جمع بندی منظور از «ظن بد» در قرآن

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منظور از «ظن بد» در قرآن

هوالنور

سلام و عرض ادب

میخواستم بپرسم که مصداق ظن بد که در قران اومده چیه؟
ایا ظن بد در همه موقعیتها گناه حساب میشه یا نه؟
کجا ظن بد اشکالی نداره؟
کسی که خودش رو در معرض ظن بد قرار میده ایا محکوم هست؟

لطفا کامل و شفاف پاسخ بدید(که مجبور نشویم هی سوال بپرسیم )

متشکریم@};-

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد هدی

با سلام و عرض ادب
اجازه بدید در ابتدا توضیحی کوتاه و اجمالی درباره ظن بد که در آیه 12 سوره حجرات آمده است از تفسیر نمونه بیاوریم:

يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِّنَ الظنّ‏ِ إِنَّ بَعْض الظنّ‏ِ إِثْمٌ...
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد ، چرا كه بعضى از گمانهاگناه است...

"منظور از ((كثيرا من الظن )) گمانهاى بد است كه نسبت به گمانهاى خوب در ميان مردم بيشتر است لذا از آن تعبير به كثير شده و گرنه ((حسن ظن و گمان خير)) نه تنها ممنوع نيست بلكه مستحسن است
قابل توجه اينكه : نهى از ((كثيرى )) از گمانها شده ، ولى در مقام تعليل مى گويد زيرا ((بعضى )) از گمانها گناه است اين تفاوت تعبير ممكن است از اين جهت باشد كه گمانهاى بد بعضى مطابق واقع است ، و بعضى مخالف واقع ، آنكه مخالف واقع است مسلما گناه است ، و لذا تعبير به ((ان بعض الظن اثم )) شده است ، بنابراين وجود همين گناه كافى است كه از همه بپرهيزد.
در اينجا اين سؤ ال مطرح مى شود كه گمان بد و خوب غالبا اختيارى نيست ، يعنى بر اثر يك سلسله مقدمات كه از اختيار انسان بيرون است در ذهن منعكس مى شود، بنابراين چگونه مى شود از آن نهى كرد؟!
1 - منظور از اين نهى ، نهى از ترتيب آثار است ، يعنى هر گاه گمان بدى نسبت به مسلمانى در ذهن شما پيدا شد، در عمل كوچكترين اعتنائى به آن نكنيد، طرز رفتار خود را دگرگون نسازيد، و مناسبات خود را با طرف تغيير ندهيد، بنابراين آنچه گناه است ترتيب اثر دادن به گمان بد مى باشد.
لذا در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله ) مى خوانيم : ثلاث فى المؤ من لا يستحسن ، و له منهن مخرج ، فمخرجه من سوءالظن ان لا يحققه : ((سه چيز است كه وجود آن در مؤ من پسنديده نيست ، و راه فرار دارد، از جمله سوءظن است كه راه فرارش اين است كه به آن جامه عمل نپوشاند)).
2 - انسان مى تواند با تفكر روى مسائل مختلفى ، گمان بد را در بسيارى از موارد از خود دور سازد، به اين ترتيب كه در راههاى حمل بر صحت بينديشد و احتمالات صحيحى را كه در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و تدريجا بر گمان بد غلبه كند.
بنابراين گمان بد چيزى نيست كه هميشه از اختيار آدمى بيرون باشد.
لذا در روايات دستور داده شده كه اعمال برادرت را بر نيكوترين وجه ممكن حمل كن ، تا دليلى برخلاف آن قائم شود، و هرگز نسبت به سخنى كه از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر، مادام كه مى توانى محمل نيكى براى آن بيابى( 1)

(1)- تفسير نمونه ،ج 22 ،ص 182 -184

حال به سوالات شما باز میگردیم :

طارق اللیل;944511 نوشت:
میخواستم بپرسم که مصداق ظن بد که در قران اومده چیه؟

ظن بد ، مصادیق بسیارزیادی در اطراف ما دارد و به وفور میتوانید مصادیق ان رابیابید :
ظن بد نسبت به دو نفر که در مورد مساله و مشکلی خصوصی در حال صحبت آرام با یکدیگر هستند و ما گمان میکنیم که در حال غیبت کردن هستند
تلگرام عروس خانواده مشکل پیدا کرده از همه گروهها لفت میده اما خانواده همسر که از این مساله اطلاع ندارند تصور میکنند از روی بی اعتنایی از گروه خانوادگیشون لفت داده .
طرف پشت خط تلفن هست از نظر ایشون گوشی زنگ میخوره و کسی برنمیداره تلقی اش اینه که طرف مقابل شماره منو دیده بر نمیداره در حالیکه واقعیت اینه که ایشون پشت خطیه و شماره ای روی تلفن طرف مقابل نمیافته و او هم مشغول یک مکالمه مهمه و نمیتونه قطع کنه.
و قس علیهذا ....

