خودم را گم کرده ام!

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خودم را گم کرده ام!

سلام...من قبل از این یه پستی خوندم به نام احساس بیهودگی این لینک اش : http://www.askdin.com/showthread.php?t=54840

من هم الان تقریبا 25 سالمه و نمیدونم واقعا چکار کنم رشته ی خودم ریاضی بود..البته تا دیپلم خوندم و پیش دانشگاهی ام رو نتوستم پاس کنم...مریض شدم و قرص اعصاب دکتر برام نوشت.. و رفتم خدمت گفتم برگشتنی گفتم درس رو میخونم ولی هر چی زور زدم نتونستم...در ضمن من خیلی در درس ام زرنگ بودم ....ولی مریضی و عوامل دیگه ای مثل کنترل نکردن غریزه ی جنسی و دیدن فیلمهای غیر اخلاقی و اعتیاد به انها....همه چی دست به دست هم داده تا اینجوری بشم.... چند ماهی تو یه کارخونه کار کردم...ولی واقعا تو بیرون و کنار غربیه ها نمیتونم کار کنم.....به درس علاقه دارم ولی نمیدونم چکار کنم ؟؟؟خسته شدم ...چون نماز میخونم نمیتونم خودکشی کنم ...چون میدونم اون دنیا هست..

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امین

[="#0000FF"]

xavi;940454 نوشت:
سلام...من قبل از این یه پستی خوندم به نام احساس بیهودگی این لینک اش : http://www.askdin.com/showthread.php?t=54840

من هم الان تقریبا 25 سالمه و نمیدونم واقعا چکار کنم رشته ی خودم ریاضی بود..البته تا دیپلم خوندم و پیش دانشگاهی ام رو نتوستم پاس کنم...مریض شدم و قرص اعصاب دکتر برام نوشت.. و رفتم خدمت گفتم برگشتنی گفتم درس رو میخونم ولی هر چی زور زدم نتونستم...در ضمن من خیلی در درس ام زرنگ بودم ....ولی مریضی و عوامل دیگه ای مثل کنترل نکردن غریزه ی جنسی و دیدن فیلمهای غیر اخلاقی و اعتیاد به انها....همه چی دست به دست هم داده تا اینجوری بشم.... چند ماهی تو یه کارخونه کار کردم...ولی واقعا تو بیرون و کنار غربیه ها نمیتونم کار کنم.....به درس علاقه دارم ولی نمیدونم چکار کنم ؟؟؟خسته شدم ...چون نماز میخونم نمیتونم خودکشی کنم ...چون میدونم اون دنیا هست..

سلام علیکم.دوست عزیز توجه داشته باشید که افسردگی باعث می شود که انسان تمرکزش را از دست بدهد و به عملکرد تحصیلی آسیب وارد کند.به نظر می رسد شما دچار افسردگی شده اید که برای درمان لازم است چندین جلسه تحت نظر روان شناس به درمان اقدام کنید.با توجه به اینکه گفتید باهوش هستید به نظر می رسد که آنچه مانع موفقیت شما شده اختلالی است که در روحیه ی شما بوجود آمده وبا درمان قابل حل است.همچنین باید هرچه زودتر نسبت به امر ازدواج اقدام کنید البته بعد از اینکه خود را درمان کردید.آیا شرایط ازدواج را دارید؟

