جمع بندی وقت نماز عصر و نماز عشاء در نزد اهل سنت

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وقت نماز عصر و نماز عشاء در نزد اهل سنت

سلام
اهل سنت نمازه عصر و عشای خود را در وقت مخصوصی می خوانند .
می خواستم بدانم ملاک تعیین وقت نماز عصر و عشای انها چیست؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

صمیمی;974101 نوشت:
سلام
اهل سنت نمازه عصر و عشای خود را در وقت مخصوصی می خوانند .
می خواستم بدانم ملاک تعیین وقت نماز عصر و عشای انها چیست؟

با سلام و عرض ادب

الف) ابتدا و انتهای وقت نماز ظهر از دیدگاه اهل سنت

همه فقيهان مسلمان، بر اين‏كه آغاز وقت نماز ظهر، زوال شمس است، اتفاق‏نظر داشته؛[1] هر چند که شيعه معتقد است كه با زوال خورشيد، زمان هر دو نماز(ظهر و عصر) داخل مى‏گردد، ولى از لحاظ ترتيب، نماز ظهر بر نماز عصر مقدم است و اين وقت، به صورت مشترك تا وقت مخصوص نماز عصر، يعنى چهار ركعت ادامه دارد.[2]
نقطه ی اختلاف در نماز ظهر انتهای وقت ظهر است. از دیدگاه جمهور فقهای اهل سنت انتهای وقت ظهر رسیدن سایه ی شاخص به اندازه ی مثل آن است.[3] که پس از رسیدن سایه ی شاخص به اندازه ی مثل شاخص وقت نماز ظهر به پایان رسیده[4] و ابتدای وقت نماز عصر خواهد بود؛[5] لذا کسی که تا این زمان نماز ظهر خود را نخوانده، می بایست قضای آن را بجا آورد.

ب) ابتدا و انتهای وقت نماز عصر
از دیدگاه اهل سنت ابتدای وقت نماز عصر بعد از خروج سایه ی شاخص از مقدار مثل بوده و این وقت تا غروب آفتاب ادامه می یابد؛[6] هر چند که تاخیر بدون عذر آن و خواندن نماز عصر به هنگام سرخی رنگ آفتاب امری حرام در فقه مذاهب اهل سنت است. [7] از دیدگاه فقه شیعه هر يك از نمازهاى ظهر و عصر و نمازهاى مغرب و عشا، يك «وقت خاص» و يك «وقت مشترك» دارند.
وقت خاص نماز ظهر، از آغاز ظهر شرعى (وقت زوال) است تا مقدار زمانى كه چهار ركعت نماز خوانده مى شود، در اين مدّت محدود، تنها نماز ظهر را مى توان بجا آورد. وقت خاصّ نماز عصر نیز زمانى است كه از آن لحظه تا وقت غروب، تنها به اندازه مدّت خواندن نماز عصر، فرصت باشد. وقت مشترك بين دو نماز ظهر و عصر، از انتهاى وقت خاص نماز ظهر، تا ابتداى وقت خاص نماز عصر است. سخن شيعه آن است كه در تمام اين وقت مشترك، مى توان نماز ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله خواند و چنین امری مقیّد به عذر شرعی و یا سفر و یا خوف نخواهد بود.[8]

اهل سنت به خاطر ديدگاه خاصى كه در تقسيم وقت (از زوال تا غروب) داشته، قائل به وقت مشترك ميان ظهر و عصر نبوده و معتقدند از اوّل زوال تا زمانی که سايه ی شاخص به اندازه آن گردد، وقت مختص نماز ظهر بوده و نمى توان نماز عصر را در اين وقت به جا آورد، و پس از این فاصله وقت عصر داخل می گردد که تا غروب آفتاب امتداد دارد. شيعيان معتقدند كه اين تقسيم بندى، مربوط به وقت فضيلت هر دو نماز است، نه وقت اِجزاء، يعنى بهتر است نماز عصر را موقعى خواند كه سايه شاخص به اندازه آن باشد، ولى اگر كسى قبل از آن هم بخواند مجزى و نماز وی صحیح می باشد.

ج) ابتدا و انتهای نماز مغرب:
وقت نماز مغرب از استتار کامل قرص خورشید در مغرب آغاز شده و تا شفق ادامه می یابد. در اینکه شفق با چه امری حاصل شده اختلافاتی در فتاوای بزرگان اهل سنت مشاهده می گردد. توضیح اینکه. بعد از غروب آفتاب در ناحیه ی مغرب سه رنگ مشاهده می گردد. سرخی؛ سفیدی؛ و سیاهی. شفق در نزد ابوحنیفه به هنگام سفیدی مغرب محقق می گردد؛ لذا هنگامی که مغرب به رنگ سفید مشاهده گردید انتهای وقت مغرب و ابتدای وقت عشاء خواهد بود و این در حالی است که از نظر ائمه ی دیگر اهل سنت و همچنین فتوای دو شاگرد ابو حنیفه، شفق به سرخی مغرب اطلاق می گردد؛ لذا وقتی سرخی مغرب از بین رفت و رنگ آن به سفیدی گرائید انتهای وقت مغرب خواهد بود که تفاوت این دو دیدگاه به سه درجه یعنی دوازه دقیقه خواهد بود.[9]


[/HR] [1] . بر اساس آیه ی شریفه ی: (أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودا). (الاسراء، 78). نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب‏] برپا دار و همچنين قرآن فجر [نماز صبح‏] را چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است.

[2] . در روايات معتبرى، مبدأ وقت ظهرين را زوال معيّن نموده و مضمون آن‏ها اين است كه به محض زوال شمس، وقت ظهر و عصر داخل مى‏گردد. «زراره عن ابى جعفر (عليه‏السلام) قال: اذا زالت الشمس دخل الوقتان الظهر و العصر فاذا غابت الشمس دخل الوقتان المغرب و العشاء الاخرة»؛ هرگاه خورشيد زوال پيدا كند، وقت نماز و عصر داخل مى‏شود و هرگاه خورشيد غروب نمايد، وقت نماز مغرب و عشا داخل مى‏گردد. (الحر العاملی، وسائل الشیعة، ج4، ص91، ح1)؛‌ »عبيد بن زراره قال: سألت ابا عبداللّه‏ (عليه‏السلام) عن وقت الظهر و العصر فقال: اذا زالت الشمس فقد دخل وقت الظهر و العصر جميعاً الا ان هذه قبل هذه ثم أنت فى وقت منهما جميعاً حتى تغيب الشمس»، عبيد بن زراره مى‏گويد: از امام صادق (عليه‏السلام) در مورد وقت نماز ظهر و عصر سؤال نمودم، ايشان فرمودند: هرگاه خورشيد زوال نمايد، حتماً وقت ظهر و عصر هر دو داخل مى‏گردد، جز آن‏كه نماز ظهر پيش از نماز عصر است و تو در وقتِ هر دو هستى تا اين‏كه خورشيد غروب نمايد. (همان، ص92، ح5).

[3] . برای تشخیص زوال می توان بدین صورت عمل کرد که میله ای عمودی بر زمین نصب کرد. هنگام که سایه ی این میله به کمترین حد آن برسد موقع زوال آفتاب و ابتدای وقت نماز ظهر خواهد بود. هنگامی که سایه ی شاخص بعد از زوال آفتاب به اندازه ی شاخص گردید از نظر جمهور فقیهان اهل سنت پایان وقت ظهر و ابتدای وقت نماز عصر خواهد بود.

[4] . الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج1، ص182: « يدخل وقت الظهر عقب زوال الشمس مباشرة فمتى انحرفت الشمس عن وسط السماء فإن وقت الظهر يبتدئ ( المالكية قالوا : هذا وقت الظهر الاختياري أما وقته الضروري فهو من دخول وقت العصر الاختياري ويستمر إلى وقت الغروب ) ويستمر إلى أن يبلغ ظل كل شيء مثله»؛‌ الموسوعة الفقهیة الکویتیة،‌ ج7، ص172: «لاَ خِلاَفَ بَيْنَ الْفُقَهَاءِ فِي أَنَّ مَبْدَأَهُ مِنْ زَوَال الشَّمْسِ عَنْ وَسَطِ السَّمَاءِ تُجَاهَ الْغَرْبِ ، وَلاَ يَصِحُّ أَدَاؤُهَا قَبْل الزَّوَال وَأَمَّا نِهَايَةُ وَقْتِ الظُّهْرِ فَجُمْهُورُ الْفُقَهَاءِ ، وَمَعَهُمْ الصَّاحِبَانِ ، إِلَى أَنَّ آخِرَ وَقْتِ الظُّهْرِ بُلُوغُ ظِل الشَّيْءِ مِثْلَهُ سِوَى فَيْءِ الزَّوَال ، لِحَدِيثِ إِمَامَةِ جِبْرِيل».

