جمع بندی لطفا مدعیان دموکراسی در ایران تشریف بیاورند!

تب‌های اولیه

210 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ظاهرا تئوری دموکراسی موضوع بحث نیست جزیانهای بولد شده حزبی و رسانه هایشان و پروپاگاندایی که راه می اندازند ذهن ها را مشغول میکنند بسیار خب

۱ - چرا خانم آزاده نامداری ، باید ایراد گرفت ولی از یک کاندیدای نماینده مجلس که این کار را میکند نباید اشکال کرد ؟
۲- چرا عدم تائید صلاحیت عده ای برای کاندیداتوری هر منسبی را باید بپذیریم و عدم احراز صلاحیت کاندیداتوری یک کاندیدای زرتشتی در منسبی که طبق قانون صلاحیتش مورد اشکال است را نباید بپذیریم ؟

herzinand;955054 نوشت:
وقتی بالاترین مقام توانایی مراقبت از بیت المال را ندارد(ولو من هم قبول دارم که زندگی زاهدانه ای دارد)ولی فرقی ندارد گویی خودش پول ملت را فنا داده!بسان پدری میماند که همسر و فرزندانش پولش را خراب میکند و او هر بار اشتباهش را تکرار میکند!
بقول چمران بود فکر کنم آنکسی که تخصص کاری را ندارد ولی قبول میکند تقوا ندارد!
اما در مورد سد راه شدن به خدا!بنده این را هم قبول دارم! شاید اگر مقام حکومتی ایشان بر دین و خدا نبود ما هیچ وقت به مخالفت از دین و خدا نمیپرداختیم و اینقدر عمیق نمیشدیم!
پس همانطور که بسیار درست فرمودین در ریشه مشکل است

پرداختن به این مسئله خروج از موضوع تاپیک است، فقط نکته ای که باید عرض کنم این است که عمده اشکالات به رهبری ناشی از غفلت از وظائف ایشان در قانون اساسی است.
باید دانست که رهبری چوپان نیست، رهبری مرشد است، او وظیفه دارد مردم را رشد دهد، آنها انتخاب کنند، نتیجه انتخابشان را ببینند، و در انتخاب بعدی بیشتر دقت کنند!
شهید بهشتی در خاطراتش می نویسد هر چه به امام اصرار کردم که بنی صدر دارد خیانت می کند امام می فرمود: منتخب مردم است، باید باشد تا مردم او را بشناسند!!
لذا رهبری امروز هم میگویند من در امور اجرایی دخالت نمیکنم چرا که خلاف قانون اساسی است، اما با تذکرات مختلف سعی برای گفتمان سازی دارند، تا این توقع عدالت، وجدان کاری، حرمت بیت المال در مردم از دولت ایجاد شود! و نیز به مسئولین تذکرات لازم را می دهند.
هیچ کسی به اندازه رهبری در مورد حقوق های نجومی تأکید کرد؟!
در هرصورت بحث در این وادی مفصل است.

herzinand;955054 نوشت:
ببینید برادر جان من نمیگویم تهی است! بنده از شما می پرسم آیا فرضا من کافر حق دارم در دانشگاه در مقام استاد دین و زندگی به دانشجویان درس دهم؟همانطور که من حق ندارم در مقام تبیین گزاره های دینی ظاهر شوم!یک فرد دین دار هم نمیتواند در مقام تبیین گزارات فلسفی امثال راسل و پوپر و ... ظاهر شود!بنده میگویم شما از سورن کی ییر کگارد بگویید ما(منظور بزرگان ما) از نیچه!شما از بهشتی بگویید ما از بختیار!ولی شما حق ندارید هردو سمت را خودتان بر عهده بگیرید

حسام عزیز قرار است حکومت اسلامی برپا شود، نه حکومت لیبرال یا سوسیال یا...؛ خب وقتی حکومت قرار است اسلامی شود، آیا ورود اسلام شناسان مثل تدریس فلسفه الحادی توسط مومنین است؟!

herzinand;955054 نوشت:
ببینید آخر برادر جانم شما میگویید 10 سال با نظریات فلسفه غرب در ارتباط هستید!فردی میشناسم که از بین فلاسفه فقط یک نیچه را 8 سال است که میخواند و باز هم میگوید جرئت نوشتن شرحی بر ان را ندارم!

حق با شماست، اتفاقا تخصص در فلسفه غرب به خاطر فراز و نشیب هایش، و مکاتب متعددش، فلسفه المان و انگلستان و فرانسه و ... مشکل تر از تخصص در فلسفه اسلامی است، من هم بیجا کردم که بگویم متخصص فلسفه غرب هستم!! من خودم را واقعا و بدون تعارف متخصص فلسفه اسلامی هم نمی دانم!!
بنده اسامی بزرگان را به عنوان متخصص آوردم؛ در انتها فقط برای اینکه بدانید این دروس در حوزه رایج است اسمی از این حقیر کمترین آوردم، نه به عنوان متخصص و حتی نه به عنوان آشنا! صرفا فقط منظورم این بود که این دروس در حوزه جریان دارد و از این دروس دور نیست!!
اگر سوء تفاهم شد از کلامم عذرخواهی می کنم.

herzinand;955054 نوشت:
بنده با شما کاملا موافقم که فرد عالی حکومتی اصلا طبق میلش عمل نمیکند و آنطور که معلوم زندگی زاهدانه ای هم دارد و چه بسی بگویم اهل دوز و کلک نیست و آنچه را که به عنوان خیر بر وی مشتبه شده بر همگان میخواهد!ولی این برای من چه فایده ای دارد!کشوری که کل اقتصادش نتیجه زحمات دایناسور ها و بازمانده گیاهان[نفت و گاز] ست !بنده میگویم آن فردی که کشور داری میکند مشروب هم بخورد کله اش را هم به دیوار بکوبد ولی درست کشور داری کند

همانطور که پیش تر نیز عرض کردم این اشکالات ناشی از عدم تصور درست وظایف رهبری در قانون اساسی است که سیاست های کلی نظام است، شما از این جزئیات که فراتر رفته و روند کلی نظام را نگاه کنید، اقتدار و جهت دهی این حرکت را تحسین خواهید کرد، همین نابودی داعش که آمریکایی ها که سازنده آن بودند اذعان کردند نابودی آن حداقل 30 سال زمان لازم دارد قطعا تردیدی در تحسین سیاست های ایشان باقی نمی گذارد!
در هر صورت نمی خواهم تاپیک وارد بحث ولایت فقیه شود.

herzinand;955054 نوشت:
همین حجاب اجباری نمونه ساده اش!

حجاب در جامعه دیگر حریم شخصی نیست! بله اگر کسی در خانه خودش خواست جلوی نامحرم بی حجاب باشد حکومت حق دخالت ندارد، اما اگر بی حجابی را به جامعه کشانید این دیگر حریم شخصی نیست.

herzinand;955054 نوشت:
جناب خمینی یک جمله جالبی دارد!پدران ما چه حقی دارند برای ما تصمیم گرفتند؟

بله قرآن هم می فرماید صرف انتخاب پدران ملاک نیست، باید دید این انتخاب منطقی است یا خیر.
اولا دفاع ما هم به خاطر منطقی بودن این نظام و قانون است(با پیش فرض اسلامی) نه اینکه صرفا پدران ما آن را انتخاب کرده باشند!
ثانیا کسی قانون اساسی اش را هر بار به رأی نمی گذارد! قانون اساسی محور ثبات یک کشور است؛ قانون اساسی آمریکا متعلق به 220 سال پیش است! با اینکه مشارکت مردم گاهی پایین تر از ایران است کسی نمی گوید دوباره قانون اساسی را به رأی بگذاریم!
قانون اساسی ایران که از جوان ترین قانون های اساسی دنیاست!

herzinand;955054 نوشت:
مارک تواین میگوید در جکومت های توتالیتر اگر رای گرفتن چیزی را تغییر میداد،اجازه نمیدادند که رای دهید!

اولا این نوع نگاه ناشی از نوعی بدبینی است، و پایه منطقی و مستدلی ندارد.
ثانیا: فارغ از نیت دولت، در هر صورت مردم ایران رضایتشان را به قانون اساسی اسلامی ابراز داشته اند و نقش دین را به عنوان تعیین کننده قوانین پذیرفته اند!

herzinand;955054 نوشت:
چون ممکن است دوستان ناراحت شوند و خارج از محتوی تاپیک باشد به صورت مخفی نوشتم،حمل بر بی ادبی نشود

از اینکه در خصوص رعایت قوانین سایت جدی هستید حقیقتا از شما ممنونم@};-

سرکار خانم مبنای 2 تمام این سخنان در پست های پیشین پاسخ داده شدند، اما به روی چشم، یکبار دیگر هم اشاره می کنم، خواهش می کنم دقت بفرمایید:

مبنای 2;955088 نوشت:
1. شورای نگهبان میبایست شامل انسانهایی باشه که مدیر و مدبر باشند ؛ اقتصاد دان باشند ؛ حقوق دان باشند که چی بشه ... مگه میخوان قاضی یا سردفتر انتخاب کنند ؟؟؟

وزیر بهداشت است که باید متخصص پزشکی باشد، وزیر اقتصاد است که باید اقتصاد دان باشد، وزیر امور خارجه است که باید دیپلمات باشد، وزیر فرهنگ است که باید فرهنگی باشد و...؛ رئیس جمهور لازم نیست اقتصاد دان، دیپلمات، حقوقدان، یا پزشک و مانند آن باشد! او باید یک مدیر قوی باشد، یعنی قاطعیت در تصمیم گیری، ثبات رأی، تعهد، و مانند آن که راه تشخیص این مسئله نیز با مشاهده در سوابقش حاصل میشود.

لذا فقها و حقوقدانان شورای نگهبان باید علاوه بر شناخت اسلام و قانون اساسی، آگاه از مسائل روز بوده و به سوبق افراد دسترسی داشته باشند، لازم نیست خودشان مدیر باشند که!! این آخه چه حرفی است!
مثلا وقتی یک رئیس جمهور خوب باشد همه می فهمند مدیریت او قوی تر است، قاطعیت او در تصمیم گیری و مدیریت و احاطه او بر جریانات را لمس می کنند، چه کسانی که خودشان مدیر باشند، و چه کسانی که خودشان اصلا بویی از مدیریت نبرده اند!!
یعنی راه کشف مدیریت تخصصی نیست، بلکه نگاه کردن به سوابق شخص است.

مبنای 2;955088 نوشت:
2.اون خانومه کی بود که در درون مجلس رای آورد ولی حجاب نداشتش و شورای نگهبان عذرش رو خواست ؛ یا اون نماینده یزدی که میخواست در درون شورا باشه و ...

شورای نگهبان در این دو مسئله هم احساسی و با سلیقه شخصی رفتار نکرد، بلکه مصداق یابی قانونی کرد که بحث آن در پست های پیشین چندین بار مطرح شد.

مبنای 2;955088 نوشت:
یک نفر دلسوز در درون همون شورای نگهبان نداریم ... و حتی در میون روحانیون ...
که اگر بودند ... در همون زمان نمیزاشتند اون آقا رای بیاره ...
گریه میکردند ... داد میزدند ... اسلام در خطر است میگفتند ... از آبروشون مایه میزاشتند ولی نمیزاشتند اون آقا رای بیاره ...

این مسئله رو هم چند بار جواب دادم
عرض کردم شورای نگهبان و هیچ کس دیگری علم غیب ندارد، ملاک تشخیص صلاحیت فقط سوابق و گذشته شخص است، وگرنه هر کسی قابلیت تغییر یا افشای آنچه در درونش وجود دارد را داراست!!
تاریخ پر است از انسان هایی با گذشته آباد و آینده ویران! و انسانهایی با گذشته ویران و آینده آباد!!
ملاک تشخیص هم حال افراد است، شورای نگهبان می گوید این آقا فعلا صلاحیت ریاست جمهوری را دارد، نه چهار سال دیگه، ن هشت سال دیگر!! لذا می بینید همین آقایی که می فرمایید در دور بعدی رد صلاحیت شد!!

اتفاقا شورای نگهبان در این مسئله امتحانش را خوب پس داد، خواهش می کنم احساساتی به مسئله نگاه نکنید، منطقی استدلال بفرمایید...

مسلم;955108 نوشت:
اتفاقا شورای نگهبان در این مسئله امتحانش را خوب پس داد، خواهش می کنم احساساتی به مسئله نگاه نکنید، منطقی استدلال بفرمایید...

خوب همین کلامتون باعث میشه که من اعتقادم این بشه که شما از مسیر صداقت خارج شدین ...
نمیدونم چی براتون اصل هست که اینجوری استدلال میکنین ...

جناب اکبر عبدی یا محمد رضا گلزار رئیس جمهور میشدند ... ( با کمال احترامی که برای ایشان قائل هستم ) بهتر و کارامدتر از کسی بود که این افراد تائیدش کردند و من اعتقادم این بود و هست که در بین کاندیداها شاید یک نفر ( اونم جناب محسن رضائی ) بودند که میتونستند از عهده این کار بر بیان ... ( من خودم به کسی رای ندادم )

در نهخایت میتونم بگم مطمئن هستم در لیست افرادی که کاندید شدن مطمئنا و قطعا افراد خیلی بهتر از این 4 نفر هم وجود داشته ...

به نظره من حقوقی که این افراد میگیرن حلال نیست ...
و سلام .

مسلم;954991 نوشت:
درصد خطا را به حداقل میرساند.

ظاهرا درصد خطا اینقدر هست که در انتخابات های اخیر صدای تمام طیف های موافق و مخالف جمهوری اسلامی رو در آورده.
و امروز سخنگوی شورای نگهبان از بررسی روش تایید صلاحیت ها صحبت میکنه.

مسلم;954991 نوشت:
تخصص خاصی لازم نیست، مدیریت کلان و مشورت پذیری لازم دارد.

از 17 وزارت خانه ،14 وزارت خانه مستقیما اقتصادی و صنعتی است(2 وزارت خانه غیر مستقیم اما کاملا تاثیر گذار:وزارت خارجه و دادگستری)،به علاوه معاونت های اقتصادی مثل معاونت اقتصادی معاونت اداری و استخدامی و... .

مسلم;954991 نوشت:
اولی را که قرمز نموده ام من نگفتم

ولی مصداق های زیادی سوابق اجرایی ندارند.
مسلم;954991 نوشت:
سومی را هم قید «حداقل ها» را باز اضافه کردید، این آقایان همگی حداقل ها را در این خصوص داشتند، چهارمی هم واقعا شرط نیست.

سه گاندی ایران زمین.
چهار در ایران مناظرات تعیین کننده اصلی و نهایی اند یعنی زبان.
یعنی اگر شورا 6 کاندیدا با فن بیان ضعیف و یک کاندیدا با فن بیان قوی تایید کند همان روز اول به صورت صددرصدی رئیس جمهور مشخص است.

[/HR]مردم همواره می گویند بین بد و بدتر انتخاب می کنیم،یعنی از شورای نگهبان رضایت ندارند.

ناگفته هاي ناب;955212 نوشت:
ظاهرا درصد خطا اینقدر هست که در انتخابات های اخیر صدای تمام طیف های موافق و مخالف جمهوری اسلامی رو در آورده

ناگفته هاي ناب;955212 نوشت:
مردم همواره می گویند بین بد و بدتر انتخاب می کنیم،یعنی از شورای نگهبان رضایت ندارند

ملاک خطا موافقت و مخالفت طیف ها و نظر مردم نیست..!! اصلا شورای نگهبان در قانون اساسی تعریف شده است که مستقل و بدون دخالت دادن رضایت طیف ها و نظر مردم به بررسی صلاحیت ها بپردازد، نه اینکه موافقت و مخالفت طیف ها را سنجیده و از مردم نظر بگیرد!
بلکه بالعکس مردم و طیف های سیاسی باید در برابر شورای نگهبان تمکین کنند.

علاوه بر اینکه بنده معتقد به عصمت شورای نگهبان نیستم، اما چاره چیست؟ وقتی ما طبق اهدافی که برای حکومت داریم باید برای متولیان فیلتری بگذاریم و این فیلتر باید از جمعی آگاه و عادل تشکیل شده باشد، وجود چنین شورایی در قانون اساسی ضروریست، ولو انکه گاهی بنا بر نظر برخی اشتباه کند، اما باید نسبت به آن تمکین کرد.
همانطور که مثلا ممکن است من امروز نسبت به رییس جمهور یا مجلس یا هر نهاد دیگری انتقاد داشته باشم اما به خاطر رأی آوردن حداکثری و احترام به قانون اساسی آنها را به عنوان رییس جمهور و نماینده مجلس و یا عضو شورای شهر می پذیرم.

ناگفته هاي ناب;955212 نوشت:
در ایران مناظرات تعیین کننده اصلی و نهایی اند یعنی زبان.
یعنی اگر شورا 6 کاندیدا با فن بیان ضعیف و یک کاندیدا با فن بیان قوی تایید کند همان روز اول به صورت صددرصدی رئیس جمهور مشخص است

این تقصیر شورای نگهبان است یا مردم؟!

ناگفته هاي ناب;955212 نوشت:
از 17 وزارت خانه ،14 وزارت خانه مستقیما اقتصادی و صنعتی است(2 وزارت خانه غیر مستقیم اما کاملا تاثیر گذار:وزارت خارجه و دادگستری)،به علاوه معاونت های اقتصادی مثل معاونت اقتصادی معاونت اداری و استخدامی و... .

خوب همه اینها باید متولیان متخصص داشته باشند!!
اتفاقا نقدی که ما به یکی از روسای جمهور سابق می گرفتیم این بود که در همه زمینه ها خودش به جای وزرا نظر میداد!

از پاسخگویی شما عزیزان متشکرم من در این زمینه اطلاعات خیلی خیلی کمی داشتم و دارم

مسلم;955104 نوشت:


فارغ از نیت دولت، در هر صورت مردم ایران رضایتشان را به قانون اساسی اسلامی ابراز داشته اند و نقش دین را به عنوان تعیین کننده قوانین پذیرفته اند!

بهتره خودمون رو فریب ندیم.

کافیه یه نظر سنجی بزارید تا ببینید چند درصد مردم از قوانین موجود راضی هستن!

مردم اون زمان به اسلام رای دادن نه قانون مورد بحث

مسلم;955104 نوشت:


باید دانست که رهبری چوپان نیست، رهبری مرشد است، او وظیفه دارد مردم را رشد دهد، آنها انتخاب کنند، نتیجه انتخابشان را ببینند، و در انتخاب بعدی بیشتر دقت کنند!

چرا در زمان بنی صدر امام صبر نکردند و عمل کردند؟

آیا رهبری نباید جنبه راهبردی داشته باشد و درجایی که مردم قدرت ندارند عمل کند؟
چرا با این که انتخاب نادرست مردم پس از 4 سال را دیدند ، مجددا به مردم اجازه تکرار اشتباهشان را دادند؟

چرا فردی که در گذشته ثابت کرده نمی تواند به وعده هایش عمل کند مجددا تایید صلاحیت می شود؟

hamedy12;955277 نوشت:
بهتره خودمون رو فریب ندیم.
مردم اون زمان به اسلام رای دادن نه قانون مورد بحث

در آن زمان اسلام که به رأی مردم گذاشته نشد، قانون اساس به رأی گذاشته شد، و قانون اساسی هم که برآمده از شریعت اسلام بود لذا مردم به آن ری مثبت دادند؛ و این قانون اساسی امروزی هم همان قانون اساسی است!

hamedy12;955277 نوشت:
کافیه یه نظر سنجی بزارید تا ببینید چند درصد مردم از قوانین موجود راضی هستن!

