جمع بندی چقدر در مورد گناه دیگران مسؤولیم؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چقدر در مورد گناه دیگران مسؤولیم؟

به نام خدا

طبق مشاهدات و گزارش های غیر رسمی، اکثر زنان خیابانی به دلائل مالی، نیاز به پول، و به عبارتی به خاطر اضطرار، تن به اینکار داده و مبتلا به این گناه کبیره شده اند. آیا این افراد بیشتر شایسته سرزنشند یا کسانی که به راحتی از دیگران بدگوئی کرده یا گناهان دیگری شبیه این را انجام می دهند؟
با توجه به روایات، فقر مالی انسان را حتی تا کفر هم پیش می برد، آیا بر ما و حکومت اسلامی واجب نیست که نیاز مالی این زنان را برطرف کنیم؟
یا باید با آنها مثل مجرم برخورد کرده و طردشان کنیم؟
آیا ممکن است که ما در گناه زنان خیابانی شریک بوده و چنین گناهی در پرونده ما هم ثبت شود؟
رفع نیاز مالی این قبیل افراد مهمتر است یا پرداختن به مستحباتی مثل زیارت، نذری دادن و برپائی مراسم مذهبی؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام، ادب و احترام

سوال شما در حقیقت متشکل است از چند سوال، که یکی یکی به آنها می پردازیم.

Mohammad20000008;977623 نوشت:
طبق مشاهدات و گزارش های غیر رسمی، اکثر زنان خیابانی به دلائل مالی، نیاز به پول، و به عبارتی به خاطر اضطرار، تن به اینکار داده و مبتلا به این گناه کبیره شده اند. آیا این افراد بیشتر شایسته سرزنشند یا کسانی که به راحتی از دیگران بدگوئی کرده یا گناهان دیگری شبیه این را انجام می دهند؟

اول اینکه آیا ما حق داریم کسی را بابت گناهی که مرتکب شده، (صرفنظر از اینکه چه گناهی هست) قضاوت یا سرزنش کنیم؟

پاسخ این سوال به طور قطع منفی ست. در اسلام سرزنش کردن گناهکار و قضاوت راجع به او، جایز نیست و در احادیث و روایات متعدد از اینکار نهی شده است.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرموده اند: «من عَیِّرَ بِشَیءٍ بُلِیَ بِهِ؛ هر کس به چیزی سرزنش کند، خودش به آن گرفتار شود.» (۱)

و امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند:
«من عَیِّرَ مؤمناً بِذَنبٍ لَم یَمُت حتّی یَرکَبَه؛ هر کس مومنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا خودش آن را مرتکب شود.» (۲)

یعنی سرزنش کردن دیگران،‌ ولو به خاطر گناه، به هیچ وجه در اسلام پذیرفتنی نیست و نباید کسی را قضاوت کرد. علی الخصوص برای کسی خودش گرفتار گناه و نافرمانی پروردگار باشد.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرموده اند: «طوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عیوبِ النّاس؛ خوشا به حال کسی که پرداختن به عیب خودش، او رااز عیوب مردم بازدارد.» (۳)

البته این بدان معنی نیست که نباید کاری به کار کسی داشت و امر به معروف و نهی از منکر هم تعطیل است؛ بلکه ما موظفیم که گناه را تقبیح و نکوهش کنیم، نه گناهکار را؛ و البته که از حیث نافرمانی خداوند، فرقی هم بین گناهان مختلف نیست.

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « لا تَنظُروا الی صِغَرِِ الذّنبِ و لَکَنِ انظروا الی مَنِ اجتَرَأتُم؛ به کوچکی گناه نگاه نکنید بلکه به چیزی [نافرمانی خدا] که برآن جرات یافته اید بنگرید.» (۴)


پی نوشت ها:
۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۸، ص ۳۴۰[=CSS3_BBADRBD]
۲. همان
۳. همان، ص ۳۲۰
۴. همان، ص ۲۷۷

Mohammad20000008;977623 نوشت:
با توجه به روایات، فقر مالی انسان را حتی تا کفر هم پیش می برد، آیا بر ما و حکومت اسلامی واجب نیست که نیاز مالی این زنان را برطرف کنیم؟

سوال بعدی این قسمت سوال است،‌ که پاسخ قطعا مثبت است. یکی از وظایف حکومت اسلامی، از بین بردن گناه در جامعه است و از بین بردن گناه، لازمه اش از بین بردن زمینه و عوامل ایجاد آن است.

