شعری برای تشکر از اساتید سایت

تب‌های اولیه

105 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با سلام و عرض ادب و تشکر فراوان از همه دوستانی که ما رو مدیون خودتون و شرمنده پیگیریهای مجدانه کردید
من به قول و غزل نغز حکیمانه شما ها مقداری در کسوت شاگردی فعالیت کردم اما تقدیر روزگار بود و ... بماند
برسم ادب اگر بشه چند بیتی رو بگم
نیست در بحر طویل دل من یاد کسی
................................................

جای خالی نبود در بر اغیار دگر
همه جمعند ز یاران و ادیبان قدیم

با رضا جان جهان داشتنم رسوایی است
بی رضا هم که نشاید به کریمان راهی
یادم رفته نه ؟
نمیتونم شعر بگم خدا نگهدارتون باشه

شهره22;807043 نوشت:
با سلام
سلام خواهر گرامی
شما خود استاد هستید و بارها هم این را گفته ام. تعارف هم نبوده واقعاً اینچنین است

من استفاده از
موضوعات مختلف به شکل زیبا را از استاد "صادق" بزرگوار
قدرت بیان و اعجاز کلام را از جناب استاد "سجاد" عزیز

استفاده از مضامین فلسفی در شعر را از سرکار "حبیبه"
روان و دلنشین بودن شعر را از سرکار "یکی دیگه"
روش بیان دل دادگی به اهل بیت(ع) را از سرکار "یارب"
و وزن های زیبا را از شما خانم "شهره22"

یاد گرفتم

صادق;806940 نوشت:
از رضا آموز اخلاص عمل
مرد حق را دان منزه از خلل
:moteajeb:

سلام استاد "صادق" عزیز
استاد بیخیال! از نظر خودم که آدمی گناهکار تر از من پیدا نمیشود
شاید دعاهای شما بزرگواران دست بنده را بگیرد و به سوی راه راست هدایت کند
دعایم کنید

سمیع;806955 نوشت:
بنده هم به سهم خویش از استارتر تاپیک و سایر دوستان، کمال تشکر و قدر دانی را دارم
سلام و عرض ادب
قابل شما را نداشت استاد

دوستان ، می دانید مهمترین حسن این شعر برای من چه بود؟
اینکه توفیق هم کلامی با اساتیدی که کمتر (یا اصلاً) با آنها گفتگو نداشتم را پیدا کردم

[="Tahoma"][="Black"]

Reza-D;806426 نوشت:
سلام به تمام اسک دینی های عزیز و گرامی
این شعر را تقدیم می کنم به تمامی اساتید عزیز سایت برای تشکر از زحماتشان
البته در برابر زحمات این عزیزان کار قابلی نیست ، اما امیدوارم به بزرگواری خودشان از بنده قبول کنند

ضمناً گر چه تمام تلاشم را کردم که اسامی تمام کارشناسان باشد
اما پیشاپیش از اینکه ممکن است نام بعضی از عزیزان را جا انداخته باشم عذرخواهی میکنم
همچنين از آنجايي كه اين شعر را در تاريخ
95/3/4 سروده ام ، نام اساتيدي را آورده ام كه در اين تاريخ جزء اساتيد سايت بوده اند
لذا از اساتيدي كه قبلاً در سايت بودند و اساتيدي كه بعداً به سايت اضافه ميشوند تشكر كرده و بابت اينكه نامشان در شعر من نيست عذرخواهي ميكنم

بنام خداوند بخشنده مهربان

در میان شبهه ها بودیم اسیر
مرد و زن یا نوجوان یا آنکه پیر

گنگ و مبهم بود بر ما هر جواب
ما همه چون تشنه ای دنبال آب

واژه ها دشوار و معناها ثقیل
ما چنان موری و پاسخ مثل فیل!

بهر هر پاسخ که دنبالش بُدیم
سال ها شاگرد ، باید می شُدیم

تا که گشتیم آشنا با اسک دین
در مثالش همچو فردوس برین

خود گلستانی ز نو اندیشه ها
اجتماعی از شهادت پیشه ها

(آموزش علم کمتر از شهادت نیست)

آن یکی خادم به شاهِ طوس بود
نام زیبایش بدان

"ممسوس" بود

دیگری در راه حق همچون حدید
حرفهایش چون گُهَر ، نامش

"مجید"

گــو رسید اینک بشارت از بهشـت
چون
"مبشر" نکته ای دیگر نوشت

زین حقیقت کار من تعظیم بود
اینکه

"مسلم" بهر حق تسلیم بود

در میـان دردها گشتم صبـــور
چون به روی دیده ام تابید

"نور"

از بـــرای عاشقـــی مجبـور شد
آنکه معشوقش چنان

"مشکور" شد

در هوا ریــزیــد صد نقل و نبات
می وزد اینک

"نسیمی" با "نشاط" (نسیم = جناب "نسیم رحمت")

در گلستان گشتنم آخر چه سود؟
چون گلی زیباتر از

"محسـن" نبود

"عامل" ار باشم ، ز دوزخ جَسته ام
من هدایت را ز
"هادی" جُسته ام

میشوم هر لحظه نزدیکِ خدا
زان که دادم دست در دستِ

"هدی"

میخورم از شهد حِکمت بـاز جـــام
گر که ساقی باشدم هر دم
"پیام"

از گزند آسـ
وده باشد روح و جان
چون
"امين" از بهر ما باشد امان

زنده بــاد آن رادمـــردی بی بدیــل
وِی خلیل است و جمیل است و
"جلیل"

هر چه میگردم ز هر معنــا و حیث
نیست در دنیا کسی همچون
"اویس"

کاش میشد جار زد هر صبح و شام
برکـت از

"آلاء" مـیـگـیــرد ، کــــــلام

كرد "ياسين" عهد قرآن را وفا
دردِ دين با حكم ميگيرد
"شفا"

برتر از "طاها" كسي در ياد نيست
يـاوري يـاور تر از
"مقـــداد" نيست

ذکرِ حق ، شیطان گر از یادت بَرَد
"تـذکــره" آن را به یــادت آوَرَد

حرف پر معنــا و پر مغــز و لطـیـف
نیست در گفتار کس همچون

"حنیف"

