جمع بندی مشکل در اصلاح خود

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکل در اصلاح خود

با سلام و احترام
ببخشید دو مورد هست که بنده باهاش مشکل دارم در مورد تهذیب نفس
اول صفت دروغگویی هست.بنده فکر میکنم در توانم هست که دروغگویی رو کم کم حذف کنم. اما در گذشته دو سه مورد دروغ گفتم که چندین ساله همراه من هست نتایجش و نمیدونم چطور درستش کنم. یعنی ممکن شرایطی پیش بیاد که لازم باشه در مورد بعضی اتفاقات گذشته صحبت کنم و اگر بخوام حرفی بزنم ناچارم دروغ بگم. میخواستم بپرسم در این موارد تکلیف بنده چی هست و چطور برخورد کنم. البته دروغ هایی که گفتم به کسی ضرری نزده و حقی رو پایمال نکرده از کسی صرفا برای خودم مفید بوده ظاهرا. گفتن حقیقت هم بسیار به من بخصوص از نظر روحی آسیب میزنه.
دومین مسئله اینه که من در چند ما گذشته تلاش کردم برخی صفات نادرستم رو حذف کنم تا حدی موفق بودم شکر خدا منتهی یک مسئله ای هست که خیلی آزار میده من رو. وقتی دیگران بهم توهین می کنن این خیلی منو ناراحت میکنه از طرفی چون حدود صد روزی هست سعی میکنم خودم رو کنترل کنم و فحاشی نکنم بسیار برام آزار دهنده هست که نمیتونم جواب طرف مقابلم رو بدم. سوالم این هست که چطور در این مواقع عصبانیم رو کنترل کنم از اون مهم تر این ناراحتیم کم بشه چون احساس میکنم دستم بسته هست و نمیتونم جواب طرف مقابلم رو بدم خیلی غمگین میشم. لطف راهنمایی بفرمایید.
با احترام

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کافی

جوجه اردک زشت;962642 نوشت:
با سلام و احترام
ببخشید دو مورد هست که بنده باهاش مشکل دارم در مورد تهذیب نفس
اول صفت دروغگویی هست.بنده فکر میکنم در توانم هست که دروغگویی رو کم کم حذف کنم. اما در گذشته دو سه مورد دروغ گفتم که چندین ساله همراه من هست نتایجش و نمیدونم چطور درستش کنم. یعنی ممکن شرایطی پیش بیاد که لازم باشه در مورد بعضی اتفاقات گذشته صحبت کنم و اگر بخوام حرفی بزنم ناچارم دروغ بگم. میخواستم بپرسم در این موارد تکلیف بنده چی هست و چطور برخورد کنم. البته دروغ هایی که گفتم به کسی ضرری نزده و حقی رو پایمال نکرده از کسی صرفا برای خودم مفید بوده ظاهرا. گفتن حقیقت هم بسیار به من بخصوص از نظر روحی آسیب میزنه.
دومین مسئله اینه که من در چند ما گذشته تلاش کردم برخی صفات نادرستم رو حذف کنم تا حدی موفق بودم شکر خدا منتهی یک مسئله ای هست که خیلی آزار میده من رو. وقتی دیگران بهم توهین می کنن این خیلی منو ناراحت میکنه از طرفی چون حدود صد روزی هست سعی میکنم خودم رو کنترل کنم و فحاشی نکنم بسیار برام آزار دهنده هست که نمیتونم جواب طرف مقابلم رو بدم. سوالم این هست که چطور در این مواقع عصبانیم رو کنترل کنم از اون مهم تر این ناراحتیم کم بشه چون احساس میکنم دستم بسته هست و نمیتونم جواب طرف مقابلم رو بدم خیلی غمگین میشم. لطف راهنمایی بفرمایید.
با احترام

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید.
سعی و تلاش شما برای تهذیب نفس، قابل تحسین است، انشاء الله در این مسیر موفق باشید.
الف: ما اگر جزئیات دروغی را که گفته اید بدانیم، بهتر می توانیم راهنمایی کنیم.
ب: چرا دیگران به شما توهین می کنند؟
این دیگران چه کسانی هستند؟
سر چه موضوعاتی به شما توهین می کنند؟
لطفا به موارد فوق پاسخ دهید، تا کاربردی تر پاسخ تقدیم شود.

سلام علیکم

این امکان براتون هست که خیلی صریح بگید تمایلی به حرف زدن درباره اون موضوع ندارید؟

درباره قسمت دوم هم، اگر آدم هایی هستند که اگر شما مشغول خودسازی نبودید حاضر بودید بهشون فحاشی کنید؛ یعنی ملاحظه سن و سال و احترام و رودربایستی و این مسائل مطرح نبود
خب باید بگید لطفا توهین نکنید. رعایت ادب رو بکنید. بسته به جایی که هستید میتونید بگید لطفا شان مجلس رو حفظ کنید.
چیزای دیگه ای هم هست که می تونید بگید و فحاشی نیست؛ ولی خب اثرش مثل همونه. به همین خاطر بهتون توصیه نمی کنم که بگید
مثلا در شان من نیست جواب شما رو بدم. یا کل اناء یترشح بما فیه. یا ...