قطعا باز هم این قانون رأی خواهد آورد، اما قبلا هم عرض کردم به رأی گذشتن دوباره قانون اساسی به مصلحت نبوده و سایر کشوره ها هم قانون اساسی شان را به رأی نمی گذارند!! قانون اساسی آمریکا متعلق به 220 سال پیش است!! هم کارتن خواب دارد و هم زیر خط فقر، و هم اعتراضات خیابانی، و هم کاهش مشارکت مردمی در انتخابات تا حدود 55 درصد! اما هرگز قانون اساسی اش را به رأی نمی گذارد!

hamedy12;955281 نوشت:
چرا در زمان بنی صدر امام صبر نکردند و عمل کردند؟


چرا اتفاقا امام(ره) صبر کردند، اگر صبر نمی کردند که همان ابتدا بنی صدر را کنار می گذاشتند چون از همان ابتدا او را می شناختند، در حقیقت امام(ره) اجازه ندادند که بنی صدر در اوج خداحافظی کند!!
اجازه دادند برای عموم شناخته شود و این عدم کفایت از سوی منتخبین خود مردم در مجلس کشف و بیان شود.

hamedy12;955281 نوشت:
آیا رهبری نباید جنبه راهبردی داشته باشد و درجایی که مردم قدرت ندارند عمل کند؟
چرا با این که انتخاب نادرست مردم پس از 4 سال را دیدند ، مجددا به مردم اجازه تکرار اشتباهشان را دادند؟

جناب حامدی عزیز
با تفکرات شما که مملکت پر از اغتشاش شده و از هم می پاشد!! خواهش می کنم نسبت به مدیریت های کلان با دقت بیشتری نگاه کنید.
وقتی مردم در دوره دوم تمام روسای جمهورها به آنها بیشتر و بلکه بیش از 20 میلیون رآی داده اند توقع دارید رهبری هر کجا مخالف است به مردم بگوید شما نمی فهمید؟! به نظرتان واکنش مردم چه خواهد بود؟!
آنها هم می پذیرند که واقعا رهبری از سر خیرخواهی دارد مانع انحراف میشود؟!
همین الانش سر مسائل مذاکرات هسته ای و سند 2030 و مانند آن بعضی رهبری را مانع تعامل های بین المللی می دانند! حتی برخی روزنامه ها صراحتا تیتر می زنند که چرا با مذاکرات موشکی مخالفت میشود!!

پدر و مادر هرگز نمی توانند بچه ها را به پیروی از تجربیاتشان وادار کنند، این موجب می شود آنها طغیان کنند! باید اجازه بدهند بچه ها خودشان برخی امور را تجربه کنند، البته جایی که خطر مهمتری در میان باشد اجازه نمی دهند، همانطور که رهبری نیز در سیاست های کلی نظام خطوط قرمزی دارند که محکم روی انها ایستاده اند تا جهت کلی انقلاب عوض نشود، اما در درون نظام باید برای مردم حق انتخاب و رشد قائل شد در غیر این صورت مملکت سقوط خواهد کرد!!

سلام.
بحث علمیست علمی بحث کنید. داستان های احمقانه و ابلهانه و توهین آمیز رو ببرید در دوره همی هاتون نقل کنید نه در این بحث های علمی.

خدارا خدارا;955290 نوشت:
سلام.
بحث علمیست علمی بحث کنید. داستان های احمقانه و ابلهانه و توهین آمیز رو ببرید در دوره همی هاتون نقل کنید نه در این بحث های علمی.

سلام ...
خوب یک داستان دیگه تعریف میکنم ...

یه روز در یک جایی از این کره زمین یک پاشاهی زندگی میکرد ...
مردمی که در درون اون خطه زندگی میکردند ... خیلی خیلی مهربون بودند و به هم دیگه کمک میکردند ...
همه پشت به پشت هم بودند و هیچ دشمنی هم نمیتونست به اونها حمله کنه ...

روزگار میگذره ...
اون پادشاهه روز به روز میدید که داره ضعیف و ضعیف تر میشه ... چون مردم خیلی خیلی با هم متحد بودند ...
پادشاه رو میکنه به وزیر اعظمش ... و میگه ما را راهنمائی کن که چه بکنیم ...

وزیر میگه ...
به همه مردم بگو که امسال به جای اینکه مالیات بدهند ... به جاش تخم مرغ بدهند ...
پادشاه هم همین دستور رو میده و به مردم دستور میده که امسال هر کسی 15 تا تخم مرغ به عنوان باج و خراج به دولت تحویل بدهند ...

تخم مرغ ها جمع میشه ...
پادشاه رو میکنه به وزیرش و میگه خوب حالا چه کنم ...
وزیر میگه ...

حالا به مردم بگو که امسال نیازی به باج و خراج نداریم و هر کسی بیاد و تخم مرغش رو برداره و بره ... ما پادشاه عادلی هستیم ...

و تا مردم میفهمند که پادشاه باج و خراج رو بخشیده ... برمیگردند که تخم مرغهایشان را بردارند ...

1. یکی میگه تخم مرغ من بزرگ بود .
2. یکی میگه تخم مرغ من دو زرده بود
3. یکی تخم مرغ سالم داده بود و تخم مرغ شکسته تحویل میگیره
4. حتی اون زاهد مردی هم که به دنبال تخم مرغهای خودش بوده ( نه تخم مرغهای بزرگ و دو زرده ) ... عصبانی میشه و حواسش نیست که داره تخم مرغهای دیگران رو میشکونه ...

از فرداش مردم اون خطه دزد میشن ... ببخشید ... زرنگ میشن ...
همه به فکر این بودند که زرنگی کنن ...

حالا یه سوال پیش میاد ...
با اینکه ما این همه انسانهای خوب و شریف داریم ... که نیازی نیست اسم ببرم ... واقعا این 4 نفر کدومشون در حد ریاست جمهوری ایران بودند ...

اینجاست که آدم هاج و واج میمونه ...
که چرا نباید انسانهای پاک دست و مدیر و مدبر وارد این گود بشن ...

چندین سال پیش داشتم سریال 24 رو میدیدم ... سریال 24 یک سریال آمریکایی هستش که پخش ایرانی اش هم در اومد ...

سریال 24 مربوط به مردی گانگستر هستش که وظیفه امنیت ملی کشور آمریکا رو بر عهده داره و به تبع اون با مدیران ارشد کشور آمریکا و به تبع اون با ریاست جمهوری امریکا در ارتباط هست ...

کارگردان سریال 24 بسیار زیبا ... یک نمایی از شرایطی که یک ریاست جمهور آمریکا باهاش درگیر هست رو به تصویر میکشه ...

1. از این طرف رسانه ها دارند خبر های جعلی پخش میکنند .
2. از اون طرف دخترش به سمت مواد مخدر و دوست های نا باب داره میره .
3. از اون طرف پسرش داره فساد اقتصادی میکنه
4. از اونطرف رقیب انتخاباتیش داره براش پاپوش درست میکنه
5. از اونطرف روسیه داره جنگ سایبری راه میندازه
6. از اون طرف مجلس داره باهاش کارشکنی میکنه
7. از اونطرف چندین جاسوس در درون کاخ سفید دارن کار میکنن
8 . از اونطرف زن سابقش داره آبروش رو در درون رسانه ها میبره
9. از اونطرف تروریست ها دارن امنیت ملی کشور رو تحدید میکنند .

و نشون میده که اون ریاست جمهور چجوری تعادل خودش رو حفظ میکنه ... و بر رویه تمامی این پراسس ها مدیریت میکنه ...

نه از کوره در میره ... نه داغ میکنه ... نه مدار مدیریت و انسان بودن رو کنار میزاره و چه و چه ...

به نظرم سریال خوب و جذابی هست ... فکر میکنم در حدود 90 تا dvd بود که همش رو دیدم ...

این سریال رو ببینین ... و بعدش برین مناظرات سال 88 رو نگاه کنین که چجوری یکی از کاندیده ها در درون مناظره خوایش گرفته بود و میخواست بخوابه ...

و چرا !!!
سوال این هستش که چرا چنین افرادی باید تائید صلاحیت بشن ...

و ...
مدیران برجسته که میخوان کاری رو کنتراتی به یک شرکت واگذار کنند ... برای خودشون استراتژی های انتخاب دارند ، بالا و پائین میرن و اونقدر دقت میکنند که شرکت و موسسه ای رو باهاش کار کنند که بتونه حتما از عهده اون کار بر بیاد ...

ولی برخی از مدیر ها از استراتژی دیگه ای استفاده میکنند ... روش اونها اینجوری هست که یک شرکت ضعیف رو پیدا میکنند و میرن و باهاش قرار دادمینویسند ... ( شاید ضعیف ترین شرکتها رو )

اون شرکت میره ووو تجهییز آلات میخره ...
صبح تا شب کار میکنه ...

و در نهایت نمیتونه از عهده کار بر بیاد ...
یا اینکه نمیتونه در درون زمانبندی کار رو به اتمام برسونه ...

و مدیر مذکور اخم میکنه ... و طبق قرار داد ... تمام اون تجهییز آلات و کارکردهای خوب اون شخص رو تصاحب میکنه ...

و اون شرکت ضعیف رو جریمه هم میکنه ...

و درنهایت بقیه کار رو خودش جلو میبره و پیروزی ها رو به اسم خودش میکنه ...

مسلم;955282 نوشت:
در آن زمان اسلام که به رأی مردم گذاشته نشد، قانون اساس به رأی گذاشته شد، و قانون اساسی هم که برآمده از شریعت اسلام بود لذا مردم به آن ری مثبت دادند؛ و این قانون اساسی امروزی هم همان قانون اساسی است!

قطعا باز هم این قانون رأی خواهد آورد، اما قبلا هم عرض کردم به رأی گذشتن دوباره قانون اساسی به مصلحت نبوده و سایر کشوره ها هم قانون اساسی شان را به رأی نمی گذارند!! قانون اساسی آمریکا متعلق به 220 سال پیش است!! هم کارتن خواب دارد و هم زیر خط فقر، و هم اعتراضات خیابانی، و هم کاهش مشارکت مردمی در انتخابات تا حدود 55 درصد! اما هرگز قانون اساسی اش را به رأی نمی گذارد!

بهتره رو راست باشیم

در اون زمان مردم دنبال تغییر بودن

و فکر می کردن با این قانون خیلی چیز ها درست میشه.

الان 40 سال گذشته و اون چیزی که خواست مردم بود اتفاق نیفتاده.

بهتره با این قطعیت صحبت نکنید

کافیه تو همین فروم یه نظر سنجی بزارید

..........................

بنده هیچ ارادتی نسبت به آمریکا ندارم و بالعکس فوق العاده منتقد قوانین اون ها هستم

اگر قرار بر تبعیت از آمریکا باشه که....

یکی از دلایل این مشکلات آمریکا هم همین هست که قوانین مشکل داره و مردم از همین ناراضی هستن و قانون گذار زیر بار تغییرات نمیره

چه بسا اگر این وضع در ایران ادامه پیدا کنه اوضاع در ایران وخیم تر خواهد شد

مسلم;955289 نوشت:

چرا اتفاقا امام(ره) صبر کردند، اگر صبر نمی کردند که همان ابتدا بنی صدر را کنار می گذاشتند چون از همان ابتدا او را می شناختند، در حقیقت امام(ره) اجازه ندادند که بنی صدر در اوج خداحافظی کند!!
اجازه دادند برای عموم شناخته شود و این عدم کفایت از سوی منتخبین خود مردم در مجلس کشف و بیان شود.

جناب حامدی عزیز
با تفکرات شما که مملکت پر از اغتشاش شده و از هم می پاشد!! خواهش می کنم نسبت به مدیریت های کلان با دقت بیشتری نگاه کنید.
وقتی مردم در دوره دوم تمام روسای جمهورها به آنها بیشتر و بلکه بیش از 20 میلیون رآی داده اند توقع دارید رهبری هر کجا مخالف است به مردم بگوید شما نمی فهمید؟! به نظرتان واکنش مردم چه خواهد بود؟!
آنها هم می پذیرند که واقعا رهبری از سر خیرخواهی دارد مانع انحراف میشود؟!
همین الانش سر مسائل مذاکرات هسته ای و سند 2030 و مانند آن بعضی رهبری را مانع تعامل های بین المللی می دانند! حتی برخی روزنامه ها صراحتا تیتر می زنند که چرا با مذاکرات موشکی مخالفت میشود!!

پدر و مادر هرگز نمی توانند بچه ها را به پیروی از تجربیاتشان وادار کنند، این موجب می شود آنها طغیان کنند! باید اجازه بدهند بچه ها خودشان برخی امور را تجربه کنند، البته جایی که خطر مهمتری در میان باشد اجازه نمی دهند، همانطور که رهبری نیز در سیاست های کلی نظام خطوط قرمزی دارند که محکم روی انها ایستاده اند تا جهت کلی انقلاب عوض نشود، اما در درون نظام باید برای مردم حق انتخاب و رشد قائل شد در غیر این صورت مملکت سقوط خواهد کرد!!

امام صبر کردند اما نه این مقدار!

دیگه چند سال صبر. قبلی ها که کل مملکت رو زیر و رو کردن ، این یکی هم که داره زیر زیرکی هر چی رو که نمیشه علنا انجام داد انجام میده.

دیگه چیزی تو خزانه نمونده همه رو غارت کردن ، تاوانش رو مردم دارن با تورم و بی پولی میدن نه رهبر گرامی.

اکثر کسانی که ایشون رو انتخاب کردن تا اونجا که بنده اطلاع دارم انتخاب بین بد و بدتر بوده

انتخاب از روی اجبار

وقتی میدونم بین نابودی کامل و همین وضع اسف بار باید یکی رو انتخاب کنم مسلما همین وضع رو انتخاب می کنم

بنده هم راضی به بی ثباتی کشور و بد بخت شدن مردم نیستم

ولی اگر تغییرات درست و بنیادی صورت نگیره عاقبت خوبی نخواهد داشت

یعنی تو این 1600 نفر یه آدم حسابی جز اینا پیدا نمی شد؟

آدم سرشناس و با سابقه تا به حال که جواب نداده

بهتر نیست یکم سلیقه ها تغییر کنه و افرادی تایید صلاحیت بشن که واقعا میتونن مشکلات رو حل کنن.

[="Times New Roman"][="Black"]

مسلم;955289 نوشت:

چرا اتفاقا امام(ره) صبر کردند، اگر صبر نمی کردند که همان ابتدا بنی صدر را کنار می گذاشتند چون از همان ابتدا او را می شناختند، در حقیقت امام(ره) اجازه ندادند که بنی صدر در اوج خداحافظی کند!!
اجازه دادند برای عموم شناخته شود و این عدم کفایت از سوی منتخبین خود مردم در مجلس کشف و بیان شود.


در اینکه امام خمینی بهترین کار رو کردند هیچ شکی نیست و این یعنی یک احترام تمام عیار به انتخاب مردم.

ولی واقعا تا کی باید یه نفر جور همه رو بکشه.

واقعا خسته شدیم.

هرروز یه خبر جدید . هر روز یه دزدی هر روز یه اختلاس . این خورد اون برد.

اگر قراره سر بازی های سیاسی و دوز و کلک های اینها عمر منه جوان تباه بشه و لذت زندگی رو نچشم

امیدوارم از سازندگی تا تدبیر و امید درک توی سر همشونو بگیره.

همین چند روز پیش رئیس جمهور دولت بهار رفته بود حرم حضرت عبدالعظیم معرکه گرفته بود

یه احمقی در اومد گفت: دکتر واست کفن می پوشیم.

یعنی خاک عالم توی سر کسی که بخواد واسه این آدمها کفن بپوشه. یعنی آدم اینقدر حقیر میشه. همشون همینن.

امروز خبر دادن فلان خواننده بعد از بیست سال پیراهن مشکیشو درآورد.

خب به درک. به جهنم که درآورد. می خوام تا آخر عمرش عزادار بمونه. الکی یه مشت آدم دو ریالی که شپشی هم نمی ارزن رو شاخ میکنیم

آخه اینها چه دردی از مشکلات جوانان مملکت دوا میکنن. به چه درد ما می خورن.

بخدا بعضی وقت ها میگم کاشکی قدرت داشتم همه ی مسئولین و آدمهای بی خاصیت رو یه جا جمع می گردم یه بیست لیتری بنزین میریختم همشونو آتیش میزدم ملت راحت بشن.

به سهم خودم امیدوارم هر مسئولی توی این مملکت سر سوزنی حق منو ضایع کرده خیر از زندگیش نبینه و دنیا و آخرت روسیاه بشه.

اگر قراره من از زندگیم لذت نبرم می خوام سر به تن هیچ کدومشون نباشه.[/]

مبنای 2;955088 نوشت:
1. شورای نگهبان میبایست شامل انسانهایی باشه که مدیر و مدبر باشند ؛ اقتصاد دان باشند ؛ حقوق دان باشند که چی بشه ... مگه میخوان قاضی یا سردفتر انتخاب کنند ؟؟؟

2.اون خانومه کی بود که در درون مجلس رای آورد ولی حجاب نداشتش و شورای نگهبان عذرش رو خواست ؛ یا اون نماینده یزدی که میخواست در درون شورا باشه و ...

جناب مسلم ... اصلا همه این بحث ها به کنار ...
یک نفر دلسوز در درون همون شورای نگهبان نداریم ... و حتی در میون روحانیون ...

که اگر بودند ... در همون زمان نمیزاشتند اون آقا رای بیاره ...
گریه میکردند ... داد میزدند ... اسلام در خطر است میگفتند ... از آبروشون مایه میزاشتند ولی نمیزاشتند اون آقا رای بیاره ...

چند سال پیش یکی از آشنایان با مردی ازدواج میکنه ... مرده هم ادعا میکرد که سیگاری نیست ... بعد از اینکه عقد میکنن مرده میره خونه مادر زنش و یه پاکت سیگار برمیداره و شروع میکنه به دود کردن ...

عروس خانوم هم همون موقع با داداشاش میریزن سره آقا داماد و کتک زنان از خونه میندازنش بیرون و میرن برای طلاق گرفتن ... چون دلش برای زندگیش میسوخت ...

اگر واقعا دل سوختنی بود باید پس از مناظرات ... به راحتی ایشون رد صلاحیت میشد ...

همونجور که به اون عضو زرتشتی گیر دادند ... همونطور که به اون خانوم گیر دادند ...

بنابراین فکر نمیکنم دل سوختن و محرز شدن شرایط در میون باشه ...

