جمع بندی جبر مکتبی

تب‌های اولیه

145 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Freeman;926600 نوشت:
مشخصه حق با دولت آلمان و مخالفان داعش هست
اونی که آدم کش و ظالم هست بر حق نیست و نباید تبلیغ کنه

خب قرار شد خود را بجای آن داعشی قرار بدهید و از دید او نگاه کنید
در این صورت می بینید که از نظر شما (بجای آن داعشی) این موضوع یعنی اینکه شما بپذیرید که آدم کش و ظالم هستید
از نظر شما آدم کشی بد است ، درحالیکه از نظر داعشی ها خوب است!

به همین نسبت از نظر یک جامعهء دینی فرضاً همجنس بازی بد است
در حالیکه ممکن است در جامعهء دیگری همجنس بازی خوب باشد یا لااقل بد نباشد

حالا چه کسی تعین کرده که حق با کدام طرف است؟
اینجا چاره ای جز این نیست که برای خود یک معیار داشته باشیم
همان جامعه ای که میگوید آزادی بیان محترم است (مثلاً آلمان) ، اگر گروهی مثل داعش با معیارهایش در تعارض باشد ، دیگر به آنها آزادی نخواهد داد
پس چطور اگر یک جامعهء اسلامی ، اگر آزادیِ افرادِ مخالف با معیارهایش را بگیرد ، به او خرده می گیرند؟

برادر عزیز ، چیزی به اسم آزادی مطلق دروغی بیش نیست و صرفاً جنبهء تبلیغاتی دارد
تفاوت عمدهء ما مسلمانان هم با آنها فقط یک چیز است
اینکه معیار ما قوانین الهی است و معیار آنها قوانین بشری
وگرنه بلا استثنا مردم موظف هستند از یک قانون پیروی کنند ، ولو با آن مخالف باشند

Reza-D;926573 نوشت:

نه صحیح نیست
اما فکر میکنم منظور مرا از جبر دقیق برداشت نکردید
به همان نسبتی که ممکن است شما فکر کنید والدینتان دارند اشتباه می کنند
آنها نیز احتمالاً عقیده خواهند داشت که شما اشتباه میکنید

آیا هیچ راهنمایی به فرزندتان نمی کنید؟
هیچکدام از چیزهایی که بلد هستید را به او یاد نمی دهید؟
مثالی برای شما می زنم. وقتی کودک 7 ساله میشود ما او را به مدرسه می بریم ، درست است؟
حالا فرض کنید فرزند شما 20 ساله میشود و به شما میگوید چرا مرا به مدرسه بردید؟ من می خواستم وارد بازار بشوم اما شما مرا به زور به سمت درس کشاندید

چه پاسخی برای فرزندتان دارید؟
و مهمتر اینکه راهکار شما برای اینکه از این به بعد کودکی بعد از رشد به والدینش اعتراض نکند ، چه خواهد بود؟


به او خواهم گفت ،فرزندم هنوزم دیر نشده
اگر دنبال کار آزاد هستی ما از تو برای تغییر مسیرت حمایت کرده و به انتخابت احترام می گذاریم
در ضمن میزانی از تحصیلات قانونا برای همه اجباریست
و نمی توان فرد بی خواندن و نوشتن دنبال کاری برود
منتها در میزان تحصیل که تا دیپلم یا لیسانس ادامه دهد فرد مختار است

Reza-D;926608 نوشت:

حالا چه کسی تعین کرده که حق با کدام طرف است؟
اینجا چاره ای جز این نیست که برای خود یک معیار داشته باشیم
همان جامعه ای که میگوید آزادی بیان محترم است (مثلاً آلمان) ، اگر گروهی مثل داعش با معیارهایش در تعارض باشد ، دیگر به آنها آزادی نخواهد داد
پس چطور اگر یک جامعهء اسلامی ، اگر آزادیِ افرادِ مخالف با معیارهایش را بگیرد ، به او خرده می گیرند؟


اولا از لحاظ عقلی اجبار افراد در محدود کردن انتخاب بین چند گزینه ی محدود برای تفکر قطعا صحیح نیست
جامعه ای رشد می کند که اجازه ی تعامل و نقد را بدهد

موادی از اعلامیه ی جهانی حقوق بشر
مادهٔ ۱
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند.
خلاصه ی مادهٔ ۲
همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی
... از حقوق یکسان برخوردارند

@@مادهٔ ۵
هیچ‌کس نمی‌بایست مورد شکنجه یا بی‌رحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.
##اما الان من مسلمان زادن بگویم راه پدرانم را نخواهم رفت عقاب خواهم شد
مادهٔ ۶

هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.
##اگر فردی مرتد مثلا از نوع فطری شود دیگر قانون فعلی ایران از او حمایت نمی کند
@@مادهٔ ۷
همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آن اند تا بدون هیچ تبعیضی به طور برابر در پناه قانون باشند. همهٔ انسانها محق به پاسداری و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است، می‌باشند. همه باید در برابر هر گونه عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.
##آیا رهبر با من شهروند در برابر قانون برابریم،یا او خود را بالاتر از قانون می داند
مادهٔ ۹
هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.
مادهٔ ۱۰
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.

مادهٔ ۱۲
هیچ احدی نمی‌بایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله و مزاحمت خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی هیچ‌کس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.
مادهٔ ۱۶
مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده‌ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.
عقد ازدواج نمی‌بایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیلهٔ جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.

@@مادهٔ ۱۸
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب ، و آزادی علنی [و آشکار کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است وهیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.
##مشکل ما در توانایی تغییر انتخاب و عوض کردن مسیر است که اجازه نمی دهند
مادهٔ ۱۹
هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده‌ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه‌ای بدون ملاحظات مرزی است.
مادهٔ ۲۰

هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.
هیچ‌کس نمی‌بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود.

مادهٔ ۲۱

هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.
هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.
ارادهٔ مردم می‌بایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین اراده‌ای می‌بایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد می‌بایست به صورت مخفی یا به طریقه‌ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.

مادهٔ ۲۲
هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین‌المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانهٔ شخصیت خویش، به دست آورد.

مادهٔ ۲۵

هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در زمان‌های بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهره‌مند گردد.
دورهٔ مادری و دورهٔ کودکی سزاوار توجه و مراقبت ویژه است. همهٔ کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از پیوند زناشویی به دنیا بیایند، می‌بایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.

مادهٔ ۲۶

آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش می‌بایست، دست کم در دروه‌های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می‌بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه‌ای نیز می‌بایست قابل دسترس برای همه مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر پایه شایستگی‌های فردی صورت پذیرد.
آموزش و پرورش می‌بایست در جهت رشد همه جانبهٔ شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی‌های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروه‌های نژادی یا دینی و نیز به برنامه‌های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.
پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.

مادهٔ ۲۷

هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع خویش همکاری کند، از گونه‌های مختلف هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت علمی سهیم گشته و از منافع آن بهره‌مند شود.
هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.

Reza-D;926608 نوشت:
خب قرار شد خود را بجای آن داعشی قرار بدهید و از دید او نگاه کنید
در این صورت می بینید که از نظر شما (بجای آن داعشی) این موضوع یعنی اینکه شما بپذیرید که آدم کش و ظالم هستید
از نظر شما آدم کشی بد است ، درحالیکه از نظر داعشی ها خوب است!



دوست عزیز بنده هم در همین راستا مثال های دیگه ای زدم، خب هر گروه و حکومتی شاید حتی با اطمینان بیشتر از شما هم به راهش ایمان داره، بنابراین شما آیا به داعش حق میدید که این کارها رو انجام میدن ؟ (آخه اونا هم الهی می دونن گروه خودشون رو) یا حکومت عربستان باید از نظر شما به حق باشه چون اولن اسلامی هست و دوم هم به کارشون ایمان دارن
با استدلال شما همه ی حکومت های جهان درست هستند و مشروعیت دارن مثل کره شمالی و یا اسرائیل چون همه ی اینا ایمان دارن به درستی شون
خب عملن نمیشه معیار قرار داد چون هر کس فقط نظر خودش رو قبول داره
اما بهترین راه حل بررسی تاریخ و عوامل هست و ببینیم که هر کدوم از این عقاید چه تأثیری بر جهان و زندگی بشر گذاشتند ، مثبت یا منفی، سعادت بشر رو به ارمغان آوردند یا بدبختی و خانمان سوزی و غیره...
فقط یک نکته بگم مقبولیت همجنس گرایی در اونجا در راستای حمایت از افرادی هست که طبیعی به این مسأله دچار شدند ژنتیکی و مادرزادی که خب در طول تاریخ همون غرب خیلی بد با این افراد برخورد میکردن آتش میزدنشون و غیره ولی بعدن که علم پیشرفت کرد فهمیدن که خیلی از این افراد بی گناه هستن مثل یک انسان مریض یا معلول خب حق حیات دارن ( چون در حیوانات هم دیده شد و گفتن طبیعی هست) کسی که ذات شون اونجوریه دست خودش نیست رو باید چی کار کرد بنظرتون ؟! بعدش اجازه ی اذیت و آزار دیگران رو که به بهشون نمیدن فقط می گن بین خودشون حق حیات دارن
وگرنه اونا که نمیخوان بیان مردم خودشون رو همجنس گرا کنن یعنی عقل شون که کم نیست چون اینجوری نسل شون منقرض میشه! در حالی که تازه به دنبال افزایش جمعیت خودشون هستن!!

علی پارساپور(a.p);926641 نوشت:
به او خواهم گفت ،فرزندم هنوزم دیر نشده
اگر دنبال کار آزاد هستی ما از تو برای تغییر مسیرت حمایت کرده و به انتخابت احترام می گذاریم
در ضمن میزانی از تحصیلات قانونا برای همه اجباریست
و نمی توان فرد بی خواندن و نوشتن دنبال کاری برود
منتها در میزان تحصیل که تا دیپلم یا لیسانس ادامه دهد فرد مختار است

تشکر از اینکه هیچ پاسخی به پرسش من ندادید
انتظار دیگری هم نداشتم

علی پارساپور(a.p);926641 نوشت:
اولا از لحاظ عقلی اجبار افراد در محدود کردن انتخاب بین چند گزینه ی محدود برای تفکر قطعا صحیح نیست
جامعه ای رشد می کند که اجازه ی تعامل و نقد را بدهد

با احترام ، این پاسختان از قبلی هم بی ارتباط تر بود

دوست عزیز ، من دو سوال ساده پرسیدم
این همه صغری کبری چیدید که چه بشود؟
دو جمله پاسخ سوال ها را بدهید ، نیازی هم به این همه تایپ کردنِ بیهوده و مدح حقوق بشر نیست

Freeman;926644 نوشت:
دوست عزیز بنده هم در همین راستا مثال های دیگه ای زدم، خب هر گروه و حکومتی شاید حتی با اطمینان بیشتر از شما هم به راهش ایمان داره، بنابراین شما آیا به داعش حق میدید که این کارها رو انجام میدن ؟ (آخه اونا هم الهی می دونن گروه خودشون رو) یا حکومت عربستان باید از نظر شما به حق باشه چون اولن اسلامی هست و دوم هم به کارشون ایمان دارن
با استدلال شما همه ی حکومت های جهان درست هستند و مشروعیت دارن مثل کره شمالی و یا اسرائیل چون همه ی اینا ایمان دارن به درستی شون

Freeman عزیز ، فکر میکنم این سوالِ من بودها happy

Freeman;926644 نوشت:
فقط یک نکته بگم مقبولیت همجنس گرایی در اونجا در راستای حمایت از افرادی هست که طبیعی به این مسأله دچار شدند ژنتیکی و مادرزادی

