لطفی در حق کسی نکرده اند که هیچ بلکه یه بی لطفی هم نموده اند

کیمیای دانش;979233 نوشت:
کما آن که همین حقوق فعلی هم در عمل بی معنی است مثلا مهریه رو زن باید ثابت کنه مرد استطاعت داره , نفقه را باید ثابت کنه تمکین کرده , اجرت المثل هم باید ثابت کنه قصد تبرع نداشته که اثبات همش هم سخته و در کل حقوق زن را کی داده و گرفته . در عوص مردان حقوق زیادی دارن که به راحتی در دسترشون هست و علت همشون هم اینه که سرپرست خانواده هستند .
الان که زنان دوشاش و پا به پای مردان در بیرون زحمت میکشن آیا این همه تفاوت و تبعیض ظلم نیست ؟!!

با سلام

اینکه در برخی موارد احکام و حقوق متفاوتی برای زن و مرد ذکر شده ناشی از تفاوت های جسمی ، فیزیولوژیکی ، احساسی و . . . است .

__

مثلا من مثالی میزنم :

در قانون کار برای یک زن داریم :

نقل قول:
[=namnak]مرخصی بارداری[=namnak] و زایمان کارگر زن 6 ماه است. پس از پایان مرخصی زایمان، کارگر زن به کار سابق خود بازمی گردد و این مدت با تایید سازمان تامین اجتماعی جزو سابقه خدمت وی محسوب می شود.دوره مرخصی زایمان جزو ایام تعلیق از کار محسوب می شود و پس از مرخصی، کارگر زن به کار سابق خود بازمی گردد. در صورتی که کارفرما از پذیرش مجدد وی امتناع ورزد، می تواند به هیات های حل اختلاف وزارت کار شکایت کند و متعاقب آن از مقرری بیمه بیکاری[=namnak] برخوردار شود.
[=namnak]

حالا بر فرض یه مردی بیاد و اعتراض کنه که منم از این مرخصی ها میخوام چرا تبعیض ؟ باید حقوق بین زن و مرد برابر بشه .

غافل از اینکه برای برابری حقوق بین زن و مرد باید

تفاوت های جسمی ، فیزیولوژیکی ، احساسی و ... رو هم رفع کرد

[=namnak]تا از برابری حقوق صحبت کرد .


کیمیای دانش;979233 نوشت:
با سلام

یه سوال برام پیش اومده .

الان که خیلی از خانم ها دارن پا به پای مردها کار می کنن و در کنارش به خانه داری و بچه داری هم می رسن خوب این ها هیچ کدوم از لحاظ شرع وظیفه شون نیست ولی عرف جامعه این طوره و با کمال میل هم انجام می دهند پس چرا متقابلا نباید حقوق برابر با مردان داشته باشن ؟ آیا الان که عملا و عرفا وظایف عوض شده نباید حقوق هم عوض بشه ؟

با سلام و عرض ادب و احترام

خواهر گرامی

این که زن ها بیرون از خانه کاری را انجام می دهند ، طبق قوانین دین نبوده ، که حال قوانین دین به خاطر آن تغییر کند !!!!

طبق قوانین دین وظیفه دین فقط تمکین همسر و زایش است

و هر مردی اگر بیش از این از همسر خود توقعی داشته باشد خارج از قانون دین است

حال اگر زنی با توجه به این که وظیفه ای در قبال تامین معیشت ندارد ، دست به این کار بزند
حقوقی به او تعلق نمی گیرد ، چرا که طبق دین وظیفه زن در صورت سختی معیشت ، قناعت است ، نه کار در خارج از خانه .

حال آیا می تواند بگوید چون من کار کرده ام ، پس باید دین حق تعدد زوجین را به زنان تخصیص دهد؟ یا دیه زن را با مرد برابر کند؟
خیر چون امری خلاف قوانین دین انجام داده

کیمیای دانش;979233 نوشت:

کما آن که همین حقوق فعلی هم در عمل بی معنی است مثلا مهریه رو زن باید ثابت کنه مرد استطاعت داره , نفقه را باید ثابت کنه تمکین کرده , اجرت المثل هم باید ثابت کنه قصد تبرع نداشته که اثبات همش هم سخته و در کل حقوق زن را کی داده و گرفته . در عوص مردان حقوق زیادی دارن که به راحتی در دسترشون هست و علت همشون هم اینه که سرپرست خانواده هستند .

حکمت مهریه این است که میزان تمکن مالی مرد را برای زن روشن کند

پس مهریه یا باید در هنگام عقد قرارداد ازدواج پرداخت شود .

یا عندالاستطاعه بودن آن توسط زن پذیرفته شود .

متاسفانه به دلیل نبود قانون حکومتی درست و کامل در این زمینه ، این مشکلات بابت مهریه بوجود می اید.

در مورد نفقه و اجرت المثل و باقی مسائل هم حکم ابتدایی تعلق آن به زن است ، نه عدم تعلق .
یعنی مرد باید دلیل عدم تعلق ان را اثبات کند .

کیمیای دانش;979233 نوشت:
با سلام

یه سوال برام پیش اومده .

الان که خیلی از خانم ها دارن پا به پای مردها کار می کنن و در کنارش به خانه داری و بچه داری هم می رسن خوب این ها هیچ کدوم از لحاظ شرع وظیفه شون نیست ولی عرف جامعه این طوره و با کمال میل هم انجام می دهند پس چرا متقابلا نباید حقوق برابر با مردان داشته باشن ؟ آیا الان که عملا و عرفا وظایف عوض شده نباید حقوق هم عوض بشه ؟

کما آن که همین حقوق فعلی هم در عمل بی معنی است مثلا مهریه رو زن باید ثابت کنه مرد استطاعت داره , نفقه را باید ثابت کنه تمکین کرده , اجرت المثل هم باید ثابت کنه قصد تبرع نداشته که اثبات همش هم سخته و در کل حقوق زن را کی داده و گرفته . در عوص مردان حقوق زیادی دارن که به راحتی در دسترشون هست و علت همشون هم اینه که سرپرست خانواده هستند .
الان که زنان دوشاش و پا به پای مردان در بیرون زحمت میکشن آیا این همه تفاوت و تبعیض ظلم نیست ؟!!

سلام
اگر بخواهیم حقوقی و تکلیفی موضوع را تبیین کنیم

زن وظیفه ندارد خودش بچه داری و خانه داری کند
برای اشتغال هم میتواند از همان ابتدای ازدواج جوازش را بگیرد یعنی با مردی ازدواج کند که اشتغالش را بپذیرد...
زن میتواند وکالت مطلق در طلاق را از مرد بگیرد تا هر زمان عشقش کشید و بدون اثبات چیزی از مرد جدا شود....
یا میتواند وکالت مشروط در طلاق را از مرد بگیرد تا در صورت احراز شرایط از مرد جدا شود...
زن میتواند حتی تمکین زناشویی خودش را مشروط به شرط و شروطی کند...

پس
اینها یک بده و بستان است که از حیث حقوقی باید بین زن و شوهر حل و فصل شود

از آن طرف هم مرد میتواند
حق طلاقش را به مانند مهریه بفروشد و حتی بیش از مهریه طلب کند
مرد میتواند بابت خروج غیر واجب زن از منزل، پول طلب کند..

این یک توافق است ...

سلام
ضمن تشکر از پاسخگویی
ببینید چرا یکی از دلایل حقوق مردان که حتی آیه هم داریم سرپرستی و تامین معاش خانواده است . در واقع حقوق در راستای وظایفه نه جنسیت

جامعه امروزی لازمه که زن و مرد هر دو کار کنن تا از عهده مخارج بر بیان بنابراین عملا وظایف داره یکی میشه ضمن این که از اون طرف مردان هم در امور خانه و بچه ها کمک می کنند پس حقوق هم برابر باشه

کدام خانواده میاد همون اول ازدواج حرف مثلا حق طلاق رو بزنه یا این شرط و شروطی که شما میگین این ها باید به صورت چاپی در عقدنامه باشه .

در مورد عرف هم شرع تحت تاثیر عرف هم قرار می گیره مثلا قاعده نفی عسرو حرج در اسلام یعنی اگه قانونی از شرع در عرف باعث عسر و حرج بشه قابل تغییره .

در مورد نفقه , مهریه و ... با این که جزو حقوق زنه . باز هم در قوانین ما زن باید ثابت کنه
که مثلا مرد استطاعت پرداخت مهریه رو داره
یا زن تمکین کرده که نفقه می خواد
یا زن مثلا قصد تبرع در انجام کارهای خانه نداشته که اجرت المثل بخواد

ببینید اگه مرد به فرض ادعا کند استطاعت نداره این زنه که باید ثابت کنه این طور نیست .

وانگهی سوال من این نیست به نظر من این حقوق نصفه و نیمه نا کارآمد اصلا حق زن امروزی که پا به پای مردان برای زندگی داره تلاش می کنه نیست .
حق تحصیل , اشتغال , طلاق , مسافرت به خصوصی مسافرت های ضروری کاری یا ورزشی یا تحصیلی , حق حضانت فرزندان این ها جزو حقوق طبیعی و اولیه یک انسان امروزی شمرده میشه .
خیلی واضحه که شرایط الان با عربستان زمان جاهلیت خیلی فرق داره پس این که همون قوانین پیاده بشه ظالمانه و حتی به دور از عقل نیست ؟!

با سلام و احترام

کیمیای دانش;980110 نوشت:
ببینید چرا یکی از دلایل حقوق مردان که حتی آیه هم داریم سرپرستی و تامین معاش خانواده است . در واقع حقوق در راستای وظایفه نه جنسیت

بله بنده هم متوجه هستم، منتهی عرض ما این است که اگر آیات قرآن سرپرستی و تأمین معاش خانواده را بر عهده مرد گذاشته به خاطر توانایی های مرد است

کیمیای دانش;980111 نوشت:
در مورد نفقه , مهریه و ... با این که جزو حقوق زنه . باز هم در قوانین ما زن باید ثابت کنه
که مثلا مرد استطاعت پرداخت مهریه رو داره
یا زن تمکین کرده که نفقه می خواد
یا زن مثلا قصد تبرع در انجام کارهای خانه نداشته که اجرت المثل بخواد

در مورد استطاعت مرد برای پرداخت مهریه بله؛ اما نکته ای که عرض کردم این است که مرد چه استطاعت داشته باشد و چه نداشته باشد باید این مهریه را به زن بدهد، بدهکاری اش جایی نمیرود؛ منتهی اگر دادگاه تشخیص بدهد این آقا در شرایط فعلی وضعش خوب نیست پرداخت مهریه را متناسب با توان مرد تقسیط و قسط بندی می کند، نه اینکه بگوید چون مرد وضعش خوب نیست فعلا پرداخت مهریه لازم نیست!! اما اگر مرد به دروغ ادعا می کند که وضعش خوب نیست زن میتواند اثبات کند که مرد استطاعت دارد.
یعنی اولا این اثبات استطاعت در اصل بدهی نیست، در نحوه پرداخت این بدهی است.

و ثانیا: منحصر در مرد هم نیست، شما اگر فرض کنید این زن پول کلانی از شوهرش قرض گرفته و حالا ندارد که پس بدهد و شوهر هم شکایت کند و زن بگوید ندارم، اینجا هم بر عهده مرد است که اثبات کند زنش اموالی دارد و از پرداخت سر باز می زند، در غیر اینصورت دادگاه میتواند تقسیط کند.

اما در مورد پرداخت نفقه مسئله برعکس آن چیزی است که شما می فرمایید، مرد باید نفقه همسرش را پرداخت کند، اگر مردی بخواهد نفقه ندهد باید اثبات کند که زنش تمکین نکرده! نه اینکه زنی که میخواهد نفقه بگیرد باید اثبات کند که تمکین کرده!! من تعجب میکنم شما چنین حرفی میزنید! اگر مرد و زنی بر سر نفقه کارشان به دادگاه برسد دادگاه مرد را ملزم به پرداخت نفقه می کند مگر آنکه اثبات کند که زنش تمکین نمی کند؛ نه اینکه زن را از نفقه محروم کند تا اثبات کند که تمکین کرده! مسئله بر عکسِ آن چیزی است که شما می فرمایید.

در مورد قصد تبرع در کار خانه هم همینطور؛ اصل بر این است که این کار خانه تبرعی نبوده؛ اگر زن گفت تبرعی نبوده باید اجرت المثل به او پرداخت شود؛ مرد اگر ادعا دارد که تبرعی بوده او باید اثبات کند، نه زن!

کیمیای دانش;980121 نوشت:
به نظر من این حقوق نصفه و نیمه نا کارآمد اصلا حق زن امروزی که پا به پای مردان برای زندگی داره تلاش می کنه نیست

چند تا نکته باید عرض کنم:
اولا: منظورتون از حقوق نصفه و نیمه دقیقا چیست؟ انصافا حقوق زن هم در جای خودش از نظر اسلام جدی گرفته شده است! مثلا همین دیه که نصف بودن آن مورد اعتراض برخی خانم ها قرار گرفته در حقیقت به نفع زن است! چون آن کسی که مُرده که برایش فرقی نمیکند که دیه اش چقدر باشد! آن کسی که دیه را می گیرد برایش مهم است که چقدر دیه می گیرد. مرد از فوت همسرش نصف مبلغی را می گیرد که یک زن از فوت شوهرش دیه می گیرد! خب حالا شما بگویید این حکم به نفع کیست؟

ثانیا: نظام حقوقی زن ومرد را باید یک جا دید؛ بله در غرب که نفقه و مهریه ای وجود ندارد و زن و مرد هر دو خرج هر کدامشان بر عهده خودشان است زن باید پا به پای مرد کار کند و ارث و دیه و اینها هم طبیعتا باید برابر باشد؛ اما در نظام حقوقی که اسلام بنا کرده است تأمین تمام مخارج زن بر عهده مرد گذاشته شده است، اینجا طبیعتا دیه نان آور خانواده به خاطر لطمه اقتصادی که به خانواده میزند یا ارثی که خرج خانواده اش می کند باید دو برابر باشد.

