جمع بندی بالا رفتن سن ازدواج؛چرا؟!

تب‌های اولیه

399 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

برای من یک سوال پیش اومده ...

فرض کنین کسی خونه باباش داره برجی 1.5 میلیون تومن هزینه میکنه ... خرج دانشگاه میده ... خرج خودش میکنه و ... خوب این شخص نمیتونه با مردی که درآمدش برجی 1 میلیون تومن هست زندگی کنه ...

باید ایشون شوهری بکنه که حداقلش برجی 3 میلیون درآمدش هست ...

توقعش رو پائین بیاره یعنی چی ...

یعنی تا دیروز لباس خوب میپوشیده ... الان لباس خوب نپوشه ...

خوب اگر برای مدت زمانی باشه ... مثلا برای 1 یا 2 سال قابل قبول هست ... ولی الان همه کارهایی که در درون ایران هست بازدهی ندارن ... همه دارن ورشکست میشن و اوضاع اقتصادی داره روز به روز بدتر میشه ...

خوب این شخص ... اگر الان با برجی 1.5 میلیون داره زندگی میکنه ... باید خودش رو آماده کنه که سال بعد با 1 میلیون و دو سال بعد با 800 هزار تومن و 4 سال بعد با 500 هزار تومن زندگی کنه ... و قیمت ها هم هر 4 سال یک بار دو برابر میشن ...

خونه هم که کالای لوکس هست ...

خوب به نظره شما این مساله عقلانی هست ...

با سلام

خوب برای این معضل تنها یک مشکل وجود ندارد .

بستری طی سالیان گذشته در کشور شکل گرفته است .

من مهمترین عامل را در وهله اول مشکلات اقتصادی و مالی و بیکاری و عد م امنیت شغلی جوانان می دانم .

و

ترس ازآینده و آمار بسیار بالای طلا ق در بین زوجین و از سوی خیانت هها و عدم اعتماد و اطمینان نسبت ب سلامت

اخلاقی یکدیگر

و از سوی خانم هها خصوصا دختر خانم های تحصیل کرده دانشگاهی با لا رفتن توقعات

الان بر گزاری یک مراسم عروسی متوسط تا لار و خرید طلا و جواهر آلات ووو

برای یک آقا پسری 100 میلیون تومان خرج دارد .

البته شاید در شهرستان هها حالا این هزینه کمتر هم با شد !

جالب تر این است . با توجه ب جمیع این مشکلات و بی تفاوتی و بی خیالی دو لت مردان

ب نوعی جوانان را سوق می دهند .

ب ازدواج موقت و صیغه نمودن !

به همین راحتی

بخونیم

بسم الله الرحمن الرحیم...

بنده مادر یکی از آقاپسرهایی هستم که پسر ۲۵ ساله ای دارم که خواستار ازدواج هستن..

من خودم به عنوان یک مادر به پسرم هشدار دادم که تا زمانیکه ملاک زیبایی که از حد گذشته باشه برات مهم باشه و این ملاک باعث بشه که ارزشهای وجودی یک دختر از نظرت دور بشه محاله که در خونه ی دخترخانمی رو بزنم و خواستگاری کنم.. چون خودمم از اینکه پسرم بخواد بدون اینکه نقاط ضعف خودشو درنظر بگیره ولی یک دختر همه چی تموم بخواد رنج میبرم...
به نظر من ما مادرها باید این نکته هارو چه به پسرامون و چه به دخترامون گوشزد کنیم تا ازدواجها راحت تر صورت بگیرد.. وقتی منه مادر خودم برام مهم باشه که چهره ی عروسم تک باشه .آیا ایرادات فرزند خودم رو هم میبینم؟؟؟
با توجه به اینکه گل بی عیب خداست و بس...
به امید روزی که ازدواجها به معنای واقعی اسلامی و به دور از حاشیه های بیمورد بشه..
پس بزرگترها!!! خواهشا خواهشا به کمک این جوونها بیایم و بذاریم تو آرامش یک تصمیم منطقی و عقلانی بگیریم... اگر ما دامن نزنیم جوونها راحت تر تصمیم میگیرن..

مبنای 2;953768 نوشت:
باید ایشون شوهری بکنه که حداقلش برجی 3 میلیون درآمدش هست ...

توقعش رو پائین بیاره یعنی چی ...



سلام بر شما
سرکار گرامی بنده تو پستای قبلم اگه خونده باشید نوشتم کبوتر با کبوتر باز با باز.happy

چرا باید پسری که در آمدش یه میلیونه بره خواستگاری دختری که پول توجیبیش بیشتر از درآمد پسره؟!!!

اینکه نوشتم توقعمون رو پایین بیاریم منظورم اینه خانوما تو رنج مالی خودمشون شرط و شروط بذارن و همچنین آقایون هم خواستگاری کسی برن که هم تراز خودشون

باشه نه دختر شاه پریون.

اگه هر آدمی با توجه به موقعیت خودش پیش بره خیلی از مشکلات حله.

مبنای 2;953768 نوشت:
برای من یک سوال پیش اومده ...

فرض کنین کسی خونه باباش داره برجی 1.5 میلیون تومن هزینه میکنه ... خرج دانشگاه میده ... خرج خودش میکنه و ... خوب این شخص نمیتونه با مردی که درآمدش برجی 1 میلیون تومن هست زندگی کنه ...

باید ایشون شوهری بکنه که حداقلش برجی 3 میلیون درآمدش هست ...

توقعش رو پائین بیاره یعنی چی ...

یعنی تا دیروز لباس خوب میپوشیده ... الان لباس خوب نپوشه ...

خوب اگر برای مدت زمانی باشه ... مثلا برای 1 یا 2 سال قابل قبول هست ... ولی الان همه کارهایی که در درون ایران هست بازدهی ندارن ... همه دارن ورشکست میشن و اوضاع اقتصادی داره روز به روز بدتر میشه ...

خوب این شخص ... اگر الان با برجی 1.5 میلیون داره زندگی میکنه ... باید خودش رو آماده کنه که سال بعد با 1 میلیون و دو سال بعد با 800 هزار تومن و 4 سال بعد با 500 هزار تومن زندگی کنه ... و قیمت ها هم هر 4 سال یک بار دو برابر میشن ...

خونه هم که کالای لوکس هست ...

خوب به نظره شما این مساله عقلانی هست ...



سلام
تو یه کلیپی شنیده بودم که مومن نباید به هیچ شرایط و هیچ چیزی عادت کنه
مومن باید بتونه خودشو با هرشرایطی وقف بده چه پولداری چه بی پولی
بالاخره این دنیا گذراست...
بهتره دختر خانوما هم خودشونو وقف بدن با هرشرایطی این دنیا همه جوره امتحانه
یاعلی

دکترسید آرمین;953773 نوشت:
ترس ازآینده و آمار بسیار بالای طلا ق در بین زوجین و از سوی خیانت هها و عدم اعتماد و اطمینان نسبت ب سلامت

اخلاقی یکدیگر

سلام بر شما
خدا قوت
دقیقا .
طی تحقیقی راجع به ازدواج،اکثر آقایون و خانومها نگران آینده کاری و سلامت روابط بودن.
به قول استادمون میگفت مشکل از متأهلهاست نه از مجرد ها.
فقط ماها رو قربونی کردن با وجود این همه آقا و خانوم طلاق گرفته و آمار رو به افزایش صیغه.
معلومه باید تعداد مجردها و عدم اعتمادشون هم زیاد باشه

[="Times New Roman"][="Black"]

خانوم خوب;953754 نوشت:
خودمون رو درست کنیم جامعه هم خود به خود درست میشه.
کافیه ملاکهای مادی رو کنار بذاریم.
به امید اینکه آمار ازدواج خیلی بیشتر از آمار طلاق بشه.ان شاالله


اگر منظورتون از ملاک های مادی هزینه ی خود ازدواج هست که من کاملا با شما موافقم

و خودم هم دوست دارم اگر روزی خواستم ازدواج کنم فقط یه عقد محضری ساده بکنم و برم سر خونه و زندگیم.

ولی در مورد بعد از ازدواج.

ما کشور بسیار ثروتمندی داریم. ولی مثل گداها زندگی میکنیم.

ما حق داریم توی خونه ی خوب زندگی کنیم و ماشین خوب سوار بشیم و درآمد خوب داشته باشیم و تفریحات حلال خوب داشته باشیم.

نمیگم بریم توی قصر زندگی کنیم. خونمون لوستر داشته باشه. فرش ابریشم بندازیم زیر پامون.

ولی یه زندگی باشه که بشه ازش لذت برد.

نفس کشیدن که اسمش زندگی نیست.

می دونید چرا هرچی بیشتر میگن آب و برق کم مصرف کنید مردم بیشتر مصرف میکنن؟

چون کسانی این تبلیغات رو میکنن که توی خونشون استخر اختصاصی دارن. ماشینشون رو با آسانسور می برن توی پارکینگ اختصاصی.

این حرفها رو واسه منو شما میرنن نه واسه خودشون.

اینکه میگن کم مصرف کنید منظورشون این نیست که کم مصرف کنید که به بقیه هم برسه.

منظورشون اینه که شما کم مصرف کنید که ما راحت تر بتونیم بیشتر مصرف کنیم.

اون احادیثی هم که گذاشتید کاملا درسته.

ولی بعضی مسئولین معصومین علیهم السلام رو در همین حد قبول دارن که باهاش بقیه رو بکوبن.

اگر قرار باشه از خودشون حساب بکشی دیگه معصومین رو قبول ندارند.

الان اگر به برخی مسئولین اعتراض بکنی میگن زندگی قاسم سلیمانی رو ببین.

چقدر ساده زندگی میکنه. توهم مثل اون زندگی کن.

ولی نمیگن اگر صنعت خودرو دست قاسم سلیمانی بود الان پورشه تو ایران ژیان محسوب میشد.

هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووف[/]

Im_Masoud.Freeman;953784 نوشت:
اگر منظورتون از ملاک های مادی هزینه ی خود ازدواج هست که من کاملا با شما موافقم

سلام بر شما
خدا قوت
ملاک مادی از نظر من شرط های قبل ازدواجه.خونه ماشین جهیزیه فلان تالار

فقط یه بار از خودمون بپرسیم ما طرفو میخوایم یا خونه و زندگیشو.8->:-?:^o

به شخصه حتی بعد ازدواج هم مخالف تجملاتم.یه خونه 60 متری هم خونست 600 متری هم خونست مهم اینه که دل آدما خوش باشه.

هوووووووف

ان شاالله به همه ی آرزوهاتون برسید.موفق باشید.