در مقطع پیش دانشگاهی مریضی شما چه بود و چه قرصی مصرف می کردید؟
آیا الان هم همان مریضی ادامه دارد؟
آیا الان هم قرص مصرف می کنید
به این نکته توجه داشته باشید آنچه که الان برای شما در اولویت است غیر از درمان مشکل روحی،اشتغال شماست و نه درس خواندن.هرچند داشتن تحصیلات خوب است ولی الان شما به سن ازدواج رسیده اید و باید ازدواج را در اولویت قرار دهید.برای ازدواج نیاز به منبع در آمد دارید و باید شغلی مناسب بیابید.باید مهارتی یاد بگیرید که یادگیریش خیلی زمان بر نباشد.می توانید به مراکز آموزشی مرتبط با این موضوع مراجعه کنید.مثلا در این مراکز تعمیرات کامپیوتر و موبایل و یا لوازم برقی و یا مکانیکی را آموزش می دهند که با توجه به علاقه تان ویا میزان درآمد زابودنش میتوانید انتخاب کنید.بسیاری از
تحصیل کرده ها الان بیکار هستندو شانس کسانی که دارای مهارت فنی و حرفه ای هستند برای اشتغال بیشتر است.
موفق باشید.[/]

دوست عزیز من خوندن روزی50 آیه ازقران روپیشنهادمیکنم حتی اگه معنیش رونخونین چون قرآن شفاست وبهار دل هاست مخصوصا دردل یک جوان زوداثرمیکنه من یک سال تموم سعی کردم درس بخونم ولی اراده نداشتم تااینکه روزی 50 آیه قران خوندم البته اینوتوتلویزیون شنیدم وبهش عمل کردم وکلاس زبان ثبت نام کردم تاتلاش بکنم این لازم بود تاروحیه ام برگرده وبرای نمرات بهترتلاش کنم اون روحیه واراده دوباره برگشت
البته اینا به این منظورنیست که خودتونودرمان نکنیدکناردرمانتون قرآن روهم بخونید درضمن توسل به ائمه هم فراموش نشه مطالب خنده دارهم میتونین بخونین بادوستانتون خوش بگذرونین برین بیرون تاحال وهواتون عوض بشه

یک چیزدیگه نمازتونواول وقت بخونین وسعی کنیداصلاترک نشه

[="Tahoma"][="Navy"]

xavi;940454 نوشت:
سلام...من قبل از این یه پستی خوندم به نام احساس بیهودگی این لینک اش : http://www.askdin.com/showthread.php?t=54840

من هم الان تقریبا 25 سالمه و نمیدونم واقعا چکار کنم رشته ی خودم ریاضی بود..البته تا دیپلم خوندم و پیش دانشگاهی ام رو نتوستم پاس کنم...مریض شدم و قرص اعصاب دکتر برام نوشت.. و رفتم خدمت گفتم برگشتنی گفتم درس رو میخونم ولی هر چی زور زدم نتونستم...در ضمن من خیلی در درس ام زرنگ بودم ....ولی مریضی و عوامل دیگه ای مثل کنترل نکردن غریزه ی جنسی و دیدن فیلمهای غیر اخلاقی و اعتیاد به انها....همه چی دست به دست هم داده تا اینجوری بشم.... چند ماهی تو یه کارخونه کار کردم...ولی واقعا تو بیرون و کنار غربیه ها نمیتونم کار کنم.....به درس علاقه دارم ولی نمیدونم چکار کنم ؟؟؟خسته شدم ...چون نماز میخونم نمیتونم خودکشی کنم ...چون میدونم اون دنیا هست..


سلام
جنگیدن با غریزه جنسی از جنگیدن با ناراحتی فعلی تان سخت تر نیست. در صورت امکان هرچه سریعتر ازدواج کنید. خداوند کمک می کند.
یا علیم[/]

با سلام

خدمن دوستان گل

یکی از دوستان امون پرسیده بودن که من چه قرصی مصرف میکردم ...خب اسم قرصها یادم نیست ...ولی یه روانپزشک نوشت این قرصهارو و رنگ اشون سبز بود....

