جمع بندی بهره کشی جنسی از نوزاد دختر در اسلام

تب‌های اولیه

255 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

به من بیاموز;978489 نوشت:
سلام

برای این موضوع چه دلیلی دارید ؟

با سلام

می تونید رجوع کنید به رسومات عصر جاهلیت

طبق این رسم اگر عرب دختری رو به مردی پیشنهاد می داد و مردی اون دختر رو نمی پذیرفت به معنای معیوب بودن اون دختر بود

و این باعث عواقب خطرناکی برای اون دختر می شد

در واقع نگاه به زن و فرزند نگاه کالایی بوده ...

مسلم;978497 نوشت:

اینها به اسلام چه ربطی دارد؟
یک حکم فرع فقهی در یک کتاب تخصصی فقهی، برای متخصصین فقه مطرح شده که خودش متوقف بر یک حکم دیگر است، که آن هم خودش فرض است...!
آخر چه کسی است که از شیرخوراه لذت ببرد؟ کدام پدری است که دخترش را به چنین کسی بدهد؟ و کدام عالمی است که چننی اجازه ای به آن پدر بدهد...!!

با سلام

دقیقا چرا باید فقه کلام گرا به این فرضیات .... برسد ....

از سر بی کاری ...

اگر وقت آزادشان را برای زحمت و تامین معاش صرف می کردند از سر بی کاری به طرح چنین فرضیات بی اساسی مشغول نمی شدند ....

یک ابله روانی می تواند با این فرضیه احمقانه با پولی که به یک پدر نیازمند می دهد رضایت او را جلب کرده و به اسم اسلام دست به جنایت بزند

عالمانی امثال .... (که از دشمنان اسلام خط می گیرند)

که جز برای مال دنیا برای هیچ چیز دیگری اهمیتی قائل نیستند هم این فرضیات احمقانه را تایید کنند

حکم اسلام همان شرط رضایت دو طرف عقد حقوقی است و علاوه بر ان رضایت ولی دختر
و بدون بلوغ جسمی و فکری امکان گرفتن رضایت از شخص نخواهد بود ...

مساله سرپرستی نیز نیاز به ازدواج ندارد ...

در پناه حق تعالی

به من بیاموز;978505 نوشت:
شما خودتون دلتون پاکه فکر میکنین همه اینطورن ، یعنی ممکن نیست هیچ پدر معتادی زن و بچه اشو به خاطر مواد بفروشه ؟

به من بیاموز;978506 نوشت:
من خودم داستان هایی از پدرم شنیدم که یه مردی بچه هارو می برد ازشون سوء استفاده جنسی میکرد بعد به پدرشون اون زمان پاترول می داد و همیشه در میرفت تا اینکه یه بار بچه ی یه پاسدار رو برد و پاسداره هم ولش نکرد تا اعدامش کردن .

تصور کنید اسلام دست و بال این جور آدم هارو باز گذاشته تا برن با دختر نوزاد ازدواج کنن و ازش بهره بکشن ، اصلا اگه همچین چیزی درسته پس چرا توی قانون ما اجازه این ازدواج هارو نمیدن ( البته مطمئن نیستم ) ؟

شما رو به خدا اینها چیه که به اسلام نسبت میدید؟!!
فروش دختری که پدرش معتاد است...!!

اینها یعنی به حکم اسلام عمل کردند؟! اسلام چنین ازدواج هایی یا بهتر بگم چنین دختر فروشی هایی رو اجازه داده؟!
علاوه بر اینکه یعنی اینها به خاطر حکم اسلام چنین کردند؟ اگر حکم اسلام وجود نمیداشت میگفتن آخ، پس حرامه و چنین نمی کردند؟!

خوهش می کنم دقت بفرمایید، ما می خواهیم حکم اسلام را بحث کنیم، این رفتارها که خارج از حکم اسلام است و عمل کنندگان چنین رفتارهایی هم اصلا کاری به حکم اسلام ندارند که دین اجازه داده باشد یا نه!

با سلام و احترام

یکی دیگه.;978510 نوشت:
جناب مسلم در لینکی که معرفی کردیدhttp://www.pasokhgoo.ir/node/2213 برای سن عایشه به نه،چهارده،پانزده،یا نوزده اشاره شده بود.در جای دیگر هم هفده را دیده بودم.منظور اینکه ۲۲ ,۲۴را نشنیده بودم.و چون برایم خیلی عجیب بود آن لینک را بدقت خواندم.فکر میکنم در اون زمان دختر ۲۲ساله فکر میکنم از زمان ازدواجش گذشته بوده.

به انتهای متنی که در این آدرس وجود دارد مراجعه بفرمایید:
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5127

یکی دیگه.;978510 نوشت:
«یا: اگر بپذیریم که هنگام اجرای صیغة عقد، شش یا هفت ساله بود، اجرای صیغه با اذن پدر بود. عقد با رضایت پدرش ابوبکر خوانده شد. چنین عقدی طبققوانین پذیرفته شده آن زمان، نیز طبق قوانین اسلام، درست و مشروع است، اما اسلام می گوید: انجام امور زناشویی منوط بر این است که دختر به سن بلوغ برسد و خودش به اجرای صیغة عقد رضایت بدهد؛ در این صورت عقد صحیح است وگرنه باطل. بنابراین ، جهت اجرای صیغة عقد اشکالی وجود ندارد که سن عایشه، کم تر از سن بلوغ باشد.»
این بخشی از مطلب اون لینکه.من متوجهش نشدم.اینطور که اینجا گفته شده انجام امور زناشویی منوط به بلوغ دختر و رضایتشان به اجرای صیغه است بعد چرا گفته وگرنه عقد باطله؟جمله با ایهام بیان شده.

قبل از بلوغ که ارتباط جنسی با دختر ولو آنکه به عقد کسی در امده باشد جایز نیست؛ اما اگر دختر به بلوغ برسد و ازدواج به مصلحت او نبوده باشد و ادامه زناشویی را نخواهد این ازدواج باطل است.

یکی دیگه.;978513 نوشت:
در سوال دارم جناب استاد
اول اینکه مگر پدر نمیتونه شرط ضمن عقد بگذارد و بهره زناشویی را متوقف به رسیدن به سن خاص قرار دهد؟

یکی دیگه.;978513 نوشت:
مطلب دوم اینکه
یک حدسی در ذهنم هست و اون اینکه اگر علما میخواستند بگویند عقد های قبل از سن بلوغ که با رضایت پدر انجام میشه همشون در صورتی درسته که شرطبلوغ رو برای بهره گیری جنسی داشته باشند.لابد از لحاظ فقه و اصول و قواعد اجتهادی به محذوری برمیخوردند که نمی‌توانستند صحت عقد را منوط به وجود شرط خاصی بدانند.آیا این حدس درسته؟


با سلام و احترام
رابطه جنسی مطلقا قبل از بلوغ جنسی دختر جایز نیست، چه پدر راضی باشد و چه نباشد، حتی اگر پدر هم اجازه بدهد باز هم تا قبل از بلوغ جنسی دختر رابطه جنسی جایز نیست.

همای رحمت;978461 نوشت:
دو صفحه اول رو کامل خوندم .خب ار نظر شما ازدواجه

از نظر دخترتعرض محسوب میشه .

خواهر گرامی خواهش می کنم بیشتر توجه بفرمایید.
ازدواجی که دختر احساس تعرض به خود داشته باشد لطمه بزرگی از نظر روحی خواهد خورد، این ازدواج برای دختر جز ضرر چه چیزی دارد؟ چنین ازدواجی جایز نیست، اسلام هم اجازه نداده...
من نمی فهم چرا ما به جای حرف اسلام، به پیش فرض های خودمان حمله می کنیم!

آنچه شما به آن اشکال میگیرید اسلام هم نگفته....
آنچه اسلام گفته را شما توجه نمی کنید!!

مسلم;978568 نوشت:
با سلام و احترام

قبل از بلوغ که ارتباط جنسی با دختر ولو آنکه به عقد کسی در امده باشد جایز نیست؛ت.


با سلام مجدد
در اینصورت موضوع این همه اختلاف چیست؟!!8-|
فرموده بودید:
و بر فرض مصلحت اگر ازدواج جاری شد لذت جویی از همسر در گرو سن و سال نیست.»

یکی دیگه.;978617 نوشت:
در اینصورت موضوع این همه اختلاف چیست؟!!
فرموده بودید:
:«و بر فرض مصلحت اگر ازدواج جاری شد لذت جویی از همسر در گرو سن و سال نیست.»

با سلام و احترام
موضوع بر سر سایر لذت هاست، معاشقه و بوسیدن و مانند آن

مسلم;978565 نوشت:
شما رو به خدا اینها چیه که به اسلام نسبت میدید؟!!

بنده اینها را به اسلام نسبت نمیدم که ... من میگم اسلام برای سوء استفاده این افراد آیا راه رو باز گذاشته ؟ که بیاید و یک پاترول به پدر دختر بچه بدهد و ببرد از او بهره کشی کند ؟ این که شما میگین چنین چیزی ممکن نیست و هیچ پدری چنین کاری نخواهد کرد را نمیتوانم باور کنم .

البته شما گفتین طبق اسلام رابطه جنسی با دختر بچه مجاز نیست ، ولی این در تناقض با مطلب اولی است که گفتین بهره کشی جنسی از نوزاد دختر توسط فقهای اسلام مجاز شمرده شده است .

آیا از نظر شما معاشقه بوسیدن و ... نوعی بهره کشی جنسی نیست ؟

به من بیاموز;978671 نوشت:
بنده اینها را به اسلام نسبت نمیدم که ... من میگم اسلام برای سوء استفاده این افراد آیا راه رو باز گذاشته ؟ که بیاید و یک پاترول به پدر دختر بچه بدهد و ببرد از او بهره کشی کند ؟ این که شما میگین چنین چیزی ممکن نیست و هیچ پدری چنین کاری نخواهد کرد را نمیتوانم باور کنم .

ما باید به حکم اسلام دقت کنیم، وگرنه از هر قانونی میتوان سوء استفاده کرد!
مثلا همین معامله به صورت نسیه خب ممکن است طرف جنس را ببرد و پولش را نیاورد! نمیشود گفت که اسلام اجازه سوء استفاده داده است! شخصی که نسیه میبرد و پولش را نمیدهد اصلا اسلام را در عمل قبول ندارد، این انسان اگر نسیه جایز نبود از طریق دزدی پول مردم را میخورد!
در مورد این مسئله هم همین است، کسی که دخترش را به یک پاترول میفروشد اصلا در عمل معتقد به احکام اسلامی نیست! چون الان هم اسلام اجازه چنین رفتاری را نداده است. این انسان اگر اسلام هم اجازه نداده بود باز هم دخترش را میفروخت!

به من بیاموز;978671 نوشت:
البته شما گفتین طبق اسلام رابطه جنسی با دختر بچه مجاز نیست ، ولی این در تناقض با مطلب اولی است که گفتین بهره کشی جنسی از نوزاد دختر توسط فقهای اسلام مجاز شمرده شده است
آیا از نظر شما معاشقه بوسیدن و ... نوعی بهره کشی جنسی نیست ؟

خب رعایت ادب و نگه داشتن حریم اقتضاء می کند که یک خرده سربسته حرف بزنم، این بحث لذت بردن از همسر بعد از بحث جواز ازدواج خردسالان مطرح میشود که در هر صورت اگر ازدواجی با شرایطش اتفاق افتاد آیا لذت بردن از همسر جایز است؟
حکم مراجع این است که این جواز در گرو این است که ضرر نداشته باشد، لذا اصل رابطه جنسی با توجه به ضرر داشتن آن متوقف بر تمام شدن سن بلوغ جنسی است، اما سایر لذت ها و مقدمات رابطه اشکالی ندارد.