نوشته شما منسجم نیست

از شورای نگهبان سراغ ازدواج یک دختر خانم در اقوامتان که داماد سیگاری از آب در می اید می روید به نظر می رسد این مثال در بحثی که می کنید چندان جالب به نظر نرسد،علی ای حال نظر شما محترم است و بنده قصد جسارت ندارم اما با رویکرد احساسی و دیدگاه منفی نمی توان در این مسائل نظر دادتا نتیجه ای حاصل شود.
شورای نگهبان وظایف خودش را دارد،باید اعضایش طبق قانون انتخاب شوند،آنها حسب وظیفه ای که دارند باید متشکل از حقوق دانان و فقها باشند! قوانینی که مجلس تصویب می کنند نباید با قانون اساسی مغایر باشند،تشخیص آن با حقوق دانان است نه اقتصاد دان،نه مکانیک،نه مهندس،نه پزشک.
مگر حقوق دان فقط به قضاوت و سردفتری مشغول می شود؟
علم حقوق گرایش های متعددی دارد و مطالعات زیادی انجام می شود ،بررسی ،تجزیه و تحلیل قانون با علم حقوق است و وظیفه اصلی حقوق دانان است، بنابراین حقوق دان باید قوانین را بررسی کند و نقصان را شناسایی و خیز جهت اصلاح،وضع یا نسخ آنها از طرق قانونی بردارد.از این رو حقوق دانان شورای نگهبان وظیفه بررسی قوانین تصویب شده مجلس را دارند تا مغایر با قانون اساسی نباشد،این یک چیز خیلی ساده است،در بقیه کشور ها هم هست،قانون اساسی قانون مادر است و بسیار کم و به ندرت اصلاح می شود و صحبت از تغییر آن به میان نمی اید،حاوی اصول کلی و آرمان های یک ملت است و در بسیاری کشور ها این ضابطه وجود دارد تا قوانین دیگر با قانون اساسی در تعارض نباشد.
در چند صفحه قبل از شواری قانون اساسی (شورای نگهبان) فرانسه پرده برداری کردیم،یکی دیگر از وظایف این شورا در فرانسه بررسی قوانین است و این امر از اصول 48،61 قانون اساسی فرانسه فهمیده می شود.فقها هم قانون را بر شرع عرضه می کنند و وظیفه آنان این است که قوانین مغایر اسلام تصویب نشود یا این که قوانینی از پیش تصویب شده(علی الخصوص قوانین تصویب شده در دوران رژیم پهلوی) را بررسی و چنانچه تشخیص دادند خلاف اسلام است، آنها را مغایر با اسلام اعلام نماید *،زیرا عمل به این قوانین در عمل برای محاکم مشکلاتی ایجاد می نماید.

------------
*در این مورداختلافاتی وجود دارد،برخی معتقدند شورای نگهبان حق نسخ قوانین را ندارد و اصل 4 کلی است و جزئیات ان در اصول 91 تا 97 آمده است اما برخی به احتجاج به اصل 4 قانون اساسی معتقدند قانون مغایر اسلام نباید در کشور اسلامی اجرایی باشد؛نظر دوم در عمل انجام شده است و موجه تر به نظر می رسد.

hamedy12;955358 نوشت:
بهتره رو راست باشیم
در اون زمان مردم دنبال تغییر بودن
و فکر می کردن با این قانون خیلی چیز ها درست میشه.
الان 40 سال گذشته و اون چیزی که خواست مردم بود اتفاق نیفتاده.

باور کنید بنده هم دل خوشی از بعضی از مسئولین ندارم، فکر نکنید من مدافع تامّ مسئولین هستم و میخواهم به ناحق از همه چیز دفاع کنم، من مدافع اصل نظام و ولایت فقیه هستم، هر مسئولی که در هر پستی خلاف این آرمان ها که خون هزاران انسان از زن و مرد، پیر و جوان به پای آن ریخته شده حرکت کند روز قیامت بازخواست سختی خواهد داشت و من بارها دعا کرده ام چنین مسئولینی دستشان از مسئولیت کوتاه شود! چون مهمترین مانع پیشرفت کشور و مهمترین عامل ناامیدی مرد از این انقلاب را نه در بیرون از مرزها، بلکه باید در درون خودمان جستجو کنیم.

اما ساختار جمهوری همین است که مردم نگذارند قدرت یک عده را بزرگ کند، یعنی مردم نقش تربیتی دارند، مسئولینی که به وظایفشان عمل نمیکنند نباید در انتخابات دوباره که برای رأی به مردم التماس می کنند رأی بیاورند، اما می بینیم خود این مردم باز اسیر تبلیغات و فریب ها و ترساندن های از رقیب میشوند..

پس این قانون هنوز کارآمدی خودش را از دست نداده تا دوباره به رأی گذاشته بشه!! بعضی از مسئولین هستند که کارآمدی خود را از دست داده اند، و مردم تا حد زیادی می توانند در ان اصلاح نقش داشته باشند!! به شرط آنکه آگاهانه عمل کنند، توصیه های رهبری را ببینند، بدون سیاست زدگی و تعصبات جناحی، رفتارهای مسئولین را رصد کنند، و...

اما قانون اشکالی ندارد بلکه بسیار به جا و منطقی است، یکی از نقاط قوت این قانون اساسی نقش رهبری است، حرکت کلی نظام و فرماندهی کل قوا به دست ایشان است، و من وقتی 40 سال عمر انقلاب را ارزیابی می کنم با تمام دشمنی ها، با تمام تحریم ها، جنگ تحمیلی، ناکارآمدی برخی مسئولین، با تمام این تهاجمت فرهنگی و رسانه ای عظیم غرب، و... می بینم ما روند رو به رشدی داشته ایم و ان شالله بهتر هم خواهیم شد.
امروز ایران در منطقه به لطف تدابیر رهبری اقتدار غیر قابل باوری پیدا کرده است، هیچ انقلابی در 40 سالگی خودش به این قدرت نرسیده بوده است، ما در عراق و سوریه، نه داعش، بلکه آمریکا و اسرائیل را شکست دادیم که داعش را ایجاد کرده و به تمام معنا تجهیز کرده بود، و خودشان می گفتند جمع کردن آن 30 سال زمان می برد! در مساحتی به گستردگی 6 برابر کشوری مثل بلژیک!!

اما متاسفانه برخی مسئولین داخلی ما، شما فرض کنید اگر جمهوری اسلامی ما مثل سایر جمهوری ها رهبر نداشت و مثلا مثل آمریکا عمده قدرت دست رییس جمهور بود در این فراز و نشیب دولت ها ما الان در چه وضعی بودیم؟!

به خدا درد دل ما هم کمتر از شما نیست...

hamedy12;955359 نوشت:
اکثر کسانی که ایشون رو انتخاب کردن تا اونجا که بنده اطلاع دارم انتخاب بین بد و بدتر بوده
انتخاب از روی اجبار
وقتی میدونم بین نابودی کامل و همین وضع اسف بار باید یکی رو انتخاب کنم مسلما همین وضع رو انتخاب می کنم
بنده هم راضی به بی ثباتی کشور و بد بخت شدن مردم نیستم
ولی اگر تغییرات درست و بنیادی صورت نگیره عاقبت خوبی نخواهد داشت
یعنی تو این 1600 نفر یه آدم حسابی جز اینا پیدا نمی شد؟

من اعتقاد ندارم که انتخاب مردم بین بد و بدتر بوده است...
نمی خواهم شفاف صحبت کنم، اما همواره کسی که در عرصه اجرا موفق و کارآمد نبوده و به اصطلاح شما بد بوده، چاره ای ندارد که رقیب را بدتر جلوه بدهد...

Im_Masoud.Freeman;955360 نوشت:
در اینکه امام خمینی بهترین کار رو کردند هیچ شکی نیست و این یعنی یک احترام تمام عیار به انتخاب مردم.
ولی واقعا تا کی باید یه نفر جور همه رو بکشه.
واقعا خسته شدیم.
هرروز یه خبر جدید . هر روز یه دزدی هر روز یه اختلاس . این خورد اون برد.

من کاملا شما را درک می کنم مسعود عزیز!! خدا لعنت کند مسئولینی که نسبت به بیت المال و حقوق مردم بی اعتنا بوده و برای آن حرمتی قائل نیستند! خدا به آبروی معصومین دستشان را از مسئولیت کوتاه کند که اینچنین نسبت به خون های به ناحق ریخته شده پای این نظام و آرمان ها برای برپایی عدالت بی اعتنایی کرده و مردم را نسبت به انقلاب ناامید و بی انگیزه می کنند.
قطعا مجازات اینها در روز قیامت کمتر از دشمنانی که مردم را از بیرون نا امید می کنند نیست.
خدا می داند که که رهبری و مراجع چه خون دلی از این دست اندازی های به بیت المال می خورند!!
اگر توصیه های مکرر رهبری در مورد همین حقوق های نجومی نبود اصلا جدی گرفته نمیشد، همانطور که برخی سعی داشتند توجیه بتراشند و می گفتند حقشان است، چیز عجیبی نیست! سهمشان از سفره انقلاب است و از این حرفها...

اما در مدل های حکومتی جمهوری نقش مردم خیلی پررنگ است، التماس های مسئولین به مردم در زمان انتخابات گویای قدرت مردم است، فقط کافیست مردم بیدار باشند، نگذارند کسی در قدرت به گونه ای ماندگار شود که احساس صاحب خانه بودن به او دست بدهد، نگذارند بتواند باند بازی راه بیندازد، نگذارند در ناکارآمدی بتواند فریبشان بدهد، نگذارند و نگذارند...
در این صورت است که مسئولین برای بقاء در قدرت به کار کردن و محافظت از بیت المال می اندیشند...

im_masoud.freeman;955360 نوشت:
[=times new roman]
در اینکه امام خمینی بهترین کار رو کردند هیچ شکی نیست و این یعنی یک احترام تمام عیار به انتخاب مردم.

ولی واقعا تا کی باید یه نفر جور همه رو بکشه.

واقعا خسته شدیم.

هرروز یه خبر جدید . هر روز یه دزدی هر روز یه اختلاس . این خورد اون برد.

اگر قراره سر بازی های سیاسی و دوز و کلک های اینها عمر منه جوان تباه بشه و لذت زندگی رو نچشم

امیدوارم از سازندگی تا تدبیر و امید درک توی سر همشونو بگیره.

همین چند روز پیش رئیس جمهور دولت بهار رفته بود حرم حضرت عبدالعظیم معرکه گرفته بود

یه احمقی در اومد گفت: دکتر واست کفن می پوشیم.

یعنی خاک عالم توی سر کسی که بخواد واسه این آدمها کفن بپوشه. یعنی آدم اینقدر حقیر میشه. همشون همینن.

امروز خبر دادن فلان خواننده بعد از بیست سال پیراهن مشکیشو درآورد.

خب به درک. به جهنم که درآورد. می خوام تا آخر عمرش عزادار بمونه. الکی یه مشت آدم دو ریالی که شپشی هم نمی ارزن رو شاخ میکنیم

آخه اینها چه دردی از مشکلات جوانان مملکت دوا میکنن. به چه درد ما می خورن.

بخدا بعضی وقت ها میگم کاشکی قدرت داشتم همه ی مسئولین و آدمهای بی خاصیت رو یه جا جمع می گردم یه بیست لیتری بنزین میریختم همشونو آتیش میزدم ملت راحت بشن.

به سهم خودم امیدوارم هر مسئولی توی این مملکت سر سوزنی حق منو ضایع کرده خیر از زندگیش نبینه و دنیا و آخرت روسیاه بشه.

اگر قراره من از زندگیم لذت نبرم می خوام سر بر میکنینه تن هیچ کدومشون نباشه.

سلام ...
خوب آقا مسعود فکر میکنین این مشگل هایی که ما داریم رو جوامع دیگر اون مشگل ها رو ندارن ...
چی میشه که کشور ایران این همه مفسد اقتصادی داره ... و کشوری مانند آمریکا یا سوید یا نروژ نداره ...

چون اون چیزی رو که اونها ملاک گرفتند رو ما ملاک نگرفتیم ... و برعکس ...

اونها سیستم دارند ؛ هر خطایی که سر میزنه بابتش سیستم رو اصلاح میکنند و اینجوری میشه که روز به روز سیستمشون بهتر و کارآمد تر میشه ...
و اون چیزی که در نظام جمهوری اسلامی اصالت داره ... افراد هستند ... فلانی خیلی خیلی تقواش زیاد هست ... فلانی کلاه برداری نمیکنه ...

و این تفکر غلط و اشتباه هست که جامعه رو به اینجا میرسونه ...
نه اینکه بخوام بگم خودشون این مساله رو درک نمیکنند ... این مساله رو درک میکنند و میفهمند ...

مشگل از اینجا هستش که نمیخواهند مسائل رباتیک شده جلو بره ...

فرض کن ما قوانینی درست و صزیح در مورد موسسات خیریه داشتیم که چجوری باید تامین بودحه بشن و دقیقا چجوری باید بودجه شون رو خرج کنند .
فرض کن ما قوانین پولشویی درست و حسابی داشتیم .

در اینصورت هیچ کس جرات نمیکرد که بخواد کلاه برداری بکنه ... همونجور که اگر کسی زنگ بزنه خونه مردم تا مزاحم تلفنی بشه ... شمارش میوفته .... در اینصورت اگر سیستم داشتیم ... کسی جرات نمیکرد دزدی و مال مردم خوری بکنه ... چون اتوماتیک لو میرفت ...

ولی خوب نبالید سیستم داشته باشیم ... به جاش باید انسانهای خیلی خیلی خوب داشته باشیم ... انسانهایی که تقوا دارند و ...

هر وقت کشورمون خواست به جای اینکه اصالت رو رویه انسانها بزاره ... بر رویه قوانین بزاره ...
و هر وقت قوه قضائیه ما درست شد و تونستیم بر اساس سیستم ها کسی رو محکوم کنه ... حالا اون شخص هر کسی میخواد باشه ...

در اینصورت وضع مملکت از این حالت در میاد ...

اگر میخواهید ببینید مشگل از کجاست ... تحقیق کنین که چرا نمیزارن سیستم در درون ایران درست بشه ... مثلا چرا نمیخواهیم fatf داشته باشیم ... و ...

در درون یک جمعی نشسته بودم ... ( مساله ماله چند وقت پیش هست ) و آقایی میخواست بره و از دوبی کالای کامپیوتر بیاره و در درون ایران بفروشه ... بعدش متعجب میشه که دوبی بازار آزاد داره و با این حال قیمت هارددیسک و .... در ایران ارزان تز از دوبی هست ...

بعد از مدتی که تحقیق میکنه ... میفهمه که ما غول های پولشویی در درون ایران داریم ... این افراد میرن CD رام 100 هزار تومنی رو میخرند و به قیمت 80 هزار تومن در درون ایران میفروشن تا رد پولشون گم بشه ...

با چنین وضعیتی ... فکر میکنی کسی در درون ایران بیاد کارخونه تولید هاردیسک ... تولید CD رام و ... بزنه !!!

مسیر شماره 1 ... قوانین سرسختانه پولشویی هست ... که ماشلالله ماشالله ما رتبه 1 اون رو تو دنیا داریم ... خوب باید بتونیم یه جور رد پولهامون رو از بین ببریم دیگه ...

نه تنها نمیخوایم جلویه پولشویی رو بگیریم ... بلکه میخوایم تقویتشم بکنیم !!!

چرا ؟؟؟

یعنی قانون درست کردن و سیستم درست کردن برای مبارزه با پولشویی اینقدر سخت هست ؟؟؟

اینجاست که باید به جای نفرین کردن مسئولینی که به بیت المال چشم دوختن باید دنبال این بود که پرتغال فروش رو پیدا کرد .

سوال ...

چرا ایران در هیچ چیزی در درون دنیا رتبه اول نداره ... به جز پولشویی ؟؟؟

رئیس بانک صادرات که 3000 میلیارد تومن خورد و برد ... اولین کاری که باید میکرد پولشویی بود ...
رئیس بانگ ملت هم همینجور ...

حوب چرا سوراخ رو نمیپوشونیم ... هان !!!!

[="Times New Roman"][="Black"]

مبنای 2;955437 نوشت:
سلام ...
خوب آقا مسعود فکر میکنین این مشگل هایی که ما داریم رو جوامع دیگر اون مشگل ها رو ندارن ...
چی میشه که کشور ایران این همه مفسد اقتصادی داره ... و کشوری مانند آمریکا یا سوید یا نروژ نداره ...

چون اون چیزی رو که اونها ملاک گرفتند رو ما ملاک نگرفتیم ... و برعکس ...

اونها سیستم دارند ؛ هر خطایی که سر میزنه بابتش سیستم رو اصلاح میکنند و اینجوری میشه که روز به روز سیستمشون بهتر و کارآمد تر میشه ...
و اون چیزی که در نظام جمهوری اسلامی اصالت داره ... افراد هستند ... فلانی خیلی خیلی تقواش زیاد هست ... فلانی کلاه برداری نمیکنه ...

و این تفکر غلط و اشتباه هست که جامعه رو به اینجا میرسونه ...
نه اینکه بخوام بگم خودشون این مساله رو درک نمیکنند ... این مساله رو درک میکنند و میفهمند ...

مشگل از اینجا هستش که نمیخواهند مسائل رباتیک شده جلو بره ...

فرض کن ما قوانینی درست و صزیح در مورد موسسات خیریه داشتیم که چجوری باید تامین بودحه بشن و دقیقا چجوری باید بودجه شون رو خرج کنند .
فرض کن ما قوانین پولشویی درست و حسابی داشتیم .

در اینصورت هیچ کس جرات نمیکرد که بخواد کلاه برداری بکنه ... همونجور که اگر کسی زنگ بزنه خونه مردم تا مزاحم تلفنی بشه ... شمارش میوفته .... در اینصورت اگر سیستم داشتیم ... کسی جرات نمیکرد دزدی و مال مردم خوری بکنه ... چون اتوماتیک لو میرفت ...

ولی خوب نبالید سیستم داشته باشیم ... به جاش باید انسانهای خیلی خیلی خوب داشته باشیم ... انسانهایی که تقوا دارند و ...

هر وقت کشورمون خواست به جای اینکه اصالت رو رویه انسانها بزاره ... بر رویه قوانین بزاره ...
و هر وقت قوه قضائیه ما درست شد و تونستیم بر اساس سیستم ها کسی رو محکوم کنه ... حالا اون شخص هر کسی میخواد باشه ...

در اینصورت وضع مملکت از این حالت در میاد ...

اگر میخواهید ببینید مشگل از کجاست ... تحقیق کنین که چرا نمیزارن سیستم در درون ایران درست بشه ... مثلا چرا نمیخواهیم fatf داشته باشیم ... و ...

در درون یک جمعی نشسته بودم ... ( مساله ماله چند وقت پیش هست ) و آقایی میخواست بره و از دوبی کالای کامپیوتر بیاره و در درون ایران بفروشه ... بعدش متعجب میشه که دوبی بازار آزاد داره و با این حال قیمت هارددیسک و .... در ایران ارزان تز از دوبی هست ...

بعد از مدتی که تحقیق میکنه ... میفهمه که ما غول های پولشویی در درون ایران داریم ... این افراد میرن CD رام 100 هزار تومنی رو میخرند و به قیمت 80 هزار تومن در درون ایران میفروشن تا رد پولشون گم بشه ...

با چنین وضعیتی ... فکر میکنی کسی در درون ایران بیاد کارخونه تولید هاردیسک ... تولید CD رام و ... بزنه !!!

مسیر شماره 1 ... قوانین سرسختانه پولشویی هست ... که ماشلالله ماشالله ما رتبه 1 اون رو تو دنیا داریم ... خوب باید بتونیم یه جور رد پولهامون رو از بین ببریم دیگه ...

