جمع بندی طب اسلامی و ادعای درمان تمام بیماری ها

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
طب اسلامی و ادعای درمان تمام بیماری ها

با سلام
از نظر اسلام
آیا چیزی به نام طب اسلامی به این صورت داریم که مدعی باشد درمان تمام بیماریها در اسلام آورده شده است
این دو متن آخر سوال از کانال آیت الله تبریزیان کپی شده است
در ضمن به نظر اسلام
چقدر گفته های این دو متن صحیح است

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

علی پارساپور(a.p);958842 نوشت:
با سلام
از نظر اسلام
آیا چیزی به نام طب اسلامی به این صورت داریم که مدعی باشد درمان تمام بیماریها در اسلام آورده شده است


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض احترام خدمت شما همراه گرامی

صرف اینکه در برخی احادیث به افرادی توصیه هایی شده، وجود علم خاصی با عنوان "طب اسلامی" را اثبات نمی کند. خیلی احادیث از سندیت خوبی برخوردار نیستند؛ برخی از احادیث تحت شرایط خاصی بوده؛ برخی دستورات اصولا برای فردِ سوال کننده ارائه شده و ...

بنابراین در عین اینکه می توان از برخی احادیث برای درمان بیماری ها استفاده کرد، یا برخی روایات با توصیه های علمی تطابق یا تناقض دارند، نمی توان همیشه و برای همه افراد، توصیه های روائی را مناسب و مفید یافت.

البته این بدان معنی نیست که دین پاسخی برای مشکلات جسمی بشر نداشته یا درمان بیماری ها را نمی داند؛ بلکه فقط به این معناست که هنوز علمی با عنوان "طب اسلامی" قابل اثبات نیست و معلوم نیست که یافته های افراد، به طور صددرصدی همان دستور مورد نظر اسلام برای همه مردم باشد؛ هرچند تا حدودی موفقیت هایی هم داشته.

در مورد بررسی علمیِ احکام و احادیث طبی، کتاب خوبی با عنوان "اولین دانشگاه و آخرین پیامبر" وجود دارد که به همت شهید دکتر پاکنژاد تالیف شده که می توانید مطالعه بفرمایید.

ایشان در مقدمه جلد اول این کتاب اظهار داشته: "ما نمی خواهیم آیات قرآن را با نظریه ها و تئوریها و حدسیات علمای غرب تطبیق کرده و مسرت خود را با این عنوان که خدای نکرده آیه ای از قرآن به یادداشت و پیش نویس فلان دانشمندی تایید می گردد، ابراز داریم بلکه می خواهیم بگوییم که بسیاری از دانشمندان، با کوشش خستگی ناپذیر توانسته اند نقاب از چهره بعضی از رازهای نهان در آفرینش، آنچنان بردارند که مورد تایید قرآن یعنی خدا قرار گیرد." 1


پی نوشت:
1. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج1، ص3

باسلام

کی گفته همه اینها قطعا سخنان ائمه معصوم است؟

همین الان در زمینه های دیگر هم احادیث جعلی زیادی هست که بعضا حتی کارشناسان حدیث معتبر دانسته اند!!! مثلا کسی در آن زمان برای فروش بیشتر پیاز یا جنسی میگفته حدیث پیامبر است که هر کس این را بخورد شفا می یابد و...

مطالبی که از معصومین و پزشکان قرار دادید جملاتی کوتاه و ناقص است!!!

در هر صورت بیماریهای جدید در زمانه ما، نشان از نقص و اشکالاتی در علوم تجربی غربی است که مثلا بعد از چندین سال عوارض یک محصول را اعلام میکنند یا....

نقل قول:
معصومین می فرمایند: نمک بهترین درمان فشارخون است.
پزشکی غربی می گوید: نمک عامل ابتلا به فشارخون هست!

حجت‌الاسلام و‌المسلمین سیدحسن ضیائی، یک کارشناس طب اسلامی در ویژه‌برنامه طب‌المعصومین(ع) که با موضوع «فشار خون» در صحن جمهوری اسلامی برگزار شد، به بیان توصیه‌های مصرفی برای فشار خون و پرهیزات لازم برای این بیماری پرداخت.

