جمع بندی خانه تكاني دل! (در بخش هايي از دين شك كرده ام)

تب‌های اولیه

361 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خانه تكاني دل! (در بخش هايي از دين شك كرده ام)

سلام و عرض ادب
مدتي در سايت نبودم به دلايل مختلف. اما مهمترين دليلش اين بود كه تا خودم به چيزي اعتقاد راسخ نداشته باشم نمي توانم مبلغ آن بشوم
لذا از سايت رفتم تا كمي درمورد اين موارد فكر كنم. حالا هم آمده ام تا درمورد آنها با كارشناسان عزيز مشورت كنم
حقيقتش به بخش هايي از دين اسلام شك كرده ام كه در بحث هاي قبلي هم چه در اين سايت و چه در جاهاي ديگر به هيچ وجه قانع نشده ام
البته در مقابل اين شك و ترديدها ، چيزهاي مثبت زيادي هم از سلام برداشت كرده ام كه در هيچ آئين و روش ديگري نديده ام يا كمتر ديده ام

در كل مي توانم بگويم 70 درصد (حدودي) از دين اسلام را قبول دارم و معتقدم در اين 70 درصد هيچ روشي بهتر از آنچه اسلام بيان كرده پيدا نخواهد شد
اما درمورد 30 درصد ديگر به نظرم برخي روش هاي غير اسلامي كارا تر است


همانطور كه عرض شد قبلاً بحث هاي مفصلي كرده ام ولي يا درمورد كل مطلب قانع نشده ام يا درمورد بخشي از آن ، يعني نهايتاً به هر حال به پذيرش كامل نرسيده ام
البته بررسي هر كدام از موارد تشكيكي بنده تاپيك جداگانه مي طلبد ،
اما براي اطلاع كارشناس محترم تعدادي از آنها را عرض ميكنم:

1 - بحث استفاده جنسي از كنيز ، تحليل كنيز و استفاده جنسي از دختران زاده شده از كنيز
2 - جايز بودن جدا كردن زن از شوهرش و نزديكي با او (جدا كردن كنيز و برده)
3 - جايز بودن رابطهء جنسي با زنان اسير كافر ، حتي بدون رضايت آنها
4 - ازدواج با زن اسيري كه شوهر دارد
5 - روش و شيوهء ازدواج اسلامي كه از نظر من اشكالاتي مثل عدم شناخت دقيق رفتار و بي اطلاعي از زيبايي هاي دو طرف و ازدواج هاي از روي اكراه را در پي دارد
6 - صدور حكم هاي كلي كه اختلاف روحيه و خلق و خوي افراد مختلف ، در آنها لحاظ نشده است به عبارتي اسلام انتظار دارد تمام افراد عين هم فكر و زندگي كنند
7 - برخي مسائل خلاف آنچه در اسلام وعده داده شده اتفاق ميفتد. مثلاً روايت صحيح داريم اگر فلان كار را كني نتيجهء a حاصل ميشود ، اما در عمل با انجام آن كار ، نتيجه اي كاملاً برعكس پيش ميايد
8 - اينكه گفته ميشود اگر از روي دلسوزي و همنوع دوستي به مردم كمك كني ثوابي ندارد
9 - اينكه اگر نماز نخواني هيچ عمل ديگري از تو پذيرفته نخواهد شد
10 - حقوق بسيار كمي كه به فرزندان داده شده ، در مقابل حقوق بسيار زياد و بعضاً نامعقول والدين
11 - بعضي حقوق كاملاً يك طرفه (و نه تعاملي) در ازدواج. مثلاً حق جنسي 90 درصدي براي مرد و حق مالي 90 درصدي براي زن كه به نظر من زن را مادياتي بار مياورد و مرد را بي احساس

موارد ديگري هم هست كه ديگر بيان نميكنم
حال سوال من اين است كه اگر من به اين نتيجه رسيده باشم كه در اين موارد از روش ديگري بجز اسلام پيروي كنم ولي در 70 درصد ديگر به اسلام وفادار باشم
آن وقت دين من و جايگاهم چگونه خواهد بود؟ آيا بايد حتماً بطور صددرصد اسلام را بپذيرم؟ و اگر بخشي از آن را نپذيرم ايراد دارد يا خير؟
يا اينطور بپرسم ، آيا ميشود كسي مسلمان نباشد اما 70 درصد زندگيش را از دين اسلام بگيرد و در قيامت وارد بهشت بشود؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

Reza-D;944679 نوشت:
در كل مي توانم بگويم 70 درصد (حدودي) از دين اسلام را قبول دارم و معتقدم در اين 70 درصد هيچ روشي بهتر از آنچه اسلام بيان كرده پيدا نخواهد شد
اما درمورد 30 درصد ديگر به نظرم برخي روش هاي غير اسلامي كارا تر است

سوالات و ابهامات متعددی در ذهن دارید که پاسخ مفصلی می طلبد، امیدوارم بتوانیم در این تاپیک این ابهامات را رفع کنیم، بنده اجمالا پیش از ورود تفصیلی به مطالب دو نکته عرض می کنم:

نکته اول:
اگرچه نگرش عقلی به اعتقادات و باورها خوب و پسندیده است اما اعتقاد به نصف اسلام و بی اعتقادی به نصف دیگر از سوی خداوند پذیرفتنی نیست، اینکه مثلا من دستورات یک پزشک را با عقلم بسنجم و هر کدام را که پسندیدم بپذیرم و هر کدام را که نپسندیدم نپذیرم در حقیقت یعنی هیچ اعتقادی به آن پزشک ندارم، به خودم ایمان آورده ام، ملاک فهم خودم هست لذا آنجا که می پذیرم به خاطر تأیید خودم است و آنجا که نمی پذیرم به خاطر عدم تأیید خودم!
قرآن کریم نسبت به این تبعیض در اعتقادات هشدار داده است: «أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ»؛ آیا به بعضی از کتاب ایمان می آورید و به بعضی از کتاب خیر(بقره:85)
بنابراین باید سعی کنید در آن 30 درصد هم به پاسخ برسید. ان شاالله بتوانیم با کمک هم در این تاپیک تردیدهای 30 درصدی شما را حل کنیم.

نکته دوم:
عقل نسبت به گزاره ها سه حالت دارد:
عقل پذیر: یعنی عقل می تواند صحت و سُقم آن گزاره را درک کند، مثل خوبی عدالت.
عقل ستیز: یعنی گزاره ای که عقل به خوبی می تواند بطلان آن را درک کند، مثل شرک.
عقل گریز: یعنی گزاره ای که عقل با قاطعیت نمی تواند خوبی یا بدی آن را درک کند مثل جزئیات اعتقادی چون پل صراط، یا بسیاری از احکام.
اصول اساسی و بنیادین هر دین باید کاملا عقل پذیر باشد، یعنی با عقل قابل اثبات باشد، اما اصول غیر بنیادین، و همچنین فروع دین لازم نیست عقل پذیر باشد، بلکه همین که عقل ستیز نباشد کافیست، یعنی اگر عقل گریز باشند مانعی وجود نخواهد داشت، چون شما با دلیل عقلی، وجود و حکمت و صداقت خدا، نبوت نبی، و عصمت بیان کنندگان این احکام را پذیرفته اید.
بنابراین همین که این احکامی که بیان فرمودید در نگاه شما از عقل ستیزی به مرز عقل گریزی وارد شد کار تمام است، با توجه به پایه معقول آنها، دیگر نمی توان آن را نامعقول دانست.

Reza-D;944679 نوشت:
1 - بحث استفاده جنسي از كنيز ، تحليل كنيز و استفاده جنسي از دختران زاده شده از كنيز
2 - جايز بودن جدا كردن زن از شوهرش و نزديكي با او (جدا كردن كنيز و برده)
3 - جايز بودن رابطهء جنسي با زنان اسير كافر ، حتي بدون رضايت آنها
4 - ازدواج با زن اسيري كه شوهر دارد

در مورد شبهاتتان در خصوص برده داری این لینک را با دقت مطالعه بفرمایید، ببینید تا چه حدی این مسئله حل می شود، بعد ابهاماتتان را پی می گیریم:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=55164&p=829407#post829407

Reza-D;944679 نوشت:
5 - روش و شيوهء ازدواج اسلامي كه از نظر من اشكالاتي مثل عدم شناخت دقيق رفتار و بي اطلاعي از زيبايي هاي دو طرف و ازدواج هاي از روي اكراه را در پي دارد
6 - صدور حكم هاي كلي كه اختلاف روحيه و خلق و خوي افراد مختلف ، در آنها لحاظ نشده است به عبارتي اسلام انتظار دارد تمام افراد عين هم فكر و زندگي كنند
7 - برخي مسائل خلاف آنچه در اسلام وعده داده شده اتفاق ميفتد. مثلاً روايت صحيح داريم اگر فلان كار را كني نتيجهء a حاصل ميشود ، اما در عمل با انجام آن كار ، نتيجه اي كاملاً برعكس پيش ميايد

در مورد شماره «5» که باید عرض کنم انچه در عُرف ما انجام می شود را به پای اسلام نباید نوشت، باید دید اسلام چه میگوید، اسلام مخالف صحبت کردن برای شناخت ازدواج، و حتی عقد موقت با شرط ضمن عقد برای شناخت بیشتر طرفین نیست، اسلام حتی می گوید در گام آخر خواستگار می تواند مو و بخشی هایی از بدن دختر را ببیند، اسلام روی شناخت خیلی تأکید دارد. شما می بینید که حتی خانواده های مذهبی هم زیر بار این گزینه آخر نمیروند! که البته شاید به خاطر این باشد که نمی شود در این زمانه به کسی اعتماد کرد، اما در هر صورت اسلام در این عرصه کم نگذاشته است.
دو شماره بعدی خیلی کلّی هستند اگر ممکن است بیشتر توضیح بدهید.

Reza-D;944679 نوشت:
8 - اينكه گفته ميشود اگر از روي دلسوزي و همنوع دوستي به مردم كمك كني ثوابي ندارد

قطعا این درست نیست، اسلام هم نظر اینچنینی ندارد! من تا به حال چنین نظری از اسلام نه دیده ام و نه شنیده ام!
وقتی در اسلام برای حیوانات حقوق تعیین شده، برای هم نوع حقوق تعیین نشود؟!
اگرچه مسلمان بودنِ کسی که به او کمک میشود به عنوان اولویت تعیین شده، و ثواب بیشتری دارد اما این به معنای بی تفاوتی نسبت به غیر مسلمانان نیست که کمک کردن به آنها از باب همنوع ثواب نداشته باشد.
هم سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع)، و هم روایات اسلامی پُر است از تأکید به مهربانی و کمک به دیگران.

Reza-D;944679 نوشت:
9 - اينكه اگر نماز نخواني هيچ عمل ديگري از تو پذيرفته نخواهد شد

این حکم برای مسلمانان است، یعنی کسی که اعتقاد به اسلام دارد و نماز نمی خواند اعمال دیگرش هم قبول نخواهد شد، این حاکی از یک امر واقعی است، چرایی آن و آگاهی از نقش نماز در تأثیرگذاری بر سایر اعمال و حسابرسی از امور عقل گریز است که عقل توان درک آن را ندارد.
اما در خصوص کسانی که از اسلام و ضرورت نماز آگاه نیستند و مستضعف فکری به شمار می روند خب خداوند متناسب با درکشان توقع خواهد داشت.

Reza-D;944679 نوشت:
10 - حقوق بسيار كمي كه به فرزندان داده شده ، در مقابل حقوق بسيار زياد و بعضاً نامعقول والدين

حقوق فرزندان در اسلام کم نیست، از اذان و اقامه در بدو تولد، تا اسم نیکو و نفقه و مهم تر از همه تربیت صحیح و آموزش ادب و دین حقوقی است که در اسلام بر عهده والدین گذاشته شده است، مگر حق دیگری هم غیر از اینها وجود دارد؟ اما حکمت اینکه فرزندان به رعایت حق والدین بیشتر توصیه شده اند طبق بیان استاد قرائتی این است که پدر و مادر نیازی به توصیه به رعایت احوال کودکشان ندارند، پدر و مادر حتی لقمه از دهان خودشان میگیرند و در دهان کودکشان میگذارند، خودشان برهنه می مانند و کودکشان را می پوشانند، اما فرزندان نسبت به والدین این حس با این شدت را ندارند، لذا قرآن فرزندان را توصیه به رعایت حقوق والدین نموده است، یعنی این تفاوت در بیان است، نه در حقوق، و حکمت آن هم ریشه مخاطب شناسی قرآن و روایات دارد.

Reza-D;944679 نوشت:
11 - بعضي حقوق كاملاً يك طرفه (و نه تعاملي) در ازدواج. مثلاً حق جنسي 90 درصدي براي مرد و حق مالي 90 درصدي براي زن كه به نظر من زن را مادياتي بار مياورد و مرد را بي احساس

نکته اول اینکه مسائل روانشناسی، جامعه شناسی، شناخت روحیات زن و مرد و تبیین حقوق آنها متناسب با روحیاتشان، مسائل خانواده و مانند آن از مسائل بسیار پیچیده ای هستند که به این راحتی نمی توان نظری داد یا نظر مقابل را نظر اشتباهی دانست، با گذشت قرن ها از پیدایش این علوم و پیشرفت آنها هنوز نظرات مختلف و متناقضی وجود دارد، لذا در گام اول هرگز کسی نمی تواند حکم اسلام را عقل ستیز بداند تا حقانیت آن را زیر سوال ببرد، نهایتا می توان گفت عقل گریز است.

نکته دوم اینکه با تحلیل می توان فهمید حقوق زن و مرد نه تنها عقل گریز نیست، بلکه عقل پذیر است، چراکه اگرچه زن و مرد هر دو خصوصیات جنسی و عاطفی دارند اما عاطفه در زنان مقدم بر جنسیت بوده و برعکس جنسیت در آقایان مقدم بر عواطف است، به همین خاطر زنان از کسی که نسبت به او محبت نداشته باشند لذت جنسی نمی برند و این که تجاوز برای آنان خیلی ناراحت کننده است از این بابت است در حالی که این مسئله برای مردان کمتر مصداق دارد.

این شناخت دقیق از 1400 سال پیش در احکام اسلامی وجود داشته است که اسلام هنگامی که میخواهد مردان را توصیه به زنان کند توصیه های او عاطفی است، اینکه با آنها مهربان باشید، به انها ابراز محبت کنید، چون این محبت و عواطف راه رسیدن به جنسیت آنهاست.
و وقتی می خواهد زنان را برای حقوق مردانشان توصیه کند توصیه هایش عمدتا جنسی است، می فرماید شوهر را در هر لحظه و هر زمان ارضاء کنید چرا که راه رسیدن به عواطف مرد و کلید جلب محبت او ارضاء جنسی اوست.

علاوه بر اینکه اگرچه حق جنسی زن حداقل هر چهارماه یکبار است، اما طبق نظر اسلام اگر خانمی نیاز جنسی دارد و خوف به گناه افتادن وجود دارد بر مرد لازم است نیاز او را برطرف کند.

همچنین امروزه از نظر پزشکی و خصوصا طب سنتی مسجّل شده است که ارضاء جنسی برای مرد می تواند مضرّ باشد چرا که مایعی حاوی املاح معدنی مورد نیاز مرد مثل «روی» از او دفع میشود، اما همین املاح میتواند در نزدیکی جذب بدن زن شود، یعنی عملا رفتار جنسی برای یکی مضرّ و برای یکی مفید است، طبیعتا در چنین رابطه مشترکی حق ابراز نظر با کسی است که این رابطه برای او ضرر دارد. اسلام می گوید رابطه جنسی در هر چهارماه یکبار حق هر دو طرف است، یعنی چهارماه یکبار چه زن بخواهد و چه مرد رابطه باید باشد، اما بیش از این مقدار باید مرد راضی باشد مگر آنکه زن به حرام بیفتد.

اما در مورد حق مالی، این حق 90 درصدی نیست، اسلام مدیر اقتصادی خانواده را مرد می داند و بر آن تأکید دارد، اما بر مرد واجب کرده است که بر زن سخت نگیرد، نیازهای او را متناسب با شأنش، یعنی همانطور که در خانه پدرش برطرف میشده برطرف نماید.
یعنی در اسلام بر مرد لازم نیست درصدی از درآمدش را به زن بدهد، درصد تعیین نشده! لذا اگر مردی مخارج متناسب با شأن همسرش ماهیانه یک میلیون است اما در ماه صد میلیون هم درآمد دارد باز خود اوست که برای مدیریت درآمدش تصمیم می گیرد واجب نیست بیش از شأن همسرش برای او خرج کند.

روی آن لینکی که آدرس دادم، و روی سخنانی که در این پست عرض کردم تأملی بفرمایید، اگر ابهامی برطرف شد از آن عبور می کنیم و اگر ابهامی باقی ماند آن را مطرح بفرمایید تا روی آنها بحث را پیش ببریم تا به حول و قوه الهی مسئله را کاملا روشن سازیم.
در پناه حق

Reza-D;944679 نوشت:
سلام و عرض ادب
مدتي در سايت نبودم به دلايل مختلف. اما مهمترين دليلش اين بود كه تا خودم به چيزي اعتقاد راسخ نداشته باشم نمي توانم مبلغ آن بشوم
لذا از سايت رفتم تا كمي درمورد اين موارد فكر كنم. حالا هم آمده ام تا درمورد آنها با كارشناسان عزيز مشورت كنم
حقيقتش به بخش هايي از دين اسلام شك كرده ام كه در بحث هاي قبلي هم چه در اين سايت و چه در جاهاي ديگر به هيچ وجه قانع نشده ام
البته در مقابل اين شك و ترديدها ، چيزهاي مثبت زيادي هم از سلام برداشت كرده ام كه در هيچ آئين و روش ديگري نديده ام يا كمتر ديده ام

در كل مي توانم بگويم 70 درصد (حدودي) از دين اسلام را قبول دارم و معتقدم در اين 70 درصد هيچ روشي بهتر از آنچه اسلام بيان كرده پيدا نخواهد شد
اما درمورد 30 درصد ديگر به نظرم برخي روش هاي غير اسلامي كارا تر است


همانطور كه عرض شد قبلاً بحث هاي مفصلي كرده ام ولي يا درمورد كل مطلب قانع نشده ام يا درمورد بخشي از آن ، يعني نهايتاً به هر حال به پذيرش كامل نرسيده ام
البته بررسي هر كدام از موارد تشكيكي بنده تاپيك جداگانه مي طلبد ،
اما براي اطلاع كارشناس محترم تعدادي از آنها را عرض ميكنم:

1 - بحث استفاده جنسي از كنيز ، تحليل كنيز و استفاده جنسي از دختران زاده شده از كنيز
2 - جايز بودن جدا كردن زن از شوهرش و نزديكي با او (جدا كردن كنيز و برده)
3 - جايز بودن رابطهء جنسي با زنان اسير كافر ، حتي بدون رضايت آنها
4 - ازدواج با زن اسيري كه شوهر دارد
5 - روش و شيوهء ازدواج اسلامي كه از نظر من اشكالاتي مثل عدم شناخت دقيق رفتار و بي اطلاعي از زيبايي هاي دو طرف و ازدواج هاي از روي اكراه را در پي دارد
6 - صدور حكم هاي كلي كه اختلاف روحيه و خلق و خوي افراد مختلف ، در آنها لحاظ نشده است به عبارتي اسلام انتظار دارد تمام افراد عين هم فكر و زندگي كنند
7 - برخي مسائل خلاف آنچه در اسلام وعده داده شده اتفاق ميفتد. مثلاً روايت صحيح داريم اگر فلان كار را كني نتيجهء a حاصل ميشود ، اما در عمل با انجام آن كار ، نتيجه اي كاملاً برعكس پيش ميايد
8 - اينكه گفته ميشود اگر از روي دلسوزي و همنوع دوستي به مردم كمك كني ثوابي ندارد
9 - اينكه اگر نماز نخواني هيچ عمل ديگري از تو پذيرفته نخواهد شد
10 - حقوق بسيار كمي كه به فرزندان داده شده ، در مقابل حقوق بسيار زياد و بعضاً نامعقول والدين
11 - بعضي حقوق كاملاً يك طرفه (و نه تعاملي) در ازدواج. مثلاً حق جنسي 90 درصدي براي مرد و حق مالي 90 درصدي براي زن كه به نظر من زن را مادياتي بار مياورد و مرد را بي احساس

موارد ديگري هم هست كه ديگر بيان نميكنم
حال سوال من اين است كه اگر من به اين نتيجه رسيده باشم كه در اين موارد از روش ديگري بجز اسلام پيروي كنم ولي در 70 درصد ديگر به اسلام وفادار باشم
آن وقت دين من و جايگاهم چگونه خواهد بود؟ آيا بايد حتماً بطور صددرصد اسلام را بپذيرم؟ و اگر بخشي از آن را نپذيرم ايراد دارد يا خير؟
يا اينطور بپرسم ، آيا ميشود كسي

مسلمان نباشد اما 70 درصد زندگيش را از دين اسلام بگيرد و در قيامت وارد بهشت بشود؟

با سلام و احترام

میتوانید سوالتان را اینطور مطرح کنید که
آیا انکار برخی امور منتسب به اسلام موجب کفر است؟
کدام یک از این امور جزو ضروریات اسلام است و کدام یک جزو ضروریات نیست؟
چون انکار ضروریات کفر است...
مثلا شما نمیگویید زکات در اسلام نیست بلکه میگویید منحصر در 9 قسم نیست همانطور که آیت الله صادقی و برخی فقهای دیگر گفته اند
مثلا شما نمیگویید خمس نیست بلکه میگویید خمس مختص فقرای سید نیست همانطور که برخی فقها میگویند مثل لینک زیر

http://www.askdin.com/showthread.php?t=58771

یا مثلا شما منکر برده داری نیستید میگویید حق رابطه زوری ندارد
یا آزادی بردگان واجب است
http://www.askdin.com/showthread.php?t=54005

http://www.askdin.com/showthread.php?t=55164&p=823326&viewfull=1#post823326

و یا حتی رابطه زوری با همسر آزاد
http://www.askdin.com/showthread.php?t=53918یا مثلا در مورد اطاعت از والدین ان قلت هایی مثل این دارید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=55657&page=4

در کل اگر اشکالات و تشکیک های شما مربوط به ضروریات دین باشد خیلی فرق میکند با اشکالات و تشکیک به غیر ضروریات
لذا فکر میکنم ابتدا باید بدانیم این موارد جزو ضروریات هستند یا خیر؟!