طارق اللیل;944511 نوشت:
ایا ظن بد در همه موقعیتها گناه حساب میشه یا نه؟

ظن بد در همه جا مخالف واقع نیست در بعضی جاها مخالف واقع است .در تفسیری که در پست شماره 2 آورم این توضیح وجود دارد که :
"نهى از ((كثيرى )) از گمانها شده ، ولى در مقام تعليل مى گويد زيرا ((بعضى )) از گمانها گناه است اين تفاوت تعبير ممكن است از اين جهت باشد كه گمانهاى بد بعضى مطابق واقع است ، و بعضى مخالف واقع ، آنكه مخالف واقع است مسلما گناه است ، و لذا تعبير به ((ان بعض الظن اثم )) شده است ، بنابراين وجود همين گناه كافى است كه از همه بپرهيزد."(2)
ظن،از آن جهت "ظن" است که علم کافی و قطعی و صد در صدی نسبت به موضوع مورد نظر وجود ندارد. وقتی علم قطعی وجود ندارد یعنی درصدی هست که ممکن است مطابق گمان و ظن بد شما نباشد در حالیکه در محاسبات ذهنی و ظنی شما، مورد بدی تلقی می شود که قطعا گناه است ؛حال ما نمی دانیم کدام مورد از گمانهای ما مشمول این درصد خطا می شوند و کدام گمانها نمی شوند لذا خداوند به ما راهکار دراین ایه شریفه ارائه نموده است که :
اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِّنَ الظنّ‏ِ إِنَّ بَعْض الظنّ‏ِ إِثْمٌ
از بسیاری از گمانها دوری کنید زیرا بعضی از گمانها ،گناهند .
همین احتمال و همین خبر از اینکه برخی از گمانها گناهند کافی است تا یک فرد مومن وظیفه اش را برای نیافتادن در گرداب گناه سوء ظن و قضاوت نابجا و اتهام ،بداند و گرد ظن بد نگردد. تا مبادا این ظن،همان ظن بد و گناه آلود باشد .

(2)- تفسير نمونه ،ج 22 ،ص 182 -184

طارق اللیل;944511 نوشت:
کجا ظن بد اشکالی نداره؟
کسی که خودش رو در معرض ظن بد قرار میده ایا محکوم هست؟

در تفسیر نمونه ذیل همین ایه شریفه 12 حجرات آمده است :
"كسى كه آشكارا گناه مى كند و به اصطلاح ((متجاهر به فسق )) است از موضوع غيبت خارج است ، و اگر گناه او را پشت سر او بازگو كنند ايرادى ندارد، ولى بايد توجه داشت اين حكم مخصوص گناهى است كه نسبت به آن متجاهر است"(3)

بله کسی هم که خود را در معرض اتهام و ظن بد قرار میدهد محکوم است و نباید چنین کند :
امام علی (علیه السلام):
مَن دَخَلَ مَداخِلَ السُّوءِ اتُّهِمَ؛ ۰.هر كه به جايگاه هاى نامناسب رود ، متّهم شود.(4)

(3)- تفسیر نمونه،همان،ص 195
(4)- گزیده تحف العقول، ص2

باسمه القدّوس

عرض سلام و ادب و تشکر از توضیحات سرکار

هدی;945180 نوشت:
در اينجا اين سؤ ال مطرح مى شود كه گمان بد و خوب غالبا اختيارى نيست ، يعنى بر اثر يك سلسله مقدمات كه از اختيار انسان بيرون است در ذهن منعكس مى شود، بنابراين چگونه مى شود از آن نهى كرد؟!

استاد گرامی منشأ سوء ظنّ چیست؟ ذهن انسان؟ یا منشأیی دیگر دارد؟در واقع علت العلل ظن سوء چیست؟

چگونه متهم کردن دیگران از اختیار انسان بیرون است؟

اگر از اختیار خارج است چگونه است که خداوند می فرماید: "بعض الظن إثم"

اگر بفرمائید آن دسته از گمانها گناه است که مطابق با واقع نیست و به آن ترتیب اثر داده می شود

آنگاه این دیگر "ظن سوء"نیست بلکه عمل سوء است.

اگر مطابق واقع هم باشد منجر به تجسس و غیبت و بدگویی ووو می شود که آنهم عمل سوء است

و در اختیار انسان و همگی معصیت:"و لا تجسسوا و لا یغتب بعضکم بعضا....."

