جمع بندی آیا اینکه گاهی آیات قرآن مطابق شرایط می آیند، دلیل منطقی و علمی دارد؟
تبهای اولیه
سلام.
من چند بار نا الآن بعد از نیت، قرآن رو باز کردم و با آیه یا آیاتی مطابق
شرایطم مواجه شدم.
این می تونه معجزه باشه؟
آیا پدیده ى علمی ای هست که این موضوع رو توجیه کنه؟
[=arial]با سلام و ادب
این کار شما در واقع همان تفال می باشد که در روايتى از امام صادق(ع) تفأل زدن به قرآن مورد نهى قرار گرفته است : لا تتفأل بالقرآن.
بنا به آنچه برخى از فقيهان و اهل حديث فرموده اند مراد از تفأل در اين حديث آينده نگرى و پيشبينى آينده به وسيله قرآن است. مثل تفأل زدن به جهت اين كه براى ما معلوم شود مريض خوب مى شود يا مى ميرد و يا گمشده اى پيدا مى شود يا نه. اينگونه تفأل زدن به قرآن مورد نهى قرار گرفته است و اين غير ازاستخاره گرفتن به وسيله قرآن است.
برخى تفأل را در اين روايت اينگونه نيز معنى كرده اند كه شخص هنگام خواندن يا شنيدن آيه اى، آن آيه را تفأل به چيزى بزند و بگويد فلان طور خواهد شد. ازاينرو با تفأل به قرآن نمى توان مسير زندگى خود را تعيين كرد و به يافته هاى خود اعتماد پيدا كرد, و آنچه مورد نهي واقع شده همين است كه شخص بجاي تفكر و مشاوره به تفأل روي آورد و امور خود را به فال واگذارد و الا صرف بازكردن قرآن و تطبيق با خواسته خود مانعي ندارد و بالاتر آن كه انس با قرآن و تلاوت آيات الهى را وابسته به امور زودگذر و ناپايدار نكنيد بلكه با نگاه معرفت يابى و انس با ياد خداوند قرآن بخوانيد.
این لینک هم مطالعه شود:
http://www.pasokhgoo.ir/node/93457
سلام.
تشکر بابت جوابتان به سوال
ولی سوال من اصلا این نبود که تفال درسته یا غلط
فرض کنید من درمورد موضوع خاصی که اتفاقا درقرآن خیلی بهش پرداخته نشده فکرم درگیره. قرآن رو باز می کنم و به آیه ای برخورد می کنم که اشاره به این موضوع داره. براساس قانون احتمالات، احتمالش زیاد نبوده که چنین آیه ای بیاد و مشابه این اتفاق چند بار افتاده.
سوال من اینه که این موضوع می تونه حقانیت قرآن رو ثابت کنه، یا اینکه توجیه علمی داره و براساس فلان قانون علمی، یه پدیده ى مادیه و با هرکتاب دیگه ای هم می تونه رخ بده و چیز عجیبی نیست.
لطفا نگید حقانیت قرآن به شیوه های دیگه ای ثابت می شه. من می خوام بدونم نظر علم در باره ى این پدیده چیه.
البته شاید موضوع این پرسش خارج از حیطه ى این سایت باشه و باید جای دیگه ای به دنبال جواب سوالم بگردم، اما اگر بتونید اطلاعاتی دراختیارم بذارید خیلی سپاس گزار خواهم شد.
[=arial]با سلام
خیر این دلیل حقانیت قرآن نمی باشد.
اینکار با دیوان حافظ هم محقق می شود و نمی تواند دلیل منطقی بر حقانیت قرآن باشد.
من می خوام بدونم نظر علم در باره ى این پدیده چیه.
اینکار با دیوان حافظ هم محقق می شود
به این میگن اثر فورر
http://digimag.blog.ir/1394/11/11/%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
[/HR]در سال ۱۹۴۸ یک روانشناس بنام پروفسور برترام فورر یک تست شخصیتشناسی به شاگردانش داد که مشتمل بر سوالاتی متفاوت بود و خواست تا به سوالات پاسخ دهند و به آنها گفت که با خواندن پاسخ آنها، شخصیت آنها را آنالیز کرده به هرکدام آنها خواهد گفت که چه شخصیت و ویژگیهایی دارند. پروفسور چند روز بعد به هر یک از دانشجویان برگهای شامل توضیحات در مورد ویژگیهای شخصی آنها داد و اینبار خواست تا بر اساس اینکه چقدر توضیحاتش به واقعیت نزدیک است به او نمره دهند. نمره صفر یعنی توضیحات هیچ ربطی به آنها ندارد و نمره ۵ یعنی توضیحات کاملاً منطبق بر شخصیت آنهاست. نمرهای که پرفسور فورر از شاگردانش کسب کرد برابر با ۴.۲۶ بود. چیزی نزدیک به عالی.
بعد از اعلام نتایج پروفسور فاش کرد که به همه آنها یه پاسخ ثابت و یکسان را داده که از یک کتاب فالگیری روی دکه روزنامهفروشی کپی کرده بوده است. تنها برگهای که داده بود شامل یک مشت مهملات کلی و مبهم بود که میتواند شامل حال افراد بسیاری بشود.