مسلم;944969 نوشت:
کارشناس بحث: استاد مسلم

:Graphic (55):

مسلم;944969 نوشت:
در مورد شبهاتتان در خصوص برده داری این لینک را با دقت مطالعه بفرمایید، ببینید تا چه حدی این مسئله حل می شود، بعد ابهاماتتان را پی می گیریم

سلام و عرض ادب استاد عزيز
تاپيكي كه لينك داديد را خواندم. هيچ بخشي برايم قانع كننده نبود بجز بحث مشروط بودن حكم به نظر امام معصوم
پ.ن:
اگر ساعت 12 ظهر باشد و خورشيد وسط آسمان و تمام مردم هم روز بودن را تاييد كنند ، اما معصوم بگويد شب است ، من هم خواهم گفت شب است

مسلم;944969 نوشت:
اسلام حتی می گوید در گام آخر خواستگار می تواند مو و بخشی هایی از بدن دختر را ببیند، اسلام روی شناخت خیلی تأکید دارد
شما می بینید که حتی خانواده های مذهبی هم زیر بار این گزینه آخر نمیروند!

دليل اساسي من بخش بولد شده است. بحث شرطي سازي را حتماً خيلي بهتر از من مي دانيد
مجموع قوانين اسلام به گونه اي هستند كه خروجي آن اينگونه ميشود كه دختر و پسر مذهبي (بخصوص دخترها) و خانواده هاي آنها در مقابل رفت و آمد بسيار حساس بشوند

اين رفتار نسل به نسل در افراد شكل ميگيرد و به فرزندان منتقل ميشود و فرزند نيز حدود 20 سال با همين رفتارها بزرگ ميشود
بعد انتظار داريم به يك باره بنشينند و سير تا پياز زندگي را با يك نامحرم مطرح كرده و تبادل نظر كنند و نه خودشان و نه خانواده هايشان هم برايشان دشوار نباشد

شما بفرمائيد يك تحقيقي كنيد ، تقريباً تمام خانواده هايي كه در آنها دخ0تر و پسر تمايل به معاشرت و شناخت كامل و دقيق دارند
يا غيرمذهبي هستند يا مسائل شرعي را به آن شدتي كه اسلام گفته انجام نمي دهند
وقتي ذهن يك انسان به نوعي از رفتار خو بگيرد ، نميشود از او انتظار داشت به يك باره به گونه اي كاملاً متفاوت رفتار كند

مسلم;944969 نوشت:
6 - صدور حكم هاي كلي كه اختلاف روحيه و خلق و خوي افراد مختلف ، در آنها لحاظ نشده است به عبارتي اسلام انتظار دارد تمام افراد عين هم فكر و زندگي كنند
7 - برخي مسائل خلاف آنچه در اسلام وعده داده شده اتفاق ميفتد. مثلاً روايت صحيح داريم اگر فلان كار را كني نتيجهء a حاصل ميشود ، اما در عمل با انجام آن كار ، نتيجه اي كاملاً برعكس پيش ميايد
مورد 6 ، زندگي من و شما ، روحيات من و شما ، خواسته ها و تمايلات من و شما ، اخلاق من و شما و درك ما از دنيا با هم متفاوت است
اما اسلام براي هر دوي ما يك نوع قوانين در تمام زمينه ها وضع كرده و انتظار دارد بنده و شما دقيقاً مانند هم عمل كنيم
مثلاً همان بحث شناخت در ازدواج ، ممكن است والدين من اجازه رفت و آمد بدهند ولي والدين شما اين اجازه را ندهند
اسلام براي شما هيچ راهكاري ندارد!! تنها راه حل دين اين است كه تلاش كنيد والدين خود را راضي كنيد!!
خب اگر دعوت ديگران به راه درست اينقدر ساده است ، چرا امام حسين(ع) با آن زبان شيوا و علم الهي ، كلاً فقط توانستند 72 نفر را از بين چندهزار نفر به حق دعوت كنند؟!!

مورد 7 ، مثلاً اسلام ميگويد فلان اعمال ناشايست (مثلاً كسب روزي از راه حرام) موجب از بين رفتن رزق ميشود ولي اگر اعمال نيك انجام بدهي مالت زياد ميشود
اما در عمل مي بينيم افراد حرام خور ، زناكار ، شراب خور و.......هر روز مال و ثروتشان زيادتر ميشود اما افراد دست و دل پاك هميشه محتاج يك لقمه نان هستند

مسلم;944969 نوشت:
8 - اينكه گفته ميشود اگر از روي دلسوزي و همنوع دوستي به مردم كمك كني ثوابي ندارد
منظورم را اشتباه برداشت كرديد برادر
از اين نظر گفتم كه مي گويند در كمك به ديگران حتماً بايد نيتت رضاي الهي باشد
يعني وقتي فقيري را مي بيني فقط بايد براي خشنودي خدا به او كمك كني. اگر دلت برايش بسوزد و از روي همنوع دوستي كمكش كني ثواني نخواهي داشت

مسلم;944969 نوشت:
حقوق فرزندان در اسلام کم نیست، از اذان و اقامه در بدو تولد، تا اسم نیکو و نفقه و مهم تر از همه تربیت صحیح و آموزش ادب و دین حقوقی است که در اسلام بر عهده والدین گذاشته شده است، مگر حق دیگری هم غیر از اینها وجود دارد؟
نام نيكو؟! گفتن اذان و اقامه؟! احياناً والدين زير بار اين دو مسئوليت سنگين و پرمخاطره كمرشان نشكند؟!
بله استاد خيلي حقوق ديگر وجود دارد
احترام به شخصيت فرزند به عنوان يك انسان ، عدم توهين به فرزند يا كوچك كردن شخصيتش يا كتك زدنش از سوي والدين
تنبيه والدين در صورت سرپيچي از وظايفشان نسبت به فرزند و.......
فرزند در دين اسلام آنقدر بي ارزش است كه ميگويند اگر والدين تو بدون دليل(!!!) به تو توهين كردند يا تو را كتك زدند تو حق نداري اعتراض كني
يا اگر پدري فرزندش را كشت قصاص نميشود!!!

مسلم;944969 نوشت:
حکمت اینکه فرزندان به رعایت حق والدین بیشتر توصیه شده اند طبق بیان استاد قرائتی این است که پدر و مادر نیازی به توصیه به رعایت احوال کودکشان ندارند
حتماً سند استاد قرائتي براي اين سخنشان دختراني هستند كه به دست پدرانشان زنده به گور ميشدند!!
با كمال احترام ، استاد قرائتي صددرصد اشتباه فرموده اند
استاد مسلم عزيز ، شما (و جناب قرائتي) توي عمرتان پدر و مادرهايي را نديده ايد كه فرزندشان را كتك مي زنند؟
نديده ايد والديني را كه با فرزند بسيار بد سخن ميگويند و به او در جلوي همه توهين ميكنند؟
نديده ايد پدرهايي را كه دخترشان را به زور شوهر مي دهند؟
نديده ايد مادراني را كه وقتي پسرشان دختري انتخاب ميكند خونش را توي شيشه ميكنند كه بايد دخترخواهر مرا بگيري؟
نديده ايد والديني را كه دنبال عشق و حال خودشان مي روند (روابط نامشروع ، مشروب ، مواد و....) و فرزندان را رها ميكنند؟
شما تا به حال كودكان سر راهي را نديده ايد؟
شما كودكاني را كه دست فروشي ميكنند يا كنار ترازو در خيابان نشسته اند را نديده ايد؟
بعضي از اينها را والدين به افراد سودجو فروخته اند و بعضي را هم خود والدين به اين كار وادار ميكنند
مي دانيد فقط در استان اصفهان ، در هر ماه حدود 15 كودك سرراهي پيدا ميشود؟
گفته ميشود اين والدين فقير هستند! ببخشيد ولي اگر فقير هستند خيلي غلط ميكنند كه بچه دار ميشوند

مسلم;944969 نوشت:
روحیات زن و مرد

البته در اين مورد خودم هم به نتيجه رسيده ام كلاً محبت زن فقط نسبت به سه گروه است:
اقوام - فرزندان - دوستان
ولي شوهر هرگز نبايد از زنش انتظار محبت داشته باشد چون انتظاري بيهوده خواهد بود
البته نه به اين دليل كه زنها محبت كردن بلد نباشند ، بلكه به اين دليل كه زنها مردي را دوست دارند كه هيچگونه نيازي به محبت نداشته باشد
هز زني هم بگويد نه دروغ گفته (شايد 1 در ميليون استثنا وجود داشته باشد)
پس عملاً مرد نبايد انتظار محبت از سوي زن داشته باشد. البته بجز موارد كوچكي مثل چاي آوردن يا گفتن خسته نباشيد هنگام ورود به خانه (خانمها فكر ميكنند با اين كارها ديگر درياي محبت هستند happy)

بگذاريد جور ديگري توضيح بدهم
فرض كنيد شديداً گرسنه هستيد ؛ وارد يك فروشگاه ميشويد و ميگوئيد ساندويچ مي خواهم. فروشنده ميگويد ندارم
ميگوئيد پفك مي خواهم ، ميگويد ندارم و........ تا نهايتاً ميپرسيد خب چه داريد؟! ميگويد فقط بيسكوئيت دارم
خب اينجا شما چاره اي نداريد بجز اينكه همان بيسكوئيت را بخريد
حال وقتي مدتي از آن فروشگاه خريد كنيد ، كم كم به بييسكوئيت عادت ميكنيد
آن وقت بيگوئيم آن فرشنده به اين دليل بيسكوئيت مي فروشد كه خريدار بيسكوئيت را بيشتر از همه چيز دوست دارد!
اين تاپيك مرا ببينيد برادر: http://www.askdin.com/showthread.php?t=56580


دقيقاً بعد از تاپيك بالا خانمها بنده را مردي احساسي (البته جوري كه انگار احساسي بودنِ مرد مشكل اخلاقي است!!) مي بينند
نمي دانم. شايد منظور خانمها از اينكه مرد بايد احساسات داشته باشد اين است كه فقط بايد به ما محبت كند ولي درمورد خودش نبايد احساسات داشته باشد
شايد هم درستش همين است و مرد فقط بايد دنبال رابطهء جنسي باشد و نه محبت ، وگرنه مرد نيست!
به هر حال در اين مورد به نظرم به جاي گوشش دادن به حرف خانمها ، بايد به عملشان نگاه كنم
شايد حق با شما باشد استاد و مرد بيشتر دنبال ارضاي جنسي است و مشكل از من است كه تا از زني محبت نبيند ارضا نميشوم! لابد مرد كاملي نيستم!

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D; نوشت:

وقتي ذهن يك انسان به نوعي از رفتار خو بگيرد ، نميشود از او انتظار داشت به يك باره به گونه اي كاملاً متفاوت رفتار كند

قبلا در پستی اینو گفته بودم اینجا هم میگم.
متاسفانه ما وقتی می خوایم حق و حقوق خودمون رو بگیریم دادگاهی تشکیل میدیم به قضاوت علی بن ابی طالب
ولی وقتی بحث حق و حقوق دیگران میشه دادگاهی تشکیل میدیم به قضاوت بنجامین ویلیامز.
این انتظارات به شدت غیر منطقی و دور از انصاف هست.
Reza-D; نوشت:

زندگي من و شما ، روحيات من و شما ، خواسته ها و تمايلات من و شما ، اخلاق من و شما و درك ما از دنيا با هم متفاوت است
اما اسلام براي هر دوي ما يك نوع قوانين در تمام زمينه ها وضع كرده و
انتظار دارد بنده و شما دقيقاً مانند هم عمل كنيم


خودسازی یعنی همین
ولی این انتظاری که اسلام دارد با انتظاری که انسان ها دارند متفاوت هست.
قسمتی از متن رو ک مشخص کردم از نظر اسلام نقطه ی اوج هست نه نقطه ی شروع.
شما قرار هست به اون نقطه برسی نه اینکه از اون نقطه شروع کنی.
این انتظار انسان هاست که انتظار دارند این نقطه ی شروع شما باشه.
بخاطر همین کج فهمی هاست که برخی آدم های بی انصاف ، از مسلمانان زیاد ایراد میگیرن.
اگر مسلمانی چرا دروغ میگی؟ اگر مسلمانی چرا غیبت میکنی؟
خوب مسیر بندگی برطرف کردن همین عیب و ایرادهاست دیگه.
منتها یک نکته ای اینجا وجود دارد.
ایراد گرفتن از مسلمانی که دروغ می گوید ، غیبت میکند، و قصد رشد و برطرف کردن ایرادهایش را هم ندارد منطقی هست.
ایراد گرفتن از مسلمانی که دروغ می گوید، غیبت میکند، و قصد رشد و برطرف کردن ایرادهایش را دارد منطقی نیست.
Reza-D; نوشت:

مورد 7 ، مثلاً اسلام ميگويد فلان اعمال ناشايست (مثلاً كسب روزي از راه حرام) موجب از بين رفتن رزق ميشود ولي اگر اعمال نيك انجام بدهي مالت زياد ميشود
اما در عمل مي بينيم افراد حرام خور ، زناكار ، شراب خور و.......هر روز مال و ثروتشان زيادتر ميشود اما افراد دست و دل پاك هميشه محتاج يك لقمه نان هستند


شاید اگر اینو دو ماه پیش به من میگفتی منم باهات هم نظر بودم. ولی واقعیت چیز دیگری هست.

تک تک این افراد هم در این دنیا تاوان پس میدن هم در آخرت.

ولی خداوند طبق میل من و شما انتقام نمی گیره.

ما انتظار داریم خداوند از شخص مورد نظر ما جوری انتقام بگیره که ما ببینیم و لذت ببریم.

گاهی اینجوری میشه گاهی هم نمیشه. چون همه ی کارهای خداوند روی حساب و کتاب هست.

اصلا و ابدا فریب ظاهر زندگی دیگران رو نخورید.

گاهی همه چیز خیییییییلیییییی طبیعی و جدی به نظر میاد.

تو کاملا خوشبختی و محبوبیت شخص مورد نظرت ( حرام خوار، زناکار و ... ) رو می بینی و احساس میکنی.

ولی وقتی به عمق زندگی طرف وارد میشی ، از این که بدبختی و حقارت و پستی شگفت زده میشی.

بعد متوجه میشی تمام چیزی رو که شما مشاهده کردی بخاطر مهارت بسیار بالای طرف در نقش بازی کردن هست.

نقش انسان خوشبخت ، نقش انسان صبور ، نقش انسان فهیم ، نقش انسان خوش اخلاق ، نقش انسان متعهد ، نقش انسان متخصص.

شاید بگی مگه میشه این همه آدم فیلم بازی کنند. بله میشه. خیلی هم راحت میشه. دیدم که میگم.

طرف یک لحظه آرامش توی زندگیش نداره. ولی به قدری فیلم بازی میکنه که حد و حساب نداره.

همه ی ترسش اینه که مبادا دیگران از بیماری من با خبر بشن ، مبادا دشمن شاد بشم. ناراحتی اعصاب داره. به شدت حسود و بخیل هست.

ولی وقتی توی جمع میشینه تمام انرژیش رو جمع میکنه که درونش رو پنهان کنه.

همه ی این حرفهایی که زدم رو دیدم و کاملا هم شدنی هستند.

Reza-D; نوشت:

اگر اعمال نيك انجام بدهي مالت زياد ميشود

حتما شنیدی خوش اخلاقی روزی رو زیاد میکنه.
حتما شنیدی شکر نعمت نعمتت افزون کند.
پس چرا جواب نمیده؟
دلیلش اینه که ما انسان ها همه نفری یه چرتکه دستمونه و به شدت به نتیجه وابسته هستیم.
مثال یک : امروز مشتری اومد بهش سلام کردم و لبخند زدم. پس چرا پشت سرش ده تا مشتری نیومد؟ مگه خوش اخلاقی روزی رو زیاد نمی کنه؟ اصلا نخواستیم.
مثال دو: دیروز بخاطر اینکه دخل مغازه ام صد هزار تومن شد خداروشکر کردم پس چرا امروز نشد دویست هزار تومن؟ اصلا نخواستیم.

وقتی خداوند میگه خوش اخلاقی کن تا روزیت زیاد بشه منظورش این نیست که تظاهر به خوش اخلاقی روزی رو زیاد میکنه.

منظورش اینه که « کسی که واقعا خوش اخلاق باشد و خوش اخلاقی در جزیی از شخصیتش باشد روزی اش زیاد می شود »

به عنوان مثال یک روز رفتم پیش پیرایشگری که خیلی مودب صحبت میکرد. مدام با احترام حرف میزد.
مثلا میگفت:
«خیلی عذرمیخوام قربان، میشه یک مقدار سرتونو بالا بگیرید؟»
در همین حین به پسر کوچکش که توی مغازه روی صندلی ها بالا و پایین می پرید گفت: «سگ پدر بشین یه جا»
اون شد آخرین باری که پیشش رفتم و هر موقع هم یادم میاد حالم ازش بهم می خوره.

خوب انتظار دارید چنین شخصی رزق و روزی داشته باشه؟

در مورد شکر نعمت هم همینطوره.

ما باید وقتی شکر میکنیم. نعمت رو احساس کنیم. اگر بگیم خدایا شکرت ولی توی دلمون بگیم «خدایا واسه همه مادری واسه ما زن بابا؟ » این هیچ فایده ای نداره.

خوب چرا باید خوش اخلاقی توی وجودمون ریشه داشته باشه که رزق و روزیمون زیاد بشه؟ چرا باید وجود نعمت رو احساس کنیم و قدرو جایگاهش رو در درونمون احساس کنیم؟
چون اگر کسی واقعا خوش اخلاق باشه و واقعا شاکر باشه ، این خوش اخلاق بودن و شاکر بودن یک احساس مطبوع عمیقی در وجود شخص ایجاد میکنه.
و این احساس مطبوع عمیق انسان رو به یک رفتار سالم وادار میکنه. و اون رفتار سالم منجر به عکس العمل مثبت از طرف تمام کائنات خواهد شد.
ولی با فیلم بازی کردن هیچ احساسی مطبوعی ایجاد نمی کنه که بخواد ما رو با جهان هستی هماهنگ کنه.

Reza-D; نوشت:

از اين نظر گفتم كه مي گويند در كمك به ديگران حتماً بايد نيتت رضاي الهي باشد
يعني وقتي فقيري را مي بيني فقط بايد براي خشنودي خدا به او كمك كني. اگر دلت برايش بسوزد و از روي همنوع دوستي كمكش كني ثواني نخواهي داشت


دلیل اینکه این مسئله برای شما پیش اومده اینه که ما متاسفانه تصویر خوبی از خاطرخواهی نداریم.
تصویر ما خاطرخواهی همیشه اینجوری بوده:
«بخاطر بابات چیزی بهت نمیگم وگرنه بلایی سرت میوردم که روزی هزاربار آرزوی مرگ بکنی»
«حیف که فلانی اینجا نشسته وگرنه جوابی بهت می دادم که.....»
«من بخاطر داداشت بهت پول قرض دادم وگرنه اصلا تورو قبول ندارم»

و هیچوقت چنین تصویری نداشتیم:
نفر اول: سلام
نفر دوم: سلام.
نفر اول: اسم شما چیه؟
نفر دوم: مسعود
نفر اول: شما دوست رضا دودانگه هستی؟
نفردوم: بله
نفراول: به به ، خیلی خیلی خوش آمدید، چرا اونجا ایستادید ؟ بفرمایید بنشینید تا واستون یه نوشیدنی بیارم.
نفر دوم: :Kaf::shadi::khoshali::Kaf::Mohabbat::hamdel:

تفاوت را احساس کنید.