اینکه زن پا به پای مرد وارد اشتغال شود ظلم به زن است، هم به عهده گرفتن کارهای منزل و تربیت بچه ها و شوهرداری که خودش وظیفه سنگینی است و هم اشتغال خارج از خانه خب این حقیقتا ظلم به زن است. اشتباه است، عوارض دارد، موجب لطمه خوردن آسایش خانواده، آرامش مرد، تربیت بچه ها و بسیاری از آسیب های دیگر خواهد شد...

عرض ما این است که به جای اینکه به خاطر اینکه زنان دارند پا به پای مردان کار میکنند حقوق را تغییر دهیم...؛ از تشویق زنان به اشتغال به عنوان بخشی از هویت یابی خودشان دست برداشته شود.
شأن و هویت زن در گرو اشتغال نیست؛ باید شأن زن خانه دار و سنگینی باری که بر دوش اوست حفظ شود؛ تلاشی او واقعا کمتر از تلاش مرد نیست؛ چه دست هایی هستند که زن را تشویق به هویت یابی در جامعه و و اشتغال در خارج از خانه میکنند و او را وادار میسازند مسئولیتی دو برابر مرد به دوش بگیرد؟ این اشتباه است نه اینکه چون این اشتباه محقق شده حقوق را تغییر دهیم.

با تشکر ببینید
الان اقتضای شرایط جامعه اینه که زن و مرد هر دو شاغل باشن تا بتونن یه زندگی نسبتا مرفه ای فراهم کنند در مورد سختی همزمان کار خونه و بیرون هم ما در روایات موارد زیادی داریم که مرد به خانمش که حتی شاغل هم نیست در امور خانه کمک کنه چه برسه به زن شاغل

بعد هم از نظر علم اقتصاد زن و مرد در یک سنی هر دو جزو نیروی کار حساب میان نه نیروی مصرف کننده , این همه هزینه صرف تحصیلات یه خانم میشه اصلا منطقی نیست این همه وقت و هزینه بلا استفاده بمونه . جامعه ای پیشرفت می کنه که نیروی کار بیشتر از نیروی مصرف کننده باشه .
بعد هم بچه ها از یه سنین به بعد باید پیش دبستانی و مدرسه برن پس خانم ها در این اوقات وقت فراغت بیشتری دارن .
در ضمن بله در مورد مشاغل سخت نیروی بدنی و فیزیکی آقایان بیشتره ولی در اکثر مشاغل اداری , تولیدی , آموزشی و ... توانایی های جسمی و ذهنی آقایون و خانم ها تفاوت نداره .

این که جامعه رو از پنجاه درصد نیروی ذهنی و کاری فعال که برای آموزششان هم هزینه شده محروم کنین واقعا منطقی است ؟

کیمیای دانش;980110 نوشت:
ببینید چرا یکی از دلایل حقوق مردان که حتی آیه هم داریم سرپرستی و تامین معاش خانواده است . در واقع حقوق در راستای وظایفه نه جنسیت

به نظرتون چرا سرپرستی و تامین معاش خانواده بر دوش مرد هست ؟

این امر به جنسیت هم ربط دارد و صرفا در راستای وظایف نیست

مردی رو مثال میزنم که مغازه مصالح ساختمان میفروشه.

گچ - سیمان - و . ..

هر کیسه گچ = حدودا 40 کیلو
هر کیسه سیمان = حدودا 50 کیلو

هر روز سفارشاتی دریافت میکنه :

مثلا فردی زنگ میزنه که من 30 تا کیسه سمان میخوام

این اقا 30 تا سیمان 50 کیلویی رو سوار نیسان میکنه و میبره محل مورد نظر پیاده میکنه

روزی چندین سفارشی این شکلی دریافت میکنه

حالا خانم هایی که از برابری حقوق و اینکه می گویند ما دوشادوش مرد کار می کنیم

ایا برای تامین معاش خانواده حاضر هستید روزی مثلا 100 کیسه سیمان 50 کیلویی رو دوبل جابجا کنید ؟

--------------

کیمیای دانش;980191 نوشت:
با تشکر ببینید
الان اقتضای شرایط جامعه اینه که زن و مرد هر دو شاغل باشن تا بتونن یه زندگی نسبتا مرفه ای فراهم کنند در مورد سختی همزمان کار خونه و بیرون هم ما در روایات موارد زیادی داریم که مرد به خانمش که حتی شاغل هم نیست در امور خانه کمک کنه چه برسه به زن شاغل

بعد هم از نظر علم اقتصاد زن و مرد در یک سنی هر دو جزو نیروی کار حساب میان نه نیروی مصرف کننده , این همه هزینه صرف تحصیلات یه خانم میشه اصلا منطقی نیست این همه وقت و هزینه بلا استفاده بمونه . جامعه ای پیشرفت می کنه که نیروی کار بیشتر از نیروی مصرف کننده باشه .
بعد هم بچه ها از یه سنین به بعد باید پیش دبستانی و مدرسه برن پس خانم ها در این اوقات وقت فراغت بیشتری دارن .
در ضمن بله در مورد مشاغل سخت نیروی بدنی و فیزیکی آقایان بیشتره ولی در اکثر مشاغل اداری , تولیدی , آموزشی و ... توانایی های جسمی و ذهنی آقایون و خانم ها تفاوت نداره .

این که جامعه رو از پنجاه درصد نیروی ذهنی و کاری فعال که برای آموزششان هم هزینه شده محروم کنین واقعا منطقی است ؟

با سلام و عرض ادب

خانه داری هم کار محسوب می شه !!!!

اینکه خانم های خانه دار رو بیکار معرفی کنید هم توهین به خودتون هست و هم دیگزان !

از شما که یک خانم هستید ، چنین تفکری بعید هست!

متاسفانه این تفکر جا افتاده که کار = پول درآوردن !!!!

ما باید تو این دنیا زندگی کنیم ، نه این که فقط پول دربیاریم

این که مرد بیرون از خونه کار می کنه دلیلش جنس وجودی مرد هست

اگه یه مرد توی خونه بمونه و توی محیط زنونه کار کنه ، به فساد کشیده می شه

بر عکس اون هم زن اگه توی محیط مردونه کار کنه ، به فساد کشیده می شه

هر جنسی برای یه جور کار ساخته شده

زن برای شغل تربیت فرزند ، همسرداری ، مشاوره با همسر و ...

و مرد هم برای شغل های کارگری و مهندسی و صنعتی و ...

این که می بینید حقوق های کار مردان کمتر از نیاز مردان هست ، دلیلش ازدیاد نیروی کار ارزان از جنس زن هست

اگر زن ها وارد بازار کار مردونه نمی شدن شاهد چنین وضعی نمی بودیم که حقوق یک مرد کفاف زندگی رو نده

در مورد تحصیل هم همین طور

مثلا یک خانم می ره مهندسی صنایع و معادن می خونه!

یا معماری !

و ...

این مشاغل با جنس لطیف زن سازگار نیست

از اون طرف برای سونوگرافی بانوان با مشکل کمبود نیروی خانم مواجه هستیم!!!!

و از طرف دیگه هم هزینه های آموزش بالا می ره و خیلی ها هم با مدارکی که کلی هزینه برای گرفتنش کردن بی کار می مونن

اگر خانم های محترم ارزش خودشون رو بدونن
و زندگی خودشون به جای این که صرف پول درآوردن بکنن ، صرف رشد جامعه بکنن ، خیلی از مشکلات حل خواهد شد

حتی همین مشکلات اقتصادی

کیمیای دانش;980191 نوشت:
با تشکر ببینید
الان اقتضای شرایط جامعه اینه که زن و مرد هر دو شاغل باشن تا بتونن یه زندگی نسبتا مرفه ای فراهم کنند در مورد سختی همزمان کار خونه و بیرون هم ما در روایات موارد زیادی داریم که مرد به خانمش که حتی شاغل هم نیست در امور خانه کمک کنه چه برسه به زن شاغل

بعد هم از نظر علم اقتصاد زن و مرد در یک سنی هر دو جزو نیروی کار حساب میان نه نیروی مصرف کننده , این همه هزینه صرف تحصیلات یه خانم میشه اصلا منطقی نیست این همه وقت و هزینه بلا استفاده بمونه . جامعه ای پیشرفت می کنه که نیروی کار بیشتر از نیروی مصرف کننده باشه .
بعد هم بچه ها از یه سنین به بعد باید پیش دبستانی و مدرسه برن پس خانم ها در این اوقات وقت فراغت بیشتری دارن .
در ضمن بله در مورد مشاغل سخت نیروی بدنی و فیزیکی آقایان بیشتره ولی در اکثر مشاغل اداری , تولیدی , آموزشی و ... توانایی های جسمی و ذهنی آقایون و خانم ها تفاوت نداره .

این که جامعه رو از پنجاه درصد نیروی ذهنی و کاری فعال که برای آموزششان هم هزینه شده محروم کنین واقعا منطقی است ؟

با سلام و احترام
بنده نه می خواهم به طور کلی اشتغال بانوان را نفی کنم و نه میخواهم به صورت کلی آن را بپذیرم؛ بلکه باید به صورت جزئی به این مسئله نگاه کرد، ابراز نظر در خصوص اشتغال هر خانمی باید به صورت جداگانه با بررسی شاخصه های متعددی که دارد انجام شود، نمیشود یک نسخه برای همه زنان پیچید.
اما نکاتی را در عرصه کلان اشتغال بانوان باید عرض کنم که اینها نقش دارند و نقششان هم قابل انکار نیست:

1- درست است که زن و مرد نیروی انسانی محسوب میشوند، اما این نیروی انسانی که خرج مدیریت زندگی و تربیت فرزند میشود هم به هدر نمیرود! چرا ما آن را نیروی مصرف کننده مینامیم؟! ما به خانمی که در مدرسه معلم است میگوییم نیروی انسانی و کار که مشغول تربیت نسل است و دارد کارش را انجام میدهد، اما به خانم هایی که به خانه داری مشغول هستند میگوییم نیروی مصرف کننده؟! در حالی که فقط خدا میداند کار اینها چقدر ارزشمند است!

مادرانی که با وقت گذاشتن در درون خانه محیطی مملو از صفا و آرامش در خانه مهیا کرده اند و فرزندانی تربیت کرده اند که امروزه مایه مباهات جامعه هستند اینها ارزش کارشان کمتر از آن خانمی نیست که مثلا در بانک پول مردم را میگیرد و به حسابشان واریز میکند.
این دو کار نه از نظر ارزش قابل مقایسه هستند، نه از نظر سختی، و نه از نظر اجر اخروی!

2- درست است که زن و مرد هر دو نیروی انسانی برای کار به حساب می آیند اما آیا ضرورت دارد به این خاطر همه نیروی انسانی را به اشتغال خارج از خانه واداشت؟ باید دید این اشتغال به عرصه های دیگر لطمه میزند یا خیر! الان طبق آمارهای جمعیتی آوردن یکی، دوتا بچه خطری برای آینده ایران محسوب شده و موجب بالا رفتن سن و پیری جمعیت میشود.
اما آیا با همین روند اشتغال خانم ها فرزند آوری ممکن است؟ واقعا خانم ها میرسند که هم به کار خانه رسیدگی کنند هم بچه داری کنند، هم اشتغال خارج از خانه داشته باشند؟
من از نزدیک شاهد زندگی زوج هایی که هر دو شاغل هستند بوده ام، خدا میداند یکی از آنها در به در دنبال مهد کودکی میگشت که بچه های زیر 3 سال را هم بپذیرند! یا زوج دیگری را سراغ دارم که بچه هایشان هر روز تا ساعت 2 بعدازظهر خانه عمه شان هستند!
خب این زن که تازه ساعت 2 خسته به خانه می آید چطور میتواند تازه به فکر غذا و مرتب کردن و رسیدگی به تکالیف بچه ها و بازی کردن با آنها و حقوق شوهر و مانند آن برسد؟

خدا میداند من با بدبینی به اشتغال خانم ها نگاه نمیکنم، برای من که فرقی نمیکند که زنان شاغل باشند یا نباشند، اما آیا درست است که چشممان را روی این آمار کاهش نسل، کاهش ازدواج، بالا رفتن آمار طلاق و مشکلات دیگر که عمدتا ناشی از کوتاهی همسران در انجام وظایف خویش است ببندیم؟

مگر زنان در گذشته که تمام جامعه تربیت شده ایشان بود نقش پررنگی در اجتماع نداشتند یا هویتشان گمشده بود یا احساس ارزش نداشتند که امروز برخی خانم ها در داخل مغازه ها و بانک ها و مانند آن دنبال این نقش آفرینی، هویت و یا ارزش میگردند؟!

بله یک وقت زنی معلم است، پزشک است، وکیل زنان است، آزمایشگاه زنان و صدها مسئله دیگر است خب اینها اگرچه در خانه لطمه میخورند اما بالاخره کارهایشان اهمیت بیشتری دارد، اما اینکه یک خانم فروشندگی یک مغازه را بر عهده بگیرد و صبح ساعت 8 بیاید در مغازه را باز کند و تی بکشد واقعا چه ضرورتی دارد؟ آیا همین خانم اگر صبح زود صبحانه را آماده کند، با همسر و فرزندانش صبحانه بخورد و آنها را راهی کار و مدرسه شان کند، بعد کتاب های علمی، روانشناسی و یا رمان بخواند، ورزش کند، خانه را مرتب کند، و غذا را برای ظهر آماده کند کارش کمتر ارزش دارد؟

3- درست است که زن و مرد هر دو نیروی انسانی به حساب می آیند اما از آنجا که نیازهای هر جامعه ای محدود است، طبیعتا فرصت های شغلی نیز محدود است، و ورود گسترده ی خانم ها به این عرصه موجب خواهد شد در بسیاری از خانواده ها زن و مرد هر دو شاغل بوده، و در بسیاری از خانواده ها زن و مرد هر دو بیکار باشند! این مسئله چیزی غریبی نیست، بلکه مسئله ای است که ما به عینه در جامعه شاهد آن هستیم.
شما تا به حال ندیده اید پسرانی را که به خاطر نبود اشتغال ازدواج نمیکنند؟ ندیده اید دخترانی را که علی رغم داشتن تحصیلات بالا و اشتغال هنوز در خانه مانده اند؟! علت این مشکلات از نظر شما چیست؟

4- آموزش و علم آموزی لازمه رشد زن و مرد بوده و بسیار مورد تأکید دین و عقل است، هر کسی بگوید خانم ها نباید علم آموزی داشته باشند حرفش قطعا مردود است، اما این آموزش هم باید هدفمند و متناسب با انتظاری که از ایشان میرود باشد، برادر خانم بنده دانشجوی ارشد مهندسی کشاورزی بود، میگفت از 35 نفر در کلاس حدود 30 نفر دختر هستند! خب این آموزش ارزش دارد؟! این هدفمند است؟!
خب بعد اینکه ما آموزشمان هدفمند نباشد و بعد توقع ایجاد شود درست نیست! اصلا این توقع، توقع کاذبی است که از رفتن در یک مسیر اشتباه حاصل شده است.
همانطور که برای مردها منطقی نیست در رشته مامایی یا زنان یا مانند آن درس بخوانند برخی رشته ها هم واقعا برای زنان، آن هم با آن حجم گسترده تبیین منطقی نخواهد داشت.