اون چند جمله ای که اول نوشتم چیزایی نیست که حال آدم رو خوب کنه. یا طرف رو متنبه کنه. ولی واقعیت اینه که در برابر توهین کار دیگه ای نمیشه کرد. یا قدرتش رو دارید که از ریشه مشکل رو حل کنید که بهتون توهین نشه. یا قدرتش رو ندارید. که در صورت دوم کار بیشتری نمیشه کرد. اینجا میشه همون و اذا مروا باللغو مروا کراما

یه چیز دیگه
خوش به حالتون که صد روز تونستید روی قول و قرارتون با خودتون و خدا بمونید.

[="Navy"]سلام...بهترین راه برای ترک صفات بد زبان که ادم و بیچاره میکند اینه که سکوت اختیار کنین...اگه می بینین نمیشه و ادم پر حرفی هستین اگر اهل ریاضت باشین خدا براتون درست میکنه معمولا شما رو با ادمی که مسخرتون میکنه یکجا قرارتون میده تا بخاطر تمسخر های اونم که شده مدتها سکوت اختیار کنین و این عجب امتیاز بزرگی هست برای اون شخص فرض کنین ده سال حرف نزنه!...تا نپتون هم میره بر میگرده!!:))))[/]

کافی;962887 نوشت:
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید.
سعی و تلاش شما برای تهذیب نفس، قابل تحسین است، انشاء الله در این مسیر موفق باشید.
الف: ما اگر جزئیات دروغی را که گفته اید بدانیم، بهتر می توانیم راهنمایی کنیم.
ب: چرا دیگران به شما توهین می کنند؟
این دیگران چه کسانی هستند؟
سر چه موضوعاتی به شما توهین می کنند؟
لطفا به موارد فوق پاسخ دهید، تا کاربردی تر پاسخ تقدیم شود.

با سلام مجدد
والا خیلی نمیتونم توضیح بدم فقط سوالم اینه در این مواقع چیکارکنم؟ البته من خورم این دروغ رو اول نگفتم بلکه پدرم بخاطر من گفتن و منم سکوت کردم
در مورد اینکه چه کسانی توهین میکنن خوب پاسخش مردمه در فضای مجازی در فضای واقعی
مثلا یک پستی چیزی در فضای مجازی میگذارم ی عده فحاشی میکنن خیلی بی دلیل یا تو خیابون هستم مثلا یک ماشین میپیچه جلوی آدم و ترمز میکنه حالا جدای اینکه مقصر کیه من عابر یا اون راننده مثلا ی فحش رکیک به من میده و میره واقع این شرایط برام سخته خیلی ها بلا نسبت کاربران این سایت نه ادب دارن نه فرهنگ و شعور من هم نمیتونم(یعنی میتونم ولی ناچارا خودم رو کنترل میکنم) جواب طرف مقابلم رو بدم و احساس بدی پیدا میکنم

الرحیل;962893 نوشت:
سلام علیکم

این امکان براتون هست که خیلی صریح بگید تمایلی به حرف زدن درباره اون موضوع ندارید؟


سلام گاهی بله گاهیم میتونم موضوع بحثو عوض کنم ولی خوب گاهی آدم گیر میوفته
الرحیل;962893 نوشت:
درباره قسمت دوم هم، اگر آدم هایی هستند که اگر شما مشغول خودسازی نبودید حاضر بودید بهشون فحاشی کنید؛ یعنی ملاحظه سن و سال و احترام و رودربایستی و این مسائل مطرح نبود
خب باید بگید لطفا توهین نکنید. رعایت ادب رو بکنید. بسته به جایی که هستید میتونید بگید لطفا شان مجلس رو حفظ کنید.

همین آدم ها هستن که فرمودید منتهی روش شما جوتب نمیده وقتی فردی داره مثلا به ناموس من بی حرمتی میکنه در فضای مجازی به این آدم بگم مودب باشه قبول می کنه؟

حُسنلی کالِفت;963196 نوشت:
سلام...بهترین راه برای ترک صفات بد زبان که ادم و بیچاره میکند اینه که سکوت اختیار کنین...اگه می بینین نمیشه و ادم پر حرفی هستین اگر اهل ریاضت باشین خدا براتون درست میکنه معمولا شما رو با ادمی که مسخرتون میکنه یکجا قرارتون میده تا بخاطر تمسخر های اونم که شده مدتها سکوت اختیار کنین و این عجب امتیاز بزرگی هست برای اون شخص فرض کنین ده سال حرف نزنه!

سلام
تجربه کم من نشون میده نمیشه تمرین کرد برای سکوت باید اول گناهان زبانو حذف کنیم تا بعد برسیم به سکوت و کم حرفی وگرنه یکباره شدنی نیست

جوجه اردک زشت;963321 نوشت:
سلام گاهی بله گاهیم میتونم موضوع بحثو عوض کنم ولی خوب گاهی آدم گیر میوفتههمین آدم ها هستن که فرمودید منتهی روش شما جوتب نمیده وقتی فردی داره مثلا به ناموس من بی حرمتی میکنه در فضای مجازی به این آدم بگم مودب باشه قبول می کنه؟
سلامهیچ جا جواب نمیده. ولی خب کاری هم نمیشه کرد.من که هر کس تو فضای مجازی توهین بکنه رو فقط بلاکش می کنم. اصلا هم دیگه کار ندارم چی میگه و چیکار می کنه. کسایی هم که از قبل میدونم احتمال توهین کردنشون هست سعی می کنم باشون وارد بحث نشم.شرمنده راه حلام یکم زنونه هستن

جوجه اردک زشت;963318 نوشت:
با سلام مجدد
والا خیلی نمیتونم توضیح بدم فقط سوالم اینه در این مواقع چیکارکنم؟ البته من خورم این دروغ رو اول نگفتم بلکه پدرم بخاطر من گفتن و منم سکوت کردم

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
دروغ معمولاً از يکى از نقاط ضعف روحى سرچشمه مى‏گيرد، گاهى انسان به خاطر ترس از دور شدن مردم از او، از دست دادن موقعيت و مقام ، علاقه شديد به مال و جاه، و گاهى به خاطر تعصبهاى شديد و حب و بغض‏هاى افراطى، زبان به دروغ مى‏گشايد.