اگر واقعا زنی به خاطر فقر و احتیاج مالی، به اینکار تن داده باشد، قطعا نه تنها بر حکومت اسلامی، بلکه بر هر کسی که توانائی کمک داشته باشد، لازم و واجب است که نیاز او را برطرف کرده و او را از گناه نجات دهد.

Mohammad20000008;977623 نوشت:
آیا ممکن است که ما در گناه زنان خیابانی شریک بوده و چنین گناهی در پرونده ما هم ثبت شود؟

اما مسئله شراکت در گناه دیگران، یک مسئله بسیار مهم و قابل تاملی ست که متاسفانه معمولا به آن توجه کافی نمی شود.
هر کسی به هر وسیله ای اگر موجب شود که دیگری وارد گناه شود، در گناه شریک است و در این شکی نیست.

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «لعن الله الْخَمْرِ عَشَرَةً غَارِسَهَا وَ حَارِسَهَا وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِیَهَا وَ شَارِبَهَا وَ الْآكِلَ ثَمَنَهَا وَ عَاصِرَهَا وَ حَامِلَهَا وَ الْمَحْمُولَةَ إِلَیْهِ وَ سَاقِیَهَا؛ خداوند شراب و شرابگیر و آن کسی که درختی را برای تهیه شراب بکارد، و شرابخوار، و ساقی شراب، و شراب فروش و خریدار شراب،‌و کسی که پول شراب فروشی را بخورد، و کسی که آن را حمل کند،‌و کسی را که شراب برایش حمل شود را لعنت کرده است.» (۱)

ایجاد زمینه گناه برای خود و دیگران، امری ست که به شدت باید به آن توجه شود. خیلی اوقات ممکن است یک عمل، به خودی خود گناه خاصی محسوب نشود، اما زمینه را برای گناه دیگری فراهم می کند. اگر شخصی با عملش، موجب شد که دیگری هم به گناه کشیده شود، غیر از اینکه خودش گناه کرده، در گناه نفر دوم هم شریک می شود. (بدون اینکه از گناه نفر دوم کم شود، چون به هر حال هر کسی مختار است و حق انتخاب دارد) حالا در نظر بگیرید که این شخص دوم، با گناهی که مرتکب شده، نفر سوم و چهارمی را دچار معصیت کند. باز هم غیر از تمام این افراد، حق شراکتِ نفر اول در گناه اینها محفوظ است. و همینطور نفرات بعدی!! حتی تصور چنین چیزی انسان را دچار وحشت و حیرت می کند!

مسئله شراکت در گناه دیگران، بسیار مهم است و باید به آن توجه شود. ای بسا قتلی که در پرونده ما ثبت شود، فقط به خاطر عبور از یک چراغ قرمز. چرا که راننده لاین مقابل را عصبی کرده ایم، ایشان عصبانتیش را در منزل بر سر خانواده خالی کرده، مشکلات روحی روانی در فرزند خانواده باعث شده که در بزرگسالی تبدیل به فردی بزهکار و قاتل شود!

اگر با ایجاد و انتشار یک لطیفه مستهجن، شخصی را دچار حالات هیجانی حرام کنید، او مرتکب خطائی شده و از این خطا بچه ای به وجود آید که این بچه در بزرگسالی صدام یا هیتلری شود که هزاران نفر را به خاک و خون بکشد، شک نکنید که در گناه تمام این قتل ها و جنایت ها شریکید.

به همین راحتی!

و البته این مسئله در انجام دادن یا انجام ندادن یک عمل فرقی نمی کند. یعنی گاهی ما یک عملی را انجام می دهیم که زمینه گناه ایجاد می شود، و گاهی یک عملی را ترک می کنیم که با ترک این عمل، زمینه گناه فراهم می شود. در هر دو صورت نتیجه عمل یکی ست. «ایجاد زمینه گناه برای دیگران»

همانطوری که با یک لااله الا الله کاخ هایی را در بهشت می توان بنا کرد، با یک بی توجهی کوچک هم می توان همه را بر باد داده و ای بسا عذاب های دردناکی فراهم آورد! امثال این نمونه از گناهان بسیار زیاد هستند. فقط کمی دقت می طلبد و توجه به حواشیِ اعمال.