مسلم;978647 نوشت:
با سلام و احترام
موضوع بر سر سایر لذت هاست، معاشقه و بوسیدن و مانند آن

منظورم همین بود بنا براین لطفاً پست ۱۰۰,۱۰۱بنده را بر همین اساس پاسخ بفرمایید.

مسلم;978676 نوشت:
ما باید به حکم اسلام دقت کنیم، وگرنه از هر قانونی میتوان سوء استفاده کرد!
مثلا همین معامله به صورت نسیه خب ممکن است طرف جنس را ببرد و پولش را نیاورد! نمیشود گفت که اسلام اجازه سوء استفاده داده است! شخصی که نسیه میبرد و پولش را نمیدهد اصلا اسلام را در عمل قبول ندارد، این انسان اگر نسیه جایز نبود از طریق دزدی پول مردم را میخورد!

خب اگر اسلام اجازه ی چنین سوء استفاده ای را بدهد یعنی انگار اجازه داده که ظلم بشود ، اگر اسلام نسیه را آزاد بگذارد ولی قانونی برای جلوگیری از سوء استفاده کنندگان از آن نداشته باشد دنیا را فساد بر می دارد و انسان ها با وسوسه ی شیطان یکی کی مرتکب این اشتباه می شوند .

پد

مسلم;978676 نوشت:

، اما سایر لذت ها و مقدمات رابطه اشکالی ندارد.

با سلام و عرض ادب

برای چنین تفکری احساس تاسف می کنم که رابطه جنسی را فقط ... می دانید

حتی لمس کردن یک دختر با قصد لذت جنسی نیز قسمتی از رابطه جنسی است ...

لحظه ای خود را جای کودکی بگذارید که با اجبار پدر به ازدواج دیگری درآمده ...

در این صورت دنیای شما و آینده شما صرفا در مسائل جنسی خلاصه خواهد شد ... آن هم از سنین کودکی ...

چنین شخصی بدون شک در اینده دچار مشکلات روانی خواهد شد ...

ماست مالی فتاوای اقایان مدعی را کنار بگذارید

[="Tahoma"][="Navy"]

به من بیاموز;976903 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

برخی ها میگویند بعضی از علمای اسلام در کتاب ها و رساله های خود بهره کشی جنسی حتی از نوزاد دختر در صورتی که آسیبی به جسم او وارد نشود توسط شوهرش را جایز شمرده اند .

ابتدا میخواهم بدانم آیا چنین چیزی صحت دارد یا نه ؟!

در صورت صحت داشتن میخواهم بدانم آیا در اسلام فقط آسیب جسمی ملاک است و هیچ توجهی به آسیب های روحی و روانی در این مورد نشده است ؟

با تشکر


سلام
این حکم ماخوذ از آیات و روایات نیست بلکه استنباطات فقهی برخی علماست چه اینکه وظیفه فقه تعیین تکلیف مکلفین در اعمال است و حدود را تعیین می کند لذا در بحث ازدواج با دختران کوچک ممنوعیت نزدیکی در صورت احتمال بروز آسیب را مطرح کرده که به حسب زمان صدور حکم ( زمان های قدیم ) حکم روشنفکرانه و انسان دوستانه ای است هرچند به حسب این زمان حکم روشنفکرانه منطقی، ممنوعیت چنین ازدواجی است. فراموش نکنیم که اساس تجویز چنان ازدواجی در آن زمانها یک سری افکار خاص در مورد روابط زن ومرد ، ازدواج، کرامت انسانی و امثال آن بوده که مطمئنا در حد و اندازه آن در این زمان نبوده است. در عین حال باز بنابر اصولی مثل اصل لا ضرار منع آسیب کرده بودند.
یا علیم[/]

با سلام

شروحیل;978699 نوشت:
برای چنین تفکری احساس تاسف می کنم که رابطه جنسی را فقط ... می دانید
حتی لمس کردن یک دختر با قصد لذت جنسی نیز قسمتی از رابطه جنسی است ...
لحظه ای خود را جای کودکی بگذارید که با اجبار پدر به ازدواج دیگری درآمده ...
در این صورت دنیای شما و آینده شما صرفا در مسائل جنسی خلاصه خواهد شد ... آن هم از سنین کودکی ...

من هم متاسفم که بعد از 12 صفحه توضیحات مفصل هنوز دوستان اصل حرف را نفهمیده اند و دارند قضاوت میکنند...!!
عمده دوستان به جای نقد حرف مراجع و اسلام، تخیلات و پیش فرض های خودشان را نقد میکنند!!

مسلم;978708 نوشت:
با سلام

من هم متاسفم که بعد از 12 صفحه توضیحات مفصل هنوز دوستان اصل حرف را نفهمیده اند و دارند قضاوت میکنند...!!
عمده دوستان به جای نقد حرف مراجع و اسلام، تخیلات و پیش فرض های خودشان را نقد میکنند!!

با سلام و عرض ادب

والا استاد گرامی من که نتونستم درک کنم اصل جواز این حکم واسه ی چیه؟

واقعا چه نیازی داشته؟

محی الدین;978707 نوشت:

سلام
این حکم ماخوذ از آیات و روایات نیست بلکه استنباطات فقهی برخی علماست چه اینکه وظیفه فقه تعیین تکلیف مکلفین در اعمال است و حدود را تعیین می کند لذا در بحث ازدواج با دختران کوچک ممنوعیت نزدیکی در صورت احتمال بروز آسیب را مطرح کرده که به حسب زمان صدور حکم ( زمان های قدیم ) حکم روشنفکرانه و انسان دوستانه ای است هرچند به حسب این زمان حکم روشنفکرانه منطقی، ممنوعیت چنین ازدواجی است. فراموش نکنیم که اساس تجویز چنان ازدواجی در آن زمانها یک سری افکار خاص در مورد روابط زن ومرد ، ازدواج، کرامت انسانی و امثال آن بوده که مطمئنا در حد و اندازه آن در این زمان نبوده است. در عین حال باز بنابر اصولی مثل اصل لا ضرار منع آسیب کرده بودند.
یا علیم

با سلام و عرض ادب

دوست گرامی

یه وقتی هست ازدواجی صورت گرفته و کار از کار گذشته و جامعه هم نمی پذیره که این دو تا طلاق بگیرن و ما می خوایم راه درمان بدیم

می گیم تا وقتی به سن بلوغ جسمی و فکری نرسیده باید به چشم یه بچه بهش نگاه کنی و لا غیر ...

نه این که بگیم به چشم یه اسباب بازی برای رفع هوس جنسی ازش استفاده کن و برو حالت و ببر فقط ... نکن ...

این دید برای یه عالم و فقیه خیلی زشت و زننده هست که با چنین نگرشی به قضیه نگاه کنه ...

یه بچه وقتی تو این موقعیت قرار بگیره به بلوغ زود رس می رسه و هزار و یک مشکل روانی پیدا میکنه ...

بچه که اسباب بازی نیست انسانه ...

حتی در روایاتی که به ازدواج 6 سالگی عایشه هم اشاره شده ذکر شده عایشه بعد از رسیدن به سن بلوغ با پیامبر هم خونه شده ... و قبل از اون رابطه ای با پیامبر نداشته از هیچ نوعش ...

پس این قضیه رو هیچ جوره در هیچ دوره ای نمی شه توجیه و ماست مالی کرد ...

مسلم;978708 نوشت:
با سلام

من هم متاسفم که بعد از 12 صفحه توضیحات مفصل هنوز دوستان اصل حرف را نفهمیده اند و دارند قضاوت میکنند...!!
عمده دوستان به جای نقد حرف مراجع و اسلام، تخیلات و پیش فرض های خودشان را نقد میکنند!!

با سلام و عرض ادب

شما هر استدلالی که آوردید نه از نظر نقلی قابل قبول هست و نه از نظر عقلی

فقط چون اساتید شما به اجماع رسیدن این مورد رو قبول کردید!!!!!

واقعا برای چنین نحوه فتوا دادنی متاسف هستم ...

یکی دیگه.;978678 نوشت:
منظورم همین بود بنا براین لطفاً پست ۱۰۰,۱۰۱بنده را بر همین اساس پاسخ بفرمایید.

در مورد پست 100 که فرمودید:

یکی دیگه.;978510 نوشت:
این بخشی از مطلب اون لینکه.من متوجهش نشدم.اینطور که اینجا گفته شده انجام امور زناشویی منوط به بلوغ دختر و رضایتشان به اجرای صیغه است بعد چرا گفته وگرنه عقد باطله؟جمله با ایهام بیان شده.

طبق فتوای مراجع اگر اصل ازدواج درست بوده و شرایط ازدواج در آ نر عایت شده باشد یعنی به مصلحت دختر بوده و برای او ضرر نداشته باشد هر رابطه ای که برای او ضرر قابل اعتنا نداشته باشد جایز است، منتهی اصل رابطه جنسی جایز نیست تا زمانی که به بلوغ برسد چون ضرر داشتن آن روشن است.

اما در مورد پست 101 باید عرض کنم اینکه آیا میشود عدم جواز لذت بردن را در ازدواج خردسالان شرط کرد یا خیر یک بحث فقهی است من نمیتوانم ابراز نظر کنم، کارشناس فقه باید نظر بدهند.

به من بیاموز;978685 نوشت:
خب اگر اسلام اجازه ی چنین سوء استفاده ای را بدهد یعنی انگار اجازه داده که ظلم بشود ، اگر اسلام نسیه را آزاد بگذارد ولی قانونی برای جلوگیری از سوء استفاده کنندگان از آن نداشته باشد دنیا را فساد بر می دارد و انسان ها با وسوسه ی شیطان یکی کی مرتکب این اشتباه می شوند .

قانون هم برای جلوگیری از سوء استفاده وجود دارد، پس حاکم شرع برای چیست؟ اگر کسی مال مردم را نسیه برد میتوان از نظر قانونی پی گیری کرد.
دختری هم که مصلحتش رعایت نشده میتواند از نظر حقوقی پی گیری کند و عقد را فسخ کند حتی اگر سال ها از آن گذشته باشد.

همای رحمت;978713 نوشت:
والا استاد گرامی من که نتونستم درک کنم اصل جواز این حکم واسه ی چیه؟
واقعا چه نیازی داشته؟

با سلام و احترام
ببینید مراجع که نظر شخصی خودشان را بیان نمیکنند! برای صدور هر حکمی باید دلیل شرعی داشته باشند.
اولا: ما آیه و روایتی که دلالت بر تعیین سن ازدواج کند نداریم.
ثانیا: نهی ای که دلالت بر حرمت ازدواج انسان پیش از بلوغ هم بکند نداریم، نهایتا نهی ها دلالت بر کراهت دارد.
ثالثا: اگر مصلحت داشتن این ازدواج برای دختر را شرط کنیم مسئله حل میشود؛ دیگر معتادی که دخترش را می فروشد برای مواد، یا مردی که دختر خردسالش را میدهد به مرد 40 ساله خب اینها شرط اسلام را عمل نکرده اند و ظلم می کنند، و دختر هم حق پیگیری و فسخ این عقد را دارد.
اما بالاخره افق دید خداوند وسیع تر از ماست نباید این در را به طور کامل بست و آن را ممنوع نمود چون احتمال مصلحت داشتن چنین ازدواجی اندک است! ممکن است یک جایی هم واقعا به کار بیاید.