نه تنها نمیخوایم جلویه پولشویی رو بگیریم ... بلکه میخوایم تقویتشم بکنیم !!!

چرا ؟؟؟

یعنی قانون درست کردن و سیستم درست کردن برای مبارزه با پولشویی اینقدر سخت هست ؟؟؟

اینجاست که باید به جای نفرین کردن مسئولینی که به بیت المال چشم دوختن باید دنبال این بود که پرتغال فروش رو پیدا کرد .

سوال ...

چرا ایران در هیچ چیزی در درون دنیا رتبه اول نداره ... به جز پولشویی ؟؟؟

رئیس بانک صادرات که 3000 میلیارد تومن خورد و برد ... اولین کاری که باید میکرد پولشویی بود ...
رئیس بانگ ملت هم همینجور ...

حوب چرا سوراخ رو نمیپوشونیم ... هان !!!!

همین چند روز پیش در خصوصی به استاد مسلم گفتم که ما باید سیستم ضد فساد داشته باشیم.

این حرفها رو من حفظم. ولی با وجود آدم های فاسد نمیشه سیستم ضد فساد ایجاد کرد.

اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم کوش کن.

فکر میکنی اگر سایتی که تو گفتی ایجاد بشه اون چیزی مد نظر ما هست رو توش می نویسن؟ نوچ

میان توش می نویسن:

1- کاندید شماره 1: هشت سال رئیس جمهور بوده، شش ماه امام جمعه پشمک آباد بوده. دکترای گاگول پروری داره و دیگر هیچ...
2- کاندید شماره 2: چهارسال رئیس جمهور بوده، سه سال آب حوض خالی می کرده، دکترای تفکیک زباله های تر از خشک داره و دیگر هیچ...
3- کاندید شماره 3: ده سال وزیر...بوده ، همزمان شهردار ..... بوده ، فوق لیسانس قورباغه شناسی داره و دیگر هیچ...

بعدشم همه به این نتیجه میرسن که کاندید شماره یک بهترین گزینه ست هووووووووووراااااااااا.

فکر میکنی میان از فسادش و تمام تصمیماتش توی دوران مسئولیتش می نویسن که ما بفهمیم کی خوبه کی بد؟

فکر میکنی میان میگن فلانی خودش و کل خاندانش سابقه دارن؟

فردا یه عده راه میفتن میگن سپاه به سایت حمله کرده و رای فلان کاندید رو دزدیده

یه عده هم میگن اینا می خوان توی فضای مجازی دیوار بکشن.

یه عده هم میگن سایت رو سلیقه ای مدیریت میکنن که فلان کاندید رای بیاره.

و از این اراجیف.

تنها کسی که این وسط قربانی میشه ما هستیم.

نمی دونم هدفت از بیان اینکه دنبال این هستیم که به آدم های با تقوا مسئولیت بدیم چی هست.

ولی اینو مطمئنم که اگر کسی تا الان این هدف رو دنبال کرده کاملا شکست خورده.

چون اگر انسان با تقوایی وجود داشت الان اوضاع مملکت این نبود.

تمام دزدی ها و چپاول ها کار آدم های پست فطرت و خدانشناس هست.

چه اونی که شش تیغه میکنه چه اونی که اندازه داعشی ها ریش میزاره. دزد دزده توی هر لباسی می خواد باشه.

پونصد میلیون تومن دادن لوئیز فیگو رو آوردن تهران برای قرعه کشی جام جهانی. خب مردم کرمانشاه دارن از سرما میمیرن. چقدر آدم می تونه بی شعور باشه.

یک میلیارد تومن میدن به یه فوتبالیست بی خاصیت که ذره ای هنر نداره که ازش لذت ببری.

آخر سرم یا با مواد میگیرنش یا فیلم سکسش میاد بیرون یا توی خونه خالی پیداش میکنن.

کاش این آدم های غرب زده حداقل نکات مثبت غربی ها رو بگیرن و استفاده کنن.

کاش از فوتبالیست اروپایی یاد بگیرن که منظم هستن و با روانشناس ها مرتب در ارتباط هستن و از نظر روانی خودشون رو سطح بالا نگاه می دارن.

نه اینکه صبح تا شب بشینن توی اینستاگرام شر و ور بنویسن

خدا به همه ی ما عقل و شعور داده و توی نظم جهان هستی دخالتی نمی کنه. به همین دلیل که توپ های مسی و رونالدو مرتب گل میشن.

خدا اگر می خواست نظم جهانو بهم بزنه میگفت خب مسی و رونالدو نماز نمی خونن پس نمیزارم توپهاشون توی گل بره.

قوانین جهان ثابت هستن و هرکسی به هر اندازه ای تلاش کنه و با قوانین هم جهت باشه پیشرفت میکنه ربطی هم به کافر و مسلمون بودن نداره.

توی یکی از کلاس های موفقیت، دکتر فرهنگ حرف خوبی زد، گفت بعضی ها میگن آمریکایی ها رو ببین بدون حجابن چقدر پیشرفت کردن.

کی گفته آمریکایی ها بخاطر بی حجابی پیشرفت کردن؟ اونا بخاطر نظمشون بخاطر تلاششون توی برخی عرصه ها از ما جلوترن.

وگرنه از بدحجابی خیلی ضربه خوردن...

به نظرم تک تک ماها به اندازه ی خودمون سهم داریم و باید در حد توانمون برای بهبود شرایط تلاش کنیم تا نسل های بعدی نظر مثبتی در مورد ما داشته باشند.[/]

سلام ...
ببینید الان فرض کنین که کشور ما میخواد رئیس جمهور انتخاب کنه ...
اولین اشتباه از نظره من این هست که باید شورایی ایشون رو تائید کنه که تخصص اون شورا باید مدیریت کلان کشوری باشه ... نه حقوق و فقه ... یک حقوقدان و یا یک فقیه این کاره نیست . حتی کسی هم که درس مدیریت خونده این کاره نیست ؛ مدیر به کسی میگویند که سابقه مدیریتی داشته باشه ... به نظره من شورای مصلحت نظام بهتر میتونه این کار رو انجام بده ... چون افرادی که در درونش هستند سابقه های مدیریتی کلان داشتند ؛

دومین اشتباه به نظره من این هستش که ما میخواهیم کسی رو بیاریم که دیندار باشه ... و بعد بهش اعتماد کنیم ؛ خوب این مسیری اشتباه هست ؛ رئیس جمهور باید به چشم یک کارگزار بهش دیده بشه ...

فرض کن من میخوام قسمتی از یک پروژه رو Outsource کنم . یک لیستی از افراد دارم که اونها توانایی انجام اون کار رو دارند ؛ با اونها مذاکره میکنم تا یک مجری خوب براش پیدا کنم ؛ بعش روند اجرا رو به ایشان میسپارم و توسط روشهایی روند کار رو دنبال میکنم .

فرض کن من میخوام یک روبات پرنده بسازم ... خوب باید قسمتهایی از این پروژه رو Outsource کنم که دیگران برام انجامش بدن ... بعدش شرط میزارم در درون روزنامه همشهری که یک سری انسان بیان ...

بعدش یک سری فقیه رو هم استخدام میکنم که برسی کنن کدومشون بیشتر و بهتر میتونن اون قسمت رو انجام بدهند ... از اون بین یک انسان خدا شناس رو انتخاب میکنند ...

اون شخص به هر حال نمیتونه اون کار رو انجام بده ... یک سری وزیر برای خودش انتخاب میکنه که بتونه اون کار رو بکنه ... بنابراین یک سری آگهی در درون رونامه همشهری میدم و دوباره شرط میزارم اونهایی که متعهد هستند بیان ...د وباره یک سری معمم میان ...

دوبار اونها نمیتونند کار رو جلو ببرند ...دوباره آگهی استخدام میزنند و ...

پروژه ها توسط قوه مقتته تعیین میشن ... اینکه باید کشور چی کار کنه با پولهاش ...
ولی ما نیاز به یک مجری داریم که اون پول رو بگیره و در اختیار یک سری انسان قرار بده ... تا پروژه ها در درون کشور کلید بخورند ...
باید مکانیسم هایی رو اندیشه بکنه که اون اهداف حتما به سرانجام برسند
و ...

خوب ... شما که یک برنامه نویس هستید ... خودتون میدونید که این یک پروسه هست که راحت میشه براش سیستم درست کرد ...

میشه پروسه ای رو ایجاد کرد که تمام پولی که ریاست جمهوری خرج میکنه در درون اون قابل پیگیری باشه ...
و ....

اون چیزی که به نظرم مشگل ساز هست این هست که افرادی که باید متولی ساخت سیستم در درون کشور باشند اصلا علمش رو ندارن ... اصلا نمیدونن که چجوری باید یک سیستم رو کنترل کنند ... 6 واحد فقط تجزیه تحلیل سیستم داشتیم ... که چجوری باید یک مساله رو بهش نگاه کرد ...

در مورد فساد اقتصادی ...
تا چند سال پیش این همه بابته پیش فروش خونه های کلاه برداری میکردند ... خوب چی شده دیگه کلاه برداری نمیکنند ... چون بابتش سیستم درست کردند ... باید مردم برن کد رهگیری بگیرند ...

فکر میکنم تا حالا چند بار در موردش بحث کردم ... در کشورهای اروپایی و آمریکایی چیزی با عنوان کارت اعتباری داریم ... کسی جرات کلاه برداری نداره ... چون اگر این کار رو بکنه اعتبارش میاد پائین و دیگه نمیتونه هیچ کاری بکنه ...

خوب چرا ما چیزی مثله کارت اعتباری نداریم ...

به نظر من ... اون کسایی که اون بالا نشستن ... اصلا براشون مهم نیست ...

مبنای 2;955458 نوشت:
اولین اشتباه از نظره من این هست که باید شورایی ایشون رو تائید کنه که تخصص اون شورا باید مدیریت کلان کشوری باشه ... نه حقوق و فقه ... یک حقوقدان و یا یک فقیه این کاره نیست . حتی کسی هم که درس مدیریت خونده این کاره نیست ؛ مدیر به کسی میگویند که سابقه مدیریتی داشته باشه ... به نظره من شورای مصلحت نظام بهتر میتونه این کار رو انجام بده ... چون افرادی که در درونش هستند سابقه های مدیریتی کلان داشتند

سرکار خانم مبنای 2 من قبلا هم به این سوال پاسخ دادم اما شما دوباره آن را مطرح می فرمایید:

کشف توان مدیریتی یک شخص منوط به توان مدیریتی تشخیص دهنده نیست، بلکه با بررسی سوابق مدیریتی او حاصل میشود!!
شورای نگهبان قرار نیست ذات افراد را جستجو کنند تا بگوییم باید خودشان توان مدیریت داشته باشند!! بلکه سوابق اجرایی اشخاص را بررسی می کنند، و بررسی از این طریق نیازمند آشنایی به علم مدیریت و داشتن توان مدیریتی نیست!! همانطور که وقتی یک مدیر موفق عمل کند همه زیردستان این موفقیت را درک می کنند چه مدیریت بلد باشند و چه بلد نباشند!

علاوه بر اینکه مجمع تشخیص مصلحت از برخی از همین شخصیت های حقوقی تشکیل یافته که تشخیص صلاحیت کاندیداها توسط آنها می تواند احتمال لابی گری را پررنگ کند؛ مثلا فرض کنید الان مجمع تشخیص مصلحت با وجود اقایان روحانی، احمدی نژاد، قالیباف، و رئیسی، و میرسلیم قصد تشخیص صلاحیت خود ایشان را داشته باشد! و همچنین در دوره های پیشین آقایان رضایی و عارف!

مبنای 2;955458 نوشت:
فرض کن من میخوام یک روبات پرنده بسازم ... خوب باید قسمتهایی از این پروژه رو Outsource کنم که دیگران برام انجامش بدن ... بعدش شرط میزارم در درون روزنامه همشهری که یک سری انسان بیان ...

بعدش یک سری فقیه رو هم استخدام میکنم که برسی کنن کدومشون بیشتر و بهتر میتونن اون قسمت رو انجام بدهند ... از اون بین یک انسان خدا شناس رو انتخاب میکنند ...

اون شخص به هر حال نمیتونه اون کار رو انجام بده ... یک سری وزیر برای خودش انتخاب میکنه که بتونه اون کار رو بکنه ... بنابراین یک سری آگهی در درون رونامه همشهری میدم و دوباره شرط میزارم اونهایی که متعهد هستند بیان ...د وباره یک سری معمم میان ...

مثال جالبی بود اما بی ربط و ناخواسته مغالطه آمیز بود!!!
ساخت ربات با تشخیص اصلح متفاوت است!! هیچ کسی توقع ندارد وزیر صنعت، وزیر بهداشت، یا مانند آن فقیه باشد که شما میگویید برای ساختن ربات می آیند چند فقیه انتخاب می کنند، مثال شما به قدری نامربوط است که نتوانستم از کنار آن عبور کنم!!!

مسلم;955462 نوشت:
سرکار خانم مبنای 2 من قبلا هم به این سوال پاسخ دادم اما شما دوباره آن را مطرح می فرمایید:

کشف توان مدیریتی یک شخص منوط به توان مدیریتی تشخیص دهنده نیست، بلکه با بررسی سوابق مدیریتی او حاصل میشود!!
شورای نگهبان قرار نیست ذات افراد را جستجو کنند تا بگوییم باید خودشان توان مدیریت داشته باشند!! بلکه سوابق اجرایی اشخاص را بررسی می کنند، و بررسی از این طریق نیازمند آشنایی به علم مدیریت و داشتن توان مدیریتی نیست!! همانطور که وقتی یک مدیر موفق عمل کند همه زیردستان این موفقیت را درک می کنند چه مدیریت بلد باشند و چه بلد نباشند!

با این صحبتتون موافق نیستم ...
به نظره من کشف این مطلب که شخصی مدیر و مدبر هست ؛ نیز کاری تخصصی هست .
و نیاز به داشتن دانش مدیریت و سابقه مدیریتی داره .

من تا به حال نزدیک به 15 جا کار کردم و هر جایی هم تقریبا تجربیاتی متفاوت پیدا کردم ... زمامی بود که برای یک آقایی کار میکردم و با خودم میاندیشیدم که این چرا اینجوری مدیریت میکنه... اگر اون کار رو میکرد بهتر و سریعتر نتیجه میگرفت و سالها گذشت که فهمیدم من اشتباه فکر میکردم ... و اون کاره درستی رو انجام میداده ...

بزارین براتون یک داستان تعریف کنم ...
شرکتی بود که در درونش کار میکردم ... مدیر عامل این شرکت خیلی خیلی خودش رو انسان مبادی آداب و مودبی نشون میداد ... و به همگان اعتماد میکرد ... من چون در درون اون شرکت مسئولیت داشتم چندین بار به مدیر عامل گفتم که این کار شما درست نیست که به آدمها اینقدر اطمینان میکنین و باید امکان دسترسی به محتویات شبکه رو براش محدودیت ایجاد کنین ...

مدیر عامل هم میشست و داستانه حسین کرد شبستری تعریف میکرد که دنیا دو روزه و از این جور حرفها ...
همه برنامه نویسها به تمامی برنامه های شرکت دسترسی داشتند و هر وقت که میخواستند میتونستند اونها رو با خودشون ببرند ...

و از نظره من این یک اشتباه مهلک مدیریتی بود ...

تا اینکه یک روز من خواستم یکی از زیر دستهام رو اخراج کنم ... ( کار نمیکرد و اذیت میکرد )
مدیر عامل تلفنی بهم زنگ زد و بهم گفت که این عمل ( اخراج کردن باید ناگهانی و خیلی خیلی سرع انجام بشه )
چون ایشون پیش بینی این رو میکرد که اگر کسی داره اذیت میکنه ... فکر اخراج شدنش رو هم میکنه ...

من هم سریع رفتم بالا سرش و عذرش رو خواستم و بهش گفتم که باید به واحد کارگزینی مراجعه کنه ...
بعدها که کمی رویه رفتارهای مدیرعاملمون ریز شدم ...

فهمیدم که ...
تا زمانی که انسانها با هم خوب هستند ؛ همه خوبن ...
اون زمانی که کمی اوضاع حراب میشه .... و کارمندها فکر میکنند که حقوقشون داره پایمال میشه ... ممکن هست هر کاری بکنند ...

یعنی اون مدیرمون ...
شخصیت سازی کرده بود که به کارمندانش اطمینان داره و ایشون مثله یک شطرنج باز شخصیت آدم ها رو رصد میکرد و میتونست حرکت بعدی آدم ها رو پیش بینی کنه و تمامی کارمند هاش رو با روابطش کنترل میکرد ... و در عین حال میدونست که در زمان اخراج کردن ... خیلی بی رحمانه و خیلی زودتر از اینکه کسی بخواد خطایی بکنه ... جلویه خطاش رو بگیره ...

و خیلی خیلی ازش چیز یاد گرفتم ...

به هر حال ...
به نظره من تشخیص اینکه یک نفر مدیر و مدبر هست ... کاره هر کسی نیست ...

مسلم;955411 نوشت:

من اعتقاد ندارم که انتخاب مردم بین بد و بدتر بوده است...
نمی خواهم شفاف صحبت کنم، اما همواره کسی که در عرصه اجرا موفق و کارآمد نبوده و به اصطلاح شما بد بوده، چاره ای ندارد که رقیب را بدتر جلوه بدهد...

بهتره بدون تعصب در این مورد تحقیق کنید

مظلوم نمایی کار راحتی هست

[=arial]([=arial]همه شرکتهای تولید فرش یا خودروسازی یا داروسازی یا صنایع غذایی کشور، مکلفند ۲۵ درصد سود سالانه خود را به عنوان مالیات بپردازند اما شرکت تولید فرش رضوی یا داروسازی ثامن یا شهاب خودرو یا شرکتهای صنایع غذایی رضوی از این هزینه معاف‌اند .
[=arial]بگذریم از اینکه بیشتر این شرکتها از زمین‌های وقفی یا کم اجاره و تسهیلات بانکی ارزان‌قیمت استفاده می‌کنند )
([=arial]آستان قدس در سال ۱۳۷۸ در یک مزایده، ۶۵ درصد از سهام شرکت شهاب را به قیمت حدود ۹ میلیارد تومان خرید، اما این مبلغ به عنوان بخشی از بدهی دولت به این نهاد در نظر گرفته شد.)
[=arial narrow](سهام دولت در شرکت مهاب قدس در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد بابت بخشی از پیش پرداخت اجرای پروژه خط آهن گرگان-مشهد به شرکت عمران رضوی وابسته به آستان قدس واگذار شد. دولت فعلی از فساد ۱۲ هزار میلیارد تومانی در این پروژه خبر داده و می‌گوید که مصوبه دولت قبل باید لغو شود. به گفته وزارت نیرو، در حال حاضر این مجموعه در اختیار آستان قدس به عنوان سهامدار اصلی آن است.)

چرا من و بیشتر جمعیت این کشور که به زور ماهی 1 و خورده ای در آمد داریم باید مالیات بدیم و شرکت چند میلیارد دلاری نباید مالیات بده؟
چرا جوون ها باید بی خونه باشن و بسیاری از زمین های موقوفه صرف دلالی افراد خاص بشه؟

یکمی بگردید موردهای بیشتری رو خواهید دید...