وی با بیان اینکه 7 نوع فشار خون در افراد وجود دارد، اظهار کرد: استفاده از نمک زیاد، خیارشور، مواد غذایی با ترانس چربی بالا، تخم مرغ، انواع کوکوها و بالا رفتن بیش از حد از پله و نردبان باعث افزایش فشار خون می‌شود.

این محقق و پژوهشگر طب اسلامی با بیان اینکه استفاده از سبزی شاهی در کاهش فشار خون مؤثر است، گفت: خوردن برگ سداب هر شب قبل از خواب باعث برطرف شدن غدد عفونی، دردهای پهلو، تقویت مویرگ‌ها، کاهش بیماری‌های دردناک و فشار خون می‌شود.

ضیائی خوردن هر 8 ساعت یک خوشه انگور یا یک لیوان آب انگور را توصیه کرد و افزود: این میوه علاوه بر کاهش فشار خون، در کاهش نمک سمی خون و افزایش شیر مادر مؤثر است و فعالیت کلیه را بالا می‌برد.

وی با بیان اینکه خوردن میوه تمشک روزانه یک مشت، باعث قلیایی شدن خون، کاهش فشار خون و درمان عفونت‌ها می‌شود، بیان کرد: توت فرنگی نیز از دیگر میوه‌های مناسب برای درمان فشار و قند خون است.

این مدرس طب اسلامی در حوزه علمیه، خوردن میوه ازگیل برای کودکانی که علاوه بر فشار خون و اسهال، عوره خون آن‌ها بالا است را مناسب دانست.
ضیائی استفاده از آبلیمو ترش و لیمو شیرین را در فعال‌سازی کلیه‌ها، کاهش فشار خون و بر طرف شدن دانه‌های چرکی پوست مفید عنوان کرد و گفت: ساقه و برگ سبزی جعفری نیز در کاهش فشار خون و تأمین آهن بدن مناسب است.

این کارشناس طب اسلامی استفاده از جوشانده عناب به همراه عسل را در کاهش فشار خون مفید دانست و ابراز کرد: مخلوط کردن این جوشانده با عسل از ضررهایی که عناب برای کبد دارد، جلوگیری می‌کند.

وی در ادامه اظهار کرد: خانم‌های بارداری که علاوه بر فشار خون، ویار بالایی دارند از سیرابی گوسفند با ماست شیرین کم‌چرب استفاده کنند.

وی در ادامه سخنان خود در این زمینه افزود: مالیدن آلوورا به همراه سرکه طبیعی به کف پا، برای افرادی که حساسیت پوستی ندارند، فشار خون را تنظیم می‌کند.

ضیائی تصریح کرد: استفاده از یک عدد سیب یا انار شیرین بعد از هر وعده غذایی به هضم غذا کمک می‌کند و باعث کاهش فشار خون و تصفیه خون می‌شود.

این محقق و پژوهشگر طب اسلامی خوردن ترشک، زغال اخته، تمر هندی بدون نمک، قره‌قروت، میوه گوجه سبز، آلوچه و دم کره چای قرمز را از دیگر مواد خوراکی مؤثر در کاهش فشار خون ذکر کرد و گفت: آب آشامیدنی 23 فایده دارد و باعث کاهش فشار خون و رسوب‌گیری رگ‌ها و اندام‌ها می‌شود.

وی اظهار کرد: ورزش کردن نقش بسزایی در کاهش فشار خون دارد و روزانه 20 دقیقه پیاده‌روی، شنای آرام و دوچرخه‌سواری از جمله ورز‌ش‌های مناسب برای کاهش این بیماری است.

این کارشناس طب اسلامی به خاصیت عسل‌درمانی اشاره کرد و افزود: عسل طبیعی باعث تنظیم فشار خون، تقویت قلب و جریان خون در بدن می‌شود و از سکته‌های قلبی در انسان جلوگیری می‌کند.