مورد دیگه هم که گفتین شرایط ازدواج دارم یا نه....خب معلومه همچین وضعیتی که دارم شرایط هم نیست.....و یه عادت بدی ه پیدا کردم اینه که چون مدرک ام دیپلم و پایین هست ...میترسم همه دخترها بگن که چون تحصیلات پایین تری دارم ...این افسردگی ام بیشتر بشه....خودم هم هم اینکه نمی تونم درس بخونم و هم دل ام میخواست تحصیلات خوب داشته باشم ...چون گفتم که همه یدختر ها تحصیلات ملاک زندگی اشون هست.......سن ام بشدت میره بالا و تازه 26 ساله خواهم شد ...مدرک دیپلم ....نتونستن و عاجز در درس خوندن....چون من قبلا به خاطر اظطراب شدید نتونستم ادامه تحصیل بدم و به همین خاطر رفتم روانپزشک...الان هم همون اظطراب وحشتناک رو دارم......بخدا نمیدونم چکار کنم.....نمیتونم ازدواج کنم...چون باید تحصیلات خوبی میداشتم...و نمیتونم ادامه هم بدم افسردگی ام رو شدید میکنه...وضعیت ام مثل این میمونه که بین دوزخ و جهنم گیر کردم.....وضعیت مالی هم که خوب نیست برم یه مششاور خوب.....

سلام

ممنون میشم اگه دوستان برای کامنت اخرم مک ام بکنن...سپاس و درود فراوان

xavi;940454 نوشت:
سلام...من قبل از این یه پستی خوندم به نام احساس بیهودگی این لینک اش : http://www.askdin.com/showthread.php?t=54840

من هم الان تقریبا 25 سالمه و نمیدونم واقعا چکار کنم رشته ی خودم ریاضی بود..البته تا دیپلم خوندم و پیش دانشگاهی ام رو نتوستم پاس کنم...مریض شدم و قرص اعصاب دکتر برام نوشت.. و رفتم خدمت گفتم برگشتنی گفتم درس رو میخونم ولی هر چی زور زدم نتونستم...در ضمن من خیلی در درس ام زرنگ بودم ....ولی مریضی و عوامل دیگه ای مثل کنترل نکردن غریزه ی جنسی و دیدن فیلمهای غیر اخلاقی و اعتیاد به انها....همه چی دست به دست هم داده تا اینجوری بشم.... چند ماهی تو یه کارخونه کار کردم...ولی واقعا تو بیرون و کنار غربیه ها نمیتونم کار کنم.....به درس علاقه دارم ولی نمیدونم چکار کنم ؟؟؟خسته شدم ...چون نماز میخونم نمیتونم خودکشی کنم ...چون میدونم اون دنیا هست..

سلام.
داداش خیلی به خودت تلقین بدبختی میکنی این وضعیتتو بد تر میکنه. تلقین چیز مهمیه. مثال میزنم خانواده من مشکل اقتصادی خیلی بدی دارن. من از اول به خودم تلقین کردم که مال دنیا مهم نیست. مشکلات حل میشه. خدا کمک میکنه. بعد از سختی آسانیست. روزایی که طلب کارا اومدن دم در و آبروریزی و غیره رو گذروندیم. اما چون من به خودم تلقین کردم هیچ ناراحتی ای ندارم. ان شا الله قرض و قوله ها هم تموم میشه. یک دوست مجازی دارم خانواده اون هم جدیدا دچار مشکل مالی شدن ، اصلا دوستم از هم وا رفت. قلب درد و ناراحتی و حتی ریزش مو! کلا منهدم داشت میشد.

شما هم انقدر حرف از بدبختی نزن. تا خدا هست غم نداشته باش. پشت هر سختی آسانیست.

درباره ازدواج چرا فکر میکنی به مدرکت گیر میدن. البته قبول دارم خب بعضی خانوما اولویتشون مدرکه ولی همه که اینجور نیستن کسیو پیدا کن که اولویتش چیزایی باشه که در شما هست. مثل ایمانتون. شما آدم با ایمان و خوبی هستید اگر نبود الان احساس تعهد نمیکردید و الان از کار های زشتی که کردید ابراز ناراحی نمیکردید. این نکته مثبتیه که در شماست. دنبال کسی بگردید که یکی از اولویت هاش اینه. مطمئن هستم که پیدا میکنید. پسر هم هستید کارتون در انتخاب راحت تره. برید خواستگاری انقدر برید تا شخص مورد نظرو پیدا کنید.