مثلا فرض کنید دو نفر که بسیار با هم دوست هستند، و یکی پسر 15 ساله ای دارد و یکی یک دختر مثلا 8 ساله، رابطه این دو خانواده هم بسیار با هم صمیمی است، و سال ها با هم رفت و آمد دارند، و هر دو به یکدیگر اعتماد دارد و شناخت خوبی هم از هم دارند، از قضا در یک سانحه تصادف مادر این دختر درجا کشته میشود و پدر هم در بیمارستان دارد نفس های آخرش را می کشد، تنها دغدغه اش دخترش است، و به پسر دوستش هم اعتماد کامل دارد، و خود دختر هم به این دوست پدرش عمو میگوید و رابطه خوبی با ای خانواده دارد، آیا اینکه این پدر در این شرایط برای اینکه آینده دخترش تضمین شود چنین ازدواجی را مطرح کند تا قبل از مردن خیالش از بابت آینده دخترش راحت شود چه مشکلی دارد؟ آیا اسلام باید خشک بایستد بگوید جایز نیست!

آنچه من عرض کردم فقط یک فرض بود، میتوان ده ها فرض دیگر بیان کرد، حالا با وجود این فرض ها و احتمالات آیا بهتر بود که اسلام محکم در این ازدواج را می بست، یا آن را در صورتی که مصلحت دختر حفظ شود با اجازه پدر جایز میدانست و قابل پیگیری حقوقی که اگر دختر نخواست فسخ شود؟ انصافا کدام حکم انعطاف بیشتری داشته و قابلیت انطباق بیشتری با شرایط را داشت؟

بله اگر دیدیم سطح سوء استفاده از این حکم بالاست و کنترل دشوار است و دارد به ظلم علیه دختران تبدیل میشود میتوان حکم به عدم جواز چنین ازدواجی داد همانطور که آیت الله مکارم چنین اعتقادی دارند، خب این به جهت حکم نیست، بلکه به جهت فرهنگ حاکم بر جامعه است و گرنه حکم اگر در جای خود اجرا میشد اتفاقا میتوانست برخی جاها گره گشایی کند.

مسلم;978741 نوشت:
با سلام و احترام
ببینید مراجع که نظر شخصی خودشان را بیان نمیکنند! برای صدور هر حکمی باید دلیل شرعی داشته باشند.
اولا: ما آیه و روایتی که دلالت بر تعیین سن ازدواج کند نداریم.
ثانیا: نهی ای که دلالت بر حرمت ازدواج انسان پیش از بلوغ هم بکند نداریم، نهایتا نهی ها دلالت بر کراهت دارد.
ثالثا: اگر مصلحت داشتن این ازدواج برای دختر را شرط کنیم مسئله حل میشود؛ دیگر معتادی که دخترش را می فروشد برای مواد، یا مردی که دختر خردسالش را میدهد به مرد 40 ساله خب اینها شرط اسلام را عمل نکرده اند و ظلم می کنند، و دختر هم حق پیگیری و فسخ این عقد را دارد.
اما بالاخره افق دید خداوند وسیع تر از ماست نباید این در را به طور کامل بست و آن را ممنوع نمود چون احتمال مصلحت داشتن چنین ازدواجی اندک است! ممکن است یک جایی هم واقعا به کار بیاید.

مثلا فرض کنید دو نفر که بسیار با هم دوست هستند، و یکی پسر 15 ساله ای دارد و یکی یک دختر مثلا 8 ساله، رابطه این دو خانواده هم بسیار با هم صمیمی است، و سال ها با هم رفت و آمد دارند، و هر دو به یکدیگر اعتماد دارد و شناخت خوبی هم از هم دارند، از قضا در یک سانحه تصادف مادر این دختر درجا کشته میشود و پدر هم در بیمارستان دارد نفس های آخرش را می کشد، تنها دغدغه اش دخترش است، و به پسر دوستش هم اعتماد کامل دارد، و خود دختر هم به این دوست پدرش عمو میگوید و رابطه خوبی با ای خانواده دارد، آیا اینکه این پدر در این شرایط برای اینکه آینده دخترش تضمین شود چنین ازدواجی را مطرح کند تا قبل از مردن خیالش از بابت آینده دخترش راحت شود چه مشکلی دارد؟ آیا اسلام باید خشک بایستد بگوید جایز نیست!

آنچه من عرض کردم فقط یک فرض بود، میتوان ده ها فرض دیگر بیان کرد، حالا با وجود این فرض ها و احتمالات آیا بهتر بود که اسلام محکم در این ازدواج را می بست، یا آن را در صورتی که مصلحت دختر حفظ شود با اجازه پدر جایز میدانست و قابل پیگیری حقوقی که اگر دختر نخواست فسخ شود؟ انصافا کدام حکم انعطاف بیشتری داشته و قابلیت انطباق بیشتری با شرایط را داشت؟

بله اگر دیدیم سطح سوء استفاده از این حکم بالاست و کنترل دشوار است و دارد به ظلم علیه دختران تبدیل میشود میتوان حکم به عدم جواز چنین ازدواجی داد همانطور که آیت الله مکارم چنین اعتقادی دارند، خب این به جهت حکم نیست، بلکه به جهت فرهنگ حاکم بر جامعه است و گرنه حکم اگر در جای خود اجرا میشد اتفاقا میتوانست برخی جاها گره گشایی کند.

سلام

واقعیت اینه که درسته اسلام در ازدواجی که به مصلحت دختره، یک بوس ساده رو جایز دونسته...

ولی مردم چنین بوسه ای رو نادرست میدونن...

بوسه جنسی از یک دختر دو ساله از نظر اسلام میتونه جایز باشه
ولی از نظر مردم این جواز مطلقا نادرسته...

مسلم;978741 نوشت:


مثلا فرض کنید دو نفر که بسیار با هم دوست هستند، و یکی پسر 15 ساله ای دارد و یکی یک دختر مثلا 8 ساله، رابطه این دو خانواده هم بسیار با هم صمیمی است، و سال ها با هم رفت و آمد دارند، و هر دو به یکدیگر اعتماد دارد و شناخت خوبی هم از هم دارند، از قضا در یک سانحه تصادف مادر این دختر درجا کشته میشود و پدر هم در بیمارستان دارد نفس های آخرش را می کشد، تنها دغدغه اش دخترش است، و به پسر دوستش هم اعتماد کامل دارد، و خود دختر هم به این دوست پدرش عمو میگوید و رابطه خوبی با ای خانواده دارد، آیا اینکه این پدر در این شرایط برای اینکه آینده دخترش تضمین شود چنین ازدواجی را مطرح کند تا قبل از مردن خیالش از بابت آینده دخترش راحت شود چه مشکلی دارد؟ آیا اسلام باید خشک بایستد بگوید جایز نیست!


با سلام و عرض ادب

چرا باید با این فرض و امثال این فرض ازدواج را بر این دختر تحمیل کرد؟

پس قانون سرپرستی و فرزند خواندگی برای چیست ؟؟؟؟

دختر 8 ساله محجور است و غیر مکلف

میتوان از او سرپرستی کرد تا به بلوغ و تکلیف برسد و سپس با رضایت او را به ازدواج شخصی در آورد ...

فقط برای ترس از گناه دیدن موی دختر توسط نامحرم باید دختر را در چنین چاهی انداخت !!!!!!!

نامحرمان باید شرم کنند که به دختری که هنوز به سن تکلیف نرسیده چشم طمع دارند ...

وای بر این منطق نابخردانه ...

خدا را شکر که مردم مانند قدیم به چنین فتواهایی عمل نمی کنند...

مسلم;978741 نوشت:
با سلام و احترام
ببینید مراجع که نظر شخصی خودشان را بیان نمیکنند! برای صدور هر حکمی باید دلیل شرعی داشته باشند.
اولا: ما آیه و روایتی که دلالت بر تعیین سن ازدواج کند نداریم.
ثانیا: نهی ای که دلالت بر حرمت ازدواج انسان پیش از بلوغ هم بکند نداریم، نهایتا نهی ها دلالت بر کراهت دارد.
ثالثا: اگر مصلحت داشتن این ازدواج برای دختر را شرط کنیم مسئله حل میشود؛ دیگر معتادی که دخترش را می فروشد برای مواد، یا مردی که دختر خردسالش را میدهد به مرد 40 ساله خب اینها شرط اسلام را عمل نکرده اند و ظلم می کنند، و دختر هم حق پیگیری و فسخ این عقد را دارد.
اما بالاخره افق دید خداوند وسیع تر از ماست نباید این در را به طور کامل بست و آن را ممنوع نمود چون احتمال مصلحت داشتن چنین ازدواجی اندک است! ممکن است یک جایی هم واقعا به کار بیاید.

مثلا فرض کنید دو نفر که بسیار با هم دوست هستند، و یکی پسر 15 ساله ای دارد و یکی یک دختر مثلا 8 ساله، رابطه این دو خانواده هم بسیار با هم صمیمی است، و سال ها با هم رفت و آمد دارند، و هر دو به یکدیگر اعتماد دارد و شناخت خوبی هم از هم دارند، از قضا در یک سانحه تصادف مادر این دختر درجا کشته میشود و پدر هم در بیمارستان دارد نفس های آخرش را می کشد، تنها دغدغه اش دخترش است، و به پسر دوستش هم اعتماد کامل دارد، و خود دختر هم به این دوست پدرش عمو میگوید و رابطه خوبی با ای خانواده دارد، آیا اینکه این پدر در این شرایط برای اینکه آینده دخترش تضمین شود چنین ازدواجی را مطرح کند تا قبل از مردن خیالش از بابت آینده دخترش راحت شود چه مشکلی دارد؟ آیا اسلام باید خشک بایستد بگوید جایز نیست!

آنچه من عرض کردم فقط یک فرض بود، میتوان ده ها فرض دیگر بیان کرد، حالا با وجود این فرض ها و احتمالات آیا بهتر بود که اسلام محکم در این ازدواج را می بست، یا آن را در صورتی که مصلحت دختر حفظ شود با اجازه پدر جایز میدانست و قابل پیگیری حقوقی که اگر دختر نخواست فسخ شود؟ انصافا کدام حکم انعطاف بیشتری داشته و قابلیت انطباق بیشتری با شرایط را داشت؟

بله اگر دیدیم سطح سوء استفاده از این حکم بالاست و کنترل دشوار است و دارد به ظلم علیه دختران تبدیل میشود میتوان حکم به عدم جواز چنین ازدواجی داد همانطور که آیت الله مکارم چنین اعتقادی دارند، خب این به جهت حکم نیست، بلکه به جهت فرهنگ حاکم بر جامعه است و گرنه حکم اگر در جای خود اجرا میشد اتفاقا میتوانست برخی جاها گره گشایی کند.

با سلام و عرض ادب و تشکر

خب با این مثالتون حقیقتا قانع شدم happyولی حالا

نمیشه دو نامحرم مثل خواهر و برادر تو یه خونه زندگی
کنن ؟!حالا واقعا چی میشه .زمین به أسمون میرسه؟

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;978718 نوشت:
با سلام و عرض ادب

دوست گرامی

یه وقتی هست ازدواجی صورت گرفته و کار از کار گذشته و جامعه هم نمی پذیره که این دو تا طلاق بگیرن و ما می خوایم راه درمان بدیم

می گیم تا وقتی به سن بلوغ جسمی و فکری نرسیده باید به چشم یه بچه بهش نگاه کنی و لا غیر ...

