جمع بندی 12 بار خواستگاری رفتم ولی همه جواب رد دادن!

تب‌های اولیه

52 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سؤال:

من پسری 33 ساله هستم. یک شرکت مهندسی با درآمد نسبتاً خوب دارم. فکر می کنم شکر خدا همه چیزهایی که برای یک زندگی ایده آل لازم است را دارم. الحمدلله چهره خوبی هم دارم. خانواده تحصیل کرده و متدین و خوبی دارم و سعی کردم همیشه به ادب، اخلاق و تقوا در زندگی ام توجه ویژه داشته باشم. فقط یک مشکل نسبتاً کوچک در ناحیه پا دارم؛ ولی این مشکل شدید نیست و شاید در نگاه اول اصلا کسی متوجه آن نشود.
در کل فکر میکنم شرایطم بد نیست. ملاک های ازدواجم هم فقط اخلاق و اعتقادات هست و اینکه چهره طرف به دلم بنشیند و ملاک سخت گیرانه ای ندارم.
مشکل اینجا است که تا بحال 12 بار به خواستگاری رفتم. همیشه هم سعی کردم به خواستگاری دختر خانم هایی بروم که از نظر شرایط اقتصادی از ما پایین تر باشند؛ ولی از نظر فرهنگی و اعتقادی هم کفو باشیم. در جلسات خواستگاری خیلی رمانتیک برخورد کردم. مثلا سعی کردم تا جایی که از حد نگذرد، گاهی شوخی های ریز وسط صحبتهایم داشته باشم یا از روحیاتم و کارهایی که دوست دارم در کنار همسرم انجام بدهم بگویم؛ در پایان هم موقع خداحافظی، سبد گلی که آورده بودیم را با لبخند به دختر خانم تقدیم کنم.
متاسفانه همه (چه فامیل و چه غریبه) پس از اولین جلسه، با دلایلِ واهی پاسخ منفی دادند. شاید بعضی جاها باید سماجت بیشتری به خرج می دادم؛ مخصوصا خواستگاری های اول. در مورادی بعد از گذشت چند ماه دوباره درخواستم را تکرار کردم؛ ولی باز هم جواب منفی دادند. وقتی خواستگاری می روم و جواب ردّ می شنوم، تا چند ماه نمی توانم نمی توانم از ذهنم بیرونش کنم و به فرد دیگری فکر کنم.
چه کار باید بکنم؟

جواب:

