سلام
چون ما هنوز فکر میکنیم کتاب فقط یعنی کاغذی که روی آن مطلب نوشته شده باشد!
امروز کتاب رفته توی قاب تلویزیون ، بازی ها و نرم افزارهای کامپیوتری ، و مهمتر از همه اینترنت و فضای مجازی
آن کتابی که در ذهن ماست ، خودش جزئی از اینها شده و به عنوان زیرمجموعه عمل میکند
در واقع کتاب به معنای
"دانستنی" ، به کل اینهایی گفته میشود که عرض کردم
حالا ما هِی میخواهیم جوانان را به سمت "کاغذی که رویش مطلب نوشته" هدایت کنیم
دشمن هم دارد جوانان را به سوی کتاب (دانستنی ها) هدایت میکند happy
سلام و درود بر جناب رضای عزیز. خوب هستید؟
اتفاقا وقتی اون پست رو ارسال کردم، به این هم فکر کردم که کتاب رو نباید محصور کرد به کتاب جلدی!
یعنی شما میفرمایید کتابخونی نه از بین رفته و نه هیچی فقط از شکلی به شکل دیگری تبدیل شده است؟
سلام
به هیچ وجه صحت ندارد!
اگر این را صحیح بدانیم از فردا هر زنی که زنا کرد ، باید پدرش ، برادرش ، شوهرش و پسرش را زناکار بدانیم!!
یا اگر زنی جلوهگری کرد ، باید همان مردهای نزدیکش که گفتم را چشم هیز بدانیم!!
به عبارتی اگر پسری به خواستگاری دخترمان آمد و فهمیدیم مثلاً خواهرش زن خوبی نبوده ، باید با تی پا بیندازیمش بیرون مرتیکهء چشم هیز را....!!!
این مطلب (و نه فرضیه) را حتی ائمه(ع) نیز قبول داشته اند و به مردم میگفتند
نمونه اش:
حضرت علی(ع):
مَن کَثُرَ فِکرُهُ فی المَعاصی دَعَتهُ إلَیها کسی که زیاد درباره ی گناهان فکر کند ، گناهان او را به سوی خود می کشانند غرر الحکم: ۸۵۶۱
سلام دوست عزیز
بله احادیث این چنینی که بر مهر تایید بر قانون راز هستند زیاد است.
اما منظور استاد حامی، حرفهای بی جایی است که بسیاری از این خوداستادخوانده های موفقیت می زنند و فقط مردم را جوگیر می کنند.
گاهی این افراد حرفهایی می زنند که نه با اعتقادات ما سازگاری دارد و نه با فرهنگ ما و نه اصلاً با عقل!
استاد روانشناس موفقیتی که واقعاً موفقیت را درس دهد کم است...بیشتر اینها فقط جو می دهند
یعنی شما میفرمایید کتابخونی نه از بین رفته و نه هیچی فقط از شکلی به شکل دیگری تبدیل شده است؟
سلام و عرض ادب
کم شده ، اما نه آن کم شدنی که مد نظر مسئولین است
مسئولیت مدام دارند با متر اندازهگیری میکنند. فقط دارند کمیت را میسنجند
در حالی که کمیت مطالعه (با تعریفی که عرض کردم) نه تنها کم نشده بلکه بسیار بسیار بیشتر شده است
کافیست ببینید میزان اطلاعات مردم (جدای از درست و غلط بودنش) نسبت به مثلاً 40 سال پیش چقدر افزایش یافته
آنچه که حقیقتاً در بین مردم کم شده ، کیفیت کسب اطلاعات است یا بهتر است بگویم قدرت تحلیل بین مردم کم شده ، وگرنه اطلاعات فراوان است
به نظرم میل به دانستن (که شاه بیت آن میشود کتاب) در کشور ما به نفع غرب مهندسی شده و البته ایراد را هم متوجه خودمان میدانم ، نه غرب
ما میگوئیم آمریکا و انگلیس و اسرائیل و..... گرگ صفت و کفتار صفت هستند
خب وقتی اعتقاد داریم ذات آنها اینچنین است ، بهتر است بجای تکرار این موضوع بدیهی! بیائیم دیوار خانهء خود را محکم کنیم تا گرگ و کفتار ما را نخورند! دکتر حسن عباسی توضیح قشنگی در این باره دارند. ایشان میگویند: "یک زمانی دریچهء روح انسان برای کسب اطلاعات ، مطالعه بود. پس آن زمان لازم بود که مطالب نوشته شود
یعنی شما توی کتاب میخواندی که: "علی به بازار رفت"
نسل های بعد حس شنیداریشان فعال شد. لذا لازم بود وسیله ای باشد که مطالب را برای مردم بازگو کند
(سخنرانی و متعاقب آن رادیو)
این بار باید یک نفر میگفت "علی به بازار رفت" تا شنونده به بازار رفتن علی را تجسم کند
در نسل های بعدی حس بینایی نیز اضافه شد و بر حسب این نیاز وسیله ای به نام تلویزیون اختراع شد
این نسل دیگر نیاز داشت که خودش رفتن علی به بازار را ببیند
بعد از آن مردم میل پیدا کردند که خود نیز در موضوعات مشارکت داشته باشند و در کنارش تمایل به کسب اطلاعات بیشتر ، بین مردم بوجود آمد
در نتیجه اینترنت و شبکه های اجتماعی شکل گرفتند
نسل امروز دیگر به دیدن هم قانع نیست ، بلکه میخواهد خودش در موضوع مشارکت داشته باشد. پس بازی به میدان آمده
در این دوره ، فرد دوست دارد خودش نقش علی را بازی کند"
از آن زمانی که استاد عباسی این مطلب را گفتند مدتی میگذرد و حالا شاهد هستیم که این سیرِ تغییر ذائقه به
"واقعیت مجازی" رسیده
و همچنان مسئولین و اساتید کشور ما در همان پلهء اول مانده اند!
همین دیروز با همسرم درمورد اینکه چرا با وجود این همه مطلب دربارهء درست و غلط ، و روش زندگی اهل بیت(ع)
ما مسلمانان فقط در ظواهر دین گیر کرده ایم؟ چرا عملمان رنگ و بوی اهل بیت(ع) را ندارد؟
به نظر من پاسخش در همان توضیح بالاست. اینکه جوان امروز با کتاب کاغذی ارتباط برقرار نمیکند
شما هی بگو دروغ بد است. او تاثیری از این جملهء تکراری نمیپدیرد
راهش این است که بد بودن دروغ را ببیند و لمس کند
ادامه دارد..... (الان استاد حامی میگویند تاپیکم را خراب کردی! happy)
سلام
چون ما هنوز فکر میکنیم کتاب فقط یعنی کاغذی که روی آن مطلب نوشته شده باشد!
امروز کتاب رفته توی قاب تلویزیون ، بازی ها و نرم افزارهای کامپیوتری ، و مهمتر از همه اینترنت و فضای مجازی
آن کتابی که در ذهن ماست ، خودش جزئی از اینها شده و به عنوان زیرمجموعه عمل میکند
در واقع کتاب به معنای "دانستنی" ، به کل اینهایی گفته میشود که عرض کردم
حالا ما هِی میخواهیم جوانان را به سمت "کاغذی که رویش مطلب نوشته" هدایت کنیم
دشمن هم دارد جوانان را به سوی کتاب (دانستنی ها) هدایت میکند
سلام بر شما
در توضيح بيان شد كه روي آوردن به كتب و نشريات الكترونيكي و رسانه ها [HL]يكي از علل [/HL]كم شدن استقبال از كتاب كاغذي است
Reza-D;950872 نوشت:
سلام
به هیچ وجه صحت ندارد!
اگر این را صحیح بدانیم از فردا هر زنی که زنا کرد ، باید پدرش ، برادرش ، شوهرش و پسرش را زناکار بدانیم!!
یا اگر زنی جلوهگری کرد ، باید همان مردهای نزدیکش که گفتم را چشم هیز بدانیم!!
به عبارتی اگر پسری به خواستگاری دخترمان آمد و فهمیدیم مثلاً خواهرش زن خوبی نبوده ، باید با تی پا بیندازیمش بیرون مرتیکهء چشم هیز را....!!!
سلام و درود بر شما
بزرگوار از اين نمونه ها زياد داريم در روايات هم
از نظر فلسفي اينجاگفته مي شود علت تامه نيست [HL]جزءالعله[/HL] است يعني زمينه اش هست
مثلا اگر گفته مي شود اگر نطفه اي فلان شب منعقد شود بچه شش انگشتي مي شود يا اگر در فلان شرايط باشد بچه زناكار مي شود به معناي علت تامه نيست يعني زمينه ساز است.
