:) متن کتاب لبخندها و دلخندها:) همســــران

تب‌های اولیه

143 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
:) متن کتاب لبخندها و دلخندها:) همســــران

به نام خدا






قدیمی ترین واحد اجتماعی خانواده است که با یک زوج یعنی زن و شوهر شکل می گیرد و گسترش می یابد، مانند بقیه ارتباطات روابط در این نهاد نیز گاهی با عشق و محبت گاهی با تعارض و تنش همراه می باشد،

در تاپیک حاضر که از متن کتاب لبخندها و دلخندها به نویسندگی


محمدحسین قدیری می باشد با زبان طنز اشاره لطیفی به این ارتباطات داشته و متناسب با لطیفه ها به توصیه های تربیتی و روان شناختی نیز پرداخته است.





هدف این کتاب خندیدن هدف مند، یادآوری و گاهی تذکر مسائل روزمره به همسران و خنده حلال می باشد، happy







لبتان خنده دلتان شاد


@};-

لبخندت صدقه ای است بدون هزینه...





فهرست مطالب


1. جوانان و نوجوانان
2. همسرگزيني
3. همسران
4. خانواده
5. آداب و اخلاق
6. سياسي و انتظامي
7. ديني و فلسفي
8. علمي و پژوهشي
9. سلامتي و نشاط
10. فضاي مجازي
11. گوناگون
12. مرزهاي خنده حلال

محمدحسین قدیری

نشر دانا
1395


مقدمه

اسلام ما را تشويق كرده كه براي زندگي خود هدف و برنامه داشته باشيم و از لذت‌هاي حلال و تفريحات سالم از جمله شوخ طبعي و مزاح، براي تقويت اعصاب، آرامش رواني، كسب نشاط براي كار، معاشرت و عبادت استفاده كنيم.[1] از نظر ديني و علمي و تجربه دروني انسان هاي سيلم جاي شك و شبهه نيست كه انسان فطرتا شادي گرا و غم گريز است. اين روزها سايت‌ها، وبلاگ‌ها و كانال‌هاي زيادي هستند كه اختصاص به شوخي و جوك و لطيفه دارند، در بسياري از آنها زهر و عسل مخلوط است، چرا كه دشمنان دانا با ابزار شوخي و لطيفه سياست جنگ نرم خود را دنبال مي‌كنند و دوستان ناآگاه با نشر و ترويج آنها آب به آسياب دشمن مي‌ريزند. بنابراين وقتي با تحليل اسلامي و روان‌شناختي و تربيتي لطايف و جوك‌ها و شوخي و طنزها را غربال كنيم مي‌بينم كه آسيب‌هاي زياد به فرد، خانواده، جامعه و مذهب وارد مي كنند. بنابراين جا دارد كارشناسان اسلامي و تربيتي متدين از اين نگاه شوخ طبعي‌ها و لطيفه‌ها و جوك‌ها را غربال بزنند و سره را از ناسره جدا كنند و ضمن پاسخگويي به شبهه تعارض دين با شادي و شادكامي به مردم آموزش دهند كه خود بدانند كه مرز بين شوخي حلال و حرام كدام است و چگونه مي‌توان يك لطيفه را اصلاح و ويرايش كرد و براي ديگران ارسال يا بيان كرد.

در اثر «لبخندها و دلخندها» مؤلف محترم محمدحسين قديري تلاش كرده تا با غربال گري لطائف مرزهاي شوخي حلال از حرام را مشخص كرده و گاه به تناسب لطائف، به موقع نكته و توصيه تربيتي و روان‌شناختي بيان كرده اند.

اكنون به چند تذكر اخلاقي و شرعي دقت كنيد:
- نبايد براي خنديدن و خنداندن، ديگران و حتي خودمان را تحقير يا مسخره كنيم.
- نبايد از لطائف جنسي نامشروع و مغاير با عفاف و حيا استفاده كنيم.
- نبايد به مشاغل، اصناف، فقرا، متكديان آبرومند، زن و مرد، شهرها، اقوام و مذاهب و اسامي توهين كنيم و لطيفه تفرقه افكن بسازيم يا نشر دهيم.
- نبايد در شوخي‌ها و مزاح‌ها از تعابيري مانند عقب مانده ذهني، منگول، رواني، و.. استفاده كنيم چون اولا وهن به مؤمن و مخلوق خداوند رحمان است و ثانيا سبب آزار والدين و بستگان اين مي شويم.
- بايد «
ملانصرالدين» را در لطيفه معادل بهلول عاقل بدانيم و او را يار و بال دين بدانيم. در برابر، او «ملاخصم الدين» است كه لائيك، نامهذب و بار و وبال دين است.
- نبايد از اسامي افراد حتي غضنفر و گل آقا كه متداول است براي شوخي و لطيفه ها با محتواي «
سفاهت و بلاهت» استفاده كنيم. در برابر مي توانيم از اسامي زير استفاده كنيم:
«
حيف نون»، «سيب زميني»،
«
لاكردار»، «خوش خيال»،
«
زرنگ باشي»، «دل مشنگ»،
«
غافله»، «يارو»، «يكي»،
«
زبل خان»، «خنگول»،
«
دلواپس»، «شنگول»،
«
خسيس باشي»، «بلبل خان»،
«
قُنبيت»، «ملاخصم الدين»،

سيب خانواده و كرم هاي سمي و ويران گر
الف) ايران مثل درخت سيب:

در كشور ما خانواده خيلي بزرگ زندگي مي كنند با اعضاي: لر، ترك، لك، شيرازي، آباداني، اصفهاني، مشهدي، تهراني، رشتي و بلوچ، كرد، شيعه و سنّي و... . غول سياه استكبار تلاش كرد و مي‌كند با جنگ تحميلي و جوك هاي مختلف در دنياي واقعي و سايبري اين خانواده سبز را ويران كند و جمع شان را از هم پراكنده كند. اگر اعضاي اين خانواده با هم متحد باشند و با ديو سياه بجنگند و در عالم رسوايش كند. به تعبير امام خميني اين ديو نمي تواند هيچ غلطي بكند.