من نگــاهم را به نیکـــی دوخـتـم
رأفتــــم را از

"رئــوف" آمـوخـتـم

مـیـرود پاییـــز و مـی آیــد ربـیــع

(ربیع به معنای بهار)
چون نماید رخ به دلهامان
"سمیع"

در کمند نفس کِی گردد اسیر؟
آنکه هر دم دیده اش باشد
"بصیر"

میشـود هر روز از مــا رفـع عـیـب
گر که بسپاریم خود را بر
"شعیب"

قـلـب و جـــانش بر ولایت عــاشق است
او که هم خود هم نشانش

"صادق" است

می رسد دستش به به اسرارِ نجـــوم
هر که از

"صـــــدرا" بیـامـوزد علــــوم

زندگي سخت است پس در گير و دار
بر خـــدا هـر لحظـه باش

"امـيــدوار"

گر چه من
"استـــــاد" در دین نیستم
"رهنما" چون هست ، غمگین نیستم (منظورم جناب "راهنما" بود ولی وزن شعر جور نمیشد)

راه گر چه ، هر وجب خار و خس است
کـــــلِّ آنهـا را یکی
"حـافظ" بس است


در روایت هــر کــه دارد پیچ و تــاب
باید از
"عــمــــار" گـیــرد او جـواب

خم نموده پشتِ شيطانِ رجيم
با كلام ناب خود ، سیـد
"كريم" (البته نمی دانم جناب "كريم" سيد هستند يا خير ، ولی سيد لااقل به عنوان آقاست)

بر عقـــاید هر که بـهـتـانـــی ببست
حضرت

"صدیق" پشتش را شکست (حضرت از باب احترام است ، اشتباه نشود)

هر کـه عمــداً دست در تـاریـخ کــرد

(خواست تاریخ را تحریف کند)
چون
"عماد" آمد ، رخش گردید زرد!

گـفـتـگـــــو ، آزاد مـعـنــــا میـدهـد
حکـم با
"سجــــاد" معنــا میـدهـد

زنــده و پــاینــده این ابیــات شد
چون نگاهم روی بر
"میقات" شد

گر چه هر گل در گلستان منفک است
بین گلها ، همچنان

"حامی" تک است :)>- (ماجرا دارد :Nishkhand:)

آخرینش هست
"خاتم" والسلام
چون که او آید نمی مـانـد کــلام
(اين بيت نوشته سركار "حبيبه" است)

هر کــه گفتم نامهاشان ظاهر است
مرد پنهان پشت آنها

"طاهــر" است

شمس باشم یا که آن ماهِ منیر
آخــ

رش باید کِشَم نــاز از
"مدیر" (جناب مدیر سایت) :khandeh!:

با تشکر از شعر زیبای آقا رضای گرامی

من که دیدم شعر زیبای تو را
در نجف یادت نمودم بی ریا
گفتم ای شاه نجف امداد کن
قلب این شاعر به مهرت شاد کن
وا کن از او قفل های بسته را
هم دوا کن آن دل بشکسته را
بهره مندش کن ز نور عشق حق
تا که گیرد در مسیر حق سبق[/]

بسمه الشکور

سجاد;807243 نوشت:
من که دیدم شعر زیبای تو را
در نجف یادت نمودم بی ریا

این صله بهر شما از حق رسید(1)

قدر دانت چون خدای تو بدید

قدر دانی نعمتی باشد عظیم

دارد این فضل و بَها خُلقِ کریم

گر دعایت حضرت سجاد کرد(2)

پس یقین دان خانه ات آباد کرد

پ.ن

1-پاداش،(در قدیم رسم بوده که بزرگان به شعرا پاداش می داده اند).

2-استاد سجاد گرامی

از خطاب مفرد عذرخواهم

سجاد;807243 نوشت:
با تشکر از شعر زیبای آقا رضای گرامی

من که دیدم شعر زیبای تو را
در نجف یادت نمودم بی ریا
گفتم ای شاه نجف امداد کن
قلب این شاعر به مهرت شاد کن
وا کن از او قفل های بسته را
هم دوا کن آن دل بشکسته را
بهره مندش کن ز نور عشق حق
تا که گیرد در مسیر حق سبق

حبیبه;807250 نوشت:
این صله بهر شما از حق رسید(1)
قدر دانت چون خدای تو بدید

قدر دانی نعمتی باشد عظیم
دارد این فضل و بَها خُلقِ کریم

گر دعایت حضرت سجاد کرد(2)
پس یقین دان خانه ات آباد کرد

سلام و عرض ادب خدمت هر دو بزرگوار
بله واقعاً بهترین هدیه ای بود که میشد گرفت. من از جناب "سجاد" عزیز تشکر میکنم ، اگر این دعاها قبول بشود و حضرت حق و امام علی(ع) نظر لطفی به من کنند ، برای دنیا و آخرتم کافی خواهد بود. ضمناً از شما سرکار "حبیبه" هم بخاطر لطفی که به من داشتید بسیار ممنونم

Reza-D;807064 نوشت:
و وزن های زیبا را از شما خانم "شهره22"

با سلام و عرض ادب خدمت استاد خودم آقا رضای گرامی
انشاء الله در پناه حق همیشه موفق و منصور باشید

من فعلا که به علت دوری ازنت ومشکلات دیگه کمتر می تونم نت بیام
اما
یادش بخیر باد زمان جوانیم
آن روزگار شاب و دل پر زخالیم

گفتم

حبیبه بامن وما همنشین مشو
گفتابرو که دولت بخت آزمائیم
گفتم برای یک دو نفس زندگی کنیم
گفتا نه اینچنین که تو گویی برانیم...

من میروم کنار بجویی و یا جری
شاید که اعتدال بدارد به راهیم..