دقیق یادم نیست
اما فکر میکنم روایاتی بود که میگفت در زمانه ی بد نباید خوش گمان بود

نمیدانم این نهی از سوء ظن مربوط به هر انسان یا هر مسلمانی میشود؟

به شخصه کسانی در اطرافم دیدم که نماز نمیخوانند و هیچ التزام عملی به دین در آنها دیده نمیشود
و بسیار فحاش هستند و خیلی هم برایشان طبیعی است و راحت دروغ میگویند...
حالا این افراد خیلی روی بد ماجرا هستند
برخی فقط دروغگو هستند
برخی فقط التزام عملی به حجاب ندارند

حبیبه;945291 نوشت:
استاد گرامی منشأ سوء ظنّ چیست؟ ذهن انسان؟ یا منشأیی دیگر دارد؟در واقع علت العلل ظن سوء چیست؟

چگونه متهم کردن دیگران از اختیار انسان بیرون است؟

اگر از اختیار خارج است چگونه است که خداوند می فرماید: "بعض الظن إثم"


با سلام و عرض ادب
با دیدن یا شنیدن یا خواندن برخی توضیحات یا صحنه ها ، ممکن است در برخی موارد ،ذهن انسان به سمت سوء ظن نسبت به افراد منتقل شود (جدای از بحث علت و سر منشاء سوء ظن در نفس آدمی که بحثی عرفانی و اخلاقی است -حالا مربوط به اعمال انسان است یا خوراک یا افکار و ...- )در برخی موارد بارقه های این سوء ظن در اولین مراحل ممکن است غیر اختیاری باشد (اگر اختیاری باشد که باید قطعا اجتناب نمود)اما همین بارقه ی سوء ظن را هم باید در همان ابتدا خاموش نمود و به افکار ،جهت مثبت داد مثل اینکه وجوهی برای حمل آنچه دیده ایم یا شنیده ایم در ذهن پیدا کنیم تا عمل فرد را بربهترین وجهی که می شود حمل نماییم . همین سوء ظن که دراولین مراحل در ذهن تشکیل می شود نباید روی آن متوقف شد حتی اگر عملی که حاکی از ترتیب اثر دادن به آن باشد ، انجام نشود .

و طاها;945323 نوشت:
نمیدانم این نهی از سوء ظن مربوط به هر انسان یا هر مسلمانی میشود؟

با سلام و عرض ادب
پاسخ شما را از تفسیر نمونه در پستهای قبل عرض کردیم :
"كسى كه آشكارا گناه مى كند و به اصطلاح ((متجاهر به فسق )) است از موضوع غيبت خارج است ، و اگر گناه او را پشت سر او بازگو كنند ايرادى ندارد، ولى بايد توجه داشت اين حكم مخصوص گناهى است كه نسبت به آن متجاهر است"(1)

(1)- تفسیر نمونه،ج22،ص 195

هدی;945426 نوشت:
با سلام و عرض ادب
پاسخ شما را از تفسیر نمونه در پستهای قبل عرض کردیم :
"كسى كه آشكارا گناه مى كند و به اصطلاح ((متجاهر به فسق )) است از موضوع غيبت خارج است ، و اگر گناه او را پشت سر او بازگو كنند ايرادى ندارد، ولى بايد توجه داشت اين حكم مخصوص گناهى است كه نسبت به آن متجاهر است"(1)

(1)- تفسیر نمونه،ج22،ص 195

با سلام و احترام

خوب ابتدائا ظاهر پاسختان نشان میدهد که سوء ظن به غیر مسلمان از موضوع این حکم خارج است...

اما در مورد خود مسلمانان
نمیدانم ولی تجربه بارها و بارها به من ثابت کرده است حسن ظن به چنین مسلمانانی که عرض شد
باعث میشود مانند همان شتر لبون باشیم که امیرالمومنین ع فرمود...

باسمه الرقیب

با سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ سرکار

هدی;945425 نوشت:
اما همین بارقه ی سوء ظن را هم باید در همان ابتدا خاموش نمود و به افکار ،جهت مثبت داد مثل اینکه وجوهی برای حمل آنچه دیده ایم یا شنیده ایم در ذهن پیدا کنیم تا عمل فرد را بربهترین وجهی که می شود حمل نماییم . همین سوء ظن که دراولین مراحل در ذهن تشکیل می شود نباید روی آن متوقف شد حتی اگر عملی که حاکی از ترتیب اثر دادن به آن باشد ، انجام نشود .

چنین ظنی،معصیت محسوب نمی شود چرا که فرد متقی مهار ذهنش را به دست عقلش سپرده است.

امّا سؤال حقیر راجع به "ظنّ سوء" و کلام الهی راجع به آن است که فرمود:"بعض الظن اثم"

کدام نوع از ظنّ،اثم محسوب می گردد؟

اگر بگوئیم آن ظنّی که به آن ترتیب اثر دهی،آن دیگر عمل سوء است نه ظن سوء.

لذا نباید وصف اثم به ظن نسبت داده شود،مگر اینکه حکم به جای ظن به نتیجه ی آن

نسبت داده شده باشد که عمل سوء است.