[5] . در فقه احناف دو شاگرد ابوحنیفه (ابویوسف و شیبانی) چنین قولی را اختیار نموده؛‌ولی از نظر ابو حنیفه انتهای وقت ظهر رسیدن سایه ی شاخص به دو برابر شاخص خواهد بود که بر اساس دیدگاه وی وقت ظهر دارای وسعت بیشتری نسبت به صاحبان (ابویوسف- شیبانی) خواهد بود و آغاز وقت عصر نیز بعد از دو برابر شدن سایه ی شاخص خواهد بود. که البته فتوای احناف در این مورد مطابق با نظر صاحبان بوده و در این امر بر اساس فتوای امام مذهب عمل نمی کنند.

[6] . دلیل این فتوای این روایت از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) است که فرمودند: «مَنْ‏ أَدْرَكَ‏ مِنْ الصُّبْحِ رَكْعَةً قَبْلَ أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ فَقَدْ أَدْرَكَ الصُّبْحَ، وَ مَنْ‏ أَدْرَكَ‏ رَكْعَةً مِنْ الْعَصْرِ قَبْلَ أَنْ تَغْرُبَ الشَّمْسُ فَقَدْ أَدْرَكَ الْعَصْرَ». (البخاری، صحیح البخاری، کتاب الصلاة، ابواب المواقیت، ح519).

[7] . در فقه مذاهب برای هر یک از اوقات تفاصیلی ذکر شده که ما به جهت اختصار متعرض آنها نشدیم.

[8] . از دیدگاه اهل سنت(غیر از مذهب حنفی) جمع بین دو نماز در صورتی جایز است که یکی از امور فوق صورت پذیرفته باشد و شخص در جمع میان دو نماز معذور بوده باشد.

[9] . الموسوعة الفقهیه الکویتیة،‌ ج7، ص176: «يَبْدَأُ وَقْتُ الْعِشَاءِ حِينَ يَغِيبُ الشَّفَقُ بِلاَ خِلاَفٍ بَيْنَ أَبِي حَنِيفَةَ وَصَاحِبَيْهِ ، إِلاَّ أَنَّهُمُ اخْتَلَفُوا فِي مَعْنَى الشَّفَقِ ، فَذَهَبَ أَبُو حَنِيفَةَ إِلَى أَنَّ الشَّفَقَ هُوَ الْبَيَاضُ الَّذِي يَظْهَرُ فِي جَوِّ السَّمَاءِ بَعْدَ ذَهَابِ الْحُمْرَةِ الَّتِي تَعْقُبُ غُرُوبَ الشَّمْسِ ، وَذَهَبَ الصَّاحِبَانِ إِلَى أَنَّ الشَّفَقَ هُوَ الْحُمْرَةُ ، وَهُوَ مَذْهَبُ جُمْهُورِ الْفُقَهَاءِ ، وَالْفَرْقُ بَيْنَ الشَّفَقَيْنِ يُقَدَّرُ بِثَلاَثِ دَرَجَاتٍ ، وَهِيَ تَعْدِل اثْنَتَيْ عَشْرَةَ دَقِيقَةً».

صمیمی;974101 نوشت:

می خواستم بدانم ملاک تعیین وقت نماز عصر و عشای انها چیست؟

دلیل مواقیت پنجگانه در نزد اهل سنت

مهمترین دلیل بر تعیین مواقیت پنج گانه حدیث جبرئیل (علیه السلام) است. در این روایت به نقل جابر بن عبدالله انصاری آمده است: «جبرئیل (علیه السلام) نزد پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) آمد و به او گفت: بلند شو و نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز ظهر را وقتی که خورشید – از وسط آسمان – زوال کرده بود خواند. سپس هنگام عصر نزد او آمد و به او گفت: بلند شو و نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز عصر را هنگامی خواند، که سایه هر چیز به اندازه خودش شده بود سپس وقت مغرب نزد او آمد و به او گفت: بلند شو نماز بخوان پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز مغرب را وقتی که خورشید غروب کرده بود، خواند، سپس موقع عشاء نزد او آمد و به او گفت: بلند شو نماز بخوان پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز عشاء را وقتی خواند که شفق – سرخی بعد از غروب آفتاب – پنهان شده بود. سپس هنگام صبح نزد او آمد و به او گفت نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز صبح را هنگامی که فجر نمایان شد، خواند.
سپس روز بعد هنگام ظهر نزد او آمد و گفت بلند شو و نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز ظهر را هنگامی که سایه هر چیز به اندازه خودش شده بود، خواند، سپس وقت عصر نزد او آمد و گفت بلند شو و نماز بخوان، پیامبر نماز عصر را هنگامی که سایه هر چیز دو برابر خودش شده بود، خواند سپس هنگام مغرب در همان وقت دیروز آمد (و به او گفت نماز بخوان) سپس وقت عشاء هنگامی که نیمی از شب یا یک سوم آن گذشته بود نزد او آمد و نماز عشاء را در همان وقت خواند سپس وقتی که بامداد بسیار روشن نزد او آمد و گفت بلند شو و نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نماز صبح را ادا کرد و گفت: وقت هر نماز بین این دو وقت است».[1]

پاسخ: در حديث جبرئيل، فعل پیامبر اکرم(صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله و سلّم)نقل شده است. قدر متقين از فعل آن حضرت ـ به فرض صحت سند روایت ـ آن است كه حضرت هنگام زوال، نماز ظهر، و هنگامى كه سايه به شاخص به اندازه ی مثل رسيد، نماز عصر را خوانده است؛ ولى اين‏كه منحصراً وقت نماز ظهر زوال است و ادامه پيدا نمى‏ كند، يا اين‏كه منحصراً وقت نماز عصر وقتى است كه سايه شاخص به اندازه مثل برسد، فعل حضرت بر آن دلالت ندارد و نهايت دلالت آن اين است كه نماز ظهر در هنگام زوال، يا نماز عصر به هنگام بلوغ شاخص به اندازه مثل، مشروعيت دارد، اما اين‏كه غير آن وقت، نماز ظهر يا عصر خارج وقت و در نتيجه قضاست، حديث مذكور دلالتى بر آن ندارد. شاهد اين عدم اختصاص، آن است كه جبرئيل در روز بعد، نماز ظهر را هنگامى كه سايه شاخص به اندازه مثل، و نماز عصر را زمانى كه سايه شاخص به اندازه مثلين شد، خوانده است.

موفق باشید.


[/HR] [1] . احمد بن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج22،‌ص408، ح14538: «حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ آدَمَ، حَدَّثَنَا ابْنُ الْمُبَارَكِ، عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ، قَالَ: حَدَّثَنِي وَهْبُ بْنُ كَيْسَانَ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَهُوَ الْأَنْصَارِيُّ:" أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَاءَهُ جِبْرِيلُ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الظُّهْرَ حِينَ زَالَتِ الشَّمْسُ، ثُمَّ جَاءَهُ الْعَصْرَ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الْعَصْرَ حِينَ صَارَ ظِلُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مِثْلَهُ- أَوْ قَالَ: صَارَ ظِلُّهُ مِثْلَهُ- ثُمَ‏ جَاءَهُ‏ الْمَغْرِبَ‏، فَقَالَ‏: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى حِينَ وَجَبَتِ الشَّمْسُ، ثُمَّ جَاءَهُ الْعِشَاءَ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى حِينَ غَابَ الشَّفَقُ، ثُمَّ جَاءَهُ الْفَجْرَ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى حِينَ بَرَقَ الْفَجْرُ- أَوْ قَالَ: حِينَ سَطَعَ الْفَجْرُثُمَّ جَاءَهُ مِنَ الْغَدِ لِلظُّهْرِ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الظُّهْرَ حِينَ صَارَ ظِلُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مِثْلَهُ، ثُمَّ جَاءَهُ لِلْعَصْرِ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الْعَصْرَ حِينَ صَارَ ظِلُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مِثْلَيْهِ، ثُمَّ جَاءَهُ لِلْمَغْرِبِ، وَقْتًا وَاحِدًا لَمْ يَزُلْ عَنْهُ، ثُمَّ جَاءَ لِلْعِشَاءِ، حِينَ ذَهَبَ نِصْفُ اللَّيْلِ- أَوْ قَالَ: ثُلُثُ اللَّيْلِ- فَصَلَّى الْعِشَاءَ، ثُمَّ جَاءَهُ لِلْفَجْرِ حِينَ أَسْفَرَ جِدًّا، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الْفَجْرَ، ثُمَّ قَالَ: مَا بَيْنَ هَذَيْنِ وَقْتٌ».