در پناه خداhappy

[="Times New Roman"][="Black"]

خانوم خوب;953789 نوشت:

فقط یه بار از خودمون بپرسیم ما طرفو میخوایم یا خونه و زندگیشو.8->:-?:^o


ما طرفو می خوایم که بتونیم در کنار هم یه زندگی خوب داشته باشیم.
وقتی نداشته باشیم احساس شرمندگی میکنیم نسبت به کسی که دوستش داریم و نمی تونیم واسش شادی و نشاط بیافرینیم
طرف مقابل هم هرچه بیشتر تظاهر کنه که خوشبخته ما بیشتر احساس شرمندگی میکنیم.
خانوم خوب;953789 نوشت:

به شخصه حتی بعد ازدواج هم مخالف تجملاتم.یه خونه 60 متری هم خونست 600 متری هم خونست مهم اینه که دل آدما خوش باشه.


اگر همه خونه شصت متری داشته باشن هیچ مشکلی نیست.

ولی وقتی ما توی خونه 60 متری زندگی میکنیم. کیا توی خونه 200 -500 - 1000 متری زندگی میکنن؟

یعنی ما قراره زجر بکشیم و اذیت بشیم که کیا حال کنن؟

اینه که واسه مردم زور داره.

طرف ویلای شمال داره تفریح خارج از کشور میره بعد همین آدم می خواد کار فرهنگی بکنه.

میاد میگه : قشنگیه زندگی به سادگی و بی آلایش بودنه.

بعد وقتی میگم طرف اسکوله فکر میکنن دارم توهین میکنم8-|[/]

Im_Masoud.Freeman;953791 نوشت:
وقتی نداشته باشیم احساس شرمندگی میکنیم نسبت به کسی که دوستش داریم و نمی تونیم واسش شادی و نشاط بیافرینیم
طرف مقابل هم هرچه بیشتر تظاهر کنه که خوشبخته ما بیشتر احساس شرمندگی میکنیم.

واقعا!!!کسی که با علم به شرایط متعهد میشه چه آقا چه خانوم دیگه تظاهر و شرمندگی نداره.
یه فامیل داریم الان دو ماشین دو تا گاراژ(صافکار،نقاشی و ..) با درآمد خیلی عالی داره اما هنوز مجرده تازه میترسه بره خواستگاری یکی جواب رد بشنوه شرمنده بشه و به غرورش بربخوره.نزدیک 40 سالشونه به نظرم سخت نمیگرفت الان باید واسه بچه اش آستین بالا میزد.

Im_Masoud.Freeman;953791 نوشت:
اگر همه خونه شصت متری داشته باشن هیچ مشکلی نیست.

ولی وقتی ما توی خونه 60 متری زندگی میکنیم. کیا توی خونه 200 -500 - 1000 متری زندگی میکنن؟

مشکل همیشه هست.هر که بامش بیش برفش بیشتر:ok::hey:

چرا فکر میکنیم آدمای پولدار دارن خوش میگذرونن؟!!!یه بار شده پای درددلاشون بشینید؟
آرزوشونه یه بار دور هم غذا بخورن خوشبختی به دارایی اموال نیست.به محبتیه که تو خانواده جریان داره.
داشتن خونه چند صد متری اصلا بد نیست خیلی هم لذت بخشه ولی اینطورم نیست که زجرهای ما تاوان خوشگذرانیای اونا باشه.
هووووووووووف

[="Times New Roman"][="Black"]

خانوم خوب;953800 نوشت:

چرا فکر میکنیم آدمای پولدار دارن خوش میگذرونن؟!!!یه بار شده پای درددلاشون بشینید؟
آرزوشونه یه بار دور هم غذا بخورن خوشبختی به دارایی اموال نیست.به محبتیه که تو خانواده جریان داره.

یعنی یا باید از زندگی حداقلی لذت ببریم یا بهترین زندگی رو داشته باشیم و کلی مشکل روحی و خانوادگی داشته باشیم.
حد وسط هم نداره که زندگی خوبی از نظر رفاهی داشته باشیم و بهترین روابط رو هم داشته باشیم و به دیگران هم کمک کنیم و از زندگی لذت ببریم.
خانوم خوب;953800 نوشت:

ولی اینطورم نیست که زجرهای ما تاوان خوشگذرانیای اونا باشه.

من نظرم دقیقا و کاملا خلاف نظر شماست.[/]

در کشور ما نا وقتی هزینه و کا لا و اجناس اساسی با دلار محاسبه و از مردم گرفته می شود !

و با ریال حقوق و دستمزد هها پر اخت می شوند

تا وقتی 10 میلیون نفر فقیر مطلق و 20 میلیون زیر خط فقر وجود داشته باشد

تا زمانی که فریدو نها و رانت خوارها و دزدها و غارتگران و امثال ژن ههای خوب وجود دارد

وام ههای کلان میلیاردی بدون هیچگونه وثایق معتبری ملکی پرداخت می شود

ولی جوانی با هیچ در آمدی و شغلی برای ، گرفتن یک وام ازدواج در گیر پروسه کاغذ بازی و بلا تکلیفی با نکها

باشند

تکلیف مشخص است

سن ازدواج هم باید با لا برود

مصائب ازدواج تاره بعد شروع می شود

کسی فکر حل مشکلات قشر جوان کشور نیست !

Im_Masoud.Freeman;953801 نوشت:
[=Times New Roman]
من نظرم دقیقا و کاملا خلاف نظر شماست.

به نظره من در درون ایران ... خوشگذرانی های دیگران تاوان دردهای ما هست ...

ولی به طوره کلی در درون کشورهای متمدن ...
این دو هیچ ربطی به هم ندارند ...

یعنی اگر شما در یک کشور متمدن باشید ... نمیتونید بگید که خوشگذرانی های دیگران تاوان دردهای ماست .

Im_Masoud.Freeman;953801 نوشت:
یعنی یا باید از زندگی حداقلی لذت ببریم یا بهترین زندگی رو داشته باشیم و کلی مشکل روحی و خانوادگی داشته باشیم.
حد وسط هم نداره که زندگی خوبی از نظر رفاهی داشته باشیم و بهترین روابط رو هم داشته باشیم و به دیگران هم کمک کنیم و از زندگی لذت ببریم.

نه زندگی خوب حق هر فردیه من منکرش نبودم و نیستم.
خوشبختی خاصه یه قشر نیست هم دارا هم ندار میتونن بهترین زندگی یا بدترین زندگی یا مناسب و در حد تعادل داشته باشن.
مسببش هم بقیه آدما نیستن این ماییم که واسه خودمون تصمیم میگیریم چه خوب چه بد.
حالا میخواد اون تصمیم انتخاب مسئول یا وزیر و نماینده باشه یا همسر یا کار و رشته و... .


Im_Masoud.Freeman;953801 نوشت:
من نظرم دقیقا و کاملا خلاف نظر شماست.


نظر شما هم محترم.نوع تفکر و سلیقه افراد متفاوته.
موفق باشید.

خوب آخرش نتیجه چی شد ...

به نام خدا

آخرش رسیدید به همون پیشنهاد:
هیچ کس نه به مسئولین امیدی داره نه به خونواده ها تنها راه اینه طی اقدامی انقلابی در برابر سنت ها و عرف های غلط بایستید و دختر و پسر واسه خودشون آستین بالا بزنن و کاری هم به موافقت و مخالفت پدر و مادر نداشته باشن.چند سال نامزد باشن هفته ای یکی دوبار هم برن زیر یه سقف.
-البته عاقلانه جلو برن نه از هول حلیم بیفتن تو دیگو بعد یه مدت پشیمون بشن-
در این نوع ازدواج خیلی مهمه شهامت و جسارت دختر خانم ها در مقابل پدر و مادر برای گرفتن حق خود.


[/HR]و اما بعد...

مبنای 2;953510 نوشت:
2. در مورد انقلابیون ... و مشگل کارکرد ایشون همین بس که سدهای بسیاری رو به صورت انقلابی و بدون تحلیل ساختن ( یک نمونه اش در درون همدان ) و تحقیق نکردن که بفهمند اونجایی که داره آب جمع میشه ... زمینش پر از نمک هست و الان نه میتونن سد رو خراب کنن ... و نه اینکه آبش دیگه بدرد میخوره ... همین بس که این همه تصمیم های عجولانه گرفته شد و روز به روز داریم نتیجه اون تصمیم های کارشناسی نشده و انقلابی رو میبینیم .... بنابراین تصمیم های انقلابی بدرد انقلابیون میخوره ...

نهضت سد سازی بعد از جنگ و در دهه هفتاد شروع شد و بسیاری از اونها در دولت هایی ساخته و افتتاح شدن که انقلابی نبودن. نمونه اش همین سد گتوندِ مورد انتقاد شما که در دولت هفتم و هشتم،وزیر نیرو کلید زد.

جالبه این آقای وزیر علی رغم همه انتقادهای شدید متخصصین و فعالین محیط زیست باز هم در دولت مورد انتقاد انقلابیون-دولت دوازدهم- به عنوان وزیر نیرو به مجلس معرفی شد که با انتقاد رسانه های انقلابی و محیط زیستی و فشار افکار عمومی ،بلاخره مجلس رای عدم اعتماد داد.

یا وزیر کشاورزی دولتهای غیر انقلابی(یا حتی ضد انقلابی) هفتم و هشتم و یازدهم و دوازدهم جناب آقای محمود حجتی ، حدس بزنید تخصصش چیه؟؟؟
متخصص عمران.
یعنی کشاورزی ،آب ،خاک ،منابع طبیعی و محیط زیست کشور 14 سال (در صورت چهار ساله بودن وزارتش در دولت فعلی) در دست یک متخصص عمران است اونهم در بحرانی ترین شرایط.
پس باز هم می بینین که غیر انقلابی ها هم گلی به سر مردم نزدن.
اما در دولت مدعیِ انقلابیِ نهم و دهم 2وزیر کشاورزی به ترتیب متخصص زراعت و اصلاح نباتات و متخصص اقتصاد کشاورزی بودن.
هر چند همین دولت به اصطلاح انقلابی هم به کشاورزی کشور ضربه زد.

zeos_403;953514 نوشت:
این سدها و بی‌برنامه‌گی ها و هرچه که از نظر شما و ما قبیح است کار انقلابیون نیست، بلکه کار روشنفکر نماها و دولت منتخب روشنفکرنماهاست. شما از اول انقلاب تا الان حتی یک دولت انقلابی نمیتوانید نام بیرید.

سد گتوند محصول مشترک دولت های هفتم و هشتمِ تکنوکرات و نهم و دهمِ انقلابی است.

ناگفته هاي ناب;953812 نوشت:
به نام خدا

مبنای 2;953811 نوشت:
خوب آخرش نتیجه چی شد ...