شهره برو که دولت اگر دولت منست
از دست روزگار بمیریم و راضیم

Reza-D;806426 نوشت:
در هوا ریــزیــد صد نقل و نبات
می وزد اینک "نسیمی" با "نشاط" (نسیم = جناب "نسیم رحمت")

ذوق و قریحه شعر و شاعری، نعمتی خداوندی است که به شما؛ که بنده و امثال بنده از این عنایت محرومیم.
زبان بنده الکن از رویارویی با شما و سایر دوستان در زبان شعر و شاعری است.
امیدوارم از این نعمت خداوندی در اعتلای اسلام و فرهنگ ناب اهل بیت استفاده کنید.
بابت این ابیات زیبا از شما سپاسگزارم.

این دسته گل به رسم سپاس خدمت شما :


نسیم رحمت;808992 نوشت:
ذوق و قریحه شعر و شاعری، نعمتی خداوندی است که به شما؛ که بنده و امثال بنده از این عنایت محرومیم.
زبان بنده الکن از رویارویی با شما و سایر دوستان در زبان شعر و شاعری است.
امیدوارم از این نعمت خداوندی در اعتلای اسلام و فرهنگ ناب اهل بیت استفاده کنید.
بابت این ابیات زیبا از شما سپاسگزارم.
به قول خارجکیا WAOOOOOOOOOW ! :Nishkhand:

استاد واقعاً از شما ممنونم خیلی لطف دارید
کلام شما چیزی کمتر از ذوقِ شاعران ندارد و واژه ها را زیبا انتخاب می کنید
به نکته ای هم که فرمودید حتماً دقت میکنم و سعی میکنم اشعارم را همسو با مواردی که فرمودید جهت بدهم

Reza-D;808996 نوشت:
استاد واقعاً از شما ممنونم خیلی لطف دارید
کلام شما چیزی کمتر از ذوقِ شاعران ندارد و واژه ها را زیبا انتخاب می کنید
به نکته ای هم که فرمودید حتماً دقت میکنم و سعی میکنم اشعارم را همسو با مواردی که فرمودید جهت بدهم

:Graphic (19):

(( Up to 1st Post ))

:Graphic (12):

بسمه المنّان بالعطیات

شکرُ لَک یا رَبیّ المنّان مِن جمعِ الکریم

جمع آن استادهای عاقل و خوب و فهیم

هر چه ما گوئیم در شکر و تشکر کم بُوَد

یا الهی زِد لهم توفیق و الفضل الجسیم

حبیبه;879585 نوشت:
بسمه المنّان بالعطیات

شکرُ لَک یا رَبیّ المنّان مِن جمعِ الکریم
جمع آن استادهای عاقل و خوب و فهیم

هر چه ما گوئیم در شکر و تشکر کم بُوَد
یا الهی زِد لهم توفیق و الفضل الجسیم



@-)

سلام و عرض ادب

آفرين بر بانوي استادِ هر حرف و سُخُن
هنگ كرده مغز من با شعر تو از بيخ و بُن!

خواهرم ، زيبا كلامت آنچنان نافذ بود
كل اشعار رضا را كرده اي كن لم يكن!

(بجز احسنت ، توضيح ديگري ندارم @};-)

سلام

وتشکر از همۀ اساتید محترم و عرض خسته نباشید

اجرتون با حضرت حق

می توان در سایه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن


اول از استاد، یاد آموختیم
پس، سویدای سواد آموختیم


از پدر گر قالب تن یافتیم
از معـلم جان روشن یافتیم


ای معلم چون کنم توصیف تو
چون خدا مشکل توان تعریف تو


ای تو کشتی نجات روح ما
ای به طوفان جهالت نوح ما


یک پدر بخشنده آب و گل است
یک پدر روشنگر جان و دل است


لیک اگر پرسی کدامین برترین
آنکه دین آموزد و علم یقین


از : استاد محمد حسین شهریار

یازینبِ فاطمه;879621 نوشت:
سلام

وتشکر از همۀ اساتید محترم و عرض خسته نباشید

اجرتون با حضرت حق

می توان در سایه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن

اول از استاد، یاد آموختیم
پس، سویدای سواد آموختیم


سلام
بابت این ابیات زیبا از شما سپاسگزارم.

این سبد گل به رسم سپاس خدمت شما :


باسمه العلیّ

Reza-D;879587 نوشت:
سلام و عرض ادب

سلام علیکم و رحمة الله

Reza-D;879587 نوشت:
( احسنت

حضرتعالی خود استاد شعر و فنون آن هستید

لذا آن تعاریف بیانگر تواضع شماست.

با تشکر

Reza-D;806426 نوشت:
بنام خداوند بخشنده مهربان

در میان شبهه ها بودیم اسیر
مرد و زن یا نوجوان یا آنکه پیر

گنگ و مبهم بود بر ما هر جواب
ما همه چون تشنه ای دنبال آب

واژه ها دشوار و معناها ثقیل
ما چنان موری و پاسخ مثل فیل!

بهر هر پاسخ که دنبالش بُدیم
سال ها شاگرد ، باید می شُدیم

تا که گشتیم آشنا با اسک دین
در مثالش همچو فردوس برین

خود گلستانی ز نو اندیشه ها
اجتماعی از شهادت پیشه ها (آموزش علم کمتر از شهادت نیست)

آن یکی خادم به شاهِ طوس بود
نام زیبایش بدان "ممسوس" بود

دیگری در راه حق همچون حدید
حرفهایش چون گُهَر ، نامش "مجید"

گــو رسید اینک بشارت از بهشـت
چون "مبشر" نکته ای دیگر نوشت

زین حقیقت کار من تعظیم بود
اینکه "مسلم" بهر حق تسلیم بود

در میـان دردها گشتم صبـــور
چون به روی دیده ام تابید "نور"

از بـــرای عاشقـــی مجبـور شد
آنکه معشوقش چنان "مشکور" شد

در هوا ریــزیــد صد نقل و نبات
می وزد اینک "نسیمی" با "نشاط" (نسیم = جناب "نسیم رحمت")

در گلستان گشتنم آخر چه سود؟
چون گلی زیباتر از "محسـن" نبود

"عامل" ار باشم ، ز دوزخ جَسته ام
من هدایت را ز "هادی" جُسته ام

میشوم هر لحظه نزدیکِ خدا
زان که دادم دست در دستِ "هدی"

میخورم از شهد حِکمت بـاز جـــام
گر که ساقی باشدم هر دم "پیام"