با سلام و عرض ادب و احترام

تکلیف شیعیان چیست؟

عمل به سنت پیامبر و امامان؟
(متصل خواندن در برخی اوقات و منفصل خواندن در اکثر اوقات)

یا عمل به دستورات تشیع صفوی؟
(متصل خواندن در همه اوقات)

شروحیل;974702 نوشت:
با سلام و عرض ادب و احترام

تکلیف شیعیان چیست؟

عمل به سنت پیامبر و امامان؟
(متصل خواندن در برخی اوقات و منفصل خواندن در اکثر اوقات)

یا عمل به دستورات تشیع صفوی؟
(متصل خواندن در همه اوقات)

با سلام و عرض ادب

بدیهی است که در صورت مقدور بودن و البته رعایت وقت فضیلت فی نفسه جدا خواندن نمازها فضیلت و برتری خواهد داشت؛ اما در غیر این صورت همچنانکه در سنت قطعی پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) و ائمه (علیهم السلام) وارد شده که نمازهای ظهر و عصر و همچنین مغرب و عشا را بدون هیچ عذری در مواقعی به جمع خوانده و دلیل آنرا عدم حرج و سختی بر مکلفین بیان داشته اند،‌ جمع خواندن فرایض بدون هیچ اشکالی خواهد بود و جواز جمع و یا سیره ی بر جمع خواندن نمازها نیز ارتباطی با زمان صفویه نداشته؛ بلکه چنین امری مستفاد از بیان قطعی معصوم(علیه السلام) است.

عدم توجه به حکمت چنین امری همچنین مضیّق و کوتاه دانستن اوقات برخی از نمازها(ظهر- مغرب) از سوی اهل سنت باعث آن شده که نماز های بسیاری از مکلفین که امکان تفریق بین دو نماز را نداشته قضا شود که چنین امری مخالف قطعی دستور شارع مقدس در تسهیل تکلیف بر بندگان است.

موفق باشید.

صدرا;974718 نوشت:
با سلام و عرض ادب

بدیهی است که در صورت مقدور بودن و البته رعایت وقت فضیلت فی نفسه جدا خواندن نمازها فضیلت و برتری خواهد داشت؛ اما در غیر این صورت همچنانکه در سنت قطعی پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) و ائمه (علیهم السلام) وارد شده که نمازهای ظهر و عصر و همچنین مغرب و عشا را بدون هیچ عذری در مواقعی به جمع خوانده و دلیل آنرا عدم حرج و سختی بر مکلفین بیان داشته اند،‌ جمع خواندن فرایض بدون هیچ اشکالی خواهد بود و جواز جمع و یا سیره ی بر جمع خواندن نمازها نیز ارتباطی با زمان صفویه نداشته؛ بلکه چنین امری مستفاد از بیان قطعی معصوم(علیه السلام) است.

عدم توجه به حکمت چنین امری همچنین مضیّق و کوتاه دانستن اوقات برخی از نمازها(ظهر- مغرب) از سوی اهل سنت باعث آن شده که نماز های بسیاری از مکلفین که امکان تفریق بین دو نماز را نداشته قضا شود که چنین امری مخالف قطعی دستور شارع مقدس در تسهیل تکلیف بر بندگان است.

موفق باشید.

با سلام و عرض ادب

آیا ائمه و پیامبر تمام نماز ها را در جماعت بدون استثنا جمع می بستند؟

ایا امام زمان (علیه السلام) در حال حاضر تمام نماز ها را جمع می بندد؟؟؟...

صدرا;974671 نوشت:
وقت نماز مغرب از استتار کامل قرص خورشید در مغرب آغاز شده و تا شفق ادامه می یابد. در اینکه شفق با چه امری حاصل شده اختلافاتی در فتاوای بزرگان اهل سنت مشاهده می گردد. توضیح اینکه. بعد از غروب آفتاب در ناحیه ی مغرب سه رنگ مشاهده می گردد. سرخی؛ سفیدی؛ و سیاهی. شفق در نزد ابوحنیفه به هنگام سفیدی مغرب محقق می گردد؛

سلام
و با تشکر

یک مشکلی که بنظر میرسد این است که مثلا بعد از سپری شدن چهار رکعت نماز ظهر بعد از اذان شیعیان مشکلی نمی بینند که بلافاصله نماز عصر رو شروع کنند.
در صورتیکه عرفا نمیشه این زمان رو عصر نامید.
توجه داریم که هر یک از نمازها رو بنا به وقتشون نامگذاری کردیم.حال چگونه واقعا باور داشته باشیم بلافاصله بعد از نماز ظهر نماز عصر رو میتوان خواند؟

یک سوال دیگر اینکه اهل سنت برای اذان نماز عشاء چه وقتی رو تعیین کرده اند؟

صمیمی;974794 نوشت:

سلام
و با تشکر

یک مشکلی که بنظر میرسد این است که مثلا بعد از سپری شدن چهار رکعت نماز ظهر بعد از اذان شیعیان مشکلی نمی بینند که بلافاصله نماز عصر رو شروع کنند.
در صورتیکه عرفا نمیشه این زمان رو عصر نامید.
توجه داریم که هر یک از نمازها رو بنا به وقتشون نامگذاری کردیم.حال چگونه واقعا باور داشته باشیم بلافاصله بعد از نماز ظهر نماز عصر رو میتوان خواند؟

با سلام و عرض ادب

پیامبر طبق روایات گاهی نماز ها رو فقط با فاصله یک اقامه به هم متصل می خوندن(دقت کنید گاهاً نه همیشه بدون استثنا)

البته نماز مغرب و عشا رو در وقت عشا جمع می بستن نه در وقت مغرب...

که البته مغرب مورد نظر اسلام(اکثر مذاهب) با مغرب مورد نظر اکثریت تشیع کمی اختلاف داره...

صمیمی;974794 نوشت:

سلام
و با تشکر

یک مشکلی که بنظر میرسد این است که مثلا بعد از سپری شدن چهار رکعت نماز ظهر بعد از اذان شیعیان مشکلی نمی بینند که بلافاصله نماز عصر رو شروع کنند.
در صورتیکه عرفا نمیشه این زمان رو عصر نامید.
توجه داریم که هر یک از نمازها رو بنا به وقتشون نامگذاری کردیم.حال چگونه واقعا باور داشته باشیم بلافاصله بعد از نماز ظهر نماز عصر رو میتوان خواند؟

با سلام و عرض ادب

در این صورت باید گفت که پیامبر(صلی الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام) نمازهای خود را در مواقع متعددی در غیر وقت آن خوانده اند،‌ مثلا در جمع بین نماز ظهر و عصر، نماز عصر را در وقت نماز ظهر خوانده اند؛ لذا تکلیف وجوبی خود را انجام نداده اند؟! آیا چنین امری قابل پذیرش است؟

بدیهی است که چنین سخنی باطل بوده؛ بنابراین از اینکه از سویی نماز عصر با این نام از نماز ظهر تمییز داده شده و از سویی دیگر از جمع بین این دو نماز بعد از زوال آفتاب از سوی معصوم، مشخص می گردد که ضابطه ی شریعت در مورد نماز عصر به معنای انطباق کامل زمانی آن با میزان عرفی نبوده و شارع مقدس از اینکه این نماز بعد از نماز ظهر نیز صورت بپذیرد، عمل مکلفین را مجزی دانسته است.

از سویی دیگر در همان ضابطه ی تعیین وقت استحبابی آن از سوی شارع مقدس در مورد نماز عصر (مثلا) که میزان آن رسیدن سایه ی شاخص به اندازه مثل آن است‌، باز چنین امری با نامگذاری عرفی وقت تطابق ندارد؛ زیرا عرف این ابتدا را جزو وقت عصر نمی داند؛‌ خصوصا در فصل تابستان.

بنابراین در وجه نامگذاری نمازها از سوی شارع مقدس هم توسعه و هم تضییق نسبت به میزان عرفی مشاهده می گردد.

در مورد ابتدای وقت عشا نیز گفته شد که پایان وقت مغرب (شفق)، ابتدای وقت عشا است؛ هر چند که در استمرار این وقت بین شیعه و سنی اختلاف نظر است؛ زیارا شیعه وقت عشا را تا نیمه شب می داند و اهل سنت انتهای وقت آنرا طلوع فجر دانسته اند.

زمان دقیق اذان نماز عشا 18 درجه بعد از اذان مغری است و هر درجه 4 دقیقه می باشد که 72 دقیقه (یک ساعت و دوازده دقیقه) می باشد. منتهی اهل سنت (به عنوان مثال در مکه و مدینه) از باب تسهیل بر مردم، یک ساعت و نیم بعد از اذان مغرب اذان نماز عشا را می گویند.

در این تاپیک ها نیز این مساله مورد بحث قرار گرفته است مراجعه فرمائید:

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=41950&page=2

http://www.askdin.com/showthread.php?t=14098

http://www.askdin.com/showthread.php?t=39850

http://www.askdin.com/showthread.php?t=27776

http://www.askdin.com/showthread.php?t=45339&page=2

موفق باشید.

شروحیل;974723 نوشت:
با سلام و عرض ادب

آیا ائمه و پیامبر تمام نماز ها را در جماعت بدون استثنا جمع می بستند؟

ایا امام زمان (علیه السلام) در حال حاضر تمام نماز ها را جمع می بندد؟؟؟...