به هیچ وجه اینطور نیست
این نوع حمایت که در دین اسلام نیز وجود دارد برادر
حمایت غرب از آزادی جنسی است ربطی هم به اینکه فرد چه موقع دچار این موضوع شده ندارد

Reza-D;926755 نوشت:
Freeman عزیز ، فکر میکنم این سوالِ من بودها happy

به هیچ وجه اینطور نیست
این نوع حمایت که در دین اسلام نیز وجود دارد برادر
حمایت غرب از آزادی جنسی است ربطی هم به اینکه فرد چه موقع دچار این موضوع شده ندارد

اون بخش در واقع به استدلال شما برمیگرده
پاسخ شما رو بنده دادم، که اول از همه داعش یه استثنا هست اصلن اگه حتی یک داعشی که آدم نکشته و جنایت نکرده صرفن عقاید افراطی داره حاضر بشه مثل یک انسان متمدن بشه، شما حاضری باهاش مناظره کنی؟
خب اگه یه آدم بر درستی عقیده خود مطمئن باشه نگرانی از آشنایی با عقاید و مناظره با اون ها نداره!!
پیشنهاد شما برای گفت و آزادی اندیشه ها (تا جایی که کار به ظلم و جنایت نکشه) چیه؟
اما درباره ی بخش دوم، خب بله آزادی جنسی رو اونا قبول دارن اما در توجیه به رسمیت شناختن همجنس گرایی به اون مسئله که گفتم اشاره می کنن و می گن برای جلوگیری از ضایع شدن حقوق همچین انسان هایی این رو می پذیریم (من مقاله های زیادی از غربی ها در این زمینه خوندم)
منظور شما از اینکه در اسلام حمایت از این افراد وجود داره چیه دقیقن؟ چه مدل حمایتی؟ چون من برای اولین بار، از شما میشنوم که همچین انسان هایی در یک دین (اسلام)
حمایت میشن و اصلن به رسمیت شناخته میشن

Freeman;926766 نوشت:
من برای اولین بار، از شما میشنوم که همچین انسان هایی در یک دین (اسلام)
حمایت میشن و اصلن به رسمیت شناخته میشن

شما فرمودید افرادی که بطور طبیعی و مادرزادی اینطور خلق میشوند
بله درمورد چنین افرادی دین از آنها حمایت میکند و راهکارهایی برای آنها در دین وجود دارد
این مطلب را ببینید: http://www.askdin.com/showthread.php?t=51843&p=738607&viewfull=1#post738607

Freeman;926766 نوشت:
پیشنهاد شما برای گفت و آزادی اندیشه ها (تا جایی که کار به ظلم و جنایت نکشه) چیه؟

در پاسخ به جناب حسام تا حدودی نظرم را عرض کردم
اما دوست عزیز ، بحث اصلی ما چیز دیگری بود. بدون شک من هم با اندیشه هایی مانند داعش مخالف هستم
منتهی منظور من این بود که توجه شما را به بحث
"معیار" جلب کنم

همانطور که دیدید ، هیچ گریزی از تعیین معیار و قانون وجود ندارد
فرض کنیم شما یک انسان کاملاً آزاد اندیش هستید و به شما اختیار داده شده که رهبری یک کشور را به عهده بگیرید
آیا خواهید گفت هر کسی هر کاری دلش خواست انجام بدهد؟ یا یک سری قوانین وضع می کنید؟


خب حالا نکته اینجاست که شما برای اینکه قوانینی را تعریف کنید ، باید یک سری از اعمال را
"خوب" بدانید و یک سری از اعمال را "بد"
از طرفی باید یک سری افراد را برای قرارگیری در راس امور
"شایسته" بدانید و افراد دیگری را "غیرشایسته"
در نتیجه آنهایی که طرفدار قوانینی هستند که از نظر شما
"بد" است
و یا کسانی که شما آنها را
"غیرشایسته" می دانید
می توانند ادعا کنند که شما ناقض آزادی های عمومی هستید و آزادی آنها را سلب کرده اید

لذا جملاتی مانند همه آزادند ، همه حق بیان حرفهای خود را دارند ، همه حق انتخاب دارند و.....
این حرفها در تفکرات مختلف شدت و ضعف دارد ، اما هرگز به حد مطلق نمی رسد
و به فرض هم که بطور مطلق واقعیت پیدا کند ، تنها به هرج و مرج منجر خواهد شد

حالا برگردیم به همان بحث داعش
داعش به این دلیل که اعمالش بسیار پلید و کاملاً قابل شناسایی است ، خطاب

"بد" دادن به آن هم راحت است (هر چند روی همین هم میشود بحث کرد)
اما همیشه اینطور نیست که عقاید مختلف را به این راحتی بتوان
"بد" یا "خوب" تعریف کرد ، چرا که چندین بُعد دارند

مطلبی دارید بفرمائید تا صحبتم را ادامه دهم

Reza-D;926781 نوشت:
شما فرمودید افرادی که بطور طبیعی و مادرزادی اینطور خلق میشوند
بله درمورد چنین افرادی دین از آنها حمایت میکند و راهکارهایی برای آنها در دین وجود دارد
این مطلب را ببینید: http://www.askdin.com/showthread.php?t=51843&p=738607&viewfull=1#post738607

ستم
منتهی منظور من این بود که توجه شما را به بحث
"معیار" جلب کنم

همانطور که دیدید ، هیچ گریزی از تعیین معیار و قانون وجود ندارد
فرض کنیم شما یک انسان کاملاً آزاد اندیش هستید و به شما اختیار داده شده که رهبری یک کشور را به عهده بگیرید
آیا خواهید گفت هر کسی هر کاری دلش خواست انجام بدهد؟ یا یک سری قوانین وضع می کنید؟


خب حالا نکته اینجاست که شما برای اینکه قوانینی را تعریف کنید ، باید یک سری از اعمال را
"خوب" بدانید و یک سری از اعمال را "بد"
از طرفی باید یک سری افراد را برای قرارگیری در راس امور
"شایسته" بدانید و افراد دیگری را "غیرشایسته"
در نتیجه آنهایی که طرفدار قوانینی هستند که از نظر شما
"بد" است
و یا کسانی که شما آنها را
"غیرشایسته" می دانید
می توانند ادعا کنند که شما ناقض آزادی های عمومی هستید و آزادی آنها را سلب کرده اید

مرسی ، اون تاپیک رو حتمن مطالعه میکنم که گفتید دین (اسلام در اینجا ، چون مسیحیت و بقیه رو مطمئنم نسبت به همچین انسان هایی بی رحمی شدید نشون دادن در تاریخ) همچین افرادی رو هم حمایت می کنه چی هست
اما در زمینه ی این معیارها بنده قبل تر هم گفتم باید ببینیم که این عقاید و اندیشه ها چه تأثیری بر انسان ها و زندگی ها داشتند بعد قضاوت کنیم، مثلن چرا همه ی ما بر بد بودن داعش یک نظر داریم؟ چون نتایج کار و عقایدش رو دیدیم و ثابت شده بهمون در حالی شاید اوایل تأسیس این گروه بی تفاوت هم بودیم
حالا باید ببینیم کدوم عقاید و اندیشه ها به بشریت خدمت کردند در طول تاریخ و زمان حال

Freeman;926782 نوشت:
چرا همه ی ما بر بد بودن داعش یک نظر داریم؟

نکته همینجاست
بر چه مبنایی میگوئید ،
"همه" بر بد بودن داعش اتفاق نظر دارند؟
آیا افرادی که عضو داعش هستند ، خودشان را بد می دانند؟
طرفداران آنها چطور؟ حامیان آنها چه؟

غیر از داعش نیز همینطور است
من و شما میگوئیم مواد مخدر بد است و قاچاقچی مواد مخدر هم بد است
اما معتادین به مواد چه نظری دارند؟ قاچاقچی ها چطور؟

کلاهبردارها
آدم دزدها
سارق های مسلح
زورگیرهای خیابانی
و...........

اینجا پای اولین راهنمای انسان به میان میاید:

"عقل"
من و شمایی که با آن اعمال مخال هستیم ، از همین
"عقل" برای فهم تفاوت خوب و بد استفاده می کنیم
همچنین آن دسته از مردم دنیا که با این نوع رفتارها مخالف هستند ، آنها نیز با عقلشان مسیر را پیدا کرده اند

حالا به این نکته توجه بفرمائید:
یک سری خوبی ها و بدی ها تعریفش بین عموم مردم (آنهایی که عاقلانه می اندیشند) مشترک است
مثلاً تجاوزگری یا قتل یا سرقت را تمام افراد عاقل بد می دانند

پس ریشهء اختلاف کجاست؟

ریشهء اختلافات در دو چیز است:
الف) تعریف این اشتراکات چگونه است؟ مثلاً میگوئیم سرقت بد است ، اما تعریف من و شما از سرقت چیست؟
ب) آنجا که در خوب یا بد بودن اعمال اختلاف نظر پیش میاید. مثلاً مسلمان میگوید شراب بد است ، و یک غیرمسلمان (که انسان بدی هم نیست) میگوید خوب است

باز اگر مطلبی دارید بفرمائید

Reza-D;926786 نوشت:
نکته همینجاست
بر چه مبنایی میگوئید ،
"همه" بر بد بودن داعش اتفاق نظر دارند؟
آیا افرادی که عضو داعش هستند ، خودشان را بد می دانند؟
طرفداران آنها چطور؟ حامیان آنها چه؟

پس ریشهء اختلاف کجاست؟

ریشهء اختلافات در دو چیز است:
الف) تعریف این اشتراکات چگونه است؟ مثلاً میگوئیم سرقت بد است ، اما تعریف من و شما از سرقت چیست؟
ب) آنجا که در خوب یا بد بودن اعمال اختلاف نظر پیش میاید. مثلاً مسلمان میگوید شراب بد است ، و یک غیرمسلمان (که انسان بدی هم نیست) میگوید خوب است

باز اگر مطلبی دارید بفرمائید

ببینید منظورم از همه مشخصن خود داعش نیست
منظورم همه (یعنی از شیعه و مسیحی گرفته تا یک اروپایی نژاد پرست هم با داعش مخالفه!) و عقل سالم هست
درباره ی بخش دوم هم خب وقتی به من و انسان های دیگه آسیب نمی رسونه اصلن ربطی نداره نظر دیگران آزاد هستن هر جور که میخوان زندگی کنن مثلن بعضی حشرات و سوسک هم میخورن! ولی وقتی به دیگران آسیب نمیرسونن خب بخورن ، ولی مثلن همون شراب و نوشیدنی الکلی تا وقتی که طرف بخواد برای خودش بخوره ربطی نداره به قانون (غرب و جاهای دیگه رو میگم) ولی همون شخص اگه موقع رانندگی مست باشه چون به دیگران آسیب میزنه و یا در اثر مستی آسیب های دیگه ای برسونه، قانون به شدت باهاش برخورد می کنه
آسیب هم منظورم آسیب جسمی و جدی هست نه اینکه مثلن من طرف یه تیم فوتبال هستم بگم وقتی تیم رقیب طرفداری خودشون رو می کنن این به روحیه و سلیقه ی من توهین می کنه پس مجرم هستند!

