جمع بندی ازدواج با دختر فوق مذهبی

تب‌های اولیه

79 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Amir.Ali.molaei;940512 نوشت:
[=Arial Narrow]
سلام خانم‌ اللیل و النهار
ازدواج در این راه، جزو اولین و مهمترین دستوراته
...
جدا از هر حرفی که میگن افراطین، خیلی ها هستن از این عقاید استقبال کنن

باسلام بله این خانم هم مطمئنا این دیدگاه رو داره که اولین و مهمترین دستوراته اما تا کسی نخواد با ایشون ازداج بکنه براشون اول بودن یا نه دیگه معنی نداره
منظورم اینه رفتار کاملا متفاوت با این رفتار قابل قبول جامعه هست ولی رفتار اینچنینی گویا دور از تصور کاری به درست یا غلط بودنش ندارم
البته اگه درست متوجه منظور شما شدم

بله ولی باز تو دید کلی خیلی عجیب غریب تر از رفتار اون یکی که گفتم با 360 درجه تفاوت باهاش رفتار میشه

سلام دوست عزیز
من فقط ۲تا از پست های شمارو خواندم و اطلاع دقیق از باقی بحث ها ندارم. اما یک سوال برای من مطرج شده. شما دقیقا چه خصوصیات مثبتی از ایشان دیدید که مصمم به ازدواج با ایشان شده اید؟ چون وقتی میخواهید به اعتدال نزدیکش کنید یعنی مصمم به ازدواج با او هستید.

omidreza;938831 نوشت:
دختر خانوم معتقده بچه های آینده رو نباس بفرستیم مدرسه؛خودمون باید انقدر از نظر علمی و معنوی قوی باشیم که بتونیم آموزششون بدیم؛چون محیط مدرسه و بچه های این دوره زمونه اصلا مناسب نیستن.

سلام و احترام خدمت شما
نمی دانم ایشان مطالبی را که فرمودند به عنوان اصول غیر قابل تغییر مطرح کردند یا کمی جنبه ی مشورتی هم داشته است،بهرحال اینو میخواستم عرض کنم که این واقعا نشدنی است.نمیشود بچه را سالها در خانه قرنطینه کرد و بعد در 18 سالگی دربهای خانه را گشود .بالاخره این فرد باید وارد اجتماع شود یا خیر. فرض کنیم که اصلا دانشگاه هم نرود،باید جایی مشغول کار شود یا خیر.باید مهارت تعامل با عوام مردم را بیاموزد و این چیزی نیست که غیر از صحنه ی اجتماع در جای دیگری بشود یاد گرفت.اگر واقعا مصمم به این موضوع هستند این ظلم بسیار بزرگ و عجیبی در حق اون فرزند خواهد بود.البته فکر هم نمیکنم بیشتر از چند سال بتوانند این موضوع را عملی کنند و نتایج این عمل در همان سالهای اول باعث میشود به اشتباه خود پی میبرند.
این موضوع را با ایشان مطرح کنید و ببینید عکس العملشان چیست وچه پاسخی دارند. به این نحو میتوانید شخصیت ایشان را ارزیابی کنید و این اهمیتش کمتر از این نیست که ببینید آیا این صحبتها افراطی است یا خیر.چون شخصیت ایشان چیزی است که در تمام طول زندگی موثر است و شما با آن سر و کار دارید.

[=Arial Black]

omidreza;940488 نوشت:
در جواب دوستانی که خرده می‌گیرند نسبت به این دختر خانوم در باب ولی فقیه.

از کتاب استفتائات رهبری ص 12

سوال 59:
آیا کسی که اعتقاد به ولایت مطلقه‌ی فقیه ندارد،مسلمان حقیقی محسوب می‌شود؟

ج:عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه،اعم از اینکه بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید،در عصر غیبت حضرت حجت((ارواحنا فداه)) موجب ارتداد و خروج از دین اسلام نمی‌شود.

در سوال61 که مشابه سوال 59 بود می‌فرمایند:
ج:اگر کسی به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم اعتقاد به آن رسیده باشد معذور است.ولی ترویج اختلاف و تفرقه بین مسلمانان برای او جایز نیست

----
در ضمن این دختر خانوم مورد نظر در پرسش،میفرمود من شب و روز مطالعه می‎کنم،شب 2-3 ساعت میخوابم،کمبود خواب رو روزا جبران میکنم.عرفا میگن بدون شب به هیچ جا نمیرسی.

montazer71;940483 نوشت:
قصد نداشتم جوابی ارسال کنم مخصوصا وقتی ابراز تاسفی کردید و مطلب و منطق خیلی ساده من در مورد شعر خوانی مختلط در حضور ایشون رو اصلا در نظر نگرفتید !! و جوابی در کنار ابراز تاسفتون برای این موضوع ننوشتید !!
در ذهنم بود که تاپیکی در این رابطه باز کنم که تا الآن انجام ندادم شاید اگر توفیق بشه و عمری باشه انشاالله این کار رو انجام بدم
ولی با توجه به اینکه امثال سرکار با شور و تندی و افراطی گری در مورد این مسایل صحبت میکنند و به دیگران به راحتی توهین میکنند و دیگران را معاند میدانند ! عرض میکنم
1- بنده خودم رو عرض میکنم ادعای اسلام و تشیع حقیقی ندارم و خودم رو همانطور که در روایاتی سروران امر کردند محب میدونم و در تلاش برای شیعه حقیقی شدن ! انشا الله
2-اساس شیعه و محب بودن قبول داشتن ولایت است و شکی نیست که هر شخص خودش رو محب و شیعه اهل بیت (علیهم السلام) بدونه ولایت مداره ولی این ولایت مداری تبدیل شده به قبول داشتن آقای خامنه ای ولا غیر!! که به راحتی با الفاظی که شما و امثال سرکار ذکر میکنید همه معاند و کافر و منافقند ! عجب!؟
ولایت مداری اساس شیعه است ولی ولایت حق بر اساس قرآن و عترت و موازین عقلی ، و اصل ولایت هم ولایت حضرات معصومین (علیهم السلام ) و لا غیر
3-در زمان غیبت حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) طبق فرموده ی حضرت برای برداشت مسایل دینی باید به مجتهدین رجوع کنیم که توانایی برداشت مسایل شرعی از قران و روایات رو پیدا کردند
که اگر درست خاطرم باشد به عنوان نواب عام از آنها یاد میشود
4-در مورد داستانکی که از مرحوم بهجت (ره) ذکر کردید اولا این داستان رو هر چقدر در سایت ایشون و کتابی که از ایشون داشتم گشتم پیدا نکردم (و صرف چند سایت خبری و ... هم دلیل بر اثبات نمیشود!)
ولی خود ایشان و باقی مراجع (این اساس تقلید هست ) در ابتدای رساله ذکر کرده اند انسان باید با تحقیق به اعلم برسد و از او تقلید کند ، حالا چطور یک آیت الله این رو رد کنند !
و با فرض صحیح بودن این داستانک قبل چی بوده و بعد چی بوده ، منظور سوال کننده چی بوده (صرف توضیح یا احتمال دیگران که در مورد رهبری آقای خامنه ای بوده منطقی هست اینطور برداشت کنیم ! باز هم تاکید میکنم با فرض صحیح بودن این داستانک!) و منظور جواب دهنده چی بوده آیا قبلی هم داشته یا بعدی و این قسمت برداشته شده یا همه اش این بوده !!؟
ولی بازهم این جواب دلیل بر اثبات ولایت آقای خامنه ای در حالت کلی و هم از سمت آیت الله بهجت نیست ! خیلی ساده است و نیاز به منطقی نداره اگر بخواین متوجه بشین !
به قولی شخصی که خودش رو به خواب زده میشه بیدار کرد ولی شخصی که خوابه نه !
و شخصی که منطقی نداره به هر چیز نامربوطی هم چنگ میزنه تا بی منطقی خودش رو اثبات کنه !! عجب !
5-چند بار رساله را نگاه کردم هم رساله ایت الله بهجت هم رساله ایت الله مکارم ولی چیزی دقیقی در مورد ولایت فقیه و به قولی حاکم شرع پیدا نکردم ولی در اموزش احکام اقای فلاح زاده چند مورد مبحث تعارض فتوای مرجع و حکم حاکم هست و تعریف دقیقی از شرایط ولی فقیه ، وظایف ،... ذکر نشده!
خوشحال میشم به موارد بالا کامل و با ذکر شماره و با منطق و سندیت درست جواب بدین و همینطور به چند سوال پایین (انشا الله شاید همین ها رو در تاپیک جدایی دوباره مطرح کردم)
6-ولی فقیه باید چه شرایطی داشته باشند ؟
7-ولی فقیه چطور انتخاب میشوند ؟
8-با فرض جواب به سوال قبل و انتخاب ولی فقیه، آیا قبول کردن او اجبار قانونیست یا منطق شرعی دارد ؟ مثل بحث انتخاب کردن مرجع تقلید!
9-اما خمینی (ره ) با پذیرش مردم به عنوان رهبر انتخاب شدند و با نیت تشکیل نظام اسلامی ، انشا الله ، و عنوان ولی فقیه به ایشان داده شد
حال بعد از فوت ایشون آقای خامنه ای رهبر شدند و باز عنوان ولایت به ایشان داده شد اگر بعد از ایشان با فرض محال (همین ترامپ!) هم رهبر ایران شود میشود ولی فقیه !!؟؟
شاید بفرمایید ولایت اصلی دارد که باید شخص اعلم و جامع و شرایط باشد ! که طبیعتا ترامپ این شرایط رو ندارد (البته بماند افراد افراطی و سود برنده و ... به وقتش قابلیت این رو دارند به او هم این القاب رو بدهند ، و الله اعلم) پس چطور مراجعی بزرگ وجود دارند که ایشان رو اعلم و حاکم میدونند و رساله های خودشون جمع نمیکنند ، هیچ با قدرت هم فتوا میدن ! همه نعوذ بالله فاسد هستند و معاند ؟! چرا حکم نمیدن که ایشان بر ما ولایت دارند و اعلم هستند و بر مقلدان ما واجب هست از ایشان تقلید و پیروی کنند ؟! کمی منطقی باشید !
10-با فرض اینکه شما با منطق اثبات کردید که ایشان ولی فقیه هستند ، با منطق !، عنوان اصلی ایشان چیست ؟ حاکم شرع ! یعنی شخصی که اعلم بوده و مجتهد و جامع الشرایط و حکومت اسلامی تشکیل داده و اداره میکند پس وظایفی دارد ! پس باید جکومت اسلامی باشد !؟
باز هم با منطق و انصاف بفرمایید
این حکومت اسلامیست ؟
ربا و حرام چه نقشی در زندگی مردم دارد ؟ اسلامیست ؟
اوراق مشارکت دولتی چه نقشی دارد ؟ شراکتی اسلامیت ؟
لطفا نفرمایید رهبر اجازه دخالت در امور دولت را ندارد که شدیدا متناقض و خنده دارد است ؟!
کما اینکه در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که بحث عوض کردن وزیر اطلاعات در قالب استعفای ایشون بود (توی همین تلویزیون ایران اخبار اعلام کرد) و رهبر با قدرت خودشان جلوی این کار را گرفتند و عملا رییس جمهور قدرتی ندارند ؟!
بعد که میگیم چرا جلوی حرام و ربا و رشوه و رانت و غیره را با حکم حکومتی نمیگیرند میگویند ایشان در حکم رهبر هستند و میتونند فقط در این موارد توصیه داشته باشند این با موردی که اتفاق افتاد متناقض نیست!!؟