سلام علیکم
1) به لینکهایی که در تاپیک قبلی فرستاده شد مراجعه فرمائید.
2) بدیهی است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام) غالبا نمازهای خود را به تفریق خوانده اند؛ اما با این حال برای تبیین جواز جمع در مواقعی نیز نمازها را بدون هیچ عذری به جمع خوانده اند و علت آنرا نیز عدم ورود حرج و سختی بر مکلفین از سوی شارع مقدس بیان فرموده اند.
بنابراین همچنانکه تفریق بین نمازها مشروع بوده، جمع میان دو نماز نیز مشروع است؛ هر چند که فی نفسه یک صورت (تفریق) بر صورت دیگر فضیلت دارد.

3) سوال دوم شما خارج از حیطه ی علمی ما است.

موفق باشید.

صدرا;974836 نوشت:
سلام علیکم
1) به لینکهایی که در تاپیک قبلی فرستاده شد مراجعه فرمائید.
2) بدیهی است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام) غالبا نمازهای خود را به تفریق خوانده اند؛ اما با این حال برای تبیین جواز جمع در مواقعی نیز نمازها را بدون هیچ عذری به جمع خوانده اند و علت آنرا نیز عدم ورود حرج و سختی بر مکلفین از سوی شارع مقدس بیان فرموده اند.
بنابراین همچنانکه تفریق بین نمازها مشروع بوده، جمع میان دو نماز نیز مشروع است؛ هر چند که فی نفسه یک صورت (تفریق) بر صورت دیگر فضیلت دارد.

3) سوال دوم شما خارج از حیطه ی علمی ما است.

موفق باشید.


با سلام

مگر ما پیرو پیامبر نیستیم؟

[=arial]﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي [=arial]الْأَمْرِ مِنْكُمْ[=arial] ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا

پس چرا باید به طبل لجبازی بکوبیم و ترک سنت کنیم؟؟؟؟؟

در مورد سوال دوم نیاز به علم غیب نیست

طبق احادیث شبیه ترین شخص از لحاظ صورت وسیرت به رسول خدا حضرت مهدی(سلام بر او) هستند ...

بدون شک حکم ایشان همان حکم رسول خداست

تفریق در اکثر اوقات

و تجمیع در برخی اوقات

[="Navy"]سلام...جایی خوندم فیلسوفان میگن مدت زمانی که طول میکشه روح انسان از گناه روزمره تاثیر بپزیره بین شیش تا هفت ساعت هست یعنی هر شیش ساعت اگر نماز خونده بشود اون دود (یا الودگی ناشی از گناه و یا حتی تماس با ادم های متفاوت که باعث الوده شدن ما میشه ) از دل انسان خارج بشه (می دونین که دل انسان محل تجمع نور و تاریکی هست وقتی دود گناه زیاد توش جمع بشه دل انسان تنگ و تاریک میشه و ادم افسرده میشه)...پس هر شیش ساعت اگر نماز خونده بشه میشه پنج نوبت! که از لحاظ فلسفی هم این درست هست...بزرگان شیعه هم همین رو تاکید کردند...اما چرا با هم می خونیم به خاطر اینکه کار مردم لنگ نمونه و نماز باعث اختلال در کار ملت نشه و الا درستش همون پنج نوبت هست[/]

شروحیل;975291 نوشت:

[=arial]
پس چرا باید به طبل لجبازی بکوبیم و ترک سنت کنیم؟؟؟؟؟
در مورد سوال دوم نیاز به علم غیب نیست
طبق احادیث شبیه ترین شخص از لحاظ صورت وسیرت به رسول خدا حضرت مهدی(سلام بر او) هستند ...
بدون شک حکم ایشان همان حکم رسول خداست
تفریق در اکثر اوقات
و تجمیع در برخی اوقات


با سلام و عرض ادب

1. سنت به مجموع قول و فعل و تقریر پیامبر(صلی الله علیه وآله) گفته می شود؛ لذا همچنانکه تفریق بین دو نماز سنت است، جمع بین دو نماز نیز سنت است.
در صورتی که مرادتان سنت به معنای استحباب است، باید گفته شود که در نفس چنین حکمی جواز ترک نهفته است؛ زیرا اگر جواز ترک نبود فعل به مرحله ی وجوب می رسید و در این صورت شارع مقدس ترخیص در جمع نمی فرمود. بنابراین اینکه فرمودید (لجبازی) سخنی عاری از بار علمی است.

2. گفته شد تفریق میان دو نماز فی نفسه بهتر از جمع میان دو نماز است. مثلا کسی نماز فرادی می خواند و از سویی مراعات وقت فضیلت را نیز می نماید؛ و چنین تفکیکی باعث سستی وی در انجام فریضه و خواندن آن در پایان وقت نیست او بهتر است که نمازهایش را به تفریق بخواند.
اما زمانی که مکلف چنین نبوده و اساسا شرایط محیطی او به وی چنین فرصتی را نداد، چگونه می توان فتوا به فضیلت تفریق بین دو نماز برای وی در آن شراط را داد؟ آیا اسلام دین سختگیری است یا دین رفق و مدارا؟
چرا پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مواقع متعددی به جمع نماز خوانده اند؟ علت آن چه بوده؟ آیا جز رعایت حال مردم و عدم تحمیل حرج و سختی بر آنان بوده که اصحاب بدانند جمع بین دو نماز نیز جایز است.

3. سیره ی معصومین(علیهم السلام) گواه بر آن است که آنان در انجام عبادات شخصی اعمال را به جمیع مستحبات آن انجام داده. قیامها و رکوعها و سجود ها و دعاهای طولانی که گاه عبادتی ساعتها به طول می انجامید. اما آیا دیده شده که معصوم در عبادات جمعی همچون نماز جماعت اینگونه عمل کند؟ یا اینکه در انجام این امور رعایت حال ضعیفترین مامومین را می نمودند؟

درروایتی که در صحیح مسلم روایت شده آمده است: «ابومسعود انصاری گفت مردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد و گفت: من به سبب فلانی از نماز صبح باز می مانم؛ از بس که نماز را طول می دهد. من در آن روز هرگز پیامبر(صلی الله علیه وآله) را چنین عصبانی ندیده بودم ایشان فرمودند: ای مردم! از میان شما کسانی هستند که مردم را فراری می دهند هر یک از شما که امامت کند باید نماز را کوتاه بخواند؛ چون در میان آنان کسانی هستند که ضعیف و پیر و نیازمندند». [1]
همین ملاک در جمع بین دو نماز نیز جاری است؛ لذا بر اساس این روایات و اینکه شرایط زندگی در دوران ما با زمان صدر اسلام بسیار متفاوت است؛ چنین برداشتی که اگر صاب شریعت در زمان ما می بود به همان صورت صدر اسلام عمل می نمود کلامی باطل و عاری از روح فقه است.

کلام پایانی شما که فرمودید تفریق در اکثر اوقات و تجمیع در برخی اوقات به همان ملاک فوق پاسخ داده می شود؛ زیرا معصوم بر اساس ملاک جمع و تفریق می نماید؛ لذا ممکن است در شرایطی مانع مفقود بوده و معصوم عمل به تفریق نماید و در مواردی مانع موجود بوده و معصوم عمل به جمع نماید که چنین امری در همه ی ازمنه و امکنه یکسان نخواهد بود. (توجه بفرمائید).

موفق باشید.


[/HR] [1] . صحیح مسلم، کتاب الصلاة؛‌ باب: (37) بَابُ أَمْرِ الْأَئِمَّةِ بِتَخْفِيفِ الصَّلَاةِ فِي تَمَامٍ‏:« قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَقَالَ: إِنِّي لَأَتَأَخَّرُ عَنْ صَلَاةِ الصُّبْحِ مِنْ أَجْلِ فُلَانٍ. مِمَّا يُطِيلُ بِنَا. فَمَا رَأَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ غَضِبَ فِي مَوْعِظَةٍ قَطُّ أَشَدَّ مِمَّا غَضِبَ يَوْمَئِذٍ. فَقَالَ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّ مِنْكُمْ مُنَفِّرِينَ. فَأَيُّكُمْ أَمَّ النَّاسَ فَلْيُوجِزْ. فَإِنَّ مِنْ وَرَائِهِ الْكَبِيرَ وَ الضَّعِيفَ وَ ذَا الْحَاجَةِ».

صدرا;975405 نوشت:
با سلام و عرض ادب

1. سنت به مجموع قول و فعل و تقریر پیامبر(صلی الله علیه وآله) گفته می شود؛ لذا همچنانکه تفریق بین دو نماز سنت است، جمع بین دو نماز نیز سنت است.
در صورتی که مرادتان سنت به معنای استحباب است، باید گفته شود که در نفس چنین حکمی جواز ترک نهفته است؛ زیرا اگر جواز ترک نبود فعل به مرحله ی وجوب می رسید و در این صورت شارع مقدس ترخیص در جمع نمی فرمود. بنابراین اینکه فرمودید (لجبازی) سخنی عاری از بار علمی است.