سلام

کاربران محترم و محترمه، دقت داشته باشید پست های ارسالی شما در راستای موضوع اصلی باشد،

در غیر این صورت حذف می گردد،

با تشکر از همراهی مفیدتان

@};-

با سلام
اجالتا تمهیدی بیندیشید فرزندان مسئولین سن ازدواجشان همین طور بالا و بالاتر رود و زجر مجرد بودن را حتی برای یک شب هم که شده بکشند تا کمی نق به جان والدیشان بزنند ،بلکه والدین مسئولشان کمی به فکر جوانان این سرزمین هم باشند!
آن وقت همه چیز حل می شود!
پسر ها که هیچی،اوضاعشون خرابه،تا بخوان خودشان را جمع کنند سنشان بالا می رود،از ان طرف هم دختر ها هم وقتی پسری نمی تواند خواستگاری کند و نفقه بپرازد و زیر بار مهریه برود مجرد در خانه می مانند و حتی می گویند دختران ترشیده اند!
وقتی پسری سربازی دارد
شغل ندارد
پول ندارد
استقلال اجتماعی ندارد
حداقل سرمایه اقتصادی برای شروع زندگی را ندارد
نه مسکنی نه مرکبی نه درآمدی و..
همه جمع می شوند و غولی بی شاخ و دمی می سازنند به اسم موانع ازدواج!
آن وقت آیا این پسر می تواند در زمان مناسب دختری را به عقد خود در آورد؟
هم دخترها مجرد می مانند هم پسر ها
البته یک سر قضیه به روحانیت محترم هم برمیگردد که مردم را نصیحت می کنند!
مردم که همان مردمی اند که 22بهمن به خیابان ها می ایند
مردم که همان مردمی اند که شهدای مدافع حرم تربیت کردند
مردم عوض شده اند؟
خواهشا این قدر تو سر مردم نزنید!
مگر حضرت آقا مردم ایران را بهترین مردم دنیا نمی دانند؟مسئولان قدر این مردم را نمی دانند
حال روحانیت ما هی مردم را نصیحت می کندسر قضیه ازدواج که ساده بگیریدو...!!
ولی یکم بیشتر به جان این حضرات مسئول بیفتید و نق به جانشان بزنید
اگر این جا فریاد وا اسلاما سر دهید حق است
یکم فکر کنید ببیند
جوانی که شب تا صبح و صبح تا شب آرامش ندارد،جهاد اکبر می کند و هیچ امتیازی هم ندارد !
از آن طرف در اجتماع چشمش به شفتالو و زردآلو و هلو می افتد!
از طرف دیگر هم نمی تواند ازدواج کند
اصلا فکر کردید چه طور باید نیازش را برطرف کند؟
تو دانشگاه با هزار و یک اعجوبه سروکله می زنند!
بعد در اجتماع رنگارنگ هاش رو می بینند
شب و تا صبح هم با شیطان رجیم سرو کله می زنند!
اصلا روحانیت ما می تواند خودش را جای این جوان بگذارد و زجر یک شب تا صبح او را بچشد؟
طلاب عزیز مان که زود ازدواج می کنند و حقوق هم می گیرند
شاید اصلا طلاب عزیز نتوانند وضعیت جوانان رو درک کنند

باز هم این جا طلاب هستند اگر نظری دارند بفرمایند

یا علی (ع)

sayedali;953841 نوشت:
با سلام
اجالتا تمهیدی بیندیشید فرزندان مسئولین سن ازدواجشان همین طور بالا و بالاتر رود و زجر مجرد بودن را حتی برای یک شب هم که شده بکشند تا کمی نق به جان والدیشان بزنند ،بلکه والدین مسئولشان کمی به فکر جوانان این سرزمین هم باشند!
آن وقت همه چیز حل می شود!
پسر ها که هیچی،اوضاعشون خرابه،تا بخوان خودشان را جمع کنند سنشان بالا می رود،از ان طرف هم دختر ها هم وقتی پسری نمی تواند خواستگاری کند و نفقه بپرازد و زیر بار مهریه برود مجرد در خانه می مانند و حتی می گویند دختران ترشیده اند!
وقتی پسری سربازی دارد
شغل ندارد
پول ندارد
استقلال اجتماعی ندارد
حداقل سرمایه اقتصادی برای شروع زندگی را ندارد
نه مسکنی نه مرکبی نه درآمدی و..
همه جمع می شوند و غولی بی شاخ و دمی می سازنند به اسم موانع ازدواج!
آن وقت آیا این پسر می تواند در زمان مناسب دختری را به عقد خود در آورد؟
هم دخترها مجرد می مانند هم پسر ها
البته یک سر قضیه به روحانیت محترم هم برمیگردد که مردم را نصیحت می کنند!
مردم که همان مردمی اند که 22بهمن به خیابان ها می ایند
مردم که همان مردمی اند که شهدای مدافع حرم تربیت کردند
مردم عوض شده اند؟
خواهشا این قدر تو سر مردم نزنید!
مگر حضرت آقا مردم ایران را بهترین مردم دنیا نمی دانند؟مسئولان قدر این مردم را نمی دانند
حال روحانیت ما هی مردم را نصیحت می کندسر قضیه ازدواج که ساده بگیریدو...!!
ولی یکم بیشتر به جان این حضرات مسئول بیفتید و نق به جانشان بزنید
اگر این جا فریاد وا اسلاما سر دهید حق است
یکم فکر کنید ببیند
جوانی که شب تا صبح و صبح تا شب آرامش ندارد،جهاد اکبر می کند و هیچ امتیازی هم ندارد !
از آن طرف در اجتماع چشمش به شفتالو و زردآلو و هلو می افتد!
از طرف دیگر هم نمی تواند ازدواج کند
اصلا فکر کردید چه طور باید نیازش را برطرف کند؟
تو دانشگاه با هزار و یک اعجوبه سروکله می زنند!
بعد در اجتماع رنگارنگ هاش رو می بینند
شب و تا صبح هم با شیطان رجیم سرو کله می زنند!
اصلا روحانیت ما می تواند خودش را جای این جوان بگذارد و زجر یک شب تا صبح او را بچشد؟
طلاب عزیز مان که زود ازدواج می کنند و حقوق هم می گیرند
شاید اصلا طلاب عزیز نتوانند وضعیت جوانان رو درک کنند

باز هم این جا طلاب هستند اگر نظری دارند بفرمایند

یا علی (ع)


فرزندان مسئولین خارج تشریف دارن و این رنجهایی که شما گفتین هرگز نخواهند کشید. بیخود خودتونو خسته نکنید ، بجاش برید اضافه کاری یا کار روزمزد یا ساعتی تا بتونید حداقل پول توجیبیتون رو دربیارید.

سلام
ویل دورانت حدود 80 سال پیش در کتاب "لذات فلسفه" فصلی به نام "سقوط زناشویی" داره که به همین موضوعاتی که الان بحث میکنیم و علت اون پرداخته. خوندنش توصیه میشه.

شایا;953864 نوشت:
سلام
ویل دورانت حدود 80 سال پیش در کتاب "لذات فلسفه" فصلی به نام "سقوط زناشویی" داره که به همین موضوعاتی که الان بحث میکنیم و علت اون پرداخته. خوندنش توصیه میشه.

سلام ...
امکانش هست یک خلاصه ای اندک از گفتار ایشون یا نتایجی که ایشون بهش رسیدن رو اینجا بنویسین ...

sayedali;953841 نوشت:
با سلام
شاید اصلا طلاب عزیز نتوانند وضعیت جوانان رو درک کنند

سلام

معلوم هست که درک نمیکنند

حقوق ثابت دارند (کاری به کم یا زیاد بودنش ندارم)

خدمت سربازی معاف هستند

بعد از اتمام تحصیل شاغل میشوند (میروند مسجد نماز خودشان را میخوانند و پول میگیرند!)

روحانیون عزیز ۲۰ را رد نکرده ازدواج میکنند

اشتباه را ما کردیم که حوزه نرفتیم Fool

sayedali;953841 نوشت:
با سلام
اجالتا تمهیدی بیندیشید فرزندان مسئولین سن ازدواجشان همین طور بالا و بالاتر رود و زجر مجرد بودن را حتی برای یک شب هم که شده بکشند تا کمی نق به جان والدیشان بزنند ،بلکه والدین مسئولشان کمی به فکر جوانان این سرزمین هم باشند!
آن وقت همه چیز حل می شود!
پسر ها که هیچی،اوضاعشون خرابه،تا بخوان خودشان را جمع کنند سنشان بالا می رود،از ان طرف هم دختر ها هم وقتی پسری نمی تواند خواستگاری کند و نفقه بپرازد و زیر بار مهریه برود مجرد در خانه می مانند و حتی می گویند دختران ترشیده اند!
وقتی پسری سربازی دارد
شغل ندارد
پول ندارد
استقلال اجتماعی ندارد
حداقل سرمایه اقتصادی برای شروع زندگی را ندارد
نه مسکنی نه مرکبی نه درآمدی و..
همه جمع می شوند و غولی بی شاخ و دمی می سازنند به اسم موانع ازدواج!
آن وقت آیا این پسر می تواند در زمان مناسب دختری را به عقد خود در آورد؟
هم دخترها مجرد می مانند هم پسر ها
البته یک سر قضیه به روحانیت محترم هم برمیگردد که مردم را نصیحت می کنند!
مردم که همان مردمی اند که 22بهمن به خیابان ها می ایند
مردم که همان مردمی اند که شهدای مدافع حرم تربیت کردند
مردم عوض شده اند؟
خواهشا این قدر تو سر مردم نزنید!
مگر حضرت آقا مردم ایران را بهترین مردم دنیا نمی دانند؟مسئولان قدر این مردم را نمی دانند
حال روحانیت ما هی مردم را نصیحت می کندسر قضیه ازدواج که ساده بگیریدو...!!
ولی یکم بیشتر به جان این حضرات مسئول بیفتید و نق به جانشان بزنید
اگر این جا فریاد وا اسلاما سر دهید حق است
یکم فکر کنید ببیند
جوانی که شب تا صبح و صبح تا شب آرامش ندارد،جهاد اکبر می کند و هیچ امتیازی هم ندارد !
از آن طرف در اجتماع چشمش به شفتالو و زردآلو و هلو می افتد!
از طرف دیگر هم نمی تواند ازدواج کند
اصلا فکر کردید چه طور باید نیازش را برطرف کند؟
تو دانشگاه با هزار و یک اعجوبه سروکله می زنند!
بعد در اجتماع رنگارنگ هاش رو می بینند
شب و تا صبح هم با شیطان رجیم سرو کله می زنند!
اصلا روحانیت ما می تواند خودش را جای این جوان بگذارد و زجر یک شب تا صبح او را بچشد؟
طلاب عزیز مان که زود ازدواج می کنند و حقوق هم می گیرند
شاید اصلا طلاب عزیز نتوانند وضعیت جوانان رو درک کنند

باز هم این جا طلاب هستند اگر نظری دارند بفرمایند

یا علی (ع)

با سلام

برخی

مسئولین بی مسئولیت کشور ما در حد حرف زدن و بازی با کلمات کم نمی آورند

من که شخصا بعنوان یک جوان امیدی و دل خوشی دیگر از این مسئولین دولتی ندآرم.

من ریشه تمامی این مشکلات را استارتش را از دولت سازندگی و هم فکران آنها می دانم .

با وزرای و معاونین مولتی میلیاردر و بازاری گره ای از مشکلات مردم و جوانان ن تنها حل نمی شود

بلکه با اعمال سیاست ههای غلط اقتصادی بر مشکلات موجود هم افزوده می شود ..