در پایان باز تکرار می کنم ما مخالف اشتغال زنان به صورت کلی نیستیم، بلکه این مسئله مربوط به کارشناسان مشاوره میشود که باید ضمن بررسی شرایط زندگی هر زنی یک نسخه خاص ارائه بدهد که اشتغال خارج از خانه ارجحیت دارد یا خیر، اما این مشکلاتی که عرض کردم نشأت گرفته از یک نگاه حداکثری به اشتغال زنان است که پیش آمده!
ما با این مخالف هستیم که زن هویت و ارزش خود را در اشتغال خارج از خانه ببیند، این ضمن بی ارزش تلقی نمودن کار زنان خانه دار که واقعا کارشان دشوارترین مشاغل است موجب موج روی آوردن زنان برای اشتغال خارج از خانه خواهد شد که این مشکلات را پدید می آورد.

ما باید عرف را اصلاح کنیم، نه اینکه اسلام را با عُرف تطبیق بدهیم! انصافا اگر همه به حکم اسلام عمل میکردیم دنیا گلستان بود.

سلام
یه سوال
چرا صحبت از اشتغال بانوان میشه مشاغل سخت را مثال می زنید خیلی از مردان هم برای این مشاغل ساخته نشدن , در عوض بسیاری از شغل های آموزشی , هنری , اداری و ... است که نسبت به خانه داری خیلی هم لطیف تر و آسون تره ...

مسلم;980238 نوشت:
با سلام و احترام
بنده نه می خواهم به طور کلی اشتغال بانوان را نفی کنم و نه میخواهم به صورت کلی آن را بپذیرم؛ بلکه باید به صورت جزئی به این مسئله نگاه کرد، ابراز نظر در خصوص اشتغال هر خانمی باید به صورت جداگانه با بررسی شاخصه های متعددی که دارد انجام شود، نمیشود یک نسخه برای همه زنان پیچید.
اما نکاتی را در عرصه کلان اشتغال بانوان باید عرض کنم که اینها نقش دارند و نقششان هم قابل انکار نیست:

1- درست است که زن و مرد نیروی انسانی محسوب میشوند، اما این نیروی انسانی که خرج مدیریت زندگی و تربیت فرزند میشود هم به هدر نمیرود! چرا ما آن را نیروی مصرف کننده مینامیم؟! ما به خانمی که در مدرسه معلم است میگوییم نیروی انسانی و کار که مشغول تربیت نسل است و دارد کارش را انجام میدهد، اما به خانم هایی که به خانه داری مشغول هستند میگوییم نیروی مصرف کننده؟! در حالی که فقط خدا میداند کار اینها چقدر ارزشمند است!

مادرانی که با وقت گذاشتن در درون خانه محیطی مملو از صفا و آرامش در خانه مهیا کرده اند و فرزندانی تربیت کرده اند که امروزه مایه مباهات جامعه هستند اینها ارزش کارشان کمتر از آن خانمی نیست که مثلا در بانک پول مردم را میگیرد و به حسابشان واریز میکند.
این دو کار نه از نظر ارزش قابل مقایسه هستند، نه از نظر سختی، و نه از نظر اجر اخروی!

2- درست است که زن و مرد هر دو نیروی انسانی برای کار به حساب می آیند اما آیا ضرورت دارد به این خاطر همه نیروی انسانی را به اشتغال خارج از خانه واداشت؟ باید دید این اشتغال به عرصه های دیگر لطمه میزند یا خیر! الان طبق آمارهای جمعیتی آوردن یکی، دوتا بچه خطری برای آینده ایران محسوب شده و موجب بالا رفتن سن و پیری جمعیت میشود.
اما آیا با همین روند اشتغال خانم ها فرزند آوری ممکن است؟ واقعا خانم ها میرسند که هم به کار خانه رسیدگی کنند هم بچه داری کنند، هم اشتغال خارج از خانه داشته باشند؟
من از نزدیک شاهد زندگی زوج هایی که هر دو شاغل هستند بوده ام، خدا میداند یکی از آنها در به در دنبال مهد کودکی میگشت که بچه های زیر 3 سال را هم بپذیرند! یا زوج دیگری را سراغ دارم که بچه هایشان هر روز تا ساعت 2 بعدازظهر خانه عمه شان هستند!
خب این زن که تازه ساعت 2 خسته به خانه می آید چطور میتواند تازه به فکر غذا و مرتب کردن و رسیدگی به تکالیف بچه ها و بازی کردن با آنها و حقوق شوهر و مانند آن برسد؟

خدا میداند من با بدبینی به اشتغال خانم ها نگاه نمیکنم، برای من که فرقی نمیکند که زنان شاغل باشند یا نباشند، اما آیا درست است که چشممان را روی این آمار کاهش نسل، کاهش ازدواج، بالا رفتن آمار طلاق و مشکلات دیگر که عمدتا ناشی از کوتاهی همسران در انجام وظایف خویش است ببندیم؟

مگر زنان در گذشته که تمام جامعه تربیت شده ایشان بود نقش پررنگی در اجتماع نداشتند یا هویتشان گمشده بود یا احساس ارزش نداشتند که امروز برخی خانم ها در داخل مغازه ها و بانک ها و مانند آن دنبال این نقش آفرینی، هویت و یا ارزش میگردند؟!

بله یک وقت زنی معلم است، پزشک است، وکیل زنان است، آزمایشگاه زنان و صدها مسئله دیگر است خب اینها اگرچه در خانه لطمه میخورند اما بالاخره کارهایشان اهمیت بیشتری دارد، اما اینکه یک خانم فروشندگی یک مغازه را بر عهده بگیرد و صبح ساعت 8 بیاید در مغازه را باز کند و تی بکشد واقعا چه ضرورتی دارد؟ آیا همین خانم اگر صبح زود صبحانه را آماده کند، با همسر و فرزندانش صبحانه بخورد و آنها را راهی کار و مدرسه شان کند، بعد کتاب های علمی، روانشناسی و یا رمان بخواند، ورزش کند، خانه را مرتب کند، و غذا را برای ظهر آماده کند کارش کمتر ارزش دارد؟

3- درست است که زن و مرد هر دو نیروی انسانی به حساب می آیند اما از آنجا که نیازهای هر جامعه ای محدود است، طبیعتا فرصت های شغلی نیز محدود است، و ورود گسترده ی خانم ها به این عرصه موجب خواهد شد در بسیاری از خانواده ها زن و مرد هر دو شاغل بوده، و در بسیاری از خانواده ها زن و مرد هر دو بیکار باشند! این مسئله چیزی غریبی نیست، بلکه مسئله ای است که ما به عینه در جامعه شاهد آن هستیم.
شما تا به حال ندیده اید پسرانی را که به خاطر نبود اشتغال ازدواج نمیکنند؟ ندیده اید دخترانی را که علی رغم داشتن تحصیلات بالا و اشتغال هنوز در خانه مانده اند؟! علت این مشکلات از نظر شما چیست؟

4- آموزش و علم آموزی لازمه رشد زن و مرد بوده و بسیار مورد تأکید دین و عقل است، هر کسی بگوید خانم ها نباید علم آموزی داشته باشند حرفش قطعا مردود است، اما این آموزش هم باید هدفمند و متناسب با انتظاری که از ایشان میرود باشد، برادر خانم بنده دانشجوی ارشد مهندسی کشاورزی بود، میگفت از 35 نفر در کلاس حدود 30 نفر دختر هستند! خب این آموزش ارزش دارد؟! این هدفمند است؟!
خب بعد اینکه ما آموزشمان هدفمند نباشد و بعد توقع ایجاد شود درست نیست! اصلا این توقع، توقع کاذبی است که از رفتن در یک مسیر اشتباه حاصل شده است.
همانطور که برای مردها منطقی نیست در رشته مامایی یا زنان یا مانند آن درس بخوانند برخی رشته ها هم واقعا برای زنان، آن هم با آن حجم گسترده تبیین منطقی نخواهد داشت.

در پایان باز تکرار می کنم ما مخالف اشتغال زنان به صورت کلی نیستیم، بلکه این مسئله مربوط به کارشناسان مشاوره میشود که باید ضمن بررسی شرایط زندگی هر زنی یک نسخه خاص ارائه بدهد که اشتغال خارج از خانه ارجحیت دارد یا خیر، اما این مشکلاتی که عرض کردم نشأت گرفته از یک نگاه حداکثری به اشتغال زنان است که پیش آمده!
ما با این مخالف هستیم که زن هویت و ارزش خود را در اشتغال خارج از خانه ببیند، این ضمن بی ارزش تلقی نمودن کار زنان خانه دار که واقعا کارشان دشوارترین مشاغل است موجب موج روی آوردن زنان برای اشتغال خارج از خانه خواهد شد که این مشکلات را پدید می آورد.

ما باید عرف را اصلاح کنیم، نه اینکه اسلام را با عُرف تطبیق بدهیم! انصافا اگر همه به حکم اسلام عمل میکردیم دنیا گلستان بود.

احتراما
با این نظر که خانم ها بیشتر آموزش های در زمینه همسرداری , مدیریت خانه و فرزند پروری داشته باشن موافقم. اما حداقل یه شخص با مدرک کارشناسی. شانزده سال درس خونده خوب جامعه و خانواده هزینه های زیادی جهت تحصیل ایشون چه زن چه مرد متحمل شده غیر از اون عمر و وقت گرانبهایی که در این امر صرف شده آیا واقعا درسته تمام این ها نادیده گرفته بشه و به هدر بره ؟!
چه اشکال داره یک زن یه معمار یا دکتر یا مهندس یا معلم موفق باشه تا از این وقت و هزینه صرف شده درست استفاده بشه ؟

در مورد نیروی کار و نیروی مصرف کننده این تعریفی که در اقتصاد وجود داره تا وقتی که خانه داری به عنوان شغل با حقوق و بیمه و مزایا مثل هر شغل دیگه ای
محسوب نشه یه خانه دار جرو قشر مصرف کننده و بیکار محسوب میشه و منم کاملا موافقم که خانه داری و مدیریت خانه یک کار تمام وقت و پر مشقته ولی تعریفی که در علم اقتصاد وجود داره مهمه .

منظور کلی من از این تاپیک اینه که در عرف امروز مواردی مثل حق تحصیل , حق اشتغال , حق خروج از کشور , حق طلاق , حق حضانت فرزند یه موضوع و حق طبیعی. هر انسانی است و این خیلی بی معنی که حق طبیعی یه انسان به خاطر ازدواج ازش گرفته بشه .

یه نمونه خانم ورزشکار مربی تیم ملی بانوان که همسر ایشون با علم به این که ایشون مربی تیم ملی است و قطعا سفرهای خارجی هم داره باهاش ازدواج کرده ولی درست در هنگام صعود و سفر تیم ملی بانوان , مربیشون فقط به خاطر عدم اجازه شوهرش ممنوع الخروج میشه به نظر شما چه قدر این موضوع عادلانه یا اصلا منطقی است ؟

من نمیگم حقوق زن اصلا مساوی حقوق مرد باشه میگم مساوی حق طبیعی هر انسانی اعم از زن یا مرد یا کودک باشه و به خاطر ازدواج از این حقوق طبیعی محروم نشه .

به نظر من راه حلش این که این حقوق طبیعی جزو شروط ضمن عقد به صورت چاپی در عقدنامه باشن چون موقع بحث خواستگاری و ازدواج اصلا این موضوعات به خصوص حق طلاق یا حضانت فرزندان اصلا مطرح نمیشه .

ازدواج بسیار بسیار امر حیاتی و مهمی است و قطعا تاکید بر انتخاب آگاهانه و منطقی است و در نظر گرفتن اصولی مثل دین داری , اصالت , صداقت , امانت داری , مسئولیت پذیری , هم کفو بودن , وفاداری و حسن خلق خیلی مهمه .

و قطعا ازدواج براساس مودت و رحمته . همین طور عشق و علاقه وگذشت و فداکاری خیلی مهمه .

ولی با توجه به شرایط فعلی قوانین در کشور ما شروط ضمن عقد مثل حق طلاق , حق حضانت , حق خروج از کشور , حق انتخاب محل سکونت , حق اشتغال , حق تحصیل و ... را جدی بگیرین و با شرایط قانونی و با نوشتار حقوقی در دفترچه ثبت کنید .
البته معنی آن این نیست که شما این حقوق را از مردان میگیرین مردان تمام این حقوق را به صورت طبیعی و قانونی دارن فقط معنیش اینه که شما هم از حقوق طبیعی یک انسان برخوردار میشین .

کیمیای دانش;980276 نوشت:
سلام
یه سوال
چرا صحبت از اشتغال بانوان میشه مشاغل سخت را مثال می زنید خیلی از مردان هم برای این مشاغل ساخته نشدن , در عوض بسیاری از شغل های آموزشی , هنری , اداری و ... است که نسبت به خانه داری خیلی هم لطیف تر و آسون تره ...