2. گفته شد تفریق میان دو نماز فی نفسه بهتر از جمع میان دو نماز است. مثلا کسی نماز فرادی می خواند و از سویی مراعات وقت فضیلت را نیز می نماید؛ و چنین تفکیکی باعث سستی وی در انجام فریضه و خواندن آن در پایان وقت نیست او بهتر است که نمازهایش را به تفریق بخواند.
اما زمانی که مکلف چنین نبوده و اساسا شرایط محیطی او به وی چنین فرصتی را نداد، چگونه می توان فتوا به فضیلت تفریق بین دو نماز برای وی در آن شراط را داد؟ آیا اسلام دین سختگیری است یا دین رفق و مدارا؟
چرا پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مواقع متعددی به جمع نماز خوانده اند؟ علت آن چه بوده؟ آیا جز رعایت حال مردم و عدم تحمیل حرج و سختی بر آنان بوده که اصحاب بدانند جمع بین دو نماز نیز جایز است.

3. سیره ی معصومین(علیهم السلام) گواه بر آن است که آنان در انجام عبادات شخصی اعمال را به جمیع مستحبات آن انجام داده. قیامها و رکوعها و سجود ها و دعاهای طولانی که گاه عبادتی ساعتها به طول می انجامید. اما آیا دیده شده که معصوم در عبادات جمعی همچون نماز جماعت اینگونه عمل کند؟ یا اینکه در انجام این امور رعایت حال ضعیفترین مامومین را می نمودند؟

درروایتی که در صحیح مسلم روایت شده آمده است: «ابومسعود انصاری گفت مردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد و گفت: من به سبب فلانی از نماز صبح باز می مانم؛ از بس که نماز را طول می دهد. من در آن روز هرگز پیامبر(صلی الله علیه وآله) را چنین عصبانی ندیده بودم ایشان فرمودند: ای مردم! از میان شما کسانی هستند که مردم را فراری می دهند هر یک از شما که امامت کند باید نماز را کوتاه بخواند؛ چون در میان آنان کسانی هستند که ضعیف و پیر و نیازمندند». [1]
همین ملاک در جمع بین دو نماز نیز جاری است؛ لذا بر اساس این روایات و اینکه شرایط زندگی در دوران ما با زمان صدر اسلام بسیار متفاوت است؛ چنین برداشتی که اگر صاب شریعت در زمان ما می بود به همان صورت صدر اسلام عمل می نمود کلامی باطل و عاری از روح فقه است.

کلام پایانی شما که فرمودید تفریق در اکثر اوقات و تجمیع در برخی اوقات به همان ملاک فوق پاسخ داده می شود؛ زیرا معصوم بر اساس ملاک جمع و تفریق می نماید؛ لذا ممکن است در شرایطی مانع مفقود بوده و معصوم عمل به تفریق نماید و در مواردی مانع موجود بوده و معصوم عمل به جمع نماید که چنین امری در همه ی ازمنه و امکنه یکسان نخواهد بود. (توجه بفرمائید).

موفق باشید.



[/HR] [1] . صحیح مسلم، کتاب الصلاة؛‌ باب: (37) بَابُ أَمْرِ الْأَئِمَّةِ بِتَخْفِيفِ الصَّلَاةِ فِي تَمَامٍ‏:« قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَقَالَ: إِنِّي لَأَتَأَخَّرُ عَنْ صَلَاةِ الصُّبْحِ مِنْ أَجْلِ فُلَانٍ. مِمَّا يُطِيلُ بِنَا. فَمَا رَأَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ غَضِبَ فِي مَوْعِظَةٍ قَطُّ أَشَدَّ مِمَّا غَضِبَ يَوْمَئِذٍ. فَقَالَ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّ مِنْكُمْ مُنَفِّرِينَ. فَأَيُّكُمْ أَمَّ النَّاسَ فَلْيُوجِزْ. فَإِنَّ مِنْ وَرَائِهِ الْكَبِيرَ وَ الضَّعِيفَ وَ ذَا الْحَاجَةِ».

با سلام و عرض ادب و احترام

بنده می گویم :

1.1.1.1.1

طبق سنت پیامبر این اصل است

و این فرع

1.2.2

یعنی حرف شما را قبول می کنم که مورد دوم هم صحیح است

****************************************

اما شما می گویید

این اصل است
حتی اگر خلاف سنت باشد
1.2.2

و این فرع
1.1.1.1.1

*********************

و بعد هم

پس هر کس می خواهد به سنت عمل کند ،
چون باید به فرادا عمل کند

و چون ثواب جماعت بیشتر است ،
پس نمی تواند به سنت عمل کند !!!!!!!!!!!

یعنی دوباره قبول می کنید اصل همون سنت هست
اما به خاطر راحتی ، صلاح امت رسول خدا(ص) رو فدای راحتی مردم عام می کنید
******************

برادر گرامی

جمع بستن نماز مستحب است(فرع)

و خواندن نماز در اول وقت در 5 نوبت مستحب موکد (طبق برخی روایات فرض واجب)

ما 5 وقت اصلی برای نماز داریم ،
و 2 وقت فرعی مشترک برای جمع بستن نماز در برخی اوقات

این چه تفکری است که اصل را فدای فرع کنیم؟؟؟؟؟

اگر اصل بر جمع بستن بود

خب پیامبر همون اول می گفت
درستش اینه جمع ببندید
ولی جدا هم بخونید مستحب هست

اما پیامبر گفته
درست اینه جدا بخونید
ولی جمع ببندید مستحب هست

حداقل هفته ای یک بار به شیوه صحیح و سنت نبی نماز در کشور اسلامی به جماعت بر گزار بشه ،
مردم بدونن اصل سنت پیامبر تفریق هست
و تجمیع فرع هست..!!!!

به جای منافع دنیوی یکمی هم به منافع اخروی فکر کنیم...

طبق آمار اکثر مردم ایران حداقل روزی 2 ساعت پای تلویزیون هستن

نهایت وقتی که بابت تفریق ازشون گرفته می شه بین 15 تا 20 دقیقه هست

ولی در روحیه افراد بسیار تاثیر گذاره

چرا که فاصله بین نماز ها کمتر می شه

همین باعث می شه فکر گناه کمتر بشه و به اصلاح جامعه هم کمک می کنه

عمل به سنت پیامبر برای اصلاح و به نفع خود ماست

وگرنه ما نماز هم نخونیم ، چیزی از بزرگی خدا و پیامبر کم نمی شه

والسلام علی من اتبع الهدی

شروحیل;975420 نوشت:

اگر اصل بر جمع بستن بود

خب پیامبر همون اول می گفت
درستش اینه جمع ببندید
ولی جدا هم بخونید مستحب هست

اما پیامبر گفته
درست اینه جدا بخونید
ولی جمع ببندید مستحب هست؟؟

حداقل هفته ای یک بار به شیوه صحیح و سنت نبی نماز در کشور اسلامی به جماعت بر گزار بشه ،
مردم بدونن اصل سنت پیامبر تفریق هست
و تجمیع فرع هست..!!!!
به جای منافع دنیوی یکمی هم به منافع اخروی فکر کنیم...

سلام علیکم

چرا پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام) در مواقعی صورت افضل را ترک نموده و نماز های ظهر و عصر و مغرب و عشاء را به جمع خواندند؟
دلیل این جمع خواندن چه بوده؟ که پیامبر (صلی الله علیه وآله) خود و اصحاب خود را از آثار نماز تفریقی محروم ساختند؟

صدرا;975591 نوشت:
سلام علیکم

چرا پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام) در مواقعی صورت افضل را ترک نموده و نماز های ظهر و عصر و مغرب و عشاء را به جمع خواندند؟
دلیل این جمع خواندن چه بوده؟ که پیامبر (صلی الله علیه وآله) خود و اصحاب خود را از آثار نماز تفریقی محروم ساختند؟

با سلام و عرض ادب

طبق احادیث

گاها گرم بودن وسردبودن بیش از حد هوا و نبود امکانات تهویه مطبوع در آن دوران

نبودن امکان زمان یابی دقیق هنگام ابری بودن هوا و بارش باران ،

حرج در هنگام مسافرت به خاطر نبود امکانات رفاهی بین جاده ای کنونی

وجود جنگ و...

و مسافت های چند روزه و چند ماهه که در حال حاضر به چند دقیقه و چند ساعته با تمام امکانات رفاهی و تهویه مطبوع رسیده

شما که طرف دار تکنولوژی هستید

آیا با وجود این همه امکانات آیا باز هم تجمیع نماز ها برای رفع حرج و تسهیل صحیح است ونشانه ناشکری این همه امکانات و نعمت های خدادای نیست؟

ایا نباید با صرف وقت بیشتر برای عبادت شکر گذار این همه تسهیلات الهی باشیم...؟؟؟؟؟

بنده افتخار می کنم که عمل به سنت پیامبر(صلوات الله علیه)میکنم و پیرو دوازده امام هدایت کننده(سلام بر آنها) بعد از او هستم
و با تحقیق به این نتایج رسیده ام و دین خودم را از پدرانم به ارث نبرده ام و به جای تقلید کورکورانه ، تفکر کرده ام

شروحیل;975616 نوشت:
با سلام و عرض ادب

طبق احادیث

گاها گرم بودن وسردبودن بیش از حد هوا و نبود امکانات تهویه مطبوع در آن دوران

نبودن امکان زمان یابی دقیق هنگام ابری بودن هوا و بارش باران ،

حرج در هنگام مسافرت به خاطر نبود امکانات رفاهی بین جاده ای کنونی

وجود جنگ و...