در آزمایش دیگری از دانشجویان تست استاندارد MMPI گرفته شد. (این تست استاندارد است و نتایج آن تا حد قابل قبولی به واقعیت نزدیک است. البته گرفتن آزمون و تفسیر نتایج این تست فقط و فقط باید توسط متخصصان انجام شود) سپس به هر دانشجو هم پاسخ صحیح بر اساس تست داده شد و هم یک برگه کپی شده از مجله فالگیری و ستارهبینی. از دانشجویان خواسته شد تا تشخیص دهند کدام پاسخ مربوط به آنهاست. حدود ۶۰ درصد دانشجویان پاسخ تقلبی را واقعی میدانستند.
«اثر فورر» میگوید «وقتی شما یک متن مبهم و کلی در مورد خودتان میشنوید یا میخوانید به دنبال ارتباط آن با خودتان میگردید و اگر متن به اندازه کافی مبهم و کلی باشد شما ارتباطاتی پیدا خواهید کرد و آن را تعریف شخصیت و سرنوشت خودتان خواهید پنداشت. مهمترین اثرگذاری، استفاده از کلماتی مانند “بعضی وقتها”است. مثلاً جمله “بعضی وقتها اعتماد به نفس دارید، اما بعضی وقتها نه” میتواند برای همه صادق باشد»
[=arial]با سلامخیر این دلیل حقانیت قرآن نمی باشد.اینکار با دیوان حافظ هم محقق می شود و نمی تواند دلیل منطقی بر حقانیت قرآن باشد.
«اثر فورر» میگوید «وقتی شما یک متن مبهم و کلی در مورد خودتان میشنوید یا میخوانید به دنبال ارتباط آن با خودتان میگردید و اگر متن به اندازه کافی مبهم و کلی باشد شما ارتباطاتی پیدا خواهید کرد و آن را تعریف شخصیت و سرنوشت خودتان خواهید پنداشت. مهمترین اثرگذاری، استفاده از کلماتی مانند “بعضی وقتها”است. مثلاً جمله “بعضی وقتها اعتماد به نفس دارید، اما بعضی وقتها نه” میتواند برای همه صادق باشد»
[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام استاد
استاد این کار را می توان از انواع استخاره دانست؟
یا علی(س)[/]
دفعات اول هم زیاد توجهی نمی کردم ولی وقتی تکرار شد، دیگه آدم شکاکی مثل من هم نمی تونست بی توجه باشه.
آیا همه موارد مرتبط بودند یا برخی از اونها؟ آیا شده آیه ای بیاید و این ارتباط را نداشته باشد؟
و چطور آیه را انتخاب می کنید؟ آیا به طور مثال یک صفحه را انتخاب می کنید و در آن صفحه یک آیه مرتبط می بینید یا اینکه دقیقاً یک آیه خاص انتخاب می شود؟
با دو سه بار امتحان میشه موضوع رو بررسی کرد اما اول باید ببینیم آیا انجام این کار به قصد آزمایش صحیحه یا خیر.
این کار شما در واقع همان تفال می باشد که در روايتى از امام صادق(ع) تفأل زدن به قرآن مورد نهى قرار گرفته است : لا تتفأل بالقرآن.
در سایت آیت الله مکارم شیرازی یک قسمتی برای استخاره با قرآن وجود داره. استخاره توسط ایشان انجام نمی شود و بر مبنای اعداد شبه تصادفی کامپیوتری است. پس شاید از نظر ایشان استخاره مشکل نداشته باشه.
آیا همه موارد مرتبط بودند یا برخی از اونها؟ آیا شده آیه ای بیاید و این ارتباط را نداشته باشد؟
و چطور آیه را انتخاب می کنید؟ آیا به طور مثال یک صفحه را انتخاب می کنید و در آن صفحه یک آیه مرتبط می بینید یا اینکه دقیقاً یک آیه خاص انتخاب می شود؟با دو سه بار امتحان میشه موضوع رو بررسی کرد اما اول باید ببینیم آیا انجام این کار به قصد آزمایش صحیحه یا خیر.
در سایت آیت الله مکارم شیرازی یک قسمتی برای استخاره با قرآن وجود داره. استخاره توسط ایشان انجام نمی شود و بر مبنای اعداد شبه تصادفی کامپیوتری است. پس شاید از نظر ایشان استخاره مشکل نداشته باشه.
من تا مدتی پیش، آدم نماز خونی نبودم. به پیشنهاد خانواده یک بار قرآن رو باز کردم تا شاید تاثیری در من داشته باشه.
صفحه ی 313 اومد که از آیه ی 13 سوره ی «طه» شروع می شه.
و من تو را برگزيدهام. پس به آنچه وحى مىشود گوش فرا دار. (13)
خداى يکتا من هستم. هيچ خدايى جز من نيست. پس مرا بپرست و تا مرا ياد کنى نماز بگزار. (14)
من خیلی دراین مورد تعجچب نکردم و معتقد بودم که آیات زیادی در قرآن با همین مضمون هست.