[SPOILER]
فعلا خسته شدم. بقیشو بعدا می نویسم.
[/SPOILER][/]

و طاها;944979 نوشت:
میتوانید سوالتان را اینطور مطرح کنید که
آیا انکار برخی امور منتسب به اسلام موجب کفر است؟
کدام یک از این امور جزو ضروریات اسلام است و کدام یک جزو ضروریات نیست؟
چون انکار ضروریات کفر است...
مثلا شما نمیگویید زکات در اسلام نیست بلکه میگویید منحصر در 9 قسم نیست همانطور که آیت الله صادقی و برخی فقهای دیگر گفته اند
مثلا شما نمیگویید خمس نیست بلکه میگویید خمس مختص فقرای سید نیست همانطور که برخی فقها میگویند

سلام جناب "وطاها"
به اين چند نكته توجه بفرمائيد بعد نظرتان را بگوئيد

1 - من حكم هاي ديگري كه براي خيلي ها مبهم است و پذيرشش دشوار را با كمال ميل مي پذيرم چون گر چه دليل عقلي برايشان نداريم اما با عقل در

تعارض نيستند
براي مثال تعداد ركعات نماز ، مهريه و..... ؛ اما احكامي كه در اين تاپيك گفته ام ، لااقل از نظر من با عقل در تعارض هستند و تعارض متفاوت است با دليل عقلي نداشتن

2 - نكته مهمي كه من هميشه مطرح كرده ام اين است كه اولين گزينهء من در پاسخ به ابهامات فوق ، اين نيست كه اسلام اشتباه كرده ، بلكه ميگويم شايد اصلاً اينها احكام اسلام نيست و اشتباهي به ما رسيده

3 - و اينكه سوال من در اين تاپيك درست برعكس سوالي است كه شما طرح كرديد (البته سوالي كه شما گفتيد هم مي تواند روي ديگر سكه باشد)
سوال مطروحهء شما اين است كه آيا ميشود 30 درصد از دين را قبول نداشت و باز مسلمان بود؟ (يعني 70 درصد مسلمان باشيم)
اما سوال من اين است كه آيا ميشود مسلمان نبود ، از 70 درصد اعمال ما مطابق با اسلام باشد و پذيرفته شود؟

Im_Masoud.Freeman;945091 نوشت:
خوب مسیر بندگی برطرف کردن همین عیب و ایرادهاست دیگه

خوبي مسعود جان؟
داداشم ، منظورم را اشتباه متوجه شديد
منظور من از اختلاف هاي شخصيتي و روحي ، خصوصياتي است كه
"خصوصيات بدي نيستند"
مثلاً شما به سكوت علاقه داريد و من به شلوغي. شما به يك سري خصوصيات اهميت مي دهيد و من به يك سري ديگر از خصوصيات
شما به ورزش علاقه داريد و من به هنر و.............

اما زندگي كه اسلام ترسيم كرده (كه در نتيجه عمل به احكام اسلام حاصل خواهد شد) چيزي شبيه به زندگي پدربزرگ مادربزرگ هاي ماست
موقع انتخاب رشته بابا ننه بجاي تو تشخيص بدهند از چه رشته اي لذت مي بري!
براي انتخاب همسر يك روز بابات قهر كند و يك روز مادرت و اسلام هم گفته اگر اُف بگويي با كله ميدازيمت توي جهنم! پس مجبوري با كسي ازدواج كني كه آنها دوست دارند تو پهلويش بخوابي!!
زمان خواستگاري 100 نفر آدم كه اكثرشان يك صدم سواد و اطلاعات دختر و پسر را ندارند جمع بشوند توي يك اطاق در حالي عطر جورابهايشان فضا را روحاني كرده! بعد براي دختر و پسر تصميم بگيرند
دختر سرش را پايين بيندازد و تا بناگوش سرخ شود و درحاليكه پسر ديگري را دوست دارد بگويد هر چي آقاجونم بگه! بزرگترها هم بگويند احسنت! عجب دختر عاقلي!

در زندگي هم اينطور باشد كه مرد برود بيرون تا شب كار كند و زن هم بنشيند توي خانه نان بپزد شب هم مرد بيايد كنار زنش براي..... زن هم بگويد واي نه الان حوصله ندارم!
بعد مرد قول بدهد اگر اجازه نزديكي بدهي فردا برايت قاقاليلي ميخرم زن هم ذوق مرگ بشود و بگويد خب باشد!!!
تفريح مرد اين باشد كه بنشيند با عباس آقا چايي بخورد و تفريح زنها هم اين باشد كه جمع بشوند بروند روضه
آخرش هم 10 تا بچه قد و نيم قد كاكل زري چادر زري تحويل جامعه بدهند

در حالي كه تمام اينها فقط و فقط براي رفع يك نياز جنسي است (البته زنها را نمي دانم براي چه شوهر ميكنند. خودشان ميگويند فقط بخاطر عشق!!)
حتماً ديده ايد چقدر دختر موفق در زمينه هاي مختلف در خارج از كشور داريم. يا در داخل كشور اما عمدتاً از قشر غيرمذهبي
اما خيلي از دخترها در خانواده هاي مذهبي/سنتي (دليل دارد كه اين دو را كنار هم بكار ميبرم) از اين پيشرفت ها محروم هستند
يا در مورد مردها هم به همين شكل. پسري كه ده ها استعداد دارد بايد همه را كنار بگذارد و برود يك شغلي پيدا كند و زندگيش بشود سير كردن شكم زن و بچه و بس

اسلام ميگويد شما ازدواج كن بعد سعي كن همسرت را دوست داشته باشي
در حالي كه درستش اين است كه شما اول كسي را دوست داشته باشي بعد با او ازدواج كني
اسلام ميگويد بزرگترها بايد تصميم بگيرند. درحالي كه عقل ميگويد كسي كه بيشتر ميفهمد بايد تصميم بگيرد

Im_Masoud.Freeman;945091 نوشت:
ما انتظار داریم خداوند از شخص مورد نظر ما جوری انتقام بگیره که ما ببینیم و لذت ببریم

قبول ندارم
من واقعاً متوجه نميشوم چرا خداوند هر كسي را كه مي خواهد تنبيه كند ثروتمندش ميكند؟!
يعني پولدار بودن و رفاه اينقدر درد آور است؟!
نه مسعود جان من چنين انتظاري ندارم اما انتظار هم ندارم از هر كسي ميخواهد انتقام بگيرد از همه نظر او را به سطوح بالا برساند

Im_Masoud.Freeman;945091 نوشت:
دلیلش اینه که ما انسان ها همه نفری یه چرتکه دستمونه و به شدت به نتیجه وابسته هستیم

خير برادر من كل يك پروسه را عرض ميكنم
من نگفتم چرا طرف امروز خوش اخلاق بود صد تومنش نشد دويست تومن ، ميگويم چرا يك عمر است خوبي ميكند نه تنها صدتومنش دويست تومن نشده ، بلكه شده 10 تومن!!

Im_Masoud.Freeman;945091 نوشت:
وقتی خداوند میگه خوش اخلاقی کن تا روزیت زیاد بشه منظورش این نیست که تظاهر به خوش اخلاقی روزی رو زیاد میکنه.
منظورش اینه که « کسی که واقعا خوش اخلاق باشد و خوش اخلاقی در جزیی از شخصیتش باشد روزی اش زیاد می شود »

تبليغات قرص هاي لاغري را ديده اي مسعود جان؟
وقتي ميگويي چرا من خوردم اما لاغر نشدم ، ميگويند حتماً سر ساعت نخوردي! حتماً فاصله انداختي ، حتماً همراهش غذايي خوردي كه اثرش را از بين برده
خلاصه شما هر چه هم قسم بخوريد كه بابا من بيشتر مسائل را رعايت كرده ام ميگويند نه! بخاطر همان يكي دو تا كه رعايت نكردي نتيجه نگرفتي

نتيجه اخلاقي:
اين روايات فقط براي خود معصومين كه يك اپسيلون هم خطا ندارند اثر ميكند happy

Im_Masoud.Freeman;945091 نوشت:
دلیل اینکه این مسئله برای شما پیش اومده اینه که ما متاسفانه تصویر خوبی از خاطرخواهی نداریم

اين قسمت را متوجه نشدم

سلام.
جناب رضا. در پست قبلی درباره عذاب و پولداری گفتی. میخوام اینو جواب بدم اگر اشکالی نداره.

به عقیده من دو نوع عذاب وجود داره.

عذاب تنبیه کننده. عذاب گرفتار کننده.
برای آدمای خوب عذاب های تنبیه کننده اتفاق میفته. عذاب هایی که خیلی تو چشمه. انگار از غیب یه سیلی خورده تو گوشت. تو دور و وریامون دیدیم. آدم خوبیه یه اشتباه میکنه میبینی چنان بعدش عوضش در میان که به غلط کردم بیفته!

عذاب گرفتار کننده عذابیه که ظاهرش شاید شبیه نعمت هم باشه! این مخصوص آدمای خیلی کثیفه که آدم بشو نیستند. آلوده میشن به مال زیاد به زن و فرزندان زیاد به روابط نامشروع. به خونه و کاخ و باغ و غیره. هرکی از دور ببینه میگه خدایا ما از توییم به ما نمیدی به این شیطان میدی؟!!! این عذاب گرفتار کننده هست. عین باتلاق آدمو تو خودش حل میکنه یه وقت به خودت میای میبینی همین پولا و ظاهر دنیایی گرفتارت کرده و بیشتر تو کثافت کاریا گیرت کرده! همینطور که تو دور و وریامون دیدیم طرف آخر شیطانه ولی میبینی هی هر روز فربه تر میشه!

روایتی هست که پیامبر از یکی چیزی خواست که خاطرم نیست. اون شخص بهش نداد. پیامبر دعاش کرد ثروتمند بشه. از یکی دیگه خواست اون بهش داد. پیامبر دعاش کرد به قدر نیازش بهش برسه! یکی از اطرافیان حکمتشو از پیامبر پرسید، پیامبر گفت تو نمیدونی اون اولیو نفرین کردم!

خدایا به قدر نیازمون به ما ال بده نه 1 ریال بیشتر. الهی آمین.

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D; نوشت:

در زندگي هم اينطور باشد كه مرد برود بيرون تا شب كار كند و زن هم بنشيند توي خانه نان بپزد شب هم مرد بيايد كنار زنش براي..... زن هم بگويد واي نه الان حوصله ندارم!
بعد مرد قول بدهد اگر اجازه نزديكي بدهي فردا برايت قاقاليلي ميخرم زن هم ذوق مرگ بشود و بگويد خب باشد!!!
تفريح مرد اين باشد كه بنشيند با عباس آقا چايي بخورد و تفريح زنها هم اين باشد كه جمع بشوند بروند روضه
آخرش هم 10 تا بچه قد و نيم قد كاكل زري چادر زري تحويل جامعه بدهند


تصورش هم حالمو بهم میزنه.
Reza-D;945103 نوشت:

داداشم ، منظورم را اشتباه متوجه شديد
منظور من از اختلاف هاي شخصيتي و روحي ، خصوصياتي است كه
"خصوصيات بدي نيستند"
مثلاً شما به سكوت علاقه داريد و من به شلوغي. شما به يك سري خصوصيات اهميت مي دهيد و من به يك سري ديگر از خصوصيات
شما به ورزش علاقه داريد و من به هنر و.............

اما زندگي كه اسلام ترسيم كرده (كه در نتيجه عمل به احكام اسلام حاصل خواهد شد) چيزي شبيه به زندگي پدربزرگ مادربزرگ هاي ماست
موقع انتخاب رشته بابا ننه بجاي تو تشخيص بدهند از چه رشته اي لذت مي بري!
براي انتخاب همسر يك روز بابات قهر كند و يك روز مادرت و اسلام هم گفته اگر اُف بگويي با كله ميدازيمت توي جهنم! پس مجبوري با كسي ازدواج كني كه آنها دوست دارند تو پهلويش بخوابي!!
زمان خواستگاري 100 نفر آدم كه اكثرشان يك صدم سواد و اطلاعات دختر و پسر را ندارند جمع بشوند توي يك اطاق در حالي عطر جورابهايشان فضا را روحاني كرده! بعد براي دختر و پسر تصميم بگيرند
دختر سرش را پايين بيندازد و تا بناگوش سرخ شود و درحاليكه پسر ديگري را دوست دارد بگويد هر چي آقاجونم بگه! بزرگترها هم بگويند احسنت! عجب دختر عاقلي!

در حالي كه تمام اينها فقط و فقط براي رفع يك نياز جنسي است (البته زنها را نمي دانم براي چه شوهر ميكنند. خودشان ميگويند فقط بخاطر عشق!!)
حتماً ديده ايد چقدر دختر موفق در زمينه هاي مختلف در خارج از كشور داريم. يا در داخل كشور اما عمدتاً از قشر غيرمذهبي
اما خيلي از دخترها در خانواده هاي مذهبي/سنتي (دليل دارد كه اين دو را كنار هم بكار ميبرم) از اين پيشرفت ها محروم هستند
يا در مورد مردها هم به همين شكل. پسري كه ده ها استعداد دارد بايد همه را كنار بگذارد و برود يك شغلي پيدا كند و زندگيش بشود سير كردن شكم زن و بچه و بس
اسلام ميگويد شما ازدواج كن بعد سعي كن همسرت را دوست داشته باشي
در حالي كه درستش اين است كه شما اول كسي را دوست داشته باشي بعد با او ازدواج كني
اسلام ميگويد بزرگترها بايد تصميم بگيرند. درحالي كه عقل ميگويد كسي كه بيشتر ميفهمد بايد تصميم بگيرد


برای اینها جوابی ندارم.
Reza-D; نوشت:

اين قسمت را متوجه نشدم

همون بهتر که متوجه نشدی.
ببین برادر عزیز، من فکر میکنم خدا با اینکار می خواد به انسان بفهمونه که تحت هر شرایطی باید مطیع دستورات پروردگارت باشی.
چون خیلی جاها ممکنه تصمیمات اشتباه بگیری. خیلی جاها هم ممکنه تصمیمات درست بگیری.
ولی بهترین کار اینه که اجازه بدی همون تصمیمات درست رو هم خدا بهت بگه که خیالت از درستیش کاملا راحت باشه.
ممکنه شما خیلی جاها با عقلت تصمیم درستی بگیری. ولی اگر یه بار تصمیم اشتباه گرفتی و فکر کردی که درسته و کلی مسیر رو کج رفتی
اون موقع به خدا میگی که چرا منو متوجه اشتباهم نکردی؟ خدا هم میگه مگه من بهت نگفتم طبق دستورات من عمل کن. گوش نکردی و خودسر شدی اینم شد نتیجه اش.
Reza-D; نوشت:

خوبي مسعود جان؟


مغرور تر از آنم که خود را به تمارض بزنم. happy[/]

با سلام خدمت آقا رضای عزیز
محبت بین ما و شما دوطرفه است

Reza-D;945068 نوشت:
تاپيكي كه لينك داديد را خواندم. هيچ بخشي برايم قانع كننده نبود

واقعا از این همه تأثیرگذاری مطالبم غافلگیر شدم:khandeh!:

Reza-D;945068 نوشت:
بجز بحث مشروط بودن حكم به نظر امام معصوم

علاوه بر نکته فوق همانطور که در لینک مذکور از کتاب آیت الله مکارم آدرس دادم این یک نسخه ثانویه است، یعنی در جایی که آزادسازی اسرا و مبادله آنها به مصلحت نباشد و امکان نگهداری آنها هم برای دولت نباشد می توان چنین حکمی صادر کرد آن هم به شرط اینکه دستور جنگ و همچنین این حکم به برده گیری به فرمان امام عادل باشد؛ به علاوه سایر شرط و شروطهایی که به تفصیل در آن لینک آمده!
آیا این همه قید و بند این حکم را از گزاره های عقل ستیز به وادی عقل گریز وارد نمیسازد؟

Reza-D;945068 نوشت:
مجموع قوانين اسلام به گونه اي هستند كه خروجي آن اينگونه ميشود كه دختر و پسر مذهبي (بخصوص دخترها) و خانواده هاي آنها در مقابل رفت و آمد بسيار حساس بشوند
وقتي ذهن يك انسان به نوعي از رفتار خو بگيرد ، نميشود از او انتظار داشت به يك باره به گونه اي كاملاً متفاوت رفتار كند

ببینید هدف از شناخت برای ازدواج این نیست که جزئیات سلایق دو شخص برای هم کاملا آشکار شود، این که دختر و پسر می نشینند و به همی می گویند تو به چه رنگی علاقه داریو او می گوید تو به چه گلی علاقه داری و اگر یکسان بود می گویند چه تفاهمی!! این که شناخت نیست!
شناخت یعنی شناخت شخص از نظر اخلاقی، از نظر اعتقادی، و....
برای تشخیص این خصوصیات کلی لازم نیست مدتی را با شخص زندگی کرد! تا ببینند به همی می خورند یا نه! دو انسان خوش اخلاق و با ایمان که از نظر دارایی، تحصیلات و سن هم کفو هم باشند به هم میخورند! حتی اگر در عمرشان یک روز هم یکدیگر را ندیده باشند.
به همین خاطر می بینید آنچه در اسلام به عنوان ملاک برای ازدواج تعیین شده است همین امور است، اخلاق و ایمان و هم کفو بودن که همگی قابل شناخت است، لازم نیست خود این دختر و پسر با هم باشند.

Reza-D;945068 نوشت:
اسلام براي شما هيچ راهكاري ندارد!! تنها راه حل دين اين است كه تلاش كنيد والدين خود را راضي كنيد!!
خب اگر دعوت ديگران به راه درست اينقدر ساده است ، چرا امام حسين(ع) با آن زبان شيوا و علم الهي ، كلاً فقط توانستند 72 نفر را از بين چندهزار نفر به حق دعوت كنند؟!!

در مورد ازدواج که عرض کردم باید ملاک ها عمومی باشد.
اما در هر صورت فارغ از مبحث ازدواج اینکه گاهی پدر و مادرها اشتباه می کنند را که دین نباید جواب دهد، دین می آید تا مسیر را نشان می دهد، اینکه برخی از آن تخطی می کنند طبیعتا نتیجه غیر دینی هم می گیرند!
همواره برنامه های یک دین برنامه های کلی و عمومی خواهد بود، اینکه برای تک تک اشخاص برنامه داشته باشد نشدنی است، یعنی در منابع عمومی دینی فقط برنامه های عمومی بیان می شود، اما سایر علوم انسانی اسلامی مثل روانشناسی و جامعه شناسی اسلامی می توانند با بهره گیری از دستاوردهای تجربی این علوم، و همچنین اصول و مبانی استخراج شه از منابع دینی برای تک تک اشخاص نسخه های دینی خاص استنباط کنند.

Reza-D;945068 نوشت:
مثلاً اسلام ميگويد فلان اعمال ناشايست (مثلاً كسب روزي از راه حرام) موجب از بين رفتن رزق ميشود ولي اگر اعمال نيك انجام بدهي مالت زياد ميشود
اما در عمل مي بينيم افراد حرام خور ، زناكار ، شراب خور و.......هر روز مال و ثروتشان زيادتر ميشود اما افراد دست و دل پاك هميشه محتاج يك لقمه نان هستند

ببینید تعالیم دین را باید به صورت یکجا و تطبیقی دید. یک جا دین می فرماید که کسانی که اهل تقوا باشند روزیشان از جایی میرسد که گمان نمی برند(طلاق:2و3) یک جا می گوید به اندازه سعی و تلاش انسان به او میرسد(نجم:39) یک جا می گوید تا مردم سرنوشت خود را تغییر ندهند خداوند سرنوشتشان را تغییر نمی دهد(رعد:11) یک جا می فرماید خداوند به بعضی رزق و روزی می دهد تا آنها را به سمت عذاب ببرد(توبه:55؛ اعراف:182)یک جا می فرماید رزق و روزی را می گیرد که امتحان کند(بقره:155)
پس معلوم می شود این موردی که شما می فرمایید علت تامه نیست بلکه مقتضی است.
به عبارتی قوانین عالم یک قوانین ظاهری است و یک قوانین باطنی؛ اسلام می فرماید علاوه بر قوانین ظاهری که شما روی آنها حساب می کنید عوامل دیگری در کار هست که شما هرگز آنها را نمی توانید بفهمید.
مثلا اسلام می فرماید تو عملت را مخفیانه برای خدا انجام بده خداوند آن را آشکار خواهد کرد، این نظر اسلام مخالف قوانین طبیعی است، طبق قوانین ظاهری هر کسی که بروز و ظهور بیشتری داشته باشد و مثلا بیشتر در تلویزیون نشان داده شود معروف تر و مشهورتر خواهد بود، حال می بینیم که مرجعی که کمتر از همه در تلویزیون نشان داده شد و بیشتر از همه از شهرت گریزان بود یعنی آیت الله بهجت بعد از رحلتش فقط 300 نفر در آفریقا برای او نماز لیلة الدفن خواندند!
یا اینکه میگویند تو آنچه داری در راه خدا بده خدا به تو بر می گرداند، چه صدقه و مانند آن! مثلا آیت الله مرعشی که تمام مخارجش را خرج کتابخانه اسلامی کرد به حدّی که حتی برای حج مستطیع نشد، اما تا به حال نزدیک به 400 نفر به نیابت از او حج به جا آورده اند!
یا هزاران حوادثی از این قبیل که ما نمونه های آن را در زندگی خودمان و اطرافیانمان دیده ایم که نتیجه بر خلاف قوانین طبیعی ظاهر شده است.