حقیقتا سرورانی که ایشان را شما و امثال شما نایب آنها میدانید چنین رفتار های متناقضی داشتند ، نعوذ بالله، چنین حکومتی داشتند ، نعوذ بالله، راضی به مجلس شعر خوانی بودند که خانم ها جلوی آقایان و چند میلیون نفر (که از تلویزیون پخض میشود) شعر خوانی کنند !! ، نعوذ بالله، به خدا قسم، نعوذ بالله، امثال شما که با شور و تندی این منطق های ساده رو زیر پا قرار میدین ضامن هستید فردای قیامت !!

وضع حکومتی سرورمان اما معصوم حضرت علی (علیه السلام ) را که جایی شنیدم که فردی پست ، آقای خامنه ای را مولا علی خطاب میکردند !! در نظر بگیرید آیا همراستا میبینید وضعیت نظام فعلی را ؟!

(در مورد دیگری هم که دوست داشتم صحبت کنم ولی فقط توی ذهنم بود که وقت کودکی از تلویزیون دیده بودم و الآن نتونستم سند معتبری پیدا کنم بحث بوسیدن دست آقای خامنه ای توسط زنان بود که چفیه یا چادر و پارچه می انداختند و این کار رو انجام میدادند که دقیق خاطرم نیست و جزو منطق هام مطرح نمیکنم صرف یک حاشیه ! که اگر درست بوده باشد باز هم باید فاتحه این ولایت را خواند ، اون هم باقدرتی بالا !!)


سلام
قبول نداشتن حضرت امیرالمومنین علی (ع) و ائمه معصومین (ع) نیز موجب خروج از اسلام و ارتداد نمی شود (اهل سنت ، مسلمان هستند).
اما آیا شما حاضرید همسر آینده تان به صرف اینکه مرتد محسوب نمی شود ، ولایت اهل بیت (ع) را نداشته باشد؟ حتی اگر تمام طول شبانه روز مشغول عبادت باشد.

امام خمینی می فرمایند:

- قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است. همان ولایت رسول الله هست.

- البته فضایل حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بیش از همه عالم است و بعد از ایشان فضائل حضرت امیر علیه السلام از همه بیشتر است لکن زیادی فضایل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد.

حال آیا شما حاضرید همسر آینده شما به مساله ولایت فقیه با این اهمیت و جایگاه رفیع ، (به صرف اینکه مرتد محسوب نمی شود ) اعتقاد نداشته باشد؟

البته ما این صحبت را برای افرادی میگوییم که نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی (ره) و انقلاب را قبول دارند. اگر کسی اینها را قبول نداشته باشد و بر همان اساس بگوید من ولایت فقیه را قبول ندارم ، ما حرفی با او نداریم!

bandekhoda;940524 نوشت:
سلام دوست عزیز
من فقط ۲تا از پست های شمارو خواندم و اطلاع دقیق از باقی بحث ها ندارم. اما یک سوال برای من مطرج شده. شما دقیقا چه خصوصیات مثبتی از ایشان دیدید که مصمم به ازدواج با ایشان شده اید؟ چون وقتی میخواهید به اعتدال نزدیکش کنید یعنی مصمم به ازدواج با او هستید.

سلام
اول برای خودم سوال بود ایشون افراط میکنن یا ما کاهلیم؟!در مجموع به این نتیجه رسیدم که بیشتر چیزایی که میفرمودن درسته.اگرم این وصلت صورت نگرفت، الله اکبر،خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم و آرزوی خوشبختی براشون دارم،نه برای ایشون بلکه برای هر دختر و پسر مومن،زندگی همینه،در زمینه خصوصیت مثبت دینداری و اخلاق اسلامی ایشون مورد تایید بود و 2 پیش شرط(نقاب+عدم اشتغال در بیرون از منزل)قبل از اینکه با ایشون صحبت کنم رو قبول کرده بودند.
البته فعلا در مرحله ای هستیم که دختر خانوم به جمع بندی برای اینکه جلسه دومی باشه نرسیدن ولی خانواده اش خیلی موافق هستند،الانم چند هفته زمان خواستن...

یک خاطره هم از آقای قرائتی:
حجت الاسلام قرائتی چند بار به خواستگاری رفت؟
البته حالا بعضی از پسرها هم مثل دخترها شدند. می‌گوید اعصاب من خرد شد. پنج جا رفتم، هی او می‌گوید: من می‌خواهم درس بخوانم، گفتم: خوب چیزی نیست. چند جا رفتی می‌گویند: نمی‌دهیم. گفت: بیست جا! گفتم: خوب برو تا پنجاهم! من خودم پنجاه مورد خواستگاری رفتم کسی زن من نشد. (خنده حضار) پنجاه و یکمی قبول کرد. حالا نمی‌دانم پشیمان شده یا نشده. چه اشکالی دارد؟ حالا یک کسی می‌گوید نه، نه که نه! جای دیگر. مشکلی ندارد. انسان نباید به چهار نفر که گفتند نه، عصبانی شود.

[="Arial Black"][="Blue"]

omidreza;940556 نوشت:
برای خودم سوال بود ایشون افراط میکنن یا ما کاهلیم؟!

مشکلی از نظر عبادت با ایشون نداریم! البته هر چه عبادت بیشتر باشه بهتره (به شرطی که باعث معطل ماندن حقوق واجب سایر افراد مثل شوهر و فرزندان و خویشاوندان و ... نشود).
مشکلی که با ایشون داریم از حیث اعتقادی است.
اهمیت اعتقادات هم بالاتر و بیشتر از عبادات است.[/]

رهگذر آسمان;940505 نوشت:

[=arial]
سلام
وقت بخیر
برعکس بقیه دوستان به نظر بنده شما حرفای این خانم رو زیادی جدی گرفتی.
البته منظورم این نیست که به حرفاشون فکر نکنین یا ایشون زیادی غلو کردن نه
منظورم اینه تا زمانی که فردی وارد زندگی مشترک نشده زدن این حرفا خیلی راحته

ببینید
بنده به عنوان یه خانم که روز خواستگاری دقیقا همه این حرفارو به خواستگارش زده
و الان پنج سال از زندگی مشترکش میگذره
بهتون قول صددرصد میدم
خانومای مذهبی بعد از ازدواج چیزی حدود بیست سی درصد شدت تقیدشون به اعمال مذهبی کمتر میشه
و این موضوع فقط یه دلیل داره
اینکه متوجه میشن دیگه قرار نیست تنهایی همه بار آخرت رو به دوش بکشن
و یکی هست که قراره باهم برن بهشت

یه روزی من از همونایی بودم که دعای کمیل رو وصل میکردن به دعای ندبه و بعدشم آل یاسین و سمات و .....
والا منم تو نگاه خیلیا افراطی بودم ولی تو نگاه خودم فقط یه بنده شکرگزار.
ولی بعد ازدواج اولویت اولم شد همسرم بعدش مستحبات
چون همون دینی که مستحباتش بهترین تفریحم بود میگفت قبل هرچیزی باید آرامش همسرمو تامین کنم.