وقتی صحبت از برابری حقوق می کنید - باید این رو در تمام زمینه ها و شغل ها مطرح کنیم .

وقتی خانمی میاد میگه که من دوس دارم حقوق برابری داشته باشم باید توانایی این رو داشته باشه که هر طوری باشه چرخ زندگی رو بچرخونه
حتی در شغل های سنگین.

نمی تونیم استثنا قائل بشیم که بله زن ها بروند سمت شغل های لطیف.

اینجا دیگه نباید صحبت از برابری کنید.

کیمیای دانش;980284 نوشت:
احتراما
با این نظر که خانم ها بیشتر آموزش های در زمینه همسرداری , مدیریت خانه و فرزند پروری داشته باشن موافقم. اما حداقل یه شخص با مدرک کارشناسی. شانزده سال درس خونده خوب جامعه و خانواده هزینه های زیادی جهت تحصیل ایشون چه زن چه مرد متحمل شده غیر از اون عمر و وقت گرانبهایی که در این امر صرف شده آیا واقعا درسته تمام این ها نادیده گرفته بشه و به هدر بره ؟!
چه اشکال داره یک زن یه معمار یا دکتر یا مهندس یا معلم موفق باشه تا از این وقت و هزینه صرف شده درست استفاده بشه ؟

در مورد نیروی کار و نیروی مصرف کننده این تعریفی که در اقتصاد وجود داره تا وقتی که خانه داری به عنوان شغل با حقوق و بیمه و مزایا مثل هر شغل دیگه ای
محسوب نشه یه خانه دار جرو قشر مصرف کننده و بیکار محسوب میشه و منم کاملا موافقم که خانه داری و مدیریت خانه یک کار تمام وقت و پر مشقته ولی تعریفی که در علم اقتصاد وجود داره مهمه .

منظور کلی من از این تاپیک اینه که در عرف امروز مواردی مثل حق تحصیل , حق اشتغال , حق خروج از کشور , حق طلاق , حق حضانت فرزند یه موضوع و حق طبیعی. هر انسانی است و این خیلی بی معنی که حق طبیعی یه انسان به خاطر ازدواج ازش گرفته بشه .

یه نمونه خانم ورزشکار مربی تیم ملی بانوان که همسر ایشون با علم به این که ایشون مربی تیم ملی است و قطعا سفرهای خارجی هم داره باهاش ازدواج کرده ولی درست در هنگام صعود و سفر تیم ملی بانوان , مربیشون فقط به خاطر عدم اجازه شوهرش ممنوع الخروج میشه به نظر شما چه قدر این موضوع عادلانه یا اصلا منطقی است ؟

من نمیگم حقوق زن اصلا مساوی حقوق مرد باشه میگم مساوی حق طبیعی هر انسانی اعم از زن یا مرد یا کودک باشه و به خاطر ازدواج از این حقوق طبیعی محروم نشه .

با سلام و عرض ادب

خب این یه درس عبرتی می شه برای کسانی که در هر رشته ای که متناسب با آناتومی و روحیاتشون نیست مشغول به تحصیل می شن
و اشخاص دیگری مرتکب این اشتباه نخواهند شد ... هزینه ای که بابت این موضوع صرف شده به هدر نرفته باعث کسب تجربه شده ...
به همه چیز که نباید با بعد مادی نگاه کنیم

همین علم و دانش و...
چقدر وزن داره ؟ چقدر حجم داره؟ چند دلار می ارزه ؟ یه مدرک رو چقدر می خرن؟

این چیز ها مادی نیست که بشه براش کمیت گذاشت

که بگیم چون زن خانه دار این چیز ها رو نداره پس بی کار محسوب می شه

علم اقتصاد بر پایه نظام سرمایه داری بنا شده که هر شخصی که برده حکومت باشه شاغل محسوب می شه و هر کس نباشه بی کار ...

دلیل نمی شه تعریف ما هم از شغل فقط پول و مادیات باشه

کسی که یه بچه تربیت می کنه ، که دنیا رو جای بهتری برای زندگی می کنه ، ارزشش از صد تا برده نظام سرمایه داری بیشتره ...

از نظر نظام سرمایه داری آیت الله بهجت یه بیکار محسوب می شه ...

از نظر شما هم بیکار محسوب می شه؟

کار های ایشون بیشتر از هزاران برده این نظام ارزش معنوی داره

حتی بعد از مرگشون هم هنوز در جامعه تاثیر گذار هستن

این کار ها رو نمی شه با هیچ پول و مادیاتی مقایسه کرد و براش اندازه ای در نظر گرفت

بهتره تو نگرش خودتون یه تغییری بدید و ازتک بعدی بودن و مادی نگری بیرون بیاید ...

اشخاصی هستن که دنیا دنیا پول دارن و شب نمی تونن راحت بخوابن

و اشخاصی هم هستن که شب سیب زمینی پخته می خورن
اما سر راحت زمین میزارن و خوابی دارن که ثروتمندان با هزار تا قرص خواب نمی تونن داشته باشن ...

با سلام و احترام

کیمیای دانش;980284 نوشت:
در مورد نیروی کار و نیروی مصرف کننده این تعریفی که در اقتصاد وجود داره تا وقتی که خانه داری به عنوان شغل با حقوق و بیمه و مزایا مثل هر شغل دیگه ای
محسوب نشه یه خانه دار جرو قشر مصرف کننده و بیکار محسوب میشه و منم کاملا موافقم که خانه داری و مدیریت خانه یک کار تمام وقت و پر مشقته ولی تعریفی که در علم اقتصاد وجود داره مهمه

بله متوجه هستم؛ منتهی هر علمی از زاویه خودش به مسئله نگاه می کند؛ اقتصاد طبیعتا از زاویه سودآوری اقتصادی به مسئله نگاه میکند؛ یعنی انسان ها را نیروی کار می بیند، نه مادر، نه پدر، نه خانواده و...!
به همین خاطر نمی توان زاویه دید را با در اقتصاد منحصر کرده و نتیجه گرفت!
باید زایه دید دینی، فرهنگی، تربیتی و مانند آن را هم به نگرش اقتصادی ضمیمه کرد، چون در نگرش اقتصادی مطلقا این ها لحاظ نمیشوند.

کیمیای دانش;980284 نوشت:
منظور کلی من از این تاپیک اینه که در عرف امروز مواردی مثل حق تحصیل , حق اشتغال , حق خروج از کشور , حق طلاق , حق حضانت فرزند یه موضوع و حق طبیعی. هر انسانی است و این خیلی بی معنی که حق طبیعی یه انسان به خاطر ازدواج ازش گرفته بشه .

حق طلاق اصلا ربطی به کار کردن و نکردن زن ندارد، بلکه به خاطر قوی بودن احساسات در خانم هاست؛ یعنی زن حق طلاق دارد منتهی قانون باید تشخیص بدهد این طلاق از روی عواطف و احساسات و بی دلیل نبوده باشد، یعنی خانم بدون دلیل منطقی به دنبال فروپاشی خانواده نباشد، وگرنه اینطور نیست که زن اصلا نتواند طلاق بگیرد.
حق حضانت هم متناسب با سن فرزند و نوع نیازش تعیین میشود، یعنی تا 7 سالگی که بچه کوچک است و بیشتر نیازهای عاطفی و نگهداری دارد با مادر است و پس از آن با پدر؛ مگر آنکه مورد خاصی وجود داشته باشد.
اینها ربطی به کار کردن و نکردن زن ندارد، به تفاوت روحیات زن و مرد برمیگردد؛ یعنی اگر روزی برسد که خانم ها در بیرون از خانه مشغول کار بشوند و مردها در درون خانه کارهای خانه را انجام بدهند باز حکمت این احکام سر جایشان هست، چون به روح و روان زن و مرد مربوط است.

کیمیای دانش;980284 نوشت:
یه نمونه خانم ورزشکار مربی تیم ملی بانوان که همسر ایشون با علم به این که ایشون مربی تیم ملی است و قطعا سفرهای خارجی هم داره باهاش ازدواج کرده ولی درست در هنگام صعود و سفر تیم ملی بانوان , مربیشون فقط به خاطر عدم اجازه شوهرش ممنوع الخروج میشه به نظر شما چه قدر این موضوع عادلانه یا اصلا منطقی است ؟

قبول دارم که شوهر این خانم که از شغل این خانم خبر داشته و میدانسته چنین شرایطی دارد اگر بدون عذر موجه مانع میشود قطعا دارد ظلم میکند، من این را قبول دارم؛ منتهی آن خانم هم سادگی کرده است که با وجود این شرایط و شغل خاصّش، این شرایطش را جزء شروط ضمن عقد مطرح نکرده است

کیمیای دانش;980284 نوشت:
من نمیگم حقوق زن اصلا مساوی حقوق مرد باشه

برابری به معنای یکسان بودن نیست؛ اینکه حقوق زن و مرد یکسان نیست به معنای این نیست که برابر هم نیست! علاوه بر اینکه تفاوت ها باید حکیمانه باشد، بحث برتری و مانند آن نیست.

کیمیای دانش;980285 نوشت:
ه نظر من راه حلش این که این حقوق طبیعی جزو شروط ضمن عقد به صورت چاپی در عقدنامه باشن چون موقع بحث خواستگاری و ازدواج اصلا این موضوعات به خصوص حق طلاق یا حضانت فرزندان اصلا مطرح نمیشه .
ازدواج بسیار بسیار امر حیاتی و مهمی است و قطعا تاکید بر انتخاب آگاهانه و منطقی است و در نظر گرفتن اصولی مثل دین داری , اصالت , صداقت , امانت داری , مسئولیت پذیری , هم کفو بودن , وفاداری و حسن خلق خیلی مهمه .
و قطعا ازدواج براساس مودت و رحمته . همین طور عشق و علاقه وگذشت و فداکاری خیلی مهمه .

قطعا دقت در انتخاب، و پرهیز از انتخاب های احساساتی و دوستش دارم و دوستم داره و از این حرف ها بسیاری از مشکلات را حل خواهد کرد...
وگرنه اگر زن و شوهر هم کفو بوده و عاشق هم باشند اصلا این بحث ها در بین ایشان مطرح نخواهد بود، همانطور که بسیاری از خانواده ها را می بینیم.
متاسفانه امروزه ملاک ها شده پول و زیبایی!! در تمام جلسات خواستگاری از دارایی داماد و کار او سوال میشود، اما کدام جلسه خواستگاری از اخلاق و دین و نگرش های داماد سوال میشود؟

کیمیای دانش;980285 نوشت:
ولی با توجه به شرایط فعلی قوانین در کشور ما شروط ضمن عقد مثل حق طلاق , حق حضانت , حق خروج از کشور , حق انتخاب محل سکونت , حق اشتغال , حق تحصیل و ... را جدی بگیرین و با شرایط قانونی و با نوشتار حقوقی در دفترچه ثبت کنید .


من خیلی این نظر را کارآمد نمیدانم به دو دلیل:
اولا: موجب از دست دادن شانس های ازدواج برای دختران میشود؛ چون عمده مردها زیر بار چنین شروطی نمیروند، من به شخصه اگر موقع خواستگاری همسرم از من حق طلاق، یا حق انتخاب محل سکونت مطالبه میکرد قطعا قبول نمیکردم ولو آنکه مجبور باشم انتخابم را برای ازدواج تغییر دهم، الان از زندگی در کنار هم راضی هستیم، مشکلی هم نداریم، نه او طالب طلاق است و نه من، اما طرح چنین شروطی از جانب زن موجب نوعی بی اعتمادی خواهد شد؛ مرد به خودش میگوید این خانم یا به من اعتماد ندارد که حق طلاق میخواهد یا نقشه دیگری دارد یا...! بالاخره این سوال به صورت پررنگ در ذهن مرد شکل میگیرد. خصوصا با گسترش برخی زنان شیّاد که فقط برای گرفتن مهریه ازدواج های متعدد داشته اند.
همچنین من با توجه به شغلی که دارم هرگز زیر بار حق انتخاب محل سکونت نمیرفتم، چون در این صورت بنده باید مینشستم درون خانه! اما برای تحصیل خودم مشوّق بودم برای ادامه تحصیل ایشان و همچنین در خصوص خروج از خانه و مسافرت هیچ مشکلی وجود ندارد.

ثانیا: این شروط جز بالابردن آمار طلاق ثمره ای نخواهد داشت، حکمت اینکه اسلام حق طلاق را به مرد داده است پیشگیری از تصمیم های عاطفی زنان در طلاق و فروپاشی خانواده هاست؛ مسئله روشن است اگر زنی که مطالبه طلاق دارد این مطالبه به حق باشد دادگاه هم میپذیرد، اگر به ناحق باشد چرا باید به او حق بدهیم؟

[="Tahoma"][="Navy"]

کیمیای دانش;979233 نوشت:
با سلام

یه سوال برام پیش اومده .

الان که خیلی از خانم ها دارن پا به پای مردها کار می کنن و در کنارش به خانه داری و بچه داری هم می رسن خوب این ها هیچ کدوم از لحاظ شرع وظیفه شون نیست ولی عرف جامعه این طوره و با کمال میل هم انجام می دهند پس چرا متقابلا نباید حقوق برابر با مردان داشته باشن ؟ آیا الان که عملا و عرفا وظایف عوض شده نباید حقوق هم عوض بشه ؟

کما آن که همین حقوق فعلی هم در عمل بی معنی است مثلا مهریه رو زن باید ثابت کنه مرد استطاعت داره , نفقه را باید ثابت کنه تمکین کرده , اجرت المثل هم باید ثابت کنه قصد تبرع نداشته که اثبات همش هم سخته و در کل حقوق زن را کی داده و گرفته . در عوص مردان حقوق زیادی دارن که به راحتی در دسترشون هست و علت همشون هم اینه که سرپرست خانواده هستند .
الان که زنان دوشاش و پا به پای مردان در بیرون زحمت میکشن آیا این همه تفاوت و تبعیض ظلم نیست ؟!!