بار بعدی، ذهنم پر از شک شده بود به همه چیز (دین و قیامت و..)، که قرآن رو باز کردم و از میانه های آیه ی 2 ی سوره ی رعد اومد:
...امر عالم را با نظامی محکم و آیات قدرت را با دلایل مفصل منظم و مبین ساخت. باشد که شما به ملاقات پروردگار خود یقین کنید. (2)
و اوست خدایی که بساط زمین را بگسترد و در آن کوهها برافراشت و نهرها جاری ساخت و از هر گونه میوه یک جفت پدید آورد، شب تار را به روز روشن بپوشاند، همانا در این امور متفکران را دلایلی روشن (بر قدرت آفریدگار) است. (3)
این بار برام خیلی جالب توجه بود. چون ادامه ی این آیات هم همچنان موضوع همینه. من به جهت طولانی نشدن متن، مابقی آیات رو نیاوردم.
آخرین بار هم بعد از تولد 20 سالگیم، یه حس ناراحت کننده ای بهم دست داد. به دوران دبیرستانم فکر می کردم و از این که زمان گذشته، به شدت ناراحت بودم. باز قرآن باز شد و اولین آیه، آیه ی 14 سوره ی قصص بود:
چون به توانایی [جسمی و عقلی] خود رسید و رشد و کمال یافت، به او حکمت و دانش دادیم؛ و این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.
در این بین، یکی دو باری هم به قصد آزمایش، قرآن رو باز می کردم و مثلا باخودم فلان موضوع رو در نظر می گرفتم که در این موارد، آیات بی ارتباطی
میومد و اگر دوباره پشت سرش یک بار دیگه هم امتحان می کردم، باز آیه ی بی ربط میومد. این آیات تقریبا همه، درباره ی غضب الهی و بلاهایی که
به سر گنهکاران نازل می شد بودن.
ولی مواردی که اینقدر دقیق اومد، مواردی بود که من واقعا از نظر روحی به حمایت معنوی نیاز داشتم و نیت قوی ای پشت کارم بود.
می خوام بدونم تفسیر و نظر دوستان چیه. شما این موضوع رو به چی نسبت می دید؟
من تا مدتی پیش، آدم نماز خونی نبودم. به پیشنهاد خانواده یک بار قرآن رو باز کردم تا شاید تاثیری در من داشته باشه.
صفحه ی 313 اومد که از آیه ی 13 سوره ی «طه» شروع می شه.من خیلی دراین مورد تعجچب نکردم و معتقد بودم که آیات زیادی در قرآن با همین مضمون هست.
بار بعدی، ذهنم پر از شک شده بود به همه چیز (دین و قیامت و..)، که قرآن رو باز کردم و از میانه های آیه ی 2 ی سوره ی رعد اومد:.
آخرین بار هم بعد از تولد 20 سالگیم، یه حس ناراحت کننده ای بهم دست داد. به دوران دبیرستانم فکر می کردم و از این که زمان گذشته، به شدت ناراحت بودم. باز قرآن باز شد و اولین آیه، آیه ی 14 سوره ی قصص بود:
در این بین، یکی دو باری هم به قصد آزمایش، قرآن رو باز می کردم و مثلا باخودم فلان موضوع رو در نظر می گرفتم که در این موارد، آیات بی ارتباطی
میومد و اگر دوباره پشت سرش یک بار دیگه هم امتحان می کردم، باز آیه ی بی ربط میومد. این آیات تقریبا همه، درباره ی غضب الهی و بلاهایی که
به سر گنهکاران نازل می شد بودن.
ولی مواردی که اینقدر دقیق اومد، مواردی بود که من واقعا از نظر روحی به حمایت معنوی نیاز داشتم و نیت قوی ای پشت کارم بود.می خوام بدونم تفسیر و نظر دوستان چیه. شما این موضوع رو به چی نسبت می دید؟
یعنی چه که میگویید قرآن رو که باز کردم از میانه های آیه ۲ سوره رعد اومد?
یعنی میانه های آیه ۲ سوره رعد ، اول صفحه بود?
یا میانه صفحه بود اما چشمتان ناخودآگاه به این آیه افتاد?
آن آیه که می میگویید به خاطر فکر کردن به دبیرستان بوده ، چه ارتباطی با آن مساله میتواند داشته باشد?
«اثر فورر» میگوید «وقتی شما یک متن مبهم و کلی در مورد خودتان میشنوید یا میخوانید به دنبال ارتباط آن با خودتان میگردید و اگر متن به اندازه کافی مبهم و کلی باشد شما ارتباطاتی پیدا خواهید کرد و آن را تعریف شخصیت و سرنوشت خودتان خواهید پنداشت. مهمترین اثرگذاری، استفاده از کلماتی مانند “بعضی وقتها”است. مثلاً جمله “بعضی وقتها اعتماد به نفس دارید، اما بعضی وقتها نه” میتواند برای همه صادق باشد»
سلام
این دلیل نمی شود که اگر هر فردی در حالت پریشانی قرار گرفت و به متنی نگاه کرد و چیزی مطابق آن حالت پریشانی اش برداشت کرد، این به خاطر اثر فلان بوده و ذهن او از جمله ای عام و مطلق آنی که میخواسته برداشت کرده.