قرآن مجيد نيز در مورد اين که دروغ با ايمان انسان سازگار نيست، مى‏فرمايد: "انما يفترى الکذب الذين لا يؤمنون بآيات الله و اولئک هم الکاذبون؛(1) تنها کسانى دروغ مى‏بندند که به آيات خدا ايمان ندارند، (آرى دروغ گويان واقعى آن‏ها هستند"

اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام مى‏فرمايد: "انسان طعم ايمان را نمى‏چشد تا دروغ را اعم از جدى و شوخى، ترک کند.2

در روايت ديگرى امام حسن عسگرى‏ عليه السلام فرمود: "تمام پليدى‏ها در اطاقى قرار داده شده و کليد آن دروغ است.3

درمان دروغ:
در کنار این که بحث را عوض می کنید و یا با پدر این جریان را مطرح کنید که از دست این دروغ رنج می برید و تدبیری صورت بدهند، با توجه به عواملى که در ايجاد دروغ و ريشه دار ساختن آن مؤثر است، راه درمان آن نسبتاً روشن خواهد بود و به طور کلى براى درمان اين انحراف اخلاقى، بايد از اين طرق اقدام نمود.

1 - قبل از هر چيز بايد انسان‏هاى دروغ‏گو را به عواقب دردناک و آثار سوء معنوى و مادى و فردى و اجتماعى اين رذيله زشت متوجه ساخت و با تدبير و تفکر در آيات قرآن مجيد و سخنان پيشوايان بزرگ ديني مى‏توان فهميد که منافع فرضى و خيالي دروغ هرگز نمى‏تواند با آن همه مفاسد برابرى نمايد.
هم چنين بايد متوجه بود که اگر دروغ در پاره‏اى از موارد نفع شخصى هم داشته باشد نفعش آنى و بسيار زودگذر است؛ زيرا هيچ سرمايه‏اى براى يک انسان در اجتماع - در هر شرايط و هر مقامى - بالاتر از سرمايه اعتماد و اطمينان مردم نسبت به وى نيست که بزرگترين دشمن آن همين دروغ است.

2 - يکى ديگر از مؤثرترين طرق درمان دروغ، پرورش شخصيت در افراد است؛ زيرا در حقيقت دروغ گفتن نوعي عکس‏العمل براى جبران شخصيت است. اگر مبتلايان به دروغ احساس کنند صاحب نيروها و استعدادهايى در درون خود هستند که با پرورش آن‏ها مى‏توانند ارزش و شخصيت خود را بالا ببرند، نيازى به توسل جستن به دروغ براى ايجاد شخصيت قلابى در خود نمى‏بينند.

به علاوه اين که انسان بايد بداند که ارزش اجتماعى انسان راستگو که با اين فضيلت اخلاقى توانسته است جلب "اطمينان عمومى" را بکند مافوق تمام ارزش‏ها است. چنين کسى نه تنها در نظر مردم شخصيت دارد، بلکه در پيشگاه خداوند مقامى در رديف شهدا و پيامبران الهى دارد؛ زيرا در قرآن مجيد مقام راستگويان در رديف مقام پيامبران و شهداى راه حق ذکر شده آن جا که مى‏فرمايد: "و من يطع الله و الرسول فاولئک مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئک رفيقا": (و کسى که خدا و پيامبر را اطاعت کند ( در روز رستاخيز ) همنشينى کسانى خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان و آن‏ها رفيق‏هاى خوبى هستند). 4

3 - کوشش براى تقويت پايه‏ هاى ايمان به خدا در دل مبتلايان به دروغ و توجه دادن آن‏ها به اين حقيقت که قدرت خدا مافوق تمام قدرت‏ها است و قادر بر حل تمام مشکلاتى است که افراد ضعيف الايمان به خاطر آن به دروغ پناه مى‏برند. "راست گويان" تکيه‏گاهشان در برابر حوادث گوناگون، خدا است و افراد دروغ گو در اين موارد تنها هستند.

4 - بايد انگيزه‏ هاى دروغ و ريشه‏ هاى اين انحراف اخلاقى از قبيل طمع، ترس، خودخواهى، حب و بغض‏هاى افراطى و امثال آن را در افراد خشکانيد تا اين رذيله خطرناک زمينه مساعد براى نشو و نماى خود در وجود انسان پيدا نکند.

5 - بايد محيط هاى تربيتى و معاشرتى مبتلايان را از وجود افراد دروغ گو پاک کرد تا تدريجاً طبق اصل تأثير پذيرى، محيط وجود آن‏ها از اين رذيله ( دروغ گويى ) پاک گردد. اين موضوع به قدرى مهم است که در دستورهاى تربيتى اسلام از على عليه السلام نقل شده است که فرموده: "شايسته نيست دروغ گفتن - خواه شوخى يا جدى "و نيز شايسته نيست يکى از شما به فرزندش وعده‏اى بدهد سپس وفا نکند.5

براي جبران دروغ مانند گناهان ديگر بايد توبه کرد. وتوبه آن است که علاوه بر ندامت قلبي ، انسان تصميم بگيرد که ديگر آن را تکرار ننمايد.