قرآن دستور اکید می دهد که «... تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ؛ ...در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‏كيفر است.» (۲)


پی نوشت ها:
۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۳، ص ۴۹۸

۲. سوره مائده، ۲

Mohammad20000008;977623 نوشت:
رفع نیاز مالی این قبیل افراد مهمتر است یا پرداختن به مستحباتی مثل زیارت، نذری دادن و برپائی مراسم مذهبی؟

این سوال در سال های اخیر به کرات و به اشکال مختلف مطرح شده و پاسخ گرفته است.
پاسخ به این سوال در حقیقت همان ضرب المثل معروف است که «هر سخن جائی و هر نکته مکانی دارد»
قرار نیست که کمک کردن به افراد محتاج و نیازمند، در تقابل با برپائی مراسم مذهبی و تعظیم شعائر قرار بگیرد.

بله؛ اسراف و زیاده روی در هیچ امری شایسته و مورد قبول اسلام نیست؛ اما برای به جا آوردنِ یکی از احکام الهی، نباید احکام دیگر را معطل گذاشت. پرداختن به مراسم مذهبی و تعظیم شعائر دینی، به خودی خود یکی از امور مهم و مورد تاکید اسلام است.

قرآن به صراحت دستور می دهد که:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ...؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد حرمت ‏شعاير خدا و ماه حرام و قربانى بى ‏نشان و قربانيهاى گردن‏بنددار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مى‏طلبند نگه داريد ...» (۱)

و تاکید می فرماید:
«... وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ و هر کس شعائر خدا را بزرگ شمارد، بدون تردید این بزرگ شمردن ناشی از تقوای دل هاست.» (۲)

به جا آوردن مراسم مذهبی، به جای خودش،‌ باید بدون اسراف و به شکلی که مورد رضایت پروردگار است انجام شود. یکی از همین شعائر، اهدای خمس و زکات اموال است که اگر همه مومنین در انجامش کوشا باشند،‌ اصلا محتاج و فقیری باقی نخواهد ماند که برای برطرف کردن نیاز مالی به گناه کشیده شود.

اما در غیر از اینها و در جائی که واجب نیست، مثل برخی سفرهای زیارتیِ‌ مستحبی و پرهزینه، یا دادنِ برخی ولیمه های حج یا عروسی و امثال اینها، بهتر است که هزینه را صرف برطرف کردن نیاز یک نیازمند کرد.


پی نوشت ها:
۱. سوره مائده، ۲
۲. سوره حج، ۳۲

با تشکر از کارشناس محترم
پاسخ ها بسیار دقیق و گویا بود.

با تشکر@};-

حنیف;977778 نوشت:
امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرموده اند: «طوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عیوبِ النّاس؛ خوشا به حال کسی که پرداختن به عیب خودش، او رااز عیوب مردم بازدارد.» (۳)

حنیف;977778 نوشت:
و امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند: «من عَیِّرَ مؤمناً بِذَنبٍ لَم یَمُت حتّی یَرکَبَه؛ هر کس مومنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا خودش آن را مرتکب شود.»

درود
در راستای تکمیل

در خطبه ی 34 میگوید :

➖ أفٍّ لَكُمْ لَقَدْ سَئِمْتُ عِتَابَكُمْ
➖ اف بر شما من از سرزنش شما خسته شدم و ...

پرسش:
طبق مشاهدات و گزارش های غیر رسمی، اکثر زنان خیابانی به دلائل مالی، نیاز به پول، و به عبارتی به خاطر اضطرار، تن به اینکار داده و مبتلا به این گناه کبیره شده اند. آیا این افراد بیشتر شایسته سرزنشند یا کسانی که به راحتی از دیگران بدگوئی کرده یا گناهان دیگری شبیه این را انجام می دهند؟
با توجه به روایات، فقر مالی انسان را حتی تا کفر هم پیش می برد، آیا بر ما و حکومت اسلامی واجب نیست که نیاز مالی این زنان را برطرف کنیم؟ یا باید با آنها مثل مجرم برخورد کرده و طردشان کنیم؟
آیا ممکن است که ما در گناه زنان خیابانی شریک بوده و چنین گناهی در پرونده ما هم ثبت شود؟ رفع نیاز مالی این قبیل افراد مهمتر است یا پرداختن به مستحباتی مثل زیارت، نذری دادن و برپائی مراسم مذهبی؟