باور کنید من از اعتقاداتم دست نکشیدم فقط بهشون نظم دادم
روزه مستحبیمو میذارم واسه روزایی که همسرم ناهار خونه نمیاد
نماز شبمو یا قبل خواب میخونم یا قبل نماز صبح
دعای سماتمو تو مسیری که داریم از تفریح باغ جمعمون برمیگردیم هندزفری میذارم تو گوشمو و میخونمش.
ختم قرآن هرروزمو بعد از ظهری که همسرم خوابه میخونم
من عاشق کتاب کتابامو صبح که همسرم سرکاره میخونم
در عوض همسرم هم با درک بالاشون هیچوقت ازم نخواستن کارهای بیرون از منزل رو انجام بدم چون میدونن واقعا اذیت میشم
خلاصه اینکه
هم به همسرم میرسم هم به خونه زندگیم هم به علایقم
....

خلاصه کافیه مثل همسر بنده یکم زرنگ باشین و صدالبته اطلاعات دینیتون کامل باشه
باور کنین دخترایی مثل ایشون اگه ایمان و اعتقاداتشون درست و از ته قلبشون باشه
با دوتا حدیث و یکم مراعات و صبر بهترین همسرای دنیا میشن.
شما اول باید به یه شناخت عمیق از خودتون برسین
و بدونین با فرض هیچگونه تغییری در این خانم تا کجا میتونین همراهیشون کنین
و بعد اینکه بفهمین ایمان ایشون از چه جنسیه
ایمان و باور درست به یه خانم میگه اون دنیاش در گرو رضایت همسرشه
و هیچ آدم عاقل و مومنی آرامش همسرشو ازش نمیگیره تا نمازشب بخونه.

سلام،جواب شما برای من خیلی ارزشمند بود. البته از نظرات دوستان دیگه هم بهره بردم،ولی جواب شما از اون جهت که مشابهت داشتید با این دختر خانوم مورد نظر پرسش خیلی مفیده و دید خوبی به آدم میده،ممنونم،یک در دنیا،صد در آخرت خیر ببینید

omidreza;940556 نوشت:
سلام
اول برای خودم سوال بود ایشون افراط میکنن یا ما کاهلیم؟!در مجموع به این نتیجه رسیدم که بیشتر چیزایی که میفرمودن درسته.اگرم این وصلت صورت نگرفت، الله اکبر،خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم و آرزوی خوشبختی براشون دارم،نه برای ایشون بلکه برای هر دختر و پسر مومن،زندگی همینه،در زمینه خصوصیت مثبت دینداری و اخلاق اسلامی ایشون مورد تایید بود و 2 پیش شرط(نقاب+عدم اشتغال در بیرون از منزل)قبل از اینکه با ایشون صحبت کنم رو قبول کرده بودند.
البته فعلا در مرحله ای هستیم که دختر خانوم به جمع بندی برای اینکه جلسه دومی باشه نرسیدن ولی خانواده اش خیلی موافق هستند،الانم چند هفته زمان خواستن...

یک خاطره هم از آقای قرائتی:
حجت الاسلام قرائتی چند بار به خواستگاری رفت؟
البته حالا بعضی از پسرها هم مثل دخترها شدند. می‌گوید اعصاب من خرد شد. پنج جا رفتم، هی او می‌گوید: من می‌خواهم درس بخوانم، گفتم: خوب چیزی نیست. چند جا رفتی می‌گویند: نمی‌دهیم. گفت: بیست جا! گفتم: خوب برو تا پنجاهم! من خودم پنجاه مورد خواستگاری رفتم کسی زن من نشد. (خنده حضار) پنجاه و یکمی قبول کرد. حالا نمی‌دانم پشیمان شده یا نشده. چه اشکالی دارد؟ حالا یک کسی می‌گوید نه، نه که نه! جای دیگر. مشکلی ندارد. انسان نباید به چهار نفر که گفتند نه، عصبانی شود.

درود بر شما
من با کمال احترام به نظر شما، اما چون از بقیه نظر خواستید بی رو دربایستی و رک نظرمو میگم. که بعدا بیشتر در تصمیم گیری شما را کمک کند. وگرنه با تعارف که آدم تصمیم درست نمیگیرد.
من ۲ صفحه ی اول تاپیک را خواندم. شما و خیلی دوستان معتقد بر افراطیگری خانوم بودید. منم همین اعتقاد را داشتم و دارم. این فرد که شما خصوصیاتش را گفتید تابع دین نیست، بلکه دین را تابع خود کرده است. چون خوشش نمی آید از منزل بیرون برود و دنبال نوکر اختصاصی میگردد برچسب دینداری به آن زده است. کما اینکه خودتان هم گفتید مه شاید ضرورت هایی پیش بیاید همچنانکه یکی از دوستان نیز مثال زد که حضرت زهرا هیزم هم گاها جمع میکرد. نکته بعد اینکه مگر میشود در قرن ۲۱ بچه ها را در خانه تربیت کرد؟ مگر شما معدل دوران تحصیلتان چند بوده؟ معدل خانم چند بوده؟ چقدر تحصیلات دارید؟ چقدر ابزار الات درسی و آموزشی در سطوح مختلف دارید؟ چرا فرزند شما باید محبوس در خانه بشود؟ چون شما وقتی سالمترین محیط برای بچه یعنی مدرسه را فاقد صلاحیت میدانید، بچه هایتان قرار است توی کوچه با بقیه بازی کنند؟ تا جایی که من یادم هست بچه های کوچه خیلی بی تربیت تر و آزاد تر از بچه ها توی مدرسه هستند و ما چیزهایی که در کوچه یاد گرفتیم در مدرسه یاد نگرفته بودیم! و یا نکند میخواهید کوچه هم نگذارید بروند؟ این بنده های خدارا میخواهید یک عمر در قفس کنید؟ تا چه سنی قرار است قفس کنید؟ فردا که برای اولین بار به جامعه رفتند واکنش جامعه با آنها چه خواهد بود؟ آیا حتی از پس خریدن یک ظرف ماست برمیایند؟ با تلوزیون و اینترنت چه میکنید؟ همه در خانه ی شما تعطیل خواهد بود؟

آیا فکر کرده اید که اگر به فرض محال بتوانید چنین کاری کنید، این بچه ها همین که زورشان به شما برسد و این قفس را بشکنند چه کار با شما خواهند کرد؟ فقط کافیست یاد دوران کودکی خود بیفتید و خودتان را بچه ی چنین والدینی بپندارید. فکر میکنم میزان خشم و نفرت از این والدین وصف ناپذیر باشد.
نمیدانم مسئله ی نقاب چرا برای شما اینقدر مهم است که به خاطرش دارید همه ی چیزهای هزار بار مهمتر را نادیده میگیرید. الان نقاب از نظر من لباس شهرت است. چون هیچکس نقاب نمیزند(مگر در یک قسمت خیلی محدود از جنوب کشور زندگی میکنید). و این نقاب زدن باعث میشود بر خلاف تصور شما عده ی بیشتری (درواقع همه ی مردم) به ایشان نگاه کنند. چون برایشان یک چیز عجیب و جدید است. و خود زن بیشتر معذب میشود و تحت فشار قرار میگیرد. مگر اینکه زنی اینکار را از عمد بکند تا اینگونه جلب توجه کند و در دلش بگوید من چقدر خوبم. شماها چقدر بدید. فردا در جهنم خواهید سوخت. و از این افکار خوشحال باشد و خودش را اینگونه ارضا کند‍

بهرحال بحث زیاد است و من سعی کردم مهمترین هایش را از نظر خودم بگویم. فقط برای اینکه دیتا ی شما قبل از نتیجه گیری کاملتر بشود و با نظرات بیتری بتوانید جمع بندی کنید. من در یک جمله اگر بخواهم خلاصه کنم، با این تفکرات در قرن ۲۱ راهی به جز غار نشینی باقی نمیماند. چون هروقت فرزندان شما زورشان به شما برسد چون جهان بیرون را دیده اند و برایشان عقده و آرزو شده است، این حصار را میشکنند و .... حالا شما هرچقدرم در گوششان بخوانید که دنیا بد است و بهشت همین ۴ دیوار خانه ی ماست. و البته خواهشا این را به پای اسلام و اسم اسلام ننویسید. اسلام همان پیامبریست که غارنشینی را نهی میکرد به شدت و اینگونه افراطی گری ها را به هیچ وجه قبول ندارد.