دباره کار هم اگه علاقه دارید مکانیکی خیلی خوبه. بعضی از کارای مکانیکی مدرک میخواد اما پنچرگیری و جلوبندی و اینا اونطور که میدونم مدرک نمیخواد. یکم سرمایه داشته باشی و توانایی حله. مکانیکی ها واقعا درآمد عالی ای دارن.
بعضی جاها هم هست مهارت یاد میدن. سیم کشی و برق و مهارت های دیگه. میتونید ثبت نام کنید و مدرکشو بگیرید. کارای معمولی هم میشه کرد مثل میوه فروشی با وانت یا بار بری مونده به شهر شما که کدوم شغل بیشتر درآمد داره.

درباره تحصیلات همونطور که گارشناس گفتند اولویت در تحصیلات نیست الان سنتون زیاد شده به کار و ازدواج فکر کنید.

در نتیجه:
خودتو دست کم نگیر تلقین بدبختی شما. اونقدرا هم وضعیتت بد نیست یکم به خدا و خودت اعتماد داشته باشه از توسل به ائمه هم کمک بگیر مخصوصا بانو فاطمه زهرا(س) واقعا ایشون تنهات نمیزارن صداش بزنید خیلی زود نتیجه میگیرید(البته در کنار تلاش خودتون.). از ازدواج و خواستگاری نترس ، اول یک شغل خوب پیدا کن بعدش از خداشونم باشه باهات ازدواج کنن. تحصیلات رو فعلا فراموش کن بعدا اوضاعت بهتر شد و به ثبات رسیدی به فکر تحصیلات هم باشه. اگر خود ارضایی هم میکنی و یا هنوز فیلم میبینی هر چه زود تر به فکر ترکش باش(ترک تدریجی بهتره چون یک جور اعتیاده.)

موفق باشی جناب گل

[="Tahoma"]سلام و خدا قوت
من بهتون پیشنهاد میکنم که ورزش کنید
ورزش های تیمی
کلی در تغییر روحیه تون تاثیر داره

[="Tahoma"][="Black"]

xavi;950729 نوشت:
با سلام

خدمن دوستان گل

یکی از دوستان امون پرسیده بودن که من چه قرصی مصرف میکردم ...خب اسم قرصها یادم نیست ...ولی یه روانپزشک نوشت این قرصهارو و رنگ اشون سبز بود....

مورد دیگه هم که گفتین شرایط ازدواج دارم یا نه....خب معلومه همچین وضعیتی که دارم شرایط هم نیست.....و یه عادت بدی ه پیدا کردم اینه که چون مدرک ام دیپلم و پایین هست ...میترسم همه دخترها بگن که چون تحصیلات پایین تری دارم ...این افسردگی ام بیشتر بشه....خودم هم هم اینکه نمی تونم درس بخونم و هم دل ام میخواست تحصیلات خوب داشته باشم ...چون گفتم که همه یدختر ها تحصیلات ملاک زندگی اشون هست.......سن ام بشدت میره بالا و تازه 26 ساله خواهم شد ...مدرک دیپلم ....نتونستن و عاجز در درس خوندن....چون من قبلا به خاطر اظطراب شدید نتونستم ادامه تحصیل بدم و به همین خاطر رفتم روانپزشک...الان هم همون اظطراب وحشتناک رو دارم......بخدا نمیدونم چکار کنم.....نمیتونم ازدواج کنم...چون باید تحصیلات خوبی میداشتم...و نمیتونم ادامه هم بدم افسردگی ام رو شدید میکنه...وضعیت ام مثل این میمونه که بین دوزخ و جهنم گیر کردم.....وضعیت مالی هم که خوب نیست برم یه مششاور خوب.....