امام رضا (ع) از این وضعیت راضی هستن که اشخاص خاص از اسم و جایگاه ایشون در راستای اهداف مالی خودشون استفاده کنن؟

hamedy12;955475 نوشت:
بهتره بدون تعصب در این مورد تحقیق کنید

مظلوم نمایی کار راحتی هست

(همه شرکتهای تولید فرش یا خودروسازی یا داروسازی یا صنایع غذایی کشور، مکلفند ۲۵ درصد سود سالانه خود را به عنوان مالیات بپردازند اما شرکت تولید فرش رضوی یا داروسازی ثامن یا شهاب خودرو یا شرکتهای صنایع غذایی رضوی از این هزینه معاف‌اند .
بگذریم از اینکه بیشتر این شرکتها از زمین‌های وقفی یا کم اجاره و تسهیلات بانکی ارزان‌قیمت استفاده می‌کنند )
(آستان قدس در سال ۱۳۷۸ در یک مزایده، ۶۵ درصد از سهام شرکت شهاب را به قیمت حدود ۹ میلیارد تومان خرید، اما این مبلغ به عنوان بخشی از بدهی دولت به این نهاد در نظر گرفته شد.)
(سهام دولت در شرکت مهاب قدس در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد بابت بخشی از پیش پرداخت اجرای پروژه خط آهن گرگان-مشهد به شرکت عمران رضوی وابسته به آستان قدس واگذار شد. دولت فعلی از فساد ۱۲ هزار میلیارد تومانی در این پروژه خبر داده و می‌گوید که مصوبه دولت قبل باید لغو شود. به گفته وزارت نیرو، در حال حاضر این مجموعه در اختیار آستان قدس به عنوان سهامدار اصلی آن است.)

چرا من و بیشتر جمعیت این کشور که به زور ماهی 1 و خورده ای در آمد داریم باید مالیات بدیم و شرکت چند میلیارد دلاری نباید مالیات بده؟
چرا جوون ها باید بی خونه باشن و بسیاری از زمین های موقوفه صرف دلالی افراد خاص بشه؟

یکمی بگردید موردهای بیشتری رو خواهید دید...

امام رضا (ع) از این وضعیت راضی هستن که اشخاص خاص از اسم و جایگاه ایشون در راستای اهداف مالی خودشون استفاده کنن؟

از ورود به این مباحث معذورم...!
علاوه براینکه مباحث سیاسی طبق قوانین سایت ممنوع است، نمی خواهم بحث از قانون اساسی به کاندیدای اصلح آن هم نه ملاک ها، بلکه اشخاص انتقال یابد...

فقط آنچه که به عنوان ملاک میتوانم عرض کنم این است که اگر دیدید کسی مواضع دوگانه داشت قطعا حق جو و حق طلب نیست، مثال عرض کنم:
این که به حقوق زن در عربستان ایرادی گرفته نمیشود، اما به حقوق زن در ایران ایراد گرفته میشود نشان می دهد که ایرادگیرندگان دنبال حق زن نیستند، دنبال اشکال به ایران هستند.

اگر دیدید یک اصولگرا رفتارهای اصلاح طلبان را نقد می کند اما همان رفتار اگر از سوی اصولگرایان اتفاق بیفتد آن را تحسین می کند این آدم اهل حق نیست؛ اگر دیدید یک اصلاح طلب رفتارهای خوب اصولگرایان را نقد میکند اما اگر همان رفتار از سوی اصلاح طلبان اتفاق بیفتد آن را تحسین می کند روشن است که این انسان اهل حق و حقیقت نیست!

اینکه مسئله ای که از اول انقلاب تا کنون مطرح بوده اما به دست کسی از جنس خودمان بوده ایراد نگیریم اما وقتی کسی از جنس غیر خودی مسئول شد اشکال بگیریم نشان میدهد هدف دلسوزی برای مالیات و مردم نیست...
از بیان شفاف تر معذرم....

این آخرین پست بنده در این راستا بود، قطعا اگر در خصوص ابهامتان نزد اهل خبره و آگاه تحقیق کنید پاسختان را خواهید یافت...

یا حق@};-

مبنای 2;955467 نوشت:
با این صحبتتون موافق نیستم ...
به نظره من کشف این مطلب که شخصی مدیر و مدبر هست ؛ نیز کاری تخصصی هست .
و نیاز به داشتن دانش مدیریت و سابقه مدیریتی داره .
بزارین براتون یک داستان تعریف کنم ...

بنده خیلی اشتراک بین این داستان شما و تشخیص مدیریت کلانی چون ریاست جمهوری نمی بینم، کاندیدای ریاست جمهوری کسی است که کارنامه عملی اش روشن است موفقیت ها و عدم موفقیت هایش روشن است، پرونده اش دست شورای نگهبان است، قرار نیست در آینده حکمت کارهایش را بفهمند، بلکه در هنگام تشخیص صلاحیت تمام پرونده او و سوابقش و موفقیت هایش را پیش رو دارند.

مبنای 2;955467 نوشت:
به هر حال ...
به نظره من تشخیص اینکه یک نفر مدیر و مدبر هست ... کاره هر کسی نیست

بنده هم نظرم را عرض کردم، و به نظر شما احترام میگذارم

مسلم;955628 نوشت:
از ورود به این مباحث معذورم...!
علاوه براینکه مباحث سیاسی طبق قوانین سایت ممنوع است، نمی خواهم بحث از قانون اساسی به کاندیدای اصلح آن هم نه ملاک ها، بلکه اشخاص انتقال یابد...

فقط آنچه که به عنوان ملاک میتوانم عرض کنم این است که اگر دیدید کسی مواضع دوگانه داشت قطعا حق جو و حق طلب نیست، مثال عرض کنم:
این که به حقوق زن در عربستان ایرادی گرفته نمیشود، اما به حقوق زن در ایران ایراد گرفته میشود نشان می دهد که ایرادگیرندگان دنبال حق زن نیستند، دنبال اشکال به ایران هستند.

اگر دیدید یک اصولگرا رفتارهای اصلاح طلبان را نقد می کند اما همان رفتار اگر از سوی اصولگرایان اتفاق بیفتد آن را تحسین می کند این آدم اهل حق نیست؛ اگر دیدید یک اصلاح طلب رفتارهای خوب اصولگرایان را نقد میکند اما اگر همان رفتار از سوی اصلاح طلبان اتفاق بیفتد آن را تحسین می کند روشن است که این انسان اهل حق و حقیقت نیست!

اینکه مسئله ای که از اول انقلاب تا کنون مطرح بوده اما به دست کسی از جنس خودمان بوده ایراد نگیریم اما وقتی کسی از جنس غیر خودی مسئول شد اشکال بگیریم نشان میدهد هدف دلسوزی برای مالیات و مردم نیست...
از بیان شفاف تر معذرم....

این آخرین پست بنده در این راستا بود، قطعا اگر در خصوص ابهامتان نزد اهل خبره و آگاه تحقیق کنید پاسختان را خواهید یافت...

یا حق@};-

با احترام

بنده کلیت موضوع مد نظرم بود

انتخاب بین بد و بدتر

واقعیتی که نه فقط توی ایران بلکه توی اکثر کشور ها داره اتفاق می افته

گزینه خوب توی انتخابات وجود نداره

مردم باید بالاخره به یکی از این ها که خود مسئولین انتخابشون کردن رای بدن

مسئولینی که خودشون هم مورد تایید مردم نیستن و خیلی هاشون .... بماند

در کل انتخابات یه قانون داره واون جمع کردن آراء و مشارکت مردم هست!!!

اما نتیجش کاملا از قبل مهندسی شده هست و معلومه

کسانی به عنوان کاندید تایید می شن که باید بشن!!!

فقط یک دفعه تو این 40 سال به مشکل خورد اونم به خاطر دخالت های خارجی بود!!!

مسلم;955628 نوشت:

فقط آنچه که به عنوان ملاک میتوانم عرض کنم این است که اگر دیدید کسی مواضع دوگانه داشت قطعا حق جو و حق طلب نیست، مثال عرض کنم:
این که به حقوق زن در عربستان ایرادی گرفته نمیشود، اما به حقوق زن در ایران ایراد گرفته میشود نشان می دهد که ایرادگیرندگان دنبال حق زن نیستند، دنبال اشکال به ایران هستند.


سلام
13 صفحه صحبت شده که آخرش شما بیاید چنین مغلطه ابتدایی رو استفاده کنید؟ حیف نیست واقعا؟

شایا;955692 نوشت:
سلام
13 صفحه صحبت شده که آخرش شما بیاید چنین مغلطه ابتدایی رو استفاده کنید؟ حیف نیست واقعا؟

سلام جناب شایای عزیز
بنده متوجه نشدم مغلطه ای که می فرمایید کجاست
ثانیا روند این تاپیک و این 13 صفحه در محور قانون اساسی بوده و عموم مباحث هم در همان راستا بوده، این جمله بنده هم در پاسخ به دوستان بوده، بنده ابتدائا این مباحث را مطرح نکردم. این سخن بنده هم نتیجه گیری این 13 صفحه نبود! شما طوری سخن می گویید انگار ما 13 صفحه داریم در این خصوص بحث می کنیم!!

البته قبول دارم در هر صورت خروج از موضوع تاپیک بوده و پاسخگویی آن باید به تاپیک دیگری موکول میشد، لذا عذرخواهی می کنم@};-

مسلم;955255 نوشت:
ملاک خطا موافقت و مخالفت طیف ها و نظر مردم نیست..!! اصلا شورای نگهبان در قانون اساسی تعریف شده است که مستقل و بدون دخالت دادن رضایت طیف ها و نظر مردم به بررسی صلاحیت ها بپردازد، نه اینکه موافقت و مخالفت طیف ها را سنجیده و از مردم نظر بگیرد!
بلکه بالعکس مردم و طیف های سیاسی باید در برابر شورای نگهبان تمکین کنند.

بلاخره شورای نگهبان باید انتقادپذیر باشه.مخصوصا وقتی انتقاد از طرف طیف مومن به انقلاب هست باید تامل بیشتری کرد.
کاندیداها و روسای جمهور ناکارآمد را همین فقها و حقوقدانان عادل و آگاه تایید کردن.

مسلم;955255 نوشت:
علاوه بر اینکه بنده معتقد به عصمت شورای نگهبان نیستم، اما چاره چیست؟ وقتی ما طبق اهدافی که برای حکومت داریم باید برای متولیان فیلتری بگذاریم و این فیلتر باید از جمعی آگاه و عادل تشکیل شده باشد، وجود چنین شورایی در قانون اساسی ضروریست، ولو انکه گاهی بنا بر نظر برخی اشتباه کند، اما باید نسبت به آن تمکین کرد.

چاره در نظر گرفتن این صول بدیهی تر از بدیهی است:
افزایش تعداد اعضا با تخصص های مختلف
پاسخگویی و شفافیت کامل در مورد علل رد یا عدم احراز صلاحیت و حتی تایید صلاحیت
قوه مجریه مدیر اجرایی میخواد نه حوزوی،نه فیلسوف،نه حقوقدان،نه قاضی.
حداقل 10 سال سوابق اجرایی در سطوح کلان.
و....

مسلم;955255 نوشت:
این تقصیر شورای نگهبان است یا مردم؟!

فن بیان از ویژگی های رجل سیاسی نیست؟
مردم معمولا اشتباه میکنن.حمایت یک قشر به اصطلاح با بصیرت از یک قاضی بدون سوابق اجرایی موفق نمونه بارز از سو استفاده از فن بیان است.
به ریاست رسیدن یک حقوق خوان بدون سوابق اجرایی موفق نمونه بارز سو استفاده از فن بیان است.
این وظیفه شورای نگهبانه که بهترین گزینه ها از هر جهت رو به مردم معرفی کنه.

مسلم;955255 نوشت:
خوب همه اینها باید متولیان متخصص داشته باشند!!

و یک حقوق خوان یا قاضی یا فیلسوف یا حوزوی بدون سوابقِ اجراییِ کلانِ موفق هم رئیسشون.
درست مثل اکثر روسای جمهور گذشته.

فکر نمی کنید یه کم بیش از حد خسارات شورای نگهبان رو موجه جلوه میدین؟

با سلام
کتاب چرا ملت ها شکست می خورند را برای این بحث بخوانید
در کشوری که اندک سالاری وجود دارد آزادی بیان و رشد از بین خواهد رفت
نگاه کنید سال هاست دو برادر رئیس دو قوه از قوای سه گانه کشورند
اکثر مقامات بلند پایه کشور در سمت های مختلف جابجا می شوند
در این کتاب عامل بدبختی و خوشبختی ملت ها را نوع نهادهای سیاسی و مشارکت واقعی مردم در ساختار حکومت می داند

ناگفته هاي ناب;955802 نوشت:
بلاخره شورای نگهبان باید انتقادپذیر باشه.مخصوصا وقتی انتقاد از طرف طیف مومن به انقلاب هست باید تامل بیشتری کرد.

در این امری که شما می فرمایید شکی وجود ندارد

ناگفته هاي ناب;955802 نوشت:
چاره در نظر گرفتن این صول بدیهی تر از بدیهی است:
افزایش تعداد اعضا با تخصص های مختلف
پاسخگویی و شفافیت کامل در مورد علل رد یا عدم احراز صلاحیت و حتی تایید صلاحیت
قوه مجریه مدیر اجرایی میخواد نه حوزوی،نه فیلسوف،نه حقوقدان،نه قاضی.
حداقل 10 سال سوابق اجرایی در سطوح کلان.

من همانطور که پیش تر هم دوبار بیان کردم جدّا معتقدم که برای تشخیص مدیریت، آگاهی از سوابق مدیریتی شخص کافیست، لازم نیست تشخیص دهنده خودش متخصص مدیریت باشد.
البته باید نسبت به زمانه هم آگاه و بصیر باشند که شرط اعضای خبرگان است.

ناگفته هاي ناب;955802 نوشت:
فن بیان از ویژگی های رجل سیاسی نیست؟
مردم معمولا اشتباه میکنن.حمایت یک قشر به اصطلاح با بصیرت از یک قاضی بدون سوابق اجرایی موفق نمونه بارز از سو استفاده از فن بیان است.
به ریاست رسیدن یک حقوق خوان بدون سوابق اجرایی موفق نمونه بارز سو استفاده از فن بیان است.
این وظیفه شورای نگهبانه که بهترین گزینه ها از هر جهت رو به مردم معرفی کنه.

شورای نگهبان وظیفه اش این است که کسانی که حداقل ها را دارند تأیید صلاحیت کند، وظیفه اش معرفی اصلح نیست! تشخیص اصلح با مردم است.
اینکه شما آقای «الف» و «ب» را فاقد سوابق و توان اجرایی و مدیریتی می دانید خب این خودش اصل اختلاف ماست، اگر بنده این را قبول داشتم که دیگر اختلافی نبود!!
آن کسی که شما بیشترین خرده را بر توان مدیریتی او می گیرید، برای بنده وقتی رهبری در خصوص وی میفرماید: «کارآزموده در عرصه مدیریت های کلان...» یعنی قطعا برداشت شما اشتباه است.
مدیریت فقط استاندار و وزیر و مانند آن بودن نیست!

ناگفته هاي ناب;955802 نوشت:
و یک حقوق خوان یا قاضی یا فیلسوف یا حوزوی بدون سوابقِ اجراییِ کلانِ موفق هم رئیسشون.
درست مثل اکثر روسای جمهور گذشته.

فکر نمی کنید یه کم بیش از حد خسارات شورای نگهبان رو موجه جلوه میدین؟


اینطور نبوده که فقط حوزوی و فیلسوف و حقوقدان تأیید صلاحیت شده باشد، بلکه در بین کسانی که تأیید صلاحیت شده اند هم دکترای علوم سیاسی بوده است، هم مهندس عمران، هم پزشک، هم مهندس مکانیک، هم دکترای جغرافیای سیاسی، هم کارشناس ارشد نساجی و... اما اینکه مردم چه کسانی را انتخاب می کنند را نباید به شورای نگهبان خرده گرفت.

علی پارساپور(a.p);955836 نوشت:
در کشوری که اندک سالاری وجود دارد آزادی بیان و رشد از بین خواهد رفت
نگاه کنید سال هاست دو برادر رئیس دو قوه از قوای سه گانه کشورند
اکثر مقامات بلند پایه کشور در سمت های مختلف جابجا می شوند

اگر هم نقدی وجود داشته باشد مشکل از ساختار و قانون اساسی نیست!
رئیس قوه قضاییه خب توسط رهبری انتخاب می شود، اما رییس مجلس ابتدا توسط مردم به مجلس راه یافته، و سپس توسط نمایندگان مردم به ریاست انتخاب میشود! هیچ تبانی از پیش تعیین شده ای در کار نبوده است!
اینکه رئیس مجلس از شهر قم به عنوان دویمن ننماینده به مجلس راه یافته نشان از نقش مردم دارد...
پس مردم هستند که مستقیم و غیر مستقیم این برادر را در کنار برادر دیگرش به ریاست برگزیده اند، دیکتاوری ای در کار نبوده است.

مسلم;955897 نوشت:
اینکه شما آقای «الف» و «ب» را فاقد سوابق و توان اجرایی و مدیریتی می دانید خب این خودش اصل اختلاف ماست، اگر بنده این را قبول داشتم که دیگر اختلافی نبود!!

چرا معیارهای شفافی از طرف شورای نگهبان ارائه نمیشه؟
و چرا شورای نگهبان برای مردم علت تایید و رد و عدم احراز صلاحیت رو نمیگه؟

مسلم;955897 نوشت:
شورای نگهبان وظیفه اش این است که کسانی که حداقل ها را دارند تأیید صلاحیت کند، وظیفه اش معرفی اصلح نیست! تشخیص اصلح با مردم است.

حداقل ها؟!در هر انتخابات تعداد زیادی معاون و وزیر و شهردار و.... دارای حداقل های مورد نظر شورای نگهبان هستن.
در تمام دنیا قویترین افراد رو برا مدیریت و رهبری انتخاب میکنن و شورای نگهبان حداقل ها را؟!
از طرفی بسیاری حداقل ها را هم ندارن.مثلا عموما افراد بعد از 70 سالگی عقل و شناخت و تشخیصشان رو به زوال میرود.

مسلم;955897 نوشت:
آن کسی که شما بیشترین خرده را بر توان مدیریتی او می گیرید، برای بنده وقتی رهبری در خصوص وی میفرماید: «کارآزموده در عرصه مدیریت های کلان...» یعنی قطعا برداشت شما اشتباه است.
مدیریت فقط استاندار و وزیر و مانند آن بودن نیست!

مدیریت کلان کجا؟!قوه قضاییه.نه قوه مجریه.این دو قوه کمترین وجه تشابه رو دارن!!!
(در مورد این آقا خیلی حرف دارم.خلاصه عرض میکنم فاقد عقل سیاسی است.)

مسلم;955897 نوشت:
اینطور نبوده که فقط حوزوی و فیلسوف و حقوقدان تأیید صلاحیت شده باشد

آهان اینجاست که میگیم کار از مهندسی انتخابات گذشته و به تعیین رئیس جمهور توسط شورای نگهبان رسیده.
یک کاندید با فن بیان بسیار قوی و چندتا گاندی و گروه سرود نساجی و شهردار همیشه ناکام و قاضی که یک سال هم نیست وارد کار اجرایی شده.