من متعحبم از کارشناس بحث که وقتی بحث حکومت داری یا خجاب میشود شدیدا با فردی بودن اسلام مخالفند و اسلام را دینی اجتماعی میدانند و میزان اجتماعیتش را بیشتر از میزان فردیت. ولی وقتی کسی اینگونه در فردیت دچار افراط میشود میایند تحسین میکنند که آفرین ... این همان راه اهل معناست!!! ای کاش کمی تامل کنیم قبل از اظهار نظرهای سریع.(البته دقت کنید که نمیتوانید توجیه بیاورید که چون خانم است این را گفتیم چون مثالتان را از آقایان و مراجع اهل معنا آوردید!)

یک چیز دیگر برای من جالب است. وقتی بحث از بیرون رفتن یا نرفتن زن از خانه مطرح باشد ما رجوع میکنیم به سبک زندگی قبیله ای و محدود ۱۴۰۰ سال پیش و عینا تطابق میدهیم. ولی وقتی به سایر مسايل مثل ازدواح دختر ۹ ساله و مهریه و جهیزیه و ۴زنی و صیغه ی آزاد و کنیز داری و حدودات شرعی و ... و .... میرسیم بسیار امروزی و تابع عرف جامعه میشویم!

الله اکبر... خدا غاقبت همه ی مارا به خیر کرده و مارا هدایت کند

عبد شکور;940555 نوشت:
[=Arial Black]

سلام
قبول نداشتن حضرت امیرالمومنین علی (ع) و ائمه معصومین (ع) نیز موجب خروج از اسلام و ارتداد نمی شود (اهل سنت ، مسلمان هستند).
اما آیا شما حاضرید همسر آینده تان به صرف اینکه مرتد محسوب نمی شود ، ولایت اهل بیت (ع) را نداشته باشد؟ حتی اگر تمام طول شبانه روز مشغول عبادت باشد.

امام خمینی می فرمایند:

- قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است. همان ولایت رسول الله هست.

- البته فضایل حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بیش از همه عالم است و بعد از ایشان فضائل حضرت امیر علیه السلام از همه بیشتر است لکن زیادی فضایل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد.

حال آیا شما حاضرید همسر آینده شما به مساله ولایت فقیه با این اهمیت و جایگاه رفیع ، (به صرف اینکه مرتد محسوب نمی شود ) اعتقاد نداشته باشد؟

البته ما این صحبت را برای افرادی میگوییم که نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی (ره) و انقلاب را قبول دارند. اگر کسی اینها را قبول نداشته باشد و بر همان اساس بگوید من ولایت فقیه را قبول ندارم ، ما حرفی با او نداریم!

درسته ولی ممکنه این دختر خانمی که ایشون میگن فقط ادعای دینداری بیش از حد داشته باشن و از عوامل دشمن باشن که کم نیستن این افراد بنابراین نمیشه با مباحث اعتقادی محکومشون کرد چون اطلاعاتشون بعضا از یه کارشناس دینی هم بیشتره و فقط با جنبه های عقلانی و منطقی میشه باهاشون بحث کرد حتی در مباحث اعتقادی.

راه شب;940607 نوشت:
درسته ولی ممکنه این دختر خانمی که ایشون میگن فقط ادعای دینداری بیش از حد داشته باشن و از عوامل دشمن باشن که کم نیستن این افراد بنابراین نمیشه با مباحث اعتقادی محکومشون کرد چون اطلاعاتشون بعضا از یه کارشناس دینی هم بیشتره و فقط با جنبه های عقلانی و منطقی میشه باهاشون بحث کرد حتی در مباحث اعتقادی.

قال علی ولی الله:
باطل آن است که بگوئی شنیدم، و حق آنست که بگوئی دیدم» (خطبه 141 نهج البلاغه) یعنی شنیدنیها را مثل دیدنیها که با چشم دیده ای، باور مکن و تا یقین نکردی، سخن این و آن را، درباره افراد نپذیر.

omidreza;940613 نوشت:
قال علی ولی الله:
باطل آن است که بگوئی شنیدم، و حق آنست که بگوئی دیدم» (خطبه 141 نهج البلاغه) یعنی شنیدنیها را مثل دیدنیها که با چشم دیده ای، باور مکن و تا یقین نکردی، سخن این و آن را، درباره افراد نپذیر.

بزرگوار من کاری به سخن این و آن ندارم این چیزی که روزی چندین بار باهاش برخورد دارم و از نزدیک لمس کردم چنین تفکری رو که البته ممکنه در مورد ایشون صدق نکنه و من هم نگفتم صد در صد درسته گفتم ممکنه باشه ممکنه نباشه.

امین;939883 نوشت:

بنده با اطلاعی که از اهل معنا دارم از ایشان شنیده ام و توصیه کرده اند که رابطه جنسی برای کسانیکه خواستار مراتب بالای ایمان هستند باید در حد ضرورت باشد.وحد ضرورت به نسبت افراد فرق می کند.افرادی که گرم هستند بیشتر و کسانیکه سرد هستند کمتر.به هرحال این طور افراد باید با کسانی ازدواج کنند که به لحاظ ایمان همرتبه باشند و الا دچار مشکلات زناشویی خواهند شد.رابطه جنسی از ارکان زندگی زناشویی محسوب می شود.

این طور که پیداست ایشان نمی خواهند عادی و در سطح عوام باشند.به هرحال ایشان خودشان انتخاب کرده اند که از سطح عادی و عوام بودن بالاتر باشند و قطعا خودشان را برای سختیهای انتخاب خود آماده کرده اند.آیا شما ایرادی به انتخاب ایشان دارید؟

به هرحال همانطور که ایشان چنین راهی را انتخاب کرده اند در بین آقایان هم افرادی هستند که مانند او هستند.به یاد دارم که مراجعی داشتم که می گفت آقایی به خواستگاریم آمده که گفته من در شبانه روز 12 ساعت عبادت می کنم.شبها بیدارم و...
کبوتر با کبوتر باز با باز....
روایتی جالب راجع به این موضوع :
امام حسین(علیه‌السلام) در توصیف حضرت سکینه(سصلام الله علیها) می‌فرمایند «و اما السکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله فلا تصلح لرجل؛ سکینه غالباً غرق در ذات الهی است؛ از‌این‌رو شایسته امور زناشویی نیست»

حلو، محمدعلی سید یحیی، عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، ص۹۹ ۱۴۵، قم، مؤسسه السبطین العالمیه، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.

قطعا ایشان در این حد نیستند و مردانی که همفکر او هستند و خواستار درجات بالای ایمان هستند بسیار طالب چنین موردی هستند.

سلام

قسمت اول درباره رابطه جنسی:

هر جا که شوهرتان شما را به خلوت بخواند، همان جا بهشت شماست، روا نیست شوهر خود را از بهره‌‌وری جنسی و لذت حلال منع کنید.
(پیامبر اکرم(ص)، همان، ص۱۱۲)

سخن گفتن با پروردگار، لذت بخش و روح افزاست، اما وقتی شوهرتان شما را به خلوت خویش می‌‌خواند، نماز را طول ندهید و خرامان به سویش بشتابید.
(پیامبر اکرم(ص)، کافی ج ۵ ص ۵۰۸)

همان گونه که در امور جنسی زیاده روی نارواست، کم گذاردن و سستی کردن نیز ناشایست است.
(امام رضا(ع)، همان، ۱۸۸)

--------------

قسمت دوم در باب عدم ازدواج حضرت سکینه:

این جمله ای که از امام حسین (ع) نقل کردید درباره حضرت سکینه مبنی بر عدم ازدواج/در سایت آقای مکارم شیرازی پرسشی نقل شده بدین مضمون:

آیا سکینه دختر امام حسین(علیه السلام) با مصعب بن زبیر ازدواج کرده است؟

پاسخ تفصیلی: ابتدا لازم است یاد آور شویم که در صدر اسلام رسم و سنت بر آن بوده که زنان، هیچ گاه بعد از فوت و یا شهادت همسرانشان بى شوهر نمى ماندند و ازدواج مجدد براى آنان امرى طبیعى بود. و در برابر فرهنگ حاکم بر آن زمان مى بینیم که حتی خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) زنان و مردان خود را به ازدواج پس از مرگ خویش توصیه مى کردند.(1)

از این رو می بینیم حضرت سکینه پس از شهادت عبد الله بن حسن در واقعه کربلا،(2) با مصعب بن زبیرکه نوه عمه جدش امام علی(علیه السلام) بوده ازدواج نموده است و سبط بن الجوزى در این باره مى گوید: اولین کسى که سکینه به عقد وى درآمد، آن هم از سر اجبار، مصعب بن زبیر بود.(3)
همچنین مورخین ازدواجهاى دیگری را برای حضرت سکینه ذکر کرده اند که در اینجا به آن اشاره می کنیم: عبداللَّه بن عثمان حزامى، زید بن عمرو بن عثمان بن عفان، اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان و ابراهیم بن عبدالرحمن بن ابى عوف.(4)