تا قوم گرایی و وام خواهی و حزب و خط و جناح بازی و سفارش در انتخاب مسئولین دولتی جای خودش را ب شایسته سا لاری و نخبه ههای علمی کشور ندهد

تا سکان هدایت اقتصادی کشور در اختیار عده ای افراد بی سواد و غیر متخصص که طرحهای اقتصادی و ملی

را با آزمون و خطا پبش می برند .

تا جلوی غارت بیت المال تو سط عده ای دزد و گرسنه ،گرفته نشود

تا بجای

پول ، گدایی یارانه 455000 ریال ثروت بصورت صحیح و با عدالت بین مردم توزیع نشود

این داستان هم چنان با سرعت نوررررررر ادامه دارد !

ونتیجتا و نهایتا می شود

مشود فراری دادن مغز هها جوان کشور !

البته خخخخخ مغزها ن بخاطر نداشتن همسر از کشور خارج می شوند .

بلکه بالحاظ جمیع مشکلات موجود در کشور عرض نمود!

[-x

پ.ن

الان طرف پیرمردی درب و داغون است . شک ندارم . جناب حضرت عزرائیل خیمه زده نا غافلگیری جونش را بگیرد

فکر ازدواج ش با همسر سوم و چهارمی است

بعد

جوان کشور ما

چپ راست این حرام است

این شبهه دارد

موسیقی ، گوش ندهید

با فلان تیپ نباید در دانسگاه حضور پیدا کنید

وووووووو

فعلا

دور

زمانه

سالخوردهها است

...

zeos_403;953872 نوشت:
سلام

معلوم هست که درک نمیکنند

حقوق ثابت دارند (کاری به کم یا زیاد بودنش ندارم)

خدمت سربازی معاف هستند

بعد از اتمام تحصیل شاغل میشوند (میروند مسجد نماز خودشان را میخوانند و پول میگیرند!)

روحانیون عزیز ۲۰ را رد نکرده ازدواج میکنند

اشتباه را ما کردیم که حوزه نرفتیم :|

سلام
موضوع تاپیک خارج از بحث طلبه ها و آخوندهاست
بعد از خواندن پیام پاک میکنم
لازم دیدم نکته ای را به شما عرض کنم
طلبه بودن و طلبه شدن و معمم شدن و آخوند شدن به مراتب سخت تر از اون چیزیه که من و امثال من فکر میکنیم
وقتی کل جامعه بهتون به یک چشم دیگر نگاه کنند وقتی خانوادتان بچه هاتون بخاطر طلبه بودنِ شما اذیت بشوند وقتی درخیابان ها مسخره تان کنند...اون موقع است که میفهمید طلبه بودن جهادِ و هرکسی توان براومدن از پس این جهاد رو نداره
اگر فکر میکنید که سرتون بی کلاه مونده از طلبه شدن،بفرمایید و طلبه بشوید سنی هم ندارید( متولد 76 هستید همونطور که در تاپیک ازدواج قبلی بیان کردید)
میتوانید تجربه کنید
@};-
یاعلی مدد

یا علے;953881 نوشت:
موضوع تاپیک خارج از بحث طلبه ها و آخوندهاست

چه دل خجسته ای دارید خواهر!
با این توجیهات نمی توان مشکل ازدواج جوانان را ریشه ای حل کرد!
این موضوع بررسی شود خیلی از موانع ازدواج جوانان رو می توان حل کرد
هر کسی که مسیری در زندگی خودش تعیین می کند مشکلات آن را هم می داند و انتخابش می کند،روحانیت این شیوه زندگی را دوست دارند و راحتند و انتخابش کردند،محدودیت هایش را پذیرفته اند و با روحیاتشان جور در می اید کما این که قرار گرفتن در محیط های مذهبی با روحیات ما مذهبیون هم جور در می اید و در آن محیط ها آرامش فکری بیشتری داریم و محدودیت های مذهبی بودن را همه ما می پذیریم!دیدگاه جامعه را نسبت به خودمان می پذیریم و..اصلا شاید از نظر ما محدودیت نباشد و..
این دلیل نمی شود تا هر حرفی و انتقادی شود سریع آن چیزی که از نظر ما می تواند مشکل و محدودیت باشد را بُلد کنیم و آن را توجیهی قرار دهیم! و عوض آن را آن مشکلات و محدودیت ها بدانیم! این جا عوض و معوض نمی توان قرار داد!
این جا کسی نمی خواهد روحانیت را زیر سوال ببرد
مگر ما مسیحی هستیم که روحانیت شیعه را در حد یک کشیش پائین بیاوریم!
جایگاه روحانیت در سیستم فکری ما بالاست!
برخلاف اهل سنت و سایر ادیان،شیعه اوضاعش فرق دارد ،ما دیدگاه دیگری در مورد روحانیت مذهبمان داریم و انتظار بیشتری داریم!
حرف در مورد شیعه است،سیاست مداری که اسلام منهای روحانیت را ترویج دهد را محکوم می کنیم و در عمل هم دیدید چه کسانی چه مواضعی داشتند و چه طور توسط ملت رد شدند
بنابراین اگر این طوری به روحانیت انتقاد می کنیم چون علمای دینمان هستند و جز آنان نباید از کس دیگری انتظار داشت تا پیگیر مشکلات جوانان شوند،آنان هستند که باید طلایه دار مطالبه از مسئولان باشند،اصلا طلبه و مطالبه از یک جنس است!
در همین سایت من دیدم عزیزان ما می ایند نسخه می دهند که چه بخورید چه نخورید ،کجا بروید کجا نروید و..که به مشکل نخورید، اما این ها درمان مشکل ازدواج نیست
حل مشکلات ازدواج مطالبه قاطع از مسئولان را می طلبد که طلایه دار این مطالبه باید روحانیت باشند
شما یک مطالبه درست و حسابی در خصوص حل مشکلات ازدواج جوانان را مشاهده می کنید؟
راهبری این مطالبه به نظرتان چه کسی باید باشد؟
جز روحانیت؟
وقتی مطالبه نیست چه معنایی رو درک می کنید؟
صحبت سر درک مشکلات جوان است،وقتی مطالبه ای درست و حسابی را نمی بینیم فکر می کنیم روحانیت ما را درک نمی کند!اگر روحانیت جوان را درک کند،فقط یک شب تا صبح حال جوان را در معنای واقعی لمس کند آن وقت روحانیت می داند به مسئولان کم خردی که توجه به موانع ازدواج جوانان ندارند چه بگوید و چه طور آنان را سر عقل بیاورند
اگر روحانیت با مشکل جوان سرو کار دارد و لمسش می کند چرا اقدام قاطعی نمی کند؟
این وظیفه روحانیت هست که به جان حضرات مسئول بیفتد،صدایش را بلند کند و فریاد وا اسلاما بدهد تا مسئولان به خود ایند.
شاید اگر همه کارهایشان را رها کنند و به یک جا به فکر حل مشکل ازدواج جوانان بیفتند تمام مشکلات جامعه،وقتی جوان در موقعیت مناسب ازدواج کند خانواده سالم تشکیل می دهد و خانواده سالم جامعه سالم را به دنبال خواهد داشت و جایگاه روحانیت بالا و بالاتر خواهد رفت!
بله روحانیت هم سختی های خودشان را دارند! اما ایا جوانان سختی ندارند؟ خداوند تحمل و پاکدامنی جوان رو جهاد اکبر می داند
ان وقت شما می گویید بفرمایید طلبه شوید! این شد جواب؟
بله ما نمی خواهیم طلبه شویم،مسئولیتش برای ما سخت است،
روی طلبه شدن فکر کردیم اما سمتش نرفتیم، اما آنهایی که طلبه شدند و از مزایای طلبگی بهره مند شدند لطف کنند فریاد وا اسلاما رو الان سر دهند و مشکل ازدواج جوانان رو حل کنند
نکند فکر کردند طلبگی یعنی گوشه حجره بشینند و قرآن روخوانی کنند؟
چند تا شهید مطهری در حوزه تربیت شده است؟
چند تا آیت الله بهجت داریم؟
چرا مطالبه نمی کنند؟چرا همت نمی کنند این مشکل را ریشه کن کنند؟
وقتی طلبه شدند پذیرفتند که جامعه انان را طلایه دار مطالبه مشکلاتشان می دانند
حال اگر روحانیت مطالبه را هدایت نکند و ساده بگذرد نتیجه اش باز شدن فضا برای عده ای می شود که با سیاسی بازی و باند بازی و حزب بازی و...که در تلگرام و سایر شبکه ها با فرصت طلبی دنبال زدن اساس و ریشه های انقلابی هستند که برایش صدها هزار شهید تقدیم شده است!

مقام معظم رهبری می فرمایند:

جوان باید مطالبه کند، باید احساس کند که این مطالبه سودمند است، ثمربخش است؛ و تشویق بشود بر این مطالبه و باید احساس کند که او فقط مسئولیتش طرح سؤال و پرتاب کردن یک شعار نیست، که بگوید خوب، ما کار خودمان را کردیم؛ نه، پیگیری کردن، مطالعه کردن، درباره‌ی مسئله اندیشیدن، آن را پخته کردن، راهِ کارِ اجرائی را برای آن جستجو کردن، برای طرحش با مراکز دست‌ اندر کار و مجری تلاش کردن و فعالیت کردن و بالاخره خود وارد میدان کار شدن، اینها جزء وظایف و تکالیف جوان ماست که این را هم بایستی جوان ما درک کند؛ در کنار آن مطالبه و طلبگاری و مدعا داشتن که عرض کردیم.۱۳۸۶/۰۷/۱۷

پس مطالبه کردن خواست رهبری است
به نظر می رسد طلایه دار این مطالبه هم باید روحانیت باشد!

zeos_403;953872 نوشت:
معلوم هست که درک نمیکنند

شاید هم درک می کنند و لمس می کنند این مشکلات را اما فریاد نمی زنند!

در جواب به آن خواهر عرض کردم که حل مشکلات ازدواج مطالبه قاطع از مسئولان را می طلبد که طلایه دار این مطالبه باید روحانیت باشند،ما نمی خواهیم این جا روحانیت را زیر سوال ببریم،ما شیعه هستیم و روحانیت را در حد یک کشیش و یا عالم سنی پائین نمی دانیم.پ
روحانیت در سیستم فکری ما جایگاه بالایی دارد
جوانان مشکل دارند،رهبر معظم انقلاب بار ها مطالبه جوانان از مسئولان را خواستار شدند.
مطالبه از مسئولان لازم است که با برنامه باشد تا به نتیجه برسد،رهبری این مطالبه هم باید با روحانیت باشدتا فرصت در اختیار افرادی قرار نگیرد که با باند بازی و حزب بازی و...سوءاستفاده کنند،این جا باید روحانیت حضور پیدا کند تا هم مطالبه اسلامی و اخلاقی شکل گیرد و هم از انقلاب صیانت شود تا فرصت طلبان از مشکلات جوانان سو استفاده نکنند و آن را ابزاری برای مبارزه با انقلاب ندانند! همین الان ببینید در کانال های تلگرامی چه خبر است و چه طور از مشکلات مردم سوء استفاده می شود!

nobelist;953854 نوشت:
بجاش برید اضافه کاری یا کار روزمزد یا ساعتی

لطفا برای جوانانی که نه کارت پایان خدمت دارند
نه سرمایه دارند
و در حال تحصیل هم هستند!
چند تا شغل نام ببرید!