مسلم;955899 نوشت:
اگر هم نقدی وجود داشته باشد مشکل از ساختار و قانون اساسی نیست!
رئیس قوه قضاییه خب توسط رهبری انتخاب می شود، اما رییس مجلس ابتدا توسط مردم به مجلس راه یافته، و سپس توسط نمایندگان مردم به ریاست انتخاب میشود! هیچ تبانی از پیش تعیین شده ای در کار نبوده است!
اینکه رئیس مجلس از شهر قم به عنوان دویمن ننماینده به مجلس راه یافته نشان از نقش مردم دارد...
پس مردم هستند که مستقیم و غیر مستقیم این برادر را در کنار برادر دیگرش به ریاست برگزیده اند، دیکتاوری ای در کار نبوده است.

سلام جناب مسلم ...
من هر از چندی از این مثالها میزنم ؛ باز عذر میخوام که از این مثالها میزنم ؛ ممکن هست که برخی از دوستان هم از نوع مثالهای من ناراحت بشن ...

کسانی که جایی مسیولیت دارند ... معمولا باید یک سری نیرو استخدام کنند که اون نیرو ها براشون کار کنند ... قبلا ها که من مصاحبه میکردم ... میرفتیم در درون اتاق کنفرانس ... در رو میبستیم و من بعد از سلام و احوال پرسی ...سعی میکردم کاری بکنم کسی که میخواد استخدام بشه ... هول نشه ... راحت باشه و بتونه خوده واقعیش رو نشون بده ... بعدش هم یک سری سوال میپرسیدم ... و زمانی هم وقت در اختیار خودش قرار میدادم که از خودش تعریف کنه و جلسه معارفه برای استخدام رو تموم میکردیم .

معمولا جلسه ها خیلی خوب و دوستانه شروع میشد و خیلی هم خوب و دوستانه تموم میشد . و معمولا هم من کسایی رو انتخاب میکردم که باهاشون راحت تر بودم . از بودن در کنارشون لذت میبردم . و آداب معاشرتی تر بودند و علم و سوادشون هم خوب بود ...

تا اینکه یک کتابی رو خوندم با عنوان " استخدام بهترین ها " که برای خانوم کتی فایوک بود ... صحبتی جالبی که ایشون در درون کتابشون کرده بودند این بود که به هیچ عنوان اجازه ندید که خوش مشرب بودن اون شخص بر رویه روند انتخاب شما تاثیر بزاره ... ایشون تاکید کرده بودند که یک مدیر نیروی انسانی باید دقیقا و دقیقا بهترین شخص رو برای تصدی گری اون پست و مقام بتونه انتخاب کنه ...

بعد از اینکه من این کتاب رو خوندم ... شروع کردم یک Check List درست کردن وبا خودم گفتم مثلا یه متخصص الکترونیک باید چه تخصص هایی داشته باشه ... مثلا باید زبانش خوب باشه ... مثلا باید برنامه نویسیش خوب باشه ... مثلا باید بتونه خوب تحلیل بکنه و ... تقریبا چک لیستم یه لیست 10 تایی میشد و هر کدوم هم ضریبی داشت ...

جدیدا یاد گرفتم ... وقتی میرم و در درون اتاق میشینم ... سعی میکنم که اصلا خوش مشرب بودن اون شخص و اینکه من میتونم باهاش رابطه خوبی برقرار کنم ... رویه انتخابم تاثیر نزاره ...

دقیقا و دقیقا سوالها رو میپرسم ... دقیقا به جوابهاشون نمره میدم ... و سپس نمره ها رو در ضرایب ضرب میکنم و هر کی نمرش بالاتر شد من اون رو انتخاب میکنم ...

1. حتی اگر ازش بدم بیاد
2. حتی اگر آأم بداخلاقی باشه
3. حتی اگر مثلا یه چشم تداشته باشه

با خودم میگم برای من این پارمترها مهم هست ... و همون افراد رو کنترلشون میکنم ... درسته که کارم سخت تر میشه و کنترل افرادی که باهاشون نمیتونم مداراکنم سخت تر هست ... ولی به تجربه دیدم که بهتر نتیجه میگیرم ... چون با اینحال اونها انسانهای متخصص تری هستند و وظیفه من تنها کنترل یک سری آدم هست ...

با خودم میگم من گلادیاتور استخدام میکنم و کنترلش میکنم ... نه اینکه جوجه ماشینی و لبو استخدام کنم . و در درون این مسالع هم دارم بزرگ میشم .

خوب ... منظورم چی هست ...
آقای رئیس قوه قضائیه که تجربه مدیریتی نداشتند ... خوب چی میشه یه دفعه ایشون چنین پستی رو میگیرند ... این راه یک راه 100 ساله هست ... علت یک چیز هست ... چون راحت تر میتونن با ایشون مدارا کنند ... چون هر چی به ایشون گفته میشه میگن چشم !!! و خوب این از نظره من یعنی عدم دموکراسی ...

دموکراسی به این میگن که ترامپ میگه جلویه 6 تا کشور رو میگیرم که نتونن وارد کشورم بشن ( ایران و عراق و ... ) بعدش یه قاضی ایالتی بلند میشه و به ترامپ میگه بشین سره جات .... دموکراسی به این میگن که بوش به سمته عراق لشگر کشی میکنه ولی سنا بودجش رو قطع میکنه و میگه بیشتر از این نمیتونی جلو بری ...

یعنی اونها اومدن و سیستم درست کردن ... همون کاری که من کردم ... و اگر سیستم اشتباه بود ؛ سیستم رو اصلاح میکنند ... نه اینکه آدمهایی که با هم تعامل دارند ؛ کنار هم جمع بشن و ...

آقای احمدی نژاد چجوری تونستند از شورای نگهبان بگذرند ... ایشون که اصلا شهردار ارومیه بودند ... چی شد یهو به سرشون زد که بیان تهران و یهو کاندید بشن و یهو هم رای اعتماد بگیرن ... تازه خیلی باحال بود .. اون زمانها قبل از اینکه اصلا بحث انتخابات شروع بشه ...و بحث شورای نگهبان پیش بیاد . شروع کرده بودند به بولد کردن ایشون در درون صدا و سیما !!!! خوب این به من میگه که ایشون انتخاب شده بودند ... ایشون رو به شورای نگهبان معرفی کردند ... ( نمیخوام بگم که به اون شورا دیکته کردند که ایشون باید حتما رای بیاره ) همینکه ایشون معرفی شد به اون شورا برای اون شورا کفایت میکرد ... و بعدش هم در درون مناظرات Close Up از ایشون میگرفتند و از رقباشون نمیگرفتند ....

خوب به غیر از این هستش که احساس کردن با ایشون راحت تر میتونن به تعامل برسند !!!
و سوال ... آیا تونستند برسند !!!!

دموکراسی یعنی اینکه ... برای من هیچ جیزی اصالت نداره ... بجز اینکه اون شخص کاردان اون کار باشه ... نه اینکه من باهاش راحت ترم ... بیشتر ازم حرف شنوی داره پس تائید صلاحیت بشه ... پس فلان پست رو داشته باشه ...

من کسایی زیر دستم کار کردند که واقعا هم من از اونها بدم میومد و هم اونا از من ... ولی تونستیم تعامل کنیم ... تونستیم اون چیزی که برامون اصالت داشت رو تموم کنیم ... حتی در درون صورت های هم دیگه نگاه نمیکردیم و با ایما و اشاره میگفتیم باید کار فلان جور به اتمام برسه و کار به اتمام هم میرسید ...

به نظره من یکی دیگر از مشگل ها همین مساله هست ... کسی رو استخدام کنیم که باهاش راحت تریم ... این کل دموکراسی رو خراب میکنه ...

مبنای 2;956088 نوشت:
سلام جناب مسلم ...
من هر از چندی از این مثالها میزنم ؛ باز عذر میخوام که از این مثالها میزنم ؛ ممکن هست که برخی از دوستان هم از نوع مثالهای من ناراحت بشن ...

کسانی که جایی مسیولیت دارند ... معمولا باید یک سری نیرو استخدام کنند که اون نیرو ها براشون کار کنند ... قبلا ها که من مصاحبه میکردم ... میرفتیم در درون اتاق کنفرانس ... در رو میبستیم و من بعد از سلام و احوال پرسی ...سعی میکردم کاری بکنم کسی که میخواد استخدام بشه ... هول نشه ... راحت باشه و بتونه خوده واقعیش رو نشون بده ... بعدش هم یک سری سوال میپرسیدم ... و زمانی هم وقت در اختیار خودش قرار میدادم که از خودش تعریف کنه و جلسه معارفه برای استخدام رو تموم میکردیم .

معمولا جلسه ها خیلی خوب و دوستانه شروع میشد و خیلی هم خوب و دوستانه تموم میشد . و معمولا هم من کسایی رو انتخاب میکردم که باهاشون راحت تر بودم . از بودن در کنارشون لذت میبردم . و آداب معاشرتی تر بودند و علم و سوادشون هم خوب بود ...

تا اینکه یک کتابی رو خوندم با عنوان " استخدام بهترین ها " که برای خانوم کتی فایوک بود ... صحبتی جالبی که ایشون در درون کتابشون کرده بودند این بود که به هیچ عنوان اجازه ندید که خوش مشرب بودن اون شخص بر رویه روند انتخاب شما تاثیر بزاره ... ایشون تاکید کرده بودند که یک مدیر نیروی انسانی باید دقیقا و دقیقا بهترین شخص رو برای تصدی گری اون پست و مقام بتونه انتخاب کنه ...

بعد از اینکه من این کتاب رو خوندم ... شروع کردم یک Check List درست کردن وبا خودم گفتم مثلا یه متخصص الکترونیک باید چه تخصص هایی داشته باشه ... مثلا باید زبانش خوب باشه ... مثلا باید برنامه نویسیش خوب باشه ... مثلا باید بتونه خوب تحلیل بکنه و ... تقریبا چک لیستم یه لیست 10 تایی میشد و هر کدوم هم ضریبی داشت ...

جدیدا یاد گرفتم ... وقتی میرم و در درون اتاق میشینم ... سعی میکنم که اصلا خوش مشرب بودن اون شخص و اینکه من میتونم باهاش رابطه خوبی برقرار کنم ... رویه انتخابم تاثیر نزاره ...

دقیقا و دقیقا سوالها رو میپرسم ... دقیقا به جوابهاشون نمره میدم ... و سپس نمره ها رو در ضرایب ضرب میکنم و هر کی نمرش بالاتر شد من اون رو انتخاب میکنم ...

1. حتی اگر ازش بدم بیاد
2. حتی اگر آأم بداخلاقی باشه
3. حتی اگر مثلا یه چشم تداشته باشه

با خودم میگم برای من این پارمترها مهم هست ... و همون افراد رو کنترلشون میکنم ... درسته که کارم سخت تر میشه و کنترل افرادی که باهاشون نمیتونم مداراکنم سخت تر هست ... ولی به تجربه دیدم که بهتر نتیجه میگیرم ... چون با اینحال اونها انسانهای متخصص تری هستند و وظیفه من تنها کنترل یک سری آدم هست ...

با خودم میگم من گلادیاتور استخدام میکنم و کنترلش میکنم ... نه اینکه جوجه ماشینی و لبو استخدام کنم . و در درون این مسالع هم دارم بزرگ میشم .

خوب ... منظورم چی هست ...
آقای رئیس قوه قضائیه که تجربه مدیریتی نداشتند ... خوب چی میشه یه دفعه ایشون چنین پستی رو میگیرند ... این راه یک راه 100 ساله هست ... علت یک چیز هست ... چون راحت تر میتونن با ایشون مدارا کنند ... چون هر چی به ایشون گفته میشه میگن چشم !!! و خوب این از نظره من یعنی عدم دموکراسی ...

دموکراسی به این میگن که ترامپ میگه جلویه 6 تا کشور رو میگیرم که نتونن وارد کشورم بشن ( ایران و عراق و ... ) بعدش یه قاضی ایالتی بلند میشه و به ترامپ میگه بشین سره جات .... دموکراسی به این میگن که بوش به سمته عراق لشگر کشی میکنه ولی سنا بودجش رو قطع میکنه و میگه بیشتر از این نمیتونی جلو بری ...

یعنی اونها اومدن و سیستم درست کردن ... همون کاری که من کردم ... و اگر سیستم اشتباه بود ؛ سیستم رو اصلاح میکنند ... نه اینکه آدمهایی که با هم تعامل دارند ؛ کنار هم جمع بشن و ...

آقای احمدی نژاد چجوری تونستند از شورای نگهبان بگذرند ... ایشون که اصلا شهردار ارومیه بودند ... چی شد یهو به سرشون زد که بیان تهران و یهو کاندید بشن و یهو هم رای اعتماد بگیرن ... تازه خیلی باحال بود .. اون زمانها قبل از اینکه اصلا بحث انتخابات شروع بشه ...و بحث شورای نگهبان پیش بیاد . شروع کرده بودند به بولد کردن ایشون در درون صدا و سیما !!!! خوب این به من میگه که ایشون انتخاب شده بودند ... ایشون رو به شورای نگهبان معرفی کردند ... ( نمیخوام بگم که به اون شورا دیکته کردند که ایشون باید حتما رای بیاره ) همینکه ایشون معرفی شد به اون شورا برای اون شورا کفایت میکرد ... و بعدش هم در درون مناظرات Close Up از ایشون میگرفتند و از رقباشون نمیگرفتند ....

خوب به غیر از این هستش که احساس کردن با ایشون راحت تر میتونن به تعامل برسند !!!
و سوال ... آیا تونستند برسند !!!!

دموکراسی یعنی اینکه ... برای من هیچ جیزی اصالت نداره ... بجز اینکه اون شخص کاردان اون کار باشه ... نه اینکه من باهاش راحت ترم ... بیشتر ازم حرف شنوی داره پس تائید صلاحیت بشه ... پس فلان پست رو داشته باشه ...

من کسایی زیر دستم کار کردند که واقعا هم من از اونها بدم میومد و هم اونا از من ... ولی تونستیم تعامل کنیم ... تونستیم اون چیزی که برامون اصالت داشت رو تموم کنیم ... حتی در درون صورت های هم دیگه نگاه نمیکردیم و با ایما و اشاره میگفتیم باید کار فلان جور به اتمام برسه و کار به اتمام هم میرسید ...

به نظره من یکی دیگر از مشگل ها همین مساله هست ... کسی رو استخدام کنیم که باهاش راحت تریم ... این کل دموکراسی رو خراب میکنه ...


چه پست خوبی


شنیدین هویج لاکچری ! وارد کشور شده ؟ بسته ای ۹۰ هزارتومن

IMAGE(<a href="https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1396/09/17/1396091715330990612723413.jpg" rel="nofollow">https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1396/09/17/1396091715330990612723413.jpg</a> )

قلب راکتور اراک رو در آوردیم بعد تحریم شدیم در عوض هویجه رو بهمون دادن . این اشکال بر شورای نگهبان وارد است این شورا در تشخیص صلاحیت افراد باید تجدید نظر کند .

اخیرا هم خبری منتشر شد که حکایت از اصلاح در برخی معیارها از سال ۱۴۰۰ میکند . به هر حال تاوانی است که مجبوریم بدهیم .

مبنای 2;956088 نوشت:
جدیدا یاد گرفتم ... وقتی میرم و در درون اتاق میشینم ... سعی میکنم که اصلا خوش مشرب بودن اون شخص و اینکه من میتونم باهاش رابطه خوبی برقرار کنم ... رویه انتخابم تاثیر نزاره ...

دقیقا و دقیقا سوالها رو میپرسم ... دقیقا به جوابهاشون نمره میدم ... و سپس نمره ها رو در ضرایب ضرب میکنم و هر کی نمرش بالاتر شد من اون رو انتخاب میکنم ...

1. حتی اگر ازش بدم بیاد
2. حتی اگر آأم بداخلاقی باشه
3. حتی اگر مثلا یه چشم تداشته باشه

بله شما قطعا باید از همان اول اینچنین رفتار می کردید، رفتار جدید شما منطقی و نظام مند و قابل دفاع است، اما شما نمی توانید مطلقا در مورد دیگران قضاوت داشته باشید که آیا طبق رفتار اولیه شما رفتار می کنند و یا طبق رفتار ثانویه شما؟!

مبنای 2;956088 نوشت:
خوب ... منظورم چی هست ...
آقای رئیس قوه قضائیه که تجربه مدیریتی نداشتند ... خوب چی میشه یه دفعه ایشون چنین پستی رو میگیرند ... این راه یک راه 100 ساله هست ... علت یک چیز هست ... چون راحت تر میتونن با ایشون مدارا کنند ... چون هر چی به ایشون گفته میشه میگن چشم !!!

قطعا اشتباه می کنید، شک نکنید...، چرا که:
اولا قضاوت یک کار اجرایی نیست، البته مدیریت یک مجموعه قضایی نیاز به توان مدیریت دارد اما نه به اندازه ریاست قوه مجریه! بنابراین ویژگی های ریاست قوه قضاییه کاملا متفاوت با ریاست قوه مجریه است...! در ریاست قوه قضاییه اجتهاد فقهی شرط است اما در ریاست قوه مجریه شرط نیست، در ریاست قوه مجریه سابقه و توان اجرایی لازم است اما در ریاست قوه قضاییه شرط نیست...
جایی انسان می تواند چنین قاطعانه رفتار دیگران را قضاوت کند که از روی علم و آگاهی آن هم به صورت یقینی ابراز نظر کند.

خیلی ساده انگارانه است که گمان شود رهبری ایشان را انتخاب کرده اند به خاطر صمیمیت با ایشان! که قطعا اگر این می بود کسانی هستند که با رهبری صمیمی تر از ایشان بوده اند.

مبنای 2;956088 نوشت:
دموکراسی به این میگن که ترامپ میگه جلویه 6 تا کشور رو میگیرم که نتونن وارد کشورم بشن ( ایران و عراق و ... ) بعدش یه قاضی ایالتی بلند میشه و به ترامپ میگه بشین سره جات .... دموکراسی به این میگن که بوش به سمته عراق لشگر کشی میکنه ولی سنا بودجش رو قطع میکنه و میگه بیشتر از این نمیتونی جلو بری ...


خواهش می کم احساسی ابراز نظر نکنید، اولا به لحاظ ساختار، ایران و کشورهایی که می فرمایید عمدتا به هم شبیه بوده و مبتنی بر تفکیک قوای سه گانه هستند.

و ثانیا جالبه بدونید دموکراسی در ایران به قدری است و نمایندگان مردم به قدری قدرت دارند که مجلس شورا می تواند اصلا رییس جمهور را از ریاست خلع کند، در حالی که در برخی کشورهای غربی رییس جمهور قدرت انحلال مجلس را دارد!! یا رییس جمهور آمریکا می تواند مصوبات پارلمان را وتو کند!!

مبنای 2;956088 نوشت:
آقای احمدی نژاد چجوری تونستند از شورای نگهبان بگذرند ... ایشون که اصلا شهردار ارومیه بودند ... چی شد یهو به سرشون زد که بیان تهران و یهو کاندید بشن و یهو هم رای اعتماد بگیرن

شخصیتی که میفرمایید بعد از شهردار ارومیه، شهردار تهران بودند...