پاسخ:
اینکه آیا ما حق داریم کسی را بابت گناهی که مرتکب شده، (صرفنظر از اینکه چه گناهی هست) قضاوت یا سرزنش کنیم، قطعا پاسخ منفی ست. در اسلام سرزنش کردن گناهکار و قضاوت راجع به او، جایز نیست و در احادیث و روایات متعدد از اینکار نهی شده است. امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرموده اند: «من عَیِّرَ بِشَیءٍ بُلِیَ بِهِ؛ هر کس به چیزی سرزنش کند، خودش به آن گرفتار شود.» (۱)

و امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند: «من عَیِّرَ مؤمناً بِذَنبٍ لَم یَمُت حتّی یَرکَبَه؛ هر کس مومنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا خودش آن را مرتکب شود.» (۲)

یعنی سرزنش کردن دیگران،‌ ولو به خاطر گناه، به هیچ وجه در اسلام پذیرفتنی نیست و نباید کسی را قضاوت کرد. علی الخصوص برای کسی خودش گرفتار گناه و نافرمانی پروردگار باشد. امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرموده اند: «طوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عیوبِ النّاس؛ خوشا به حال کسی که پرداختن به عیب خودش، او رااز عیوب مردم بازدارد.» (۳)

البته این بدان معنی نیست که نباید کاری به کار کسی داشت و امر به معروف و نهی از منکر هم تعطیل است؛ بلکه ما موظفیم که گناه را تقبیح و نکوهش کنیم، نه گناهکار را؛ و البته که از حیث نافرمانی خداوند، فرقی هم بین گناهان مختلف نیست.

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « لا تَنظُروا الی صِغَرِِ الذّنبِ و لَکِنِ انظروا الی مَنِ اجتَرَأتُم؛ به کوچکی گناه نگاه نکنید بلکه به چیزی [نافرمانی خدا] که برآن جرات یافته اید بنگرید.» (۴)

همچنین در مورد وظیفه حکومت اسلامی و رسیدگی به زنان خیابانی، واضح است که حکومت اسلامی در مورد همه فقرا مسئول است و شکی در این نیست. اصولا یکی از وظایف حکومت اسلامی، از بین بردن گناه در جامعه است و از بین بردن گناه، لازمه اش از بین بردن زمینه و عوامل ایجاد آن است. اگر واقعا زنی به خاطر فقر و احتیاج مالی، به اینکار تن داده باشد، قطعا نه تنها بر حکومت اسلامی، بلکه بر هر کسی که توانائی کمک داشته باشد، لازم و واجب است که نیاز او را برطرف کرده و او را از گناه نجات دهد.

اما مسئله شراکت در گناه دیگران، یک مسئله بسیار مهم و قابل تاملی ست که متاسفانه معمولا به آن توجه کافی نمی شود. واقعیت اینست که هر کسی به هر وسیله ای اگر موجب شود که دیگری وارد گناه شود، در گناه شریک است و در این شکی نیست.

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «لعن الله الْخَمْرِ عَشَرَةً غَارِسَهَا وَ حَارِسَهَا وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِیَهَا وَ شَارِبَهَا وَ الْآكِلَ ثَمَنَهَا وَ عَاصِرَهَا وَ حَامِلَهَا وَ الْمَحْمُولَةَ إِلَیْهِ وَ سَاقِیَهَا؛ خداوند شراب و شرابگیر و آن کسی که درختی را برای تهیه شراب بکارد، و شرابخوار، و ساقی شراب، و شراب فروش و خریدار شراب،‌و کسی که پول شراب فروشی را بخورد، و کسی که آن را حمل کند،‌و کسی را که شراب برایش حمل شود را لعنت کرده است.» (5)

ایجاد زمینه گناه برای خود و دیگران، امری ست که به شدت باید به آن توجه شود. خیلی اوقات ممکن است یک عمل، به خودی خود گناه خاصی محسوب نشود، اما زمینه را برای گناه دیگری فراهم می کند. اگر شخصی با عملش، موجب شد که دیگری هم به گناه کشیده شود، غیر از اینکه خودش گناه کرده، در گناه نفر دوم هم شریک می شود. (بدون اینکه از گناه نفر دوم کم شود، چون به هر حال هر کسی مختار است و حق انتخاب دارد) حالا در نظر بگیرید که این شخص دوم، با گناهی که مرتکب شده، نفر سوم و چهارمی را دچار معصیت کند. باز هم غیر از تمام این افراد، حق شراکتِ نفر اول در گناه اینها محفوظ است. و همینطور نفرات بعدی!! حتی تصور چنین چیزی انسان را دچار وحشت و حیرت می کند!