و مردي كه حيا ندارد غيرت خودش هم به تدريج سست ميشه و اين زمينه را دارد كه نسبت به غيرزاديي ضعيف شود
نيز
وقتي مي گويند يزدي ها مهمان نواز هستند به معناي اين نيست كه اگر بروي يك [HL]همه[/HL] اصرار مي كنند بفرماييد منزل و خسيس ندارند
حضرت علی(ع):
مَن کَثُرَ فِکرُهُ فی المَعاصی دَعَتهُ إلَیها
کسی که زیاد درباره ی گناهان فکر کند ، گناهان او را به سوی خود می کشانند
غرر الحکم: ۸۵۶۱
سلام اين هم به معناي جز العله است نه علت تامه
اين قدر زنداني داريم به فرار فكر مي كنند و 15 سال است از سلول خود تكون نخورده اند هخخخ(:|
سالهاست افرادي را مي شناسيم كه دنبال فرضيه راز بوده اند از نظر مالي زياد تكوني نخوردند
ولي اساتيد زيادي را مي شناسم قانون راز تدريس مي كردند ثروت را جذب كرده اند (قانون جذب براي اساتيد خوب جواب داده)
يكي از اقوام مي گفت: بنده خدايي التماس مي كرد كه در كلاس شركت كند و مي گفت نمي توانم بدهد استاد گفت:اگر مي خواهي به موفقيت برسي برو فرش زيرپايت را بفروش
جوان امروز با کتاب کاغذی ارتباط برقرار نمیکند
شما هی بگو دروغ بد است. او تاثیری از این جملهء تکراری نمیپدیرد
راهش این است که بد بودن دروغ را ببیند و لمس کند
چند وقت پیش فیلمی دانمارکی دیده بودم. یک فیلم جنایی
داستان فیلم درمورد قاتلی بود که به گفتهء خودش از طرف شیطان مامور شده بود از سپاه خداوند قربانی بگیرد
به همین منظور پلیسی را انتخاب میکند که این پلیس از ابتدای فیلم میگفت من اصلاً به خدا اعتقادی ندارم!
وقتی هم که به دست آن قاتل اسیر میشود به او میگوید مرا اشتباه انتخاب کردی. من جزء سپاه خدا نیستم چون اصلاً به وجود خدا اعتقادی ندارم
در این لحظه مرد قاتل کودکی را که او را نیز اسیر گرفته بود ، کشان کشان پیش رودخانه میبرد و سر او را زیر آب فرو میکند و کودک دست و پا میزند
آن پلیس (که دستهایش بسه بود) خود را به در و دیوار میزد و فریاد میزد که این کودک را رها کن و مرا بکش
مرد قاتل کودک را رها میکند ، لبخندی میزند و میگوید:
"تو حاضری جان خود را برای نجات انسان دیگری فدا کنی. آن هم انسانی که اصلاً او را نمیشناسی اگر این اعتقاد به خدا نیست ، پس چیست؟ من در زندگی فردی معتقد تر از تو به خدا ندیده ام!"
خب ما شبیه به این داستان را کجا شنیده ایم؟
(با تفاوت هایی در چگونگی اتفاق)
آنجا که پیامبر(ص) چند کافر را اسیر میکنند و قرار است آنها را بکشند
اما وحی میرسد که یکی از آنها را زنده بگذار و پیامبر(ص) نیز چنین میکنند
وقتی مرد کافر میپرسد چرا مرا نکشتید ، پیامبر(ص) پاسخ میدهند چون تو دست بخشنده داری و با مردم به مهربانی رفتار میکنی
خداوند نیز به واسطهء این دو رفتار ، خون تو را بخشید و به من دستور داد تو را نکشم
آن کافر نیز با شنیدن این حرف مسلمان میشود
به شخصه تا به حال صد بار این داستان را از زبان سخنرانان شنیده ام ، اما یک تصویرسازی از این داستان زیبا در کشورمان ندیده ام
ولی آن فیلم دانمارکی همین عقیده که خدا توی قلب انسان هاست حتی اگر خودشان ندانند ، را به نمایش گذاشته
به زیبایی نشان میدهد که نور خدا که در دل آن پلیس بوده باعث میشود حاضر به جان فشانی برای همنوع باشد
در واقع آن پلیس به خداوند معتقد بوده چون صفات خدا در وجودش تبلور داشته. درست مانند آن کافری که بخشنده و مهربان بوده
واقعاً ما باید منتظر باشیم تا کشوری دیگر بیاید و یک عقیدهء ما را به این زیبایی تصویرسازی کند؟! بله ستایشگر عزیز
مردم دیگر نمیروند آن روایت را در کتاب بخوانند. اما تصویرش را میشود برای آنها ساخت
ما حتی آنجا که تصویرسازی هم میکنیم ، کتابی این کار را انجام میدهیم!
سریال میسازیم ، ابتدایش یک آیه قرآن میآوریم!
بعد یک پسر بسیجی را نشان میدهیم که خیلی خوب است!
یک دختر مانتویی فکولی را هم نشان میدهیم که خیلی بد است!
آخر سریال را هم میدهیم احسان خواجه امیری یک دهن بخواند!
خب اینکه شد همان کتاب چاپی!!
بیننده باید آیهء قرآن را در روند فیلم ببیند و بفهمد
زیبایی خوبی را باید ببیند و زشتی گناه را هم به همچنین
موسیقی باید در درک محتوا کمک کند ، قرار نیست ترک صوتی گوش کنیم که!
درد و دل بسیار است
فقط کاش یک نفر به من میگفت دقیقاً در چه تاریخی قرار است مسئولین ما بفهمند....!!
این توضیحات را دادم چون به نظرم رسید که شما بطور کامل منکر صحت قانون جذب شدید. حتی بصورت جزء العله
شما در پست 8996 در پاسخ به جناب مسعود که دقیقاً توضیح دادند که این قانون جزء العلل هست و نه علت تامه
گفتید که به این فرضیه نقدهای زیادی وارد شده است
طبیعتاً برداشت مخاطب این است که منظورتان از فرضیه یعنی حتی جزء العلل بودنِ این قانون
حامی;951116 نوشت:
در توضيح بيان شد كه روي آوردن به كتب و نشريات الكترونيكي و رسانه ها يكي از علل كم شدن استقبال از كتاب كاغذي است
خب من هم که همین را گفتم عزیز دل
مشکل بر سر "عدم کسب اطلاعات" است یا بر سر "عدم کسب اطلاعات از کتاب کاغذی"؟
کتابی که فلانی میخواند کاغذی نیست؟ خب نباشد!
مهم بالا رفتن سطح فهم و درک و اطلاعات شخص است. حالا از روی کتاب الکترونیک ، تلویزیون ، اینترنت یا هر طریق صحیح دیگر
سریال میسازیم ، ابتدایش یک آیه قرآن میآوریم!
بعد یک پسر بسیجی را نشان میدهیم که خیلی خوب است!
یک دختر مانتویی فکولی را هم نشان میدهیم که خیلی بد است!
آخر سریال را هم میدهیم احسان خواجه امیری یک دهن بخواند!
نمی دونم منظورت رو درست متوجه شدم یا نه که اگر همانی باشد که من برداشت کردم شدیدا، جفت پا ، هلی کوپتری موافقم :khandeh!:
دین اسلام دینیست بسیاااااااار جذاب. فوق العاده تو دل برو.
ولی متاسفانه ما بلد نیستیم به زبان ساده و شیرین برنامه های اسلام رو برای زندگی بشر توضیح بدیم.
حوصله ندارم زیاد حرف بزنم فقط یک مثال میزنم.
ما می گوییم غیبت بد است. چون خدا خوشش نمیاد. چون میری جهنم. چون گناه داره.
نگاه ما به غیبت یه نگاه بسیار بدی هست. یعنی همش توی شور و گریه و زاری هستیم که ای وای غیبت نکنیم گناه بار نشویم.
در حالی که دین اسلام یک دین کاملا منطقی و روی حساب و کتاب هست.
باید بیاییم غیبت رو از زوایای مختلف و با مثال های جذاب و شیرین توضیح بدیم.
اون موقع می بینیم که چقدر غیبت نکردن جذاب و لذت بخش و منطقی هست. چقدر غیبت کردن توهین به شخصیت انسان هست و چقدر کار بی کلاسی هست.