شما هم مانند هر جوان سالم و متدیّنی دوست دارید ازدواج کنید و تشکیل خانواده دهید. این خیلی خوب است. خدا را شکر که لوازم یک زندگی ایده آل را دارید. این خیلی خوب است. انتظارات بیشتر از این مقدار، واقع بینانه نیست. آن چه باعث موفقیت افراد در زمینه شغلی شان می شود، سرمایه و دارایی نیست؛ بلکه تلاش، کوشش و انگیزه است.
وقتی جوانی برای خواستگاری از دخترخانمی اقدام می کند و با جواب منفی مواجه می شود، می تواند دلایلِ مخالفتِ خانواده دختر را جویا شود. به این صورت که اگر فردِ واسطه ای این خانم را معرفی کرده، از همان واسطه بخواهد دلیلِ دخترخانم و خانواده اش را برای ردِ خواستگاری بپرسد تا به جوان خواستگار اطلاع دهد.
برای اینکه در خواستگاری موفّق تر عمل نمایید، در جلسه اول درباره «ویژگی های همسر ایده آل» در نظرتان صحبت کنید. صحبت درباره کارهایی که دوست دارید در زندگی مشترک انجام دهید، احتمالاً باعث می شود فرد مقابل به «ذهن خوانی» روی آورد و برداشت های اشتباه در مورد شما و شخصیت تان در ذهنش شکل گیرد. در این جلسه سعی کنید توپ را به داخل زمین طرف مقابل بیاندازید و از او بخواهید صحبت کند و شما بیشتر شنونده باشید یا اگر اصرار کرد که شما سؤال بپرسید، یک سۆال کلّی برای اینکه او بیشتر حرف بزند، کافی است. مثلاً بپرسید:«همسر ایده آل شما باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟».
در جلسه خواستگاری به دخترخانم بگویید که فرد تلاشگری هستید و از هیچ تلاشی برای خوشبخت کردنِ او دریغ نمی کنید. البته این بدان معنی نیست که در خواستگاری ویژگی هایی خلاف شخصیت تان را نشان دهید.
بردن سبدِ گل برای خواستگاری رسم و سنّتِ خوبی است. بهتر است وقتی وارد خانه دخترخانم می شوید، در همان ابتدا سبدِ گل را روی میز یا جایی که قابل دیدن باشد، بگذارید. لازم نیست خودتان آن را تقدیم دخترخانم نمایید. این کار در بعضی فرهنگ ها چندان خوشایند نمی باشد.
اینکه سعی می کنید به خواستگاری دخترخانم هایی بروید که از نظر شرایط اقتصادی از شما پایین تر باشند، تضمین کننده مناسب تر بودنِ آن دخترخانم و موفقیّت ازدواج نیست.
ممکن است دختر و خانواده‌ اش از نظر اقتصادی در سطح پایین‌تر باشند؛ اما بلندپرواز بوده و آرزوهای دست نیافتنی داشته باشند. دخترانی وجود دارند که با اطلاع از وضعیت اقتصادیِ خانواده خود، به دنبال همسری هستند که به اصطلاح با اسب سفید به سراغشان بیاید و خیلی سریع به همه آرزوهایشان جامه عمل بپوشاند؛ آرزوهایی که سال ها در خانه پدر در سر پَرورانده اند. وقتی آقای جوانی به خواستگاریِ این دخترخانم ها می آید، این خانم ها او را با تصویر رؤیاهایشان مقایسه می کنند و در صورتی که اختلاف زیادی با همسر رؤیایی شان داشته باشد، بدون درنگ به او پاسخ منفی می دهند.
اگر پس از خواستگاریْ جواب قطعی نمی گرفتید، ممکن بود بگوییم:«بهتر بود اصرار می کردید و دوباره خواست خود را مطرح می نمودید». اما وقتی جواب منفیِ قطعی دریافت کردید، اصرار به صلاح نیست. زیرا اوّلاً باعث می شود خانواده دختر در رودربایستی قرار گیرند یا آبروی خود را در خطر ببینند و به خاطر دلسوزیْ جواب مثبت دهند. اما این کار پیامدهای خوبی ممکن است نداشته باشد. مثلا با بُروزِ کوچک ترین اختلاف میان زن و شوهر، به احتمال زیاد خانم می گوید:«من تو را نمی خواستم. خودت اصرار کردی تا از من جواب مثبت گرفتی». ثانیاً این اصرار با اقتدار و عزّتِ نفسِ مرد تناقض دارد. خانم ها مردی را دوست دارند که مقتدر باشد و غرورش را حفظ کند.
اینکه بعد از هر بار شنیدن جواب منفی، تا چند ماه نمی توانید به فرد دیگری فکر کنید؛ باعث می شود در جلسه خواستگاریِ بعدی ناخواسته احساس نااُمیدی کنید و با خود بگویید:«این دفعه هم مثل دفعات قبل میشه». خانم‌ها نااُمیدیِ شما را به سرعت تشخیص می دهند. ناامیدی اعتماد به نفس شما را کم می کند و می‌تواند موجب اضطراب و استرس زیاد شود. اینْ در نظر خانم یک نقطه منفی است و به یک «نه» محکم ختم می شود.
اینکه پس از هر بار شنیدن جواب منفی، نمی توانید آن خانم را از ذهن خود بیرون کنید، اشتباه است. باید واقعیت را بپذیرید و بگردید تا همسری مناسب پیدا کنید. از قدیم گفته اند:«جوینده یابنده است». با دست روی دست گذاشتن و غصه خوردن، نمی توانید همسر خوب بیابید. خانم های خوب هم در فرهنگ ما به سراغ جوان های خوب نمی آیند. شرایط شغلی و کاریِ مناسبی دارید و الحمدلله جوان مؤمن و متدیّنی هستید. پس نااُمید نباشید.

موضوع قفل شده است