از گزند آسـوده باشد روح و جان
چون "امين" از بهر ما باشد امان

زنده بــاد آن رادمـــردی بی بدیــل
وِی خلیل است و جمیل است و "جلیل"

هر چه میگردم ز هر معنــا و حیث
نیست در دنیا کسی همچون "اویس"

کاش میشد جار زد هر صبح و شام
برکـت از "آلاء" مـیـگـیــرد ، کــــــلام

كرد "ياسين" عهد قرآن را وفا
دردِ دين با حكم ميگيرد "شفا"

برتر از "طاها" كسي در ياد نيست
يـاوري يـاور تر از "مقـــداد" نيست

ذکرِ حق ، شیطان گر از یادت بَرَد
"تـذکــره" آن را به یــادت آوَرَد

حرف پر معنــا و پر مغــز و لطـیـف
نیست در گفتار کس همچون "حنیف"

من نگــاهم را به نیکـــی دوخـتـم
رأفتــــم را از "رئــوف" آمـوخـتـم

مـیـرود پاییـــز و مـی آیــد ربـیــع (ربیع به معنای بهار)
چون نماید رخ به دلهامان "سمیع"

در کمند نفس کِی گردد اسیر؟
آنکه هر دم دیده اش باشد "بصیر"

میشـود هر روز از مــا رفـع عـیـب
گر که بسپاریم خود را بر "شعیب"

قـلـب و جـــانش بر ولایت عــاشق است
او که هم خود هم نشانش "صادق" است

می رسد دستش به به اسرارِ نجـــوم
هر که از "صـــــدرا" بیـامـوزد علــــوم

زندگي سخت است پس در گير و دار
بر خـــدا هـر لحظـه باش "امـيــدوار"

گر چه من "استـــــاد" در دین نیستم
"رهنما" چون هست ، غمگین نیستم (منظورم جناب "راهنما" بود ولی وزن شعر جور نمیشد)

راه گر چه ، هر وجب خار و خس است
کـــــلِّ آنهـا را یکی "حـافظ" بس است

در روایت هــر کــه دارد پیچ و تــاب
باید از "عــمــــار" گـیــرد او جـواب

خم نموده پشتِ شيطانِ رجيم
با كلام ناب خود ، سیـد "كريم" (البته نمی دانم جناب "كريم" سيد هستند يا خير ، ولی سيد لااقل به عنوان آقاست)

بر عقـــاید هر که بـهـتـانـــی ببست
حضرت "صدیق" پشتش را شکست (حضرت از باب احترام است ، اشتباه نشود)

هر کـه عمــداً دست در تـاریـخ کــرد (خواست تاریخ را تحریف کند)
چون "عماد" آمد ، رخش گردید زرد!

گـفـتـگـــــو ، آزاد مـعـنــــا میـدهـد
حکـم با "سجــــاد" معنــا میـدهـد

زنــده و پــاینــده این ابیــات شد
چون نگاهم روی بر "میقات" شد

گر چه هر گل در گلستان منفک است
بین گلها ، همچنان "حامی" تک است (ماجرا دارد )

آخرینش هست "خاتم" والسلام
چون که او آید نمی مـانـد کــلام (اين بيت نوشته سركار "حبيبه" است)

هر کــه گفتم نامهاشان ظاهر است
مرد پنهان پشت آنها "طاهــر" است

شمس باشم یا که آن ماهِ منیر
آخــرش باید کِشَم نــاز از "مدیر
" (جناب مدیر سایت)


ی عده از دوستان صاحب سایت دارن میرن،شعر قشنگ آقا رضای گلمونو آپ کنیم،
up topic...

حامی;806517 نوشت:
من جاي مدير بودم ي جايزه را حتما مي دادم به ايشان

مدیر داره میره جایزه هم نداده هنوز:/
با صحبتی که با آقا رضا کردیم قرار کف جایزه حداقل 10 میلیون باشه D: نصف نصف

نوشته اصلی توسط Reza-D

قـلـب و جـــانش بر ولایت عــاشق است
او که هم خود هم نشانش "صادق" است .

**************
گلشن دین از رضا آباد گشت
چو رضا غیر از خدا آزاد گشت
آفرین بر شعر ناز و هوش او
اسکدینان جمگلی مهوش او
گرچه رفت از جمع ما پیشین مدیر
هست امیدی که آید نو سفیر
در فضا پیچیده عطر این نبات
اسکدین گیرد از او شور و حیات .

حسام 1999;959760 نوشت:
زنــده و پــاینــده این ابیــات شد
چون نگاهم روی بر "میقات" شد

گر چه هر گل در گلستان منفک است
بین گلها ، همچنان "حامی" تک است (ماجرا دارد )

آخرینش هست "خاتم" والسلام
چون که او آید نمی مـانـد کــلام (اين بيت نوشته سركار "حبيبه" است)

هر کــه گفتم نامهاشان ظاهر است
مرد پنهان پشت آنها "طاهــر" است

شمس باشم یا که آن ماهِ منیر
آخــرش باید کِشَم نــاز از "مدیر"


سلام و عرض ادب زیبا بود و جذاب تشکر از مدیریت محترم ادبیات
اما چند تا انتقاد هست که یکیش رو به فراخور حال همه بیان کنم!!!

اسم خیلی ها نبود ممکنه بگید چرا؟[-(
بقیه حالا مهم نیستند هستند اما خب من نبودم میشه بگید چرا؟=((
هست در جایی رضایت هم مهم
بهر زن . شوهر و یا اب شد مهم

ملک دلها را مسخر کرده ای
داش رضا با بیتهایی بس مهم

این دل ما را هوایی کرده ای
از اهم واجبات است این مهم

کاش روزی لایق دیدار تو
جملگی گردیم و و گردد این مهم

ای حباب از درگه خود رانده ای
بس عجب پرهیزگاران انس و جن
خوش اومدید دوستان


بهشت برین;967131 نوشت:
اسم خیلی ها نبود ممکنه بگید چرا؟

در صفحه یک تاپیک همه کارشناسان اورده شده است

اینجا

بهشت برین;967131 نوشت:
بقیه حالا مهم نیستند هستند اما خب من نبودم میشه بگید چرا؟

به دل نگیرید عنوان تاپیک تشکر از اساتید است...