اون موقع بدون گریه و زاری و با عقل و منطق و قدرتمندانه میزاریمش کنار.
این همون مسیریه که اسلام برای ما می خواد ولی متاسفانه ما اونجور که باید روش کار نمی کنیم.
يكي از مشكلات اخلاقي و عرفاني و شرعي و وجودي ما اينه كه
اول كار را با نام خداوند شروع مي كنيم
نام خداوند مانند جريان فاز در سيم فاز از ابتدا تا انتها جريان دارد
نام خداوند مانند پرچم يك كشور يا نام يك فرد كه اشاره به هويت فردي و ملي دارد اشاره به هويت الهي كارهاي ما دارد
اگر كارمان ابتدا و استمرار و ختمش با ياد خدا باشد خطا در آن فرصت راهيابي ندارد
و ما كه در دنياي سايبري فعاليت مي كنيم بايد پرچم ياد و نام خدا بر كارمان جلوه نمايي كند8->
بنابراين
شروع مي كنم كارم را با ياد خدا به دل نمي چسبد
تمام جز جز كارم را با ياد و نام خدا و استمداد از او انجام مي دهم (از شروع تا ختم) حالا اگر فردي احتياط بي جا داشته بشد
يا وسواس بايد هر لحظه كارش را با نقشه الهي تطبيق دهد ياد خدا در كار باشد مسير را از بي راهه به راه اصلي تنظيم مي كنيم
[="Tahoma"][="DarkGreen"]هدهد نر، تا جفتش نیاد لب به غذا نمیزنه!
از اون جالبتر وقتی جفتش میمیره به هیچ ماده دیگه ای تا آخر عمرش نگاه هم نمیکنه
خیلی شبیه مردای ایرانیه [-x[/]
يكي از روحانيون با حال كرج مي فرمود:
يكي از اقوام خانمش به رحمت خدا رفت. بعد از كفن و دفن و مراسم يكم و سوم
نزد او رفتم گفتم برنامه شما چيه؟
منظور اين بود كه براي هفته و چهلم چه برنامه اي داريد؟
گفت: هيچي تا چهلم مجبورم صبر كنم ديگه!!!:-b[/]
يكي از روحانيون با حال كرج مي فرمود:
يكي از اقوام خانمش به رحمت خدا رفت. بعد از كفن و دفن و مراسم يكم و سوم
نزد او رفتم گفتم برنامه شما چيه؟
منظور اين بود كه براي هفته و چهلم چه برنامه اي داريد؟
گفت: هيچي تا چهلم مجبورم صبر كنم ديگه!!!
شاعر بي معرفتي ميگه
ببخشيد شاعري از قول مردان بي معرفت ميگه
مرگ زن براي شوهرش مثل درد آرنج است بد جوري درد مياد ولي زود زود خوب ميشه
دعا مي كنم خدا همه بيماران را شفا دهد
و آرنج مردان را از گزند آفاااااات دهر مصون دارد
[-o[/]
يكي از شاگردان برجسته آيت الله جوادي علما و بدنا
مي فرمود: روايت داريم لكل شيء آفه و للعلم آفاتٌ
هر چيزي آفتي دارد ولي علم آفاتي دارد
من اين روايات را خيلي مي پسندم و در حاشيه نوشته ام لكل شيء آفة و للعلم آفافافافافافافاااااااااااااااااااااااااتٌ
از بس اين مسير آفت دارد.
من اين روايات را خيلي مي پسندم و در حاشيه نوشته ام لكل شيء آفة و للعلم آفافافافافافافااااااااااا ااااااااااااااتٌ
از بس اين مسير آفت دارد.
آفات جسمي
آفات ذهني
آفات اجتماعي
آفات معنوي
...
يكي از آفات اجتماعيش براي نمونه
مي گفت سرم تاب برداشته بود و قر شده بود از بس نظرات ابن عصفور و ابن مالك و جاحظ و ...اينها را سال دوم طلبگي تو مخم كرده بودم
تابستان عاموم منو ديد بادي به غبغب انداخت و نفسي چاق كرد و در حالي كه سرش را تكان مي داد و تسبيح در دست مي چرخانيد و مهره هاي انگشتانش رامي شكست گفت:
نشينيد هر چه آخونداااااا خواستند تو مختون كنن
خودتان روزنامه ها و بي بي سي و امثالهم و ني ني سي و امثالهن را بررسي كنيد
عاموم رفت ولي حدود 20 سال است دهانم باز است كه چه گفت اين بشر
و چرا نتونستم بگم عاموجووووون قربووووون شكل خوشكلت برم تو حوزه تدريس و پژوهش مي كنند نه بحث هاي سياسي يه جانبه. اگر اين طور بود كه مخ همه را با شلنگ 20 اينچ شستشو بدهند
گروهي روحاني و خاتمي (أيْ سد مَمِد) نمي شد، و دسته اي خاتمي (أيْ سد احمِد) و جنتي و يزدي و قس علي هذا باب فعلل و تفعلل
خب وقتي عاموي دانشگاه رفته و آخوند ديده ما اين طوري فكر كند
شما حق نمي دهيد مردمي كه سايه آخوند را مي بينند مي گريزند، فكر كنن همه آخوندها كار دولتي دارند و كار و بارشون چاقه و شبانه روز تو حوزه دارند پرشون مي كنن هاااااا
خودمونيم ها
حوزه اندازه لينا نمكي براي مردم توضيح نداده چه مي كنند در حوزه
احتمال هم بي عاره مياد تو ذهن ديگه
آخوندا علم غيب ندارن مردم انتظار داريم داشته باشن هااا؟ والا!
باغستان
ان شالله را در گفتار روزمره جاري و ساري كنيم فوايد روان شناختي بي شماري داره
البته
اصفهانيه ادعا كرد هندونه صد خاصيت داره
همه چشمانشان داشت از حدقه در مي آمد با تعجب گفتند صدتااااا؟
گفت: بعله چي فكر كردين
گفتن خب چندتاشا بگو استفاده كنيم
بنده خدا حسابي گير افتاده بود كمي فكر كرد ديدهمه منتظرن گفت:
يك : مُدِرس (ادار آور است)
با تعجب گفتن: خب بقيه اش؟!!
كمي سرش خاراند و با لهجه شيرررررررررين اصفوني گفت: اون نود و نه تاشم خُبسسسسسسسسسسسسسسسسسس
باغستان
ان شالله را در گفتار روزمره جاري و ساري كنيم فوايد روان شناختي بي شماري داره
البته
عمري بود بعدا خواهم گفت
نبود
به خوابتان مي آيم
دعا كنيد جهنم برزخي مرخصي ساعتي بدن هههخخخ[-(
شبتان پر ستاره
رورتان پر از نور اميد
و زورتان پر از قوت الهي
حق يارتون@};-
عمري بود بعدا خواهم گفت
نبود
به خوابتان مي آيم
دعا كنيد جهنم برزخي مرخصي ساعتي بدن هههخخخ[-(
شبتان پر ستاره
زورتان پر از نور اميد
حق يارتون@};-
.... إنی لمن قوم لا تأخذهم فی الله لومة لائم سیماهم سیما الصدیقین و کلامهم کلام الأبرار عمار اللیل و منار النهار متمسکون بحبل القرآن یحیون سنن الله و سنن رسوله لا یستکبرون و لا یعلون و لا یغلون و لا یفسدون قلوبهم فی الجنان و أجسادهم فی العمل .
من از مردمی هستم که در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان باز نمی ایستند. نشانه های آنان، نشانه راستکاران و سخنشان، گفتار درست کرداران. زنده داران شبند به عبادت و نشانه های روزند برای هدایت چنگ در ریسمان قرآن زده اند و سنت خدا و فرستاده او را زنده کرده اند. نه بزرگی می فروشند، و نه برتری جویی دارند، نه خیانت می کنند و نه تبهکارند. دلهاشان در بهشت است و تن هاشان را به کار عبادت وامی دارند .
سلام.
استاد انقدر شوخی گزاشتید که نا خودآگاه حرفاتون طنز شده.
اولش که گفتی زورتان پر نور امید! واقعا زورمان پر نور امید؟!!!
حالا که ویرایش کردی شده رورتان پر نور امید. الله اکبر!
سلام
☆مغز را به چالش بكشيد تا عصبها مجبور شوند مسيرهای جديدی بسازندساعت مچی را بر عكس ببنديدبا دست غیر معمول مسواک بزنيد.با دست مخالف صبحانه ميل كنيد.اينكار ظرفيت مغز و حافظه را زياد میكند.