پي نوشت:
1- نحل، آيه 105
2 - بحارالانوار، ج 69، ص 249
3 - همان، ج 69، ص 263
4 –نسا، 69
5 - حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج 8، ص 577

جوجه اردک زشت;963318 نوشت:
با سلام مجدد
در مورد اینکه چه کسانی توهین میکنن خوب پاسخش مردمه در فضای مجازی در فضای واقعی
مثلا یک پستی چیزی در فضای مجازی میگذارم ی عده فحاشی میکنن خیلی بی دلیل یا تو خیابون هستم مثلا یک ماشین میپیچه جلوی آدم و ترمز میکنه حالا جدای اینکه مقصر کیه من عابر یا اون راننده مثلا ی فحش رکیک به من میده و میره واقع این شرایط برام سخته خیلی ها بلا نسبت کاربران این سایت نه ادب دارن نه فرهنگ و شعور من هم نمیتونم(یعنی میتونم ولی ناچارا خودم رو کنترل میکنم) جواب طرف مقابلم رو بدم و احساس بدی پیدا میکنم

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
«
وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا [فرقان/63] و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند»
زماني که فردي به شما توهين مي کند، در پاسخ به او، جواب هاي بي شماري به ذهن شما خطور مي کند. اگر چنين کاري را انجام دهيد، در واقع خودتان را با آن فرد هم شان ساخته ايد و اين دقيقاً همان چيزي است که افراد توهين کننده انتظارش را مي کشند. آن ها مي خواهند شما را عصباني کنند تا برخورد شديدي از خود نشان دهيد، آن ها مي خواهند شما احساس بدي نسبت به خودتان پيدا کنيد و قصدشان تنها آزار دادن و آسيب رساندن به شماست.افرادي که ديگران را تحقير مي کنند با اين کار فقط ناراحتي، نرسيدن به موفقيت و بي هدفي خود را در زندگي به نمايش مي گذارند. شما با جواب دادن به آن ها در حقيقت وارد بازي ساختگي شان مي شويد و در نهايت خودتان را آزار داده ايد.
در زندگي براي اين که بتوانيد به خودتان کمک کنيد و از مشکلات بگذريد،:
الف: بايد انعطاف داشته باشيد. بد نيست بدانيد آدم هاي موفق هميشه افراد زيرک و باهوشي نبوده اند، بلکه افرادي بوده اند که انعطاف داشته اند. آن ها توانسته اند با شرايط مختلف خود را وفق بدهند. اگر نتوانيد خودتان را با افراد و موقعيت هاي اطراف تا حدي که لازم است وفق بدهيد، نمي توانيد حرکت کنيد؛ بنابراين با اولين تحقير، خودتان را نبازيد و دست از تلاش براي موفقيت برنداريد.
ب: گاهي بايد با افرادي که مي خواهند حرفي زده باشند مثل صفحه خط خورده گرامافون عمل کرد. مثلا گفت. درسته، درسته ولي وارد بحث نشد. خيلي مواقع افراد مي فهمند که اين درسته درسته ها به معني تأييد نيست.
ج: دقت داشته باشيم که اگر هميشه خود را در محضر خدا بدانيم ناسزا ها را راحت مي توانيم تحمل کنيم.
د: نسبت به کسانی که معاند و هرزه گو هستند بهترين کار پرهيز از برخورد و گفتگو با اين گونه افراد است. سخن منطقي با اين گونه اشخاص اثر بخش نيست. گوش دادن به ياوه گويي هاي آنان نيز اعصاب انسان را خرد مي کند. پس بهتر است از سخن و حرف و معاشرت با اين اشخاص دوري نمود.
موفق باشید.

کافی;963459 نوشت:
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
«وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا [فرقان/63]و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند»
زماني که فردي به شما توهين مي کند، در پاسخ به او، جواب هاي بي شماري به ذهن شما خطور مي کند. اگر چنين کاري را انجام دهيد، در واقع خودتان را با آن فرد هم شان ساخته ايد و اين دقيقاً همان چيزي است که افراد توهين کننده انتظارش را مي کشند. آن ها مي خواهند شما را عصباني کنند تا برخورد شديدي از خود نشان دهيد، آن ها مي خواهند شما احساس بدي نسبت به خودتان پيدا کنيد و قصدشان تنها آزار دادن و آسيب رساندن به شماست.افرادي که ديگران را تحقير مي کنند با اين کار فقط ناراحتي، نرسيدن به موفقيت و بي هدفي خود را در زندگي به نمايش مي گذارند. شما با جواب دادن به آن ها در حقيقت وارد بازي ساختگي شان مي شويد و در نهايت خودتان را آزار داده ايد.
در زندگي براي اين که بتوانيد به خودتان کمک کنيد و از مشکلات بگذريد،:
الف: بايد انعطاف داشته باشيد. بد نيست بدانيد آدم هاي موفق هميشه افراد زيرک و باهوشي نبوده اند، بلکه افرادي بوده اند که انعطاف داشته اند. آن ها توانسته اند با شرايط مختلف خود را وفق بدهند. اگر نتوانيد خودتان را با افراد و موقعيت هاي اطراف تا حدي که لازم است وفق بدهيد، نمي توانيد حرکت کنيد؛ بنابراين با اولين تحقير، خودتان را نبازيد و دست از تلاش براي موفقيت برنداريد.
ب: گاهي بايد با افرادي که مي خواهند حرفي زده باشند مثل صفحه خط خورده گرامافون عمل کرد. مثلا گفت. درسته، درسته ولي وارد بحث نشد. خيلي مواقع افراد مي فهمند که اين درسته درسته ها به معني تأييد نيست.
ج: دقت داشته باشيم که اگر هميشه خود را در محضر خدا بدانيم ناسزا ها را راحت مي توانيم تحمل کنيم.
د: نسبت به کسانی که معاند و هرزه گو هستند بهترين کار پرهيز از برخورد و گفتگو با اين گونه افراد است. سخن منطقي با اين گونه اشخاص اثر بخش نيست. گوش دادن به ياوه گويي هاي آنان نيز اعصاب انسان را خرد مي کند. پس بهتر است از سخن و حرف و معاشرت با اين اشخاص دوري نمود.
موفق باشید.