کاش این تاپیک ادامه پیدا میکرد

یوسف گمگشته;967257 نوشت:
کاش این تاپیک ادامه پیدا میکرد

راستش اساتید ثابت نیستند و اساتید جدید به سایت اضافه می‌شوند برای همین باید با ورود هرکدام از این عزیزان بیت جدیدی می‌گفتم
کلاً به این نتیجه رسیدم قابلیتی بیندیشم که دوستان خودشان بتوانند این تاپیک را از طریق وای.فای آپدیت کنند happy

ولی جدی می‌شود با تغییری در نام تاپیک، آن را ادامه داد
حتماً در این مورد با مسئولان سایت مشورت خواهم کرد
ممنون از نظر خوبتان
گل

Reza-D;967397 نوشت:
راستش اساتید ثابت نیستند و اساتید جدید به سایت اضافه می‌شوند برای همین باید با ورود هرکدام از این عزیزان بیت جدیدی می‌گفتم
کلاً به این نتیجه رسیدم قابلیتی بیندیشم که دوستان خودشان بتوانند این تاپیک را از طریق وای.فای آپدیت کنند

سلام@};-

کشته ما را اینهمه ذوقت رضا
وانهمه پیگیری ات، شوقت رضا

حال، هم داری تدارک می کنی
قابلیتهای نو کُوک می کنی

ده نفر خوش ذوق مانند تو بس
تا که بی ذوقی نماند هیچکس

تو برای ما سرایی شعر و نثر
ما دعا گوییم از بهر تو نصر.

ملتمس دعا ...@};-

مشکور;967409 نوشت:
کشته ما را اینهمه ذوقت رضا
وانهمه پیگیری ات، شوقت رضا

بَه از این استاد مشکورِ عزیز
داد بر بادم خَطِ دوّم تمیز! happy

هر بلا داری خورَد بر فرق من
پاسخ آخوندیت در حلق من! :|

قند می‌بارد ز لبهـــــای شما
چشمهایم خاک آن پای شما

درد دین دارم، اگر غُر می‌زنم
درد انســـان‌های پاک میهـنم

کاش می‌شد، دست در دستان هم
یکصدا گــردیـــــم، هم‌پیمانِ هم

هر که گیرد گوشه ای از کار را
تا رسانیمش به مقصد بــــار را

Reza-D;967457 نوشت:
قند می‌بارد ز لبهـــــای شما
چشمهایم خاک آن پای شما

هر بلا داری خورَد بر فرق من
پاسخ آخوندیت در حلق من! Fool

درد دین دارم، اگر غُر می‌زنم
درد انســـان‌های پاک میهـنم



پاسخ آخوند قندان طلاست
زین سبب ممدوح اشعار رضاست
آفرین بر تو رضای اسکدین
قرص ماهی لیک در روی زمین
درد دین داری یقین ای خوش سخن
خوش بخوان پیوسته در این انجمن

این فضای اسکدین جام جم است

دست تو و دست مشکور با هم است
قند می بارد ز گقتار شما
چشم روشن است ز کردار شما

سلام..من تو جمله سازیش موندم شما چجوری شعر میگید...
مثلا یکی شعر میگه اونیکی جوابشو با شعر میده..

خوب بود

نیک تاپیکی شده تاپیک شعر
ساز گردیده در اینجا پیک شعر
می سرایند از برای یکدگر خروارها
باز میگردد برای یکدگر نوشابه هاhappy
صادق و مشکور در تاب و تبند
حاج رضا را تا ثریا می برند
می نویسد چون رضا از استادها
برق می افتد به جان پست ها (انگیزه کارشناسان بیشتر میشه)

[=Times New Roman]

مدیر فرهنگی;967655 نوشت:

نیک تاپیکی شده تاپیک شعر
ساز گردیده در اینجا پیک شعر
می سرایند از برای یکدگر خروارها
باز میگردد برای یکدگر نوشابه هاhappy
صادق و مشکور در تاب و تبند
حاج رضا را تا ثریا می برند
می نویسد چون رضا از استادها
برق می افتد به جان پست ها (انگیزه کارشناسان بیشتر میشه)


گرچه تاپیک شعر بوی خوبان می دهد

رضا خوش می سُراید، مشکور جولان می دهد

لیکن حضور یک مدیر اینجا کم است

زین سبب در قلب من قدری غم است

آنکه با تجنید رقیب تهاجم می شود

وقت تمجید در خفا گم می شود

گرچه با مهر و نرمی کار فرهنگ میکند

گر ببینی خروش اش را مُخت هنگ میکند

او که سرباز جبهه ی فرهنگی است

نام نیکش مدیر فرهنگی است

ریحــانه الــنبی;967173 نوشت:
..........

یوسف گمگشته;967257 نوشت:
..........

مشکور;967409 نوشت:
..........

صادق;967521 نوشت:
..........

مدیر فرهنگی;967655 نوشت:
..........


سلام
خدا بخواهد قصد دارم این بار شعری برای تشکر از
"همکاران اجرایی" بسرایم :ok:
فقط یافتن اسامی ایشان کمی دشوار است :-/

مشکور;967409 نوشت:
ده نفر خوش ذوق مانند تو بس
تا که بی ذوقی نماند هیچکس
دلکش و سرمست و زیبا گشته ای
مثل ماهی های دریا گشته ای@};-

ای

رضا دستم رسد روزی بتو
آرزو دارم . مهیا گشته ای!!!!

نیک میدانی که من هم یزدیم
یزد و کاشان را فراوان گشته ای

هان بدان ده روز فرصت داده ام
تا برایم شعر نابی گشته ای

من بگردم دور قدت یا که تو
بهر من قربان پایم گشته ای؟

ای رضا من نیز میخواهم ز تو
نام من هم در بیاری . گشته ای؟

این حباب اکنون دگر استاد گشت
یا رضا یا بی رضا هم گشته ای


Reza-D;967695 نوشت:
سلام
خدا بخواهد قصد دارم این بار شعری برای تشکر از "همکاران اجرایی" بسرایم
فقط یافتن اسامی ایشان کمی دشوار است

سلام و ادب@};-

[=book antiqua]من چه گویم زآنهمه احساس تو
عشق و شور و حُب بر اَلنَّاس تو

مستفیذ از تو، اساتیدند گاه
وَ همی جمله عزیزان گاهگاه

خاک یزد البته می شاید چنین
شاعری! پر گوهر است آن سرزمین

لیک فی الجمله بگویم یک کلام
(با)بودنت در اسک دین، گشتی تمام!