ولی به نظر می رسد لازم نیست آیه شریفه را از معنای ظاهری آن خارج کنیم چرا که بعضی از

گمانها بدون اینکه ترتیب اثر هم به آن دهی معصیت محسوب می گردد و آن ظنّی است که

مقدمات آن کاملا در اختیار فرد بوده،شخصی که مهار عقلش به دست قوه واهمه ی اوست

و در واقع عقلش را اسیر نفسانیتش کرده است دائما ذهنش به سوی افکار و امیال پلید

میل می کند این چنین شخصی به لحاظ اینکه با اراده و علم، عقلانیت خویش را ضعیف

و نفسانیتش را قوّت بخشیده است در برابر متهم نمودن مؤمنین در سرّ و علن مسئول است

و مرتکب معصیت گشته است چرا که اگر ذهن و دل و جانش پاک بود و به زیور

تقوا مزین گشته بود به محض ورود خاطره ای شیطانی از آن استغفار نموده و به تعبیر

معصوم علیه السلام برای کار مؤمنین محمل صدقی می یافت تا هم دل خویش را از آلودگی

حفظ نماید و هم عِرض و آبروی مردم از شرّ ذهن و زبانش ایمن باشد.

با اینکه زیاد به این فروم سر نمیزنم اما هر بار میام این سایت کلی اطلاعاتم بیشتر میشه ممنونم از تکتک شما اجرتون با امام حسین منم دعا کنید عزیزان

سلام علیکم

و طاها;945463 نوشت:
با سلام و احترام

خوب ابتدائا ظاهر پاسختان نشان میدهد که سوء ظن به غیر مسلمان از موضوع این حکم خارج است...

سوره حجرات بطور کلی در خصوص مناسبات مسلمانان در جامعه اسلامی است و موضوع غیر مسلمانان از این بحث خارج است و فعلا دراین خصوص نظری عرض نکردیم و بر مبنای پرسش استارتر محترم ، بحث را در همین سوره پی گرفتیم .

و طاها;945463 نوشت:
نمیدانم ولی تجربه بارها و بارها به من ثابت کرده است حسن ظن به چنین مسلمانانی که عرض شد
باعث میشود مانند همان شتر لبون باشیم که امیرالمومنین ع فرمود...

چه کسی ؟ ما؟ یا آنها؟
ببینید در پستهای قبلی در مورد تجاهر به فسق مطالبی عرض شد ، ممکن است نسبت به یک بی حجاب شما سوء ظن در خصوص عصبانیت و بد اخلاقی پیدا کنید .عصبانیت ، حرام است اما گناهی نیست که ایشان تجاهر به آن کرده باشند یا ممکن است در خصوص ایشان سوئ ظن به لقمه حرام پیدا کنید ، حرام خواری گناهی نیست که ایشان تجاهر به آن داشته باشد .
پس باید دقت کرد که حتی متجاهر به فسق را هم مجاز نیستیم هر گناهی را به او بچسبانیم و نسبت دهیم .

با سلام و عرض ادب

حبیبه;945599 نوشت:
چنین ظنی،معصیت محسوب نمی شود چرا که فرد متقی مهار ذهنش را به دست عقلش سپرده است.

امّا سؤال حقیر راجع به "ظنّ سوء" و کلام الهی راجع به آن است که فرمود:"بعض الظن اثم"

کدام نوع از ظنّ،اثم محسوب می گردد؟

اگر بگوئیم آن ظنّی که به آن ترتیب اثر دهی،آن دیگر عمل سوء است نه ظن سوء.

لذا نباید وصف اثم به ظن نسبت داده شود،مگر اینکه حکم به جای ظن به نتیجه ی آن

نسبت داده شده باشد که عمل سوء است.

ولی به نظر می رسد لازم نیست آیه شریفه را از معنای ظاهری آن خارج کنیم چرا که بعضی از

گمانها بدون اینکه ترتیب اثر هم به آن دهی معصیت محسوب می گردد و آن ظنّی است که

مقدمات آن کاملا در اختیار فرد بوده،شخصی که مهار عقلش به دست قوه واهمه ی اوست

و در واقع عقلش را اسیر نفسانیتش کرده است دائما ذهنش به سوی افکار و امیال پلید

میل می کند این چنین شخصی به لحاظ اینکه با اراده و علم، عقلانیت خویش را ضعیف

و نفسانیتش را قوّت بخشیده است در برابر متهم نمودن مؤمنین در سرّ و علن مسئول است

و مرتکب معصیت گشته است چرا که اگر ذهن و دل و جانش پاک بود و به زیور

تقوا مزین گشته بود به محض ورود خاطره ای شیطانی از آن استغفار نموده و به تعبیر

معصوم علیه السلام برای کار مؤمنین محمل صدقی می یافت تا هم دل خویش را از آلودگی

حفظ نماید و هم عِرض و آبروی مردم از شرّ ذهن و زبانش ایمن باشد.