[SPOILER]از این مثبت تر میشد به این موضوع نگاه کرد :-b:d[/SPOILER]
روحانيوني در مشاغل مختلف
راننده تاكسي
خلبان
چشم پزشك
پرستار
پرورش شتر مرغ
و..
اگر برويم به باب افعال و متعدي نشويم گاهي ايرادي ندارد
گاهي مواقع اَفعال باب اِفعال به معناي لازم هم مي آيند مانند قد افلح المؤمنون
رسالت حوزه كار فرهنگي است و بايد تلاش شود در همين مسير فعاليت كنيم
اين كه پزشكي برود در كفش داري خادم امام رضا يا جمكران بشود نيك او است اما چه بهتر است كه او خادم افتخاري در شغل خودش شود و در سلامت جسم و روان زائران بكوشد
تمّ كلامي[/]
☆مغز را به چالش بكشيد تا عصبها مجبور شوند مسيرهای جديدی بسازندساعت مچی را بر عكس ببنديدبا دست غیر معمول مسواک بزنيد.با دست مخالف صبحانه ميل كنيد.اينكار ظرفيت مغز و حافظه را زياد میكند.
تاب برداشتن مخ
مي گفت: براي تبليغ به روستايي رفتم. ميزبان خيلي با من اياق شده بود. مي گفت تو خيلي با صفايي. ملايي به اين با صفايي نديده بودم!
با تعجب گفتم: ولي حاج آقاي محل شما واقعا ملا و با سواد است و من از ايشان استفاده مي كنم. خيلي معنوي و با صفا است!
گفت: بله ايشان هم خوبه ولي به نظرم زيادي درس خوانده مخش تاب برداشته فكر كنم چون نمي تونه راحت با مردم محل بجوشه!
:bale::khandeh::ashk:
پ ن
...
بسياري از مردم فكر مي كنند طبقه بندي شخصيت به درون گرا و برون گرا، شامل طلاب و روحانيون نمي شود؛ از نگاه آنها امكان ندارد روحاني اي درونگرا باشد و شغل و رسالتش متناسب با شخصيتش تدريس و پژوهش و نويسندگي باشد. اگر روحاني اي درون گرا بود حالش خوب نيست يا متكبر است به هر حال نرمال نيست.
الهی جانب من کن نگاهی
مرا بنما به سوی خویش راهی
نگاهی کن که رو ارم به سویت
رهی بنما که جاگیرم به کویت
به ذکر خود بلند اوازه ام کن
رفیق لطف بی اندازه ام کن
بیفشان از وضو بر رویم آن آب
که از غفلت نماند در سرم خواب
به چشم مرحمت سویم نظر کن
شفیع اخرت، خیر البشر کن (وحشی بافقی)
الهی جانب من کن نگاهی
مرا بنما به سوی خویش راهی
نگاهی کن که رو ارم به سویت
رهی بنما که جاگیرم به کویت
به ذکر خود بلند اوازه ام کن
رفیق لطف بی اندازه ام کن
بیفشان از وضو بر رویم آن آب
که از غفلت نماند در سرم خواب
به چشم مرحمت سویم نظر کن
شفیع اخرت، خیر البشر کن
(وحشی بافقی)
مرجع تقليد شما اجازه ميدن اين شعر را تو قنوت بخونيد؟[/]
سلام، شعر بالایی رو اجازه نمیدن اما شعر پایینو شاید خودشونم بخونن:
الهی بر دلم ابواب تسلیم و رضا بگشا
بروی ما دری از رحمت بی منتها بگشا
رهی ما را بسوی کعبه صدق و صفا بنما
دری ما را بصوب گلشن فقر و فنا بگشا
درون تیره ایی دارم ز خواطرهای نفسانی
به سینه مطلعی از روزن نور و ضیا بگشا
بود دل چند رنجور از خمار و بسته میخانه
بر این دردی کش دردت در دارالشفا بگشا
ملاهادی سبزواری
من به ي تصنيف با حالي فقط فقط اشاره مي كنم
خواهش مي كنم
كم ظرفيت نباشيد هاااا
خواهش مي كنم
هرگز
به هيچ وجه
اصلن
تو قنوت نمازهاي مستحبي يا واجبتون بهش فكر نكنيد ها وگرنه همين كه دست ها را به حال قنوت گرفتيد محمد اصفهاني هي مي خونه:
اي همه هستي زتو پيدا شده خاك ضعيف ....
اگر به ذهن اومد خودتان را سفت بگيريد نخنديد به معناش فكر كنيد.
در نماز فكر نكنيد
همين الان و موقع خواب هم فكر نكنيد
خواستيد تصنيف تو ذهنتون نياد بايد به فيل قرمز رنگ فكر نكنيد و گرنه هي مياد به ذهن تون
بندگي غنچه
ای همه هستی زتو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
آنچه تغیر نپذیرد تویی
وانکه نمردست و نمیرد تویی
تا کرمت راه جهان برگرفت
پشت زمین بار گران برگرفت
هرکه نه گویای تو خاموش به
هرچه نه یاد تو فراموش به
غنچه کمر بسته که ما بنده ایم
گل همه تن جان که به تو زنده ایم
دست از این پیش که دارد که ما
زاری از این بیش که دارد که ما
چاره ما ساز که بی یاوریم
گر تو برانی به که روی آوریم
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
[=IRANSans]با اینکه لباس روحانیت به تن دارد اما کار کردن را عار نمیداند. او مانند خیلی از مردم شهرش زمین شخم میزند و دام پرورش می دهد، عقیدهاش این است که وقتی انسان کار کند و نان بازوی خودش را بخورد خدا او را بیشتر دوست دارد.این روحانی جوان در این چند سالی که وارد کار کشاورزی و پرورش گوسفند شده نه تنها برای خودش بلکه برای ۱۵ نفر از همشهریانش نیز اشتغالزایی کرده است.
[=newstext]سید هادی علوی طلبه و پرورش دهنده شتر مرغ [=newstext]می گوید، یکی از توصیههای علامه حسن زاده آملی به طلاب را آویزه گوشش کرده: «آخوند باید شبیه مردم باشد، برای اینکه مردم شما را از خودشان بدانند، باید مثل مردم زندگی کنید.»
شهرت سید هادی علوی با انتشار گزارش و تصاویری تحت عنوان «روحانی که روی پشت بام شترمرغ پرورش می دهد» کشوری شد.
حجت الاسلام بابا حسینی با بیان اینکه در ابتدای کار تنها با 100 جوجه شروع کرده بودم ، بیان کرد: اما اکنون هر 16 ماه یک بار با 3 هزار جوجه شروع می کنم.
وی با بیان اینکه پرورش مرغ و بلدرچین تقریبا هر 16 روز بیش از 1 میلیون تومان سود دارد، گفت: متاسفانه جوانان تنها به فکر پشت میز نشینی هستند در حالی که با اشاره به روایات ائمه اطهار و امام علی (ع) که فرمودند" اگر می خواهید بی نیاز از خلق باشید کار کنید" لذا جوانان هم باید برای آینده خود تلاش کنند.
این فعال اقتصادی درباره انگیزه اش از فعالیت تولیدی و اشتغالزایی، می گوید: "پیامبر مکرم اسلام (ص)،
امیرالمومنین (ع)، امام صادق (ع) و امام باقر (ع) در کنار فعالیت های دینی و سیاسی شان، به اداره نخلستان خرما و کشت گندم می پرداختند. از نظر اهل بیت (س) آباد کردن دنیا وسیله ای برای آباد کردن آخرت است.
بسياري از مردم فكر مي كنند طبقه بندي شخصيت به درون گرا و برون گرا، شامل طلاب و روحانيون نمي شود؛
از نگاه آنها امكان ندارد روحاني اي درونگرا باشد و شغل و رسالتش متناسب با شخصيتش تدريس و پژوهش و نويسندگي باشد
اگر روحاني اي درون گرا بود حالش خوب نيست يا متكبر است به هر حال نرمال نيست
استاد جان ، متاسفانه بسیاری از مردم اصلاً طبقه بندی درونگرا و برونگرا را قبول ندارند ، حالا از هر تیپ و قشر و جنسی که باشد
البته در مورد برخی افراد از جمله روحانیها این موضوع پررنگتر است
به قول شما کلاً مردم افراد درونگرا را نرمال نمیدانند (افرادی مثل بنده را happy)
حامی;951300 نوشت:
روحانيوني در مشاغل مختلف
این لینک خیلی ارزشمند بود
تک تک تصاویر را با اشتیاق نگاه کردم
فقط یک جمله توسط یک کاربر در بخش نظرات نوشته شده
که به نظرم همین جمله اثبات این موضوع است که رفتن روحانیون در بطن جامعه و کنار مردم
تاثیر زیادی در پذیرش آنها از سوی مردم و در نتیجه انتشار بهتر مفاهیم و ارزشهای دینی (که هدف اصلی یک روحانی است) دارد
جمله این بود:
"دست اینها بوسیدن دارد" (با تاکید بر کلمهء "این")
به نام خدا.