مبنای 2;956088 نوشت:
دموکراسی یعنی اینکه ... برای من هیچ جیزی اصالت نداره ... بجز اینکه اون شخص کاردان اون کار باشه ... نه اینکه من باهاش راحت ترم ...

خیر، این تعریف دموکراسی نیست، دموکراسی یعنی مسئولین با نظر مردم انتخاب شوند، لذا اگر مردم به جای سیاست زدگی و جناح بازی ها، ملاک هایی که شما میفرمایید را رعایت کنند خیلی خوب است...

ناگفته هاي ناب;956057 نوشت:
چرا معیارهای شفافی از طرف شورای نگهبان ارائه نمیشه؟
و چرا شورای نگهبان برای مردم علت تایید و رد و عدم احراز صلاحیت رو نمیگه؟


ملاک ها را قانون اساسی مشخص کرده است، و شورای نگهبان وظیفه اش فقط تطبیق و مصداق یابی با توجه به این ملاک ها است.
علت تأیید و رد صلاحیت به خود نامزد ها اعلام میشود، اما اعلان رسمی و عمومی آنها توجیهی ندارد، ممکن است کسی اصلا به خاطر سوابق کیفری، یا سوابق اطلاعاتی رد صلاحیت شود، نمیشود توقع داشت شورای نگهبان علت رد صلاحیت انسان ها را جار بزند!!

ناگفته هاي ناب;956057 نوشت:
و شورای نگهبان حداقل ها را

ناگفته هاي ناب;956057 نوشت:
در مورد این آقا خیلی حرف دارم.خلاصه عرض میکنم فاقد عقل سیاسی است

ناگفته هاي ناب;956057 نوشت:
اینجاست که میگیم کار از مهندسی انتخابات گذشته و به تعیین رئیس جمهور توسط شورای نگهبان رسیده


به نظر شما احترام میگذارم اگرچه جدّا با آن مخالفم
اما در مورد جمله قرمز رنگ شما معذرت می خواهم که میگویم اما واقعا عوامانه است!! کسی که ذره ای شامّه سیاسی داشته و از مواضع جناح ها و احزاب و شخصیت ها و مانند آن آگاه باشد می فهمد که اعضاء متعدد شورای نگهبان با این آقایی که رئیس جمهور شده اختلاف نظر دارند! حداقل نقدهایی که از جانب ایشان مطرح میشود گویا است! من نمی دانم رأی اعضای خبرگان به چه کسی بوده اما احتمال رأی دادن این اعضاء به رئیس جمهور فعلی اگر کمتر از سایر نامزدها نباشد قطعا بیشتر نیست!

در هر صورت ایرادهایی که به شورای نگهبان می گیرید بیشتر ایرادهای سلیقه ای است و مستندات شما هم پایه و اساس منطقی آن هم به صورت یقینی ندارند.

مسلم;956120 نوشت:

قطعا اشتباه می کنید، شک نکنید...، چرا که:
اولا قضاوت یک کار اجرایی نیست، البته مدیریت یک مجموعه قضایی نیاز به توان مدیریت دارد اما نه به اندازه ریاست قوه مجریه! بنابراین ویژگی های ریاست قوه قضاییه کاملا متفاوت با ریاست قوه مجریه است...! در ریاست قوه قضاییه اجتهاد فقهی شرط است اما در ریاست قوه مجریه شرط نیست، در ریاست قوه مجریه سابقه و توان اجرایی لازم است اما در ریاست قوه قضاییه شرط نیست...
جایی انسان می تواند چنین قاطعانه رفتار دیگران را قضاوت کند که از روی علم و آگاهی آن هم به صورت یقینی ابراز نظر کند.

سلام آقای مسلم ...
به نظرم من قطعا اشتباه نمیکنم و احساس میکنم که این شما هستید که اشتباه میکنید .

جناب مسلم ... همکنون شرکتی که در درونش مشغول هستم نزدیک به 50 تا محصول الکترونیکی داره ؛ هر کدوم از اون محصول ها توسط گروههایی ساخته و پرداخته شده ؛ یک بار که مدیرعاملمون داشت من رو نصیحت میکرد میون کلامش به من فهموند که اگر به سمته تحلیل مدار ؛ نوشتن برنامه ؛ هویه کردن قطعات الکتریکی برم اشتباه مهلکی کردم ؛ جمله ایشون این بود ... من یک بار تا حالا نه مداری رو تحلیل کردم و نه برنامه ای برای یک دستگاه الکترونیکی نوشتم . ( ایشون الان یک شرکت بسیار بزرگ دارن و در حدود 500 مییلون در آمد ماهانه دارند )

در هر رشته ای ... هر چقدر که به بالای هرم میریم ... پستها مدیریتی تر میشه و هر چقدر به پائین هرم نزدیک تر میشیم پستها کارگری تری ... تحلیلی تر ... تخصصی تر میشه . براتون مثالی میزنم ... وقتی میخواد که یک پروژه و یا کاری در درون یک شرکت کلید بخوره ...

واحد مدیریت R&D بازار وظیفه داره که فرصتهای بازار رو شناسایی کنه ؛ ببینه که آیا واقعا فرصت هستند یا نه ... اون رو تحلیل کنه .. بررسی کنه که بازی نباشند ...
واحد مدیریت پروژه وظیفه داره که اون پروژه رو از واحد R&D بازار بگیره و پروژه را تا انتها به اتمام برسونه .
واحد مدیریت تولید وظیفه داره از رویه اون الگو مدلهای زیادی برای فروش بسازه
واحد مدیریت فروش کارهایی مانند تبلیغات و ارتباط با مشتری رو بر عهده میگیره .
واحد مدیریت پس از فروش ... مباحث CRM رو پیگیری میکنه
واحد مدیریت اداری به واحد های فوق سرویس دهی میکنه

و مدیر عامل وظایفی مانند تعیین استراتژی های کلی ؛ استاندارد سازی ها ؛ بهینه سازی فرآیند ها ؛ مدیریت نیروی انسانی و ... رو بر عهده داره ... من قبلا فکر میکردم که مدیر یک شرکت الکترونیکی باید خدای الکترونیک باشه ... ولی الان میتونم بگم دانستن الکترونیک برای مدیر عامل یک شرکت الکترونیکی میتونه حتی ضعف هم محسوب بشه ... ( نمیخوام وارد دلایلش بشم )

مثالی براتون میزنم ... منی که میخوام اونجا کاری رو انجام بدم ... مدیر عامل یه جلسه میزاره ... و عنوان میکنه مثلا میخواهیم دستگاه کنترلر CNC بساریم بررسی کنین ببینیم تواناییش رو داریم یا نه ... گروه شروع به تحقیق میکنند و اون پروژه رو میشکونند .. متوجه میشیم که قسمتهاییش رو بلد هستیم و قسمتهاییش رو بلد نیستیم ...

بعدش یک جلسه میزاریم ...
1. یک کاتب از سمت مدیریت اداری در درون جلسه حاضر میشه که سخنان رو ظبط میکنه و بعدا تایپ میکنه و اون رو به عنوان صورتجلسه بایگانی میکنه .
2. مدیر پروژه های شرکت ( همشون ) حاضر میشن و نظراتشون رو در مورد اون پروژه عنوان میکنند . هزینه های احتمالی رو بیان میکنند . ریسک ها رو عنوان میکنند .
3. نایب مدیر پروژه در درون جلسه حاضر میشه ... تا اگر زمانی برای مدیر پروژه اتفاقی افتاد پروژه بر رویه زمین نمونه
4. یک نفر از مدیریت فروش ... یک نفر از مدیریت R&D بازار ... یک نفر از مدیریت تولید در درون جلسه حاضر میشن تا با روند استارت پروژه و اینکه اصلا پروژه چی هست آشنا بشن .

مدیر پروژه میگه که چه توانایی هایی داریم و کجاهخا ضعف داریم .. و ضعف ها و ریسک ها مشخص میشه و بعد برای نقای که ازشون اطلاع نداریم مشاور میگیریم ... و مشاور بهش پست داده میشه که قبل از اینکه پروه شروع بشه ... اطلاعات علمی مربوط به اون مفاهیم رو در اختیار مدیر پروژه قرار بده ...

در نهایت وقتی همه چیز اکی شد ... صورتجلسه ها مورد امضا قرار میگیره .. و برای فاز بعدی که زمانبندی و اولویت بندی هست آماده میشه ...
و سپس فاز تعیین ساختار گزارشهای مورد نیاز مدیریت هست ... اینکه مدیریت دوست دارند چگونه بهشون گزارشات برسه و فرم های Word طراحی میشن و Milestone گزارشها ( زمان ارائه گزارشها ) تعیین میشن و ...

مدیر عامل ... که بالاترین رکن این مجموعه هست ... هیچ دانش الکترونیکی نداره ... ایشون تنها داره روند کار رو مدیریت میکنه ... نظارت میکنه ... استراتژی پیشبرد کار رو تعیین میکنه ... دیسیپلین مجموعه رو کنترل میکنه ... و ...

چیزی که شما در مورد ریاست قوه قضائیه گفتید که ایشان حتما حتما باید اجتهاد فقهی داشته باشند ؛ به نظره من به غیر از اینکه نفعی نداره ... موستوجب ضرر هم میشه ... بزارین بگم چرا موجب ضرر میشه ...

چندین سال پیش بود که داشتم تلویزیون رو نگاه میکردم ... راستش اصلا باورم نشد ... احتمالا اگر بگم شما هم باورتون نمیشه ... یه روحاینه داشت در درون صدا و سیما در مورد این مساله فقهی نظر میداد که اگر یک مردی در طبقه دوم خوابیده باشد ... خانومی در درون طبقه اول خوابیده باشد . ناگهان زلزله ای بیاید .. و اون آقاهه از اون بالا بیوفته رویه خانومه ... و حاصل این تصادم بچه ای شود ( با فرض اینکه مثلا پتویی در میون نباشه و هردوشون لخت باشن !!!!!!) این بچه حلال زاده میشه یا حروم زاده ...

کسایی که فقه خوندن دنیاشون این سوالها هست ... چی کار دارند که سیستم یعنی چی ... چی کار دارند که بهینه سازی چرخه سرویس دهی یعنی چی ... و ...

به هر حال من با دیدی که الان دارم مدیریت رو دقیقا یک علم میدونم ....

همین چند وقت پیش بود که با یکی از دوستام رفتیم شورای حل اختلاف کرج .... دیوونه خونه بود ... مردم باید میرفتن تو حیاط ... تو زمستون ایستاده عریضه مینوشتند ... عریضه ها اشتباه میشد ... یک صبح تا شب طول میکشید که بخوای یک عریضه بنویسی ...

بگذریم ... دوست دارم یک بار مسیرتون به این دیوونه خونه ها بیوفته ... بعدش ببینمتون و ازتون سوال بپرسم که رئیس قوه قضاییه باید تخصص اصلیش مدیریت باشه و تولید سیستم بکنه ... یا اینکه فقه بدونه و بشینه فکر بکنه اگر یه مردی از طبقه دوم افتاد رویه یه خانومی حکم اون بچه چی میشه ....

با سلام و احترام

مبنای 2;956325 نوشت:
چندین سال پیش بود که داشتم تلویزیون رو نگاه میکردم ... راستش اصلا باورم نشد ... احتمالا اگر بگم شما هم باورتون نمیشه ... یه روحاینه داشت در درون صدا و سیما در مورد این مساله فقهی نظر میداد که اگر یک مردی در طبقه دوم خوابیده باشد ... خانومی در درون طبقه اول خوابیده باشد . ناگهان زلزله ای بیاید .. و اون آقاهه از اون بالا بیوفته رویه خانومه ... و حاصل این تصادم بچه ای شود ( با فرض اینکه مثلا پتویی در میون نباشه و هردوشون لخت باشن !!!!!!) این بچه حلال زاده میشه یا حروم زاده ...

اگر شما بتوانید همین یک حرفتان را از طریق آرشیو صدا و سیما، کلیپ یا خبرگزاری معتبر اثبات کنید خیلی از شما ممنون میشوم!!
چون سال هاست می بینیم این مسئله در شبکه های اجتماعی گاهی به صدا و سیما، وگاهی به کتاب های فقهی نسبت داده میشود اما هرچه بیشتر دنبال منبع آن می گردم، کمتر آن را پیدا می کنم!!
اگر می توانید این را اثبات کنید: «بسم الله...»، و اگر نمی توانید لطفا این نتیجه گیری ذیل را نفرمایید:

مبنای 2;956325 نوشت:
چیزی که شما در مورد ریاست قوه قضائیه گفتید که ایشان حتما حتما باید اجتهاد فقهی داشته باشند ؛ به نظره من به غیر از اینکه نفعی نداره ... موستوجب ضرر هم میشه ... بزارین بگم چرا موجب ضرر میشه ...

مبنای 2;956325 نوشت:
کسایی که فقه خوندن دنیاشون این سوالها هست


نکته دیگر اینکه بنده نگفتم برای ریاست قوه قضاییه مدیریت شرط نیست، بلکه عرض کردم:
اولا مدیریت و سابقه اجرایی برای قوه قضاییه به اندازه مدیریت وریاست بر قوه مجریه شرط نیست، و ثانیا: اجتهاد هم در کنار مدیریت شرط هست! دقت کنید، نه اینکه مدیریت شرط نباشد، بلکه در کنار آن اجتهاد نیز شرط است، چرا که اسلام برای قاضی اجتهاد را لازم می داند، کسی که می خواهد یک مجموعه قضایی را مدیریت کند، نمی تواند صاحب نظر فقهی نباشد، چون فقط تصمیم گیری ها مدیریتی نیست، بلکه گاهی باید ناظر به محتوا باشد.


مدیریت یک مجموعه حقوقی با مدیریت یک شرکت تولیدات الکترونیکی متفاوت است، شرکت های تولیداتی عموما هدف اقتصادی دارند لذا مدیر آن باید تتوان مدیریت اقتصادی و اجرایی داشته باشد، اما مدیریت قضایی فقط مدیریت ساختار نیست، مدیریت محتوا نیز هست.
مدیریت یک مجموعه حقوقی مثل مدیریت جریان پزشکی کشور می باشد، یک انسان حتی اگر خیلی هم از نظر مدیریتی قوی باشد تا زمانی که تخصص پزشکی نداشته باشد نمی تواند وزیر بهداشت و درمان شود، چون در این عرصه طرح ها فقط شکل و مدل و ساختار نیست، بلکه طرح ها طرح های محتوایی نیز هست.

مسلم;956334 نوشت:
با سلام و احترام
اگر شما بتوانید همین یک حرفتان را از طریق آرشیو صدا و سیما، کلیپ یا خبرگزاری معتبر اثبات کنید خیلی از شما ممنون میشوم!!
چون سال هاست می بینیم این مسئله در شبکه های اجتماعی گاهی به صدا و سیما، وگاهی به کتاب های فقهی نسبت داده میشود اما هرچه بیشتر دنبال منبع آن می گردم، کمتر آن را پیدا می کنم!!
اگر می توانید این را اثبات کنید: «بسم الله...»، و اگر نمی توانید لطفا این نتیجه گیری ذیل را نفرمایید:

این مساله رو نمیتونم اثباتش کنم ؛ ولی این رو نه از کسی شنیدم و نه در درون کتابی اون رو خوندم ؛ مساله رو هم نزدیک به 15 سال پیش از صدا و سیما دیدم ؛ و حداقلش خودم در موردش هیچ تردیدی ندارم ؛ بهتون 100 درصد حق میدم که بار نکنیدش ؛ من خودمم باورم نشد که داره چنین صحبتی رو میکنه .

همچنین ؛ مسائلی که این مدلی هستند به مانند علم نیستند که اگر یک Bug در درون سیستم مشاهده شد ؛ روزها و ماهها روش زوم کنند و بابتش سند سازی کنند تا اون مساله کاملا شناسایی بشه ؛ چنین مسائلی نباید زیاد کش داده بشن ؛ چون انتهاش خیلی چیزها مشخص میشه . و اتوماتیک از آرشیوها حذف میشه .

اصلا شما یک کارشناس دینی ... حاج آقا مساله : یک بار یک فقیه در درون صدا و سیما حاضر میشه و در مورد این مساله صحبت میکنه ؛ آیا درست هست که صحبت این حاج آقا رو در درون رفرنس ها نگهداریم که اگر زمانی انسانهای آزاد اندیش خواستند به اون مساله رفرنس بدهند بتونند این کار رو بکنند ؛ آیا درست هست که فیلم و مستند این مساله در دستان جوانان و نوجوانان این مرز و بوم دست به دست بشه و مساله رو تمسخر کنند و با خودشون بگن اینا کجا هستند و ما کجا هستیم ...

به هر حال ... هیچ دلیلی وجود نداره که من بخوام بابته این مساله قسم بخورم ... ولی به عزیزترین چیزی که برام ارزش داره من این مساله رو از صدا و سیما دیدم و شنیدم و صد البته با تمام این گفته های من چیزی اثبات نمیشه ...

حداقلش این رو قبول کنین که اگر من چنین چیزی رو در صدا و سیما دیده باشم این حق برای من محفوظ هست که با خودم فکر کنم و بیاندیشم که به این روحانی ها در فیضیه چی میگن !!!!

بگذریم ...

میخواستم در درون این پست به یکی دیگر از دستاوردهای دموکراسی اشاره کنم .

یکی از مهترین دستاوردهای دموکراسی به نظر من این هستش که مردم اون نظام حکومت و قانون رو از آن خودشون میدونند ؛ همشون ؛ نه عده قلیلی ... اگر بدبخت هستند همه با هم بدبختند و اگر خوشبختند همه با هم خوشبختند .

یکی از اقوام من در درون کشور انگلیس زندگی میکنه ؛ یک زمانی ایشون به تهران اومده بود و با هم دیگه در مورد کار و ... صحبت میکردیم ؛ من به ایشون در مورد این مساله صحبت کردم که در ایران همه در حال زیر آب زدن و ... هستند و ایشون عنوان کردش که این مساله جهانی هست ... وقتی ازشون علت رو پرسیدم ایشون بهم جواب دادند که ...

در درون انگلیس آدمهایی که مشگل بدنی دارند ( فلج هستند ؛ علیل هستند و نمیتونند راحت راه بروند ) میتونند برن و تقاضای سرویس دولتی بدهند ... سرویسهای زیادی بهشون میدن ... مثلا ...

1. درآمد ماهیانه ...
2. امکان خرید ماشینهای خاص و کمکهای دولتی
3. امکان پارک کردن در هر نقطه خاص از شهر لندن .

این فامیل ما یک بار داشته از خیابون رد میشده که یه ماشینی رو میبینه که پشت اون برچسب " معلولیت" زده شده بود و در جایی پارک میکنه که ماشین های عادی نمیتونن پارک کنند ؛ یه خانومی ازش پیاده میشه و تند تند راه میره درون مغازه ...

فامیل ما هم یک دونه دوربین دستش میگیره و وای میاسته تا اون خانوم از مغازه بیاد بیرون ... وقتی میاد بیرون شروع میکنه ازش فیلم گرفتن و به اون خانوم میگه که شما معلول نیستید برای چی دارین از خدمات دولتی استفاده میکنید و اون خانومه میگه بتوچه ... و در نهایت ایشون بهشون چواب میدن که من دارم مالیات میدم وبنابراین به من ربط داره و از این جور حرفها ...