به نام خدا
سلام

مشکل اصلی شما بیکاری باشه فکر میکنم.به «مرکز فنی و حرفه ای شهرتون» مراجعه کنین و رشته های مختلفشو ببینین.دوره های کوتاه مدت یک ماهه الی چند ماهه ی تئوری و عملی داره که شما رو بخوبی برای اشتغال آماده میکنه.با گذراندن چند دوره هم اعتماد به نفست بالا میره و تا حدی خلاء دانشگاه و مدرک رو پر میکنه و هم تا حد زیادی مهارتای لازم برا اشتغال رو پیدا میکنی.
کلا جوی که بین بچه های فنی هست برا روحیت هم خیلی خوبه.
شاغل که شدی از طریق پیام نور غیر حضوری در یه رشته آسون و راحت، لیسانس بگیر.
امری بود در خدمتم.

والسلام[/]

ورزش کردن هم خیلی مفیده دوست عزیز. حتی اگه باشگاه نمیری برو تو سایتها فیلم ورزشی دانلود و تمرین کن تو خونه

سلام

خدارا خدارا...ضمن حرفهای قشنگ اتون...تازگیا تو شرکت پسرعموم که طراحی سایت میکنه ...فعلا بک لینکهای سایتهاش رو میزنم ...و فعلا حقوق خیلی کمی میگیرم....بعضی وقتها وسط راه ها ناامید میشم...و البته تردید زیاد میکنم...که راه ام رو اشتباه میرم....سرنمازهات دعام کن....سپاس فراوان

دوستان منم مشکلم مثل این دوستمونه . من هم دچار خودارضایی و اضطراب شدید هستم به حدی که تمرکز ندارم درس بخونم . استرس خیلی زیاد و حسرت گذشته خوبی که داشتم داره دیوونم میکنه .

من وقت دکتر گرفتم ولی خیلی میترسم . اوضاع هر روز داره بدتر میشه من دیگه خسته شدم . منم نماز میخونم و از کارم پشیمونم ولی به علت افسردگی و استرس شدید نمیتونم ترکش کنم .

من دانشجوی مهندسی کامپیوتر در شهرستان هستم و بعضی موقعا که صبرم لبریز میشه میرم تو محوطه دانشگاه زار زار گریه میکنم .

دیگه تو کارم موندم من تابستان خیلی حالم خوب بود به زندگیم برگشته بودم و خدا شوق زندگی رو بهم برگردونده بود اما بازم خودم به خودارضایی ادامه دادم و نهایتش اینجوری شدم .

اشتباه از خودمه خدا خیلی مهربونه .

radeon;952004 نوشت:
دوستان منم مشکلم مثل این دوستمونه . من هم دچار خودارضایی و اضطراب شدید هستم به حدی که تمرکز ندارم درس بخونم . استرس خیلی زیاد و حسرت گذشته خوبی که داشتم داره دیوونم میکنه .

من وقت دکتر گرفتم ولی خیلی میترسم . اوضاع هر روز داره بدتر میشه من دیگه خسته شدم . منم نماز میخونم و از کارم پشیمونم ولی به علت افسردگی و استرس شدید نمیتونم ترکش کنم .

من دانشجوی مهندسی کامپیوتر در شهرستان هستم و بعضی موقعا که صبرم لبریز میشه میرم تو محوطه دانشگاه زار زار گریه میکنم .

دیگه تو کارم موندم من تابستان خیلی حالم خوب بود به زندگیم برگشته بودم و خدا شوق زندگی رو بهم برگردونده بود اما بازم خودم به خودارضایی ادامه دادم و نهایتش اینجوری شدم .

اشتباه از خودمه خدا خیلی مهربونه .


سلام.
برنامه بنویس روی یه کاغذی چیزی از روی اون تدریجی ترکش کن. اگر خواستی من خودم برات برنامه مینویسم.
این گناه چیزی نیست که به یک باره بشه ترکش کرد. مثل اعتیاد به مواد مخدره. کم کم باید کنار گزاشته شه.

صبحگاهان با یاد خداوند از خواب بیدار و پی روزی حلال میرویم .