بنابراین اینکه افراد مومن فقیر، یا بی دین پولدار می بینم ما نمی توانیم قضاوت کنیم اسلام خلف وعده کرده است، آن فرد پاک دست ممکن است فکر اقتصادی نداشته باشد، یا اهل تلاش نباشد، یا به مصلحتش نباشد، یا درگیر امتحان باشد، وگرنه کم نداریم انسان های مومنی که ثروتمند و اتفاقا خیّر هستند و با ثروت انبوهشان تعداد زیادی را هم زیر پر و بال خود گرفته اند! من اساسا با این فکر مخالفم که انسان های مومن را با فقر گره بزنیم بلکه بر عکس باید ثروت به دست اهل ایمان و سخاوت باشند. خود این نوع نگاه نقش منفی دارد و موجب میشود انسان های مومن از دنیا فراری باشند و دائما در ضمیر اخودآگاهشان منتظر فقر باشند!

از آن طرف اگرچه خداوند با مبتلا کردن به فقر و مشکلات بنده های الوده را به راه حق بر می گرداند(سجده:21) و نباید انسان های آلوده دنیای آباد داشته باشند، اما این کلیّت ندارد، چرا که ممکن است بنده آنقدر از خدا دور شود که این نقش تنبیهی، جای خودش را به سنت استدراج بدهد، یعنی خداوند نظر لطفش را از او بر می دارد و دنیا به او روی می آورد تا کاملا غرق در آن شود.

Reza-D;945068 نوشت:
از اين نظر گفتم كه مي گويند در كمك به ديگران حتماً بايد نيتت رضاي الهي باشد
يعني وقتي فقيري را مي بيني فقط بايد براي خشنودي خدا به او كمك كني. اگر دلت برايش بسوزد و از روي همنوع دوستي كمكش كني ثواني نخواهي داشت

این هم درست نیست، اسلام می گوید اگر برای رضای خدا باشد بیشتر ثواب دارد، اما اگر کسی از روی همنوع دوستی هم باشد بی ثواب نخواهد بود.

Reza-D;945068 نوشت:
احترام به شخصيت فرزند به عنوان يك انسان، عدم توهين به فرزند يا كوچك كردن شخصيتش يا كتك زدنش از سوي والدين
تنبيه والدين در صورت سرپيچي از وظايفشان نسبت به فرزند و.......
فرزند در دين اسلام آنقدر بي ارزش است كه ميگويند اگر والدين تو بدون دليل(!!!) به تو توهين كردند يا تو را كتك زدند تو حق نداري اعتراض كني
يا اگر پدري فرزندش را كشت قصاص نميشود!!!

در بحث حقوق سخن از ارزش انسان ها نیست، حقوق گاهی ناظر به کارکردهای آن است مانند ضرورت احترامی که زن بای شوهرش در اسلام ترسیم شده است که برای حفظ ابهت و جایگاه تربیتی مرد است، یعنی ممکن است این همه احترام برای پدر و مادر برای حفظ جایگاه و نقش تربیتی والدین باشد.
و نیز گاهی حقوق به معنای تبیین یک خط قرمز است در جایی که خانواده ها از اصول اخلاقی پایین تر می آیند و نیاز به تعیین خط قرمز از سوی یک ناظر بیرونی دارند! که البته به اندازه لازم این خطوط قرمز نسبت به کودکان هم ترسیم شده است.
اسلام هرگز اجازه رها کردن کودکان را نمی دهد، تعیین خوراک و پوشاک و مسکن و تأمین معیشت آنها از حقوق واجب آنها بر عهده والدین است، لذا ذره ذره این سختی هایی که کودکان رها شده متحمل می شوند به گردن والدین آنهاست.
هرگز کتک زدن بی مورد آنها جایز نیست، و برای تنبیه های تربیتی هم حد تعیین شده است، اسلام حتی برای کودک متولد نشده دیه تعیین کرده است، اجازه تنبیه که اثری روی بدن کودک داشته باشد نداده و برای آن دیه تعیین نموده است.
در روایات متعدد به حفظ شخصیت کودک و عزت نفس آن تأکید شده است، از زدن آنها نهی شده و...؛ اما متاسفانه این روایات کمتر برای مردم تبیین شده است، و درسیره اهل بیت(ع) هم کاملا آشکار است آنجا کهخ پیامبر(ص) در جامعه ای که دختران را زنده به گور می کردند تمام قد جلوی دختر خردسال خود می ایستاد و او را می بوسید.

Reza-D;945068 نوشت:
استاد مسلم عزيز ، شما (و جناب قرائتي) توي عمرتان پدر و مادرهايي را نديده ايد كه فرزندشان را كتك مي زنند؟
نديده ايد والديني را كه با فرزند بسيار بد سخن ميگويند و به او در جلوي همه توهين ميكنند؟
نديده ايد پدرهايي را كه دخترشان را به زور شوهر مي دهند؟
نديده ايد مادراني را كه...

چرا، دیده ام آقا رضای عزیز، ما هم که نمیگوییم اسلام نسبت به بچه ها سفارش نکرده است، می گوییم شما یک آمار بگیرید که آیا بچه هایی که از سر فقر، بی سرپرست رها می شوند آمارشان بالاتر است، یا فرزندانی که در عین ثروت، والدینشان را در خانه سالمندان میگذارند! خطاب هم باید متناسب با وقوع جرم باشد!
انصافا در جامعه با کوچکترین نگاه به اطرافتان می بینید که ظلمی که بچه ها بدون هیچ ضرورتی در حق والدینشان مرتکب می شوند، هرگز قابل مقایسه با ظلمی که گاهی والدین از سر ناچاری در حق کودکانشان مرتکب میشوند قابل مقایسه نیست. پس توصیه هم باید متناسب با این آمار باشد، این یک اصل مسلّم عقلی و منطقی است.

یک پدر ممکن است کودکش را زنده به گور کند، یک پدر ممکن است بچه اش را در خیابان رها کند، ممکن است او را کتک بزند اما باور کنید همه اینها از سر جبرهای نامرئی است، ما نمی توانیم جوّ حاکم بر جامعه عرب جاهلی را درک کنیم که پدر را وادار به زنده به گور شدن کودکش میکرده! نمی توانیم فشاری را که فقر یا اعتیاد به والدین وارد میکرده تا کودکش را در خیابان رها کند درک کنیم، و...
اما بسیاری از فرزندان را می بینیم که بدون هیچ گونه فشاری، در کمال دارایی و ثروت و فقط از سر راحت طلبی والدینشان را به خانه سالمندان می سپارند.

همانطور که شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد من مانند مادرم که مرا تر و خشک کرد و غذا در دهانم میگذاشت او را تر و خشک کرده و غذا در دهانش می گذارم آیا حق او را ادا کرده ام؟ امام(ع) به این مضمون فرمود: خیر! او تو را با عشق و امید به پر و بال گرفتن در آینده تر و خشک می کرد، اما تو چنین انگیزه ای نداری.

خود شما هم اگر به اطرافتان نگاه کنید در ناخودآگاه خودتان تأیید خواهید کرد که لازم نیست به مادرانی که در اطراف شما هستند بگویید حواست به کودکت باشد، اصلا مادر در شرایط عادی جانش را برای کودکش می دهد، من کار به شرایط ثانویه و اضطراری ندارم، اما مرتب لازم است به کودکان و بزرگسالان توصیه کنیم هوای والدین خود را داشته باشند، با بی احترامی با آنها برخورد نکنند و...

Reza-D;945068 نوشت:
لبته در اين مورد خودم هم به نتيجه رسيده ام كلاً محبت زن فقط نسبت به سه گروه است:
اقوام - فرزندان - دوستان
ولي شوهر هرگز نبايد از زنش انتظار محبت داشته باشد چون انتظاري بيهوده خواهد بود

در این مورد نیز به زودی پاسخ خواهم داد...

مسلم;945116 نوشت:
تعالیم دین را باید به صورت یکجا و تطبیقی دید

سلام
يك كارشناس دوست داشتني توي سايت بودند به نام استاد
"حامي"
هميشه مي گفتند:
دين را بايد خوشه اي ديد ، نه حبه اي happy

مسلم;945116 نوشت:
سلام

اگر اجازه بدهيد يك به يك پيش برويم
ابتدا درمورد برده داري عرض كنم كه تنها دليلي كه مي توانم آن را بپذيرم همين بحث اجازهء امام است
يعني اگر امام معصوم حضور نداشته باشد هيچكسي نمي تواند چنين حكمي بدهد؟ (نكاتي كه عرض كردم)

Reza-D;945092 نوشت:
سلام جناب "وطاها"
به اين چند نكته توجه بفرمائيد بعد نظرتان را بگوئيد

1 - من حكم هاي ديگري كه براي خيلي ها مبهم است و پذيرشش دشوار را با كمال ميل مي پذيرم چون گر چه دليل عقلي برايشان نداريم اما با عقل در

تعارض نيستند
براي مثال تعداد ركعات نماز ، مهريه و..... ؛ اما احكامي كه در اين تاپيك گفته ام ، لااقل از نظر من با عقل در تعارض هستند و تعارض متفاوت است با دليل عقلي نداشتن

2 - نكته مهمي كه من هميشه مطرح كرده ام اين است كه اولين گزينهء من در پاسخ به ابهامات فوق ، اين نيست كه اسلام اشتباه كرده ، بلكه ميگويم شايد اصلاً اينها احكام اسلام نيست و اشتباهي به ما رسيده

3 - و اينكه سوال من در اين تاپيك درست برعكس سوالي است كه شما طرح كرديد (البته سوالي كه شما گفتيد هم مي تواند روي ديگر سكه باشد)
سوال مطروحهء شما اين است كه آيا ميشود 30 درصد از دين را قبول نداشت و باز مسلمان بود؟ (يعني 70 درصد مسلمان باشيم)
اما سوال من اين است كه آيا ميشود مسلمان نبود ، از 70 درصد اعمال ما مطابق با اسلام باشد و پذيرفته شود؟

با سلام

با نکته اول و دوم موافقم و احساس میکنم خودم مثل شما فکر میکنم
که بگذریم

اما سوال
لطفا مشخص کنید اینکه میگویید :
آیا میشود مسلمان نبود؟
چه معنایی دارد...

آیا حقانیت اسلام برای شما مشخص نشده؟
یا فهمیدید که اسلام دروغ و کذب است؟

البته شاید این دو از حیث فقهی برای شما تفاوتی نداشته باشد
و شاید داشته باشد که به نظرم کارشناس فقه و احکام لازم است...

مثلا جاهل قاصر ممکن است با همان 70 درصد بهشتی شود اگر چه مسلمان نباشد
اما جاهل قاصر جهنمی شود...
و ذهنیتی که برای من نسبت به نظر علما شکل گرفته، مثبت نیست
یعنی شما جاهل مقصر هستید و مرتد و جهنمی.... که شاید ذهنیت اشتباهی باشد...
به نظرم کارشناس فقه و احکام لازم است ...
و الله العالم

ضمنا بفرمایید مقصودتان از 70 درصد چیست؟
کیفیت یا تعداد؟
مثلا زکات و صلاه خودش به تنهایی میتواند 50 درصد حساب شود
یا پایبندی به ضروریات دین خودش میتواند 70 درصد محاسبه شود ( البته اینجا به ضروریات از حیث مسلم بودن نگاه نکردم چون بحثش متفاوت است و ابتدای تاپیک عرض کردم)
یا از حیث تعداد ممکن است غیر ضروریات صد برابر ضروریات باشد و 90 درصد محاسبه شود...
یا حتی ترک محرمات نسبت به واجبات و احکام قضایی خودش میتواند درصد های دیگری باشد...
اما
باز هم با نظر به جاهل قاصر و مقصر این ها تاثیر چندانی در جهنمی شدن ندارد...
شاید جاهل قاصر با 30 درصد پایبندی مثل جاهل قاصر با 70 درصد پایبندی بهشتی شوند نه جهنمی و تفاوتشان در درجات باشد...
البته اینها با فرض این است که پیرو عقل باشند و ظلم نکنند و در یک شرایط در نظر گرفته شوند...

مسلم;944969 نوشت:
همچنین امروزه از نظر پزشکی و خصوصا طب سنتی مسجّل شده است که ارضاء جنسی برای مرد می تواند مضرّ باشد چرا که مایعی حاوی املاح معدنی مورد نیاز مرد مثل «روی» از او دفع میشود، اما همین املاح میتواند در نزدیکی جذب بدن زن شود، یعنی عملا رفتار جنسی برای یکی مضرّ و برای یکی مفید است، طبیعتا در چنین رابطه مشترکی حق ابراز نظر با کسی است که این رابطه برای او ضرر دارد.

با سلام و احترام
مطلبی که فرمودید نمی تواند به عنوان دلیلی برای این موضوع مطرح شود.چرا که اگر قرار باشد از این بعد به قضیه بپردازیم،بارداری برای زن ضررهای بیشتری دارد ،تعادل هورمونها بهم میخورد،زن مستعد افسردگی میشود ،در صورت کمبود مواد لازم برای رشد جنین این مواد از بدن مادر برداشت میشود و ... ولی با این حال جلوگیری بدون رضایت همسر جایز نیست.
از ابعاد دیگری احتمالا میتوان به این موضوع پرداخت.

Reza-D;945119 نوشت:
يك كارشناس دوست داشتني توي سايت بودند به نام استاد "حامي"
هميشه مي گفتند: ديدن را بايد خوشه اي ديد ، نه حبه اي

بله این فرمایش کاملا فرمایش درستی است.

Reza-D;945119 نوشت:
اگر اجازه بدهيد يك به يك پيش برويم
ابتدا درمورد برده داري عرض كنم كه تنها دليلي كه مي توانم آن را بپذيرم همين بحث اجازهء امام است
يعني اگر امام معصوم حضور نداشته باشد هيچكسي نمي تواند چنين حكمي بدهد؟ (نكاتي كه عرض كردم)


خب اسلام هم این حکم را منوط به اجازه امام عادل دانسته است، یعنی یا امام معصوم یا جانشین حقیقی آن. قطعا در این صورت این حکم فسادزا نخواهد بود.
اما اسلام با غیر از این طریق مخالف است، همان طور که امام کاظم(ع) در پاسخ نامه علی بن سوید در مورد حکّام جور فرمودند:

سَأَلْتَ عَنْ أُمَّهَاتِ أَوْلَادِهِمْ وَ عَنْ نِكَاحِهِمْ وَ عَنْ طَلَاقِهِمْ فَأَمَّا أُمَّهَاتُ أَوْلَادِهِمْ فَهُنَّ عَوَاهِرُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ نِكَاحٌ بِغَيْرِ وَلِي‏»؛ در مورد مادران اولاد(کنیزهای آنها که صاحب فرزند شده اند) و نکاح و طلاقشان پرسیدی، اما کنیزان آنها که صاحب فرزندان آنها هستند زنادهندگان هستند تا روز قیامت، (چون) نکاحی بدون ولی (شکل گرفته است). الکافی، ج8، ص125

.

یکی دیگه.;945139 نوشت:
مطلبی که فرمودید نمی تواند به عنوان دلیلی برای این موضوع مطرح شود.چرا که اگر قرار باشد از این بعد به قضیه بپردازیم،بارداری برای زن ضررهای بیشتری دارد ،تعادل هورمونها بهم میخورد،زن مستعد افسردگی میشود ،در صورت کمبود مواد لازم برای رشد جنین این مواد از بدن مادر برداشت میشود و ... ولی با این حال جلوگیری بدون رضایت همسر جایز نیست.
از ابعاد دیگری احتمالا میتوان به این موضوع پرداخت.


مطلبی که بنده عرض کردم یک احتمال است، می خواهم بگویم می توان برای این مسئله توجیهاتی یافت به همین خاطر نمی توان گفت عقل ستیز است. اصراری روی پذیرش این حکمت ندارم ممکن است علت چیز دیگری باشد، یا ممکن است در کنار این، علل دیگری هم داشته باشد.
اما در مورد اشکال شما به نظرم وارد نیست چرا که بحث بارداری با بحث نزدیکی متفاوت است، در نزدیکی آنچه که با ضرر مقایسه می شود لذت است، طبیعتا پیشگیری از ضرر مقدم بر لذت است، اما در بارداری آنچه که با ضرر مقایسه می شود فرزند آوری است! طبیعتا فرزند آوری مصلحت بسیار بالاتری نسبت به کامجویی و لذت بردن دارد.
یعنی در بارداری هم اگر فقط پای لذت بردن مرد در میان می بود و مصلحت دیگری نمیداشت باز هم میگفتیم اگر برای زن ضرر قابل توجهی دارد زن می تواند جلوگیری کند. منطقی نبود که با توجه به مضراتش برای زن اسلام مانع جلوگیری زن از آن شود!
علاوه بر اینکه اگرچه بارداری ضررهایی برای خانم ها دارد اما بی منفعت هم نیست، بنده عکس مطلب شما را شنیده ام که به خانم هایی که برای مشکلاتی چون بزرگی رحم، یا مشکلات در سینه پزشکان توصیه می کنند باردار شوند.
در هر صورت بنده به دنبال این هستم که به آقارضا عرض کم این حکم اسلام، حکمی نیست که عقل با صراحت بگوید حکم باطلی است و از گزاره های عقل ستیز باشد.

مسلم;945219 نوشت:
اما در مورد اشکال شما به نظرم وارد نیست چرا که بحث بارداری با بحث نزدیکی متفاوت است، در نزدیکی آنچه که با ضرر مقایسه می شود لذت است، طبیعتا پیشگیری از ضرر مقدم بر لذت است، اما در بارداری آنچه که با ضرر مقایسه می شود فرزند آوری است! طبیعتا فرزند آوری مصلحت بسیار بالاتری نسبت به کامجویی و لذت بردن دارد.

هم بارداری و هم رابطه جنسی ضررها و منفعت هایی دارد.عرض بنده این بود که چیزی که اینجا به عنوان ضرر ذکر میکنید صدها برابرش موقع بارداری برای زن هست
.ولی در بارداری چون مصالح بزرگتری در کار هست این ضررها نادیده گرفته میشود در کنار فوایدی که دارد.
در رابطه جنسی به خواست زن هم مصالحی در کارهست که باعث میشود آن ضررِ بسیار کوچکتر در نظر گرفته نشود در کنار فوایدی که دارد.
بنابراین بررسی چرایی این حکم از این منظر ،چندان کارا به نظر نمی رسد.

[SPOILER]

مسلم;945219 نوشت:
به خانم هایی که برای مشکلاتی چون بزرگی رحم

فکر نمیکنم ارتباطی داشته باشد.بلکه برعکسش احتمالا درست است.ببخشید من از جزئیات نمی تونم بگذرم.[/SPOILER]

سلام آقا رضا ...
فک میکنم از این جهاتی که مسائلتون رو عنوان کردید شباهتهای بسیار زیادی با شما دارم .

من مخلص کلام رو خدمتتون میگم :
مذهبیون بر این اعتقاد هستند که ما فقط میتونیم در مسائلی مانند توحید و نبوت و معاد عقل خودمون رو به کار بیاندازیم ( بخصوص توحید ) و بعد از اینکه به اصالت توحید در دین اسلام رسیدیم ... بعدش باید بنده باشیم ... بنده بودن هم یعنی اینکه میتونی در درون فروعات دین به دنبال دلیل و توجیه باشی ... ولی اگر توجیه هم نشدی چون مبنای بندگی اطاعت بی چون و چرا هست ( سمعنا و اطعنا ) باید بپذیری و قبول کنی .

این استدلال از نظره کسی مانند من میتونه درست باشه ... یعنی اگر کسی بتونه به صورت دقیق و کاملا علمی توحید رو ثابت کنه ... منطقی هست که شیوه سمعنا و اطعنا رو در سایر امور در پیش بگیره ...

ولی خوب اینی که خیلی ها این شیوه رو در پیش نمیگریند این هستش که اعتقاد 100 درصدی به توحید ندارند . حتی حضرت موسی که به حضرت خضر اونقدر ایمان نداشت ... حتی حضرت ابراهیمی که به معاد اونقدر اعتماد نداشت و درخواست آزمایش کرد .

آیه ای از قرآن هم داریم که در درونش عنوان میشه کسانی که قسمتی از آیات رو قبول میکنند و قسمتی از اونها رو قبول نمیکنند ... قرآن را پاره پاره کرده اند و ... ( نقل به مضمون )

با این حال ...
اگر هم بخواهیم با این شیوه جلو بریم ... هر دین و مسلکی رو که تصور کنین 40 تا 70 درصدش خوب و عالی هست و 30 تا 60 درصدش غیر عقلانی هست ...

یه مساله دیگه ای رو هم خدمتتون بگم ...
هفته پیش جاتون خالی مسافرت رفته بودیم ترکیه ( شهر کمر در 40 کیلومتری آنتالیا ) ... یک هتل 5 ستاره بود ...