نه این که بگیم به چشم یه اسباب بازی برای رفع هوس جنسی ازش استفاده کن و برو حالت و ببر فقط ... نکن ...

این دید برای یه عالم و فقیه خیلی زشت و زننده هست که با چنین نگرشی به قضیه نگاه کنه ...

یه بچه وقتی تو این موقعیت قرار بگیره به بلوغ زود رس می رسه و هزار و یک مشکل روانی پیدا میکنه ...

بچه که اسباب بازی نیست انسانه ...

حتی در روایاتی که به ازدواج 6 سالگی عایشه هم اشاره شده ذکر شده عایشه بعد از رسیدن به سن بلوغ با پیامبر هم خونه شده ... و قبل از اون رابطه ای با پیامبر نداشته از هیچ نوعش ...

پس این قضیه رو هیچ جوره در هیچ دوره ای نمی شه توجیه و ماست مالی کرد ...


سلام
بنده در بحثی که کردم ابتنای احکام فقهی به بعضی نگاهها در مورد انسان ، کرامت انسان، ازدواج و غیره را مطرح کردم که شما به آن توجه نکردید.
ببینید اینکه وظیفه فقیه چیست تا حد زیادی به شخصیت و نگاههای مبنایی او به مسائل دارد.
مثلا در مورد علامه حلی گفته اند وقتی می خواست احکام آب چاه نجس را صادر کند آمد و چاه منزلش را پر کرد ظاهرا برای اینکه ببیند نتیجه حکم او مثلا به حرمت استفاده از آب چاه یا پرکردن چاه چیست؟ یعنی خودش را جای مکلفین گذاشت تا نتیجه حکم را و آثارش را ببیند بعد حکم صادر کند. یک فقیه اینطور است و یک فقیه اینطور نیست و می گوید وظیفه من استنباط احکام از اصول فقهی است دیگر به نتیجه حکم به اثر روانی حکم به سرنوشت مکلف و امثال آن فکر نمی کند. البته این را هم بگویم که توجه به این موضوعات هم نباید تحت تاثیر جو جامعه باشد چه اینکه دیگر احکام الهی تابع آراء می شود و نه بالعکس. اما آنجایی که فقیه با اصول سروکار دارد و نه آیه و روایت چه بسا لحاظ برخی مبانی مانند کرامت انسانی و توجه به شرایط زمانه مهمتر باشد. به هر حال این مساله برای فقیه بعنوان بهره کشی جنسی مطرح نیست بلکه به تعیین حدود برای ازدواج مجازی است که به حسب ادله دیگر مقبول او واقع شده است. این عناوین بهره کشی جنسی و امثال آن اصطلاحات امروز است و حتی در عرف قدما هم وجود نداشته چه رسد در عرف فقها...
یا علیم[/]

محی الدین;978864 نوشت:

سلام
بنده در بحثی که کردم ابتنای احکام فقهی به بعضی نگاهها در مورد انسان ، کرامت انسان، ازدواج و غیره را مطرح کردم که شما به آن توجه نکردید.
ببینید اینکه وظیفه فقیه چیست تا حد زیادی به شخصیت و نگاههای مبنایی او به مسائل دارد.
مثلا در مورد علامه حلی گفته اند وقتی می خواست احکام آب چاه نجس را صادر کند آمد و چاه منزلش را پر کرد ظاهرا برای اینکه ببیند نتیجه حکم او مثلا به حرمت استفاده از آب چاه یا پرکردن چاه چیست؟ یعنی خودش را جای مکلفین گذاشت تا نتیجه حکم را و آثارش را ببیند بعد حکم صادر کند. یک فقیه اینطور است و یک فقیه اینطور نیست و می گوید وظیفه من استنباط احکام از اصول فقهی است دیگر به نتیجه حکم به اثر روانی حکم به سرنوشت مکلف و امثال آن فکر نمی کند. البته این را هم بگویم که توجه به این موضوعات هم نباید تحت تاثیر جو جامعه باشد چه اینکه دیگر احکام الهی تابع آراء می شود و نه بالعکس. اما آنجایی که فقیه با اصول سروکار دارد و نه آیه و روایت چه بسا لحاظ برخی مبانی مانند کرامت انسانی و توجه به شرایط زمانه مهمتر باشد. به هر حال این مساله برای فقیه بعنوان بهره کشی جنسی مطرح نیست بلکه به تعیین حدود برای ازدواج مجازی است که به حسب ادله دیگر مقبول او واقع شده است. این عناوین بهره کشی جنسی و امثال آن اصطلاحات امروز است و حتی در عرف قدما هم وجود نداشته چه رسد در عرف فقها...
یا علیم

با سلام و عرض ادب

خب چرا علما خود را جای ان دختر نگذاشته اند

و به این فکر نکرده اند که اگر من یک دختر نابالغ باشم

و مردی از من لذت ببرد در حالی که من رضایت ندارم

چه حس بدی در من ایجاد خواهد شد

تا جایی که شاید از جنس مذکر بیزار شوم و به همجنس بازی فکر کنم!!!

وقتی روایت داریم که پیامبر عایشه را تا قبل از 9 سالگی و رسیدن به بلوغ و با رضایت خود او به خانه نبرد چرا باید چنین تفکر زشتی وجود داشته باشد؟؟؟؟؟

وقتی حکم عقلی و نقلی وجود دارد چرا باید به اجماع فکر کنیم؟

مگر نه این که مردم باید تابع احکام باشند نه احکام تابع جمع و مردم ؟؟؟؟

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;978866 نوشت:
با سلام و عرض ادب

خب چرا علما خود را جای ان دختر نگذاشته اند

و به این فکر نکرده اند که اگر من یک دختر نابالغ باشم

و مردی از من لذت ببرد در حالی که من رضایت ندارم

چه حس بدی در من ایجاد خواهد شد

تا جایی که شاید از جنس مذکر بیزار شوم و به همجنس بازی فکر کنم!!!

وقتی روایت داریم که پیامبر عایشه را تا قبل از 9 سالگی و رسیدن به بلوغ به خانه نبرد چرا باید چنین تفکر زشتی وجود داشته باشد؟؟؟؟؟

وقتی حکم عقلی و نقلی وجود دارد چرا باید به اجماع فکر کنیم؟


سلام
در مساله ولایت پدر بر فرزند، اصولی مد نظر گذشتگان بوده که از مسائل حساس مد نظر شما مهمتر بوده است. شما ببینید هنوز هم این احکام وجود دارد مثلا رفتن فرزند به سفر بدون رضایت والدین سفر معصیت است و نمازش کامل و باید روزه اش را هم بگیرد. حالا چون ما روی این مسائل حساس نیستیم یا به آن اهمیت نمی دهیم مورد توجه قرار نمی گیرد والا اگر حساس شویم باز شما همین حرفها را تکرار می کنید.
از نظر قدماء اقتضای ولایت پدر در ازدواج دختر، دادن مجوز برای ازدواج او با یک مرد بوده حال این مساله مطرح بوده که اگر شوهر این دختر صغیر می خواست با او آمیزش کند حد و حدودی دارد یا خیر که گفته اند بلکه حدش اینستکه چنین آسیبی نزند. اما دادن مجوز برای ازدواج ملازمه ای با استفاده جنسی معمول از دختر صغیر هم ندارد چه اینکه انگیزه های ازدواج در گذشته با امروز تا حدی متفاوت بوده است. چه بسا همین تفاوت انگیزه ها باعث شده که قدما مجوز ازدواج مرد را با دختر صغیر با اجازه پدرش صادر کنند. مثل اینکه امروز خیلی از خانواده ها فرزندانشان را در اختیار سرویسهای مدارس قرار می دهند و این گاهی باعث مشکلاتی می شود که کم و بیش می شنویم اما اگر روزی فرا برسد که گرفتن سرویس برای فرزند عادتا برابر با قرار دادن او در معرض آسیب باشد، آنوقت همه آنرا به سختی سرزنش و ملامت می کنند. خلاصه اینکه شما باید علاوه بر فتوا، مبانی فکری و شرایط اجتماعی زمان صدور این قبیل فتاوا را هم ببینید. چه بسا این حکم در زمان خودش نه تنها بد نبوده بلکه مانعی مهم در مسیر آسیب دیدن آن تعداد دختر صغیری بوده که به دلایل مختلف با مردی ازدواج می کرده اند. چه بسا اگر تلقی جامعه از صدور این حکم در آن شرایط مانند شرایط امروز بود حکم به ممنوعیت این ازدواج می دادند.
یا علیم[/]

محی الدین;978867 نوشت:

سلام
در مساله ولایت پدر بر فرزند، اصولی مد نظر گذشتگان بوده که از مسائل حساس مد نظر شما مهمتر بوده است. شما ببینید هنوز هم این احکام وجود دارد مثلا رفتن فرزند به سفر بدون رضایت والدین سفر معصیت است و نمازش کامل و باید روزه اش را هم بگیرد. حالا چون ما روی این مسائل حساس نیستیم یا به آن اهمیت نمی دهیم مورد توجه قرار نمی گیرد والا اگر حساس شویم باز شما همین حرفها را تکرار می کنید.
از نظر قدماء اقتضای ولایت پدر در ازدواج دختر، دادن مجوز برای ازدواج او با یک مرد بوده حال این مساله مطرح بوده که اگر شوهر این دختر صغیر می خواست با او آمیزش کند حد و حدودی دارد یا خیر که گفته اند بلکه حدش اینستکه چنین آسیبی نزند. اما دادن مجوز برای ازدواج ملازمه ای با استفاده جنسی معمول از دختر صغیر هم ندارد چه اینکه انگیزه های ازدواج در گذشته با امروز تا حدی متفاوت بوده است. چه بسا همین تفاوت انگیزه ها باعث شده که قدما مجوز ازدواج مرد را با دختر صغیر با اجازه پدرش صادر کنند. مثل اینکه امروز خیلی از خانواده ها فرزندانشان را در اختیار سرویسهای مدارس قرار می دهند و این گاهی باعث مشکلاتی می شود که کم و بیش می شنویم اما اگر روزی فرا برسد که گرفتن سرویس برای فرزند عادتا برابر با قرار دادن او در معرض آسیب باشد، آنوقت همه آنرا به سختی سرزنش و ملامت می کنند. خلاصه اینکه شما باید علاوه بر فتوا، مبانی فکری و شرایط اجتماعی زمان صدور این قبیل فتاوا را هم ببینید. چه بسا این حکم در زمان خودش نه تنها بد نبوده بلکه مانعی مهم در مسیر آسیب دیدن آن تعداد دختر صغیری بوده که به دلایل مختلف با مردی ازدواج می کرده اند. چه بسا اگر تلقی جامعه از صدور این حکم در آن شرایط مانند شرایط امروز بود حکم به ممنوعیت این ازدواج می دادند.
یا علیم

با سلام و عرض ادب

شما هنوز در عصر جابه جایی چند ساعته و بدون ترس از مورد تجاوز قرار گرفتن و... ، حکم جابه جایی چند روزه و چند ماهه و با ترس و وحشت از تجاوز و... را اجرا میکنید
و نماز و روزه را در سفر شکسته میدانید

اگر نماز و روزه شکسته است پس مانند قدیم سفر کنید

اگر با تکنولوژی سفر میکنید و امنیت برقرار است ، پس احکام را کامل اجرا کنید تا شکر گزار تکنولوژی و امنیت باشید ...

چرا که طبق قرآن دلیل کوتاه کردن نماز ، نبود امنیت و سختی سفر بوده است ....