ب) خانواده مثل سيب:
امروز دشمن با همان هدف لقمه اي بسيار كوچك تر برداشته و به جاي هجوم به كشور، به خانواده ها هجوم آورده مي خواهد تفرقه بيندازد و حكومت كند. اعضاي اين خانواده عبارتند از: بابا، مامان، فرزندان، مادر زن، مادر شوهر، پدر زن، پدر شوهر، خواهر شوهر و خواهر زن، عمو و عمه و خاله و دايي و پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها. فرهنگ آسايش بخش و آرامش نابخش غرب با زرق و برق فضاي مجازي، هرزه گردي و هرزه نگاري و جوك هاي جنسيتي و فاميلي و... متلاشي كند و ويران. با تقويت روحيه قناعت، پركاري، حمايت و احسان از بزرگان فاميل، صميمت با هم، هم نشيني، شب‌نشيني خانواده‌ها، اهتمام به امور همديگر به خصوص رفع نياز محتاجان، اشتغال زايي، وام و قرض دادن، كمك در ازدواج جوانان، دوري از سودانديشي و فردگرايي، پرهيز از تجملات و چشم و هم چشمي، اجتناب از شوخي غيرحلال، استفاده از شوخي حلال، استفاده درست از اينترنت، و ارتباط با اقوام و دوستان اجازه ندهيم كه كرم سيب خوش رنگ و خوش بوي خانواده را از داخل خراب كند.

يه روز يه...
دشمن از ابزار شوخي و لطيفه به عنوان عامل بسيار قوي براي جدايي بين مردم، اقوام و شيعه و سني استفاده كرده و مي‌كند. متن زير براي مقابله با مكر دشمن و ترغيب به انسجام ملي ـ مذهبي تنظيم شده است.
یه روز یه ترکه میره جبهه....
وقتی که فرمانده میشه داداشش هم معاونش بود....
داداشش رفت جلو و شهید شد...
بهش گفتن بذار بریم جنازه داداشتو حداقل بیاریم...
گفت: "همه اونایی که اونجا اند داداش های من هستن...اگه میتونید همه شونو بیارید اونم بیارید...وگرنه بذارید پیش اونا بمونه"
***
یه روز یه شیرازیه
هنگام جنگ تحميلي با هواپیما میره پالایشگاه بغدادو بمبارون می کنه
دیوار صوتی بغداد و می‌شکنه
وقتی داشت برمی‌گشت هواپیماشو زدن..
به جای اینکه با چتر بپرونه بیرون و اسیر بشه
با هواپیما رفت توی هتل و منفجر شد
عراق و ناامن می‌کنه به طوری که برگزاری اجلاس غیرمتعهدها که قرار بود در عراق برگزار بشه لغو میشه
***
یه روز یه یزدیه
میره لبنان و فرمانده میشه
صهیونیست‌ها کلی از مرز لبنان، جلوتر اومده بودن
یه روز سربازهای صهیونیستی، صبح از خواب بیدار میشن می بینن توی قرارگاهشون روی در و دیوار عکس امام خمینی نصب شده!!!!
چند هزار کیلومتر، عقب نشینی می‌کنن.....بدون اینکه یک گلوله به سمتشون شلیک بشه
***
یه روز یه لره
رفت و کردستانو از ضد انقلاب ها خالی کرد...
به طوری که بهش گفتن "مسیح کردستان!"
یه روز یه قزوینیه
که توی آمریکا هم درس خونده بود و خلبان شده بود...میشه فرمانده پایگاه...
اما همیشه لباس معمولی بسیجی به تن می کرد به طوری که وقتی کسی می دیدش ابداً فکر نمی‌کرد که فرمانده باشه...
حتی خودش می‌رفت برای سربازها چای می آورد...
یه روز یه فارسه میره سوریه
اونچا آموزش ساخت موشک می‌بینه
بعد از دوماه تلاش شبانه روزی به طوری که از اذان صبح تا ساعت یازده شب، مشغول بودن، برمی‌گرده ایران
با اولین موشکی که میسازه در جنگ تحميلي عليه كشورمان پالایشگاه نفت بغدادو میزنن..
با دومین موشکش هم بانک رافدین بغدادو زدن
به طوری که صدام از ترس موشک خوردن، دیگه نه تنها حمله موشکی نکرد بلکه اعلام کرد که حاضر به برقراری صلحه!!!

ترکه "مهدی باکری" بود
شیرازیه "عباس دوران" بود
یزدیه "احمد متوسلیان" بود
لره "محمد بروجردی" بود
قزوینیه "عباس بابایی" بود
فارسه هم "حسن طهرانی مقدم" بود...
یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد...
شادی روحشان صلوات!

فهرست مطالب نرم افزار
نرم افزار لبخندها و دلخندها شامل بخش هاي زير است

1. جوانان و نوجوانان
2. همسرگزيني
3. همسران
4. خانواده
5. آداب و اخلاق
6. سياسي و انتظامي
7. ديني و فلسفي
8. علمي و پژوهشي
9. سلامتي و نشاط
10. فضاي مجازي
11. گوناگون
12. مرزهاي خنده حلال
قدرداني و تشكر

بر خود لازم مي دانم از نويسنده محترم كه قبل از چاپ كتابش( لبخندها و دلخندها)، آن را در قالب نرم افزار به مردم هديه كرده و جناب مهدي( مدير اجرايي انجمن نرم افزار ) با ذوق و زحمت فراوان رايگان اين اثر را در قالب نرم افزار اندرويد آماده كرده قدرداني و تشكر مي‌كنم.