تقریبا 30 درصد کسایی که در درون هتل بودند ایرانی بودند
تقریبا 30 درصد روسی و لیتوانی و ... ( شوروی سابق )
تقریبا 20 درصد آسیایی ( مالزی و هندی و چینی )
تقریبا 10 درصد آلمانی و انگلیسی
تقزیبا 10 درصد هم از سایر ملیت ها بودند

هتلش هم مانند هتل های ایرانی نبود ... تقریبا 3000 نفر در درون هتل بودیم ... و در درون هتل هر شب خواننده میومد و کنسرت بود ... بعد از اتمام کنسرت ... دیسکو ( کلاس a ) بود تا ساعت 12 شب و بعد از اون هم دیسکو کلاس b تا ساعت 2:30 شب . و سرتاسر هتل استخر و جکوزی و سرسره آبی و کف پارتی و موسیقی های تهییج کننده با صدای بسیار بلند در محوطه هتل بود

محوطه هتل هم همه با مایو بودند ... چه خانومها و چه آقایون .
تقریبا همه بدنهاشون معلوم بود ...

و در درون دیسکو تقریبا همه آقایون و خانومها مست میکردند ... به غیر از یک سری که معتقد بودند و برای تماشا میومدند و کودکان و نوجوان ها که بهشون مشروب نمیدادند .

البته در درون دیسکو همه میبایست با لباس مجلسی حاضر میشدند ... نه با مایو ...

فرض کن تقریبا 1000 نفر زن و مرد که مست هستند ... آهنگ های بلند در درون دیسکو میزاشتند و تا 2 ساعت قبلش هم دیگه رو در درون استخر و جکوزی و کف پارتی میدیدند ...

تقریبا هیچ کسی به کسه دیگری نگاه نمیکرد .
همه بالا و پائین میپریدند . و انرژی هاشون رو تخلیه میکردند .

و هیچ تعرضی در چنین مجمعی وجود نداشت . و اونقدر اروپایی ها و روسی ها با فرهنگ بودند که آدم میموند ...

من دقیقا چنین مجمعی رو در تهران به یاد دارم ...
تقریبا هر ساله نزدیک های سال تحویل ... بین فلکه اول و دوم صادقیه ( مرکز خرید هست ) اونقدر جمعیت زیاد میشه که آدم ها تو هم وول میخورن ...

واقعا فکر نمیکنم نیازی به گفتن باشه ...
همه خانومها حجاب دارن ...
آقایون مست نکردند ...

و نمیخوام بگم در اون زمان و در اون شرایط چه اتفاقهای وحشتناک و دهشتناکی اتفاق میوفته ...

گروه اول ... از صبح موها و بدنهای هم دیگه رو دیدند ... مسته مست هستند ...
گروه دوم ... حجاب اسلامی به تن دارند ... و برای خرید اومدند و ...

نتیجه ای که میخوام بگیرم این هست ...

من اگر خودم بخوام مساله حجاب رو اثبات کنم ... یه مثال راحت میزنم که اگر در درون یخچال میوه باشه ... هر بار که درب یخچال رو باز میکنم ... هوسی میشم که یه میوه بردارم .

در حالی که اگر رویه اونها یک پارچه بکشم ... این اتفاق نمیوفته ...

ولی خوب من رفتم و ایدیولوژی و طریق زندگی اونها رو با چشمام دیدم ...

نه حجابی بود ... و تا 2 ساعت قبلش همه در درون استخرها و پارک آبی ها لخت بودن و در دیسکو همه مست بودند ... و با این حال ذهنها بیمار نبود ...

واقعا این مسافرت یکی دیگه از زمین لرزه های اعتقادی من بود ...

سلام.
باید بگم که. اگر خدا رو قبول دارید و ایمان دارید که خدای جهان هست و عالم هست و غیره باید بی چون و چرا ازش اطاعت کنید. در کنارش تحقیق و رفع شبهه بکنید ها نمیگم چشم بسته ولی اطاعت بکنید. شبهه رفع نشد باز هم اطاعت رو ادامه بدید. بگید شاید من عقلم نمیکشه و الا حتما خیری توش هست چون خداوند عالم امر کرده.

لی لی ت;945381 نوشت:
من اگر خودم بخوام مساله حجاب رو اثبات کنم ... یه مثال راحت میزنم که اگر در درون یخچال میوه باشه ... هر بار که درب یخچال رو باز میکنم ... هوسی میشم که یه میوه بردارم .

در حالی که اگر رویه اونها یک پارچه بکشم ... این اتفاق نمیوفته ...

ولی خوب من رفتم و ایدیولوژی و طریق زندگی اونها رو با چشمام دیدم ...

با سلام و احترام
استدلال شما در خصوص حجاب کاملا درست است، و آن چه که در ترکیه دیده اید ابدا با استدلال شما منافات ندارد.
آنچه که می بینید در غرب عادی شده است به خاطر آزادی حجاب نیست، به خاطر آزادی روابط است؛ شما اگر گرسنه باشید حتی اگر میوه ها را در گاوصندوق در یخچال هم نگهداری کنید باز هم ذهنتان متوجه آنهاست، آنچه که در غرب عادی شده به سبب آزادی روابط است، یعنی ارضاء و تخلیه کامل!!
اگر شما آنقدر میوه خورده باشید که دیگر هیچ میل و اشتهایی به میوه نداشته باشید طبیعتا میوه های یخچال برای شما جاذبه نخواهد داشت چه پارچه روی آنها انداخته باشید چه نینداخته باشید!
اما در مورد امور جنسی اسلام این نحوه آزادی بدون چارچوب را نمیپسندد، این آزادی کامل روابط جنسی به بهانه اینکه دیگر کسی به کسی بد نگاه نمی کند خانواده را از هم می پاشاند، انسان را از انسانیت و کامل ترین جلوه الهی خارج می کند! پس تفاوت جامعه انسانی و حیوانی چه می شود؟ حدود انسانی کجا تعریف میشود؟!
اسلام بهترین نسخه را دارد که متأسفانه نه در ایران اجرا می شود و نه در غرب تا کارایی خود را نشان دهد! اینکه فضای خانه کاملا فضای ارضاء جنسی و تأمین این غریزه باشد، می بینید که اسلام صراحتا توصیه میکند که جامه حیا در درون خانواده و روابط زن و شوهر باید کنار گذاشته شود؛ و فضای بیرون بدون هیچگونه محرّک جنسی! این نسخه است که هم زمان ارضای صحیح غرائز در درون و عدم تحریک آن دربیرون را داراست.

لی لی ت;945381 نوشت:
ولی خوب اینی که خیلی ها این شیوه رو در پیش نمیگریند این هستش که اعتقاد 100 درصدی به توحید ندارند . حتی حضرت موسی که به حضرت خضر اونقدر ایمان نداشت ... حتی حضرت ابراهیمی که به معاد اونقدر اعتماد نداشت و درخواست آزمایش کرد


ببینید سوال از چرایی با عدم پیروی فرق می کند؛ چه موسی و چه ابراهیم هرگز از امر الهی تخلف نمی ورزیدند؛ اینکه ابراهیم درخواست کرد معاد را ببیند به این معنا نیست که اگر خداوند معاد را به او نشان نمیداد منکر معاد میشد! بلکه به دنیال آگاهی عمیق تر بود اما برای پذیرش معاد همان سخن الهی برای ابراهیم(ع) کافی بود.

لی لی ت;945381 نوشت:
اگر هم بخواهیم با این شیوه جلو بریم ... هر دین و مسلکی رو که تصور کنین 40 تا 70 درصدش خوب و عالی هست و 30 تا 60 درصدش غیر عقلانی هست ...

بنابراین سخن فوق سخن صحیحی نیست، چرا که اگر تعالیم دینی ولو 1درصد غیر عقلانی باشد معلوم می شود سخن خداوند نبوده و آن دین، دین بر حق نیست.
اما باید توجه کرد که مسائل عقل گریز را با مسائل عقل ستیز خلط نکنیم. جایی که عقل نمی فهمد را نگوییم عقل رد می کند!
مثلا اشکال می گیریم که چرا باید در غسل اول سر و گردن و بعد سمت راست و بعد سمت چپ را بشوییم؟ در حالی که حکم عقل در این مورد مخالفت نیست، عقل می گوید من حکمتی برای این مسئله نمی فهمم!
گواه مسئله این است که کسانی که در ایران مخالف دین هستند و به همین حکم ایراد می گیرند اگر به گوششان برسد که بهترین متخصص پوست و مو در آمریکا گفته در حمام اول سمت راست بدن را بشویید و بعد سمت چپ را بیش از 60 درصدشان به این حکم عمل می کنند!!

پس در اسلام حکم غیر عقلانی و عقل ستیز نداریم، اما حکم عقل گریز که دور از دسترس عقل است زیاد داریم ولی وجود این احکام لطمه ای به حقانیت دین نمی زند.

سلام علیکم
برادر بزرگوار ، فرمودید انسانها با هم فرق دارند و نمی توان نسخه واحدی برایشان پیچید اما خودتان نشان دادید هیچ تفاوتی در کار نیست و می توان برای همه حکم یکسان در نظر گرفت! ( لا اقل برای خانمها )
در بقیه مواردی هم که مطرح کردید ، در نظر داشته باشید که اسلام همانطور که از اسمش پیداست دین تسلیم است. نباید انتظار داشته باشیم خداوند حکمت تمام امور و نفع و ضرر همه را مطابق درک و فهم بشری تبیین کند تا شاید کرم نموده و دستوراتش را بپذیریم. برایم عجیب است که ما انسانها گاهی تمام تصمیمات افراد عادی را چشم بسته قبول می کنیم ولی درمورد خداوند چنین رفتاری نداریم.
بطور مثال بارها دیده ام که افراد علاقمند به فوتبال تصمیمات مربیان موفق را بدون چون و چرا می پذیرند حتی اگر به نظرشان عقلانی نباشد چون به دانش مربی اعتقاد دارند و می دانند بی دلیل تصمیمی نمی گیرد.
اما حاضر نیستیم تسلیم دستورات خداوندی باشیم که ادعا می کنیم ایمان داریم علیم است و رحمان و رحیم. ( البته روی سخنم ابتدا با خودم است که وقتی پای عمل به میان می آید کمیتم لنگ می زند.)

سلام جناب مسلم ...
بابته راهنمائیتون تشکر میکنم .

با عرض معذرت اگر اجازه بدین من امشب که اومدم جواب این پستتون رو مبسوط بدم ...
یه چیز همینجوری به ذهنم رسید گفتم که بنویسم ... و چشم داشتی هم ندارم که جوابش رو بدین چون شاید از نظرتون خارج از موضوع باشه ... و شاید هم براش یک موضوع باز کردم ...

یک اتاق داریم ... که توش 1000 نفر زندگی میکنند .
یکی در درون این اتاق ظهور میکنه ... و میگه به "یهو" ایمان بیارین ... و 1000 تا حرف خوب میزنه ... و صدها نفر بهش ایمان میارن و بعدش میگه ... شنبه ها تعطیله ...
چند سالی میگذره ... و یکی دیگه در درون این اتاق ظهور میکنه ... و 1000 تا حرف خوب میزنه و دهها نفر بهش ایمان میارن و بعدش میگه اف بر شما ... یک شنبه ها تعطیله ...
دوباره چند سالی میگذره ... و دوباره یکی دیگه در این اتاق ظهور میکنه و 1000 تا حرف خوب میزنه و بعدش باز دهها نفر بهش ایمان میارن و دوباره میگه اف بر شما ... جمعه ها تعطیله ...

و سره کار میمونیم ... تا منجی بشریت بیاد و بگه که ...
شنبه ها تعطیل باشه ... یا یکشنبه ها ... یا جمعه ها ...

مسلمونها میرن و خودشون رو میکشند و در توحید به مقامات میرسند و بعد بندگی میکنند و جمعه ها رو تعطیل میکنند
مسیحی ها میرن و خودشون رو میکشند و در تثلیثشون به مقامات میرسند و بعدش بندگی میکنند و یک شنبه ها رو تعطیل میکنند
یهودی ها هم یه جور ....

یعنی من نوعی باید توحید رو بپذیرم ... بعدش بندگی کنم و عقلم رو تعطیل کنم ... و بگم جمعه ها تعطیله ... در پیاده سازی دینم ... یا بکشم یا کشته شوم
و یک مسیحی باید تثلیث رو قبول کنه و بعدش بندگی کنه و عقلش رو تعطیل کنه و بگه یک شنبه ها تعطیله .... و در پیاده سازی دینش لشگر کشی کنه
و یهودی ها هم یه جور دیگه ...

اینی که برده داری در اسلام مشگل نداره ... به خاطره این هستش که تطهیر شده ...
اینی که بی حجابی در اسلام گناه هست ... به خاطره این هست که گناه شمرده میشه ... آنچنانچه خوردن سیب برای حضرت آدم گناه شمرده میشده
و ...

هیچ کس سره اخلاقیات دین مشگلی نداره ...
خوبی خوب هست و بدی بد هست ...

اون چیزی که مشگل ایجاد میکنه ...
همین تعطیلی شنبه یا یکشنبه ها هست ...
همین گناه شمردن بی حجابی در درون یک دین ... و آزاد بودن آن در درون دینی دیگر هست

اگر اجازه بدین شب جوابتون رو مینویسم ....

سلام ...
استاد مسلم از همراهیتون در درون این پست ابتدائا تشکر میکنم .

چندی پیش بود که داشتم در درون اسک دین مطلبی رو میخوندم که کارشناس سایت عنوان کردند که دنیا محل آزمایش انسانها هستش و آخرت دار القرار هست . و اینکه دیگه در درون آخرت بساط آزمایش برچیده میشه .
بنابراین چیزی که من برداشت کردم این بود که در اون دنیا ما دیگه چیزی با عنوان گناه کردن نداریم ؛ کاره حسنه هم نداریم .

فکر میکنم آقای خیر البریه بودند که عنوان کردند که حتی ممکن هست در بهشت ؛ بهشتیان عمل لواط رو انجام بدهند و این عمل هم مشگل دار نیست و کارشناس سایت هم باهاشون مخالفت نکردند .

بنابراین باز من به این نتیجه رسیدم که بغیر از اخلاقیات ( مانند دزدی و قتل و ... ) میتونیم نتیجه بگیریم که

بی حجابی گناه هست ... چون خدا اون رو غدقن کرده ...
زنا گناه هست ... چون خدا اون رو غدغن کرده ...

همونطور که خوردن سیب ( یا گندم ) در زمان حضرت آدم گناه بوده .

خوب ...
حالا اساس صحبت من در این بود ...

که خداوند یک سری چیزها رو حلال عنوان کرده ... مانند برده داری با شرایط ویژه اون .... و یک سری چیزهایی رو حرام عنوان کرده ... مانند خوردن گوشت سگ و گوشت خوک و حیواناتی که ذبح شرعی نشده اند و ...

در این صورت ما دو سری انسان داریم .

1. انسانهایی که به تعبیر من در درون اون هتل ( واقع در آنتالیا ) بودند ... مشروب میخوردند و عریان بودند به قول شما هر وقت که میخواستند رابطه بی حد و حصر رو تجربه میکردند ... و در نهایت به تعبیر من مغزهایی سالم داشتند ... رفتارهایی سالم از خودشون نشون میدادند ...

2. انسانهایی که به تعبیر من در بین فلکه اول و دوم صادقیه حضور داشتند ... در درون جامعه اسلامی زندگی میکردند ( حالا نمیگم با استانداردهای 100 درصدی ... با استانداردهای 40 درصدی ) حجاب داشتند ؛ در کنار استخرها عریان حاضر نمیشدند ... نمیتونستند روابط آزاد و بی حد و حسر رو تجربه کنند ... و در نهایت از نظره من اکثرشون مغزهایی بیمار داشتند ... آنچنانچه من همین مساله رو در درون رووم های Yahoo به یاد دارم که صدها رومی که در اشغال ایرانی ها بود و دخترها و پسرهای زیادی به هم وب کم ( ناجور ) بابته 2 هزار تومن شارژ میدادند .

به بیان دیگر میتونم اینجوری تعبیر کنم .

خدا در درون بهشت حکم میده که هر کاری میخواهید بکنین ... ولی گندم نخورید ...

1. حضرت آدم ... گندم رو میخوره و به دانایی میرسه .
2. موجود (... ) از گندم نمیخوره و به دانایی نمیرسه .

یکی از کاربران مطلبی رو در درون همین موضوع پیرو صحبتهای من درج کردند و در نهیات تصمیم گرفتند که اون رو پاک کنند ... که اینکه ... اونها کثیف هستند و لجن هستند و مشروب میخورند ... بدنهاشون رو نامحرم میبینه ... و با هم میرقصند ... و خطاب به من گفتند که دیگه چه غلطی میخواستی بکنن ...

مثلا اونها این غلط ها رو نمیکنند ...

1. مثلا در درون سایتهاشون دختر ها و پسرها با گرفتن 2 هزار تومن پول بدنهاشون رو با وب کم به هم نشون نمیدن ... اونها چندین جلسه با هم حرف میزنند ... آشنا و آشنا تر میشن و در نهیات اگر از هم خوششون اومد با هم رابطه رو تجربه میکنند و در نهیات اگر بیشتر از هم خوششون اومد ازدواج میکنند .
2. مثلا در درون کشورشون آمار تجاوز رو به صورت دقیق و آشکار بیان میکنند نه مثله کشوره ما که این اعداد ؛ رو اعلام نمیکنند که نشه ازش نتیجه گیری کرد .
3. مثلا خود ارضائی نمیکنند ( حدس میزنم ) که تنو بدنشون رو ضعیف کنند.
4. با اون کسی که واقعا میشناسنش و دوستش دارن ازدواج میکنند و ازدواجهاشون مبناش تنها زیبایی نیست و خیلی پارمترهای دیگه هم دخیل هست .
و ...

صحبت شما رو من هم متوجه میشم ...
شما عنوان میکنید که اونها اینقدر روابط آزاد رو تجربه میکنند که دیگه این چیزها براشون مهم نیست ...

و صحبت من این هست ...
چرا خدا اومده روابط آزاد رو حرام عنوان کرده ... و حاصلش شده یه چیزه به شدت بدتر ...

دو تا عکس رو در زیر قرار میدم ... یکی تصویری کنار دریا از یک کشوری هستش که قوانین اسلامی رو داره رعایت میکنه ... نتیجش رو ببینید ... و دیگری هم همون هتلی بود که ما رفتیم .

[SPOILER]

IMAGE(<img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/41596/1_66.jpg" alt="" class="bb-image" />)

[/SPOILER]

[=Times New Roman]

مسلم;945410 نوشت:

کسانی که در ایران مخالف دین هستند و به همین حکم ایراد می گیرند
اگر به گوششان برسد که بهترین متخصص پوست و مو در آمریکا گفته
در حمام اول سمت راست بدن را بشویید و بعد سمت چپ را بیش از 60 درصدشان به این حکم عمل می کنند!!


دلیلش اینه که اگر حکم اسلام رو بپذیرند احساس میکنند که درستی دین اسلام رو هم پذیرفتند.

پس برای اینکه دین اسلام رو رد کنند. برخی دستوراتش رو میرن از کسانی یاد میگیرند که آزادی عمل رو ازشون نگیرند و سایه اسلام روی سرشون سنگینی نکنه.

سلام

Reza-D;944679 نوشت:
1 - بحث استفاده جنسي از كنيز ، تحليل كنيز و استفاده جنسي از دختران زاده شده از كنيز
2 - جايز بودن جدا كردن زن از شوهرش و نزديكي با او (جدا كردن كنيز و برده)
3 - جايز بودن رابطهء جنسي با زنان اسير كافر ، حتي بدون رضايت آنها
4 - ازدواج با زن اسيري كه شوهر دارد

در این موارد مشکل نه از اسلام است و نه از منتقدین آن ! مشکل را پیروانی ایجاد کرده اند که اصرار دارند همه ی احکام دین را هر جا و هر زمانی کارا و کارآمد جلوه دهند ..

مسئله برده داری و سوء استفاده از بردگان در میان همه ملل گذشته وجود داشته ، تا همین قرن اخیر آشکارا انجام میشده و همین الان هم نه به شکل و صو.رت گذشته بلکه به شکلی جدید در جریان است .

دین آغازگر برده داری نبوده ، اما برای پایان آن نیز راهکاری ارائه نداده است ، علت هر چه بوده دین در خصوص برده داری هیچ نظر موافق یا مخالفی نداشته و همه مسائلی هم که در تاریخ اسلام نقل شده ( و شما به آن اشاره کردید ) به علت همین رویکرد است .. به بیانی دیگر آنچه که در مورد برده داری در اسلام مطرح می شود «عرف» آن زمان بوده که متاسفانه به صورت «شرع» در آمده و سلفی ها نیز که بر بازگشت به دوران «سلف صالح» و «عصر طلائی اسلام» تاکید دارند در عمل آن عصر را به تصویر می کشند ..

یکی دیگه.;945284 نوشت:
ولی در بارداری چون مصالح بزرگتری در کار هست این ضررها نادیده گرفته میشود در کنار فوایدی که دارد.
در رابطه جنسی به خواست زن هم مصالحی در کارهست که باعث میشود

مسئله همین جاست، میخواهم بگویم بین این دو مصلحت تفاوت وجود دارد، یکی ارزش اینکه ضرر در برابر آن نادیده گرفته شود را دارد و یکی ندارد، حداقل همین احتمالش نشان می دهد که حکم عقل ستیزی نیست.