ما همه هستیم در ذوقت شریک
لیک در آنچه که باشد خیر و نیک.@};-

ملتمس دعا ...@};-

Reza-D;967695 نوشت:
فقط یافتن اسامی ایشان کمی دشوار است

باسلام خداقوت

http://www.askdin.com/showgroups.php

همکاران اجرایی

**بنده‌ی خـدا** همکار اجرایی بخش عرفان نظری

bavar همکار اجرايي انجمن نرم افزار

maedeh-r همکار اجرایی انجمن مهارت های زندگی

mkhahande313 همکار اجرایی بخش احکام ازدواج

rea1362 همکار اجرایی بخش ولایت و انقلاب های اسلامی

zahra5654 همکار اجرایی بخش آداب

آفرینـــــش همکار اجرایی بخش دین شناسی

آل یاسین همکار اجرایی بخش وحی و اعجاز

احمدمنتظرالمهدی همکار اجرایی بخش پیامبر و امام شناسی

اناالعبد همکار اجرایی بخش آرشیو و عرفانهای کاذب

ترگل همکار اجرایی بخش ازدواج

خاتون عشق همکار اجرایی بخش معرفت نفس ٫تربیت و فضائل و رذائل اخلاقی ٫اخلاق کاربری

خادم شهدا313 همکار اجرایی دفاع مقدس و شهدا

دختر با وقار همکار اجرایی بخش تربیت و فضائل و رذائل اخلاقی،اخلاق کاربردی،عرفان نظری

دختر طلبه همکاراجرایی بخش انسان شناسی وآشنایی با علم ومسائل جدید کلام

زینبیون همکار اجرایی بخش مدیریت و نرم افزار

ستاره زهراء همکار اجرایی بخش ترجمه و تفسیر

ستیلا همکار اجرایی انجمن فقه و احکام شرعی

سیده طاهره همكار اجرایی انجمن قرآن و حدیث

شادی92 همکار اجرایی مهدویت و آخر الزمان و معاد شناسی

مسیحا همکار اجرایی بخش بانوان

مهر... همکار اجرایی بخش مدیریت

یامهدی مددی همکار اجرایی بخش تاریخ عمومی

یوسف יוסף همكار اجرايي گروه هاي دسته جمعي

بهشت برین;967707 نوشت:
نیک میدانی که من هم یزدیم
یزد و کاشان را فراوان گشته ای

مشکور;967753 نوشت:
خاک یزد البته می شاید چنین
شاعری! پر گوهر است آن سرزمین

یزد البت جایگاهش فاخر است
پرورشگاه هزاران شاعر است

جای‌جایِ کشورم باشد چنین
زنده بادا هر نفس، ایران زمین

لیک من یزدی نِیَم، اهوازیم
وز چنین شهری که دارم رازیم!

(راضیم)

راضیم چون افتخارم شهرم است
رازیم چون کیمیا در مُشتم است

کیمیا یعنی سرودن بهر عشق
اینچنین شاید ز شهرم، شهر عشق

شهر آوار و خرابی‌های جنگ
می‌رسد باز از لبش آوای جنگ

شهر بمبارانِ یک سر، شهر خون
شهر لیلی‌های سر تا پا جنون

شهر من، کو تربتش با غم سِرِشت
زد پلی از مــرز دنیــا تــا بــهــشــت

نیک دانم، هر که از این پل گذشت
آن جهان هم راحت از آن پل گذشت

لیک بعد از بیست و نُه سالی که شد
من ندانــم عایــِــدِ شهــرم چه شد؟!

یک طــرف تولید نَفتَـش سهم مـا
یک طرف هم ریزگَردَش سهم ما!!

عدل یعنی این، هزاران آفرین!
دیده کــس آیا ترازویی چنین؟!

طبق گفتار خمینی؛ شهر مــا
کرد دِینش را به اسلامش ادا

هر که بر حرف خمینی پا گذاشت
غیرتش را توی جیبش جا گذاشت

بار الهی، ریشه‌اش آتش بزن
صاعقه بر جان بی‌ذاتش بزن

اللیل والنهار;967767 نوشت:
همکاران اجرایی

سلام
ممنونم بزرگوار گل
کار مرا راحت کردید، خدا خیرتان بدهد. به امید خدا به زودی شعر را قرار خواهم داد

[="Tahoma"]جناب رضا اسم منم بزارید تو شعرتون

با سلام دوستان هنر جو و آموزشیاران گرامی

تازه واردین و تازه کارها
کاربران جدید
یوزرها
اعضا
جدیدها و..
اگر آرزو دارید اسمتون در ابیات آقا رضا مشهود باشه
به من مراجعه کنید و اسمتون رو یا تخلص شاعریتون رو بگید

من نفوذ خوبی روی این دوستمون دارم بهش میگم حله....خخخخخخخ

البته خودم دو ساله تو نوبتم اما شما ها میتونید بیاید ممنونم از مدیریت سایت


عجب گل صفحه ای به به به یاران@};-:-h

و حیف که فرصت شعری ندارم

زبان انگلیسی بند در بند

مرا در برگرفته بیقرارم!!

خدا یار و نگهدار عزیزان

به وقتی دیگری شعری بیارم!!

;;):-h@};-

فریال;969576 نوشت:
عجب گل صفحه ای به به به یاران

و حیف که فرصت شعری ندارم


عبث فریاد میداری به یاری
نگو که زور داری گر نداری

میان ماهرویان بهترینی
ولی اینجا بسی همره نداری!