انتقادات و پيشنهادات
از آنجا كه اين اثر جز نخستين آثار تحليلي و انتقادي در اين حوزه است، از نقص خالي نيست. لطف كنيد انتقادات و پيشنهادات خود را به كانال رسمي نويسنده zendegiearam110@ يا آي دي ايشان zendegiearam5@ ارسال فرماييد.

علی اميرخاني
مدير انجمن گفتگوي ديني و قرآني
اول ذي الحجه، سالروز ازدواج آسماني حضرت زهرا و علي (عليهماالسلام)
13 شهريور 1395



[/HR][1] . امام کاظم (عليه السلام ) مي فرمايند: «إِجْتَهِدُوا فى أَنْ یَکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاَِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَیُخَلِّصُونَ لَکُمْ فِى الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فى غَیْرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَى الثَّلاثِ ساعات.»:
بکوشید که اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد:1 ـ قسمتى براى مناجات با خدا، 2 ـ قسمتى براى تهیّه معاش، 3 ـ قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیبهاى شما را به شما می فهمانند و در دل به شما اخلاص مىورزند، 4 ـ و قسمتى را هم در آن خلوت می کنید براى درک لذّت هاى حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید.( تحف العقول، ص 409)


:sun:
خنده دشمن استرس و نگرانی است.

ترشح هورمون‌های استرس‌زا نظیر آدرنالین و کورتیزول به هنگام

خنده
شدید،

کاهش می‌یابد.

علاقه شدید


زنم ازم پرسید: کیو بیشتر از همه دوست داری؟
گفتم: مامانم.
گفت: بعدش.
گفتم: بابام.
گفت: بعدش.
گفتم: دخترم.
گفت: بعدش.
گفتم: خواهرم.
بغض گلوشو گرفت. گفت: پس من چی؟
گفتم: تو گفتی بگو کیو بیشتر دوست داری نگفتی بگو عشقت کیه؟
کلی ذوق زده شد گفت: خب بگو عشقت کیه؟؟
گفتم: بارسلونا!
قهر کرد از خونه رفت بیرون...:-??
فکر کنم رئالیه...
:-b

:Graphic (2):

تفاوت های روان شناختی

اگر تفاوت هاي روان شناختي جنس مكمل خود را ندانيم زود به هم مي ريزيم ~x(

عروسي كه از روان شناسي مرد چيزي نمي دانست بعد از اختلافش در ماه عسل در خاطراتش نوشت:
کار هر زن نیست با مرد زيستن
مغز خر می خواهد و صبر خفن!!x_x

:kalafeh:

هدیه بدلی

اولی: روز تولد زنت چه هدیه اي بهش دادی؟
دومی: گردنبند الماس
اولی: یک چیز می خریدی که به درد خودت هم می خورد. مثلاً موتور
دومی: شوخی می کنی، مگه موتور بدلي و مصنوعی هم میشه پیدا کرد؟


:ghash:
:gholdor:

عشق دیدار

زن به شوهرش كه تاجر بداخلاقي بوده میگه: هر وقت تو میری سفر من عصبی میشم.
شوهرش میگه: غصه نخور عزیزم، من خیلی زودتر از آنی که تو فکر می کنی برمی گردم.
زنه میگه: خب، همین منو عصبی می کنه دیگه.


:vamonde::samt:

قربانی

آقاي دلمشنگ پيراهنش را روي طناب بالاي بام آويخته بود اتفاقا باد سختي وزيد و پيراهن را به ميان حياط انداخت.
به زنش گفت: بايستي گوسفندي قرباني كنيم. زنش علت را پرسيد

او گفت: براي اين كه من ميان پيراهن نبودم و گرنه چيزي از من باقي نمي ماند./:)

:Graphic (50):

شوهر وسواسی

زن آقاي لاكردار دل درد شدیدی گرفت و برای آوردن پزشك بیرون رفت. چون به کوچه رسید زنش از پنجره گفت: دلم آرام گرفت، پزشك لازم نیست.
به حرف او گوش نداد و به خانه دكتر رفت و او را از اندرون بیرون کشید و گفت: زن من دل درد شدیدی گرفته بود و من برای آوردن شما می آمدم که از پنجره صدا کرد دلم آرام گرفته و به شما احتیاجی نیست. من هم آمدم که به شما اطلاع دهم که به آمدن شما نیازی نیست!

(بي خيال درماني، محمدحسين قديري، ج2، ص129)


:Graphic (43):​

مدیریت بحران

آقا زرنگ باشي همیشه از دست اذیت های دو زن خود در عذاب و ناراحتی به سر می برد. روزی برای جلب محبت و آسودگی از دست و زبان آن ها دو عدد گردن بند خرید و هر کدام را به یکی از آن ها داد و سفارش کرد دیگری نفهمد، ولی پس از چند روز باز دو زنش نزد او آمدند و تصمیم گرفتند او را وادار سازند که اقرار کند به کدام یک بیشتر محبت دارد.