سلام و درود بر جناب رضای عزیز. خوب هستید؟
اتفاقا وقتی اون پست رو ارسال کردم، به این هم فکر کردم که کتاب رو نباید محصور کرد به کتاب جلدی!
یعنی شما میفرمایید کتابخونی نه از بین رفته و نه هیچی فقط از شکلی به شکل دیگری تبدیل شده است؟
ستایشگر :Gol:
سلام دوست عزیز
بله احادیث این چنینی که بر مهر تایید بر قانون راز هستند زیاد است.
اما منظور استاد حامی، حرفهای بی جایی است که بسیاری از این خوداستادخوانده های موفقیت می زنند و فقط مردم را جوگیر می کنند.
گاهی این افراد حرفهایی می زنند که نه با اعتقادات ما سازگاری دارد و نه با فرهنگ ما و نه اصلاً با عقل!
استاد روانشناس موفقیتی که واقعاً موفقیت را درس دهد کم است...بیشتر اینها فقط جو می دهند
[="Times New Roman"][="Black"] حامی;950812 نوشت:
یه شخص معلوم الحال که چهره بسیار زشت و شیطانی و عبوسی هم داره گفته بود قاتل اهورا نتیجه ی تربیت اسلام هست.
الان جا داره توی تیتر اخبار بزنیم «یک جوان آریایی و پیرو درجه یک کوروش کبیر یک طلبه را به قتل رساند.»
اینم نتیجه ی تزهای روشنفکری.[/]
سلام و عرض ادب
کم شده ، اما نه آن کم شدنی که مد نظر مسئولین است
مسئولیت مدام دارند با متر اندازهگیری میکنند. فقط دارند کمیت را میسنجند
در حالی که کمیت مطالعه (با تعریفی که عرض کردم) نه تنها کم نشده بلکه بسیار بسیار بیشتر شده است
کافیست ببینید میزان اطلاعات مردم (جدای از درست و غلط بودنش) نسبت به مثلاً 40 سال پیش چقدر افزایش یافته
آنچه که حقیقتاً در بین مردم کم شده ، کیفیت کسب اطلاعات است یا بهتر است بگویم قدرت تحلیل بین مردم کم شده ، وگرنه اطلاعات فراوان است
به نظرم میل به دانستن (که شاه بیت آن میشود کتاب) در کشور ما به نفع غرب مهندسی شده و البته ایراد را هم متوجه خودمان میدانم ، نه غرب
ما میگوئیم آمریکا و انگلیس و اسرائیل و..... گرگ صفت و کفتار صفت هستند
خب وقتی اعتقاد داریم ذات آنها اینچنین است ، بهتر است بجای تکرار این موضوع بدیهی! بیائیم دیوار خانهء خود را محکم کنیم تا گرگ و کفتار ما را نخورند!
دکتر حسن عباسی توضیح قشنگی در این باره دارند. ایشان میگویند:
"یک زمانی دریچهء روح انسان برای کسب اطلاعات ، مطالعه بود. پس آن زمان لازم بود که مطالب نوشته شود
یعنی شما توی کتاب میخواندی که: "علی به بازار رفت"
نسل های بعد حس شنیداریشان فعال شد. لذا لازم بود وسیله ای باشد که مطالب را برای مردم بازگو کند
(سخنرانی و متعاقب آن رادیو)این بار باید یک نفر میگفت "علی به بازار رفت" تا شنونده به بازار رفتن علی را تجسم کند
در نسل های بعدی حس بینایی نیز اضافه شد و بر حسب این نیاز وسیله ای به نام تلویزیون اختراع شد
این نسل دیگر نیاز داشت که خودش رفتن علی به بازار را ببیند
بعد از آن مردم میل پیدا کردند که خود نیز در موضوعات مشارکت داشته باشند و در کنارش تمایل به کسب اطلاعات بیشتر ، بین مردم بوجود آمد
در نتیجه اینترنت و شبکه های اجتماعی شکل گرفتند
نسل امروز دیگر به دیدن هم قانع نیست ، بلکه میخواهد خودش در موضوع مشارکت داشته باشد. پس بازی به میدان آمده
در این دوره ، فرد دوست دارد خودش نقش علی را بازی کند"
از آن زمانی که استاد عباسی این مطلب را گفتند مدتی میگذرد و حالا شاهد هستیم که این سیرِ تغییر ذائقه به
"واقعیت مجازی" رسیدهو همچنان مسئولین و اساتید کشور ما در همان پلهء اول مانده اند!
همین دیروز با همسرم درمورد اینکه چرا با وجود این همه مطلب دربارهء درست و غلط ، و روش زندگی اهل بیت(ع)
ادامه دارد..... (الان استاد حامی میگویند تاپیکم را خراب کردی! happy)ما مسلمانان فقط در ظواهر دین گیر کرده ایم؟ چرا عملمان رنگ و بوی اهل بیت(ع) را ندارد؟
به نظر من پاسخش در همان توضیح بالاست. اینکه جوان امروز با کتاب کاغذی ارتباط برقرار نمیکند
شما هی بگو دروغ بد است. او تاثیری از این جملهء تکراری نمیپدیرد
راهش این است که بد بودن دروغ را ببیند و لمس کند
سلام بر شما
در توضيح بيان شد كه روي آوردن به كتب و نشريات الكترونيكي و رسانه ها [HL]يكي از علل [/HL]كم شدن استقبال از كتاب كاغذي است
سلام و درود بر شما
بزرگوار از اين نمونه ها زياد داريم در روايات هم
از نظر فلسفي اينجاگفته مي شود علت تامه نيست [HL]جزءالعله[/HL] است يعني زمينه اش هست
مثلا اگر گفته مي شود اگر نطفه اي فلان شب منعقد شود بچه شش انگشتي مي شود يا اگر در فلان شرايط باشد بچه زناكار مي شود به معناي علت تامه نيست يعني زمينه ساز است.
و مردي كه حيا ندارد غيرت خودش هم به تدريج سست ميشه و اين زمينه را دارد كه نسبت به غيرزاديي ضعيف شود
نيز
وقتي مي گويند يزدي ها مهمان نواز هستند به معناي اين نيست كه اگر بروي يك [HL]همه[/HL] اصرار مي كنند بفرماييد منزل و خسيس ندارند
سلام اين هم به معناي جز العله است نه علت تامه
اين قدر زنداني داريم به فرار فكر مي كنند و 15 سال است از سلول خود تكون نخورده اند هخخخ(:|
سالهاست افرادي را مي شناسيم كه دنبال فرضيه راز بوده اند از نظر مالي زياد تكوني نخوردند
ولي اساتيد زيادي را مي شناسم قانون راز تدريس مي كردند ثروت را جذب كرده اند (قانون جذب براي اساتيد خوب جواب داده)
يكي از اقوام مي گفت: بنده خدايي التماس مي كرد كه در كلاس شركت كند و مي گفت نمي توانم بدهد استاد گفت:اگر مي خواهي به موفقيت برسي برو فرش زيرپايت را بفروش
چند وقت پیش فیلمی دانمارکی دیده بودم. یک فیلم جنایی
داستان فیلم درمورد قاتلی بود که به گفتهء خودش از طرف شیطان مامور شده بود از سپاه خداوند قربانی بگیرد
به همین منظور پلیسی را انتخاب میکند که این پلیس از ابتدای فیلم میگفت من اصلاً به خدا اعتقادی ندارم!
وقتی هم که به دست آن قاتل اسیر میشود به او میگوید مرا اشتباه انتخاب کردی. من جزء سپاه خدا نیستم چون اصلاً به وجود خدا اعتقادی ندارم
در این لحظه مرد قاتل کودکی را که او را نیز اسیر گرفته بود ، کشان کشان پیش رودخانه میبرد و سر او را زیر آب فرو میکند و کودک دست و پا میزند
آن پلیس (که دستهایش بسه بود) خود را به در و دیوار میزد و فریاد میزد که این کودک را رها کن و مرا بکش
مرد قاتل کودک را رها میکند ، لبخندی میزند و میگوید:
"تو حاضری جان خود را برای نجات انسان دیگری فدا کنی. آن هم انسانی که اصلاً او را نمیشناسیاگر این اعتقاد به خدا نیست ، پس چیست؟ من در زندگی فردی معتقد تر از تو به خدا ندیده ام!"