شاید براى بسیارى جاى این پرسش باشد که چگونه ازدواجهاى مکرر برای ایشان رخ داده است؟

در پاسخ به این سوال باید گفت: بنا به گزارش هاى مورخان دختران امام حسین(علیه السلام) پس از درگذشت شوهرانشان از سوى حاکمان بنى امیه مورد خواستگارى قرار می گرفتند و چون آنان از خاندان بنی امیه بر اثر ظلمهایی که می کردند نفرت داشتند از این رو برای اینکه در طعمه آنان قرار نگیرند با افراد دیگری ازدواج میکردند تا از این رو هم به آنان پاسخ منفى داده باشند و هم از اذیت و آزاری که از سوی حاکمان بنی امیه بر آنان روا داشته می شد بکاهند.(5)
از این رو حضرت سکینه بعد از شهادت عبدالله بن حسن با مصعب بن زبیر که حاکم کوفه شد ازدواج کرد.(6)

و پس از آنکه مصعب در جنگ با عبدالملک بن مروان کشته شد. عبدالملک بن مروان از سکینه خواستگارى کرد ولى وى نپذیرفت و این باعث کینه دستگاه خلافت مروانى با سکینه شد.(7)
از این رو سکینه پس از مصعب با عبداللَّه بن عثمان بن عبداللَّه بن حکیم بن حزام ازدواج کرد.(8)

و پس از وی نیز با اصبغ بن عبدالعزیز که حاکم مصر بود ازدواج کرد و عبدالملک بن مروان وقتى متوجه این ازدواج شد به اصبغ دستور داد تا سکینه را طلاق دهد.(9)
در نتیجه از منابع تاریخى استفاده مى شود که دستگاه خلافت بنی امیه نقش مهمى در ازدواج های حضرت سکینه داشته است.(10)
--------------------
جنابعالی با نقل اون جمله از حضرت سکینه و عدم پوشش دیگر اخبار ازدواج آن خاتون باعث میشوید دختران مذهبی را به گوشه عزلت و عدم ازدواج ترغیب کنید.دختران بی قید که قید ازدواج رو با ازدواج سفید زدند/برای دختران مذهبی هم که شما نسخه‌شون رو پیچیدید/ ما در سال ۹۶ با این همه وسیله اطلاع رسانی نمی دانیم پسر آقای لاریجانی رپیس مجلس با چه کسی ازدواج کرده؟! چطور برای ۱۴۰۰ قبل با ضرس قاطع چنین جملاتی رو بیان می کنید؟

دوست عزیز به فرض این خانوم یه سر و گردن از نظر انجام فرایض دینی از خواستگاراش بالاتر باشه و هم کفوِ 100% نداشته باشه! این حق رو داره که تا آخر عمرش مجرد باقی بمونه مثل حضرت معصومه؟ سن ایشون داره به ۳۰ نزدیک میشه/پسرا هم همیشه دنبال این هستن که با دخترایی ازدواج کنن که ازشون کوچیکتر باشه و این یعنی تجرد قطعی ایشون تا چند سال دیگه. از این نظر که پسرای مذهبی دیگه تا ۳۰ ازدواج میکنن اون فوق مذهبی ها که ۲۳-۲۴ ازدواج میکنن و توی سن ۳۰ سالگی بچشون داره میره کلاس اول ابتدایی

قال رسول الله:

بهترین امت من در درجه اول كسانی هستند كه ازدواج كرده اند و مردان و زنان بدون همسر در مرتبه آخر قرار دارند .

(مستدرك الوسائل . ج2 . ص 531)

توی ازدواج که هیچوقت هیشکی کامل نیست،همیشه باید کلی نگاه کرد مثلا از 100%، 70% شباهت وجود داشته باشه، پکیج مناسب محسوب میشه،با فرض اینکه توی اون 70% ، مبنای دینی یکی،اخلاق خوب و مناسب،فرهنگ نزدیک؛تحصیلات نزدیک،هدف ازدواج نزدیک و ... قرار داشته باشه.وسواس+سخت گیری باعث بالا رفتن سن ازدواج میشه.

سلام

به نظرم بحث پيچيده اي نيست
جداي از موارد ديگر، ايشان فقط يك خانمي هستند كه احتمالا غريزه حيايش را به شكل اوليه حفظ كرده اند
هستند خانم هايي كه خجالت مي كشند نامحرم حتي قرص صورت آن ها و يا حتي پيكر آن ها را با حجاب ببيند
و يا راحت سلام و احوالپرسي كنند
شايد برخي برچسب افراط به آن بزنند اما اين فقط بخاطر سليقه شخصي يا عرف جامعه است و هيچ دليل قرآني_روايي بر افراط بودن آن وجود ندارد

omidreza;940870 نوشت:
سلام

قسمت اول درباره رابطه جنسی:

هر جا که شوهرتان شما را به خلوت بخواند، همان جا بهشت شماست، روا نیست شوهر خود را از بهره‌‌وری جنسی و لذت حلال منع کنید.
(پیامبر اکرم(ص)، همان، ص۱۱۲)

سخن گفتن با پروردگار، لذت بخش و روح افزاست، اما وقتی شوهرتان شما را به خلوت خویش می‌‌خواند، نماز را طول ندهید و خرامان به سویش بشتابید.
(پیامبر اکرم(ص)، کافی ج ۵ ص ۵۰۸)

همان گونه که در امور جنسی زیاده روی نارواست، کم گذاردن و سستی کردن نیز ناشایست است.
(امام رضا(ع)، همان، ۱۸۸)

[="#FF0000"]ممنون از روایات خوبی که ارائه دادید.مطلب بنده به هیچ وجه نفی رابطه زناشویی نیست.چنانچه این خانوم با مردی همشأن و همفکر خودش ازدواج کند در مسایل جنسی تفاهم خواهند داشت و اگربا فردی ازدواج کند که اینچنین نباشد بر طبق روایات وظیفه دارد که به در خواست همسرش پاسخ مثبت بدهد و همین پاسخ خود بالاترین عبادت است.اینکه ایشان گفته ماهی یک بار منظورش این بوده که اگر اختیار بامن باشد ماهی یکبار ولی در این رابطه اختیار با یک نفر نیست بلکه این رابطه دوطرفه است.می توانند توافق کنند که رابطه را محدود کنند و هروقت نیاز واقعی داشتند وارد رابطه شوند.واگر به توافق نرسیدند بر طبق روایات تکلیف روشن است.[/]
--------------

قسمت دوم در باب عدم ازدواج حضرت سکینه:

این جمله ای که از امام حسین (ع) نقل کردید درباره حضرت سکینه مبنی بر عدم ازدواج/در سایت آقای مکارم شیرازی پرسشی نقل شده بدین مضمون:
[="#FF0000"]این روایت دلالت بر عدم ازدواج ایشان ندارد فقط گفته که ایشان مناسب ازدواج نیستند چون حالاتی دارند که متوجه عالم ماده نیستند و فانی در ذات خداشده اند و جز خدا نمیتوانند به چیز دیگری فکر کنند.
[/]

آیا سکینه دختر امام حسین(علیه السلام) با مصعب بن زبیر ازدواج کرده است؟

پاسخ تفصیلی: ابتدا لازم است یاد آور شویم که در صدر اسلام رسم و سنت بر آن بوده که زنان، هیچ گاه بعد از فوت و یا شهادت همسرانشان بى شوهر نمى ماندند و ازدواج مجدد براى آنان امرى طبیعى بود. و در برابر فرهنگ حاکم بر آن زمان مى بینیم که حتی خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) زنان و مردان خود را به ازدواج پس از مرگ خویش توصیه مى کردند.(1)

از این رو می بینیم حضرت سکینه پس از شهادت عبد الله بن حسن در واقعه کربلا،(2) با مصعب بن زبیرکه نوه عمه جدش امام علی(علیه السلام) بوده ازدواج نموده است و سبط بن الجوزى در این باره مى گوید: اولین کسى که سکینه به عقد وى درآمد، آن هم از سر اجبار، مصعب بن زبیر بود.(3)
همچنین مورخین ازدواجهاى دیگری را برای حضرت سکینه ذکر کرده اند که در اینجا به آن اشاره می کنیم: عبداللَّه بن عثمان حزامى، زید بن عمرو بن عثمان بن عفان، اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان و ابراهیم بن عبدالرحمن بن ابى عوف.(4)

شاید براى بسیارى جاى این پرسش باشد که چگونه ازدواجهاى مکرر برای ایشان رخ داده است؟