و مسافت های چند روزه و چند ماهه که در حال حاضر به چند دقیقه و چند ساعته با تمام امکانات رفاهی و تهویه مطبوع رسیده

سلام علیکم

منبع و روایت معتبر در تعلیل گفتارتان ذکر بفرمائید.

صدرا;975630 نوشت:
سلام علیکم

منبع و روایت معتبر در تعلیل گفتارتان ذکر بفرمائید.

با سلام و عرض ادب

نبی اکرم ﴿ص﴾ فرموده است

«صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي‏ أُصَلِّي»؛‏ نماز خودتان را آن‌گونه بخوانید که می بینید من می‌خوانم (1)

و

امام صادق (ع) می فرمایند: پیامبر خدا، بدون این که عذری در کار باشد، نماز ظهر و عصر را یک جا خواند.
عمر به آن حضرت گفت: آیا در نماز چیز تازه ای پیدا شده است؟
پیامبر اکرم (ص) فرمود: "نه، چیز تازه ای درباره نماز نیامده، ولی خواستم بر امت خودم گشایشی بدهم".(2)

طبق این احادیث روش اصلی اقامه نماز 5 نوبت است و نماز خواندن در 3 نوبت مورد تعجب صحابه بوده
چرا که پیامبر همیشه در 5 نوبت نماز جماعت می خواندند ...
و پیامبر برای تسهیل ((( گاهی ))) نماز ها را در 3 نوبت می خواندند ... نه همیشه ...

حال شما برای بنده اثبات کنید که اصل نماز جماعت 3 نوبت بوده و پیامبر همیشه در 3 نوبت نماز جماعت می خوانده
و نماز خواندن به جماعت ((( بدون استثنا ))) در 3 نوبت بدعت نیست ...

یا حداقل یک مسجد شیعه به بنده نشان دهید که حداقل یکبار در تمام عمر ساخت خود در 5 نوبت نماز به خود دیده است ...

ممنون

----------------------------------------------------------
1 - علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، ص 423، بیروت، دار الکتاب اللبنانی، چاپ اول، 1982م.
2 - حرّ عاملی ، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 3، ص 161، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1414پ.

شروحیل;975781 نوشت:
با سلام و عرض ادب
نبی اکرم ﴿ص﴾ فرموده است
«صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي‏ أُصَلِّي»؛‏ نماز خودتان را آن‌گونه بخوانید که می بینید من می‌خوانم (1)
و
امام صادق (ع) می فرمایند: پیامبر خدا، بدون این که عذری در کار باشد، نماز ظهر و عصر را یک جا خواند.
عمر به آن حضرت گفت: آیا در نماز چیز تازه ای پیدا شده است؟
پیامبر اکرم (ص) فرمود: "نه، چیز تازه ای درباره نماز نیامده، ولی خواستم بر امت خودم گشایشی بدهم".(2)

طبق این احادیث روش اصلی اقامه نماز 5 نوبت است و نماز خواندن در 3 نوبت مورد تعجب صحابه بوده
چرا که پیامبر همیشه در 5 نوبت نماز جماعت می خواندند ...
و پیامبر برای تسهیل ((( گاهی ))) نماز ها را در 3 نوبت می خواندند ... نه همیشه ...
حال شما برای بنده اثبات کنید که اصل نماز جماعت 3 نوبت بوده و پیامبر همیشه در 3 نوبت نماز جماعت می خوانده
و نماز خواندن به جماعت ((( بدون استثنا ))) در 3 نوبت بدعت نیست ...
یا حداقل یک مسجد شیعه به بنده نشان دهید که حداقل یکبار در تمام عمر ساخت خود در 5 نوبت نماز به خود دیده است ...
.

با سلام و عرض ادب

وقتی علت امری ترخیص و اجازه ی و بر مکلف بود؛ چنانکه ابن عباس دلیل جمع خواندن نماز توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) را عدم عسر و حرج نوعی بر مکلفین دانست: «اراد ان لا یحرج امته» چنین ملاکی اطلاق داشته و تحدید خاصی را نمی پذیرد؛ زیرا آنحضرت بدون هیچ عذری در مدینه نماز خود را به صورت جمع خواندند؛ بنابراین جواز جمع خواندن نماز بر اساس دستور آنحضرت است و چنین نیست که این فرض را به صورت مطلق مفضول و فاصله انداختن را به صورت مطلق افضل بدانیم، که لازمه چنین امری عدم وجود مصلحت و رجحان در حکم جواز جمع بین الصلاتین خواهد بود. بر این اساس جمع خواندن جایز و بر اساس ترخیص صاحب شریعت صورت پذیرفته است؛ اما آیا تفریق بین دو نماز فی نفسه مستحب و فرد افضل بوده یا خیر؟ چنین امری در بین فقهای شیعه مورد اختلاف است و منشاء چنین اختلافی در بیان میزان و حد تفریق است که آیا مراد از استحباب تفریق لغوی است و با فاصله انداختن نافله چنین تفریقی صورت پذیرفته؛ یا خیر مراد از تفریق جدا خواندن در مواقیت مخصوصی است؟

http://fa.tabrizi.org/1391/05/27/70-2/

اینکه چرا در مساجد نماز به صورت جمع خوانده می شود؟ باز گشت چنین امری باز به تسهیل بر مردم باز می گردد. (در فقه عامه نیز یکی از آداب مفتی فتوا به فرد اسهل فرد تکلیف می باشد)؛ بله اگر جماعتی خود رغبت بر چنین امری؛ بلکه بر انجام مستحبات نماز (فی نفسه) همچون طول دادن به نماز و... داشتند می توانند چنین کنند؛ اما وقتی در هر جماعتی برای گروهی به هر شکلی شرکت در نماز تفریقی سختی به همراه داشت چنین امری خود مانع مطلوبیت تفریق بین دو نماز خواهد بود.

موفق باشید.


سؤال:

ملاک تعیین وقت نمازهای عصر و عشاء در نزد اهل سنت چیست؟

جواب:
همه ی فقيهان مسلمان، بر اين‏كه آغاز وقت نماز ظهر، زوال شمس است، اتفاق ‏نظر داشته،(1) هر چند شيعه معتقد است كه با زوال خورشيد، زمان هر دو نماز(ظهر و عصر) داخل مى‏ گردد، ولى از لحاظ ترتيب، نماز ظهر بر نماز عصر مقدم است و اين وقت، به صورت مشترك تا وقت مخصوص نماز عصر، يعنى چهار ركعت ادامه دارد. (2)
نقطه ی اختلاف در نماز ظهر انتهای وقت ظهر است. از دیدگاه جمهور فقهای اهل سنت انتهای وقت ظهر رسیدن سایه ی شاخص به اندازه ی مثل آن است.(3) که پس از رسیدن سایه ی شاخص به اندازه ی مثل شاخص وقت نماز ظهر به پایان رسیده (4) و ابتدای وقت نماز عصر خواهد بود؛(5) لذا کسی که تا این زمان نماز ظهر خود را نخوانده، می بایست قضای آن را بجا آورد.

ابتدا و انتهای وقت نماز عصر
از دیدگاه اهل سنت ابتدای وقت نماز عصر بعد از خروج سایه ی شاخص از مقدار مثل بوده و این وقت تا غروب آفتاب ادامه می یابد؛ (6) هر چند که تاخیر بدون عذر آن و خواندن نماز عصر به هنگام سرخی رنگ آفتاب امری حرام در فقه مذاهب اهل سنت است.(7) از دیدگاه فقه شیعه هر يك از نمازهاى ظهر و عصر و نمازهاى مغرب و عشا، يك «وقت خاص» و يك «وقت مشترك» دارند.
وقت خاص نماز ظهر، از آغاز ظهر شرعى (وقت زوال) است تا مقدار زمانى كه چهار ركعت نماز خوانده مى شود، در اين مدّت محدود، تنها نماز ظهر را مى توان بجا آورد. وقت خاصّ نماز عصر نیز زمانى است كه از آن لحظه تا وقت غروب، تنها به اندازه مدّت خواندن نماز عصر، فرصت باشد. وقت مشترك بين دو نماز ظهر و عصر، از انتهاى وقت خاص نماز ظهر، تا ابتداى وقت خاص نماز عصر است. سخن شيعه آن است كه در تمام اين وقت مشترك، مى توان نماز ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله خواند و چنین امری مقیّد به عذر شرعی و یا سفر و یا خوف نخواهد بود. (8)
اهل سنت به خاطر ديدگاه خاصى كه در تقسيم اوقات (از زوال تا غروب) داشته، قائل به وقت مشترك ميان ظهر و عصر نبوده و معتقدند از اوّل زوال تا زمانی که سايه ی شاخص به اندازه آن گردد، وقت مختص نماز ظهر بوده و نمى توان نماز عصر را در اين وقت به جا آورد، و پس از این فاصله وقت عصر داخل می گردد که تا غروب آفتاب امتداد می یابد. شيعيان معتقدند كه اين تقسيم بندى، مربوط به وقت فضيلت هر دو نماز است، نه وقت اِجزاء، يعنى بهتر است نماز عصر را موقعى خواند كه سايه ی شاخص به اندازه آن باشد، ولى اگر كسى قبل از آن هم بخواند مجزى و نماز وی صحیح خواهد بود.