یکی دیگه.;945284 نوشت:
فکر نمیکنم ارتباطی داشته باشد.بلکه برعکسش احتمالا درست است.ببخشید من از جزئیات نمی تونم بگذرم

اینکه از جزئیات نمی توانید بگذرید صفت بدی نیست، اتفاقا نشان می دهد انسان دقیقی هستید، در خصوص آنچه که گفته ام قبلا شنیده ام، یقین ندارم برای همین روی آن پافشاری نمی کنم، خواهرخانم بنده پزشک هستند برای اطلاع دقیق تر باید دوباره سوال کنم.
در هر صورت از تذکرتان ممنونم.

[=Arial Black]

Reza-D;945103 نوشت:
براي انتخاب همسر يك روز بابات قهر كند و يك روز مادرت و اسلام هم گفته اگر اُف بگويي با كله ميدازيمت توي جهنم! پس مجبوري با كسي ازدواج كني كه آنها دوست دارند تو پهلويش بخوابي!!

حدیث از امام صادق علیه السلام:

إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَيَّ أَرَادَا غَيْرَهَا قَالَ تَزَوَّجِ الَّتِي هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِي يَهْوَى أَبَوَاكَ.

من می‏خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج کنم. امام علیه السلام فرمودند: با زنی که خودت مایل هستی ازدواج کن، و زنی را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده‏ اند، رها کن.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 401 – تهذیب الاحکام (تحقیق خرسان) ج 7 ، ص 392 – وسایل الشیعه ج 20 ، ص 293

با سلام و احترام

لی لی ت;945442 نوشت:
استاد مسلم از همراهیتون در درون این پست ابتدائا تشکر میکنم

بنده هم متقابلا از همراهی شما تشکر می کنم.

لی لی ت;945416 نوشت:
یک اتاق داریم ... که توش 1000 نفر زندگی میکنند.
یکی در درون این اتاق ظهور میکنه ... و میگه به "یهو" ایمان بیارین ... و 1000 تا حرف خوب میزنه ... و صدها نفر بهش ایمان میارن و بعدش میگه ... شنبه ها تعطیله ...
چند سالی میگذره ... و یکی دیگه در درون این اتاق ظهور میکنه ... و 1000 تا حرف خوب میزنه و دهها نفر بهش ایمان میارن و بعدش میگه اف بر شما ... یک شنبه ها تعطیله ...
دوباره چند سالی میگذره ... و دوباره یکی دیگه در این اتاق ظهور میکنه و 1000 تا حرف خوب میزنه و بعدش باز دهها نفر بهش ایمان میارن و دوباره میگه اف بر شما ... جمعه ها تعطیله ...

مثال شما مثال درستی نیست، یعنی با ادیان تطابق ندارد، دقت بفرمایید اگر اون نفر اولی که در اتاق ظهور کرد و گفت شنبه ها تعطیله میگفت که بعد از من یک نفر خواهد آمد باید از او پیروی کنید دیگر توجیهی برای باقی ماندن بر اعتقاد او با ظهور نفر دوم نمی ماند! همینطور نفر دوم، وقتی خودش می گوید پس از من نفر سومی ظهور خواهد کرد و همه اید پیرو او باشند دیگر ماندن بر سر تعالیم او توجیهی ندارد، این ادیان همه مقدمه ای برای ظهور اسلام بوده اند،امروز نمی توانند در عرض اسلام و رقیبی برای او به شمار آیند.

لی لی ت;945416 نوشت:
اون چیزی که مشگل ایجاد میکنه ...
همین تعطیلی شنبه یا یکشنبه ها هست ...
همین گناه شمردن بی حجابی در درون یک دین ... و آزاد بودن آن در درون دینی دیگر هست

طب انچه که عرض شد دیگر این اختلافات مشکلی ایجاد نمی کند، چون زمانی مشکل ایجاد می شود که همه ادیان از حقانیت یکسان برخوردار باشند اما احکام متفاوت ارائه دهند؛ اما وقتی دین حق یکی باشد عملا ادیان دیگر اصلا مطرح نیستند تا بخواهند حکمشان با حکم دین حق تعارض داشته باشد!

لی لی ت;945442 نوشت:
حتی ممکن هست در بهشت ؛ بهشتیان عمل لواط رو انجام بدهند و این عمل هم مشگل دار نیست و کارشناس سایت هم باهاشون مخالفت نکردند

اگرچه در بهشت تکلیف وجود ندارد اما تمام انحرافات درونی انسان پالایش شده و انسان از تمام رذائل پاک می شود، لذا هرگز و هرگز بهشتیان تمایلی به عمل لواط نخواهند داشت، سکوت کارشناس محترم قطعا به معنای موافقت نبوده است.

آنچه که در دنیا خداوند حرام کرده به خاطر مفاسدی است که آن رفتار دارد لذا قطعا در بهشت هم اتفاق نخواهد افتاد.

لی لی ت;945442 نوشت:
در این صورت ما دو سری انسان داریم .

1. انسانهایی که به تعبیر من در درون اون هتل ( واقع در آنتالیا ) بودند ... مشروب میخوردند و عریان بودند به قول شما هر وقت که میخواستند رابطه بی حد و حصر رو تجربه میکردند ... و در نهایت به تعبیر من مغزهایی سالم داشتند ... رفتارهایی سالم از خودشون نشون میدادند ...

2. انسانهایی که به تعبیر من در بین فلکه اول و دوم صادقیه حضور داشتند ... در درون جامعه اسلامی زندگی میکردند ( حالا نمیگم با استانداردهای 100 درصدی ... با استانداردهای 40 درصدی ) حجاب داشتند ؛ در کنار استخرها عریان حاضر نمیشدند ... نمیتونستند روابط آزاد و بی حد و حسر رو تجربه کنند ... و در نهایت از نظره من اکثرشون مغزهایی بیمار داشتند ... آنچنانچه من همین مساله رو در درون رووم های Yahoo به یاد دارم که صدها رومی که در اشغال ایرانی ها بود و دخترها و پسرهای زیادی به هم وب کم ( ناجور ) بابته 2 هزار تومن شارژ میدادند

در حقیقت انسان ها سه دسته اند که شما به دو دسته آنها اشاره کردید:
یعنی دسته اول اعتقادی به دین ندارند.
دسته دوم اعتقاد به دین دارند اما در رفتار پایبندی به آن ندارند!
دسته سوم: انسان هایی که در اعتقاد و عمل دیندار هستند و تبولر واقعی دین را باید در انها دید، از امثال امام خمینی(ره) و آیت الله بهجت(ع) تا شهید چمران و همت و زین الدین و...
گروه سوم را نه در آنتالیا خواهید دید و نه در بین فلکه اول و دوم صادقیه!

لی لی ت;945442 نوشت:
و صحبت من این هست ...
چرا خدا اومده روابط آزاد رو حرام عنوان کرده ... و حاصلش شده یه چیزه به شدت بدتر ...

پس پاسخ سوال شما روشن میشود، یعنی نتیجه ای که حاصل شده از حرمتی نیست که از جانب خدا آمده، بلکه از دوری از عمل به حکم خداست. اگر همه حوزویان ما حالا متناسب با ظرفیتشان مثل امام(ره)، و همه دانشگاهیان ما مانند امثال چمران بودند آیا باز هم بین فلکه اول و دوم صادقیه چنین بود؟ و آیا باز هم این تفاوت ی که در عکس ذکر کرده اید بین دو ساحل وجود میداشت؟

لی لی ت;945442 نوشت:
دو تا عکس رو در زیر قرار میدم ... یکی تصویری کنار دریا از یک کشوری هستش که قوانین اسلامی رو داره رعایت میکنه ... نتیجش رو ببینید ... و دیگری هم همون هتلی بود که ما رفتیم

ما نه به نسخه غرب عمل می کنیم و نه به نسخه اسلام، اما متاسفانه این ناکامی را به پای نسخه دین می نویسیم!!

عبد شکور;945532 نوشت:
[=Arial Black]
حدیث از امام صادق علیه السلام:

إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَيَّ أَرَادَا غَيْرَهَا قَالَ تَزَوَّجِ الَّتِي هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِي يَهْوَى أَبَوَاكَ.

من می‏خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج کنم. امام علیه السلام فرمودند: با زنی که خودت مایل هستی ازدواج کن، و زنی را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده‏ اند، رها کن.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 401 – تهذیب الاحکام (تحقیق خرسان) ج 7 ، ص 392 – وسایل الشیعه ج 20 ، ص 293


چقد جالب اما امروزه خیلی عکس این موضوع رو میبینیم که طرف باکسی که دوست نداره اما خانواده اش اصرار دارند ازدواج میکنه

و طاها;945128 نوشت:
آیا حقانیت اسلام برای شما مشخص نشده؟
یا فهمیدید که اسلام دروغ و کذب است؟

احتمال مي دهم هنوز علم من درمورد اسلام كامل نشده و باطل هايي مخلوط با حقانيت اسلام شده كه براي تمايز دادن آنها بايد مو را از ماست بيرون كشيد

و طاها;945128 نوشت:
ضمنا بفرمایید مقصودتان از 70 درصد چیست؟
کیفیت یا تعداد؟

آمار دقيقي نيست ، صرفاً خواستم عددي ارائه كنم براي درك بهتر
ولي در اين مورد كه كمي است يا كيفي ، ميشود گفت از آن 30 درصد ، 10 درصدش كمي است و 20 درصدش كيفي

و طاها;945128 نوشت:
اما سوال
لطفا مشخص کنید اینکه میگویید :
آیا میشود مسلمان نبود؟
چه معنایی دارد...

اين را بيشتر از يك منظر بيروني پرسيدم
به اين صورت كه فردي مي خواهد بهترين روش ها براي زندگي را برگزيند ولي در عين حال به هيچ دين و آئيني وابسته نيست
مثلاً (كاملاً مثال است) روابط نامشروع را طبق حرف اسلام رد كند اما حجاب را طبق دموكراسي بپذيرد

لی لی ت;945381 نوشت:
من دقیقا چنین مجمعی رو در تهران به یاد دارم ...
تقریبا هر ساله نزدیک های سال تحویل ... بین فلکه اول و دوم صادقیه ( مرکز خرید هست ) اونقدر جمعیت زیاد میشه که آدم ها تو هم وول میخورن ...

واقعا فکر نمیکنم نیازی به گفتن باشه ...
همه خانومها حجاب دارن ...
آقایون مست نکردند ...

و نمیخوام بگم در اون زمان و در اون شرایط چه اتفاقهای وحشتناک و دهشتناکی اتفاق میوفته ...


سلام
با بخش هايي از صحبت هاي شما موافقم. اما درمورد بخشي كه نقل قول كردم
آيا كساني كه ميگوئيد ، از قشر دين دار جامعه هستند؟

اول اينكه افرادي كه ميگوئيد عمدتاً اعتقادات مذهبي قوي ندارند (يا اصلاً اعتقادي ندارند) و ظاهرشان هم بخاطر عرف جامعه است
ثانياً اينگونه مشكلات ريشه فرهنگي دارد كه البته قبول دارم ضعف متوليان دين در اين فرهنگ غلط بي تاثير نيست
اما در عين حال نميشود آن را پاي دين گذاشت و بگوئيم مردم چون دين دارند پس اينطوري هستند
اتفاقاً اكثر اين افراد آنهاي هستند كه مي خواهند اداي غرب را دربياورند وليصرفاً به يك سري شنيده ها يا فيلم ها كه ديده اند عمل مي كنند و از فرهنگ غرب تنها يك تصوير ذهني دارند
از طرفي گناهي كه اسلام از آن نهي كرده ، آنچه شما گفتيد خودش بخشي از اين گناه است
مست ميكردند ، جلوي هم عريان ميشدند ، در ديسكو زن و مرد كنار هم مي رقصيدند..... طفلكي ها فقط همان يك كار آخر را نمي كردند happy
ضمن اينكه آنها جاهاي مختلفي براي آن كارها دارند و خيلي راحت مي توانند از اين ارتباط ها داشته باشند. ولي در ايران چون اين امكان نيست ، بخشي از روابط نيز به خود اين مجالس كشيده ميشود
پس اينطور نيست كه آنها فقط تا 60 درصد پيش بروند و تمام! بلكه 40 درصد بعدي را در خلوت انجام مي دهند

خدارا خدارا;945388 نوشت:
سلام.
باید بگم که. اگر خدا رو قبول دارید و ایمان دارید که خدای جهان هست و عالم هست و غیره باید بی چون و چرا ازش اطاعت کنید. در کنارش تحقیق و رفع شبهه بکنید ها نمیگم چشم بسته ولی اطاعت بکنید. شبهه رفع نشد باز هم اطاعت رو ادامه بدید. بگید شاید من عقلم نمیکشه و الا حتما خیری توش هست چون خداوند عالم امر کرده.

سلام
اگر اطمينان داشته باشيم آنچه به ما رسيده عيناً كلام خداست ، بله حرف شما درست است. ولي اگر حرف خدا نباشد چه؟
ما مي دانيم كه داعش هم اعتقاد دارد كه به حرف خدا عمل ميكند. اولين قدم براي اينكه يك داعشي فكر كند كه دارد اشتباه ميكند عقل اوست
پس ما هم موظف هستيم هر جا ديديم موضوعي با عقلمان در تعارض است اين احتمال را بدهيم كه شايد اصلاً اين حرف ، حرف خدا نباشد
خود خداوند مي فرمايد شما دو رسول داريد:
"پيامبر و عقل"

[=Times New Roman]

Reza-D;945662 نوشت:

احتمال مي دهم هنوز علم من درمورد اسلام كامل نشده و باطل هايي مخلوط با حقانيت اسلام شده كه براي تمايز دادن آنها بايد مو را از ماست بيرون كشيد

من بهت قول میدم تا آخر عمرت هم نمی تونی جوابی واسه خیلی از سوالاتت پیدا کنی.

اصلا ایمان یعنی همین. اگر قرار باشه شما جواب تمام سوالاتت رو بگیری و قانع بشی. این که دیگه ایمان آوردن نیست.

خدا داره با بنده هاش گل یا پوچ بازی میکنه. یه سنگ کوچک توی دست هاش قایم کرده . حالا دو تا دست آورده جلو میگه انتخاب کن.

تو اون دستی که بخاطر وجود سنگ توی دست بزرگتر به نظر میاد رو انتخاب میکنی.

ولی خدا بهت پیشنهاد میکنه که اون دستی رو انتخاب کنی که کوچکتر به نظر میاد

و تو هی با خودت حساب میکنی که امکان نداره سنگ توی دستی باشه که کوچک به نظر میاد. اصلا شدنی نیست.

ایمان یعنی همین. اعتماد یعنی همین. خدا بخش زیادی از اعتماد شما رو با اثبات درستی حرفهاش جلب کرده.

واسه بقیه اش باید چشم بسته اعتماد کنی تا بعد ها حقیقتش بر تو آشکار بشه.

همونطور که قبلا خیلی مسائل بود که به نظرت اسلام دیدگاه بی رحمانه ای داشت ولی به مرور زمان پی به درستیش بردی.

اگر دقت کنی ما خودمون هم همینطوری هستیم.

ما کسی رو خیلی دوست داریم که وقتی تنهاییم ، وقتی زندگی سختی داریم ، وقتی شکست خوردیم، وقتی همه ی شواهد علیه ماست.

میگه «من تورو باور دارم. من به تو اعتماد دارم.»

نه کسی که یه عمر به ما اعتماد داره. تا یه جا یه مشکلی واسمون پیش بیاد میگه «الان شناختمت.»

پرستش;945414 نوشت:
برادر بزرگوار ، فرمودید انسانها با هم فرق دارند و نمی توان نسخه واحدی برایشان پیچید اما خودتان نشان دادید هیچ تفاوتی در کار نیست و می توان برای همه حکم یکسان در نظر گرفت! ( لا اقل برای خانمها )

سلام
ديگه قرار نشد مچ گيري كنيد! happy
حرف من مشخص است كه حالت گلايه دارد و از طرفي من براي كسي قانون وضع نكردم فقط يك موضوع را توضيح دادم
ضمن اينكه منظور من تمام خانمها نيست ولي چون در اكثر آنها اين خصوصيت را ديده ام از لفظ "خانمها" استفاده كردم

پرستش;945414 نوشت:
برایم عجیب است که ما انسانها گاهی تمام تصمیمات افراد عادی را چشم بسته قبول می کنیم ولی درمورد خداوند چنین رفتاری نداریم

لااقل من يكي اينطور نيستم
ضمناً خواهر گرامي باور بفرمائيد اينطور هم نيست كه مردم نظر برخي افراد عادي را چشم بسته قبول كنند
مثلاً كسي پيش پزشكي ميرود و از داروها جواب نمي گيرد معمولاً ديگر پيش آن پزشك نمي رود
يا خيلي از بازيكن ها هم با مربي خود مخالفت مي كنند

البته مي دانم هدف شما مثالي بوده براي فهم بهتر موضوع از طرف من
بنده هم كلاً رد نميكنم كه هستند چنين افرادي كه خيلي چيزها را چشم بسته مي پذيرند اما درمورد خدا بازي در مي آورند
ولي باور بفرمائيد من چنين آدمي نيستم و اگر دليل قانع كنند بشنوم حتماً مي پذيرم
مثل بحث مهريه كه خانم الليل و النهار كه كارشناس سايت هم نيستند دليلي براي من آوردند و من پذيرفتم
اما براي مباحث بالا هنوز نتوانسته ام كامل قانع بشوم

مسلم;945457 نوشت:
مسئله همین جاست، میخواهم بگویم بین این دو مصلحت تفاوت وجود دارد، یکی ارزش اینکه ضرر در برابر آن نادیده گرفته شود را دارد و یکی ندارد، حداقل همین احتمالش نشان می دهد که حکم عقل ستیزی نیست.

قبول دارم که این حکم عقل ستیزی نیست ولی اینکه دلیلش این ضرر باشد،کمی غیر منطقی به نظر میرسد. ضمن اینکه اگر،تاکید میکنم اگر اینجا مصلحتی به نام گرم نگه داشتن خانواده مطرح باشد ،مصلحت کمی نیست.اما موضوع اینست که اگر به روانشناسی خاص زن و مرد نگاه کنیم،در می یابیم که این حکم کاملا بر اساس خصوصیات زن و مرد است.

Reza-D;945666 نوشت:
سلام
با بخش هايي از صحبت هاي شما موافقم. اما درمورد بخشي كه نقل قول كردم
آيا كساني كه ميگوئيد ، از قشر دين دار جامعه هستند؟

اول اينكه افرادي كه ميگوئيد عمدتاً اعتقادات مذهبي قوي ندارند (يا اصلاً اعتقادي ندارند) و ظاهرشان هم بخاطر عرف جامعه است
ثانياً اينگونه مشكلات ريشه فرهنگي دارد كه البته قبول دارم ضعف متوليان دين در اين فرهنگ غلط بي تاثير نيست
اما در عين حال نميشود آن را پاي دين گذاشت و بگوئيم مردم چون دين دارند پس اينطوري هستند
اتفاقاً اكثر اين افراد آنهاي هستند كه مي خواهند اداي غرب را دربياورند وليصرفاً به يك سري شنيده ها يا فيلم ها كه ديده اند عمل مي كنند و از فرهنگ غرب تنها يك تصوير ذهني دارند
از طرفي گناهي كه اسلام از آن نهي كرده ، آنچه شما گفتيد خودش بخشي از اين گناه است
مست ميكردند ، جلوي هم عريان ميشدند ، در ديسكو زن و مرد كنار هم مي رقصيدند..... طفلكي ها فقط همان يك كار آخر را نمي كردند happy
ضمن اينكه آنها جاهاي مختلفي براي آن كارها دارند و خيلي راحت مي توانند از اين ارتباط ها داشته باشند. ولي در ايران چون اين امكان نيست ، بخشي از روابط نيز به خود اين مجالس كشيده ميشود
پس اينطور نيست كه آنها فقط تا 60 درصد پيش بروند و تمام! بلكه 40 درصد بعدي را در خلوت انجام مي دهند

سلام آقا رضا ...
خاطرم هست که شما در درون یکی از موضوعات عنوان کرده بودید که مدتی رو در درون کشور انگلیس بودید ... بنابراین فکر میکنم که قصد و منظورم رو متوجه بشید .

ببینید آقا رضا ... ما وقتی در درون اون هتل بودیم تقریبا 20 ملیت متفاوت در درونش بودند ... قبل از اینکه ما وارد این هتل بشیم از ما پولی رو گرفتند و بعد از اون استفاده کردن از تمامی سرویس های درون هتل برای ما مجانی بود ...

غذا سلف سرویس بود و چون قشر ایرانی زیادی در درون هتل اقامت داشتند یک سرآشپز ایرانی داشتند و همیشه 3 یا 4 مدل غذای ایرانی در درون منوی غذا بود ...