در پاسخ به این سوال باید گفت: بنا به گزارش هاى مورخان دختران امام حسین(علیه السلام) پس از درگذشت شوهرانشان از سوى حاکمان بنى امیه مورد خواستگارى قرار می گرفتند و چون آنان از خاندان بنی امیه بر اثر ظلمهایی که می کردند نفرت داشتند از این رو برای اینکه در طعمه آنان قرار نگیرند با افراد دیگری ازدواج میکردند تا از این رو هم به آنان پاسخ منفى داده باشند و هم از اذیت و آزاری که از سوی حاکمان بنی امیه بر آنان روا داشته می شد بکاهند.(5)
از این رو حضرت سکینه بعد از شهادت عبدالله بن حسن با مصعب بن زبیر که حاکم کوفه شد ازدواج کرد.(6)

و پس از آنکه مصعب در جنگ با عبدالملک بن مروان کشته شد. عبدالملک بن مروان از سکینه خواستگارى کرد ولى وى نپذیرفت و این باعث کینه دستگاه خلافت مروانى با سکینه شد.(7)
از این رو سکینه پس از مصعب با عبداللَّه بن عثمان بن عبداللَّه بن حکیم بن حزام ازدواج کرد.(8)

و پس از وی نیز با اصبغ بن عبدالعزیز که حاکم مصر بود ازدواج کرد و عبدالملک بن مروان وقتى متوجه این ازدواج شد به اصبغ دستور داد تا سکینه را طلاق دهد.(9)
در نتیجه از منابع تاریخى استفاده مى شود که دستگاه خلافت بنی امیه نقش مهمى در ازدواج های حضرت سکینه داشته است.(10)
--------------------
جنابعالی با نقل اون جمله از حضرت سکینه و عدم پوشش دیگر اخبار ازدواج آن خاتون باعث میشوید دختران مذهبی را به گوشه عزلت و عدم ازدواج ترغیب کنید.دختران بی قید که قید ازدواج رو با ازدواج سفید زدند/برای دختران مذهبی هم که شما نسخه‌شون رو پیچیدید.
[="#FF0000"]بنده نسخه ای نپیچیدم.تمام عرض بنده این بود که با کسی ازدواج کنید که هم هدف و همفکر و همشأن شما باشد.آیا این توصیه اشکلی دارد؟/ [/]ما در سال ۹۶ با این همه وسیله اطلاع رسانی نمی دانیم پسر آقای لاریجانی رپیس مجلس با چه کسی ازدواج کرده؟! چطور برای ۱۴۰۰ قبل با ضرس قاطع چنین جملاتی رو بیان می کنید؟

دوست عزیز به فرض این خانوم یه سر و گردن از نظر انجام فرایض دینی از خواستگاراش بالاتر باشه و هم کفوِ 100% نداشته باشه! این حق رو داره که تا آخر عمرش مجرد باقی بمونه مثل حضرت معصومه؟ سن ایشون داره به ۳۰ نزدیک میشه/پسرا هم همیشه دنبال این هستن که با دخترایی ازدواج کنن که ازشون کوچیکتر باشه و این یعنی تجرد قطعی ایشون تا چند سال دیگه. از این نظر که پسرای مذهبی دیگه تا ۳۰ ازدواج میکنن اون فوق مذهبی ها که ۲۳-۲۴ ازدواج میکنن و توی سن ۳۰ سالگی بچشون داره میره کلاس اول ابتدایی

قال رسول الله:

بهترین امت من در درجه اول كسانی هستند كه ازدواج كرده اند و مردان و زنان بدون همسر در مرتبه آخر قرار دارند .

(مستدرك الوسائل . ج2 . ص 531)

[="#FF0000"]عرض بنده راجع به گزینه ی ایده آل بود.بله چنانچه گزینه ایده آل موجود نباشد نوبت به مرتبه ی بعدی می رسد.[/]

توی ازدواج که هیچوقت هیشکی کامل نیست،همیشه باید کلی نگاه کرد مثلا از 100%، 70% شباهت وجود داشته باشه، پکیج مناسب محسوب میشه،با فرض اینکه توی اون 70% ، مبنای دینی یکی،اخلاق خوب و مناسب،فرهنگ نزدیک؛تحصیلات نزدیک،هدف ازدواج نزدیک و ... قرار داشته باشه.وسواس+سخت گیری باعث بالا رفتن سن ازدواج میشه.


[="#FF0000"]احسنت.حق با شماست.این نکته باید در نظر گرفته شود و نکته ی مهمی است.[/]

bandekhoda;940596 نوشت:
من متعحبم از کارشناس بحث که وقتی بحث حکومت داری یا خجاب میشود شدیدا با فردی بودن اسلام مخالفند و اسلام را دینی اجتماعی میدانند و میزان اجتماعیتش را بیشتر از میزان فردیت. ولی وقتی کسی اینگونه در فردیت دچار افراط میشود میایند تحسین میکنند که آفرین ... این همان راه اهل معناست!!! ای کاش کمی تامل کنیم قبل از اظهار نظرهای سریع.(البته دقت کنید که نمیتوانید توجیه بیاورید که چون خانم است این را گفتیم چون مثالتان را از آقایان و مراجع اهل معنا آوردید!)

یک چیز دیگر برای من جالب است. وقتی بحث از بیرون رفتن یا نرفتن زن از خانه مطرح باشد ما رجوع میکنیم به سبک زندگی قبیله ای و محدود ۱۴۰۰ سال پیش و عینا تطابق میدهیم. ولی وقتی به سایر مسايل مثل ازدواح دختر ۹ ساله و مهریه و جهیزیه و ۴زنی و صیغه ی آزاد و کنیز داری و حدودات شرعی و ... و .... میرسیم بسیار امروزی و تابع عرف جامعه میشویم!

الله اکبر... خدا غاقبت همه ی مارا به خیر کرده و مارا هدایت کند

[="#0000FF"]شما افراطی بودن ایشون رو از کجا برداشت کرده اید؟این خانوم در حال حاضر مجرد هستند و برنامه های عبادیشون هم به مقتضای زمان حال که مجرد هستند می باشد بطوریکه مزاحمتی برای کسی ایجاد نکرده.آیا ایشان گفته اند که من برنامه های فردی خودم رابه زندگی زناشویی و وظایفم ترجیح میدهم که شما برچسب افراطی گری می دهید؟
الان برای برچسب زدن زوداست وباید دید در زندگی زناشویی چطور عمل می کنند.[/]

حتما اینو بهش بگو بره قران بخونه وگرنه اگر مثل بعضیا دچار ت.و.س.ل شه و شرک کنه ، همه ی اینا که انجام میده نتیجه ای جز ترازوی خالی نداره...

سلام

اگه واقعا چنین فردی هست که دوستمون گفتند و جالبه حتی میدونند ماهی فقط یکبار !!!

نظر من اینه که :

یه مثلی بود که می گفت به مرگ بگیره تا به تب راضی بشه.

من فکر می کنم این خانم بزودی نرم می شوند یعنی اگر الان ایشون خیلی بالاتر رو گرفته به مرور و خیلی زود میاد روی متوسط و اینجور افراد بیشتر می تونند روی مسیری بایستند.

اغلب برخی یا بیشتر زن ها احساسی هستند و از محیط خیلی رنگ می گیرد و عاطفی عمل می کنند. شما بنظرم مورد خوبی را انتخاب کرده اید. چون چند نکته ی خیلی مثبت داشت.

(مثلا گفت هیچ مرد نامحرمی رو نمی بینه جز شما ، بنظر من هیچ چیزی شیرین تر از این نیست برای یک شوهر که زنش فقط از بین مذکر ها روی شوهرش فکر کند نه کسی دیگر)

نظر دومم:

شاید ایشون ابتدا شرایط سختی رو واسطه کنه تا ببینه شما چفد حلاجید آیا واقعا فردی مذهبی هستید یا خیر شاید او خودش اینقدر مذهبی نیست و دارد باز همون قاعده گرفتن به مرگ تا راضی شدن به تب را اجرا می کند. که ببیند شما چقد فرد دینداری هستید که اگر بپذیرید با شماست و گرنه موردی دیگر

خدا داند...

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

nashenas1;940928 نوشت:
حتما اینو بهش بگو بره قران بخونه وگرنه اگر مثل بعضیا دچار ت.و.س.ل شه و شرک کنه ، همه ی اینا که انجام میده نتیجه ای جز ترازوی خالی نداره...

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
توسل موضوعی روشن است
قطعا باید قرآن خوانده شود تا بفهمند که چی راسته چی دروغ

پیشنهاد می کنم سوره آل عمران آیه 7 را بخوانید بدانید قرآن بر چه شکلی قرار دارد
خدای ناکرده دوستان با رجوع به متشابهات ایمان را از کسی نگیرند
اگر هم بحث سر توسله موضوع مستقلی می توان با جست و جو در سایت برایش یافت
یا علی(س)[/]

عبد شکور;940555 نوشت:
قبول نداشتن حضرت امیرالمومنین علی (ع) و ائمه معصومین (ع) نیز موجب خروج از اسلام و ارتداد نمی شود (اهل سنت ، مسلمان هستند).

سلام مگر اهل سنت حضرت علی علیه سلام و ائمه رو قبول ندارند!!!!!!!!!!!