[="Arial"]

sayedali;953902 نوشت:
لطفا برای جوانانی که نه کارت پایان خدمت دارند
نه سرمایه دارند
و در حال تحصیل هم هستند!
چند تا شغل نام ببرید!

ببین همه چیو اماده و حاضر میخوایم..مث همه چی در ایران حتی شما هم میخوای 3 تا شغل بگیم؟فک کردین شغل نیست؟شغل هست..ما میگم هلو برو تو گلو

نمیشه همین همه چیو بدون زحمت به دس اوردن باعث همه مشکلات هستش از جمله بالا رفتن سن ازدواج...

می خوای من 10 تا شغل بگم نه 100 تا ولی انجامش نمیدیم چون میگیم در شان من نیست..حالا اقا کی باشن اصن اصل و نسب خونوادگیشونم معلوم نیست واسه کدوم ...خوب بعد همه می خوان کارمند شرکت یا بانک باشن..واقعا که سن ازدواج به 120 هم برسه باز خدا مارو دوس داشته ...

sayedali;953902 نوشت:
لطفا برای جوانانی که نه کارت پایان خدمت دارند
نه سرمایه دارند
و در حال تحصیل هم هستند!
چند تا شغل نام ببرید!

1. تدریس خصوصی
2. تایپ
3. ترجمه مقالات انگلیسی
4. کارت پخش کنی
5. گلسازی
6. شمع سازی
7. خیاطی
8. فروش پاره وقت ( برو یک سری دامن و لباس و ... از مغازه ها بخر ... ببر و در درون پارکها و جاهایی که شلوغ هستند بفروش ... حسابی هم تیپ بزن )
9. کار در درون بقالی ( بقالی ها معمولا دو شیفته هستند ... یک شیفت صبح تا ظهر و دیگری ... ظهر تا شب )
10. آرایشگری
11. مونتاژ قطعات الکترونیکی
12. پیک سوپر مکارکتها
13. نظافت منزل
14. نگهداری از سالمند
15. گردو فروختن
16. لبو فروختن
17 تولید محتوای دیجیتالی

guest;953903 نوشت:
ببین همه چیو اماده و حاضر میخوایم..مث همه چی در ایران حتی شما هم میخوای 3 تا شغل بگیم؟فک کردین شغل نیست؟شغل هست..ما میگم هلو برو تو گلو


اگر تخصص و تعهد را دو معیار عمده برای گرفتن یک شغل بداینم و بگوییم مقدمه یک شغل خوب هستند،چرا در تخصصشان شاغل نشوند و این توجیهات را بیاوریم که شغل هست و هلو بپر تو گلو و....!
بله کارگری سرخیابان هم هست،شغل شرافتمندانه ای هم هست و کار کردن عار نیست ولی اگر می خواست کارگر شود که نمی رفت دنبال کسب تخصص! وقتی رفته است و هزینه مادی و معنوی کرده است انتظار دارد وارد محیط کار در شان خودش شود
اما سربازی مانع جدی است برای اشتغال و ازدواج!
بهش شغل نمی دن چون سربازی داره!زن نمی دهنئد چون شغل ندارد!
درحالی که تخصص و تعهد، تحصیلات دارد،آماده برای اشتغال هست ضد حال می خورد و 2 سال دور می شود تا در محیط خشک و خشن نظامی مفت مفت کار کندو پست بدهدو.. برای افرادی سوادشان از او کم تر است به جبر و زور احترام نظامی بگذارد!
طرف درس می خواند تا موقعیت اجتماعی کسب کند،از احترام برخوردار شود،جایگاه بدست اورد ،آن وقت در اوج جوانی که شخصیت او شکل می پذیرد باید شخصیت او خرد شود و اطاعت پذیر و تو سری خور شود!؟
آیا این درست است؟
همین سربازی خودش یک مانع اصلی برای ازدواج است
اندیشمندان ما هم می گویند و انتقاد دارند
بله دفاع واجب است،اموزش دیدن خوب است و باید هم باشد اما در حد خودش نه این که 2 سال او را از محیط درس و تخصص و ..دور کنیم به بهانه مرد شدن!

همین سربازی را بردارند مشکل ازدواج حل می شود ،فقط دو ماه اموزش ببینند و نحوه کار با سلاح را بدانند بس است! کافی است ! نه این که 2 سال تمام او را از محیط دانش و تخصصش دور کنیم ،همه چی یادش برود بعد از خدمت همین طور هاج و واج بماند و مدت ها پس از کارت پایان خدمتش بیکار هم باشد و ازدواجش عقب بماند!

متن قانون وظیفه عمومی را یک نگاهی بیندازید خواهر!
خود را جا پسر بگذارید ،چه احساسی به شما دست می دهد که مدت خدمت وظیفه عمومی شما سی سال باشد!؟سی سال از عمرتان قانونا مشمول هستید! این چه حسی به شما می دهد؟مگر یک انسان چقدر عمر می کند؟

ماده 4 - خدمت وظیفه عمومی 30 سال است و مراحل آن برای کلیه مشمولان به شرح زیر
است:
‌الف - دوره ضرورت دو سال و در صورتی که مشمولان مازاد بر نیاز باشند شورای عالی
دفاع می‌تواند این مدت را تا 18 سال تقلیل دهد.
ب - دوره احتیاط 8 سال.
ج - دوره ذخیره اول 10 سال.
‌د - دوره ذخیره دوم 10 سال.
‌تبصره 1 - تاریخ شروع و پایان خدمت در مراحل احتیاط و ذخیره از تاریخ پایان خدمت
دوره ضرورت محاسبه می‌گردد و در هر حال تاریخ خاتمه‌آن از سن 50 سالگی تجاوز
نخواهد کرد.
‌تبصره 2 - در مواقع ضرورت و بسیج همگانی ممکن است افراد مشمول این قانون تا سن
شصت‌سالگی نیز احضار شوند.
‌تبصره 3 - مفاد بند الف این ماده نسبت به مشمولانی مجری است که از اول فروردین
ماه سال 1363 به خدمت اعزام شوند.


http://rc.majlis.ir/fa/law/show/90966

مبنای 2;953904 نوشت:
1. تدریس خصوصی
2. تایپ
3. ترجمه مقالات انگلیسی
4. کارت پخش کنی
5. گلسازی
6. شمع سازی
7. خیاطی
8. فروش پاره وقت ( برو یک سری دامن و لباس و ... از مغازه ها بخر ... ببر و در درون پارکها و جاهایی که شلوغ هستند بفروش ... حسابی هم تیپ بزن )
9. کار در درون بقالی ( بقالی ها معمولا دو شیفته هستند ... یک شیفت صبح تا ظهر و دیگری ... ظهر تا شب )
10. آرایشگری
11. مونتاژ قطعات الکترونیکی
12. پیک سوپر مکارکتها
13. نظافت منزل
14. نگهداری از سالمند
15. گردو فروختن
16. لبو فروختن
17 تولید محتوای دیجیتالی

[=Tahoma, Calibri, Verdana, Geneva, sans-serif]خب بسیاری از این شغل ها مربوط به آقایان نیست،بسیاری هم تخصص می خواهد،اما برخی شغل ها مثلا دست فروشی! لبو فروشی! بلال فروشی! خود شما خانم هستید حاضر هستید با مردی ازدواج کنید که لبو فروش است و درآمد مختصری دارد و خانواده شما هم اعتراضی نکنند!

sayedali;953910 نوشت:
خب بسیاری از این شغل ها مربوط به آقایان نیست،بسیاری هم تخصص می خواهد،اما برخی شغل ها مثلا دست فروشی! لبو فروشی! بلال فروشی! خود شما خانم هستید حاضر هستید با مردی ازدواج کنید که لبو فروش است و درآمد مختصری دارد و خانواده شما هم اعتراضی نکنند!

آقای سید علی ...
کار ... قوانینی داره که چون احتمالا من سنم از شما بیشتر هستش ... من اون قوانین رو میدونم و شما نمیدونین ...

فرض میکنیم الان شما برجی 1.5 میلیون در میاری ... ماهی بیشتر از 1.5 میلیون خرجت میشه ...
به مرور زمان که تجربت زیاد میشه ... مثلا برجی 3 میلیون در میاری ... ولی باز هم 3 میلیون در ماه نمیتونه کفاف خرج و مخارج زندگیت رو بده
و از اون طرف انسانهایی رو میبینه که مثلا خونه 1 میلیاردی داره ... در حالیکه ایشون هم از صفر شروع کرده ... و ایشون هم از ابتدا حقوقش همون 1.5 میلیون تومن بوده ...

با خودت میاندیشی که چجوری اینجوری شده ...
اگر ایشون هیچی هم خرج نمیکرد ... نمیتونست خونه 1 میلیاردی بخره ...

به تجربه به این مساله رسیدم که حقوق کار هیچ ارزشی نداره ... نه اینکه بخوام بگم ارزشی نداره ... ارزش داره ... ولی مهمتر از اون فرصتهایی هست که درکنار اون کار برای هر شخصی بوجود میاد .

به عنوان مثال یکی در درون خونه میمونه و ....

و دیگری میره لبو فروش میشه و بلال فروشی میکنه ...

اونی که در درون خونه مونده هیچ فرصتی نصیبش نمیشه ...

ولی لبو فروشه ... یا بلال فروشه ... یه مدت بلال میفروشه ... بعدش یکی بهش میگه به تیپت میخوره مهندس باشی ... برای چی داری بلال فروشی میکنی ... شما هم شامه تیز میکنی که بویه فرصت داره میاد ...

و باهاش گرم میگیری و کاره بلال فروشی رو ول میکنی و میری سراغ اون کار ...

در درون اون کار هم همینطور ...

من یه کلاس مدیریت میرفتم ... استاد میگفت یک مدیر خوب همیشه به این فکر میکنه که اگر فلان تصمیم رو بگیریه چه فرصتهایی نصیبش میشه ... و اگر اون یکی تصمیم رو بگیره چه فرصتهایی نصیبش میشه ...

اگر این تصمیم رو بگیره ...چه تهدیدهایی میشه ( فرصت با علامت منفی ) و اگر اونیکی تصمیم رو بگیره چه تهدیدهایی میشه ( فرصت با علامت منفی )

و قدم در درون راهی میزاره که فرصتهای بیشتری داره و تهدیدهای کمتری داره ...

یک دوره آموزشی هم بود ... با عنوان مدیریت فرصت که در درون عنوان میشه ... فرصت بر 3 قسم هست ...