Freeman;926797 نوشت:
مثلن همون شراب

بله متوجه شدم. چشم ، همین را توضیح خواهم داد (البته من نظر خودم را عرض میکنم)
فقط قبل از آن دو سوال از شما دارم ، اینها را پاسخ بدهید بعد بنده صحبتم را جمع بندی میکنم

1 - من می خواهم مواد مخدر بفروشم
مردم می توانند بخرند و می توانند نخرند ، یعنی به زور به کسی نمی فروشم
افراد معتاد هم می توانند بروند در خانه مواد مصرف کنند بدون اینکه به دیگران آسیب بزنند
پس چرا در تمام جوامع با قاچاق مواد مخدر برخورد میشود؟

2 - در کشوری مثل آمریکا فروش اسلحه آزاد است
نظر شما در این مورد چیست؟

Reza-D;926799 نوشت:
بله متوجه شدم. چشم ، همین را توضیح خواهم داد (البته من نظر خودم را عرض میکنم)
فقط قبل از آن دو سوال از شما دارم ، اینها را پاسخ بدهید بعد بنده صحبتم را جمع بندی میکنم

1 - من می خواهم مواد مخدر بفروشم
مردم می توانند بخرند و می توانند نخرند ، یعنی به زور به کسی نمی فروشم
افراد معتاد هم می توانند بروند در خانه مواد مصرف کنند بدون اینکه به دیگران آسیب بزنند
پس چرا در تمام جوامع با قاچاق مواد مخدر برخورد میشود؟

2 - در کشوری مثل آمریکا فروش اسلحه آزاد است
نظر شما در این مورد چیست؟

خب این هم نسبی هست به قول خودتون خیلی جاها همون مواد مخدر هم آزاد هست اما دلیل اصلی اینه که مضرات پزشکی اش بصورت مطلق ثابت میشه، از طرفی شخص معتاد در نهایت به دیگران آسیب میزنه
آزادی اسلحه رو خیلی از آمریکایی ها هم مخالفن ولی چون برمیگرده به تاریخچه شون و سود کارخونه های اسلحه سازی ممنوع نشده

Freeman;926801 نوشت:
خب این هم نسبی هست به قول خودتون خیلی جاها همون مواد مخدر هم آزاد هست اما دلیل اصلی اینه که مضرات پزشکی اش بصورت مطلق ثابت میشه، از طرفی شخص معتاد در نهایت به دیگران آسیب میزنه

آزادی اسلحه رو خیلی از آمریکایی ها هم مخالفن ولی چون برمیگرده به تاریخچه شون و سود کارخونه های اسلحه سازی ممنوع نشده


تشکر
خب برادر عزیز همانطور که خود شما هم قبلاً گفتید ، ممکن است یک فرد مست با اتوموبیل به کسی بزند
یا ممکن است یک فرد مست با چاقو به دیگران حمله کند
پس همین امکان برای مست نیز وجود دارد که به دیگران آسیب بزند
اما می بینید که رویکرد جوامع درمورد مست و معتاد می تواند متفاوت باشد

درمورد منافع اسلحه سازی هم که اشاره کردید ، همین نشان می دهد که قوانین در هر جایی می توانند در راستای منافع گروهی خاص قرار بگیرند

اما جدای از دومورد بالا
نکتهء خیلی هم ، بحث اختلاف نظر شماست با آن قوانین
من کاری ندارم که قضاوت شما درست بوده یا اشتباه ، ولی به هر حال نظر شما نظری متفاوت بوده

یادتان هست که گفتم درمورد داعش چون ظلم آنها خیلی آشکار است ، تفکیک خوب و بدش زیاد دشوار نیست
خب حالا بفرمائید چطور میشود بحث خطرِ مست و خطر معتاد را به "خوب" یا "بد" تقسیم کرد؟

یا در بحث اجازهء خرید و فروش اسلحه ، باید حرف قانونگذاران آمریکا را بپذیریم یا حرف شما را؟
کدامیک بر حق هستید؟ کدام خوب هستید و کدام بد؟

Reza-D;926824 نوشت:
تشکر
خب برادر عزیز همانطور که خود شما هم قبلاً گفتید ، ممکن است یک فرد مست با اتوموبیل به کسی بزند
یا ممکن است یک فرد مست با چاقو به دیگران حمله کند
پس همین امکان برای مست نیز وجود دارد که به دیگران آسیب بزند
اما می بینید که رویکرد جوامع درمورد مست و معتاد می تواند متفاوت باشد

درمورد منافع اسلحه سازی هم که اشاره کردید ، همین نشان می دهد که قوانین در هر جایی می توانند در راستای منافع گروهی خاص قرار بگیرند

اما جدای از دومورد بالا
نکتهء خیلی هم ، بحث اختلاف نظر شماست با آن قوانین
من کاری ندارم که قضاوت شما درست بوده یا اشتباه ، ولی به هر حال نظر شما نظری متفاوت بوده

یادتان هست که گفتم درمورد داعش چون ظلم آنها خیلی آشکار است ، تفکیک خوب و بدش زیاد دشوار نیست
خب حالا بفرمائید چطور میشود بحث خطرِ مست و خطر معتاد را به "خوب" یا "بد" تقسیم کرد؟

یا در بحث اجازهء خرید و فروش اسلحه ، باید حرف قانونگذاران آمریکا را بپذیریم یا حرف شما را؟
کدامیک بر حق هستید؟ کدام خوب هستید و کدام بد؟

خب درباره ی تفاوت نگاه به شراب و مواد مخدر قطعن به این دلیل هست که شراب خاصیتی هایی داره و مثل مواد مخدر تأثیر گذار نیست در واقع مواد مخدر 100 درصد ضرر هست (مسائل اجتماعی هم خیلی مهمه مثلن در افغانستان شراب بد ولی مواد مخدر خیلی خوبه ویا مثلن در اروپا اینطور نیست برعکسه) اما خب قانون هم با فرد مست که آسیب میزنه مقابله می کنه در همون کشورها و فرقی نداره که شما مست شراب باشی آسیب بزنی یا معتاد به مواد مخدر، ولی خطر خوب یا بد نداریم ! اما میشه مثلن هر کس طوری رفتار کنه که برای دیگران خطر ایجاد نشه مثل همون خوردن حشرات و غذا های عجیب و غریب که مثال زدم!
درباره ی منافع گروه خاص در قانون گذاری کاملن درسته این قضیه! در آمریکا هم همین طوره قانون گذاران هم حتی اگه آزادی اسلحه رو درست ندونن ولی قوانین فدرال و سود کارخانه ها ی اسلحه سازی این اجازه رو نمیده که لغو کنن فروش اسلحه رو (که اوباما میخواست این کار رو انجام بده ولی نتونست) اما در کشورهایی اروپایی باز اوضاع قانون و قانون گذاران خیلی بهتره شاید بخاطر فرهنگی که دارن (نظر شخصی)
ولی جدای از این بحث ها، بنده گفتم که باید نتیجه ی این روش ها و عقاید رو ببینیم که آیا سعادت بشری رو به همراه آوردند یا بدبختی و بدی و خانمان سوزی
شما قبول داری در مجموع اندیشه های غربی نسبت به عقاید دیگر (حتی مثل کمونیسم) خدمت بیشتری به بشر و خوشبختی و سعادت انسان ها کرده اند یا خیر

Freeman;926831 نوشت:
مسائل اجتماعی هم خیلی مهمه مثلن در افغانستان شراب بد ولی مواد مخدر خیلی خوبه ویا مثلن در اروپا اینطور نیست برعکسه

ببینید برادر عزیز ، من فعلاً دنبال تعریف خوب و بد مثال هایی که گفته میشود نیستم
اگر هم اشاره ای میکنم صرفاً برای مدیریت گفتگویمان است

تمام سعی من در این گفتگو این است که جملهء بالا که از شما نقل کردم مورد دقت قرار بگیرد
بحث این تاپیک این است که چرا جبر مکتبی وجود دارد و بنده هم می خواهم این را عرض کنم که
این جبر اولاً فقط مکتبی نیست بلکه در خیلی مسائل جبرهایی وجود دارد
ثانیاً در همه جای دنیا وجود دارد و نمیشود گفت فقط مختص به ایران یا کشور دیگری است

Freeman;926831 نوشت:
باید نتیجه ی این روش ها و عقاید رو ببینیم که آیا سعادت بشری رو به همراه آوردند یا بدبختی و بدی و خانمان سوزی

تمام داستان از همینجا آغاز میشود!
اینکه تعریف من از سعادت با تعریف شما متفاوت است
تعریف آمریکا از سعادت با تعریف فرانسه متفاوت است
تعریف شیعیان از سعادت با تعریف مسیحیان متفاوت است
تعریف بی خدایان از سعادت با تعریف خداباوران متفاوت است

آ

ن مثال ها را برای همین آوردم
خاطرتان هست که گفتم با بحث هایی که رد و بدل شده ، به اولین رهبر یعنی
"عقل" می رسیم؟
اختلاف مهم دینداران با مخالفان آنها بر سر همین است. اینکه مخالفان دین ، عقل را کافی می دانند
اما دین باوران ، اعتقاد دارند که عقل بشر لازم است اما کافی نیست

حرف دین باوران این است که یک سری مسائل را عقل می تواند تشخیص بدهد ، اما در جاهای دیگری به بن بست میخورد
لذا ما به رهبری خداوند نیاز داریم تا در کنار عقل ، ما را هدایت کند

در اندیشه مخالفان دین بطور معمول فقط یک حق است که مهم است و آن حق الناس است (حقوق بشر)
اما در دین ، سه نوع حق مطرح است. حق الناس ، حق النفس و حق الله

به دلیل همین اختلاف دیدگاه است که وخالفان دین میگویند شراب زمانی

"بد" میشود که به دیگران آسیب بزنی
اما دین میگوید اگر شراب برای خودت نیز آسیب زا باشد
"بد" است ، ولو اینکه به دیگران سیب نزنی

تا اینجا اگر مطلبی دارید بفرمائید

Freeman;926831 نوشت:
شما قبول داری در مجموع اندیشه های غربی نسبت به عقاید دیگر (حتی مثل کمونیسم)
خدمت بیشتری به بشر و خوشبختی و سعادت انسان ها کرده اند یا خیر

به نظرم در کنار پاسخ به مطالب پست قبلی بنده ، این بخش از صحبتتان را هم اگر ملموس تر توضیح بدهید برای پیشبرد بحث مفید باشد

یه سؤال، اگر از بین مثلن 20 نفر که هر دو نفر شون یه عقیده دارن یعنی 10 تا گروه به فرض که همگی هم ایمان کامل دارن، یک گروه حاکم بشه بعد به جون هم بیافتن بهتره یا اینکه نفر 21 که انسان بی طرف هست بیاد طوری مدیریت کنه که هر کدوم از این گروها بدون خون ریزی زندگی شون رو بکنه؟ منطق کدوم رو میپذیره؟

Freeman;926838 نوشت:
یه سؤال، اگر از بین مثلن 20 نفر که هر دو نفر شون یه عقیده دارن یعنی 10 تا گروه به فرض که همگی هم ایمان کامل دارن، یک گروه حاکم بشه بعد به جون هم بیافتن بهتره یا اینکه نفر 21 که انسان بی طرف هست بیاد طوری مدیریت کنه که هر کدوم از این گروها بدون خون ریزی زندگی شون رو بکنه؟ منطق کدوم رو میپذیره؟

با این شکل که شما توضیح دادید ، اینکه نفر 21 مدیریت کند منطقی تر است

Reza-D;926835 نوشت:
به نظرم در کنار پاسخ به مطالب پست قبلی بنده ، این بخش از صحبتتان را هم اگر ملموس تر توضیح بدهید برای پیشبرد بحث مفید باشد

منظورم همون نتایج اندیشه هاست به هر حال اونا آزادی دارند بدون اینکه مشکلی با هم داشته باشن، رفاه دارن ،هر شخصی امنیت داره، آینده ی روشن دارن ، امید به زندگی و...
کسی هم بخواد اندیشه ی دیگه ای داشته باشه مشکلی نیست اما از این ور خیلی از کشورها جنگ هست و خودشون هم دیگه رو می کشن سر اختلافات مذهبی و قومی و غیره (البته الآن رو میگم نه گذشته که کلی هم جنگ و اختلاف داشتن همین کشور های پیشرفته) بیشتر هم اروپا منظورمه چون آمریکا سابقه ی زیاد خوبی نداره در بحث ظلم به انسان ها

Reza-D;926839 نوشت:
با این شکل که شما توضیح دادید ، اینکه نفر 21 مدیریت کند منطقی تر است

آفرین
این در اصل منطقی ترین روش حکومت داری بشر هست که بهش رسیده بعد از انقلاب فرانسه و درگیری هایی که پیش میاد به این فرمول میرسن
و الآن می بینید که مؤفق شدن در خیلی از زمینه ها
ویرایش: حالا بنظر شما اگه همچین قانونی بود هیچ وقت چیزی مثل داعش به وجود می اومد؟

Freeman;926840 نوشت:
شما قبول داری در مجموع اندیشه های غربی نسبت به عقاید دیگر (حتی مثل کمونیسم)
خدمت بیشتری به بشر و خوشبختی و سعادت انسان ها کرده اند یا خیر

منظورم همون نتایج اندیشه هاست به هر حال اونا آزادی دارند بدون اینکه مشکلی با هم داشته باشن، رفاه دارن ،هر شخصی امنیت داره، آینده ی روشن دارن ، امید به زندگی و...
کسی هم بخواد اندیشه ی دیگه ای داشته باشه مشکلی نیست اما از این ور خیلی از کشورها جنگ هست و خودشون هم دیگه رو می کشن سر اختلافات مذهبی و قومی و غیره

البته الآن رو میگم نه گذشته که کلی هم جنگ و اختلاف داشتن همین کشور های پیشرفته
بیشتر هم اروپا منظورمه چون آمریکا سابقه ی زیاد خوبی نداره در بحث ظلم به انسان ها


سلام مجدد ، وقت شما به خير
خب برادر شما هرجايش بد بوده را ميگوئيد البته منظورم اين نبوده!