خب ما شبیه به این داستان را کجا شنیده ایم؟
(با تفاوت هایی در چگونگی اتفاق)آنجا که پیامبر(ص) چند کافر را اسیر میکنند و قرار است آنها را بکشند
اما وحی میرسد که یکی از آنها را زنده بگذار و پیامبر(ص) نیز چنین میکنند
وقتی مرد کافر میپرسد چرا مرا نکشتید ، پیامبر(ص) پاسخ میدهند چون تو دست بخشنده داری و با مردم به مهربانی رفتار میکنی
خداوند نیز به واسطهء این دو رفتار ، خون تو را بخشید و به من دستور داد تو را نکشم
آن کافر نیز با شنیدن این حرف مسلمان میشود به شخصه تا به حال صد بار این داستان را از زبان سخنرانان شنیده ام ، اما یک تصویرسازی از این داستان زیبا در کشورمان ندیده ام
ولی آن فیلم دانمارکی همین عقیده که خدا توی قلب انسان هاست حتی اگر خودشان ندانند ، را به نمایش گذاشته
به زیبایی نشان میدهد که نور خدا که در دل آن پلیس بوده باعث میشود حاضر به جان فشانی برای همنوع باشد
در واقع آن پلیس به خداوند معتقد بوده چون صفات خدا در وجودش تبلور داشته. درست مانند آن کافری که بخشنده و مهربان بوده
واقعاً ما باید منتظر باشیم تا کشوری دیگر بیاید و یک عقیدهء ما را به این زیبایی تصویرسازی کند؟!
بله ستایشگر عزیز
مردم دیگر نمیروند آن روایت را در کتاب بخوانند. اما تصویرش را میشود برای آنها ساخت
ما حتی آنجا که تصویرسازی هم میکنیم ، کتابی این کار را انجام میدهیم!
سریال میسازیم ، ابتدایش یک آیه قرآن میآوریم!
خب اینکه شد همان کتاب چاپی!!بعد یک پسر بسیجی را نشان میدهیم که خیلی خوب است!
یک دختر مانتویی فکولی را هم نشان میدهیم که خیلی بد است!
آخر سریال را هم میدهیم احسان خواجه امیری یک دهن بخواند!
بیننده باید آیهء قرآن را در روند فیلم ببیند و بفهمد
زیبایی خوبی را باید ببیند و زشتی گناه را هم به همچنین
موسیقی باید در درک محتوا کمک کند ، قرار نیست ترک صوتی گوش کنیم که! درد و دل بسیار است
فقط کاش یک نفر به من میگفت دقیقاً در چه تاریخی قرار است مسئولین ما بفهمند....!!
[="Tahoma"][="DarkGreen"]ي نكته
به نظرتون بهتر نيست
به جاي يا ايها الذين آمنوا؛ [HL]اي كساني كه ايمان آورده ايد [/HL]
بگوييم
[HL]اي مؤمنان[/HL][/]
رابطه بين شيخ و مشايخ و مشيخه از نظر لغوي چيست؟
این توضیحات را دادم چون به نظرم رسید که شما بطور کامل منکر صحت قانون جذب شدید. حتی بصورت جزء العله
شما در پست 8996 در پاسخ به جناب مسعود که دقیقاً توضیح دادند که این قانون جزء العلل هست و نه علت تامه
گفتید که به این فرضیه نقدهای زیادی وارد شده است
طبیعتاً برداشت مخاطب این است که منظورتان از فرضیه یعنی حتی جزء العلل بودنِ این قانون
خب من هم که همین را گفتم عزیز دل
مشکل بر سر "عدم کسب اطلاعات" است یا بر سر "عدم کسب اطلاعات از کتاب کاغذی"؟
کتابی که فلانی میخواند کاغذی نیست؟ خب نباشد!
مهم بالا رفتن سطح فهم و درک و اطلاعات شخص است. حالا از روی کتاب الکترونیک ، تلویزیون ، اینترنت یا هر طریق صحیح دیگر
[=Times New Roman] Reza-D;951118 نوشت:
نمی دونم منظورت رو درست متوجه شدم یا نه که اگر همانی باشد که من برداشت کردم شدیدا، جفت پا ، هلی کوپتری موافقم :khandeh!:
دین اسلام دینیست بسیاااااااار جذاب. فوق العاده تو دل برو.
ولی متاسفانه ما بلد نیستیم به زبان ساده و شیرین برنامه های اسلام رو برای زندگی بشر توضیح بدیم.
حوصله ندارم زیاد حرف بزنم فقط یک مثال میزنم.
ما می گوییم غیبت بد است. چون خدا خوشش نمیاد. چون میری جهنم. چون گناه داره.
نگاه ما به غیبت یه نگاه بسیار بدی هست. یعنی همش توی شور و گریه و زاری هستیم که ای وای غیبت نکنیم گناه بار نشویم.
در حالی که دین اسلام یک دین کاملا منطقی و روی حساب و کتاب هست.
باید بیاییم غیبت رو از زوایای مختلف و با مثال های جذاب و شیرین توضیح بدیم.
اون موقع می بینیم که چقدر غیبت نکردن جذاب و لذت بخش و منطقی هست. چقدر غیبت کردن توهین به شخصیت انسان هست و چقدر کار بی کلاسی هست.
اون موقع بدون گریه و زاری و با عقل و منطق و قدرتمندانه میزاریمش کنار.
این همون مسیریه که اسلام برای ما می خواد ولی متاسفانه ما اونجور که باید روش کار نمی کنیم.
درود
قرار نشد بخشي از سير بحث را بگيردهاااا
فليُراجعْ مرةً اخري
[="Tahoma"][="DarkGreen"]دوستان
شوخي بودن تاپيك را جدي بگيريد
نقد فيلم راز جاي خوش شوخي هم جاي خودش
بيا جلو نفس كش=d>[/]
يكي از مشكلات اخلاقي و عرفاني و شرعي و وجودي ما اينه كه
اول كار را با نام خداوند شروع مي كنيم
نام خداوند مانند جريان فاز در سيم فاز از ابتدا تا انتها جريان دارد
نام خداوند مانند پرچم يك كشور يا نام يك فرد كه اشاره به هويت فردي و ملي دارد اشاره به هويت الهي كارهاي ما دارد
اگر كارمان ابتدا و استمرار و ختمش با ياد خدا باشد خطا در آن فرصت راهيابي ندارد
و ما كه در دنياي سايبري فعاليت مي كنيم بايد پرچم ياد و نام خدا بر كارمان جلوه نمايي كند8->
بنابراين
شروع مي كنم كارم را با ياد خدا به دل نمي چسبد
تمام جز جز كارم را با ياد و نام خدا و استمداد از او انجام مي دهم (از شروع تا ختم) حالا اگر فردي احتياط بي جا داشته بشد
يا وسواس بايد هر لحظه كارش را با نقشه الهي تطبيق دهد ياد خدا در كار باشد مسير را از بي راهه به راه اصلي تنظيم مي كنيم
ضد زنگ معنوي
حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند:
اِنَّ هَذِهِ القُلُوب تَصدأ کما یصدَأ ُالحَدید اِذا أصابَهُ المَاءِ
قیلَ: وَما جَلَاؤُها؟
قالَ رسولُ الله (ص): کثرَة ذِکرَ المَوتِ وَ تِلاوَةَ القُرآنِی
دل ها مانند آهن هنگام رسیدن آب به آن زنگ می زند،
گفتند: صیقل آن چیست؟
آن حضرت فرمود: زیادی یاد مرگ و خواندن قرآن
(کنز العمال، ج 15، ص 549، ح 42130)
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;951121 نوشت:
شيخ مفرد است
مشيخه : جمع شيخ است
مشايخ: جمع مشيخه است (جمع الجمع)[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]هدهد نر، تا جفتش نیاد لب به غذا نمیزنه!