--------------------------------------------------

فرزندی که به بلوغ فکری و جسمی نرسیده طبق ایات قران باید از پدر و مادر کسب اجازه کند و پس از آن می تواند به زندگی خود بپردازد و در عین حال صله رحم و... بر او واجب است

سفر کردن فرزند ذکور اگر به بلوغ فکری رسیده باشد و به قصد گناه نباشد ، و زندگی مستقلی داشته باشد ، چه لزومی به کسب اجازه از والدین دارد ؟

سفر کردن فرزند مونث نیز اگر به بلوغ فکری رسیده باشد و به قصد گناه نباشد و ممانعت والدین غیر شرعی و بی دلیل باشد ،
با کسب اجازه از حاکم شرع چرا باید گناه باشد؟

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

شما حدیثی دارید که پیامبر یا ائمه دستور به چنین ازدواجی داده باشند؟

تا جایی که من میدانم به سرپرستی گرفتن فرزند در ان دوران ایرادی نداشته است
و فرزندی هم که به سن تکلیف و بلوغ نرسیده مرتکب گناهی نمی شود که برای فرار از گناه چنین حکمی بدهیم

در شرایط آن دوره آن ها قدرت مخالفت نداشتند اما بنده ندیده ام به چنین عملی اقدام کنند یا چنین عملی را به فردی توصیه کنند...

اگر چنین چیزی دیده اید به ما هم بگویید

با چنین استنباط هایی نمی توان حکم صادر کرد

فرضا بنده به درجه اجتهاد برسم و بگویم چون پیامبر عکاسی از زن برهنه را بدون قصد لذت و بدون نگاه کردن به خود زن منع نکرده

پس می توان بدون قصد لذت وبدون نگاه کردن به بدن او از زن برهنه عکس گرفت !!!!

و به این فکر نکنم که این عکس شاید برای من لذت ندارد اما ممکن است باعث گناهان هزاران نفر دیگر با دادن این مجوز شود ...

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;978869 نوشت:
شما حدیثی دارید که پیامبر یا ائمه دستور به چنین ازدواجی داده باشند؟

تا جایی که من میدانم به سرپرستی گرفتن فرزند در ان دوران ایرادی نداشته است
و فرزندی هم که به سن تکلیف و بلوغ نرسیده مرتکب گناهی نمی شود که برای فرار از گناه چنین حکمی بدهیم

در شرایط آن دوره آن ها قدرت مخالفت نداشتند اما بنده ندیده ام به چنین عملی اقدام کنند یا چنین عملی را به فردی توصیه کنند...


سلام
ظاهرا اطلاعات عمومی شما برای پاسخ به تکلیف دینی افراد کافیه...یعنی شما اینطور فکر می کنید....خیلی خوب شما هم رساله بنویسید...البته بعدش باید اطمینان داشته باشید اسمشو رساله احکام دین بذارید چون معلوم نیست این احکام اصول و مبانیش چیه تا به خدا و دین نسبت داده بشه...خلاصه اینکه همه اینها در حوزه استنباط از منابع اسلامی است و نمیشه یکی به نعل و یکی به میخ زد تا یک چیز باب طبع مردم دربیاد...این فقه ما قرنها سابقه داره و شما باید این احکام رو هم با مبانی خودش رد و قبول کنید نه یک چیز من درآوردی...توصیه می کنم کتاب اسلام و مقتضیات زمان شهید مطهری را مطالعه فرمایید. والسلام
یا علیم[/]

محی الدین;978879 نوشت:

سلام
ظاهرا اطلاعات عمومی شما برای پاسخ به تکلیف دینی افراد کافیه...یعنی شما اینطور فکر می کنید....خیلی خوب شما هم رساله بنویسید...البته بعدش باید اطمینان داشته باشید اسمشو رساله احکام دین بذارید چون معلوم نیست این احکام اصول و مبانیش چیه تا به خدا و دین نسبت داده بشه...خلاصه اینکه همه اینها در حوزه استنباط از منابع اسلامی است و نمیشه یکی به نعل و یکی به میخ زد تا یک چیز باب طبع مردم دربیاد...این فقه ما قرنها سابقه داره و شما باید این احکام رو هم با مبانی خودش رد و قبول کنید نه یک چیز من درآوردی...توصیه می کنم کتاب اسلام و مقتضیات زمان شهید مطهری را مطالعه فرمایید. والسلام
یا علیم

با سلام

بنده به خودم اجازه نمی دم بگم فلان چیز حرام هست یا فلان چیز حلال

بنده می گم طبق این احادیث و این آیات تفکر بنده این هست

هر کی دوست داره خودش هم فکر کنه به نتیجه برسه و عمل کنه

تفقه مثل نماز و روزه واجب هست

بر همه مسلمان ها نه فقط عده ای خاص

هر کی هم دوست نداره تحقیق کنه و می خواد تبعیت کنه باید از کسی تبعیت کنه که با تحقیق به این نتیجه رسیده که اون شخص واقعا عالم هست

نه برای این که همه می گن اون عالم هست!!!!!!

این که همه بگن فلانی عالم هست دلیل بر علم اون شخص نمی شه و نمی شه ازش تبعیت کرد

اگر هم می خواد مثل همه رفتار کنه و بدون تحقیق بیاد مسلمون بشه و بدون تحقیق هم از یه نفر تقلید کورکورانه بکنه
بره هر کاری دلش می خواد بکنه

همه قرار نیست برن بهشت

همه هم قرار نیست برن جهنم

اگر کسی بخواد هدایت بشه خدا هدایتش میکنه

اگر هم قراره گمراه بشه حتی اگه قرآن و احادیث رو هم حفظ باشه باز هم خدا گمراهش میکنه ...

ان شا ء الله خدا هممون رو هدایت کنه ...

[="Times New Roman"][="Black"]دوستان عزیز وقتی می خواید قضاوت کنید و حکمی صادر کنید باید همه ی جوانب رو بسنجید.

ممکن است من الان بیایم توی این تاپیک و بگویم:

واقعا متاسفم برای مراجع و دین اسلام که به یک نوزاد هم رحم نمی کنند هااااای واااااای

همه ی دنیا در حال پیشرفت هستند آنوقت ما به دنبال بهره کشی جنسی از یک نوزاد هستیم هاااای واااای

من اگر بمیرم هم حاضر نیستم همچین کار کثیفی را با یک نوزاد انجام بدهم هااااای وااااای

واقعیت هم همینطور است. بنده و خیلی های دیگر در شرایط فعلی که زیر کولر و باد خنک و پای لپتاپ و اینترنت پرسرعت نشسته ایم هرگز چنین کاری نخواهیم کرد.

ولی باید دید وقتی در گرسنگی شدید جنسی به سر ببریم و هیچ امکانی برای ارضای نیاز جنسی ما وجود نداشته باشد و هیچکس هم حاضر به کمک کردن به ما نباشد چه عکس العملی نشان می دهیم ؟

باید دید وقتی تحت فشار قرار می گیریم هم همین حرفها را میزنیم ؟ این همان چیزیست که خداوند در نظر گرفته و ما در نظر نمی گیریم.

دزد می گوید من شاید دستم کج باشد ولی غیبت نمی کنم. اهل غیبت می گوید من شاید غیبت بکنم ولی از دیوار مردم بالا نمی روم.

خاوری می گوید من شاید اختلاس بکنم ولی به کودکان تجاوز نمی کنم.

هرکس صرفا به دلیل اینکه توانایی انجام دادن معروفی یا توانایی ترک منکری را دارد حق ندارد آن را بر سر دیگران بکوبد.

زیرا هرکسی در کنار نقاط قوتش نقاط ضعفی هم دارد و باید دید وقتی از طریق نقاط ضعفمان تحت فشار قرار می گیریم چقدر توانایی کنترل داریم ؟

حقیقت این است که انسان وقتی تحت فشار قرار می گیرد از مواضع بیجایش کوتاه می آید و عاقل تر و منطقی تر می شود.

یکی از اقوام ما که کوه غرور و تکبر است پارسال با همسرش مشکل پیدا کرد و برای اولین بار همسرش به او جسارت کرد.

و میگفت : من با این زن زندگی کنم؟ حتی یک ساعت هم تحملش نمی کنم هرچی هم میشه بزار بشه واسم مهم نیست.

ولی وقتی دید از نظر قانونی تحت فشار است و اگر با همسرش کنار نیاید کارش بیخ پیدا میکند رفت سر خانه و زندگیش و صدها توهین و تحقیر دیگر را هم تحمل کرد.

وقتی می گویند خودت رو بزار جای طرف. منظور این نیست که با امکانات و مهارت ها و توانایی های الانت برو بشین توی زندگی طرف.

بلکه منظور این است که خودت را در نقاط ضعف طرف تصور کن. ببین اگر تو این ضعفها را داشته باشی. این کمبود ها را داشته باشی. آنوقت چه میکنی ؟

این همان چیزیست که عزیزان در این تاپیک به آن توجه نمی کنند.[/]

شروحیل;978892 نوشت:
ا سلام

بنده به خودم اجازه نمی دم بگم فلان چیز حرام هست یا فلان چیز حلال

بنده می گم طبق این احادیث و این آیات تفکر بنده این هست

هر کی دوست داره خودش هم فکر کنه به نتیجه برسه و عمل کنه

تفقه مثل نماز و روزه واجب هست


سلام
طوری درباره دین و احکام و دین و فقه سخن می گید که انگار این فقه ما بچه دوساله است و تبعیت مردم از مراجع یک مساله مبهم و جدیدی است . نه بردار خودتان می دانید که این فقه اساس و پایه اش آیات و روایاته و می دانید که چه زحماتی پای حفظ منابع و اصول و مبانیش کشیده شده و می دونید که مرجع شدن سخت تر از اونیه که هرکسی بتونه بهش برسه . مساله مساله مقبولیت عالم در نزد مردم نیست مساله اهلیت علمی و عملی برای فتوا دادنه. الحمد لله فقه شیعه شناخته شده و مراجع بزرگ آن افرادی پرهیزکار و کاملا باسواد و دین شناس بوده اند. بله شما می توانید نظر بدهید و این اقتضای تفقه در دینه اما مساله تبعیت از مراجع که کاملا عقلانی است هم بی حساب و کتاب و لوث نیست. نظر بنده هم اینه که در فضا و شرایط فعلی امثال این فتاوا جای طرح نداره و باعث وهن دین و مذهبه هرچند در زمان خودش عادی و مقبول بوده است.
یا علیم

محی الدین;978906 نوشت:

سلام
طوری درباره دین و احکام و دین و فقه سخن می گید که انگار این فقه ما بچه دوساله است و تبعیت مردم از مراجع یک مساله مبهم و جدیدی است . نه بردار خودتان می دانید که این فقه اساس و پایه اش آیات و روایاته و می دانید که چه زحماتی پای حفظ منابع و اصول و مبانیش کشیده شده و می دونید که مرجع شدن سخت تر از اونیه که هرکسی بتونه بهش برسه . مساله مساله مقبولیت عالم در نزد مردم نیست مساله اهلیت علمی و عملی برای فتوا دادنه. الحمد لله فقه شیعه شناخته شده و مراجع بزرگ آن افرادی پرهیزکار و کاملا باسواد و دین شناس بوده اند. بله شما می توانید نظر بدهید و این اقتضای تفقه در دینه اما مساله تبعیت از مراجع که کاملا عقلانی است هم بی حساب و کتاب و لوث نیست. نظر بنده هم اینه که در فضا و شرایط فعلی امثال این فتاوا جای طرح نداره و باعث وهن دین و مذهبه هرچند در زمان خودش عادی و مقبول بوده است.
یا علیم

با سلام و عرض ادب

دوست گرامی کهن ترین فقه تفقه هندوها هست

اما دارن گوساله می پرستن!