انتخاب با من است که بگویم خدا به خیر کند .باز صبح شده !".

یا بگویم صبح بخیر خدا جون و الهی به امید تو.

این تفاوت نگرش انسان است. از لحظه لحظه زندگی کردن

گریزی نیست.

پس وقت خود را نباید با جدال و گلایه و نزاع تلف کرد.

شاید فرصتی برای طلب بخشش فراهم نشود.

پس شاد زندگی کن و به دیگران شادی هدیه کن.

که درهای موفقیت بیشتری برای خود و دیگران

گشوده شود و موهبت های بیشتری نصیب تان گردد.

و ارامش بیشتری به زندگی خود هدیه کنید.

یا حق.

ناگفته هاي ناب;951720 نوشت:
شاغل که شدی از طریق پیام نور غیر حضوری در یه رشته آسون و راحت، لیسانس بگیر.

سلام.

خب یه رشته آسون اونهم تو پیام نور به چه دردی می خوره ؟ راهنمایی شما و دوستان در مورد فنی حرفه ای خوب و بجاست و من هم موافق شماها.

ولی من نمی دونم این تفکر مدرک گرایی و ارزش گذاشتن واسه اون کی تموم میشه.

xavi;950729 نوشت:
میترسم همه دخترها بگن که چون تحصیلات پایین تری دارم ...این افسردگی ام بیشتر بشه....خودم هم هم اینکه نمی تونم درس بخونم و هم دل ام میخواست تحصیلات خوب داشته باشم ...

سلام دوست عزیز

واسه دخترها وضعیت شغل و درآمد مهمتره تا یه مدرک تحصیلی درپیت.

خانوادها واسشون مهم هست که شما درآمدتون و شغلتون چیه.

دیگه همه ملت می دونن خیلیها با مدارک بالای تحصیلی بیکار تشریف دارن.

من هم خیر سرم مدرک دانشگاهی اونهم دولتی دارم الان اگه مدرکم رو ببرم دم نونوایی یه نون بهم نمیدن.

من بعضی ها رو میشناسم بالای 30 سال و یا حتی بیشتر دارن ولی مجرد هستن و شغل و درآمد درست و درمونی ندارن.

خیلیها هم زیر دیپلم هستن ولی درآمد و زندگی خوبی دارن .

چند وقت پیش تو یکی از سایتها دیدم شخصی 36 سال داشت و پولی نداشت می خواست تازه از صفر شروع به کار کنه .

واقعا توی این سن 36 سال خیلی سخته آدم بخواد از صفر شروع کنه معمولا تو این سن خیلی از جاها به آدم کار نمی دن حتی این کارخونه ها و ...

انگیزه و امید زیادی نیاز داره نمی دونم چی بگم ولی من یه جورایی این اشخاص رو تحسین می کنم.

کلا فکر نکنید فقط شما مشکل دارید خیلی ها در شرایطی بدتر از شما هستند ولی امید دارن.

خلاصه این نکاتی که دوستان در مورد فنی حرفه ای گفتند رو دنبال کنید تا مهارتی بدست بیارید.

همچنین نکاتی که جناب خدارا خدارا ( آقا حامد ) در مورد مکانیکی و جلوبندی و برق گفتند هم خوبه.

ایشالاکه مشکلت برطرف بشه دوست عزیز به نظرم پیام نور بنویس کم کم به درس علاقه پیدا میکنی و میخونی و در عین حال میتونی کار هم کنی. میدونی انتظار نداشته باش که ی شبه یا ی ماهه مشکلت حل بشه باید قوی باشی و با آدم های مثبت رفت و آمد کنی . کم کم درست میشه . ی گوشه زندگیت درست بشه کم کم باقیش هم درست میشه. ولی من پیشنهاد میکنم حتما پیام نور بنویس از ترم بهمن بری .یا تو سایتها بگرد ببین کدوم دانشگاه های غیر انتفاعی میتونی بری کهبهت هم نزدیک باشه

با سلام به دوستان خوبم.