مسئله شراکت در گناه دیگران، بسیار مهم است و باید به آن توجه شود. ای بسا قتلی که در پرونده ما ثبت شود، فقط به خاطر عبور از یک چراغ قرمز. چرا که راننده لاین مقابل را عصبی کرده ایم، ایشان عصبانتیش را در منزل بر سر خانواده خالی کرده، مشکلات روحی روانی در فرزند خانواده باعث شده که در بزرگسالی تبدیل به فردی بزهکار و قاتل شود!

اگر با ایجاد و انتشار یک لطیفه مستهجن، شخصی را دچار حالات هیجانی حرام کنید، او مرتکب خطائی شده و از این خطا بچه ای به وجود آید که این بچه در بزرگسالی صدام یا هیتلری شود که هزاران نفر را به خاک و خون بکشد، شک نکنید که در گناه تمام این قتل ها و جنایت ها شریکید.

به همین راحتی!

و البته این مسئله در انجام دادن یا انجام ندادن یک عمل فرقی نمی کند. یعنی گاهی ما یک عملی را انجام می دهیم که زمینه گناه ایجاد می شود، و گاهی یک عملی را ترک می کنیم که با ترک این عمل، زمینه گناه فراهم می شود. در هر دو صورت نتیجه عمل یکی ست. «ایجاد زمینه گناه برای دیگران». همانطوری که با یک لااله الا الله کاخ هایی را در بهشت می توان بنا کرد، با یک بی توجهی کوچک هم می توان همه را بر باد داده و ای بسا عذاب های دردناکی فراهم آورد! امثال این نمونه از گناهان بسیار زیاد هستند. فقط کمی دقت می طلبد و توجه به حواشیِ اعمال.


قرآن دستور اکید می دهد که «... تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ؛ ...در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‏كيفر است.» (6)


اما گاهی اوقات در مورد چنین مسائلی خلط شده و کمک به محرومان و جلوگیری از گناه در جامعه را، با مسئله تعظیم شعائر و برپائی مراسم مذهبی متقابل می بینند. در حالیکه پاسخ به این سوال در حقیقت همان ضرب المثل معروف است که «هر سخن جائی و هر نکته مکانی دارد». قرار نیست که کمک کردن به افراد محتاج و نیازمند، در تقابل با برپائی مراسم مذهبی و تعظیم شعائر قرار بگیرد. بله؛ اسراف و زیاده روی در هیچ امری شایسته و مورد قبول اسلام نیست؛ اما برای به جا آوردنِ یکی از احکام الهی، نباید احکام دیگر را معطل گذاشت. پرداختن به مراسم مذهبی و تعظیم شعائر دینی، به خودی خود یکی از امور مهم و مورد تاکید اسلام است. قرآن به صراحت دستور می دهد که: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ...؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد حرمت ‏شعاير خدا و ماه حرام و قربانى بى ‏نشان و قربانيهاى گردن‏بنددار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مى‏طلبند نگه داريد ...» (7)

و تاکید می فرماید:
«... وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ و هر کس شعائر خدا را بزرگ شمارد، بدون تردید این بزرگ شمردن ناشی از تقوای دل هاست.» (8)

به جا آوردن مراسم مذهبی، به جای خودش،‌ باید بدون اسراف و به شکلی که مورد رضایت پروردگار است انجام شود. یکی از همین شعائر، اهدای خمس و زکات اموال است که اگر همه مومنین در انجامش کوشا باشند،‌ اصلا محتاج و فقیری باقی نخواهد ماند که برای برطرف کردن نیاز مالی به گناه کشیده شود. اما در غیر از اینها و در جائی که واجب نیست، مثل برخی سفرهای زیارتیِ‌ مستحبی و پرهزینه، یا دادنِ برخی ولیمه های حج یا عروسی و امثال اینها، بهتر است که هزینه را صرف برطرف کردن نیاز یک نیازمند کرد.


پی نوشت ها:
1. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۸، ص ۳۴۰[=CSS3_BBADRBD]
2. همان
3. همان، ص ۳۲۰
4. همان، ص ۲۷۷


5. همان، ج ۳، ص ۴۹۸

6. سوره مائده، ۲
7. سوره مائده، ۲
8. سوره حج، ۳۲

موضوع قفل شده است