و کهن ترین دین هم دین یهود هست اون ها هم گوساله می پرستن!

با کهن بودن نمی شه به درست بودن پی برد

مسافرت ها دیگه چند ماه طول نمی کشن

توی یه موبایل می شه هزارن کتاب دین شناسی و اصول و احکام داشت و مطالعه کرد

با موبایل می شه پای سخنرانی خبره ترین اساتید دینی نشست در تمام نقاط جهان

محدودیت های قدیم دیگه وجود نداره

قرار نیست همه مردم مترجم زبان عربی بشن

قرار نیست همه مردم فلسفه و کلام بخونن

قرار نیست همه مجتهد بشن

اما نباید این تفکر باشه که یه مجتهد معصوم هست و هیچ خطایی مرتکب نمی شه.

نمی شه از یه مرجع بدون تفکر تقلید کرد شاید یه درصد اشتباه بکنه و همون یه درصد دنیای انسان رو به باد بده

اون دنیا هم مقلد رو تنبیه می کنن هم مرجع رو

نمی گن مرجع اشتباه کرد گناهی گردن مقلد نیست

به مقلد می گن چرا تفقه نکردی

در پناه حق تعالی

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;978928 نوشت:
وی یه موبایل می شه هزارن کتاب دین شناسی و اصول و احکام داشت و مطالعه کرد

با موبایل می شه پای سخنرانی خبره ترین اساتید دینی نشست در تمام نقاط جهان

محدودیت های قدیم دیگه وجود نداره

قرار نیست همه مردم مترجم زبان عربی بشن

قرار نیست همه مردم فلسفه و کلام بخونن

قرار نیست همه مجتهد بشن

اما نباید این تفکر باشه که یه مجتهد معصوم هست و هیچ خطایی مرتکب نمی شه.

نمی شه از یه مرجع بدون تفکر تقلید کرد شاید یه درصد اشتباه بکنه و همون یه درصد دنیای انسان رو به باد بده

اون دنیا هم مقلد رو تنبیه می کنن هم مرجع رو

نمی گن مرجع اشتباه کرد گناهی گردن مقلد نیست

به مقلد می گن چرا تفقه نکردی

در پناه حق تعالی


سلام
تفقه به این معنایی که شما می فرمایید مال هندوها هم نیست بلکه از ابتدای تاریخ یک چنین تفقهی بوده اما تفقه داریم تا تفقه. یک وقت شما می خواید روی یک مشت چرت و پرت بی مبنا تفکر و تفقه کنید خب نتیجه اش هم میشه چرت تر و پرت تر اما تفقه ما در آیات بینات قرآن کریم و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است اگر این دو نوع تفقه را یکسان بدانید باعث تاسف بلکه تاثر است.
اما اینکه شرایط زمان تا چه حد در تغییر احکام دخیل می شود باز خود یک امر کاملا مجتهدانه و استنباطی است که از عهده عوام بر نمی آید. دیگر آنکه مساله تقلید امری عقلانی و عام است یعنی همان رجوع به متخصص. بله احتمال خطا در متخصص هم هست اما مطمئنا احتمال خطا در یک متخصص کمتر از عوام غیر متخصص است و همین باعث می شود که عقل حکم کند به تبعیت از متخصص. علاوه بر این ما روایات صریح و روشنی در مورد تبعیت از علمای پرهیزکار داریم . قرآن کریم هم علماء را در جایگاه ویژه قرار داده هرچند نافی تعقل و تفکر هم نیست تا یک وقت انسان گرفتار عالم نمایان دروغین نشود.
یا علیم[/]

همای رحمت;978772 نوشت:
نمیشه دو نامحرم مثل خواهر و برادر تو یه خونه زندگی
کنن ؟!حالا واقعا چی میشه .زمین به أسمون میرسه؟

ببینید ما از آن طرف در بحث ازدواج خردسالان به صورت ناخودآگاه ذهنمان میرود روی بدترین حالت مثل ازدواج یک مرد 40 ساله با دختر خردسال و میگوییم زشت است در حالی که مثال های بهتری هم برای این حکم وجود دارد که ظلم هم نیست...
از آن طرف در بحث وجود دو نامحرم در یک خانه آن را به بهترین وجه تصور می کنیم به گونه ای که هیچ مشکلی پیش نمی آید و این دو کاملا اهل خویشتن داری هستند!!

ما باید نگرش منطقی و یگانه ای در خصوص حقائق داشته باشیم، نه مواضع دوگانه. آیا وجود دو نامحرم در یک خانه به مانند خواهر و برادر زمینه فساد را مهیا نمیکند؟ از حقائقی در خصوص کاهش سن بلوغ و روابط خارج از چارچوب و... در جامعه مطلع هستم و شما هم احتمالا مطلع هستید که حتی گفتن آن به صلاح نیست! چطور میتوان به راحتی از کنار چنین واقعه ای گذشت و آن را فسادزا ندانست؟!

محی الدین;978978 نوشت:

سلام
تفقه به این معنایی که شما می فرمایید مال هندوها هم نیست بلکه از ابتدای تاریخ یک چنین تفقهی بوده اما تفقه داریم تا تفقه. یک وقت شما می خواید روی یک مشت چرت و پرت بی مبنا تفکر و تفقه کنید خب نتیجه اش هم میشه چرت تر و پرت تر اما تفقه ما در آیات بینات قرآن کریم و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است اگر این دو نوع تفقه را یکسان بدانید باعث تاسف بلکه تاثر است.

با سلام و عرض ادب و احترام

شما خود اذعان دارید در این رابطه حدیث و آیه ای نداریم که دستور به عقد دختر غیر مکلف دهد

پس چطور این حکم را برگرفته از آیات و روایات می دانید؟؟؟!!!!!

محی الدین;978978 نوشت:

اما اینکه شرایط زمان تا چه حد در تغییر احکام دخیل می شود باز خود یک امر کاملا مجتهدانه و استنباطی است که از عهده عوام بر نمی آید. دیگر آنکه مساله تقلید امری عقلانی و عام است یعنی همان رجوع به متخصص. بله احتمال خطا در متخصص هم هست اما مطمئنا احتمال خطا در یک متخصص کمتر از عوام غیر متخصص است و همین باعث می شود که عقل حکم کند به تبعیت از متخصص. علاوه بر این ما روایات صریح و روشنی در مورد تبعیت از علمای پرهیزکار داریم . قرآن کریم هم علماء را در جایگاه ویژه قرار داده هرچند نافی تعقل و تفکر هم نیست تا یک وقت انسان گرفتار عالم نمایان دروغین نشود.
یا علیم

دوست گرامی

اگر این حکم همان یک درصد احتمال خطا باشد چطور؟؟؟

شما می گویید احتمال هست ولی هیچ خطایی نیست!!!!

پس علمای شما معصوم هستند و باید از انها تقلید محض کرد!!!!!

در همین حکم چند عالم هستند که این مورد را نپذیرفته اند

پس این حرف بنده حرف عوامانه نیست

بنده با منطق و عقل و نقل برای شما دلیل می آورم

مانند این که از یک مجله تخصصی پزشکی برای شما منبع بیاورم

ولی شما می گوید چون تو عوام هستی حتی اجازه رفرنس دادن هم نداری

شما از کجا تا این حد مطمئن هستید که بنده بی سواد و از عوام هستم؟

فقط چون شهرت بنده گوش عالم را کر نکرده است بی سوادم؟

آیا شهرت داشتن به معنای باسواد بودن است؟

هر کس شهره به عالم بودن باشد با سواد است؟
حتی اگر علمش ناقص باشد و مربوط به چند صد سال قبل باشد ؟

آیا شهرت نداشتن به معنای بی سوادی است؟

در پناه حق تعالی

مسلم;978980 نوشت:
ببینید ما از آن طرف در بحث ازدواج خردسالان به صورت ناخودآگاه ذهنمان میرود روی بدترین حالت مثل ازدواج یک مرد 40 ساله با دختر خردسال و میگوییم زشت است در حالی که مثال های بهتری هم برای این حکم وجود دارد که ظلم هم نیست...
از آن طرف در بحث وجود دو نامحرم در یک خانه آن را به بهترین وجه تصور می کنیم به گونه ای که هیچ مشکلی پیش نمی آید و این دو کاملا اهل خویشتن داری هستند!!

ما باید نگرش منطقی و یگانه ای در خصوص حقائق داشته باشیم، نه مواضع دوگانه. آیا وجود دو نامحرم در یک خانه به مانند خواهر و برادر زمینه فساد را مهیا نمیکند؟ از حقائقی در خصوص کاهش سن بلوغ و روابط خارج از چارچوب و... در جامعه مطلع هستم و شما هم احتمالا مطلع هستید که حتی گفتن آن به صلاح نیست! چطور میتوان به راحتی از کنار چنین واقعه ای گذشت و آن را فسادزا ندانست؟!

با سلام

فرض اشتباه است

دختری که به سن تکلیف نرسیده که محرم و نامحرم ندارد!!!!!

که موجب فساد بشود یا نشود!!!!!

هر وقت به سن تکلیف رسید همان لحظه با رضایت خودش او برای او همسری پیدا کنید

شروحیل;979058 نوشت:
دختری که به سن تکلیف نرسیده که محرم و نامحرم ندارد!!!!!
که موجب فساد بشود یا نشود!!!!!

بحث بر سر تکلیف نیست، بر سر فساد است؛ آیا اینکه دو بچه خردسال تکلیفی ندارند یعنی اگر رابطه نامشروعی شکل گرفت فساد نیست؟!
ثانیا سخن بنده این نیست که چون بچه هایی نامحرمی که به سن بلوغ شرعی نرسیده اند و احتمال فساد هست آنها را به عقد هم در بیاوریم، من یک فرضی را مطرح کردم که پدر در آخرین لحظات میخواهد خیالش از بابت آینده دخترش راحت باشد.

مسلم;979067 نوشت:
بحث بر سر تکلیف نیست، بر سر فساد است؛ آیا اینکه دو بچه خردسال تکلیفی ندارند یعنی اگر رابطه نامشروعی شکل گرفت فساد نیست؟!
ثانیا سخن بنده این نیست که چون بچه هایی نامحرمی که به سن بلوغ شرعی نرسیده اند و احتمال فساد هست آنها را به عقد هم در بیاوریم، من یک فرضی را مطرح کردم که پدر در آخرین لحظات میخواهد خیالش از بابت آینده دخترش راحت باشد.

با سلام

اگر این دو بچه خواهر و برادر باشند و رابطه ای شکل بگیرد فساد نیست؟

پس تو همه مهد کودک ها هم باید دختر و پسر بچه ها رو با هم عقد کنن!!!!!

دو بچه غیر مکلف ، هر دو بچه هستند و غیر مکلف

آیا این دنیا را می توان بدون فساد تصور کرد؟

آیا ما باید بهشت را در این دنیا بسازیم؟

آیا می توانید دو خواهر و برادر را هم به عقد هم در بیاورید که فساد نکنند؟

چیزی در مورد فساد خواهر و برادر تا به حال نشنیده اید؟

دوست گرامی بچه مکلف نیست و فساد بچه هم گناه نیست که تکلیفی بر گردن علمای گرامی باشه

این توجیحات کاملا غیر منطقی و غیر عقلی هست و چون براش نقل هم ندارید نمی تونید از لحاظ نقلی هم توجیحش کنید

اگر کسی چنین ازدواجی بکنه می تونید توجیحش کنید

ولی نمی تونید حکم به چنین ازدواجی بدید

همون طور که ائمه به چنین ازدواجی حکم ندادن

مخصوصا تو جامعه کنونی که دیگه به زن و دختر و بچه به چشم کالا نگاه نمی شه

بلکه اون ها هم مثل ما انسان هستن و حق زندگی و انتخاب همسر دارن

مسلم;978980 نوشت:
....

