جمع بندی آیا غیرت زن کفر است؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا غیرت زن کفر است؟

آیا حساس بودن زن به ارتباط شوهرش با سایر زنها حرام است یه نفر میگفت درنهج البلاغه آمده که غیرت زن کفر است

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد واسع

سوال:
کلام امیر المومنین(علیه السلام) که فرمود:« غیرت زن کفر است» به چه معناست؟

پاسخ:

جمله فوق در بخش حکمتهای نهج البلاغه شماره 124 صفحه 491 از نسخه نهج البلاغه صبحی صالح آمده است.
شرح و تفسير غيرت امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود تفاوت ميان غيرت مرد و زن را بيان مى كند و مى فرمايد: «غيرت زن كفر است و غيرت مرد ايمان»; (غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ، وَغَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ). اشاره به اين كه زن اگر نسبت به همسر ديگرى براى شوهرش حسادت بورزد و عكس العمل تندى نشان دهد در واقع مخالفت با فرمان خدا كرده است، زيرا خداوند روى مصالح متعددى كه در جاى خود گفته ايم تعدد زوجات را با شرايطى مجاز شمرده است;

ولى اگر مرد نسبت به ارتباط همسرش با مرد بيگانه اى حسادت بورزد و از گام نهادن او در زندگى خانواده اش ناراحت گردد و عكس العمل نشان دهد در واقع اطاعت فرمان خدا كرده و در مسير نهى از منكر گام برداشته است. در حالى كه زن اگر چنين كند در مسير نهى از معروف قرار گرفته است. البته انكار نمى كنيم كه تعدد زوجات نيز شرايطى دارد و نبايد وسيله اى براى هوس رانى مردان گردد; ولى در صورتى كه آن شرايط جمع گردد زن بايد آن را تحمل كند و به فرمان خدا تن در دهد در حالى كه اگر زن شوهردار، با مرد ديگرى رابطه برقرار سازد، خواه به صورت فجور باشد يا ظاهراً صيغه عقد دائم يا موقتى با او جارى كند به يقين راه خلاف را پيموده است.

«غيرت» حالتى است كه انسان را وادار مى كند از ورود ديگران در حريم زندگى شخصى او جلوگيرى كند، افتخارات او را سلب ننمايد، مواهبش را از دستش نگيرد و متعرض نواميس او نشود و منظور از «غيرت زن» در كلام حكيمانه بالا همان حسادتى است كه نسبت به زوجه ديگر همسرش پيدا مى كند و منظور از «غيرت مرد» در كلام بالا ممانعتى است كه مرد از ورود ديگرى به حريم خانواده و ناموس خود به عمل مى آورد.

در ذيل حكمت 47 نيز بحثى درباره تفسير غيرت و ارزش آن ذكر شد. تعبير به «كفر» در اين كلام حكمت آميز اشاره به كفر عملى است، زيرا كفر و ايمان معانى متعددى دارد كه در آيات قرآن نيز منعكس است. اين واژه كراراً در قرآن مجيد به بت پرستان اطلاق شده كه كفرشان، كفر اعتقادى است; ولى در آيه 97 سوره آل عمران به كسانى كه حج را ترك كنند و نسبت به آن بى اعتنا باشند واژه «كفر» به كار رفته، مى فرمايد: (وَللهِِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ)و اين كفر عملى است نه اعتقادى كه آثار خاص خود را داشته باشد. كفر زن در اينجا همان بى اعتنايى به دستور خدا يعنى جواز تعدد زوجات در موارد لازم است.

درباره اهميت «غيرت» در موارد مجاز روايات متعددى از پيغمبر اكرم و ساير معصومان(عليهم السلام) وارد شده است; در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «كانَ إبْراهيمُ أبي غَيُوراً وَأنا اَغْيَرُ مِنْهُ وَأرْغَمَ اللهُ أنْفَ مَنْ لا يُغارُ مِنَ الْمُؤْمِنينَ; پدر من ابراهيم غيرت مند بود و من از او غيرت مندترم. خداوند بينى كسانى از مؤمنين را كه غيرت ندارند بر خاك بمالد». البته در عرف ما گرچه واژه «غيرت» معمولاً در غيرت ناموسى به كار مى رود ولى مفهوم آن گسترده است و تمام مواهب و ارزش هاى الهى را كه بايد از آن دفاع كرد شامل مى شود، بنابراين دفاع از وطن و آبرو و حيثيت و از آن مهم تر دفاع از دين و آيين نيز از مصاديق غيرت است.