پس به قول شما تفاوتی بین آیات یا جملاتی که فرد پریشان و غیر پریشان می بیند نیست، بلکه این ذهن پریشان فرد است که فکر می کند آمدن این آیات یا جملات علت خاصی دارد.
در حالی که اگر دقت کنید شما این تفاوت را در آیات مربوطه خواهید دید که در هر حالت پریشانی که ایشان داشته اند آیه ای هماهنگ و مربوط با حالت ایشان آمده نه اینکه وی چنین برداشتی کرده،
و اگر آیاتی که ایشان در حالت غیر پریشانی دیده را ببینید مشخص است که ارتباطی بین حالت و آیات نیست. پس این ارتباطات واقعی اند نه اینکه ذهن این ارتباط را ایجاد می کند.
منتظر توضیح شما ام.
پس به قول شما تفاوتی بین آیات یا جملاتی که فرد پریشان و غیر پریشان می بیند نیست، بلکه این ذهن پریشان فرد است که فکر می کند آمدن این آیات یا جملات علت خاصی دارد.
سلام esi72 گرامی
اگر از قبل نیت نکرده باشید که یک موضوع بخصوص را ببینید و قصد آزمایش نداشته باشید، دو تا حالت پیش میاد:
1- ممکنه چند موضوع به طور همزمان ذهن شما رو مشغول کرده باشه. پس اگر مرتبط با هر کدام از آنها بیاد برای شما جالبه. اما اگر یک موضوع خاص را به شکل مشخص در نظر بگیرید، احتمال انطباق کمتر میشه.
2- اگر قصد شما آزمایش باشه، هم دفعاتی که این انطباق ایجاد شده را در نظر میگیرید و هم دفعاتی که این انطباق ایجاد نشده و میزان اهمیت دادن به این دو هم کاملاً خودآگاه انجام میشه. اما اگر یک آمارگیری روشمند نداشته باشید، ذهن شما انتخاب می کنه که چه مواردی رو به خاطر بسپره و چه مواردی را فراموش کنه. احتمالاً دوستمون بیش از سه بار قرآن خوانده باشند. اما این سه بار که انطباق ایجاد شده، در ذهن ماندگارتر شده تا دفعات دیگری که این انطباق وجود نداشته.
«اثر فورر» میگوید «وقتی شما یک متن مبهم و کلی در مورد خودتان میشنوید یا میخوانید به دنبال ارتباط آن با خودتان میگردید و اگر متن به اندازه کافی مبهم و کلی باشد شما ارتباطاتی پیدا خواهید کرد و آن را تعریف شخصیت و سرنوشت خودتان خواهید پنداشت. مهمترین اثرگذاری، استفاده از کلماتی مانند “بعضی وقتها”است. مثلاً جمله “بعضی وقتها اعتماد به نفس دارید، اما بعضی وقتها نه” میتواند برای همه صادق باشد»
سلام علیکم
چون این نقل قول شما در جواب استارتر بوده ، این نتیجه گرفته می شود که شما آیاتی را که استارتر در شرایط خاص روحی خود دیده و به خود مرتبط می داند، مبهم و کلی یا به حد کافی مبهم می دانید و این ذهن استارتر بوده که چنین ارتباطی بین جمله و خودش و حالش پیدا کرده.
نکتهی مهمی که باید توجه کنید این است که شما دارید مساله اتفاقی و تصادفی بودن این مرتبط بودن را با استفاده از احتمالات آماری بیان می کنید. من هم قبول می کنم ممکن است تصادفی باشد، اما سوال من در این مورد است که شما مرتبط بودن آن آیات با حالات وی را که مطرح کرده می پذیرید یا معتقدید ذهن او این ارتباط را ساخته?
به نظر من این آیات که مطرح کرده مبهم و کلی نیستند و به وضوح دارای ارتباط با حالات وی بوده، اما اینکه تفسیرش این باشد که نوعی نیروی معنوی پشت پرده این باشد ،( می تواند) درست نباشد ،چون می تواند تصادفی باشد و شاید افراد دیگری باشند که در شرایط خاص روحی بوده اند و آیاتی آمده باشد که بی ربط می باشد.
با سلام؛
نمیدانم چرا احساس میکنم که یک سری افراد با نام های کاربری مختلف، شبهه ایجاد میکنند بعد خودشان با نام کاربری دیگر تفسیرش میکنند و آنطور که دوست دارند نتیجه گیری میکنند، جالب است...
بله، بنظر من هم اگر بخواهید قرٱن را باز کنید، به نیت آن که ٱیاتش را مرتبط به حال خود پیدا کنید، دلیل بر درست بودن آن نیست...
شما کتاب قرآن را با کتاب فالگیری اشتباه گرفتید...
قرآن کتاب هدایت هست نه فالگیری که هر زمان آیاتی را مرتبط به حال خود بیابید....