سلام

طبق نظر این مراجع، ملاک در جواز لذت جویی عدم ضرر به کودک است.
مثلا فرض کنید یک غریبه می آید و دخترکی خردسال را بوسه میزند ولی بوسه جنسی ...
فقها میگویند چنین بوسه ای حرام است ...
حالا اگر همین غریبه به عقد آن دخترک خردسال در بیاید، بوسه جنسی اشکالی ندارد و جایز است..

اما
اما
مردم با هر دو نوع بوسه مشکل دارند
مردم هر دو بوسه را اگر چه بی ضرر باشد،فی نفسه قبیح و زشت میدانند
اما علما میفرمایند فقط بوسه جنسی اول حرام است
ولی بوسه جنسی دوم اشکال ندارد...

خوب کارشناس محترم
جناب مسلم گرانقدر
رک و بی پرده بفرمایید ، مردم برای خدا تعیین تکلیف نمیکنند و رایشان باطل است...
دیگه اینجا آوردن حکمت های مختلف دردی را دوا نمیکند...

مثلا آیا شما میتوانید با توجیهات مختلف، بوسه جنسی مردی غریبه را حلال اعلام کنید؟! خیر...

به نظرم بهتر است بگویید ما از علت و حکمت این حکم آگاه نیستیم پس نمیتوانیم رای مردم را قبول کنیم...
چرا که مردم چنین عملی را فی نفسه قبیح و زشت و منکر میدانند...
مردم اصلن کاری به ضرر داشتن ندارند
حتی اگر ضرر هم نداشته باشد این کار را حیوان صفتی و شهوت پرستی میدانند...

اگر هم میخواهید با توجیه مسئله را ختم به خیر کنید
من در جواب میگویم کل ما حکم به العقل حکم به الشرع
چنین امور قبیحی از شارع سر نمیزند پس فقها اشتباه کردند.
موفق و پیروز باشید

خباء;979133 نوشت:
سلام

خوب کارشناس محترم
جناب مسلم گرانقدر
رک و بی پرده بفرمایید ، مردم برای خدا تعیین تکلیف نمیکنند و رایشان باطل است...
دیگه اینجا آوردن حکمت های مختلف دردی را دوا نمیکند...

با سلام

دوست گرامی این حکم خدا نبوده و نیست و پیامبر یا ائمه چنین حکمی نداده اند

این حکم آقایونی است که برای هر آن چه در ذهن دارند حتی حاضرند خدا را هم بد نام کنند!!!!

خباء;979133 نوشت:
فرض کنید یک غریبه می آید و دخترکی خردسال را بوسه میزند

خباء;979133 نوشت:
آیا شما میتوانید با توجیهات مختلف، بوسه جنسی مردی غریبه را حلال اعلام کنید؟!


جناب خباء عزیز آنچه من تا کنون چندین بار بر آن تأکید کرده ام و هنوز در کلام برخی دوستان می بینم آن است که اصلا گوش می کنند ببینند اسلام چه می گوید! پیش از فهم حرف دین اشکال می گیرند...!!
خواهش می کنم دقت بفرمایید، من نمی فهمم چرا با شنیدن این حکم ذهنمان میرود سراغ بدترین مصادیق ممکن که دختر خردسالی را به مردی داده اند ی امانند آن...! مگر سلام اجازه داده دختر خردسال را به عقد مردی بزرگسال در بیاورند؟! این عقد برای آن دختر چه مصلحتی دارد جز ضرر؟!

شرط اسلام را نمی بینیم و مرتب اشکال می گیریم، اسلام رعایت مصلحت این دختر، و ضرر نداشتن برای این دختر را شرط کرده و من به عنوان نمونه به یک فرض اشاره کردم:

مسلم;978741 نوشت:
فرض کنید دو نفر که بسیار با هم دوست هستند، و یکی پسر 15 ساله ای دارد و یکی یک دختر مثلا 8 ساله، رابطه این دو خانواده هم بسیار با هم صمیمی است، و سال ها با هم رفت و آمد دارند، و هر دو به یکدیگر اعتماد دارد و شناخت خوبی هم از هم دارند، از قضا در یک سانحه تصادف مادر این دختر درجا کشته میشود و پدر هم در بیمارستان دارد نفس های آخرش را می کشد، تنها دغدغه اش دخترش است، و به پسر دوستش هم اعتماد کامل دارد، و خود دختر هم به این دوست پدرش عمو میگوید و رابطه خوبی با این خانواده دارد، آیا اینکه این پدر در این شرایط برای اینکه آینده دخترش تضمین شود چنین ازدواجی را مطرح کند تا قبل از مردن خیالش از بابت آینده دخترش راحت شود چه مشکلی دارد؟ آیا اسلام باید خشک بایستد بگوید جایز نیست!

آنچه من عرض کردم فقط یک فرض بود، میتوان ده ها فرض دیگر بیان کرد، حالا با وجود این فرض ها و احتمالات آیا بهتر بود که اسلام محکم در این ازدواج را می بست، یا آن را در صورتی که مصلحت دختر حفظ شود با اجازه پدر جایز میدانست و قابل پیگیری حقوقی که اگر دختر نخواست فسخ شود؟ انصافا کدام حکم انعطاف بیشتری داشته و قابلیت انطباق بیشتری با شرایط را داشت؟

خباء;979133 نوشت:
اما
مردم با هر دو نوع بوسه مشکل دارند
مردم هر دو بوسه را اگر چه بی ضرر باشد،فی نفسه قبیح و زشت میدانند

حال با رعایت شرایطی که عرض شد اگر دو نفر همسر هم شدند آیا مردم با بوسه همسر از همسر را زشت و قبیح میشمارند؟! حتی اگر کسی هم بداند روشن است که چنین دیدگاهی عقلانی نیست بلکه برخواسته از نگرش های عرفی یا احساسات و عواطف است.
ثانیا: این مسئله یک مسئله عُرفی است، آیا این نگرش عُرفی باید مبنای صدور حکم فقی قرار بگیرد در حالی که دلیلی بر نفی آن در قرآن و سنت نداریم؟ الان متأسفانه برخی خانواده ها اگر دختر یا پسرشان با جنس مخالف دوست باشد هیچ مشکلی از دیدگاه آنان نداشته بلکه گاهی به آن تشویق می کنند، خب اگر این نگاه رسمیت یافت آیا باید حکم اسلامی در این خصوص تغییر کند؟!

خباء;979133 نوشت:
خوب کارشناس محترم
جناب مسلم گرانقدر
رک و بی پرده بفرمایید ، مردم برای خدا تعیین تکلیف نمیکنند و رایشان باطل است...
دیگه اینجا آوردن حکمت های مختلف دردی را دوا نمیکند...

علت اینکه ما این بحث را مطرح می کنیم دو چیز است:
اولا: احکام خداوند قطعا مصلحت دارد، اگرچه ما مصلحت آن را ندانیم، بنابراین عیبی ندارد به دنبال کشف مصلحت آن باشیم...
ثانیا: حکم خدا نباید عقل ستیز باشد در غیر اینصورت آن حکم، حکم خدا نیست؛ اینجا هم در حقیقت در برابر یک شبهه که می گوید این حکم عقل ستیز است داریم بحث می کنیم که این حکم عقل ستیز نیست، اما اگر عقل گریز باشد خب مشکلی نخواهد بود.

خباء;979133 نوشت:
به نظرم بهتر است بگویید ما از علت و حکمت این حکم آگاه نیستیم پس نمیتوانیم رای مردم را قبول کنیم...
چرا که مردم چنین عملی را فی نفسه قبیح و زشت و منکر میدانند...
مردم اصلن کاری به ضرر داشتن ندارند
حتی اگر ضرر هم نداشته باشد این کار را حیوان صفتی و شهوت پرستی میدانند...

اگر هم میخواهید با توجیه مسئله را ختم به خیر کنید
من در جواب میگویم کل ما حکم به العقل حکم به الشرع
چنین امور قبیحی از شارع سر نمیزند پس فقها اشتباه کردند.

ببینید این در صورتی است که حکمی عقل گریز باشد، مثلا اینکه چرا روزه آخر ماه رمضان واجب و روزه فردای آن حرام است، خب عقل اینجا حکمی نخواهد داشت وآن را به پای حکمت خداوند نوشته و میپذیرد...
اما اگر حکمی عقل ستیز باشد دیگر نمی شود گفت خدا بیشتر می داند! یا کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع! بلکه عقل اگر بتواند با قاطعیت بد یا خوب بودن کاری را تشخیص دهد میداند خداوند حکمی مخالف آن نخواهد داد، و اگر حکم شرعی بر خلاف آن بوده و با عقل ستیزه دارد و عقل ستیز است عقل میفهمد که این حکم خداوند نیست...
مثلا اگر روایتی داشته باشیم که دعوت به دزدی کرده باشد خب می فهمیم که این روایت از معصومین صادر نشده و حکم خداوند نیست..

اینجا هم ما در حقیقت فقط دنبال این هستیم که عرض کنیم این حکم عقل ستیز نیست، بلکه نهایتا عقل گریز است...

شروحیل;979137 نوشت:
با سلام

دوست گرامی این حکم خدا نبوده و نیست و پیامبر یا ائمه چنین حکمی نداده اند

این حکم آقایونی است که برای هر آن چه در ذهن دارند حتی حاضرند خدا را هم بد نام کنند!!!!

سلام.
آقای شروحیل اوایل یک وقار و حیایی در حرف های شما بود اما الان دیگه در هر پستی وقیحانه توهین میکنید.
لطفا رعایت کنید و پا رو از حد فراتر نزارید.
جزو قوانین این انجمن هست که به عقاید دیگران توهین نکنید. رعایت کنید لطفا.

مسلم;979160 نوشت:

جناب خباء عزیز آنچه من تا کنون چندین بار بر آن تأکید کرده ام و هنوز در کلام برخی دوستان می بینم آن است که اصلا گوش می کنند ببینند اسلام چه می گوید! پیش از فهم حرف دین اشکال می گیرند...!!
خواهش می کنم دقت بفرمایید، من نمی فهمم چرا با شنیدن این حکم ذهنمان میرود سراغ بدترین مصادیق ممکن که دختر خردسالی را به مردی داده اند ی امانند آن...! مگر سلام اجازه داده دختر خردسال را به عقد مردی بزرگسال در بیاورند؟! این عقد برای آن دختر چه مصلحتی دارد جز ضرر؟!

شرط اسلام را نمی بینیم و مرتب اشکال می گیریم، اسلام رعایت مصلحت این دختر، و ضرر نداشتن برای این دختر را شرط کرده و من به عنوان نمونه به یک فرض اشاره کردم:

جناب مسلم عزیز

یادتان هست قبلا صحبت کردیم که اشکال مربوطه دو قسمت دارد :
1
اصل ازدواج
2
جواز لذت جویی

در مورد قسمت اول با لینک به کارشناس به شما عرض کردم همه مراجع مصلحت را شرط نکردند...
پس برای آن دسته نمیتوانید توجیه بیاورید...
اما آن دسته که صحبت از مصلحت کردند نیز مصداق شما کافی است حالا چه فرقی دارد در مثال شما پسر 15 سالش باشد یا 18 سالش یا 20 سالش و دختر 5 سالش باشد یا 8 سال...
مصلحتی که شما در مثال مطرح کردید تحقق می یابد...