ظاهرا براین منوال نباشد و مرحوم علامه ترتیب اثردادن به ظن سوءیی که به ذهن رسیده را مورد نهی شریف می دانند :

"مراد از" اجتناب از ظن" اجتناب از خود ظن نيست، چون ظن، خود نوعى ادراك نفسانى است، و در دل باز است، ناگهان ظنى در آن وارد مى‏شود و آدمى نمى‏تواند براى نفس و دل خود درى بسازد، تا از ورود ظن بد جلوگيرى كند، پس نهى كردن از خود ظن صحيح نيست. بله، مگر آنكه از پاره ‏اى مقدمات اختيارى آن نهى كند. پس منظور آيه مورد بحث نهى از پذيرفتن ظن بد است، مى‏خواهد بفرمايد: اگر در باره كسى ظن بدى به دلت وارد شد آن را نپذير و به آن ترتيب اثر مده.
و بنا بر اين، پس اينكه فرمود بعضى از ظن‏ها گناه است، باز خود ظن را نمى‏گويد، (چون ظن به تنهايى چه خوبش و چه بدش گناه نيست، براى اينكه گفتيم اختيارى نيست)، بلكه ترتيب اثر دادن به آن است كه در بعضى موارد گناه است، (مثل اينكه نزد تو از كسى بدگويى كنند، و تو دچار سوء ظن به او شوى و اين سوء ظن را بپذيرى، و در مقام ترتيب اثر دادن بر آمده او را توهين كنى، و يا همان نسبت را كه شنيده‏ اى به او بدهى و يا اثر عملى ديگرى بر مظنه‏ ات بار كنى كه همه اينها آثارى است بد و گناه و حرام)."(1)

(1)- ترجمة الميزان، ج 18،ص 483

هدی;945698 نوشت:
سلام علیکم
سوره حجرات بطور کلی در خصوص مناسبات مسلمانان در جامعه اسلامی است و موضوع غیر مسلمانان از این بحث خارج است و فعلا دراین خصوص نظری عرض نکردیم و بر مبنای پرسش استارتر محترم ، بحث را در همین سوره پی گرفتیم .
چه کسی ؟ ما؟ یا آنها؟
ببینید در پستهای قبلی در مورد تجاهر به فسق مطالبی عرض شد ، ممکن است نسبت به یک بی حجاب شما سوء ظن در خصوص عصبانیت و بد اخلاقی پیدا کنید .عصبانیت ، حرام است اما گناهی نیست که ایشان تجاهر به آن کرده باشند یا ممکن است در خصوص ایشان سوئ ظن به لقمه حرام پیدا کنید ، حرام خواری گناهی نیست که ایشان تجاهر به آن داشته باشد .
پس باید دقت کرد که حتی متجاهر به فسق را هم مجاز نیستیم هر گناهی را به او بچسبانیم و نسبت دهیم .

با سلام
مقصودم را بیشتر توضیح میدهم

مثلا کسی به شما چند بار دروغ میگوید و شما چند بار تصور کرده اید راست میگوید
و شما چند بار ضربه خورده اید...
اگر برای بار چندم تصور کنید راست میگوید به نظرم اشتباه کرده اید...
اصلا میگویند مومن دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود

باسمه الرقیب

عرض سلام و ادب و نیز تشکر از توضیحات سرکار

هدی;945699 نوشت:
"مراد از" اجتناب از ظن" اجتناب از خود ظن نيست، چون ظن، خود نوعى ادراك نفسانى است، و در دل باز است، ناگهان ظنى در آن وارد مى‏شود و آدمى نمى‏تواند براى نفس و دل خود درى بسازد، تا از ورود ظن بد جلوگيرى كند،

پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب

تا در این پرده جز اندیشه ی او نگذارم

استاد گرامی مقصود از سوء ظن خطورات گذرای ذهنی نیست بلکه آن ظنّی است که

به مرحله ی باور و عقد القلب برسد یعنی شخص آن را در ذهنش پرورش داده و به آن

پر و بال بدهد این نوع سوء ظنّ معمولا با مقدمات اختیاری ایجاد شده است چون اگر

انسان متقی باشد باید به محض ورود خطورات شیطانی که به وسیله ی قوه ی واهمه

شکل می گیرد از آن استغفار کرده و نگذارد سوء ظن به مؤمنین در قلب و روح او

مستقر گشته و تبدیل به باور گردد چه آن را اظهار کند چه نکند،که البته گمان نمی کنم

کسی که دروازه ی دل و ذهنش اینقدر برای ورود وساوس شیطانی و اوهام نفسانی

باز باشد بتواند در عمل از اظهار آن پرهیز کند:

قال الامام علی - علیه السلام - : "مَن سَاءَ ظَنُّهُ سَاءَت طَوِیَّتُهُ".

«غرر الحكم، ح 7792»

امام علی‏ - علیه السلام - فرمود: هركه بدگمان باشد، بدنهاد و بد طینت شود.


قال الامام علی - علیه السلام - : "إِیَّاكَ أَن تُسِئَ الظَّنَّ، فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِّ یُفسِدُ العِبَادَةَ".

«غرر الحكم، ح 2709»

امام علی‏ - علیه السلام - فرمود: از بدگمانی بپرهیز ؛ زیرا بدگمانی عبادت را تباه می‏ كند.