او که می دانست آن ها قضیه گردن بند را به همدیگر نگفته اند، فکری به خاطرش رسید و گفت: من به آن کسی که گردن بند داده ام بیشتر علاقمندم. با این جواب هر دو راضی و خوش حال شدند. زیرا هر یک خیال می کرد که تنها خودش گردن بند را از همسرش گرفته است.b-(

:^o:^o:^o:^o

محسنات شوهر

قاضی به خانم گفت: ببینم خانم محترم شما همش از این شوهرتان بد گفتید بالاخره ایشان محسناتی هم داشتند یا نه؟
خانم: داشتند ولی تا یک قرون آخرش خرج شد رفت...
​;))

=d>=d>=d>=d>

موفقیت

بیشتر مردان موفقیت شون رو مديون زن اولشون هستند
و زن دومشون رو مديون موفقیت شون..

^:)^^:)^^:)^

نقد را بچسب!

حاج آقا وسط سخنرانی داغ خود به این کلام رسیده بود: .....چه کسی از همه پول دارتر، شجاع تر، دست و دلبازتر، خوش تیپ تر و....است؟
مردی بلند گفت: شوهر اولِ همسرم.


نكته روان شناختي: زن بايد اقتدار مردش را تقويت كند و مرد بايد نيازهاي عاطفي همسرش را ارضا كند. در تحكيم روابط اين نسخه اعجاز مي كند باور نداريد تجربه كنيد. روابط زناشويي مانند بازي الاكلنگ بايد باشد كمي كوتاه بياييد تا ديگري آرام باشد او كوتاه مي آيد تا شما آرام باشيد و در كنار اين رفق و سازگاري رضايت زناشويي حاصل مي شود.


:x:x:x

:fekr:زن مثل...

در لطيفه‌ها و طنزهاي مربوط به زن و مرد بايد مراقب باشيم اعتدال را برقرار كنيم و گرفتار توهين، آزار و افكار فمنيستي و غيراسلامي نشويم.
زن و شوهر بايد در مزاح و شوخي زياده روي نكنند. نزد فرزندان شوي جنسي نكنند و نزد اقوام آبروي ديگري را حفظ كنند و لباس هم باشند.
;;)
خانم ها مثل کیک خامه اي هستند: ايام عقد اول آب از لب و لوچه شوهر سرازير می‌شود اما سريع دلش را می‌زند.
خانم ها مثل اطو هستند: هم مصرف‌شان بالا است هم زود داغ می کنند البته بدون بخارش هم بدرد نمی‌خورد.
خانم ها مثل تخت خوابگاه هستند: نوها و تازه های‌شان کمیابند و کهنه هایش هم سر و صدا زیاد می‌کنند.
خانم ها مثل چراغ راهنمایی هستند: هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می‌کنند.
خانم ها مثل فلزياب هستند: هرگاه از نزديکي طلافروشي رد مي‌شوند عکس العمل نشان مي دهند.
خانم ها مثل چسب دوقلو هستند: اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد، ديگر بايد سيم را بريد.
خانم ها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و ظریفی دارند اما باطنشان اشک آدم رو در می‌آورد.
خانم ها مثل راديو هستند: هر چي مي خواهند مي گويند ولي هر چه بگويي نمي شنوند.
خانم ها مثل زیر شلواری هستند مردا با هیچ کدام شان جرأت نمی‌کنند به بازار بروند.
خانم هاي مجرد مثل الکل هستند دیر بجنبی همه شان می پرند (ازدواج مي‌كنند).
خانم ها مثل شبکه اينترنت هستند: از هر موضوعي يک فايل اطلاعاتي دارند.
خانم ها مثل ليمو شيرين و خرمالو هستند: اول شيرين و بعد تلخ مي شوند.
خانم ها مثل کنتور برق هستند: هر چند سال يکبار سن آنها صفر مي شود.
خانم ها مثل ظرف سفـالی هستند بـدون رنگ و لعاب جـلـوه ای ندارند.
خانم ها مثل عینک دودی هستند با هر دو دنیا را تیره و تار می‌بینی.
خانم ها مثل لاستیک سواری هستند کمتر از چهارتا بی‌فایده است.
خانم ها مثل سکوت هستند با کوچکترین حرفی می‌شکنند.
خانم ها مثل بچه ها هستند تا وقتی که ساکتند خوبند.


با اين همه;;) بزرگان گفته اند:
زن بلاست، خدا هیچ خونه ای رو بی بلا نکنه ان شاالله.

به قول پروين اعتصامي

در آن سراي كه زن نيست انس و شفقت نيست
در آن وجود که دل مُـرد، مـرده است روان:-bd


مردها مثل...
مردها مثل موز هستند، هرچه پیرتر می‌شوند وارفته تر می‌شوند
مردها مثل بتن هستند، وقتي جايي پهن شوند ديگه كنده نمي شوند.
مردها مثل پیکان دست دوم هستند ارزان هستند و غیر قابل اطمینان.
مردها مثل موبايل هستند: هر وقت کاري مهم پيش مي آيد در دسترس نيستند.
مردها مثل کامپیوتر هستند. کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند
مردها مثل پاپ کورن (ذرت بو داده) هستند. بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند.
مردها مثل سیمان هستند. وقتی جائی پهن شان می‌کنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی
مردها مثل آگهی بازرگانی هستند حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد
مردها مثل مخلوط کن هستند در هر خانه یکی از آنها هست، ولی نمی‌دانید به چه درد می‌خورد
مردها مثل باران بهاری هستند. هیچ وقت نمی‌دانید کی می‌آیند، چقدر ادامه دارد و کی قطع می‌شود.
مردها مثل طالع بینی مجلات هستند. همیشه به شما می‌گویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می‌گویند.
مردها مثل نوزاد هستند، اولین شیرین و بامزه اند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبتشان خسته می‌شوید.
مردها مثل جای پارکند. خوب‌هایشان قبلا اشغال شده. باقی مانده ها یا کوچکند یا جلوی درب منزل مردم.