مثل اينكه من بگويم قبول داريد شير خيلي حيوان بي آزاري است؟
البته كاري به دندان هايش و پنجه هايش و دردنده بودنش ندارم!

(صرفاً مثال بود و مثال دقيقي هم نيست)

برادر عزيز ، مي فرمائيد منظورم بيشتر اروپا است نه آمريكا
خب بفرمائيد اصلاً آمريكا چگونه شكل گرفته؟
مگر غير از اين است كه اروپايي ها وارد آن شدند و سرخپوست ها را قتل عام كردند و بعدها شد ايالات متحده؟

آپارتايد و به بردگي گرفتن سياه پوستان كار چه كسي بود؟
استعمار كشورهايي مثل هندوستان ، اسكاتلند ، ايرلند و..... كار انگلستان بوده
استعمار الجزاير ، مراكش ، تونس و..... كار فرانسه بوده
استعمار آمريكاي جنوبي توسط پرتغال ، استعمارگري اسپانيا ، هلند و......


و در همين سال هاي اخير
حمله به افغانستان كه منجر به مرگ بيش از 10،000 نفر شد
حمله به عراق كه منجر به كشته شدن بيش از صدها هزار نفر شد


مي فرمائيد حقوق بشر و آزادي بيان
خب بفرمائيد حق وتو در سازمان ملل چيست و چرا به چند كشور داده شده است؟
مگر نه اينكه تمام مردم بايد در سازمان ملل و در ديد حقوق بشر مساوي باشند؟
پس چرا آمريكا ، چين ، نگلستان ، روسيه و فرانسه حق دارند آراي مثبت كشورهاي ديگر را وتو كنند؟

آمريكا ، اسرائيل ، فرانسه و..... خودشان سلاح هسته اي دارند
اما به ما كه مي رسد ما را تحريم مي كنند و ميگويند براي امنيت جهان نگران هستيم!

ايران حدود 40 سال است كه به عنوان مهد شيعه شناخته ميشود
بفرمائيد به چند كشور حمله كرده ايم؟
چقدر باعث كشتار در جهان شده ايم؟

در پست بعد هم درمورد امنيت و آسايشي كه فرموديد مطالبي عرض ميكنم
فقط اشاره كنم كه به هيچ عنوان قصد ندارم ايرادهاي خودمان را سرپوش بگذارم و خوبي هاي غرب را ناديده بگيرم
انشاالله در پست سوم به آن هم مي پردازم. فقط درخواستي دارم از شما ، اينكه تا پايان پست سوم پاسخي ندهيد و اجازه دهيد صحبتم تمام شود
بعد كه صحبتم تمام شد خودم به شما اطلاع مي دهم. تشكر

Freeman;926840 نوشت:
اونا آزادی دارند بدون اینکه مشکلی با هم داشته باشن، رفاه دارن ،هر شخصی امنیت داره، آینده ی روشن دارن ، امید به زندگی

اين آمار را مشاهده بفرمائيد. چون بحث بر روي اروپا بوده من هم كشورهاي اروپايي را نام مي برم
در اين آمار ، هر چه رتبهء كشوري بالاتر باشد يعني وضعيت آن كشور بدتر است:

تعداد سرقت:
11 - بلژيك
12 - اسپانيا
13 - پرتغال
18 - آمريكا
20 - ايتاليا
28 - كانادا
29 - سوئد
لينك: http://www.nationmaster.com/country-info/stats/Crime/Robberies

تعداد تجاوز:
1 - آمريكا
6 - فرانسه
7 - آلمان
11 - سوئد
13 - روسيه
15 - ايتاليا
لينك: http://www.nationmaster.com/country-info/stats/Crime/Violent-crime/Rapes

درصد قربانيان جنايت:
3 - انگلستان
4 - هلند
5 - سوئد
6 - ايتاليا
7 - كانادا
10 - دانمارك
12 - فرانسه
15 - آمريكا
لينك: http://www.nationmaster.com/country-info/stats/Crime/Total-crime-victims

تعداد جرم به نسبت هر 1000 نفر:
1 - ايسلند
2 - سوئد
4 - انگلستان
6 - فنلاند
7 - بلژيك
8 - دانمارك
9 - هلند
10 - كانادا
11 - آلمان
12 - نروژ
13 - اتريش
14 - فرانسه

لينك:
http://www.nationmaster.com/country-info/stats/Crime/Total-crimes-per-1000

آمار جرم و جنايت بطور كلي:
1 - آمريكا
2 - انگلستان
3 - آلمان
4 - فرانسه
5 - روسيه
6 - ژاپن
8 - كانادا
9 - ايتاليا
لينك: http://www.nationmaster.com/country-info/stats/Crime/Total-crimes

Freeman;926840 نوشت:
از این ور خیلی از کشورها جنگ هست و خودشون هم دیگه رو می کشن سر اختلافات مذهبی و قومی و غیره

بله قبول دارم
مهمترين دليلش هم فرهنگ پاييني است كه در كشورهاي ضعيف تر وجود دارد
البته بخشي از همين فرهنگ پايين باعث و باني آن همان قدرت هاي خارجي هستند كه نمي خواهند ديگران به پيشرفت هاي آنها برسند
اما باز نمي شود از بي توجهي خودِ اين مردم و مسئولين در اين نوع كشورها غافل شد

بدون شك در اروپا و تفكراتشان خوبي هاي زيادي وجود دارد كه ما مي توانيم ياد بگيريم و به كار ببريم
حضرت علي(ع) مي فرمايند ، حكمت را ياد بگيرد ، حتي اگر از زبان كافر بيرون آمده باشد
پس هيچ ايرادي ندارد كه ما اگر ديديم عيبي داريم ولي در مقابل اروپايي ها حسن هايي دارند ، از آنها ياد بگيريم

براي مثال:

نظم و ترتيبي كه آنها در كارها دارند واقعاً عالي است. هر كاري سر ساعت مشخص انجام ميشود و مباني آن از پيش مشخص است
در حاليكه در ايران بيشتر كارها بي نظم و بدون مشخص بودن چگونگي ، انجام ميشوند. همينطوري دور همي!

در اروپا تعهد و نظارت را بطور عملي استفاده مي كنند. مثلاً بدترين اتوموبيل اروپا ، چندين سر و گردن از بهترين اتوموبيل ايران با كيفيت تر است
اينجا بايد اتوموبيل با تكنولوژي 30 سال پيش را با قيمت اتوموبيل هاي 30 سال آينده بخري!

انتخاب رشته و شغل در اروپا نه اينكه مطلقاً عالي باشد ، اما خيلي بيشتر از ايران سر و ته دارد
در ايران شما به مكانيك علاقه داري ، رشتهء دامداري مي خواني ، در نهايت هم سوپرماركت ميزني!!!

مديريت و بازار رقابتي باعث شده كه حق انتخاب براي مشتري محترم باشد و احترام به حقوق مشتري معناي عملي داشته باشد
در ايران فلان جنس را در يك خيابان با قيمت 1000 تومان مي بيني ، همان جنس را دو خيابان بالاتر با قيمت 5000 تومان!!

Reza-D;926905 نوشت:

هر چه رتبهء كشوري بالاتر باشد يعني وضعيت آن كشور بدتر است


حداقل آن ها می دانند که با خود چند،چندند
آیا آمار جرم و جنایت در کشور ایران با این جمعیت عظیم در دسترس است،خیر
اگر بود شگفت زده می شدید و رتبه ی ما در رتبه های برتر بود!!

Reza-D;926894 نوشت:

آپارتايد و به بردگي گرفتن سياه پوستان كار چه كسي بود؟


برخی کشور های غربی
Reza-D;926894 نوشت:

استعمار كشورهايي مثل هندوستان ، اسكاتلند ، ايرلند و..... كار انگلستان بوده
استعمار الجزاير ، مراكش ، تونس و..... كار فرانسه بوده
استعمار آمريكاي جنوبي توسط پرتغال ، استعمارگري اسپانيا ، هلند و......
و در همين سال هاي اخير
حمله به افغانستان كه منجر به مرگ بيش از 10،000 نفر شد
حمله به عراق كه منجر به كشته شدن بيش از صدها هزار نفر شد

بله عبرت از اشتباهات گذشته ضروریست
در طول جنگ های بشر بیش از سه ملیارد انسان کشته شده اند،زخمی ها،خسارات و... که اگر حساب شود ارقام وحشتناکی می شود
ما در فکر حال هستیم
در گذشته شاهان بی لیاقت قاجار سرزمین های وسیعی را از خاکمان جدا و مانع پیشرفت ما بودند
در گذشته آمریکا ،ژاپن را بمباران اتمی کرد
جنگ های اول و دوم جهانی باعث مرگ ده ها میلیون نفر شد
در نسل کشی های چند قرن اخیر میلیون ها نفر به خاک و خون کشیده شده اند
آیا باید فقط گذشته را دید و حسرت خورد
نه باید حرکت کرد
باید بهتر شد
همین کاری که در آلمان و ژاپن شکست خورده در جنگ جهانی شاهدش بودیم
چرا می گوییم آزادی بیان و آزادی پس از بیان
چون در آمریکایی با آن همه مشکلات ،یک قاضی فدرال دستور نفر اول کشور را به دلیل خلاف قانون بودن تعلیق می کند(دستور اجرایی مهاجرتی)
وقتی اجازه ی بیان مطالبات و نقد داده شود
وقتی همه اجازه داشته باشند با آزادی از تفکرات منطقیشان دفاع کنند مشکلات حل می شود
حرف ما این لست
چطور اجازه ی پخش صدها هزار جلد کتاب ،محتوا را با پول ملت به نفع اسلام می دهید اجازه ی نقدش را هم با بودجه ی شخصی بدهید
وقتی تریبون برای تبلیغ اسلام می دهید اجازه ی نقد آن تبلیغ را هم بدهید ملت شعور انتخاب درست از غلط را دارند
Reza-D;926905 نوشت:

مي فرمائيد حقوق بشر و آزادي بيان
خب بفرمائيد حق وتو در سازمان ملل چيست و چرا به چند كشور داده شده است؟
مگر نه اينكه تمام مردم بايد در سازمان ملل و در ديد حقوق بشر مساوي باشند؟
پس چرا آمريكا ، چين ، نگلستان ، روسيه و فرانسه حق دارند آراي مثبت كشورهاي ديگر را وتو كنند؟

درست می گویید ،نباید این حق را داشته باشند و تلاش هایی هم در مورد برداشته شدن آن شده است
Reza-D;926894 نوشت:

آمريكا ، اسرائيل ، فرانسه و..... خودشان سلاح هسته اي دارند
اما به ما كه مي رسد ما را تحريم مي كنند و ميگويند براي امنيت جهان نگران هستيم!