سلام
نظام حقوق زن و مرد در اسلام بر اساس سبک زندگی و روابط مد نظر خود اسلام و نتایج و آثاری است که این سبک زندگی و روابط ایجاد می کند.
در سبک زندگی اسلامی این مرد است که باید مخارج زندگی را بر عهده بگیرد و زن در مورد آن وظیفه ندارد لذا کار کردن او ( اگر مانع از انجام وظایفش نشود و از سوی همسرش ماذون باشد) جایگاهی در سرپرستی خانواده به وی نمی دهد چرا که نه شارع از او خواسته و نه مشارکت داوطلبانه زن در آن به او حقی می دهد. از نظر اسلام کارکردن زن و درآمدش از آن خود زن است و مسوولیتی نسبت به مخارج زندگی ندارد. اما اینکه عادتا زنان شاغل در این مساله دخیل می شوند خارج از برنامه دینی است و همه اینها برای حفظ جایگاه و روابط زن و مرد در خانواده است چه اینکه تضعیف این جایگاه ها به ضرر خود آنها و فرزندان تمام می شود. مثلا مشاهده می شود زنان شاغل تعهد کمتری نسبت به خانواده و فرزندان دارند و تمکن مالی آنها انگیزه ازدواج را کم و طلاق را تسهیل نموده است. خلاصه اینکه ....
یا علیم[/]

سلام و با تشکر همه پاسخ ها

چند نکته رو می خواستم ذکر کنم

یکی اسلام یک دین فطری است درست ولی همون اندازه مطابق شرایط و عرف جامعه انعطاف پذیره حتی زمان امامان هم موردهایی با توجه به شرایط احکام عوض شده ...
قاعده نفی عسر و حرج در اسلام هم همینه
اگر مکلف طی انجام تکلیفی با شرایط عرف دچار عسر و حرج بشه شرایط احکام می تونه تغییر کنه یه نمونه مثلا در تابستان که اهواز خیلی گرم شد فقها در رمضان فتوا دادن میشه یه روز در میان روزه گرفت و روزه های گرفته نشده در ماه های سرد قضاش گرفته بشه .

بنابراین این طوری نیست که شرایط احکام در زمان عرب جاهلیت در همه زمان ها و مکان ها ثابت شده و قطعا الان شرایط خیلی فرق کرده .

سلام و با تشکر از همه پاسخ ها

چند نکته رو می خواستم ذکر کنم

یکی این که اسلام یک دین فطری است درست ولی همون اندازه مطابق شرایط و عرف جامعه انعطاف پذیره حتی زمان امامان هم موردهایی بوده که با توجه به شرایط احکام عوض شده ...
قاعده نفی عسر و حرج در اسلام هم همینه
اگر مکلف طی انجام تکلیفی با شرایط عرف دچار عسر و حرج بشه شرایط احکام می تونه تغییر کنه یه نمونه مثلا در تابستان که اهواز خیلی گرم شد فقها در رمضان فتوا دادن میشه یه روز در میان روزه گرفت و روزه های گرفته نشده در ماه های سرد قضاش گرفته بشه .

بنابراین این طوری نیست که شرایط احکام در زمان عرب جاهلیت در همه زمان ها و مکان ها ثابت شده و قطعا الان شرایط خیلی فرق کرده .

نکته دیگه که حقوق در راستای وظایفه

و شرایط الان واقعا شرایطی نیست که مرد فقط تامین کننده مخارج منزل باشه و اگر واقعا برای زن با توجه به شرایطش این امکان هست که کمک خرج باشه حالا حتی با کارهای هنری در منزل یا کارهای اجتماعی با رعایت عفت و حجاب بهتره دریغ نکنه و قطعا این کار ثواب هم داره و از آن جا که شرایط احکام در همه زمان ها و مکان ها ثابت نیست این خیلی بی انصافیه که زنان در قبال وظایف بیشتر حقوق بیشتری نداشته باشن .

اصلا بحث سر حقوق خاصی هم نیست بحث سر حقوق اولیه و طبیعی یک انسانه .

منم موافقم که اگه اخلاق و رفتار درست و همون مودت و رحمتی که در قرآن ذکر شده در بین همسران باشه اصلا دیگه این موضوعات این مطرح نیست ولی اگر این طوری پیش نره چی ؟

مثلا یه مورد دادن حق یکطرفه طلاق به مردان ممکنه باعث سو استفاده برخی از مردان بشه که مواردش هم هست مثلا

مردان با طلاق ندادن و در عسر و حرج قرار دادن زن را مجبور به بخشش مهریه اش بکنه . همون اصطلاح خیلی رایج مهرم حلال , جونم آزاد

بعد هم اثبات عسر و حرج در دادگاه خیلی سخته , مثلا در مورد اعتیاد زن یا دادگاه نمی تونه مرد رو مجبور کنه تست اعتیاد بده یا وجود شاهد و مدرک
مگه در چهار چوب و فضای خصوصی خانه شاهدی بر اتفاقات هست . بعد هم تعیین کننده مصادیق عسر و حرج قاضیه که قاعدتا یک مرد میانساله آیا یه مرد می تونه شرایط و روحیات یک زن رو درک کنه ؟!

بعد هم همون طور که قبول ازدواج نیاز به رضایت دو طرف داره ادامه اش هم باید با رضایت دو طرف باشه .
آیا اجبار زنی به ادامه زندگی اصلا کاری عاقلانه یا منطقی است آیا تبعات و آسیب های زندگی اجباری و طلاق عاطفی روی خانواده و بچه ها بیشتر نیست ؟

[="Tahoma"][="Navy"]

کیمیای دانش;980605 نوشت:
مردان با طلاق ندادن و در عسر و حرج قرار دادن زن را مجبور به بخشش مهریه اش بکنه . همون اصطلاح خیلی رایج مهرم حلال , جونم آزاد

بعد هم اثبات عسر و حرج در دادگاه خیلی سخته , مثلا در مورد اعتیاد زن یا دادگاه نمی تونه مرد رو مجبور کنه تست اعتیاد بده یا وجود شاهد و مدرک
مگه در چهار چوب و فضای خصوصی خانه شاهدی بر اتفاقات هست . بعد هم تعیین کننده مصادیق عسر و حرج قاضیه که قاعدتا یک مرد میانساله آیا یه مرد می تونه شرایط و روحیات یک زن رو درک کنه ؟!

بعد هم همون طور که قبول ازدواج نیاز به رضایت دو طرف داره ادامه اش هم باید با رضایت دو طرف باشه .
آیا اجبار زنی به ادامه زندگی اصلا کاری عاقلانه یا منطقی است آیا تبعات و آسیب های زندگی اجباری و طلاق عاطفی روی خانواده و بچه ها بیشتر نیست ؟


سلام
مساله مهم در این قضیه حفظ موقعیت های مرد و زن با توجه به توانمندی های جسمی و روحی است که این باعث رشد و تعالی آنهاست بجای آنکه مانع آن باشد اما اشکالاتی که شما مطرح کردید بیشتر به مرحله پیاده سازی قوانین و حقوق مربوط است که باید از طریق دستگاههای ذیربط حل شود. ما می گوییم این ساختار تعامل و ارتباط زن و مرد و والدین و فرزندان که مد نظر دین است باید حفظ شود. نادیده گرفتن آن به مشکلات بیشتری برای فرد و جامعه خواهد انجامید.
یا علیم[/]

کیمیای دانش;980598 نوشت:
سلام و با تشکر از همه پاسخ ها

چند نکته رو می خواستم ذکر کنم

یکی این که اسلام یک دین فطری است درست ولی همون اندازه مطابق شرایط و عرف جامعه انعطاف پذیره حتی زمان امامان هم موردهایی بوده که با توجه به شرایط احکام عوض شده ...
قاعده نفی عسر و حرج در اسلام هم همینه
اگر مکلف طی انجام تکلیفی با شرایط عرف دچار عسر و حرج بشه شرایط احکام می تونه تغییر کنه یه نمونه مثلا در تابستان که اهواز خیلی گرم شد فقها در رمضان فتوا دادن میشه یه روز در میان روزه گرفت و روزه های گرفته نشده در ماه های سرد قضاش گرفته بشه .

بنابراین این طوری نیست که شرایط احکام در زمان عرب جاهلیت در همه زمان ها و مکان ها ثابت شده و قطعا الان شرایط خیلی فرق کرده .

با سلام و عرض ادب

حکم روزه هیچ تغییری نکرده و همون حکم ابتدای اسلام هست

حکم روزه از ابتدا این بوده که روزه برای سلامتی انسان هست
و زمان بیماری یا مسائل دیگه که به سلامتی صدمه بزنه، به جای روزه می شه کفاره داد ، یا در زمان مناسب دیگه اون رو قضا کرد ...

اما هیچ جای اسلام گفته نشده زن بره بیرون از خونه کار کنه ، چون نمی تونه قناعت کنه !!!
در حالی که می شه با قناعت ، یا تغییر محل زندگی یا هزار و یک راهکار دیگه جلوی نابودی خانواده رو گرفت ...

کیمیای دانش;980605 نوشت:
نکته دیگه که حقوق در راستای وظایفه

و شرایط الان واقعا شرایطی نیست که مرد فقط تامین کننده مخارج منزل باشه

با سلام و عرض ادب

چرا نمی شه

ما میگیم نمی شه

اسلام می گه اگه توقع شما از زندگی ، اندازه درآمد مرد، طبق همون روزی که باهاش ازدواج کردی و تمکن مالی اون رو قبول کردی باشه ، می شه...

کیمیای دانش;980605 نوشت:

و اگر واقعا برای زن با توجه به شرایطش این امکان هست که کمک خرج باشه حالا حتی با کارهای هنری در منزل یا کارهای اجتماعی با رعایت عفت و حجاب بهتره دریغ نکنه و قطعا این کار ثواب هم داره و از آن جا که شرایط احکام در همه زمان ها و مکان ها ثابت نیست این خیلی بی انصافیه که زنان در قبال وظایف بیشتر حقوق بیشتری نداشته باشن .

زن وظیفه ای در تامین مخارج نداره ، که بخواد منت سر مرد بزاره و حق و حقوق جدیدی برای خودش بر خلاف شرع وضع بکنه

کیمیای دانش;980605 نوشت:

منم موافقم که اگه اخلاق و رفتار درست و همون مودت و رحمتی که در قرآن ذکر شده در بین همسران باشه اصلا دیگه این موضوعات این مطرح نیست ولی اگر این طوری پیش نره چی ؟

این مشکل اسلام نیست

مشکل از ماست

زمانی که اسلام می گه شرط اول ازدواج باید ایمان شخص مقابل باشه

اما ما درآمد ، دارای ، شغل ، زیبایی و چیزهای دیگه رو ملاک قرار می دیم بدون شک به مشکل می خوریم

راه حل برگشتن به احکام اسلام هست ، نه تغییر سلیقه ای احکام ...

کیمیای دانش;980605 نوشت:

مردان با طلاق ندادن و در عسر و حرج قرار دادن زن را مجبور به بخشش مهریه اش بکنه . همون اصطلاح خیلی رایج مهرم حلال , جونم آزاد

اشتباه از طرف زن بوده که روز اول مهریه رو وسیله گرو کشی قرار داده ، نه از اسلام ...

اگر همون روز عقد مهریه رو می گرفت ، چنین مشکلاتی پیش نمی اومد

کیمیای دانش;980605 نوشت:

بعد هم همون طور که قبول ازدواج نیاز به رضایت دو طرف داره ادامه اش هم باید با رضایت دو طرف باشه .
آیا اجبار زنی به ادامه زندگی اصلا کاری عاقلانه یا منطقی است آیا تبعات و آسیب های زندگی اجباری و طلاق عاطفی روی خانواده و بچه ها بیشتر نیست ؟

اول ازدواج عقد قرارداد هست ، نه فسخ قرارداد

شما در زمان عقد قبول کردید که فسخ قرارداد مشروط به اجازه مرد هست

اختیار داشتید ، میتونستید نپذیرید ، کسی چاقو زیر گلوی شما نزاشته بود ....!!!!

بد عهدی زن رو به گردن اسلام نزارید ...

کیمیای دانش;980598 نوشت:
یکی این که اسلام یک دین فطری است درست ولی همون اندازه مطابق شرایط و عرف جامعه انعطاف پذیره حتی زمان امامان هم موردهایی بوده که با توجه به شرایط احکام عوض شده ...
قاعده نفی عسر و حرج در اسلام هم همینه


ببینید درست است که با تغییر شرایط حکم هم تغییر میکند، اما عرض کردم آن شرایطی که موجب صدور این احکام حقوقی شده نوع اشتغال زن و مرد نیست، بلکه تفاوت های زن و مرد در روحیات و توانایی های جسمی است؛ آیا این تغییر کرده است؟
اگر اسلام توصیه میکند کارهای بیرون از خانه را مرد بر عهده بگیرد و کارهای داخل خانه را زن، چون این با روحیات و توانایی های زن و مرد تناسب دارد، نه اینکه میخواهد به تناسب آن احکام حقوقی تعیین کند!

کیمیای دانش;980605 نوشت:
و شرایط الان واقعا شرایطی نیست که مرد فقط تامین کننده مخارج منزل باشه و اگر واقعا برای زن با توجه به شرایطش این امکان هست که کمک خرج باشه حالا حتی با کارهای هنری در منزل یا کارهای اجتماعی با رعایت عفت و حجاب بهتره دریغ نکنه و قطعا این کار ثواب هم داره و از آن جا که شرایط احکام در همه زمان ها و مکان ها ثابت نیست این خیلی بی انصافیه که زنان در قبال وظایف بیشتر حقوق بیشتری نداشته باشن .
اصلا بحث سر حقوق خاصی هم نیست بحث سر حقوق اولیه و طبیعی یک انسانه

زن و مرد در حقوق انسانی هیچ تفاوتی ندارند...
وقتی با هم ازدواج میکنند یک سری حقوق جدید شکل میگیرد به عنوان حق زن و شوهری؛ ربطی به حقوق انسانی ندارد

مثلا در مورد حکم طلاق که به مرد داده است:
اولا این حکم نشأت گرفته از احساسات خانم هاست، نه اشتغال خانم ها؛ ررنگ بودن روحیه عاطفی و احساسات در خانم ها موجب میشود اگر حق طلاق داشتند بسیاری از خانواده ها را به خاطر مسائل هیچ و پوچ از هم بپاشانند! نگاه به خودتان نکنید که ممکن است تصمیمتان منطقی باشد، نگاه به دادخواست های طلاق بکنید ببینید برخی خانمها بر سر چه چیزهایی دادخواست طلاق داده اند. بنابراین این حق طلاق و مانند آن مطلقا ربطی به اشتغال خانم ها ندارد.
ثانیا با این حال اسلام راه را نبسته است، و بر فرض که خانمی بخواهد در ازای اشتغالی که دارد حق طلاق داشته باشد میتواند در هنگام عقد این را با شوهر شرط کند.