اما وقتی قرآن در سوره ای به موضوع خاصی اشاره دارد که کل سوره حول آن موضوع میچرخد و در مورد آن شرح داده شده، آن ها بی ربط نیستند، کلی هم نیستند، چیزی قرار نیست به آیات ربط داده شود....
باز هم میگویم قران کتاب هدایت است نه فالگیری و شانس و غیره... امیدوارم منظورم را رسانده باشم.
باسلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
میتوان گفت که به عنوان بعدی از ابعاد اعجاز قرآن تمامی آیات و سوره ها به گونه ای هستند که هرکس بتواند با خواندن یک آیه و یا سوره به تعداد بیشماری از پیام ها و نکات قرآنی متناسب با شرایط فکری خودش در اون لحظه برسه ، یعنی الفاظ در قرآن به گونه ای آمده اند که بتوانند در هر لحظه انبوهی از پیام ها را به خواننده القا کنند .
مثلا در ابتدای سوره یوسف میفرماید :((نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ ﴿۳﴾
فقط معنی لفظی همین یک آیه باعث میشه فردی که این آیه رو میبینه در ادامه سعی کنه از تک تک آیات و کلمات پیام ها و نکاتی رو خارج کنه و در زندگی خودش به کار ببنده .
باز هم میگویم قران کتاب هدایت است نه فالگیری و شانس و غیره... امیدوارم منظورم را رسانده باشم.
پس استخاره چی میشه؟
پس استخاره چی میشه؟
سلام؛
من که اعتقادی چندانی به آن ندارم، لااقل به ٱن شکل که هر زمان قرٱن را باز کنید آیه ای را مرتبط به خود پیدا کنید و ربطش دهید درست نیست،مگر کل سوره به موضوعی اشاره داشنه باشد، هیچ جای قرآن گفته نشده که ای بندگانم، هر وقت به مشکلی بر خوردید قران را باز کنید، آیات مرا مرتبط به خود خواهید یافت و مشکل تان حل خواهد شد...اگر قرار باشد خداوند شما را راهنمایی کنید و چیزی را به شما الهام کند،بدون قرٱن هم میتواند این کار را کند، مهم توکل کردن به خداست...
سلام؛
من که اعتقادی چندانی به آن ندارم، لااقل به ٱن شکل که هر زمان قرٱن را باز کنید آیه ای را مرتبط به خود پیدا کنید و ربطش دهید درست نیست،مگر کل سوره به موضوعی اشاره داشنه باشد، هیچ جای قرآن گفته نشده که ای بندگانم، هر وقت به مشکلی بر خوردید قران را باز کنید، آیات مرا مرتبط به خود خواهید یافت و مشکل تان حل خواهد شد...اگر قرار باشد خداوند شما را راهنمایی کنید و چیزی زا به شما الهام کند،بدون قرٱن هم میتواند این کار را کند، مهم توکل کردن به خداست...
به هر حال استخاره تو دین ما درست یا غلط وجود داره.
در ضمن اگر قرار هست خدا ما رو راهنمایی کنه و بدون قران امکان پذیره پس با قران هم میشه. این که به وسیله ی قران یا غیر از این راهنمایی بشه پس مشکلی نداره؟ پس قران باز کردن وقتی در حالت عجز و ناراحتی هستیم مشکلی نیست.
به هر حال استخاره تو دین ما درست یا غلط وجود داره.
در ضمن اگر قرار هست خدا ما رو راهنمایی کنه و بدون قران امکان پذیره پس با قران هم میشه. این که به وسیله ی قران یا غیر از این راهنمایی بشه پس مشکلی نداره؟ پس قران باز کردن وقتی در حالت عجز و ناراحتی هستیم مشکلی نیست.
خواهر گرامی
مگر بنده گفتم خواندن قرآن مشکل دارد؟ قطعا انسان با خواندن قرآن دلش ارام میگیرد، قرآن حق است و کتاب هدایت، ولی ٱنکه هر زمان بروید قران را باز کنید و بگویید اهان خدا میگه این را بهتره، بعد ان را انتخاب کنید و نشود... در صورتی که خدا اصلا همچین چیزی از ما نخواسته، گفته به من توکل کنید...نمیدانم شاید من اشتباه کنم...
خواهر گرامی
مگر بنده گفتم خواندن قرآن مشکل دارد؟ قطعا انسان با خواندن قرآن دلش ارام میگیرد، قرآن حق است و کتاب هدایت، ولی ٱنکه هر زمان بروید قران را باز کنید و بگویید اهان خدا میگه این را بهتره، بعد ان را انتخاب کنید و نشود... در صورتی که خدا اصلا همچین چیزی از ما نخواسته، گفته به من توکل کنید...نمیدانم شاید من اشتباه کنم...
در جایی نگفتم قران خوندن اشکال داره. نوشتم قران خوندن برای اون موردی که دچار عجز شدیم.