اين نكته نيز شايان دقت است كه گاهى افراد در مسائل ناموسى و غير آن گرفتار وسواس مى شوند و به نام «غيرت» به هر كسى بدبين شده و عكس العمل نشان مى دهند. در روايات اسلام از اين حالت نهى شده است. رسول خدا(صلى الله عليه وآله)مى فرمايد: «مِنَ الغيرَةِ ما يُحِبُّ اللهُ وَمِنْها ما يُبْغِضُ اللهُ; فَالْغيرَةُ الَّتي يُحِبُّ اللهُ الْغيرَةُ فِي الرَّيْبَةِ وَالْغيرَةُ الّتي يُبْغِضُ اللهُ الْغيرَةُ في غَيْرَ رَيْبَة; نوعى از غيرت را خدا دوست دارد و نوعى را دشمن مى دارد اما آنچه را دوست دارد اعمال غيرت در مواردى است كه آثار شك و ترديد و انحراف نمايان مى شود و اما غيرتى را كه خدا دشمن مى دارد آن است كه در غير اين موارد (فقط با سوء ظن آميخته به وسواس) انجام مى شود».

در نامه 31 نهج البلاغه در وصيت مولا امير مؤمنان به فرزندش امام حسن(عليهما السلام)نيز به همين موضوع اشاره شده كه غيرت بيجا گاه سبب مى شود انسان هاى درست كار به نادرستى كشيده شوند. آنجا كه مى فرمايد: «وَإِيَّاكَ وَالتَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَة، فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَالْبَرِيئَةَ إِلَى الرِّيَبِ; برحذر باش از اين كه در جايى كه نبايد غيرت به خرج دهى اظهار غيرت كنى (و كار به سوء ظن ناروا بينجامد) زيرا اين غيرت بى جا و سوء ظن نادرست، زن پاك دامن را به ناپاكى و بى گناه را به آلودگى ها سوق مى دهد»

شرح بيشتر را در ذيل همان نامه مطالعه فرماييد.(سایت آیت الله مکارم شیرازی:



http://makarem.ir/nahjolbalaghe/?lid=0&view=1)

به نام خدا
سلام بسیار عالیه که با اسناد از قران و کلام امیر مومنان به اثبات سخنان خود پرداختید
این اثبات شما عالی بود بنده این سخنان شمارا سرلوحه زندگی خود قرار می دهم و به دیگران نیز توصییه می کنم

[="Times New Roman"][="Navy"]سلام و عرض ادب

باتشکر از کارشناس محترم.
تاپیکهای مشابه این موضوع:

[h=1][=times new roman]آیا غیرت در زنان پسندیده است؟!!!
[/h][=times new roman][h=1][=times new roman]چرا در روایت، غیرت زن کفر وی به حساب آمده است؟
[/h][=times new roman][h=1]احساس مردان در برابر غیرت زنان![/h]

کسی که ضروریات دین اسلام را انکار کند کافر میشود
لذا
اگر غیرت زن و حسادتش مستلزم انکار تعدد زوجات شود از نظر برخی مستوجب کفر خواهد بود

اما اگر با حسادت ورزیدن فقط مخالفت عملی با این حکم کرده باشد صرفا کار حرامی انجام داده است و کافر نخواهد بود

و الله العالم

سوال:
کلام امیر المومنین(علیه السلام) که فرمود:« غیرت زن کفر است» به چه معناست؟

پاسخ:

جمله فوق در بخش حکمتهای نهج البلاغه شماره 124 صفحه 491 از نسخه نهج البلاغه صبحی صالح آمده است.
شرح و تفسير غيرت امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود تفاوت ميان غيرت مرد و زن را بيان مى كند و مى فرمايد: «غيرت زن كفر است و غيرت مرد ايمان»; (غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ، وَغَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ). اشاره به اين كه زن اگر نسبت به همسر ديگرى براى شوهرش حسادت بورزد و عكس العمل تندى نشان دهد در واقع مخالفت با فرمان خدا كرده است، زيرا خداوند روى مصالح متعددى كه در جاى خود گفته ايم تعدد زوجات را با شرايطى مجاز شمرده است;

ولى اگر مرد نسبت به ارتباط همسرش با مرد بيگانه اى حسادت بورزد و از گام نهادن او در زندگى خانواده اش ناراحت گردد و عكس العمل نشان دهد در واقع اطاعت فرمان خدا كرده و در مسير نهى از منكر گام برداشته است. در حالى كه زن اگر چنين كند در مسير نهى از معروف قرار گرفته است. البته انكار نمى كنيم كه تعدد زوجات نيز شرايطى دارد و نبايد وسيله اى براى هوس رانى مردان گردد; ولى در صورتى كه آن شرايط جمع گردد زن بايد آن را تحمل كند و به فرمان خدا تن در دهد در حالى كه اگر زن شوهردار، با مرد ديگرى رابطه برقرار سازد، خواه به صورت فجور باشد يا ظاهراً صيغه عقد دائم يا موقتى با او جارى كند به يقين راه خلاف را پيموده است.