هدیه

شوهر: عزیزم، سال نو نزدیکس، چه هدیه‌ ای برایت بخرم؟
زن: آخ، عزیزم، تشکر، نمی دونم چي انتخاب کنم…
شوهر: خوب، پس یک سال وقت می دهم تا فکر خوب خوب کنی…:>

;;);;);;)

مرد بی غیرت

مرد بي غيرتي كه فكر مي كرد همه خلائق مثل خودش بي قيد هستند. حسابی مریض شده بود و گمان می کرد که خواهد مرد. به همین جهت زنش را صدا زد و گفت: برو بهترین لباست را بپوش و خودت را حسابی آرایش کن!
زن که ناراحت بود به گمان اینکه شوهرش می خواهد آخرین حرفهایش را به او بزند گریه اش گرفت و گفت: مگر من زن بی وفایی هستم که بخواهم در موقع مردن شوهرم خودم را آرایش کنم؟
مرد به او گفت: نه منظورم چیز دیگری است من می خواهم که اگر عزرائیل سراغ من آمد تو را زيبا و آراسته ببیند و دست از سر من بردارد!


8-|8-|8-|

جدایی

به همسرم میگم: فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟ میگه از شوهرش؟؟؟؟؟
با خنده گفتم: پـــ ن پــــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد!

laughinglaughing
:d

دختر همسایه

كارمند شركت بيمه اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟
میگم: پـ ن پـ ، دختر همسایس اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!!


laughinglaughing
:d

آراستگی همسران

بعد از دیدن فیلم حضرت یوسف، می گفت اگر بوتیفار این طوری خودش را کچل نمی کرد زلیخا دل به یوسف نمی بست.

تجارب مشاوره‌اي و آموزه‌هاي ديني مي‌گويند: مرداني كه به آراستگي خود توجهی نمی‌کنند و لباس و بدن‌شان بوي بد مي‌دهد، سر عفت زنان‌شان در خطر است، امام رضا (ع) فرمودند: زنان بني‌اسرائيل به بي‌عفتي كشيده شدند، چون مردان‌شان به آراستگي و نظافت خود رسيدگي نمي‌كردند. بسياري گمان مي‌كنند فقط زن بايد آراسته باشد. امام موسي بن جعفر(ع) موهاي‌شان را رنگ و خضاب مي‌كردند، از ایشان علت را پرسيدند، فرمودند: تو دوست داري همسرت ژوليده باشد؟


:kaf:

غرغره درمانی

گفت صلوات موقع عصبانيت چه فايده اي دارد گفت ماننده غرغره درماني و آب روي آتش است.
گفت غرغره درماني چيه؟
زن و شوهري نزد مشاوري رفتند
دکتر می پرسه: چه اتفاقی افتاده؟
خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم عصبانی و ناراحت میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه و عصبانیتش رو سر من خالی می کنه!
دکتر گفت: خب دوای دردت پیش منه: هر وقت شوهرت عصبانی و ناراحت اومد خونه، یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و این کار رو ادامه بده.
دو هفته بعد، اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت!
خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود. هر بار شوهرم عصبانی و ناراحت اومد خونه، من شروع کردم به قرقره کردن چای و شوهرم دیگه به من کاری نداشت!
دکتر گفت: می بینی؟! اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا خود به خود حل میشن!
تذكر: در علم بيان، ياد مي گيريم كه سخنمان را چگونه، چه وقت، در چه قالبي و...بيان كنيم. زنان ايراني اغلب وقتي شوهرانشان دير مي‌آيد به جاي اين كه بگويند دير كردي دلواپس شدم مي‌گويند چرا دير كردي؟ كجا بودي؟ با كي بودي؟

(محمدحسين قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ص191)


مرام گاوها
گاو تک خور نیست و با مرام است. نام بدش بد در رفته. هیچ موقع نمیگه من. همیشه میگه ما...

زن قاتل
فالگير: به زودي شوهرتون مي ميره!
زن: اينو كه خودم ميدونم. بهم بگو گير پليس ميفتم يا نه!

تنبیه
آقای وارونه زنش رو بدجوری می زده. از پرسیدن كه چی کار کرده که می زنیش؟
میگه: اگه می دونستم که می کشتمش!!
حرف زدن در خواب
زن: باز هم دیشب در خواب حرف میزدی
مرد: اقلا بگذار وقتی خواب هستی ،من چند کلمه حرف بزنم


اعتماد به نفس
زنه از شوهرش ميپرسه: از چيه من بيشتر خوشت ميآد؟ از صورت زيبا و يا هيکل متناسبم؟
مرده يه نگاهي به سر تا پاي زنش ميندازه و ميگه: اعتماد به نفست منو كشته!!!


:Graphic (52)::Graphic (8)::Graphic (52):
:Graphic (63):

حکمتت را شکر

زن رو به خدا کرد و گفت: چرا باید دیه ما نصف مردها باشد؟
خداوند مهربانانه فرمود: عزیز من! با کشتن تو، به او 60 میلیون می رسد، ولی اگر او را بکشند شما صاحب صد و بيست میلیون می شوی!!!
زن خندید و گفت: خدایا حکمتت را شکر

(شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص54)


/:):-"/:)

زن ذلیل


زن ذلیلم زن ذلیلم زن ذلیل عاشقم من عاشق تو بی دلیل
دیده مجنون من عیبت ندید ای دماغ گنده باشی بی بدیل

چاه آرزوها

عاشق بی ترمزی بعد از وصال با زنش بر سر یک چاه آرزو رفتند، عاشق خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.
مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: این چاه واقعا معجزه می کنه!