از اون جالبتر وقتی جفتش میمیره به هیچ ماده دیگه ای تا آخر عمرش نگاه هم نمیکنه
خیلی شبیه مردای ایرانیه [-x[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;951171 نوشت:
يكي از روحانيون با حال كرج مي فرمود:
يكي از اقوام خانمش به رحمت خدا رفت. بعد از كفن و دفن و مراسم يكم و سوم
نزد او رفتم گفتم برنامه شما چيه؟
منظور اين بود كه براي هفته و چهلم چه برنامه اي داريد؟
گفت: هيچي تا چهلم مجبورم صبر كنم ديگه!!!:-b[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;951172 نوشت:
شاعر بي معرفتي ميگه
ببخشيد شاعري از قول مردان بي معرفت ميگه
مرگ زن براي شوهرش مثل درد آرنج است بد جوري درد مياد ولي زود زود خوب ميشه
دعا مي كنم خدا همه بيماران را شفا دهد
و آرنج مردان را از گزند آفاااااات دهر مصون دارد
[-o[/]
يكي از شاگردان برجسته آيت الله جوادي علما و بدنا
مي فرمود: روايت داريم لكل شيء آفه و للعلم آفاتٌ
هر چيزي آفتي دارد ولي علم آفاتي دارد
من اين روايات را خيلي مي پسندم و در حاشيه نوشته ام لكل شيء آفة و للعلم آفافافافافافافاااااااااااااااااااااااااتٌ
از بس اين مسير آفت دارد.
آفات جسمي
آفات ذهني
آفات اجتماعي
آفات معنوي
...
يكي از آفات اجتماعيش براي نمونه
مي گفت سرم تاب برداشته بود و قر شده بود از بس نظرات ابن عصفور و ابن مالك و جاحظ و ...اينها را سال دوم طلبگي تو مخم كرده بودم
تابستان عاموم منو ديد بادي به غبغب انداخت و نفسي چاق كرد و در حالي كه سرش را تكان مي داد و تسبيح در دست مي چرخانيد و مهره هاي انگشتانش رامي شكست گفت:
نشينيد هر چه آخونداااااا خواستند تو مختون كنن
خودتان روزنامه ها و بي بي سي و امثالهم و ني ني سي و امثالهن را بررسي كنيد
عاموم رفت ولي حدود 20 سال است دهانم باز است كه چه گفت اين بشر
و چرا نتونستم بگم عاموجووووون قربووووون شكل خوشكلت برم تو حوزه تدريس و پژوهش مي كنند نه بحث هاي سياسي يه جانبه. اگر اين طور بود كه مخ همه را با شلنگ 20 اينچ شستشو بدهند
گروهي روحاني و خاتمي (أيْ سد مَمِد) نمي شد، و دسته اي خاتمي (أيْ سد احمِد) و جنتي و يزدي و قس علي هذا باب فعلل و تفعلل
خب وقتي عاموي دانشگاه رفته و آخوند ديده ما اين طوري فكر كند
شما حق نمي دهيد مردمي كه سايه آخوند را مي بينند مي گريزند، فكر كنن همه آخوندها كار دولتي دارند و كار و بارشون چاقه و شبانه روز تو حوزه دارند پرشون مي كنن هاااااا
خودمونيم ها
حوزه اندازه لينا نمكي براي مردم توضيح نداده چه مي كنند در حوزه
احتمال هم بي عاره مياد تو ذهن ديگه
آخوندا علم غيب ندارن مردم انتظار داريم داشته باشن هااا؟ والا!
خداوند همه آنها را به راه راست هدايت كند (اهدهم الصراط المستقيم)
آمين
[-o
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;951174 نوشت:
در متن بالا نقش علما و بدنا در جمله چيست؟
مفعول به
مفعول له
مفعول لاجله
مفعول مطلق نوعي
مفعول مطلق عددي
مفعول مع
حال
تميز[/]
باغستان
ان شالله را در گفتار روزمره جاري و ساري كنيم فوايد روان شناختي بي شماري داره
البته
اصفهانيه ادعا كرد هندونه صد خاصيت داره
همه چشمانشان داشت از حدقه در مي آمد با تعجب گفتند صدتااااا؟
گفت: بعله چي فكر كردين
گفتن خب چندتاشا بگو استفاده كنيم
بنده خدا حسابي گير افتاده بود كمي فكر كرد ديدهمه منتظرن گفت:
يك : مُدِرس (ادار آور است)
با تعجب گفتن: خب بقيه اش؟!!
كمي سرش خاراند و با لهجه شيرررررررررين اصفوني گفت: اون نود و نه تاشم خُبسسسسسسسسسسسسسسسسسس
عمري بود بعدا خواهم گفت
نبود
به خوابتان مي آيم
دعا كنيد جهنم برزخي مرخصي ساعتي بدن هههخخخ[-(
شبتان پر ستاره
رورتان پر از نور اميد
و زورتان پر از قوت الهي
حق يارتون@};-
استاد مطمئنید هدهدِ نَر بوده؟! :khandeh!:
.... إنی لمن قوم لا تأخذهم فی الله لومة لائم سیماهم سیما الصدیقین و کلامهم کلام الأبرار عمار اللیل و منار النهار متمسکون بحبل القرآن یحیون سنن الله و سنن رسوله لا یستکبرون و لا یعلون و لا یغلون و لا یفسدون قلوبهم فی الجنان و أجسادهم فی العمل .
من از مردمی هستم که در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان باز نمی ایستند. نشانه های آنان، نشانه راستکاران و سخنشان، گفتار درست کرداران. زنده داران شبند به عبادت و نشانه های روزند برای هدایت چنگ در ریسمان قرآن زده اند و سنت خدا و فرستاده او را زنده کرده اند. نه بزرگی می فروشند، و نه برتری جویی دارند، نه خیانت می کنند و نه تبهکارند. دلهاشان در بهشت است و تن هاشان را به کار عبادت وامی دارند .
گفتم ز فیض [HL]بپذیر[/HL] این نیم جان که دارد
گفتا نگاه دارش غمخانهٔ تو جان است
اين [HL]بپذيرش[/HL] منو كشته
راستش سخته قبول كنيم فيض كاشاني كه اشاعرش اين قدر سليس و روان است
چنين اشتباه فاحشي كرده باشد و اين واژه ثقيل را به كار برده باشد
(تعقيد گريز است فيض)
سلام.
استاد انقدر شوخی گزاشتید که نا خودآگاه حرفاتون طنز شده.
اولش که گفتی زورتان پر نور امید! واقعا زورمان پر نور امید؟!!!
حالا که ویرایش کردی شده رورتان پر نور امید. الله اکبر!
سلام
☆مغز را به چالش بكشيد تا عصبها مجبور شوند مسيرهای جديدی بسازندساعت مچی را بر عكس ببنديدبا دست غیر معمول مسواک بزنيد.با دست مخالف صبحانه ميل كنيد.اينكار ظرفيت مغز و حافظه را زياد میكند.
[SPOILER]از این مثبت تر میشد به این موضوع نگاه کرد :-b:d[/SPOILER]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]روحانيوني در مشاغل مختلف
راننده تاكسي
خلبان
چشم پزشك
پرستار
پرورش شتر مرغ
و..[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;951300 نوشت:
اگر برويم به باب افعال و متعدي نشويم گاهي ايرادي ندارد
گاهي مواقع اَفعال باب اِفعال به معناي لازم هم مي آيند مانند قد افلح المؤمنون
رسالت حوزه كار فرهنگي است و بايد تلاش شود در همين مسير فعاليت كنيم
اين كه پزشكي برود در كفش داري خادم امام رضا يا جمكران بشود نيك او است اما چه بهتر است كه او خادم افتخاري در شغل خودش شود و در سلامت جسم و روان زائران بكوشد
تمّ كلامي[/]
پس چي فكرديد
:khandeh:
شطحيات احمد عزيزي را بخوانيد ببينيد كولاك مي كند
[="Tahoma"][="DarkGreen"] اللیل والنهار;951282 نوشت:
براي درمان وسواس اين نكته بسيار مهم است[/]
سفره افطاري طلاب
«به شب نشینی زندانیان برم حسرت
که نقل مجلسشان، دانه های زنجیر است».
[HL]حجره باغي از باغ هاي بهشت است
[/HL]
[HL]
[/HL]
حامیا ای نو جوان و نو بهار
طبع شوخت گشته مانند انار
گاه ترش و گاه شیرین چون عسل
گشته در پایز ماه ، همچون حَمَل
سلام
لطفا توضیح بیشتری بدهید. یک کتاب است یا مجموعه کتاب؟ موضوعش درباره چیست؟
ایشان هستند: لینک
[="Tahoma"][="DarkGreen"] *taha*;951324 نوشت:
سلام
بله
در آثار ايشان شطح زياد است مثل كفش هاي مكاشفه و ترجمه زخم به خصوص[/]
تاب برداشتن مخ
:bale::khandeh::ashk:
مي گفت: براي تبليغ به روستايي رفتم. ميزبان خيلي با من اياق شده بود. مي گفت تو خيلي با صفايي. ملايي به اين با صفايي نديده بودم!