اما
به هر حال اصل ازدواج سوال نبود همانطور که خودتان نیز گفتید
سوال از جواز لذت جویی بود
پس این قسمت از صحبتهای شما ربطی به گوش ندادن من یا امثال من ندارد بلکه متوجه شدیم چه گفتید و جواب هم دادم بنا به دو فرض ( هم انها که مصلحت را شرط کردند و هم آنها که شرط نکردند...)

مسلم;979160 نوشت:
[=113]

علت اینکه ما این بحث را مطرح می کنیم دو چیز است:
اولا: احکام خداوند قطعا مصلحت دارد، اگرچه ما مصلحت آن را ندانیم، بنابراین عیبی ندارد به دنبال کشف مصلحت آن باشیم...
ثانیا: حکم خدا نباید عقل ستیز باشد در غیر اینصورت آن حکم، حکم خدا نیست؛ اینجا هم در حقیقت در برابر یک شبهه که می گوید این حکم عقل ستیز است داریم بحث می کنیم که این حکم عقل ستیز نیست، اما اگر عقل گریز باشد خب مشکلی نخواهد بود.

ببینید این در صورتی است که حکمی عقل گریز باشد، مثلا اینکه چرا روزه آخر ماه رمضان واجب و روزه فردای آن حرام است، خب عقل اینجا حکمی نخواهد داشت وآن را به پای حکمت خداوند نوشته و میپذیرد...
اما اگر حکمی عقل ستیز باشد دیگر نمی شود گفت خدا بیشتر می داند! یا کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع! بلکه عقل اگر بتواند با قاطعیت بد یا خوب بودن کاری را تشخیص دهد میداند خداوند حکمی مخالف آن نخواهد داد، و اگر حکم شرعی بر خلاف آن بوده و با عقل ستیزه دارد و عقل ستیز است عقل میفهمد که این حکم خداوند نیست...
مثلا اگر روایتی داشته باشیم که دعوت به دزدی کرده باشد خب می فهمیم که این روایت از معصومین صادر نشده و حکم خداوند نیست..

اینجا هم ما در حقیقت فقط دنبال این هستیم که عرض کنیم این حکم عقل ستیز نیست، بلکه نهایتا عقل گریز است...

بزرگوار آنچه شما بحث میکنید درباره مصلحت داشتن و عقل ستیز نبودن اصل ازدواج است...

نه درباره عقل ستیز نبودن جواز لذت جویی...

فقها گفته اند لذت جویی پس از عقد ازدواج با دختر خردسال، جایز است

و مردم میگویند خیر مطلقا کار قبیح و زشت و حیوانی و شهوت پرستی است...فرقی هم ندارد پسر 15 سالش باشد یا 18 سالش یا 20 سال....

شما اگر میخواهید صحبتی داشته باشید اینجا جایش است...

اگر گفتید این هم عقل ستیز نیست ، روند بحث منطقی پیش رفته...
در اینجا هر کس بخواهد میتواند شما را نقد کند که مثلا این لذت جویی عقل ستیز است...
و هر کس هم قانع شد فبها...

و السلام...

خباء;979171 نوشت:
در مورد قسمت اول با لینک به کارشناس به شما عرض کردم همه مراجع مصلحت را شرط نکردند...
پس برای آن دسته نمیتوانید توجیه بیاورید...

بنده هم عرض کردم باید درست مسئله را از مرجع پرسید؛ بعید می دانم در اینکه اگر ازدواجی برای دختری ضرر داشته باشد جایز نیست اختلافی وجود ندارد.
خب ما باید با این پیش فرض جلو برویم، نمیشود اصل ازدواجی را به عنوان پیش فرض ظالمانه بدانیم و بعد بخواهیم در خصوص لذت بردن در آن به صورت مثبت نظر بدهیم!!

ازدواج خردسال که هیچ در ازدواج بزرگسالان هم این پیش فرض ها نقش دارند، من اگر از شما برسم یک دختر 20 ساله را به اجبار داده اند به یک پسر 22 ساله و او دارد به زور از او کام می گیرد شما هم آن را ظالمانه میدانید و مردم هم به قبح و زشتی آن حکم میکنند.
پس می بینید که پیش فرض ها خیلی تأثیر گذار هستند

خباء;979171 نوشت:
به هر حال اصل ازدواج سوال نبود همانطور که خودتان نیز گفتید
سوال از جواز لذت جویی بود

خباء;979175 نوشت:
فقها گفته اند لذت جویی پس از عقد ازدواج با دختر خردسال، جایز است
و مردم میگویند خیر مطلقا کار قبیح و زشت و حیوانی و شهوت پرستی است

آنچه که لذت بردن را قبیح می کند همسری نیست، تفاوت سنی است که در پیش فرض این سوال وجود دارد
یعنی ذهن مخاطب فوری میرود سراغ یک مرد 30 یا 40 ساله که دارد دختر مثلا 5 ساله را از روی لذت میبوسد برای همین انسان آن را پس میزند...
همانطور که عرض کردم پیش فرض های ذهنی در تشخیص حکم رهزنی میکنند...

مسلم;979180 نوشت:
[=113]

آنچه که لذت بردن را قبیح می کند همسری نیست، تفاوت سنی است که در پیش فرض این سوال وجود دارد
یعنی ذهن مخاطب فوری میرود سراغ یک مرد 30 یا 40 ساله که دارد دختر مثلا 5 ساله را از روی لذت میبوسد برای همین انسان آن را پس میزند...
همانطور که عرض کردم پیش فرض های ذهنی در تشخیص حکم رهزنی میکنند...

عزیز جان
من گفتم لذت جویی یک جوان تازه بالغ هم قبیح و زشت و شهوت پرستی دانسته میشود...
تفاوت سنی زیاد فقط قبحش را افزایش میدهد...
نه اینکه قبحش از بین برود...

به هر حال اگر از نظر شما مردم لذت جویی مرد 40 ساله را قبیح میدانند و شما نیز میگویید حرام است....
همین را اگر مردم درباره جوان 15 ساله بگویند باید قبول کنید و نمیتوانید توجیه کنید...

اگر هم هر دو را عقل ستیز نمیدانید پس دیگر صحبت کردن از تفاوت سنی اهمیتی ندارد که بر ان تاکید میکنید!

خباء;979181 نوشت:
من گفتم لذت جویی یک جوان تازه بالغ هم قبیح و زشت و شهوت پرستی دانسته میشود...
تفاوت سنی زیاد فقط قبحش را افزایش میدهد...
نه اینکه قبحش از بین برود...

به هر حال اگر از نظر شما مردم لذت جویی مرد 40 ساله را قبیح میدانند و شما نیز میگویید حرام است....
همین را اگر مردم درباره جوان 15 ساله بگویند باید قبول کنید و نمیتوانید توجیه کنید...

اگر هم هر دو را عقل ستیز نمیدانید پس دیگر صحبت کردن از تفاوت سنی اهمیتی ندارد که بر ان تاکید میکنید!

ببینید جناب خباء عزیز
ملاک زشتی و قبح، خودِ معاشقه و لذت جویی نیست، ملاک خوبی یا بدی آن برمیگردد به اصل ازدواج که آیا دادن این دختر به این پسر ظالمانه است یا خیر! اگر ظالمانه باشد لذت جویی هم ظالمانه است، اگر ظالمانه نباشد لذت بردن هم ظالمانه نخواهد بود.

در این مسئله فقهی هم اصلا به اصل ازدواج اشاره نشده و مصلحت داشتن آن پیش فرض رفته شده وگرنه اصل ازدواج جایز نخواهد بود که سخن به جواز لذت جویی برسد!
بنابراین از آنجا که فرض ما در جایی است که این ازدواج به هر دلیلی برای این دختر ضرر نداشته و به تشخیص ولی او به مصلحت اوست پس لذت جویی هم هرگز از نگاه هیچ کسی قبیح نخواهد بود، چون این دو نفر با رعایت مصلحتِ دختر الان همسر یکدیگر هستند
خب در این صورت دیگر چه کسی لذت بردن از همسر را زشت و قبیح میداند؟

مسلم;979206 نوشت:
ببینید جناب خباء عزیز
1
ملاک زشتی و قبح، خودِ معاشقه و لذت جویی نیست، ملاک خوبی یا بدی آن برمیگردد به اصل ازدواج که آیا دادن این دختر به این پسر ظالمانه است یا خیر! اگر ظالمانه باشد لذت جویی هم ظالمانه است، اگر ظالمانه نباشد لذت بردن هم ظالمانه نخواهد بود.
2
در این مسئله فقهی هم اصلا به اصل ازدواج اشاره نشده و مصلحت داشتن آن پیش فرض رفته شده وگرنه اصل ازدواج جایز نخواهد بود که سخن به جواز لذت جویی برسد!
3
بنابراین از آنجا که فرض ما در جایی است که این ازدواج به هر دلیلی برای این دختر ضرر نداشته و به تشخیص ولی او به مصلحت اوست پس لذت جویی هم هرگز از نگاه هیچ کسی قبیح نخواهد بود، چون این دو نفر با رعایت مصلحتِ دختر الان همسر یکدیگر هستند
خب در این صورت دیگر چه کسی لذت بردن از همسر را زشت و قبیح میداند؟

جناب مسلم گرانقدر
طبق شماره هایی که گذاشتم پاسخ میدهم

شماره 3
ببینید شما بین ازدواج با مصلحت و بدن ضرر
با
جواز لذت جویی
تلازم برقرار میکنید
این تلازم در یک بحث فقهی درست به نظر میرسد
ولی در یک بحثی که ملاکش تشخیص مردم باشد خیر...
مردم هیچگاه نمیگویند اگر ازدواج به مصلحت بود پس حتما لذت جویی هم قبحی ندارد... بلکه میگویند لذت جویی قبیح است
ولی فقها میگویند اگر ازدواج به مصلحت بود لذت جویی جایز است و قبحی ندارد...

شماره 2
حالا فرض کنیم خود لذت جویی جزو مصالحی باشد که قبل از ازدواج در نظر گرفته میشود،
در این صورت فتوای فقها بی معناست...
زیرا اگر لذت جویی از دختر خردسال به مصلحت نیست،
چه معنا دارد که بگویند لذت جویی بعد از عقد جایز است؟!

شماره 1
اصل ازدواج میتواند ظالمانه نباشد ولی لذت جویی ظالمانه باشد.. اینطور نیست که اگر ازدواج ظالمانه نباشد باید قبول کنیم لذت جویی هم ظالمانه نباشد...
قبح مطلب هم به خاطر عدم بلوغ دختر است و مردم چنین لذت جویی را هر چند به یک بوسه باشد قبیح و زشت و منکر میدانند...

مسلم;979206 نوشت:
ببینید جناب خباء عزیز

بنابراین از آنجا که فرض ما در جایی است که این ازدواج به هر دلیلی برای این دختر ضرر نداشته و به تشخیص ولی او به مصلحت اوست

با سلام و عرض ادب

ولی دختر از کجا می فهمد که ازدواج دختر خردسال بدون در نظر گرفتن رضایت او و علاقه او به طرف مقابل مصلحت اوست و ضرر ندارد؟

مانند خضر به علم غیب دسترسی دارد؟؟؟

موضوع قفل شده است