خوش خواب

زرنگ باشی میاد خونه به همسرش، خوش خواب خانم، میگه: من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون.
خوش خواب میگه: چرا این کار رو کردی؟
ببین خونه چقدر به هم ریخته است، ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست.
شوهره میگه: می دونم، ولی اشکالی نداره.
خوش خواب میگه: اگه می دونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟
شوهر میگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره!


:Graphic (56):

پای شکسته

واعظي بالاي منبر گفت: هر كس از زن خود ناراضي است از جاي خود برخيزد.
همه برخاستند مگر يك نفر.
واعظ گفت: الحمد الله بالاخره يكي از زن خود راضي است.

گفت: زن من با سنگ پايم را شكسته. نمي توانم برخيزم، وگرنه پيش از همه بر مي‌خاستم.


b-)b-)b-)

سر دوراهی

مشاور محترم خانوادگي مجله...
من از قيافه همسرم بيزارم. چه كار كنم؟
«امضا محفوظ»
پاسخ: چند راه وجود دارد. بگوييد براي شما قيافه بگيرد. يا اين كه شما كمتر قيافه بگيريد. يا شما پشت به او بكنيد، يا او پشت به شما بكند. يا اين‌كه به چهره‌اش نقاب بزند. يا چهره‌اش را عمل كند كه خوشگل بشود، يا چشم‌تان را عمل كنيد.
چشم‌ها را بايد شست
جور ديگر بايد ديد
يا در تاريكي با او رو‌به رو شويد و تصور كنيد زيباي زيبايان است، زيرا از قديم گفته‌اند: «شب، گربه سمور مي‌نمايد.»


:Graphic (32):

زن دوم

يه روز مردي نشسته بود و روزنامه مي خوند كه يک دفعه زنش با ماهي تابه مي كوبه تو سرش. مرده ميگه: براي چي اين كارو كردي؟
زنش جواب ميده: به خاطر اين زدمت كه تو جيب شلوارت يه كاغذ پيدا كردم كه توش اسم سامانتا نوشته شده بود...
مرد گفت: وقتي هفته پيش براي تماشاي مسابقه اسب دواني رفته بودم اسبي كه روش شرط بندي كردم اسمش سامانتا بود.
زنش معذرت خواهي کرد و رفت به کاراي خونه برسه. سه روز بعدش مرد بيچاره داشته تلويزيون تماشا مي كرده كه زنش اين بار با يه قابلمه بزرگ دوباره مي‌كوبه تو سرش! بيچاره مرد وقتي به خودش مياد مي پرسه: اين دفعه ديگه چرا منو زدي؟
زنش جواب ميگه: آخه اسبت زنگ زده بود !


:Graphic (26)::Graphic (26):

اردنگی درمانی

روزی یک زوج، بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند. تو این مراسم سردبیرهای روزنامه‌های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودن و راز خوشبختی شون رو بفهمند. سردبیر میگه: آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟
شوهر روزهای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه: بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم، اونجا برای اسب سواری هر دو، دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم. اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود. سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو زین انداخت همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت: این بار اولته دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد. بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت: این دومین بارت بعد بازم راه افتادیم. وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.
سر همسرم داد کشیدم و گفتم: چیکار کردی؟ حیون بیچاره رو کشتی! دیونه شدی؟
یه نگاهی به من کرد و گفت: این بار اولته!


:abroo:

برهان صدیقین(برهان عاشق)

برهان خلف یکی از روش‌های اثبات در علم ریاضی و منطق می‌باشد. این روش اثبات غیرمستقیم نامیده مي‌شود. در روش برهان خلف، برای آنکه ثابت کنیم قضیه‌ای درست است، ثابت می‌کنیم که خلاف آن قضیه، یعنی نقیض آن، نادرست است. در زندگی روزمره نیز برهان خلف بسیار استفاده مي‌شود. گاهی برای طنز، گاهی برای رد حرف یک نفر و گاهی در سیاست. مردی نزد همسرش در آشپزخانه رفت. از او پرسید: کدام یک از فرزندان خود را بیش از دیگر فرزندانت دوست داری؟

همسر او گفت: همه آنها را بزرگشان و کوچکشان، دختر و پسر همه یکسانند و همه را به یک اندازه دوست دارم!
شوهر گفت: اين امكان نداره. چگونه دل تو برای آنها همه جا دارد؟!
همسر جواب داد: كار بازيچه نيست این حكمت و خلقت خدا است که دل مادر برای همه فرزندانش به يه اندازه وسعت داره و مي تپه. مادر نشدي تا اينو خوب درك كني؟
مرد لبخندی زد و گفت: درسته. قربون خدا بروم حتما اکنون مي‌توانی معناي آيه 3 سوره نسا را عميقا بفهمی که چگونه امكان داره دل مرد همزمان وسعت برای چهار زنش رو داشته باشه و عادلانه و منصفانه همه رو يه اندازه دوست داشته باشد. مرد نيستي تا عميقا اين را درك و حس كني!!


:negah:

تذكر روان شناختي
اگر چه ازدواج متعدد شرعا اشكالي ندارد، ولي واجدان شرايط اين ازدواج خيلي نادر هستند. به دليل قدر شهوت مرد، شدت هيجان زن، ناموفق بودن بسياري از ازدواج‌هاي دوم، كم رنگ بودن صفت انصاف بين زنان و مردان زياد، قضاوت‌هاي يك سويه (زناني كه مي‌خواهند ازدواج دوم كنند متأثر از سخنان مرد كه مثلا زن بيمار است، مي‌خواهيم جدا شويم)، احتمال اختلالات شخصيت زن يا مرد، عدم ثبات هيجاني مرد و تنوع طلب بودن حتما اگر بحث از ازدواج دوم بودن، بايد زير نظر مشاور ازدواج باشد. افرادي هم كه ازدواج دوم كرده‌اند لازم است به طور مستمر با كتب اخلاقي و عالمان وارسته، دوستان سالم و...در ارتباط باشند تا گرفتار بي انصافي و حسادت و...نشوند و خود و فرزندان تباه نشوند.!!