فرض کنید رهبری مستبد تر،بر ایران حاکم شود
و مانند کره ی شمالی بخواهد مردم را به کمک مزدورانش در ایران سرکیسه و به بردگی بکشاند
و اگر گفته شود بالای چشمت ابروست بگوید متحدانتان را با موشک هسته ای می زنم
بعد در اسلام گفته شده ما حقیم و
دیگران ناحق
اگر لازم شود برای حفظ تفکراتشان از بسیاری از موارد خواهند گذشت
حداقل نظمی بر کشورهای دیگر حاکم است
مثلا معاهده ی آسمان های باز
به این لینک بروید
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%87%D8%AF%D9%87_%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A8%D8%A7%D8%B2

علی پارساپور(a.p);926948 نوشت:
حداقل آن ها می دانند که با خود چند،چندند

اینکه کسی می داند با خود چند چند است ، تغییری در وضعیتش ایجاد نمی کند

علی پارساپور(a.p);926948 نوشت:
آیا آمار جرم و جنایت در کشور ایران با این جمعیت عظیم در دسترس است،خیر

بله هست
در همان سایت وجود دارد و اتفاقاً در برخی موارد مثل تعداد زندانی آمار ایران مناسب نیست
در این آمار ، از نظر تعداد زندانی ایران رتبهء 10 جهان را دارد

لینک: http://www.nationmaster.com/country-info/stats/Crime/Prisoners

البته باید به نسبت تعداد زندانی تعداد کل جمعیت را هم محاسبه کرد
ولی به هرحال این تعداد زندانی می توانست خیلی کمتر باشد

زیاد بودن زندانی در ایران نشان از ضعف در دستگاه های مختلف مقننه ، قضایی و اجرایی دارد
چون نشان می دهد اولاً قوانین ایران ضعف هایی دارد که باعث میشود افراد بتوانند آنها را دور بزنند
از طرفی تعداد جرائم زیاد باشد که شاید بعضی از انها واقعاً نیاز به زندان ندارند (مانند برخی جرائم چک و....)
ثانیاً در اجرا نیز با نظارت مطلوب ، فاصله داریم و هنوز جا برای پرداختن به این موضوع به شدت وجود دارد

علی پارساپور(a.p);926948 نوشت:
اگر بود شگفت زده می شدید و رتبه ی ما در رتبه های برتر بود!!

من هم قبول دارم که بخشی از قضاوت ها درمورد آسایش و آرامش یک کشور ، آنچه است که احساس و مشاهده میشود
وقتی که من در ایران صبح بیدار میشوم می بینم جنس ها سه برابر شده اما حقوق من همان حقوق سابق است
یا می بینم به راحتی در ادارات و سازمان ها پارتی بازی میشود و کلاً مثل آب خوردن میشود در ایران دو دره بازی درآورد
از طرفی یک نفر که در اروپا زندگی می کند از نظم ، برنامه ریزی ، دقت در اجرای قوانین و توجه آنها به خواست مردم میگوید
معلوم است که آنجا را بهتر از ایران خواهم دانست. من حرف شما را بطور کامل رد نمی کنم

ولی علی عزیز ، با وجود تمام مشکلاتی که من و شما به عنوان دو هموطن درگیر انها هستیم ، انتظار می رود مستند و با ارائهء آمار صحبت کنیم

علی پارساپور(a.p);926948 نوشت:
بله عبرت از اشتباهات گذشته ضروریست

من مثال امروزی برای شما اوردم دوست عزیز
عراق و افغانستان آیا موضوعی در گذشته هستند؟
حق وتو اتفاقی در گذشته است؟
تحریم کشورهای ضعیف مربوط به گذشته است؟
به تاراج بردن ثروت کشورهای آفریقایی در گذشته اتفاق افتاده؟

علی پارساپور(a.p);926948 نوشت:
فرض کنید رهبری مستبد تر،بر ایران حاکم شود
و مانند کره ی شمالی بخواهد مردم را به کمک مزدورانش در ایران سرکیسه و به بردگی بکشاند
و اگر گفته شود بالای چشمت ابروست بگوید متحدانتان را با موشک هسته ای می زنم

این سوال را پاسخ بدهید لطفاً
کدامیک از این دو برای استفاده از سلاح هسته ای خطرناکتر است:

الف)
کشوری که تا کنون به هیچ جا حمله نکرده ، وجود سلاح هسته ای برای او اثبات نشده و فقط احتمالش را داده اند و نهایتاً فرضی مانند فرض شما برایش محتمل دانسته شده

ب)
کشوری که در چند سال گذشته به چندین کشور حملهء نظامی کرده (ویتنام ، عراق ، افغانستان) ، برای حملاتش هیچ اجازه ای از سازمان ملل نگرفته
مشخص شده که ادعایش برای حمله دروغ بوده
(دروغ وجود سلاح در عراق که بعدها معلوم شد دروغ بوده و مسئولین آمریکا و انگلیس گفتند ببخشید اشتباه شده بود!!)
و مهمتر اینکه نه تنها سلاح هسته ای دارد ، بلکه دو بار از آن استفاده کرده است
(هیروشیما و ناکازاکی)

علی پارساپور(a.p);926948 نوشت:
چون در آمریکایی با آن همه مشکلات ،یک قاضی فدرال دستور نفر اول کشور را به دلیل خلاف قانون بودن تعلیق می کند(دستور اجرایی مهاجرتی)
وقتی اجازه ی بیان مطالبات و نقد داده شود
وقتی همه اجازه داشته باشند با آزادی از تفکرات منطقیشان دفاع کنند مشکلات حل می شود

این حرف را قبول دارم. تقریباً بطور کامل
البته چند نکته هم هست که بعداً عرض میکنم

[="Arial Black"][="Blue"]سلام علي اقا
بابت تاخير عذر مي خواهم

علی پارساپور(a.p);925931 نوشت:
آیا کودک می تواند واقعا به سایر منابع دسترسی پیدا کند،خیر چون سایر منابع را محدود کرده اید

هر كس در هر سني به اندازه خودش مي فهمد و ممكن است اعتقاد او از ابتداي تولد تا زمان مرگ بارها تغيير كند. مهم اينست كه از ابتدا حق طلب باشد. اينكه عرض شد اسلام در ورود سخت گيري كرده با توجه به شرط بودن تحقيق فرديٍ عقلي، روشن است. اما اين به معناي تبليغ نكردن خود نيست. اگر اسلام را با ديگر اديان در اين زمينه مقايسه كنيد، روشن مي شود كه ديگر اديان علاوه بر اينكه خود را در قلمرو خويش تبليغ مي كنند، حرفي از تحقيق براي كشف درستي نمي زنند. در حالي كه اسلام كشف درستي عقايد را وظيفه هر كس گذاشته است.

علی پارساپور(a.p);925931 نوشت:
در این بحث دو مطلب حذف شده
یکی شعر چه فرقی می کند نام خدا چیست

مطالب حذف شده يا بي ارتباط با موضوع بوده و يا جنبه توهين داشته است.

علی پارساپور(a.p);925931 نوشت:
در جهنم پذیرای گناهان مردمانم هستم

مَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏ وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً؛ هر كس هدايت يافت، فقط به سود خودش هدايت مى‏يابد و هر كس گمراه شد، فقط به زيان خودش گمراه مى‏شود. و هيچ بردارنده بار گناهى بار گناه ديگرى را به دوش خود بر نمى‏دارد و ما بدون اينكه پيامبرى را [براى هدايت واتمام حجت به سوى مردم‏] بفرستيم، عذاب كننده [آنان‏] نبوديم. (اسراء: 15)[/]

[="Arial Black"][="Blue"]سلام
ببخشيد كه دير پاسخ دادم...

پارسا مهر;925936 نوشت:
شخص مرتد می گوید که این حکم که می گویید از جانب خداست فقط نظر شخصی شماست....شما فقط به خاطر نظر شخصی خودتان می خواهید مرا مجازات کنید و اعدام کنید؟؟؟فقط به خاطر نظر شخصی؟؟؟؟

نظر شخصي؟!!!
تعريف شما از نظر شخصي چيست؟
آيا مطلبي كه حدود يك و نيم ميليارد مسلمان قبول دارند، نظري شخصي است؟
آيا مي توان چنين مطلبي را برداشت شخصي دانست؟
اما اينكه كسي اسلام را قبول ندارد روشن است كه لزومي براي نقد تك تك احكام آن ندارد.

پارسا مهر;925936 نوشت:
بنده عرض کردم...فرض کنید که بنده بیایم و بگویم که از جانب خدا به من وحی شده، نشانش هم این است که توانم وزنه دویست کیلویی را بلند کنم...و خدا به من وحی کرده که شما مسلمانان را نابود کنم...این نظر شخصی من، همانطور که نظر شخصی شما این بود که که از خدا وحی دارید که که مرتد را اعدام کنید....

معجزه با برداشتن دويست كيلو وزنه خيلي فرق داره...
اگر شما دلايل صحت رسالت را قبول نداريد، در جاي خود قابل بحث است. اما فرض ما جايي است كه اين حكم، حكمي الهي است.

پارسا مهر;925936 نوشت:
ما هم این سخن شما را نقد کردیم و می کنیم و می گوییم این که این قانون ساخته ی آخوند ها نیست و وحی الهی است یک نظر شخصی شماست..

شما حتي يك نقد يا اثبات براي من درآوردي بودن اين حكم ارائه نكرديد و تنها مدعاي خود را تكرار فرموديد.
اگر دليلي داريد بفرماييد.
[/]

reza-d;926966 نوشت:

کدامیک از این دو برای استفاده از سلاح هسته ای خطرناکتر است

در کل وجود سلاح کشتار جمعی خطرناک است
گزینه ی , ب
آمریکا
ولی در نظر داشته باشید
آمریکا و قدرت های جهانی بخاطر فشار افکار ملل، درصدد کاهش این نوع سلاح ها و کنترل آن هستند

در قانون اساسی
از ادیان
اسلام، زرتشتی، یهودی و مسیحی حمایت شده
چرا نباید من مسلمان زاده بتوانم مسیحی شده و عقایدم را ابراز نمایم
مگر راه پدران را بی ،چون و چرا رفتن جهالت نیست
پس چرا جبر مکتبی وجود دارد
فرزند مسلمان
بین اسلام و سکوت مخیر است
چرا
چون که می گویند قوانینی خاص در همه جا بر اساس فرهنگ و تفکرات وجود دارد
ما حرفمان روی قوانین عادلانه است
در گذشته
رعایا برتری پادشاه را عادلانه می خواندند
حال گفته می شود که عادلانه نیست
در زمانی برده حقی نداشت
الان برده داری در حال برچیده شدن است
در گذشته زنان حق رای نداشتند ولی الان مقام اول یک کشور می شوند
چرا مواردی مثل جبر مکتبی که با دنیای امروز در تضاد است در اسلام وجود دارد
بنظرم تاریخ قضاوت خواهد کرد
اگر۱۰۰یا دویست،یا بالاتر یا تا زمان وجود نوع بشر قرآن به عنوان کتابی آسمانی که معجزه ی خداست مطرح بود سخنان کارشناس درست است ومن نوعی جهنمی
ولی مشکل اینجاست در همین حال حاضر هم منابع خوبی در نقد و بررسی این کتاب دست به دست می چرخد