منظورم این بود که ادم گاهی در حالت ناراحتی نمی دونه به کجا پناه ببره. ممکنه کسی که اعتقاد داره قران رو باز کنه و توکل کنه و چیزی رو ببینه که متناسب احوالشه نه اینه هر دقیقه برای اب خوردن هم استخاره کنه یا قران باز کنه.
به نظر من این آیات که مطرح کرده مبهم و کلی نیستند و به وضوح دارای ارتباط با حالات وی بوده
شما در روزهای اخیر به خدا و معاد فکر کرده اید. عقل شما هم داره کامل میشه. درست گفتم؟
شما در روزهای اخیر به خدا و معاد فکر کرده اید. عقل شما هم داره کامل میشه. درست گفتم؟
نه اتفاقا تنها چیزی که دیروز فکر نکردم خدا و معاده
سوال این بود که آیا شما آیات مطروحه را کلی و مبهم می دانید که ذهن استارتر آن ارتباط را برای خودش ساخته یا از آیه بیرون کشیده?
به نظر من آیاتی که به آن اشاره میکند با حالاتش ارتباط دارد نه اینکه ذهنش آنرا ساخته. همین
این به خاطر این است که اثر فورر را مطرح کردید، گفتم تا بگویم آیات مبهم نیست و ارتباط واقعی دارد. حالا به اینکه ارتباط مذکور علت معنوی دارد یا نه اشاره ای ندارم
چیزی که به نظر می رسه اینه که ما به طور اتفاقی لای کتاب رو باز می کنیم، وقتی اتفاقیه، چطور می تونه اون صفحه ای که می آد متناسب باشه با نیت و قصد ما....
مثلا من یک سری توپ رو می اندازم توی یک کیسه، دستم رو می کنم توی کیسه می چرخونم و می چرخونم و یکی رو اتفاقی بر می دارم، آیا از نظر عقلی شدنیه که بدون اینکه اتفاقی در کار باشه، توپی بیرون بیاد متناسب و مرتبط با نیت و هدف و فکری که توی سرمه...
احتمالا باید قضیه رو اینطور توجیه کنیم، موقعی که می خوایی لای قرآن رو باز کنی، اختیار ازت سلب می شه و اختیار دستات می افته دست خدا و یا یک قدرت و نیروی غیر شناخته شده، و درست اونجایی که لای قرآن باید باز بشه تا به آیه متناسب با نیتت بر بخوری، دستات تحت فرمان اون نیروی ناشناخته، وارد عمل می شه و حرکت می کنه و لای قرآن رو باز می شه....شاید، هم یک ندایی به درونت می گه، حالا وقتشه انگشتت که رسید به فلان حد از ضخامت کتاب، لای کتاب رو باز کن و شما با اختیارت لای کتاب رو باز می کنی!!!!:d:d چی بگم والا....
یعنی چه که میگویید قرآن رو که باز کردم از میانه های آیه ۲ سوره رعد اومد?
یعنی میانه های آیه ۲ سوره رعد ، اول صفحه بود?
یا میانه صفحه بود اما چشمتان ناخودآگاه به این آیه افتاد?آن آیه که می میگویید به خاطر فکر کردن به دبیرستان بوده ، چه ارتباطی با آن مساله میتواند داشته باشد?
من اون روز که داشتم اون متن رو تایپ می کردم، رفتم آیات رو بررسی کردم و دیدم صفحه از میانه ی آیه شروع می شه.
اون مورد آخر هم زیاد بحث دبیرستان مطرح نبود. موضوع، خیلی شخصیه و من اصلا دوست نداشتم اینطوری جزئیات احوال خودم رو
بنویسم، (بالاخره هر کسی، احساسات و احوالی داره که برای بقیه، ممکنه قابل درک نباشه یا حتی مسخره باشه.) ولی احساس
کردم لازم شده برای روشن شدن موضوع تاپیک، بیشتر توضیح بدم. فقط توی اون مورد آخر، گنگ بیان کرده بودم که ظاهرا باز هم لازمه
دقیق تر بگم.
درواقع من تصورم این بود که دوران شیرین زندگی، نوجوانیه (teenage) که امسال تموم شده. یعنی دورانی که انسان درحال "رشد" و "تکامله". بیشتر از این نمی تونم شرح بدم، ولی فکر می کنم بهترین یا حداقل یکی از بهترین نتایجی که می تونست بیشترین ارتباط رو با حال اون موقع من داشته باشه همون صفحه بود.
با سلام؛
نمیدانم چرا احساس میکنم که یک سری افراد با نام های کاربری مختلف، شبهه ایجاد میکنند بعد خودشان با نام کاربری دیگر تفسیرش میکنند و آنطور که دوست دارند نتیجه گیری میکنند، جالب است...
بله، بنظر من هم اگر بخواهید قرٱن را باز کنید، به نیت آن که ٱیاتش را مرتبط به حال خود پیدا کنید، دلیل بر درست بودن آن نیست...
شما کتاب قرآن را با کتاب فالگیری اشتباه گرفتید...
قرآن کتاب هدایت هست نه فالگیری که هر زمان آیاتی را مرتبط به حال خود بیابید....