تا جایی که من میدونه وهابیت اینارو قبول دارند چه برسد به اهل سنت تو کردستان هم اینقد رو بچه هاشون اسم علی و حسین میذارن که بنظرم ابوبکر و عثمان اینقد ندارن.

البته از بحث اصلی دور نمونیم میخواستم این شبهه رو از دوستمون رفع کنم

امین;940907 نوشت:
شما افراطی بودن ایشون رو از کجا برداشت کرده اید؟این خانوم در حال حاضر مجرد هستند و برنامه های عبادیشون هم به مقتضای زمان حال که مجرد هستند می باشد بطوریکه مزاحمتی برای کسی ایجاد نکرده.آیا ایشان گفته اند که من برنامه های فردی خودم رابه زندگی زناشویی و وظایفم ترجیح میدهم که شما برچسب افراطی گری می دهید؟
الان برای برچسب زدن زوداست وباید دید در زندگی زناشویی چطور عمل می کنند.

سلام!
از نقشه ی تعلیم و تربیتی که برای ازدواج و پس از آن تدوین کرده بودند. ضمنا کسی که مجرد است هرکار کند که موجب آزار دیگران نشود، افراطی حساب نمیشود؟!!
الان برای برچست بزدن زود است؟ اولا چه کسی برچسب زد؟ ثانیا باید سکوت کنیم تا دوستی که از ما راهنمایی خواسته برود ازدواج کند و بعد بیاید بگوید طرف افراطی هست یا خیر؟ آنهم کسی که از قبل برنامه ی بعد ازدواجش را اعلام کرده؟
خوب است من در پست خودم گفتم که اینها همه اش نظر است که بر طبق فرضیه ی مطرح شده توسط صاحب تاپیک گفته میشود و ایشان باید خودش سبک و سنگین کند و در نهایت به یک جمع بندی برسد.

[="#0000FF"]

bandekhoda;940939 نوشت:
سلام!
از نقشه ی تعلیم و تربیتی که برای ازدواج و پس از آن تدوین کرده بودند. ضمنا کسی که مجرد است هرکار کند که موجب آزار دیگران نشود، افراطی حساب نمیشود؟!!
الان برای برچست بزدن زود است؟ اولا چه کسی برچسب زد؟ ثانیا باید سکوت کنیم تا دوستی که از ما راهنمایی خواسته برود ازدواج کند و بعد بیاید بگوید طرف افراطی هست یا خیر؟ آنهم کسی که از قبل برنامه ی بعد ازدواجش را اعلام کرده؟
خوب است من در پست خودم گفتم که اینها همه اش نظر است که بر طبق فرضیه ی مطرح شده توسط صاحب تاپیک گفته میشود و ایشان باید خودش سبک و سنگین کند و در نهایت به یک جمع بندی برسد.

سلام دوست عزیز!
این دختر خانوم دغدغه های بجایی دارد که با ذهن نپخته ی خودش راهکارهایی برای این دغدغه ها در نظر گرفته که نیاز به اصلاح دارد.

اکثر جوانها در دوران مجردی ایده هایی برای زندگی آینده ی خود دارند که این ایده ها نمایانگر آرزوها و ایده آلهای آنهاست وخیلی با واقعیت و جهان خارج تطابق ندارد.کم کم بعد از ازدواج تعدیل می شوند چون با محدودیتهای موجود مواجه می شوند.

لذا نباید خیلی درگیر جزییات مباحثی از این قبیل شد.همینکه شخصیتش طوری باشد که انتقاد پذیر باشد و خودش را عقل کل نداند و متعهد و مسئولیت پذیر باشد کفایت می کند.

اگر ایشان جزمی باشد وبگوید نظر،همین است که گفتم و از آن کوتاه نخواهم آمد آنگاه حق با شماست.
برداشت بنده این بوده که ایشان صرفا دغدغه های تربیتی دارند.[/]

[="Arial Black"][="Blue"]

عزم;940934 نوشت:
سلام مگر اهل سنت حضرت علی علیه سلام و ائمه رو قبول ندارند!!!!!!!!!!!

تا جایی که من میدونه وهابیت اینارو قبول دارند چه برسد به اهل سنت تو کردستان هم اینقد رو بچه هاش()ون اسم علی و حسین میذارن که بنظرم ابوبکر و عثمان اینقد ندارن.

البته از بحث اصلی دور نمونیم میخواستم این شبهه رو از دوستمون رفع کنم

سلام
منطورم از قبول نداشتن ، قبول نداشتن امامت آنها و منصوب من عند الله بودن آنهاست.

وگرنه از سایر جهات مورد احترام اهل سنت هستند

مثلا به عنوان فرزندان پیامبر
درباره اسامی هم باید عرض کنم این اسامی دلیل بر قبول داشتن آنها به عنوان امام منصوب من عند الله نیست. کما اینکه در بین فرزندان امامان نیز نامهای ابوبکر و ... احتمالا وجود داشته باشد.[/]

با سلام
دور همچین کیسی رو خط بکشین،
درست کردن ایشون اگر بشه وظیفه شما نیست
ما تو این دنیا وقت کم داریم گل
به کارهای مهم تر برسید

امین;941003 نوشت:

سلام دوست عزیز!
این دختر خانوم دغدغه های بجایی دارد که با ذهن نپخته ی خودش راهکارهایی برای این دغدغه ها در نظر گرفته که نیاز به اصلاح دارد.

اکثر جوانها در دوران مجردی ایده هایی برای زندگی آینده ی خود دارند که این ایده ها نمایانگر آرزوها و ایده آلهای آنهاست وخیلی با واقعیت و جهان خارج تطابق ندارد.کم کم بعد از ازدواج تعدیل می شوند چون با محدودیتهای موجود مواجه می شوند.

لذا نباید خیلی درگیر جزییات مباحثی از این قبیل شد.همینکه شخصیتش طوری باشد که انتقاد پذیر باشد و خودش را عقل کل نداند و متعهد و مسئولیت پذیر باشد کفایت می کند.

اگر ایشان جزمی باشد وبگوید نظر،همین است که گفتم و از آن کوتاه نخواهم آمد آنگاه حق با شماست.
برداشت بنده این بوده که ایشان صرفا دغدغه های تربیتی دارند.

سلام بر شما
با کمال احترام، به نظرم خود شما دچار افراط در خوش بینی شده اید حاج آقا. چطور شخصی که به سن 30 سالگی رسیده و یقینا عالم و آدم تا به حال به او گفته اند افراطی است، و برای همین منزوی و خانه نشین شده، میتواند تغییر کند پس از زندگی مشترک؟؟ این آدم راه خودش را انتخاب کرده و بر آن مصر است. ضمن اینکه تا جایی که من توصیه روانشناسان را به یاد دارم، همیشه تاکید میکنند که هرگز به فکر تغییر دادن کسی بعد ازدواج نباشید. و من معتقدم به خیال تغییر یافتن خود به خودی کسی هم نباشید! خصوصا در سن 30 سالگی!

یا علی

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

bandekhoda;941491 نوشت:
سلام بر شما
با کمال احترام، به نظرم خود شما دچار افراط در خوش بینی شده اید حاج آقا. چطور شخصی که به سن 30 سالگی رسیده و یقینا عالم و آدم تا به حال به او گفته اند افراطی است، و برای همین منزوی و خانه نشین شده، میتواند تغییر کند پس از زندگی مشترک؟؟ این آدم راه خودش را انتخاب کرده و بر آن مصر است. ضمن اینکه تا جایی که من توصیه روانشناسان را به یاد دارم، همیشه تاکید میکنند که هرگز به فکر تغییر دادن کسی بعد ازدواج نباشید. و من معتقدم به خیال تغییر یافتن خود به خودی کسی هم نباشید! خصوصا در سن 30 سالگی!