1. یا باید فرصت رو ساخت ( مثلا در درون خونه نشینی و بری یک کاری رو شروع کنی ... حتی پست ترین کارها رو )
2. یا باید فرصت رو جستجو کرد ( مثلا داری در درون دانشگاه داری قدم میزنی یک آهویه پولدار رو از دور میبینی )
3. یا باید از فرصت مراقبت کرد ( مثلا لباس خوب پوشید که در آینده فرصتهای احتمالی رو از دست نداد )

خوب هیچ کس زنه لبو فروش یا بلال فروش نمیشه ...
منظور من هم این نبود که شما تا آخر عمرتون بلال فروش بمونین ...

یهو میزنه و با مزرعه دار دوست میشی و میری در درون خرید و فروش عمده بلال
یا با یه پسر پولدار آشنا میشی ... و اون از تو خوشش میاد و ...



مبنای 2;953914 نوشت:
آقای سید علی ...
کار ... قوانینی داره که چون احتمالا من سنم از شما بیشتر هستش ... من اون قوانین رو میدونم و شما نمیدونین ...

فرض میکنیم الان شما برجی 1.5 میلیون در میاری ... ماهی بیشتر از 1.5 میلیون خرجت میشه ...
به مرور زمان که تجربت زیاد میشه ... مثلا برجی 3 میلیون در میاری ... ولی باز هم 3 میلیون در ماه نمیتونه کفاف خرج و مخارج زندگیت رو بده
و از اون طرف انسانهایی رو میبینه که مثلا خونه 1 میلیاردی داره ... در حالیکه ایشون هم از صفر شروع کرده ... و ایشون هم از ابتدا حقوقش همون 1.5 میلیون تومن بوده ...

با خودت میاندیشی که چجوری اینجوری شده ...
اگر ایشون هیچی هم خرج نمیکرد ... نمیتونست خونه 1 میلیاردی بخره ...

به تجربه به این مساله رسیدم که حقوق کار هیچ ارزشی نداره ... نه اینکه بخوام بگم ارزشی نداره ... ارزش داره ... ولی مهمتر از اون فرصتهایی هست که درکنار اون کار برای هر شخصی بوجود میاد .

به عنوان مثال یکی در درون خونه میمونه و ....

و دیگری میره لبو فروش میشه و بلال فروشی میکنه ...

اونی که در درون خونه مونده هیچ فرصتی نصیبش نمیشه ...

ولی لبو فروشه ... یا بلال فروشه ... یه مدت بلال میفروشه ... بعدش یکی بهش میگه به تیپت میخوره مهندس باشی ... برای چی داری بلال فروشی میکنی ... شما هم شامه تیز میکنی که بویه فرصت داره میاد ...

و باهاش گرم میگیری و کاره بلال فروشی رو ول میکنی و میری سراغ اون کار ...

در درون اون کار هم همینطور ...

من یه کلاس مدیریت میرفتم ... استاد میگفت یک مدیر خوب همیشه به این فکر میکنه که اگر فلان تصمیم رو بگیریه چه فرصتهایی نصیبش میشه ... و اگر اون یکی تصمیم رو بگیره چه تصمیم هایی نصیبش میشه ...

اگر این تصمیم رو بگیره ...چه تهدیدهایی میشه ( فرصت با علامت منفی ) و اگر اونیکی تصنمیم رو بگیره چه تهدیدهایی میشه ( فرصت با علامت منفی )

و قدم در درون راهی میزاره که فرصتهای بیشتری داره و تهدیدهای کمتری داره ...

یک دوره آموزشی هم بود ... با عنوان مدیریت فرصت که در درون عنوان میشه ... فرصت بر 3 قسم هست ...

1. یا باید فرصت رو ساخت ( مثلا در درون خونه نشینی و بری یک کاری رو شروع کنی ... حتی پست ترین کارها رو )
2. یا باید فرصت رو جستجو کرد ( مثلا داری در درون دانشگاه داری قدم میزنی یک آهویه پولدار رو از دور میبینی )
3. یا باید از فرصت مراقبت کرد ( مثلا لباس خوب پوشید که در آینده فرصتهای احتمالی رو از دست نداد )

خوب هیچ کس زنه لبو فروش یا بلال فروش نمیشه ...
منظور من هم این نبود که شما تا آخر عمرتون بلال فروش بمونین ...

یهو میزنه و با مزرعه دار دوست میشی و میری در درون خرید و فروش عمده بلال
یا با یه پسر پولدار آشنا میشی ... و اون از تو خوشش میاد و ...



این ها فقط یک پاسخ کلیشه ای هست تا بگویند شغل هست ولی اساس این ها اسمش شغل نیست و با این سرگرمی ها نمی توان زندگی تشکیل داد تا بگوییم سربازی و ..مانعی برای ازدواج نیست و می توان شغل فراهم کرد،دست فروشی کرد،لبو فروشی کرد و زندگی تشکیل داد!
بله،کسی که می خواهد به قله برسد ابتدا باید چند تپه را پشت سر بزارد! شما اگر اکنون مدیر فنی شرکتی هستید، از مقاطع پائین تر شروع کردید،ابتدا یک کارگر ساده در ان شرکت بودید!
اما هیچ وقت لبو فروش نبودید!
اما آیا شما گلدوزی می کردید و مقابل آن شرکت بساط می کردید و دست بافت های خودتان را می فروختید و بعد کم کم آشنا شدید و استخدام شرکت شدید؟ چه تفاوت اشکاری !شگفتا !
بنابراین این قیاس اساسا درست نیست.
من هم نگفتم پسری لبو فروش و بلال فروش بماند! گفتم فرض کنید الان در حال تحصیل است و به ارشاد و هدایت شما در این تاپیک لبو فروشی می کند! الان این انجمن را خیلی ها مطالعه می کنند،فرض کنید یکی انها را بخواند و سخن شما برایش راه حل شود! لبو فروش می شود!داد می زند می گوید لبو لبو داغ لبو بیا بخر! و از این لبو فروشی مختصر درآمدی هم دارد و می تواند زیر پله ای را اجاره کند! آیا حاضرید با او ازدواج کنید و خانواده شما هم اعتراضی نکنند؟ فرمودید هیچ کس زن لبو فروش نمی شود! خب پس چرا راهکار ارائه می دهید؟ یا بگویید راهی هست یا نیست! اگر آن را شغل می دانید پس چرا خود شما که چنین پیشنهادی می دهید تصور زندگی با چنین مردی که چنین شرایطی را دارد نمی کنید؟
وقتی انتظار بانوان در جامعه ما طوری است که پسر همه چیز داشته باشد،شغل ابرومند،منزل مناسب فراهم کند و....دیگر چرا برای پاسخ لبو فروشی مثال می زنید!
می فرمایید قدم به قدم پیشرفت می کنند! خیلی خوب چرا دختران حاضر به ازدواج با لبو فروش نیستند که قدم به قدم با هم پیشرفت کنند و در این قدم زدن ها با پسر شریک باشند
:-/

البته عرض کنم لبو فروشی و کسب درآمد حلال شغل شریفی است و عار نیست!حداقل کسب حلال است
بهتر از رانت خواری و اقازادگی و....هست که میلیارد میلیارد پول حرام بگیرند و خانم ها حاضر به پاسخ مثبت به حرام خوار ها باشند خیلی جای تعجب دارد

علــی;953457 نوشت:
سلام
رفرنس معتبر برای این تحقیقات روانشاسی ادعایی جنابعالی در ارتباط با کلیشه « زنها به دنبال تصاحب قلب مردها هستند و مردها به دنبال تصاحب جسم زنان » دقیقا چیست ؟

سلام.بنده این مطلب رو از یکی از اساتید روان شناسی خودم(جناب دکتر فرید براتی سده) که در این زمینه از اساتید سرشناس کشوری هستند، شنیدم.ایشون می گفتند که بر اساس تحقیقات روان شناسان آمریکایی،مردان بعد از آنکه وارد رابطه جنسی شدند،بعد از رابطه، خواهان شریک جنسی جدیدی هستند ولی خانومها، خواهان همان شریک اول هستند چون به دنبال عشق و محبت هستند و راه آن، ارتباط مستمر با همان شریک اول است.

البته مفهوم این حرف این نیست که مردان فقط نگاه ابزاری به زنها دارند.این مطلب، راجع به ارتباط جنسی است که یکی از ابعاد ازدواج است.یعنی اینطور نیست که هدف مردان از ازدواج، فقط ارتباط جنسی باشد.در واقع این تحقیق، اشاره به تنوع طلبی ذاتی مردان(پلی گامی)و تک همسری طلبی زنان(مونوگامی) دارد.

sayedali;953915 نوشت:


این ها فقط یک پاسخ کلیشه ای هست تا بگویند شغل هست ولی اساس این ها اسمش شغل نیست و با این سرگرمی ها نمی توان زندگی تشکیل داد تا بگوییم سربازی و ..مانعی برای ازدواج نیست و می توان شغل فراهم کرد،دست فروشی کرد،لبو فروشی کرد و زندگی تشکیل داد!
بله،کسی که می خواهد به قله برسد ابتدا باید چند تپه را پشت سر بزارد! شما اگر اکنون مدیر فنی شرکتی هستید، از مقاطع پائین تر شروع کردید،ابتدا یک کارگر ساده در ان شرکت بودید!
اما هیچ وقت لبو فروش نبودید!
اما آیا شما گلدوزی می کردید و مقابل آن شرکت بساط می کردید و دست بافت های خودتان را می فروختید و بعد کم کم آشنا شدید و استخدام شرکت شدید؟ چه تفاوت اشکاری !شگفتا !
بنابراین این قیاس اساسا درست نیست.
من هم نگفتم پسری لبو فروش و بلال فروش بماند! گفتم فرض کنید الان در حال تحصیل است و به ارشاد و هدایت شما در این تاپیک لبو فروشی می کند! الان این انجمن را خیلی ها مطالعه می کنند،فرض کنید یکی انها را بخواند و سخن شما برایش راه حل شود! لبو فروش می شود!داد می زند می گوید لبو لبو داغ لبو بیا بخر! و از این لبو فروشی مختصر درآمدی هم دارد و می تواند زیر پله ای را اجاره کند! آیا حاضرید با او ازدواج کنید و خانواده شما هم اعتراضی نکنند؟ فرمودید هیچ کس زن لبو فروش نمی شود! خب پس چرا راهکار ارائه می دهید؟ یا بگویید راهی هست یا نیست! اگر آن را شغل می دانید پس چرا خود شما که چنین پیشنهادی می دهید تصور زندگی با چنین مردی که چنین شرایطی را دارد نمی کنید؟
وقتی انتظار بانوان در جامعه ما طوری است که پسر همه چیز داشته باشد،شغل ابرومند،منزل مناسب فراهم کند و....دیگر چرا برای پاسخ لبو فروشی مثال می زنید!
می فرمایید قدم به قدم پیشرفت می کنند! خیلی خوب چرا دختران حاضر به ازدواج با لبو فروش نیستند که قدم به قدم با هم پیشرفت کنند و در این قدم زدن ها با پسر شریک باشند
:-/

البته عرض کنم لبو فروشی و کسب درآمد حلال شغل شریفی است و عار نیست!حداقل کسب حلال است
بهتر از رانت خواری و اقازادگی و....هست که میلیارد میلیارد پول حرام بگیرند و خانم ها حاضر به پاسخ مثبت به حرام خوار ها باشند خیلی جای تعجب دارد

سلام ...
حرفهاتون هم درسته و هم به نظره من جاهاییش اشتباه هست ...