کیمیای دانش;980605 نوشت:
یه مورد دادن حق یکطرفه طلاق به مردان ممکنه باعث سو استفاده برخی از مردان بشه که مواردش هم هست مثلا
مردان با طلاق ندادن و در عسر و حرج قرار دادن زن را مجبور به بخشش مهریه اش بکنه . همون اصطلاح خیلی رایج مهرم حلال , جونم آزاد
بعد هم اثبات عسر و حرج در دادگاه خیلی سخته , مثلا در مورد اعتیاد زن یا دادگاه نمی تونه مرد رو مجبور کنه تست اعتیاد بده یا وجود شاهد و مدرک
مگه در چهار چوب و فضای خصوصی خانه شاهدی بر اتفاقات هست . بعد هم تعیین کننده مصادیق عسر و حرج قاضیه که قاعدتا یک مرد میانساله آیا یه مرد می تونه شرایط و روحیات یک زن رو درک کنه ؟!

ببینید حکم اسلام منطقی است؛ مثلا در مورد دزد هم حکم به قطع دست داده است اما اینکه اثبات آن دشوار است که تقصیر اسلام نیست، اسلام این جرم را به عنوان جرم تلقی کرده و مجازات تعیین نموده است.
ثانیا: قاضی قرار است به صورت منطقی ادله این خانم را بشنود و ببیند برای فروپاشی یک زندگی کفایت می کند یا خیر! اتفاقا اگر میانسال باشد بهتر است و سرد و گرم روزگار را چشیده و از تصمیم های عاطفی دورتر است؛ قاضی قرار نیست جای عواطف زن بنشیند که در این صورت او هم لایق قضاوت نبود؛ او باید با عقل و منطق اهم و مهم کند. اگر زنی احساساتش به جاست حکم طلاق بدهد وگرنه حکم به عدم طلاق کند! مثلا اگر شما به جای قاضی و زنی پیش شما آمد و گفت شما من را درک نمیکنید شوهرم اجازه نمیدهد سگ خوشگلم را با خودم به خانه بیاورم و با گریه گفت شما من را درک نمیکنید خب شما به عنوان قاضی باید چه کنید؟
شاید شما واقعا آن زن را درک نکنید، اما میدانید که این روحیه و این احساسات به خطا روی یک مسئله بی اهمیت، اینچنین پررنگ شده است.

مسلم;980628 نوشت:

ببینید درست است که با تغییر شرایط حکم هم تغییر میکند، اما عرض کردم آن شرایطی که موجب صدور این احکام حقوقی شده نوع اشتغال زن و مرد نیست، بلکه تفاوت های زن و مرد در روحیات و توانایی های جسمی است؛ آیا این تغییر کرده است؟
اگر اسلام توصیه میکند کارهای بیرون از خانه را مرد بر عهده بگیرد و کارهای داخل خانه را زن، چون این با روحیات و توانایی های زن و مرد تناسب دارد، نه اینکه میخواهد به تناسب آن احکام حقوقی تعیین کند!

زن و مرد در حقوق انسانی هیچ تفاوتی ندارند...
وقتی با هم ازدواج میکنند یک سری حقوق جدید شکل میگیرد به عنوان حق زن و شوهری؛ ربطی به حقوق انسانی ندارد

مثلا در مورد حکم طلاق که به مرد داده است:
اولا این حکم نشأت گرفته از احساسات خانم هاست، نه اشتغال خانم ها؛ ررنگ بودن روحیه عاطفی و احساسات در خانم ها موجب میشود اگر حق طلاق داشتند بسیاری از خانواده ها را به خاطر مسائل هیچ و پوچ از هم بپاشانند! نگاه به خودتان نکنید که ممکن است تصمیمتان منطقی باشد، نگاه به دادخواست های طلاق بکنید ببینید برخی خانمها بر سر چه چیزهایی دادخواست طلاق داده اند. بنابراین این حق طلاق و مانند آن مطلقا ربطی به اشتغال خانم ها ندارد.
ثانیا با این حال اسلام راه را نبسته است، و بر فرض که خانمی بخواهد در ازای اشتغالی که دارد حق طلاق داشته باشد میتواند در هنگام عقد این را با شوهر شرط کند.

ببینید حکم اسلام منطقی است؛ مثلا در مورد دزد هم حکم به قطع دست داده است اما اینکه اثبات آن دشوار است که تقصیر اسلام نیست، اسلام این جرم را به عنوان جرم تلقی کرده و مجازات تعیین نموده است.
ثانیا: قاضی قرار است به صورت منطقی ادله این خانم را بشنود و ببیند برای فروپاشی یک زندگی کفایت می کند یا خیر! اتفاقا اگر میانسال باشد بهتر است و سرد و گرم روزگار را چشیده و از تصمیم های عاطفی دورتر است؛ قاضی قرار نیست جای عواطف زن بنشیند که در این صورت او هم لایق قضاوت نبود؛ او باید با عقل و منطق اهم و مهم کند. اگر زنی احساساتش به جاست حکم طلاق بدهد وگرنه حکم به عدم طلاق کند! مثلا اگر شما به جای قاضی و زنی پیش شما آمد و گفت شما من را درک نمیکنید شوهرم اجازه نمیدهد سگ خوشگلم را با خودم به خانه بیاورم و با گریه گفت شما من را درک نمیکنید خب شما به عنوان قاضی باید چه کنید؟
شاید شما واقعا آن زن را درک نکنید، اما میدانید که این روحیه و این احساسات به خطا روی یک مسئله بی اهمیت، اینچنین پررنگ شده است.

ببینید روحیات و توانایی های زن و مرد یه موضوع ثابتی در همه دوران ها و همه مکان ها نیست . به عنوان مثال قطعا روحیات یک زن افغانستانی با یه زن آمریکایی با یه زن ایرانی و یه زن آفریقایی با هم فرق می کنه همین طور هم در مورد مردان نمیشه برای همه این ها یه قانون مشابه داشت .
حتی توانایی ها و روحیات دو تا نسل هم با هم فرق می کنه نمیشه همین طور که زمان پدر و مادرها رفتار شده با بچه ها رفتار کرد پس قطعا روحیات و توانایی هایی که هزاران نسل قبل در زمان عرب جاهلیت بوده و با نسل فعلی ایران خیلی خیلی فرق می کنه .
علت جاودانگی اسلام هم همین انعطاف پذیری و قابلیت تطابق با عرفه . قاعده نفی عسر و حرج در دین به همین معناست .

اما در مورد حق طلاق بله موافقم می تونه خیلی دلایل بی معنی هم باشه مثلا شنیدم بر سر اختلاف بین دو تیم استقلال و پرسپولیس خواستن طلاق بگیرن !!! ولی خوب احتمال داره مرد ها به خاطر دلایل بی انصفانه ای این کار رو بکنن مثلا علاقه به یه زن دیگه یا به صورت ظالمانه ای طلاق ندهند بنابراین این حق برای دو طرف می تونه مزایا و معایبی داشته باشن . راه حلش اینه که کلا روند مراحل طلاق رو سخت کنند مثل ارجاع به مشاوره و ...

در مورد عسر و حرج قاضی مرد داور خوبی نیست چون در نهایت این زنه که باید با مرد ادامه زندگی بده نه قاضی ! پس احساسات زن هم مهمه شاید موردی که از نظر قاضی پیش پا افتاده است از نظر زن از مصادیق عسر و حرجه .
و دیگه این که اگه واقعا زنی منطقی یا غیر منطقی نخواد به یه رابطه یا ازدواجی ادامه بده آیا اجبارش به ادامه عواقب بدتری برای خانواده یا بچه ها داره مثل طلاق عاطفی , دعوا و جو متشنج خانه , خیانت و .... یا قطعش و عواقب زیاد طلاق و ... ؟

کیمیای دانش;980655 نوشت:
ببینید روحیات و توانایی های زن و مرد یه موضوع ثابتی در همه دوران ها و همه مکان ها نیست . به عنوان مثال قطعا روحیات یک زن افغانستانی با یه زن آمریکایی با یه زن ایرانی و یه زن آفریقایی با هم فرق می کنه همین طور هم در مورد مردان نمیشه برای همه این ها یه قانون مشابه داشت .
حتی توانایی ها و روحیات دو تا نسل هم با هم فرق می کنه نمیشه همین طور که زمان پدر و مادرها رفتار شده با بچه ها رفتار کرد پس قطعا روحیات و توانایی هایی که هزاران نسل قبل در زمان عرب جاهلیت بوده و با نسل فعلی ایران خیلی خیلی فرق می کنه .

خیر، روحیات زنان و مردان در طول تاریخ یکسان بوده و هست؛ اگرچه ممکن است استثنائاتی وجود داشته باشد اما این اصل ثابت است که همواره زنان روحیه عاطفی پررنگ تری داشته و از مردان قدرت و توانایی کمتری دارند؛ این ربطی به آسیایی و آفریقایی بودن ندارد!
حتی اگر بگوییم زنان آفریقایی معمولا نسبت به زنان آسیایی از نظر جسمی توانمند تر بوده و از نظر عاطفی مثلا در مرتبه پایین تری قرار دارند، خب طبیعتا مردان آنها نیز توانمند تر هستند! بنابراین در هر جامعه ای این تناسب بین زنان و مردانش وجود دارد؛ علاوه بر اینکه تفاوت ها به صورت هدفمند از جانب خداوند بوده و حکیمانه هست، یعنی خدا زن و مرد را اصلا برای دو هدف جداگانه آفریده و استعدادها و توانایی هایشان را هم متناسب با آن هدف قرار داده است!

کیمیای دانش;980655 نوشت:
اما در مورد حق طلاق بله موافقم می تونه خیلی دلایل بی معنی هم باشه مثلا شنیدم بر سر اختلاف بین دو تیم استقلال و پرسپولیس خواستن طلاق بگیرن !!! ولی خوب احتمال داره مرد ها به خاطر دلایل بی انصفانه ای این کار رو بکنن مثلا علاقه به یه زن دیگه یا به صورت ظالمانه ای طلاق ندهند بنابراین این حق برای دو طرف می تونه مزایا و معایبی داشته باشن . راه حلش اینه که کلا روند مراحل طلاق رو سخت کنند مثل ارجاع به مشاوره و ...

فلسفه این تفاوت ها در جای خود مفصل بحث شده؛ این هم باز به تفاوت طبیعت زن و مرد برمیگردد.
مرد اگر زنی را نخواهد در حق او ظلم می کند، نمیتوان به زور زنی را در کنار مردی گذاشت، چون مرد به زن به عنوان تکیه گاه عاطفی نگاه نمیکند بر خلاف زن که تکیه گاه عاطفی اش شوهر است؛ به همین خاطر اگر مردی زنش را دوست نداشته باشد نباید او را به اجبار نگه داشت وگرنه زندگی را برای زن جهنم خواهد کرد.
اما زن عادتا توان ظلم در حق مرد را ندارد؛ و ثانیا وقتی زنی به شوهرش بله گفته، یعنی او را پسندیده ، و شوهر هم که او را دوست دارد، و از آن طرف زن دلیل منطقی برای طلاق ندارد چرا باید حکم به طلاق داد؟!

به عبارت دیگر مرد اگر زنی را دوست نداشته باشد خود زن هم خواهان ماندن در کنار چنین مردی نیست، چون زن به دنبال تکیه گاه عاطفی است؛ اما زن اگر خواهان جدایی از مرد باشد مرد باز هم میتواند در کنار این زن زندگی کند و محبت او را جلب کند.
باور بفرمایید تمام این پافشاری ها نه برای این است که حقوق زن نادیده گرفته شود، یا مرد برتر دانسته شود، بلکه مبتنی بر یک نسان شناسی معصومانه و قوی است، و هدف این است که نظام مهمی چون خانواده حفظ شود و جز در موارد ضروری از هم پاشیده نشود.

کیمیای دانش;980655 نوشت:
در مورد عسر و حرج قاضی مرد داور خوبی نیست چون در نهایت این زنه که باید با مرد ادامه زندگی بده نه قاضی ! پس احساسات زن هم مهمه شاید موردی که از نظر قاضی پیش پا افتاده است از نظر زن از مصادیق عسر و حرجه .
و دیگه این که اگه واقعا زنی منطقی یا غیر منطقی نخواد به یه رابطه یا ازدواجی ادامه بده آیا اجبارش به ادامه عواقب بدتری برای خانواده یا بچه ها داره مثل طلاق عاطفی , دعوا و جو متشنج خانه , خیانت و .... یا قطعش و عواقب زیاد طلاق و ... ؟

ببینید احساسات زن میتواند غیر منطقی باشد، من یک مثال هم برای شما زدم...
در قضاوت هم اینطور نیست که احسااست زن نادیده گرفته شود، فقط برای تشخیص این است که این احساسات منطقی است یا غیر منطقی!
اگر زنی واقع به صورت منطقی دارد از زندگی در کنار یک مرد زجر میکشد قاضی این را می فهمد؛ همانطور که هر پدری سختی کشیدن دخترش در زندگی را درک میکند ولو آنکه از جنس زن نیست!
اگر اسلام ازدواج و طلاق زنان را در گرو امضاء پدر یا دادگاه به عنوان ناظر قرار داده برای این است که احساسات که به حق در زنان قرار داده شده اینجا رهزنی نکند؛ وگرنه اگر یک زن بخواهد قضاوت کند، یا اجازه ازدواج دختر به دست مادر بود که باز همان مشکل پیش می آمد.