ابتدا و انتهای نماز مغرب:
وقت نماز مغرب از استتار کامل قرص خورشید در مغرب آغاز شده و تا شفق ادامه می یابد. در اینکه شفق با چه امری حاصل شده اختلافاتی در فتاوای بزرگان اهل سنت مشاهده می گردد. توضیح آنکه. بعد از غروب آفتاب در ناحیه ی مغرب سه رنگ مشاهده می گردد. سرخی؛ سفیدی؛ و سیاهی. شفق در نزد ابوحنیفه به هنگام سفیدی مغرب محقق می گردد؛ لذا هنگامی که مغرب به رنگ سفید مشاهده گردید انتهای وقت مغرب و ابتدای وقت عشاء خواهد بود و این در حالی است که از نظر ائمه ی دیگر اهل سنت و همچنین فتوای دو شاگرد ابو حنیفه، شفق به سرخی مغرب اطلاق می گردد؛ لذا وقتی سرخی مغرب از بین رفت و رنگ آن به سفیدی گرائید انتهای وقت مغرب خواهد بود که تفاوت این دو دیدگاه به سه درجه یعنی دوازده دقیقه خواهد بود. (9)

دلیل مواقیت پنجگانه در نزد اهل سنت

مهمترین دلیل بر تعیین مواقیت پنج گانه در نزد اهل سنت حدیث جبرئیل (علیه السلام) است. در این روایت به نقل «جابر بن عبدالله انصاری» آمده است: «جبرئیل (علیه السلام) نزد پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) آمد و به او گفت: بلند شو و نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز ظهر را وقتی که خورشید – از وسط آسمان – زوال کرده بود خواند. سپس هنگام عصر نزد او آمد و به او گفت: بلند شو و نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز عصر را هنگامی خواند، که سایه هر چیز به اندازه خودش شده بود سپس وقت مغرب نزد او آمد و به او گفت: بلند شو نماز بخوان پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز مغرب را وقتی که خورشید غروب کرده بود، خواند، سپس موقع عشاء نزد او آمد و به او گفت: بلند شو نماز بخوان پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز عشاء را وقتی خواند که شفق – سرخی بعد از غروب آفتاب – پنهان شده بود. سپس هنگام صبح نزد او آمد و به او گفت نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز صبح را هنگامی که فجر نمایان شد، خواند.
سپس روز بعد هنگام ظهر نزد او آمد و گفت بلند شو و نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) نماز ظهر را هنگامی که سایه هر چیز به اندازه خودش شده بود، خواند، سپس وقت عصر نزد او آمد و گفت بلند شو و نماز بخوان، پیامبر نماز عصر را هنگامی که سایه هر چیز دو برابر خودش شده بود، خواند سپس هنگام مغرب در همان وقت دیروز آمد (و به او گفت نماز بخوان) سپس وقت عشاء هنگامی که نیمی از شب یا یک سوم آن گذشته بود نزد او آمد و نماز عشاء را در همان وقت خواند سپس وقتی که بامداد بسیار روشن نزد او آمد و گفت بلند شو و نماز بخوان، پیامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نماز صبح را ادا کرد و گفت: وقت هر نماز بین این دو وقت است». (10)

در پاسخ به این استدلال می گوئیم:
در حديث جبرئيل، فعل پیامبر اکرم(صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله و سلّم)نقل شده است. قدر متقين از فعل آن حضرت ـ بر فرض صحت سند روایت ـ آن است كه حضرت هنگام زوال، نماز ظهر، و هنگامى كه سايه ی شاخص به اندازه ی مثل رسيد، نماز عصر را خوانده است؛ ولى اين‏كه منحصراً وقت نماز ظهر زوال است و این وقت استمرار نمی یابد، يا اين‏كه منحصراً وقت نماز عصر وقتى است كه سايه ی شاخص به اندازه ی مثل برسد، فعل آنحضرت بر آن دلالت نداشته و نهايت دلالت آن اين است كه نماز ظهر در هنگام زوال، يا نماز عصر به هنگام بلوغ شاخص به اندازه مثل، مشروعيت دارد، اما اين‏كه غير آن وقت، نماز ظهر يا عصر خارج وقت و در نتيجه قضاست، حديث مذكور دلالتى بر آن ندارد. شاهد اين عدم اختصاص، آن است كه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) به دستور جبرئيل در روز بعد، نماز ظهر را هنگامى كه سايه شاخص به اندازه مثل، و نماز عصر را زمانى كه سايه ی شاخص به اندازه ی مثلين شد، خوانده است.

اگر گفته شود که معصومین (علیهم السلام) بیشتر نمازهای خود را به تفریق خوانده و چنین امری بیانگر فضیلت تفریق در همه ی موارد است می گوئیم:
بدیهی است که در صورت مقدور بودن و البته رعایت وقت فضیلت، فی نفسه جدا خواندن نمازها فضیلت و برتری خواهد داشت؛ اما در غیر این صورت همچنانکه در سنت قطعی پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) و ائمه (علیهم السلام) وارد شده که نمازهای ظهر و عصر و همچنین مغرب و عشا را بدون هیچ عذری در مواقعی به جمع خوانده و دلیل آنرا عدم حرج و سختی بر مکلفین بیان داشته اند،‌ جمع خواندن فرایض بدون هیچ اشکالی خواهد بود .
عدم توجه به حکمت چنین امری همچنین مضیّق و کوتاه دانستن اوقات برخی از نمازها(ظهر- مغرب) از سوی اهل سنت باعث آن شده که نماز های بسیاری از مکلفین که امکان تفریق بین دو نماز را نداشته قضا شود که چنین امری مخالف قطعی دستور شارع مقدس در تسهیل تکلیف بر بندگان است.
سیره ی معصومین(علیهم السلام) گواه بر آن است که آنان در انجام عبادات شخصی اعمال را با جمیع مستحبات آن انجام داده. قیامها و رکوع ها و سجود ها و دعاهای طولانی که گاه عبادتی ساعتها به طول می انجامید. اما آیا دیده شده که معصوم در عبادات جمعی همچون نماز جماعت اینگونه عمل نماید؟ یا اینکه در انجام این امور رعایت حال ضعیفترین مامومین را می نمودند؟
درروایتی که در صحیح مسلم ذکر شده آمده است: «ابومسعود انصاری گفت مردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد و گفت: من به سبب فلانی از نماز صبح باز می مانم؛ از بس که نماز را طول می دهد. من در آن روز هرگز پیامبر(صلی الله علیه وآله) را چنین عصبانی ندیده بودم ایشان فرمودند: ای مردم! از میان شما کسانی هستند که مردم را فراری می دهند هر یک از شما که امامت کند باید نماز را کوتاه بخواند؛ چون در میان آنان کسانی هستند که ضعیف و پیر و نیازمندند».(11) که این روایت نیز دلالت بر رعایت تسهیل بر مکلفین دارد.