علی پارساپور(a.p);926991 نوشت:
چون که می گویند قوانینی خاص در همه جا بر اساس فرهنگ و تفکرات وجود دارد
ما حرفمان روی قوانین عادلانه است
چرا مواردی مثل جبر مکتبی که با دنیای امروز در تضاد است در اسلام وجود دارد

براد عزیز ، دنیای امروز دقیقاً یعنی چه؟!
الان در مباحثی که باشما چند نفر دوست عزیز داشته ام ، مدام میگوئید دنیای امروز ، فرهنگ جهان ، دموکراسی (مستقیم یا غیرمستقیم)
اما وقتی بنده میایم و مبنای اینها را به چالش میشکم می فرمائید ما کاری با آنها نداریم

لذا درخواست من این است که ابتدا مبنای خود را مشخص کنید
شما حق برای همگان را دارید با دنیای امروز تعریف می کنید یا با عقایدی که خودتان دارید؟

اگر با دنیای امروز است ، که باید به ایرادهای همین دنیای امروزی هم پاسخ بدهید و نگوئید ما کاری به آنها نداریم
و اگر بر مبنای عقاید خودتان است ، لطفاً دیگر از دنیای امروز شاهد نیاورید
بلکه مبانی خودتان را تبیین بفرمائید تا ببینیم قابلیت اجرا دارد یا خیر


من در چند پست قبل سوالی از شما پرسیدم اما پاسخی ندادید
اگر به دنبال یافتن حقیقت هستید ، پس اجازه بدهید که بحث به سمت مطلوب حرکت کند
از شما پرسیدم اگر فرزند شما اعتراض کند که چرا مرا در 7 سالگی به مدرسه بردید چه پاسخی می دهید؟
همچنین راهکار شما برای آنکه این اتفاق تکرار نشود چیست؟

من کاری ندارم که مدرسه رفتن درست است یا نه
همچنین کاری ندارم که بعدها در این انتخاب پشت فرزندتان خواهید بود یا نه
سوال همان است که عرض کردم. دلیل فرزند شما هم این است که دلش می خواهد

Reza-D;927003 نوشت:

لذا درخواست من این است که ابتدا مبنای خود را مشخص کنید
شما حق برای همگان را دارید با دنیای امروز تعریف می کنید یا با عقایدی که خودتان دارید؟


خود بنده به حقوق بشر و حرکت به سمت عدالت،پایبندم
من خودم می دانم روزانه بیش از بیست هزار نفر از گرسنگی می میرند
میلیون ها کودک در جهان در فقر به سر می برند
من خودم به دنبال بهتر شدن جهانم
در بسیاری از موارد اوضاع جهان بهبود می یابد
در گذشته مردم از اخبار و اتفاقات دیر با خبر می شدند
الان یک اتفاق را همه می فهمند
فرزندان نسل های بعدی بشر، آینده سازان خواهد بود
و با این تفکرات(حقوق بشر و عدالت) رشد می یابند و باز هم جهان بهتر می شود
Reza-D;927003 نوشت:

از شما پرسیدم اگر فرزند شما اعتراض کند که چرا مرا در 7 سالگی به مدرسه بردید چه پاسخی می دهید؟


به عنوان والدینش می گوییم
برای اینکه در آینده موفق بشوی و بتوانی در جامعه رشد کنی
و خواندن و نوشتن بیاموزی،تو را به مدرسه فرستادیم
Reza-D;927003 نوشت:

همچنین راهکار شما برای آنکه این اتفاق تکرار نشود چیست؟

این مورد اگر ما و فرزندمان دوباره به عقب برگردیم ،باز هم تکرار خواهد شد
به صورت اجباری

سوالی بپرسم
فرزندی به والدینش بگوید چرا مرا به دنیا آوردید
به او چه باید گفت
تو مجبوری زندگی کنی،یا بمیری(خودکشی)
اما کیفیت زندگی فرد در دست خود اوست
کیفیت و کمیت، درس خواندن هم برعهده ی اوست
نظری یا فنی،دانشگاه و رشته ها به انتخاب خود فرد است

در این دو لینک استدلال دوستان بر چرایی لزوم سکوت مسلمان زاده در صورت انتخاب دینی غیر اسلام آمده است
http://www.pasokhgoo.ir/node/72175
و
http://pasokhgoo.ir/node/49702

اما ایرادات را به این استدلال به طور خلاصه بیان می نمایم
#جبر مکتبی باعث می شود افراد انتخابی محدود، داشته باشند(بین اسلام یا سکوت)
@لازمه ی تحقیق صحیح دسترسی به منابع مختلف است،ولی متاسفانه منابع از دسترس خارج شده اند
@اگر جامعه ی مسلمان به مرور دارای افراد(مسلمان زاذه های) زیادی باشد که سکوت کرده اند این عامل به مرور موجب رشد ظلم و تحمیل استبداد بر افراد خواهد بود
#در صورتی که نوع حکومتی تغییر یابد و دیگر مسلمانان حکومت نکنند باعث می شود مسلمان زاده هایی که تغییر مسیرشان را به خاطر تغییر وضعیت ابراز می دارند با احتمال عقاب و حرکت های خودسرانه مواجه شوند
#این که امکان داشتن تریبون از مرتدین گرفته شده خود باعث سرکوب عقاید است
و موجب انتخاب های غلط می شود

علی پارساپور(a.p);927010 نوشت:
به عنوان والدینش می گوییم
برای اینکه در آینده موفق بشوی و بتوانی در جامعه رشد کنی
و خواندن و نوشتن بیاموزی،تو را به مدرسه فرستادیم

سلام
ببخشید دیر پاسخ دادم
خب برادر عزیز ، مگر مکتب چیزی به غیر از یک سری آموزه هاست؟
شما به عنوان بزرگترِ آن فرزند ، تشخیص داده اید که آنچه برای فرزندتان می خواهید خیر است و به درد آینده اش میخورد
لذا بدون اینکه نظرش را بپرسید اینها را به او آموزش داده اید

ولی به بحث مکتب که می رسید (جبر مکتبی) جوری عنوان می کنید که گویی مکتب یک نوع لباس است
البته منظورم خودِ لباس فیزیکی است نه مفهوم لباس ، که در آن صورت قطعاً مکتب و تفکر هر فرد ، به نوعی پوشش و لباس آن فرد است
بعد میگوئید چرا من حق ندارم بین این چند نوع لباس ، آنچه مورد نظرم هست را انتخاب کنم؟!

یک مسلمان که به آموزه های مکتب خودش باور دارد ، آنها را وسیله ای برای پیشرفت فرزندش می داند
همانطور که شما آموزش های مدرسه را وسیله ای برای پیشرفت او می دانید
پس کاملاً طبیعی است که از ابتدا آنچه را که فکر می کنند درست است به فرزندشان یاد بدهند

حال سوالی دیگر
آیا شما همانطور که فرزندتان را به سمت کارهای خوب مثل تحصیل ، تشویق میکنید
به همین شکل او را از کارهای بد و غلط مثل مصرف مواد مخدر دور نمی کنید؟

خب حالا فرض کنید کسی بیاید تاپیکی بزند و از شما بپرسد که چرا اجبار می کنید؟
چرا نمی گذارید مواد مخدر هم آزادانه تبلیغ شود تا فرزند شما خودش انتخاب کند؟
شما به این پرسش چه پاسخی می دهید؟

(این را پاسخ بدهید بعد به سایر نکاتی که فرمودید می پردازم)

Reza-D;927086 نوشت:

شما به عنوان بزرگترِ آن فرزند ، تشخیص داده اید که آنچه برای فرزندتان می خواهید خیر است و به درد آینده اش میخورد
لذا بدون اینکه نظرش را بپرسید اینها را به او آموزش داده اید

یک مسلمان که به آموزه های مکتب خودش باور دارد ، آنها را وسیله ای برای پیشرفت فرزندش می داند
همانطور که شما آموزش های مدرسه را وسیله ای برای پیشرفت او می دانید
پس کاملاً طبیعی است که از ابتدا آنچه را که فکر می کنند درست است به فرزندشان یاد بدهند


بله درس خواندن مانند آموزش آموزه ها و ارزش های خانوادگی اگرچه ضرورت دارد
ولی تفاوتی در ادامه ی تحصیل با آموزش ارزش ها وجود دارد
فرزند من خودش می تواند ریاضی یا تجربی یا انسانی خواندنش را در دبیرستان مشخص کند
خودش بعد تحصیلات دبیرستان مختار به ادامه یا عدم ادامه ی تحصیل در دانشگاه و رشته ی دلخواهش است
ولی در آموزش ارزش های اسلامی چند انتخاب محدود آن هم
نه برای چند سال از عمر، بلکه حتی تا زمان پیریست
Reza-D;927086 نوشت:

حال سوالی دیگر
آیا شما همانطور که فرزندتان را به سمت کارهای خوب مثل تحصیل ، تشویق میکنید
به همین شکل او را از کارهای بد و غلط مثل مصرف مواد مخدر دور نمی کنید؟

خب حالا فرض کنید کسی بیاید تاپیکی بزند و از شما بپرسد که چرا اجبار می کنید؟
چرا نمی گذارید مواد مخدر هم آزادانه تبلیغ شود تا فرزند شما خودش انتخاب کند؟
شما به این پرسش چه پاسخی می دهید؟


اولا به طور جد با مواد های مخدر همچون شیشه برخورد خواهم کرد
و برای ایجاد کننده ی تاپیک از مضرات و مفاسد مواد مخدر می گویم
و بسته به سن فرزندم مجبور به کنترل و تربیت او هستم
اگر ببینم فرزند حتی۱۸ساله ام بخواهد سمت مواد برود با او بر خورد می کنم
اما دیگر کنترلی بر فرزند۳۰ساله ام که دارای خانواده است نخواهم داشت به جز نصیحتش

ابتدا تشکر میکنم که سوالات مرا با حوصله و بدون تعصب پاسخ می دهید گل

علی پارساپور(a.p);927104 نوشت:
اولا به طور جد با مواد های مخدر همچون شیشه برخورد خواهم کرد
و برای ایجاد کننده ی تاپیک از مضرات و مفاسد مواد مخدر می گویم
و بسته به سن فرزندم مجبور به کنترل و تربیت او هستم
اگر ببینم فرزند حتی۱۸ساله ام بخواهد سمت مواد برود با او بر خورد می کنم
اما دیگر کنترلی بر فرزند۳۰ساله ام که دارای خانواده است نخواهم داشت به جز نصیحتش

مسلمانان هم همین کار را میکنند
آنها هم نمی خواهند فرزندانشان و اطرافیانشان و کسانی که دوستشان دارند ، به سمت چیزهایی بروند که از نظر آنها
"بد" است
همچنین اجازه نمی دهند کسی بیاید و آن مسائل بد را تبلیغ کند

گفتید که فرضاً از سی سالگی دیگر کنترلی روی فرزندتان ندارید و شاید به سمت مواد مخدر هم برود
خب این همان چیزی است که اسلام میگوید. اینکه یک مسلمان وقتی بزرگ شد و قدرت انتخاب پیدا کرد
می تواند و بلکه وظیفه دارد که راه درست را انتخاب کند و اجباری بر او نیست

علی عزیز ، اگر آن فرزند شما به انتخاب خودش به سمت مواد مخدر رفت ، آیا اجازه می دهید بیاید و آن را برای فرزندان دیگرتان تبلیغ کند؟
باز هم این همان کاری است که اسلام انجام می دهد. یعنی میگوید اگر تو خودت تشخیص دادی که راه دیگری بروی ، اختیار با خودت است
اما اجازه نداری دیگران را هم به همان راه دعوت کنی