با سلا مجدد خدمت استاد بزرگوار
با توجه به فرمایش شما بنده این طور متوجه شدم که تنها راه همان سکوته درسته؟ یعنی اول تا میشه از برخورد و معاشرت با افراد این چنینی خود داری کنیم دوم سکوت کنیم و واکنش نشون ندیم که وضعیت بدتر میشه
اگر مطلب دیگه ای هم در این زمینه هست بفرمایید چون بنده ترس از این موضوع رو دارم که مثلا یک موقعیت درگیری فیزیکی پیش بیاد و خوب در اون شرایط که هم خشم هست هم هیجان مثلا فحاشی کنم
یعنی کنترل زبان در حالت عادی مقدوره برام ولی کنترلش در حالت خشم و عصبانیت رو مطمئن نیستم راهی برای پیگیری هست در این زمینه غیر از حالا بحث عدم برخورد و سکوت
خیلی ممنون

جوجه اردک زشت;963617 نوشت:
با سلا مجدد خدمت استاد بزرگوار
با توجه به فرمایش شما بنده این طور متوجه شدم که تنها راه همان سکوته درسته؟ یعنی اول تا میشه از برخورد و معاشرت با افراد این چنینی خود داری کنیم دوم سکوت کنیم و واکنش نشون ندیم که وضعیت بدتر میشه
اگر مطلب دیگه ای هم در این زمینه هست بفرمایید چون بنده ترس از این موضوع رو دارم که مثلا یک موقعیت درگیری فیزیکی پیش بیاد و خوب در اون شرایط که هم خشم هست هم هیجان مثلا فحاشی کنم
یعنی کنترل زبان در حالت عادی مقدوره برام ولی کنترلش در حالت خشم و عصبانیت رو مطمئن نیستم راهی برای پیگیری هست در این زمینه غیر از حالا بحث عدم برخورد و سکوت
خیلی ممنون

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
«وقت خشم و وقت شهوت مرد کو؟
طالب مردی چنینم کو بکو
کو در این دو حال مردی در جهان
تا فدای او کنم امروز جان»
[1]
برای کنترل خشم و عصبانیت به این راهکار ها توجه بفرمایید

الف: تغییر حالت
برای کنترل غضب، باید تغییر حالت بدهیم. چنان‌چه اگر سگی به‌سوی انسان حمله کند، برای رهایی از حمله او باید فورا بر زمین بنشینیم تا او متوجه شود کاری با او ندارید، دزد نیستید و یا مهمان صاحب‌خانه هستید. در باب خشم نیز روایت شده است‌که وقتی خشمگین شدید اگر در حال ایستاده هستید، بنشینید تا سگ نفس، نتواند به ایمان شما حمله کند. پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) در این زمینه می‌فرمایند:
«...إِذَا غَضِبَ‏ أَحَدُكُمْ فَلْيَجْلِس‏»،[2]؛ «زمانی‌که یکی از شما عصبانی شد، باید بنشیند»

ب: سکوت کردن
وقتی ماشین در حال حرکت جوش می‌آورد، راننده سریعا کنار می‌زند و چند لحظه توقف می‌کند تا موتور خنک شود، که در غیر این صورت ممکن است آسیب جدی به خودرو وارد آید، انسان در حال عصبانیت نیز باید چند لحظه‌ای را سکوت کند، و به مشاجره خود ادامه ندهد، تا آتش درونش فروکش کند. این نسخه شفا بخش پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است‌که می‌فرمایند:
«إِذَا غَضِبَ‏ أَحَدُكُمْ فَلْيَسْكُت‏»،[3]؛ «هرگاه یکی از شما عصبانی شد باید سکوت کند.»

ج: وضو گرفتن
همان‌طور که آب آتش را خاموش می‌کند، وضو گرفتن نیز باعث فروکش کردن آتش درون برآمده ازخشم و غضب است. رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این زمینه می‌فرمایند: «
أَنَّ الْغَضَبَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ أَنَّ الشَّيْطَانَ خُلِقَ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّمَا يُطْفِئُ النَّارَ الْمَاءُ فَإِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَتَوَضَّأْ»،[4]؛ « خشم از شیطان است و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب، خاموش می‌شود. پس، هرگاه فردی از شما خشمگین شد، وضو بگیرد»

د: مشارطه
برای مهار کردن نفس، انسان با خود شرط کند که هر گاه مرتکب فلان رذیله اخلاقی شود، باید فلان عمل دشوار و شاقّ را انجام دهد. در احوالات مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (رحمة الله علیه) آمده است‌که «ایشان نذر کرد اگر خشم خود را کنترل نکند و به مردی تندی نماید، یک سال پشت سر هم روزه بگیرد. ولی روزی هنگام مباحثه علمی با یکی از شاگردان خود که مطالب درسی را به خوبی نمی‌فهمید، طاقت نیاورد و به او تندی کرد، و چون نذرش شکسته شد، یک‌سال پشت سر هم روزه گرفت تا نذرش را ادا نماید»[5]

موفق باشید.