اولا اینکه خوب خیلی ها هستند که فقط به دنبال پسر پولدرا هستند و حوصله این رو ندارند که منتظر بمونند که آیا شوهرشون پولدار میشه یا نه ... معمولا کسایی که زیبا هستند یا پدر پولداری دارند اونقدر براشون فرصت ازدواج وجود داره ... که یا عاشق میشن و ازدواج میکنن و یا اینکه با یک پسر پولدار ازدواج میکنند .

خوب ... این دسته رو بزاریم کنار ... خوده شما هم اگر برات فرصت ازدواج با 20 نفر مهیا بود دست بر رویه زیباترین و خوش اخلاق ترینشون میزاشتی ...

جناب سید علی ...
الان اگر شما بخوای یک رزومه به یک کشور خارجی بخوای بفرستی ... برای کار ... به این نگاه نمیکنند که الان در درون چه سمتی هستی ... به این نگاه نمیکنند که 2 سال پیش سمتت چی بوده ... به این نگاه میکنند که نسبت رشد علمیت ... نسبت به زمان چجوری هست ...

مثلا ...
شخص 1 : ابتدا هنرستان درس میخونده ... رفته لیسانسش رو از دانشگاه آزاد گرفته ... فوق لیسانسش رو از از امیر کبیر گرفته ... دکتراش رو از صنعتی شریف گرفته ... در درون کار ... ابتدا فتوشاپ کار بوده ... بعدا Developer شده ... بعدا سرپرست شده ... بعدا مدیر پروژه شده ...بعدا مدیر تولید شده ... بعدا مدیر فنی شده ... و ...

شخص 2 : همون اول یک ضرب شاگرد اول دبیرستانشون بوده ... بعدش دانشگاه سراسری امیر کبیر درس میخونه ... ولی فوق در درون دانشگاه آزاد قبول میشه ... و دکترا نمیگیره ... در درون کار ... یه مدت Developer بوده ... بعدش سرپرست میشه ... بعدش دوباره Developer میشه ... دو سال مدیر فنی میشه ... بعدش دوباره Developer میشه و ...

اگر این دو نفر بخوان برای درس یا کار در خارج از کشور Apply کنند ... نفر اول رو قبول میکنند ...

اکثر دخترها هم همینطور هستند ...
فرض کن شما اصلا لبو فروشی کنی ...مثلا 2 ماه ...
بعدش بری دست فروشی کنی ... 3 ماه
بعدش بری در درون یک کارخونه و کارگری کنه ... 3 ماه
بعدش سرپرست اون کارخونه بشی .... 1 سال
بعدش درس رو بخونی و فوق لیسانس بگیری ...
و ...

درست هست که خیلی ها زمان فعلی یک پسر رو میبینن ...

ولی بودن در مسیر رشد رو خیلی ها میفهمند ... و براش ارزش قائل هستند ... همینکه بتونی جنمت رو نشون بدی کافی هست .

sayedali;953906 نوشت:
..............

مبنای 2;953914 نوشت:
...............

guest;953952 نوشت:
......................

سلام

لطفا طبق مقررات در گفت و گو شرکت نمایید و در مسیر موضوع اصلی حرکت کنید.

با تشکر

بخونیم

بنده،قصد داشتم يه نکته رو که متاسفانه داره تو کشورمون مد ميشه رو ميخواستم مطرح کنم :
اینکه هم خانمها وهم آقایان، همگی تمایل به اشتغال خانم دارند، اینکه خانم شاغل باشه، اين، مساله ضروری واساسی برای زندگی مشترک نیست، بلکه اغلب آسیب زاست. خانم بعد از متاهلی مسولیتهای سنگینتری داره که واقعا بعضی از شغلها بهش آسیب ميزنه. اگه ادعای مسلمانی داریم، اينو بدونيم که تو اسلام، زن، در خانواده، مسوليت مالی نداره.
اینکه اوضاع اقتصادی مملکت ما تعریفی نداره، جای خود داره، اما به نظر یکی از روانشناسهای محترم، جناب دکتر حبشی، اشتغال زن، آسیبش برای زندگی مشترک بیشتر از فایده اش هست، شاید بشه با فقر زندگی کرد اما با خیانت،با سردی زندگی، با اسیبهای کم توجهی زن به زندگی، نميشه زندگی کرد.
تو صوتهای دکتر حبشی گوش میکردم که میفرمودند: اشتغال زن، شکوه مرد رو در خانواده از بین میبره.
با توجه به اینکه در کشور ما، اشتغال مخصوص زنان، (که ساعت کاری کم، داشته باشه، و مناسب روحیات زن باشه ، و یا خانم زودتر از اعضای خانواده به منزل برگرده وصبحها دیرتر از بچه ها وهمسرش به سرکار بره، مثل کشور سوئد ) وجود نداره، بنظر من، برای زندگی مشترک، آسیب زاست،
شاید فکر کنید که کسی که این حرفو ميزنه، تا حالا سرکار نرفته یا خیلی سنتیه... اما اینها تجربه های خودم هستش ومن فارغ التحصيل یکی از بهترین دانشگاههاي کشور هستم و واقعا بعد ازدواج، مسوليت مالی رو کلا ميخوام به همسرم بسپارم،چون واقعا این کار آرامش زن رو بهم ميزنه وبرای زندگی مشترک، مضره.
فقط بعضی شغلها برای خانم مناسبه :پزشک زنان، دبیری، استادی، کار بانک و...شغلهایی که هم ساعت کاری کم داشته باشه، هم مخاطبش یا همکارانش ، بچه ها وخانمها باشند.
بعضی محیطها هم واقعا، مناسب زن نیست، بخصوص محیطهای مردانه،که هم خلق وخوی خانم رو عوض میکنه، هم مناسب شان زن نیست.
واقعا به گفته روانشناسامون، حقوق يه میلیونی زن، که درعوض، بچه توی مهد کودک بزرگ بشه، و همسران همديگرو نبینند، به چ دردی میخوره!!! کل حقوق خانم هم که معمولا همون يه تومنه و صرف پول دکتر بچه و آرایش و لباس خانم ميشه،یعنی واقعاً آقايون اینقدر ناتوان هستن که نتونن، اون محدوده حقوقیه تومن رو دربيارن!!! زندگی ای که توش عشق و محبت نباشه، به چ درد میخوره واقعا!!!
خانم ميخواد کمک خرج باشه، در عوض، هیچی که بدست نمياره هیچ، شوهر وبچه اش، هم از دست ميده.
دکتر حبشی فرمودند که برای اینکه اقتدار مرد تو زندگی ازبين نره، یا زن نباید سرکار بره، یا اگه مجبوره، کارتش رو باید به همسرش بده.
برای سرکار رفتن، زن مجبوره زندگیشو رها کنه و مث يه مرد بشه، آیا ما واقعاً اينو میخوایم؟ يه زن مستقل مغرور خودخواه، که به همسرش هیچ نیازی هم نداشته باشه!!!
برکت پول، مهمه نه مقدارش...
خیلی ازتون ممنون که ...

مبنای 2;953768 نوشت:
برای من یک سوال پیش اومده ...

فرض کنین کسی خونه باباش داره برجی 1.5 میلیون تومن هزینه میکنه ... خرج دانشگاه میده ... خرج خودش میکنه و ... خوب این شخص نمیتونه با مردی که درآمدش برجی 1 میلیون تومن هست زندگی کنه ...

باید ایشون شوهری بکنه که حداقلش برجی 3 میلیون درآمدش هست ...

توقعش رو پائین بیاره یعنی چی ...

یعنی تا دیروز لباس خوب میپوشیده ... الان لباس خوب نپوشه ...

خوب اگر برای مدت زمانی باشه ... مثلا برای 1 یا 2 سال قابل قبول هست ... ولی الان همه کارهایی که در درون ایران هست بازدهی ندارن ... همه دارن ورشکست میشن و اوضاع اقتصادی داره روز به روز بدتر میشه ...

خوب این شخص ... اگر الان با برجی 1.5 میلیون داره زندگی میکنه ... باید خودش رو آماده کنه که سال بعد با 1 میلیون و دو سال بعد با 800 هزار تومن و 4 سال بعد با 500 هزار تومن زندگی کنه ... و قیمت ها هم هر 4 سال یک بار دو برابر میشن ...

خونه هم که کالای لوکس هست ...

خوب به نظره شما این مساله عقلانی هست ...

حق با شماست.در ازدواج گفته شده که با کسی ازدواج کنید که هم کفو شما باشد.دختری که در رفاه بزرگ شده نباید با پسری ازدواج کند که در فقر به سر می برد. مردان بایستی برای همسران خود،به لحاظ امکانات رفاهی،طوری خدمت رسانی کنند که نسبت به خانه پدری، کمبودی نداشته باشد.

M3hrdad;954008 نوشت:
دکتر حبشی فرمودند که برای اینکه اقتدار مرد تو زندگی ازبين نره، یا زن نباید سرکار بره، یا اگه مجبوره، کارتش رو باید به همسرش بده.

سلام
با اکثر قسمت پست ارسالی شما موافقم، این قسمت که بولد شده را دقت کنید،

نمیدونم نقل قولتون از دکتر حبشی درسته یانه! ولی معمولا توصیه هایی که توسط کارشناسان در این زمینه میشه اینه که درصدی از درآمد حاصله طرفین(زن و شوهر) را برای خرجکرد فردی درنظر گرفته شود که معمولا توصیه به 25 تا 30% شده است و مابقی وسط گذاشته شود تا بصورت اشتراکی برای هزینه های جاری خانه و خانواده خرج شود.

آنچه که باید لحاظ شود در تعریف خرجکرد فردی و اشتراکی است که مثلا خرید کادو برای اقوام هرکدام ، از پول وسط باشد و یا هزینه وسایل شخصی مثلا اگر هر دونفرشان ماشین دارند از خرجکرد فردی باشد(همان 25تا30%) این موارد فقط بعنوان مثال است و برنامه های طرح شده و مدیریت آن، با توجه به شرایط و موقعیت خانواده متغیر است.

sayedali;953841 نوشت:
طلاب عزیز مان که زود ازدواج می کنند و حقوق هم می گیرند
شاید اصلا طلاب عزیز نتوانند وضعیت جوانان رو درک کنند

باز هم این جا طلاب هستند اگر نظری دارند بفرمایند

یک زمانی طلاب عزیز زود ازدواج می کردند و با حداقلها می ساختند ولی از زمانی که اوضاع اقتصادی کشور به هم ریخت، حتی طلاب هم نمی توانند ازدواج کنند و بنده به چشم دارم می بینم که سن ازدواج طلاب به 30 به بالا رسیده است.واقعا اوضاع اسف باری است.