من اینجا چون نگهبانم تو چون گنج
مرا همراز خود داری؟ نداری

بیان شوق در خاطر نگنجد
اگر گنجد تو همرنگ نباتی

بیا و با من سرگشته همراه
بشو در چرخش این گوی آبی

درست است که رضا همدرس ما نیست
کرم کن گر که همدرس رضاپی

طنز بود موفق باشید =d>

چقد شعر جالب ممنون

بهشت برین;970525 نوشت:
بیا و با من سرگشته همراه
بشو در چرخش این گوی آبی

سلام:-h@};-

نه اسفند روز مربی پرورشی بود تبریک نگفتین ما هم با توپ پر اومدیم!!

مربی زادروزت بادمبارک=d>گل

دل و جانت زغمها در سلامت

هزاران آفرین روح رجایی

هزاران باهنر رمز کلامت:-h@};-

مبارک باد بر این خاک ایران

بزرگداشت شهیدان باکرامت

سلامی بردل و جان عزیزان@};-:-h

خصوصا اسک دین و بزم فکرت@};-happy

هوادارم دراین روز گرامی

به مابرگو مبارک باد روزت

@};-:-h:-h@};-@};-

فریال;970567 نوشت:
سلامی بردل و جان عزیزان

خصوصا اسک دین و بزم فکرت



سلام ضمن عرض تبریک به شما و تمام فرهنگیان حاضر در سایت اسک دین
در جوابیه شما و علی الخصوص بعضی مربیان حق التدریس- نیمه وقت- پاره وقت و مانند خودم اساتید پروازی!!!!

سلامی بر شما ای یار و حامی
که در این بزم شعری ذو مقامی

دو سرگشته دوسر حیران و تنها
میان اجتماع مردمانی

گمان کردی که اینجا بزم شعر است؟
و یا اقا رضا بزم وصالی

نه آن لیل و نهار و نه حبیبه
نه آن بوی بهشت و نه

zirabi

کسی اینجا به فکر هیچ کس نیست
تو تنهایی اگر خواهی ُنخواهی

بیان شوق در خاطر نگنجد
برو با کس بگو که پادشاهی

همه دانند حرف من همین است
محمد یا

حرم امن الهی

ولی ایکاش تقویم مناسب
برای هر خبر یا زنگ آنی

برای ما اساتید منظم
چه بهتر بود تایپیک حسابی

که شعر و بزم حور و قصر زیبا
همه یکجا فراهم گردد آنی

الهی این

حباب از ما مگیری
اگر هم رفت از اینجا دلیلی


بهشت برین;971118 نوشت:
سلام ضمن عرض تبریک به شما و تمام فرهنگیان حاضر در سایت اسک دین
در جوابیه شما و علی الخصوص بعضی مربیان حق التدریس- نیمه وقت- پاره وقت و مانند خودم اساتید پروازی!!!!

سلام و صدسلام با نور قرآن:iran:@};-

به یاران و به خوبان و عزیزان@};-^:)^

حقیقت داشت ما هم نیمه راهیم

همان شبنم کنار صبحگاهیم

دمادم بزم اینترنت فغانیم[-x;;)o:-)

کلاس درس داریم و گرانیم!!

هزاران مدعی هستیم وافسوس

نمی دانیم چه وقت از خود بنالیم;;):-b@};-

دو بیت اولی با مثنوی بود!;;)x_x;;)

وباقی قصه را از نو بخوانیم

بلیط بزم یاران ادب دوست

به جیب بنده و باقی برانیم!

به امید خدا تا چارشنبه

که بازآییم تا مطلب بخوانیم

موفق باشید و شاد وسرحال

هواپیما نگردد هیچ بدحال!!

^:)^@};-

فریال;971165 نوشت:
موفق باشید و شاد وسرحال

هواپیما نگردد هیچ بدحال!!


سلامی گویم و باقی بهانه
چراکه یک غزل گفتم سرانه

ولی از بخت بد اینجا خرابه
غزلهای منم چون آبداره

همه یکجا به یک جنبش بریزد
ز سر تا پای شاعر افتضاهه!

خدایا این

حباب از ما مگیری
اگر گیری به یک جا جان نگیری

بده کم کم بگیرد جان او را
همان

آقا رضایی که شناسی!

سلاااااااااام

روز زن مبارک@};-@};-^:)^

بده عیدی که من بازار گردم

اگر درهم و یا دینار گردم:iran:

به چک پول هم بدک نیست عید گردد!

به دانشگاه آزاد یار گردم!!

بده عیدی که مشتاقم دم در!!

کلید خانه ده !!گلزار گردم!!^:)^@};-

اگر چه افتضاح قبلی غلط داشت!!

غلط گیری به صفر آمار گردم!!

پشیمانم چرا با کارت بانکی است

بده عیدی به دستم لار گردم!!

ویا در اصفهان و یزد و تبریز/:):iran:

به دور گنبد دوار گردم!!

پشیمانم پشیمانم پشیمان:-??

طلا گشته گران بیدار گردم!!

بده الماس و یاقوت و زمرد

بده عیدی که اکنون زار گردم!!

:-w:-wعیدی منو بدین برم!!o:-)/:)^:)^^:)^

خیلی خوب بود

بهشت برین;971454 نوشت:
همه یکجا به یک جنبش بریزد
ز سر تا پای شاعر افتضاهه!

صبوری کن صبوری کن صبوری:-h

که عیدی می دهد این جا عبوری!!>:/:-bd

فقط کافیست شال و یک کلاهی

بگیری دست واین جا یک حضوری!!

توکل کن تنورت گرم گردد

توکل کن که دلها نرم گردد

توکل کن که این دنیا سراب است

کلید آخرت یابی کباب است!!

کباب ونان و پیتزا و لب جوی

توکل کن که عید آید شراب است!!#-o~x(#:-s

شراب ناب و کوکاکولا و پپس!!

دمادم می رسد دیگر حساب است

فقط مانده کلید خانه هاشان#-o:-t

که کار جادو ورمال و خواب است!!