.........................................................
پی‌نوشت:
[1]. مولوی
[2]. نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 33
[3]. بحارالانوار،ج68،ص404
[4]. همان،ج70،ص272
[6]. احمد دهقان، چهل مجلس، هزار حدیث، ص220

کافی;963719 نوشت:
اسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
«وقت خشم و وقت شهوت مرد کو؟
طالب مردی چنینم کو بکو
کو در این دو حال مردی در جهان
تا فدای او کنم امروز جان»[1]
برای کنترل خشم و عصبانیت به این راهکار ها توجه بفرمایید

الف: تغییر حالت
برای کنترل غضب، باید تغییر حالت بدهیم. چنان‌چه اگر سگی به‌سوی انسان حمله کند، برای رهایی از حمله او باید فورا بر زمین بنشینیم تا او متوجه شود کاری با او ندارید، دزد نیستید و یا مهمان صاحب‌خانه هستید. در باب خشم نیز روایت شده است‌که وقتی خشمگین شدید اگر در حال ایستاده هستید، بنشینید تا سگ نفس، نتواند به ایمان شما حمله کند. پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) در این زمینه می‌فرمایند: «...إِذَا غَضِبَ‏ أَحَدُكُمْ فَلْيَجْلِس‏»،[2]؛ «زمانی‌که یکی از شما عصبانی شد، باید بنشیند»

ب: سکوت کردن
وقتی ماشین در حال حرکت جوش می‌آورد، راننده سریعا کنار می‌زند و چند لحظه توقف می‌کند تا موتور خنک شود، که در غیر این صورت ممکن است آسیب جدی به خودرو وارد آید، انسان در حال عصبانیت نیز باید چند لحظه‌ای را سکوت کند، و به مشاجره خود ادامه ندهد، تا آتش درونش فروکش کند. این نسخه شفا بخش پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است‌که می‌فرمایند: «إِذَا غَضِبَ‏ أَحَدُكُمْ فَلْيَسْكُت‏»،[3]؛ «هرگاه یکی از شما عصبانی شد باید سکوت کند.»

ج: وضو گرفتن
همان‌طور که آب آتش را خاموش می‌کند، وضو گرفتن نیز باعث فروکش کردن آتش درون برآمده ازخشم و غضب است. رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این زمینه می‌فرمایند: « أَنَّ الْغَضَبَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ أَنَّ الشَّيْطَانَ خُلِقَ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّمَا يُطْفِئُ النَّارَ الْمَاءُ فَإِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَتَوَضَّأْ»،[4]؛ « خشم از شیطان است و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب، خاموش می‌شود. پس، هرگاه فردی از شما خشمگین شد، وضو بگیرد»

د: مشارطه
برای مهار کردن نفس، انسان با خود شرط کند که هر گاه مرتکب فلان رذیله اخلاقی شود، باید فلان عمل دشوار و شاقّ را انجام دهد. در احوالات مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (رحمة الله علیه) آمده است‌که «ایشان نذر کرد اگر خشم خود را کنترل نکند و به مردی تندی نماید، یک سال پشت سر هم روزه بگیرد. ولی روزی هنگام مباحثه علمی با یکی از شاگردان خود که مطالب درسی را به خوبی نمی‌فهمید، طاقت نیاورد و به او تندی کرد، و چون نذرش شکسته شد، یک‌سال پشت سر هم روزه گرفت تا نذرش را ادا نماید»[5]

موفق باشید.

.................................................. .......
پی‌نوشت:
[1]. مولوی
[2]. نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 33
[3]. بحارالانوار،ج68،ص404
[4]. همان،ج70،ص272
[6]. احمد دهقان، چهل مجلس، هزار حدیث، ص220


سلام مجدد
خیلی ممنون از شما استاد گرامی بنده دیگه سوالی ندارم لطف کردید

پرسش
ببخشید دو مورد هست که بنده با آنها مشکل دارم
اول صفت دروغگویی هست.در گذشته دو سه مورد دروغ گفتم که نتایجش چندین سال همراه من هست و نمیداونم چطور درستش کنم. یعنی ممکن است شرایطی پیش بیاید که لازم باشد در مورد بعضی اتفاقات گذشته صحبت کنم و اگر بخواهم حرفی بزنم ناچارم دروغ بگویم. در این موارد تکلیف بنده چیست و چطور برخورد کنم. ؟
دومین مسئله این هست که وقتی دیگران به بنده توهین می کنند چطور در این مواقع عصبانیتم را کنترل کنم و از آن مهم تر این ناراحتیم کم بشود

پاسخ
الف:دروغ معمولاً از يکى از نقاط ضعف روحى سرچشمه مى‏گيرد، گاهى انسان به خاطر ترس از دور شدن مردم از او، از دست دادن موقعيت و مقام ، علاقه شديد به مال و جاه، و گاهى به خاطر تعصبهاى شديد و حب و بغض‏هاى افراطى، زبان به دروغ مى‏گشايد.