قابل توجه عزیزانی که در جریان نیستند شهریه(حقوق ماهانه یا همان بورسیه)طلاب عزیز تا ماه گذشته مبلغ 500 هزاز تومان بود که چون زندگیشان در حال متلاشی شدن بود از ماه گذشته مبلغ 200 هزاز تومان اضافه شد.در حالیکه حداقل حقوق یک کارگر ساده در سال 96مبلغ 930هزار تومان است.

من فقط با دختر با اخلاق وپولدار ازدواج میکنم زیبا هم باشه البته متوسط ولی وضع مالیش باید بالا باشه وگرنه نمیگیرمش

[="Times New Roman"][="Black"]

آچار فرانسه;954191 نوشت:

من فقط با دختر با اخلاق وپولدار ازدواج میکنم زیبا هم باشه البته متوسط ولی وضع مالیش باید بالا باشه وگرنه نمیگیرمش

زودتر میگفتی که بقیه دخترا اینقدر چشم انتظارت نمونن laughing=))[/]

امین;954145 نوشت:
یک زمانی طلاب عزیز زود ازدواج می کردند و با حداقلها می ساختند ولی از زمانی که اوضاع اقتصادی کشور به هم ریخت، حتی طلاب هم نمی توانند ازدواج کنند و بنده به چشم دارم می بینم که سن ازدواج طلاب به 30 به بالا رسیده است.واقعا اوضاع اسف باری است.

خب اگر طلاب هم جدیدا با این مشکلات آشنا شدند، چرا مطالبه درست و حسابی از مسئولان نمی کنند،چرا هدایت این مهم را بدست نمی گیرند تا این مسئله حل شود؟
مگر رهبر عزیزمان مطالبه از مسئولان را از جوانان نمی خواهند؟ طلاب چقدر به عملی کردن درخواست های رهبری توجه می کنند؟آیا فقط مطالبات رهبری را در امور سیاسی و برجام و انتخابات و مسائل سیاسی......دیده اند؟
مگر نقد در این جا خلاف اسلام و انقلاب است؟
مگر نصف دین با ازادواج از گزند شیطان و وسوسه هایش حفظ نمی شود؟
چرا حوزه فریاد وا اسلاماه سر نمی دهد؟
در جواب به دوست دیگرمان هم عرض کردم که ما به عنوان شیعه جایگاه روحانیت را در حد یک کشیش پائین نمی دانیم!
جوانان شیعه از طلاب انتظارات دارند.
از حوزه انتظار دارند.
بنابراین اگر طلاب مشکلات جوانان را دارند پس چرا برخورد حسابی با مسئولان نمی کنند؟
اما اگر مشکلات جوانان را لمس نکرده اند که هیچ!دست از نصیحت در امر ازدواج هم بردارند!
شما فرمودید جدیدا این مشکلات را آنان هم پیدا کردند،در حالی که جوانان خیلی وقت است با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند،شاید اگر طلاب عزیز زمانی که خودمشکل نداشتند به فکر مشکل جوانان هم بودند امروز سن ازدواج این قدر بالا نمی رفت!شاید هم این حرف درست نباشد،الله اعلم.

اصلا محیطی که طلاب در آن هستند هم قابل مقایسه با محیط هایی که سایر جوانان با آن سرو کار دارند نیست،در دانشگاه،محل کار،محیط های ورزشی و تفریحی،مراکز خرید و کلاس های فوق برنامه ها و.... خانم ها و آقایان با عقاید مختلف،با لباس ها و آرایش ها و.. مختلف حضور دارند. آقایانی و خانم هایی هستند که در قید و بند مذهب نیستند و به راحتی با جنس مخالف هم کفو خود بدون این که بینشان رابطه شرعی باشد دوست می شوند و جفت می شوند،به نظرتان این جا دختران و پسرانی که خود را ملزم به قیود شرعی می دانند(چه به مذهب بسیار مقید باشند،چه در حد متعارف و معمولی) به نظرتان چه حالی پیدا می کنند؟
زمانی ائمه علیهم السلام به راحتی جوانان را با هم زوج هم می کردند،خب دختران و پسران امروزی هم می خواهند ازدواج کنند به همان راحتی،اما از طرف جامعه و اقتصاد بهم ریخته کشور محکوم به تنهایی و عذاب اند.خدای نکرده دچار گناه می شوند،افسردگی می گیرند،زجر می کشند،شاید این حرف درست نباشد،نظر شما را نمی دانم اما آیا به نظر شما خسر الدنیا و الاخره نمی شوند! جز این است که نه خیر دنیا را می بینند نه اخرت را؟ازدواج که نمی کنند،خدای نکرده به گناه بیفتند و افسرده شوند و عذاب کشند و لذت حلالی نصیبشان نشود و در نهایت باید بابت آن گناهان در عقبی مجازات شوند!؟

امین;954145 نوشت:
قابل توجه عزیزانی که در جریان نیستند شهریه(حقوق ماهانه یا همان بورسیه)طلاب عزیز تا ماه گذشته مبلغ 500 هزاز تومان بود که چون زندگیشان در حال متلاشی شدن بود از ماه گذشته مبلغ 200 هزاز تومان اضافه شد.در حالیکه حداقل حقوق یک کارگر ساده در سال 96مبلغ 930هزار تومان است.

باز خوب هست همین مقدار را هم بطور ثابت می گیرند،کار های دیگری هم در کنارش انجام می دهند،مشمولیت سربازی هم ندارند ،
دانشجویان که هم سربازی دارند و هم پول نمی گیرند،بسیاری هم باید به بهانه های مختلف پول بدهند و این در حالی است که آموزش در قانون اساسی رایگان تعریف شده است:

اصل‏ سوم: دولت‏ جمهور اسلامی‏ ایران‏ موظف‏ است‏ برای‏ نیل‏ به‏ اهداف‏ مذکور در
اصل‏ دوم‏، همه‏ امکانات‏ خود را برای‏ امور زیر به‏ کار برد:
.
.

‎‎3 - آموزش‏ و پرورش‏ و تربیت‏ بدنی‏ رایگان‏ برای‏ همه‏ در تمام‏ سطوح‏، و
تسهیل‏ و تعمیم‏ آموزش‏ عالی

___________


اصل سي ام :


دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفائي كشور به طور رايگان گسترش دهد.

یه مسئله هم نبودن فضاهای مناسب برای آشنایی هست. مثلا الان سایت های همسریابی فعال هستند ولی احتمالا قابل اطمینان نباشند خیلی از آنها.
اگر یه موتور جستجو مثل گوگل بود که مثلا آپشن های مورد نظر رو وارد میکردی و جستجو انجام میشد خوب بود.

prosperity;954196 نوشت:
یه مسئله هم نبودن فضاهای مناسب برای آشنایی هست. مثلا الان سایت های همسریابی فعال هستند ولی احتمالا قابل اطمینان نباشند خیلی از آنها.
اگر یه موتور جستجو مثل گوگل بود که مثلا آپشن های مورد نظر رو وارد میکردی و جستجو انجام میشد خوب بود.

Sort هم میکرد ... خوب بود ...

مبنای 2;954199 نوشت:
Sort هم میکرد ... خوب بود ...

مثلا شبیه رنکینگ مجلات علمی بر اساس کیفیت درجه بندی میکرد .q1. q2. q3
من چندتا ایده داشتم در این مورد شاید سایت زدم

آچار فرانسه;954191 نوشت:
من فقط با دختر با اخلاق وپولدار ازدواج میکنم زیبا هم باشه البته متوسط ولی وضع مالیش باید بالا باشه وگرنه نمیگیرمش


بله بله
چه خوب است پدر زن پولداری داشته باشی!8-> دختر دسته گلش را کم توقع و بساز بزرگ کند بعد بدهد دست داماد،خرج زندگی آنان را هم بدهد،دختره زایمان هم که کند خرج سزارین او را هم بدهد و به دامادش زنگ بزند و عذر خواهی کند که شخصا به دنبالشان نیامده اما تاکسی دربست هم برایشان گرفته است و روبروی بیمارستان منتظر ایشان هستند تا همراه با مادر زن به خانه روند و در مدتی که دسته گلشان در دوران نقاهت به سر می برد مادر گرامی آشپزی کند و خانه را جارو کند و به پرستاری بچه هم بپردازد و جمع و جورش کند تا وقتی شب می شود و پدر زن گرامی تشریف فرمای شوند البته با شیر خشک و پوشک!ضمنا وازلین و کرم هم فراموش نکرده باشد،از بهترین مارک ها هم خریده باشند تا موقع عوض کردن نوه را خوب چرب کند و گرنه ونگ نوه اش را بلند کند باید تا صبح او را نگه دارد!

بیشتر اگر می خواهید خودتان تکمیل کنید!

(با عرض معذرت که در شب شهادت این طور بذله گویی کردم!)


prosperity;954200 نوشت:
مثلا شبیه رنکینگ مجلات علمی بر اساس کیفیت درجه بندی میکرد .q1. q2. q3

این کار نه تنها مشکل ازدواج را حل می کند! بلکه بدتر هم می کند

می خواهید فروشگاه بزنید؟!

من فکر اونجاش رو هم کردم, میرم بایه دختری که دو سه سال ازم بزرگتره ازدواج میکنم اینطوری مساوی میشیم اون یه پسر از خود کوچیکتر گرفته منم از پولش, شوهر نیست شوهر کجا بود همین که میرم خواستگاریشون باید خیلی خوشحال باشن

sayedali;954195 نوشت:
شما فرمودید جدیدا این مشکلات را آنان هم پیدا کردند،در حالی که جوانان خیلی وقت است با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند،شاید اگر طلاب عزیز زمانی که خودمشکل نداشتند به فکر مشکل جوانان هم بودند امروز سن ازدواج این قدر بالا نمی رفت!شاید هم این حرف درست نباشد،الله اعلم.

قبلا طلاب هم این مشکلات را داشتند و سعی می کردند با حداقل ها بسازند ولی الان طوری شده که همان حداقل ها هم وجود ندارد تا اقدام کنند.
بعد هم شرایط سیاسی کشور طوری شده که اگر طلاب بخواهند اعتراض کنند(که البته می کنند ولی نه با راهپیمایی و هیاهو) به منزله دشمنی با جناح حاکم تلقی می شود و نه خواسته مردم.یعنی اینطور بازخورد می دهد که هدف طلاب،رسیدگی به حال مردم نیست بلکه کوبیدن جناب دکتر روحانی است.بد اوضاعی شده.هم اعتماد بین مردم و مسؤولین ازبین رفته و هم اعتماد مردم به همدیگر.به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی در ایران، واقعا رو به اضمحلال است.الان طوری شده که طلاب را نماد جناح راست می دانند حتی اگر بگویند ما طرفدار هیچ جناحی نیستیم.خدا به داد این مملکت برسد.بیش از حد، مردم سیاسی شده اند.

موضوع قفل شده است