علی پارساپور(a.p);958842 نوشت:
چقدر گفته های این دو متن صحیح است

سلام بر دوست گرانسگ
آقای شاهرودی همینچن وقت پیش رفتن هانوفر پیش دکتر سمیعی!
همچنین،اواخر عمر آقای خمینی رو در نظر بگیرید،مسئله حل میشه
چیزی بنام طب اسلامی نداریم!
طب قدیم که دوستان لطف کنن،قانون در طب بوعلی رو بخونن از اساتیدش نام برده!اساتید یونانیش!
مزاج ها هم که هی در طب سنتی و اسلامی مطرحه به دوستان توصیه میکنم ببینن کی مطرح کرده اولین بار،
سوگند نامه پزشکی رو ببینن،اون فرد چرا انقد مشهور شده در یونان،چرا علم پزشکی بهش مدیونه،بخاطر اینکه،علم پزشکی رو از اباطیل های اون زمان یونان[تا حدودی]،جدا کرد،گفت بیماری زمینیه،درمان زمینی میخواد!
کتاب تاریخ پزشکی در این راستا کمک کننده هست،

حنیف;961485 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض احترام خدمت شما همراه گرامی

صرف اینکه در برخی احادیث به افرادی توصیه هایی شده، وجود علم خاصی با عنوان "طب اسلامی" را اثبات نمی کند. خیلی احادیث از سندیت خوبی برخوردار نیستند؛ برخی از احادیث تحت شرایط خاصی بوده؛ برخی دستورات اصولا برای فردِ سوال کننده ارائه شده و ...

بنابراین در عین اینکه می توان از برخی احادیث برای درمان بیماری ها استفاده کرد، یا برخی روایات با توصیه های علمی تطابق یا تناقض دارند، نمی توان همیشه و برای همه افراد، توصیه های روائی را مناسب و مفید یافت.

با سلام و عرض ادب و احترام

اساسا چه پیش از اسلام ، چه بعد از آن در منطقه ظهور حضرت محمد ص هیچ نشانی از پیشرفت علوم تجربی و از جمله علم پزشکی یافت نمی شود . معدود احادیثی نیز که در کتاب های حدیث پراکنده شده اند و حمل بر توصیه های پزشکی پیامبر و ائمه می شوند - صرف نظر از اصالت آنها - نه تنها حاوی نکات تازه ای در این زمینه نیستند که به نظر می رسد با ورود حکمت یونان به جامعه اسلامی در عصر ترجمه - در دوران عباسی - این احادیث هم به پیامبر و ائمه بزرگوار علیهم السلام نسبت داده شدند .

فراموش نکنیم که اساسا هدف پیامبر و امام گفتن نکته پزشکی نبوده و تربیت جامعه جاهلی عربی در دستور کار آن بزرگواران قرار داشته است . ایجاد یک جرقه برای برون رفت اعراب از آن وضع نا مناسب که در میان تمدن های معاصر خود بسیار عقب افتاده بودند مهمترین کاری است که پیامبر ص و ائمه ع می توانسته اند انجام دهند و مواردی مثل پیشرفت در علوم تجربی به خود مردم واگذار شده و در این زمینه نباید انتظار داشت از میان هزازان حدیث جعلی و غیرجعلی یک مطلب علمی پیدا شود .

و از سوی دیگر گمان می کنم وظیفه شما سروران گرامی به عنوان مدافعان دین باید این باشد که از ورود هرگونه انحراف در دین و باب شدن بدعت های مضر به حال دین و دنیای مردم جلوگیری کنید و پیش قدم مبارزه با این جعلیاتی باشید که امروزه تحت عنوان طب اسلامی و روش های حکیم(!) فلانی و بهمانی در حال انتشار در میان مردم مذهبی و حتی بعض طلاب ناآگاه هستند . در یکی از شبکه های اجتماعی مشاهده کردم یک طلبه واکسن را برنامه صهیونیست ها می دانست و با افتخار می گفت که فرزند خردسالش را واکسینه نمی کند و به جای آن - اگر اشتباه نکنم - پشت سر کودکش را حجامت کرده است !! به نظر بنده در حد همان یک دو نفر هم این مسئله قابل چشم پوشی نیست و باید در این خصوص با قاطعیت مرز میان خرافات و اجرای پندهای جعلی و دروغین با علوم پزشکی ثابت شده در سراسر جهان مشخص شود . به خصوص که با حربه فلان چیز اسرائیلی است و بهمان چیز برنامه استکبار برای تضعیف مسلمانان است عده ای از احساسات قشر مذهبی جامعه سواستفاده می کنند .