اما مطمئن باشید این مدلی که اسلام ترسیم کرده در صورت اجرای صحیح هیچ مشکلی را به دنبال نخواهد داشت! شما هر احساس به حقی در خانم ها که مثال بزنید میبینید که برای زنان منجر به عسر و حرج شده قاضی آن را تأیید خواهد کرد.
اینطور نیست که به صرف احساسی بودن زن ادعایش کنار گذاشته شود، قاضی باید زن را درک کند، اما با عقل بسنجد که این مصداق عسر و حرج هست یا خیر!

ضمن تشکر از پاسخگویی تون
ولی به نظر من نه یک زن افغانی با یه زن آمریکایی به فرض اصلا یکی نیست مسلما شما نمی تونین یه جور قانون برای این دو تا وضع کنین طبیعتا دیدگاه ها , نظرات و روحیات خیلی فرق می کنه . بعد هم تفاوت نسل هم هست در قوانین 1400 سال پیش شرایط 1400 سال پیش در نظر گرفته شده از نظر اسلام هم قرار نیست دقیقا همون قوانین الان اجرا بشه . عرض کردم خدمتتون در اسلام قاعده نفی عسر و حرج وجود داره لطفا این قاعده رو بررسی کنید که دقیقا برمی گرده به مطابقت احکام با عرف جامعه
یه سوال
آیا شما می تونین همین طور الان با مثلا پسر یا دختر نوجوانتون برخورد کنید که با پدر و مادر شما یا حتی خود شما در سنین نوجوانی رفتار می شد ؟

در مورد حق طلاق

دو مورد یکی این که زمان پیغمبر مراجعه به حاکم شارع مثل مراجعه به خانه همسایه بوده نه نیازی به وکیل بوده نه نیازی به دونستن قانون و تبصره و نه نیاز به طی مراحل اداری پیچیده و از همه مهمتر نه نیاز به هزینه های زیاد و گزاف اما الان یه زن که احتمالا پشتوانه مالی نداره از این قانون و مراحل هم سر در نمیاره احتمالا فقط باید بسوزه و بسازه آیا این منطقی و عادلانه است ؟

یه مورد دیگه فرمودین مرد رو نمیشه اجبار به زندگی مشترک کرد بله درسته واقعیتش اینه که زن هم نمیشه مجبور کرد مثلا بحث تمکین که به زور نمیشه !!! نتیجه این اجبار جز طلاق عاطفی و جر و بحث و جو متشنج خونه نیست . بعد هم قاضی مرده با دنیای مردانه یه مرد نمی تونه احساسات یک زن رو درک کنه . تصور مرد از عسر و حرج با تصور زن فرق داره .

راه حل گرفتن حق طلاق از زن نیست راه حل توصیه به مشاوره و ... برای دو طرف است .9

یک موضوع دیگه شما که میگین وظیفه زن فقط خانه داری یا شوهر داری است و جهاد زن فقط خوب شوهر داری است اگه حضرت زینب هم همین طور فکر می کرد و رفتار می کرد قطعا واقعه تاسوعا و عاشورا به این شکل زنده نمی موند و فراموش می شد .

کیمیای دانش;980834 نوشت:
یک موضوع دیگه شما که میگین وظیفه زن فقط خانه داری یا شوهر داری است و جهاد زن فقط خوب شوهر داری است اگه حضرت زینب هم همین طور فکر می کرد و رفتار می کرد قطعا واقعه تاسوعا و عاشورا به این شکل زنده نمی موند و فراموش می شد .

با سلام و عرض ادب

اگر ایشون می رفتن کارگری می کردن باز هم می تونستن چنین نقشی در عاشورا داشته باشن؟؟؟؟؟

شروحیل;980836 نوشت:
با سلام و عرض ادب

اگر ایشون می رفتن کارگری می کردن باز هم می تونستن چنین نقشی در عاشورا داشته باشن؟؟؟؟؟

با سلام

نه موضوع اینه که فقط وظیفه شرعی زن رو در خانه ماندن و شوهر داری می دانند و نقش اجتماعی برای زن متصور نمیشن در حالی که حضرت زینب هم این طوری فکر نمی کردن و همچین تاثیرات اجتماعی عظیمی هم می تونن زنان داشته باشین .

کیمیای دانش;980841 نوشت:
با سلام

نه موضوع اینه که فقط وظیفه شرعی زن رو در خانه ماندن و شوهر داری می دانند و نقش اجتماعی برای زن متصور نمیشن در حالی که حضرت زینب هم این طوری فکر نمی کردن و همچین تاثیرات اجتماعی عظیمی هم می تونن زنان داشته باشین .


سلام

وظیفه ای عظیم تر از تربیت فرزندی که می تونه یه انسان مفید باشه برای اجتماع سراغ دارید ؟؟؟؟

مثل

باهنر

رجائی

بهشتی

مطهری

ادیسون

و هزاران انسان دیگه

می دونید امثال صدام به خاطر تربیت نشدن و ندیدین مهر مادری به وادی سقوط رسیدن ؟؟؟؟؟

قطعا تربیت فرزندان صالح و موفق بزرگترین و مهمترین شغل مادران و پدران است .

با سلام و احترام

کیمیای دانش;980694 نوشت:
ضمن تشکر از پاسخگویی تون

خواهش می کنم؛ نیاز به تشکر نیست، انجام وظیفه است

کیمیای دانش;980694 نوشت:
ولی به نظر من نه یک زن افغانی با یه زن آمریکایی به فرض اصلا یکی نیست مسلما شما نمی تونین یه جور قانون برای این دو تا وضع کنین طبیعتا دیدگاه ها , نظرات و روحیات خیلی فرق می کنه . بعد هم تفاوت نسل هم هست در قوانین 1400 سال پیش شرایط 1400 سال پیش در نظر گرفته شده از نظر اسلام هم قرار نیست دقیقا همون قوانین الان اجرا بشه . عرض کردم خدمتتون در اسلام قاعده نفی عسر و حرج وجود داره لطفا این قاعده رو بررسی کنید که دقیقا برمی گرده به مطابقت احکام با عرف جامعه

درست است که شرایط گاهی تغییر می کند اما نه به این گستردگی!! وگرنه اینطوری که شما می فرمایید باشد که دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود! میشود گفت امروز با وسائل حمل و نقلی چون هواپیما و اینها دیگر نیازی به شکسته خواندن نماز نیست...؛ یا اینکه امروز با توجه به جثه انسان ها که نسبت به نسل های پیشین کوچکتر و ضعیف تر شده دیگر نیازی به روزه گرفتن نیست...!

در جایی میتوانیم چنین تغییراتی در احکام بدهیم که مطمئن باشیم حکمت آن حکم به خاطر فلان شرایط است! و امروز آن شرط تغییر کرده است.
اگر امروز حکم خدا را تغییر دادیم و گفتیم زمانه عوض شده و زنان تغییر کردند و روز قیامت معلوم شد حرفمان علبه حرف خدا و دین بوده چه جوابی خواهیم داشت؟
سخن شما علاوه بر ناسازگاری با دین، با قرائنی که می بینیم هم ناسازگار است؛ امروز همچنان رویه عاطفی در زنان قوی تر و بنیه جسمانی شان ضعیف تر است! خب چه چیزی تغییر کرده است که میخواهید حکم را تغییر دهید؟!

کیمیای دانش;980698 نوشت:
دو مورد یکی این که زمان پیغمبر مراجعه به حاکم شارع مثل مراجعه به خانه همسایه بوده نه نیازی به وکیل بوده نه نیازی به دونستن قانون و تبصره و نه نیاز به طی مراحل اداری پیچیده و از همه مهمتر نه نیاز به هزینه های زیاد و گزاف اما الان یه زن که احتمالا پشتوانه مالی نداره از این قانون و مراحل هم سر در نمیاره احتمالا فقط باید بسوزه و بسازه آیا این منطقی و عادلانه است ؟

امروز هم وکلای زن هستند که وکالت زنان را برای طلاق یا گرفتن حقوق یا مانند آن بر عهده میگیرند، و اگر زنی توانایی پرداخت نداشته باشد دادگاه طبق قانون حق الزحمه وکیل را پرداخت خواهد کرد.

کیمیای دانش;980698 نوشت:
یه مورد دیگه فرمودین مرد رو نمیشه اجبار به زندگی مشترک کرد بله درسته واقعیتش اینه که زن هم نمیشه مجبور کرد مثلا بحث تمکین که به زور نمیشه !!! نتیجه این اجبار جز طلاق عاطفی و جر و بحث و جو متشنج خونه نیست . بعد هم قاضی مرده با دنیای مردانه یه مرد نمی تونه احساسات یک زن رو درک کنه . تصور مرد از عسر و حرج با تصور زن فرق داره .
راه حل گرفتن حق طلاق از زن نیست راه حل توصیه به مشاوره و ... برای دو طرف است .9

کسی منکر مشاوره و مانند آن نیست، بحث بر سر حق طلاق است!
بقای یک زندگی فقط حق زن نیست، بچه ها هم در این خصوص حق دارند، شوهر هم حق دارد ...

قاضی هم آدم است، اما ملاک عسر و حرج باید منطقی باشد نه احساساتی! ما نمیگوییم احساسات زن نادیده گرفته شود می گوییم ملاک و معیاری باشد که بر این ادعای عسر و حرج نظارت کند، اگر عسر و حرج واقعی باشد قطعا حکم طلاق صادر میشود، شما نگران چه هستید؟ اگر باور نمی کنید و مرد بودن قاضی را مانع تشخیص صحیح میدانید شما الان یک مثال عسر و حرج منطقی بزنید که از نظر زن عسر و حرج باشه اما از نظر قاضی نباشه؟

کیمیای دانش;980834 نوشت:
یک موضوع دیگه شما که میگین وظیفه زن فقط خانه داری یا شوهر داری است و جهاد زن فقط خوب شوهر داری است اگه حضرت زینب هم همین طور فکر می کرد و رفتار می کرد قطعا واقعه تاسوعا و عاشورا به این شکل زنده نمی موند و فراموش می شد .

اولا: کسی نمی گوید وظیفه زن منحصر در خانه داری است؛ منتهی باید به اهمیت کار هم نگاه کرد؛ قطعا دفاع از خون سیدالشهدا(ع) قابل مقایسه با رفتن به مغازه و کارمندی بانک و منشی تلفنی و مانند آن نیست!
ثانیا: حضرت زینب(س) علی رغم اینکه پا به پای امام حسین(ع) در این حرکت عظیم شرکت کرد هرگز مدعی نشد که با توجه به این وظیفه سنگین پس من هم باید حق جهاد نظامی داشته باشم، من هم باید حق طلاق داشته باشم؛ من هم باید به اندازه امام حسین(ع) ارث ببرم و...!

با سلام و احترام

آیا اصلا این که کسی را به زور مجبور به ادامه زندگی کنی خودش کار منطقی است ؟!!
آیا چنین زندگی نتیجه خوبی خواهد داشت ؟
اگر نتیجه این اجبار جو متشنج و حتی خیانت و قتل باشه چه کسی جوابگو خواهد بود ؟

یکی از دلایلی که این تاپیک رو زدم خوندن تیتر خبری به این مضمون بود زنی که درخواست طلاق از نوع عسر و حرجی داشت و رد شده بود به دست شوهرش کشته شد . و خیلی حوادث وحشتناک دیگه جالبه مثلا در این مورد حتی پزشک قانونی عدم ثبات روحی شوهر و ضرب و جرح زن را تائید کرده بود ولی قاضی اون را از مصادیق عسر و حرج نشمرده بود !!!
نگین استثنا بوده چون اگه سرچ کنید از این جور مواد خیلی زیاده .

مطمئنا زندگی اجباری سرانجام خوبی نداره و حتی ممکنه عواقبی وحشتناک تر از خاتمه اون زندگی داشته باشه .

بله تفاون انسان امروزی با انسان 1400 سال پیش از زمین تا آسمونه به همین گستردگی .

حتی الان بین دو تا کشور می تونه تفاوت های خیلی زیادی باشه . حتی بین مردم دو شهر از یه کشور . همه هم انسان هستن .

چند بار عرض کردم خدمتتون قاعده نفی عسر و حرج در اسلام دقیقا به تطابق احکام با عرف برمی گرده .

حتی مصادیق عسر و حرج بین دو تا زن خیلی می تونه فرق کنه با این که هر دو تا زن هستن . ممکنه یه زنی حتی از کتک زدن همسرش ناراحت نشه !! ولی یه زن دیگه حتی یه کلمه تند یا لحن بد شوهرش براش خیلی آزار دهنده باشه این جا ملاک نظر قاضی یا شخص دیگه ای نیست . مهم نظر اون زنه حالا منطقی یا غیر منطقی که قراره به اون زندگی ادامه بده.

بعد هم چرا شوهر می تونه حتی به دلایل خیلی غیر منطقی و حتی بی دلیل همسرش رو طلاق بده ؟ آیا این جا دیگه نظر و مصلحت زن و بچه ها مطرح نیست ؟!

بعد هم گذاشتن هر شرطی ضمن عقد که با ماهیت عقد در تضاد نباشه کاملا شرعی است چرا می فرمایین خلاف شرعه ؟!

شروحیل;980843 نوشت:
سلام

وظیفه ای عظیم تر از تربیت فرزندی که می تونه یه انسان مفید باشه برای اجتماع سراغ دارید ؟؟؟؟

مثل

باهنر

رجائی

بهشتی

مطهری

ادیسون

و هزاران انسان دیگه

می دونید امثال صدام به خاطر تربیت نشدن و ندیدین مهر مادری به وادی سقوط رسیدن ؟؟؟؟؟


ماری کوری برنده دو نوبل در دو رشته متفاوت چیزی که هنوز هیچ مردی بهش دست نیافته
مریم میرزا خانی
ان ماکوسینسکی
امینه غریب فقیم
ایدا لاولیس
و...

Infinity;981104 نوشت:
ماری کوری برنده دو نوبل در دو رشته متفاوت چیزی که هنوز هیچ مردی بهش دست نیافته
مریم میرزا خانی
ان ماکوسینسکی
امینه غریب فقیم
ایدا لاولیس
و...