اما وقتی قرآن در سوره ای به موضوع خاصی اشاره دارد که کل سوره حول آن موضوع میچرخد و در مورد آن شرح داده شده، آن ها بی ربط نیستند، کلی هم نیستند، چیزی قرار نیست به آیات ربط داده شود....
باز هم میگویم قران کتاب هدایت است نه فالگیری و شانس و غیره... امیدوارم منظورم را رسانده باشم.
مطمئن باشید اینجا هیچ توطئه ای درکار نیست دوست گرامی!!
و ضمنا اگر اعتقاد به وجود اعجاز علمی و... در قرآن، تضادی با "کتاب هدایت بودن قرآن" نداره، و باعث نمی شه
قرآن تبدیل بشه به دانشنامه، انطباق آیات با شرایط هم باعث نمی شه قرآن بشه کتاب فال.
چیزی که به نظر می رسه اینه که ما به طور اتفاقی لای کتاب رو باز می کنیم، وقتی اتفاقیه، چطور می تونه اون صفحه ای که می آد متناسب باشه با نیت و قصد ما....
مثلا من یک سری توپ رو می اندازم توی یک کیسه، دستم رو می کنم توی کیسه می چرخونم و می چرخونم و یکی رو اتفاقی بر می دارم، آیا از نظر عقلی شدنیه که بدون اینکه اتفاقی در کار باشه، توپی بیرون بیاد متناسب و مرتبط با نیت و هدف و فکری که توی سرمه...احتمالا باید قضیه رو اینطور توجیه کنیم، موقعی که می خوایی لای قرآن رو باز کنی، اختیار ازت سلب می شه و اختیار دستات می افته دست خدا و یا یک قدرت و نیروی غیر شناخته شده، و درست اونجایی که لای قرآن باید باز بشه تا به آیه متناسب با نیتت بر بخوری، دستات تحت فرمان اون نیروی ناشناخته، وارد عمل می شه و حرکت می کنه و لای قرآن رو باز می شه....شاید، هم یک ندایی به درونت می گه، حالا وقتشه انگشتت که رسید به فلان حد از ضخامت کتاب، لای کتاب رو باز کن و شما با اختیارت لای کتاب رو باز می کنی!!!!:d:d چی بگم والا....
قائدتا شما نباید اعتقادی هم به استخاره داشته باشید.
در هرصورت آیا صرفا اینکه برای یک امری، توجیهی نداشته باشیم، کافیه برای مردود دونستنش؟
مطمئن باشید اینجا هیچ توطئه ای درکار نیست دوست گرامی!!
و ضمنا اگر اعتقاد به وجود اعجاز علمی و... در قرآن، تضادی با "کتاب هدایت بودن قرآن" نداره، و باعث نمی شه
قرآن تبدیل بشه به دانشنامه، انطباق آیات با شرایط هم باعث نمی شه قرآن بشه کتاب فال.
با سلام؛
گرامی، این فقط یک احتمال بود که گفتم،قصد جسارت نداشتم...
بنده هم قرآن را کتاب فال معرفی نکردم، گفتم این حرکت شما با قرآن، یعنی قرٱن را در حد کتاب فال پایین اوردید، این ادعا شماست... خود کارشناس هم اشاره کردند این کار شما شبیه تفال زدن است... سرتاسر قرٱن به یکتاپرستی اشاره دارد، تعجبی ندارد به ٱیات زیادی در این مورد بر بخورید...بنده درباره اعجاز های مختلف قرآن هم بحثی نکردم و ٱن را هم زیر سوال نبردم که شما ٱمدید نتیجه گیری از حرف های نزده من هم کردید... من تنها همچین حرکتی را درست نمیدانم... نظر شخصی بنده است...
خود کارشناس هم اشاره کردند این کار شما شبیه تفال زدن است...
در این مورد در سایت زیر توضیح داده شده:
http://www.pasokhgoo.ir/node/90567
چیزی که ازش برداشت کردم اینه که این کار دوستمون استخاره است نه تفال. فال گرفتن با قرآن مثل اینه که در صفحات قرآن کلمات "خوب" و "بد" رو می نویسند و بعد یک صفحه رو باز می کنند و میگن "خوب اومد" یا "بد اومد" و ... . باز هم این صفحه بالایی رو بخونید شاید من دقیق متوجه نشده باشم.
ممنون میشم اگر کارشناس محترم باز هم در مورد تفاوت استخاره و فال راهنمایی بفرمایند.
در این مورد در سایت زیر توضیح داده شده:
http://www.pasokhgoo.ir/node/90567
چیزی که ازش برداشت کردم اینه که این کار دوستمون استخاره است نه تفال. فال گرفتن با قرآن مثل اینه که در صفحات قرآن کلمات "خوب" و "بد" رو می نویسند و بعد یک صفحه رو باز می کنند و میگن "خوب اومد" یا "بد اومد" و ... . باز هم این صفحه بالایی رو بخونید شاید من دقیق متوجه نشده باشم.ممنون میشم اگر کارشناس محترم باز هم در مورد تفاوت استخاره و فال راهنمایی بفرمایند.