حنیف;961485 نوشت:
البته این بدان معنی نیست که دین پاسخی برای مشکلات جسمی بشر نداشته یا درمان بیماری ها را نمی داند؛ بلکه فقط به این معناست که هنوز علمی با عنوان "طب اسلامی" قابل اثبات نیست و معلوم نیست که یافته های افراد، به طور صددرصدی همان دستور مورد نظر اسلام برای همه مردم باشد؛ هرچند تا حدودی موفقیت هایی هم داشته.

به عقیده بنده این قسمت از سخنان شما بسیار خطرناک است ! من میدانم که نیت حضرتعالی خیر است ولی این سخنان و مشابه آن راه برای سواستفاده عده ای را هموار می کند تا به بهانه تدوین علم طلب اسلامی بازار خود را رونق ببخشند و به دروغ هزار و یک لقب حکیم دکتر به خودشان ببندند و در مقابل هرگونه انتقاد هم دین و امام را سپر خود کنند !

حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که یک چیزی تحت عنوان علم طب اسلامی هم قابلیت طرح دارد ، حقیقتا ضرری که از این موضوع عایدمان می شود بسیار بیشتر از خیر احتمالی آن است . ایجاد حس بی اعتمادی و نگاه دشمن پندارانه نسبت به پزشکی نوین در میان گروهی از مردم از آنجا که با سلامتی و حتی جان آنها در ارتباط است موضوعی نیست که بشود به راحتی از کنار آن گذشت .. اگر چه با افزایش آگاهی عمومی از طریق فضاهای مجازی امید است کم کاری ها در این زمینه جبران شود .

با تشکر فراوان /

یحبّونه;961496 نوشت:
کی گفته همه اینها قطعا سخنان ائمه معصوم است؟

حسام 1999;961498 نوشت:
چیزی بنام طب اسلامی نداریم!

*حسام الدین*;961521 نوشت:
اساسا چه پیش از اسلام ، چه بعد از آن.....


عرض سلام مجدد

توجه بفرمایید که بنده هم عرض کردم وجود چنین علمی هنوز ثابت نشده؛ و در مورد نظرات اشخاص هم اظهار نظری نمی کنیم.

اما همانطور که عرض شد، این بدان معنا نیست که دین و در حقیقت خداوند، پاسخی برای دردهای جسمانی بشر نداشته یا نمی تواند آنها را معالجه کند. تمام علومی که دانشمندان و پزشکان کشف کرده و به آن دست پیدا می کنند، (اگر به درستی یافته و خطائی هم در آن نباشد) آفریده های خداوند است.
به این معنی که خداوند هم از بیماری اطلاع دارد و هم داروی آن را در طبیعتی که آفریده قرار داده؛ پس این خیلی واضح است که داشتن این علم برای پیامبران به هیچ عنوان غیر ممکن نیست.

اما تردیدهایی که وجود دارد بیشتر شامل اینست که آیا پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت بزرگوار ایشان، این شرایط را پیدا کرده اند که تمام این علم را به اطرافیانشان منتقل کنند؟ و آیا به همان مقداری که نقل شده و احادیثی که در این رابطه هست دارای سند درست و صحیحی هستند؟ یا اصولا اگر حدیث دارای سند هم هست، در شرایط خاص و برای فرد خاصی گفته شده یا برای همه قابل استفاده است؟ و امثال اینها.

بنابراین در یک نتیجه گیری منطقی و کلی می توان گفت:

1. در حقیقت راه درمان تمام بیماری ها نزد پروردگار است و پیامبران و اهل بیت از آن آگاهند. هیچ علمی نیست که پیامبر و اهل بیت نسبت به آن ناآگاه باشند.

2. تمام تلاش انسانها (چه آنهائی که در طبیعت به دنبال درمان می گردند و چه آنهایی که در علوم اسلامی و نقلی) در حقیقت برای دست پیدا کردن به همین علم است.

3. همانطوری که گاهی دانشمندان علوم طبیعی در دریافت هایشان دچار اشتباه می شوند، حکیمان هم به همان ترتیب ممکن است گرفتار خطا شوند. هر کدام به نحوی.