من هم معتقدم باید دنبال کار و فنی حرفه ای رفت.

اخر با وجود مشکلات اقتصادی کی میتواند برود دنبال

تحصیل کسی که خود را با کار سرگم کند .

هم میتواند منبع در امدی داشته باشد و هم سرش

گرم شود. و جلوی گناه خود را بگیرد. و زندگی

پاکی داشته باشد. شما تصور کنید که کسی که با کارهای

بنایی و برق کاری .رنگ امیزی ساختمان و...

خود را مشغول می کند وقتی به خانه برمیگردد

دیگر انقدر خسته است که سرش روی بالش برود.

زود به خواب میرود .و دیگر افکار گناه الود به مغزش

خطور نمی کند.

یا حق.

ابراهیم ا;952210 نوشت:
خب یه رشته آسون اونهم تو پیام نور به چه دردی می خوره ؟ راهنمایی شما و دوستان در مورد فنی حرفه ای خوب و بجاست و من هم موافق شماها.

ولی من نمی دونم این تفکر مدرک گرایی و ارزش گذاشتن واسه اون کی تموم میشه.


شما 25 سالتونه.برا لیسانس باید 4 سال بخونی.یعنی 29 سالت که بشه تازه لیسانس گرفتی.یکی دو سال هم باید دنبال کار بگردی تا یه پس اندازی فراهم کنی 2-3 سال میگذره یعنی ازدواجت میوفته طرفای 33 سالگیت.با این شرایط روحی و بیکاری که شما داری خیلی سخته دانشگاه و رشته خوبی قبول بشی.
حتی اگه مدرکت عالی هم باشه بازم تضمینی نیست که شغلی پیدا کنی مثل هزاران و میلیون ها نفر بیکار دیگه.یعنی یه قماری داری انجام میدی که احتمال باخت بالاتر از برد هست.
اما اگه همون فنی حرفه ای رو دنبال کنی یک سال دوره میگذرونی و دوسال هم کار و پس انداز میکنی بعدشم ازدواج.
مسیر دانشگاه ریسک زیادی داره ولی فن حرفه ای اگه رشته خوبی انتخاب کنی آیندت تضمین شده.حتی اکثر کسایی که میان فنی حرفه ای تحصیلات دانشگاهی دارن ولی به دردشون نخورده.الانم پول تو همین رشته هاست.
پیام نور رو هم فقط واسه موقعیت اجتماعی و ازدواج و امثال این چیزا گفتم.
شدیدا مخالف مدرک گراییم ولی جامعه یه چییزا رو به آدم تحمیل میکنه.گاهی مقاومت فایده ای نداره.

موفق باشی.

ناگفته هاي ناب;952425 نوشت:
شما 25 سالتونه.برا لیسانس باید 4 سال بخونی.یعنی 29 سالت که بشه تازه لیسانس گرفتی.یکی دو سال هم باید دنبال کار بگردی تا یه پس اندازی فراهم کنی 2-3 سال میگذره یعنی ازدواجت میوفته طرفای 33 سالگیت.با این شرایط روحی و بیکاری که شما داری خیلی سخته دانشگاه و رشته خوبی قبول بشی.

سلام دوست عزیز .

راستش من 25 سال ندارم. و دیپلم هم نیستم چون مدرک دانشگاهی دارم.

در کل با نظرتون در مورد فنی حرفه ای و این مدرک گرایی موافقم.@};-

[="Tahoma"][="Black"]

ابراهیم ا;952471 نوشت:
سلام دوست عزیز .

راستش من 25 سال ندارم. و دیپلم هم نیستم چون مدرک دانشگاهی دارم.

در کل با نظرتون در مورد فنی حرفه ای و این مدرک گرایی موافقم.@};-


ببخشید شما رو با ژاوی اشتباه گرفتم.@};-[/]

موضوع قفل شده است