خب تا اینجا که عقیده هر دوی ما شبیه به هم است. پس اختلاف نظر ما در چیست؟ "در تعریف مصداق خوب و بد"
احتمالاً مطالب بنده را که خواندید با خود گفتید
"بد" بودن مواد مخدر امری بدیهی است و طبیعی است که اجازهء تبلیغ ندهم
نکته همینجاست برادر. کفر هم از نظر مسلمانان بطور بدیهی بد است
همانطور که از نظر آنها خوردن شراب بد است ، دزدی بد است ، دروغ بد است و.....
لذا تبلیغ برای انی مسائلی که از نظر آنها بد است را هم جایز نمی دانند

علی پارساپور(a.p);927104 نوشت:
در آموزش ارزش های اسلامی چند انتخاب محدود داریم
آن هم نه برای چند سال از عمر ، بلکه حتی تا زمان پیریست

عرض کردم که دارید به مکتب به عنوان یک کالا و وسیلهء فیزیکی نگاه میکنید
در واقع شما هر کدام از مکاتب فکری را یک چیز مجزا در نظر گرفته اید درحالیکه اینطور نیست

مثلاً اسلام میگوید دزدی بد است
آیا اگر مسلمانی مسیحی شد ، دیگر میگوید دزدی خوب است؟
اصلاً ما همان تفکر آزاد اندیش شما را ملاک قرار می دهیم
(تفکری که گفتید با استبداد کشورهای ابرقدرت هم مخالف است)
در تفکر شما که فارق از هر دین است ، آیا دزدی عملی ناپسند نیست؟

می خواهم بگویم اتفاقاً اشتراکات نه تنها کم نیست بلکه بسیار زیاد است
حال با در نظر گرفتن این اشتراکات ، به بخش دیگری از صحبت شما برادر گرامی می پردازم

Reza-D;927109 نوشت:

مسلمانان هم همین کار را میکنند
آنها هم نمی خواهند فرزندانشان و اطرافیانشان و کسانی که دوستشان دارند ، به سمت چیزهایی بروند که از نظر آنها "بد" است
همچنین اجازه نمی دهند کسی بیاید و آن مسائل بد را تبلیغ کند

گفتید که فرضاً از سی سالگی دیگر کنترلی روی فرزندتان ندارید و شاید به سمت مواد مخدر هم برود
خب این همان چیزی است که اسلام میگوید. اینکه یک مسلمان وقتی بزرگ شد و قدرت انتخاب پیدا کرد
می تواند و بلکه وظیفه دارد که راه درست را انتخاب کند و اجباری بر او نیست

اگر آن فرزند شما به انتخاب خودش به سمت مواد مخدر رفت ، آیا اجازه می دهید بیاید و آن را برای فرزندان دیگرتان تبلیغ کند؟
باز هم این همان کاری است که اسلام انجام می دهد. یعنی میگوید اگر تو خودت تشخیص دادی که راه دیگری بروی ، اختیار با خودت است
اما اجازه نداری دیگران را هم به همان راه دعوت کنی


آزادی در انتخاب تفکر با مواد مخدر متفاوت است
عقلا و بزرگان جهان،بر آزادی در تفکرات منطقی و بیان آن ها تاکید دارند
و اینکه اگر جبر مکتبی باشد
به بهانه ی مقابله با تفکرات غیر اسلامی سبب سرکوب می شوند
در ضمن ایرادات وارده بر اسلام را نمی شود نادیده گرفت
اگر روسای قوا را ببینید
دو نفرشان برادرند
اندک سالاری سم است
وقتی اجازه ی بیان همه ی تفکرات باشد و بقیه هم تریبون داشته باشند وضعیت بهتر خواهد شد

Reza-D;927109 نوشت:

مثلاً اسلام میگوید دزدی بد است
آیا اگر مسلمانی مسیحی شد ، دیگر میگوید خوب است؟
اصلاً ما همان تفکر آزاد اندیش شما را ملاک قرار می دهیم (تفکری که گفتید با استبداد کشورهای ابرقدرت هم مخالف است)
در تفکر شما که فارق از هر دین است ، آیا دزدی عملی ناپسند نیست؟

می خواهم بگویم اتفاقاً اشتراکات نه تنها کم نیست بلکه بسیار زیاد است


بله درست می گویید صداقت،ادای امانت،اخلاق خوش پسندیده است
و مشترکات هم فراوان
ولی استبداد،و عقب ماندگی های فکری برخی کار را خراب نموده است،و باز هم می گویم اسلام۱۰۰درصد نیست و به یقین تنها حقیقت نیست(حقیقت نسبیست)

در ضمن موافق مواد می تواند در حضور افراد به دفاع و سایرین به نقد مصرف بپردازند
و افراد خود مختارند و شعور انتخاب دارند
اما فروش مواد ،مانند فروش اسلحه ی غیر مجاز جرم انگاری شده
ولی در این تفکراتی که مشترکاتشان فراوان است
چه فرقی می کند مسلمان باشید یا مسیحی این اجبار از کجا ناشی و چرا اجرا شده است
این یعنی دکان باز کردن وانحصار طلبی تا منافع عده ای تامین شود
اسلام مگر حق نیست
چرا مانع از قرار گرفتن منابع منتقد اسلام حتی بین تحصیل کرده ها می شوند
لااقل اکثرشان اهل تحقیقند و شعور کافی در انتخاب درست از غلط را دارند
مسلمانان گمان درستی می کنند
در بین خودشان تفکرات فراوان است
بزرگ ترینشان
مذاهب اربعه ی اهل تسنن و شیعه هستند
چرا لاقل منابع اهل تسنن برای تحقیق سایرین باز نیست و محدود شده است
چرا شیعه ای اهل تسنن بشود با او بد برخورد خواهد شد

آیا سکوت مسلمان زاده در صورت تغییر مسیر موجب دورویی نمی شود
هنگام ثبت نام در آزمون ارشد دین را می پرسند باید بگویی اسلام(در سایت سنجش) و بسیاری از موارد دیگر
اگر نه می گویند چرا تغییر مسیر دادی و پاسخ این پرسش یعنی تبلیغ
@@چند نقل قول‌ را مطح می کنم
در قسمتی از مدت تحصیلم(در این اواخر)(ترم۷)
اول در کرسی بیان مشکلات صنفی
یکی از سخنرانان(دارای سمت رسمی) گفت فیلم نگیر آقا(به یکی از دانشجو ها)
و گفت اگر فیلم بگیرید به جای اینکه بگویم در دستشویی تار عنکبوت هست می گم بلبله
و جای دیگر سر کلاس یکی اژ اساتید از مجبور به دو رو شدن و شیوه ی رفتار دوگانه در محیط کار و رفتار دیگر در محیط های خصوصی نالید بحث هم از مشکلات و ناامیدی نسبت به حل آن و لزوم رفع آن ها شروع شد
بار ها شاهد رفتار دوگانه بوده ام در جمع طوری گغتن و در جای خصوصی تر حرف دیگر
این جو اشتباه است##

جمعیت مسلمانان در کشور های جهان
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7_%D8%A8%D8%B1_%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%87_%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA_%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86
اهمیت دین در کشور ها
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA_%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D8%B1_%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%87_%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1

حالا چرا مسلمانان مثلا در آمریکا مسجد دارند
و چرا مردم جذب این دین نشده اند و یا به جان هم نمی افتند
زیرا آنجا نقد و بررسی و بیان عقاید آزاد است
کسی به خاطر تغییر عقاید عقاب نمی شود
کسی را به خاطر ریش استخدام نمی کنند
نظم برقرار است

علی پارساپور(a.p);927115 نوشت:
ایرادات وارده بر اسلام را نمی شود نادیده گرفت
اگر روسای قوا را ببینید
دو نفرشان برادرند
اندک سالاری سم است
وقتی اجازه ی بیان همه ی تفکرات باشد و بقیه هم تریبون داشته باشند وضعیت بهتر خواهد شد

تمام بدبختی ما از همین جاست برادر
اینکه کسی به اسم اسلام کاری انجام بدهد که مردم آن را به پای اسلام بنویسند
من کاری به مثالی که زدید ندارم. شاید آن عمل درست باشد شاید نباشد و در جای خودش میشود بحث کرد

حرفم این است که آنچه شما امروز دارید می بینید اسلام نیست
آزادی بیانی که شما و خیلی از افراد دیگر دارند جاهای دیگر دنبالش می گردند ، در خود اسلام دستور مؤکد است
از آنجایی که تا الان بحثی خلاف منطق از شما ندیدم ، امیدوارم این حرفهایم را پای شعار دادن های توخالی نگذارید

برادر عزیز ، خدا می داند خیلی از مسائلی که امروز غرب و دموکراسی از آنها دم می زند ، سال ها پیش اسلام گفته بود
اینکه مسئولین باید به مردم پاسخگو باشند ، هر کسی حق داشته باشد بدون ترس انتقاد کند و......

خود من زمانی که نوجوان بودم ، دوست داشتم رنگ های شاد و زیبا بپوشم
و البته این موضوع لزوماً به معنای جلف بودن و هرزه بودن نیست
اما از هر کسی می پرسیدم میگفت مسلمان باید لباس تیره بپوشد! رنگ های روشن جلف هستند!
توی برخی مساجد که می رفتم از بوی عرق و لباس های نشسته حالم به هم میخورد
آن زمان با خودم می گفتم خوش به حال این اروپایی ها که آزاد هستند و می توانند لباس رنگی و شیک بپوشند

تا اینکه یک بار تصمیم گرفتم خودم درمورد اسلام تحقیق کنم و بنا را بر حرفهای عوام نگذارم
با تعجب دیدم که نه تنها در اسلام دستوری برای پوشیدن رنگ های تیره نیست ، بلکه مکروه است!!!
رنگ های مورد تایید اسلام رنگ هایی هستند مانند سفید و زرد
پیامبر(ص) وقتی از جایی عبور می کردند بوی عطرشان همه جا را فرا می گرفت

یا مثلاً شنیده اید که مدام به مردم میگویند ساده زیست باشید ، علی(ع) هم ساده زیست بودند
در حالیکه پیامبر(ص) می فرمایند خداوند دوست دارد تاثیر نعمتش را در بنده اش ببیند
یا در جای دیگری می فرمایند یکی از سعادت های انسان داشتن خانهء بزرگ است

یعنی شیک پوش باشید ، غذای خوب بخورید ، ماشین خوب شوار بشوید ، خانهء خوب داشته باشید
تنها چیزی که اسلام از ما می خواهد فقط دو چیز است:

1 - پول جای چیزهای بیهوده ندهید
2 - به آنهایی که دست و بالشان تنگ است هم کمک کنید

انصافاً کجای این تفکر با تفکر عقلا در تضاد است؟
به شخصه اعتقاد دارم اگر اسلامِ حقیقی و نه این اسلام من درآوردی ، به دنیا عرضه شود
بیشتر افراد متمایل به آن خواهند شد. مگر کسی که دنبال منافع شخصی باشد

علی پارساپور(a.p);927120 نوشت:
در ضمن موافق مواد می تواند در حضور افراد به دفاع و سایرین به نقد مصرف بپردازند
و افراد خود مختارند و شعور انتخاب دارند
اما فروش مواد ،مانند فروش اسلحه ی غیر مجاز جرم انگاری شده
ولی در این تفکراتی که مشترکاتشان فراوان است
چه فرقی می کند مسلمان باشید یا مسیحی این اجبار از کجا ناشی و چرا اجرا شده است
این یعنی دکان باز کردن وانحصار طلبی تا منافع عده ای تامین شود
اسلام مگر حق نیست
چرا مانع از قرار گرفتن منابع منتقد اسلام حتی بین تحصیل کرده ها می شوند
لااقل اکثرشان اهل تحقیقند و شعور کافی در انتخاب درست از غلط را دارند
مسلمانان گمان درستی می کنند
در بین خودشان تفکرات فراوان است
بزرگ ترینشان
مذاهب اربعه ی اهل تسنن و شیعه هستند
چرا لاقل منابع اهل تسنن برای تحقیق سایرین باز نیست و محدود شده است
چرا شیعه ای اهل تسنن بشود با او بد برخورد خواهد شد

با این بخش از حرفهای شما کاملاً موافقم و دلیلش را هم خود شما گفتید
چون آزادی بیان و اینکه هر کسی حق داشته باشد ایرادها را بیان کند
باعث خواهد شد که دکان یک عده بسته شود!