بدگمانی از گناهان قلبی و رذایل اخلاقی است و برای کسی که داعیه ی مراقبت از خویش را دارد

از گناهان کبیره محسوب می گردد:

قال الامام علی - علیه السلام - : "سُوءُ الظَّنِّ بِالمُحسِنِ شَرُّ الإِثمِ وَأَقبَحُ الظُّلمِ".

«غرر الحكم، ح 5573»

امام علی‏ - علیه السلام - فرمود: بدبینی به نیكوكار بدترین گناه و زشت‏ ترین ستم است.

و طاها;945714 نوشت:
مثلا کسی به شما چند بار دروغ میگوید و شما چند بار تصور کرده اید راست میگوید
و شما چند بار ضربه خورده اید...
اگر برای بار چندم تصور کنید راست میگوید به نظرم اشتباه کرده اید...

سلام برادر گل
ساده اش اين است
اگر شرايط به گونه اي بود كه بايد احتياط كرد ، پس احتياط كن ، اما تا اتفاقي پيش نيامده ، قضاوت نكن

فرض كنيد من در جايي هستم كه يك آقاي مشهور به دزدي هم آنجا حضور دارد
خب آيا من بايد اموالم را بدون حفاظ در آنجا رها كنم؟ قطعاً خير. بلكه بايد احتياط لازم را به كار ببرم
اما نبايد تصورم نسبت به آن شخص اين باشد كه او الان يك دزد است
يا حتي بالاتر از آن ، اگر چيزي از وسائل من گم شد ، تا زماني كه مدركي به دست نيامده ، نبايد به آن شخص تهمت بزنم يا آنكه در ذهنم بگويم حتماً كار همين شخص است

Reza-D;945806 نوشت:
سلام برادر گل
ساده اش اين است
اگر شرايط به گونه اي بود كه بايد احتياط كرد ، پس احتياط كن ، اما تا اتفاقي پيش نيامده ، قضاوت نكن

فرض كنيد من در جايي هستم كه يك آقاي مشهور به دزدي هم آنجا حضور دارد
خب آيا من بايد اموالم را بدون حفاظ در آنجا رها كنم؟ قطعاً خير. بلكه بايد احتياط لازم را به كار ببرم
اما نبايد تصورم نسبت به آن شخص اين باشد كه او الان يك دزد است
يا حتي بالاتر از آن ، اگر چيزي از وسائل من گم شد ، تا زماني كه مدركي به دست نيامده ، نبايد به آن شخص تهمت بزنم يا آنكه در ذهنم بگويم حتماً كار همين شخص است

سلام علیکم و ممنون

رضای عزیز
اصلا قرار نیست کسی قضاوت شود یا به کسی تهمت زده شود
صحبت سر برنامه ریزی رفتار بنده بر مبنای سوء ظن است یا حسن ظن...
پس دو گزینه وجود دارد :
حسن ظن
سوء ظن

اگر حسن ظن را انتخاب کنم طبعا برنامه های مبتنی بر آن متفاوت است و میتواند به پشیمانی بیانجامد
مثل چوپان دروغگو مثل ابن لبون در کلام امام یا مثل دوبار گزیده شدن از یک سوراخ...

اما اگر سوء ظن مبنای رفتارم با آن شخص قرار گیرد طبعا برنامه های بعدی من جلوی مفاسد را خواهد گرفت....

و طاها;945818 نوشت:
اصلا قرار نیست کسی قضاوت شود

چرا برادر قرار است happy
وقتي شما بايد تشخيص بدهيد كه به رضا سوء ظن داشته باشيد يا حسن ظن ، يعني داريد رضا را قضاوت ميكنيد
اينكه رضا لايق سوء ظن است يا لايق حسن ظن

به اين دو جمله دقت كنيد:

چرا كمد را قفل كردي؟ چون ميدانم رضا دزد است و اموالم را مي برد
چرا كمد را قفل كردي؟ چون رضا تا جايي كه مي دانم دزد بوده پس احتمال اينكه باز هم مرتكب بشود وجود دارد

ضمن اينكه ظن بالا بدون هيچگونه شناختي از شخصيت جديد رضا صورت گرفته
اگر رضا توبه كرده باشد آن وقت بايد همان احتمال را هم كنار گذاشت

Reza-D;945834 نوشت:
چرا برادر قرار است happy
وقتي شما بايد تشخيص بدهيد كه به رضا سوء ظن داشته باشيد يا حسن ظن ، يعني داريد رضا را قضاوت ميكنيد
اينكه رضا لايق سوء ظن است يا لايق حسن ظن

به اين دو جمله دقت كنيد:

چرا كمد را قفل كردي؟ چون ميدانم رضا دزد است و اموالم را مي برد
چرا كمد را قفل كردي؟ چون رضا تا جايي كه مي دانم دزد بوده پس احتمال اينكه باز هم مرتكب بشود وجود دارد

ضمن اينكه ظن بالا بدون هيچگونه شناختي از شخصيت جديد رضا صورت گرفته
اگر رضا توبه كرده باشد آن وقت بايد همان احتمال را هم كنار گذاشت

روی دو نکته تاکید میکنم
من قضاوت در قول را قبول ندارم ... و مقصودم قضاوت در گفتار نیست..