بعدش ایشون رو میکنند به من و میگن ... همه در درون کشور یه همچین حالتی دارند یک بار تعریف میکردند که موضوع مشابهی پیش اومده بود و ایشون به اداره پلیس زنگ میزنه و موضوع رو گزارش میکنه و گویا افسری که به ایشون جواب میداده به ایشون میگه شما نفره 20 هستید که زنگ زدید و گزارش دادید .

چی میخوام بگم ...
میخوام بگم قوانین رو به نحوی نوشتند که تمام مردم انگلیس ( تمامشون نه فقط مذهبیون و انقلابیون ) احساس میکنند که قانون ماله خودشون هست ؛ به اندازه ای که صاحب رای هستند در درون آینده کشورشون میتونند تاثیر بزارند و اینجوری میشه که اگر خلافی رو مشاهدهد کنند همون موقع فکر میکنند که داره سرشون کلاه میره ... نه اینکه با خودشون بگن طرف چقدر زرنگه ( صحبتی که بارها و بارها از زبان این و اون شنیدیم که مثلا چقدر بابک زنجانی ها یا ... ها زرنگ هستند و ... )

از خوده شما که هم انقلابی هستید و هم مذهبی هستید میپرسم که اگر شما یک خلافی رو در درون خیابون ببینید ... مثلا ببینید که کسی رویه پلاک ماشینش برچسب چسبونده که پلاکش رو دوربین ها نتونن بخونن آیا از کنارش رد میشید ... یا اینکه به نحوی اون مساله رو گزارش میدید ...

توده مردم قانون رو از خودشون نمیدونند و همین مساله یعنی اینکه ما دموکراسی نداریم ...

همین پسر خاله من تعریف میکرد که یه دوست خیلی صمیمی داشته که خودش رو به ناراحتی پا زده بود و اینکه نمیتونه خوب راه بره ... که بابتش بتونه بره و از دولت پول بگیره ... ایشون تعریف میکرد این دوستشون کلا دیگه یادش رفته بود که پاش سالم هست ...

از ترس اینکه صمیمی ترین دوستهاش هم ممکن هست که برن و ایشون رو لو بدن ...

بقال سره کوچه
دوست صمیمیشون
و ...

در نهایت پس از چند سال پول گرفتن از دولت میره و عنوان میکنه که پاش خوب شده ... چون با اینکه از دولت پول میگرفته ... ولی عملا یک پاش رو از دست داده بود ...

بنابراین میتونم بگم ...

اگر در درون یک جامعه ای دیده بشه که یه کسی داره بی قانونی میکنه ... مردم دیگه با خودشون بگن فلانی چقدر زرنگ هست ... و خودشون هم سعی در انجام اون کار بکنند یعنی قانون رو از آن خودشون نمیدونند و دموکراسی در درون اون کشور وجود نداره .

ولی اگر در درون یک جامعه ای دیده بشه که کسی داره بی قانونی میکه و همه اون مساله رو میرن و گزارش میدهند ... فعل رو تقبیح میکنند و ... در اون جامعه مردم احساس دموکراسی دارند . در چنین جامعه ای اگر کودتا هم بشه ( آنچنانچه در ترکیه صورت گرفت ) کودتا 1 روزه خاموش میشه .

تمام اصول مدیریتی در درون شرکتها مویذ این مساله هست که مهمترین چیز در درون یک شرکت برای اینکه یک شرکت موفق بشه ؛ ایجاد فرهنگ سازمانی هست ؛ اگر تمامی پرسنل یک شرکت در تصمیم گیری ها شرکت داشته باشند ؛ فرهنگی که القا شده رو قبول کنند و بپذیرند ؛ و تنها 10 درصد خودشون اصلاح کنند ؛ خیلی بهتر از این هست که مدیران مثلا خودشون رو 50 درصد اصلاح کنند ...

چون مدیر یک نفر هست و سازمان هزاران نفر ... که در مثال کشور داری میشه گفت میلیون ها نفر ...

تا زمانی که مردم قانون رو از آن خودشون ندودنند ... دموکراسی بوجود نمیاد ... و مدیران کشور حتی اگر زوره 100 درصدی هم بزنند کاری پیش نمیره ...

یک مورد از قوانین نقیض قانون اساسی جمهوری ایران

قانون اساسی جمهوری اسلامی ترکیبی متضاد از قوانین انسانگرای غربی و قوانین مذهبی اسلامی است. اصل ۱۹ قانون اساسی که از فرهنگ غربی گرفته شده است اشاره می‌کند که تمامی مردم ایران دارای حق و حقوق مساوی هستند. این اصل با اصل ۱۴ که می‌گوید تمامی مسلمانان باید با غیرمسلمانان بر اساس قوانین اسلامی رفتار کنند در تضاد است.[۵۷]

مبنای 2;956634 نوشت:
حداقلش این رو قبول کنین که اگر من چنین چیزی رو در صدا و سیما دیده باشم این حق برای من محفوظ هست که با خودم فکر کنم و بیاندیشم که به این روحانی ها در فیضیه چی میگن !!!!

نیازی به قسم خوردن نیست، من به شما این حق رو میدم که اگر خودتان بدون واسطه این مسئله را شنیده اید نسبت به آن کارشناسی که این بحث را مطرح کرده انتقاد داشته باشید، نه به فقه و فقها!
شما برای موضع گیری در مورد فقه نباید به یک حرف چند ثانیه ای یک روحانی در پانزده سال پیش در تلویزیون استناد کنید!! یک جمله اطلاعات جامعی به انسان نمی دهد!!

اگر من بگویم 15 سال پیش یک مسئله غیر منطقی را از زبان یک پزشک شنیده ام و حالا فهمیدم در دانشگاه های علوم پزشکی چه چیزهایی به این دانشجویان یاد می دهند، شما حرف بنده را منطقی می دانید؟!
اگر خیر، پس در مورد فقه هم باید نگرشی جامع تر از سخنان چند ثانیه ای این و آن داشت.
یعنی حرف های بنده که بیش از 15 سال است در حوزه هستم و الان خودم مدرّس حوزه هستم و می گویم با چنین مسئله ای روبرو نشده ام به اندازه آن چند ثانیه ارزش ندارد؟!

مبنای 2;956634 نوشت:
یکی از اقوام من در درون کشور انگلیس زندگی میکنه.....
توده مردم قانون رو از خودشون نمیدونند و همین مساله یعنی اینکه ما دموکراسی نداریم ...

مبنای 2;956634 نوشت:
اگر در درون یک جامعه ای دیده بشه که یه کسی داره بی قانونی میکنه ... مردم دیگه با خودشون بگن فلانی چقدر زرنگ هست ... و خودشون هم سعی در انجام اون کار بکنند یعنی قانون رو از آن خودشون نمیدونند و دموکراسی در درون اون کشور وجود نداره

بنده از نوع فرهنگ و اموری که می فرمایید بی اطلاع نیستم، برادر بنده اتریش، پسر عمه ام روسیه، و پسر خاله ام سالها کانادا بوده اند، و بنده از جوّ این کشورها خبر دارم اما سخنی که می گویید مطلقا ربطی به دموکراسی ندارد...!
اینکه مردم بک جامعه قانون را از خودشان بدانند یا خیر می تواند نشأت گرفته از فرهنگ عمومی و نوع نگرش های تربیتی آنها باشد، و مطلقا ربطی به دموکراسی ندارد...!!

الان در ایران مردم نسبت به آشغال ریختن دیگران در خیابان، خراب کردن وسائل عمومی، و مسائلی مانند آن که به صورت شفاف تر دودش به چشم همه میرود باز هم حساسیتی ندارند، یا حساسیت کمتری دارند! در حالی که بنده واقعا وقتی می بینم شیشه ماشینی پایین می آید و آشغالی بیرون ریخته میشود واقعا ناراحت می شوم.
در هر صورت این به نوع فرهنگ عمومی مردم برمی گردد، وگرنه آیا مردم، کوچه و خیابان را هم برای خودشان نمیدانند؟ چرا رتبه تمیزی ایران باید حدود صد و بیستم دنیا باشد؟ چرا نسبت به شکستن صندلی های ورزشگاه ها و آتش زدن اتوبوس ها و مانند آن هم کسی ناراحت نمیشود، اصلا حکومت مهم نیست آیا اینها اموال عمومی نیست؟ اصلا قانون اساسی را کاری ندارم، چرا مردم ایران نسبت به اموال عمومی که با بودجه عمومی کشور فراهم شده است جدیت به خرج نمی دهند؟!

دموکراسی مطلقا به این مسائل ربطی ندارد، دموکراسی یعنی مردم نقش داشته باشند، چه برای خودشان نقش قائل باشند و چه به خاطر تلقینات نقش برای خود قائل نباشند! در ایران مردم نقش داند، همانطور که به قانون اساسی رأی دادند، و به مسئولین هم رأی می دهند، همین که بسیاری از نامزد های ریاست جمهوری و مجلس و شورا در زمان انتخابات به یاد مردم می افتند یعنی مردم نقش دارند!!

اینکه مردم قانون را از خود ندانند، یا برای خود نقشی قائل نشوند علل روانشناختی و جامعه شناختی دارد که یکی از آنها تبلیغات منفی غربی هاست.

hamedy12;956679 نوشت:
یک مورد از قوانین نقیض قانون اساسی جمهوری ایران

قانون اساسی جمهوری اسلامی ترکیبی متضاد از قوانین انسانگرای غربی و قوانین مذهبی اسلامی است. اصل ۱۹ قانون اساسی که از فرهنگ غربی گرفته شده است اشاره می‌کند که تمامی مردم ایران دارای حق و حقوق مساوی هستند. این اصل با اصل ۱۴ که می‌گوید تمامی مسلمانان باید با غیرمسلمانان بر اساس قوانین اسلامی رفتار کنند در تضاد است



اصل چهاردهم
به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الدین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطیه و اقدام نکنند

اصل نوزدهم
مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود

.

الان تعارض بین این دو کجاست؟
خواهش می کنم دقت بفرمایید
اولا: اصل نوزدهم حتی اگر از قوانین انسانگرای غربی باشد، حرف اسلام هم غیر از این نیست، بلکه آنچه د قانون اساسی اسلامی آمده برگرفته از اسلام است، چرا که اسلام نیز هرگز برای زنگ و نژاد و قوم و قبیله برتری و امتیازی قائل نیست
ثانیا: اصل چهاردهم هم یک اصل انسانی است، یعنی حرفی که در آن زده شده اگرچه حرف اسلام است، اما حرفی نیست که عقل و منطق و خرد جمعی مخالف آن حرف بزند

مسلم;956712 نوشت:

اصل چهاردهم
به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الدین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطیه و اقدام نکنند

اصل نوزدهم
مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود

.

الان تعارض بین این دو کجاست؟
خواهش می کنم دقت بفرمایید
اولا: اصل نوزدهم حتی اگر از قوانین انسانگرای غربی باشد، حرف اسلام هم غیر از این نیست، بلکه آنچه د قانون اساسی اسلامی آمده برگرفته از اسلام است، چرا که اسلام نیز هرگز برای زنگ و نژاد و قوم و قبیله برتری و امتیازی قائل نیست
ثانیا: اصل چهاردهم هم یک اصل انسانی است، یعنی حرفی که در آن زده شده اگرچه حرف اسلام است، اما حرفی نیست که عقل و منطق و خرد جمعی مخالف آن حرف بزند

در قوانین اسلامی انسانیت به تنهایی مطرح نیست و فرد باید مسلمون باشه تا با بقیه برابر باشه

مگر در دین اسلام کفار نجس نیستن؟

hamedy12;956785 نوشت:
در قوانین اسلامی انسانیت به تنهایی مطرح نیست و فرد باید مسلمون باشه تا با بقیه برابر باشه

مگر در دین اسلام کفار نجس نیستن؟

اولا کفار نجس هستند نه مسیحیان و یهودیان و اهل کتاب! نجاست اینها اختلافی است و طبق نظر رهبری نجس نیستند.
ثانیا: سخن از رفتار انسانی است، ربطی به نجاست و پاکی ندارد، انسان رفتارش باید انسانی باشد، چکار داریم مخاطب نجس است یا پاک!!
نجاست و پاکی یک حکم طبیعی است، نه به جهت تحقیر! مثلا اسلام که می گوید سگ نجس است که نمی خواهد سگ را تحقیر کند که!! بلکه از یک حقیقت واقعی سخن میگوید! وگرنه سگ در جای خودش خلقتش نیکوست و نقشش در طبیعت به جاست!

بنابراین مطلقا این احکام شرعی نجاست و پاکی را با احکام اخلاقی خلط نکنید!!

اگر کافری یا سگی یا هر موجود نجسی در جایی گیر افتاده بود و نیاز به کمک داشت یا داشت غرق میشد خب باید او را نجات داد، یا نباید و نمی توان آنها را آزار داد!!

مسلم;956794 نوشت:
اولا کفار نجس هستند نه مسیحیان و یهودیان و اهل کتاب! نجاست اینها اختلافی است و طبق نظر رهبری نجس نیستند.
ثانیا: سخن از رفتار انسانی است، ربطی به نجاست و پاکی ندارد، انسان رفتارش باید انسانی باشد، چکار داریم مخاطب نجس است یا پاک!!
نجاست و پاکی یک حکم طبیعی است، نه به جهت تحقیر! مثلا اسلام که می گوید سگ نجس است که نمی خواهد سگ را تحقیر کند که!! بلکه از یک حقیقت واقعی سخن میگوید! وگرنه سگ در جای خودش خلقتش نیکوست و نقشش در طبیعت به جاست!

بنابراین مطلقا این احکام شرعی نجاست و پاکی را با احکام اخلاقی خلط نکنید!!

اگر کافری یا سگی یا هر موجود نجسی در جایی گیر افتاده بود و نیاز به کمک داشت یا داشت غرق میشد خب باید او را نجات داد، یا نباید و نمی توان آنها را آزار داد!!

با عرض احترام

بنده حرفی در مورد اهل کتاب زدم؟

یا به کسی توهین کردم و یا کسی را تحقیر کردم ؟

بنده در مورد قوانین نقیض جمهوری ایران بحث کردم

آیا یک فرد غیر پاک با یک فرد پاک برابر است ؟
آیا فردی که باید جزیه دهد با فردی که نباید جزیه دهد برابر است؟

مسلم;956709 نوشت:

بنده از نوع فرهنگ و اموری که می فرمایید بی اطلاع نیستم، برادر بنده اتریش، پسر عمه ام روسیه، و پسر خاله ام سالها کانادا بوده اند، و بنده از جوّ این کشورها خبر دارم اما سخنی که می گویید مطلقا ربطی به دموکراسی ندارد...!
اینکه مردم بک جامعه قانون را از خودشان بدانند یا خیر می تواند نشأت گرفته از فرهنگ عمومی و نوع نگرش های تربیتی آنها باشد، و مطلقا ربطی به دموکراسی ندارد...!!

الان در ایران مردم نسبت به آشغال ریختن دیگران در خیابان، خراب کردن وسائل عمومی، و مسائلی مانند آن که به صورت شفاف تر دودش به چشم همه میرود باز هم حساسیتی ندارند، یا حساسیت کمتری دارند! در حالی که بنده واقعا وقتی می بینم شیشه ماشینی پایین می آید و آشغالی بیرون ریخته میشود واقعا ناراحت می شوم.
در هر صورت این به نوع فرهنگ عمومی مردم برمی گردد، وگرنه آیا مردم، کوچه و خیابان را هم برای خودشان نمیدانند؟ چرا رتبه تمیزی ایران باید حدود صد و بیستم دنیا باشد؟ چرا نسبت به شکستن صندلی های ورزشگاه ها و آتش زدن اتوبوس ها و مانند آن هم کسی ناراحت نمیشود، اصلا حکومت مهم نیست آیا اینها اموال عمومی نیست؟ اصلا قانون اساسی را کاری ندارم، چرا مردم ایران نسبت به اموال عمومی که با بودجه عمومی کشور فراهم شده است جدیت به خرج نمی دهند؟!

دموکراسی مطلقا به این مسائل ربطی ندارد، دموکراسی یعنی مردم نقش داشته باشند، چه برای خودشان نقش قائل باشند و چه به خاطر تلقینات نقش برای خود قائل نباشند! در ایران مردم نقش داند، همانطور که به قانون اساسی رأی دادند، و به مسئولین هم رأی می دهند، همین که بسیاری از نامزد های ریاست جمهوری و مجلس و شورا در زمان انتخابات به یاد مردم می افتند یعنی مردم نقش دارند!!

اینکه مردم قانون را از خود ندانند، یا برای خود نقشی قائل نشوند علل روانشناختی و جامعه شناختی دارد که یکی از آنها تبلیغات منفی غربی هاست.

سلام اینی که میفرمائید مردم یک جامعه قانون رو از خودشون بدونند ربطی به دموکراسی نداره و بیشتر به این برمیگرده که فرهنگ اون جامعه و تربیت انسانهای اون جامعه چجوری بوده واقعا خیلی برام زور داشت ...

مثلا شما میفرمائید که ما اگر یک گروه 1000 نفره آلمانی یا انگلیسی رو به کشورمون به زور وارد کنیم ... و هر چقدر سرشون کلاه بزاریم ؛ هر چقدر که آزادی های فردی و اجتماعیشون رو محدود کنیم ایشان همچنان قوانین کشور رو رعایت میکنند چون اخلاقشون اینجوری هست و فرهنگشون اینجوری هست !!!

برادر محترم جناب آقا مسلم ...
الان شما نیاز به پول دارید و وارد یک شرکت میشید و میخواید کار کنین ...

1. شرکت اول : یک مدیر مبادی اخلاق داره . به کارمندانش احترام میزاره . حق و حقوق نرمالی رو برای شما در نظر میگیره . تحقیرتون نمیکنه . بهتون زور نمیگه . سرتون داد نمیزنه . و در عین حال با سیستمهایی سعی میکنه بهره وری شما رو بالاتر ببره . و در درون تصمیم گیری ها با اینکه تصمیم آخر رو خودش میگیره ولی شما رو هم در درونش شریک میکنه .

2. شرکت دوم : یک مدیر بد اخلاق داره . به کارمنداش میگه شما نمیفهمین و من میفهمم . حق و حقوق نرمالی رو برای ایشان در نظر نمیگیره . دائما در صدد تحقیر و کوچک کردن هست . زور میگه . داد میزنه . با در نظر گرفتن سیستمهایی میخواد حق شما رو پایمال کنه و ...

یعی شما میفرمایئید که در هر دو تا شرکت شما یه جور کار میکنین ؟؟؟

من مثالی که خدمتتون زدم . مثال پسرخالم بود ... کسی که سالها در درون ایران زندگی کرده بود .

شما یک برچسب روش میزارین که اینها فرهنگ هستند و ربطی به بحث دموکراسی ندارند ... و من اساس استدلالم این هست که چنین فرهنگ هایی نیاز به بسترهای دموکراتیک داره ... اینی که مردم هم قانون رو از خودشون بدونند و هم رئیس جمهور رو ...

موضوع قفل شده است