خاطرم هست که ایرانی ها در جلویه " قورمه سبزی " صف کشیده بودند که قرمه سبزی بکشند ... و چون صف کمی بزرگ شده بود چند نفر خارجی نگاههاشون جلب شد که ببینند غذا چی هست و وقتی رفتند جلوی صف تا ظاهر غذا رو ببینند ... ناگهان دماغشون رو گرفتند ... به یه حالتی که چقدر این غذا بو میده ... چقدر معطر هست ...

و دقیقا همین اتفاق برای خودم افتاد ... وقتی من داشتم در سلف سرویس قدم میزدم نگاهم به یک میز افتاد که تمام روس ها دورش جمع شده بودند تا غذا بکشند و بخورند ... وقتی رفتم جلو دیدم که دارن " شاه میگو " و " سوشی " در درون ظرفهاشون میزارن و من چون تا به حال نه سوشی خورده بودم و نه " شاه میگو " با خودم گفتم بزار امتحان کنم ... و واقعا یکی از بدترین مزه هایی که امتحان کردم دقیقا شاه میگو بود ... ( من خودم عاشق میگو هستم )

حالا چی میخوام بگم ...

ببینید آقا رضا ... شما دارین این جملات رو به من میگین ....

* مست میکنند
* زمانی که میخواهند بروند استخر عریان میشوند
* در دیسکو زن و مرد با هم میرقصند
* و بعد هم به یک حالتی میگین طفلکی ها تنها همیون یک کار رو نمیکنند و ...

خوب ... کمی دیدمون رو باز کنیم .
واقعا مست کردن چه ایرادی میتونه داشته باشه ...
واقعا اگر یک دختر و یک پسر وقتی دارن میرن استخر لخت بشن چه ایرادی میتونه داشته باشه
واقعا رقصیدن زن و مرد در کنار هم چه ایرادی میتونه داشته باشه
واقعا داشتن روابط ( همون چیزی که شما بابتش اونها رو طفلکی خطاب کردین ) چه ایرادی میتونه داشته باشه .

تمام اینها عیب هست ... تمام اینها ایراد هست . از این جهت که خدا اومده و اونها رو برای ما ممنوع کرده . و پدران و مادران ما این مساله رو با حالت اشمئزاز برانگیزی برای ما تعریف کردن . همونطور که قرمه سبزی درست کردند و به به چه چه کردند و ذائقه ما رو طوری درست کردن که از قرمه سبزی خوشمون بیاد و از سوشی بدمون بیاد .

برخی از چیزها هستند که به نظره من قبحشون ذاتی هست ... مانند قتل ... مانند دزدی ... مانند تجاوز

ولی خیلی چیزها هستش که ما اون اعمال رو زشت و کثیف میدونیم از این بابت که خدا اون ها رو زشت و کثیف عنوان کرده وگرنه من هیچ ایرادی در برقرای روابط آزاد نمیبینم . من هیچ ایرادی در رقص میان دو تا نامحرم نمیبینم .

ولی مساله ای که در درون فلکه صادقیقه اتفاق میوفته از نوع تجاوز هست ... مردی نمیتونه هیجانتاش رو کنترل کنه و دست به کاری میزنه که نباید بزنه

مساله ای که در درون روم های ایرانی ایهو اتفاق میوفتاد به خاطره این هستش که دختر ها و پسرها نمیتونند روابط آزاد رو تجربه کنند ؛ پول ندارند ... و به هم وب کم میدن ...

یا اینکه بخاطر شرایط حاکم ... دست به خود ارضائی میزنند ...

اساس صحبتی هم که من مطرح کردم ناظر به این منظر بود که خدا یک سری چیزها رو بهشون قبح داده ... مانند رقصیدن دو تا نامحرم برای یکدیگر ... مانند خوردن گندم در بهشت ... مانند خوردن زرد پی گوشت ( رگه های سفیدی که در درون گوشت ها هست ) که برای یهودی ها ممنوع شد و ما آیه در درون قرآن داریم که خدا اون رو برای مسملمونها حلال کرد .

و برخی چیزها رو تطهیر کرده ... مانند همون برده داری که شما گفتین ... مانند پاک بودن مدفوع حیوانات حلال گوشت و ...

خوب ...
تا اینجاش چیزه بدی نیست ...حالا سخن کنونی این هست ...

1. اینکه این حلال و حرام کردن ها هیچ علتی نداشته ... فقط خدا خواسته یه سری چیزها رو حلال کنه و یک سری چیزها رو حرام کنه که باهاش آزمایش بگیره ... مانند حروم بودن زردپی حیوانات حلال گوشت برای یهودیان ... مانند خوردن گندم ...

2. یا اینکه این حلال و حرام کردن ها علت داشته ... مثلا علتش این بوده که انسانها رو از مسیر انسانیت خارج میکنه و ...

1. که اگر حالت نخست باشه و قصد خدا آزمایش گرفتن باشه ... من پشت هر چیزی که حروم بوده ... علمی نهفته شده رو دیدم ... اگر مادرم بهم میگفت که دست به آتش نزن میسوزی ... و من دست زدم و سوختم ... علمی رو بدست آوردم و همکنون وقتی خودم رو با بسیاری از مذهبی ها مقایسه میکنم از این بابت خیلی ها رو نی نی میدونم .

2. و اگر قصد و منظور خدا این بوده که پشت این حلال و حرام کردنها حکمتی وجود داشته ( که من در بسیاری از موارد با این منظر مخالف هستم آنچنانچه خدا خوردن زرد پی رو برای مسلمونها آزاد کرد و استدلال قرآن این بود که میخواست کار رو ربرای مسلمین راحت تر بکنه ) با اینحال اگر باز بپذیریم که قصد و منظر خدا این بوده که پشتش حکمتی هست ... بنابراین ما باید شاهد این باشیم که مثلا غرب بی دلیل عقب مونده تر ... بی فرهنگ تر ... بدبخت تر ... بی اخلاق تر و ... بشه ... که خوب من چنین چیزی رو نمیبینم .

Reza-D;945662 نوشت:
[
اين را بيشتر از يك منظر بيروني پرسيدم
به اين صورت كه فردي مي خواهد بهترين روش ها براي زندگي را برگزيند ولي در عين حال به هيچ دين و آئيني وابسته نيست
مثلاً (كاملاً مثال است) روابط نامشروع را طبق حرف اسلام رد كند اما حجاب را طبق دموكراسي بپذيرد

با توجه به آنچه فرمودید
با فرض اینکه مسلمان نباشیم
از نظر عقل اگر شما جاهل قاصر باشید خداوند شما را مجازات نخواهد کرد پس طبعا جهنمی نخواهید بود
از نظر اسلام نیز اگر جاهل قاصر باشید جهنمی نخواهید بود

عبد شکور;945532 نوشت:
[=Arial Black]
حدیث از امام صادق علیه السلام:

إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَيَّ أَرَادَا غَيْرَهَا قَالَ تَزَوَّجِ الَّتِي هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِي يَهْوَى أَبَوَاكَ.

من می‏خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج کنم. امام علیه السلام فرمودند: با زنی که خودت مایل هستی ازدواج کن، و زنی را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده‏ اند، رها کن.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 401 – تهذیب الاحکام (تحقیق خرسان) ج 7 ، ص 392 – وسایل الشیعه ج 20 ، ص 293

با سلام

حتی اف گفتن به والدین ممنوع است
احسان به والدین واجب است
آزار و اذیت آنها در این موارد حرام است
پس در ازدواج و سایر مسائل باید به حکم خدا عمل کنید و نباید با فهم و عقل خودمان به احکام قید بزنیم یا استثنا قائل شویم...

بله اگر این روایت از حیث سند و دلالت ( دلالت خیلی مهم است در این باب) معتبر باشد مطابق مبنای برخی علما ( نه همه ) حق دارید برای حکم قران استثنا قائل شوید
و البته شما تنها در همین مورد خاص که شرع استثنا زده حق دارید استثنا قایل شوید و با حکم والدین مخالفت کنید...
( یحتمل روایت معارض هم داریم آن طور که یادم هست)

مثلا من باب توضیح
ولایت بر فرزند در ازدواج مورد اختلاف قرار میگرفته
افراد دنبال پاسخ بودند
مثلا روایت میگفته پسر آری ولی دختر نه
و امثال آن...
اینها به معنای تعارض میان احسان و حکم خدا نیست...
اینها در مقام بیان احکام ولایت والدین و حد و حدود آن است...

یا مثلا این روایت را نگاه کنید
امام علی - علیه السّلام - فرمود: حق والدین برفرزندان این است كه در هر چیزی از او اطاعت كند مگر در چیزی كه موجب معصیت و نافرمانی خداوند سبحان است.

و طاها;945718 نوشت:
حتی اف گفتن به والدین ممنوع است
احسان به والدین واجب است
آزار و اذیت آنها در این موارد حرام است
پس در ازدواج و سایر مسائل باید به حکم خدا عمل کنید و نباید با فهم و عقل خودمان به احکام قید بزنیم یا استثنا قائل شویم...

بله اگر این روایت از حیث سند و دلالت ( دلالت خیلی مهم است در این باب) معتبر باشد مطابق مبنای برخی علما ( نه همه ) حق دارید برای حکم قران استثنا قائل شوید
و البته شما تنها در همین مورد خاص که شرع استثنا زده حق دارید استثنا قایل شوید و با حکم والدین مخالفت کنید...
( یحتمل روایت معارض هم داریم آن طور که یادم هست)

این دسته از روایاتی که شما فرموده اید با آنچه که جناب عبد شکور بیان کرده اند تعارض ندارد، انتخاب در ازدواج حق فرزند است، نه والدین! تعارضی با عدم ازار و اذیت والدین ندارد!
مجموع این روایات می خواهند بگویند والدین باید دقت کنند که این انتخاب حق فرزندشان است، و از آن طرف فرزندان هم سعی کنند در مورد انتخابشان آنها را با زبان خوش راضی کنند.
البته اجازه پدر برای انتخاب دختر شرط است، یعنی دختر انتخاب می کند اما شرط است که پدرش انتخاب او را امضاء کند.

Reza-D;945119 نوشت:
اگر اجازه بدهيد يك به يك پيش برويم
ابتدا درمورد برده داري

مسئله برده داری حل شد؟

مسلم;945735 نوشت:
این دسته از روایاتی که شما فرموده اید با آنچه که جناب عبد شکور بیان کرده اند تعارض ندارد، انتخاب در ازدواج حق فرزند است، نه والدین! تعارضی با عدم ازار و اذیت والدین ندارد!
مجموع این روایات می خواهند بگویند والدین باید دقت کنند که این انتخاب حق فرزندشان است، و از آن طرف فرزندان هم سعی کنند در مورد انتخابشان آنها را با زبان خوش راضی کنند.
البته اجازه پدر برای انتخاب دختر شرط است، یعنی دختر انتخاب می کند اما شرط است که پدرش انتخاب او را امضاء کند.

امیدوارم سیر بحث را فراموش نکرده باشید
ابتدا گفته شد :
براي انتخاب همسر يك روز بابات قهر كند و يك روز مادرت
و اسلام هم گفته اگر اُف بگويي با كله ميدازيمت توي جهنم!
پس مجبوري با كسي ازدواج كني كه آنها دوست دارند تو پهلويش بخوابي!!

بنده عرض کردم
اگر والدین دستور دهند و بدتر از ان اگر سر این موضوع قهر کنند و ناراحت شوند
وظیفه دارید با همان شخص ازدواج کنید....
به تعبیری در جواب آن عبارت که گفتند پس مجبوری با کسی که آنها گفتند ازدواج کنی
میگوییم بله اجبار شرعی دارید.... مگر با احراز شرایطی که عرض شد...

این توضیحات در جواب روایتی بود که در پاسخ به جناب رضا آورده شد...

Reza-D;944679 نوشت:
سلام و عرض ادب
مدتي در سايت نبودم به دلايل مختلف. اما مهمترين دليلش اين بود كه تا خودم به چيزي اعتقاد راسخ نداشته باشم نمي توانم مبلغ آن بشوم
لذا از سايت رفتم تا كمي درمورد اين موارد فكر كنم. حالا هم آمده ام تا درمورد آنها با كارشناسان عزيز مشورت كنم
حقيقتش به بخش هايي از دين اسلام شك كرده ام كه در بحث هاي قبلي هم چه در اين سايت و چه در جاهاي ديگر به هيچ وجه قانع نشده ام
البته در مقابل اين شك و ترديدها ، چيزهاي مثبت زيادي هم از سلام برداشت كرده ام كه در هيچ آئين و روش ديگري نديده ام يا كمتر ديده ام

در كل مي توانم بگويم 70 درصد (حدودي) از دين اسلام را قبول دارم و معتقدم در اين 70 درصد هيچ روشي بهتر از آنچه اسلام بيان كرده پيدا نخواهد شد
اما درمورد 30 درصد ديگر به نظرم برخي روش هاي غير اسلامي كارا تر است


همانطور كه عرض شد قبلاً بحث هاي مفصلي كرده ام ولي يا درمورد كل مطلب قانع نشده ام يا درمورد بخشي از آن ، يعني نهايتاً به هر حال به پذيرش كامل نرسيده ام
البته بررسي هر كدام از موارد تشكيكي بنده تاپيك جداگانه مي طلبد ،
اما براي اطلاع كارشناس محترم تعدادي از آنها را عرض ميكنم:

1 - بحث استفاده جنسي از كنيز ، تحليل كنيز و استفاده جنسي از دختران زاده شده از كنيز
2 - جايز بودن جدا كردن زن از شوهرش و نزديكي با او (جدا كردن كنيز و برده)
3 - جايز بودن رابطهء جنسي با زنان اسير كافر ، حتي بدون رضايت آنها
4 - ازدواج با زن اسيري كه شوهر دارد
5 - روش و شيوهء ازدواج اسلامي كه از نظر من اشكالاتي مثل عدم شناخت دقيق رفتار و بي اطلاعي از زيبايي هاي دو طرف و ازدواج هاي از روي اكراه را در پي دارد
6 - صدور حكم هاي كلي كه اختلاف روحيه و خلق و خوي افراد مختلف ، در آنها لحاظ نشده است به عبارتي اسلام انتظار دارد تمام افراد عين هم فكر و زندگي كنند
7 - برخي مسائل خلاف آنچه در اسلام وعده داده شده اتفاق ميفتد. مثلاً روايت صحيح داريم اگر فلان كار را كني نتيجهء a حاصل ميشود ، اما در عمل با انجام آن كار ، نتيجه اي كاملاً برعكس پيش ميايد
8 - اينكه گفته ميشود اگر از روي دلسوزي و همنوع دوستي به مردم كمك كني ثوابي ندارد
9 - اينكه اگر نماز نخواني هيچ عمل ديگري از تو پذيرفته نخواهد شد
10 - حقوق بسيار كمي كه به فرزندان داده شده ، در مقابل حقوق بسيار زياد و بعضاً نامعقول والدين
11 - بعضي حقوق كاملاً يك طرفه (و نه تعاملي) در ازدواج. مثلاً حق جنسي 90 درصدي براي مرد و حق مالي 90 درصدي براي زن كه به نظر من زن را مادياتي بار مياورد و مرد را بي احساس

موارد ديگري هم هست كه ديگر بيان نميكنم
حال سوال من اين است كه اگر من به اين نتيجه رسيده باشم كه در اين موارد از روش ديگري بجز اسلام پيروي كنم ولي در 70 درصد ديگر به اسلام وفادار باشم
آن وقت دين من و جايگاهم چگونه خواهد بود؟ آيا بايد حتماً بطور صددرصد اسلام را بپذيرم؟ و اگر بخشي از آن را نپذيرم ايراد دارد يا خير؟
يا اينطور بپرسم ، آيا ميشود كسي

مسلمان نباشد اما 70 درصد زندگيش را از دين اسلام بگيرد و در قيامت وارد بهشت بشود؟

سلام علیکم و رحمة الله
در مورد استفاده‌ی از این آیه در اینجا کمی تردید دارم ولی احتمالاً بشود استفاده کرد:

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّـهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا [النساء، ۱۵۰]

اما در مورد سؤال‌هایتان ... فهم تمامی مواردی که با اسلام به مشکل خورده‌اید ساده می‌شود اگر خدا را آنطرف این دستورها ببینید ... مشکل ما معمولاً این است که در روایتی می‌آید که تکبر برای زن در مقابل مرد نامحرم خوب است و اصلاً توصیه است که اینطور باشد، بعد ما داغ می‌کنیم که چطور تا حالا همیشه می‌گفتید تکبر بدترین صفتی است که یک انسان می‌تواند داشته باشد حالا موضعتان را اینقدر عوض کردید که بهش توصیه هم می‌کنید؟ ... جواب این سؤال سخت نیست اگر نسبت به پیش‌فرض‌های ذهنی گذشته‌ی خودمان تعصب نداشته باشیم ... اگر الآن فکر می‌کنیم فلان کار زشت است و مواجه شده‌ایم با اینکه شاید در برخی موقعیت‌ها این کار حتی توصیه هم بشود اول باید بدانیم که اصولاً تا کنون چرا فکر می‌کردیم که آن کار زشت است و بعد داغ کنیم و رگمان از گردنمان بیرون بزند ... ظاهراً اینکه سریع خودمان را بگذاریم در آن موقعیت و وقتی دیدیم که اگر همین کار نسبت به ما انجام می‌شد ما چقدر ناراحت می‌شدیم پس لابد کار بدی است و ما هم نباید آن را نسبت به دیگران انجام دهیم راه درستی نیست، لااقل من هیچ کجا سراغ ندارم مبنای تعریف اخلاق این همزادپنداری باشد، آنکه حضرت علی علیه‌السلام فرمودند که با دیگران آنطور باش که دوست داری با تو آنطور باشند جایگاه خودش را دارد ...
موفق باشید

مسلم;945735 نوشت:
، انتخاب در ازدواج حق فرزند است، نه والدین! تعارضی با عدم ازار و اذیت والدین ندارد!
مجموع این روایات می خواهند بگویند والدین باید دقت کنند که این انتخاب حق فرزندشان است، و از آن طرف فرزندان هم سعی کنند در مورد انتخابشان آنها را با زبان خوش راضی کنند.
البته اجازه پدر برای انتخاب دختر شرط است، یعنی دختر انتخاب می کند اما شرط است که پدرش انتخاب او را امضاء کند.

به نظرم شما بیش از آنکه نقد کرده باشید حرفهایم را تایید کردید
دلالت روایت شرط اساسی بود...
بله من هم میگویم انتخاب حق فرزند است... و دلالت روایات همین است...
این روایتی که ایشان اورد نیز در همین ابواب است و ربطی به عدم اطاعت از آنها ندارد....
در روایت امیر المومنین و چند روایت دیگر به صراحت گفته شد که اطاعت از والدین در همه امور واجب است مگر محرمات...
روایات دیگری هم میگویند آزار و اذیت و ناراحتی والدین حرام است...
اف هم حرام است
پس قهر کردن که جای خودش را دارد...

پس وقتی والدین گفتند با فلانی ازدواج کن، وظیفه شرعی شماست که ازدواج کنید مگر اینکه آن ازدواج حرام باشد مثلا ازدواج با محارم باشد...

اگر کسی گفت فلان روایت میگوید در امر ازدواج از والدین اطاعت نکن
ابتدا در دلالتش اشکال است که شاید اینجا در مقام بیان حق ولایت است نه عدم اطاعت...
بعد در سند ان قلت است...
بعد روایات معارض در پیش است مثلا روایتی بگوید حتی اگر پدرت گفت زنت را طلاق بده طلاق بده...
بعد روایات اطاعت مطلق مثل روایت امیرالمومنین ع
بعد روایات عدم اذیت و آزار
بعد قرآن که گفت احسان کن و حتی اف نگو قهر که جای خود...
بعد با فرض اینکه تمام این موانع برطرف شد طبق مبنای برخی علما
باز هم نباید حکم قرآن را استثنا زد و باید با همان زنی ازدواج کرد که والدین گفتند...

نقطه;945750 نوشت:

سلام علیکم و رحمة الله
در مورد استفاده‌ی از این آیه در اینجا کمی تردید دارم ولی احتمالاً بشود استفاده کرد:

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّـهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا [النساء، ۱۵۰]

اما در مورد سؤال‌هایتان ... فهم تمامی مواردی که با اسلام به مشکل خورده‌اید ساده می‌شود اگر خدا را آنطرف این دستورها ببینید ... مشکل ما معمولاً این است که در روایتی می‌آید که تکبر برای زن در مقابل مرد نامحرم خوب است و اصلاً توصیه است که اینطور باشد، بعد ما داغ می‌کنیم که چطور تا حالا همیشه می‌گفتید تکبر بدترین صفتی است که یک انسان می‌تواند داشته باشد حالا موضعتان را اینقدر عوض کردید که بهش توصیه هم می‌کنید؟ ... جواب این سؤال سخت نیست اگر نسبت به پیش‌فرض‌های ذهنی گذشته‌ی خودمان تعصب نداشته باشیم ... اگر الآن فکر می‌کنیم فلان کار زشت است و مواجه شده‌ایم با اینکه شاید در برخی موقعیت‌ها این کار حتی توصیه هم بشود اول باید بدانیم که اصولاً تا کنون چرا فکر می‌کردیم که آن کار زشت است و بعد داغ کنیم و رگمان از گردنمان بیرون بزند ... ظاهراً اینکه سریع خودمان را بگذاریم در آن موقعیت و وقتی دیدیم که اگر همین کار نسبت به ما انجام می‌شد ما چقدر ناراحت می‌شدیم پس لابد کار بدی است و ما هم نباید آن را نسبت به دیگران انجام دهیم راه درستی نیست، لااقل من هیچ کجا سراغ ندارم مبنای تعریف اخلاق این همزادپنداری باشد، آنکه حضرت علی علیه‌السلام فرمودند که با دیگران آنطور باش که دوست داری با تو آنطور باشند جایگاه خودش را دارد ...
موفق باشید

سلام ..
جناب نقطه اجازه بدین من خودم رو جایه یک شخص بودایی بزارم یا کسی که به آئین مرتاضی گری روی آورده ...