قضاوت در ذهن به معنای علم نیز مقصودم نیست...

مقصودم قضاوت ظنی است...
آن هم قضاوتی که مبتنی بر تجربه باشد...

با این شرایطی که در پستهای قبلی نیز اشاره کردم
بله چنین قضاوتی درست خواهد بود....
و تا زمانی که شواهد لازم برای تغییر رفتار آن شخص محرز نشود
ظن سوء مبنای رفتار و برنامه ریزی قرار خواهد گرفت...

این میشود بصیرت، ابن لبون نبودن، از یک سوراخ دوبار گزیده نشدن، گرفتار چوپان دروغگو نشدن ! Smile

با سلام (عذر خواهی میکنم بابت تاخیر در ادامه بحث)

و طاها;945714 نوشت:
با سلام
مقصودم را بیشتر توضیح میدهم

مثلا کسی به شما چند بار دروغ میگوید و شما چند بار تصور کرده اید راست میگوید
و شما چند بار ضربه خورده اید...
اگر برای بار چندم تصور کنید راست میگوید به نظرم اشتباه کرده اید...
اصلا میگویند مومن دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود


بله کاملا درسته. مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه و اگر برای بار اول به شما ثابت شد که ایشون دروغ میگه (البته ثابت شدن این مساله کمی سخت هست )برای بار دوم نباید جانب احتیاط رو از دست داد .
نقل قول:
پس دو گزینه وجود دارد :
حسن ظن
سوء ظن

البته الزاما دوگزینه نیست بلکه سه گزینه وجود دارد:
حسن ظن
سوء طن
هیچکدام-یعنی همان جانب احتیاط-
توضیح بیشترش این هست که ما نهی شده ایم از اینکه به مردم سوء طن داشته باشیم اما امر نشده ایم که لزوما حسن ظن داشته باشیم .در پاسخ های قبل عرض شد که این احتیاط از چه راههایی قابل حصول است :
"در راههاى حمل بر صحت بينديشد و احتمالات صحيحى را كه در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و تدريجا بر گمان بد غلبه كند.در روايات دستور داده شده كه اعمال برادرت را بر نيكوترين وجه ممكن حمل كن ، تا دليلى برخلاف آن قائم شود، و هرگز نسبت به سخنى كه از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر، مادام كه مى توانى محمل نيكى براى آن بيابى( 1)
شما مثلا در مترو به شخصی که روی صندلی نشسته و شما ایستاده اید سوء ظن ندارید اما حسن ظن هم ندارید یعنی مثلا کیف دستی تان را که پول و موبایل و اشیاء قیمتی تان را در آن قرار داده اید را به او نمیدهید نگهدارد تا درایستگاه مورد نظر از او تحویل بگیرید .در واقع احتیاط می کنید .
دوست یا فامیل شما که چند بار به شما دروغ گفته ممکن است برای دفعه بعد هم دروغ بگوید اما ممکن است آنچه می گوید دروغ نباشد اما مطابق با واقع هم نباشد .یعنی قصد دروغگویی ندارد اما از مطلبی اطلاع کامل ندارد یا گمان میکند آنگونه که می گوید ، باشد . شاید توبه کرده و شما مطلع نیستید و این بار دروغ نمی گوید .این است که شما از رهگذرعدم سوء ظن ، در واقع ایمان خودتان را حفظ میکنید و با بکار بردن روشهایی که گفته شد،سوء ظن را از خودتان دور می نمایید اما از رهگذر احتیاط (باز هم با توجیهاتی که حاکی از عدم سوء ظن باشد مثلاینکه :ممکن است تجربه کافی نداشته باشد،ممکن است اشتباهی صورت گرفته باشد ، ممکن است شخصی اطلاعات غلط به او داده باشد و...جانب احتیاط را هم رعایت میکنید و ضمن اینکه ایمان خود را از ورطه در غلطیدن به دامان سوء ظن حفظ می کنید ،با حزم و احتیاط هم مانع ضرر و زیان خود خواهید شد.

(1)- تفسير نمونه ،ج 22 ،ص 182 -184

با سلام

حبیبه;945716 نوشت:
این نوع سوء ظنّ معمولا با مقدمات اختیاری ایجاد شده است

بله. اگر دقت فرموده باشید مرحوم علامه هم دقیقا این نوع از ظن رو که دارای مقدمات اختیاری است استثنا کردند از فرمایششون :
نقل قول:
بله، مگر آنكه از پاره ‏اى مقدمات اختيارى آن نهى كند
.

پرسش:
مصداق ظن بد که در قرآن آمده چیست؟ آیا ظن بد در همه موقعیتها گناه حساب میشود یا خیر؟ کجا ظن بد اشکالی ندارد؟ کسی که خودش را در معرض ظن بد قرار میدهد آیا محکوم هست؟

پاسخ:
در آیه 12 سوره حجرات آمده است:
«يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِّنَ الظنّ‏ِ إِنَّ بَعْض الظنّ‏ِ إِثْمٌ...»؛اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است...