(محمدحسین قدیری، شوخ طبعی های طلبگی، ج2،ص54؛ محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان، 1395 )





خواب خوش

در سینما زن به شوهر زد و گفت: هی اون آقاهه خیرسرش یعنی اومده فیلم ببینه. فیلم داره تموم میشه ولی همش خواب بود.
مرد: خب که چی؟! من را از خواب بیدار کردی همین رو بگی؟!


;));))

نام رستوران

دو تا پیرمرد با هم قدم می زدن و 20 قدم جلوتر همسرهاشون کنار هم به آرومی در حال قدم زدن بودن.
پیرمرد اول: «من و زنم دیروز به یه رستوران رفتیم که هم خیلی شیک و تر تمیز و با کلاس بود، هم کیفیت غذاش خیلی خوب بود و هم قیمت غذاش مناسب بود.»
پیرمرد دوم: «اِ… چه جالب. پس لازم شد ما هم یه شب بریم اونجا… اسم رستوران چی بود؟»
پیرمرد اول کلی فکر کرد و به خودش فشار آورد، اما چیزی یادش نیومد. بعد پرسید: «ببین، یه حشره‌ای هست، پرهای بزرگ و خوشگلی داره، خشکش می کنن تو خونه به عنوان تابلو نگه می دارن، اسمش چیه؟»
پیرمرد دوم: «پروانه؟»
پیرمرد اول: «آره!» بعد با فریاد رو به پیرزن ها: «پروانه! پروانه! اون رستورانی که دیروز رفتیم اسمش چی بود؟!»


:Graphic (16):

:Graphic (62):

نو
اگر دیدید مردی در ماشین رو برای خانمش باز کرد بدانید یا ماشین نوست یا خانومش

میگ میگ
دارم رو تردمیل عينه اسب میدووم. شوهرم میگه این جوری میدویی لاغر کنی؟؟
با تبسم میگم: پـــ ن پــــ دارم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده میشم...!!

کانال
شوهرم میگه کانال چیه؟
میگم همون گروهه ولی فقط مدير میتونه حرف بزنه شما نمی تونین چیزی بگین
میگه یکی از اینا برای منم بزن اون تو باهات حرف بزنم

تحویل و تحول
سه جمله ای که احساس خانمتونو متحول می کند:

۱) دوستت دارم.
۲)ریختم به حسابت
۳) چقد لاغر شدی
این آخری کشته هم داشته


پشه کشی

پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره دستم رو بردم بالا بزنمش یهو خانمم میگه می‌خوای بکشیش؟!
به شوخي گفتم: پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!

:Graphic (12)::Graphic (13)::Graphic (12):

دلبر شیرین

دعاي هنگام طلاق دادن زن شلخته و لوس:


يارب آن دلبر شيرين كه سپردي به منش
آن قدر لوس و نُنُر بود كه سپردم به ننش


:Graphic (8):

پناه بر خدا

مهندس پيرمرد متأهلي با منشي جوانش ازدواج كرده بود.
همكارنش صداش مي زدند پناه بر خدا
چون نام اين مهندس خداپناهي بود.

(شوخ طبعي هاي طلبگي، محمدحسين قديري، ص 85)


:Graphic (7):

من ندیدم اما...

مردي با اسلحه وارد يك بانك شد و تقاضاي پول كرد.
وقتي پولها را دريافت كرد رو به يكي از مشتريان بانك كرد و پرسيد : آيا شما ديديد كه من از اين بانك دزدي كنم؟
مرد پاسخ داد : بله قربان من ديدم.
سپس دزد اسلحه را به سمت شقيقه مرد گرفت و او را در جا كشت.
او مجددا رو به زوجي كرد كه نزديك او ايستاده بودند و از آنها پرسيد آيا شما ديديد كه من از اين بانك دزدي كنم؟
مرد پاسخ داد: نه قربان. من نديدم اما همسرم ديد.


:Graphic (30):

انصاف

مرد: سلام كتاب « عروس ناحسود و مادر شوهر با انصاف» را داريد؟
كتابفروش: بله، كتاب پرفروشي است، چندين بار هم در اين دو ماه اخير تجديد چاپ شده. لطف كنيد برويد سمت چپ قفسه سوم؛ بخش خرافات.

فايده انصاف

امام على (عليه ‏السلام) مي فرمايند : الْإِنْصَافُ يَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ يُوجِبُ الِائْتِلَاف‏
انصاف، اختلافات را از بين مى ‏برد و موجب الفت و همبستگى مى ‏شود.


(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9116؛ محمدحسين قديري، مادرشوهرت را بكش، ص34.)


:taghdim:

تاثر و تاسف

شخصی همسرتندخويي داشت. روزي در مراسم تدفین سومین همسر یکی از همسایگانش حضور یافت وقتی به خانه بازگشت سخت متأثر و اندوهناک بود.
زنش علت تأثر او را پرسید؟
مرد گفت: چرا متأثر نباشم، زیرا رفیقم تاکنون سه بار مرا در چنین مراسم دعوت کرده است، و من هنوز یکبار از او چنین دعوتی به عمل نیاورده ام.