قرآن مجيد نيز در مورد اين که دروغ با ايمان انسان سازگار نيست، مى‏فرمايد: «انما يفترى الکذب الذين لا يؤمنون بآيات الله و اولئک هم الکاذبون؛[ نحل/ 105] تنها کسانى دروغ مى‏بندند که به آيات خدا ايمان ندارند، (آرى دروغ گويان واقعى آن‏ها هستند»

اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام مى‏فرمايد: "انسان طعم ايمان را نمى‏چشد تا دروغ را اعم از جدى و شوخى، ترک کند.[1]

در روايت ديگرى امام حسن عسگرى‏ عليه السلام فرمود: "تمام پليدى‏ها در اطاقى قرار داده شده و کليد آن دروغ است.[2]

درمان دروغ:
در کنار این که احساس می کنید ادامه دادن به بحثی که ممکن است به دروغ منجر شود، بحث را عوض می کنید، با توجه به عواملى که در ايجاد دروغ و ريشه دار ساختن آن مؤثر است، راه درمان آن نسبتاً روشن خواهد بود و به طور کلى براى درمان اين انحراف اخلاقى، بايد از اين طرق اقدام نمود.

1 - قبل از هر چيز بايد شخص دروغ‏گو به عواقب دردناک و آثار سوء معنوى و مادى و فردى و اجتماعى اين رذيله زشت متوجه شود، و با تدبير و تفکر در آيات قرآن مجيد و سخنان پيشوايان بزرگ ديني مى‏توان فهميد که منافع فرضى و خيالي دروغ هرگز نمى‏تواند با آن همه مفاسد برابرى نمايد.
هم چنين بايد متوجه بود که اگر دروغ در پاره‏اى از موارد نفع شخصى هم داشته باشد نفعش آنى و بسيار زودگذر است؛ زيرا هيچ سرمايه‏اى براى يک انسان در اجتماع - در هر شرايط و هر مقامى - بالاتر از سرمايه اعتماد و اطمينان مردم نسبت به وى نيست که بزرگترين دشمن آن همين دروغ است.

2 - يکى ديگر از مؤثرترين طرق درمان دروغ، پرورش شخصيت در افراد است؛ زيرا در حقيقت دروغ گفتن نوعي عکس ‏العمل براى جبران شخصيت است. اگر مبتلايان به دروغ احساس کنند صاحب نيروها و استعدادهايى در درون خود هستند که با پرورش آن‏ها مى‏توانند ارزش و شخصيت خود را بالا ببرند، نيازى به توسل جستن به دروغ براى ايجاد شخصيت قلابى در خود نمى‏بينند.

به علاوه اين که انسان بايد بداند که ارزش اجتماعى انسان راستگو که با اين فضيلت اخلاقى توانسته است جلب "اطمينان عمومى" را بکند مافوق تمام ارزش‏ها است. چنين کسى نه تنها در نظر مردم شخصيت دارد، بلکه در پيشگاه خداوند مقامى در رديف شهدا و پيامبران الهى دارد؛ زيرا در قرآن مجيد مقام راستگويان در رديف مقام پيامبران و شهداى راه حق ذکر شده آن جا که مى‏فرمايد: «و من يطع الله و الرسول فاولئک مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئک رفيقا[انساء/ ]69 (و کسى که خدا و پيامبر را اطاعت کند ( در روز رستاخيز ) همنشينى کسانى خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان و آن‏ها رفيق‏هاى خوبى هستند»

3 - کوشش براى تقويت پايه‏ هاى ايمان به خدا در دل مبتلايان به دروغ و توجه دادن آن‏ها به اين حقيقت که قدرت خدا مافوق تمام قدرت‏ها است و قادر بر حل تمام مشکلاتى است که افراد ضعيف الايمان به خاطر آن به دروغ پناه مى‏برند. "راست گويان" تکيه‏گاهشان در برابر حوادث گوناگون، خدا است و افراد دروغ گو در اين موارد تنها هستند.

4 - بايد انگيزه‏ هاى دروغ و ريشه‏ هاى اين انحراف اخلاقى از قبيل طمع، ترس، خودخواهى، حب و بغض‏هاى افراطى و امثال آن را در افراد خشکانيد تا اين رذيله خطرناک زمينه مساعد براى نشو و نماى خود در وجود انسان پيدا نکند.

5 - بايد محيط هاى تربيتى و معاشرتى مبتلايان را از وجود افراد دروغ گو پاک کرد تا تدريجاً طبق اصل تأثير پذيرى، محيط وجود آن‏ها از اين رذيله ( دروغ گويى ) پاک گردد. اين موضوع به قدرى مهم است که در دستورهاى تربيتى اسلام از على عليه السلام نقل شده است که فرموده: "شايسته نيست دروغ گفتن - خواه شوخى يا جدى "و نيز شايسته نيست يکى از شما به فرزندش وعده‏اى بدهد سپس وفا نکند.[3]