«منظور از «كَثِيراً مِّنَ الظنّ» گمانهاى بد است كه نسبت به گمانهاى خوب در ميان مردم بيشتر است لذا از آن تعبير به كثير شده و گرنه (حسن ظن و گمان خير) نه تنها ممنوع نيست، بلكه مستحسن است.
قابل توجه اينكه: نهى از (كثيرى ) از گمانها شده، ولى در مقام تعليل مى گويد زيرا (بعضى) از گمانها گناه است؛ اين تفاوت تعبير ممكن است از اين جهت باشد كه گمانهاى بد بعضى مطابق واقع است، و بعضى مخالف واقع، آنكه مخالف واقع است مسلما گناه است، و لذا تعبير به «إِنَّ بَعْض الظنّ‏ِ إِثْمٌ» شده است، بنابراين وجود همين گناه كافى است كه از همه بپرهيزد.
در اينجا اين سؤ ال مطرح مى شود كه گمان بد و خوب غالبا اختيارى نيست، يعنى بر اثر يك سلسله مقدمات كه از اختيار انسان بيرون است در ذهن منعكس مى شود، بنابراين چگونه مى شود از آن نهى كرد؟!
1 - منظور از اين نهى، نهى از ترتيب آثار است، يعنى هر گاه گمان بدى نسبت به مسلمانى در ذهن شما پيدا شد، در عمل كوچكترين اعتنائى به آن نكنيد، طرز رفتار خود را دگرگون نسازيد، و مناسبات خود را با طرف تغيير ندهيد، بنابراين آنچه گناه است ترتيب اثر دادن به گمان بد مى باشد.
لذا در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله ) مى خوانيم : ثلاث فى المؤ من لا يستحسن ، و له منهن مخرج، فمخرجه من سوءالظن ان لا يحققه: (سه چيز است كه وجود آن در مؤ من پسنديده نيست، و راه فرار دارد، از جمله سوءظن است كه راه فرارش اين است كه به آن جامه عمل نپوشاند).

2 - انسان مى تواند با تفكر روى مسائل مختلفى، گمان بد را در بسيارى از موارد از خود دور سازد، به اين ترتيب كه در راههاى حمل بر صحت بينديشد و احتمالات صحيحى را كه در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و تدريجا بر گمان بد غلبه كند.
بنابراين گمان بد چيزى نيست كه هميشه از اختيار آدمى بيرون باشد.
لذا در روايات دستور داده شده كه اعمال برادرت را بر نيكوترين وجه ممكن حمل كن، تا دليلى برخلاف آن قائم شود، و هرگز نسبت به سخنى كه از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر، مادام كه مى توانى محمل نيكى براى آن بيابى.»(1)


ظن بد، مصادیق بسیارزیادی در اطراف ما دارد و به وفور میتوانید مصادیق آن رابیابید. مانند ظن بد نسبت به دو نفر که در مورد مساله و مشکلی خصوصی در حال صحبت آرام با یکدیگر هستند و ما گمان میکنیم که در حال غیبت کردن هستند.
ظن بد در همه جا مخالف واقع نیست در بعضی جاها مخالف واقع است:
«نهى از (كثيرى ) از گمانها شده، ولى در مقام تعليل مى گويد زيرا (بعضى ) از گمانها گناه است اين تفاوت تعبير ممكن است از اين جهت باشد كه گمانهاى بد بعضى مطابق واقع است، و بعضى مخالف واقع، آنكه مخالف واقع است مسلما گناه است، و لذا تعبير به «إِنَّ بَعْض الظنّ‏ِ إِثْمٌ » شده است، بنابراين وجود همين گناه كافى است كه از همه بپرهيزد.»(2)

نکته دیگر اینکه در تفسیر نمونه ذیل همین آیه شریفه 12 حجرات آمده است:
"كسى كه آشكارا گناه مى كند و به اصطلاح (متجاهر به فسق ) است از موضوع غيبت خارج است، و اگر گناه او را پشت سر او بازگو كنند ايرادى ندارد، ولى بايد توجه داشت اين حكم مخصوص گناهى است كه نسبت به آن متجاهر است»(3)
و البته کسی هم که خود را در معرض اتهام و ظن بد قرار میدهد محکوم است و نباید چنین کند:
امام علی (علیه السلام):
«مَن دَخَلَ مَداخِلَ السُّوءِ اتُّهِمَ»؛ هر كه به جايگاه هاى نامناسب رود، متّهم شود.(4)


پی نوشت ها:

1. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371، چاپ دهم، ج 22، ص 182 -184

.
2. پیشین.
3. پیشین، ص 195.
4. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، به تصحیح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، قم، 1404، چاپ دوم، ص89.

کلید واژه ها: ظن بد، قضاوت نابجا،آیه 12 حجرات،اکثر گمانها گناه


موضوع قفل شده است