پی نوشت:
1. الاسراء/78: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودا». نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب‏] برپا دار و همچنين قرآن فجر [نماز صبح‏] را چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است.
2. در روايات معتبرى، مبدأ وقت ظهرين، زوال معيّن شده و مضمون آن‏ها اين است كه به محض زوال شمس، وقت ظهر و عصر داخل مى‏ گردد. «زراره عن ابى جعفر (عليه‏ السلام) قال: اذا زالت الشمس دخل الوقتان الظهر و العصر فاذا غابت الشمس دخل الوقتان المغرب و العشاء الاخرة»؛ هرگاه خورشيد زوال پيدا كند، وقت نماز و عصر داخل مى‏ شود و هرگاه خورشيد غروب نمايد، وقت نماز مغرب و عشا داخل مى ‏گردد. (الحر العاملی، وسائل الشیعة، ج4، ص91، ح1، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام))؛‌ «عبيد بن زراره قال: سألت ابا عبداللّه‏ (عليه ‏السلام) عن وقت الظهر و العصر فقال: اذا زالت الشمس فقد دخل وقت الظهر و العصر جميعاً الا ان هذه قبل هذه ثم أنت فى وقت منهما جميعاً حتى تغيب الشمس»، عبيد بن زراره مى ‏گويد: از امام صادق (عليه‏السلام) در مورد وقت نماز ظهر و عصر سؤال نمودم، ايشان فرمودند: هرگاه خورشيد زوال نمايد، به تحقیق وقت ظهر و عصر هر دو داخل مى‏ گردد، جز آن‏كه نماز ظهر پيش از نماز عصر است و تو در وقتِ هر دو هستى تا اين‏كه خورشيد غروب نمايد. (همان، ص92، ح5).
3. برای تشخیص زوال می توان بدین صورت عمل کرد که میله ای عمودی بر زمین نصب کرد. هنگامی که سایه ی این میله به کمترین حد آن رسید آن زمان موقع زوال آفتاب و ابتدای وقت نماز ظهر خواهد بود. هنگامی که سایه ی شاخص بعد از زوال آفتاب به اندازه ی شاخص گردید از نظر جمهور فقیهان اهل سنت پایان وقت ظهر و ابتدای وقت نماز عصر خواهد بود.
4. الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج1، ص182، دار احیاء التراث العربی: «يدخل وقت الظهر عقب زوال الشمس مباشرة فمتى انحرفت الشمس عن وسط السماء فإن وقت الظهر يبتدئ ( المالكية قالوا : هذا وقت الظهر الاختياري أما وقته الضروري فهو من دخول وقت العصر الاختياري ويستمر إلى وقت الغروب ) ويستمر إلى أن يبلغ ظل كل شيء مثله»؛‌ الموسوعة الفقهیة الکویتیة،‌ ج7، ص172، وزارة الأوقاف والشئون الإسلامية - الكويت: «لاَ خِلاَفَ بَيْنَ الْفُقَهَاءِ فِي أَنَّ مَبْدَأَهُ مِنْ زَوَال الشَّمْسِ عَنْ وَسَطِ السَّمَاءِ تُجَاهَ الْغَرْبِ ، وَلاَ يَصِحُّ أَدَاؤُهَا قَبْل الزَّوَال وَأَمَّا نِهَايَةُ وَقْتِ الظُّهْرِ فَجُمْهُورُ الْفُقَهَاءِ ، وَمَعَهُمْ الصَّاحِبَانِ ، إِلَى أَنَّ آخِرَ وَقْتِ الظُّهْرِ بُلُوغُ ظِل الشَّيْءِ مِثْلَهُ سِوَى فَيْءِ الزَّوَال ، لِحَدِيثِ إِمَامَةِ جِبْرِيل».
5. در فقه احناف دو شاگرد ابوحنیفه (ابویوسف و شیبانی) چنین قولی را اختیار نموده اند؛‌ ولی از نظر ابو حنیفه انتهای وقت ظهر رسیدن سایه ی شاخص به دو برابر شاخص خواهد بود که بر اساس دیدگاه وی وقت ظهر دارای وسعت بیشتری نسبت به صاحبان (ابویوسف و شیبانی) است و آغاز وقت عصر نیز بعد از دو برابر شدن سایه ی شاخص خواهد بود. که البته فتوای احناف در این مورد مطابق با نظر صاحبان بوده و در این امر بر اساس فتوای امام مذهب عمل نمی کنند.
6. دلیل این فتوای این روایت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است که فرمودند: «مَنْ‏ أَدْرَكَ‏ مِنْ الصُّبْحِ رَكْعَةً قَبْلَ أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ فَقَدْ أَدْرَكَ الصُّبْحَ، وَ مَنْ‏ أَدْرَكَ‏ رَكْعَةً مِنْ الْعَصْرِ قَبْلَ أَنْ تَغْرُبَ الشَّمْسُ فَقَدْ أَدْرَكَ الْعَصْرَ». (البخاری، صحیح البخاری، کتاب الصلاة، ابواب المواقیت، ح554، دار ابن كثير ، اليمامة - بيروت.)
7. در فقه مذاهب برای هر یک از اوقات تفاصیلی ذکر شده که ما به جهت اختصار متعرض آنها نشدیم.
8. از دیدگاه اهل سنت (غیر از مذهب حنفی) جمع بین دو نماز در صورتی جایز است که یکی از امور فوق صورت پذیرفته باشد و شخص در جمع میان دو نماز معذور باشد.
9. الموسوعة الفقهیه الکویتیة،‌ ج7، ص176،
وزارة الأوقاف والشئون الإسلامية - الكويت: «يَبْدَأُ وَقْتُ الْعِشَاءِ حِينَ يَغِيبُ الشَّفَقُ بِلاَ خِلاَفٍ بَيْنَ أَبِي حَنِيفَةَ وَصَاحِبَيْهِ ، إِلاَّ أَنَّهُمُ اخْتَلَفُوا فِي مَعْنَى الشَّفَقِ ، فَذَهَبَ أَبُو حَنِيفَةَ إِلَى أَنَّ الشَّفَقَ هُوَ الْبَيَاضُ الَّذِي يَظْهَرُ فِي جَوِّ السَّمَاءِ بَعْدَ ذَهَابِ الْحُمْرَةِ الَّتِي تَعْقُبُ غُرُوبَ الشَّمْسِ ، وَذَهَبَ الصَّاحِبَانِ إِلَى أَنَّ الشَّفَقَ هُوَ الْحُمْرَةُ ، وَهُوَ مَذْهَبُ جُمْهُورِ الْفُقَهَاءِ ، وَالْفَرْقُ بَيْنَ الشَّفَقَيْنِ يُقَدَّرُ بِثَلاَثِ دَرَجَاتٍ ، وَهِيَ تَعْدِل اثْنَتَيْ عَشْرَةَ دَقِيقَةً».
10. احمد بن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج22،‌ص408، ح14538، مؤسسة الرسالة-لبنان: «حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ آدَمَ، حَدَّثَنَا ابْنُ الْمُبَارَكِ، عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ، قَالَ: حَدَّثَنِي وَهْبُ بْنُ كَيْسَانَ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَهُوَ الْأَنْصَارِيُّ:" أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَاءَهُ جِبْرِيلُ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الظُّهْرَ حِينَ زَالَتِ الشَّمْسُ، ثُمَّ جَاءَهُ الْعَصْرَ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الْعَصْرَ حِينَ صَارَ ظِلُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مِثْلَهُ- أَوْ قَالَ: صَارَ ظِلُّهُ مِثْلَهُ- ثُمَ‏ جَاءَهُ‏ الْمَغْرِبَ‏، فَقَالَ‏: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى حِينَ وَجَبَتِ الشَّمْسُ، ثُمَّ جَاءَهُ الْعِشَاءَ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى حِينَ غَابَ الشَّفَقُ، ثُمَّ جَاءَهُ الْفَجْرَ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى حِينَ بَرَقَ الْفَجْرُ- أَوْ قَالَ: حِينَ سَطَعَ الْفَجْرُثُمَّ جَاءَهُ مِنَ الْغَدِ لِلظُّهْرِ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الظُّهْرَ حِينَ صَارَ ظِلُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مِثْلَهُ، ثُمَّ جَاءَهُ لِلْعَصْرِ، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الْعَصْرَ حِينَ صَارَ ظِلُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مِثْلَيْهِ، ثُمَّ جَاءَهُ لِلْمَغْرِبِ، وَقْتًا وَاحِدًا لَمْ يَزُلْ عَنْهُ، ثُمَّ جَاءَ لِلْعِشَاءِ، حِينَ ذَهَبَ نِصْفُ اللَّيْلِ- أَوْ قَالَ: ثُلُثُ اللَّيْلِ- فَصَلَّى الْعِشَاءَ، ثُمَّ جَاءَهُ لِلْفَجْرِ حِينَ أَسْفَرَ جِدًّا، فَقَالَ: قُمْ فَصَلِّهْ، فَصَلَّى الْفَجْرَ، ثُمَّ قَالَ: مَا بَيْنَ هَذَيْنِ وَقْتٌ».
11. صحیح مسلم، کتاب الصلاة؛‌ باب: (37) بَابُ أَمْرِ الْأَئِمَّةِ بِتَخْفِيفِ الصَّلَاةِ فِي تَمَامٍ‏، ح466، دارالحدیث-قاهره: «قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَقَالَ: إِنِّي لَأَتَأَخَّرُ عَنْ صَلَاةِ الصُّبْحِ مِنْ أَجْلِ فُلَانٍ. مِمَّا يُطِيلُ بِنَا. فَمَا رَأَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ غَضِبَ فِي مَوْعِظَةٍ قَطُّ أَشَدَّ مِمَّا غَضِبَ يَوْمَئِذٍ. فَقَالَ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّ مِنْكُمْ مُنَفِّرِينَ. فَأَيُّكُمْ أَمَّ النَّاسَ فَلْيُوجِزْ. فَإِنَّ مِنْ وَرَائِهِ الْكَبِيرَ وَ الضَّعِيفَ وَ ذَا الْحَاجَةِ».

موضوع قفل شده است