براي جبران دروغ مانند گناهان ديگر بايد توبه کرد. وتوبه آن است که علاوه بر ندامت قلبي ، انسان تصميم بگيرد که ديگر آن را تکرار ننمايد.
ب:
«وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا [فرقان/63]و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند»
زماني که فردي به شما توهين مي کند، در پاسخ به او، جواب هاي بي شماري به ذهن شما خطور مي کند. اگر چنين کاري را انجام دهيد، در واقع خودتان را با آن فرد هم شان ساخته ايد و اين دقيقاً همان چيزي است که افراد توهين کننده انتظارش را مي کشند. آن ها مي خواهند شما را عصباني کنند تا برخورد شديدي از خود نشان دهيد، آن ها مي خواهند شما احساس بدي نسبت به خودتان پيدا کنيد و قصدشان تنها آزار دادن و آسيب رساندن به شماست.افرادي که ديگران را تحقير مي کنند با اين کار فقط ناراحتي، نرسيدن به موفقيت و بي هدفي خود را در زندگي به نمايش مي گذارند. شما با جواب دادن به آن ها در حقيقت وارد بازي ساختگي شان مي شويد و در نهايت خودتان را آزار داده ايد.
در زندگي براي اين که بتوانيد به خودتان کمک کنيد و از مشکلات بگذريد،:
1- بايد انعطاف داشته باشيد. بد نيست بدانيد آدم هاي موفق هميشه افراد زيرک و باهوشي نبوده اند، بلکه افرادي بوده اند که انعطاف داشته اند. آن ها توانسته اند با شرايط مختلف خود را وفق بدهند. اگر نتوانيد خودتان را با افراد و موقعيت هاي اطراف تا حدي که لازم است وفق بدهيد، نمي توانيد حرکت کنيد؛ بنابراين با اولين تحقير، خودتان را نبازيد و دست از تلاش براي موفقيت برنداريد.
2- گاهي بايد با افرادي که مي خواهند حرفي زده باشند مثل صفحه خط خورده گرامافون عمل کرد. مثلا گفت. درسته، درسته ولي وارد بحث نشد. خيلي مواقع افراد مي فهمند که اين درسته درسته ها به معني تأييد نيست.
3- دقت داشته باشيم که اگر هميشه خود را در محضر خدا بدانيم ناسزا ها را راحت مي توانيم تحمل کنيم.
4- نسبت به کسانی که معاند و هرزه گو هستند بهترين کار پرهيز از برخورد و گفتگو با اين گونه افراد است. سخن منطقي با اين گونه اشخاص اثر بخش نيست. گوش دادن به ياوه گويي هاي آنان نيز اعصاب انسان را خرد مي کند. پس بهتر است از سخن و حرف و معاشرت با اين اشخاص دوري نمود.
ج:برای کنترل خشم و عصبانیت به این راهکار ها توجه بفرمایید:
الف: تغییر حالت
برای کنترل غضب، باید تغییر حالت بدهیم. چنان‌چه اگر سگی به‌سوی انسان حمله کند، برای رهایی از حمله او باید فورا بر زمین بنشینیم تا او متوجه شود کاری با او ندارید، دزد نیستید و یا مهمان صاحب‌خانه هستید. در باب خشم نیز روایت شده است‌که وقتی خشمگین شدید اگر در حال ایستاده هستید، بنشینید تا سگ نفس، نتواند به ایمان شما حمله کند. پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) در این زمینه می‌فرمایند: «...إِذَا غَضِبَ‏ أَحَدُكُمْ فَلْيَجْلِس‏»،[4]؛ «زمانی‌که یکی از شما عصبانی شد، باید بنشیند»

ب: سکوت کردن
وقتی ماشین در حال حرکت جوش می‌آورد، راننده سریعا کنار می‌زند و چند لحظه توقف می‌کند تا موتور خنک شود، که در غیر این صورت ممکن است آسیب جدی به خودرو وارد آید، انسان در حال عصبانیت نیز باید چند لحظه‌ای را سکوت کند، و به مشاجره خود ادامه ندهد، تا آتش درونش فروکش کند. این نسخه شفا بخش پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است‌که می‌فرمایند: «إِذَا غَضِبَ‏ أَحَدُكُمْ فَلْيَسْكُت‏»،[5]؛ «هرگاه یکی از شما عصبانی شد باید سکوت کند.»

ج: وضو گرفتن
همان‌طور که آب آتش را خاموش می‌کند، وضو گرفتن نیز باعث فروکش کردن آتش درون برآمده ازخشم و غضب است. رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این زمینه می‌فرمایند: « أَنَّ الْغَضَبَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ أَنَّ الشَّيْطَانَ خُلِقَ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّمَا يُطْفِئُ النَّارَ الْمَاءُ فَإِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَتَوَضَّأْ»،[6]؛ « خشم از شیطان است و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب، خاموش می‌شود. پس، هرگاه فردی از شما خشمگین شد، وضو بگیرد»

د: مشارطه
برای مهار کردن نفس، انسان با خود شرط کند که هر گاه مرتکب فلان رذیله اخلاقی شود، باید فلان عمل دشوار و شاقّ را انجام دهد. در احوالات مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (رحمة الله علیه) آمده است‌که «ایشان نذر کرد اگر خشم خود را کنترل نکند و به مردی تندی نماید، یک سال پشت سر هم روزه بگیرد. ولی روزی هنگام مباحثه علمی با یکی از شاگردان خود که مطالب درسی را به خوبی نمی‌فهمید، طاقت نیاورد و به او تندی کرد، و چون نذرش شکسته شد، یک‌سال پشت سر هم روزه گرفت تا نذرش را ادا نماید»[7]


..................................................
پي نوشت:
[1].علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 69، ص 249.
[2]. همان، ج 69، ص 263.
[3]. حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج 8، ص 577.
[4]. نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 33
[5]. علامه مجلسی،بحارالانوار،ج68،ص404
[6]. همان،ج70،ص272
[7]. احمد دهقان، چهل مجلس، هزار حدیث، ص220

موضوع قفل شده است