«غيرت» حالتى است كه انسان را وادار مى كند از ورود ديگران در حريم زندگى شخصى او جلوگيرى كند، افتخارات او را سلب ننمايد، مواهبش را از دستش نگيرد و متعرض نواميس او نشود و منظور از «غيرت زن» در كلام حكيمانه بالا همان حسادتى است كه نسبت به زوجه ديگر همسرش پيدا مى كند و منظور از «غيرت مرد» در كلام بالا ممانعتى است كه مرد از ورود ديگرى به حريم خانواده و ناموس خود به عمل مى آورد.

در ذيل حكمت 47 نيز بحثى درباره تفسير غيرت و ارزش آن ذكر شد. تعبير به «كفر» در اين كلام حكمت آميز اشاره به كفر عملى است، زيرا كفر و ايمان معانى متعددى دارد كه در آيات قرآن نيز منعكس است. اين واژه كراراً در قرآن مجيد به بت پرستان اطلاق شده كه كفرشان، كفر اعتقادى است; ولى در آيه 97 سوره آل عمران به كسانى كه حج را ترك كنند و نسبت به آن بى اعتنا باشند واژه «كفر» به كار رفته، مى فرمايد: (وَللهِِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ)و اين كفر عملى است نه اعتقادى كه آثار خاص خود را داشته باشد. كفر زن در اينجا همان بى اعتنايى به دستور خدا يعنى جواز تعدد زوجات در موارد لازم است.

درباره اهميت «غيرت» در موارد مجاز روايات متعددى از پيغمبر اكرم و ساير معصومان(عليهم السلام) وارد شده است; در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «كانَ إبْراهيمُ أبي غَيُوراً وَأنا اَغْيَرُ مِنْهُ وَأرْغَمَ اللهُ أنْفَ مَنْ لا يُغارُ مِنَ الْمُؤْمِنينَ; پدر من ابراهيم غيرت مند بود و من از او غيرت مندترم. خداوند بينى كسانى از مؤمنين را كه غيرت ندارند بر خاك بمالد». البته در عرف ما گرچه واژه «غيرت» معمولاً در غيرت ناموسى به كار مى رود ولى مفهوم آن گسترده است و تمام مواهب و ارزش هاى الهى را كه بايد از آن دفاع كرد شامل مى شود، بنابراين دفاع از وطن و آبرو و حيثيت و از آن مهم تر دفاع از دين و آيين نيز از مصاديق غيرت است.

اين نكته نيز شايان دقت است كه گاهى افراد در مسائل ناموسى و غير آن گرفتار وسواس مى شوند و به نام «غيرت» به هر كسى بدبين شده و عكس العمل نشان مى دهند. در روايات اسلام از اين حالت نهى شده است. رسول خدا(صلى الله عليه وآله)مى فرمايد: «مِنَ الغيرَةِ ما يُحِبُّ اللهُ وَمِنْها ما يُبْغِضُ اللهُ; فَالْغيرَةُ الَّتي يُحِبُّ اللهُ الْغيرَةُ فِي الرَّيْبَةِ وَالْغيرَةُ الّتي يُبْغِضُ اللهُ الْغيرَةُ في غَيْرَ رَيْبَة; نوعى از غيرت را خدا دوست دارد و نوعى را دشمن مى دارد اما آنچه را دوست دارد اعمال غيرت در مواردى است كه آثار شك و ترديد و انحراف نمايان مى شود و اما غيرتى را كه خدا دشمن مى دارد آن است كه در غير اين موارد (فقط با سوء ظن آميخته به وسواس) انجام مى شود».

در نامه 31 نهج البلاغه در وصيت مولا امير مؤمنان به فرزندش امام حسن(عليهما السلام)نيز به همين موضوع اشاره شده كه غيرت بيجا گاه سبب مى شود انسان هاى درست كار به نادرستى كشيده شوند. آنجا كه مى فرمايد: «وَإِيَّاكَ وَالتَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَة، فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَالْبَرِيئَةَ إِلَى الرِّيَبِ; برحذر باش از اين كه در جايى كه نبايد غيرت به خرج دهى اظهار غيرت كنى (و كار به سوء ظن ناروا بينجامد) زيرا اين غيرت بى جا و سوء ظن نادرست، زن پاك دامن را به ناپاكى و بى گناه را به آلودگى ها سوق مى دهد»

شرح بيشتر را در ذيل همان نامه مطالعه فرماييد.(سایت آیت الله مکارم شیرازی:



http://makarem.ir/nahjolbalaghe/?lid=0&view=1)
موضوع قفل شده است