با سلام و عرض ادب

بحث بر سر اشتغال زنان در کارگری و فروشندگی و دیگر مشاغل مردانه هست ،

نه کسب علم

علم آموزی بر هر مرد و زن مسلمانی واجب هست ...

بحث بر سر این هست که هر شخص باید وظیفه خودش رو انجام بده

در ضمن جایزه نوبل به اشخاص خاص تعلق می گیره و رویکرد سیاسی داره تا علمی ...

جامعه لیبرال همیشه تلاش کرده مرد و زن رو به مساوات (برابری یکسان مرد و زن) برسونه نه عدالت

چون در این صورت هست که می تونه زن رو هم مثل مرد به بردگی بگیره و نیروی بردگی عظیم تری رو تشکیل بده ...

شروحیل;981116 نوشت:
با سلام و عرض ادب

بحث بر سر اشتغال زنان در کارگری و فروشندگی و دیگر مشاغل مردانه هست ،

نه کسب علم

علم آموزی بر هر مرد و زن مسلمانی واجب هست ...

بحث بر سر این هست که هر شخص باید وظیفه خودش رو انجام بده

در ضمن جایزه نوبل به اشخاص خاص تعلق می گیره و رویکرد سیاسی داره تا علمی ...

جامعه لیبرال همیشه تلاش کرده مرد و زن رو به مساوات (برابری یکسان مرد و زن) برسونه نه عدالت

چون در این صورت هست که می تونه زن رو هم مثل مرد به بردگی بگیره و نیروی بردگی عظیم تری رو تشکیل بده ...


اول راجع به جایزه نوبل لطفا سطح سواد علمی تون رو بالا ببرید نوبل های علمی(نه جایزه صلح نوبل)همه به اختراع کشف و ایده های برتر تعلق داره نه جریان سیاسی
ثانیا چرا زنان نتوانند تو مشغال مختلف مورد دلخواهشون مشغول بشن؟بحث بردگی چیه ؟شمای خانم مسلمان که تو خونه شوهرت مثل کنیزی و اطاعت واجب کنی برده نیستی(نهج الفصاحه صفحه 16 220 و ...)؟زنی که ازادانه فعالیت داره برده است؟در این صورت اقایون هم برده هستن
برابری خودش عدالت اگه مردی عرضه نداره دلیل نیست زن از حق خودش بگذره

Infinity;981203 نوشت:
اول راجع به جایزه نوبل لطفا سطح سواد علمی تون رو بالا ببرید نوبل های علمی(نه جایزه صلح نوبل)همه به اختراع کشف و ایده های برتر تعلق داره نه جریان سیاسی
ثانیا چرا زنان نتوانند تو مشغال مختلف مورد دلخواهشون مشغول بشن؟بحث بردگی چیه ؟شمای خانم مسلمان که تو خونه شوهرت مثل کنیزی و اطاعت واجب کنی برده نیستی(نهج الفصاحه صفحه 16 220 و ...)؟زنی که ازادانه فعالیت داره برده است؟در این صورت اقایون هم برده هستن
برابری خودش عدالت اگه مردی عرضه نداره دلیل نیست زن از حق خودش بگذره

با سلام و عرض ادب

بنده که بی سوادم

اما شما سعی کنید نگرش سیاسی خودتون رو ارتقا بدید

اکثر این اکتشافات مثلا علمی ! با حمایت حکومت ها و بودجه نظامی انجام می شه !

اگر صحبت های بنده رو مطالعه کرده بودید در پست های قبل ، می دیدید که بنده عنوان کردم

تنها وظایف زن تمکین شوهر و فرزند آوری و تربیت فرزند هست

نه لباس شستن ، ظرف شستن و غذا درست کردن و ...
حتی شیردادن فرزند هم وظیفه زن نیست ...

و بابت همه این ها زن می تونه از شوهرش هزینه دریافت کنه

بحث بردگی این هست که حکومت ها سعی بر این دارن که از نیروی کار زن هم مانند مرد بهره کشی کنن با ایجاد مساوات نه عدالت
و تربیت فرزندان رو خودشون انجام بدن

و هرجور که دلشون می خواد و مطابق با اهداف حکومت هست این کار رو انجام می دن

نه مطابق با فطرت انسانی و آزادی خواهانه ....

با این روال دیگه هیچ کسی نخواهد بود که برده کشی حکومت ها رو به چالش بکشه

زن و مرد که برده حکومت شدن ...

بچه ها هم توسط حکومت شستشوی مغزی می شن ....

شروحیل;981205 نوشت:
با سلام و عرض ادب

بنده که بی سوادم

اما شما سعی کنید نگرش سیاسی خودتون رو ارتقا بدید

اکثر این اکتشافات مثلا علمی ! با حمایت حکومت ها و بودجه نظامی انجام می شه !

اگر صحبت های بنده رو مطالعه کرده بودید در پست های قبل ، می دیدید که بنده عنوان کردم

تنها وظایف زن تمکین شوهر و فرزند آوری و تربیت فرزند هست

نه لباس شستن ، ظرف شستن و غذا درست کردن و ...
حتی شیردادن فرزند هم وظیفه زن نیست ...

و بابت همه این ها زن می تونه از شوهرش هزینه دریافت کنه

بحث بردگی این هست که حکومت ها سعی بر این دارن که از نیروی کار زن هم مانند مرد بهره کشی کنن با ایجاد مساوات نه عدالت
و تربیت فرزندان رو خودشون انجام بدن

و هرجور که دلشون می خواد و مطابق با اهداف حکومت هست این کار رو انجام می دن

نه مطابق با فطرت انسانی و آزادی خواهانه ....

با این روال دیگه هیچ کسی نخواهد بود که برده کشی حکومت ها رو به چالش بکشه

زن و مرد که برده حکومت شدن ...

بچه ها هم توسط حکومت شستشوی مغزی می شن ....


بله با حمایت دولت هاشون ربطی به سیاست چیه؟ارزش برای دانشمندهاشون قائل هستن و بودجه در اختیارشون میزارن برای تحقیقات کشور ما هم سرمایه داره منتهی جای دانشگاه پژوهشگاه مختص حوزه است و... وگرنه ماهم کم نابغه نداریم
بحث کار داخل منزل اون یک وظیفه مشترکه زن به اسیری نیومده که همه کار رو تنها بکنه
و اینکه اگه تنها وظیفه اش تمکین و زایش پس جاه طلبی های خودش ارزوهای خودش و...چی؟این حرف شما انقدر غیرمنطقی و بچگانه است که اصلا نیازی به دلیل اوردن برای ردش نیست یک زن ادمه مغز انسان هم سوای اندام جنسی کار میکنه هورمون های جنسی تو قدرت و پردازش فرایند های مغزی تاثیر ندارن جز شاید یک درصد چیزی که الان زن و مرد به دو جنس لطیف و ضعیف تقسیم میکنه طرز تفکر نادرست جامعه است همونطور که همه مردها قوی روحیه خشن و...ندارن زنان هم گل و لطیف ورام نیستن هرکس هرجور دوست داره باید زندگی کنه شغلشو انتخاب کنه و هر تصمیم شخصی دیگه سوای جنسیت
برده داری حکومتی که الان داریم میبینیم

Infinity;981208 نوشت:
بله با حمایت دولت هاشون ربطی به سیاست چیه؟ارزش برای دانشمندهاشون قائل هستن و بودجه در اختیارشون میزارن برای تحقیقات کشور ما هم سرمایه داره منتهی جای دانشگاه پژوهشگاه مختص حوزه است و... وگرنه ماهم کم نابغه نداریم
بحث کار داخل منزل اون یک وظیفه مشترکه زن به اسیری نیومده که همه کار رو تنها بکنه
و اینکه اگه تنها وظیفه اش تمکین و زایش پس جاه طلبی های خودش ارزوهای خودش و...چی؟این حرف شما انقدر غیرمنطقی و بچگانه است که اصلا نیازی به دلیل اوردن برای ردش نیست یک زن ادمه مغز انسان هم سوای اندام جنسی کار میکنه هورمون های جنسی تو قدرت و پردازش فرایند های مغزی تاثیر ندارن جز شاید یک درصد چیزی که الان زن و مرد به دو جنس لطیف و ضعیف تقسیم میکنه طرز تفکر نادرست جامعه است همونطور که همه مردها قوی روحیه خشن و...ندارن زنان هم گل و لطیف ورام نیستن هرکس هرجور دوست داره باید زندگی کنه شغلشو انتخاب کنه و هر تصمیم شخصی دیگه سوای جنسیت
برده داری حکومتی که الان داریم میبینیم

ربطش این هست که حکومت ها برای منافع یک درصد سرمایه داری برنامه ریزی می کنن

نه 99 درصد برده ها

اگر ارزشی هست برای ساخت بمب هسته ای و تامین قدرت نظامی و تامین انرژی برنامه هاشون هست

نه راحتی برده ها ...

بنده همه حکومت ها رو گفتم ، خودمون و خودشون رو فرق نزاشتم

اونطرف یه سیستم هست و این طرف سیستم دیگه هدف یه چیز هست

استمرار حکومت ...

آیا یک مرد جاه طلبی و آرزو نداره؟؟؟؟؟

آیا این مرد می تونه بعد از تشکیل خانواده به آرزوها و جاه طلبی هاش بپردازه ، یا باید در اختیار خانواده باشه؟

هر انسانی درکنار وظیفه خودش در خانواده وقت آزادی داره که می تونه به خودش اختصاص بده

اما این دلیل نمی شه هدفش رو خارج از چارچوب خانواده تعیین کنه

یه زن می تونه تحصیل کنه و مسئولیتی خارج از خانواده رو بپذیره

در صورتی که با اهداف کلی خانواده که تربیت و خود سازی و تامین نیازهای عاطفی اعضای خانواده هست ، مغایرت نداشته باشه

شروحیل;981209 نوشت:
ربطش این هست که حکومت ها برای منافع یک درصد سرمایه داری برنامه ریزی می کنن

نه 99 درصد برده ها

اگر ارزشی هست برای ساخت بمب هسته ای و تامین قدرت نظامی و تامین انرژی برنامه هاشون هست

نه راحتی برده ها ...

بنده همه حکومت ها رو گفتم ، خودمون و خودشون رو فرق نزاشتم

اونطرف یه سیستم هست و این طرف سیستم دیگه هدف یه چیز هست

استمرار حکومت ...

آیا یک مرد جاه طلبی و آرزو نداره؟؟؟؟؟

آیا این مرد می تونه بعد از تشکیل خانواده به آرزوها و جاه طلبی هاش بپردازه ، یا باید در اختیار خانواده باشه؟

هر انسانی درکنار وظیفه خودش در خانواده وقت آزادی داره که می تونه به خودش اختصاص بده

اما این دلیل نمی شه هدفش رو خارج از چارچوب خانواده تعیین کنه

یه زن می تونه تحصیل کنه و مسئولیتی خارج از خانواده رو بپذیره

در صورتی که با اهداف کلی خانواده که تربیت و خود سازی و تامین نیازهای عاطفی اعضای خانواده هست ، مغایرت نداشته باشه

حرفاتون بی ربطه الان بحث جایگاه زنه در این دوران
شما از اول مسیر رو کج میری که میگی وظیفه زن اینه وظیفه نداره زندگی مشترک یعنی دو رف دقیقا یه میزان در تربیت فرزند و نیاز عاطفی خانواده نقش دارن نه زن که همه وجودشو بزاره و مجبور شه از خواسته هاش بگذره
نقل قولم نزنید من فقط وقتی اسم یه سری مرد رو اوردید که اره چون مادران خانه دار و کل زندگیشون پای بچه گذاشتن پس موفقا گفتم که لزومی نداره یه خانم همه زندگیشو بزاره پسرش یا شوهرش موفق شه اون وظیفه خودشون تلاش کنن و زن میتونه خودش هم موفق باشه و در اصل وظفیه اصلی زن حالا در نقش اجتماعی همسر یا مادر اول اهمیت به خودش موفقیش و شاد بودنشه که به بعد اون میتونه مادرر و همسر موفقی باشه این بحثا دیگه واقعا بی ارزش و احمقانه شده مثل انواع تایپیک های همسر دوم و صیغه در این انجمن

با سلام

متاسفانه این تفکر در جامعه باب شده که شاد بودن یعنی خارج از خونه بودن و وقت گذروندن با افرادی غیر از خانواده ...

آیا نمی شه با فرزند و همسر همون رفتاری رو داشت که با دوستان زمان مجردی داشتیم؟؟؟؟

باور بفرمائید همسر و فرزند بسیار می تونن دوستانی بهتر از دوستان خارج از خانواده باشن

در خیلی از خانواده ها مادر و دختر یا پدر و پسر چنان رابطه گرم و شادی با هم دارن که نمونه اون رو در هیچ رابطه ای خارج از خانواده نمی شه دید

مشکل ما این هست

که اون چیزی رو که داریم نادیده می گیریم

و خارج از محیط خانواده دنبالش می گردیم

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد ................ آن چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

این نشون می ده حکومت ها در اجرای سیستم برده داری و لیبرال موفق بودن

سلام
به نظر من بزرگترین وظیفه یه انسان رسیدن به کماله
حالا می تونه کمال از لحاظ علمی , اخلاقی , معنوی و .... باشه .
وظیفه انسان حالا زن یا مرد که استعدادهایی که بالقوه در وجودشه بالفعل دربیاره و در راستای بهتر شدن جهان به خدمت بگیره و نزاره این سرمایه عظیم به هدر بره و قطعا این استعدادها هم در زن و هم در مرد قرار داره .

رسیدن به کمال تکلیف کلی برای هر انسانی است که می تونه در زمینه های علمی و اجتماعی هم باشه و جنسیت نقشی در این تکلیف نداره . مثلا کمال یک زن فقط در شوهرداری و مادری نیست همان طور که کمال یک مرد فقط در زن داری و پدری نیست . ازدواج و تربیت بچه ها و نسل آینده قدم مهمی در راستای کماله ولی کمال نیست .

موضوع قفل شده است