دلیل دیگرش هم ترسی است که متاسفانه از قشر جوان وجود دارد
همش می ترسیم نکند الان جوانان بروند توی اینترنت فیلم س.ک.سی ببینند!
نکند الان بروند ضد انقلاب بشوند! نکند علیه نظام اقدام کنند! و.......

متاسفانه ما به جوانان خود اعتماد نداریم و از ابتدای انقلاب سعی کرده ایم جوانان را با برخوردهای سلبی کنترل کنیم
در آن اوایل که اوضاع خیلی بی ریخت بود! برخوردها بسیار شدید بود. میشود گفت طالبانیسم تلطیف شده!

الان شرایط تا حد زیادی بهتر شده ، اما آن بذر تنفر که از دینداران در فکر مردم نهادینه شده به این راحتی از بین نمی رود
مردم همچنان دینداری را مساوی با تحجر ، عقب ماندگی ، بی فرهنگی و بیگانگی با علم معنا می کنند
و البته مقصر اصلی هم خود دیندارها هستند ، بخصوص دیندارهای زمان گذشته
چون آنها بودند که خود و دینشان را اینگونه معرفی کردند

علی پارساپور(a.p);927115 نوشت:
می گویم اسلام۱۰۰درصد نیست و به یقین تنها حقیقت نیست

هرچند موضوع بحث نیست ، اما بنده اعتقاد دارم اسلام کاملترین و بهترین حقیقت و یگانه راه سعادت است
اینکه عرض کردم به اشتراکات توجه بفرمائید برای چنین زمانی بود

اگر گفته میشود اسلام بهترین راه است ، معنایش آن نیست که راه های دیگر به کل اشتباه باشند
چه بسا یک کافر عقایدی داشته باشد که مورد تایید اسلام باشد و اختلاف نظری بین انها نباشد
بگذارید واضح تر بگویم. شما گفتید که من باید آزاد باشم که به چیزی بجز اسلام عمل کنم

کاری با اصل حرف شما ندارم ، اما اینکه بخواهید به چیزی غیر از اسلام عمل کنید و در عین حال انسانی درستکار باشدی ، بطور کامل غیرممکن است
یعنی اگر شما انسانی درستکار باشید و رفتارهای شما عقلانی و متفکرانه باشد ، امکان ندارد که لااقل 70 تا 80 درصد با اسلام اشتراک نظر نداشته باشید

علی پارساپور(a.p);927130 نوشت:
آیا سکوت مسلمان زاده در صورت تغییر مسیر موجب دورویی نمی شود
هنگام ثبت نام در آزمون ارشد دین را می پرسند باید بگویی اسلام(در سایت سنجش) و بسیاری از موارد دیگر
اگر نه می گویند چرا تغییر مسیر دادی و پاسخ این پرسش یعنی تبلیغ
@@چند نقل قول‌ را مطح می کنم
در قسمتی از مدت تحصیلم(در این اواخر)(ترم۷)
اول در کرسی بیان مشکلات صنفی
یکی از سخنرانان(دارای سمت رسمی) گفت فیلم نگیر آقا(به یکی از دانشجو ها)
و گفت اگر فیلم بگیرید به جای اینکه بگویم در دستشویی تار عنکبوت هست می گم بلبله
و جای دیگر سر کلاس یکی اژ اساتید از مجبور به دو رو شدن و شیوه ی رفتار دوگانه در محیط کار و رفتار دیگر در محیط های خصوصی نالید بحث هم از مشکلات و ناامیدی نسبت به حل آن و لزوم رفع آن ها شروع شد
بار ها شاهد رفتار دوگانه بوده ام در جمع طوری گغتن و در جای خصوصی تر حرف دیگر
این جو اشتباه است##

بله اشتباه است. من هم موافقم که لااقل بخش هایی از اینها اشتباه است
اما حرفم این است که این اسلام نیست

برای مثال ما میگوئیم علم آموزی برای همگان باید فراهم باشد
پس دیگر معنا ندارد از ورودی ها بپرسیم دین تو چیست!
وقتی می پرسیم دین تو چیست ، یعنی قرار است یک جایی تبعیض قائل بشویم

بله در جاهای دیگر لازم است دین طرف پرسیده شود. مثلاً اگر قرار است طرف بیاید و معلم قرآن بشود طبیعتاً باید مسلمان باشدا
اما در جایی که خودمان اعلام کرده ایم ورود برای عموم آزاد است ، معنا ندارد که از دین و عقاید طرف جویا شویم
بخصوص با توجه به نکته ای که شما هم گفتید. اینکه خیلی راحت طرف می تواند به دروغ بنویسد اسلام! به همین سادگی!

ضمن محکوم کردن حملات داعش بر مردمان جهان،از جمله حمله ی امروز تهران
این موارد، ناشی از تفکرات افراطی داعش است و به دلیل بستن راه تفکر، با حق مطلق دانستن خودشان شاهد این جنایات هستیم
و لازم است با
اندک سالاری و تک صدایی مقابله سازیم تا جلوی افراط گرفته شود
لژوم برداشته شدن جبر مکتبی برای رهایی از افراط ضروریست

علی پارساپور(a.p);928831 نوشت:
ضمن محکوم کردن حملات داعش بر مردمان جهان،از جمله حمله ی امروز تهران
این موارد، ناشی از تفکرات افراطی داعش است و به دلیل بستن راه تفکر، با حق مطلق دانستن خودشان شاهد این جنایات هستیم
و لازم است با
اندک سالاری و تک صدایی مقابله سازیم تا جلوی افراط گرفته شود
لژوم برداشته شدن جبر مکتبی برای رهایی از افراط ضروریست

علی عزیز الان اصلاً درست نیست که از این واقعه به منظور تایید گرفتن برای عقایدمان استفاده کنیم
در مقابلِ شما عده ای دیگر هم هستند که این اتفاق را به عوامل دیگری ، درست عکس اعتقاد شما ربط می دهند
که البته خدمت آنها نیز همین مطلب را عرض کردم

درمورد فرمایش شما پاسخ های زیادی وجود دارد (ضمن تایید بخشی از فرمایش شما)
ولی همانطور که گفتم حالا موقعش نیست

[=Arial Black]

بسم الله الرحمن الرحیم



سوال:
با توجه به آیه «لا إِكْراهَ فِي الدِّين‏»(1) چرا در اسلام حق مرتد برای تحقیق، اشاعه افکارش و دعوت دیگران به آیین خودْ سلب شده است؟

پاسخ:
در مورد آزادی تحقیق از نظر اسلام، جای هیچ شک و شبهه ای نیست. اتفاقا آیه مذکور دلالت بر آزادی تحقیق در دین می کند. و از طرف دیگر، آیه مربوط به قبل از وارد شدن و پذیرفتن دین اسلام است و با مراجعه به تفاسیر مربوط به این آیه روشن می‌شود که این آیه در مورد کسانی است که هنوز اسلام را نپذیرفته‌اند.
گذشته از دیدگاه اسلام، تفکر و اندیشه را اصلاً نمی توان محدود یا مسدود کرد؛ به عبارتی نه تنها اسلام که هیچ مکتبی قادر به منع اندیشه نیست، چرا که تفکر امری درونی است. بنابراین اسلام نه تنها جلوی تحقیق و تفکر در مورد دین را نگرفته، بلکه به آن توصیه نیز کرده است. در همین رابطه شهید مطهری می فرماید: در اصول دین اسلام جز عقل هیچ چیز دیگری حق مداخله ندارد، یعنی اگر از شما بپرسند که به چه دلیل به خدا ایمان آورده اید شما باید دلیل عقلی بیاورید. اسلام جز از راه عقل از شما قبول نمی کند. اگر بگوئید من در خواب یقین پیدا کردم یا تاثیر محیط و غیره است، اسلام جز تحقیقی که عقل تو با دلیل برهان مطلب را در یافت کرده باشد، هیچ چیز دیگر را قبول ندارد.(2)

در رابطه با دلیل مقابله با مرتد در اسلام نیز در نظر داشتن چند نکته ضروری است:
اول؛ بین آزادی اندیشه و آزادی بیان و البته احکام و لوازم آنها فرق زیادی است؛
دوم؛ آزادی بیان در تمام مکاتب، محدودیت هایی دارد و آزادیِ بیانِ مطلق در هیچ نظامی نه پذیرفتنی است و نه وجود دارد.
سوم؛ مقابله با مرتد یک حکم اجتماعی است و اختصاص به اسلام ندارد بلکه در منابع یهودیت و مسیحیت نیز مجازات های سختی مانند اعدام وجود دارد.(3)
چهارم؛ هر نظام و سیستمی، عقلاً خواهان ماندگاری و استمرار خود است و به همین دلیل برای حفظِ خود، تمهیداتی را اندیشیده و اعمال می کند.
پنجم؛ بین نقد و اعلام ارتداد نیز تفاوت وجود دارد. به همین دلیل خداوند خطاب به مشرکان می فرماید: أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَالهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ؛ يا خدايى كه خلقت را شروع كرده سپس از سر مى‏ گيرد و خدايى كه از آسمان و زمين روزيتان مى‏ دهد آيا معبودى با خدا هست؟ بگو اگر راستگوييد دليلتان را بياوريد.(4) البته این نقد بهتر است ابتدا در مجامع علمی طرح و پس از همراه کردنِ عمومِ دانشمندان، به جامعه کشانده شود.

با توجه به نکات مذکور و اینکه در جامعه بخش عمده ای از افرادْ تخصص لازم برای تمایز بین مغالطه و برهان را ندارند و بازگشت برخی از دین اسلام باعث تزلزل در اعتقادات عموم می شود، اعلام ارتداد ممنوع دانسته شده است. البته این ممنوعیتِ اعلام، یک حکم اجتماعی بوده و هیچ منافاتی با جواز و بلکه لزوم تحقیق در دین ندارد. بنابراین با توجه به نکته اول، اسلام تحقیق در دین را ضروری دانسته و در عین حال اگر کسی با تحقیق و کمک گرفتن از عقل و فطرت، به نتیجه ای غیر از اسلام رسید، معذور بوده و البته برای حفظ آرامش اجتماعی و آسیب نزدن به اعتقاد دیگران، مُلزَم به سکوت در مورد برگشت از دین خود است.

بنابراین حق آزادی اندیشه برای همه مسلمانان(و غیر آنها) ثابت است و اگر مسلمانی بدون هیچ تمایل نفسانی، به تحقیق در مورد دین بپردازد و به نتیجه ای غیر از اسلام برسد، معذور بلکه شاید بتوان گفت ماجور است. اما اگر به تبلیغ و اعلام این دریافت خود بپردازد، به دلیل بر هم زدن آرامش روانی جامعه و مشوش کردن اذهان افرادی که از سطح سواد بالایی برخوردار نیستند، حاکمِ جامعه اسلامی به حکم عقل و شرع موظف به مقابله با چنین شخصی خواهد بود.


[/HR]1. بقره:256.
2. مطهری، انسان كامل،ص152.
3. ر.ک: بررسی و نقد مجازات مرتد در اسلام و سایر ادیان، محمد ابراهیمی، اندیشه نوین دینی، شماره36.
4. نمل: 64.

موضوع قفل شده است