یا علی

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
مسئله اینه تصور ما از افراط و تفریط دلیل بر صحیح بودن تصور ما نیست
افکار ایشان افکار صحیح و درستی است
در بعضی مسائل ممکنه یکم زیاد باشد اما دلیل بر افراط باید در کلام معصوم پیدا شود
که برای هر کدام از این سخنان دلیل شرعی و روایی میشه پیدا کرد
درس در مدرسه نخواندن کجای شرع گفته حتما برای علم آموزی برو مدرسه؟
خود مدرسهرسول الله(ص) امی بودند
اگر حسن بود مدرسه رفتن حتما ایشان لایق تر بودند.
در مورد ارتباط با نامحرم هم کلام منسوب به حضرت سید النساء العالمین(س) وجود دارد که صحتش تحقیق شود(کلمات منسوب به ایشان در ارتباط به نامحرم و سیره ایشان بنظر مشهور است.)
در مورد عقیده به علما هم باید دید انتقادشان به کلام است یا به قواعد؟
شما دقیقا بر چه برهانی افکارشان را افراطی می دانید؟
چون در آخر الزمان هستیم؟
چون مردم ظاهر دین را می پذیرند؟
چون منکر معروف و معروف منکر می شود؟
چرا؟
یا علی(س)[/]

bandekhoda;941491 نوشت:
چطور شخصی که به سن 30 سالگی رسیده و یقینا عالم و آدم تا به حال به او گفته اند افراطی است، و برای همین منزوی و خانه نشین شده، میتواند تغییر کند پس از زندگی مشترک؟؟ این آدم راه خودش را انتخاب کرده و بر آن مصر است. ضمن اینکه تا جایی که من توصیه روانشناسان را به یاد دارم، همیشه تاکید میکنند که هرگز به فکر تغییر دادن کسی بعد ازدواج نباشید. و من معتقدم به خیال تغییر یافتن خود به خودی کسی هم نباشید! خصوصا در سن 30 سالگی!

omidreza;938831 نوشت:
ایشون 26 ساله و دختر آخر خانواده هستند

این جمله شما که فرمودید:(تا جایی که من توصیه روانشناسان را به یاد دارم، همیشه تاکید میکنند که هرگز به فکر تغییر دادن کسی بعد ازدواج نباشید.)کاملا صحیحه و کسی مخالفتی نداره.ولی آنچه که مد نظر روانشناسان بوده فکرها و ایده ها نبوده بلکه منظورشان صفات شخصیتی بوده است.صفات، ویژگیهای باثباتی در فرد است که در طی زمان به وجود آمده اند و تغییر دادن آنها بسیار زمان بر و سخت است.ممکن است شما ایده ای داشته باشید که فکر می کنید ایده ی خوبی است ولی بعدا متوجه می شوید که اشتباه بوده.اگر ویژگی شخصیتی شما این باشد که آدم انتقاد ناپذیرو خشک و غیر منعطف و خود محورو متکبری باشید آنگاه با اینکه می دانید نظرتان غلط است باز هم آن را تغییر نخواهید داد.واگر اینگونه نباشید می پذیرید و آن را تغییر می دهید.
توصیه ی بنده هم ناظر به این نکته بوده است.تغییر فکر ممکن است اما تغییر شخصیت را نمی توان بر روی آن حساب کرد بطوریکه حتی روانشناسان هم نمی توانند درمان آن را تضمین کنند.

عنوان:نظرات نا متعادل دختر خانوم در خواستگاری
سؤال:

سلام .دیشب به خواستگاری یک دختر خانومی رفتیم.خواستگاری که نمی شود گفت، بیشتر برای دیدن ایشان و صحبتهایی کلی. فقط به چند مورد عجیب در نظرات دختر خانوم برخورد کردیم به قرار ذیل:
1- دختر خانوم معتقده بچه های آینده را نباید بفرستیم مدرسه؛ چون محیط مدرسه و بچه های این دوره زمونه اصلا مناسب نیستن.
2- مسافرت و گردش و ... لزومی ندارد، وقت تلف کردن است. باید مطالعه کنیم؛عبادت کنیم چون ابد در پیش داریم.
3- موقع مهمانی دادنامون سفره مردانه و زنانه باشد.
4-لزومی به صله رحم نیست؛میگفت تعریف شما از صله رحم چیه؟! ممکن است با برادرتان سلام علیک نکنم.کما اینکه الان با شوهر خواهرشان سلام علیک نمی کند.
5- خرید با مرد است.
6- از 24 ساعت فقط 3-4 ساعت میخوابم. ساعت 7-8 شب میخوابد؛ 1 بامداد بلند میشود، نماز شب و...؟
7- تمایل زیاد به رابطه جنسی ندارد،ماهی یکبار فکر کنم،ولی از نظر بچه آوری میگفت تعداد خیلی زیاد بچه مشکلی نیست.
8- چطور می شود ایشون را به حالت اعتدال ،نرمال و عادی آورد؟به نظر من آخر و عاقبت این افکارشون تجرد است، کما اینکه سنشان به 30 که سن تجرد قطعی در ایران است نزدیک می شود.

پاسخ:
در پاسخ به سؤال اول باید گفت که نگرانی بجایی است اما این راهکار هم سخت است و هم عوارض دارد.یعنی شما هم باید علمش را داشته باشید و هم توان و وقت کافی.عوارضش هم این است که بسیاری از استعدادها و قابلیتهای بچه ها از طریق ارتباط با همسالان پرورش پیدا می کند و بچه هایی که از ارتباط با همسالان محرومند در آینده افرادی منزوی و غیر اجتماعی و افسرده بار خواهند آمد.

پاسخ سؤال دوم: تفریح و مسافرت برای هر کسی ضروری است بطوریکه حتی دین هم به آن توصیه کرده است.بله چنانچه کسی در تفریح، افراط کند، می توان گفت اتلاف عمر است.میزان تفریح هم به فردش بستگی دارد.افراد افسرده و غمگین بیشتر نیاز به تفریح دارند و افراد سالم کمتر.اما همه نیاز دارند.

پاسخ سؤال سوم: نظر خوبی است، البته این طوری خود خانومها هم راحت ترند واینکه به مهمانها هم بستگی دارد.چنانچه مشکل اخلاقی ندارند و مفسده ای ندارد، مانعی نیست.البته به لحاظ مشاوره ای و روان شناختی ایرادی ندارد، مگر اینکه فسادی بر آن مترتب باشد.

پاسخ سؤال چهارم: از دیدگاه مشاوره ای و روان شناختی، ارتباطات اجتماعی و خانوادگی چنانچه آسیب زا نباشد لازم است.هم مرد و هم زن باید در ارتباطات اجتماعی خود مرز داشته باشند.متأسفانه شاهد هستیم که همین بی مرزیها موجبات خیانت زناشویی را فراهم کرده اند.نباید با هرکسی صمیمی شد.بنده به عنوان مشاور، موردهای متعددی را دیده ام که در اثر ارتباطات خانوادگی بی مرز و صمیمیتهای نا بجا، ارتباطشان به خیانت کشیده است.

پاسخ سؤال پنجم: یعنی منظور ایشان این بوده که در مواقع ضروری هم بیرون نمی رود؟!خب این یک تقسیم کار است و منطقی هم هست.کارهای منزل برای خانومها و کارهای بیرون برای آقایان.البته مفهومش این نیست که آقایان در کار منزل کمک نکنند.گاهی لازم است که خانومها خرید انجام دهند و این مطلب واضحی است.

پاسخ سؤال ششم: ایرادی ندارد.چنانچه انسان طوری برنامه ریزی کند که خواب مناسب داشته باشد و به کارهای روزمره خود برسد،عبادت زیاد، توفیقی است که نصیب هر کسی نمی شود.به هرحال اهداف انسانها متفاوت است.کسی که به مراتب پایین ایمان اکتفا نمی کند و خواستار بلندترین مراتب ایمان باشد قطعا باید عبادتهای سخت انجام بدهد و بدون زحمت نمی توان به این مراتب رسید.قطعا کسی هم که می خواهد دنیای بسیار آبادی داشته باشد نمی تواند خود را به عبادتهای زیاد و شب زنده داری مشغول کند، چون دیگر برای او انرژی و وقتی نمی ماند که بخواهد به بالاترین در آمد دست پیدا کند.هم آباد کردن دنیا زحمت فراوان می طلبد و هم آباد کردن آخرت.اختیار با ماست.هرکسی مشغول چیزی می شود که برایش اهمیت دارد.

پاسخ سؤال هفتم:رابطه جنسی باید براساس نیاز جنسی باشد. به نسبت افراد فرق می کند.افرادی که گرم هستند بیشتر و کسانیکه سرد هستند کمتر.قبل از ازدواج تشخیص مقدارنیاز جنسی سخت است.

پاسخ سؤال هشتم: این طور که پیداست ایشان نمی خواهند عادی و در سطح عوام باشند.به هرحال ایشان خودشان انتخاب کرده اند که از سطح عادی و عوام بودن بالاتر باشند و قطعا خودشان را برای سختیهای انتخاب خود آماده کرده اند.آیا شما ایرادی به انتخاب ایشان دارید؟
به هرحال همانطور که ایشان چنین راهی را انتخاب کرده اند در بین آقایان هم افرادی هستند که مانند او هستند.به یاد دارم که مراجعی داشتم که می گفت آقایی به خواستگاریم آمده که گفته من در شبانه روز 12 ساعت عبادت می کنم.شبها بیدارم و...کبوتر با کبوتر باز با باز....و اما روایتی جالب راجع به این موضوع :امام حسین(علیه‌السلام) در توصیف حضرت سکینه(سلام الله علیها) می‌فرمایند «و اما السکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله فلا تصلح لرجل؛ سکینه غالباً غرق در ذات الهی است؛ از‌این‌رو شایسته امور زناشویی نیست.1قطعا ایشان در این حد نیستند و مردانی که همفکر او هستند و خواستار درجات بالای ایمان هستند، بسیار طالب چنین موردی هستند.

1. حلو، محمدعلی سید یحیی، عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، ص۹۹ ۱۴۵، قم، مؤسسه السبطین العالمیه، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.

موضوع قفل شده است