خاطرم هست که چندین سال پیش داشتم حدیثی رو میخوندم که محتوای حدیث اینجوری بود که شخصی نزد یک مرتاض حاضر بوده و اون مرتاض به گاو مقدس ایمان داشته و ایشون از رویه حرکت دم گاو میتونسته کارهای خارق العاده ای رو انجام بده ... یا پیش بینی کنه ...

خاطرم نیست که کارهای خارق العاده ایشان چه چیزهایی بوده ...و این مساله رو شخصی به عنوان صورت سوال نزد امام صادق مطرح میکنه ...

اجازه بدین مساله رو کمی خلاصه کنم ...

فرض میکنیم من شاگرد این مرتاض بودم ... و کارهای محیر العقول این مرتاض رو میدیدم ... و بعد با خودم میگفتم چجوری من باید به گاو بزرگ ایمان داشته باشم ... و بعد اون مرتاض رو میکرد به من و میگفت ...

خوب اطمینان کن ... ایمان دقیقا یعنی همین ... به چیزی که براش دلیل 100 درصدی نداریم اعتقاد داشته باشیم .

این مساله و این چیزی که شما عنوان میکنین در تمامی ادیان وجود داشته ... من دوستی داشتم که ایشون بهائی بود ... و مادربزرگش تنها کسی در درون فامیل بود که مسلمون مونده بود ... و ایشون پادرد هم داشته ... اینطور که دوستم تعریف میکرد گویا ایشون یک شب خواب بها الله رو میبینه ... که دستش رو میگیره و بهش میگه پاشو ... و اینجور که ایشون تعریف میکرد مادربزرگشون فردا درد پاهاش خوب میشه و از اون به بعد در درون پاهاش درد احساس نمیکرده ...

خوب لابد ایشون هم باید اطمینان میکرده ...

من در درون یکی از پستهام عنوان کردم که اگر کسی بتونه توحید رو 100 درصد برای خودش ثابت کنه ... کاملا صحیح و درست هست که در بقیه موارد روش سمعنا و اطعنا رو در پیش بگیره ...

ولی باید بتونه دقیقا 100 درصد این مساله رو ثابت کنه .... نه 99.999999999999999999999999999999999999 درصد ... حتی این احتمال هم بدرد نمیخوره ...

جسارتا من طبیعت رو دقیقا مانند ماشینی میدونم که دائما داره برگه های تقلبی در مسیر کشف حقیقت میندازه و تشخیص حقیقت رو کاره راحتی نمیدونم ... و به آقا رضا دقیقا حق میدم که با خودش بگه ممکن هست برده داری اصلا جزو دین نبوده باشه ... و بهش وارد شده باشه ...

بنابراین ... و به نظره من ...
اگر کسی واقعا به شهود تونست به توحید 100 درصدی برسه ... ( منظورم از شهود حتی دیدن هم نیست ... چون دیدن ما ممکن هست با خطا همراه باشه ) بنابراین میتونه استدلال سمعنا و اطعنا رو وارد بدونه ...

در غیر اینصورت به نظره من در هر مساله ای اجازه این رو خواهد داشت که عقل خودش رو درگیر کنه و تجزیه و تحلیل خودش رو داشته باشه ...

مسلم;945218 نوشت:
خب اسلام هم این حکم را منوط به اجازه امام عادل دانسته است، یعنی یا امام معصوم یا جانشین حقیقی آن. قطعا در این صورت این حکم فسادزا نخواهد بود.
اما اسلام با غیر از این طریق مخالف است، همان طور که امام کاظم(ع) در پاسخ نامه علی بن سوید در مورد حکّام جور فرمودند:

سَأَلْتَ عَنْ أُمَّهَاتِ أَوْلَادِهِمْ وَ عَنْ نِكَاحِهِمْ وَ عَنْ طَلَاقِهِمْ فَأَمَّا أُمَّهَاتُ أَوْلَادِهِمْ فَهُنَّ عَوَاهِرُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ نِكَاحٌ بِغَيْرِ وَلِي‏»؛ در مورد مادران اولاد(کنیزهای آنها که صاحب فرزند شده اند) و نکاح و طلاقشان پرسیدی، اما کنیزان آنها که صاحب فرزندان آنها هستند زنادهندگان هستند تا روز قیامت، (چون) نکاحی بدون ولی (شکل گرفته است). الکافی، ج8، ص125


سلام
خب بفرمائيد چه مقدار از اين حكم دست امام معصوم است؟
فرضاً امام به يكي از مسلمانان ميگويد مي تواني با اين زنِ اسير (كه حالا ديگر كنيز توست) همبستر شوي
آيا همين دستور براي جواز ساير اعمال مانند تحليل ، جدا كردن او از شوهرش (در صورت شوهر دادنش) و همچنين استفاده از فرزندان دختر اين كنيز ، كافي خواهد بود؟
يا باز براي هركدام از اينها بايد منتظر دستور امام بود؟

در قانون جمهوری اسلامی ایران در ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی مجازات تجاوز به عنف اعدام است. متجاوزین معمولاً فقط بر اساس شهادت گواهان محکوم نمی‌شوند، بنابراین باید مدارک تأیید کننده از دیگران کسب شود. مدارک مربوط به اثبات دخول، هویت تجاوز کننده و این واقعیت که نزدیکی بدون رضایت زن رخ داده‌است، می‌باید فراهم گردد. ولی‌الله حسینی، قاضی دادگاه کیفری استان تهران دربارهٔ وضعیت حقوقی تجاوز جنسی می‌گوید:[۱۳۶]احکام این جرم یا برائت است یا اعدام حد وسطی ندارد. اگر اعدام نبود و به طور مثال ۲۰ سال حبس بود قاضی نمی‌ترسید مجازات تعیین کنداما این مجازاتها کار را مشکل کرده‌است. از یک طرف مجبوریم حکم اعدام دهیم و از سویی اگر حکمی ندهیم روان از دست رفته یک زن قربانی را در نظر نگرفته‌ایم. این در حالی است که اثبات جرایم حدی با کوچکترین شبهه‌ای سخت می‌شود. مشکل دیگر ما این است که مجرمین در پلیس آگاهی اقرار می‌کنند اما در دادگاه‌ها اقرار نمی‌کنند و حتی شاکیان را نیز تهدید می‌کنند.

خوب ببینید جناب مسلم همین دیروز بود که من داشتم روزنامه همشهری قسمت " حوادثش " رو میخوندم که گویا یک مردی خانومی رو با آبمویه بیهوش میکنه و میدزده ... به مخفیگاه خودش میبره و مدتها با ایشون بوده و بعد از طی شدن مدت زیادی دوباره به ایشون یک ساندویچ بیهوش کننده میده و اون رو در درون پارکی رها میکنه ...

و در درون روزنامه همشهری اینچنین مطرح میشه که اون آقا مدت زمان زیادی ایشون رو " آزار و اذیت " میکرده و لفظ " تجاوز " رو نمیارن ...

چون اگر بخوان لفظ تجاوز رو بیارن ... نتیجه اش این هست که قاضی باید حکم اعدام رو صادر کنه ... که اگر بخوان این کار رو بکنن .... خوب فکر میکنم تعداد اعدام ها در درون کشورمون به بالای ماهی 10 هزار نفر برسه ...

یک بار خودتون برین بیمارستان ساسان ... و یک بار از پرستار اونجا بپرسین تقریبا روزی چند نفر رو اینجا میارن ... ( تازه این تعداد افراد کسانی هستند که مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته اند و نیاز به خدمات پزشکی دارند )

و اینجوری میشه که کسانی مانند همین قاضی دادگاه به ناکارآمد بودن برخی از قوانین اسلامی اذعان میکنند ...

و چون ما به زور هم که شده میخواهیم ثابت کنیم که این قوانین قابل اجرا هستند ... قانون رو بر این اساس میزاریم که جرم تجاوز نتیجه اش اعدام هست ... ولی جناب قاضی .. شما خودت رو به نفهمی بزن ...

ولی برخی موقع ها هم یهو غضب کن و یه بنده خدا رو به اعدام محکوم کن که جامعه اسلامی اونقدر کثیف نشه ... اینی هم که کجا غضب میکنی و کجا غضب نمیکنی به اختیاره خودته .

عبد شکور;945532 نوشت:
حدیث از امام صادق علیه السلام:

إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَيَّ أَرَادَا غَيْرَهَا قَالَ تَزَوَّجِ الَّتِي هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِي يَهْوَى أَبَوَاكَ.

من می‏خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج کنم. امام علیه السلام فرمودند: با زنی که خودت مایل هستی ازدواج کن، و زنی را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده‏ اند، رها کن.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 401 – تهذیب الاحکام (تحقیق خرسان) ج 7 ، ص 392 – وسایل الشیعه ج 20 ، ص 293


سلام برادر عزيز
نمي دانم اين روايت معتبر است يا خير ، اما در صورت اعتبار نيز به نظرم چندان عملي نيست
قبلاً هم مثالي در اين زمينه زده ام. مثل اين است كه بگوئيم:
روايت داريم كه يك كودك 4 ساله حق دارد پشت رضازاده (قهرمان وزنه برداري) را به خاك بزند!!
اما آيا در عمل ، اينكه كودكي 4 ساله بتواند پشت قهرمان وزنه برداري را به زمين بزند ، حتي در خيال قابل تصور هست؟ به هيچ وجه!
اجازه اي كه قابليت اجرا ندارد به چه دردي ميخورد؟

بارها ديده ام كارشناسان محترم سايت هم چنين حرفي زده اند و به پرسشگري كه سوالي مشابه اين روايت داشته گفته اند با فرد مورد علاقه خودت ازدواج كن. اما با چه شرايطي؟
در اين پيشنهاد فرض بر اين است كه فرزند ميرود به والدين ميگويد والدين عزيز ، من نمي خواهم با شخصي كه شما ميگوئيد ازدواج كنم. والدين هم ميگويند چشم فرزند عزيزم!!
اما در عمل موضوع زمين تا آسمان متفاوت است. والدين نه تنها نمي پذيرند بلكه ناله و نفرين ميكنند و يا حتي فرزند را از ارث محروم ميكنند ، با او دعوا و كتك كاري ميكنند يا حتي از خانه بيرونش ميندازند
و جالب اينكه در مقابل تمام اين رفتارها ، فرزند فقط بايد سكوت كند وگرنه جهنمي خواهد شد!!

شايد شما و ساير دوستان بگوئيد خب اينكه والدين ممكن است از اين كارها كنند به اسلام چه ربطي دارد؟
ربطش اين است كه اين ميزان از توقع را اسلام در ذهن مردم ايجاد كرده است. اسلام است كه صدها دستور در پيروي بي چون و چرا از والدين دارد
وقتي اين ميزان از حق براي والدين در نظر گرفته شده و مدام تبليغ شود ، معلوم است كه والدين به خودشان حق ميدهند كه حتي غذاي فرزند را هم خودشان انتخاب كنند!
نكتهء مهم اينكه اين تصميم گيري هاي زوركي براي فرزندان از سمت والدين ، آنقدر در زندگي ما تكرار شده كه به آن عادت كرده ايم و خو گرفته ايم

در نتيجه ، اسلام قوانين را به گونه اي چيده كه براي فرزند ذهنيت عبد بوجود آورد و براي والدين ذهنيت ارباب
اكثر افراد با همين ذهنيت رشد ميكنند و شخصيتشان شكل ميگيرد كه تا زمان فرزند بودن بايد چشم گو باشند و وقتي پدر يا مادر شدند بايد دستور بدهند
از طرفي اسلام گفته كه نمي تواني به والدينت حتي يك اف بگويي ، نبايد آنها از تو برنجند حتي اگر مقصر باشند(!!!)
وقتي اينها را كنار هم بگذاريد ، خواهيد ديد كه فرمايش امام صادق(ع) در 95 درصد موارد كوچكترين كارايي نخواهد داشت

لی لی ت;945442 نوشت:
اونها این غلط ها رو نمیکنند

لی لی ت;945442 نوشت:
در درون کشورشون آمار تجاوز رو به صورت دقیق و آشکار بیان میکنند

يعني تجاوزي كه آمارش را به صورت دقيق و آشكار ، اعلام ميكنند ، غلط به حساب نمي آيد؟

لی لی ت;945442 نوشت:
مثلا خود ارضائی نمیکنند ( حدس میزنم ) که تنو بدنشون رو ضعیف کنند

متاسفانه ريفرنس دقيقش يادم نيست اما مي دانم در كتاب "آئين دوست يابي" اثر "ديل كارنگي" آمده است كه طبق آمار معتبر (در كتاب ريفرنس داده) ، حدود 95 درصد مردان آمريكايي خود ارضايي ميكنند

لی لی ت;945442 نوشت:
به تعبیر من مغزهایی سالم داشتند ... رفتارهایی سالم از خودشون نشون میدادند

در اينكه در اروپا نيمهء پر ليوان وجود دارد شكي نيست و من هم در اين زمينه با شما موافقم
منتهي مشكل اينجاست كه شما مدام نيمهء پر آنها را با نيمهء خالي ما مقايسه مي كنيد
لطفاً يك نگاهي به آمار زير بيندازيد:


حالا اگر به زعم شما اين تعداد پيج پورنوگرافي و اين همه انساني كه بايد در اين تعدا فيلم مختلف نقش آفريني كنند
و همچنين تعداد بي شماري انسان كه به اين فيلم ها معتاد مي شوند ، از نظر شما يعني مغز سالم و رفتار سالم ، اين ديگر نظر شماست
اما جاي ديگري فرموديد كه:

لی لی ت;945442 نوشت:
اونها چندین جلسه با هم حرف میزنند ... آشنا و آشنا تر میشن و در نهیات اگر از هم خوششون اومد با هم رابطه رو تجربه میکنند و در نهیات اگر بیشتر از هم خوششون اومد ازدواج میکنند
صحبت من این هست ... چرا خدا اومده روابط آزاد رو حرام عنوان کرده ...

واقعاً ازدواج ها در اروپا اينقدر منطقي و معقول است كه شما ميگوئيد؟!
باز هم نگاهي به اين آمار بيندازيد تا بدانيد چرا خداوند روابط آزاد به آن شكل كه غرب تاييد ميكند را حرام كرده
آمار زير تعداد تولد خارج از ازدواج در مناطق مختلف دنياست:


سلام ...
من یک بار در مورد این موارد توضیح دادم ولی خوب یک بار دیگه توضیح میدم .

فرض کنین شما در درون کشور انگلیس دنیا اومدین ...
14 سالتون میشه و همکلاسی های پسره زیادی در درون مدرستون دارین ...
بعدش همینجوری دارین درس میخونین و بزرگ میشین و هم کلاسی های زیادی هم دارین ...

در اون بین یک پسری رو میبینین که خیلی به شما شبیه هست ...

مثلا علاقه زیادی به ریاضیات داره ...
مثلا درونگرا هست ...
مثلا زیاد علاقه به ورزشهایی مانند بیس بال و فوتبال نداره ...

ایشون رو به یاد میسپارید ... باز بزرگتر میشید و ایشون رو میبینید ... کم کم ایشون هم شما رو زیر نظر میگیره ...

سال بعد وقتی معلم میخواد بیاد سره کلاس ... شما یک صندلی نزدیک تر به ایشون میگیرین ... ایشون هم همین کار رو میکنه ...
وقتی 17 سالتون شد مدرسه مجبورتون میکنه که حتما باید در درون پارتی شبانه حاضر بشین و پسرها رو مجبور میکنه که با یک دختر به اون محفل بیان ...

اون آقا پسر چون مدت زمان زیادی شما رو در نظر گرفته بوده ... و شما هم ایشون رو مد نظر گرفته بودین ... ایشون میاد و از شما تقاضا میکنه که در درون این مهمانی باهاش باشین ... ( طریقه این دعوت کردن رو هم در درون مدرسه بهشون یاد میدن که چجوری باید این کار رو انجام بدن )
و شما هم قبول میکنین ...

به مرور زمان با ایشون صمیمی تر میشین ...
و با هم دیگه مشقهاتون رو انجام میدین ...

تا اینکه رابطتون به اونجا میرسه که اون دختر برمیگرده و میگه امشب بیا خونمون میخوام شما رو به پدر و مادرم معرفی کنم ... و اون پسر هم همین کار رو میکنه ...
به مرور زمان رابطه ها خانوادگی میشه ...

دختر خانواده آقا پسر رو میشناسه ...
آقا پسر هم خانواده اون دختر رو میشناسه ...

به مرور زمان رقیب های عشقی زیادی برای اون آقا پسر و اون دختر بوجود میان ...
و این دو نفر تصمیم میگیرند که با هم ادامه بدهند ( چون همدیگه رو دوست دارند ) یا اینکه جدا بشن و رابطه که از نظرشون جذاب تر هست و کسی رو که بیشتر دوستش دارند رو بدست بیارند .

در نهایت بعد از چند سالی که میگذره این دو نفر دیگه حرفی برای گفتن به هم دیگه ندارند و خیلی از شبها هم در درون منزل هم دیگه خوابیدن و روابطشون وارد مسیر جدید تری میشه و اسم دوست دختر دوست پسری رو هم میزارن ...
بعدش با هم رابطه برقرار میکنن و در درون مدرسه همه این دو نفر رو به اسم صدا میکنند که مثلا لیلا دوست دختر فرهاد هست .

اگر کسی نزدیک فرهاد بشه ... لیلا غیرتی میشه
اگر کسی نزدیک لیلا بشه ... فرهاد غیرتی میشه

به مرور زمان باز هم رابطشون بیشتر و بیشتر میشه ... تا اینکه تصمیم میگیرند که با هم باشند ... و بچه دار میشن ...
بچه اول رو میارن ...
بچه دوم رو میارن ...

و بعد از چندین سال با خودشون میگن خوب بریم و یک ازدواج هم بکنیم ... و یک عروسی بگیریم ... و اینجوری میشه که در اکثر عروسی های اروپایی ؛ فرزندان هم در درون مراسم ازدواج حضور دارند .

البته شاید هم در خیلی از مراحل این مساله به این صورت جلو نره ... مثلا بچه دار بشن و بعد از مدتی تصمیم بگیرند که جدا بشن ... ولی خوب من غالب قضیه رو عنوان میکنم ...

و بعد شما میاین و آمار رسیم میدین که 55 درصد بچه های انگلیسی خارج از ازدواج شکل گرفته اند و حروم زاده هستند ...

حالا بیایم و این مساله رو با کشور خودمون مقایسه کنیم ...
دختر و پسر همدیگه رو تا 25 سالگی نبینند ... بعدش یهو هم دیگه رو ببینند ... بعدش در درون چند جلسه بفهمند که چقدر از همدیگه خوششون میاد ... بعدش به قول استاد مسلم خانوم یه قسمتهایی از بدنش رو هم به آقا پسر نشون بده ... و بعدش هم برن و ازدواج کنند . و بچه های متولد شده از این رابطه حلال زاده هستند .

ببینید ... باز برمیگردم به همون مساله ای که قبلا تشریحش کردم ...

اگر بایدها و نباید های دین وجود نداشت ... من خودم هیچ مشگلی در درون یک زندگی انگلیسی نمیدیدم . ولی خوب بایدها و نبایدهای دینی وجود داره ...

خانومها باید سرشون پائین باشه ...
آقایون سرشون پائین باشه ...

خانوم وایسه تا براش خواستگار پیدا بشه ...
بعدش در درون جلسه خواستگاری بگه ... من کتابخوان هستم ... شما چطور ...
و آقا داماد هم بگه من کتابخوان هستم .

بعدش عروس خانوم بگه من کتاب شازده کوچولو میخونم شما چطور ...
و ایشون هم بگه من شازده احتجاب میخونم ...

و بعد با هم به این نتیجه برسند که چقدر دیدگاهشون به هم نزدیک هست و هر دوشون کتابهای شازده دار میخونن و بعد به این منظر برسند که کتابخوانی چیزه خوبی هست و چقدر با هم تفاهم داریم . و اسمش رو بزارن ازدواج .

یا اینکه یه دفترچه 100 برگ سوال جمع کنن و دونه دونه از طرفشون بپرسن و ...

این در مورد آمارهایی که در مورد بچه های خارج از ازدواج فرمودین ...

همیچنین درمورد پورن صحبت کردین اگر اجازه بدین من شب در موردش یک سری چیزها بنویسم . تا شب .

موضوع قفل شده است