4. هنوز اثبات نشده چیزی که تحت عنوان "طب اسلامی" حکما از آن یاد می کنند، واقعا همان علم اصلی و واقعی در درمان بیماری ها باشد.

پرسش:آیا چیزی به نام طب اسلامی به این صورت داریم که مدعی باشد درمان تمام بیماریها در اسلام آورده شده است؟

پاسخ: وجود چنین علمی هنوز ثابت نشده. صرف اینکه در برخی احادیث به افرادی توصیه هایی شده، وجود علم خاصی با عنوان "طب اسلامی" را اثبات نمی کند. خیلی احادیث از سندیت خوبی برخوردار نیستند؛ برخی از احادیث تحت شرایط خاصی بوده؛ برخی دستورات اصولا برای فردِ سوال کننده ارائه شده و .... بنابراین در عین اینکه می توان از برخی احادیث برای درمان بیماری ها استفاده کرد، یا برخی روایات با توصیه های علمی تطابق یا تناقض دارند، نمی توان همیشه و برای همه افراد، توصیه های روائی را مناسب و مفید یافت.

البته این بدان معنا نیست که دین و در حقیقت خداوند، پاسخی برای دردهای جسمانی بشر نداشته یا نمی تواند آنها را معالجه کند. تمام علومی که دانشمندان و پزشکان کشف کرده و به آن دست پیدا می کنند (اگر به درستی یافته و خطائی هم در آن نباشد)، آفریده های خداوند است. به این معنی که خداوند هم از بیماری اطلاع دارد و هم داروی آن را در طبیعتی که آفریده قرار داده؛ پس این خیلی واضح است که داشتن این علم برای پیامبران به هیچ عنوان غیر ممکن نیست.

تردیدهایی که وجود دارد، بیشتر شامل اینست که آیا پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت بزرگوار ایشان، این شرایط را پیدا کرده اند که تمام این علم را به اطرافیانشان منتقل کنند؟ و آیا به همان مقداری که نقل شده و احادیثی که در این رابطه هست دارای سند درست و صحیحی هستند؟ یا اصولا اگر حدیث دارای سند هم هست، در شرایط خاص و برای فرد خاصی گفته شده یا برای همه قابل استفاده است؟ و امثال اینها.

بنابراین در یک نتیجه گیری منطقی و کلی می توان گفت:

1. در حقیقت راه درمان تمام بیماری ها نزد پروردگار است و پیامبران و اهل بیت از آن آگاهند. هیچ علمی نیست که پیامبر و اهل بیت نسبت به آن ناآگاه باشند.

2. تمام تلاش انسانها (چه آنهائی که در طبیعت به دنبال درمان می گردند و چه آنهایی که در علوم اسلامی و نقلی) در حقیقت برای دست پیدا کردن به همین علم است.

3. همانطوری که گاهی دانشمندان علوم طبیعی در دریافت هایشان دچار اشتباه می شوند، حکیمان هم به همان ترتیب ممکن است گرفتار خطا شوند. هر کدام به نحوی.

4. هنوز اثبات نشده چیزی که تحت عنوان "طب اسلامی" حکما از آن یاد می کنند، واقعا همان علم اصلی و واقعی در درمان بیماری ها باشد.

در مورد بررسی علمیِ احکام و احادیث طبی، کتاب خوبی با عنوان "اولین دانشگاه و آخرین پیامبر" وجود دارد که به همت شهید دکتر پاکنژاد تالیف شده که می توانید مطالعه بفرمایید. ایشان در مقدمه جلد اول این کتاب اظهار داشته: "ما نمی خواهیم آیات قرآن را با نظریه ها و تئوریها و حدسیات علمای غرب تطبیق کرده و مسرت خود را با این عنوان که خدای نکرده آیه ای از قرآن به یادداشت و پیش نویس فلان دانشمندی تایید می گردد، ابراز داریم بلکه می خواهیم بگوییم که بسیاری از دانشمندان، با کوشش خستگی ناپذیر توانسته اند نقاب از چهره بعضی از رازهای نهان در آفرینش، آنچنان بردارند که مورد تایید قرآن یعنی خدا قرار گیرد." (1)


پی نوشت:
1. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج1، ص3

موضوع قفل شده است