سلام؛
آنطور که بنده جستجو کردم،استخاره باید در جایی گرفته شود كه مثبت يا منفى بودن كار بر انسان روشن نباشد، و با تفكّر و انديشه، و حتّى با مشورت كردن با افراد خبره و صاحب نظر نيز روشن نشود؛ اين جا، جاى استخاره است و در غير اين صورت استخاره كردن، اشتباه است.
یعنی انکه شما یک حال روحی بدی داشته باشید و بروید قرآن را باز کنید که پیش گویی کنید این کار بد بوده یا نبوده، این کار درست نیست...
گمان نکنم استارتر محترم، بر سر دو راهی کاری مانده باشند که برای خلاص شدن از وضعی که در آن بوده اند به قرآن رجوع کرده باشند...شما وقتی قرآن را باز میکنید انتظار دارید از چه چیزی صحبت کند؟؟؟خب معلوم است باید در مورد یکتا پرستی باشد و هدایت انسان بسمت خدا...
نمیدانم چرا احساس میکنم می خواهید اخرش نتیجه گیری کنید هر موضوعی که در قرآن به صورت صریح بیان شده است، ممکن است درست نباشد و کلی باشد، در صورتی که اینطور نیست،وقتی قرٱن در سوره ای در حال شرح موضوعی است آن ها بی ربط نیستند...اصلا فرض سوال اشتباه است که بتوان از آن همچین چیز هایی نتیجه گرفته،البته این نظر بنده هست.
اگر کسی، تجربه ی مشابه داره، ممنون می شم بگه.
این کار رو شاید بشه امتحان هم کرد. البته اگر به قصد آزمایش همینطوری یک موضوع رو انتخاب کنید و قرآن رو
باز کنید، احتمالا نتیجه نخواهید گرفت. ولی اگر واقعا از نظر ذهنی به شدت درگیر موضوعی بودید، شاید بتونید
با نیت، قرآن رو باز کنید و ما رو هم از نتیجه با خبر کنید.
فکر نمی کنم مشکلی هم داشته باشه. اینکه وقتی آدم خاطرش پریشانه، به قصد آروم شدن، قرآن رو باز کنه چرا
باید ایرادی داشته باشه.
اینکه بعضی دوستان اشتباه برداشت کردن و و مدام احساس می کنن کسی اینجا قصد اثبات یا زیرسوال بردن چیزی
رو داره هم به دلیل متوجه نشدن همین نکتست: قرآن قرار نیست چیزی رو پیش بینی کنه، یا جای انسان تصمیم بگیره.
صرفا توی شرایط روحی خاص، باز کردن قرآن با این نیت که آیاتی بیاد و حالتون رو بهتر کنه، فکر نکنم اسمش فال گرفتن باشه.
اگر کسی، تجربه ی مشابه داره، ممنون می شم بگه.
من نوشتم تجربه ی خودم رو ولی به دلیل این که صرفا تجربه ی شخصی خودم بود پاکش کردم. چون مطمئن نیستم از اینکه همیشه تکرار شده یا نه.
پرسش:
آیا وقتی نیتی می کنیم و لای قرآن را باز می کنیم و آیات قرآن مطابق شرایط می آیند، دلیل منطقی و علمی دارد؟
پاسخ:
این کار شما در واقع همان تفال می باشد که در روايتى از امام صادق(ع) تفأل زدن به قرآن مورد نهى قرار گرفته است : لا تتفأل بالقرآن.(1)
بنا به آنچه برخى از فقيهان و اهل حديث فرموده اند مراد از تفأل در اين حديث آينده نگرى و پيشبينى آينده به وسيله قرآن است. مثل تفأل زدن به جهت اين كه براى ما معلوم شود مريض خوب مى شود يا مى ميرد و يا گمشده اى پيدا مى شود يا نه. اينگونه تفأل زدن به قرآن مورد نهى قرار گرفته است و اين غير ازاستخاره گرفتن به وسيله قرآن است که مورد تایید شرع می باشد.
برخى تفأل را در اين روايت اينگونه نيز معنى كرده اند كه شخص هنگام خواندن يا شنيدن آيه اى، آن آيه را تفأل به چيزى بزند و بگويد فلان طور خواهد شد. ازاينرو با تفأل به قرآن نمى توان مسير زندگى خود را تعيين كرد و به يافته هاى خود اعتماد پيدا كرد, و آنچه مورد نهي واقع شده همين است كه شخص بجاي تفكر و مشاوره به تفأل روي آورد و امور خود را به فال واگذارد و الا صرف بازكردن قرآن و تطبيق با خواسته خود مانعي ندارد و بالاتر آن كه انس با قرآن و تلاوت آيات الهى را وابسته به امور زودگذر و ناپايدار نكنيد بلكه با نگاه معرفت يابى و انس با ياد خداوند قرآن بخوانيد.
لذا این کار از ریشه صحیح نمی باشد که دنبال دلیل منطقی و علمی برای آن باشیم.
1. كليني، اصول كافي، دار الكتب چ 4، سال1365، ج 2، ص 629.