*حضرت علي مي فرمايد طوري زندگي كنيد كه اگر شما را نديدند دلشان براي شما تنگ شود و اگر از دنيا رفتيد براي شما گريه كنند.


:Graphic (55):

زن ذلیل:makhfi:

الهی! به مردان در خانه ات
به آن زن ذلیلان فرزانه ات


به آنان که با امر "روحی فداک"
نشینند و سبزی نمایند پاک


به آنان که از بیخ و بن زی ذیند
شب و روز با امر زن می زیند

به آنان که مرعوب مادر زنند
ز اخلاق نیکوش دم می زنند

به آن گرد گیران ایام عید
وانت بار خانم به وقت خرید


به آنان که در بچه داری تکند
یلان عوض کردن پوشکند


به آنان که با ذوق و شوق تمام
به مادر زن خود بگویند: مام


به آنان که دامن رفو می کنند
ز بعد رفویش اتو می کنند


به آنان که درگیر سوزن نخند
گرفتار پخت و پز مطبخند


به تن های مردان که از لنگه کفش
چو جیغ عیالانشان شد بنفش


که ما را بر این عهد کن استوار
از این زن ذلیلی مکن برکنار


سعید سلیمانپور


:solh:
:Kaf::Kaf:

مادری بچه ها

مـــــردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند

بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !

خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !

دشت داغ سینـــــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند

چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــــــی شوند

خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــــی ! تر می کنند

روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند

دیده را از خون دل ، دریای احمــــــــر مــــی کنند !

در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیــــــر !!

بر رخ ناهیـــــــد و مینـــــــــا و صنــــــوبر می کنند !

بعدٍ چنــــــدی کز وفات جانگــــــــداز ! او گذشـــت

بابت تسلیّت خـــــــود ! فکــــر دیگــــــر مـــی کنند

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشیـــــــــن بی بدیل یار و همســـــــر می کنند

کـــــــــج نیندیشید !! فکــر همســـــــر دیگر نیَند !

از برای بچـــه هاشان ، فکر مـــــــادر مـــی کنند

:madar:

زن و شوهر بهشتی

مردى زشت روى به همسر زيبايش گفت: من و تو هر دو قطعا به بهشت مى رويم.
زن با تعجب پرسيد: چطور؟
شوهر: چون تو صورت زشت مرا مى‌بينى و صبر مى‌كنى؟! من نيز رخسار زيباى ترا مى بينم و شكر مى‌كنم و جايگاه شاكران و صابران بهشت است.


:del::roz::del:

احساس قوی

کی میگه ما مردا احساسات نداریم؟
من خودم در روز چند بار احساس تشنگی کردم
شاید باورتون نشه، بارها و بارها احساس گشنگی شدید قبل از ناهار و شام هم می کنم !


:Graphic (23):
:Graphic (24):
:Graphic (26):

نشد دیگه ..!

مي خواستم شمع باشم تا آخر عمر برات بسوزم... :sham:
ولي حيف كه اديسون برق رو اختراع كرد.


:Graphic (49):

خشونت

به داعشيه ميگن چرا زنتو باچاقو كشتي؟!!
ميگه: والا وضع ماليمون خوب نبود كه تفنگ بخرم.


:Graphic (41):

هفتمی

مردى با زنى ازدواج كرد كه پنج شوهر قبلى او همگى مرده بودند. پس از چندى شوهر ششم نيز بيمار، و مشرف به مرگ شد.
زن با اشك و آه گفت: عزيزم مرا پس از خود به كه مى سپارى ؟
شوهر با خونسردى جواب داد: به هفتمى!


:Graphic (7):

حق تقدم

کشتی در حال غرق شدن بود.
ناخدا فرمان خروج از کشتی را صادر کرد.
مردها برای خروج هجوم آورده بودند.
ناخدا مانع خروج مردها شد و گفت: خجالت بکشید حق تقدم با زنان است.
زنان بسیار خوشحال شدند و ضمن تشکر از ناخدا به خاطر رعایت حق خانم ها یکی یکی از کشتی خارج شدند...
پنج دقیقه بعد ناخدا گفت: آقایان بفرمائید پیاده شوید کوسه ها به اندازه کافی سیر شده اند.


:Graphic (29):

*برخي از حقوق زن دم مي زنند ولي پشت برنامه خود سياست شومي دارند. از حجاب ايراد مي گيرند ولي در برخي از كشورها كه زنان برهنه پشت ويترين قرار مي گيرند تا مردان ببينند ايراد نمي گيرند با هزارن زن روسپي كه موقع مسابقه هاي جهاني در آن شهر تجمع مي كنند....



عسلم

مردی بعد از 50 سال زندگی مشترک همسرش را عسلم صدا می‌زد.
دوستش با تعجب از او پرسید: برایم خیلی جالب و عجیب است که بعد از این همه سال هنوز شور عشق تان کم نشده.

مرد گفت: چیزی میگم صداش رو درنیار. حدود ده سالی است نامش را فراموش کرده ام.:>

:-":-"

خودستایی

مرد: دلت می خواست جای کی بودی؟

زن: جای تو؟
مرد با خوشحالی: چه جالب چرا؟
زن: چون همسری به خوبی و زیبایی من داشتم.


;);)

انواع زن

انواع زن از دید اوس علي برقي


زن خوب: چراغ خونه
زن چاق: لامپ حبابی
زن موقت: لامپ اضطراری یا کم مصرف
زن لاغر: لامپ مهتابی
زن غرغرو: مهتابی با استارت نیم سوخته
زن زيبا: لوستر
پیرزن: چراغ گرد سوز


*-:)laughing*-:)laughing*-:)laughing*-:)
موضوع قفل شده است