با تعجب گفتم: ولي حاج آقاي محل شما واقعا ملا و با سواد است و من از ايشان استفاده مي كنم. خيلي معنوي و با صفا است!
گفت: بله ايشان هم خوبه ولي به نظرم زيادي درس خوانده مخش تاب برداشته فكر كنم چون نمي تونه راحت با مردم محل بجوشه!
پ ن
...
بسياري از مردم فكر مي كنند طبقه بندي شخصيت به درون گرا و برون گرا، شامل طلاب و روحانيون نمي شود؛ از نگاه آنها امكان ندارد روحاني اي درونگرا باشد و شغل و رسالتش متناسب با شخصيتش تدريس و پژوهش و نويسندگي باشد. اگر روحاني اي درون گرا بود حالش خوب نيست يا متكبر است به هر حال نرمال نيست.
.....
م ح قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2،
الهی جانب من کن نگاهی
مرا بنما به سوی خویش راهی
نگاهی کن که رو ارم به سویت
رهی بنما که جاگیرم به کویت
به ذکر خود بلند اوازه ام کن
رفیق لطف بی اندازه ام کن
بیفشان از وضو بر رویم آن آب
که از غفلت نماند در سرم خواب
به چشم مرحمت سویم نظر کن
شفیع اخرت، خیر البشر کن
(وحشی بافقی)
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;951485 نوشت:
مرجع تقليد شما اجازه ميدن اين شعر را تو قنوت بخونيد؟[/]
سلام، شعر بالایی رو اجازه نمیدن اما شعر پایینو شاید خودشونم بخونن:
الهی بر دلم ابواب تسلیم و رضا بگشا
بروی ما دری از رحمت بی منتها بگشا
رهی ما را بسوی کعبه صدق و صفا بنما
دری ما را بصوب گلشن فقر و فنا بگشا
درون تیره ایی دارم ز خواطرهای نفسانی
به سینه مطلعی از روزن نور و ضیا بگشا
بود دل چند رنجور از خمار و بسته میخانه
بر این دردی کش دردت در دارالشفا بگشا
ملاهادی سبزواری
من به ي تصنيف با حالي فقط فقط اشاره مي كنم
خواهش مي كنم
كم ظرفيت نباشيد هاااا
خواهش مي كنم
هرگز
به هيچ وجه
اصلن
تو قنوت نمازهاي مستحبي يا واجبتون بهش فكر نكنيد ها وگرنه همين كه دست ها را به حال قنوت گرفتيد محمد اصفهاني هي مي خونه:
اي همه هستي زتو پيدا شده خاك ضعيف ....
اگر به ذهن اومد خودتان را سفت بگيريد نخنديد به معناش فكر كنيد.
در نماز فكر نكنيد
همين الان و موقع خواب هم فكر نكنيد
خواستيد تصنيف تو ذهنتون نياد بايد به فيل قرمز رنگ فكر نكنيد و گرنه هي مياد به ذهن تون
بندگي غنچه
ای همه هستی زتو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
آنچه تغیر نپذیرد تویی
وانکه نمردست و نمیرد تویی
تا کرمت راه جهان برگرفت
پشت زمین بار گران برگرفت
هرکه نه گویای تو خاموش به
هرچه نه یاد تو فراموش به
غنچه کمر بسته که ما بنده ایم
گل همه تن جان که به تو زنده ایم
دست از این پیش که دارد که ما
زاری از این بیش که دارد که ما
چاره ما ساز که بی یاوریم
گر تو برانی به که روی آوریم
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
بشنويد
[=IRANSans]این لباس، لباس کارگری است
[=IRANSans]با اینکه لباس روحانیت به تن دارد اما کار کردن را عار نمیداند. او مانند خیلی از مردم شهرش زمین شخم میزند و دام پرورش می دهد، عقیدهاش این است که وقتی انسان کار کند و نان بازوی خودش را بخورد خدا او را بیشتر دوست دارد.این روحانی جوان در این چند سالی که وارد کار کشاورزی و پرورش گوسفند شده نه تنها برای خودش بلکه برای ۱۵ نفر از همشهریانش نیز اشتغالزایی کرده است.
[=newstext]سید هادی علوی طلبه و پرورش دهنده شتر مرغ
[=newstext]می گوید، یکی از توصیههای علامه حسن زاده آملی به طلاب را آویزه گوشش کرده: «آخوند باید شبیه مردم باشد، برای اینکه مردم شما را از خودشان بدانند، باید مثل مردم زندگی کنید.»
شهرت سید هادی علوی با انتشار گزارش و تصاویری تحت عنوان «روحانی که روی پشت بام شترمرغ پرورش می دهد» کشوری شد.
طلبه ای که برای تحقق اقتصاد مقاومتی آستین بالا زد؛
از پرورش مرغ بومی و ماهی قزل آلا تا مشوقی برای جوانان
حجت الاسلام بابا حسینی با بیان اینکه در ابتدای کار تنها با 100 جوجه شروع کرده بودم ، بیان کرد: اما اکنون هر 16 ماه یک بار با 3 هزار جوجه شروع می کنم.
وی با بیان اینکه پرورش مرغ و بلدرچین تقریبا هر 16 روز بیش از 1 میلیون تومان سود دارد، گفت: متاسفانه جوانان تنها به فکر پشت میز نشینی هستند در حالی که با اشاره به روایات ائمه اطهار و امام علی (ع) که فرمودند" اگر می خواهید بی نیاز از خلق باشید کار کنید" لذا جوانان هم باید برای آینده خود تلاش کنند.
این فعال اقتصادی درباره انگیزه اش از فعالیت تولیدی و اشتغالزایی، می گوید: "پیامبر مکرم اسلام (ص)،
امیرالمومنین (ع)، امام صادق (ع) و امام باقر (ع) در کنار فعالیت های دینی و سیاسی شان، به اداره نخلستان خرما و کشت گندم می پرداختند. از نظر اهل بیت (س) آباد کردن دنیا وسیله ای برای آباد کردن آخرت است.
استاد جان ، متاسفانه بسیاری از مردم اصلاً طبقه بندی درونگرا و برونگرا را قبول ندارند ، حالا از هر تیپ و قشر و جنسی که باشد
البته در مورد برخی افراد از جمله روحانیها این موضوع پررنگتر است
به قول شما کلاً مردم افراد درونگرا را نرمال نمیدانند (افرادی مثل بنده را happy)
این لینک خیلی ارزشمند بود
تک تک تصاویر را با اشتیاق نگاه کردم
فقط یک جمله توسط یک کاربر در بخش نظرات نوشته شده
که به نظرم همین جمله اثبات این موضوع است که رفتن روحانیون در بطن جامعه و کنار مردم
تاثیر زیادی در پذیرش آنها از سوی مردم و در نتیجه انتشار بهتر مفاهیم و ارزشهای دینی (که هدف اصلی یک روحانی است) دارد
جمله این بود:
"دست اینها بوسیدن دارد" (با تاکید بر کلمهء "این")باسلام خداقوت
L-)یه تست ازشون گرفته بشه که ببنید برون گرا هستند یا نه
به نظرم لازم باشه که برون گرا باشند :-b/:):-??:-?
عشقهای آتشين
مرغ عشقش مرده بود. چقدر غصه میخورد. ديروز زنگ زد گفت الان اين نر بيچاره هم ميميره. اين مرغ عشقها تاب مستوري ندارن. من ميدونم. آخه مرغ عشق، خودش جفتشو انتخاب ميکنه. الانم آب نميخوره، دونه هم نميخوره صداش هم در نمياد. تابلو داره دقمرگ ميشه. حالا ميگي چي کار کنيم؟ گفتم: «چه ميدونم! بگذار فکري بکنم زنگ میزنم.»
بعد فکر کردم فکرم به جايي نرسيد.
امروز زنگ زد گفت «انگار نه انگار! چنان چهچهي راه انداخته كه نگو... تازه صداش باز شده. همسایهها شاکي شدن. عين خيالش نيست. آنقدر دون خورده داره ميترکه از خوشي!»
....
مجله خانه خوبان ، کامران نجفزاده (خبرنگار)، شماره ۵۷
افسردگي پس از بنايي......
طلب شما (خواهم نوشت)