به سال نو کمی ایران بگردیم

اگر چه وضع مالی مان خراب است

:-h فکرکنم کتاب سومی هم چاپ کنم با این تفاصیل!!#:-s>:/:)]

sakhtemoon9;971603 نوشت:
خیلی خوب بود

:-h:-h@};-سلام برو مدیر بیار این صفحه عیدی بده:-bd:)]:-h@};-

فریال;971604 نوشت:
توکل کن تنورت گرم گردد

توکل کن که دلها نرم گردد


توکل کردم و دلها نشد نرم
تنور ما ز سردی هم نشد گرم

همه در دین خود راسخ شدندی
تقاضا بهر یک مصرع نشد گرم

بسا در شب و روزی حالت زار
به شعر و مدح شاعر کرده ام راز

سر شب تا بصبح و ظهر گاهی
نمودم ناله و افسوس و آهی

نشد یک ناله من هم نفس گیر
نیامد آهویی بهرم ز نخجیر
نوکل کردم و دردم فزون شد
خیال خام من هم لاله گون شد

اگردردُم یکی بودی چه بودی
اگر سر در فلاخن بود ،بودی!

کمی کمتر ز سالی میهمانم
ز شوق وصل دشمن می شمارمb-)

نیامد کام من در اضطرابم
نمیدانم کیم، در این جهانم؟

شما هم گاهگاهی مهربان باش
بدان شمشیر خود گاهی عسس باش

بدان من مدتی بیمار بودم
در این میدان جنگی خار بودم

ولی در عین تنهایی بگویم
بدانی عاقبت اندیش بودم

سه و اندی بسال عمر خود را
بجمع

الفور و چت روم بودم

مدیدی عمر در وبلاگ و چندی
کلوب و میهن و تدریس بودم

بسان یکه تازی در شگرد ها
مدیر چت روم عشاق بودم

نه وبلاگم اثر در انجمن داشت
نه خود قربانی ممتاز بودم

ولی اکنون بگویم با عزیزان
که من تنهاترین سردار بودم!!!

میان ماهرویان زمینی
همیشه پر هنر، پرکار بودم

نشد تنهائیم در هیچ جا پر
چنان گویم که شاید خار بودم!

همیشه یکّه و تنها در این بزم
میان شاعران تکتاز بودم

همه افسون من شعر و خرافه
و یا گاهی همش در خواب بودم

فقط آقا رضا گاهی حبیبه

و گاهی همره

فریال بودم

بسی ممنون و گاهی هم تشکر
از آنهایی که گاهی شاد بودند

همیشه ای

حباب و لیل و ادمین
بدان در اضطراب ناب بودم

بهشت برین;972593 نوشت:
کمی کمتر ز سالی میهمانم
ز شوق وصل دشمن می شمارم

به این مصرع عجب تصویر ها شد>:/#-o@};-

چه اسراری در این تدبیرها شد!

جوانی فرصتی شیرین و ناب است@};-happy

نترسم گر همان می با کباب است!

کمی آرامتر افسار برگیر

مدیر آید یقین این جا خراب است!:-ss:-h@};-

به سال نو تشکر ساز کردن

همان بهتر که عیدی باز کردن!:-h@};-

تشکر از همه که مهربانند

کلید راه و همراه ژیانند!!:)]

به فقر و تیرگی افکار روشن

به سردارند صددرصد گرانند!

صراط مستقیمی را بیابیم

دراین میخانه حافظ سان بپاییم:-h

نگاه محتسب درسال نو چیست؟

هوای عالمی دارد شود بیست؟!

ویا نه خرقه را در برنموده#-o

به قصد جان ما گردونه شد ایست!!

خدایا انگلیسی جان من کشت!

زبان خارجه آمال من رُفت!!

بیابم مدرکی دانشگه آزاد

پناهم ده که هرچه گفتنی گفت!

سال خوبی داشته باشید برای امتحان ای پی تی من هم دعا کنید ممنون@};-L-)

فریال;972642 نوشت:
به سال نو تشکر ساز کردن

همان بهتر که عیدی باز کردن!


تشکر بابت حرف نهانت
تشکر از همه راز نهانت

مدیدی بود بودم انجمنها
همه بودند واحد در سخنها

بوقت عید عیدی ساز کردند
بوقت شام آشپز رام کردند

همه در موقع زنگ تحول
به کارت شارژ دلها شاد کردند

ولی اینجا بجز ترس و تعب نیست
برای هیچ کس راه سخن نیست

ندیدی ترس ما در وقت انشاء
بجز دستم لبم هم در سخن نیست

همه قربانیان خاص سایتیم
بجز ادمین کسی هم همسخن نیست!!!

نمیدانم که ادمین گرامی
کجا گشته بدنبال مدیران

یکی افسردگی دارد شدیدا!!!
یکی تنها شده بعدا، اخیرا/:)

یکی رفته اروپا ساکن است او
یکی در مشهد و دارالشفا او

منم که مستحق عیدیم نه؟
بگو گر نیستی همراهیم نه

یکی شب بوده و روزش نبوده
یکی رفته صفاهان بعد مونده:-"

یکی تازه بشوهر رفته بوده[-O یکی در راه آهن مانده بوده

یکی سادات بوده رفته اما
یکی هم عام بوده شد معما=d>

یکی آقا رضا بوده ، نبوده
مدیر انجمن بوده نبوده[-(

یکی خانم

حبیبه گاه فریال
در این جا جمع گردندی به فریاد

یکی از مبحث اخلاق گوید
یکی از اسکناس ناب گوید

نمیدانم که آخر راه ما چیست
سرو کارم به انجم عاقبت چیست

یکی گوید حروف ابجدم را
یکی گوید خصوصی رشته ام را

یکی گوید بیا همدرس ما شو
عسس بودن بس است در امتحان شو

ولی در جمع گویم بر همین قال
که من نه رشوه میگیرم نه فرجام

بیا این پنبه از گوشت برون کن
برو در سایت دیگر جستجو کن

برواینجا محبت را نبینی
میان خوبرویان ماه دیدی؟

همه دلها شده سنگ و قلمها
شده همراه چون کار تبرها

اگر یک رشته و گاهی به یک سطر
غلط بنگاشتی بر گوشه ای سرد

بخاک خون کشی این جسم خود را
برون گشتی همی از راه حق ها

برای این همی گویم به فریاد

حباب خود مبر فریال ، فریال